مشاوره بدنسازی و فیتنس 09100782312

کراتین گلوتامین پروتئین آمینو بی اس ام اپتیمم الیمپ فیتمکس ناترند برنامه تمرینی برنامه غذایی

مشاوره بدنسازی و فیتنس 09100782312

کراتین گلوتامین پروتئین آمینو بی اس ام اپتیمم الیمپ فیتمکس ناترند برنامه تمرینی برنامه غذایی

مشاوره بدنسازی 09100782312

بولدنون استرییدی حیوانی است البته برای مصارف انسانی نیز نمونه هایی تولید می شودخارج از مطلب :بولدنون استرییدی حیوانی است البته برای مصارف انسانی نیز نمونه هایی تولید می شودو با نامهای ,boldenone, boldenone uandecylenate , bolden forte , equi-gan boldenon ,boldelan, boldabol , beldebal-H , ganabol , boldoject ,equilon 100 , ,equipoise , boldolin و... در بازارهای جهانی عرضه می شود.ماده موثرشونم بولدنون آن دسیلینات هست|+| نوشته شده در  چهارشنبه ۲۳ تیر ۱۳۸۹ساعت 2:11  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظرات8 اشتباه مخرب پرس سینه8 اشتباه مخرب پرس سینهخلاصه: پرس سینه، یک حرکت پایه، برای پرورش قدرت بالاتنه است. من، در این مقاله، هشت اشتباه متداول ورزشکاران، و پیشنهادهایی برای پیشرفت در این حرکت ارائه کرده ام. در پایان، یک برنامه تمرینی هم بعنوان جایزه برایتان نوشته ام.آیا می دانید، اغلب مشتاقان بدنسازی، به اندازه وزن خودشان هم پرس سینه نمی زنند؟ چه رسد به غیر بدنسازان!اگر بیش از وزن بدنتان پرس سینه می زنید، که شایسته تشویق هستید. درصورتی هم که هنوز از این مرز نگذشته اید، بکمک این هشت روشی که در ادامه فراخواهید گرفت، بزودی تشویق همگان را خواهید شنید.اهمیت پرس سینهخوب، حرف حساب پرس سینه چیست؟ چرا این حرکت افسانه ای، برای ساختن بدنی جالب توجه، اینقدر مهم است؟پرس سینه هالتر – دست نیمهکسانیکه پرس سینه را صرفا نمایش غرور می دانند، واقعا اشتباه می کنند. درباره هیچ حرکتی به اندازه پرس سینه صحبت نمی شود. با اینحال، وقتی فکرش را می کنید، چندان عجیب نیست. پرس سینه، یک حرکت پایه، برای پرورش قدرت بالاتنه است.با این حرکت، نه تنها عضلات سینه، بلکه عضلات سرشانه قدامی، پشت بازو، و حتی زیربغل هم بکار می افتند. اگر برای ساختن سینه ای گرد و کامل، که قدرتی متناسب هم داشته باشد، فقط بتوان یک حرکت انتخاب کرد، انتخاب پرس سینه، تصمیمی عاقلانه است. با هیچ حرکت دیگری نمی توان بالاتنه را به این اندازه پرورش داد.من، طی دوران مربی گری، صدها نفر را دیده ام، که برای رکورد 300 پوند (136 کیلوگرم) پرس سینه تلاش می کردند. اغلب افراد، مرتکب اشتباهاتی مشابه می شوند، اما با پرهیز از آنها، بسادگی می توان شاهد فوران قدرت و رشد عضلانی شد.اشتباه اول: کمش هم زیاد استبزرگترین اشتباه افراد، "علاقه" زیادی است، که منجر به تمرین بیش از حد می شود. بشر، وقتی نتایج مطلوب خود را نمی گیرد، به اقتضای طبیعت و به حکم عقل سلیمش، بیشتر تلاش می کند.آخرین باری که پیشرفت بدنی خود من متوقف شده بود، یک هفته تمرین نکردم، و هفته بعد، با قدرتی مضاعف به باشگاه برگشتم. مواظب نشانه های تمرین بیش از حد، از قبیل کاهش انگیزه، اختلال در خواب و تغذیه، و البته عدم پیشرفت باشید.اشتباه دوم: برنامه های تمام بدنبرنامه ای بنویسید، که در آن به تک تک عضلات درگیر در پرس سینه توجه لازم شده باشد. بیاد داشته باشید، که پرس سینه، فقط با عضله سینه انجام نمی شود. برای حداکثر زمان بهبود و بازسازی، باید هر عضله را، با برنامه ای مطلوب، فقط یک بار در هفته تمرین دهید.اگر هنوز هم فکر می کنید، که باید هفته ای دو یا سه بار پرس سینه بروید، اشتباه اول را بخوانید. حداکثر 4 روز تمرین در هفته، روزی 45 دقیقه کفایت می کند.اشتباه سوم: عدم اعتماد بنفسامیدوارم نیازی به ترغیب نداشته باشید، اما در اینجا، با عرض پوزش، چند لحظه ای نقش آنتونی رابینز را بازی می کنم.آنتونی رابینز کیست؟آنتونی رابینز (متولد 29 فوریه 1960، در گلندورای کالیفرنیا) یک معلم زندگی، سخنران مشوق، و نویسنده آمریکایی است. رابینز، کتابهای متعددی، از جمله "قدرت بیکران"، و "بیداری غول درون"، نوشته است. مشهورترین برنامه اش، نوار "قدرت شخصی 2" است. سایر برنامه هایش شامل "برتری اراده" و "درسهایی برای استادی" می شوند.رابینز، مربی بسیاری از رهبران و چهره های سرشناس جهان، از جمله چند تن از روسای جمهور ایالات متحده، میخاییل گورباچف، پرنسس دیانا و ... بوده است. او در کاخ سفید، هم برای پرزیدنت جرج بوش پدر، و هم بیل کلینتون جلسه آموزشی برگزار کرده است. وی را در کنار مرشدانی چون وین دایر، لوییز هی، و دیپاک چوپرا یکی از برجسته ترین پیشگامان عصر جدید می دانند.ضمیر ناخودآگاه شما، هر چه را بگویید، باور می کند، بنابراین به خودتان لطف کنید و آنرا با افکار مثبت برنامه ریزی نمایید. هر بار که کسی در باشگاه از من تقاضای کمک می کند، و قبل از بلند کردن وزنه جملاتی مثل "فکر نمی کنم بتونم زیاد برم"، یا "اینقدر وزنه رو نمی تونم ولی سعیمو می کنم" را بر زبان می آورد، دنیا بر سرم خراب می شود.اعتماد بنفس داشته باشید، و به خود تلقین کنید که موفق می شوید. تلاش، بخشی از شکست است. اگر از شکست بترسید، از تلاش کردن هم اجتناب خواهید کرد.تلاش، بخشی از شکست استاشتباه چهارم: فرم نامناسباکنون قدری به مکانیک حرکت بپردازیم. پس از اجرای برخی از این روشها، باید بتوانید حداقل 25 پوند (بیش از 10 کیلوگرم) به وزنه پرس سینه اضافه کنید.دستهایتان را کمی بازتر بگیرید. هرچه دستهایتان بازتر باشند، هالتر مسافت کمتری طی می کند. بنابراین، منطقی بنظر می رسد که دست تا حد ممکن باز باشد. اگر تا بحال دستهایتان را جمع می گرفته اید، عادت به ابن حالت جدید، کمی طول می کشد، ولی تا چند هفته دیگر شاهد تفاوت قابل توجهی خواهید بود. برای تعیین فاصله دو دست، حالت شنای معمولی بگیرید، و سپس دستهایتان را حدود 3 اینچ (کمتر از 10 سانتیمتر) بازتر کنید.پرس سینه هالتر دست بازکتفهایتان را جمع کنید. روش دیگر کاهش دامنه حرکت هالتر، جمع کردن استخوانهای کتف است. سعی کنید که در طول حرکت، کتفهایتان را جمع نگه دارید. بدین ترتیب، سطح اتکای بیشتری برای پرس کردن خواهید داشت.پاهایتان را روی زمین بگذارید و از پاشنه هایتان نیرو بگیرید. وقتی ورزشکاری زیر وزنه پاهایش را تکان می دهد، و کبود می شود، حتما تعادل ندارد، و این بی تعادلی منتهی به زدن وزنه کمتری می شود. پاشنه هایتان را بر زمین فشار دهید تا نیروی بیشتری به هالتر وارد کنید.پاهایتان را بر زمین بگذارید!کمرتان را خم کنید. باسن، استخوانهای کتف، و سر، همیشه باید در تماس با نیمکت باشند، اما انحناء دادن به کمر مانعی ندارد. درصورتیکه این کار برایتان غیرعادی باشد، می توانید یک تکه ابر زیر کمرتان بگذارید. بسیاری از ورزشکاران علت این روش را از من می پرسند. علت، باز هم، کاهش دامنه حرکت هالتر است.آیا این شیوه وزنه زدن، تقلب است؟ خیر، حرکتی کاملا عادی است. در پایان، اگر بخواهید یک تمرین انحصاری سینه هم انجام دهید، می توانید دستگاه پک دک (قفسه دستگاه) را انتخاب کنید. یادگیری بکاربردن عضلاتی غیر از عضله سینه در حرکت پرس سینه، به بلند کردن وزنه سنگینتر کمک می کند. درصورتیکه دو روز بعد، زیربغل، سینه، سرشانه، و پشت بازوهایتان دچار کوفتگی بودند، تعجبی نکنید.پک دکاشتباه پنجم: گرم کردن بیش از حداشتباه نکنید! گرم کردن مناسب، قطعا ضروری است. با اینحال، چند وزنه خیلی سبک، تعدادی شنا، و کشش، برای گرم کردن سینه کفایت می کند. نباید پیش از شروع ست های اصلی تمرین، عضلاتتان را خسته کنید.اغلب ورزشکاران در تمام ست ها وزنه سنگین می زنند، و بعد از عدم توانایی در ست آخر تعجب می کنند. با ست های سبکتر، نیرویتان برای وزنه های سنگین و یک ست قدرتمند پایانی، حفظ می شود.اشتباه ششم: بی توجهی به پشتعضلات قوی زیربغل، در مرحله منفی (پایین آوردن هالتر) پرس سینه، اهمیتی زیاد دارند. هنگام پایین آوردن هالتر، پشت، نقطه اتکای وزنه است. به همین دلیل، تمرین زیربغل، بسیار مهم است و نباید سرسری گرفته شود.برای تقویت عضلات پشت (زیربغل)، تی-بار، و هالتر خم را امتحان کنید. بدین ترتیب، خواهید دید که این دو حرکت، دقیقا حرکت عکس پرس سینه هستند.زیربغل هالتر خماشتباه هفتم: نداشتن هدف مشخصخوب، پس می خواهید رکورد پرس سینه خود را افزایش دهید. این جمله اشکال دارد. اشکال آن، ابهام زیاد است. خواهش می کنم قلم و کاغذ بردارید. هدفتان را، با حروف درشت، روی چهار برگ جداگانه کاغذ بنویسید."من می خواهم تا تاریخ ... ، ... کیلوگرم پرس سینه بزنم."همین کار ساده نوشتن هدف، شما را به تحقق هدفتان، نزدیکتر می کند.به این ترتیب، هدفتان، ملموس می شود، و احتمال رسیدن به آن افزایش می یابد. سپس، این چهار برگه کاغذ را به یخچال، داشبورد خودرو، مانیتور کامپیوتر، و آینه اتاقتان بچسبانید، تا دائما بیاد هدفتان باشید.اشتباه هشتم: عدم تنوعبدن انسان، سیستمی شگفت انگیز است. این سیستم، قابلیت انطباق با، و عادت به شرایط تحمیلی را دارد. جلوگیری از تکراری شدن شرایط، ترکیب حرکات، و تنوع بخشیدن به برنامه ها، پاسخ مثبت بدن را تضمین می کند.هرگاه احساس کردید، که پیشرفت مطلوبتان کند، یا متوقف شده است، فورا برنامه تمرینتان را تغییر دهید. در صورتی، که مثل من،علاوه بر زیبایی سینه، به قدرت هم اهمیت می دهید، حتما هر ست را، بین هشت تا دوازده تکرار انجام می دهید.چند هفته ای ست های پرس سینه را، به شش تا هشت تکرار تقلیل دهید. اگر قبلا این شیوه را امتحان نکرده باشید، از واکنش بدنتان متعجب خواهید شد.اگر بتوانید از اشتباهات یاد شده اجتناب نمایید، و آنقدر روشنفکر باشید، که روشی جدید را امتحان کنید، بزودی وزنه ای سنگینتر از حد تصورتان را پرس خواهید کرد. این توصیه را کسی می کند، که سه سال روی یک وزنه، ثابت مانده بود.از اشتباهات دیگران درس بگیرید تا شاهد سنگینتر شدن وزنه پرس سینه خود شوید. بزودی، اطرافیانتان در حالیکه تغییرات بالاتنه شما را تحسین می کنند، در حسرت کشف راز آن هم خواهند سوخت.برنامه تمرینی برای افزایش پرس سینهترتیب تقسیم بدن در هفته:شنبه: سینه/جلوبازویکشنبه: پادوشنبه: استراحتسه شنبه: سرشانه/کولچهارشنبه: زیربغل/پشت بازوپنجشنبه: تفریح!جمعه: استراحتروز اول، سینه/جلوبازو:پرس سینه: 4 ست، 6 تا 8 تکراربالا سینه دمبل: 3 ست، 8 تا 10 تکرارکراس اور: 3 ست، 10 تا 12 تکرارجلوبازو دمبل تناوبی: 4 ست، 8 تا 10 تکرارجلوبازو لاری: 3 ست، 10 تا 12 تکرارروز دوم، پا:اسکوات: 3 ست، 8 تا 10 تکرارپرس پا: 3 ست، 8 تا 10 تکرارجلوپا دستگاه: 3 ست، 10 تا 12 تکرارپشت پا دستگاه: 3 ست، 10 تا 12 تکرارروز سوم، استراحتروز چهارم، سرشانه/پشت بازو:سرشانه هالتر از جلو: 3 ست، 6 تا 8 تکرارسرشانه هالتر کششی: 3 ست، 8 تا 10 تکرارنشر جانب: 3 ست، 10 تا 12 تکرارکول دمبل: 3 ست، 8 تا 10 تکرارروز پنجم، زیربغل/پشت بازو:بارفیکس: 3 ست، 10 تا 12 تکرارزیربغل هالتر خم: 3 ست، 6 تا 8 تکرارسیم کش از جلو: 3 ست، 8 تا 10 تکرارپرس سینه دست جمع: 3 ست، 6 تا 8 تکراردمبل پشت سر: 3 ست، 8 تا 10 تکرارروز ششم: استراحتروز هفتم: استراحتخلاصه نکاتبیش از حد تمرین نکنید.فقط هفته ای یک بار پرس سینه بروید.افکار منفی را ریشه کن کنید.نیرویتان را در گرم کردن با ست های سبک هدر ندهید.زیربغل را هم به اندازه سینه تمرین دهید.هدفی مشخص را تعیین نمایید.تکرارهای هر ست پرس سینه را کم کنید.پاشنه هایتان را به زمین بفشارید، دستهایتان را بازتر بگیرید، کمرتان را انحناء دهید، و کتفتان را منقبض کنید|+| نوشته شده در  چهارشنبه ۲۳ تیر ۱۳۸۹ساعت 2:9  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتبدنساز یا وزنه بردار؟ (هر دو با هم ممکن نیست!)بدنساز یا وزنه بردار؟ (هر دو با هم ممکن نیست!)خلاصه: بدنساز، بدنش را طوری می سازد که هر یک از عضلاتش برجسته بنظر آیند، اما وزنه بردار، تلاش می کند که ضمن داشتن عضلاتی قوی، اراده اش تقویت شود. شما می خواهید کدامیک باشید؟ ضمنا: آیا پرس سینه را درست انجام می دهید؟تفاوت این دو رشته چیست؟بدنساز، طوری تمرین می کند که تک تک عضلات بدنش برجسته شوند. در صورت استفاده از روش وینس جیراندا، عضلات، بنحوی بکار می افتند که واقعا شکیل، برجسته و زیبا می شوند.وزنه بردار (معمولی، قدرتی، ...)، تلاش می کند که ضمن داشتن عضلاتی قوی، اراده اش تقویت شود. بنظر من، تمرینات وزنه برداری را می توان ترکیبی از حرکات تقلبی (بمعنی بهره گیری بیشتر از تکنیک تا قدرت عضلانی) دانست.نمونه حرکت تقلبی:مثلا، حرکت پرس سینه که طی آن تقریبا شش عضله بکار می افتند، حرکتی تقلبی است. بمحض اینکه پاهایتان را روی زمین می گذارید و کمرتان را قوس می دهید، عضلات تروس ماژور بکار می افتند. وقتی هم که انگشتان شستتان را دور میله هالتر حلقه می کنید (هرگز چنین کاری نکنید و همیشه میله را طوری بگیرید که کف دستهایتان بسمت بالا باشند)، عضلات ساعد، درگیر می شوند.بدین ترتیب، عضلات پشت و ساعدتان را درگیر می کنید. هنگامیکه کمر بلند می شود و پاها به زمین فشار می آورند، پرس سینه تبدیل به تمرین عضلات داخلی سرشانه می شود. در اینصورت، عضلات جلوبازو و پشت بازو هم درگیر می شوند. با این حساب، برای بلند کردن وزنه، تقریبا شش عضله را بکار می گیرید که هیچ یک، بمعنای واقعی، نه پرورش می یابند و نه شکیل یا برجسته می شوند.پرس سینههرگز نباید انگشتان شست را دور میله هالتر حلقه کنید. چنین کاری، در هر حرکتی، باعث درگیر کردن عضلات ساعد می شود. مثلا هنگام تمرین جلوبازو، نیمی از دامنه حرکت، به ساعد فشار می آورد، و نیم دیگر به جلوبازو. به همین دلیل است که بسیاری از ورزشکاران، هنگام تمرین جلوبازو، از "احساس دم در ساعد" می نالند.علت آن هم، حلقه کردن شست بدور میله هالتر است. باید شست را زیر میله بگیرید؛ چنین طرز گرفتنی را، کف دستی یا بدلی می نامند.گرفتن میله بصورت کف دستیالبته، اگر قصد وزنه بردار شدن دارید، باید بدانید که بالاخره تک تک مفاصل، عضلات، رباطها و زردپی هایتان آسیب خواهند دید. اینهمه رنج، فقط بخاطر گفتن "من وزنه بردار هستم و فلان کیلوگرم وزنه می زنم". بدین ترتیب، چیزی بجز درد زیاد، که با افزایش سن، بیشتر هم می شود، نصیبتان نخواهد شد.برای بسیاری از وزنه برداران قدرتی هم که رژیم غذایی اهمیتی ندارد و هر چیزی می خورند. از نظر فنی، هر چه وزن شخص بیشتر باشد، وزنه سنگینتری را می تواند بلند کند. باید از خودتان سوال کنید که آیا چنین هیکلی را دوست دارید یا بدنی شبیه یک بدنساز را. پاسخ به این پرسش، مهمترین تصمیم زندگی ورزشیتان است.تصمیم مندر وای ام سی ای:اولین باری که وارد این رشته شدم، عضو وای ام سی ای هنان، واقع در جفرسن شرقی، در شهر دیترویت بودم. هر از گاهی برای شنا و بیلیارد به آنجا می رفتم. گاهی اوقات، آدمهایی غول پیکر را می دیدم. خدای من، واقعا بزرگ بودند. بعدا فهمیدم که این افراد، وزنه بردار هستند.برای تماشا، به سالن وزنه برداری رفتم و کنار سالن ایستادم. یکی از آنها گفت: "بیا تو، تا بهت وزنه برداری یاد بدیم". با خودم گفتم: "پسر! عجب فرصت خوبی!"اغلب افرادی که وزنه می زنند، نوعی مشکل روحی دارند. منظورم عقده حقارت نیست، اما احساس کمبود دارند و اعتماد بنفسشان کم است. من که اینچنین بودم. آن روزها، شدیدا لاغر بودم. آنها همه تمرینات را به من یاد دادند و مرا به هیجان آوردند.طبیعتا، نمی توانستم به اندازه آنها وزنه بزنم، چون از من خیلی بزرگتر بودند، اما سعی خودم را کردم. فکر می کردم که این روش ساختن بدنی زیبا است. عکسهای استیو ریوز را دیده بودم، اما از شیوه تمرینش اصلا خبر نداشتم.عکسهای بدنسازان قدیمی را قبلا دیده بودم و بدنسازان و وزنه برداران را از یک جنس تصور می کردم. اصلا فکر نمی کردم که فرقی داشته باشند. مجلات بدنسازی و عکسهای بدنهای محبوبم را بیاد داشتم.پس از اولین جلسه تمرین، همگی رفتیم که دوش بگیریم. در سالن دوش، وزنه برداران را نگاه کردم و به خودم گفتم: "اوه، اصلا نمی خوام این شکلی بشم!" همه، شکمهایی برآمده و باسنهایی بزرگ داشتند. آنها، بدنهایی حجیم داشتند، اما اصلا گیرا نبودند.ظاهر بدنساز یا یک بدن تراشیده را نداشتند. در همان موقع، وجود تفاوتی بزرگ بین این دو را حس کردم، اما چون بچه بودم، نفهمیدم چیست.مضحک اما ایمن:در آن زمان، بدنسازی کار مضحکی بود. البته در وای ام سی ای، مسابقات بدنسازی برگزار می شد، اما در زیرزمین.کسی خبری از مردانی که موهای بدنشان را می تراشیدند و فیگور می گرفتند، نداشت. بنابراین، وزنه برداران، کانون همه توجهات بودند. آن روزها، به تماشای برخی مسابقات وزنه برداری می رفتم. اولین بار که وارد سالن مسابقه شدم، وزنه برداران را با شانه ها، مچها و زانوهای باند پیچی شده دیدم. بوی پمادهای مسکن را بخوبی احساس می کردم. خیلی بد بود.حرفهایشان را می شندیم که می گفتند: "زانوم آسیب دید!"، "زانوم رگ به رگ شد!" یا "کمرم صدمه دید!" به خودم گفتم: "مطمئنا این ورزش مورد علاقه من نیست!" پس از تماشای آن مسابقه، مطمئن شدم که تمایلی به وزنه بردار شدن ندارم. اکنون که پا به سن گذاشته ام، بجز آسیبهای شانه و زانوی چپ، که بخاطر سعی در بلند کردن وزنه ای که توانش را نداشتم، ایجاد شدند، آسیب دیدگی دیگری ندارم.تلاش ناموفق جین رایچاک در حرکت پرس سینهبافت ناشی از جراحت، پس از تشکیل هرگز از بین نمی رود. در صورت سعی در بلند کردن وزنه هایی که بطور طبیعی، در بدو امر قادر به بلند کردنشان نیستید، به خودتان صدمه خواهید زد. من در طول دوران بدنسازیم، هرگز به بافت آسیب دیده شانه یا زانویم فشار بیش از حد وارد نکردم و به همین دلیل صدمه دیگری ندیدم. هیچ پارگی ای هم نداشته ام و هیچگاه به رباطها و زردپی هایم آسیب نرسانده ام.استروئیدها:امروزه اکثر وزنه برداران قدرتی، وزنه برداران و بدنسازان، استروئید مصرف می کنند. تاثیر قطعی استروئیدها در حجیم تر کردن بدن، واقعیتی است که اغلب مردم درک نمی کنند. این مواد، شخص را فوق العاده قوی می کنند. حساسیت به درد را هم کاهش می دهند.هنگام مصرف استروئید، احساس خوشایندی به فرد دست می دهد. اما کاری که از عهده استروئیدها برنمی آید، تقویت رباطها، زردپی ها و مفاصل است. علت بروز اینهمه صدمات در فوتبال و بسکتبال، همین ویژگی است. اکثر ورزشکاران حرفه ای، چه برای حجیم و قوی شدن یا برای بهبود خستگی ناشی از فشار شدید تمرینات سالانه، استروئید مصرف می کنند.استاد من، وینس جیراندا، از این مواد متنفر بود و آنها را عامل تباهی این ورزش می دانست. وقتی استروئیدها برای اولین بار در سال 1963 معرفی شدند، پیشرفت ارزشمند بدنسازی طبیعی بطور کلی بطرزی غم انگیز پایان یافت. البته، دل وینس هم شکست.او، آشکارا و بتنهایی تنفر خود از استروئیدها را ابراز می کرد. استروئیدها واقعا بسیاری از ورزشهای آماتوری و حرفه ای را خراب کرده اند. مثلا، مارک مک گوایر و بری بوند را ببینید. چند سال پیش، ورزشکارانی معمولی بودند، اما حالا شبیه هرکول شده اند. شرط می بندم که با خوردن معجون شیر حجیم نشده اند.پرس روی گردن به سبک وینس:در زیر زمین وای ام سی ای، که محل تمرین بدنسازان بود، اعلامیه ای مبنی بر برگزاری مسابقه بدنسازی در شعبه غربی، نصب شده بود. 10 ورزشکار شرکت داشتند. من هم سوار اتوبوس شدم و به محل مسابقه رفتم. بمحض دیدن ورزشکاران، آنچه را بدنبالش بودم، پیدا کردم. می خواستم خوش هیکل باشم. می خواستم عضلاتی شکیل، برجسته و زیبا داشته باشم.اکثر وزنه برداران قدرتی، بدنسازان را بخاطر آنکه به اندازه خودشان قوی نیستند، تحقیر می کنند. اما واقعا اشتباه می کنند. من سعی می کنم توضیح دهم (اگر مخاطبان التفات بفرمایند) که دو نوع قدرت وجود دارد. یک قدرت عضله بتنهایی و دیگری، قدرت گروهی عضلات. بعنوان مثال، فرض کنیم که شما می توانید در حرکت پرس سینه معمولی، که اوایل همین مقاله توضیح دادم، 150 تا 200 پوند (70 تا 90 کیلوگرم) وزنه بزنید.شرط می بندم که اگر این حرکت را به سبک پرس روی گردن وینس انجام دهید، دیگر نتوانید 200 پوند (90 کیلوگرم) را بزنید. علت این تفاوت چیست؟ برای انجام پرس روی گردن، روی نیمکت بخوابید، پاهایتان را روی هم بگذارید و تا آنجا که ممکن است زانوهایتان را بسمت سینه بکشید. در این حالت، کمر صاف می شود. در حالیکه، ساعد و بازویتان زاویه ای 90 درجه دارند، هالتر را از روی گیره بردارید. این وضعیت شروع حرکت است.باید کمر صاف و چانه بالا باشد. ابتدا، هالتر را تا آنجا که می توانید بالا ببرید، سپس به آرامی تا روی سیب آدم پایین آورید، و آرنجهایتان را به عقب بکشید.در پرس سینه معمولی، هالتر را روی عضله زیرسینه می آورید، که باعث فشار بر عضلات داخلی سرشانه می شود. اما وقتیکه هالتر را روی سیب آدم می آورید و آرنجهایتان را عقب می برید، کششی فوق العاده زیاد بین بالا و پایین عضله سینه ایجاد می کنید.این تمرین، خیلی سخت است و شرط می بندم که وزنه را تا نصف حالت عادی کم خواهید کرد. اما در عوض، بجای آنکه 200 پوند (90 کیلوگرم) وزنه را با شش عضله بزنید، 100 پوند (45 کیلوگرم) را با یک عضله می زنید. همین نکته، تفاوت بین وزنه بردار (معمولی، قدرتی، ...) و بدنساز است. باید تصمیم بگیرید که چگونه می خواهید مردم را تحت تاثیر قرار دهید؛ با وزنه ای که می زنید، یا با بدنی که بنمایش می گذارید؟پرس روی گردن به سبک وینسفکر می کنید وقتی لری اسکات پا روی صحنه مسابقات بدنسازی می گذاشت، داوران به توانایی او در انجام 300 پوند (135 کیلوگرم) پرس سینه یا 400 پوند (180 کیلوگرم) اسکوات اهمیتی می دادند؟ وزنه ای که او می زد، برای داوران مهم نبود. آنها به ظاهر بدن لری اسکات توجه می کردند. اینکه آیا شکیل است و عضلاتی برجسته و زیبا دارد یا نه. افرادی که تمرینات تک عضله ای (منظور، تمرین دادن تک تک عضلات است. با تمرین روزی یک عضله اشتباه نکنید) انجام می دهند، قدرت تک عضله ای دارند. آنهایی که تمرینات چند عضله ای انجام می دهند، قدرت چند عضله ای دارند. من نمی توانم مثل یک وزنه بردار تمرین کنم، اما در عوض او هم نمی تواند مثل من تمرین کند.جلوبازو دمبل:روزی، یک وزنه بردار کانادایی، برای مشاوره و خرید مکمل، به دفتر من آمد (دیترویت، درست کنار مرز کانادا واقع شده است). ما درباره روشهای وینس جیراندا صحبت کردیم و او مسخره کرد. من گفتم: "مارسل برای جلوبازو چه کار می کنی؟ اصلا جلوبازو دمبل می ری؟"از او (به مسخره) پرسیدم چقدر وزنه می زند. گفت: "60 تا 75 پوند (27 تا 34 کیلوگرم)." من گفتم: "اینجا یک جفت دمبل 25 پوندی (11 کیلوگرم) داریم. فکر می کنی بتونی 8 ست 8 تایی بری؟" او به من خندید. فکر کرد شوخی می کنم. اما با او شرط کردم که حرکت را باید بصورتی که من می گویم انجام دهد."پاشنه های پات رو به هم بچسبون و پنجه هات رو بیرون بده. زانوهات رو خم کن و در حالیکه چونه رو به سینه چسبوندی، به جلو خم شو. دمبل رو، کف دستی بگیر و بازوهات رو به بیرون صاف کن. در شروع حرکت، دمبل رو با نوک انگشتهات بگیر. وقتی دمبلها رو بالا میاری، آرنجها، تو پهلوهات قفل شن.انقدری خم شو که فشار وزنه در پایین، همون فشار انقباض بالا رو داشته باشه. حق نداری به عقب متمایل شی و با کمر زدن وزنه رو از حالت نصفه بالا بیاری. چشمهات رو ببند و وزنه رو احساس کن. فشار بالا آوردن وزنه رو احساس کن.دمبلها رو به سرشونه هات بچسبون و 6 ثانیه تا اونجا که می تونی فشارشون بده، بعد پایین اومدن وزنه رو حس کن. یک ست کامل برو. وزنه رو یکباره زمین ننداز. بذار اول روی انگشتهات سر بخورن.بعد دمبلها رو زمین بذار و 15 ثانیه نفس عمیق بکش. دمبلها رو دوباره بردار و یک ست دیگه برو." بنظر مسخره می آمد. اما در ست دوم، تکرار ششم، دیگر حتی نمی توانست وزنه را بلند کند.جلوبازو دمبل بروش وینسسپس، من دمبلهای 25 پوندی (11 کیلوگرمی) را برداشتم و 6 ست 8 تایی رفتم و گفتم: "می بینی؟ با این حساب، در یک همچین حرکت تک عضله ای، من از تو قویترم. اما در یک تمرین وزنه برداری، تو قویتری. البته نمی شه گفت که من نمی تونم به اندازه تو قوی بشم. اگر استعداد لازم رو داشتم، شاید به اندازه تو وزنه نمی زدم، اما وزنم رو خیلی اضافه می کردم."اسکوات دخترانه:وینس جیراندا، به حرکت اسکوات، بخاطر آنکه تناسب بدن مردان بدنساز را به هم می زند، اسکوات دخترانه می گفت. اسکوات وزنه برداری، اصولا تمرین عضله ران نیست. البته، رانها حجیم می شوند، اما تناسب میان آنها، کپل، شکم و کمر از بین می رود.بقول وینس، اسکواتهای وزنه برداری، پیامدهای بسیاری، از قبیل افزایش حجم شکم بخاطر بیرون دادن هنگام انجام حرکت، پهن شدن کمر و بزرگ شدن باسن دارند، که مطلوب بدنسازان نمی باشند. وینس می گفت که با ورود به باشگاه، بدنسازان شرقی (شرق ایالات متحده) را از روی اندازه باسنشان براحتی تشخیص می دهد.وی همیشه به ورزشکاران تذکر می داد، و من هم به تبعیت از او زمانی که باشگاه پاورهاوس را داشتم به افراد گوشزد می کردم که وقتی عضلات باسن بزرگ شدند، دیگر نمی توان کوچکشان کرد. این عضلات، متراکم ترین عضلات بدن می باشند. در آن زمان، مردم به من می خندیدند، اما حالا پس از گذشت سالها، می گویند ای کاش به نصیحتت توجه کرده بودیم.به عاشقان امروزی اسکوات که خودشان را بدنساز می نامند، نگاه کنید. باسنهایی دارند، که به نسبت، بزرگتر از رانهایشان هستند. خیلی زشت بنظر می رسند. شبیه اردک راه می روند. این اولین چیزی بود که در وای ام سی ای توجهم را جلب کرد. قصد من هشیار کردن همه شما بدنسازان است.اگر اسکوات بروید، باسنتان بزرگ می شود و دیگر، هرگز کوچک نخواهد شد. دوست دارم یک وزنه بردار این کار را انجام دهد: وینس جیراندا، نوعی هک اسکوات را انجام می داد که ابتکار خودش بود. او، در حالیکه پاشنه هایش به هم چسبیده بودند و زانوهایش در جهت مخالف هم (مثل قورباغه) قرار داشتند، روی پنجه هایش بلند می شد.با این وضع، 8 ست 8 تایی می رفت و پس از هر کدام 15 ثانیه استراحت می کرد. فکر کنم 225 تا 230 پوند (100 تا 105 کیلوگرم) وزنه می زد. این حرکت واقعا بر رانها فشار می آورد! اکثر مردم اسکوات وزنه برداری می روند، چون آسان است. خم شدن و درگیر کردن گروهی از عضلات، خیلی راحت تر است. وقتی عضله ران را بجای اسکوات دخترانه با هک اسلاید (همان هک اسکوات ابداعی وینس) تمرین می دهید، در واقع بجای درگیر کردن پنج عضله با 400 پوند (180 کیلوگرم) وزنه، که حرکتی تقلبی برای شروع کار است، یک عضله را با 225 پوند (100 کیلوگرم) وزنه بکار می اندازید.آیا می توان هر دو رشته را تمرین کرد؟حالا حتما می پرسید که آیا می توان هم بدنساز بود و هم وزنه بردار؟ خوب، جز اینکه موجود بالفطره خارق العاده ای مثل وینس جیراندایی که اینهمه صحبتش را کردیم، باشید، پاسخ نه می باشد. من در طول زندگیم فقط دو نفر را دیده ام که قادر به انجام هر دو کار بوده اند. یکی از آنها، بدنساز و وزنه بردار قدیمی عضو تیم وقت المپیک ایالات متحده است.نام وی، تامی کانو بود، و آنروزها نماینده کمپانی یورک - تولید کننده هالتر و وزنه بود. او بدنی فوق العاده داشت. افرادی هستند که بخاطر کوچکی ابتدایی کپلها و باسنهایشان می توانند اسکوات بروند، اما 95% مردم نمی توانند.او وارد مسابقات وزنه برداری و بدنسازی شد. ورزشکار دیگر، سرجیو الیوا است، که از کوبا به آمریکا مهاجرت کرد و در اواخر دهه 50 و اوایل دهه 60، عضو تیم ملی وزنه برداری کوبا بود.سرجیو الیوااو شبیه وزنه برداران نبود، بلکه شبیه بدنسازی با استعداد بنظر می رسید. وقتی تمرین او را در وای ام سی ای شعبه دانکن شیکاگو دیدم، چنان کمر باریک و کپل و باسن کوچکی داشت، که اسکوات وزنه برداری نمی توانست تاثیر زیادی بر آنها داشته باشد.هنگامیکه بدنسازی را شروع کرد، خیلی موفق بود، اما توجه زیادی به رژیم غذاییش نمی کرد. آن روزی که شاهد تمرینش بودم، در حال خوردن پای و نوشیدن کوکا یا چای شیرین بود. ظاهرا اطلاعات زیادی درباره تغذیه نداشت و به همین دلیل در مسابقه سال 1966 در کنار لری اسکات، لری براحتی شکستش داد.لری اسکاتیک بار وینس گفت: "اگر من مربی الیوا بودم، کسی به گردش نمی رسید." او بالفطره خارق العاده بود. از لحاظ تناسب اندام بدنسازی با دان هاوارت برابری می کرد. من همیشه فکر می کردم که دان، استعداد بیشتری داشت، اما سرجیو هیچ وقت تغذیه اش را درست نکرد. حدس می زنم که فکر می کرده است نیازی به این کار ندارد.وقتی در مسابقه مستر الیمپیای سال 1966، اسکات او را شکست داد (من آنجا بودم)، از بدن سرجیو روغن می چکید. او برای نشان دادن تفکیک عضلاتش، آنقدر روغن به بدنش مالیده بود، که واقعا بدتر نشانش می داد. اما بخاطر استعداد ارثیش، صاحب عناوین و مقامهای بسیاری شد.یک بار در سمیناری در مینیاپلیس شاهد رجز خوانی او مبنی بر شکست دادن هر حریفی بودم. من سرفه ای کردم و گفتم: "سرجیو! تو هیچ وقت لری اسکات را شکست نخواهی داد." او از این بابت کاملا خجالت زده شد.|+| نوشته شده در  چهارشنبه ۲۳ تیر ۱۳۸۹ساعت 2:3  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتTESTOMAX 75این دارو نیز یکی از استروئیدهای مصرفی در سفره رنگارنگ ورزشکاران میباشد.داروی فوق که انقلابی در زمینه تولید استروئیدها به شمار می رود  توسط شرکت optimum pharma و بصورت تزریقی تولید شده است.ماده موثر داروی فوق 1-تستوسترون میباشد که استر cypionate به آن اضافه شده است.1-تستوسترون سیپیونات ،تستوسترون نیست ،آن dihydroboldenone میباشد که خاصیت آنابولیک و آندروژنیک بالایی دارد.خاصیت آنابولیکی آن دقیقا اندازه گیری نشده است اما تحقیقات نشان داده است که حداقل 2 الی 3 برابر از تستوسترون قویتر میباشد.این به این معنی میباشد که حتی در دوزهای پایینتر هم تغییرات قابل توجهی را در فیزیک فرد استفاده کننده ایجاد میکند.تاثیر تزریق 300mg از داروی فوق برابر  با تزریق 800mg (احتمالا بیشتر)از تستوسترون مثل انانتات یه سیپیونات یا سوستانون و...تزریقی میباشد.از ویژگی های جالب این محصول تبدیل نشدن آن به هیچ کدام از انواع هورمونهای زنانه استروژن و پروژسترون میباشد که به این معنی است که در دوره های مصرف آن احتباس آب و افزایش چربی زاید در بدن مشاهده نشده و فرد دچار ژنیکو ماستی یا همان نوک سینه(جمع شدن چربی در نوک سینه ها )نمیشود.حجم حاصل شده از مصرف این دارو نیز خشک بوده و از کیفیت و ماندگاری بالایی برخور دار است و این استروئید حتی باعث تشدید روند چربی سوزی نیز میشود،بنا بر این در دوره های رژیم قبل مسابقه ورزشکار را بخوبی یاری میکند.مقدار دوز مصرف معمول 150testomax75  الی 225 mg در هفته میباشد که باید در 2 نوبت در هفته  تزریق شود ولی ورزشکاران حرفه ای 375 الی 450mg را نیز استفاده میکنند که دوز مصرفی را نیز نباید بشتر از این بالاتر برد.دارم میمیرم|+| نوشته شده در  سه شنبه ۲۲ تیر ۱۳۸۹ساعت 2:36  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتاسترهااسترها :مفهوم استری شدن :واکنش یک الکل با اسید کربوکسیلیک (اسید آلی) را که منجر به تولید ترکیبی به نام استر می شود را استری شدن گویند . واکنش استری شدن واکنشی است تعادلی که در حضور مقادیر کم اسید های معدنی انجام می شود و با تولید آب همراه است .خواص استرها :استر ها ترکیباتی با فرمول کلی R-CO-OH می باشند . استر به معنی اتر اسید است که گاهی به جای آن واژه اتوسل بمعنی نمک فرار را بکار می برند . استرها غالبا فرار و معطرند و بوی خوشایند بسیاری از گلها و میوه ها ، به علت وجود استر در آنها است . مثلا استات ایزوپنتیل ، بوی موز ، و والرات ایزوپنتیل بوی سیب دارد . بوی بد کره فاسد بعلت وجود اسید بوتیریک است . از واکنش این اسید با اتیل الکل ، استر بوتانات اتیل به دست می آید  که دارای مزه و طعم خوشایند آناناس است .واکنش استری شدن :اولین و قدیمی ترین روش سنتز استرها ، واکنش اسیدهای آلی با الکل ها در حضور اسید معدنی بعنوان کاتالیزور می باشد .با این روش می توان خیلی از استرها را به طور مستقیم سنتز نمود که این روش را واکنش فیشر می نامند .روشهای دیگری نیز برای تولید استر وجود دارد .برای نمونه الکلها و الکنها با کلرو اسیدها واکنش می دهند و استر مربوطه را تولید می نمایند ویا نمکهای دیآزونیوم ، اسیدهای کربوکسیلی را به استرهای مربوطه تبدیل می کنند .ولی واکنش فیشر عمومی ترین روش تولید استر میباشد . واکنش استری شدن را در حالت کلی می توان بصورت زیر نشان داد :R-CO-OH+R-OH                            R-CO-OR+R-COدر نگاه نخست ، این واکنش شبیه واکنش اسید وباز است . ولی در واقع این دو واکنش بسیار متفاوتند . در واکنشهای اسید و باز ، واکنش یکطرفه و بسیار سریع است . در حالیکه تشکیل استر ، واکنشی کند و برگشت پذیر می باشد و بهمین دلیل از کاتالیزور اسید سولفوریک غلیظ در تهیه استر استفاده می شود . چون سرعت واکنش استری شدن بدون استفاده از کاتالیزور بقدری کم است که حتی در دمای بالا ، برقراری حالت تعادل مکن است هفته ها طول بکشد .همچنین باید توجه داشت که در واکنش استری شدن ، H از مولکول الکل وOH از مولکول اسید در تشکیل آب شرکت می کنند . این موضوع با دو روش تحقیقاتی به اثبات رسیده است که در ذیل به یکی از آنها اشاره میکنیم :-        استفاده از اکسیژن نشاندار :اگر در واکنش استری شدن ، اکسیژن الکل ، رادیواکتیو باشد ، بررسی محصولات واکنش نشان می دهد که آب حاصل ، دارای اکسیژن رادیو اکتیو نیست ، بلکه آن اکسیژن در ساختمان استر حاصل وارد شده است .اگر دو واکنش استری شدن به جای یک الکل ، یک تیول به کار برده شود ، بررسی ساختار حاصل نشان میدهد که اتم گوگرد در ساختمان استر وارد می شود ویک تیو استر تولید می شود .عوامل موثر بر واکنش تعادلی :- اثر دما :بطور کلی افزایش دما ، سیستم های در حال تعادل را در جهت واکنش گرماگیر و کاهش دما ، آن را در جهت واکنش گرما زا جا به جا می کند . ((اصل لوشاتلیه)) .از آنجایی که واکنش استری شدن با تغییر دما ی محسوسی همراه نیست  ، از این رو افزایش یا کاهش دما در جابجایی تعادل استری شدن تاثیر قابل توجهی ندارد . ولی با توجه به اینکه افزایش دما ، سرعت واکنش را در هر دو جهت زیاد می کند از این رو زمان رسیدن به حالت تعادل را کاهش می دهد و به بیان دیگر سیستم را زودتر به حالت تعادل می رساند .- اثر غلظت :با توجه به اصل لوشاتلیه چون افزایش غلظت هر یک از مواد موجود در حالت تعادل موجب جابه جا شدن تعادل در جهت مصرف شدن آن ماده می شود از این رو افزایش غلظت اسید یا الکل یا هر دو آنها در حالت تعادل واکنش را در جهت تشکیل استر جابجا می کند . در مقابل افزایش آب تعادل را در جهت مصرف شدن استر پیش می برد . با استفاده از رابطه ثابت تعادل (K) می توان مقدار هر یک از مواد را در حالت تعادل محاسبه کرد .- اثر کاتالیزور :واکنش استری شدن بسیار کند است . با افزایش دما یا افزودن مقدرا کمی اسید معدنی که تولید            زیاد می نماید می توان سرعت استری شدن را افزایش داد . از آنجایی که کاتالیزور ، سرعت واکنش های مستقیم و معکوس را به یک اندازه تغییر می دهد وجود  در جابه جا کردن تعادل تاثیری ندارد اما زمان رسیدن به تعادل را کوتاهتر میکند ._ هیدرولیز استرها :عکس واکنش استری شدن ، هیدرولیز (آبکافت) نامیده می شود . این واکنش هم در محیط اسیدی و هم در محیط قلیایی انجام می پذیرد .- هیدرولیز استر در مجاورت اسیدهای معدنی ، منجر به تشکیل اسید و الکل مربوطه می شود .- هیدرولیز استر در محیط قلیایی موجب تشکیل یک نمک از اسید کربوکسیلیک و الکل مربوطه می شود .این واکنش را اغلب صابونی شدن استر می نامند . زیرا نمک های فلزی اسیدهای کربوکسیلیک را به نام صابون می شناسند و صده ها از این فرآیند در صابون سازی استفاده می شود .روش تهیه استرها و لاکتوها :اولین و قدیمی ترین روش سنتز استرها ، واکنش اسیدهای آلی با الکلها در مجاورت اسید معدنی که معمولا اسید سولفوریک است می باشد . با این روش می توان خیلی از استرها را به طور مستقیم سنتز نمود . که این روش به نام روش فیشر شناخته می شود . در مواقعی که اسید یا الکل بکار رفته ، ارزان قیمت باشند می توان مقدار یکی از واکنشگرها را چند برابر دومی انتخاب کرد و تعادل را به نفع تشکیل محصول بیشتر جا به جا کرد و استر بیشتری به دست آورد .گاهی اوقات برای حصول نتیجه بهتر یکی از محصولات را از محیط خارج کرده و در نتیجه واکنش را به سمت تشکیل محصول بیشتر سوق داد .صابونی شدن :استرها در محلولهای قلیایی آبکی تحت حمله قرار می گیرند و نمک اسید آلی را تولید می کنند . این واکنش به صابونی شدن موسوم است . برای تائید صحت مکانیسم واکنش از استرهای حاوی اکسیژن با جرم اتمی 18 که یک اتم ایزوتوپ است استفاده می شود و مشاهده می گردد که اتم اکسیژن سنگین همراه الکل آزاد می شود و نشان می دهد که حمله هسته خواهی به گروه کربونیل استر انجام شده است .|+| نوشته شده در  سه شنبه ۲۲ تیر ۱۳۸۹ساعت 2:22  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتتأثیر گونادوتروپین جفتی انسانی (hCG) بر بلوغ سلول‌های ژرمینال و ترشح تستوسترون در بیضه موش نابالغزمینه و هدف: هورمون گونادوتروپین جفتی انسانی (hCG) به عنوان آگونیست هورمون LH بر روند اسپرماتوژنز و تعداد سلول‌های ژرمینال در مردان مؤثر است و کاربرد وسیعی در درمان ناباروری دارد. لذا هدف از این مطالعه بررسی اثرات دوزهای مختلف هورمون hCG بر تعداد سلول‌های ژرمینال و وضعیت آندروژنی در موش بود.روش بررسی: در این مطالعه hCG با دوزهای مختلفی از IU50-5 به 18 موش در سه گروه‌ آزمایشی تزریق و 6 موش نیز به عنوان گروه کنترل انتخاب شد. این موشها به ترتیب 5، 10 و IU50 از hCG به صورت زیرپوستی در روزهای 15 و 25 از عمرشان دریافت کردند. سطح تستوسترون سرمی در روز 28 و 65 اندازه‌گیری گردید. در روز 65، یک بیضه از هر موش جهت آنالیز DNA به روش فلوسایتومتری (DNA Flow Cytometry) برداشته شد.نتایج: در روز 28 از عمر موشها، میزان تستوسترون در گروه‌های آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل با افزایش دوز hCG افزایش یافته بود که بیشترین میزان افزایش در گروه چهارم (IU50) مشاهده شد. برخلاف این حالت، در روز 65 میزان تستوسترون در گروه‌های آزمایشی که hCG بیشتری دریافت کرده بودند در مقایسه با گروه کنترل کاهش یافت. اختلاف معنی‌داری بین گروه کنترل و گروه‌های آزمایشی در روز 65 وجود نداشت. در روز 65، موش‌های گروه 3 و 4 کاهش معنی‌داری در تعداد سلول‌های هاپلوئید در مقایسه با گروه‌های دیگر نشان دادند.نتیجه‌گیری: نتایج این تحقیق نشان داد که تولید تستوسترون در بیضه موش‌های نابالغ به دنبال تزریق hCG افزایش می‌یابد و میزان آن با افزایش میزان hCG تزریقی نسبت مستقیم دارد. همچنین، با گذشت زمان و کاهش سطح hCG تحریک سلول‌های لایدیگ متوقف شده و در نتیجه سطح تستوسترون کاهش می‌یابد که این کاهش در موش‌هایی که قبلاً دوز بالاتری از hCG را دریافت کرده‌اند بیشتر است. بدین ترتیب برای تولید تستوسترون توسط بیضه موش‌های نابالغ، تحریک مداوم سلول‌های لایدیگ توسط هورمون hCG ضروری است.زمینه و هدفهورمون hCG متعلق به خانواده هورمون‌های گلیکوپروتئینی شامل TSH، LH، FSH و -hCGβ است (1). این هورمونها از دو زنجیرة α و β تشکیل یافته‌است که زنجیرة α در هر چهار هورمون 100% مشابه بوده و زنجیرة β هورمون hCG نیز شباهت زیادی با این هورمونها دارد؛ به‌طوریکه میزان تشابه زنجیرة β بین hCG و LH بیش از 90% است (1). بدلیل این تشابه و سهولت تخلیص و جداسازی هورمون hCG از ادرار زنان باردار، امروزه hCG به فرم دارویی به عنوان جایگزین مناسبی برای LH در دسترس می‌باشد (2،1). بنابراین hCG در موارد متعددی از جمله جهت ایجاد LH Surge مصنوعی و آزاد شدن تخمکها در روش‌های ART توسط پزشکان تجویز می‌شود (3). همچنین این هورمون برای تحریک ترشح تستوسترون توسط سلول‌های لایدیگ مردان مبتلا به اختلالات اسپرماتوژنز تجویز می‌گردد. علاوه بر این، این هورمون در بیماران مبتلا به کم کاری هیپوتالاموسی و هیپوگنادی هیپوتالاموسی به همراه داروی hMG برای تحریک تولید هورمون‌های جنسی و قدرت باروری مورد استفاده قرار می‌گیرد.با توجه به شیوع زیاد 5/1-1% نهان‌بیضگی در کودکان تازه متولد شده (4)؛ پس از انتقال بیضه از حفرة شکم به داخل کیسة بیضه، برای تحریک تولید تستوسترون و روند اسپرماتوژنز نیز از هورمون hCG به میزان زیادی استفاده می‌شود. در این راستا هورمون گونادوتروپین جفتی انسانی (hCG) به تنهایی (8-5) یا به صورت ترکیب با دیگر هورمونها (10،9) کاربرد دارد. در افراد دچار نهان‌بیضگی با توجه به سن پایین زمان انجام عمل جراحی و عدم وجود هورمون hCG به طور فیزیولوژیک در بدن بیمار، احتمالاً این هورمون بیش از حد مصرف می‌شود که می‌تواند اثرات گسترده‌ای در تحریک یا مهار رشد سلول‌های ژرمینال یا سایر سلول‌های بافت بیضه و یا فعال نمودن روند آپوپتوز در این سلولها داشته باشد و پرداختن به آنها و آگاهی از این اثرات می‌تواند در کاربرد آگاهانه‌تر این هورمون در بیماران مؤثر باشد.بررسی مولکولی روند آپوپتوز در بیضه موش صحرایی نشان دهندة وجود مرگ سلول‌های ژرمینال طی فرآیند مرگ برنامه‌ریزی شده سلول می‌باشد (12،11). علاوه بر این، در بیضه آپوپتوز تحت تأثیر هورمون‌های آندروژنی و گونادوتروپینها تنظیم می‌شود (13-11). از دیدگاه هسیتولوژیکی، واکنش‌های التهابی و تغییرات عروقی در بیوپسی بیضه انسان پس از تزریق hCG و نیز در حیوانات گزارش شده است (17-14). افزایش آپوپتوز سلول‌های ژرمینال یک تا چهار هفته پس از درمان با hCG در پسران نهان بیضه گزارش شده است (19،18)، که در بزرگسالی بر عملکرد تولیدمثلی آنها تأثیر منفی خواهد داشت (19). در این مطالعه، تأثیر طولانی مدت دوزهای مختلف hCG بر سطح تستوسترون و تعداد سلول‌های ژرمینال هاپلوئید بیضه در موش مورد بررسی قرار گرفته است.در سال 2003 مطالعه‌ای در رابطه با اثر hCG روی سطح تستوسترون و تعداد سلول‌های ژرمینال در موش صحرایی انجام شده است (20)؛ اما اثرات کوتاه و بلند مدت ناشی از قطع تزریق hCG بر وضعیت سلول‌های ژرمینال، تکثیر و بلوغ سلولی و ترشح تستوسترون در موش مطالعه نشده است و لذا مطالعه حاضر این هدف را در موش مورد بررسی قرار می‌دهد. علاوه بر این، اثرات طولانی مدت این هورمون روی تکثیر سلول‌های ژرمینال نسبت به دوزهای مختلف از hCG در بیضه موش بررسی شده است.روش بررسیگـروه‌بندی حیوانات:24 موش از نژاد C57BL/6 با سن 15 روز انتخاب و به چهار گروه (یک گروه کنترل و سه گروه آزمایشی) مساوی تقسیم شدند. این حیوانات از مؤسسه پاستور (تهران، ایران) تهیه شده و در شرایط مناسب در حیوانخانه پژوهشکده ابن‌سینا تحت شرایط بدون محدودیت آب و غذا نگهداری شدند. به گروه‌های 2، 3 و 4، دوزهای مختلف hCG به ترتیب IU 5، 10 و50 به صورت زیرپوستی در روزهای 15 و 25 از عمر موشها تزریق گردید. در این تحقیق، با توجه به دوزهایی از hCG که برای درمان کودکان نهان‌بیضه استفاده می‌شود (8-5)، براساس وزن نمونه، معادل دوز مورد استفاده در درمان نهان‌بیضگی، دوز مورد نیاز 4 گروه موشها محاسبه و تزریق شد. جهت تشابه روش تحقیق به تزریق چند مرحله‌ای در روش‌های بالینی، در این مطالعه دو تزریق به فاصله زمانی 10 روز (در روزهای 15 و 25 عمر موش) مورد استفاده قرار گرفت.برای اندازه‌گیری سطح تستوسترون سرمی در روز 28 و 65، موشها با زایلازین (mg/kg64/0) (Alfasan, Netherland) و کتامین (mg/kg20) (Alfasan, Netherland) بیهوش شده و سلول‌های بیضه برای آنالیز DNA به روش فلوسایتومتری آماده گردید.اندازه‌گیری سطح تستوسترون و ارزیابی فلوسایتومتری: سطح تستوسترون سرمی با استفاده از کیت رادیوایمونواسی (RIA) (Immunotech, France) اندازه‌گیری شد. جهت آنالیز DNA به روش فلوسایتومتری، بافت بیضه تازه برداشت شده و از تونیکا آلبوژینه جدا گردید و سپس در بافر فسفات ایزواسمولار (PBS) قرار داده شد. به روش مکانیکی با استفاده از تیغ جراحی تا حد ممکن قطعات بافتی و لوله‌های منی‌ساز خرد گردید و جهت حذف بقایای سلولی، دو بار با PBS شسته شد. پس از سانتریفیوژ و دور ریختن مایع فوقانی، رسوب حاصل در l2/0 PBS به مدت 10 ثانیه ورتکس گردید. ضمن ورتکس نمودن، حدود ml1 اتانول 70% بسیار سرد به صورت قطره قطره به رسوب اضافه شد و در نهایت به مدت یک شب در دمای C4 تثبیت شد. سپس نمونه‌ها مدت کوتاهی (30 ثانیه) ورتکس شدند و به مدت 10 دقیقه با سرعت rpm 3000 سانتریفیوژ و محلول فوقانی دور ریخته شد. از آنجا که مقداری اتانول باقی‌مانده در میکروتیوب نباید بیشتر از ml2/0 باشد، سلول‌های رسوب کرده مجدداً در محلول باقی مانده از اتانول ورتکس شدند. حدود ml1-5/0 محلول رنگ آمیزی پروپیدیوم آیوداید (PI) (Sigma, USA) به هر میکروتیوب اضافه و ورتکس شد. این محلول شامل ml5/8 بافر رنگ‌آمیزی (BSA 1/0% در PBS)، ml1 RNAase 1/0% و ml5/0 محلول ذخیره PI (mg/ml1) بود. میکروتیوبها به مدت 30 دقیقه در دمای اتاق و در تاریکی انکوبه شد. پس از انتقال حدود ml1 از سوسپانسیون حاصل در لوله‌های مخصوص دستگاه فلوسایتومتر، هیستوگرام‌های DNA با استفاده از دستگاه فلوسایتومتر (Becton-Dickinson, USA) بدست آمد. سپس داده‌های حاصل با استفاده از نرم افزار Cell Quest آنالیز گردید.ارزیابی آماری: آنالیز آماری با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 5/11 انجام شد. آزمون کروسکال‌ـ والیس جهت مقایسه همزمان گروهها با یکدیگر و من‌ویتنی جهت مقایسه هر گروه با گروه کنترل به کار گرفته شد و میزان 05/0p< از لحاظ آماری معنی‌دار فرض شد.نتایجبراساس نتایج حاصل از این تحقیق، سطح تستوسترون در روز 28 در گروه‌های آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل، با افزایش دوز hCG افـزایش یافت که بیشتـرین میزان مربوط به گروه 4 بود (جدول 1). تنها تفاوت بین گروه 4 (بالاترین دوز) و گروه کنترل از لحاظ آماری معنی‌دار بود. برخلاف روز 28، نتایج حاصل از روز 65 نشان داد که سطح تستوسترون با افزایش دوز hCG در گروه‌های مختلف در مقایسه با گروه کنترل کاهش می‌یابد. بنابراین گروه 4 حداقل سطح تستوسترون را دارا بود (جدول 1). تفاوت بین هر گروه با گروه کنترل در روز 65 از لحاظ آماری معنی‌دار نبود.مقایسه چهار گروه با یکدیگر در روز 28 و 65 از لحاظ آماری تفاوت معنی‌داری را نشان داد. آنالیز DNA به روش فلوسایتومتری نشان داد که سلول‌های ژرمینال در گروه‌های آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در روز 65 به طور مشخصی کاهش می‌یابد و گروه‌های 3 و4 کاهش چشمگیری نسبت به گروه کنترل در تعداد سلول‌های هاپلوئید خود نشان می‌دهند (جدول 2) و چهار گروه با هم از لحاظ آماری تفاوت معنی‌داری را دارا می‌باشند. این نتایج نشان می‌دهد که تزریق پی‌در‌پی hCG در زمان قبل از بلوغ به موشها، حتی در دوزهای بسیار کم، باعث کاهش سطح تستوسترون در زمان بلوغ می‌شود. علاوه براین، تعداد سلول‌های هاپلوئید بیضه نیز بوسیله دوزهای زیاد hCG، به همین گونه تحت تأثیر قرار گرفته و کاهش می‌یابند. واژه‌های «زیاد» و «کم» به دوزهای مورد استفاده در این مطالعه اشاره دارد.بحثمطالعات گذشته روی تغییرات هیستولوژیکی بیضه نشان می‌دهد پس از تزریق hCG به فرد نهان‌بیضه، واکنش التهابی در بیضه به وقوع می‌پیوندد. اگرچه این تغییرات برگشت‌پذیر است، برخی تغییرات مانند افزایش تراکم عروقی پابرجا خواهند ماند (6،5). برخی محققان اعلام کرده‌اند که درمان با hCG تغییرات محسوس و گاهی مضری را در بخش‌های مختلف بیضه بوجود می‌آورد (14). با این حال هنوز صدمات برگشت‌ناپذیر به‌خوبی شناخته نشده‌اند. برخی مطالعات تأثیر درمان با hCG روی باروری آینده را بررسی نموده‌‌اند. افزایش آپوپتوز سلول‌های ژرمینال در بیضه انسان نهان‌بیضه پس از درمان با hCG مشاهده شده است (19،18) و بیماران نهان‌بیضه درمان شده با hCG پس از بلوغ حجم بیضه کوچکتری دارند (20،19). همچنین در یکی از این مطالعات مشخص شده است که اسپرم بیماران درمان شده با hCG نسبت به بیماران درمان نشده از کیفیت پایین‌تری برخوردار است (19). به جز این گزارشات، اطلاعات کمی در مورد تأثیر طولانی مدت پس از قطع تزریق hCG بر تعداد سلول‌های ژرمینال بیضه و تولید آندروژنها وجود دارد. فاکتورهای مختلفی (نظیر سن در زمان جراحی و موقعیت بیضه) که بر تکامل سلول‌های ژرمینال در افراد نهان بیضه‌ تأثیر دارند و همچنین مدت زمان طولانی لازم جهت پیگیری این اثرات، بررسی تأثیر طولانی مدت hCG در افراد نهان‌بیضه را مشکل نموده است.در مطالعه حاضر از مدل موشی استفاده و نشان داده شد که به دنبال تزریق hCG با دوزهایی قابل قیاس با دوزهای بالینی و سپس قطع این تزریق، تعداد سلول‌های ژرمینال و تولید آندروژن ابتدا افزایش و در مدت طولانی‌تر (40 روز پس از آخرین تزریق) کاهش می‌یابد. بنابراین تا چند روز پس از تزریق hCG رابطه مستقیم بین تزریق hCG و افزایش تستوسترون به چشم می‌خورد. با گذشت زمان و کاهش سطح hCG، تحریک سلول‌های لایدیگ متوقف و در نتیجه سطح تستوسترون کاهش می‌یابد که این کاهش در موش‌های دریافت‌کننده دوز بالاتری از hCG بیشتر است. بدین ترتیب برای تولید تستوسترون توسط بیضه موش‌های نابالغ، تحریک مداوم سلول‌های لایدیگ توسط هورمون hCG ضروری است. از اینرو تزریق hCG به موش نابالغ اثرات دوگانه‌ای دارد. بدین ترتیب در مدت کوتاهی پس از تزریق hCG به دلیل تحریک سلول‌های لایدیگ و ترشح مضاعف تستوسترون، سطح تستوسترون سرمی افزایش می‌یابد اما در مدت طولانی‌تر پس از تزریق hGC، سطح تستوسترون کاهش می‌یابد، چرا که افزایش تستوسترون فیدبک منفی بوجود آورده و تأثیر مهاری بر محور هیپوفیزـ هیپوتالاموس دارد و باعث کاهش سطح آندروژنی شده و در نهایت تعداد سلول‌های ژرمینال را نیز کاهش می‌دهد. تزریق hCG تولید آندروژن را در بیضه نابالغ تحریک می‌کند. با حذف تزریق hCG ، عامل تحریکی برای سلول‌های لایدیگ وجود ندارد؛ لذا تولید آندروژن متوقف شده و باعث کاهش شدید آندروژن می‌شود که در نهایت این کاهش احتمالاً میزان آپوپتوز سلول‌های ژرمینال را افزایش می‌دهد (22).در این مطالعه همچنین نشان داده شد که کاهش ترشح تستوسترون به دنبال حذف اثر تزریق hCG در سطوح قابل مقایسه با دوزهای بالینی، اثرات معکوسی بر جمعیت سلول‌های ژرمینال بیضه دارد. آنالیزDNA به روش فلوسایتومتری تکنیکی سریع و حساس بوده که می‌توان بدینوسیله بلوغ سلول‌های ژرمینال را بررسی نمود (34). در مطالعه حاضر ضمن بلوغ موشها، تعداد سلول‌های هاپلوئید افزایش یافته که با کاهش همزمان در سلول‌های دیپلوئید همراه بود. بنابراین کاهش معنی‌داری در جمعیت سلول‌های هاپلوئیدی پس از بلوغ موشها در گروه 3 و4 نسبت به گروه کنترل به چشم می‌خورد که احتمالاً معرف از بین رفتن سلول‌های ژرمینال است.اثراتی را که hCG در مدت کوتاهی پس از تزریق بر سطح تستوسترون اعمال می‌کند قبلاً در موش صحرایی و انسان گزارش شده است (33-31). افزایش وابسته به دوز میزان تستوسترون سرمی، سه روز پس از آخرین تزریق hCG که در این مطالعه مشاهده شد این گزارشات را تأیید می‌کند. اما اطلاعات چندانی در مورد اثرات hCG در مدت طولانی‌تر پس از قطع تزریق قبل از بلوغ بر تولید آندروژن در دسترس نیست. در مطالعات انجام شده روی انسان، مشاهده شد که با افزایش میزان هورمون FSH در افراد بالغی که در زمان کودکی تحت درمان با hCG جهت رفع نهان‌بیضگی قرار گرفته‌اند سطح تستوسترون طبیعی باقی می‌ماند (19). در این مطالعه علیرغم اینکه از لحاظ آماری اختلاف بین گروهها در روز 65 معنی‌دار نبود، اما نتایج حاصل از آنالیز DNA به روش فلوسایتومتری کاهش تعداد سلول‌های ژرمینال هاپلوئید را نشان می‌دهد، که اثرات کاهش‌دهنده سطح تستوسترونی ناشی از تزریق hCG را اثبات می‌کند. این اثر وابسته به دوز بوده که بالاترین دوز، تأثیر کاهشی بیشتری دارد. این یافته، کارایی تزریق hCG در کودکان مبتلا به نهان بیضگی را زیر سئوال می‌برد. بررسی بیشتر در این زمینه ضروری به نظر می‌رسد.براساس آنالیزهای مورفولوژیک، کاهش سلول‌های ژرمینال در طی اسپرماتوژنز تقریباً از یک قرن پیش شناسایی شده است (23). این کاهش در طی اسپرماتوژنز طبیعی باعث کاهشی در حدود 75% تعداد سلول‌های بنیادی در بیضه بالغ می‌شود (26-24).در موش صحرایی، بیشترین کاهش سلول‌های ژرمینال در سه مرحله مجزای اسپرماتوژنز یعنی در طی تقسیمات میتوزی اسپرماتوگونی‌های تیپ A، در طی تقسیمات میوزی اسپرماتوسیتها و در طی اسپرمیوژنز دیده می‌شود (25).عملکرد ایده آل بیضه بوسیله FSH و آندروژن‌های درون بیضه‌ای که در اثر تحریک هورمون لوتئینیزه القاء می‌شوند، حمایت می‌شود. برداشتن هیپوفیز یا خنثی‌سازی گونادوتروپین‌های در گردش، تخریب سلول‌های اسپرماتوژنیک را افزایش می‌دهد (29-27). علاوه براین، برخی از یافته‌‌ها نشان می‌دهند که کاهش سطح تستوسترون سرمی باعث ایجاد آپوپتوز در سلول‌های ژرمینال بیضه خصوصاً سلول‌های هاپلوئید می‌شود (30). از آنجا که سطح تستوسترون سرمی طی دو بار تزریق hCG افزایش یافته و به دنبال آن پس از گذشت چند هفته به شدت کاهش می‌یابد (31)، می‌توان گفت که احتمالاً این کاهش باعث افزایش آپوپتوز در سلول‌های ژرمینال پس از تزریق hCG شده که عمدتاً به دلیل حذف اثر آندروژنی است.نتیجه‌گیریدر انسان تغییرات ناشی از تزریق hCG حین نزول طبیعی بیضه به داخل اسکروتوم نیز نشان داده شده است. در این مطالعه، موشها بیضه‌های طبیعی داشته و نهان‌بیضه نبودند که نشان‌دهنده تأثیر منفی تزریقات hCG است. این نکته باید هنگام استفاده از hCG جهت نهان‌بیضگی مورد توجه واقع شود؛ چرا که ممکن است باروری را در کودکانی که از قدرت باروری خوبی برخوردارند تحت تأثیر نامطلوب قرار دهد. اثرات تزریق hCG قبل از بلوغ بر تعداد سلول‌های ژرمینال و تولید آندروژن در بیضه موش بالغ وابسته به دوز است. حتی تزریق دوزهای پایین از hCG قبل از بلوغ باعث کاهش تولید آندروژنی پس از بلوغ می‌شود. دوز بالای hGC به طور مشخص درصد سلول‌های ژرمینال هاپلوئید در بیضه موش را کاهش می‌دهد. از آنجا که به موش hCG انسانی تزریق گردیده است، به دلیل اینکه ممکن است سیستم ایمنی موش را نسبت به این ترکیب فعال نماید، تحقیقات بعدی نیز در این زمینه ضروری به نظر می‌رسد. همچنین نحوه اثر و تکامل سیستم هیپوفیز- هیپوتالاموسی بر سلول‌های لایدیگ و ترشح تستوسترون نیز باید مشخص گردد. در تحقیقات آینده می‌توان تزریق LH را جایگزین hCG کرد و نحوه اثرات آن را نیز بررسی نمود. همراه نمودن تزریق hCG و یا LH با FSH یا استرادیول نیز می‌تواند بر تسریع روند اسپرماتوژنز بدون افزایش آپوپتوز مورد بررسی قرار گیرد. در نهایت اینکه با توجه به اطلاعات قبلی و نتایج این تحقیق، پیشنهاد می‌شود استفاده از hCG در کودکان نهان‌بیضه خصوصاً در مورد میزان دوز آن مورد ارزیابی‌های مجدد قرار گیرد.|+| نوشته شده در  سه شنبه ۲۲ تیر ۱۳۸۹ساعت 2:19  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتاثرات داروی فیناسترید بر تغییرات بافتی بیضه و فرآیند اسپرماتوژنز در موش‌های صحرایی نر بالغزمینه و هدف: فیناسترید یک ترکیب 4 آزا استروئید است که به‌طور کاملاً اختصاصی و رقابتی، آنزیم درون سلولی 5- آلفا ردوکتاز نوع II، عامل تبدیل تستوسترون به دی‌هیدروتستوسترون (DHT)، را مهار می‌کند. این دارو تقریباً برای درمان تمام اختلالات مربوط به افزایش DHT مانند هیپرپلازی خوش‌خیم پروستات، ریزش مو با منشأ آندروژنی در مردان، پرمویی، آکنه و سبوره تجویز می‌شود. از آنجا که داروی فیناسترید مصرف بالایی در میان مردان دارد و در تعدادی از آنان عوارضی مانند کاهش میل جنسی، اختلالات نعوظی، اختلال در انزال، ژنیکوماستی و سرطان پروستات گزارش شده‌است، در پژوهش حاضر اثرات مقادیر مختلف این دارو بر تعداد سلول‌های اسپرماتوگونی، اسپرماتوسیت اولیه، سرتولی و بینابینی در موش صحرایی مورد بررسی قرار گرفت.روش‌ بررسی: تعداد 40 سر موش صحرایی نر بالغ از نژاد Sprague-Dawley به 5 گروه هر گروه دارای 8 سر شامل گروه کنترل (بدون تجویز ماده‌)، گروه شاهد (با تجویز آب مقطر) و سه گروه تجربی با تجویز مقادیر روزانه mg/kg BW100، 50 و 25 دارو تقسیم شدند. تجویز دارو به صورت خوراکی و طی مدت 32 روز انجام گرفت. تغییرات مربوط به تعداد سلول‌های اسپرماتوگونی، اسپرماتوسیت اولیه، سرتولی و بینابینی، در نرم‌افزار SPSSوارد و سپس با استفاده از آزمون‌هایDuncan ، Tukey، ‍t-test و ANOVA مورد مقایسه و بررسی قرارگرفت. 05/0p به عنوان سطح معنی‌داری در نظر گرفته شد.نتایج: براساس نتایج حاصل، مصرف فیناسترید باعث کاهش معنی‌دار تعداد سلول‌های اسپرماتوگونی در گروه‌های مصرف کننده مقادیر mg/kg BW100 و 50 دارو و همچنین کاهش تعداد سلول‌های اسپرماتوسیت اولیه در گروه مصرف‌کننده mg/kg BW50 دارو شد (05/0p). تعداد سلول‌های سرتولی در هیچ‌کدام از گروه‌های تجربی، تغییر معنی‌داری را نسبت به گروه کنترل نشان‌ نداد؛ اما افزایش معنی‌داری در تعداد سلول‌های بینابینی در گروه‌های دریافت‌کننده دارو مشاهده شد. این دارو همچنین تغییر قابل ذکری در تراکم انواع سلولها و تغییر در میزان رنگ‌پذیری سیتوپلاسم و هسته سلول‌های اسپرماتوگونی ایجاد ننمود.نتیجه‌گیری: بنابر نتایج این مطالعه، مصرف داروی فیناسترید باعث کاهش معنی‌دار تعداد سلول‌های اسپرماتوگونی و اسپرماتوسیت اولیه و افزایش معنی‌دار تعداد سلول‌های بینابینی می‌شود؛ اما بر خصوصیات بافتی بیضه و تولید اسپرماثر نمی‌گذارد. بنابراین به نظر می‌رسد مصرف کوتاه مدت فیناسترید در باروری مردان تأثیر قابل ملاحظه‌ای نداشته باشد.زمینه و هدفتستوسترون به عنوان مهم‌ترین هورمون آندروژن، در تکامل و تکثیر سلول‌های ژرمینال و تمایز اسپرماتیدهای گرد به اسپرماتیدهای کشیده، نقش اساسی را ایفا می‌کند (1،2).تستوسترون در برخی از بافت‌های هدف آندروژنها، می‌تواند به دی‌هیدروتستوسترون (DHT) ، با توانایی بیشتر تبدیل شود. تستوسترون و DHT می‌توانند باعث بروز سرطان، هیپرپلازی خوش‌خیم پروستات، ریزش موی سر مردانه، پرمویی بدن، تغییرات پس از بلوغ در پسران و آکنه شود (3). DHT همچنین نقشی مهم در کنترل فیدبکی GnRH و گنادوتروپینها دارد و از اسپرماتوژنز حمایت می‌کند (3). دی‌هیدروتستوسترون فعال‌ترین هورمون آندروژن‌ در بدن است (3)؛ اما هنوز عملکرد روشنی برای DHT حاصل از تستوسترون، در پدیده اسپرماتوژنز و بلوغ اسپرم مشخص نشده است (4). تبدیل تستوسترون به دی هیدروتستوسترون تبدیلی غیرقابل برگشت است که به‌وسیله آنزیم 5- آلفا ردوکتاز کاتالیز می‌شود. این آنزیم دارای دو ایزوفرم 1 و 2 است که به وسیله دو ژن متفاوت کد می‌شوند. آنزیم نوع 2 در اندام‌های تولیدمثلی جنس نر بیش از نوع 1 بیان می‌شود (5،6). فیناسترید مهار‌کننده‌ای رقابتی و اختصاصی برای آنزیم 5 آلفاردوکتاز نوع II است که تبدیل تستوسترون به دی‌هیدروتستوسترون را مهار می‌کند (7،8). بنابراین باعث افزایش تستوسترون و کاهش DHTمی‌شود. این دارو همچنین می‌تواند باعث افزایش LH به میزان 2تا 3 برابر طبیعی و هیپرپلازی و آدنوما در سلول‌های بینابینی بیضه شود (3). مصرف اخیر و فراوان این دارو برای درمان هیپرپلازی خوش‌خیم پروستات و ریزش مو با منشأ آندروژنی در مردان، که باعث کاهش DHT در اندام‌های تولیدمثلی به‌خصوص در بیضه و فرآیند اسپرم‌سازی می‌شود (9) منجر به ارزیابی این اثرات در پژوهش اخیر شد.روش‌ بررسیدر این پژوهش، 40 سر موش صحرایی نر بالغ از نژاد Sprague-Dawley با وزن تقریبی g3/491/205 و سن 3-5/2 ماه، به صورت تصادفی در پنج گروه، هر گروه شامل هشت سر موش صحرایی، تقسیم و از شرایط نوری 12 ساعت روشنایی (7 صبح تا 7 بعدازظهر) و12 ساعت تاریکی (7 بعدازظهر تا 7 صبح) برخوردار شدند. حیوانات گروه کنترل هیچ‌ ماده‌ای دریافت نکردند؛ گروه شاهد روزانه ml4 آب مقطر به صورت دهانی دریافت می‌کردند؛ سه گروه آخر روزانه به ترتیب 25، mg/kg50 و 100 به ازاء وزن بدن، فیناسترید (Merck, Germany) محلول در ml4 آب مقطر به صورت دهانی دریافت ‌کردند. پس از گذشت دوره آزمایش (32 روز)، حیوانات تحت بیهوشی خفیف با اتر (Merck, Germany) قرارگرفتند، بیضه‌ها با دقت برداشته شد و به مدت 18 ساعت در محلول بوئین40% تثبیت گردید. پس از آن در محلول‌های الکلی (شرکت جهان الکل اراک، ایران) با غلظت‌های متفاوت 50%،70%، 90%، 96% و 100% به‌ترتیب به‌مدت 2، 2، 2، 2و 5/1 ساعت پاساژ داده شدند. در مرحله بعد، نمونه‌های بافتی در پارافین (Merck, Germany) قالب‌گیری، مقطع‌گیری و با روش هماتوکسیلین‌ـ ائوزین رنگ‌آمیزی و سپس توسط میکروسکوپ نوری مورد ارزیابی قرار گرفت. به منظور شمارش سلول‌های اسپرماتوگونی، اسپرماتوسیت اولیه، سرتولی و بینابینی، از هر گروه 50 مقطع عرضی بیضه مورد بررسی میکروسکوپی قرار گرفت. در ابتدا اسلایدهای مربوط به گروه کنترل و سپس گروه شاهد و گروه‌های تجربی مورد مطالعه قرار گرفت. در هر گروه، از میان لوله‌های اسپرم‌ساز، 12 مقطع عرضی لوله که از نظر شکل ظاهری و قطر مشابه بودند انتخاب و سلول‌های مورد نظر شمارش شدند. به منظور آنالیز آماری نتایج، از برنامه SPSS و آزمون‌های t، ANOVA، Tukey و Duncan استفاده شد. کلیه نتایج به صورت (MSD) بیان و سطح معنی‌داری نتایج حداقل با 05/0p در نظر گرفته شد.نتایجمیانگین تعداد سلول‌های اسپرماتوگونی در گروه دریافت ‌کننده ‌دارو با مقدار حداقل دارو (mg/kg25)، 14/267/51 سلول بود که نسبت به گروه کنترل (93/192/55)، اختلاف معنی‌داری را نشان نمی‌دهد؛ در حالیکه در گروه‌های دریافت ‌کننده ‌دارو با مقدار متوسط (mg/kg50) و حداکثر دارو (mg/kg100)، به‌ترتیب 32/2±97/47 سلول و 02/2±50/49 سلول به‌دست آمد، که کاهش معنی‌داری را (05/0p) نشان می‌دهد (جدول 1).میانگین تعداد سلول‌های اسپرماتوسیت اولیه در گروه‌های دریافت ‌کننده ‌دارو با مقدار حداقل (mg/kg25)، و حداکثر (mg/kg100) دارو، به‌ترتیب 31/2±75/56 سلول و 09/2±17/53 سلول بود که نسبت به گروه کنترل (30/2±23/56)، اختلاف معنی‌داری را نشان نمی‌دهد؛ اما در گروه دریافت ‌کننده ‌دارو با مقدار متوسط دارو، 26/1±91/49 سلول به‌دست آمد که کاهش معنی‌داری (05/0p) را نشان می‌دهد. میانگین تعداد سلول‌های سرتولی در گروه‌های دریافت ‌کننده ‌دارو به ترتیب 78/000/9، 59/017/10 و 50/058/9 سلول بود که نسبت به گروه کنترل (54/058/8)، اختلافی معنی‌دار را نشان نداد (جدول 1).میانگین تعداد سلول‌های بینابینی در سه گروه تجربی به ترتیب 34/0±50/9، 25/0±00/9 و 42/0±92/9 سلول در مقطع عرضی لوله بود که نسبت به گروه کنترل (39/0±00/8)، افزایش معنی‌داری را در سطح (05/0p) نشان داد (جدول 1).تصاویر الف ، ب، ج و د مقاطع عرضی بیضه را به ترتیب در گروه‌های کنترل و تجربی با مقادیر mg/kg BW 25، 50 و 100 نشان می‌دهد. در تمام گروه‌های ذکر شده، سلول‌های اسپرماتوگونی نسبت به غشاء پایه به صورت منظم، زنجیره‌وار و متراکم قرار گرفته‌اند. سلول‌های اسپرماتوسیت اولیه نیز نسبت به غشاء پایه منظم بوده و دارای کروماتین فعال و سیتوپلاسم اسیدوفیل هستند. اسپرمها نیز با تراکم زیاد قابل رؤیت هستند؛ اما تغییری قابل ذکر در تراکم انواع سلو‌لها، تغییر در میزان رنگ‌پذیری سیتوپلاسم و هستة سلول‌های اسپرماتوگونی مشاهده نمی‌شود.بحثاز آنجا که داروی فیناسترید با اثر مهاری بر آنزیم 5- آلفا ردوکتاز، باعث کاهش میزان DHTمی‌شود؛ در مطالعه حاضر اثر این دارو بر سلول‌های اسپرماتوگونی، اسپرماتوسیت اولیه، سرتولی و بینابینی مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به نتایج به‌دست آمده، تعداد سلول‌های اسپرماتوگونی در گروه‌های دریافت کننده فیناسترید با مقادیر mg/kg BW25، 50 و 100 و همچنین تعداد سلول‌های اسپرماتوسیت اولیه در گروه تجربی با مقدارmg/kg BW50، نسبت به گروه کنترل کاهش معنی‌داری را نشان می‌دهد (05/0p). Kolasa و همکاران نیز توانستند تغییرات مورفولوژیکی (حرکت سلول‌های زاینده و اسپرماتوسیت‌های مرحله پاکی تن در تقسیم میوز I به‌ لومن لوله‌های اسپرم‌ساز) را در اپیتلیال لوله‌های اسپرم‌ساز موش‌های تیمار شده به مدت 56 روز (مدت زمان یک اسپرماتوژنز) با فیناسترید نشان دهند (10). همچنین مطالعات Huynh و همکاران و همچنین Rittmaster و همکاران نشان داد که تغییر در ساختار و تعداد سلول‌های بیضه موش‌های صحرایی می‌تواند در نتیجه اثرات ضد تکثیری و مرگ سلولی ناشی از مصرف فیناسترید در این حیوانات باشد. این نتایج با یافته‌های پژوهش اخیر همخوانی دارد (13-11). مطالعات نشان می‌دهند که مصرف فیناسترید باعث افزایش غلظت تستوسترون (3،12،14) و همچنین کاهش تعداد گیرنده‌های آندروژنی در مغز و پروستات می‌شود (4،15،16)؛ بنابراین احتمالاً اثر تحریکی تستوسترون بر هسته‌های هیپوتالاموس و سلول‌های هیپوفیز قدامی کاهش می‌یابد؛ در نتیجه تولید آنزیم استیل کولین ترانسفراز، تعداد گیرنده‌های دوپامین و ترشح GABA نیز کاهش می‌یابد (17،18)؛ اما احتمالاً می‌تواند باعث افزایش پرولاکتین شود. از آن‌جا که افزایش پرولاکتین باعث کاهش فعالیت و تقسیم در سلول‌های اپتیلیال بیضه می‌شود (19)؛ بنابراین کاهش تعداد سلول‌های اسپرماتوگونی و اسپرماتوسیت اولیه در اثر مصرف فیناسترید قابل انتظار است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می‌دهد که تعداد سلول‌های بینابینی در گروه‌های دریافت کننده فیناسترید با مقادیر mg/kg BW 25، 50 و 100، نسبت به گروه کنترل افزایش معنی‌داری داشته است (05/0p).Rittmaster نیـز با تجویز مقادیر بالا و مزمن فیناسترید توانست هیپرپلازی و آدنوما را در سلول‌های بینابینی بیضه نشان دهد (3). مطالعات نشان می‌دهند که فیناسترید با افزایش ترشح LH و احتمالاً‌ پرولاکتین، می‌تواند باعث افزایش تعداد سلول‌های بینابینی شود (3،20). از آنجا که عملکرد سلول‌های بینابینی تحت تأثیر سلول‌های سرتولی نیز قرار دارد و در پژوهش اخیر نیز، تعداد سلول‌های سرتولی در اثر مصرف فیناسترید افزایش یافته ‌است (21)؛ لذا افزایش تعداد سلول‌های بینابینی قابل انتظار است.نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان می‌دهد که فیناسترید بر شکل ظاهری و مکان قرار گرفتن سلول‌های بیضه و تولید اسپرم اثر نمی‌گذارد. مطالعات Rhoden و همکاران و همچنین George و همکاران نیز نشان دادند که مصرف فیناسترید باعث تغییرات قابل ذکر در شکل ظاهری و مکان قرار گرفتن سلول‌های بیضه و تولید اسپرم نمی‌شود (21،22). Kolasa و همکاران نیز نشان دادند که در ساختار بیضه موش‌هایی که فیناسترید را به مدت 28 روز (مدت زمان دو چرخه اپیتلیومی لوله‌های اسپرم‌ساز) دریافت کرده بودند تغییرات ریخت‌شناسی ایجاد نمی‌شود (10).مطالعات Killian و همکاران نشان داد که دی‌هیدروتستوسترون (DHT) در شروع فرآیند اسپرماتوژنز دخالت دارد و احتمالاً در غیاب این ماده به مدت طولانی، این فرآیند دچار اختلال می‌شود (23). O’Donnel و همکاران نیز نشان دادند که احیاء مولکولی تستوسترون توسط آنزیم 5- آلفا ردوکتاز مخصوصاً برای انجام مراحل خاصی از فرآیند اسپرمیوژنز (عبور اسپرماتیدهای گرد از مرحله 7 به 8) اهمیت دارد. بنابراینDHT، وظیفه حمایت از روند PG, de Kretser DM, Pratis K, Robertson DM. Iden-اسپرماتوژنز و اسپرمیوژنز را در موش‌های صحرایی به عهده دارد؛ اما داروی فیناسترید با مهار آنزیم 5-آلفا ردوکتاز ممکن است باعث اختلال در عملکرد سلول‌های بافت بیضه و تولید اسپرم شود (2).Pratis و همکاران با مطالعه موش‌های دریافت‌کننده فیناسترید نشان دادند ساختار بیضه این حیوانات احتمالاً‌ به وسیله آنزیم 5 آلفا ردوکتاز نوع I حفاظت می‌شود (24). در مطالعات Jin و همکاران مشخص شد که این حفاظت، در نتیجه فعالیت اکسیداتیو آنزیم 3 آلفاـ هیدروکسی ‌استروئید دهیدروژناز (3-HSD) می‌باشد که قادر است 3 آلفاـ اندرواستندیون را به دی‌هیدروتستوسترون تبدیل کند (5). این مطالعات، نتایج حاصل از پژوهش اخیر را تأیید می‌کند.نتیجه‌گیریدر نهایت به نظر می‌رسد که مهار 32 روزة فعالیت 5- آلفا ردوکتاز نوع 2 در پژوهش حاضر، برای ایجاد تغییر در مرفولوژی بیضه و تولید اسپرم بسیار کوتاه بوده است. البته مطالعه حاضر دارای محدودیت‌هایی است؛ از جمله‌ می‌توان به شمارش ساده سلولها اشاره کرد که برای بررسی دقیق، نیاز به شمارش سلولها از طریق روش‌های استریولوژیک بر مبنای تعداد در واحد سطح یا حجم می‌باشد|+| نوشته شده در  سه شنبه ۲۲ تیر ۱۳۸۹ساعت 2:15  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتبررسی اثر هورمون‌های FSH و استرادیول در القاء اسپرماتوژنز در موش مدل آزواسپرمیزمینه و هدف: در حال حاضر شیمی‌درمانی و پرتودرمانی به عنوان روش معمول درمان انواع سرطانها در مردان، سبب اختلال در اسپرماتوژنز و در نهایت ایجاد آزواسپرمی و ناباروری می‌گردد. تا سالیان اخیر، استروژن به عنوان هورمون زنانه مورد توجه بود؛ اما مطالعات جدید معرف نقش مهم آن در اسپرماتوژنز است. با توجه به نقش هورمون‌ محرک فولیکولی (FSH) در فرایند اسپرماتوژنز و اهمیت هورمون استرادیول در تنظیم ترشح آن، این مطالعه به بررسی نقش این دو هورمون به‌خصوص استرادیول در القاء مجدد اسپرماتوژنز در موش‌های آزوسپرم شده توسط بوسولفان پرداخته است.روش بررسی: در این مطالعه 20 موش نر بالغ با دوز mg/kg30 داروی بوسولفان، آزواسپرم شدند. پس از اطمینان از آزواسپرمی، به سه گروه آزمایشی و یک گروه کنترل تقسیم‌بندی شدند. گروه اول هورمون FSH با دوز 5/7 واحد به صورت تزریق زیر جلدی، گروه دوم هورمون استرادیول با دوز g/kgµ5/12 به صورت داخل صفاقی و گروه سوم هر دو هورمون را تواماً و همزمان دریافت نمودند. گروه چهارم به عنوان کنترل، دارویی دریافت نکرد. تزریق این هورمونها طی 10 روز متوالی (روزانه یک دوز) انجام گرفت و در روز یازدهم سطح تستوسترون خون اندازه‌گیری شد. یک بیضه از هر موش جهت آنالیز DNA به روش فلوسایتومتری و بیضه دیگر جهت رنگ‌آمیزی هماتوکسیلین‌ـ ائوزین و بررسی هیستولوژیک استفاده شد. آنالیز آماری با استفاده از آزمون‌های کروسکال والیس، من‌‌ ویتنی و دقیق فیشر انجام شد.نتایج: بیشترین میزان افزایش تستوسترون، در گروه دریافت کننده هر دو هورمون مشاهده شد که اختلاف معنی‌داری با گروه کنترل داشت (05/0p<). بیشترین میزان افزایش در تعداد سلول‌های هاپلوئید در گروه‌های سوم و چهارم مشاهده شد و اختلاف این گروه‌ها نسبت به گروه کنترل معنی‌دار بود (05/0p<). در گروه اول، افزایش اندکی در سطح تستوسترون سرم و تعداد سلول‌های هاپلوئید بافت بیضه نسبت به گروه کنترل مشاهده شد که از لحاظ آماری معنی‌دار نبود. بررسی هیستولوژیک مقاطع رنگ‌آمیزی شده بافت بیضه نیز نشان دهنده بازگشت مجدد اسپرماتوژنز در بیضه موش‌های آزواسپرم گروه‌های دوم و سوم بود (0001/0p<).نتیجه‌گیری: در مطالعه حاضر، تزریق مجزای هورمون FSH تأثیری در از سرگیری مجدد اسپرماتوژنز در موش‌های آزواسپرم نداشت؛ اما تزریق مجزای استرادیول نه تنها اثر مهاری روی اسپرماتوژنز نداشت، بلکه نقش تحریکی در بازیابی اسپرماتوژنز در موش‌های آزواسپرم داشت و تزریق همزمان FSH و استرادیول اثر هم‌افزایی در القاء اسپرماتوژنز در بیضه موش‌های آزواسپرم داشت.زمینه و هدفاسپرماتوژنز، فرایندی ضروری در قدرت باروری مردان و تولیدمثل انسان است. اسپرماتوژنز روند پیچیده‌ای است که عملکرد صحیح آن، مستلزم عملکرد همزمان فاکتورهای آندوکرین و پاراکرین و میانکنش سلول‌های اسپرماتوژنیک و سرتولی می‌باشد. هورمون LH، تستوسترون و هورمون FSH، کنترل کننده‌های اصلی اسپرماتوژنز هستند و مطالعات نشان می‌دهد که 17β- استرادیول از طریق گیرنده‌های استروژنی (ER)، نقش بسزایی در تنظیم فرایند تولیدمثلی جنس مذکر ایفا می‌کند؛ چرا که فقدان گیرنده‌های استروژنی در موش، سبب تخریب فرایند اسپرماتوژنز و ایجاد ناباروری می‌شود. هورمون FSH متعلق به خانواده هورمون‌های گلیکوپروتئینی شامل TSH، LH و hCG است. این هورمونها، هترودایمرهای غنی از اسید آمینه سیستئین و پل‌های دی‌سولفید می‌باشند و تفاوت این هورمونها، در زیر واحد بتای آنها است. FSH پیام خود را از طریق گیرنده 75 کیلو دالتونی دارای 675 اسید آمینه انتقال می‌دهد (1). گیرنده FSH جزو گیرنده‌های G پروتئینی بوده و ژن کد کننده آن مرکب از 10 اگزون می‌باشد. این هورمون از هیپوفیز آزاد شده به گیرنده خود در سطح سلول‌های سرتولی متصل می‌شود و مسیرهای متعدد انتقال پیام را در داخل این سلولها طی می‌کند. اتصال FSH به سلول‌های سرتولی، سبب سنتز پروتئین متصل شونده به آندروژن (ABP) می‌شود. ABP گلیکوپروتئینی است که متصل به تستوسترون شده و غلظت‌های بسیار بالایی از تستوسترون تولید شده توسط سلول‌های لیدیگ را در موضع اسپرماتوژنز ایجاد می‌کند (2). هورمون استروژن نیز در جنس نر از آندروژن موجود در جریان خون مشتق می‌شود. آروماتیزاسیون کربن شماره 19 آندروژنها یعنی تستوسترون و آندروستن‌دیون، تولید استرادیول و استرون می‌نماید که تحت کنترل آنزیم آروماتاز است. آنزیم آروماتاز کمپلکس آنزیمی P 450 مونواکسیژناز موجود در رتیکولوم آندوپلاسمیک صاف است که سبب سه واکنش هیدروکسیلاسیون متوالی شده و مرحله نهایی آروماتیزاسیون حلقه A آندروژن می‌باشد (3). در طی مطالعات گذشته، استرادیول به عنوان هورمون زنانه و تستوسترون به عنوان هورمون مردانه مورد توجه بوده‌اند. امروزه با شناسایی اعمال مهم استروژنها در دستگاه تناسلی مردان، نقش این هورمون در باروری مردان پررنگ‌تر شده است؛ چرا که فقدان گیرنده آلفای استروژن (αERKO) یا فقدان آروماتاز، سبب اختلال در باروری موشها شده است (4). با توجه به مطالعات انجام شده در این زمینه، نقش هورمون‌های FSH و استرادیول در از سرگیری مجدد اسپرماتوژنز در موش‌های بالغ آزواسپرم، کمتر مورد بررسی قرار گرفته است و مطالعات بیشتر به بررسی اثرات این هورمونها در جنین موشها، موش‌های نوزاد و یا در محیط کشت متمرکز بوده‌اند؛ لذا با توجه اثرات مخرب داروهای شیمی‌درمانی و رادیوتراپی بر تکثیر فعال سلول‌های بدن که سلول‌های مولد اسپرم نیز مستثنی نمی‌باشند (5)، نیاز به بررسی بیشتر نقش هورمون‌های درگیر در روند اسپرماتوژنز به خصوص FSH و استرادیول بوده و بررسی اثرات تزریق مجزا و همزمان این هورمونها در موش‌های بالغ و آزواسپرم شده با داروی سمی بوسولفان، کمک به فهم بیشتر نقش این هورمونها در فرایند اسپرماتوژنز می‌نماید.روش بررسیگروه‌بندی حیوانات: 20 موش از نژاد C57BL/6 با سن 25 روز از موسسه پاستور تهران، تهیه شده و به چهار گروه مساوی (یک گروه کنترل و سه گروه آزمایش) تقسیم شدند. موشها در حیوانخانه پژوهشگاه ابن‌سینا تحت شرایط بدون محدودیت آب و غذا نگهداری شدند. در ابتدا به موش‌های مورد مطالعه، mg/kg30 بوسولفان (Sigma, USA) تزریق شد. پس از 5 هفته از تزریق بوسولفان، این دارو آزواسپرمی را در موشها القاء کرد. برای اطمینان از آزواسپرم شدن موشها، پس از گذشت 4 هفته از بافت بیضه آنها مقطع‌گیری به عمل آمده و پس از رنگ‌آمیزی هماتوکسیلین‌ـ ائوزین، بافت بیضه مورد بررسی هیستولوژیک قرار گرفت (17). سپس هورمون‌های FSH (Gonal-f Serono, Switzerland) و استرادیول (Sigma Alderich, Germany) به موش‌های آزواسپرم تزریق شد. گروه اول 5/7 واحد FSH به صورت تزریق زیر جلدی، گروه دوم دوز g/kgµ5/12 استرادیول را به صورت تزریق داخل صفاقی و گروه سوم به طور همزمان، هر دو هورمون را با دوزهای یاد شده دریافت کردند. تزریق طی 10 روز متوالی (روزانه یک دوز) انجام شد (9). برای اندازه‌گیری سطح سرمی تستوسترون در روز 11، موشها با mg/kg64/0 زایلازین (Alfasan, Netherland) و نیز mg/kg20 کتامین (Alfasan, Netherland) بیهوش شده و دو بیضه حیوان از بدن خارج گردید. خونگیری نیز با استفاده از میکروتیوب و از چشم موشها انجام شد. یک بیضه برای آنالیز DNA به روش فلوسایتومتری آماده گردید و بیضه دیگر نیز در محلول فرمالین قرار داده شد و پس از مقطع‌گیری، بررسی‌های بافتی نیز انجام گرفت. سطح تستوسترون سرمی با روش کمی ‌لومینسانس و با استفاده از کیت دیاسورین(Diasorin, Italy) اندازه‌گیری شد. برای آنالیز DNA به روش فلوسایتومتری، بافت بیضه تازه، برداشت شده و از تونیکا آلبوژینه جدا گردید و سپس در بافر فسفات ایزواسمولار قرار داده شد. به روش مکانیکی با استفاده از تیغ جراحی تا حد ممکن قطعات بافتی و لوله‌های منی‌ساز خرد گردید و برای حذف بقایای سلولی، دو بار با PBS شسته شد. پس از سانتریفیوژ و دور ریختن مایع فوقانی، رسوب حاصل مخلوط شد. سپس ml1 اتانول 70٪ بسیار سرد به‌صورت قطره قطره به رسوب اضافه شد. سپس نمونه به مدت 10 دقیقه با سرعتrpm3000 سانتریفیوژ و محلول فوقانی دور ریخته شد. از آنجا که مقدار اتانل باقی مانده در میکروتیوپ نباید بیشتر از ml2/0باشد، سلول‌های رسوب کرده مجدداً در محلول باقی مانده از اتانل ورتکس شدند. حدود ml1-5/0 محلول رنگ‌آمیزی پروپیدیوم آیوداید (PI) (Sigma, USA) به هر میکروتیوپ اضافه و ورتکس شد. این محلول شامل ml5/8 بافر رنگ‌آمیزی (BSA 1/0% در PBS)، ml1 RNAase 1/0% و ml5/0 محلول ذخیره PI(ng/ml1) بود. میکروتیوپها به مدت 30 دقیقه در دمای اتاق انکوبه شدند. پس از انتقال حدود ml1 از سوسپانسیون حاصل در لوله‌های مخصوص دستگاه فلوسایتومتر، هیستوگرام‌های DNA با استفاده از دستگاه فلوسایتومتر (Bacton-Dickinson, USA) بدست آمد. سپس داده‌های حاصل با استفاده از نرم‌افزار Cell Quest آنالیز گردید.ارزیابی آماری: آنالیز آماری با استفاده از نرم‌افزار SPSS ویرایش 13 انجام شد. آزمون کروسکال‌ـ والیس برای مقایسه هم زمان گروه‌ها با یکدیگر و من‌ویتنی برای مقایسه هر گروه با گروه کنترل، به کار گرفته شد و 05/0p< از لحاظ آماری معنی‌دار فرض شد. به منظور آنالیز داده‌های مربوط به مقاطع رنگ‌آمیزی شده بافت بیضه که متغیر کیفی بود، از آزمون دقیق فیشراستفاده شد.نتایجبراساس نتایج این تحقیق، در موش‌های آزواسپرم سطح تستوسترون (ng/ml2/054/0) و شمارش سلـول‌های هـاپلوییـدی بافت بیضـه (97/28%) نسبتبه سطـح تستـوستـرون (ng/ml1/364/9) و شمــارشسلول‌های هاپلوییدی (79/77%) موش‌های با اسپرماتوژنز طبیعی، کاهش نشان داد. بررسی مقاطع هیستوپاتولوژیک بافت بیضه با میکروسکوپ نوری، اثرات بوسولفان را پس از گذشت 4 هفته در بافت بیضه موش‌های مورد مطالعه بیشتر آشکار کرد. سطح تستوسترون در گروه‌های آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل، افزایش به گروه سوم (تزریق همزمان دو هورمون) بود (نمودار1) و تنها تفاوت ایـن گـروه با گـروه کنترل از لحاظ آماری معنی‌دار بود (05/0p<). بررسی نتایج آنالیز DNA به روش فلوسایتومتری، نشان داد که تعداد سلول‌های هاپلوئید در گروه‌های آزمایشی نسبت به گروه کنترل افزایش داشت و گروه‌های 3و 4 افزایش بیشتری نسبت به گروه کنترل (9/28%) نشان دادند که به ترتیب 7/56% و 7/60% (نمودار 2) و تفاوت آنها از لحاظ آماری معنی‌دار بود (05/0p<). بررسی مقاطع هیستولوژیک بافت بیضه پس از تیمار هورمونی با استفاده از میکروسکوپ نوری، تفاوت معنی‌داری بین گروه‌های آزمایشی و گروه کنترل نشان داد (0001/0p<). در گروه 1 با وجود افزایش سطح تستوسترون در اثر تزریق هورمون FSH، بررسی مقاطع رنگ‌آمیزی شده هماتوکسیلین‌ـ ائوزین بافت بیضه، بازیابی مجدد اسپرماتوژنز را نشان نداد. اما در گروه‌های 2 و 3 که هورمون استرادیول را به صورت مجزا و هورمون FSH و استرادیول را به صورت همزمان دریافت کرده بودند، بازیابی مجدد اسپرماتوژنز مشاهده شد (شکل 4-1).بحثرادیوتراپی و شیمی‌درمانی سبب تخریب سلول‌های ژرمینال در لوله‌های منی‌ساز شده و سبب ایجاد آزواسپرمی طولانی مدت در جوندگان، میمون و انسان می‌گردد (6). در موش این عوامل سبب ممانعت از تمایز اسپرماتوگونی تیپ A و نهایتـأ آزواسپرمی می‌شود (5). در مطالعه‌ای در سال 2005 بر روی موش‌های آزواسپرم، این موشها به مدت دو هفته با هورمون FSH تیمار شدند، میزان تمایز سلولی در توبولها پس از این مدت زمان در موش‌های مورد مطالعه، کاهش نشان داد. تیمار گروهی دیگر از موشها با تستوسترون نتیجه مشابهی در پی داشت. نتایج مطالعه ما نیز نشان داد که FSH با وجود افزایش اندکی در سطح تستوسترون سرم و تعداد سلول‌های هاپلوئید که از نظر آماری نیز معنی‌دار نبود، نتوانست بازیابی اسپرماتوژنز را در موش‌های آزواسپرم القاء کند. بررسی مقاطع رنگ‌آمیزی شده بافت بیضه نیز نشان دهنده عدم توانایی هورمون FSH در القاء اسپرماتوژنز در موش‌های آزواسپرم بود. هنوز مشخص نشده است که مهار تمایز اسپرماتوگونی ناشی از افزایش سطح تستوسترون، در اثر هورمون FSHباشد. در موش‌های صحرایی که در اثر تابش پرتو، باروری خود را از دست داده‌اند، به دنبال تزریق تستوسترون برون‌زاد، بقاء و تمایز اسپرماتوگونی تیپ A توسط تستوسترون و FSH مهار می‌شود (8) و مطالعه فوق برای اولین‌بار توانست نقش تستوسترون برون‌زاد را در مهار بازگشت اسپرماتوژنز در موش‌های صحرایی پس از پرتوگیری اثبات نماید. گیرنده‌های FSH و آندروژن در سلول‌های ژرمینال وجود ندارند و این هورمونها اثرات خود را از طریق سلول‌های سوماتیک روی سلول‌های ژرمینال اعمال می‌کنند. Kula و همکاران، موش‌های صحرایی 15 روزه و نابالغ را به مدت 10 روز متوالی تحت تزریق هورمون FSH قرار دادند، بر خلاف موش‌های بالغ، در موش‌های نوزاد، تزریق هورمون FSH سبب القای اسپرماتوژنز و بلوغ زودرس گردید (9). مطالعات نشان داده است که در موش‌های با اسپرماتوژنز طبیعی، تزریق هورمون FSH نه تنها اثر مهاری بر اسپرماتوژنز نداشته، بلکه سبب حمایت از مراحل بعدی تمایز سلولی می‌شود (10). همچنین در نوزادان، تزریق این هورمون سبب افزایش فعالیت میتوزی سلول‌های سرتولی می‌شود (9). اما بررسی‌های اخیر نشان داده‌اند که تزریق این هورمون اثر منفی روی غلظت، تحرک و مورفولوژی اسپرم دارد (11). اساس مولکولی اثر مهاری این هورمون در بازیابی اسپرماتوژنز در موش‌های آزواسپرم، هنوز ناشناخته است. Eddy و همکاران نشان دادند که قرارگیری در معرض غلظت‌های بالایی از استرادیول، سبب القاء ناهنجاری‌هایی در دستگاه تناسلی نر می‌شود (12)؛ اما هنوز اهمیت استروژن در تنظیم عملکرد دستگاه تناسلی نر مشخص نبود. در دهه 1990 اکتشافات جدیدی منجر به شکل‌گیری این فرضیه شد که استروژن نه تنها عملکردهای بسیار مهمی در تولیدمثل در جنس نر دارد، بلکه این هورمون و گیرنده آلفای آن، برای حفظ باروری طبیعی در این جنس مورد نیاز است (7). مطالعات متعددی مبنی بر نقش این هورمون در دستگاه عصبی و همچنین دستگاه تناسلی ماده انجام شده است، ولی کمتر به بررسی نقش این هورمون در سلول‌های ژرمینال موش‌های آزواسپرم پرداخته شده است (11). نتایج حاصل از مطالعه حاضر، نشان داد که استرادیول با دوز g/kgµ5/12 سبب بازیابی مجدد اسپرماتوژنز در موش‌های آزواسپرم گردیده و افزایش معنی‌دار تستوسترون سرم و جمعیت سلول‌های هاپلوئیدی بافت بیضه و بررسی هیستولوژیک بیضه، همگی حاکی از سرگیری مجدد اسپرماتوژنز در موش‌های آزواسپرم است. نتایج این مطالعه، با مطالعه Toyama و همکاران، مطابقت داشت (13). آنها از 6 دوز مختلف استرادیول برای تیمار موش‌های آزواسپرم استفاده کردند. با توجه به مطالعات انجام شده و نتایج آنها، اثرات استرادیول در دستگاه تناسلی جنس نر وابسته به دوز بوده و اثرات مهاری این هورمون از دوز g/kgµ16 به بالا دیده می‌شود. گیرنده بتای استرادیول در سلول‌های سرتولی وجود دارد و احتمال دارد که مکانیسم عملکرد این هورمون به طور مستقیم از طریق این گیرنده صورت گیرد (14). Ebling و همکاران، با تزریق استرادیول به موش‌های هیپوگناد سبب افزایش 5-4 برابری حجم توبول‌های منی‌ساز شدند که نقش این هورمون را در باروری پررنگ‌تر می‌کند. مطالعه‌ای مشابه نیز بر روی موش‌های نوزاد انجام گرفته که در آن از هورمون FSH با دوز 5/7 واحد و استرادیول با دوز g/kgµ5/12 برای تیمار موشها به صورت مجزا و همزمان استفاده شده است. نتایج این مطالعه نشان داد که تزریق FSH به تنهایی سبب تحریک تمایز اسپرماتوگونی و افزایش 5 برابری در تعداد اسپرماتوسیتها نسبت به گروه کنترل شده و تزریق استرادیول به تنهایی، سبب مهار اسپرماتوژنز در موشها می‌شود. تزریق این دو هورمون به طور همزمان نه تنها اثر مهاری بر جای نگذاشت، بلکه این دو هورمون اثر هم‌افزایی داشته و سبب تسریع آغاز روند اسپرماتوژنز در موش‌های نوزاد شدند (9). Maccalman و همکاران، نیز نشان دادند که استرادیول سبب افزایش اثرات تحریکی FSH بر میزان mRNA، N- کادهرین (پروتئینی که برای الحاق و چسبندگی داخل سلولی در اپیتلیوم منی‌ساز ضروری است) می‌گردد (15). مطالعه دیگری نیز نشان داد که واکنش بین هورمون FSH و استرادیول در سلول‌های سرتولی، سبب تحریک فعالیت میتوزی این سلولها می‌شود (16).نتیجه‌گیریبا توجه به یافته‌های سایر مطالعات و مطالعه حاضر مبنی بر نقش دو هورمون FSH و استرادیول بر روند اسپرماتوژنز در موش‌های آزواسپرم، FSH با دوز و مدت زمان مورد استفاده در این مطالعه، نتوانست سبب القاء اسپرماتوژنز در موش‌های آزواسپرم شود؛ اما تزریق استرادیول به صورت مجزا و همزمان با هورمون FSH، سبب القاء مجدد اسپرماتوژنز در موش‌های آزواسپرم گردید.با توجه به نتایج مطالعات دیگر در مورد اثرات استرادیول در موش‌های بالغ و آزواسپرم، تزریق دوزهای کمتر از g/kgµ16 سبب القاء اسپرماتوژنز و در دوره نوزادی سبب ناهنجاری‌های متعددی در دستگاه تناسلی می‌شود که منجر به اختلال در اسپرماتوژنز می‌گردد (13). اما تزریق هورمون FSH اثرات بلوغ زودرس را در نوزادان در پی دارد؛ لذا لازم است مطالعاتی در انسان به منظور درمان آزواسپرمی ناشی از شیمی‌درمانی با استفاده همزمان از استرادیول و FSH و بررسی اثرات آنها طراحی و اجرا گردد.تشکر و قدردانیبدینوسیله از همکاران محترم گروه جنین‌شناسی پژوهشگاه فن‌آوری‌های نوین علوم پزشکی جهاددانشگاهی‌ـ ابن‌سینا و مسئولین محترم مرکز فوق‌تخصصی درمان ناباروری و سقط مکرر ابن‌سینا برای همکاری صمیمانه در اجرای این طرح تشکر و قدردانی می‌شود.[شکل1- مقطع توبول‌های منی‌ساز بافت بیضه موش سالم، مقاطع بافتی نشان‌‌دهندة اسپرماتوژنز فعال‌ بـوده که اسپـرمها پس از تـولید به فضـای داخل مجـرای لوله آزاد می‌شوند (فلش).]شکل1- مقطع توبول‌های منی‌ساز بافت بیضه موش سالم، مقاطع بافتی نشان‌‌دهندة اسپرماتوژنز فعال‌ بـوده که اسپـرمها پس از تـولید به فضـای داخل مجـرای لوله آزاد می‌شوند (فلش).[شکل 2- مقطع بافت بیضه آزواسپرمی شده توسط تزریق بوسولفان، بوسولفان سبب مهار تکثیر سلول‌های اسپرماتوگونی و تخریب لوله‌های منـی‌ساز، مـی‌گردد. ایجاد فضاهای خالـی نشان دهنده مهـر اسپرماتـوژنز بوده ولی سلول‌های اسپرماتوگونی در مقطع لوله دیده می‌شود.]شکل 2- مقطع بافت بیضه آزواسپرمی شده توسط تزریق بوسولفان، بوسولفان سبب مهار تکثیر سلول‌های اسپرماتوگونی و تخریب لوله‌های منـی‌ساز، مـی‌گردد. ایجاد فضاهای خالـی نشان دهنده مهـر اسپرماتـوژنز بوده ولی سلول‌های اسپرماتوگونی در مقطع لوله دیده می‌شود.[شکل3- بافت بیضه در موش آزواسپرم تیمارشده با هورمون FSH، تزریق بوسولفان باعث مهار اسپرماتوژنز می‌گردد و بدنبال آن تزریق هورمون FSH منجـر بـه از سرگیری مجدد اسپرماتوژنز در توبولها نگردیده است.]شکل3- بافت بیضه در موش آزواسپرم تیمارشده با هورمون FSH، تزریق بوسولفان باعث مهار اسپرماتوژنز می‌گردد و بدنبال آن تزریق هورمون FSH منجـر بـه از سرگیری مجدد اسپرماتوژنز در توبولها نگردیده است.[شکل 4- بافت بیضه موش آزواسپرم تیمار شده با استرادیول، تزریق استـرادیـول سبب از سـرگیری مجدد اسپرماتوژنز در تعدادی از توبولها گردیده و برخی فاقد اسپرماتوژنز می‌باشد.]شکل 4- بافت بیضه موش آزواسپرم تیمار شده با استرادیول، تزریق استـرادیـول سبب از سـرگیری مجدد اسپرماتوژنز در تعدادی از توبولها گردیده و برخی فاقد اسپرماتوژنز می‌باشد.[شکل 5- بافت بیضه آزواسپرم تیمارشده FSH و استرادیول، تزریق همـزمان این دو هـورمـون سبب از سـرگیری مجدد اسپرماتـوژنز و حتی بیشتر از تزریق مجزای استرادیول گردیده است.]شکل 5- بافت بیضه آزواسپرم تیمارشده FSH و استرادیول، تزریق همـزمان این دو هـورمـون سبب از سـرگیری مجدد اسپرماتـوژنز و حتی بیشتر از تزریق مجزای استرادیول گردیده است.[نمودار 1- سطح تستوسترون سرمی در موش های آزواسپرم تیمار شده با هورمون‌هایFSH و استرادیول]نمودار 1- سطح تستوسترون سرمی در موش های آزواسپرم تیمار شده با هورمون‌هایFSH و استرادیول[نمودار 2- درصد سلول های هاپلوئید بافت بیضه در موش های آزواسپرم تیمار شده با هورمون های FSH و استرادیول]نمودار 2- درصد سلول های هاپلوئید بافت بیضه در موش های آزواسپرم تیمار شده با هورمون های FSH و استرادیولتاثیر هورمونهایrFSH و تستوسترون بر بلوغ اسپرماتید گرد موشی در سیستم هم‌کشتی سلول‌های Veroمقدمهزمینه و هدف: اسپرماتوژنز فرآیندی کاملاً وابسته به هورمون به ویژه گنادوتروپینها می‌باشد و بدیهی است هرگونه تغییر در میزان این هورمونها می‌تواند در اسپرماتوژنز موثر باشد. آنالوگ‌های هورمون‌های آزادکننده گنادوتروپین نیز می‌توانند محور هیپوفیزی‌ـ گنادی را مختل نمایند. لذا هدف از مطالعه حاضر ارزیابی تغییرات فراساختاری و هیستولوژیک سلول‌های اسپرماتوژنیک و اسپرمیوژنیک با استفاده از میکروسکوپ الکترونی ترانسمیشن به‌دنبال تجویز یک دوز لوپرلاید استات (یکی از آنالوگ‌های هورمون آزادکننده گنادوتروپین) در موش بالغ می‌باشد.روش بررسی: در مطالعه حاضر 24 موش بالغ 8 هفته به 3 گروه تقسیم شدند. گروه کنترل، هیچ دارویی دریافت نکردند اما حیوانات در گروه دوم و سوم به ترتیب یک دوز ml2/0 کربوکسی متیل سلولز و mg/kg6/7 لوپرلایداستات به‌صورت زیر جلدی دریافت کردند. پس از گذشت 5 هفته بیضه موشها خارج و برای مطالعه سلول‌های زایای لوله سمی‌نیفروس و مطالعه مورفولوژی با استفاده از میکروسکوپ الکترونی ترانسمیشن و نوری مورد استفاده قرار گرفت. همه نمونه‌ها از نظر مورفولوژی مقایسه شدند و با روش آزمون ANOVA مورد آنالیز آماری قرار گرفتند.نتایج: در نتایج میکروسکوپ الکترونی، در گروه آزمایش بیشترین تغییرات در سلول‌های اسپرمیوژنیک یافت شد. در بیشتر اسپرماتیدها، هسته و آکروزوم تغییر شکل یافته بود. در برخی اسپرماتیدهای در حال تمایز وزیکول‌های آکروزومی در هسته دیده می‌شد؛ ضمن اینکه تخصص یافتگی اکتوپلاسمیک در برخی نواحی به صورت نسبی حذف شده بود. در اسپرماتیدهای دراز، فلاژلها غیر طبیعی بودند و غلاف فیبروزه آنها به‌صورت غیرممتد بود. در مشاهدات میکروسکوپ نوری وضعیت تکامل اسپرماتوژنز براساس جدول جانسن در گروه کنترل، شم و آزمایش به ترتیب 53/0±1/8، 82/0±04/8 و 57/0±01/7 بود؛ که در گروه آزمایش کاهش معنی‌دار داشت (01/0>p). همچنین تمام شاخص‌های هیستومتری در لوله‌های سمینیفروس در مقایسه با دو گروه دیگر کاهش معنی‌دار داشت (01/0>p).نتیجه‌گیری: تزریق یک دوز mg/kg 6/7 لوپرلاید استات در طی یک سیکل اسپرماتوژنز با اثرات سوء براسپرماتوژتز همراه می‌باشد و به نظر می‌رسد که لوپرلایداستات دارای بیشترین اثر بر روی اسپرمیوژنز یا فرآیند تغییر شکل اسپرماتیدهای گرد به دراز می‌باشد.متن کاملمقدمهاسپرم‌سازی که شامل مراحل پیچیده و دقیق تمایز سلولی در پستانداران است، در سن بلوغ آغاز شده و در طول زندگی تولید‌مثلی ادامه می‌یابد که در نتیجة آن سلول‌های بنیادی ، تقسیم شده و حاصل تقسیمات میوزی، اسپرماتیدهای هاپلوئیدی است که در بیضه و اپی‌دیدیم تغییرات اساسی روی آنها صورت گرفته تا اسپرمی با عملکرد کامل ایجاد شود. تمامی مراحل اسپرم‌سازی همزمان به‌طور کامل صورت می‌گیرد؛ بطوریکه در شرایط پاتولوژیک، کوچکترین اختلالی می‌تواند سبب ناباروری شود(1). در30-4% بیوپسی‌های بیضه در بیماران مبتلا به آزواسپرمی و الیگواسپرمی شدید، توقف روند اسپرم‌سازی گزارش شده‌است(2). این توقف می‌تواند در هر مرحله از تشکیل سلول‌های ژرمینال اتفاق افتد. در انسان توقف روند اسپرم‌سازی نقطة پایان و معضل مأیوس‌کننده‌ای برای زوج‌هایی است که آرزوی داشتن فرزند را دارند. از روش‌های ارائه شده توسط محققان علم باروری، تزریق داخل سیتوپلاسمی(ICSI) انواع سلول‌های اسپرماتید به تخمک بارور نشده‌است که با این روش نوزادانی طبیعی در خرگوش(3 )، گاو(4)، موش(5) و انسان(6) متولد شده است. تزریق داخل سیتوپلاسمی اسپرم نسبت به تزریق داخل سیتوپلاسمی اسپرماتید گرد ، اسپرماتید طویل ، هسته اسپرماتید گرد موفقیت بیشتری در لقاح داشته است(7). علت عدم موفقیت کامل در استفاده از سایر سلول‌ها را می‌توان به عواملی نظیر تغییرات ایجاد شده در عملکرد سانتروزوم، فعالیت تخمک و فعال شدن ژنوم جنینی، همزمان نبودن سیکل سلولی و بلوغ پروتئین هسته(8 ) و عدم تشخیص صحیح سلول‌های اسپرماتید درون جمعیت ناهمگن سلول‌های بیضه(9) نسبت داد. لذا بلوغ اسپرماتید در محیط کشت جهت کاربرد در لقاح مصنوعی ضروری به نظر می‌رسد. سیستم‌های هم‌کشتی در تولید مثل کمکی اثرات مفیدی دارند(10). در روش هم کشتی دو سلول به‌طور همزمان کشت می‌شوند که این هم‌کشتی می‌تواند به‌صورت مکانیسم مثبت یا منفی عمل کرده و سبب اصلاح ویژگیهای سلول نظیر بهبود روند ظرفیت‌گیری اسپرم(11)، افزایش تعداداسپرم وجنین حاصله(12) و… شود. هورمون‌های تستوسترون و FSH نیز در شروع و ادامه روند اسپرم‌سازی نقش ویژه‌ای داشته و کاهش آنها سبب اختلال در این فرایند می‌شود. دانشمندان بسیاری اثرات سیستم‌های هم‌کشتی وهمچنین هورمون‌ها را بر میزان بلوغ سلول‌های سازندة اسپرم بررسی کرده‌اند(16- 13). Cremades و همکاران (14،13) در دو تحقیق جداگانه به بررسی اثرات هورمون‌های تستوسترون، FSH و سیستم هم‌کشتی Vero جهت بلوغ سلول‌های اسپرماتید گرد پرداختند که نتایج حاصله بیانگر پیشرفت روند اسپرمیوژنز در این سلول‌ها با استفاده از سیستم‌های فوق بود. Tesarik و همکاران در مطالعات خود به این نتیجه رسیدند که افزودن هورمون‌های rFSH و تستوسترون به محیط کشت سلول‌های اسپرماتید گرد قادر است مراحلی از تمایز در محیط کشت را القا نماید(16-15).با توجه به نقش مثبت هم‌کشتی و همچنین هورمون در بلوغ سلول‌های اسپرماتید گرد و با ذکر این نکته که همراه کردن این دو سیستم به منظور بلوغ اسپرماتید در مطالعات انجام شده یافت نشد، هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر افزودن هورمون‌های تستوسترون و rFSH به محیط هم‌کشتی به منظور تسهیل اسپرمیوژنز در محیط کشت بود.مواد و روشهادر این پژوهش از موش‌های نر سفید نژاد NMRI با سن 12-8 هفته استفاده شد و در مجموع 15 موش مورد مطالعه قرار گرفت (در هر گروه 5 موش در طی 5 بار آزمایش).موش‌های نر استفاده شده در پژوهش به روش قطع نخاع از ناحیه گردن کشته شده و بیضه‌های حیوان از بدن خارج و در پتری‌دیش حاوی محیط کشت DMEM (Gibco) قرار گرفت. غشاء اطراف بیضه‌ها برش داده شد به‌طوری‌که تمام لوله‌های سمینی‌فروس داخل محیط کشت قرار گرفت. با استفاده از سرنگ انسولین، لوله‌های سمینی‌فروس قطعه قطعه گردید تا رده‌های مختلف سلول‌های بیضه وارد محیط کشت شود. پتری دیش محتوی سلول‌های بیضه به مدت 10 دقیقه داخل انکوباتورC 37 با CO2 5% قرار گرفت تا به تعادل رسیده و سلولها به‌طور کامل داخل محیط قرار گیرد. سپس با استفاده از پیپت پاستور فقط محیط کشت حاوی انواع مختلف سلول‌ها داخل لوله آزمایش استریل شده‌ای جمع آوری گردید. در انجام این عمل دقت شد که بقایای لوله‌های سمینی‌فروس به لوله آزمایش منتقل نشود. محیط محتوی انواع مختلف سلول به مدت 5 دقیقه و با سرعت rpm 1000 سانتریفوژ وپس از تشکیل رسوب سلولی مجدداً توسط محیط کشت DMEM شستشو داده شد. رسوب سلولی حاصل، به نسبت 1 به 10 توسط محیط کشت DMEM حاوی10% FBS (دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، ایران) رقیق شده و برای کشت سلولی به مدت 96 ساعت مورد استفاده قرار گرفت.به منظورتشخیص افتراقی انواع سلول‌های اسپرماتید ملاک‌های زیر موردنظر بود: اسپرماتید گرد ، سلولی گرد بوده و سطح سیتوپلاسم آن صاف و یکنواخت است. هسته، گرد و مرکزی است که علائمی از تراکم در آن دیده نمی‌شود. در اطراف هسته کمی سیتوپلاسم بوده و در بخش فوقانی هسته، نقطه روشنی مشابه وزیکول آکروزومی دیده می‌شود. در این مرحله فلاژلی وجود ندارد. دراسپرماتید در حال طویل شدن ، سلول بیضی بوده و آثاری از فلاژل قابل رؤیت است.اسپرماتید طویل شده ، سلولی طویل بوده و سطح حاشیه سیتوپلاسمی کاملاً در قطب خلفی هسته قرار دارد(16،15) (شکل 1).جهت شمارش سلول‌های اسپرماتید گرد، اسپرماتید در حال طویل شدن واسپرماتید طویل شده حجم معلومی از سوسپانسیون سلولی و محیط کشت را که رقت آن 1 به 10 بود، توسط پیپت پاستور برداشت و بر روی لام نئوبار تخلیه گردید. سلول‌های نامبرده در میدان دید لام نئوبار توسط میکروسکوپ نوری و روش مشاهده مستقیم با عدسی 40 شئی مشاهده و شمارش گردید.برای شمارش تعداد سلول‌های مرده و زنده از خاصیت نفوذپذیری غشاء سلول‌ها نسبت به رنگ تریپان بلو استفاده شد. به این ترتیب که یک قطره از سوسپانسیون سلولی رقیق شده، توسط پیپت پاستور روی لام قرار گرفته و سپس یک قطره تریپان بلو به آن اضافه شد. روی قطره توسط لامل پوشانده شده و زیر میکروسکوپ نوری با عدسی شئی 40 مشاهده گردید و تعداد سلول‌های زنده درحداقل صد سلول شمارش شده از انواع مورد نظر، محاسبه شد (شکل 2).سلول‌های زنده Vero در محیط DMEM وFBS10% در داخل فلاسک به حجم ml50 کشت داده شدند که دو یا سه روز تکثیر یافته و بعد محیط کشت روی سطح سلول‌ها تخلیه شد. سپس ml5 محلول تریپسین 5/0% در فسفات بافر (PBS) به اضافه 04/0% EDTA به فلاسک اضافه گردید. پس از جدا شدن سلول‌ها از کف فلاسک و تعلیق آنها، ml10 محیط کشت به آنها اضافه شد تا از فعالیت بیشتر تریپسین و تخریب سلول‌ها جلوگیری شود. محلول حاوی سلول‌های Vero به لوله آزمایش استریل منتقل و با شتاب g 400 به مدت 5 دقیقه سانتریفوژ و در پتری‌دیش با قطر mm30 ، قطرات l 50 از محلول حاوی سلول قرارداده شد و روی آن با یک لایه نازک روغن پارافین پوشانده شد و پتری دیش به داخل انکوباتور حاوی CO2 5% با دمای ºC37 منتقل گردید(17).گروه‌های مورد مطالعه در این پژوهش شامل گروه‌های شاهد، آزمون 1 و آزمون 2 بود. در گروه شاهد سوسپانسیون سلولی به نسبت 1 به 10 رقیق شده و سپسl 10 از محلول سوسپانسیون سلولی به داخل قطرات حاوی محیط کشت DMEM+FBS10% منتقل گردید. هر 24 ساعت تعویض محیط کشت، شمارش سلولی در واحد میلی لیترو میزان درصد زنده ماندن سلولهای اسپرماتید انجام شد.در گروه آزمون 1 ، مقدارµl10 سوسپانسیون سلولی پس از رقیق شدن به نسبت 1 به 10، داخل قطرات به حجمl50 حاوی تک لایه سلول‌های Vero منتقل گردید. هر 24 ساعت تعویض محیط کشت، شمارش سلولی در واحد میلی لیتر و میزان درصد زنده ماندن سلول‌ها انجام شد.در گروه آزمون 2 مقدار µl10 از سوسپانسیون سلولی رقیق شده به قطرات به حجم µl50 حاوی تک لایه سلول Vero که قبلاً به آن IU/l 50 rFSH (Gonal-h Sereno,Holand) وl/mol1 تستوسترون (شرکت ابوریحان، ایران) اضافه شده بود، منتقل گردید. نظیر گروه‌های قبلی هر 24 ساعت تعویض محیط کشت، شمارش سلولی در واحد میلی لیتر و تعیین میزان درصد زنده ماندن سلول‌ها انجام شد. از آنجائی‌که نیمه عمر rFSH بیش از 24 ساعت نیست هر 24 ساعت یکبار هر دو هورمون به محیط کشت اضافه گردید.مقایسه میانگین تعداد سلول‌های مورد نظر در واحد حجم ( میلی لیتر) ± انحراف معیار و همچنین میانگین میزان درصد زنده ماندن ± انحراف معیار انواع سلول‌های اسپرماتید توسط آزمون آماری Repeated Measure ANOVA مورد ارزیابی قرار گرفته ومعنی‌داری در حد P<0.05 تعیین شد.نتایججدول شماره 1 نمایانگر تعداد سلول‌های اسپرماتید گرد، اسپرماتید در حال طویل شدن و اسپرماتید طویل شده در طی 96 ساعت کشت در گروه‌های شاهد و آزمون 1و2 می‌باشد. در گروه شاهد میانگین تعداد سلول‌های اسپرماتید گرد قبل از کشت /ml104× 3/6±81 بود که در طی 96 ساعت کشت کاهش شدیدی در تعداد سلول‌ها مشاهده شد تا در روز آخر به میزان /ml104×5/4±11 رسید. در گروه آزمون 1 میانگین تعداد سلول‌ها قبل از کشت /ml104×9/4±86 بود که پس از کشت کاهش تدریجی در تعداد سلول‌ها مشاهده شد تا این ‌که بعد از 48 ساعت به میانگین /ml104× 5/4 ±65 رسید. پس از آن سیر نزولی افزایش یافت تا این‌که به میانگین /ml104×3/7± 28 رسید. در گروه آزمون 2 تعداد سلول‌ها از میانگین /ml104×5/8±90 در طول دوره کشت کاهش تدریجی داشت و در پایان چهار روز کشت به میزان /ml104 9/4±48 رسید. مقایسه آماری تفاوت معنی‌دار مابین سه گروه نشان داد(01/0P <).با توجه به جدول شماره 1 مشخص شد که کاهش تعداد سلول‌های اسپرماتید در حال طویل شدن گروه شاهد در طول 96 ساعت کشت، شدید بود که در طی 24 ساعت اول روند نزولی تدریجی بود و بعد شدت پیدا کرد. در گروه آزمون 1 میانگین تعداد سلول‌ها از /ml104×7±72 در ابتدای کشت با روند صعودی تدریجی در 24 ساعت اول به مقدار /ml104×9/9±75 رسید و بعد از آن تعداد سلول‌ها به تدریج تنزل یافت تا به میانگین /ml104×3/7 ±44 رسید. در گروه آزمون 2 میانگین تعداد سلول‌ها قبل از کشت /ml104×7/7 ±69 بود ودر دو روز اول کشت روند صعودی تدریجی مشاهده شد و میانگین تعداد به /ml 104×5/11±75 رسید وبعد روند نزولی آغاز شد. در مقایسه آماری گروه شاهد با هر دو گروه آزمون تفاوت معنی‌دار داشت (001/0P<) اما بین دو گروه آزمون تفاوت معنی‌دار مشاهده نشد.میانگین تعداد سلول‌های اسپرماتید طویل شده گروه شاهد در تمامی مدت کشت دارای روند نزولی بود و از 24 ساعت پس از کشت روند نزولی با شتاب بیشتری ادامه یافت تا در انتهای دوره کشت به/ml104×4/2±5/1 رسید و در گروه آزمون 1 روند نزولی در 48 ساعت اول خیلی کم بود به طوری ‌که از /ml104×2/8± 46 در ابتدای کشت به /ml1044/5±42 بعد از 48 ساعت رسید و پس از آن سیر کاهش ادامه یافت تا به تعداد /ml104×3/7±14 رسید.در گروه آزمون 2 در 24 ساعت اول کشت روند صعودی نسبی در تعداد سلول‌های اسپرماتید طویل شده مشاهده شد (جدول شماره 1) و سپس کاهش تدریجی در تعداد وجود داشت تا این‌که در پایان دوره کشت به /ml104×7/5±5/25 رسید. مقایسه آماری تفاوت معنی‌داری را بین تمامی گروه‌ها از نظر میانگین تعداد اسپرماتیدهای طویل شده نشان داد(001/0p<).جدول 2 میزان درصد زنده ماندن و روند آن در سلول‌های اسپرماتید گرد‌،اسپرماتید در حال طویل شدن و اسپرماتید طویل شده در طی 96 ساعت کشت ما بین سه گروه را نشان می‌دهد. نتایج حاصله بیانگر کاهش میزان زنده ماندن سلول‌های اسپرماتید در سه گروه بود. منتهی این کاهش در گروه شاهد شدیدتر و در گروه‌های آزمون به دلیل اثرات مفید سیستم‌های هم‌کشتی و هورمون کمتر و منظم‌تر بود (نمودار شماره 1).بحثدستیابی به اسپرماتوژنز و اسپرمیوژنز در محیط کشت، موضوع تحقیق بسیاری از محققین بوده است. به منظور نیل به این هدف استفاده از سیستم هم‌کشتی توصیه شده است. در بخش اول تحقیق از تک لایه سلولی Vero به عنوان سلول پشتیبان استفاده شده و نتایج نشان داد که سلول‌های اسپرماتید گرد می‌توانند روند بلوغی خود را ادامه داده و به سلول‌های اسپرماتید در حال طویل‌شدن تبدیل شوند. نتایج حاصله نیز بیانگر کاهش تعداد سلول‌های اسپرماتید گرد در 24 ساعت اول کشت و افزایش نسبی تعداد سلول‌های اسپرماتید در حال طویل‌شدن در همان مدت زمان ذکر شده است. علت این امر را می‌توان به اثرات سیستم‌های هم‌کشتی نسبت داد که به صورت مکانیسم‌های مثبت و یا منفی عمل کرده و سبب بهبود ویژگی‌های سلولی می‌شوند. در مکانیسم منفی، سلول‌های پشتیبان قادرند عوامل مزاحم را از محیط کشت حذف کنند(17).در مکانیسم مثبت از سلول‌های پشتیبان فاکتورهای تروفیک نظیر فاکتور رشد انسولین ترشح شده که این عمل سبب تحریک رشد سلول‌های اسپرماتید گرد شده و از تاخیر رشد آنها نیز جلوگیری به عمل می‌آورد.برخی محققان معتقدند که از سلول‌های پشتیبانی نظیر Vero مادة پلی پپتیدی ترشح می‌شود که به رشد جنین و سلول‌ها کمک می‌کند(19،18).در پژوهش حاضر، از تک لایه سلول Vero به عنوان سلول پشتیبان جهت هم‌کشتی استفاده شد چرا که این سلول منشا ادراری تناسلی داشته و می‌تواند به سلول‌های ژرمینال کمک کند(17).تحقیقات صورت گرفته توسطMenck (20) وMaeda (21) نشان داد که از تک لایه‌های سلولی در محیط کشت پلی‌پپتیدهای محرک رشد آزاد شده که در نتیجه بر توقف رشد سلول فائق می‌آید. از طرف دیگر یک سری مواد در محیط کشت وجود دارد که عامل بازدارنده رشد سلول‌های اسپرماتید گرد محسوب می‌شود نظیر هایپوزانتین و غلظت زیاد گلوکزکه تک لایه سلولی یا سبب از بین رفتن آنها می‌شود و یا می‌تواند گلوکز را به پیروات تبدیل کرده و در نتیجه از اثرات سمی آن بکاهد. تبدیل سلول‌های اسپرماتیدگرد به سلول‌های اسپرماتید در حال طویل‌شدن را می‌توان به اثرات سودمند استفاده از تک لایه سلول Vero نسبت داد و عدم بلوغ بعد از 24 ساعت کشت را می‌توان به دلیل مصرف زیاد مواد مغذی موجود در محیط جهت تکثیر سلول‌های به کار رفته در هم‌کشتی دانست که سبب می‌شود مواد غذایی به اندازه کافی در اختیار سلول‌های سازندة اسپرم قرار نگیرد. محققین دیگر نیز به نتایج مشابهی در استفاده از Vero Cell برای تکمیل میوز اسپرماتوسیت اولیه دست پیدا کردند(22). هرچند که بعضی از محققین(23) در هم کشتی اسپرماتید گرد با سلول‌های Vero نتوانستند بلوغ با درصد بالا بدست آورند.در بخش دیگری از تحقیق به محیط هم‌کشتی سلول‌های اسپرماتید گرد با سلول Vero، هورمون‌های FSH r و تستوسترون اضافه گردید. نتایج حاصله نشان داد که سلول‌های اسپرماتید گرد قادرند روند اسپرمیوژنز را ادامه داده و به سلول‌های اسپرماتید در حال طویل شدن و اسپرماتید طویل شده تبدیل شوند. کاهش تعداد سلول‌های اسپرماتید گرد موجود در سوسپانسیون سلولی حاصل از بافت بیضه در محیط هم‌کشتی حاوی مقادیر زیادrFSH و تستوسترون بعد از 48 ساعت کشت نسبت به زمانی که این سلول‌ها در محیط فاقد هم‌کشتی و هورمون کشت داده شدند (گروه شاهد) مشاهده شد و بر عکس افزایش نسبی تعداد سلول‌های اسپرماتید در حال طویل‌شدن و اسپرماتید طویل‌شده در همین مدت زمانی نشان‌دهنده این مطلب است که سیستم هم‌کشتی که به آن هورمون اضافه شود قادر است در دوره 48 ساعت کشت به تمایز سلول‌های اسپرماتید گرد به طویل کمک کند. برخی محققان به دنبال کشت نمونه‌های بیوپسی بیضه انسانی دریافتند که سلول‌های ژرمینال در مردانی که توقف بلوغ داشته‌اند اگر در معرض غلظت‌های بالایی از FSH و تستوسترون قرار گیرند، می‌توانند اسپرم‌سازی را طی 24و48 ساعت پس از کشت ادامه داده و اسپرماتیدهای گرد نیز برتوقف روند اسپرم‌سازی غلبه نمایند و به اسپرماتیدهای طویل تبدیل شوند(24و25). لازم به ذکر است که برخی از محققین دوزهای بالا تر از مقدار بکار برده شده در این پژوهش را توصیه می‌کنند(24).شروع و بقای اسپرم‌سازی از لحاظ هورمونی توسط FSH و تستوسترون تنظیم می‌گردد(26). برخی محققین بر این عقیده‌اند که تستوسترون هورمون اصلی تنظیم کننده اسپرمیوژنز در پستانداران بوده و FSH نقش جزئی دارد(27). در همین رابطه Sun و همکاران بیان کردند که تستوسترون سبب تغییر شکل اسپرماتید گرد به اسپرماتید طویل می‌شود(28). اما تحقیقات صورت گرفته توسط Tesarik و همکاران (24) نشان‌دهنده این مطلب است که FSH سبب تغییرات ویژه‌ای در هسته نظیر تراکم هسته، مهاجرت محیطی و برجستگی هسته در اسپرماتیدهای انسان می‌شود. به عبارت دیگر، رشد دم در اسپرماتید گرد، تسریع تقسیمات میوزی، تراکم هسته و طویل شدن اسپرماتیدگرد وابسته به FSH است.در این تحقیق از غلظت‌های FSH r (IU/l 50) و تستوسترون (mol/l1) استفاده شد زیرا براساس تحقیقات صورت گرفته توسط Tesarik و Mendoza غلظت بالای این دو هورمون سبب تحریک اسپرم‌سازی در سلول‌های ژرمینال می‌شود (25و29). تاثیرات مثبت FSH و تستوسترون برروی مراحل ابتدایی و انتهایی اسپرم‌سازی با واسطه سلول‌های سرتولی امکان پذیر است(30) و جدایی کامل سلول‌های سرتولی از سلول‌های ژرمینال و آسیب آنها می‌تواند علت عدم پیشرفت اسپرم‌سازی باشد.در این تحقیق سوسپانسیون سلولی از طریق جداسازی مکانیکی سلول‌ها با استفاده از سرنگ‌های انسولین به دست آمد. هر چند که در این نوع جداسازی اکثر سلول‌ها به صورت منفرد رها شدند اما با اینحال برخی سلول‌های ژرمینال در توده‌های سلولی ژرمینال- سرتولی غوطه‌ور شدند. در شرایط کشت آزمایشگاهی، سلول‌های سرتولی ممکن است مواد هورمونی تنظیم کننده و تحریک‌کننده رشد را ترشح کنند که سبب حمایت و تمایز سلول‌های ژرمینال در همان قطره کشت می‌شود. پس هر چقدر سلول‌های سرتولی موجود در محیط کشت از حیات و سلامتی بیشتری برخوردار باشند، سبب پیشرفت سلول‌های ژرمینال برای رسیدن به مراحل بعدی رشد می‌شود(16). هورمونهای FSH و تستوسترون با تاثیری که روی سلول‌های سرتولی می‌گذارند سبب حمایت از تمایز سلول‌های ژرمینال شده و سبب افزایش حساسیت سلول‌های سرتولی نسبت به انسولین می‌شوند. عمل هورمون‌های FSH و انسولین تنظیم متابولیسم گلوکز و تحریک ترشح سلول سرتولی است که برای شروع اسپرمیوژنز طبیعی و سنتز RNA اسپرماتوسیت ضروری است. بقای سلول‌های ژرمینال و تزاید سلول‌های اسپرماتوگونیا بر عهده FSH است(31) در حالیکه تستوسترون برروی اسپرماتوگونیا اثر کرده و سبب تبدیل آن به اسپرماتوسیت می‌شود(32) و به عنوان یک ماده ضد آپوپتوز برروی اسپرماتوسیت‌ها عمل می‌کند(33).در این پژوهش که استفاده همزمان از سیستم هم‌کشتی و هورمون رشد، بعد از گذشت دو روز پیشرفت بلوغی مشاهده نگردید که ممکن است به دلایل زیر باشد:1- در اثر تعویض‌های مکرر محیط کشت، جدایی سلول‌های سرتولی از سلول‌های ژرمینال بیشتر شده و در نتیجه تأثیر هورمون‌ها از طریق تماس‌های سلول‌های سرتولی- ژرمینال در توده‌های سلولی کاهش یافته است. پس حیات سلول‌های ژرمینال دچار اختلال شده و پیشرفت بلوغی متوقف شده است.2- چون سلول‌های به کاررفته در سیستم‌های هم‌کشتی میزان زیادی از مواد مغذی موجود در محیط را برای تکثیر خود استفاده می‌کنند، این عمل ممکن است سبب کاهش مواد لازم جهت بلوغ شده باشد.3-به دلیل استفاده از سوسپانسیون سلولی ممکن است سلول‌های سوماتیک غیر سرتولی سبب تغییر در مدیاتورهای مترشحه از سرتولی شده و در نتیجه سبب کمرنگ شدن تأثیر هورمون‌های FSH r و تستوسترون شود.نتایج حاصله بیانگر این مطلب است که استفاده از سیستم هم‌‌کشتی به همراه هورمون به دلیل اثرات مفید مکانیسم‌های مثبت و منفی هم‌کشتی و اثرات سودمند استفاده از هورمون‌های FSH r و تستوسترون سبب افزایش پیشرفت بلوغی اسپرماتیدهای گرد شده در نتیجه سبب تسهیل تبدیل آنها به اسپرماتیدهای در حال طویل‌شدن و اسپرماتید طویل‌شده می‌شود. در این قسمت از پژوهش نیز میزان درصد زنده ماندن انواع سلول‌های اسپرماتید مورد بررسی قرار گرفت که بر اساس آن میزان درصد زنده ماندن سلول‌ها در طول 48 ساعت اول کشت در گروه‌های آزمون به طور تدریجی کاهش یافت. طبق جدول 2 میزان از دست رفتن سلول‌ها در 48 ساعت اول کشت در محیط حاوی هورمون و هم‌کشتی سیر تدریجی‌تری نسبت به محیط بدون هورمون داشت که علت را می‌توان حفظ حیات این سلول‌ها در محیط کشت توسط هورمون‌های FSH r و تستوسترون (از طریق سلول‌های سرتولی) و اثرات مثبت هم‌کشتی دانست. البته همانطور که برخی از محققین(34) اشاره کرده‌اند احتمالا تغییر در شرایط کشـت از جمله دمـای ºC30 می‌توانـد باعث حفظ حیـات سلول‌ها در مدت زمان طولانی‌تر شده و در نتیجه به بلوغ سلول‌های ژرم نابالغ کمک کند. در مجموع نتایج حاصل از این تحقیق بیانگر پیشرفت روند بلوغ سلول‌های اسپرماتید در سیستم‌های هم‌کشتی و هم‌کشتی- هورمون بود. اما بنظر می‌رسد که با توجه به ویژگی‌های مثبت استفاده از هم‌کشتی شاید بهتر باشد از هم‌کشتی با سلول‌های سرتولی برای پیشرفت اسپرمیوژنز در محیط کشت استفاده کرد و در عین حال افزودن هورمون به سیستم هم‌کشتی می‌تواند به بلوغ سلول‌های اسپرماتید گرد کمک بیشتری بکند.|+| نوشته شده در  سه شنبه ۲۲ تیر ۱۳۸۹ساعت 2:1  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتنمی خواهم نا امید باشم...نمی خواهم ناامید بشوم ......نمی خواهم نا امید باشم... نمی خواهم نا امید باشم که ما انسانهای خود محور، آزادی را به دار آویختیم. این خانه، خانه ماست که در آتش میسوزد و این همان هموطنان ما هستند که میسوزند تا زندگی کنند و زندگی میکنند تا بسوزند.اینکه چرا هر روز از هم دورتر و دورتر می شویم، واقعیت دارد ولی میتواند حقیقت نداشته باشد. اصولی ترین راه برای یکی شدن، از طریق پیوندهای انسانی و نیازهایمان با یکدیگر است. می بایست عاقلانه فکر حل مشکلات کنونی باشیم، نه فکر شکست های گذشته و موفقیت های آینده. و خوشبخت ترین افراد کسانی هستند که فکر، اندیشه، و اعمال خود را به چیزهایی غیر از خوشبختی خود متوجه کرده اند.بیایید دنیا را بسازیم، نه با دنیا بسازیم.داریوش اقبالی|+| نوشته شده در  سه شنبه ۲۲ تیر ۱۳۸۹ساعت 0:39  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتراهنمای استفاده از تردمیلراهنمای استفاده از تردمیلتردمیل یکی از محبوب ترین وسیله های هر باشگاه ورزشی به حساب می آید. استفاده از آن با اینکه سخت نیست اما خیلی ها به درستی از آن استقاده نمی کنند. یادگرفتن نحوه استفاده صحیح از تردمیل کمک میکند که تمرینی مفیدتر و ایمن تر داشته باشید.1. با صفحه کنترل تردمیل آشنا شوید.از مربی باشگاه بخواهید که آموزش های ابتدایی درمورد صفحه کنترل را در اختیارتان قرار دهد یا قبل از روشن کردن دستگاه دستورالعمل نوشته شده روی آن را مطالعه کنید. اکثر تردمیل ها ویژگی های یکسانی دارند که شامل دکمه استارت و استاپ، دکمه ها مخصوص انتخاب برنامه، دکمه های مخصوص سرعت و شیب و همچنین دکمه مخصوص تنظیم وزن می شود.2. با ویژگی های ایمنی دستگاه آشنا شوید.یاد بگیرید که دکمه توقف اضطراری دستگاه کجا قرار دارد. این دکمه معمولاً یک دکمه بزرگ قرمز رنگ در وسط کنسول دستگاه می باشد.3. سرعت دستگاه را کنترل کنید.قبل از اینکه برای اولین بار روی دستگاه بپرید و دکمه استارت را بزنید، روی تردمیل ایستاده و پاهایتان را به جای اینکه روی نوار وسط بگذارید روی ریل های کناری دستگاه قرار دهید. برنامه منوآل را انتخاب کرده و برای شروع سرعتتان را بین 2 تا 3 MHP تنظیم کنید.4. آرام شروع کنید.برای شروع راه رفتن روی تردمیل، معمولاً برای افراد مبتدی راحت تر است که دستهایشان را از دستگیره های کناری دستگاه بگیرند و با سرعت تردیمل پیش بروند. وقتی به یک سرعت مشخص عادت کردید دستگیره ها را رها کنید و عادی راه بروید.5. به راه رفتنتان عادت کنید.راه رفتن را با یک سرعت کم که برایتان راحت باشد شروع کنید، مثلاً 2 MPH. سرتان را بالا بگیرید و درست وسط نوار تردمیل راه بروید.6. سرعت مناسب خودتان را پیدا کنید.یک سرعت مناسب برای خود پیدا کنید. چند دقیقه اول را حتما با سرعت کم بدنتان را گرم کنید و سپس آرام آرام سرعت دستگاه را بالا ببرید.7. یک برنامه انتخاب کنید.اگر یکی از برنامه های خود دستگاه را انتخاب کنید، دستگاه همه مراحل گرم کردن، تمرین و سرد کردن را برایتان تنظیم می کند. این روش برای افراد مبتدی بهتر است.8. دویدن را امتحان کنید.وقتی به راه رفتن روی دستگاه عادت کردید، شروع به دویدن نرم روی آن کنید و بعد دویدن های سریعتر را امتحان کنید. اینکار نیاز به تمرین دارد. ممکن است چند مرتبه اول کمی احساس سرگیجه کنید به همین خاطر باید مراقب باشید.9. وقتی به دستگاه عادت کردید دیگر دستگیره ها را نگیرید.بزرگترین اشتباهی که افراد در استفاده از تردمیل مرتکب می شوند نگه داشتن دستگیره های موقع راه رفتن یا دویدن است. نگه داشتن دستگیره ها مشکلات مختلفی را می تواند به دنبال داشته باشد:·         کم کردن شدت تمرین (سوزاندن کالری های کمتر و پایین آمدن فواید هوازی تمرین)·         فرم و وضعیت نادرست بدن·         افزایش ریسک کشش عصلانی·         کاهش هماهنگی و تعادل·         کاهش توانایی تنظیم طبیعی وضعیت بدن10. از شیب استفاده کنید.برای بالاتر بردن شدت تمرین بدون بالا بردن سرعت، شیب دستگاه را زیاد کنید. باز هم می گوییم، در مواقعی که از شیب استفاده می کنید هم دستگیره های دستگاه را نگیرید چون انجام اینکار روی سطح شیبدار باعث می شود که بدن کمی به سمت عقب خم شود.11. تردمیل را متوقف کنید.نگه داشتن و متوقف کردن تردمیل در حال حرکت چند راه دارد:·         کاهش سرعت (بااستفاده از صفحه کنترل) تا جاییکه نوار دستگاه متوقف شود.·         زدن دکمه بزرگ قرمز رنگ که سرعت را سریعاً کاهش می دهد.·         مکث کردن گذاشتن پاها در دو ریل کناری تردمیل و خاموش کردن دستگاه.برای افراد مبتدی دو روش اول توصیه می شود. روش سوم نیاز به کمی هماهنگی و تمرین دارد.|+| نوشته شده در  یکشنبه ۲۰ تیر ۱۳۸۹ساعت 3:43  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتفراورده های پروبیوتیکفراورده های پروبیوتیکبـرای آشنـایی بـا پــروبـیــوتیک ها نخست لازم است با فلور روده ونقش آن در سلامت انسان آشنا شوید.فـلور روده(gut flora): شامـل میـکرو ارگـانیـسـم هـایی استکه بطور طبیعی در مجاری گوارشی، بصورت همزیستی مسالمتآمیـز، زنـدگی کـرده و در سـلامـت انسـان و یــا مـیزبان نقش دارند.درون دسـتـگاه گـوارش هـمـه جانوران این فلور روده ای وجـود دارد.جانورانی که کاملا در شرایط بـدون بـاکـتری پرورش می یابند، بیشاز جانوران عادی که  فـلور روده  آنـهـا شـکــل گـرفـتـه اســت، آسیبپـذیـرتر هســتند. ترکیب فلور روده  هـر جانور، ویـژه ی هـمان جـانـوراست.کل بدن یک انسان بطور میانگین از 14^10 (10 به توان 14 معادل 100 تریلیون) سلول تشکیل یافته است. شمار میکروارگانیزمهای موجود در روده 10 برابر کل سلولهای بدن فرد میباشد. باکتری ها بخش عمده فلور روده را به خود اختصاص داده اند، بطوری که 35 تا 50 درصد قولون (روده بزرگ) از باکتری ها تشکیل یافته است. 60 درصد توده مدفوع را باکتریها تشکیل میدهند. چیزی حدود 300 تا 1000 گونه میکروارگانیسم مختلف در روده ها زیست میکنند. مخمرها نیز بخش کوچکی از این فلور را به خود اختصاص داده اند. 400 تا 800 گونه باکتری در روده ها بسر میبرند. عمده باکتریهای روده کوچک "گرم مثبت" هستند، اما باکتریهای روده بزرگ "گرم منفی" میباشند. روده بزرگ از لحاظ متابولیکی یکی از فعالترین عضوهای بدن بشمار می آید. بخش های ابتدایی قولون مسئول تخمیر کربوهیدراتها و بخشهای انتهایی وظیفه شکستن پروتئین ها و اسیدهای آمینه را بعهده دارند. 99 درصد باکتریهای روده غیر هوازی میباشند، و در روده کور(cecum) باکتریهای هوازی بیشترین تراکم را دارند. روده بزرگ حاوی باکتریهای مضر نیز میباشد، اما میزان باکتریهای مفید بایستی حداقل 85 درصد کل میکروارگانیسمهای روده را تشکیل بدهند، تا سلامت میزبان تضمین شود.باکتری های سودمند روده عمدتاً از جنس Bacteroides, Clostridium, FusobacteriumEubacterium, Ruminococcus, Peptococcus, Peptostreptococcus, Bifidobacterium, Escherichia , Lactobacillus میباشد. باکتروئید ها (Bacteroides) به تنهایی 30 درصد کل باکتریهای روده را تشکیل میدهند.تنـهـا مـخـمـرهـای مـوجـود در روده هـا شـامـل کـانـدیـدا (Candida)   و سـاکـارومــــیس (Saccharomyces) میباشند.ادامه مطلب|+| نوشته شده در  یکشنبه ۲۰ تیر ۱۳۸۹ساعت 3:35  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتداروشناسی5؛ Routes of administrationroutes of administration یعنی مسیرهای مصرف دارو که در یک نگاه کلی می توان آنها را در 2 گروه topical و systemic قرار داد.دسته topical شامل این موارد است:epicutaneous (جلدی) مثل اغلب پماد هاenema مثل contrast mediaeye drops مثل آنتی بیوتیک های مصرفی در conjunctivitisear drops مثل آنتی بیوتیک های مصرفی در otitis externainhalational مثل داروهای asthmaintranasal مثل decongestant هاvaginal مثل antibacterial های موضعیخوراکی مثل آنتی بیوتیک هایی که جذب نشده و صرفا بر روده اثر میکننددسته systemic به انواع enteral؛ parenteral؛ transmucosal و transdermal تقسیم میشود.enteral (گوارشی) شامل این موارد است:oral (خوراکی)rectal به شکل suppository یا enemagastric feeding tube و gastrostomyparenteral (تزریقی) شامل این موارد است:IVIMsubcutaneous مثل insulinintradermal مثل mantoux testintraperitoneal مثل peritoneal dialysisintraosseous (جایگزینی است برای intravenous access)intraarterial مثل دارو های thrombolytic در درمان embolismintrathecal مثل spinal anesthesiaepidural مثل epidural anesthesiaمسیر های transmucosal عبارتند از:sublingualbuccalinhalational مثل inhalational anestheticsintranasal مثل مصرف کوکائینvaginal مثل vaginal suppository هابه عنوان نمونه ای از مسیر transdermal نیز میتوان به patch های nicotine اشاره کرد.نکته:طبق تعریف injection کمتر از 15 دقیقه و infusion بیش از 15 دقیقه طول میکشد. در واقع هنگام در خواست infusion باید برای آن زمان آغاز و پایان تعریف شود.4؛ Trastuzumabترَستُزُمَب (trastuzumab) یک monoclonal antibody است که عمل آن مهار HER2 receptor می باشد. دارویی بسیار گران است که در درمان breast cancer های HER2+ کاربرد دارد. این دارو cardiotoxic بوده و می تواند cardiomyopathy بدهد.این دارو در ایران به شکل ویال 150 و 440 میلی گرمی (به شکل پودر) موجود است.3؛ Tamoxifen و Raloxifenetamoxifen یک antagonist گیرنده estrogen در بافت breast می باشد که در کنار aromatase inhibitor ها برای مهار breast cancer های ER+ به کار می رود. به علاوه tamoxifen در زنان high risk برای پیش گیری از breast cancer به کار می رود.البته tamoxifen در بسیاری از بافت ها اثرات estrogen را تقلید می کند (مثلا در استخوان osteoporosis را مهار میکند) و به همین دلیل tamoxifen سردسته گروهی از دارو ها موسوم به selective estrogen receptor modulators یا SERMs محسوب می شود.tamoxifen بر روی lipid profile نیز اثرات مثبتی دارد.tamoxifen برای درمان infertility در زنان مبتلا به اختلالات anovulatory و نیز برای پیشگیری از estrogen related gynomastia در مردان مورد استفاده قرار می گیرد.متاسفانه tamoxifen ریسک ابتلا به endometrial cancer را افزایش می دهد. tamoxifen ریسک thromboembolic events نظیر deep vein thrombosis و retinal vein thrombosis را نیز افزایش می دهد.raloxifene دیگر داروی خانواده SERMs می باشد که خواصی بسیار مشابه با tamoxifen دارد.در ایران tamoxifen به شکل قرص های 20 و 10 میلی گرمی و raloxifene به شکل قرص های 60 میلی گرمی وجود دارد.2؛ TNM staging systemاغلب malignant solid tumor ها با کمک TNM staging system به چندین گروه تقسیم میشوند. T به size تومور و میزان invasion آن اشاره دارد و می تواند به شکل T1 تا T4 بیان شود. در مواردی که تومور اولیه محوشده (ولی متاستاز های آن باقی است) و یا in situ است نیز به ترتیب از نماد های T0 و Tis استفاده می شود. N که معرف nodal involvement است نیز با نماد های N0 تا N3 قابل بیان است. M نشان دهنده distant metastasis است و با M0 یا M1 بیان می شود.در مواردی که هرکدام از پارامتراهای T؛ N و یا M هنوز ارزیابی نشده باشند به ترتیب ازنماد های Tx؛ Nx و Mx استفاده می شود.TNM staging system برای staging هر تومور دستور العمل خاصی دارد. البته برای برخی malignant solid tumor ها (مثلا brain tumor ها) TNM staging system تعریف نشده است.از آنجا که تعداد گروه های تعریف شده توسط TNM staging system خیلی زیاد است، آنها را در قالب stage های 0 تا IV دسته بندی می کنند.معمولا اینطور است که stage 0 برای معرفی carcinoma in situ؛ stage I برای معرفی یک تومور کوچک لوکالیزه بدون nodal involvement یا invasion؛ stage IV برای نشان دادن یک کنسر متاستاتیک و stage های II و III برای معرفی یک کنسر غیر متاستاتیک با درجات مختلف nodal involvement و یا invasion به کار می روند.1؛ Furosemideفورُزِماید (furosemide) سردسته loop diuretic ها است که با نام تجاری Lasix نیز شناخته میشود. محل اثر اصلی furosemide و سایر loop diuretic ها loop of Henle است. این داروها دفع سدیم و لذا آب را زیاد می کنند.در ایران به شکل قرص 40 میلی گرمی، آمپول 2 و 4 میلی لیتری (10mg/ml) و ویال 25 میلی لیتری (10mg/ml) در دسترس است.فرم خوراکی آن برای کنترل hypertension و فرم تزریقی آن برای فرونشاندن edema استفاده میشود.مانند سایر loop diuretic ها دفع پتاسیم را نیز زیاد کرده و می تواند hypokalaemia بدهد، لذا ممکن است لازم شود که همراه با پتاسیم یا یک potassium sparing diuretic مصرف شود.furosemide تنها loop diuretic موجود در ایران است.|+| نوشته شده در  یکشنبه ۲۰ تیر ۱۳۸۹ساعت 3:27  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتGFRGFRتست BUN و creatinine یکی از بخش های آزمایش خون است. این تست بیش از این که ارزش تشخیصی داشته باشد برای فالوآپ یک بیمار کلیوی حائز اهمیت است. تست BUN و creatinine در این بیماران وضعیت GFR را نشان می دهد.محدوده نرمال برای BUN بین 5 تا 20 میلی گرم بر دسی لیتر (mg/dl) و محدوده نرمال برای serum creatinine بین 0.5 تا 1.2 میلی گرم بر دسی لیتر (mg/dl) می باشد.creatinine در مقایسه با BUN شاخص مطمئن تری است زیرا تغییرات اکسترا رنال کمتر موجب نوسان آن می شوند.تنها مورد اکسترا رنال که می تواند موجب افزایش قابل ملاحظه ای در میزان serum creatinine شود، رابدومیولیز می باشد.برای کسب اطلاع دقیق از وضعیت GFR یا همان glomerular filtration rate باید creatinine clearance rate را به دست آوریم و انجام تست BUN و creatinine کافی نیست زیرا BUN و creatinine تنها زمانی افزایش می یابند که کلیه ها بیش از 50% فانکشن خود را از دست داده باشند.برای محاسبه creatinine clearance rate باید از میزان creatinine در سرم و در ادرار 24 ساعته مطلع باشیم. حداقل GFR نرمال برای یک فرد بالغ متوسط، 50 میلی لیتر در دقیقه است. اگر GFR به زیر 15 میلی لیتر در دقیقه سقوط کند دیالیز ضروری خواهد بود.افزایش نیتروژن خون (به طور خاص افزایش BUN و creatinine) با دو واژه azotemia و uremia قابل بیان است. azotemia تا زمانی به کار می رود که بیمار علامت دار نشده است. uremia اشاره دارد به اینکه علائم در بیمار آشکار شده اند. این علائم از بی اشتهایی و بی حالی شروع شده و به کاهش هوشیاری و کما ختم می شوند. uremia اغلب renal است ولی azotemia ممکن است renal و یا extrarenal باشد. extrarenal azotemia به prerenal azotemia و postrenal azotemia قابل تفکیک است.در هر سه حالت azotemia شاهد کاهش GFR و افزایش سطح BUN و creatinine سرم هستیم. تعیین نوع azotemia بر اساس نسبت BUN به creatinine انجام می شود.prerenal azotemia: نتیجه کاهش جریان خون کلیه می باشد و در موارد خونریزی، نارسایی قلبی و شوک دیده می شود. نسبت BUN به creatinine در این مورد بزرگتر از 20 است.renal azotemia: نتیجه آسیب به پارانشیم کلیه است و معمولا به سمت uremia پیشرفت میکند. نسبت BUN به creatinine در این حالت کمتر از 10 است.postrenal azotemia: نتیجه انسداد مسیر خروج ادرار است که می تواند ناشی از اختلالات مادر زادی نظیر vesicoureteral reflux، ورود سنگ کلیه به ureter، حاملگی، کنسر، BPH و ورود سنگ کلیه یا سنگ مثانه به urethra باشد. معمولا با هیدرونفروز همراه است. نسبت BUN به creatinine در این حالت بین 10 تا 20 است.|+| نوشته شده در  یکشنبه ۲۰ تیر ۱۳۸۹ساعت 3:24  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتهورمون های جنسیهورمون های جنسیهرمون های جنسی ساختار استروئیدی دارند. در هسته استروئیدی (که در تمام هرمونهای استروئیدی وجود دارد) استخلافهای روی کربن های 3 و 17 حائز اهمیت ویژه اند و function هرمون را تعیین میکنند.**********************استروژن نامی است عمومی برای گروهی از هرمون های مترشحه از تخمدان ها. استرادیول، استرون و استریول مهم ترین استروژن ها هستند. در این میان استرادیول هم potent تر از دو هرمون دیگر است و هم فراوانی آن در بدن بیشتر است.دونوع گیرنده استروژنی داریم: ER-alpha و ER-beta. انتشار این دو نوع گیرنده متفاوت است. مثلا انواع ER-alpha بیشتر بر روی سیستم تولید مثل (اندومتر، رحم و پستان) و انواع ER-beta روی انواع دیگر بافت ها (استخوان، ریه، قلب و ...) وجود دارند.مهمترین کار استروژن ها اثر آنها بر تکامل جنسی دختران است. اثر دیگر آنها که در نیمه اول سیکل جنسی (فاز پرولیفراتیو) مشاهده میشود بر روی آندومتر است و با تحریک رشد سلول ها و غدد آندومتر، شرایط را برای لقاح آماده میکند.استروژن اثرات متابولیک مهمی نیز دارد. استروژن LDL را کم و HDL را زیاد میکند. با تقویت پروتئین سازی تعادل نیتروژنی مثبت ایجاد میکند. این اثر خصوصا بر روی استخوان ها حائز اهمیت است و باعث افزایش تراکم استخوانها می شود (در واقع استروژن استئوکلاست ها را غیر فعال میکنند). به همین دلیل پس از یائسگی احتمال پوکی استخوان شدیدا افزایش می یابد.در فاز دوم سیکل جنسی (فاز سکرتری) غددی که در فاز پرولیفراتیو شکل گرفته اند شروع میکنند به ترشح گلیکوژن تا چنانچه اگر تخمکی ایمپلنت شد مواد غذایی کافی در دسترس داشته باشد.شروع فاز سکرتری تحت تاثیر LH-FSH surge قرار دارد که در روز 14 سیکل رخ میدهد و به تخمک گذاری منجر میشود. 90% موارد حاملگی در فاصله روزهای 14 تا 18 سیکل رخ می دهند. هرمون جنسی غالب در فاز سکرتری پروژسترون است. علت بالا بودن دمای بدن در فاز دوم سیکل نیز ترشح پروژسترون است. میزان ترشح پروژسترون در فاز اول سیکل تقریبا صفر است.*******************************استرادیول در بدن خانمها از تستسترون ساخته میشود. پیشسار استرون نیز آندروژن دیگری است به نام آندروستن دیون. آنزیم آروماتاز مسئول تبدیل آندروژن ها به استروژن است. اغلب تومور های بدخیم پستان ER+ اند یعنی روی سطح آنها گیرنده های استروژنی وجود دارند. در این قبیل تومورها با مصرف آنتاگونیستهای گیرنده های استروژنی حد اقل برای چند سال میتوان رشد کنسر پستان را متوقف کرد. استفاده از آروماتاز اینهیبیتور ها (داروهایی که تبدبل آندروژن به استروژن را مهار میکنند) حتی از این هم کار آمد تر است. استفاده از این دارو ها حتی پس از تخریب تخمدان ها با کمک رادیوتراپی نیز نرای جلوگیری از تبدیل آندروژن های آدرنال به استروژن ادامه می یابد.Letrozole، Anastrozole و Exemestane مثال هایی از آروماتاز اینهیبیتور ها هستند. استفاده از آروماتاز اینهیبیتور ها با واسطه افزایش سطح خونی آندروژنها می تواند عوارضی مانند هیرسوتیسم ایجاد کند که البته در برابر مزایای این دارو قابل چشم پوشی است.****************************خود استرادیول داروی خوبی نیست زیرا اولا به صورت خوراکی قابل مصرف نیست و ثانیا اثر فرم تزریقی آن نیز کوتاه مدت است. در موارد لزوم از آنالوگهای بهتر استرادیول استفاده میشود. استروژن کانژوگه (مخلوطی از sodium estrone sulfate و sodium equilin sulfate) بیشترین مصرف را دارد و به اشکال خوراکی، تزریقی، پماد واژینال و ... وجود دارد. equilin استروژنی است که در بدن مادیان حامله تولید میشود.استروژن از طریق پوست نیز قابلیت جذب دارد. علت خصوصیات ویژه پوست خانمها (چین خوردگی کم، چربی زیر پوست زیاد و ...)، اثرات استروژن است و به همین دلیل از استروژن موضعی با اهداف آرایشی (رفع چین خوردگی پوست و ...) نیز استفاده می شود.Ethinylestradiol دیگر آنالوگ استروژن است که مانند خود استرادیول ساختمان استروئیدی دارد. اتینیل استرادیول یک استروژن سنتتیک است که نسبت به متابولیزه شدن مقاوم است و می تواند به صورت خوراکی مصرف شود. اتینیل استرادیول potent ترین استروژن شناخته شده است.mestranol آنالوگ استروئیدی سنتتیک دیگری از استروژن است که البته به نسبت دو داروی قبلی کاربرد کمتری دارد.Diethylstilbestrol یک آنالوگ غیر استروئیدی استروژن است که در گذشته کابرد درمانی داشته است ولی امروزه آنالوگهای استروئیدی استروژن جای آنرا گرفته اند. Chlorotrianisene دیگر آنالوگ غیر استروئیدی استروژن است.استرادیول پس از استریفیه شدن با اسید والریک به استرادیول والرات تبدیل میشود. با این کار لیپوفیلیسیته استرادیول افزایش میابد که این امر سبب میشود طول مدت اثر نوع تزریقی دارو از حدود 6 ساعت برای استرادیول به 1 تا 2 هفته برای استرادیول والرات افزایش یابد. استرادیول والرات به شکل خوراکی هم فرمول بندی شده است. استرادیول به جای اسید والریک میتواند با سایر انواع اسید های کربوکسیلیک (مثلا اسید پروپیونیک) نیز استریفیه شود و آنالوگهای استروژنی با طول اثر های متفاوت ایجاد کند.************************مهم ترین کاربرد درمانی هرمون های استروژنی در هیپوگنادیسم دختران است. با تجویز استروژن کانژوگه میتوان علائم ثانویه بلوغ را در این افراد بروز داد. پس از بلوغ در صورتی که در کنار استروژن، پروژسترون نیز به صورت تناوبی مصرف شود Menstruation نیز می تواند برای این افراد ایجاد شود. البته در این موارد مصرف بیش از اندازه استروژن می تواند موجب بسته شدن زود هنگام اپیفیز ها و لذا کوتاهی قد در این افراد شود. حتی اندک استروژن موجود در جریان خون پسران نیز چنین اثری داشته و جوش خوردن اپی فیز ها را تسریع میکند.دومین کاربرد استروژنها (در این مورد به صورت همراه با یک پروژسترون) کمک به اصلاح بی نظمی های سیکل قاعدگی است.در گذشته بیشترین مقدار استروژن برای hormone replacement therapy در زنان یائسه مصرف میشد. کاهش تدریجی استروژن ها معمولا عارضه حادی ندارد ولی قطع ناگهانی آن (که در هنگام یائسگی رخ میدهد) عوارضی حادی دارد که از جمله آنها حالت گر گرفتگی، تعریق شبانه، تپش قلب، تحریک پذیری و درد عضلات و مفاصل می باشند. عوارض دراز مدت یائسگی نیز عبارتند از پوکی استخوان، بیماری های قلبی عروقی، آلزایمر و چین خوردگی پوست.مصرف استروژن به تنهایی در دراز مدت میتواند احتمال ابتلا به کنسر سرویکس را زیاد کند. برای جلوگیری از این امر باید استروژن در کنار پروژسترون مصرف شود. ولی مصرف استروژن (حتی در کنار پروژسترون) بروز سرطان پستان را به میزان قابل توجهی افزایش می دهد و به همین دلیل امروزه hormone replacement therapy فقط به شکل کوتاه مدت و صرفا برای کنترل عوارض حاد یائسگی انجام میشود.واژینیت و آتروفی مخاط واژن از دیگر عوارض یائسگی هستند که میتوانند توسط پماد های استروژنی به صورت موضعی کنترل شوند.کنسر پستان، ادم و سردرد ناشی از احتباس آب و نمک، افزایش پیگمانتاسیون پوست، حالت تهوع و افزایش فشار خون (احتمالا با تحریک ترشح رنین) از جمله عوارض مصرف هرمونهای استروژنی اند.************************tamoxifen، Clomifene و Fulvestrant مهار کننده های گیرنده های استروژنی اند.تاموکسیفن برای درمان علامتی در کنسر پستان پیشرفته مصرف میشود. تاموکسیفن ترکیبی از دو کانفورمیشن سیس و ترانس است. صرفا کانفورمیشن ترانس آنتاگونیست استروژن (هم برای گیرنده های آلفا و هم بتا) محسوب میشود (کانفورمیشن سیس حتی تا حدی اثر آگونیستی دارد). عوارض آن شامل گرگرفتگی، حالت تهوع و بینظمی های قاعدگی است. Fulvestrant داروی جدید تری است که کاربردی مشابه تاموکسیفن دارد.قرص کلامیفن اختصاصا برای درمان نازایی استفاده می شود. میدانیم که استرادیول بالا، گیرنده های استروژنی روی هیپوتالاموس را تحریک کرده و موجب مهار ترشح FSH و LH می شود. کلامیفن گیرنده های استروژنی روی هیپوتالاموس را مهار کرده و این مکانیسم فیدبک منفی را مختل میکند و به این ترتیب مقادیر FSH و LH تا میزان لازم برای تحریک تخمدان به تخمک گذاری بالا میرود. این دارو باید در هر سیکل حدود 5 روز (از روز 10 تا 14) مصرف شود و برای درمان نازایی در کسانی که سیکل Anovulatory دارند درمان انتخابی است. کلامیفن می تواند موجب چندقلوزایی شود. مصرف بیش از اندازه کلامیفن با هایپر استیمولیشن تخمدان میتواند به بروز خونریزی داخل صفاقی یا بروز کیست های تخمدانی منجر شود.SERM یا (Selective estrogen receptor modulator) خانواده ای از دارو ها هستند که روی انواع ER های آلفا و بتا اثرات متفاوتی دارند (برای یکی آگونیست و برای یکی دیگر آنتاگونیست محسوب میشوند). مهمترین عضو این خانواده Raloxifene است. رالوکسیفن بر گیرنده های نوع آلفا را که روی پستان و بخشهای مختلف سیستم تناسلی وجود دارند اثری ندارد و صرفا گیرنده های نوع بتا (که از جمله در بافت استخوان وجود دارند) را تحریک میکند و لذا به عنوان درمان پوکی استخوان کاربرد دارد. رالوکسیفن LDL را نیز کم و HDL را زیاد میکند.**********************پروژسترون در مقایسه با استروژن نقش فیزیولوژیک کمتری دارد. قطع ترشح پروژسترون در پایان سیکل قاعدگی باعث تخریب آندومتر و bleeding می شود لذا با تجویز یک داروی پروژسترونی در نیمه دوم سیکل، در مواقع لزوم می توان تخریب آندو متر را برای مدت زمان دلخواه به تعویق انداخت. البته مصرف منفرد پروژسترون میتواند هیرسوتیسم بدهد (پروژسترون به میزان اندکی اثر آندروژنی دارد) و برای پیشگیری از این عارضه پروژسترون را همراه با استروژن مصرف میکنند. در واقع استروژن آنتاگونیست فیزیولوژیک اثرات آندروژنی پروژسترون است.پروژسترون علاوه بر اندومتر بر میومتر هم موثر است و انقباضات ریتمیک آن را کم میکند و این از جمله مزایای ادامه ترشح پروژسترون در صورت وقوع حاملگی می باشد که احتمال دفع تخمک بارور شده را کم میکند.خود پروژسترون (برخلاف استروژن) به عنوان دارو (البته به شکل تزریقی و با اثر 24 ساعته) استفاده می شود. آنالوگهای پروژسترون نظیر هیدروکسی پروژسترون و مدروکسی پروژسترون نیز همان خواص پروژسترون را دارند.مدروکسی پروژسترون آنالوگی از پروژسترون است که به صورت خوراکی نیز قابل مصرف است. یک نوبت تزریق مدروکسی پروژسترون میتواند برای 6 ماه از حاملگی جلوگیری کند که البته امروزه داروهای بهتری جای آنرا گرفته اند.با حذف کربن شماره 19 پروژسترون خانواده ای از داروهای پروژسترونی خوراکی سنتز شده اند که به نام 19-Nortestosterone شناخته می شوند. این دارو ها به نسبت پروژسترون از نظر ظاهری و عملکردی نزدیکی بیشتری به تستسترون دارند و لذا صرفا به صورت ترکیب با استروژن ها مصرف می شوند. norethindrone مهم ترین عضو این خانواده است. دیگر عضو این خانواده norethynodrel می باشد. مهمترین کاربرد این گروه دارویی در قرص های ضد بارداری است.اگر به جای حذف یک کربن از استروژن (مثل آنچه در سنتز 19-Nortestosterone ها دیدیم) یک کربن به استروژن اضافه کنیم گروه دیگری از دارو های استروژنی موسوم به gonan ها بدست می آیند اثرات آندروژنی آن ها کمتر از پروژسترون است. از مهمترین اعضای این گروه جدید دارویی Desogestrel و Norgestimate می باشند.عمده ترین کابرد آنالوگهای پروژسترون در قرص های ضد بارداری و پس از آن در کنترل بینظمی های عادت ماهانه است. پروژسترون در کنار استروژن برای کنترل درد پستانها بعد از زایمان نیز به کار میرود.اندومتریوز (وجود بافت آندومتر در خارج از رحم که می تواند با تبعیت از سیکل جنسی دچار خونریزی هم بشود) معمولا با جراحی درمان میشود ولی مصرف پیوسته پروژسترون با ایجاد آمنوره میتواند به طور موقت از علائم این بیماری بکاهد و یا حتی ممکن است موجب تحلیل آندومتر نابجا و لذا رفع نیاز به جراحی بشود. البته داروهای بهتری نیز برای درمان آندومتریوز وجد دارند. danazol (یک آندروژن با خواص پروژسترونی که می تواند آمنوره بدهد) درمان انتخابی آندومتریوز است.ادم، افسردگی، اثرات نابجای آندروژنی (آکنه، هیرسوتیسم، آمبولی ریوی و ...) از عوارض دارو های پروژسترونی اند.|+| نوشته شده در  یکشنبه ۲۰ تیر ۱۳۸۹ساعت 3:22  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتمعرفی استروئیددر این مقاله میخوام راجع به داروی معروف تستولیک صحبت کنم .اول این را بگویم که تستولیک همان تستسترون پریپیونات هستش و یکی از بهترین تستسترون ها .تستسترونی که باعث احتباث آب در بدن نمیشه و بیشتر عضله خشک به شما هدیه میده .روی تستولیک نوشته شده 100mg per ampule یعنی در هر 100 میلی لیتر 100 میلیگرم تستسترون پریپیونات داره .و جای درگر این آمپول نوشته شده 2mlیعنی این آمپول در سرنگ 2 سی سی حجم دارد .حال برای شما عکس این استروئید بی نظیر را میگذارم .تستولیک : این محصول معروف ترین مارک و با کیفیت ترین تستسترون پریپیونات تولید شده می باشد .اثر این دارو بعد از 24 تا 36 ساعت شروع میشود .و باید حداقل هر 3 روز یک بار تزریق شود و گرنه دوره بی نتیجه خواهد بود . بهتر است تستولیک را در دوره های 6 هفته ای تا 8 هفته ای استفاده کنید .بسیاری از بدنسازان هر روز 50 تا 100 میلیگرم یا یک روز در میان به طور حدقل استفاده میکنند که بهترین روش استفاده از این استروئید هست .البته 100 میلیگرم روزانه یعنی این که هر روز یک تستولیک .چون هر تستولیک 100 میلیگرم دارد .محل تزریق را بهتر است تغییر دهید چون این استروئید کمی دردناک هست و چون جذب آن مقداری طول میکشد نمیشود هر بار یکجا تزریق کرد مگر این که دردش را بتوانید تحمل کنید .مصرف تستولیک در هر دو یا 3 روز یک بار هیچ آب و یا چربی در بدن تشکیل نمیدهد .البته کسانی هم هستند که برای دفع آب باز هم روزانه 50 تا 100 میلیگرم پریویرون استفاده میکنند.البته پریویرون برای این دارو الزامی نیست . مگر در دوز های بالا . البته به منظور کمتر شدن آب گفتم .بعد از این دوره بهتر است نولوادکس و کلومید و hcg استفاده شود .بعد از اتمام دوره هر شش روز یک hcg 3000 بزنید و به مدت 4 هفته ادامه دهید تا هورمون های جنسی شما برگردد .همچنین شما روزی 40 تا 50 میلیگرم نولوادکس به مدت 2 هفته و سپس آنرا به مدت 2 هفته دیگر روزانه 20 تا 25 میلیگرم نولوادکس ادامه دهید یا اینکه از کلومید استفاده کنید به این شکل که 150 میلیگرم به مدت 2 هفته و 100 میلیگرم برای 2 هفته دیگر ادامه دهید .تمام این موارد که گفته شد برای برگرداندن هورمون های جنسی شما که بعد از دوره به پایین ترین حد رسیده گفته شده است .نام دارویی: دکابولنام شیمیایی: ناندرولون دکانواتفرمول شیمیایی:17beta-hydroxyester-4-en-3-oneساختار مولکولی: C27H34O3وزن مولکولی: 446.669این دارو نیز استروئیدی تزریقی است که حاوی ماده موثر ناندرولون دکانوات است. ناندرولون ماده ای است که در ترکیب بسیاری از داروهایی که به اسامی مختلف تجاری عرضه می شود وجود دارد. این دارو در طرح ژنریک ایران نیز موجود بوده و به نام ناندرولون دکانوات و ناندرولون فن پروپیونات در داخل کشور تولید و عرضه می شود. تفاوت اصلی بین دکانوات و فن پروپیونات در طول اثر آنها و در میزان ماندگاری آنها در بدن بوده است.ماده موثر ناندرولون دکانوات را می توان دارویی طولانی اثر دانست که تا مدت ها در بدن آدمی ماندگاری داشته و به راحتی در تست های کنترل دوپینگ نیز قابل ردیابی است. به همین علت نیز ورزشکارانی که باید تحت آزمایشات کنترل دوپینگ قرار بگیرند تمایل چندانی به مصرف این ماده از خود نشان نداده اند و صد البته در این یک زمینه نیز حق با آنها بوده است!ناندرولون دارویی است که تاثیر بسیار خوبی در افزایش دانسیته (چگالی) استخوان داشته است و از این رو نیز از این دارو در علم پزشکی برای درمان بیماری پوکی استخوان استفاده می شود.به دلیل اینکه مصرف این دارو با افزایش و با تشدید مناسب احتباس نیتروژن در بدن همراه می شود از این دارو برای درمان بیماری های تحلیل برنده عضلات و منفی کننده موازنه نیتروژن همانند ایدز و ... در بدن نیز استفاده شده است.پس از اعمال جراحی طولانی مدت و سنگین نیز از این دارو برای بهبود شرایط بدنی و حتی روحی بیماران نیز استفاده شده است. این دارو موجب افزایش اشتها نیز خواهد شد.ویال های این دارو نیز در حجم های 10 میلی لیتری در بازار عرضه می شود. ویال های این دارو حاوی 250 میلی گرم داروی اصلی در هر سی سی هستند. از ماه می سال 2005 به این طرف ویال های این دارو با درپوش پلاستکی سبز رنگ عرضه می شود که نام دارو نیز به صورتی برجسته بر روی آن دیده می شود اما نمونه های قبلی این دارو که با درپوش پلاستیکی قرمز رنگ نیز تولید می شده است نیز کماکان در بازار سیاه دارو قابل دسترسی است.کمپانی های تولید کننده این دارو معمولا در مطالبی که در وصف داروی تولیدی خود منتشر می کند تنها به خواص و ویژگی های مثبت آن اشاره کرده و عیوب داروی تولیدی خود را تا جای که ممکن است مخفی مگه می دارند. در ادامه بحث پیرامون این دارو به دیگر ویژگی های ماده موثر موجود در این دارو اشاره ای مختصر خواهیم داشت:مصرف ناندورلون با افزایش سنتز پروتئین در بدن همراه خواهد شد و این در حالی است که احتباس آب و املاح نیز با مصرف این دارو به وفور دیده می شود. این دارو قابلیت و تمایل نسبتا زیادی برای تبدیل شدن به استروژن نیز از خود نشان داده است و بنابراین بروز برخی تاثیرات منفی همانند احتباس چربی زاید در بدن و عارضه نوک سینه نیز با مصرف این دارو دیده شده است. به همین دلیل نیز گفته می شود که مصرف این دارو حتما باید با رعایت احتیاط همراه باشد.محققین عقیده دارند که دزهای 400 میلی گرم در هفته از این دارو عوارض جانبی چندان جدی را در پی نخواهد داشت اما با این وجود می توان گفت که شایع ترین عارضه جانبی این دارو به صورت افزایش محسوس فشار خون دیده می شود. خون ریزی از بینی نیز با مصرف این دارو به کرات دیده شده است.همانگونه که اشاره شد امروزه ناندرولون دکانوات با اسامی مختلف تهیه و عرضه می شود. از مهم ترین و شناخته شده ترین داروهایی که حاوی این ماده بوده است می توان به این موارد اشاره کرد: Anaboline، Anaboline، Deca-Durabol، Elpihormo، Extraboline، Hybolin Decanoate، Jebolan، Nandrolone Dec، Retabolil، Turinabol Depot، Ziremilon، Anabolicumهورمون تستوسترون پس از ترشح شدن در خون به پروتئین های «آلبومین» و « گلوبولین» ملحق می شود. این پیوند، سه امتیاز و فایده عمده را در پی دارد. اول اینکه موجب حل شدن تستوسترون در خون شده و حمل ونقل آن در بدن را آسان تر می کند. دوم اینکه این امر، هورمون تستوسترون را از خطر تجزیه شدن در بافت کبد و کلیه ها و بی اثر شدن محافظت می کند و بالاخره سوم اینکه پروتئین های مذکور با جذب هورمون تستوسترون، مقادیر متنابهی از این هورمون را در خون ذخیره کرد و در طولانی مدت، موجبات تعدیل میزان این هورمون در خون را فراهم می آورند .2 الی 4 درصد از هورمون وارد شده در خون که به پروتئین های مذکور نیز ملحق نمی شوند،«تستوسترون آزاد» نامیده می شوند. این قسمت از تستوسترون موجود در خون، در فعل و انفعالات شیمیایی بدن وارد شده و منشأ اثرات بیولوژیکی مهمی می گردد.میزان ترشح هورمون تستوسترون تحت تأثیر دو عامل تنظیم می گردد: میزان کل تستوسترون موجود در خون و ظرفیت الحاق و پذیرش پلاسمای خون نسبت به این هورمون. با افزایش پذیرش پلاسما و الحاق تستوسترون موجود در خون با پروتئین های یاد شده، از میزان تستوسترون آزاد در خون نیزبه نحو چشمگیری کاسته می شود. جای تعجب نیست که مصرف برخی از مکمل های مجازو همچنین مصرف داروهایی همچون استروئیدهای آنابولیک، آندروژن ها، انسولین و... با کاهش میزان الحاق تستوسترون به پروتئین، موجب افزایش در خور توجه میزان تستوسترون آزاد شده و اثرات این هورمون را در بدن تقویت می کنند. نا گفته نماند که نوع تغذیه فرد نیز در تنظیم میزان وجود این هورمون در خون مؤثر است.تحقیقات نشان می دهند که برخی منابع آلوده کننده هوا و حتی برخی سموم دفع آفات، اثری عکس هورمون های یاد شده را داشته و از میزان تستوسترون آزاد خون به شدت کم می کنند. بنابراین حدالامکان از رفت و آمد و زندگی کردن در محیط های آلوده خودداری کنید. ترشح خودکار تستوسترون از سلول های بیضه، معمولاً 10 هفته پس از تولد در انسان آغاز می گردد. روند ترشح این هورمون رفته رفته شدت گرفته و در دوران بلوغ به اوج خود می رسد. وجه تمایز جنس مؤنث و مذکر را معمولاً تستوسترون مشخص می کند. با ترشح این هورمون در بدن مردان، خشونت صدا،رشد و توسعه عضلات، خشونت رفتار وگرایش به سمت انجام ورزش های تهاجمی و سنگین نیز به همان میزان افزایش می یابد. متأسفانه میزان ترشح هورمون تستوسترون درسال های پیری و کهولت به شدت افت پیدا می کند. به طوری که در سن 80 سالگی، بدن مردان تنها به اندازه یک سوم میزان طبیعی هورمون رشد ترشح می کند.|+| نوشته شده در  یکشنبه ۲۰ تیر ۱۳۸۹ساعت 3:0  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتآیا تزریق موضعع استرویید موثر است؟بار ها این بحث رو در جاهای مختلف شنیدیم که بعضیها علا رغم تمام سختی ها و خطراتی که تزریق دارو های استروییدی در عضلات مختلف داره ولی اصرار دارن که تزریق دارو در یک عظله خاص میتونه موجب افزایش حجم موضعی اون عضله بشه.اول باید مسیری رو که یک دارو ( در اینجا منظور از دارو استرویید های تزریقی هست) برای رسیدن به هدف طی میکنه برسی بشه.شما دارو رو از هر جایی که وارد بدن کنید در بدو ورود به هیچ وجه برای سلول های هدف قابل استفاده نیست. این دارو غالبا در کبد متابولیزه میشه تا به فرمی که برای تاثیر گذاری رو ی سلول ها مناسبه آماده بشه. بعد از متابولیزه شده توسط کبد دارو وارد جریان خون ( یا لنف) میشه و با جریان خون به تمام نقاط بدن میرسه.تاثیری که به عنوان خواص آنا بولیک از استرویید ها انتظار داریم به این صورت هست که داروی موثر که توسط کبد متابولیزه شده با جریان خون به گیرنده های آندروژنیکی موجود در بافت عضلات میرسه . حالا گیرنده -آندروژن از غشاء سلول عبور کرده و در هسته سلول به قسمت خاصی از DNA متصل میشه این فرایند به وسیله واگنش هورمونی باعث به وجود آمادن مشخصات ژنتیکی و افزایش سنتز 2 نوع پروتیین اصلی مورد استفاده در ساخت عضلات ( Actinو Myosin) میشه. که این امر موجب افزایش حجم عضله میشه.از طرفی این فعالیت آندروژنیکی موجب افزایش چشم گیر ذخایر کربو هیدرات موجود در عضلات میشه .حالا سوال اینجاست که داروی خام استفاده شده به وسیله ورزشکار بدون طی مراحل فوق تووانایی بروز این خواص رو داره یا خیر؟از نظر علمی تنها راه متابولیزه شدن اکثر دارو ها کبد هست و دارو های استروییدی به هیچ وجه در خود عضله متابولیزه نمیشن.ولی بعضی مصرف کننده ها اعتقاد دارن که درصدی از داره در خود عضله مورد تزریق متابولیزه شده و خواص آنابولیک موضعی بروز میده. ولی این عقیده تجربی بر اساس مستنادات علمی پذرفتنی نیست.نکته قابل توجه دیگه اینه که بعضی ها اعتقاد دارن تذریق در عضلات کوچک تر باعث میشه غلظت دارو در خون زود تر به سطح مورد نظر برسه ولی این مورد هم از نظر علمی رد شده و در هر فرد بسته به نوع فیبر های عضلانی و تراکم عروق خونی متفاوته.Click the image to open in full size.در شکل بالا مراحل اثر داروی تستسترون کاملا نشان داده شده.قابل ذکر است که متابولیزه شدن استرویید توسط کبد از طرفی فشار بر کبد وارد میکنه و لی از طرفی باعثا بالا رفتن سطح IGF1 میشه.تاریخچه لباسهای پاورلیفتینگتاریخچهلباسهای پاورلیفتینگ اولین بار به منظور جلوگیری از مصدومیت های ورزشکاران و توسط جان اینزر ساخته شد که نخستین لباس نیز یک پیراهن پرس برای فرار از پارگی عضلات سینه بود.بعد از این پیراهن ها ، لباسهایی برای اسکوات و لیفت نیز روانه ی بازار شدند.با روشن شدن این مطلب که مجهز بودن یک فرد به این لباسها توان اورا در مهار وزنه های سنگین تر افزایش می دهد استفاده از لباس برای افزایش رکورد ها جلوه ی بیشتری یافت لذا فدراسیون جهانی پاورلیفتیگ استفاده ازاین لباسها را مشروط به داشتن تاییدیه از این فدراسیون دانست و لباسهایی که تنها برای بالا بردن رکورد ساخته می شوند تنها مجاز به استفاده در مسابقات آزاد می باشند.توجه داشته باشید که قیمت ها به صورت تقریبی می باشند.شرکت Inzerمعروف ترین و معتبر ترین شرکت ساخت تجهیزات پاور لیفتینگ بوده که در حال حاضر سه محصول آن بیشتر در ایران استفاده می شود:Reg X :قیمت این پیراهن در ایران بین 160 تا 180 هزار تومن بوده و برای کسانی که بصورت دست باز پرس می کنند مناسب می باشد.فشار عمده ی پیراهن بر روی پشت بازو ها می باشد .Reg :قیمت این پیراهن در ایران بین 160 تا 180 هزار تومن می باشد و از نظر نوع وزنه زدن تفاوتی با Reg X ندارد.Phenom :قیمت این پیراهن 170 تا 180 هزار تومن است. نوع دوخت این پیراهن منحصر به فرد و از ویژگی های آن ضخامت و محکم بودن یقه ی آن می باشد . جنس این پیراهن نرم بوده و برای مبتدیان بسیار مناسب می باشد .فشار عمده در این پیراهن بر روی زیر بغل ها بوده و گشادی ابتدای آستین آن به جریان خون در دستها و راحت وزنه زدن کمک می کند .شرکت Titanبعد از شرکت اینزر معروف ترین شرکت ساخت لباسهای پاور لیفتینگ بوده که امروزه محصولات آن از نظر کارایی در سطح بالاتری از اینزر قرار گرفته اند.Fury :اولین پیراهن پرس این شرکت بوده و برای ورزش کارانی که بصورت دست جمع پرس می کنند ساخته شده است . قیمت این پیراهن بین 150 تا 170 هزار تومن می باشد .در صورتی که برای پرس های دست باز از این پیراهن استفاده شود امکان از کنترل خارج شدن وزنه و برگشت آن بر روی صورت وجود دارد.F6 :همانند پیراهن Fury بوده ولی برای پرس های دست باز و با قیمتی بین 150 تا 170 هزار تومن می باشد.دو پیراهن Fury و F6 شرکت تایتان نسبت به محصولات اینزر زبرتر بوده و طول عمر کمتری دارند و سایز خود را پس از مدتی از دست می دهند.Katana :یکی دیگر از محصولات شرکت تایتان که رقیبی سرسخت برای محصولات دیگر شرکت ها بوده به طوری که هم اکنون بیشترین پیراهن مورد استفاده ی پرس کاران در ایران می باشد و به ادعای کارخانه ی سازنده دارای ضخامت بیشتری نسبت به دو محصول قبلی می باشد.شرکت تایتان این پیراهن را در دو نمونه ی ، A/S ، برای ورزشکارانی که به صورت زاویه دار وزنه می زنند یا به عبارت دیگر بر روی میز پرس پل می زنند و S/S برای ورزشکارانی که به صورت تخت پرس می کنند عرضه می کند.قیمت این پیراهن در بازار ایران بین 180 تا 210 هزار تومن می باشد.از ویژگی های این پیراهن نحوه ی قرار گیری آستین ها بر روی پیراهن که چسباندن هالتر به سینه را مشکل می کند و فرم دوخت آستین ها که مورب است ، می باشد .نحوه ی پرس با کاتانا به صورت دست باز است و وزنه زدن با این پیراهن دشوار بوده و برای مبتدیان توصیه نمی شود .Super Katana :بیشترین خرابی یک پیراهن پرس در یقه و محل اتصال آستین ها به پیراهن ، صورت می گیرد لذا شرکت تایتان با بررسی تنش در این قسمت ها ی کاتانا ، جدیدترین محصول خود یعنی **** کاتانا را به صورت آزمایشی روانه ی بازار کرده است.**** کاتانا در واقع نمونه ی اصلاح شده ی کاتانا می باشد که مشابه این پیراهن در گذشته از گرفتن تاییده ی فدراسیون جهانی پاورلیفتینگ بازمانده بود.قیمت این پیراهن در بازار ایران ، بیشتر از 190 هزارتومن خواهد بود.شرکت Metalپیراهن های پرس این شرکت به نام King که به تازگی مجوز IPF را دریافت کرده به دلیل اختلاف قیمت یورو با دلار و گران تمام شدن آن در ایران هنوز جایی برای خود پیدا نکرده است.|+| نوشته شده در  یکشنبه ۲۰ تیر ۱۳۸۹ساعت 2:51  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتاخرین رکوردهای پاورلیفتینگ جهان تا 2010SQUAT52kg     Andrzej Stanaszek     1971     POL     50.00     300.5     05.11.2003     Vejle DEN56kg     Magnus Carlsson     1967     SWE     55.70     287.5     14.11.1996     Salzburg AUT60kg     Magnus Carlsson     1967     SWE     59.90     320.0     02.10.1999     Malmِ SWE67.5kg     Jaroslaw Olech     1974     POL     67.50     340.0     11.11.2004     Cape Town RSA75kg     Jaroslaw Olech     1974     POL     74.20     365.0     04.11.2009     New Delhi IND82.5kg     Mike Bridges     1957     USA     82.50     379.5     10.07.1982     Dayton USA90kg     Andrey Belyaev     1983     RUS     89.40     380.0     18.10.2007     Sِlden AUT100kg     Ed Coan     1963     USA     99.40     423.0     18.11.1994     Johannesburg RSA110kg     Orhan Bilican     1978     BEL     108.20     418.0     23.05.2009     Comines BEL125kg     Kirk Karwoski     1966     USA     121.45     455.0     23.07.1995     Baton Rouge USA125+kg     Shane Hamman     1972     USA     169.40     457.5     10.03.1996     Philadelphia USABENCH PRESS (Three-Lift)52kg     Andrzej Stanaszek     1971     POL     50.00     182.5     05.11.2003     Vejle DEN56kg     Konstantin Pavlov     1973     RUS     56.00     190.0     19.05.2005     Hamm LUX60kg     Ayrat Zakiev     1981     RUS     59.71     210.0     19.05.2005     Hamm LUX67.5kg     Ravil Kazakov     1982     RUS     67.20     232.5     10.11.2005     Miami USA75kg     Toru Miyake     1985     JPN     74.20     253.0     07.06.2008     Kobe City JPN82.5kg     Jan Wegiera     1965     POL     82.35     265.0     25.07.2009     Kaohsiung TPE90kg     Andriy Krymov     1985     UKR     89.74     286.0     05.11.2009     New Delhi IND100kg     Ivan Freydun     1981     UKR     99.05     291.5     08.05.2009     Ylitornio FIN110kg     Orhan Bilican     1978     BEL     109.75     290.0     08.05.2009     Ylitornio FIN125kg     Roy Holte     1970     NOR     123.20     326.0     07.06.2009     Molde NOR125+kg     Brian Siders     1978     USA     152.50     352.5     02.12.2007     Scranton USADEADLIFT52kg     E.S. Bhaskaran     1962     IND     52.00     256.0     01.12.1993     Jِnkِping SWE56kg     Lamar Gant     1957     USA     56.00     289.5     10.07.1982     Dayton USA60kg     Lamar Gant     1957     USA     60.00     310.0     12.11.1988     Perth AUS67.5kg     Jaroslaw Olech     1974     POL     66.90     318.5     10.11.2005     Miami USA75kg     Ismo Lappi     1973     FIN     74.70     340.0     16.11.2001     Sotkamo FIN82.5kg     Veli Kumpuniemi     1934     FIN     82.40     357.5     17.05.1980     Zürich SUI90kg     Walter Thomas     1945     USA     88.90     372.5     28.02.1982     Shawnee USA100kg     Ed Coan     1963     USA     97.90     390.0     04.12.1993     Jِnkِping SWE110kg     John Kuc     1947     USA     110.00     395.0     11.11.1980     Arlington USA125kg     Istvan Arvai     1972     HUN     123.32     397.5     14.11.2004     Cape Town RSA125+kg     Tibor Mészلros     1967     HUN     148.80     408.0     16.05.2004     Nymburk CZETOTAL52kg     Sergiy Fedosienko     1982     RUS     51.56     665.0     10.11.2004     Cape Town RSA56kg     Sergey Fedosienko     1982     RUS     54.94     715.0     02.11.2009     New Delhi IND60kg     Bin Darimin Sutrisno     1975     INA     59.85     743.5     02.05.2007     Kaohsiung TPE67.5kg     Jaroslaw Olech     1974     POL     67.50     832.5     11.11.2004     Cape Town RSA75kg     Jaroslaw Olech     1974     POL     74.20     887.5     04.11.2009     New Delhi IND82.5kg     Mike Bridges     1957     USA     82.50     955.0     10.07.1982     Dayton USA90kg     Andrey Belaev     1983     RUS     89.70     980.0     12.05.2006     Prostejov CZE100kg     Ivan Freydun     1981     UKR     99.60     1037.5     12.11.2005     Miami USA110kg     Nikolay Suslov     1979     RUS     109.80     1060.0     12.11.2005     Miami USA125kg     Yevgen Yarymbash     1983     UKR     123.80     1092.5     13.11.2005     Miami USA125+kg     Brian Siders     1978     USA     152.50     1180.0     02.12.2007     Scranton USABENCH PRESS (Single-Lift)52kg     Andrezj Stanaszek     1971     POL     50.30     180.0     05.12.2003     Trencin SVK56kg     Anton Kraft     1962     DEN     55.85     202.5     15.11.2008     Borlنnge SWE60kg     Ayrat Zakiev     1981     RUS     59.60     222.5     25.05.2006     Miskolcs HUN67.5kg     Noda Toshihiko     1980     JPN     67.40     235.5     08.03.2009     Columbus USA75kg     Daiki Kodama     1979     JPN     74.75     281.0     17.09.2005     Saitama JPN82.5kg     Markus Schick     1976     GER     81.80     281.5     29.05.2009     Hamm LUX90kg     Yuji Watanabe     1981     JPN     87.56     295.0     07.02.2009     Aichi JPN100kg     Vladimir Volkov     1959     RUS     99.52     302.5     29.05.2009     Hamm LUX110kg     Vladimir Volkov     1959     RUS     103.60     306.0     07.08.2009     Frydek-Mistek CZE125kg     Roy Holte     1970     NOR     123.95     327.0     28.03.2009     Bergen NOR125+kg     Daisuke Midote     1972     JPN     144.70     360.0     07.02.2009     Aichi JPN|+| نوشته شده در  یکشنبه ۲۰ تیر ۱۳۸۹ساعت 2:47  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظرات11سلاح پیشرفته برای انفجار عضلات11سلاح پیشرفته برای انفجار عضلاتسلاح شماره1:کربوهیدراتهای دیر هضمنحوه عملکرد : هنگامی که هدف افزودن بر حجم عضلات است . مصرف کربوهیدراتها ضروری است نه تنها کالری مورد نیاز برای رشد را فراهم می کنند . بلکه منبع اصلی سوخت برای تمرینات شدید به حساب می آیند و در چنین شرایطی باعث حفظ عضلات می شوند . مطمئنا ورزشکاران قدرتی به کربوهیدرات کمتری نسبت به وزرشکاران استقامتی نیاز دارند .ولی هر فردی که با وزنه تمرین می کند و مقدار کافی کربوهیدرات دریافت نمی کند مثل این است که در بن بستی گرفتار شده کربوهیدراتهای پیچیده ای که دارای ضریب گلایسمیک پایینی هستند می توانند سوخت مورد نیاز عضلات را به آرامی و بصورت یکنواخت تامین کنند . حتی در جلسات تمرین سنگین .روش استفاده : کربوهیدراتها باید 40 تا 50 درصد از کل کالری دریافتی روزانه شما را تامین کنند . ترجیحا باید از منابع پیچیده از جمله غلات سبوسدار یا منابع حاوی فیبر زیاد تامین شوند.سلاح شماره 2کربوهیدر های تند هضمنحوه عملکرد : در مقابل کربوهیدراتهای کند هضم کربوهیدراتهایی هستند که دارای ضریب گلایسمیک بالایی هستند . یعنی سریع هضم می شوند و بسرعت وارد جریان خون می شوند . و باعث تقویت ترشح انسولین میشوند ( هورمونی که برای رشد عضلات ضروری است .) در حالیکه کربوهیدراتها ی دیر هضم برای اغلب اوقات ارجحیت دارند کربوهیدراتهای تند هضم در شرایط خاصی اهمیت بیشتری دارند از جمله بلافاصله پس از تمرین .روش استفاده :در کنار پروتئین مصرف کنید . کربوهیدراتهای تند هضم بهترین انتخاب برای تقویت سطوح انسولین و انتقال مواد غذایی به سمت عضلات گرسنه در طول تمرین و بلافاصله پس از آن هستند بیاد داشته باشید این چیزی نیست که تنها خوردنش اهمیت داشته باشد بلکه زمانی که آنرا مصرف می کنید اهمیت دارد .سلاح شماره 3 :چربینحوه عملکرد : پر انرژی ترین ماده غذایی چربی است با 9 کیلو کالری انرژی به ازای هر گرم چربی ها وسیله ای هستند برای رساندن کالری بیشتر به بدن بخصوص وقتی قصد افزایش حجم را دارید علاوه بر این مقدار کافی چربی برای تقویت سطوح تستسترون کمک به ریکاوری و کاهش تورم عضلات ضروری است مثل پروتئین اسیدهای چرب ضروری هم باید بصورت روزانه از خارج وارد بدن شوند چون بدن توانایی تولید آنها را ندارد .روش استفاده : در دوره حجم باید حدود 30 درصد از کالری روزانه خود را از چربیها تامین کنید .نکته : مطالعات نشان داده که مصرف مقدار کافی چربی برای افزایش سطوح تستسترون ضروریست با توجه به این مسئله تعجبی نیست که چرا اغلب رژیمهای کم چربی و پر کربوهیدرات رشد عضلانی زیادی را بدنبال ندارند .سلاح شماره 4پروتئیننحوه عملکرد : امروزه علم هم به همان چیزی رسیده که بدنسازان برای چند دهه به آن پایبندند اینکه بدن آنها نیاز به مقدار بیشتری پروتئین نسبت به آنچه rda اعلام کرده دارند در واقع تا 5/2 برابر بیشتر برای ایجاد فضای فیزیولوژیکی مناسب تر برای رشد عضلانی ( پیشنهاد rda مصرف روزانه تنها 8/ 0 گرم پروتئین به ازای هر کیلو گرم از وزن بدن است ) . تحقیقات انجام شد در موردفاکتورهای مختلف موثر در آنابولیسم عضلانی ، تاثیر رژیمهای با پروتئین بالا بر رشد عضلانی را به اثبات رسانده اند این فایده پروتئین تمام افراد از جوانان تا سنین بالا را شامل می شود .روش استفاده : برای افزایش حجم روزانه 2،2 گرم پروتئین به ازای هر کیلو گرم از وزن بدن مصرف کنیداستفاده از پروتئین کافی در طول روز نیاز به پشتکار کافی برای آماده کردن صرف وعده های غذایی و همچنین انتخاب مکملهای مناسب دارد.نکته مهم : تعدادی از تحقیقات اخیر تردیدهای منفی در مورد زیانهای رژیمهای حاوی پروتئین بالا را رد کرده و آثار منفی روی کلیه سیستم قلبی عروقی یا سلامت استخوانها به ثبت نرسیده با این حال کسانی که دچار بیماری کلیوی هستند نباید پروتئین زیادی مصرف کنند .انبار اسلحه : مکملهاسلاح شماره 1:مکمل پس از تمریننحوه عملکرد: وعده پس از تمرین همواره ضروری است . ولی در دوره حجم این مهمترین وعده روز است چون در طول تمرین بدن انرژی موردنیاز را از ذخایر گلیکوژن تامین می کند یعنی همان ذخیره کربوهیدرات در بدن و تجزیه پروتئینها و روند کاتابولیسم افزایش می یابد .همچنین مطالعات نشان دهنده تاثیر آمینو اسیدهای ضروری از جمله لیوسین اضافی بر تقویت توانایی بدن برای ریکاوری و ارتقا تعادل مثبت نیتروژن می باشد که برای رشد ضروری است . بر اساس مطالعات 6 گرم از آمینو اسیدهای ضروری به ازای هر 35 گرم کربوهیدرات برای کسب این فواید کافی هستند این 6 گرم را می توان از 20 گرم پروتئین کیفیت بالا بدست آورد.روش استفاده : انتخاب یک نوشیدنی پس از تمرین که شامل کربوهیدراتهای ساده ( گلوکز یا مالتودکسترین ) برای جذب سریع و پروتئین ( ترجیحا وی که زود هضم است و تمام امینو اسیدهای ضروری از جمله لیوسین را در اختیارتان می گذارد ) با نسبت 2 به 1 باشد . بهترین انتخاب نوشیدن 40 گرم وی پروتئین به همراه 80 گرم کربوهیدرات ساده است .اگر برایتان مقدور است این نوشیدنی را بلافاصله پس از پایان جلسه مصرف کنید اگر به هر دلیلی نمی توانید این کار را انجام دهید . سعی کنید پروتئین و کربوهیدرات را قبل از جلسه تمرین مصرف کنید مطالعات نشان داده این کار هم باعث تقویت رشد عضلانی می شود . شاید به همان خوبی یا حتی بهتر از وعده پس از تمرین ولی بهتر از همه اینها تقسیم وعده مصرفی به قبل و بعد از تمرین است یعنی مصرف 20 گرم وی و 40 گرم کربوهیدرات قبل و همین مقدار هم پس از تمرین .سلاح شماره 2 :کراتیننحوه عملکرد : یکی از رایجترین موثرترین مکملهای غذایی برای افزایش کارایی شهرت کراتین بدلیل افزایش قدرت افزایش عضلات و ریکاوری سریعتر پس از تمرین است . کراتین در این سالها بیشترین مقدار توجه را به سمت خود جلب کرده و بی خطر بودن آن هم بخوبی توسط تحقیقات به اثبات رسیده است .روش استفاده : می توانید از مرحله بارگیری صرف نظر کنید و 3 تا 5 گرم با وعده قبل از تمرین و همین مقدار را هم با وعده پس از تمرین مصرف کنید اما اگر بدنبال رشد عضلانی سریعتری هستید پنج روز اول را بارگیری کنیدیعنی چهار بار در روز هر بار به مقدار پنج گرم مصرف کنید و دو تا از این وعده ها را به همراه وعده قبل و بعد از تمرین به همراه پروتئین و کربوهیدرات خود میل کنید .سلاح شماره 3روغن ماهی ( امگا – 3 )نحوه عملکرد : مصرف مداوم اسیدهای چرب امگا 3 مزایای بسیاری را برای سلامتی در پی دارد از جمله کاهش ریسک بیماریهای قلبی کاهش تورم ، و التهاب و کمک به حفظ سلامت مفاصل مطالعات اخیر توصیه می کند که این دسته از اسیدهای چرب ضروری که در روغن ماهی یافت می شوند می توانند به کاهش چربیهای بدن کمک کنند ما مصرف روغن ماهی را برای دوره حجم هم پیشنهاد می کنیم به این دلیل که کارایی لپتین را افزایش می دهد . لپتین پروتئینی در بدن است که در مدیریت ذخایر چربی بدن نقش دارد از این طریق می توانیدبرای افزایش وزن و حجم کالری دریافتی را افزایش دهید بدون اینکه ذخایر چربی شما بیش از حد زیاد شود .روش استفاده : 1 تا 3 گرم از مکملهای روغن ماهی را به همراه وعده های غذایی مصرف کنید .|+| نوشته شده در  یکشنبه ۲۰ تیر ۱۳۸۹ساعت 2:44  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتتمرینات هوازی به همراه تمرینات پاورلیفتینگتمرینات هوازی به همراه تمرینات پاورلیفتینگپاورلیفتینگ، بدنسازی و تمرینات استقامتی ، همگی دارای یک سری عوارض جانبی یا فوایدی برای بدن مطابق با نوع تمریناتشان مطابق با اصل ویژگی تمرین هستند(SAID).همه میدانند که یک پاورلیفتر با فشارهای تمرینی برابر ، وزنه های تمرینی یکسان و تکرار های مشابه آنگونه که بدنسازها یا ورزشکاران استقامتی بکار برده و انجام می دهند تمرین نمی کنند.نظر به اینکه هر پاورلیفتر موفقی میداند که وی نیاز به سیکل بندی تمرینات خود دارد، بنا براین بسیار مهم است که بداند چگونه هر سیستم یا مدل تمرینی بر دیگری اثر گذار می گذارد و اثراتشان کدام هستند.چگونگی تاثیر تمرینات استقامتی بر قدرت و توانثابت شده است که تمرینات استقامتی چنانچه اگر با تمرینات قدرتی اجراء شوند، فوایدی را برای هر گونه از تمرینات دارا می باشند ، اما نه در حد ایده آل. اگر چه اجراء تمرینات استقامتی زمانیکه هر دو نوع از تمرینات قدرتی و استقامتی با هم اجراء شوند دارای مزیت هایی هستند ، اما حداکثر پیشرفت پاورلیفترها در زمینه قدرت و توان کاهش خواهد یافت . به همین دلیل ان دسته از پاورلیفترهای� � که مسافتهای طولانی را قبل از زمان مسابقاتشان می دوند ، بر روی کل تمرینات قدرتی و توانشان یک نثر کاهشی را تجربه می کنند.بنا براین پاورلیفترهای� � که تمرینات هوازی یا استقامتی را در سیکل های تمرینی خود می گنجانند ، باید در زمینه نوع انتخاب نوع تمرینات استقامتی خیلی دقت داشته باشند طوریکه حداکثر پیشرفت ار در زمینه قدرت و توان را در طی برنام های آمادگی قدرتی خود داشته و روی فاکتورهای اصلی این رشته ورزشی یعنی قدرت تاثیر منفی نگذارد.شواهد تجربی از این نظریه که قدرت و توان با مدت زمان 4 هفته از اجراء تمرینات قدرتی و استقامتی بطور همزمان دچار کاهش و افت نمی شود حمایت می کنند ، یعنی میتوانید بطور حساب شده تمرینات قدرتی و استقامتی را بمدت 4 هفته اجراء نمایید و دچار کاهش در قدرت حاصله از اجراء تمرینات قدرتی نشوید. بنا براین بعنوان ورزشکار رشته پاورلیفتینگ هرگز تمرینات استقامتی را در خلال سیکلهای تمرینی خود بیش از این مدت انجام ندهید.رشد و افزایش قدرتزمانیکه برای قدرت و توان تمرین می کنید به انقباضات همزمان و هم مرکز عضلات خود را شتاب می بخشید به نحوی که حجم بزرگتری از سلولهای عضلانی را الزاماً بتوانید بطور همزمان به خدمت بگیرید.به وسیله اجراء تمرینات قدرتی قادر می شوید ان فیبر های عضلانی فراموش شده ای که تنها در اجراء انقباضات خیلی شدید وارد میدان میشدند را وادار به عکس العمل نمایید ، تحریک نموده و طی مدتی قادر به جابجایی وزنه های سنگین تر می شوید . نظر به اینکه در علوم ورزشی اثبات شده است که بیشترین قدرت و توان عضلات اسکلتی از فیبرهای تند انقباض ناشی می شود ، لذا گنجانیدن هر دو نوع از تمرینات قدرتی و توانی (تمرینات قدرتی توام با سرعت) در کل برنامه تمرینی چنانچه میخواهید قویتر و نیرومند تر شوید الزامی است.مثالی در مورد این روش تمرین: در طراحی برنامه های تمرینی پاورلیفتینگ در چند سال اخیر بعضی از مربیان برجسته این رشته در جهان از جمله Luis Simmons گنجانیدن یک جلسه تمرینی سرعتی برای حرکات اصلی پاورلیفتینگ (اسکوات و پرس سینه) را توصیه میکنند واینجانب نیز با بکار گیری این روش موفق به افزایش 5 درصد افزایش رکورد در ورزشکارانم شدم .روش این کار به این صورت است: روز های شنبه و دوشنبه جلسات سنگین پرس و اسکوات شما را تشکیل میدهند. در روز چهارشنبه که جلسه سبکتر برای پرس سینه است این روش را انجام میدهیم :اگر رکورد پرس شما بدون پیراهن پرس 200 کیلو باشد به این صورت تمرین می کنیم :کیلو در 8 تکرار در دو ست + 80 کیلو در 8 تکرار+ 110 در 6 تکرار و در نهایت 130 کیلو را در 8 ست 3 تکراری انجام می دهیم.50نکته : طول زمان انجام 3 تکرار باید کمتر از 2 ثانیه باشد ، بدون ضربه و حرکات اضافی سپس 30 ثانیه استراحت کرده و ست بعدی را انجام می دهیم.برای اسکوات هم این روش را انجام میدهیم اگر رکورد شما بدون سوت 250 کیلو باشد به این ترتیب انجام می دهیم :50 کیلو در 8 تکرار در دو ست+ 80 در 8 تکرار+ 120 در 6 تکرار + 160 در 8 ست 3 تکراری با استراحت 30 ثانیه ایدر هر دو حرکت پرس و اسکوات حتماً کنترل خود را در انجام حرکات حفظ نمایید.انجام این روش تمرینی را 3 الی 4 ماه قبل از مسابقات بسیار سود مند است .و تا یکماه قبل از شروع مسابقات آن را انجام داده و سپس روش را تغییر داده و از روش تمرین معمولی استفاده نمایید.یعنی در جلسات Speed days از وزنه های 75درصد رکورد استفاده نمایید یعنی حداکثر وزنه کاربردی تا 60 درصد رکورد شما بدون لباس حمایت کننده باشد.مثال : اگر رکورد اسکوات شما 300 کیلو باشد حداکثر وزنه برای شما در روز پنجشنبه جلسه سبک اسکوات شما 225 کیلو در 6 تکرار و در 2 الی 3 ست است.بیاد داشته باشید انجام تکرار های 6 الی 8 تکراری و بعضاً تا مرحله ناتوانی باعث افزایش استحکام بافتهای رابط و تاندونهای عضلات درگیر می شود و از آسیب دیده گی های جدی مصون خواهید ماند.بواسطه اجراء تمرینات استقامتی ، در واقع بکار گیری فیبر های عضلانی تند انقباض را کاهش یافته و بجای ان بکار گیری از عضلات کند انقباض شدت می یابد، یک دگرگونی و تغییر شکل نیز رخ می دهد .نظر به اینکه خواص فیبر های کند انقباض در بعضی از فیبرهای تند انقباض وجود دارد ، در نتیجه بخشی از فیبرهای تند انقباض تاثیر پذیرفته و خود را با شرایط تمرینی جدید سازگاری و وفق میدهد.با دانستن این موضوع حالا متوجه میشوید که چرا با اجراء تمرینات استقامتی یک کاخش در قدرت و توان رخ می دهد.به عنوان مثال حرکت اسکوات را در نظر بگیرید ، قدرت و توان عمومی پاهای شما بواسطه اجراء دویدن های شدید و طولانی در مقایسه با افراد ی که استقامتی تمرین نکرده اند به سطح پایینتری کاهش خواهد یافت ، هنگامیکه اجراء تمرینات استقامتی متوقف می شوند ، ورزشکار با یک افزایش در پارامترها یا فاکتورهای ذکر شده در مطالب بالا مشاهده می نماید.دلیل این امر نیز این است که تخلیه منابع گلیکوژنی در عضلات رخ نمیدهد و نیز وضعیت تمرین بیش از حد متوقف شده است.|+| نوشته شده در  یکشنبه ۲۰ تیر ۱۳۸۹ساعت 2:41  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتجدیدترین تصاویر از Dennis Wolfجدیدترین تصاویر از Dennis WolfClick the image to open in full size.Click the image to open in full size.Click the image to open in full size.Click the image to open in full size.Click the image to open in full size.|+| نوشته شده در  یکشنبه ۲۰ تیر ۱۳۸۹ساعت 2:39  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتعکس از برانچ وارن نایب قهرمان مستر المپیا ۲۰۰۹این هم ۱ عکس از برانچ وارن نایب قهرمان مستر المپیا ۲۰۰۹|+| نوشته شده در  یکشنبه ۲۰ تیر ۱۳۸۹ساعت 2:38  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتعکس بیت الله عباسپوربیت الله عباسپور|+| نوشته شده در  یکشنبه ۲۰ تیر ۱۳۸۹ساعت 2:37  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتجدید ترین مسابقات بدن سازی که با عنوان 2010جدید ترین مسابقات بدن سازی که  با عنوان 2010 NPC JUNIOR NATIONALS   در ۲ روز متوالی انجام شد و در بخش فیگور و فیتنس  کار خودش رو خاتمه داد ۱ عکس از این  مسابقات رو می تونید در زیر ببینید....تاریخ برگزاری مسابقه:June 21, 2010|+| نوشته شده در  یکشنبه ۲۰ تیر ۱۳۸۹ساعت 2:36  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتمحرکی برای دستیابی به حداکثر توازن از جی کاتلرClick the image to open in full size.محرکی برای دستیابی به حداکثر توازن از جی کاتلردر بدنسازی نمی-توان تنها با تمرین و تغذیه به موفقیت رسید. از مهم-ترین عامل نمی-توان به راحتی گذشت و یا حتی به آسانی آن را کسب کرد چه انگیزه-ای چه-چیز یک نفر را وادار می-کند که هر روز در باشگاه سخت- تمرین کند و با وزنه-ها دست و پنجه نرم کند؟ کاری که چندان خوشایند به-نظر نمی-رسد.در بدنسازی نمی-توان تنها با تمرین و تغذیه به موفقیت رسید. از مهم-ترین عامل نمی-توان به راحتی گذشت و یا حتی به آسانی آن را کسب کرد چه انگیزه-ای چه-چیز یک نفر را وادار می-کند که هر روز در باشگاه سخت- تمرین کند و با وزنه-ها دست و پنجه نرم کند؟ کاری که چندان خوشایند به-نظر نمی-رسد. بعضی-ها می-گویند این روحیه مبارزه-طلبی یا استعداد غریزی آنها است، اما در مورد من این-طور نیست.من برای بدنسازی ساخته شده-ام. این درست است. اما هدف من از بدنسازی ثروت، شهرت یا حتی بهترین بدنساز دنیا شدن نیست.احترام و ارزش به خود مهم-ترین عامل برای انگیزه و سرسختی من در بدنسازی است. برای من مهم است که در پایان روز بدانم که از امکانات موجود بهترین استفاده را کرده-ام و تمام توان خود را در تمرین به کار گرفته باشم. سرسخت-ترین رقیبم تنبلی و بی-خیالی است.من با رونی کلمن یا دیگر حرفه-ای-ها رقابت نمی-کنم. بدن هر قهرمان دارای زیبائی-های خاص خودش است و این کار ما است که تا حد ممکن این زیبائی-ها را پرورش دهیم و به نمایش بگذاریم. اگر تمام فکر و ذکرم این باشد که بدنی مثل رونی کلمن بسازم فقط وقت و انرژی خود را تلف کرده-ام، بهتر است ساختار بدنی خود را به بهترین شکل کامل کنم. تنها زمانی می-توانید بهترین-ها را در این رشته شکت دهید که مدام پیشرفت کنید و به آن-چه که اکنون هستید قانع نباشید.Click the image to open in full size.درجا زدن به معنای عقب رفتن است چون دیگران منتظر شما نمی-مانند. با گذر زمان حتی تصور من از یک بدن خوب تغییر کرده و بهتر شده. هر چه-قدر تصور بهتری از یک بدن ایده-آل داشته باشید انگیزه شما هم بیشتر خواهد بود. هنگامی که در آئینه خود را نگام می-کنم و می-بینم که چه-طور مزد تمرین و انضباط خود را گرفته-ام انگیزه-ام دو چندان می-شود.اما روزهائی هست شما خوب تغذیه نمی-کنید و انرژی ندارید. در این روزها خسته بیدار می-شوید و دوست دارید در رختخواب بمانید. همین باعث می-شود که نتوانید به خود احترام بگذارید و پیشرفت کنید. این-جا نقش تغذیه در بهبود انگیزه کاملاً مشخص می-شود. هنگامی که خوب تغذیه می-کنید از نظر فکری و جسمی احساس بهتری خواهید داشت. عبارت ”شما آن چیزی هستید که می-خورید“ در بدنسازی کاملاً صدق می-کند. اغلب از من سئوال می-کنند که چه-طور توانسته-ام این-قدر سریع پیشرفت کنم؟ به-نظر خودم تغذیه ۹۰ درصد کار بود. مدت-ها طول کشید تا فهمیدم چه غذائی با بدنم سازگار است و بهترین نتیجه را دارد.یک عامل مهم موفقیت، حمایت و بازخوردی است که از طرفدارانم دریافت می-کنم که به من انگیزه و انرژی بیشتری می-دهد. نامه-ها و ایمیل-هائی که هر روز دریافت می-کنم برایم خیلی مهم هستند. طبیعتاً هر کسی فراز و نشیب-هائی روحی و روانی دارد. به-خصوص زمانی که مسابقه می-دهد. اما من به دلیل مجله و ویدئوهای قدیمی-ام به خودم روحیه می-دهم وقتی که می-بینم نسبت به گذشته چه-قدر پیشرفت کرده-ام. من تغذیه و شیوه تمرینم را نسبت به گذشته خیلی تغییر نداده-ام اما سرسخت-تر از گذشته شده-ام. همین باعث شده که به بالاترین سطح این رشته ورزشی دست پیدا کنم. به روشی که برای شما کارآمد بوده پایبند بمانید و چیزی را تغییر ندهید.Click the image to open in full size.برای این-که در جلسه بعدی بتوانم با تمام قدرت تمرین کنم آن را مقابل چشمان خود مرور می-کنم و به-محض این-که تمرینم تمام می-شود به تمرین بعدی فکر می-کنم. برنامه تغذیه-ام طوری است که بعد از تمرین شروع به خوردن برای تمرین بعدی می-کنم. انرژی فردا از آن-چه که امروز تأمین می-شود به-دست می-آید.گاهی اوقات از تمرین دلزده می-شوم. برای رفع این مشکل راه-حل-هائی دارم. تمرین در باشگاهی دیگر که حال و هوائی متفاوت دارد ایده بدی نیست. تغییر زمان تمرین یا تقسیم-بندی تمرینات هم می-تواند مؤثر واقع شود یا این-که مدتی با یک حریف تمرینی تمرین می-کنم. هرچند که به-ندرت به این تغییرات احتیاج پیدا می-کنم روزهائی است که احساس می-کنم غرور در وجود رخنه کرده و زیاد می-شود. برای مقابله با این مشکل خودم را به مبارزه می-طلبم و از خودم که ورزش چه-قدر برایم مهم است.سپس یک جلسه در نیمه شب به-جای صبح تمرین می-کنم فقط برای این-که علاقه و فداکاری خود را نسبت به کاری که می-کنم ثابت کنم. وقتی برای مسابقه تمرین می-کنم شدت تمرینم به-حدی بالا است که تا مرز جنون پیش می-روم.Click the image to open in full size.به-طور معمول ساعت ۱۹ به رختخواب می-روم و ۴ صبح بیدار می-شوم. همین-که می-دانم تمریناتم وقتی تمام می-شوند که اکثر بدنسازان هنوز خواب هستند یک احساس عجیبی به من می-دهد. بدنسازان مجبور نیستند که هرچیزی را دقیقاً سر ساعت انجام دهند اما با برنامه-ریزی که انجام می-دهم احساس خوبی دارم. برای من مسئله-ای نیست که تا ۴ بار در روز تمرین کنم چون این شغل من است. من آماده-ام که هر کاری بکنم که به پیشرفتم کمک کند.جدیدترین عکس کای گرین وفیل هیث ۲ بدنساز مطرح و مدعی مستر المپیاجدیدترین عکس کای گرین وفیل هیث ۲ بدنساز مطرح و مدعی مستر المپیا ۲۰۱۰  تو این عکس امادگی کای گرین به چشم می خوره  این عکس در تاریخ July 2, 2010 گرفته شده.....|+| نوشته شده در  یکشنبه ۲۰ تیر ۱۳۸۹ساعت 2:33  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتجدیدا ترنبولون و تست پروپیونات این مدلی زیاد شده که از بیخ تقلبیهClick the image to open in full size.هر استروییدی رو که با این شکل و شما یل و بسته بندی تو بازار مشاهده کردین شک نکنید که از بیخ تقلبیه.جدیدا ترنبولون و تست پروپیونات این مدلی زیاد شده.دوستان عزیز ختما در خرید مکمل ها دقت کنید سرتون کلاه نره همین داروی بالایی رو یک نفر میخواست به من قالب کنه می گفت : این استروئید اصله تازه گیاهی هم است و ضرر هم نداره ما رو اسکول حساب کرده بود اسم چنین افرادی باید فاش شود چون این گونه افرادبا جان و سلامتی افراد بازی می کنند و پول را به انسانیت و ارزش های انسانی می فروشند اسم  این فرد نامرد و بی ارزش : ارسلان موسی نصب هست که تو شبستر باشگاه آرش کمانگیر ماله اونه بدن خیلی گنده ای داره و چرب زبون هم است و توصیه من به دوستان عزیز این هست که قول و فریب هیکل این گونه افراد رانخورید مثلا میگن من خودم دارم از این دارو استفاده میکنم و در ضمن هرگز استروئید استفاده نکنید برای خوش فرم شدن و هیکلی شدن اگر شما حداکثر قراره ۳ سال بدنسازی کنید و یا برای تفریح به باشگاه با دوستان خود می روید نیازی به  مصرف استروئید ندارید افرادی که به تزریق استروئید مبادرت می ورزند بلا نسبت عقده ای هستند و کمبود جلب توجه و اختلال شخصیت دارند می خواهند خود را برای دیگران و بخصوص دختران به نمایش بگذارند و مزهکه دیگران شوند و خود را برای دیگران بخنداند همین کارهای چنین افرادی باعث شده که ارزش ورزش بدنسازی پایین بیاد و شخصیت بدنسازان زیر سوال برود اصل کلام این است که فقط در صورتی از استروئید استفاده کنید که قصد شرکت در مسابقات دارید و الا هرگز دست به چنین کاری نزنید .شرم باد بر چنین انسان های پستی که ارزش پول را بالاتر از انسانیت و معنویت می دانند.بدیهی است مباحث مطرح شده در این سایت صرفا جنبه تئوری داشته و مسئولیت و عواقب سوءاستفاده از هر گونه دارو مستقیما به عهده مصرف کننده میباشد.|+| نوشته شده در  یکشنبه ۲۰ تیر ۱۳۸۹ساعت 2:32  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتکبدکبد بزرگترین غده بدن است و بعد از پوست بزرگترین عضو بدن می باشد که در زیر پرده دیافراگم قرار گرفته است. کبد در بسیاری از اعمال متابولیکی از جمله پروتئین سازی و سم زدائی شرکت دارد. مصرف داروهای استروئیدی یکی از عوامل به وجود آورنده بیماری های کبد می باشد. همانطور که در ادامه این مقاله خواهید دید غالبا بیماریهای مربوط به این غده در شروع علائم محسوس چندانی ندارند. از طرفی روند شکل گیری و پیشرفت این بیماریها معمولا تدریجی بوده و به آرامی شکل می گیرند. به همین دلیل در اکثر مواقع شخص بسیار دیرمتوجه بیماری خود شده و پروسه درمان و بازگشت طولانی را باید سپری کنند.در ابتدا به عملکرد و وظایف سلولهای کبد در بدن اشاره خواهیم کرد و در ادامه به بررسی بیماریهای کبد خواهیم پرداخت.عملکردهای سلول های کبدی:1)ذخیره انرژی به شکل گلیکوژن2)ذخیره ویتامین ها و مواد معدنی3)ساخت پروتئینهای شامل فاکتورهای انعقاد خون، جهت سالم نگاه داشتن بدن و کمک به رشد آن4)پروسه بی اثر کردن سلولهای قرمز خون5)ساختن صفرا برای هضم غذا6)سلولهای کبدی با استفاده از آنزیمهای خواص استروئیدها، الکل و بسیاری از داروهای دیگر راتجزیه کرده و غیر فعال می سازند.7)از بین بردن میکروبهای که از طریق روده وارد بدن می شوند.کبد چرب:منظور ازبیماری کبد چربرسوب چربی (عمدتا از چربی های خنثی مثل تری گلیسرید )در کبد است. عوامل متعددی می توانند در به وجود آمدن این بیماری مواثر باشند که چاقی، مصرف مشروبات الکلی و مصرف بعضی از داروها به خصوص استروئیدها، وجود مقادیر زیاد استروژن در بدن و افراط در مصرف ویتامین (A) از مهمترین آنها می باشند.چنانچه عامل اصلی به وجود آورنده این بیماری مصرف الکل باشد به آن"بیماری کبد چرب الکلی"(Alcoholic Fatty Liver ) و در صورتی که بدون مصرف الکل به وجود آمده باشد "بیماری کبد چرب غیر الکلی"(NONAlcoholic Fatty Liver) می گویند.استفاده از استروئیدها در به وجود آوردن شرایط ایجاد کبد چرب در فرد بسیار مواثر می باشد. چراکه استفاده از بسیاری از استروئیدهای آنابولیک موجب توقف چرخه طبیعی تولید تستوسترون در بدن می شود. همانطور که می دانید، یاخته های لیدیک بیضه برای تولید تستوسترون تا حد زیادی از کلسترول موجود در جریان خون استفاده کرده و با استفاده از آنزیم های مختلف کلسترول را به ترتیب تبدیل به پرگننولون، 17 هیدروکسی پرگننولون، آندروستندیون و در نهایت تستوسترون می کنند. اما پس از توقف تولید تستوسترون در بدن(که به دلیل استفاده از استروئیدهای آنابولیک به وجود می آید) یاخته های لیدیک دیگر کلسترول جریان خون را به پرگننولون تبدیل نمی کنند و این مسئله موجب افزایش کلسترول خون خواهد شد که خود یکی از عوامل ایجاد کننده کبد چرب می باشد.استفاده از استروئیدهای که قابلیت آروماتیزه شده (تبدیل شدن به استروژن) بیشتری دارند، احتمال ابتلا فرد به بیماری کبد چرب را افزایش می دهد. چراکه استروژن حاصل از آروماتیزه شدن این داروها موجب افزایش تری گلیسرید و همچنین افزایش روند تبدیل مواد غذائی به بافت چربی می شود. که این مسئله نیز یکی از عوامل به وجود آورنده کبد چرب می باشد.رسوب ذرات درشت چربی در سلولهای کبد به جابجا شدن ارگانهای داخل سلول منجر می شود، اما فعالیت آنها را مختل نمی سازد.در بیشتر موارد این عارضه بدون علامت بوده و پزشک در بررسی آزمایشگاهی مانند سی تی اسکن که به علل دیگر انجام میشود متوجه ابتلاء فرد به این بیماری می شود. فرد به ندرت از ضعف خستگی و احساس سنگینی و فشار در ناحیه فوقانی راست شکم شاکی است. به خصوص این علائم در مواردی که کبد چرب سریع ایجاد شده باشد بیشتر بروز میکند. همچنین در کسانی که دارای آنزیم های کبدی (spartate aminotranferase)AST و ALT (Alanine aminotransferease) افزایش یافته باشند احتمال وجود این عارضه وجود دارد. تنها راه قطعی برای تشخیص عارضه کبد چرب بیوپسی (بافت برداری)کبد می باشد. در این روشتحت بیهوشی موضعی، یک سوزن نازک به قفسه سینه راست پایینی وارد می شود. یک تکه کوچک از بافت کبد با سوزن خارج شده و تحت یک میکروسکوپ آزمایش می شود.کبد چرب ممکن است با التهاب مرتبط باشد یا به التهاب کبد منجر شود. این مسئله می تواند زخم و سخت شدن کبد را سبب شود. هنگامیکه زخم ایجاد شده گسترده می شود، به آن بیماری سیروز گقته می شود. بیماری سیروز کبد می تواند بیماری مهلکی باشد و حداقل در شروع دارای علائم و نشانه های زیادی نیست.به همین خاطر در بسیاری از موارد فرد مبتلا بسیار دیرمتوجه بیماری خود می شود. این بیماری در نتیجه از بین رفتن بافت کبدی و جانشین شدن آن توسط بافت پیوندی به وجود می آید که در نتیجه آن بافت کبد سفت می شود. با پیشرفت این بیماری بافتهای زخم و سفت، سلولهای سالم کبد را احاطه کرده و به مرور باعث به وجود آمدن ظاهر گره خورده و ناهموار در کبد می شوند. بافت گره خورده و ناهموار کبد موجب وارد آمدن فشار بر مجرای کیسه صفرا و انسداد آن می شود. این موضوع موجب برگشت صفرا به درون کبد و جریان خون خواهد شد. در این هنگام ماده زرد رنگ صفرا یعنی بیلی روبین نیز وارد جریان خون خواهد شد. بیلی روبین که بخشی از هموگلوبین خون است زمانی تشکیل می شود که گلوبولهای قرمز خون پس از به پایان رسیدن عمر خود (که تقریبا 120 روز می باشد) به طور طبیعی شکسته و تجزیه می شوند. تجمع این ماده رنگی در خون موجب زرد شدن رنگ پوست و سفیدی چشم خواهد شد که به آن یرقان می گویند.در ادامه بافت تغییر شکل یافته کبد مانع جریان یافتن خون به درون بافت کبد می شود. سرانجام این موضوع باعث به وجود آمدن مشکلی به نام فشار خون ورید باب یا پورت خواهد شد. منظور از فشار خون ورید پورتال افزایش فشار خون در ورید باب و انشعابات آن در کبد( که 75% خون کبدی را تامین می کند و حامل مواد غذائی جذب شده در دستگاه گوارش است)می باشد که مشکلات متعددی را در فرد ایجاد خواهد کرد.|+| نوشته شده در  جمعه ۱۸ تیر ۱۳۸۹ساعت 2:23  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتفمارفمارا که نام ژنریک آن لتروزول ( Letrozole ) می باشد، یک مهارکننده غیراستروییدی آنزیم آروماتاز          ( مهارکننده سنتز استروژن ) می باشد .استروژن ها در تحریک یا ادامه رشد برخی از انواع سرطان پستان مؤثر هستند. بسیاری از صاحب نظران اعتقاد دارند که در درمان سرطان پستان، روشی مناسب است که بتواند یا میزان تولید استروژن را کم کند   ( برداشتن تخمدان، هیپوفیز و ... ) یا اثر آن را کاهش دهد ( داروهای ضد استروژن ). این عمل منجر   به کاهش توده تومور و تأخیر رشد آن در برخی از زنان می گردد.در خانم های یائسه، استروژن ها عمدتا" توسط عمل آنزیم آروماتاز ( Aromatase ) تولید می شوند. این آنزیم، آندروژن های غده فوق کلیوی ( آندروستن دیون وتستوسترون ) را به استرون واسترادیول تبدیل می کند وباعث مهار بیوسنتز استروژن در بافت های محیطی و در بافت سرطانی می گردد.لتروزول یک مهارکننده رقابتی غیراستروییدی سیستم آنزیم آروماتاز می باشد و تبدیل آندروژن ها به استروژن ها را مهار می کند. لتروزول به اندازه برداشتن تخمدان در افزایش میزان سرمی LH و کوچک شدن تومورهای وابسته به استروژن مؤثر است و برخلاف برداشتن تخمدان، باعث افزایش میزان سرمی FSH نمی شود. فمارا به صورت انتخابی تولید استرویید های گنادی را مهار می کند اما اثر معنی داری بر مینرالوکورتیکوییدهای غده فوق کلیوی یا سنتز گلوکوکورتیکوییدها ندارد.لتروزول باعث مهارآنزیم آروماتاز با اتصال به آهن سیتوکروم P450 درزیرواحد آن می گردد و منجر به کاهش بیوسنتز استروژن در تمامی بافت ها می شود. درمان با لتروزول به صورت معنی داری استرون سرمی، استرادیول و استرون سولفات را کاهش می دهد اما اثر معنی داری بر سنتز کورتیکواسترویید           فوق کلیوی، سنتز آلدوسترون یا سنتز هورمونهای تیروییدی ندارد.فارماکوکینتیکلتروزول به سرعت و به طور کامل از راه خوراکی جذب می شود. غذا تأثیری بر جذب دارو ندارد.فمارا به آهستگی تبدیل به متابولیت غیر فعال می شود که به صورت کونژوگه گلوکورونیدی از راه ادرار دفع    می گردد. نیمه عمر دفع دارو در حدود 2 روز است و غلظت پلاسمایی ثابت آن با میزان مصرف2/5 میلی گرم در روز، طی 2 تا 6 هفته به دست می آید. میزان اتصال لتروزول به پروتئین ها کم و حجم توزیع آن گسترده   می باشد. با افزایش سن، تغییری در فراسنج های فارماکوکنیتیک داروملاحظه نمی شود.مقایسه ای بین فارماکوکینتیک دارو در کودکان و افراد بالغ به عمل نیامده است. فارماکوکینتیک دارو درافراد مبتلا به نارسایی کلیه تغییری نمی یابد. اگر چه در افراد مبتلا به نارسایی کبد متوسط، میانگین مقدار AUC 37 درصد بیشتر از افراد عادی است، ولی هم چنان در محدوده طبیعی می باشد.مقدار مصرفمقدار مصرف توصیه شده فمارا، یک قرص 5/2 میلی گرمی و یک بار در روز است. در افراد مسن و کسانی که مبتلا به نارسایی کلیوی هستند، نیاز به تنظیم دوزدارو نیست. اگر چه غلظت خونی لتروزول در افراد مبتلا به نارسایی کبدی ناشی از سیروز افزایش می یابد، برای افراد مبتلا به نارسایی کبدی خفیف تا متوسط نیاز به تنظیم مقدار مصرف دارو نیست ولی دربیماران مبتلا به نارسایی شدید کبد دارو باید تنظیم و با احتیاط مصرف شود .عوارض جانبیمهمترین عوارض جانبی دارو، درد عضلانی- اسکلتی ( درد کمر، درد در بازوان و پاها و ... )، تهوع،استفراغ، ادم محیطی ( ادم پا، ادم وابسته)، ثبورات پوستی (بثورات ارتیرماتوز، ماکولوپاپولی، وزیکولی و... )، افزایش فشار خون ، گرگرفتگی، سرفه، تنگی نفس، درد مفصلی، اسهال و یبوست  می باشند.|+| نوشته شده در  جمعه ۱۸ تیر ۱۳۸۹ساعت 1:58  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتتفاوت های فیزیولوژیک سه نوع بافت عضلانیتفاوت های فیزیولوژیک  سه نوع بافت عضلانیبافت عضلانی جزء بافتهای تحریک پذیر می باشد. کار آن در واقع مبدل انرژی الکتریکی به انرژی مکانیکی (Electromechanical transducer) می باشد. پدیده تبدیل انرژی الکتریکی به انرژی مکانیکی را اصطلاحاً( Contractor) گویند. انقباض در اینجا  یعنی کوتاه شدن عضله می باشد. این انقباض عضله برای موارد زیر مورد استفاده قرار می گیرد:1-               فشار(Pressure) برای حرکت دادن2-               جابجایی خون در رگها  که آن هم بر اثر فشار می باشد.3-               حرکت دادن لقمه در مری4-               حرکت مکانیکی کلی (Locomotion)5-               ...از نظر بافت شناسی سه گروه اصلی  ماهیچه داریم:1-               بافت ماهیچه ای صاف (Smooth Muscle )2-               بافت ماهیچه ای اسکلتی (Skeletal Muscle)3-               بافت ماهیچه ای قلبی (Cardiac Muscle )که دو اخیر یعنی اسکلتی و قلبی از نوع مخطط می باشند.تفاوت های فیزیولوژیک بین عضلات صاف ، اسکلتی و قلبی1-               عضلات اسکلتی رابطه ی تروفیک (Trophic )با عصب دارند. از خودشان هیچ نوع فعالیت خودبخودی ندارند و حتماً تحت فرامین عصبی قرار دارند و اگر عصب آنها قطع شود(Denerved) منجر به آترفی (Atrophy) خواهند شد.2-               عضلات صاف ارتباطشان با عصب به صورت تروفیک نیست یعنی اگر عصب قطع شود آترفی اتفاق نمی افتد، بلکه به فعالیت خود ادامه می دهند. آنها اصطلاحاً نیمه خودکار هستند و در مقابل محرک های مختلف تحریک موضعی در خودشان ایجاد می کنند. این ها  می توانند تحریک مکانیکی را به نیروی الکتریکی  و سپس به مکانیکی تبدیل کنند که در مورد عضلات اسکلتی اینگونه نمی باشد.3-               اعصابی که عضلات اسکلتی را کنترل می کنند اعصاب ارادی می باشند. در حالی که اعصاب ی که عضلات صاف را کنترل می کنند خودمختار (Autonomic) می باشند. عضله ی قلبی از عضلات صاف پیشرفته تر می باشد. یعنی بود و نبودش ، فعال بودن یا نبودن آن در اختیار هیچ عصبی نیست . تمام خودکار است سیگنال خود را خودش تامین می کند. اما ارتباطش با سیستم عصبی  از نوع تنظیمی  می باشد .|+| نوشته شده در  پنجشنبه ۱۷ تیر ۱۳۸۹ساعت 7:13  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتمشخصات کلیهکلیهکلیه مشخصات کلیه :بطور معمول در هر فرد سالم دو کلیه وجود دارد که هر یک در یکطرف ستون مهره ها و زیر دنده های تحتانی واقع شده اند. کلیه ها به رنگ قرمز متمایل به قهوه ای بوده و از نظر شکل شبیه لوبیا می باشند. هر کلیه به اندازه مشت بسته فرد است. اکثر اعضائ بدن برای عملکرد مطلوب وابسته به کلیه ها هستندوظایف کلیه ها :مهمترین وظیفه کلیه ها برداشت مواد زائد از خون و بازگرداندن خون تصفیه شده به بدن می باشد. هر دقیقه حدود یک لیتر خون (یک پنجم خونی که توسط قلب پمپ می شود) از طریق سرخرگ کلیوی وارد کلیه ها می شود. پس از اینکه خون تصفیه شد خون تصفیه شده از طریق سیاهرگ های کلیوی به بدن باز می گردد.داخل هر کلیه متجاوز از یک میلیون واحد بسیار ریز عملکردی بنام نفرون وجود دارد. هر نفرون از یک صافی بسیار کوچک بنام کلافه (گلومرول) که به یک لوله کوچک (توبول) متصل است تشکیل می شود. آب و مواد زائد توسط این صافی از خون جدا می شوند و به داخل لوله های کوچک (توبول ها) جریان پیدا می کنند.قسمت عمده این آب توسط لوله های کوچک باز جذب می شود و مواد زائد بصورت غلیظ وارد ادرار میشوند تا دفع گردند.ادرارهای جمع شده از لوله های کوچک وارد قسمت قیفی شکل بنام لگنچه کلیه شده و سپس از طریق لوله ای بنام حالب وارد مثانه می شود. مثانه ادرار را تا زمانی که ادرار کنید نگهداری می کند. پس از مثانه ادرار از طریق لوله ای بنام پیشابراه از بدن خارج می شود. کلیه سالم بطور معمول یک تا ٢ لیتر ادرار در روز و بر اساس میزان مایعات دریافتی تولید می کند.سه وظیفه اصلی کلیه ها:1-کلیه ها آب بدن را تنظیم می کنند:برای اینکه بدن شما بدرستی و به نحو مطلوب فعالیت کند لازم است که دارای حجم مناسب آب باشد. یکی از مهمترین وظایف کلیه ها برداشت آب اضافی یا حفظ آب بدن در موارد ضرورت می باشد.2-کلیه ها مواد زائد را برداشت می کنند:بسیاری از مواد در خون و مایعات بدن باید در اندازه مناسب وجود داشته باشند تا بدن به درستی عملکرد داشته باشد. برای مثال: سدیم و پتاسیم مواد معدنی هستند که از مواد غذایی بدست می آیند. این مواد معدنی برای سلامتی لازم هستند اما باید در حد معینی نگهداشته شوند. زمانیکه کلیه ها بدرستی فعالیت کنند، مواد زائد از بدن داخل ادرار ترشح می شوند همچنین کلیه ها در تنظیم سایر مواد معدنی در بدن مانند: کلسیم و فسفر که برای تشکلی استخوان لازمند، کمک می کنند مواد زائد مانند: اوره و کراتی نیز باید از بدن خارج شوند . اوره و سایر مواد زائد زمانی که بدن پروتئین ها مانند: گوشت را تجزیه می کند، تشکیل می شوند. کراتی نین یک محصول زائد عضلات است. اگر فعالیت کلیه ها کاسته شود، اوره و کراتی نیز در خون افزایش می یابند بسیاری از محصولات زائد اگر از مایعات بدن جدا نشوند برای بدن سمی هستند برای مثال، وقتی فردی دارویی مصرف می کند، مواد زائد شیمیایی که از مصرف این دارو در بدن بوجود می آیند، عمدتا توسط کلیه ها از بدن خارج می شوند.٣- کلیه ها هورمون می سازند:کلیه های سالم پیک (پیغام بر) های شیمیایی مهمی بنام هورمون ها را نیز می سازند. این هورمون ها در جریان خون گردش کرده و بعضی از عملکردهای بدن مانند: فشار خون، ساخت گویچه های قرمز و برداشت کلسیم از روده ها را تنظیم می کنند.علائم بیماری کلیوی :بیماری کلیوی معمولا بی سر و صدا پیشرفت می کند و قبل از ایجاد هر گونه شکایت موجب تخریب قسمت عمده ای از فعالیت و عملکرد کلیه می گردد. بنابراین افراد در معرض خطر پیشرفت بیماری کلیوی باید بطور مرتب مورد ارزیابی قرار گیرند. این افراد کسانی هستند که مبتلا به بیماری قند - دیابت - پرفشاری خون، بیماری عروقی و وابستگان نزدیک افراد مبتلا به بیماریهای ارثی کلیه می باشندگاهی اوقات افراد با بیماری شدید کلیوی نیز بدون علامت می باشند. این موضوع اهمیت آزمایش خون یا ادرار را در بررسی مشکلات کلیوی روشن می کند. بهرحال شکایات و علائم زیر می توانند نشانگر بیماری کلیوی باشند که در صورت وجود، انجام آزمایشات و بررسی های بیشتر توصیه می شودبعضی از علائمی که می تواند نشانگر بیماری کلیوی باشد عبارتند از:خستگیپرفشاری خونورم چشم ها، دست یا پادفع ادرار خونی، تیره یا رنگ چایشب ادراری(بیشتر از یک بار در موقع خواب)کاهش اشتها(کاهش وزن)خارش سراسری پایدارکه منشا بسیاری از این بیماریها و علایم مصرف روغن های نباتی می باشد چه مایع و چه جامد که باید از آنها پرهیز کرد و از روغنهای طبیعی مانند روغن زیتون، کنجد و از این قبیل روغنها که به صورت طبیعی به دست می آیند استفاده نمود که به هیچ نوع بیماری انشا .. مبتلا نشوید.باور ندارید امتحان کنید !چگونه می توان از بیماریهای کلیوی پیشگیری نمود ؟فشار خون خود را بطور منظم چک کنید زیرا فشار خون بالا و کنترل نشده سرعت طبیعی هر گونه بیماری کلیوی را افزایش می دهد.اگر شما مبتلا به بیماری قند، دیابت می باشید، باید بیماری شما تحت کنترل درآید. تعداد زیادی از بیماران کلیوی مبتلایان به بیماری قند می باشندچه نوع میوه ها و موادی برای کلیه مفید می باشند و آنرا تقویت می کنند ؟مصرف کنگراستفاده از سنجدنوره کشیدن|+| نوشته شده در  پنجشنبه ۱۷ تیر ۱۳۸۹ساعت 7:10  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتغضروفغضروفغضروف (Cartilage) یکی از بافتهای پیوندی اختصاصی است. غضروف قدرت نگهداری و انعطاف دارد. تحمل فشار آن زیاد است. غضروف برای ساخته شدن استخوان لازم است. حالت نیمه جامد دارد، نه به روانی خون و نه به سختی استخوان.غضروف از مزانشیم منشا می‌گیرد. ابتدا کندروبلاستها شکل می‌گیرند. سپس ناحیه پیش غضروفی ساخته می‌شود. کندروبلاستها به اندازه کافی ماده زمینه‌ای ایجاد می‌کنند که انها را احاطه می‌کند. از این بعد ، "کندروسیت" نامیده می‌شوند. در بدن ، بافت غضروف اعمال مختلفی را انجام می‌دهد. مدلی برای ساختن استخوان است، یک سطح لغزنده مثلا برای حرکت کردن استخوانها در محل مفصلها ایجاد می‌کند، به عنوان بافت محافظ درونی است مثلا در لاله گوش ، در ساختار حنجره شرکت دارد و در باز و بسته شدن آن دخیل است. در قلب به عنوان اسکلت عمل کرده و اتصال دریچه‌های قلب را ایجاد می‌کند.سه فاکتور در مطالعه این بافت در نظر گرفته می‌شود.ماتریکس یا ماده زمینهسلولهای تشکیل دهندهفیبرها یا رشته‌های تشکیل دهندهساختارغضروفنظیر بافتهای پیوندی ، غضروف از سلولهایی به نام کندروسیت و ماتریکس ساخته شده است.کندروسیتاین سلول کروی و دارای هسته پررنگی است، کندروسیتها دارای مقدار زیادی گلیکوزآمینوگلیکان و کلاژن II هستند. ماده زمینه بوسیله این سلولها ، ساخته می‌شود. کندروسیتها در رنگ آمیزی معمولی ، اسیدوفیل هستند. مطالعه کندروسیتها با میکروسکوپ الکترونی ، نشان می‌دهد که این سلولها دارای شبکه آندوپلاسمی دانه‌دار گسترده ، دستگاه گلژی توسعه یافته و گرانولهای ترشحی حاوی مواد ماتریکسی هستند. این خصوصیات نشان می‌دهد که سنتز ماتریکس بوسیله کندروسیتها نیز ادامه می‌یابد.با توجه به ماهیت نیمه جامد ماتریکس غضروف ، هر سلول غضروفی در درون حفره کوچکی مرسوم به لاکونا قرار دارد که در برخی منابع آن را کپسول نیز نامیده‌اند. در غضروف زنده ، سلول غضروفی ، لاکونا را بطور کامل اشغال می‌کند ولی در مقاطع بافتی آماده شده برای مطالعه میکروسکوپی ، به علت چروکیده شدن سلولها ، قسمتی از لاکونا ، ظاهر می‌گردد. در اطراف غضروف پری‌کندریوم وجود دارد. پری‌کندریوم شامل کلاژن I ، فیبروبلاست و سلولهای مزانشیمی تمایز نیافته است. عروق و اعصاب تا پری‌کندریوم نفوذ می‌کنند و غذا از طریق انتشار به سلولها می‌رسد.ماتریکس غضروف ، ژله‌ای سفت شده و انعطاف پذیر (نیمه جامد) می‌باشد. ماتریکس غضروفی متشکل از ماده زمینه‌ای و رشته‌ها است که از رشته‌های شرکت کننده در ساختمان آن ، بسته به نوع غضروف ، کلاژن نوع I و II و رشته‌های الاستیک را می‌توان نام برد که مسئول استحکام غضروف هستند. ماده زمینه‌ای ماتریکس حاوی مقدار زیادی آب (70 درصد). گلیکوز آمینوگلیکانها (کندرواتین سولفات ، کراتان سولفات و اسید هیالورونیک) و گلیکوپروتئینها می‌باشد.ماتریکس غضروف در رنگ آمیزی معمولی ، بازوفیل دیده می‌شود. به دلیل حضور کربوهیدراتها با معرف PAS (رنگ مخصوص قندها) نیز رنگ می‌گیرد. و به خاطر زیاد بودن گروههای سولفات با بار منفی که همراه گلیکوآمینوگلیکان می‌باشند با تولوئیدین آبی ، خاصیت متاکرومازی نشان می‌دهد.معرف PAS و متاکرومازیبرای مشاهده اجزای معین بافتی ، از رنگ آمیزیهای اختصاصی استفاده می‌شود که در بعضی رنگ آمیزیهای اختصاصی از چند ماده رنگی استفاده می‌شود. به عنوان نمونه از رنگ آمیزیهای اختصاصی ، Periodic acid Schif reaction) PAS) را می‌توان نام برد که برای نشان دادن گلیکوپروتئینها بکار می‌رود و ساختمانها و موادی که با آن رنگ می‌گیرند قرمز - ارغوانی دیده می‌شوند و اصطلاحا PAS مثبت نامیده می‌شوند.در مواردی ، رنگ بافت رنگ آمیزی شده متفاوت از رنگ اصلی ماده رنگ کننده است که این خاصیت را متاکرومازی گویند. تعداد معدودی از بافتها و رنگها ، متاکروماتیک هستند، برای نمونه بافت غضروفی پس از رنگ آمیزی با محلول رایت (محلول رایت آبی رنگ است) به رنگ ارغوانی دیده می‌شود. این امر یک پدیده فیزیکی و به علت تراکم مواد رنگ پذیر در یک بافت می‌باشد.انواع غضروفغضروف با توجه به غالب بودن نوع رشته شرکت کننده در ساختمان ماتریکس آن به سه نوع تقسیم بندی می‌شود.غضروف شفاف (Hyaline Cartilage)این نوع غضروف چون در حالت تازه و بدون رنگ آمیزی به رنگ سفید مایل به آبی و شفاف در دیواره مجاری تنفسی ، بینی ، محل اتصال دنده‌ها به جناغ ، سر ‌‌استخوان دراز در محل مفصل دیده می‌شود. به علت نبودن پری‌کندریوم در سطح غضروف مفصلی ، تغذیه آن توسط مایع مفصلی تامین می‌گردد. در غضروف شفاف ، کندروسیتهای محیطی ، بیضوی ، کوچک و جوان هستند، ولی کندروسیتهای مرکزی گرد ، بزرگ و بالغ هستند.در نواحی مرکزی گاها گروههای 2 و 4 سلولی که در درون یک لاکونا قرار گرفته اند، مشاهده می‌گرردند، چون این سلولها از تقسیم یک سلول واحد حاصل می‌شوند، به گروههای ایزوژنیک موسوم هستند. ماتریکس غضروف شفاف حاوی فیبریل‌های ظریف کلاژن نوع II می‌باشد، که به علت داشتن ضریب شکست مشابه ماده زمینه‌ای در رنگ آمیزی معمولی و با میکروسکوپ نوری قابل مشاهده نیست. علاوه بر الیاف کلاژن ، ماتریکس غضروف شفاف حاوی کندرواتین سولفات ، اسید هیالورونیک و گلیکوپروتئینی به نام کندرونکتین است. در دوره جنینی ، قالب اولیه استخوانهای دراز کوتاه از نوع غضروف شفاف است.غضروف ارتجاعی (Elastic cartilage)بسیار انعطاف پذیرتر از غضروف شفاف است. و در حالت تازه به رنگ مایل به زرد دیده می‌شود. رنگ و خاصیت ارتجاعی این غضروف ، ناشی از وجود الیاف الاستیک فراوان در ماتریکس آن می‌باشد. این نوع غضروف بطور محدود در ساختمان لاله گوش دیواره قسمتی از مجرای شنوایی خارجی و شیپور استاش ، اپیگلوت و غضروفهای میخی حنجره به کار رفته است. غضروف الاستیک ، سلولهایی شبیه غضروف شفاف دارد. ولی ماتریکس آن به علت داشتن الیاف الاستیک فراوان ، از ماتریکس غضروف متفاوت است.غضروف فیبرو (fibro cartilage)غضروف فیبرو یا رشته‌ای ، ترکیبی از غضروف و بافت همبند متراکم هستند. بطوری که سلولهای غضروفی همراه با ماتریکس بسیار محدود در اطراف خود ، در بین دسته‌های الیاف کلاژن نوع I قرار دارند. به همین دلیل نیز در رنگ آمیزی معمولی ، ماتریکس آن اسیدوفیل دیده می‌شود. در این نوع غضروف سلولها همه مشخصات سلولهای غضروفی را دارا می‌باشند و به صورت ردیف در حد فاصل رشته‌های کلاژن قرار گرفته‌اند. بنابراین پری‌کندریوم مشخصی در اطراف غضروف فیبرو ، دیده نمی‌شود.این غضروف در ساختمان دیسک بین مهره‌ای - مفصل استخوانهای عانه - برخی تاندونها و لیگامانها که فشار زیادی را باید تحمل کنند، بکار رفته است. منشا غضروف فیبر ، بافت همبند است. بدین معنی که در ناحیه‌ای که غضروف فیبرو تشکیل خواهد شد، فیبروبلاستها به تدریج تغییر شکل یافته و به کندروسیتها تبدیل می‌شوند و سپس بوسیله لایه نازکی از ماتریکس احاطه می‌شوند. این تغییر تدریجی از بافت همبند متراکم به غضروف فیبرو در جاهایی که غضروف فیبرو دیده می‌شود، به خوبی قابل مشاهده است.رشد غضروفرشد سطحی (Appositional growth): در این طریق ، کندروبلاستهای مشتق از لایه کندروژنیک پری کندریوم ، با ترشح ماتریکس غضروفی و محصور شدن در آن باعث افزایش تعداد کندروسیتها و رشد توده غضروفی در ناحیه سطحی می‌شوند.رشد بینابینی (Interstitial growth): در این روش ، سلولهای حاصل از تقسیم میتوزی کندروسیتهای عمقی و ترشح ماتریکسی توسط آنها باعث افزایش حجم غضروف از درون می‌گردد.|+| نوشته شده در  پنجشنبه ۱۷ تیر ۱۳۸۹ساعت 7:7  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتغده فوق‌ کلیویغده فوق‌ کلیویغده فوق‌ کلیویغده فوق‌ کلیوی و اعمال آنکلیه ‌ها در بدن ما دو عضو کوچک هستند. روی هریک از این دو عضو، اعضای کوچک ‌تری قرار گرفته اند که ما به شدت به آن ها نیاز داریم. نام این دو عضو کوچک، غدد فوق کلیوی (آدرنال) است. هر غده فوق کلیوی، هورمون های زیادی در بدن ما ترشح می ‌کند که در این مطلب به آن ها خواهیم پرداخت.غدد فوق کلیوی، بافت‌ هایی هستند که سلول‌ های آن ها برای ترشح موادی ویژه، تخصص یافته ‌اند. این غدد از جمله غدد داخلی بدن بوده و محل آن ها در بالای هر کلیه و چسبیده به آنهاست.غدد فوق کلیوی از دو بخش قشری و مرکزی تشکیل شده که هر بخش را می‌ توان یک غده کاملا مستقل‌ دانست.غده فوق‌ کلیوی و اعمال آن1- بخش قشریاین بخش از سه لایه تشکیل شده است. هر لایه یک گروه هورمون ترشح می ‌کند، اما از نظر شیمیایی، تمام هورمون‌ های بخش قشری جز گروهی از چربی‌ ها به نام "استروئید"‌ هستند.از جمله هورمون ‌های این بخش، "آلدوسترون" و "کورتیزول" است:کورتیزول (Cortisol)کورتیزول در ترمیم زخم ‌ها ، رفع التهاب بافت ‌ها، تجزیه پروتئین ‌ها و تبدیل آن ها به قند، مقابله با شرایط ناگوار بدنی و محیطی مانند بیماری، عفونت میکروبی، شوک‌ های عصبی و عاطفی، گرما و سرما دخالت دارد و به کمک بدن می ‌آید.به علت پخش گیرنده‌ های کورتیزول در نقاط مختلف بدن، این هورمون، آثار فیزیولوژیک وسیعی را در همه جای بدن موجب می ‌شود. مهم ‌ترین اثر کورتیزول، افزایش مقاومت بدن در مواقع استرس و تداوم حیات است.هنگامی که گلوکز (قند خون) مورد احتیاج نباشد، کورتیزول باعث افزایش ذخیره گلیکوژن (ذخیره قندی) در کبد و به مقدار کمتر در عضلات و قلب می ‌شود. ولی در شرایط بی ‌غذایی موجب می‌ شود که بافت‌ های مهم بدن، گلوکز کافی دریافت کنند. اگر فردی از خوردن غذا خودداری کند، پس از مدتی ذخیره گلوکز تمام می ‌شود، در صورتی که وجود گلوکز برای فعالیت مغز ضروری است. در چنین شرایطی کورتیزول از طرق مختلفی قند خون را افزایش می ‌دهد.آلدوسترون (Aldostrone)آلدوسترون در تنظیم میزان سدیم خون دخالت می ‌کند. از زمان قدیم می ‌دانستند که اگر غده فوق کلیوی جانوری را بردارند، جانور پس از چند روز می‌ میرد. اکنون معلوم شده است که علت مرگ، دفع بیش از حد سدیم از کلیه ها است که به دلیل فقدان آلدوسترون صورت می ‌گیرد. اگر به جانور فاقد غده فوق کلیوی، مقدار زیادتری نمک خورانده شود، از مرگ آن جلوگیری می ‌شود.2- بخش مرکزیاین بخش، هیچ ارتباطی به بخش قشری ندارد. در واقع، بخش مرکزی غده فوق کلیوی را می ‌توان جزئی از دستگاه عصبی سمپاتیک دانست، زیرا این اعصاب به سلول ‌های بخش مرکزی وارد شده اند و هر بار که دستگاه عصبی سمپاتیک تحریک می گردد، این سلول ‌ها نیز تحریک می‌ شوند و هورمون آدرنالین آزاد می ‌کنند. این هورمون همراه با جریان خون به رگ‌ ها، ماهیچه‌ ها، قلب و مغز می ‌رسد و موجب تقویت و تشدید آثار اعصاب سمپاتیک می‌ شود.آدرنالینبه طور کلی آدرنالین همزمان با تحریک اعصاب سمپاتیک ترشح می ‌شود و موجب فراهم آوردن نوعی حالت آماده باش برای بدن می گردد تا شخص بتواند در مقابل اتفاقات ناگهانی یا ناگوار، آمادگی قبلی داشته باشد (مانند موارد ستیز، فرار یا ...).در چنین حالاتی ترشح آدرنالین موجب می ‌شود که فعالیت قلب و فشار خون زیادتر شود و خون رسانی افزایش یابد. آدرنالین، موجب باز شدن رگ‌ های عضلات شده و خون رسانی را به این اعضا افزایش می ‌دهد. از سوی دیگر، تاثیرآدرنالین بر کبد باعث می ‌شود که قند خون بالا برود و انر‍ژی مورد نیاز برای ماهیچه‌ ها و اعصاب تامین شود.تاثیر هورمون های مختلف غده فوق کلیوی بر بدناثر بر سیستم عصبیتغییرات میزان کورتیزول سبب تغییراتی در آستانه حس ‌ها، حافظه، هوش و تمرکز مغزی می ‌شود. کمبود کورتیزول باعث افسردگی، خمودگی و ندرتا روان پریشی و نیز تغییراتی در حس ‌های شنوایی، چشایی و بویایی می‌ گردد.این تغییرات احتمالا از طریق کاهش جریان خون مغزی و تاثیر بر هدایت پیام ‌های عصبی و تحریک ‌پذیری سلول‌ های عصبی ایجاد می‌ شوند.آثار ضد التهابیکورتیزول با کاهش نفوذپذیری مویرگ‌ ها، از نشت پلاسما به‌ داخل بافت‌ ها جلوگیری کرده و سبب کاهش التهاب و نیز التیام سریع ‌تر زخم‌ ها می‌ گردد.همچنین کورتیزول در متابولیسم مواد پروتئینی و چربی‌ ها، در حفظ فشار خون طبیعی، مقاومت عضلات، افزایش اسید معده، تکامل رشد ریه در جنین، جذب آب و سدیم در کلیه ‌ها، کاهش لنفوسیت ‌های خون و در بعضی از حیوانات در شروع و ادامه زایمان نقش موثری ایفا می ‌کند.اثرات آلدوسترونکاهش دفع سدیم از ادرار، افزایش دفع پتاسیم و یون هیدروژن از ادرار، افزایش جذب آب در کلیه و جلوگیری از هدر رفتن آب بدن.آثار آندروژنی (هورمون جنسی مردانه)در بخش قشری غده فوق کلیوی، چند هورمون جنسی نر (آندروژن) و به مقدار کمتری هورمون‌ های جنسی ماده (استروژن و پروژسترون) ساخته می‌ شوند.این آندروژن‌ها در آقایان، به رشد اندام‌ های جنسی در دوران کودکی کمک می‌ کنند، ولی در خانم ها اثرات کمی دارند. بخش زیادی از رشد موهای زیر بغل و زهار در زنان ناشی از عمل این هورمون ‌ها است.اگر این آندروژن ها در خانم ها بیشتر از حد طبیعی ترشح شوند، نشانه‌ هایی از صفات ثانویه جنسی مردانه مانند بم شدن صدا، پرمویی، کاهش رشد پستان‌ ها و بزرگ شدن کلیتوریس در آنها ظاهر می ‌شود که به آن "سندرم آدرنوژنیتال" گویند.کاهش و افزایش هورمون های بخش قشری غده فوق کلیویکمبود هورمون ‌های بخش قشری غده فوق کلیوی (هیپوکورتیکوئیدی) باعث بروز بیماری "آدیسون" و افزایش غیرطبیعی آن ها (هیپرکورتیکوئیدی) موجب بیماری "کوشینگ" می‌ شود.در بیماری آدیسون که در اثر تحلیل و کوچک شدن بخش قشری غده فوق کلیوی ایجاد می ‌شود، حجم و فشار خون و بازده قلبی کاهش می ‌یابد و ضعف و رخوت عمومی همراه با پیگمانتاسیون (ایجاد لکه‌های قهوه‌ای و سیاه) در نواحی نازک پوست به ویژه در لب‌ ها و نوک پستان ‌ها دیده می‌ شود. اگر این بیمار درمان نشود، طی مدت چند روز تا چند هفته، به علت ضعف شدید و شوک گردش خونی فوت خواهد کرد.در بیماری کوشینگ که از رشد بیش از حد بخش قشری غده فوق کلیوی وجود می‌ آید، بافت چربی در نواحی گردن و پشت افزایش می ‌یابد، ولی دست‌ ها و پاها لاغر می‌ شوند، ضعف عضلانی عارض می‌ شود، و پوست نازک و استخوان ‌ها شکننده می گردند، و افسردگی و اضطراب و اختلال در حافظه نیز ایجاد می‌ شود. به علاوه صورت این بیماران به حالت پف کرده و دارای جوش‌ های فراوان و موی زیاد دیده می ‌‌شود.ترشح هورمون های بخش قشری غده فوق کلیویدرد و ناراحتی ‌های عصبی و روانی باعث افزایش ترشح این هورمون ها می‌ شوند. همچنین ترشح این هورمون ‌ها در ساعات اولیه صبح زیاد و در هنگام غروب کم است.|+| نوشته شده در  پنجشنبه ۱۷ تیر ۱۳۸۹ساعت 6:59  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتغدد درونی بدنغدد درونی بدنغدد درونی بدن گرچه به ندرت درمورد غدد سیستم درون ریز بدن فکر می کنیم، اما هورمون هایی که این غدد ترشح می کنند تقریباً بر همه سلول ها، اندام ها و عملکردهای بدن اثر می گذارد. سیستم درون ریز در تنظیم وضعیت روانی، رشد، عملکرد بافت ها، و متابولیسم و همچنین عملکردهای جنسی و فرایندهای تناسلی بدن، بسیار سودمند است.به طور کلی، سیستم درون ریز مسئول فرایندهایی از بدن است که کد صورت می گیرد، مثل رشد سلولی. فرایندهای سریعتر مثل تنفس و حرکت بدن توسط سیستم عصبی کنترل می شوند. اما بااینکه سیستم عصبی و سیستم درون ریز، دستگاه هایی کاملاً جدا از هم هستند، معمولاً برای بهبود عملکردهای بدن، با هم عمل می کنند.درمورد سیستم غدد درون ریزپایه و بنیاد سیستم درون ریز، هورمون ها و غدد هستند. هورمون ها بعنوان پیام رسان های شیمیایی بدن، اطلاعات و دستورات را از یک گروه سلولی به گروه دیگر منتقل می کند. گرچه انواع مختلفی از هورمون ها در جریان خون گردش دارند، اما هرکدام فقط روی سلولی تاثیر می گذارد که ژنتیکی برای دریافت و واکنش به پیام های آن برنامه ریزی شده است. سطح هورمون ها می تواند تحت تاثیر عواملی مثل استرس، عفونت ها و بیماری ها، و تغییرات در توازن مایعات و موادمعدنی خون قرار گیرد.یک غده مجموعه ای از سلول هاست که موادشیمیایی تولید و ترشج کرده و بیرون می دهد. غده موادی را از خون انتخاب کرده و بیرون می کند، روی آنها فرایندهایی انجام می دهد و موادشیمیایی حال را برای استفاده در یک نقطه از بدن آزاد می کند. برخی از انواع غدد، ترشحات خود را در نواحی خاص آزاد می کنند. برای مثال، غدد برون ریز، مثل غدد عرق و براقی، ترشجات خود را در پوست یا داخل دهان آزاد میکنند. از طرف دیگر غدد درون ریز، بیش از 20 هورمون اصلی بدن را مستقیماً وارد جریان خون می کند تا در آنجا به سلول های دیگر در نواحی مختلف بدن منتقل شوند.غدد اصلی که سیستم درون ریز بدن انسان را تشکیل می دهد، غده هیپوتالاموس، هیپوفیز، تیروئید، پاراتیروئید، آدرنال، جسم صنوبری و غدد تناسلی می باشد که شامل تخمدان ها و بیضه هاست. پانکراس نیز بااینکه به سیستم گوارش نیز مربوط است اما چون آنزیم های گوارشی را تولید و ترشح می کند، بخشی از این سیستم مترشحه هورمونی به حساب می آید.بااینکه غدد درون ریز اصلی ترین تولیدکننده های هورمون های بدن هستند، برخی اندام های غیر درون ریز-- مثل مغر، قلب، ریه ها، کلیه ها، غده تیموس، پوست و جفت—نیز هورمون تولید کرده و ترشح می کنند.هیپوتالاموس، مجموعه ای از سلول های ویزه که در بخش پایینی مرکز مغز واقع شده است، اصلی ترین رابط بین سیستم درون ریز و سیستم عصبی به شمار می رود. سلول های عصبی موجود در هیپوتالاموس، با تولید مواد شیمیایی که تولید و ترشج هورمون ها را یا تشدید یا متوقف می کنند، غده هیپوفیز را کنترل می کند.غده هیپوفیز بااینکه چندان بزرگتر از یک نخودفرنگی نیست، مهمترین بخش سیستم درون ریز به شمار می رود. این اندام گاهاً "غده اصلی" نامیده می شود، چون هورمون هایی را تولید می کند که غدد درون ریز دیگر را کنترل می کنند. تولید و ترشح هورمون های هیپوفیز می تواند تحت تاثیر عوامل مختلفی مثل احساسات و تغییرات فصلی قرار گیرد. برای انجام اینکار، هیپوتالاموس، اطالاعاتی را که توسط مغز داده می شود (مثل دمای محیط، الگوهای قرارگیری در معرض نور، و احساسات) را به هیپوفیز می فرستد.غده هیپوفیز به دو بخش تقسیم می شود:بخش پیشین و بخش پسین. بخش پیشین فعالیت غدد تیروئید، آدرنال، و تناسلی را تنظیم می کند. از میان هورمون هایی که این غده ترشح می کند، می توان به موارد زیر اشاره کرد:· هورمون رشد، که رشد استخوانها و سایر بافت های بدن را تحریک می کند و در استفاده بدن از موادمغذی و معدنی نقش دارد.· هورمون پرولاکتین، که تولید شیر را در زنان شیرده فعال میکند.· هورمون تیروتروپین، که غده تیروئید را برای تولید هورمون تیروئید تحریک میکند.· کورتیکوتروپین، که غده آدرنال را برای تولید برخی هورمون های خاص تحریک میکند.غده هیپوفیز همچنین اندورفین نیز ترشح می کند. اندورفین ها مواد شیمیایی هستند که برای کاهش حساسیت به درد، بر روی سیستم عصبی کار می کنند. علاوه بر این، غده هیپوفیز هورمون هایی نیز ترشح می کند که به تخمدان ها و بیضه ها برای تولید هورمون های جنسی پیام می فرستند. غده هیپوفیز همچنین تخمک گذاری و چرخه قاعدگی را نیز در زنان کنترل می کند.بخش پسین غده هیپوفیز، هورمون های ضد ادرار ترشح می کند که با تاثیری که بر کلیه ها و دفع ادرار دارد، به حفظ توازن آب بدن کمک میکند. هورمون دیگری که این بخش ترشح می کند، اکسیتوسین است که انقباضات رحم را طی وضع حمل ایجاد می کند.تیروئید که در بخش جلویی گردن قرار دارد، شبیه به یک پاپیون یا پروانه است که هورمون های تیروئید، یتروکسین و تیرودوتیرونین را تولید می کند. این هورمون ها سرعتی را که سلول ها سوخت های بدن را از موادغذایی برای تولید انرژی می سوزانند، کنترل میکنند. هرچه میزان هورمون های تیروئید در جریان خون بالا رود، سرعت ایجاد واکنشهای شیمیایی نیز در بدن بیشتر می شود.هورون های تیروئید همچنین نقش مهمی در رشد استخوانها و رشد مغز و سیستم عصبی در کودکان دارند. تولید و ازادسازی هورمون های تیروئید توسط تیروتروپین کنترل می شود که آن نیز به نوبه خود توسط غده هیپوفیز ترشح می شود.به غده تیروئید چهار غده کوچک متصل است که به همراه یکدیگر عمل می کنند و پاراتیروئید نامیده می شوند. این غدد هورمون پاراتیروئید ترشح می کنند که با کمک کالسیتونین که در تیروئید تولید می شود، سطح کلسیم را در خون تنظیم می کند.بدن دو غده آدرنال مثلثی شکل دارد که هرکدام روی یکی از کلیه ها قرار گرفته است. غدد آدرنال دو قسمت دارند، که هرکدام یک سری هورمون تولید میکنند و عملکردی متفاوت دارند. بخش بیرونی، قشر آدرنال، هورمون هایی تولید می کند که کورتیکوستیروئید نامیده می شوند و توازن نمک و آب بدن، واکنش بدن به استرس، متابولیسم، سیستم ایمنی و رشد و عملکرد جنسی را تنظیم می کند.بخش داخلی، کاته کولامین هایی مثل اپینفرین تولید می کند. اپینفرین که آدرنالین هم نامیده می شود، در مواجهه با استرس، فشارخون و ضربان قلب را بالا می برد.جسم صنوبری که غده صنوبری نیز نامیده می شود، در وسط مغز قرار گرفته است. این غده ملاتونین ترشح می کند، هورمونی که چرخه خواب-بیداری را تنظیم می کند.غدد جنسی مهمترین منبع هورمون های جنسی هستند. در مردها، این غدد در کیسه بیضه قرار گرفته اند. غدد مردانه، یا بیضه ها، هورمون هایی تولید می کند که آندروژن نامیده می شود، که مهمترین آنها تستوسترون است. این هورمون ها تغییرات بدن را که به خاطر رشد جنسی ایجاد می شود، مثل بزرگ شدن آلت تناسلی و بروز سایر ویژگی های مردانه مثل کلفت شدن صدا، رشد مو صورت و شرمگاه و افزایش رشد و قدرت عضلانی، تنظیم میکند. تستوسترون همچنین در تولید اسپرم توسط بیضه ها نیز دخالت دارد.غدد زنانه، ینی تخمدان ها، در لگن خاصره قرار گرفته اند. این غدد تخمک تولید کرده و هورمون های زنانه مثل استروژن و پروژسترون را تولید میکنند. استروژن در رشد خصوصیات جنسی زنانه مثل رشد سینه ها و جمع شدن چربی بدن در ران ها و باسن، نقش دارد. هم استروژن و هم پروژسترون در حاملگی و تنظیم عادت ماهیانه نیز نقش دارند.پانکراس یا همان لوزالمعده (علاوه بر سایرین) دو هورمون مهم، یعنی انسولین و گلوکاگن را تولید می کند. این هورمون ها برای حفظ توازن گلوکز یا قند خون و حفظ سوخت و ذخائر انرژی بدن، در کنار یکدیگر عمل می کنند.سیستم غدد درون ریز چه می کندوقتی هورمون ترشح می شود، از غدد درون ریز به داخل جریان خون منتقل می شود تا به سمت سلولهایی که باید پیامرسانی کند، برود. در مسیر رفتن به سمت این سلولها، پروتئین های خاصی به برخی از این هورمون ها می چسبند. این پروتئین های خاص مثل حمل کننده هایی رفتار می کنند که مقدار هورمونی را که باید با سلول هدف رابطه برقرار کند و روی آن تاثیر بگذارد را کنترل می کنند.همچنین، سلول های هدف گیرنده هایی دارند که فقط به برخی هورمون های خاص می چسبند، و هر هورمون گیرنده های خاص خود را دارد، درنتیجه هر هورمون فقط با سلولهای هدف خاص که گیرنده های آن هورمون را دارند، وارد رابطه می شود. وقتی هورمون به سلول هدف خود می رسد، به گیرنده های خاص آن سلول می چسبد و این ترکیب گیرنده-هورمون، دستورالعمل های شیمیایی را به کارگران داخل سلول منتقل می کند.وقتی سطح هورمون ها به مقدار نرمال یا لازم خود برسد، ترشح بیشتر آن هورمون با مکانیسم های مهم بدن کنترل می شود تا همان میزان هورمون در خون حفظ شود. این تنظیم تولید و ترشح هورمون ها می تواند خود هورمون یا ماده دیگری در خون که مربوط به این هورمون است را درگیر کند.برای مثال، اگر غده تیروئید مقدار کافی از هورمون های تیروئید در خون ترشح کرده باشد، غده هیپوفیز متوجه این مقدار نرمال از آن هورمون در جریان خون شده و آزادسازی تیروتروپین را تنظیم می کند. تیروتروپین هورمونی است که ده تیروئید را برای ساخت و ترشح هورمون های تیروئید تحریک می کند.مثال دیگر هورمون پاراتیروئید است که یزان کلسیم خون را بالا می برد. وقتی میزان کلسیم خون بالا رود، غدد پاراتیروئید این تغییر را حس کرده و ترشح و تولید این هورمون را کاهش می دهند.مشکلات سیستم غدد درون ریزمقدار خیلی زیاد یا خیلی کم از هر هورمون می تواند برای بدن مضر باشد. برای مثال، اگر غده هیپوفیز هورمون رشد زیاد تولید کند، بچه می تواند رشد بسیار زیادی پیدا کندو به طور غیرطبیعی بلند قد شود. اگر این مقدار کم باشد، بچه به طور غیرطبیعی کوتاه قد و ریز خواهد شد.کنترل تولید یا جایگزینی برخی هورمون های خاص می تواند بسیاری از اختلالات درون ریز را در کودکان و نوجوانان برطرف کند. برخی از این اختلالات عبارتند از:ناتوانی آدرنال: در این وضعیت عملکرد قشر غده آدرنال یا فوق کلیوی پایین آمده و درنتیجه تولید هورمون های کورتیکوستیروئید آدرنال نیز بسیار کم می شود. علائم ناتوانی آدرنال می تواند شامل ضعف، خستگی، درد شکم، حالت تهوع، کم آب شدن بدن، و تغییرات پوستی باشد. پزشکان ناتوانی ادرنال را با تجویز جایگزین هایی برای هورمون هایکورتیکوستیروئید مداوا می کنند.سندرم کوشینگ: مقدار بسیار زیاد از هورمون های گلوکوکورتیکوئید در بدن می تواند منجر به بروی سندرم کوشینگ شود. در کودکان، معمولاً زمانی این اتفاق می افتد که کودک برای درمان بیماری های خود ایمنی مثل سل جلدی (lupus) مقدار بالایی داروهای ترکیبی کورتیکوستیروئید مصرف می کند (مثل پردنیسون). اگر این وضعیت به خاطر وجود تومر در غده هیپوفیز باشد که مقدار زیادی کورتیکوتروپین تولید می کند و غدد فوق کلیوی (آدرنال) را تحریک به تولید بیش از حد کورتیکوستیروئیدها می کند، به آن بیماری کوشینگ اطلاق می شود. بروز علائم آن ممکن است سالها طول بکشد و این علائم عبارتند از، چاق شدن بیش از حد، ناتوانی رشد، ضعف عضلانی، کبود شدن سریع پوست، آکنه، بالا رفتن فشار خون، و تغییرات فیزیولوژیکی. بنا بر علت خاص بیماری، پزشکان با روش های مختلفی مثل جراحی، پرتو درمانی، شیمی درمانی یا داروهایی که تولید این هورمون ها را متوقف می کنند، این بیماری را مداوا می کنند.دیابت نوع 1: وقتی لوزالمعده یا پانکراس نتواند به میزان کافی انسولینتولید کند، دیابت نوع 1 ایجاد می شود. علائم این بیماری عبارتند از: تشنگی زیاد، گرسنگی، ادرار و کاهش وزن. در کودکان و نوجوانان، این بیماری معمولاً یک اختلال خودایمن است که در آن برخی سلول های خاص سیستم ایمنی و پادتن هایی که توسط دستگاه ایمنی بدن ساخته می شوند، سلول های لوزالمعده را که انسولین تولید می کنند، تخریب می کند. این بیماری می تواند مشکلات دیگری در دراز مدت به وجود آورد مثل مشکلات کلیوی، آسیب های عصبی، کوری، و بیماری های قلبی کرونری زودرس و سکته. به کودکانی که دچار این مشکل هستند، برای کنترل سطح قند خون و کاهش خطر ایجاد مشکلات دیابتی مداوماً انسولین تزریق می شود.دیابت نوع 2: برخلاف دیابت نوع 1، که در آن بدن قادر به تولید انسولین کافی نیست، در دیابت نوع 2 بدن قادر به واکنش نرمال به انسولین نمی باشد. کودکان و نوجوانان مبتلا به این بیماری معمولاً اضافه وزن زیادی دارند و باور بر این است که چربی اضافه بدن نقش مهمی در مقاومت انسولین دارد که از مشخصه های این بیماری است. درواقع، در سالهای اخیر، شیوع این بیماری در کودکان تقریباً برابر با میزان بالای چاقی مفرط در آنها است. علائم و مشکلات احتمالی دیابت نوع 2 تقریباً مشابه با دیابت نوع 1 می باشد. برخی کودکان ونوجوانان می توانند با تغییرات رژیم غذایی، ورزش، و دارو قند خون خود را کنترل کنند اما خیلی از آنها مجبورند مثل بیماران دیابت نوع 1، تزریق انسولین انجام دهند.مشکلات هورمون رشد: بالا بودن میزان هورمون رشد در کودکان در ال رشد باعث رشد بی اندازه استخوان ها و سایر قسمت های بدنشان می شود که منجر به غول پیکر شدن آنها می شود. این وضعیت نادر، معمولاً به خاطر وجود یک تومر در غده هیپوفیز ایجاد می شود که می توان آنرا با برداشتن تومر مداوا کرد. درمقابل، وقتی غده هیپوفیز نتواند به میزان کافی هورمون رشد تولید کند، رشد کودک از قد، معیوب می شود. پایین بودن قند خون نیز ممکن است در کودکان مبتلا به کمبود هورمون رشد اتفاق بیفتد.پرکاری تیروئید: پرکاری تیروئید وضعیتی است که در آن سطح هورمون های تیروئید در خون بیش از اندازه بالا می رود. علائم آن شامل کاهش وزن، عصبی شدن، رعشه، تعرق زیاد، بالا رفتن ضربان قلب و فشارخون، برآمدگی چشم ها، و تورم گردن به خاطر بزرگ شدن غده تیروئید (گواتر) می شود. این وضعیت در کودکان معمولاً به خاطر بیماری گریوز ایجاد می شود که یک اختلال خودایمن است که در آن برخی پادتن ها که توسط سیستم ایمنی تولید می شود، غده تیروئید را برای فعالیت بیش از حد تحریک میکنند. این بیماری را میتوان با دارو یا برداشتن یا از بین بردن غده تیروئید با جراحی یا پرتودرمانی مداوا کرد.کم کاری تیروئید: کم کاری تیروئید وضعیتی است که در آن سطح هورمون های تیروئید در خون به طور غیرعادی پایین می آید. کمبود هورمون تیروئید، فرایندهای بدن را کند کرده و می تواند منجر به خستگی، پایین آمدن ضربان قلب، خشک شدن پوست، اضافه وزن، یبوست، و در کودکان، کاهش رشد و بلوغ دیررس گردد. مهمترین عامل ایجاد کم کاری تیروئید در کودکان تیروئیدیت هاشیموتو است که درنتیجه یک فرایند خودایمن ایجاد می شود که تیروئید را تخریب کرده و تولید هورمون تیروئید را متوقف می سازد. نوزادان ممکن است فاید غده تیروئید متولد شوند یا غده تیروئید آنها رشد کافی نداشته باشد که این هم منجر به کم کالری تیروئید خواهد شد. این وضعیت را می توان با جایگزین های غذایی هورمون تیروئید مداوا کرد.بلوغ زودرس: تغییرات بدن که حین بلوغ ایجاد می شوند، اگر میزان هورمون های هیپوفیز که غدد جنسی را برای تولید هورمون هایجنسی تحریک می کنند، پیش از موقع بالا رود، ممکن است در برخی کودکان در سنین خیلی پایین اتفاق بیفتد. داروی تزریقی برای متوقف کردن ترشح این هورمون های هیپوفیز وجود دارد که جلوی رشد جنسی زودرس را در این کودکان میگیرد.

مشاوره بدنسازی فیتنس فیزیک 09100782312

ویتامین‌های مکمل را چه موقع بخوریم؟اگر این قرص را به همراه چای یا شیر بخوری، هیچ اثری نخواهد داشت. می‌گویند بهتر است صبح ناشتا قرصت را بخوری تا میزان جذبش بیشتر شود و ده‌ها نسخه دیگر که توسط اطرافیان و آشنایان برای میل کردن قرص‌ها پیچیده می‌شود اما براستی برای جذب بیشتر ویتامین‌ها، بهترین زمان چه هنگام است، صبح، ظهر، شب، چه وقت؟دکتر تیرنگ نیستانی، متخصص تغذیه بالینی و مدیر گروه تحقیقات تغذیه در انستیتو تحقیقات تغذیه و صنایع غذایی کشور درخصوص زمان مصرف مکمل‌های ویتامینی و مواد معدنی، می‌گوید: از آنجا که تنوع این مواد زیاد است، این فرآورده‌ها اغلب همانند ویتامین‌های A ،D  و‌E  محلول در چربی‌اند و گاهی برخی از مواد معدنی با مواد غذایی تداخل دارند که در برخی مواقع این تداخل به نفع جذب آنهاست و گاهی بالعکس، پس بهترین راهکار این است که هنگام مصرف مکمل‌ها ابتدا به جنس و زمان مصرف آن دقت شود.به گفته وی، کلسیم یکی از مکمل‌هایی است که ممکن است توسط بسیاری از افراد مصرف شود که می‌تواند با ویتامینD نیز همراه باشد.دکتر نیستانی با اشاره به این که کلسیم در مکمل‌های به شکل ملح (نمک)‌ وجود دارد، کربنات کلسیم را یک نمونه از آن ذکر کرده و می‌گوید: معمولا این نوع از مکمل‌ها به خودی خود جذب بالایی ندارند و برای جذب، بهتر است کلسیم از آنیون (کربنات)‌ جدا شود تا قابلیت جذب پیدا کند که برای این کار اسید معده، آنزیم‌های گوارشی و PH  مناسب نیاز است و به زبان ساده‌تر، اگر قرص کلسیم با معده خالی مصرف شود، جذب بالایی نخواهد داشت چرا که در معده خالی به میزان لازم، اسید ترشح نمی‌شود. پس قرص کلسیم کربنات باید ضمن مصرف غذا یا بلافاصله پس از غذا هنگامی که آنزیم‌های گوارشی و اسید معده ترشح شده‌اند، مصرف شود تا جذب بالایی داشته باشد.به گفته این متخصص تغذیه، ویتامین D همراه کلسیم نیز به دلیل این که محلول در چربی است، چنین خاصیتی را دارد و برای جذب، وجود چربی در دستگاه گوارش ضرورت دارد تا به تبع‌ آن، صفرا ترشح شود.وی در ادامه متذکر می‌شود: ولی این به آن معنا نیست که ویتامینD  باید با چربی مصرف شود؛ بلکه منظور مصرف آن همراه غذا یا بلافاصله پس از صرف غذاست که حتی می‌تواند این غذا «شیر» باشد.گفتنی است، برخی بر این تفکرند که اگر کلسیم با شیر مصرف شود، از مقدار جذب آن کاسته می‌شود؛ در حالی که شیر منبع کلسیم است و باید گفت اگر دریافت روزانه کلسیم زیاد باشد، درصد جذب کاهش می‌یابد.به عنوان مثال مصرف 50 میلی‌گرم کلسیم با شیر 70 الی 80 درصد جذب خواهد داشت؛ چراکه شیر خود دارای کلسیم است و این احتمال می‌رود که می‌تواند درصد جذب را کاهش دهد؛ ولی برآوردها نشان می‌دهد این کاهش تا مصرف 500 میلی‌گرم کلسیم در یک وعده غذایی محسوس نیست، ضمن این که باید توجه داشت که شیر خود دارای لاکتوز است و همین ماده از علل جذب بیشتر کلسیم می‌باشد و نهایتا باید گفت مصرف روزانه کلسیم با شیر، مساله‌ساز نیست.آمارها نشان می‌دهد بسیاری از زنان دچار کمبود آهن هستند و وقتی به پزشک مراجعه می‌کنند، برایشان فراورده‌های آهن تجویز می‌شود که این آهن از نوع «معدنی» است و از آنجا که آهن معدنی معمولا دارای جذب بالایی نیست و به شکل فراورده‌های گیاهی است، معمولا جذبشان تحت تاثیر بسیاری از مسائل قرار می‌گیرد (ولی آهن آلی که در فرآورده‌های جانوری «گوشت» یافت می‌شود، شرایط جذب تحت تاثیر این مسائل قرار نمی‌گیرد)‌ مثلا اگر آهن با شیر یا غذایی که در آن کلسیم است خورده شود، مقدار جذب را بسیار کاهش می‌دهد یا اگر همراه غذایی با فیبر زیاد میل شود، جذب آهن را مهار می‌کند بنابراین بهتر است آهن و فراورده‌های آن همراه با آبمیوه طبیعی که حاوی مقداری ویتامین C است میل شود ولی در زنانی که پس از مصرف قرص «فروس سولفات» دچار تهوع می‌شوند چاره‌ای بجز مصرف قرص پس از غذا نیست.دکتر نیستانی درخصوص مصرف ویتامین‌های گروه B با اشاره به این که جذب این گروه از ویتامین‌ها وابسته به غذا نیست و معمولا حتی با معده خالی نیز به خوبی جذب می‌شوند، در ادامه اظهار می‌کند: فراورده‌های روی نیز با معده خالی جذب بهتری دارند و همچنین می‌توان گفت معمولا ویتامین‌های گروه B و C می‌توانند با معده خالی جذب شوند، مشروط بر این که فرد دستگاه گوارشش مشکلی نداشته باشد. از آنجا که ویتامینA جزو فراورده‌های محلول در چربی است باید با غذا میل شود.و یک توصیه این متخصص تغذیه در پایان یادآور می‌شود: مکمل‌ها دارای ظاهری آرام و بی‌خطرند که اگر سر خود و غیرتخصصی مصرف شوند، بعضا می‌توانند خطرناک شوند پس بهترین راه برای مصرف مکمل‌ها، مشورت کردن با پزشک است.|+| نوشته شده در  پنجشنبه ۷ مهر ۱۳۹۰ساعت 2:23  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتکلسترولکلسترول برای بدن ضروری است.این چربی در کبد بیوسنتز شده و در صفرا به روده ترشح میشود. کلسترول نقش مهمی در جذب چربیها و بعضی از ویتامینها را از دستگاه گوارش انجام میدهد.از الکلهای استروئیدی در لیپیدها مهمترین آن کلسترول است که در تمامی سلولهای بدن بویژه در سلولهای عصبی وجود دارد. کلسترول تماما در بافت جانوری یافت شده و گیاهان فاقد این نوع الکل هستند.کلسترول برای بدن ضروری است. این چربی در کبد بیوسنتز شده و در صفرا به روده ترشح میشود. کلسترول نقش مهمی در جذب چربی ها و بعضی از ویتامینها را از دستگاه گوارش انجام میدهد. بسیاری ار هورمونهایی که در بدن بیوسنتز میشوند برای ساختن خود نیاز به کلسترول دارند.البته مقدار زیاد آن در بدن خطرناک است. کلسترول خود نوعی چربی است و در خون حل نمیشود بدین جهت برای اینکه بتواند در خون انتقال یابد به موادی نیاز دارد که حامل و ناقل آن در خون باشد،این مواد ناقل لیپوپروتئین هستند. از مهمترین لیپو پروتئین ها دو نوع هستند:۱) LDL۲) HDLLDL نوعی کلسترول است که میتواند به جدار رگهای بدن نفوذ کرده و موجب گرفتگی رگها شود.با رسوب شدن این کلسترول در یک محل رگ تنگ تر شده و اگر خون در آن ناحیه لخته ببندد رگ کاملا مسدود شده که موجب سکته قلبی یا مغزی میشود.بنابراین افزایش غلظت LDL موجب افزایش خطر بیماری مغزی و قلبی میگردد و به همین علت هم به این کلسترول ،کلسترول بد میگویندکه حدودا ۳/۲ کلسترول خون توسط این لیپو پروتئین حمل میگردد.بنابراین افزایش غلظت LDL موجب افزایش خطر بیماری مغزی و قلبی میگردد و به همین علت هم به این کلسترول ،کلسترول بد میگویندکه حدودا ۳/۲ کلسترول خون توسط این لیپو پروتئین حمل میگردد.HDL که ۳/۱ کسترول را در خون حمل میکند و عمل آن این چنین اثبات گردیده که کلسترول بد را از دیواره رگها دور کرده و آنرا به کبد میرساند.در واقع هر چقدر میزان HDL بیشتر شود خطر حمله قلبی کاهش میابد.بطور کلی میزان کلسترول را در بدن در این مقیاس اعلام میکنند:کلسترول کامل ................................کمتر از ۲۰۰ mg/dlHDL زن...................................۴۰_۵۰ mg/dlمرد..................................۵۰_۶۰ mg/dlLDL مقدار مطلوب.....................۱۳۰ mg/dlتری گلیسیرید..................................۱۷۰_۲۰۰ mg/dl● خصوصیات لیپیدها:لیپیدها از مهمترین مواد تولید کننده انرژی در بدن هستند بطوریکه از سوختن ۱ گرم لیپید ۹ کییلو کالری انرژی آزاد میشود ولی از سوختن ۱ گرم قند ۴ کیلو کالری انرژی آزاد خواهد شد.لیپیدها از ترکیبات ذخیرهای در بدن هستند و این مواد ذخیره ای در بدن خیلی سریع پس از هضم متابوایزه میشوند و در دسته ذخیره های بلند مدت به حساب می آیند،یعنی نیاز انرژی در گرسنگی را در مدتهای طولانی نظیر روزه داری جبران میکنند در صورتی که قندها ذخیره بصورت گلیکوژن دارند . تامین انرژی کوتاه مدت هستند.از طرف دیگر لیپیدها در بافتهای چربی بصورت ذخیره در مقابل سرما، تحریکات عصبی و مکانیکی و تامین کننده انرژی در بافتهای ماهیچه ای هستند.بدیهی است هر چه مقدار لیپید در غشا سلولی و نه در کل بدن زیاد شود عمل حفاظتی آن هم بیشتر میشود بطوریکه در غشا سیستم عصبی ۸۰ تا ۷۰ درصد لیپید وجود دارد.باید به خاطر داشت که اگر شما اضافه وزن دارید و مقدار کلسترول خونتان بالاست، کاهش وزن می‌تواند به پایین آوردن کلسترول خون شما کمک کند. برای کسانی که به درمان پیشرفته تری نیاز دارند، درمان های دارویی مؤثر در دسترس می‌باشد.مصرف منابع محتوی فیبر موجب کاهش کلسترول خون می شوند. انواع مختلف فیبرها (مواد غیر قابل هضم) درمواد غذایی گیاهی موجودند. ولی نوعی از فیبر که بیشترین اثر را بر کاهش کلسترول خون دارد ، فیبر محلول نام دارد که منابع غنی از آن عبارتند از : سیب ، گلابی ، مرکبات مثل پرتقال ، لیمو و گریپ فروت ، توت فرنگی ، هویج و غلات سبوس دار .سبوس جو یک منبع غنی از فیبر محلول می‌باشد. نکته‌ای که درباره این ماده مطرح است این است که به نظر می‌رسد این ماده کلسترول بد یا LDL را که سبب رسوب چربی در سرخرگ ها می شود ، کاهش می دهد، ولی سطح کلسترول خوب یا HDL را بالا می‌برد. غذاهای دیگر غنی از فیبرهای محلول شامل انواع لوبیا، عدس و بعضی از میوه‌ها می‌باشند. از آنجا که تمام این غذاها هم کم‌چرب و هم دارای فیبر بالایی هستند، مصرف روزانه آنها مفید است.باید به خاطر داشت که اگر شما اضافه وزن دارید و مقدار کلسترول خونتان بالاست، کاهش وزن می‌تواند به پایین آوردن کلسترول خون شما کمک کند. برای کسانی که به درمان پیشرفته تری نیاز دارند، درمان های دارویی مؤثر در دسترس می‌باشد.اعمال تغییرات زیر در رژیم غذایی می‌تواند به کاهش مقدار کلسترول خون کمک کند.▪ به جای غذاهای سرخ شده، از کباب شده استفاده کنید.▪ چربی های اضافی را از خوراک ها و غذاهای گوشتی حذف کنید.▪ بجای پنیر چرب از انواع کم چربی استفاده کنید.▪ سعی کنید به جای خامه از ماست کم چربی استفاده کنید.▪ به جای شیر پرچرب از شیر کم‌چربی استفاده کنید.▪ مصرف شیرینی ها، پای ها، کلوچه ها و کیک ها را محدود کنید.▪ از قسمت‌ های کم چرب گوشت استفاده کنید و تمام چربی های قابل رویت را جدا کنید و از مرغ و ماهی بیشتر از گوشت قرمز استفاده کنید.▪ مصرف سبزیجات، حبوبات مانند انواع لوبیا و عدس و غیره را افزایش دهید.آنچه مسلم است هیچ یک از مواد غذایی به خودی خود مضر نمی‌باشند، بلکه ترکیب غلط آن‌ها در یک رژیم غذایی نامناسب است می تواند مشکل آفرین شودپخیلی از مردم بر این باورند  که کلسترول یک نوع چربی است. در صورتی که کلسترول چربی نیست و ماهیت اصلی آن الکل است و کلسترول را در ردیف یا دسته الکل ها طبقه  بندی می کنند .بدن برای ادامه زندگی، دوام و سلا مت بودن به کلسترول احتیاج دارد. بیش از 70 درصد کلسترول در بدن در کبد تولید می شود. مقداری از کلسترول از طریق غذا و حتی اگر احتیاج باشد سلول ها هم می توانند کلسترول تولید کنند. اهمیت کلسترول در بدن به خاطر این است که بسیاری از کارهای سلا متی و حسی و حرکتی به کلسترول بستگی دارد. یکی از مهمترین کارهای کلسترول حفظ ساختمان سلول ها و فرم و شکل سلول ها است. وقتی هر گونه صدمه ای به عروق و رگها وارد شود کلسترول آنها را ترمیم می کند. یک قسمت از دیواره سلول ها را کلسترول تشکیل می دهد. استحکام  رگها به خاطر وجود کلسترول است. تولید صفرا توسط کلسترول ایجاد می شود. خیلی از هورمون های مغزی رابطه مستقیمی با کلسترول دارند .اعصاب یک رابطه مستقیم با کلسترول دارد. رشد  جنین بدون کلسترول امکان پذیر نیست.تولید خیلی از هورمون ها مانند پروژسترون، استروژن، تستسترون، آدرنالین و خیلی از هورمون های دیگر بدون کلسترول ممکن نخواهد بود. پس در نتیجه می توان گفت کلسترول یک عنصر  لا زم و ضروری برای انسان در ادامه زندگی است .بدن کلسترول را از موادغذایی و کبد می گیرد تا بتواند تمام این فعالیت ها را انجام دهد .اسم کلسترول بد در رفته است و گفته می شود که کلسترول باعث بیماری های قلبی می شود، در صورتی که چنین چیزی نیست. زیرا کلسترول در بازسازی عروق و سلول های صدمه دیده فعالیت می کند و از کبد تولید می شود .وقتی کلسترول بالا  است مطمئنا صدمه ای به عروق و سلول های ما وارد شده است که کلسترول بیشتری از کبد تولید می شود .خیلی ها می گویند کلسترول باعث حملا ت قلبی می شود در صورتی که اینطور نیست. تحقیقات نشان داده است که کسانی که دچار حملا ت قلبی می شوند 50 درصد از آنها حتی کلسترول خونشان روی 200 بوده است و نیز حتی آمار در بسیاری از کشورهای آفریقایی و اروپایی نشان می دهد که انسان هایی هستند با سن بالا ی 90 سال که کلسترول آنها روی 400  است و هنوز هم بدون هیچ مشکلی به زندگی خود ادامه می دهند .در نتیجه می توان  خاطرنشان کرد که کلسترول به تنهایی نمی تواند عامل حمله قلبی  باشد. ما باید در بدن خود به دنبال این باشیم که به چه دلیل کلسترول در بدن ما بالا  رفته است و چرا سلول های ما صدمه دیده اند و باعث افزایش کلسترول شده اند .وقتی که کلسترول وجود نداشته باشد زخم های ما به هیچ عنوان بهبود پیدا نخواهد کرد و نیز سلولها بدون کلسترول از فرم و شکل و استحکام خود خارج می شوند .علتی که کلسترول را یک چربی می دانند شاید به خاطر این باشد که وقتی که کلسترول از کبد تولید می شود و به سمت سلول های صدمه دیده می رود برای ترمیم آنها از طریق خون، باید دوباره بعد از تمام شدن کار باز به کبد برگردد و این رفت و آمد باید توسط یک وسیله نقلیه انجام شود و این وسیله نقلیه را در بدن که این کار حمل و نقل را انجام می دهد لا یپو پروتئین می نامند. لا یپو از لیپید می آید یعنی چربی، پروتئین هم پروتئین است در واقع پروتئینی که داخل آن چربی است و بیرون آن پروتئین  و مولکول کلسترول در داخل لا یپوپروتئین قرار می گیرد.کلسترول ها را به سه دسته تقسیم می کنندکلسترول LDL که به آن لودنسیتی لا یپو پروتئین می گویند، در واقع می توان گفت تراکم پروتئین کم است یا این گونه می توان تعریف کرد که این نوع کلسترول خاصیت چسبندگی دارد و به راحتی  به جدار داخلی دیواره های رگها می چسبد و باعث باریک شدن و در نهایت انسداد مجرای داخلی رگها می گردد که حتی به این کلسترول، کلسترول بد می گویند.کلسترول دیگر را HDL می نامند یعنی  های دنسیتی لا یپوپروتئین، زمانی است که تراکم پروتئین زیاد است و اینگونه نیز می توان تعریف کرد این نوع کلسترول، کلسترول های LDL موجود در طول دیواره رگ ها را پیدا کرده و به آنها می چسبد  و آنها را از جدار رگ ها پاک می کند و از باریک شدن و انسداد رگ ها جلوگیری می نماید به این نوع کلسترول ، کلسترول خوب می گویند.کلسترول دیگری وجود دارد به نام VLDL زمانی  است که غلظت و تراکم کلسترول خیلی کم است، و به عبارت یا تعریف دیگری می توان گفت، این نوع کلسترول مولکول های چربی را از کبد به دیگر قسمت های بدن حمل می کند و بعد از انتقال چربی به بافت ها تبدیل به کلسترول LDL می گردد. عواملی هستند که باعث حمله قلبی می شوند و باعث بالا رفتن میزان کلسترول می شوند.اضافه وزن، فشار خون، ناراحتی غده تیروئید، مصرف زیاد چربی مثل روغن های جامد، استفاده نادرست از غذاهای ناسالم مثل تنقلا ت باعث بالا رفتن میزان کلسترول می شوند . مساله دیگری که باعث بالا رفتن کلسترول می شود مسائل ژنتیکی کبد است که برای این منظور باید بتوانیم از طریق روش غذایی مناسب در تنظیم آنزیم های مناسب در امر بازسازی کبد کوشش کنیم.یکی از مهمترین عوامل افزایش  و یا بالا  رفتن کلسترول وجود استرس بالا  در انسان ها است .کسی که اضافه وزن دارد و کلسترول بالا  هم دارد این وزن زیاد باعث بالا رفتن کلسترول شده است پس باید تحقیق کرد در امر بالا بودن وزن بدن که حتی گاهی اوقات  کربوهیدرات ها باعث اضافه وزن می شود، پس نمی توان صد در صد حملا ت قلبی را وجود بالا ی کلسترول دانست.زمانی که فردی دارای فشار خون بالا  است در اثر این فشار خون کلسترول او هم بالا  خواهد رفت و اگر این فرد سیگاری هم باشد احتمال خطر حمله قلبی شاید 20 برابر افزایش پیدا کند .افراد مبتلا  به بالا بودن کلسترول باید در رژیم مواد غذایی دقت بیشتری داشته باشند .تمرینات ورزشی در کاهش کلسترول خون بسیار موثر است، زیرا ورزش باعث کاهش وزن می شود. در هنگام ورزش مقدار HDL خون افزایش پیدا می کند و LDL  خون کاهش پیدا می کند. به طور طبیعی کلسترول خون باید زیر 200 میلی گرم باشد.ایرانیان در قیامتخواب دیدم قیامت شده است. هرقومی را داخل چاله‏ ای عظیم انداخته و بر سرهر چاله نگهبانانی گرز به دست گمارده بودند الا چاله‏ ی ایرانیان. خود را به عبید زاکانی رساندم و پرسیدم: «عبیدا این چه حکایت است که بر ما اعتماد کرده نگهبان نگمارده‏اند؟» گفت:«می دانند که به خود چنان مشغول شویم که ندانیم در چاهیم یا چاله.» خواستم بپرسم: «اگر باشد در میان ما کسی که بداند و عزم بالا رفتن کند...» نپرسیده گفت:   گر کسی از ما، فیلش یاد هندوستان کند خود بهتر از هر نگهبانی لنگش کشیم و به تهِ چاله باز گردانیم.|+| نوشته شده در  چهارشنبه ۶ مهر ۱۳۹۰ساعت 2:51  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتآنتی استروژن بودن DhtDhtحیلت رها کن عاشقا دیوانه شو دیوانه شوو اندر دل آتش درآ پروانه شو پروانه شوهم خویش را بیگانه کن هم خانه را ویرانه کنو آنگه بیا با عاشقان هم خانه شو هم خانه شورو سینه را چون سینه ها هفت آب شو از کینه هاوانگه شراب عشق را پیمانه شو، پیمانه شوباید که جمله جان شوی تا لایق جانان شویگر سوی مستان می روی مستانه شو مستانه شوآن گوشوار شاهدان هم صحبت عارض شدهآن گوش و عارض بایدت دردانه شو دردانه شوچون جان تو شد در هوا ز افسانه شیرین مافانی شو و چون عاشقان افسانه شو افسانه شوتو لیله القبری برو تا لیله القدری شویچون قدر مر ارواح را کاشانه شو کاشانه شواندیشه ات جایی رود وآنگه تو را آن جا کشدز اندیشه بگذر چون قضا پیشانه شو پیشانه شوقفلی بود میل و هوا بنهاده بر دل های مامفتاح شو مفتاح را دندانه شو دندانه شوبنواخت نور مصطفی آن استن حنانه راکمتر ز چوبی نیستی حنانه شو حنانه شوگوید سلیمان مر تو را بشنو لسان الطیر رادامی و مرغ از تو رمد رو لانه شو رو لانه شوگر چهره بنماید صنم پر شو از او چون آینهور زلف بگشاید صنم رو شانه شو رو شانه شوتا کی دوشاخه چون رخی تا کی چو بیذق کم تکیتا کی چو فرزین کژ روی فرزانه شو فرزانه شوشکرانه دادی عشق را از تحفه ها و مال هاهل مال را خود را بده شکرانه شو  شکرانه شویک مدتی ارکان بدی یک مدتی حیوان بدییک مدتی چون جان شدی جانانه شو جانانه شوای ناطقه بر بام و در تا کی روی در خانه پرنطق زبان را ترک کن بی چانه شو بی چانه شو" مولانا"ادامه مطلب|+| نوشته شده در  سه شنبه ۵ مهر ۱۳۹۰ساعت 2:6  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتداروهای پوشاننده تست دوپینگدوستان این مطالب سوخته است و به درد نمیخوره ولی از بیکاری بهتره خوندنش :موادی هستند که اجازه به تشخیص مصرف استروئید در تستهای دوپینگ نمیدهند این مواد شامل مدرها، اپی تستوسترون، پروبنسید و افزایش دهنده های پلاسمای خون هستند.مدرها: با افزایش حجم ادرار موجب رقیق شدن غلظت استروئید بکار رفته شده و میزان آنرا در سطح نرمال نشان میدهند. همینطور این مواد با بالا بردن آب دفع شده توسط بدن موجب کاهش وزن بدن هم میشوند.اپیتستوسترون: هنگام مصرف هورمون تستوتسرون میتوان از طریق مصرف داخل پوستی یا استفاده همزمان تستوسترون با اپی تستوسترون دوپینگ تستوسترون را مخفی کرد.با استفاده از مصرف تستوسترون به طریق داخل پوستی میزان تستوسترون تنها به مدت ۴ تا ۸ ساعت از طریق آزمایش خونی قابل تشخیص میباشد. اگر ورزشکار از محلولهای داخل پوستی بروش سیستمیک استفاده کند میتواند دوز کمی از تستوسترون را تزریق کند بطوریکه کمتر از سطح تعیین دوپینگ بماند.پروبنسید: موجب کاهش دفع استروئیدهای آنابولیک از طریق ادرار شده و میزان آندروژن سنجیده شده را به زیر سطح غیر قابل قبول میرساند. در تحقیقی نشانداده شد که مصرف همزمان این ماده بهمراه ستانزل یا همون وینسترول موجب شد تا سطح استانوزول در پلاسمای خون پایین بیاید و همینطور دفع این هورمون در ادرار نیز کاهش یافت.افزایش دهنده های پلاسمای خون: که شامل آلبومین، دکستران یا نشاسته هیدروکسی اتیل میباشند میتواند مصرف اریتروپویتین را مخفی کرده و حجم پلاسما را نسبت به حجم خون افزایش داده در نتیجه جواب آزمایش را منفی کنند.دوز مصرف مدرها بسته به نوعش متفاوت بوده مثلا برای فورومساید با مصرف دوز درمانی ۲۰ تا ۸۰ میلیگرم در یک دوز میتوان تولید ادرار را به سرعت بالا برد.نوعی دیگر از این عوامل پوشاننده آلفا ردوکتازها هستند مثلا میتوان با مصرف دوتاستراید ۰.۵ میلیگرم روزی میزان سنجش هرومونهای آندروژنی را در حد قابل قبولی کاهش داد. تحقیقات نشانداده که این ماده را میتوان بین ۵ تا ۴۰ میلیگرم بدون ایجاد اوارز بکار برد. یا مثلا دوز مصرفی فیناستراید که یکی دیگر از آلفا ردوکتازها و عوامل پوشاننده هست بصورت بالینی ۱ میلیگرم در روز میباشد اما نشاندادهه شده که دوزهای بین ۸۰ تا ۴۰۰ میلیگرم در روز هم میتوان با کمترین اوارز استفاده کرد.در مورد افزایش دهنده های پلاسمای خون آلبومن بهمراه موادی دیگر مثل خون، پلاسما یا آب نمک نرمال استفاده میشود و معمولا دوز و میزان مصرف بنا به شخص متفاوت هست معمولا جهت مصارف پزشکی بین ۲۰۰ تا ۵۰۰ میلیلیتر استفاده میشود اما دوز بنا به شخص متفاوت هست.مصرف تمامی این مواد مسلم عوارضی هم داردمثلا در مصرف مدرها اوارز موجود گرفته گی عضلانی ،نا منظم زدن قلب یا آریتمی، کاهش حجم خون، کاهش بیش از حد فشار خون و بر هم خوردن بالانس الکترولیتی خون (سدیم، پتاسیوم، کلسیوم،...) میتواند رخ دهد معمولا نا منظم زدن قلب میتواند به دلیل کاهش پتاسیم باشد.پروبنسید اوارز به نسبت کمی دارد که شامله تشکیل سنگ کلیه،آرتروز، از دست دادن مو، قرمز شدن پوست، سر درد، حال به هم خوردهگی، درد لثه، تب و در مواردی نادر موجب کم خونی شدید میشود.مصرف ممانعت کننده های آلفا ردوکتاز موجب کاهش میل ج ن س ی، بیشتر شدن عدم نوظ، و مشکلات تخلیه ج ن س ی میشوند.مصرف افزایش دهنده های پلاسما مثل امبومین به ندرت اوارز منفی خواهد دشت که شامله حال به هم خورده گی، تب، احساس سرما و لرز میتواند بشوددوستان این مطالب سوخته است و به درد نمیخوره ولی از بیکاری بهتره خوندنش و از سایت بدنساز تهیه شده  چون امروز حوصله ندارم از زحمات دوست عزیز آرش بندگانان استفاده کردیم انشا الله در آینده نزدیک نکات طلایی رو میگم فقط به خاطر تو  :خلاصه کلام :گاهى براى تغییر پاسخ واقعى تست دوپینگ از دستکارى داروئى استفاده مى‌شود. در این روند از داروهائى موسوم به عوامل پوشاننده (Masking agents) استفاده مى‌گردد. این داروها از طریق مکانیسم‌هاى مختلف باعث منفى شدن پاسخ تست دوپینگ مى‌شوند و شامل موارد ذیل مى‌باشد:داروهای پوشاننده یا پاک کننده که تحت عنوان MASKING AGENTS گفته می شود گروه چهارم از داروهای ممنوعه در ورزش می باشد. این داروها به این دلیل پوشاننده گفته می شود که با مصرف آنها داروی اصلی کشف نمی گردد و اینها با انحراف آزمایش دوپینگ اعمال اثر می کنند، و به این دلیل پاک کننده گفته می شود که برخی از آنها به دفع و پاک شدن داروی اصلی از بدن کمک می کنند.انواع داروها ی پوشاننده و پاک کننده به قرار زیر است :1- برومانتان2- دیورتیکها ( ادرار آورها )3- اپی تستوسترون4- پروبنسیدبرومانتانبرومانتان دارویی است که هم خاصیت پوشانندگی و خاصیت محرک اعصاب دارد. و در المپیک آتلانتا 1996 بطرز وسیعی توسط ورزشکاران روسیه مصرف شده بود ولی چون در فهرست داروهای ممنوعه نبود، کمیته بین المللی المپیک نتوانست هیچ ورزشکاری را محروم کند ولی امروزه در فهرست داروهای ممنوعه قرار دارد.دیورتیکها ( ادرار آورها )ورزشکاران به دو دلیل زیر از این گروه داروها استفاده می کنند :1- پاک کردن و دفع داروی اصلی خورده شده از بدن و نتیجتا انحراف آزمایش دوپینگ2- کم کردن وزن بدناپی تستوستروناپی تستوسترون نیز دارویی است که جهت انحراف آزمایش دوپینگ مصرف می گردد.پروبنسید Probenecidپروبنسید یک داروی ضد نقرس است که میزان اسید اوریک خون را پائین می آورد، بدین ترتیب که با مهار بازجذب اسیداوریک در کلیه دفع ادرار آن را افزایش می دهد.نیمه عمر پلاسمایی این دارو بستگی به مقدار مصرف آن دارد، بطوریکه بعد از مصرف مقدار 500 میلی گرم نیمه عمر آن 3 تا 8 ساعت و پس از مصرف 2 گرم نیمه عمر آن 6 تا 12 ساعت است . پروبنسید از راه کلیه دفع شده و دفع آن در ادرار قلیایی افزایش می یابد.چرا ورزشکاران پروبنسید مصرف می کنند؟یکی از ویژگیهای داروی پروبنسید این است که دفع داروهای دیگر را از راه کلیه و ادرار مهار می کند و مانع از آن می شود که داروی اصلی از راه ادرار خارج گردد و به همین دلیل چون ورزشکاران با مصرف آن سعی می کنند روی داروی اصلی سرپوش بگذارند، داروی پوشاننده گفته می شود.Bromantan, Diuretics, Epitestosterone, Probenecidداروى پروبنسید که معمولاً در درمان نقرس به‌کار مى‌رود، نیز توسط ورزشکاران براى پوشاندن وجود داروها یا متابولیت‌هاى آنها استفاده مى‌شود. این دارو مى‌تواند میزان دفع متابولیت‌هاى اسیدى را تغییر دهد. پروبنسید نخستین بار در نمونهٔ ادرار یک دوچرخه‌سوار اسپانیائى به نام پدرو دلگادو در مسابقات دور فرانسه کشف گردید و از آن تاریخ ممنوع اعلام شد.امروزه دسترسى توأم به کروماتوگرافى گازى و طیف‌سنجى جرمى در روش‌هاى آزمایشگاهى این اطمینان را فراهم آورده است که استفاده از پروبنسید نمى‌تواند مانع از کشف دارو شود.برومانتان نیز یکى دیگر از عوامل پوشاننده است که در ردهٔ داروهاى محرک طبقه‌بندى مى‌شود و براى منفى نمودن تست دوپینگ کاربرد دارد. نخستین بار این دارو در نمونهٔ ادرارى هفت تن از ورزشکاران شرکت‌کننده در رقابت‌هاى المپیک آتلانتا (۱۹۹۶) کشف شد و از آن پس توسط IOC ممنوع اعلام گردید.یکى دیگر از داروهائى که براى دستکارى تست دوپینگ استفاده مى‌شود، اپى تستوسترون است. نسبت تستوسترون (T) به اپى‌تستوسترون (E) بیش از ۶ به ۱ در ادرار باعث مثبت شدن تست دوپینگ مى‌گردد. بنابراین بعضى از ورزشکاران با مصرف اپى‌تستوسترون سعى مى‌کنند که این نسبت را تغییر دهند.یک اقدام احتمالى در اثبات تقلّب و دستکارى در سطوح تستوسترون استفاده از داروى کتوکونازول است. این فرآورده یک داروى ضدّقارچ است که ترشح تستوسترون از بیضه را مهار مى‌کند. هنگامى که ۴۰۰ میلى‌گرم کتوکونازول به یک مرد طبیعى تجویز مى‌شود، سطح تستوسترون پلاسما در ظرف ۸ ساعت حدود ۵۰% افت مى‌کند و باعث کاهش نسبت تستوسترون به اپى‌تستوسترون مى‌شود. با این حال زمانى که این دارو به فردى که خودش تستوسترون تزریق نموده، داده شود، سطوح پلاسمائى هورمون بدون تغییر باقى مى‌ماند یا ممکن است بالا برود و در نتیجه نسبت تستوسترون به اپى‌تستوسترون را زیاد مى‌کند. تست کتوکونازول در سال ۱۹۹۴ براى دفاع از قهرمان دوى ۸۰۰ متر بریتانیا به نام Diane Modahl به‌کار رفت که در وى سطح بالا و غیرطبیعى تستوسترون و نسبت تستوسترون به اپى‌تستوسترون بالا گزارش شده بود. در این نمونه تغییر ترکیب نمونه توسط باکترى‌ها به‌عنوان علت یافته‌هاى غیرطبیعى اعلام شد. Rod Bilton (در ۱۹۹۵) اخیراً مطرح نموده است که تبدیل استروئیدهاى ادرارى به تستوسترون توسط باکترى‌هاى ادرارى ممکن است و تأکید نمود که تمام نمونه‌هاى ادرارى جمع‌آورى شده باید بلافاصله منجمد شوند تا از تجزیهٔ باکتریال پیشگیرى گردد.|+| نوشته شده در  دوشنبه ۴ مهر ۱۳۹۰ساعت 5:4  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتHerbal Liv.52 100 Tabletsاین داروی گیاهی باعث بازگشت آنزیم‌های کبدی به میزان نرمال آن شده و کبد را از مواد سمی پاکسازی می‌کند .از لحاظ بالینی سطح سرمی کلسترول ، لیپوپروتئین‌ها ، فسفولیپیدها ، تریگلیسریدها را سالم نگه می‌دارد .کاملا گیاهی و بدون ضرر بوده و تاثیر مثبت آن توسط متخصصان حوزه سلامت در بسیاری از کشورهای بزرگ دنیا به تایید رسیده است و صدها مقاله علمی در مورد آن به رشته تحریر درآمده است .پرورش اندام کاران از این قرص جهت دوره‌های پاکسازی و تنظیم‌ آنزیم های کبدی بهره می‌برند. این قرص کاملا گیاهی بوده و موارد یاد شده تنها جهت آگاهی مصرف کننده بیان می‌شود .موراد مصرف :هپاتیتبیماری‌های کبدی ناشی از مصرف الکلالتهاب ویروسی کبدیکاهش اشتهاآسیب‌های ناشی از شیمی درمانی و پرتودرمانی به کبداختلالات آنزیمیو.........تاثیرات جانبی :تا کنون موردی گزارش نشده است .هر قرص حاوی :Himsra (Capparis spinosa) 65mgKasani (Cichorium intybus) 65mgMandur bhasma 33mgKakamachi (Solanum nigrum) 32mgArjuna (Terminalia arjuna) 32mgKasamarda (Cassia occidentalis) 16mgBiranjasipha (Achillea millefolium) 16mgJhavuka (Tamarix gallica) 16mgبدنسازان و ورزشکارانی که از داروهای استروئیدی استفاده می کنند بایستی پس از پایان هر دوره به وسیله این مکمل گیاهی کبد خود را پاکسازی کنند و نیز ورزشکارانی که مکمل به مقدار زیاد و متنوع استفاده می‌کنند نیز برای آنکه کارکرد طبیعی کبد را حفظ نمایند و بهره بیشتری از مکمل ها ببرند هر چند ماه یکبار بایستی از لایو 52 استفاده کنند|+| نوشته شده در  چهارشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۹۰ساعت 1:59  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتآروماسینAromasin(exemestane)Aromasin (Exemestane) is a steroidal suicide aromatase inhibitor, which means that it lowers estrogen production in the body by blocking the aromatase enzyme, the enzyme responsible for estrogen synthesization. (1)(2)(3)This stuff was developed to fight breast cancer in post-menopausal women, who need a particularly aggressive therapy, and for whom first line defenses such as SERMS (Tamoxifen) have not worked. This should be our first clue in inferring that this stuff is pretty strong, or at least stronger than some of the other compounds which are used to fight breast cancer.Aromasin and Side EffectsAromasin averages an 85% rate of estrogen suppression (4), so its clearly a very effective agent for bodybuilders and other athletes wanting to avoid estrogen related side effects such as gyno, acne, or water-retention brought on by aromatizing steroids. Specifically, Exemestane dose this by selectively inhibiting aromatase activity in a time-dependent and irreversible manner (hence the "suicidal" portion of its name, I guess).(7)As with most of the compounds in this class, it also causes a reasonable rise in testosterone levels (6), and as you may have guessed, this rise in testosterone means that Exemestane can also cause androgenic sides(8)(9)(10). As you can see from the chart below, exemestane is very effective at both lowering estrogen (estradiol) and raising testosterone:Click the image to open in full size.FIG. 1. Estrogen and androgen plasma levels after 10 d of daily exemestane (25 or 50 mg) in healthy young males (mean SD; n = 9-11). To convert to Systeme International units: estradiol, picomoles per liter (x3.671); estrone, picomoles per liter (x3.699); androstenedione, nanomoles per liter (*0.003492); and testosterone, nanomoles per liter (x0.03467). (13)So we can see that 25mgs is a very effective dose from that chart, right? As an added benefit, exemestane not only increases testosterone and lowers estrogen, but it also increases IGF levels (11).Additionally Worth noting is that Aromasin may possibly be less harsh on blood lipids (14)than some of the other (similar) compounds we use in the world of bodybuilding or athletics (other AIs). It also has, at best no effect on IGF, and at worst could lower (13) it. AIs are very tricky with regards to inconsistencies in IGF levels.Unfortunately, you need to take Exemestane for a week to reach steady blood plasma levels of it, and exemestane has a life of 27 hours (12.).The ability of exemestane to lower estrogen levels by the aforementioned 85% makes it a very nice choice for use in any cycle where aromatizing steroids are used. In addition, since its not too harsh at all on blood lipid profiles, its a very good choice for longer cycles. Its ability to raise both testosterone levels also seem to suggest that it would be a very nice addition to a Post-Cycle-Therapy (PCT).References:A predictive model for exemestane pharmacokinetics/pharmacodynamics incorporating the effect of food and formulation.Br J Clin Pharmacol. 2005 Mar;59(3):355-64.Exemestane for breast cancer prevention: a feasible strategy?Clin Cancer Res. 2005 Jan 15;11(2 Pt 2):918s-24s.Endocrinology and hormone therapy in breast cancer: Aromatase inhibitors versus antioestrogens, Anthony Howell1 and Mitch Dowsett2. 1CRUK Department of Medical Oncology, University of Manchester, Christie Hospital, Manchester, UK. 2Academic Department of Biochemistry, Royal Marsden Hospital, London, UK. Breast Cancer Res 2004, 6:269-274 doi:10.1186/bcr945. Published 6 October 2004Eur. J. Cancer. 2000, May;36(8):976-82Breast Cancer Res Treat. 1995;36(3):287-97.J Clin Endocrinol Metab. 2003 Dec;88(12):5951-6.Nippon Yakurigaku Zasshi. 2003 Oct;122(4):345-54.Clin Cancer Res. 2003 Jan;9(1 Pt 2):468S-72S.J Clin Endocrinol Metab 2000 Jul;85(7):2370-7J Steroid Biochem Mol Biol 1997 Nov-Dec;63(4-6):261-7Anticancer Res. 2003 Jul-Aug;23(4):3485-91Clin Cancer Res. 2003 Jan;9(1 Pt 2):468S-72SThe Journal of Clinical Endocrinology & Metabolism Vol. 88, No. 12 5951-5956Copyright 2003 by The Endocrine SocietyJ Clin Endocrinol Metab. 2003 Dec;88(12):5951-6.Exemestane (Aromasin®)This information is about a hormonal therapy used to treat breast cancer called exemestane, which is alsocalled Aromasin®.Throughout this information we refer to it by its more commonly used name, Aromasin. It should ideally beread with our general information about breast cancer or secondary breast cancer .AromasinAromasin is a type of hormonal therapy used to breast cancer in women who have been through themenopause (change of life).Hormonal therapies interfere with the production or action of particular hormones in the body. Hormones aresubstances produced naturally in the body. They act as chemical messengers and help to control the activityof cells and organs.Aromatase inhibitorsMany breast cancers rely on the hormone oestrogen to grow. These cancers are known as hormone-sensitivebreast cancers.In women who have had their menopause, the main source of oestrogen is through the conversion ofandrogens (sex hormones produced by the adrenal glands) into oestrogens. This is carried out by an enzymecalled aromatase. The conversion process is known as aromatisation, and happens mainly in the fatty tissuesof the body.Aromasin is a drug that blocks the process of aromatisation, and reduces the amount of oestrogen in the body.As less oestrogen reaches the cancer cells they grow more slowly or stop growing altogether. Drugs that workin this way are known as aromatase inhibitors. Other aromatase inhibitors include anastrozole (Arimidex®)and letrozole (Femara®) .How it is takenAromasin is a tablet which is taken once a day, preferably after a meal and at the same time each day. Itdoesn't matter whether this is in the morning or evening.When it is givenYour doctor will take a number of different factors into account when planning your treatment.Aromasin is used to treat post-menopausal women with hormone-sensitive breast cancer.Early breast cancerAromasin may be used to treat women with early breast cancer (cancer that has not spread) after they havecompleted two or three years of tamoxifen treatment.Macmillan and Cancerbackup merged in2008. Together we provide free, high qualityinformation for people affected by cancer throughour publications, website and phone service. .Advanced breast cancerAromasin is used to treat women who have advanced or secondary breast cancer (cancer that has spread toother parts of the body). It is also used to treat women whose breast cancer has come back after initialtreatment.Length of treatmentYour doctors will discuss the length of treatment they feel is appropriate for you. The length of your treatmentwill depend on your individual situation. Aromasin may be given over a number of years, or for as long as it iscontrolling the cancer. It may also be given after 2-3 years of treatment with tamoxifen.Possible side effectsEach person's reaction to any medicine is different. Most people have very few side effects with Aromasin,while others may experience more. The side effects described in this information will not affect everyone andmay be different if you are having more than one drug.We have outlined the most common side effects but haven't included those that are rare and therefore unlikelyto affect you. If you notice any effects that are not listed in this section, discuss them with your doctor or nurse.You may have some of the following side effects, to varying degrees:Hot flushes and increased sweatingThese are usually mild and may wear off after a period of time. Somepeople find it helps to cut down on tea, coffee, nicotine and alcohol. Research suggests that hormones calledprogestogens, or some antidepressants, may help to control this side effect. Your doctor or nurse can discussthis with you.Some people find complementary therapies, such as acupuncture, helpful. Your GP may be able to give youdetails about getting these on the NHS.You can read more about treatments for menopausal symptoms like hot flushes in our information aboutbreast cancer and menopausal symptoms.Feeling sick (nausea)Let your doctor know if this occurs, as it can usually be effectively treated. Feeling sickcan often be relieved by taking your tablet with food or at night.Feeling tired (fatigue) Some people find they are more tired when taking Aromasin. Getting plenty of rest canhelp.HeadachesIf you have frequent headaches your doctor can prescribe medicines to help.Difficulty sleepingSome women find they have trouble getting to sleep while taking Aromasin. Having awarm bath or a hot milky drink before bed can help, as can using relaxation techniques, tapes or CDs.Abdominal pain and diarrhoeaRarely, Aromasin can cause diarrhoea . This can usually be controlled withmedicine, but let your doctor know if it is severe. It is important to drink plenty of fluids if you have diarrhoea.Joint pains/muscular stiffnessSome women have pain and stiffness in their joints while taking Aromasin.Let your doctor know of these effects are a problem. You may find it helpful to take mild painkillers.Risk of osteoporosisWomen who have, or are at risk of, osteoporosis (weakened bones) should have theirbone strength assessed before and during treatment with Aromasin. Some women may need to take bonestrengtheningdrugs to help prevent osteoporosis from developing.Hair thinningSome women notice that some of their hair falls out while they are taking Aromasin. This isusually mild and the hair regrows at the end of treatment.Always let your doctor or nurse know about any side effects you have. There are usually ways in which theycan be controlled or improved.آروماسین به لحاظ عملکرد شبیه لتروزول است اما به لحاظ ساختار شیمیایی برتری دارد.داروهای گروه درمانی سرطان سینه متنوع ان ولی تقریبا سه دسته انیک : تخلیه کننده رسپتور(گیرنده ) استروژن مثل تاموکسیفن - سیکلوفنیل و ....دو " مهارکننده آروماتاز مثل لتروزول-آروماسین-آناسترازول و ...سه : آندروژن های ضداستروژن مثل دانازول-پروویرون و ....عوارض جانبی: این دارو بر روی خانمهایی که دارای سرطان سینه بوده اند مورد آزنایش قرار گرفته و این عوارض مشاهده شده است: عصبانیت و تعرق زیاد، دل آشوب، خستگی، سردرد، دشواری در خوابیدن (بیخوابی)، اسهال و دردهای شکمی، در زانو و کوفتگی عضلات، تحلیل استخوانها، ضعف موآروماسین شرکت اسوه ایرانه که 30 تا 25 میلی گرمیش=60 هزار تومانخارجیش (وارداتی): 60 تا 25 میلی گرم 320 هزار تومانAromasin - ExemestaneChemical Name: ExemestaneDrug Class: Type-I Aromatase InhibitorThe below article about Aromasin-Exemestane discusses how it works and gives a history of the drug. You can find articles about all of the steroids and other drugs listed on our site, including arimidex, dianabol, testosterone suspension, Letrozole, HGH [Human Growth Hormone] and nolvadex among many others. We are here to help you stay informed and updated on steroids and all other bodybuilding drugs.Aromasin (Exemestane) is a Type-I aromatase inhibitor, or suicidal aromatase inhibitor. It’s called this because it lowers estrogen production in the body by attaching to the aromatase enzyme, and permanently deactivating it. (1)Personally, I find this to be a very interesting mechanism of action when compared to type-II aromatase inhibitors, which bind competitively to the aromatase enzyme, and eventually unbind, rendering it active again. In the case of Aromasin, this doesn’t happen, and once it does its job on the enzyme, those particular enzymes will no longer function. Your body will eventually create more of the aromatase enzyme, so this isn’t dangerous, despite the really odd “suicide” thing in the first paragraph. As with all aromatase inhibitors, Aromasin was developed to fight breast cancer primarily in post-menopausal women, but we in the athletic community use it to combat estrogenic side effects from aromatizable steroids, or for post cycle therapy.Estrogen is responsible for many of the effects we’re trying to avoid when we’re on a cycle, including excess water retention and development of gynocomastia (breast tissue development in males. Thus, limiting the conversion of testosterone into estrogen is of use for steroid using athletes, when they’re trying to avoid side effects. In this case, the advantage of using a suicidal aromatase inhibitor is that it really won’t cause much, if any, noticeable “rebound” in estrogen when you cease using it.The hard numbers on Aromasin are reasonably impressive, as it averages an 85% rate of estrogen suppression (2), and this translates to an overall reduction in estradiol levels of about 50%, as well as raising testosterone to a significant degree.(3).It is also known as a “steroidal” aromatase inhibitor. This is really interesting, because it has been known to actually cause side effects (androgenic sides) that include increased aggressiveness and a pretty decent hardening effect. (4) I wouldn’t usually suggest that women should use Aromasin in large doses for any extended period of time, for this reason (possible virilization, or development of male sexual characteristics could occur with its use). It should, therefore, be reserved for use by women to brief periods of time in a possible pre-contest phase or for a form of post cycle therapy after a cycle.Interestingly (and almost paradoxically) exemestane not only increases testosterone and lowers estrogen, but it also increases levels of insulin-like growth Factor (IGF). (5) I find this to be interesting, because although the rise in testosterone is most likely responsible for the increase in IGF levels, IGF is known to be an aggravating factor in the growth of breast tumors, like the kind found in breast cancer. However, since estrogen is the primary culprit in breast cancer, the large reduction in estrogen levels, even when combined with a rise in IGF, is enough to make Aromasin a very effective breast cancer medication. /div> Aromasin isn’t too harsh on blood lipids (6) (cholesterol), unlike some of the other AIs’ like Letrozole.Exemestane reaches steady blood plasma levels of after a week of administration and this is also when we see it begin its maximal effect on reducing circulating estrogen levels. It’s also has a ½ life of 27 hours (4), so taking it once per day is going to build up blood plasma levels to a very effective level.References:1. A predictive model for exemestane pharmacokinetics/pharmacodynamics incorporating the effect of food and formulation.Br J Clin Pharmacol. 2005 Mar;59(3):355-64.2. Eur. J. Cancer. 2000, May;36(8):976-823. The Journal of Clinical Endocrinology & Metabolism Vol. 88, No. 12 5951-5956Copyright © 2003 by The Endocrine Society4. Clin Cancer Res. 2003 Jan;9(1 Pt 2):468S-72S5. Anticancer Res. 2003 Jul-Aug;23(4):34856. J Clin Endocrinol Metab. 2003 Dec;88(12):5951-6|+| نوشته شده در  چهارشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۹۰ساعت 1:42  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتسوالات دوستانمن میخواستم یه دوره وین خوراکی با سوما برم.بودجم کمه.شاید حدود 20 تا سوما!اینجوری اصلا فایده داره؟حجم خشک و مانکنی.چون 1سال ونیمه با مکمل کار کردم الان چند ماهه بدنم استاپ کرده میخواستم یه شوک بدم بهش.یه سوال دیگه وینسترول موی تن آدمو زیاد میکنه؟تو باشگاهمون یه پسره میگفت خورده اینجوری شده!چه استروییدایی این عوارض رو دارن؟با سلام خدمت دوست عزیز اولا :دوره کات سوما زیر ۳۰ تا اصلا فایده نداره دوما :سوما با T3 بیشتر جواب میده ثالثا :تمام استرویید هایی که دارای خواص آندروژنتیک به خصوص بالا باشند دارای این عوارض هستند و علت آن هم DHT میباشد و در ضمن تمام استروییدهایی که از مشتقات DHT باشند دارای عوارض پر مویی و ریزش موی سر و استروژنی نیستند و وینسترول نیز از مشتقات دی اچ تی است پس دارای این عوارض نیست و لی در حد کم است البته بستگی به بدن شخص دارد و در افراد مختلف فرق می کند و به حساسیت رسپتور های ( گیرنده ) فرد وابسته است . فردی با مصرف ناندرلون به عارضه ژنتیکوماستی مبتلا می شود ولی فرد دیگری با مصرف اکسی حتی یک جوش هم نمی زند ولی در کل باید احتیاط کرد و قبل از دوره و بعد از آن میزان هورمون ها به خصوص LH ,FSH,TEST و اسپرم و استرادیول و ... چکاپ شود و دلیل این امر در مقالات گذشته گفته شده است. دوستان به دلیل مشغله کاری و دانشگاه و شکسته شدن مچ دست بنده شرمنده شما ام که نمیتوانم به شما دوستان ورزش دوست مقالات بیشتری بنویسم.با تشکر استاد رونی هات من|+| نوشته شده در  شنبه ۲۶ شهریور ۱۳۹۰ساعت 21:33  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتپاورقی ( آگونیست یعنی چه؟ و... )آگونیست یعنی چه ؟آگونیست یک کلمه یونانی است و معنای آن موافق است . در بدن انسان مواددرون زایی وجود دارند (لیگاند) که روی گیرنده های خاص( رسپتور) متصل می شوند و آن را فعال می کنند .هر دارویی که از خارج وارد بدن شود و اثر آن لیگاند داخلی راتقلیدکندآگونیست می نامیم . بر عکس ، هر دارویی که مانع اثر آن لیگاند داخلی یا مقلد آن (آگونیست ها) شود را آنتاگونیست می نامیم .آگونیست شامل : بتا و آلفا هستندآنتاگونیست شامل : بتا  بلوکر و آلفا بلوکر هستند.فیزیولوژی چیست ؟فیزیولوژی علمی است که بررسی عملکرد سلولهای بدن،بافت ها و به طور کلی اندام بدن می پردازد.از مهمترین و اساسی ترین این اندام دستگاه عصبی و غدد می باشد که با مطالعه هر کدام از این بخش ها می توان به قدرت خالق هستی در خلق موجودات پی برد در واقع فیزیولوژی علم شناخت خداوند می باشد که نصیب بندگان او می گردد .فارماکولوژی : علم دارو شناسی ( اطلاعات در مورد ساختار و نحوه مصرف و عوارض و ... )سلول ژرمینال : سلول جنسیغدد آندوکرین (یعنی غده هایی که ترشحات خود را به داخل خون می ریزند)آنتی بادی << Anti body >> که همیشه از آن ذکر می شود چیست؟پروتئینی را که سیستم دفاعی بدن برای نشان دادن عکس العمل در برابر پروتئین های خارجی می سازد را آنتی بادی می گویند.عوارض داروها از نظر مکانیسم عارضه سه نوع هستند:Dose DependentIdiosyncraticTopical Phenomenonنوع اول بستگی به مقدار دوز مصرف شده داره. یعنی با مصرف مقدار معینی از یک دارو ، عوارض ایجاد خواهد شد.نوع دوم به هیچ چیزی بستگی نداره، یعنی ممکنه یه فردی با خوردن اولین قطره یا اولین قرص یا تزریق اولین آمپول دچار عارضه بشه. اما در فرد دیگر مصرف سالهای متمادی همان دارو هم هیچ عارضه ای رو سبب نمیشه. ( مثال : متوکلوپرامید )هر دو نوع اول و دوم به شکل دارو بستگی نداره. یعنی با هر فرمی از دارو ( اعم از اورال ، تاپیکال یا اینجکشن ) ممکنه عوارض بروز کنه.اما زمان بروز عارضه بستگی به شکل مصرف خواهد داشت ( طبیعیه که در شکل تزریقی بروز زودتر نمایان خواهد شد )اما نوع سوم دقیقا وابسته به شکل مصرف دارو است. یعنی ممکنه نوع خوراکی یک دارو باعث عارضه ای بشه ولی در فرم تزریقی همون دارو، عارضه مذکور رخ نده.مثل ایجاد نوروپاتی در تزریق فنوباربیتال در نزدیکی محل عصب ، در حالی که در فرم خوراکی چنین عارضه ای دیده نمیشه.یا مثلا در تزریق داخل شریانی این دارو ، خطر گانگرن وجود داره اما در تزریق وریدی و فرم خوراکی ،نه!****"اگزوژن" به ماده‌ای اتلاق می‌شود که بدن توانایی تولید و ساخت آن را به طور طبیعی نداشته و منشاء خارجی دارد.**"آندوژن" به ماده‌ای اتلاق می‌شود که به طور طبیعی توسط بدن ساخته می‌شود و منشاء داخلی دارد.بازدارنده = Inhibitor|+| نوشته شده در  دوشنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۰ساعت 2:37  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتاسپرم و باروری مردانحتما این مطالبو بخونید خلاصه و ساده ستقبلا در مورد کیفیت اسپرم بحث شده بودولی دیدم این سایت پزشکان بدون مرز ساده تر گفته و قابل درک تر نه مثل من که باید قبل خوندن مطلب ۵۰۰-۶۰۰ واحد پزشکی بخونی :مایع منی علاوه بر اسپرم از ۶۵ درصد مایع کیسه منی، ۳۰ تا ۳۵ درصد از پروستات، و ۵ درصد از رگ ها تشکیل شده است. مایع منی حاوی اسید سیتریک، اسید آمینه های آزاد، فروکتوز، آنزیم ها، فسفوریل کولین، پروتاگلاندین، پتاسیم و روی می باشد. میزان مایع منی تولید شده از چند قطره تا ۶ میلی لیتر متغیر است.به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز  ،  برحسب مقدار انزال و مدت زمان ذخیره قبل از انزال، یکبار انزال می تواند حاوی ۴۰ تا ۶۰۰ میلیون اسپرم باشد. اما با اینحال مقدار اسپرم تولید شده در کنار هم حتی نوک یک سوزن را هم نمی پوشاند.برای نمونه هایی که در تحقیقات پزشکی مورد استفاده قرار می گیرند از دهنده ها خواسته می شوند که خودارضایی کنند و یا اگر گرفتن نمونه بدون رابطه جنسی امکانپذیر نبود، آنوقت از کاندوم های غیرواکنشی استفاده می شود.●  مایع منی از چه ساخته شده است؟منی سالم دارای ۱۲۰ تا ۶۰۰ میلیون اسپرم در هر نوبت انزال است. مایع منی علاوه بر اسپرم دارای آب, قند های ساده, مواد قلیایی (برای محافظت در مقابل محیط اسیدی میزراه مرد و محیط اسیدی واژن زن است. همچنین در مایع منی موادی به نام پروستاگلندین ها هستند که سبب انقباض رحم ولوله های تخمدانی می شوند. علاوه بر این موادی از قبیل ویتامین C, روی و کلسترول  نیز در مایع منی وجود دارند.بطور کلی مایع منی سالم, فاقد مواد میکروبی, و آلوده کننده است.●  در آزمایش چه مواردی اندازه گیری می شوند؟× حجم مایع منی× تعداد اسپرم (مقدار اسپرم در حجم معینی از مایع منی).× اندازه وشکل اسپرم× تحرک اسپرم (در صد اسپرم های فعال)اکنون با استفاده از کامپیوتر تمام موارد فوق ارزیابی می شوند.مایع منی سالم چه مشخصاتی دارد؟حجم: ۳ میلی لیتر (بین ۲ تا ۶ میلی لیتر)غلظت: ۲۰ میلیون یا بیشتر در هر میلی لیترتحرک/ ۵۰% فعال پس از ۲ ساعتشکل طبیعی: ۶۰%مایع منی معمولاً در عرض ۱ ساعت به صورت مایع در می آید.PH: بین ۷ تا ۸.●  آنالیز آزمایشگاهی منیغیر طبیعی بودن آنالیز مایع منی به سادگی احتمال کاهش باروری را مطرح میسازد. مطابق مقادیرمشخص شده سازمان بهداشت جهانی شاخص های حد اقل نرمال کیفیت مایع منی به ابن تر تیب است.حدااقل حجم : ۱٫۵-۵٫۵ سی سیحد اقل تعداد اسپرم در واحد یک سی سی:حد اقل ۲۰ میلیونحرکت: بیش از ۵۰% اسپرم ها باید حرکت داشته باشندforward progression:2ظاهر آزمایشگاهی اسپرم ها: باید حد اقل ۳۰% اسپرم ها ظاهر نرمال داشته باشندPH: 8-72رنگ: خاکستری- سفید( گاهی زرد هم طبیعی هست)قابلیت زنده ماندن و یا viability: بیش از ۶۵% طبیعی هستprogressive motility: 3+ or 4totoal motile functional sperm: بیش از ۴۰ میلیون طبیعی هست که عددی هست که ضرب ۴ فاکتور در هم بدست می آید… که شامل حجم اسپرم در حرکت اسپرم در تعداد اسپرم در واحد در .. درصد ظاهر طبیعی اسپرمتعداد گلبول قرمز طبیعی: ۵-۰تعداد گلبول سفید چرکی طبیعی: ۵-۰کریستال: اصلا نباید باشدحالت تکه تکه شدن و جمع شدن اسپرم ها در نمونه آزمایشگاهی(clumping): نباید وجود داشته باشهmixed antiglobulin reaction: منفی باید باشهbovine cervical mucus penetration: باید بیش از ۳۰ میلی متر باشهکشت باکتری در درون اسپرم: هیچ باکتری نباید رشد کنهantiserum antibody: منفی باید باشه●  توصیه ها برای اینکه نمونه بهتری گرفته شود:۱- توصیه میشود جمع آوری اسپرم ۴۸-۷۲ ساعت پس از آخرین مقاربت گرفته شود.۲-برای بدست آوردن میزان پایه ای کیفیت اسپرم بایستی ۳ نمونه اسپرم گرفته شود اما اگر اختلاف ۲ نمونه کمتر از۲۰% باشد ممکن است نیازی به نمونه سوم وجود نداشته باشد۳- نمونه مایع منی از طریق استمنا, آمیزش منقطع و یا کاندوم های مخصوص بدون مایع کشنده اسپرم جمع آوری میشود.۴-نمونه باید داخل ظرف شیشه ای دهان گشاد تمیز( نیازی نیست استریل باشد) یا ظرف پلاستیکی ریخته میشود۵-مایع منی تازه بصورت لخته میباشد که در مدت ۵-۳۰ دقیقه بعد از انزال مایع میشودمشکل عدم باروری مردان مشتمل  بر علل متعددی است که وابسته به مشکلات تولید اسپرم  و یا انتقال آن می باشد .به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز  ،  حدود ۱۵ درصد زوج ها در کشور ایران با مشکل ناباروری مواجه می شوند که در این میان ۴۰ درصد عامل بروز ناباروری مشکلات مردانه و ۴۰ درصد مشکلات در زنان  و ۲۰ درصد در هر دو زوج است .مهمترین علل ناباروری در مردان به موارد زیر مرتبط می شود :-کشیدن سیگار معمولاً سبب کاهش تعداد اسپرم و تحرک ضعیف می شود. تحقیقات اخیر نشان دادند زمانی که هم مرد و هم زن سیگار می کشند, احتمال ناباروری تا ۶۴% بالا می رود.- استفاده درازمدت از حشیش توسط مردان سبب کاهش اسپرم و سالم افزایش اسپرم و افزایش اسپرم ناقص می شود.- مصرف زیاد الکل سبب کاهش تولید اسپرم سالم توسط مردان می شود.- فعالیت شدید بدنی سبب کاهش تولید اسپرم می شود.- کمبود ویتامین C سبب می شود که اسپرم ها به هم بچسبند و این حالت سبب ۱۶% موارد ناباروری در مردان می شود.- بعضی از آنتی بیوتیک ها به طور موقت سبب کاهش تعداد و تحرک اسپرم ها در مردان می شوند. بعضی از این آنتی بیوتیک ها شامل اریترومایسین, نیتروفورازون یا نیتروفورانتوئین هستند.- تماس با حشره کش ها, سموم آفت کش, حلال های آلی, سرب, تشعشعات یونیزه, فلزات سنگین و مواد شیمیایی سمی سبب کاهش قدرت باروری در مردان می شود. مردانی که در محیط شغلی خود با این مواد سرو کار دارند, (چاپخانه ها, سرب, سموم کشاورزی, دستگاههای رادیولوژی و … ) باید از پوشش ها و ماسک های محافظ استفاده نمایند.- سوء تغذیه و مصرف ناکافی غذاهای ضروری سبب اختلال در تولید و کار اسپرم ها می شود.- بیضه ها نباید زیاد گرم شوند. سعی کنید شورت ها ی تنگ نپوشید. مردانی که مشکل ناباروری دارند, نباید از دوش آب گرم, سونا استفاده کنند و همچنین کار در محیط گرم برای آنها مفید نمی باشد.- فاصله گذاری در فعالیت جنسی (۳ تا ۶ روز در هفته), سبب افزایش حجم و قدرت باروری می شود. ولی اگر وقفه زیادی در فعالیت جنسی ایجاد شود, سبب می شود که اسپرم ها تخلیه شده و پیر و نا توان و کم تحرک شوند- استفاده از داروهای استروئیدی آنابولیک (این داروها توسط افرادی که می خواهند دارای اندام های عضلانی حجیم شوند استفاده می شود, این داروها سبب می شوند که بدن نتواند هورمون تستوسترون را به طور طبیعی بسازد که سرانجام سبب کاهش تولید اسپرم خواهد شد. (بسیاری از ورزشکارانی که به عنوان دوپینگ از این داروها استفاده مکرر می کنند, دچار این مشکل خواهند شد).- داروی سولفاسالازین (این دارو برای درمان اختلالات گوارشی به کار می رود.)- داروی کتوکونازول (ضد قارچ)- داروی آزولفیدین (Azulfidine) – این دارو برای درمان بیماری گوارشی کولیت اولسروبه کار می رود.- واریکوسل (کلافی از وریدهای اضافی دور لوله منی بر را می گیرند و سبب گرمی بیش از حد آن، می شوند که این حالت سبب آسیب رسانی به اسپرم ها و کشتن آنها خواهد شد.- عفونت دستگاه تناسلی (مثل التهاب پروستات, التهاب لوله های اپیدیدیم در بیضه, التهاب بیضه (ارکیت).- بیماری اوریون, (که سبب آلوده شدن بیضه ها می شود).- ضربات وارده به بیضه- مصرف داروی دی اتیل استیل استرول (DES) توسط مادر در دوران بارداری (سبب کاهش اسپرم و ناهنجاری اسپرم می شود)- تب- داروهای ضد سرطان (شیمی درمانی)- نقص انسدادی در لوله منی بر- صدمات وارده به کانال های اسپرماتیک در بیضه (به علت بیماری های سوزاک و عفونت کلامیدیا)- سوء تغذیه و کم خونی, سل- استرس شدید در زندگی●  علل شایع مشکلات در باروری مردانانسدادهادرصد کمی از مردان با مشکل انسداد در مجاری دافع خود مواجه اند که مانع رسیدن اسپرم به مایع منی آنها میشود. اگر لوله منی یا مجاری بیضوی شما مسدود یا آسیب دیدهاست، مانع رسیدن اسپرم به تخمهای همسر شما می شود. عفونت، جراحت، نقصهای مادرزادی، یا وازکتومی ممکن است باعث این انسدادها باشند.• علایم احتمالی: هیچ• راه حلهای ممکن: جراحی جهت ترمیم انسداد یا عمل وازکتومی برعکس• میزان موفقیت: بسته به مشکل و نوع جراحی بکار رفته جهت درمان، از ۵۰ تا ۹۰ درصد مردان بعد از جراحی اسپرم بیشتری در منی خود دارند. حدود ۲۰ تا ۶۵ درصد زوجها توانستند با مقاربت یا روش لقاح مصنوعی آزمایشگاهی (IVF) یا تزریق اینتراسیتوپلاسمی اسپرم (ICSI) بچهدار شوند.واریکوسلواریکوسل (گشادشدن رگها، شبیه واریکوسِ بیضهها) دمای بیضهها را بالا میبرد که بر تولید اسپرم اثر میگذارد.• علایم احتمالی: هیچ (مشکل حین معاینه بدنی قابل تشخیص است).• راه حلهای ممکن: جراحی جهت رفع نقص واریکوسل• میزان موفقیت: تا ۴۳ درصد مردان قادر به باردار کردن همسر خود طی یک سال بعد از جراحی بودند، و تا ۶۹ درصد طی دو سال.اسپرم نامنظماگر اسپرم ندارید یا اسپرمتان کم است، جهندگی اسپرم کم (توانایی فَوران آن) یا شکل اسپرمها غیرعادی است، اسپرمتان به تنهایی قادر به باردار کردن تخمهای همسرتان نخواهد بود.• علایم احتمالی: هیچ• راه حل های ممکن: داروهای باروری، تلقیح مصنوعی با اسپرم خودتان به شرطی که تعداد، شکل و جهندگی آن خیلی غیرطبیعی نباشد؛ یا تزریق اینتراسیتوپلاسمی اسپرم (ICSI).• میزان موفقیت: داروهای بارداری افزایش دهنده تعداد تخمها به همراه روش تلقیح مصنوعی، میزان موفقیت را در هر نوبت به ۸ تا ۱۷ درصد میرساند. با روش ICSI درصد موفقیت به ۳۰ درصد میرسد.حساسیت اسپرمیممکن است بدن شما پادتن هایی ترشح کند که اسپرم را از بین میبرند، که معمولا بعد از وازکتومی، پیچش بیضوی (یعنی وقتی بیضه ها داخل کیسه بیضه پیخ میخورند)، عفونت یا تروما اتفاق میافتد.• علایم احتمالی: هیچ• راه حل های ممکن: تلقیح مصنوعی، تکنولوژی های نوین در درمان ناباروری (ART)، یا تزریق اینتراسیتوپلاسمی اسپرم (ICSI). (داروهای استروئیدی مثل پردینسون هم گاه برای محدود کردن پادتنهای اسپرم استفاده میشوند اما پزشکان به خاطر عوارض جانبی انها را توصیه نمیکنند).• میزان موفقیت: داروهای باروری جهت افزایش مقدار تولید تخمها به همراه روش تلقیح مصنوعی، درصد موفقیت را به ۸ تا ۱۷ درصد در هر نوبت میرسانند. درصد موفقیت با روش ICSI به حدود ۳۰ درصد در هر نوبت میرسد.مشکلات غیرقابل توجیه باروریاگر پزشک نتواند دلیل مشکل بارداری شما را پیدا کند، مورد شما را «مشکل غیرقابل توجیه باروری» تشخیص میدهد. بعضی متخصصان فکر میکنند سموم محیطی میتوانند عامل تاثیرگذار باشند اما رابطه مستقیمی بین باروری و این مشکلات هنوز به تاییر نرسیده است.• علایم احتمالی: هیچ• راه حل های ممکن: داروهای باروری همراه با روش تلقیح مصنوعی یا تکنولوژی های نوین در درمان ناباروری (ART) مثل لقاح مصنوعی آزمایشگاهی (IVF)• میزان موفقیت: داروهای باروری جهت افزایش مقدار تولید تخمها همراه با روش تلقیح مصنوعی ، درصد موفقیت را به ۸ تا ۱۷ درصد در هر نوبت میرسانند. حدود ۲۰ تا ۴۰ درصد در هر نوبت منجر به بارداری با روش IVF میشوند. بعد از سه سال درمان، احتمال آن که زوج بچه دار شوند هرسال بین ۲۰ تا ۲۵ درصد کمتر میشود.مشکلات بارداری مرکبیک زوج وقتی دچار مشکلات بارداری مرکب میشوند که هم مرد و هم زن مشکل باروری داشته باشند.• علایم احتمالی: بسته به علل آن متغیر است• راه حل های ممکن: بسته به علل آن روش درمان متفاوت است• میزان موفقیت: بسته به علل آن درصد موفقیت متغیر استپژوهشگران علوم پزشکی می گویند در زوج هایی که مشکل ناباروری دارند در قدم اول بهترین کار بررسی مرد است چرا که این کار هم ساده تر و هم مقرون به صرفه است.به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز  ،   بر خلاف تصور مردم جامعه، از میان ۱۰۰ زوج نابارور ۵۰ درصد از مشکل مربوط به زنان است و ۵۰ درصد از مشکل ناباروری مربوط به مردان است .دلایل ناباروری در مرداندلایل ناباروری در مردان ممکن است مربوط به خود سلول‌های جنسی، اختلالات آناتومی، اختلالات هورمونی و یا ناهنجاری‌های ژنتیکی باشد.۱٫ اختلالات مربوط به اسپرم۹۰درصد ناباروری‌های مردان به سبب کاهش تعداد اسپرم( اولیگواسپرمی )، شکل غیر طبیعی اسپرم ( تراتواسپرمی )  و یا اختلال در قدرت حرکتی اسپرم (آستنواسپرمی ) باشد.اختلال اولیگواسپرمی به حالتی اطلاق می‌شود که  تعداد اسپرم کمتر از ۲۰ میلیون در هر میلی لیتر مایع سیمن باشد. در این حالت فرد نابارور است. همچنین برای آنکه اسپرم بتواند فالوپ را شنا کند و به تخم برسد تا آن را بارور کند لازم است قدرت حرکتی مناسبی داشته باشد. اگر ۶۰درصد اسپرم‌ها قدرت حرکتی نرمال داشته باشند حداقل میانگین کیفیت را دارند. اختلال آستنواسپرمی که در آن کمتر از ۴۰درصد اسپرم‌ها قادر به حرکت با سرعت مناسب در جهت مستقیم هستند یک اختلال ناباروری است. اختلال تراتواسپرمی که اختلالات موفولوژیکی اسپرم است از دیگر دلایل ناباروری مرتبط با نقص اسپرم است.۲٫ اختلالات آناتومی• اختلال عملکرد عضلات مثانه که می‌تواند ناشی از جراحی مثانه یا پروستات، آسیب دیدگی انتهای نخاع، بیماری‌هایی نظیر دیابت یا اکروزیس باشد. همچنین مصرف داروهای آرامبخش، داروهای مخدر، آنتی سایکوتیک‌ها و داروهای فشار خون می‌تواند به صورت موقت سبب اختلال عضلات مثانه شود.• مسدود بودن مجاری اپیدیدیم و دفران که ممکن است در اثر التهاب یا عفونت باشد.• اختلالات مادرزادی بیضه‌ها نظیر کریپتوکیدیسم و هایپوسپدیا.۳٫ اختلالات هورمونیبه طور کلی توان باروری چه در مردان و چه در زنان تحت کنترل هورمون‌های محور هیپوتالاموس-هیپوفیز می‌باشد. هورمون آزاد کننده‌ی گناد و تروپین (GnRH) از هیپوتالاموس ترشح می‌شود و با اثر بر روی هیپوفیز تولید و آزاد شدن هورمون‌های LH و FSH را تحریک می‌ِکند. FSH تولید اسپرم در لوله‌های اسپرم ساز و LH تولید هورمون تستسترون توسط سلول‌های لیدیگ را تحریک می‌کنند. اختلال در تولید و ترشح این هورمون‌ها که ممکن است در اثر وجود تومور در محور هیپوتالاموس– هیپوفیز، رادیوتراپی و مصرف برخی داروهای تقویتی در ورزشکاران باشد بر میزان تولید و کیفیت اسپرم ها اثر می‌گذارد.از عواملی که سبب ناباروری در مردان می‌شود می‌توان موارد زیر را  برشمرد:• بیماری‌های مقاربتی نظیر عفونت به باکتری سوزاک می‌تواند سبب ناباروری در هر دو جنس شود. چنین عفونت‌های می‌تواند سبب آسیب دیدن و مسدود شدن مسیر حرکت اسپرم شود.• سن؛ با افزایش سن تعداد اسپرم‌ها و کیفیت آنها ممکن است کاهش یابد.• تنش‌های جسمی، ذهنی و استرس‌های عاطفی می‌تواند تعداد اسپرم‌ها را به طور موقت کم کند، که ممکن است ناشی از تغییر در سطوح هورمون‌های جنسی باشد.• مصرف مواد مخدر، نوشیدن زیاد الکل و سیگار کشیدن از جمله عاداتی است که سبب کاهش تعداد و  قدرت حرکت اسپرم‌ها می‌شوند.• در معرض قرار گرفتن طولانی مدت با عناصر سنگین (نظیر سرب، کادمیوم، آرسنیک) و سموم شیمیایی به ویژه علف‌کش‌ها و آفت‌کش‌ها  و میدان‌های قوی الکترومغناطیسی می‌تواند کیفیت و تعداد اسپرم‌ها را کاهش دهد.• بیماری‌هایی نظیر دیابت، ایدز، حملات قلبی، نقص کلیه و کبد، سندرم کوشین و آنمی ممکن است روی باروری مردان اثر گذارد. همچنین در سرطان بیضه عموماً تولید اسپرم وجود ندارد. در مورد سایر سرطان‌ها روش‌های درمانی نظیر شیمی درمان و رادیودرمانی می‌تواند سبب کاهش قابل توجه کیفیت و تعداد اسپرم و حتی تخریب اندام‌ها و غدد تولید مثلی گردد.تعداد بسیار زیادی از مردان به دلیل پایین بودن کیفیفت اسپرم ها قدرت باروری ندارند ، و پزشکان به آنان توصیه می کنند که  برای افزایش قدرت باروری اسپرم ها  ،  هر دو سه روز یک بار رابطه جنسی داشته باشند  اما نتایج تحقیقات جدید محققان نشان داده  است که زمان نقش بسیار مهمی در باروری این افراد دارد .به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز  ،   نتیجه یک تحقیق نشان می دهد مردانی که به علت آسیب دیدگی اسپرم توانایی بارورسازی پایینی دارند،اگر به مدت یک هفته هر روز از طریق همبستری،انزال داشته باشند، کیفیت اسپرمشان بهبود می یابد.یک محقق استرالیایی  با اعلام نتایج پژوهشهای خود گفت: در حالی که پیش از این به زوج ها توصیه می شد هر دو سه روز یک بار رابطه جنسی داشته باشند ولی تحقیقات او نشان می دهد همبستری هر روزه به ارتقای سلامت اسپرم ها کمک می کند.دکتر دیوید گرینینگ می گوید در تحقیقاتش بر ۱۱۸ مرد آزمایش انجام داده و نتیجه کارش رضایت بخش بوده است.به گفته دکتر گرینینگ میزان آسیب دیدگی اسپرم در هشتاد درصد مردانی که مورد آزمایش قرار گرفتند،بعد از یک هفته انزال روزانه،۱۲ درصد کاهش یافت.در این حال،به علت انزال روزانه میزان اسپرم های خارج شده در هر رابطه جنسی که این مردان برقرار می کردند از ۱۸۰ میلیون به حدود ۷۰ میلیون کاهش پیدا می کرد ولی به گفته آقای گرینینگ این رقم همچنان در دامنه مطلوب برای برخورداری از قدرت باروری است.به گفته گرینینگ، برقراری رابطه جنسی هر روزه به افزایش تحرک اسپرم ها نیز کمک می کند.آسیب دیدگی اسپرم هاباور عمومی میان محققان این است که هر چه اسپرم ها به مدت طولانی تری در بیضه ها باقی بمانند به خاطر شرایط محیطی و دمای بدن دچار آسیب دیدگی بیشتری می شوند.در این حال،رادیکال های آزاد که به ماده وراثتی سلول ها آسیب می زنند نیز در این محیط وجود دارد که با آسیب رساندن به ساختار دی ان ای اسپرم ها قدرت باروری را کاهش می دهد.از سوی دیگر، دیوید گرینینگ هشدار می دهد که رابطه جنسی مستمر و مداوم با کاهش تعداد اسپرم های خارج شده در هر انزال می تواند خطر کاهش قدرت باروری را به همراه داشته باشد.او توصیه می کند بهترین راه برای تقویت قدرت بارداری،برقراری رابطه هر روزه در دوره تخمگذاری زنان است.دیوید گرینینگ همچنین با اشاره به کاهش تمایل افراد به برقراری رابطه هر روزه با افزایش سن،بهترین سن باروری را سنین جوانی می داند.وی گفت:«ما برای باروری در جوانی خلق شده ایم».پزشکان دیگر با جالب دانستن آزمایش های آقای گرینینگ می گویند این نتیجه شاید برای همه مردان مفید نباشد.به گفته دکتر آلن پیسی از دانشگاه شفیلد انگلیس،همبستری هر روزه توانایی بارورسازی مردانی را که تولید اسپرم پایینی دارند،کاهش می دهد●  عوامل زیر در کیفیت اسپرم یا نا باروری مردان اثر میگذارد-کشیدن سیگار معمولاً سبب کاهش تعداد اسپرم و تحرک ضعیف می شود. تحقیقات اخیر نشان دادند زمانی که هم مرد و هم زن سیگار می کشند, احتمال ناباروری تا ۶۴% بالا می رود.- استفاده درازمدت از حشیش توسط مردان سبب کاهش اسپرم و سالم افزایش اسپرم و افزایش اسپرم ناقص می شود.- مصرف زیاد الکل سبب کاهش تولید اسپرم سالم توسط مردان می شود.- فعالیت شدید بدنی سبب کاهش تولید اسپرم می شود.- کمبود ویتامین C سبب می شود که اسپرم ها به هم بچسبند و این حالت سبب ۱۶% موارد ناباروری در مردان می شود.- بعضی از آنتی بیوتیک ها به طور موقت سبب کاهش تعداد و تحرک اسپرم ها در مردان می شوند. بعضی از این آنتی بیوتیک ها شامل اریترومایسین, نیتروفورازون یا نیتروفورانتوئین هستند.- تماس با حشره کش ها, سموم آفت کش, حلال های آلی, سرب, تشعشعات یونیزه, فلزات سنگین و مواد شیمیایی سمی سبب کاهش قدرت باروری در مردان می شود. مردانی که در محیط شغلی خود با این مواد سرو کار دارند, (چاپخانه ها, سرب, سموم کشاورزی, دستگاههای رادیولوژی و … ) باید از پوشش ها و ماسک های محافظ استفاده نمایند.- سوء تغذیه و مصرف ناکافی غذاهای ضروری سبب اختلال در تولید و کار اسپرم ها می شود.- بیضه ها نباید زیاد گرم شوند. سعی کنید شورت ها ی تنگ نپوشید. مردانی که مشکل ناباروری دارند, نباید از دوش آب گرم, سونا استفاده کنند و همچنین کار در محیط گرم برای آنها مفید نمی باشد.- فاصله گذاری در فعالیت جنسی (۳ تا ۶ روز در هفته), سبب افزایش حجم و قدرت باروری می شود. ولی اگر وقفه زیادی در فعالیت جنسی ایجاد شود, سبب می شود که اسپرم ها تخلیه شده و پیر و نا توان و کم تحرک شوند- استفاده از داروهای استروئیدی آنابولیک (این داروها توسط افرادی که می خواهند دارای اندام های عضلانی حجیم شوند استفاده می شود, این داروها سبب می شوند که بدن نتواند هورمون تستوسترون را به طور طبیعی بسازد که سرانجام سبب کاهش تولید اسپرم خواهد شد. (بسیاری از ورزشکارانی که به عنوان دوپینگ از این داروها استفاده مکرر می کنند, دچار این مشکل خواهند شد).- داروی سولفاسالازین (این دارو برای درمان اختلالات گوارشی به کار می رود.)- داروی کتوکونازول (ضد قارچ)- داروی آزولفیدین (Azulfidine) – این دارو برای درمان بیماری گوارشی کولیت اولسروبه کار می رود.- واریکوسل (کلافی از وریدهای اضافی دور لوله منی بر را می گیرند و سبب گرمی بیش از حد آن، می شوند که این حالت سبب آسیب رسانی به اسپرم ها و کشتن آنها خواهد شد.- عفونت دستگاه تناسلی (مثل التهاب پروستات, التهاب لوله های اپیدیدیم در بیضه, التهاب بیضه (ارکیت).- بیماری اوریون, (که سبب آلوده شدن بیضه ها می شود).- ضربات وارده به بیضه- مصرف داروی دی اتیل استیل استرول (DES) توسط مادر در دوران بارداری (سبب کاهش اسپرم و ناهنجاری اسپرم می شود)- تب- داروهای ضد سرطان (شیمی درمانی)- نقص انسدادی در لوله منی بر- صدمات وارده به کانال های اسپرماتیک در بیضه (به علت بیماری های سوزاک و عفونت کلامیدیا)- سوء تغذیه و کم خونی, سل- استرس شدید در زندگی●   تأثیر الکل، دخانیات و داروها بر باروریبسیاری از افراد از آسیب هایی که مصرف الکل و استعمال دخانیات دردورۀ بارداری بر چنین وارد می کند آگاهی دارند اما بسیاری از زوج ها باور نمی کنند که استعمال دخانیات و مصرف الکل بتواند قدرت باروری آن ها را وختل کند. البته خبر خوبی که در این مورد می توان داد این است که اثرات اینها بر باروری همیشگی نیست و بعد از توقف مصرف آن ها، اثرات زیانبارشان بر باروری از بین رفته و وضعیت شخص به حالت عادی بر می گردد.الف) نقش الکل نوشیدن الکل می تواند باعث کاهش تعداد اسپرم های غیر طبیعی و کاهش درصد اسپرم های دارای قابلیت تحرک شود.به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز  ،   الکل از طریق تأثیر بر فرآیند تولید و آسازی تستوسترون (هورمون جنسی مردانه) نیز می تواند روی باروری مرد اثر کند.الکل چون بر کبد اثر می گذارد می تواند باعث تجمع هورمون های جنسی زنانه (که در مرد هم به طور طبیعی مقدار کمی تولید می شود) در بدن مرد شده از این طریق باعث کاهش قدرت جنسی و تعداد اسپرم ها شود. الکل همچنین می تواند باعث کاهش جذب عناصر غذایی مثل روی به داخل بدن شود.روی ماده غذایی مهمی است که در باروری مرد نقش حیاتی دارد. برای ساخته شدن لایۀ خارجی اسپرم و دم آن باید مقدار کافی روی وجود داشته باشد و نیز این عناصر با غلظت بالایی در اسپرم یافت می شود.کاهش ( ) در غذای مرد می تواند تعداد اسپرم ها را کاهش می دهد. مصرف زیاد الکل می تواند باعث توقف عادت ماهیانه و تخمک گذاری در زن ها شود.اگر چه نوشیدن مقادیربالاتر الکل می تواند بر باروری شما اثر منفی داشته باشد. لذا نمی توان گفت نوشیدن مقدار کمتر آن خالی از اشکال است بلکه می توان گفت مقدار اندک آن نیز برای شما ( که می خواهید باردار شوید) زیاد است.مصرف الکل توسط زنان باردار احتمال سقط را تا دو نیم ( ) برابر زنان عادی افزایش می دهد و اگر زنی هم الکل بنوشد و هم سیگار بکشد، احتمال سقط در او چهار برابر زنان عادی می شود.●   نقش دخانیاتبسیاری از مردم اطلاعات زیادی در خصوص سیگار کشیدن در بیماری های مختلف ریه مثل آمفیزم و سرطان ریه دارند و اکثراً از اثرات مخرب سیگار در حاملگی نیز مطلع هستند، اما افراد کمی از نقش سیگار در کاهش قدرت باروری زوج هخا اطلاع کافی دارند. دود توتون یا تنباکو حاوی چهار هزار نوع ترکیب شیمیایی است.برخی از این ترکیبات عبارتند از: اکسید نیتروژن، آمونیاک، هیدروکربن های معطر، سیانید هیدروژن، کلرید وینیل، نیکوتین، سرب و کادمیم.برخی خانم ها فقط هنگام بارداری سعی می کنند سیگار نکشند، غافل از اینکه دود سیگار می تواند شانس حامله شدن شما را نیز کاهش دهد.سیگار کشیدن در مردان می تواند باعث کاهش تعداد اسپرم ها، افزایش اسپرم های غیر طبیعی و کاهش سطح تستوسترون (هورمون جنسی مردانه) شود. دود سیگار همچنین می تواند باعث کندی و تنبلی اسپرم ها و نیز کاهش سطح ویتامین در خون شود.کمبود و یتامین باعث می شود اسپرم ها به جای رو به جلو به همدیگر بچسبند و مصرف مقدار کافی ویتامین به طور روزانه می تواند باعث اصلاح این مشکل شود. استعمال دخانیات و در زنان می تواند باعث یائسگی زودرس شود و این موضوع برای زنانی که سنشان بالا است و می خواهند باردار شوند اهمیت حیاتی داردوج) نقش داروهای تفننیطی سال های اخیر مصرف ماری جوانا و کوکائین سیر فزاینده ای داشته و برای بخشی از مردم به صورت بخشی از زندگی روزانه در آمده است.البته افزایش مقبولیت اجتماعی این داروها دلیل بر بی ضرر بودن آن ها نیست. این داروها بر روی باروری شما و شوهرتان اثر منفی دارند اما در صورت ترک آن ها بعد از مدت کوتاهی اثرات منفی شان بر براروری از بیم می رود. مصرف آن ها در بارداری اثرات فاجعه باری بر روی جنین دارد.●  بررسی ساختمان و آناتومی  اسپرم :●  اسپرماتوژنز یا اسپرم‌زاییدر غدد جنسی نر یا بیضه، سلول‌هایی به نام اسپرماتوگونی وجود دارند که از تکثیر سلول‌های ژرمینال حاصل شده‌اند. این سلول‌ها پس از بلوغ فعال شده با چند تقسیم متوالی اسپرماتوزوئیدها را می‌سازند. جریان اسپرم‌زایی بدین گونه است:ابتدا تعداد زیادی اسپرماتوگونی به وجود می‌آیند، هر یک از این سلول‌ها رشد کرده  و مقداری مواد را در خود ذخیره می‌کنند. و در پایان رشد خود به اسپرماتوسیت نوع اول تبدیل می‌شوند. این سلول‌ها هنوز دارای ۲N کروموزوم( دیپلویید) هستند. اسپرماتوسیت‌های نوع اول دوبار پشت سر هم تقسیم می‌شوند که به مجموعه این دو تقسیم، میوز می‌گویند. این سلول‌های تولیدی را اسپرماتوسیت نوع دوم ( N کروموزومی )می‌نامند.این‌ها نیز تقسیم شده و سلول‌های N کروموزومی دیگری به نام اسپرماتید را به وجود می‌آورند.ساختمان اسپرم در انواع مختلف جانوران پر سلولی بسیار شبیه یکدیگر است و مهم‌ترین تفاوتی که در آن‌ها دیده می‌شود در دستگاه حرکتی آن‌هاست. اندازه اسپرم‌ها با اندازه افراد نر سازنده آن‌ها بستگی ندارد. مثلا” اسپرم فیل از اسپرم موش کوچک‌تر است. تعداد آن‌ها در مایع منی زیاد است، مثلا” تعدا آن‌ها در هر میلی‌متر مکعب در انسان ۱۰۰ هزار، در گاو یک میلیون، و در خروس چهار میلیون است.اسپرم از کلمه یونانی اسپرما (به معنای بذر) گرفته شده است و به سلول‌های تناسلی مردانه اطلاق می‌شود. تولید مثل جنسی در انسان از نوع آنیزوگامی و اووگامی است. به این معنا تفاوت قابل‌ملاحظه‌ای از لحاظ اندازه سلول‌های جنسی (گامت‌ها) دو جنس وجود دارد و سلول کوچک‌تر مربوط به جنس مذکر است که همان سلول اسپرم است.●  تاریخچه اسپرمبرای اولین بار در سال ۱۶۷۷ به وسیله آنتوان وان لیونهوک با استفاده از میکروسکوپ مشاهده شد. او در آن هنگام گزارش کرد که انسان کوچکی درون اسپرم وجود دارد. احتمالا به این علت به این نظریه معتقد بود که هر اسپرم حاوی یک انسان کوچک کاملا شکل‌گرفته است که بعدا در رحم زن رشد می‌کند.●  ساختمان اسپرمسلول‌های اسپرم هاپلویید هستند، یعنی ۲۳ کرموزوم دارند و هنگامی که با ۲۳ کرموزوم تخمک زن ترکیب می‌شوند، یک سلول دیپلویید دارای ۴۶ کرموزوم را می‌سازند.سلول‌های اسپرم تقسیم نمی‌شوند و طول عمر محدودی دارند، اما وقتی پس از لقاح با سلول‌های تخمک ترکیب می‌شوند، سلول تخم یا زیگوت را به وجود می‌آورند که شروع به رشد و نمو می‌کند.سلول اسپرم از یک سر، قطعه میانی و یک دم تشکیل شده است. سر حاوی هسته است که حاوی فیبرهای کروماتینی به شدت در هم پیچیده است که همان ماده ژنتیکی یا DNA سلول است و ۶ برابر نسبت به DNA سلول‌های عادی متراکم‌تر است. جلوی سر بخشی به نام آکروزوم قرار دارد که حاوی آنزیم‌های مورد استفاده برای نفوذ به تخمک زن است.بخش میانی اسپرم یک هسته رشته‌ای مرکزی دارد و حاوی میتوکندری‌های فراوانی است که به دور این هسته پیچیده‌اند. این میتوکندری‌ها انرژی لازم برای حرکت اسپرم در طول دهانه رحم، رحم و لوله‌های رحمی را فراهم می‌کنند. دم اسپرم یا فلاژلوم حرکاتی شلاقی انجام می‌دهد که اسپرم را به جلو می‌راند.سلول‌های اسپرم متحرک از طریق فلاژلوم حرکت می‌کنند و برای حرکت به سوی تخمک و لقاح نیاز به آب دارند. این سلول‌ها نمی‌توانند به خاطر ماهیت حرکت‌شان به عقب بازگردند.کیفیت و کمیت اسپرم شاخص اصلی کیفیت منی است که معیار توانایی منی برای لقاح محسوب می‌‌شود.●  حرکت اسپرم به سوی تخمکسلول اسپرم انسانی تنها در محیط‌های گرم زنده باقی می‌ماند. هنگامی که سلول‌های اسپرم بدن مرد را ترک می‌کند، قدرت زنده‌ ماندن آنها کاهش پیدا می‌کند و بسیاری از این سلول‌ها می‌میرند و کیفیت اسپرم کاهش پیدا می‌کند. سلو‌های اسپرم به دو گروه تقسیم می‌شوند، اسپرم‌های مونث که حاوی کرموزوم X هستند و پس از لقاح با تخمک جنین دختر و اسپرم‌های مذکر که حاوی کرموزوم Y هستند و پس از لقاح جنین پسر ایجاد می‌کنند.اسپرم انسان شامل یک سر به اندازه ۵ در ۳ میکرون و دمی به درازای ۵۰ میکرون است. دم اسپرم حرکتی شلاقی در یک مخروط بیضوی دارد که اسپرم را به جلو می‌راند (با سرعت یک تا ۳ میلی‌متر در دقیقه).مایع منی ماهیتی قلیایی دارد و اسپرم‌ها به حداکثر سرعت حرکت خود در آن نمی‌رسند، مگر هنگامی که به واژن برسند که مایع‌های اسیدی واژن قلیایی بودن منی را خنثی می‌کند.در این هنگام فیبرینوژن ساخته شده در کیسه‌های منی باعث لخته‌شدن مایع منی می‌‌شود و این لخته اسپرم را حفاظت می‌‌کند. به محض آنکه حرکت سلول‌های اسپرم تشدید می‌شود، آنزیم فیبرینولیزین تولید شده به وسیله پروستات که در منی وجود دارد، لخته را حل می‌کند و اسپرم امکان پیدا می‌کند تا به طور مطلوب پیشروی کند.فعال شدن اسپرم و افزایش سرعت حرکت آن در دستگاه تناسلی زنانه نقش مهمی در موفقیت اسپرم در نفوذ کردن به درون تخمک دارد. دم اسپرم یا فلاژلوم مانند ملخ یک قایق اسپرم را به جلو می‌راند و حاوی مجاری‌ای است که به طور اختصاصی ورود یون‌های کلسیم را امکان‌پذیر می‌کنند. به عقیده دانشمندان ورود ناگهانی کلسیم به درون دم اسپرم باعث بیش فعالی و سرعت گرفتن اسپرم می‌شود.لقاح اولین مانعی که اسپرم برای وارد شدن به تخمک با آن روبه‌رو است، گروهی از سلول‌ها به نام سلول‌های کومولوس است که دور تخمک را فراگرفته‌اند.دومین مانعی که اسپرم باید از آن بگذرد، غشایی به نام زونا پلاسیدا است که در اطراف تخمک قرار دارد. یکی از پروتئین‌هایی که در زونا پلاسیدا قرار دارد، به مولکول مکمل خود در اسپرم متصل می‌شود. این سازوکار قفل و کلید در هرگونه حیاتی اختصاصی است و بنابراین مانع آن می‌شود که اسپرم و تخمک گونه‌های متفاوت جانوری با هم ترکیب شوند.هنگامی که اسپرم به تخمک می‌رسد، در ابتدا با لایه بیرونی تخمک به نام زونا پلاسیدا روبه‌رو می‌شود. اسپرم با کمک آنزیم‌هایی که در بخش جلوی سرش قرار دارد، می‌تواند تا حدی این غشا را حل کند. اما این آنزیم‌ها برای حل کردن کامل این غشا و اتصال آن به تخمک کافی نیستند.در واقع اگر فعالیت حرکتی اسپرم قبل از رسیدن به تخمک تشدید نشده باشد و اسپرم به اصطلاح بیش‌فعال نباشد، توانایی نفوذ به تخمک را نخواهد داشت.حقایقی در مورد اسپرم در هر انزال منفرد مرد به اندازه نصف یک قاشق چای‌خوری پر یعنی ۷۵/۲ میلی‌لیتر منی خارج می‌شود که حاوی ۱۸۰ تا ۴۰۰ میلیون اسپرم است.اگر شمار اسپرم‌ها از ۲۰ میلیون پایین‌تر بیاید، مرد را از لحاظ بالینی نابارور محسوب می‌کنند.هر اسپرم حدود ۴۰ میکرون درازا دارد و حاوی ۲۳ کرموزوم است. اسپرم با سرعت ۷۵ سانتی‌متر در ساعت حرکت می‌کند و می‌تواند تا ۳ روز در دستگاه تناسلی زن زنده بماند.میزان‌های طبیعی در آزمایش اسپرم●   چه خوراکی هایی موجب افزایش قدرت باروری مردان می شوند ؟پژوهشگران در کشور اسپانیای برای ارزیابی اثر رژیم غذایی بر باروری، مردانی را که همراه همسرشان به یک کلینیک‌ ناباروری مراجعه کرده بودند، مورد بررسی قرار دادند.مردان دچار ناهنجاری‌‌های ژنتیکی، جسمی و هورمونی از این بررسی کنار گذاشته شدند. هر داوطلب دست کم دو نمونه منی برای آزمایش در اختیار گذاشت و هر کدام اطلاعاتی در مورد مصرف ۹۶ مورد ماده غذایی حین سال قبل ارایه دادند. پژوهشگران همچنین میزان هورمون‌های تناسلی را در این مردان اندازه‌گیری کردند و اطلاعاتی در مورد سایر عوامل دیگر که بر کیفیت اسپرم اثر می‌گذارد، مانند سیگار کشیدن، وزن بدن، مصرف الکل و قرارگیری به مواد آلاینده جمع‌آوری کردند.این دانشمندان معیارهای سازمان جهانی بهداشت برای تقسیم‌بندی این افراد را به دو گروه اعمال کردند: یک گروه شامل ۳۰ مرد که کیفیت منی پایینی داشتند و گروه دیگر شامل ۳۱ مرد که کیفیت منی بهتری داشتند. این دو گروه از لحاظ سیگار کشیدن، مصرف الکل، چاقی، میزان قرار گرفتن در معرض آلاینده‌های محیطی یا میزان هورمون‌ها تفاوتی نداشتند اما از لحاظ رژیم غذایی متفاوت بودند. مردان با کیفیت پایین اسپرم نسبت به مردان با کیفیت بهتر اسپرم، مقدار بیشتری گوشت قرمز، سیب‌زمینی و ماست پرچرب می‌خوردند.برعکس، مردان با کیفیت بهتر اسپرم مصرف بالای شیر کم‌چربی، صدف خوراکی، سبزی‌ها و میوه‌ها و شیرینی‌ها را داشتند. اما این رابطه ظاهری میان رژیم غذایی و کیفیت اسپرم به چه عاملی مربوط می‌شود؟این بررسی غذاها و نه مواد مغذی را مورد ارزیابی قرار داده بود اما به نظر می‌رسد مردانی که میزان مصرف بالاتر کربوهیدرات (مواد نشاسته‌ای)، فیبرهای گیاهی، ویتامین‌ها (شامل مواد آنتی‌اکسیدان) دارند و مصرف پروتئین و چربی‌ آنها پایین‌تر است، کیفیت اسپرم بهتری دارند.گوشت قرمز و لبنیات پرچرب به خصوص از لحاظ تاثیر روی اسپرم مورد توجه هستند. از آنجایی که مواد شیمیایی مانند PCB‌ها (بیفنیل‌های پلی‌کرینه)، حشره‌کش‌های ارگانیک و هورمون‌های جنسی در چربی محلول‌اند، ممکن است این مواد آلاینده وارد غذاهای پرچربی مانند گوشت قرمز و لبنیات پرچربی شوند.گرچه این بررسی در اسپانیا این مواد شیمیایی را به طور مستقیم ارزیابی نکرده بود، پژوهش‌های قبلی این مواد را با کاهش قدرت باروری مردان مربوط کرده‌اند. یکی از این بررسی‌ها نشان داد مصرف مقدار زیاد گوشت گاو به وسیله مادر حین بارداری ممکن است آثار نابجایی بر رشد بیضه پسرش در طول زندگی جنینی بگذارد. اگر نتایج این پژوهش اسپانیایی تایید شود، آثار تغذیه فرد ممکن است در نسل آینده‌اش هم ادامه پیدا کند.●   اثر چربی‌های غذایی بر کیفیت اسپرمیک تحقیق دیگر در دانشگاه هاروارد نشان داده است مصرف غذاهای حاوی مقادیر زیاد چربی‌های اشباع‌شده برای مثال همبرگر و سیب‌زمینی سرخ‌کرده و چربی‌های تک‌اشباع‌نشده که برای مثال در گوشت قرمز، لبنیات پرچرب و مغزهای میوه خوراکی وجود دارد ممکن است به کیفیت اسپرم صدمه بزند.این بررسی نشان داد هرچه مردان میزان بیشتری از این چربی‌های اشباع شده بخورند با احتمال بیشتری ممکن است تعداد اسپرم‌های آنها و میزان فعالیت آنها کاهش یابد. بر عکس،‌ مردانی که غذاهای حاوی چربی‌های سالم‌تر چند‌اشباع‌شده مانند اسیدهای چرب امگا ۳ و امگا ۶ (که برای مثال در ماهی و غلات سبوس‌دار وجود دارند) مصرف می‌کردند، تعداد بیشتری اسپرم سالم‌‌تر و فعال‌تر داشتند.در این بررسی مردان با بیشترین میزان مصرف چربی‌های اشباع‌شده نسبت به مردان با کمترین میزان مصرف چربی‌ اشباع‌‌شده ۴۱ درصد تعداد اسپرم کمتری داشتند و مردانی که بیشترین میزان مصرف اسیدهای چرب‌ تک‌اشباع‌نشده را داشتند نسبت به مردان با کمترین میزان مصرف اسیدهای چرب‌ تک اشباع‌نشده ۴۶ درصد تعداد اسپرم کمتری داشتند.به گفته این پژوهشگران، این یافته‌ها نشان می‌دهد که رابطه‌ای میان عوامل قابل‌تغییر سبک زندگی، در این مورد تغذیه و توان باروری مردان وجود دارد. هنوز معلوم نیست علت این رابطه میان انواع چربی‌ها و کیفیت اسپرم چیست اما انواع مختلف چربی به صورت‌های مختلفی در بدن سوخت‌وساز پیدا می‌کنند. چربی‌های چنداشباع‌نشده بخش مهمی از غشای سلولی اسپرم‌ها را تشکیل می‌دهند و ممکن است بر توانایی اسپرم بر بارور کردن تخمک اثر بگذارند. این نوع چربی‌ها همچنین ممکن است تولید هورمون‌های تناسلی را نیز تحریک کنند.دانشمندان می‌گویند اینکه تغییر نوع تغذیه بتواند به باروری یک مرد معین کمک کند،‌ بستگی به وضعیت آن مرد دارد. گرچه تفاوت ۴۰ درصدی در شمار اسپرم‌ها زیاد است، این تفاوت در برخی از مردان ممکن است مهم باشد و در برخی دیگر نه.اگر مردی شمارش اسپرم حدمرزی داشته باشد، مثلا ۲۵ میلیون اسپرم در هر میلی‌ لیتر منی، کاهش ۴۰ درصدی تعداد اسپرم‌های او را به ۱۵ میلیون در میلی‌لیتر می‌رساند، که غیرطبیعی محسوب می‌شود.اما در مورد مردی که تعداد اسپرم‌هایش ۱۰۰ میلیون در میلی‌لیتر است، ۴۰ درصد باعث رساندن تعداد اسپرم‌ها به ۶۰ میلیون در میلی‌لیتر می‌شود که هنوز طبیعی محسوب می‌شود. چربی‌های اشباع‌شده که منشا اصلی غذایی کلسترول بالای خون هستند، عمدتا در غذاهای حیوانی و برخی از غذاهای گیاهی مانند گوشت گاو و گوسفند، شیر و پنیر یافت می‌شوند.چربی‌های تک‌اشباع‌ نشده در روغن‌های گیاهی مانند روغن زیتون،‌ روغن کانولا، روغن بادام زمینی، روغن آفتابگردان و روغن کنجد یافت می‌شوند. همچنین کره بادام‌ زمینی، آووکادو و بسیاری از مغزها و تخمه‌های خوراکی نیز حاوی آنها هستند.●   آشنایی با  ۳ راه حل بی خطر و طبیعی به منظور بهبود و افزایش حجم مایع منی می پردازیم :۱ . اولین و مهم ترین چیز برای اینکار مصرف آب است . اگر شما روزانه به میزان لازم آب مصرف نمی کنید بدانید روز به روز مشکلتان جدی تر می شود . توصیه ما مصرف حداقل روزانه ۸ لیوان آب و مصرف هرچه کمتر الکل است.۲ . راهکار دوم مصرف روی و چربی است . روی و چربی ها یک عنصر ضروری برای کنترل تولید هورمون جنسی مردانه تستوسترون است . بنابراین در صورتی که بدن شما با کمبود روی مواجه باشد با کاهش تعداد اسپرم مواجه خواهید شد . همچنین کمبود روی باعث بروز مشکلات باروری در شما می شود .با توجه به مطلعات انجام شده چربی های ضروری مثل امگا ۳ توانایی تولید تستوسترون را بالا می برد . چربی های مفید در مواد غذایی نظیر زیتون و آجیل و حبوبات و … یافت می شود .۳ . مکمل های گیاهی هم می تواند بر کیفیت اسپرم تاثیرگذار باشد . باید مکملهایی را که سرشار از مواد معدنی و مغذی هستند در برنامه روزانه خود بگنجانید . مکملها باید حاوی اسید آمینه ، کارنیتین و … باشد .این روشها علاوه بر افزایش تعداد اسپرم ها ، افزایش طول آلت تناسلی ، نعوظ بهتر و طولانی مدت تر  و تحریک پذیری بیشتر همچنین افزایش جریان خون در آلت تناسلی را به همراه خواهد داشت .فیتواستروژن ها-استروژن های گیاهیفیتواستروژن ها-استروژن های گیاهیمیزان شیوع بیماری های قلبی عروقی، سرطان ها و استئوپروز در کشورهای مختلف متفاوت می‌باشد. فاکتورهای اتیولوژی (بیماری زایی) زیادی در میزان این تفاوت دخالت دارند که از جمله آنها خصوصیات نژادی، رژیم غذایی و نحوه زندگی می‌باشند. نقش رژیم غذایی در جوامع عمومی بسیار زیاد است چون غذاها حاوی ترکیبات فعال بیولوژی متفاوت هستند. مثال بارز از مواد فعال بیولوژی کـه در اینجـا بـه آن اشاره می‌شود فیتواسترول‌ها یا فیتواستروژن ها (استروژن های گیاهی) می‌باشند.مطالعات اپیدمیولوژی پیشنهاد می‌کند که جوامعی که مصرف کننده زیاد فیتواستروژن‌ها در رژیم غذایی خودشان هستند از ریسک پایین‌تری نسبت به خیلی از بیماری ها که به بیماری های غربی( Western disease ) موسوم هستند، برخوردارند. فیتواستروژن ها در بسیاری از غذاها وجود دارند و فعالیت بیولوژیکی آنها در حیوانات در مطالعات متعددی به اثبات رسیده‌است. این ترکیبات بدین صورت تعریف می‌شوندکه از نظر ساختمان و عمل، شبیه۱۷ – بتا- استرول می‌باشند و یا این که اثراتی شبیه استروژن را ایجاد می‌نمایند. فیتواستروژن ها شامل چندین گروه از ترکیبات می‌شوند که از جمله لیگنان ها، ایزوفلاونوئیدها، کومستان ها و و لاکتون های رسورسیلیک اسید را در بر می‌گیرند.وجود ایزوفلاونوئیدها محدود به گیاهان خانواده نخود ( Leguminosae ) می‌شود. گیاه سویا از گیاهان خانواده نخود است و حاوی فیتواستروژنهای ژنیستنین، دایدزنین و گلیستین بوده که همگی جز ایزوفلاون‌ها هستند و روی رسپتورهای استروژن عمل می‌کنند و هم دارای خواص آگونیستی و هم آنتاگونیستی می‌باشند . اکول یک متابولیت و ایزوفلاون نسبتاً قوی است که از متابولیزه شدن دایدزنین حاصل می‌شود (و دایدزنین از فور مونونیتن). ژنیستنین از بیوکانین‌آ به دست می‌آید. ایزوفلاون‌ها آگونیست‌های بسیار ضعیف استروژن بوده که به رسپتور استروژن با تمایل کمتر از استرادیول باند می‌گردند. در هنگامی که میزان استرادیول در بدن برای رقابت در اتصال به رسپتور کم است، ایزوفلاون ها خواص آگونیستی را بیشتر ارائه می‌نمایند. از طرف دیگر، خواص آنتی‌استروژنیک آنها به غلظت‌های نسبی فیتواستروژن و استروژن داخلی بستگی دارد و ممکن است زمانی که استروژن داخلی فراوان است، فیتواستروژن ها سبب می شوند تا رسپتور استرادیول دور از دسترس استرادیول قرار گیرد. حدود قدرت های نسبی این ترکیبات در مقایسه با استرادیول چنانچه ۱۰۰ فرض شود عبارتست از: کومسترول(۲۰۲/۰)، ژنیستنین(۰۸۴/۰)، اکول (۰۶۱/۰)، دایدزنین(۰۱۳/۰)، بیوکانین‌آ (۰۰۶/۰) و فورمونونتین(۰۰۰۶/۰). در هر صورت، میزان فعالیت یکسانی بوسیله ایزوفلاون ها و استرادیول به هنگام استفاده از غلظت زیاد آنها مشاهده می گردد و این نشان می‌دهد که کمپلکس‌های رسپتور- استروژنی تشکیل شده بوسیله استرا دیول و ایزوفلاونوئیدها معادل هم می‌باشند. بر هم کنش رسپتور استروژن با ایزوفلاون با مهار رسپتور توسط تاموکسیفن ثابت شده‌است. ثابت جداشدن نسبی ژنیستنین برای رسپتور استروژن ۱۰۰ تا ۰۰۰/۱۰ مرتبه بیشتر از استرادیول و دی‌اتیل استیل بسترول می‌باشد.ایزوفلاونوئیدها، علاوه بر اثرات استروژنیک‌، اثرات ضد ویروس، سرطان ، ضد باکتری و ضد قارچ نیز دارند. فلاونوئیدها همچنین دارای اثرات آنتی‌اکسیدانت، آنتی‌موتاژنیک و ضد التهاب نیز می‌باشند. مهمترین ایزوفلاون مورد مطالعه، ژنیستنین می‌باشد که یک مهار کننده آنزیم تیروزیـن کینـاز، DNA توپوایزومراز و کیناز ریبوزومی ۶۰S می‌باشد. مهار آنزیم تیروزین کیناز مهم می‌باشد چون رسپتور این آنزیم در کنترل میتوژنزیس، تنظیم چرخه سلولی، عمر سلولی و انتقال سلولی از طریق باند شدن فاکتور رشد نقش دارد.در ده سال گذشته بیش از ۳۶۰۰ مطالعه درباره فعالیت بیولوژیکی ژنیستنین منتشر شده‌است. عمده این فعالیت ها بر روی فعالیت مهار کننده تیروزین کیناز، فعالیت‌های محافظت کنندگی در سرطان ها و بیماری های قلبی- عروقی و فعالیت فیتواستروژنی آن متمرکز شده‌است. دانه سویا فراوانترین منبع غذایی ایزوفلاونوئیدها است (تا mg/kg ۱۸۰۰ وزن تازه). ۱ گرم دانه سویا حاوی نزدیک به ۸۰۰ میکروگرم دایدزنین و بیش از ۵۰۰ میکروگرم ژنیستنین است. در حالی که ۱ گرم پروتئین سویا تقریبا دارای µg ۲۵۰ ژنیستنین می‌باشد.فیتواستروژن ها-استروژن های گیاهی● نحوه عمل فیتواستروژن هازنان قبل و بعد از یائسگی دارای علائمی هستند که مربوط به کاهش استروژن می‌باشد. جایگزینی استروژن می‌تواند باعث درمان آن علائم گردد. سوال این است که چرا بیش از یک درمان برای درمان علائم منوپوز وجود دارد؟ این بدین دلیل است که استروژن های استروئیدی پاسخ‌های همگون در همه بافت‌های هدف ندارند و یا احتمالا به‌دلیل اثرات نامطلوب آنها می‌باشد. استروژن به رسپتور استروژن( er ) باند شده و باعث عمل ترجمه برداری ژن می‌گردد. دو زیر گروه از er ، شناخته شده‌اند که توزیع سلولی و غلظت متفاوت در بافت های هدف دارند. باند شدن با er و حوادث بعدی آن شدیداً پیچیده است و وابسته به بافت، سلول و محیط می باشد. فیتو-استروژن ها به خوبی استروژن ها می‌توانند به رسپتور آنها باند شوند. ایزوفلاون ها و کومستان ها در تمایل‌ به باند شدن و یا واکنش دادن با رسپتورهای استروژن با هم تفاوت دارند. ژنیستنین، دایدزنین و کومسترول به‌عنوان یک تنظیم کننده رسپتور استروژن انتخابی ( serm ) طبیعی شناخته شده‌اند که با تمایل بیشتری به er; نسبت به erباند می‌شوند و اثرات مهمی در روی بعضی از بافت های متأثر از استروژن در مغز، قلب و عروق، تناسلی- ادراری و در استخوان دارند. ساختمان مولکولی ژنیستنین با ۱۷ بتا- استرادیول شباهت هایی دارد به ویژه حلقه فنلی a و فاصله بین دو گروه هیدروکسی در هر دو مشابه می‌باشند. این شباهت ها توانایی باند شدن ژنیستنین به رسپتورهای استروژن و پروتئین‌های باند کننده هورمون جنسی را تأیید می‌کند. بنابراین، ژنیستنین می‌تواند هم فعالیت استروژنی و هم آنتی‌استروژنی را ارائه نماید (به‌دلیل رقابت با استرادیول در باند شدن با پروتئین). شباهت های ساختمانی همچنین بین ژنیستنین و تاموکسیفن (یک آنتی‌استروژن سنتتیک و عامل محافظت کننده سرطان سینه) نیز مورد توجه می‌باشد.فیتواستروژن ها-استروژن های گیاهی● اثرات فیتو استروژن ها در سندرم منوپوز( mps )، بیماری های قلبی و عروقی، استئوپروز و در پیشگیری از سرطان:فیتو استروژن ها که آگونیست‌های ضعیف استروژن می‌باشند، در موقعی که میزان استروژن در محیط کم باشد می‌توانند اثرات استروژنیک خود را قوی تر ارائه نمایند. بنابراین شاید این پیش‌بینی درست باشد که آنها در زنان یائسه، خواص استروژنی بیشتری را ارائه نمایند. کاهش استروژن در زنان یائسه ممکن است منجر به علائم نامطلوب همچون گر گرفتگی، خشکی محیط واژن به همراه افزایش خطر از دست دادن کلسیم استخوان (استئوپروز) و همچنین بیماری های قلبی عروقی و بروز سرطان های سینه، کولون، اندومتر و تخمدان گردد. مطالعات اپیدمیولوژیکی متعددی ثابت کرده‌است که شیوع کمتر این بیماری ها در زنان آسیایی به ویژه ژاپنی، سنگاپوری و چینی به دلیل سطوح بالای فیتواستروژن ها در رژیم غذایی آنها می‌باشد.تحلیلتا کنون مشخص شده است که روند مصرف داروهای گیاهی در دنیا رو به افزایش است. جایگاه فرآورده های دارویی گیاهی در طب سنتی و طب نوین از دو دیدگاه مجزا مورد تایید بوده و اثبات شده است. البته در مواردی تاثیرات مولکولی مواد موجود در فرآورده های گیاهی از نظر مکانیسم اثر با نظریه های تاثیر اختصاصی داروها بر روی گیرنده ها منطبق می باشد. تاثیر مصرف فیتو استروژن ها از این نظر نیز مورد تایید می باشد. ایجاد اثرات رقابتی با استروژن های آندوژن (داخل بدن) برای اشغال گیرنده های محیطی سبب حفظ تعادل واکنش های ناخواسته حاصل از تغییرات غلظت هورمون های زنانگی و سلامت بافت های بدنی در قبل و بعد از دوران یائسگی می گردد. لذا با توجه به تغییرات هورمونی و بعضا مصرف داروهای استروژنیک، کنترل عوارض و حفظ سلامتی با عرضه فرآورده های طبیعی در اولویت های تولید در شرکت های داروسازی قرار گرفته است. توصیه به مصرف کمکی و در اختیار قرار دادن اینگونه استروژن های گیاهی نه تنها سبب حفظ سلامت خواهد شد، بلکه از درآمد زایی و بازار مصرف مناسبی نیز برخوردار است.|+| نوشته شده در  جمعه ۱۱ شهریور ۱۳۹۰ساعت 2:43  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتمتوکاربامول - METHOCARBAMOL شل‌کننده عضلات اسکلتىمتوکاربامول - METHOCARBAMOLنام فارسى         متوکاربامولنام انگلیسى         METHOCARBAMOLنام تجارى دارو         Delaxin, Marbaxin, Robaxinگروه دارویى         شل‌کننده عضلات اسکلتىگروه شیمیایى دارو         مشتق کاربامات.مکانیسم اثر         تضعیف راه‌هاى چند سیناپسى در طناب نخاعىموارد مصرف         درمان کمکى براى تسکین اسپاسم و درد در بیماری‌هاى عصبى ـ عضلانی، کنترل کزار.میزان مصرف         درد:بالغین: ۵/۱ g خوراکى چهار بار در روز براى ۲ تا ۳ روز، سپس ۱g چهار بار در روز؛ تزریق عضلانى ۵۰۰mg در هر سرین، می‌تواند هر ۸ ساعت تکرار شود؛ تزریق وریدى ۳ـ۱ g بولوس در روز به‌صورت ۳ml در دقیقه؛ انفوزیون وریدى ۱gm در ۲۵۰ml محلول قندى ۵% یا سالین نرمال، نباید از ۳g در روز تجاوز کند.کزاز:بالغین: انفوزیون وریدى ۳ـ۱ g در لیتر هر ۶ ساعت؛ تزریق وریدى بولوس ۲ـ۱ g که از راه مسیر وریدى تزریق می‌شود.کودکان: تزریق وریدى ۱۵mg/kg هر ۶ ساعت.موارد منع مصرف:حساسیت مفرط، بچه‌هاى کوچکتر از ۱۲ سال (به‌جز در مورد کزاز)، پورفیزى متناوب، اسیدوز، اغماء، نارسائى کلیه اپلی‌اتیلن گلیکول موجود در دارو باعث احتباس دوره و مشکلات اسیدى می‌شود).توضیحات دارو                      عوارض جانبی:دستگاه عصبى مرکزی: سرگیجه، ضعف، خواب‌آلودگی، سردرد، ترمور، افسردگی، بی‌خوابی، تشنج.خونی: همولیز، افزایش هموگلوبین (فقط در تزریق وریدی).چشم، گوش، حلق و بینی: دوبینی، از دست رفتن بینائى به‌طور موقت، تارى دید، نیستاگموس.قلبى عروقی: کاهش فشارخون وضعیتی، برادیکاردی.گوارشی: تهوع، استفراغ، سکسکه، بی‌اشتهائی، احساس طعم فلزی.ادرارى تناسلی: ادرار تیره رنگ، قهوه‌اى یا سبز.پوستی: راش، خارش، تب، برافروختگى صورت، کهیر.احتیاطات:در بیمارى کلیوی، کبدی، شخصیت معتاد، حاملگى (در گروه C قرار دارد)، میاستنى گراویس، تشنج با احتیاط مصرف شود.فارماکوکینتیک: جذب گوارشی: کامل. شروع اثر: عضلانی/ وریدى سریع، خوراکی: ۳۰ دقیقه. اوج اثر: خوراکى ۲ ساعت، تزریقى بلافاصله. متابولیسم: کبدی. دفع: کلیوى (نیمه عمر ۲ـ۱ ساعت).تداخلات داروئی: مصرف داروهاى مخدر، خواب‌آور و الکل باعث ازدیاد تضعیف CNS می‌شود.ملاحظات پرستاری:پیگیرى آزمایشگاهی:ـ آزمایشات خونی: WBC, CBC, افتراق گلبولی؛ دیسکرازى خونى ممکن است ایجاد شود.ـ بعد و در زمان تزریق: اثرات دستگاه عصبى مرکزی، راش، کونژنکتیویت و احتقان بینى ممکن است ایجاد شود.ـ آزمایشات عملکرد کبدی: ALT, AST, آلکالن فسفاتاز؛ هپاتیت ممکن است ایجاد شود.ـ ECG در بیماران صرعی، کنترل نامناسب تشنج در بیمارانى که این دارو را دریافت کرده‌اند، دیده شده است.توصیه‌ها:ـ براى کاهش علائم گوارشى دارو با غذا مصرف کنید.ـ تزریق وریدى فرم رقیق نشده در مدت ۱ دقیقه یا بیشتر صورت گیرد؛ در طى ۱ دقیقه یا بیشتر ۳۰۰mg یا کمتر از دارو را تجویز کنید.ـ می‌توان دارو را در ۲۵۰ml یا کمتر از یک محلول سازگار رقیق کرد.ـ براى جلوگیرى از فلبیت تزریق وریدى به‌طور آهسته صورت گیرد؛ براى جلوگیرى از کاهش فشارخون، به‌مدت ۱۵ دقیقه در وضعیت خوابیده به پهلو باقى بماند، نشت عروقى را کنترل کنید.ـ تزریق عضلانى را در عضلات حجیم با تغییر نقاط تزریق انجام دهید.روش تهیه / تجویز:ـ در ظروف محکم و در دماى اطاق نگهدارى کنید.ـ در صورت بروز سرگیجه و خواب‌آلودگى در مواقع حرکت به بیمار کمک کنید.ارزیابى بالینی:پاسخ درمانی: کاهش درد، انقباض عضلانی.واکنش‌هاى آلرژیک: راش، تب، دیسترس تنفسی.ضعف شدید، کرختى در اندام‌ها.وابستگى روانی: افزایش نیاز به دارو، تکرار بیشتر مصرف دارو، افزایش درد.تضعیف دستگاه عصبى مرکزی: سرگیجه، خواب‌آلودگی، علائم روانی.آموزش به بیمار و خانواده:ـ مصرف دارو را به‌طور ناگهانى قطع نکند؛ بی‌خوابی، تهوع، سردرد، اسپاسیتسیتى و تاکیکاردى ایجاد خواهدشد.ـ دارو باید در مدت ۱ تا ۲ هفته و به‌تدریج قطع شود.ـ رنگ ادرار ممکن است به سبز، سیاه یا قهوه‌اى تغییر کند.ـ همراه الکل و دیگر مضعف‌هاى دستگاه عصبى مرکزى مصرف نشود.ـ از فعالیت‌هاى که در جهات مختلف صورت می‌گیرند در زمان مصرف دارو اجتناب شود.ـ از فعالیت‌هاى مخاطره‌آمیز در صورت بروز خواب‌آلودگى و سرگیجه اجتناب شود.ـ از مصرف داروهاى OTC نظیر ترکیبات ضدسرفه، آنتی‌هیستامین مگر با نظر پزشک امتناع شود.تداخل با تست‌هاى آزمایشگاهى:افزایش کاذب: HIAA, VMAـ۵ ادراری.درمان مصرف بیش از حد دارو: تحریک استفراغ در بیمار هوشیار، لاواژ، دیالیز؛ در دسترس بودن آنتی‌هیستامین‌ها و کورتیکواستروئیدها.|+| نوشته شده در  جمعه ۱۱ شهریور ۱۳۹۰ساعت 1:52  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتضریب گلیسمیک چیست؟ ( GI )ضریب گلیسمیک چیست؟امروز یه نگاهی به سایت فدراسیون انداختم دید مطلبه خوبیه و در ضمن کار منو راحت میکنه باسه مقاله بعدی چون دیگه به مقدمه نیاز نیست و مقاله بعدی در مورد کالری منفی است.همه ی غذاهای کربوهیدراتی یکسان آفریده نشده اند. در واقع، این مواد در بدن ما به شیوه های کاملا ً متفاوتی از یکدیگر عمل می کنند.ضریب گلیسمیک( که به اختصار GI  نامیده می شود) عبارتست از یک سیستم  طبقه بندی که توسط دکتر دیوید جی. جنکینز و همکارانش در سال 1981 در دانشگاه  تورنتو ابداع شده و تاثیرات کربوهیدرات ها بر سطوح گلوکز خون را دسته بندی می کند. ضریب GI، کربوهیدرات های موجود در تک تک مواد غذایی را به صورت گرم به گرم مقایسه نموده و ضریب گلیسمیک پسا وعده ای ( پس از صرف غذا) هر یک را به صورت عددی و مستدل ارائه می نماید.ضریب گلیسمیک چگونه عمل می کند؟کربوهیدرات هایی که به آرامی تجزیه می شوند، گلوکز را به صورت آهسته به درون جریان خون آزاد می کنند و از این رو دارای ضریب گلیسمیک پایین می باشند. داشتن ضریب گلیسمیک کمتر نشانگر سرعت آهسته تر هضم و جذب قند ها و نشاسته های موجود در غذاها می باشد.چند نمونه از غذاهای دارای ضریب گلیسمیک پایین عبارتند از:● بادام زمینی● مارچوبه● کلم بروکلی● گل کلم● کرفس● خیار● گریپ فروت● لوبیا سبز● کاهو، همه ی گونه ها● ماست کم چربی● نخود سبز● فلفل، همه ی گونه ها● لوبیای سویا● اسفناچ● گوجه فرنگی● کدو ( سبز)از سوی دیگر، کربوهیدرات هایی که در طول فرآیند هضم به سرعت شکسته می شوند، دارای بالاترین ضریب گلیسمیک می باشند. چند نمونه از این گونه مواد نیز در ادامه آورده شده است:● نان سفید● هندوانه● چیپس ذرت● کیک برنجی● آبنبات● چوب شور● سیب زمینی سفید● برنج قهوه ای● برنج سفید● خرمامزایای استفاده از ضریب گلیسمیک چیست؟مصرف زیاد غذاهای با ضریب گلیسمیک بالا می تواند برای سلامتی شما بسیار زیان آور باشد، چون باعث افزایش میزان قند خون شده و از این رو سیستم درون ریز بدن شما را تحت فشار خواهد گذاشت. خصوصا  ً، اگر شما چاق و بی تحرک هم باشید این مساله نمود بیشتری پیدا خواهد کرد.در عوض، تغییر عادات غذایی به سمت استفاده بیشتر از کربوهیدرات های دارای ضریب گلیسمیک پایین که  گلوکز را به آرامی به سمت جریان خون هدایت می کنند، دارای مزایای بیشماری می باشد که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره نمود:● رژیم های با   GI  پایین موجب افزایش حساسیت بدن نسبت به انسولین می گردند.● کربوهیدرات های با GI  پایین سبب بهبود وضعیت کنترل دیابت می شوند.● کربوهیدرات های با  GI  پایین خطر ابتلا به بیماری های قلبی را کاهش می دهند.● کربوهیدرات های با  GI پایین موجب کاهش سطوح کلسترول خون می شوند.● کربوهیدرات های با GI  پایین احساس گرسنگی را کاهش داده و شما را برای مدت بیشتری سیر نگه می دارند.● کربوهیدرات های با GI  پایین موجب افزایش استقامت فیزیکی می شوند.● رژیم های با   GI  پایین به افراد در کاهش وزن و کنترل آن کمک می کنند.● رژیم های با   GI  پایین، میل و ولع افراد برای مصرف کربوهیدرات ها را به حداقل کاهش می دهند.● رژیم های با   GI  پایین، بروز افت های ناگهانی در سطح انرژی را به حداقل می رسانند.نکته: مصرف کربوهیدرات های دارای  GI بالا نیز زمان مختص به خود را دارا می باشد.استفاده از  این نوع  کربوهیدرات ها به بازسازی و به حداکثر رسانی ذخایر کربوهیدرات پس از تمرین کمک شایانی می کند.چگونه به سمت رژیمی با GI  پایین تغییر روش دهیم؟به طور کلی، ترجیح دادن کربوهیدرات های با  GI  پایین به جای کربوهیدرات های با  GI  بالا، به عنوان تکنیک اصلی در پیروی از رژیم های با ضریب گلیسمیک پایین شناخته می شود. به همین سادگی! مطمئن باشید برای اینکار هیچ نیازی به محاسبات کامپیوتری یا دفترچه یادداشت نخواهید داشت.می توانید برای شروع از نکات ارزشمند زیر کمک بگیرید:● استفاده از غلات بسته بندی شده شکردار مثل کورن فلکس شکلاتی را فراموش کنید. در عوض، از غلات صبحانه تشکیل شده از جو، جو دوسر، و دیگر مواد سبوس دار استفاده نمایید.● استفاده از نان های سفید را متوقف کنید و به جای آنها از نان پخته شده با گندم کامل، آرد آسیا شده، و خمیر ترش استفاده نمایید.● میزان سیب زمینی سفید مصرفی خود را کاهش داده و آن را با سیب زمینی شیرین جایگزین کنید.● برنج سفید را از رژیم خود حذف کرده و برنج بسمتی( BASMATI ) را جایگزین آن نمایید.● مصرف زیاد سبزیجات سالادی به همراه سس سرکه را در رژیم خود بگنجانید.● مصرف آب میوه را به حداقل برسانید.● استفاده از گیلاس، آلبالو، هلو، گریپ فروت، و یا موز را به هندوانه یا خرما ترجیح دهید.منبع: فدراسیون بدنسازی|+| نوشته شده در  سه شنبه ۸ شهریور ۱۳۹۰ساعت 3:25  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتیک نمونه دوره حرفه‌ای (سوما و ...)در ادامه مطلب ...این مطلب فقط برای دوست عزیزم و عضو انجمن نوشته شده و برای دوستان آماتور تهیه نشده است و به درد این افراد نمی خورد و حدود ۵ تومان ماهی آّب می خورد.و راستیتش این مطلب باسه دوستمون یکم آب خورده و باشه اشکال نداره مطلبی تکمیلی بازم براتون می گم .و زیاد در مورد سوما فکر نکنید ماهی باسه دوره حجم ۵ تومان آب بر می داره واسه کات هم ۳۰۰ تومن سوما اصل هلندی خودکار فشنگی ۹۰ تومان تو هلال احمر کاملا سالم و نگهداری در یخچال در طی حمل  قابل نداره روزی یک عدد + ...این به درد آدم میخوره نه سومای مشهد که۹-۱۲ تومنه البته آشنای باید داشته باشی باسه هلال احمرو در مورد دوست عزیزی که میگه خاک تو سرت بجای منع مصرف هورمون داری تشویق میکنیمیگم که من تا حالا خودم یک دونه قرص هورمونی نخوردم . ولی می خورم در آینده ولی اصولیالبته شایدم نخوردم ببینیم  تا زمانی که خدای استرویید نشم این کارو نمیکنمادامه مطلب|+| نوشته شده در  جمعه ۴ شهریور ۱۳۹۰ساعت 4:20  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتبیوگرافی خودمسلم دوستان عزیز یکی از شما عزیزان بنام آقای سعید از من درخواست کرده بود که بیوگرافی خودم رو بزارم :من علی .ف نوجوان بچه ارومیه هستم دانشجوی مهندسی برق قدرت هستم ابتدا رو به ورزش های رزمی آوردم و موی تای رو نزد استاد عزیزم آقای سیاوش کهربا یاد گرفتم بعد به بوکس علاقه بیشتری دادم اما بعدا فهمیدم که به ورزش بدنسازی علاقه بیشتری دارم و سه سال کار کردم و و در ۳ ماهه اول  تونستم با ۶۵ کیلو وزن حدود ۲۰۰ کیلو اسکات بزنم ولی از بد شانسی رفتم خدمت و وزنم  از ۷۵ به ۶۲ اومد اونم بدنه کات و  لاغر شدم  و تمام تلاشم به باد رفت  و به ... رفتم. اونم تلاش بدون استرویید.. البته چون مانی نداشتم.و حالا حدود ۱ هفته است که دارم دوباره شروع میکنم ولی خیلی سخته چون انگار زوریه و چون از علم پزشکی خوشم میاد و علاقه مندم احتمالا انصراف بدم و برم مالزی پزشکی بخونم  و همین بدنسازی باعث شده بجای اینکه درس خودمو بخونم میشینم کتابای پزشکی رو می خونم میدونم دیونگییه و چیکار میشه کرد علاقه ست دیگه .یا شانس یا قسمت کاش یه کم پول داشتم ماهی ۴۰۰-۵۰۰ تومن خرج بدن میکردم الان ولی سواد مکتبم به درد لای جرز میخورهبی ربط ها :من عاشق ترانه های داریوش ام و خیلی با نرد تخته حال میکنم  اینم بیوگرافی ... از خودم چاکار دوستان و ورزش کارای عزیز|+| نوشته شده در  جمعه ۴ شهریور ۱۳۹۰ساعت 4:6  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتلطفا از سویا استفاده نکنیدامروز می خوام یه تذکر اخلاقی بدم به ورزشکارای عزیز لطفا از سویا استفاده نکنید چون سویا باعث افزایش سطح استروژن و کاهش تستسترون می شود و از طرفی هم بسیار دیر جذب است به ویژه مصرف آن در دوره باعث افزایش خطر ژنتیکو ماستی می شود پس از پسرای خوب می خوام از مصرف سویا اجتناب کنند .یک مژده به دوستان در مقاله بعدی در مورد کالری منفی توضیح خواهم داد.با تشکر از شما عزیزان|+| نوشته شده در  دوشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۰ساعت 1:53  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتپاسخ به سوال دوستان عزیز : اقا علی اگه میشه در مورد ستابون هم اطلاعاتی بزارید ؟سجاد عزیز "اقای علی عزیز اگه میشه در مورد ستابون هم اطلاعاتی بزار .موفق باشیپاسخ به سوال دوست عزیز :ستابون همون استانازول یا وینسترول است که قرص وینه یا استا و همون عوارض رو داره و باسه دوره کات خوبه وفارماکوولوژی دارو ستابون :توجه داشته باشید نگید کپی کرده فارماکوولوژِی یا دارو شناسی یک برگه کاتالوک یا راهنما است که در قوطی داروها موجود است پس عین این مطلب را حتی در منابع خارجی می توانید پیدا کنید و این نوشته همان ترجمه داروشناسی است که کارخانه در جعبه قرار داده و نه تنها در این سایت بلکه در تمامی سایت ها تعریف تقریبا یکسانی دارد.این دارو در فرم خوراکی ساخته شده .به شکل قرص های صورتی رنگ .بسیار محبوب هم برای مردان و هم برای زنان .در 20 ورق که هر ورق 10 عدد دارد در بازار فروخته میشود .یعنی به صورت 200 عددی .هر 200 عدد ستابون قیمتی معادل 3۵ تا ۴۵ هزار تومان قیمت دارد .هر قرص ستابون از 2 میلیگرم استنازول و ویتامین های b1 b6 و b12 ساخته شده است .این دارو هرگز بدن شما را آبدار نمیکند و فقط به شما عضله هدیه میدهد .بهتر است ان دارو را با تستسترون پریپیونات استفاده کنید . که مبتدی ها می توانند با تستسترون آنانتات هم استفاده کنند .اما برای داشتن عضلات خشک همان تستسترون پریپیونات بهتر است .از استفاده این دارو در دوز های بالا اجتناب کنید چون باعث سمی شدن کبد میشود . اما در دوز معمول بسیار کم عوارض می باشد حتی برای زنان .نحوه استفاده برای مبتدی ها : هفته اول روزانه 6 عدد هفته دوم 8 عدد و هفته سوم 10 عدد و هفته چهارم 10 عدد و هفته پنجم 8 عدد و هفته ششم 6 عدد .تنها تفاوت با استانازول ۱- فرم خوراکی یا اورال ۲- دارای ویتامین های گروه ب(b1 b6 و b12)|+| نوشته شده در  شنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۰ساعت 2:44  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتنقش پروتئین ها در رژیم غذایی ورزشکاراننقش پروتئین ها در رژیم غذایی ورزشکارانپروتئین ها مواد مغذی اصلی هر سلول زنده هستند. در ساختمان آنها نه تنها کربن، هیدروژن و اکسیژن وجود دارد، بلکه ازت و گاهی گوگرد نیز موجود می باشد.پروتئین ها مسئول انجام اعمال گوناگونی هستند. نقش آنها از تشکیل ماده انقباضی عضلات گرفته تا ساختن بعضی از هورمون ها، آنزیم ها و آنتی کورها، تبدیل انرژی شیمیایی به کار و انتقال اکسیژن و هیدروژن متنوع می باشد.بهتر است ابتدا کمی در مورد پروتئین ها اطلاعات کسب کنید.یادآوری ویژگیهای فیزیکو– شیمیایی پروتئین هاالف) از هیدرولیز پروتئین ها اسیدهای آمینه بدست می آید.تعداد اسیدهای آمینه بیست عدد می باشد که بعضی از آنها «اساسی» هستند که عبارتند از : لیزین، تریپتوفان فینل آلائین، متیونین، ترئونین، لوسین و والین و چون بدن انسان قادر نیست آنها را بسازد، حتماً باید توسط غذا تأمین گردند.ب ) با ترکیب اسیدهای آمینه با هم، پلی پپتیدها بوجود می آیند. از ترکیب پلی پپتیدها با هم، تعداد قابل توجهی مولکول پروتئین حاصل شود.متابولیسم اسیدهای آمینهاسیدهای آمینه شکل نهایی متابولیسم پروتئین ها هستند، قابل انتشار بوده و شامل مواد ساده ای است که مصارف مختلفی دارند:الف) ذخیره موقتی در بافت هاب) سنتز پروتئین ها: با اسیدهای آمینه بافتهای مختلف، پروتئین ها سنتز می شوند.ج) دز آمیناسیون – ترانس آمیناسیون: با سوختن اسید آمینه، بعد از آنکه اسید آمینه عامل آمینی (NH2) را از دست داد، یک اسید چرب باقی می ماند که حدوداً 90 درصد انرژی موجود در اسید آمینه را در بر می گیرد و در زمان کمبود انرژی یا مصرف بیش از حد پروتئین، اسید آمینه پس از دست دادن ازت خود می سوزد.همچنین اسیدهای آمینه در بدن با جا به جا کردن ازت (ترانس آمیناسیون) به یکدیگر تبدیل می شوند.مقدار مورد نیاز پروتئین برای یک ورزشکارپس از اینکه فرد ورزشکار از میزان انرژی مورد نیازش اطلاع کافی به دست آورد، بایستی 15 تا 17 درصد میزان انرژی را به دست آورده ، تقسیم بر عدد 4 کند ، عدد به دست آمده گرم پروتئین مورد نیاز ورزشکار است که باید از طریق غذا در طول روز تامین شود. برای ورزشکارانی که نیاز به افزایش حجم عضلات دارند، از 17 درصد و برای دیگر ورزشکاران از 15درصد انرژی، برای محاسبه پروتئین مورد نیاز باید استفاده کرد.17 – 15 درصد میزان انرژی مورد نیاز ورزشکار (تقسیم بر) 4 = گرم پروتئین مورد نیاز ورزشکارمنابع غذایی پروتئین هاپروتئین ها بخشی از ترکیبات مواد غذایی هستند که با مقدارهای مختلف در آنها موجودند. پروتئین های دارای منشاء حیوانی کیفیت خوبی دارند. با وجود این بعضی از مواد غذایی گیاهی (حبوبات، غلات، نان...) دارای مقادیر کمی پروتئین هستند که ارزش حیاتی آنها پایین تر از پروتئین های حیوانی است، اما به مقدار آنها جالب توجه هستند. در مورد منابع غنی از پروتئین بطور کامل توضیح می دهیم:1-گوشت قرمزگوشت های گاو، گوسفند، اسب، صرف نظر از آنکه چه قسمتی از بدن حیوان باشد، دارای ویژگیهای تغذیه ای شبیه به هم هستند. مزّیت تغذیه ای گوشت به غنای پروتئینی آن بستگی دارد (15 تا 20% گوشت، پروتئین است). گوشت غنی از فسفر، آهن و ویتامین های گروهB (مخصوصاًB1) است. میزان چربی های آن بر حسب نوع حیوان و قسمت بدن به طور قابل توجهی متغیراست. به طور متوسط 170 کیلوکالری برای هر 100 گرم، انرژی تولید می کند. ارزش غذایی « گوشت قرمز برابر گوشت سفید» است. گوشت کاملاً پخته شده همان ارزش گوشت خام یا گوشتی را دارد که مختصراً پخته شده باشد. اما پختن کامل برای از بین بردن انگل ها (مخصوصاً تنیا ) لازم است.ویژگیهای خاص بعضی از گوشت های قرمز- گوشت گوسفند اغلب چرب است، حتی وقتی کم چربی ترین بخش های آنها مصرف گردد.- گوشت گوساله غنی از نوکلئوپروتئین ها است و مصرف خیلی زیاد آن می تواند عمل عضلات را مختل کند.- اسب دارای گوشت کم چربی است (2% چربی). برخلاف آنچه مدتهای مدید فکر می شد، نباید بصورت خام مصرف شود.- گوشت ها ترجیحاً بهتر است بصورت کباب یا بریان شده مصرف گردند و از گوشتهای سرخ شده، روغن پرشده، آبگوشت و سس های چرب که دارای هضم مشکل هستند، خودداری شود.- گوشتهای چرخ شده نباید مصرف گردند، مگر با رعایت احتیاط کافی و بصورت گوشت چرخ شده و یخ زده . اگر گوشت را در منزل، خودتان چرخ کرده و تا دو ساعت بعد، آن را مصرف کنید خیلی بهتر است و یا اینکه چرخ کردن گوشت توسط فروشنده در مقابل خودتان انجام شود و تا دو ساعت بعد مصرف گردد یا در دمای 19 درجه فریز شود.- گوشتها را نباید بصورت خام مصرف کرد.برای خریداری گوشت حتماً به تازگی و زمان تولید آن دقت کنید و برای نگهداری طولانی در دمای 18 درجه نگهداری شود.نگهداری طولانی مدت و کیفیت بهداشتی پایین، ارزش غذایی پروتئین موجود در گوشت را کاهش می دهد.2-فرآورده های امعاء و احشاء، ماکیان و گوشت شکارالف) امعاء و احشاء: زبان و دل دارای ارزش تغذیه ای نزدیک به گوشت هستند.- جگر از جالب ترین احشاء است. به همین جهت است که مصرف یک بار در هفته آن را برای ورزشکاران توصیه می کنیم (اما نباید بیش از یک بار در هفته مصرف گردد چون دارای نوکلئو پروتئین ها و کلسترول است). جگر یک منبع قابل توجه پروتئین( 20 تا 22 درصد)، آهن، عناصر کمیاب، فسفر، ویتامین های گروهB (B1, B2,B6,pp,B12) و ویتامینA است. جگر بره دارای ارزش تغذیه ای معادل جگر گاو(غنی ترین جگر) است.- امعاء و احشاء دیگر: پاچه، کله، سیرابی، و مغز از نظر بافت عضلانی فقیر، اما غنی از نظر نوکلئو پروتئین ها هستند و قابل مقایسه با ارزش تغذیه ای جگرنمی باشند. پس آنها را باید خیلی کم مصرف کرد. چون دارای چربی زیاد هستند، خصوصا در زمان پیش از مسابقات نباید مصرف شوند.ب) ژامبون ها و سوسیس های خشکی که خیلی چرب نیستند، می توانند جایگاهی در تغذیه ورزشکاران داشته باشند، ولی سطح پروتئین آنها پایین است.ج) ماکیان: گوشت ماکیان دارای ارزش تغذیه ای نزدیک به گوشت قرمز است، البته میزان چربی در گروهی از آنها مثل جوجه کبوتر و بوقلمون کم (6 تا 12 درصد) و در مرغ، غاز و اردک بالا (18 تا 32 درصد) می باشد. میزان اسیدهای چرب غیر اشباع آنها یکی از نکات مثبت است.د) گوشت شکار کم چربی است: مانده آنها نباید مصرف گردد، به صورت بریان یک منبع عالی پروتئین است.3- ماهی هاارزش تغذیه ای ماهی مشابه گوشت است. ماهی غنی از پروتئین (15 تا 20 درصد)، فسفر، گوگرد، آهن (آهن کمتری نسبت به گوشت دارد)، مس و ید است، همچنین غنی از ویتامین های گروهB می باشد. ماهی های چرب حاوی مقادیر قابل توجهی ویتامین هایA وD هستند.ارزش انرژی زایی ماهیها برحسب میزان چربی آنها از 80 تا 200 کیلوکالری برای هر 100 گرم متغیر است، اما در هر حال این چربی ها با ارزش هستند، چون دارای اسیدهای چرب با یک پیوند دوگانه و یا چند پیوند دوگانه هستند و در بین اسیدهای چرب دارای چند پیوند دوگانه، اسیدهای چرب امگا– 3 وجود دارد. در پخت ماهی نیز باید همان نکات احتیاطی که در مورد گوشت توصیه شده رعایت کنید: ماهی را کباب کنید یا در فر یا با بخار آب طبخ نمایید.از کاربرد سس ها، سرخ کردن و در آب نمک خواباندن ماهی که موجب مشکل شدن هضم آن می گردد خودداری کنید.4-تخم مرغارزش تغذیه ای آن خیلی نزدیک به مواد غذایی است که قبلاً مورد مطالعه قرار دادیم. تخم مرغ حاوی 14 درصد پروتئین است، که از نظر کیفیت بهترین بوده و بیشترین تعادل اسیدهای آمینه در بین تمام مواد غذایی را داراست. چربی های آن (12 درصد) در زرده تجمع یافته اند و سفیده عملاً فاقد چربی است. آنچه مربوط به املاح می گردد: سدیم عمدتاً در سفیده وجود دارد، آهن، پتاسیم و کلسیم به مقدار خیلی کم در سفیده وجود داشته و می توان گفت که فقط در زرده وجود دارند. زرده همچنین از نظر ویتامین ها غنی تر است: دو سوم ویتامین هایB1 ،B2 و کل ویتامین هایA وD در زرده وجود دارد. تخم مرغ تازه یا «خیلی تازه» که دارای تاریخ بسته بندی است دارای بیشترین ضمانت می باشد. به استثناء موارد عدم تحمل، تخم مرغ تازه و خوب تهیه شده، پخته شده بصورت نرم یا سفت، دارای هضم آسان است. و این مسأله تخم مرغ را غذای مناسبی برای زمان تمرین و پیش از مسابقات می کند. یادآوری می کنیم که پروتئین های سفیده تخم مرغ اگر پخته نباشد، توسط بدن قابل استفاده نیست. تخم مرغ بکار رفته در مخلوط های غذایی مثل سوپ ها، دسرها، شیرینی های سبک (بدون خامه) همیشه خوب هضم می گردد.5-فرآورده های لبنیلبنیات منابع پروتئین، با ارزش حیاتی بالا هستند و بخصوص از نظر کلسیم تا حد قابل توجهی غنی می باشند. کلسیم موجود در لبنیات بهترین شرایط جذب را دارد و با فسفر متعادل بوده و با مقدار کمی ویتامینD همراه است.اگر فرد ورزشکار تمایل بیشتری به مصرف لبنیات داشته باشد، می توان بخشی از سهم گوشت را با لبنیات جایگزین کرد، ولی نمی توانیم به جای لبنیات گوشت را توصیه کنیم، چون ورزشکار دچار کمبود کلسیم می شود.الف - شیردر ایران شیر گاو بیشتر مصرف می گردد. شیر یک ماده غذایی تقریباً کامل است که تنها از نظر ویتامینC و آهن فقیر است. مقدار پروتئین های آن 5/3 درصد، کربوهیدارت 5 درصد و مقدار استاندارد چری 5/3 درصد در نظر گرفته شده است. شیر غنی از کلسیم و فسفر و حاوی پتاسیم، سدیم، کلر، ویتامین های گروهB، ویتامینA و در تابستان کمی ویتامینD است. دارای آب خیلی زیاد است و ارزش انرژی زایی متوسط می باشد: 70 کیلوکالری برای 100 گرم شیر. بزرگترین مسئله در مصرف شیر بهداشت آن است.* شیرهای تغییر داده شده: شیرهای تغلیظ شده و شیر خشک- شیر تغلیظ شده بدون شکر – طریقه مصرف: یک حجم شیر را با یک حجم آب مخلوط نمایید. شیر بدست آمده، ارزش شیر معمولی را داشته و همان کاربرد را دارد.- شیر تغلیظ شده شیرین – یک ماده غذایی با انرژی زیاد است. طریقه مصرف: یک حجم شیر را با دو حجم آب مخلوط کنید. از آن می توان برای تهیه مواد غذایی شیرین نیز استفاده کرد.- شیر خشک: کمتر از 6 درصد آب دارد. انواع مختلفی از شیرهای خشک وجود دارد که عبارتند از: شیرخشک کامل، شیر خشک بدون چربی، شیر خشک دارای شکر یا بدون شکر. برای مصرف آنها100 گرم شیر خشک را در 9/0 لیتر آب حل می کنیم. شیری که بدین ترتیب تهیه می گردد دارای ارزش تغذیه ای شیر اولیه است و مصرف کردن این نوع شیرها برای غنی کردن پروتئین مصرفی ورزشکار کارایی زیادی دارد.برخلاف اعتقادی که هنوز به طور گسترده وجود دارد، ماست بدون کلسیم نمی باشد، بلکه ماست یک منبع کلسیم است که همان ارزش شیر را دارد و می توان گفت ماست نوعی شیر اختصاصی است.* دسرهای دارای شیر و بستنیاین دسته شامل خامه، دسرها، شیرینی های تهیه شده با آرد، شیرینی خامه ای ، کافه گلاسه و همچنین بستنی ها، بستنی تخم مرغی و بستنی میوه ای می باشد.دسرها بر حسب ترکیباتشان، کم و بیش منبع پروتئین و کلسیم هستند، اما تمام آنها دارای مقدار مهمی قند ساده نیز می باشند.قابلیت هضم بستنی ها، بستگی به ترکیب و درجه حرارت آنها دارد. مقدار زیاد خامه اغلب دارای هضم مشکل است. در صورتی که سرد مصرف شود، هضم مشکل تری دارد. از خوردن این مواد غذایی در دوران مسابقات و مخصوصاً روزهای مسابقات باید خودداری کرد.ب‌- پنیرهاپنیرها عملاً فاقد کربوهیدرات هستند. قسمت اعظم ویتامینهای گروهB پنیر، به استثناء ویتامینهایB2 و B12 وارد لاکتوسرم شده، از بین می رود. میزان ویتامینAپنیر زیاد است (غیر از پنیرهایی که از نظر چربی فقیر هستند).ارزش انرژی زایی پنیرها (از 100 تا 400 کیلوکالری بر حسب آنکه پنیر تازه باشد یا دارای بافت سفت ) متغییر است.جایگزینی مواد غذایی پروتئینیمواد زیر دارای گرم پروتئین مساوی هستند:- 100 گرم گوشت قرمز یا سفید یا امعاء و احشاء- 100 گرم ماهی (وزن خالص)- 2 عدد تخم مرغ- نیم لیتر شیر یا معادل آن از لبنیات.هیچ وقت نباید یک ماده غذایی لبنی را بدون جایگزین کردن با ماده لبنی دیگری که بهتر قابل تحمل است، حذف کرد.جایگزین های مواد غذایی لبنی:یک چهارم لیتر شیر معمولی را می توان با مواد زیر جایگزینی کرد:- 120 گرم شیر تغلیظ شده بدون شکر؛- 80 گرم شیر تغلیظ شده دارای شکر؛- 30 گرم شیر خشک؛- دو فنجان کوچک ماست؛- 4 بسته کوچک پنیر تازه؛- 50 گرم پنیر با بافت سفت یا نیمه سفت؛- دو سهم کوچک خامهارزش مقایسه ای پروتئین های حیوانی و گیاهی:با استفاده از مطالعات میشل می توان ارزش تغذیه ای پروتئین های مختلف را با هم مقایسه کرد. ارزش 100 به تمام پروتئین هایی داده می شود که قادر باشند بدون افزایش ازت ادارای، تعادل ازت را در یک دوره کوتاه بدون دریافت پروتئین برقرار کنند.نسبت پروتئین های حیوانی به گیاهی:از این چند عدد می توان استنباط کرد که ارزش بیولوژیکی پروتئین ها یی که دارای ترکیبی از اسیدهای آمینه ای هستند که خیلی به پروتئین های ساختمانی بدن انسان نزدیک است، بالاتر از پروتئین های گیاهی می باشد. همچنین نتیجه گرفته می شود که این پروتئین ها دارای ضریب هضمی بیشتری هستند. به این پروتئین های حیوانی «پروتئین های با ارزش بیولوژیکی بالا» گفته می شود.از مجموع این اطلاعات مشخص می شود که بایدروی مصرف مخلوط پروتئین های حیوانی و گیاهی تأکید کرد. همچنین پذیرفته شده که در رژیم غذایی ورزشکاران لازم است نسبت زیر رعایت گردد:پروتئین های حیوانی1≤ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــپروتئین های گیاهیبا وجود این باید توجه شود مواد غذایی حیوانی مقدار زیادی چربی نداشته باشند.نقش پروتئین ها در کار عضلانیتجارب متعددی که درمورد فیزیولوژی کار انجام گرفته، این نقش پروتئین ها را اثبات نموده است.بررسی روی کارگران معدن مشاهده نمودند زمانی که پروتئین مورد نیاز تأمین گرد، با نبض و فشار خون مشخص، میزان کار اندازه گیری شده با نیروسنج افزایش نشان می دهد.یک محقق روی یک دوچرخه سوار، چهار نوع رژیم غذایی متفاوت از نظر مقادیر پروتئین ها را برای مدت چهار هفته آزمایش کرد. برای مدت یک مسابقه هشت ساعته، بازده مطلوب با بالاترین دریافت پروتئین ها (228 گرم در روز) دو برابر شد.این تجارب نشان می دهند که دریافت مقدار پروتئین ها باید خیلی بیشتر از حداقل نیاز که در بررسی ها مشخص شده است، باشد.دست نوشته یک از اعضای انجمن علی هاردی|+| نوشته شده در  یکشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۹۰ساعت 3:55  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتیکی از دوستان پرسیدن گلیکوژن در چه موادی وجود دارد ؟سلام من وقتی در قسمت نظرات دوستان بعضی از سوالات رو  میبینم  که بسیار ناراحت میشم از سطح علم بدنسازی در ایران مثلا یکی از دوستان پرسیدن گلیکوژن در چه موادی وجود دارد دوست عزیز این وب حداقل بازم یه ۱۰۰۰ صفحه شایدم ۲۰۰۰ تا بشه من کلا تو وب توضیح دادم اینارو برای شما دوستان تو آرشیو است برید و بخونید یکم زحمت داره ولی ارزش داره و حلا پاسخ دوست عزیز : گلیکوژن نوعی قند است که بدن قند (گلوکز) اضافی را برای مواقع ضروری و انقباض عضلات در کبد و عضلات ذخیره می کند و می تواند گفت سوخت عضلات است کربوهیدات ها در کبد به گلیکوژن نیز تبدیل میشوند هر ماده کربوهیدارات و قندها در بدن میتوانند به گلیکوژن تبدیل شوند. تو ضیحات بیشتر در آرشیوتنظیم ترشح هورمون‌های استروئیدیچکیده :مطالعات اخیر نشان می‌دهد که علاوه بر گنادوتروپینها، فاکتورهای ایمونولوژیک مانند سیتوکاینها، نقش مهمی در تنظیم ترشح هورمون‌های استروئیدی بر عهده دارند. هدف از مطالعه اخیر بررسی اثر اینترلوکین -6 (IL-6) بر ترشح پایه و تحریکی استرادیول و پروژسترون توسط سلول‌های گرانولوزای (GC) انسان در حضور آندرستندیون می‌باشد. سلول‌های GC مورد مطالعه به دنبال تحریک تخمک‌گذاری با پروتکل استاندارد hMG در زمان آسپیراسیون فولیکولی از بیماران تحت درمان IVF-ET بدست آمد. سلولها (1042 سلول زنده در هر چاهک پلیت کشت 24 حفره‌ای) در میحط کشت HAM s F10 فاقد هر گرنه ماده افزودنی (کنترل) و یا محیط حاوی غلظت‌های فزاینده (pg/ml ،16،32،64،128، 8) recombinant human (rh) IL-6 (در حضور یا عدم حضور FSH (IU/ml96) کشت داده شدند. محیط کشت با فواصل 24، 48، 72 و 96 ساعت بعد از کشت جمع‌آوری شده و سطح استرادیول و پروژسترون بوسیله روش ایمنواسی آنزیمی (EIA) به صورت اتوماتیک اندازه‌گیری شد. نتایج این مطالعه نشان داد که GC لوتئینیزه شده در حضور آندروستندیون و بدون حضور FSH در محیط کشت قادر به تولید هر دو هورمون استرادیول و پروژسترون می‌باشد. این تولید بطور معنی‌داری در حظور FSH افزایش می‌باید. ترشح پایه و تحریکی استرادیول در حضور FSH با افزایش مقدار IL-6 (وابسته به دوز) بطور معنی‌داری (05/0p<) مهار شد. اگرچه این اثرات مهاری بر روی ترشح پایه‌ای پروژسترون تأثیر معنی‌داری نداشت، ولی با مکانیسم وابسته به دوز، بطور معنی‌داری (05/0p<) سبب مهار ترشح تحریکی پروژسترون توسط FSH در GC گردید. نتایج این مطالعه اشاره بر آن دارد که IL-6 می‌تواند نقش مهمی در استروئیدوژنز بازی نموده و هر گونه اختلال غلظتی IL-6 در تخمدان ممکن است سبب اختلال در ترشح استرادیول و پروژسترون گردد.مقدمهتولید هورمون‌های استروئیدی در تخمدان بوسیله تئوری دو سلولی یا دو جایگاهی (Two Compartment) بطور صحیحی واکنش بین سلول‌های بینابینی، تکا و سلول‌های گرانولوزا (GC) از یک طرف و گنادوتروپینها و استروئیدها را توضیح داده است (1). سلول‌های تکا داخلی توسط LH تحریک و آندروژن‌های مورد اثر آنزیم آروماتاز را تولید نموده که سپس این آندروژنها به سلول‌های گرانولوزا منتقل می‌شود (4-2) در GC آنزیم آروماتاز آنها را تبدیل به استروژن می‌کند. این آنزیم بوسیله FSH تحریک می‌شود (5-4).تئوری دو سلولی یا دو جایگاهی ناکامل بوده زیرا فاکتورهای اتوکراین و پاراکراین متعددی را که اخیراً کشف شده نادیده گرفته است. این تئوری بوسیله افزودن تنظیم کننده‌های متعدد جدید کامل می‌شود. بخش سوم که هنوز در حال بررسی است شامل فاکتورهای ایمونولوژیک می‌باشد که رابطه عملکردی بین فرایندهای اندوکرینی و سیستم ایمنی را بیان می‌کند. مطالعات متعددی نشان داده است که سیتوکین‌های متعددی تنظیم ترشح استروئیدها توسط گنادها را کنترل می‌کنند. IL-6 (یک کلیگوپروتئین KDa 30-23) یکی از این مواد می‌باشد که در وحله اول بعنوان سیتوکاین مترشحه از لنفوسیت‌های T، شناخته شده است. این سیتوکاین بطور اختصاصی موجب فعالیت لنفوسیت‌های T، تمایز سلول‌های B و تولید آنتی‌بادی می‌شود. IL-6 توسط انواع مختلف سلولها از جمله فیروبلاستها، ماست سلها، سلول‌های آندوتلیال، منوسیتها، ماکروفاژها، سلول‌های هیپوفیز قدامی و کراتینوسیتها تولید می‌شود (7-6). تولید IL-6 در محیط آزمایشگاه توسط IL-1 ، TNF- ، دی اسیل گلیسرول و یونوفور کلسیم تحریک می‌شود (8،9). Watson در سال 1990 (10) شواهد ترشح IL-6 بوسیله تخمدان را نشان داد که تولید پایه‌ای IL-6 در کشت تومورهای اولیه تخمدانی و رده سلولی سرطان تخمدان رخ می‌دهد. علاوه بر این سلول‌های گرانولوزای بسیاری از گونه‌ها محل فعال تولید IL-6 می‌باشد. تولید IL-6 در سلول‌های گرانولوزای موش صحرائی، گاو، خرگوش و انسان طی مطالعات مختلف نشان داده شده است (14-11). تولید IL-6 در سلول‌های گرانولوزا بوسیله FSH و IL-1 و لیپوپلی ساکارید (LPS) تحریک می‌شود (11). Keck و همکاران در سال 1998 نشان دادند که سلول‌های گرانولوزای انسان علاو بر تولید IL-6، دارای گیرنده IL-6 نیز می‌باشند (14). بنابراین IL-6 می‌تواند از طریق مکانیسم اتوکراین بر فعالیت سلول‌های گرانولوزا و بطور اختصاصی استروتیدوژنز این سلولها تأثیر گذارد. هر چند دخالت IL-6 در تنظیم تولید استروئیدهای گرانولوزا در حیوانات اثبات شده است، ولی اطلاعات محدودی در رابطه با اثرات IL-6 بر روی سلول‌های گرانولوزای انسان در دسترس می‌باشد. بنابراین هدف از این مطالعه در ابتدا بررسی استروئیدوژنز توسط سلول‌های گرانولوزای انسان قبل و بعد از تحریک توسط FSH در محیط کشت بوده و سپس نقش بالقوه IL-6 بر استروئیدژونز پایه و تحریکی توسط FSH در سلول‌های گرانولوزای انسان در محیط کشت مورد بررسی قرار گرفت.مواد و روشهاجمع‌آوری سلول: GC از بیماران نابارور تحت درمان با IVF-ET بدست آمد. آزمایشات حداقل چهار نوبت با استفاده از سلول‌های جمع‌آوری شده از بیماران مختلف تکرار شد. تحریک تخمک‌گذاری در بیماران تحت درمان با IVF-ET توسط تجویز hMG (Menogon, Ferring, Germany) از روز 3،4 یا 5 سیکل قاعدگی انجام شد. کنترل روزانه بیمار از روز ششم به بعد بوسیله سونوگرافی و اندازه‌گیری سطح استرادیول سرم تا روز 16-14 سیکل انجام شد. در صورت رسیدن قطر فولیکول غالب به بیش از 18 میلی‌متر و افزایش کافی سطح 17 بتا استرادیول (ولی کمتر از pg/ml3000)، مقدار IU10000 hCG (Choragon, Ferring, Germany) بصورت داخل عضلانی تزریق شد. فولیکولها 36 ساعت پس از تجویز hCG آسپیره شده و پس از برداشت اووسیت برای انجام IVF، GC از مایع فولیکولی جدا و جمع‌آوری شد. مایع فولیکولی در g350 به مدت 5 دقیقه سانتریفوژ شده و مایع رویی برداشته شد. سلول‌های حاصل از فولیکولهای آسپیره شده از بیمار (3 تا 18 اووسیت) جمع‌آوری و مجدداً در 10-5 میلی‌لیتر محیط Ham s F-10 (sigma, USA) معلق شدند. به محیط کشت گلوتامین به میزان mM2 (Sigma, USA)، آندرستنویون به میزان ng/ml40، پنی‌سیلین به میزان IU/ml100 (Sigma, USA) و استرپتومایسین به میزان mg/ml100 (Sigma, USA) افزوده شد. سپس سلولها بر روی 5 میلی‌لیتر از هر یک از گرادیان‌های پرکول (Sigma, USA) 64% و 36% تهیه شده بوسیله محلول (D-HBSS)D-Hank s Balanced Salt افزوده شد و با دور g450 بمدت 15 دقیقه در درجه حرارت اطاق سانتریفوژ شد. سلولها از سطح بین دو گرادیان پرکول آسپیره شده و بعد از جمع‌آوری، دوبار با D-HBSS شستشو شدند. سپس با قراردادن سلولها در کلاژناز 1/0% (Sigma, USa) بمدت 30 دقیقه جدا شده و دوباره با D-HBSS شستشو داده شدند.سلولها در 3 میلی‌لیتر D-HBSS معلق و 50 میکرولیتر دانه‌های مغناطیسی که با آنتی‌بادی اختصاصی علیه مولکول CD45 کنژوگه شده بودند (Dynabeads M450; DYNAL ING, Sigma) به آنها افزوده تا سلول‌های حاوی CD45 (مانند لنفوسیتها) از سلول‌های معلق GC جدا شوند. سپس سلولهای معلق (GC) جمع‌آوری شده، سه مرتبه با محیط HAM s-F10 بدون سرم شستشو داده شد. ارزیابی حیات و شمارش سلولی بوسیله رنگ حیاتی تریپان بلو انجام شد. در کشت سلولی 60 تا 70% سلول‌های گرانولوزا زنده بوده و غلظت سلولی در حد 1044 سلول در هر میلی‌لیتر محیط تنظیم شد.کشت GC: سوسپانسیون GC 1042 سلول زنده) در محیط کشت HAM s-F10 عاری از سرم در ظروف کشت 24 حفره‌ای ریخته شد. در یک سری آزمایشات، سلولها با محیط HAM s-F10 عاری از سرم (کنترل) یا محیط حاوی غلظت‌های فزاینده IL-6 (hr) (Sigma, USA) در حضور یا عدم حضور FSH (Serono, Germany 96IU/ml) مجاور شد. غلظت نهایی pg/ml rhIL-68،16،32،64،128 در محیط بود. سلولها در درجه حرارت 37 درجه سانتی‌گراد در انکوباتور مرطوب حاوی 95% هوا و 5% CO2 قرار داده شد. محلول رویی کشت سلولی در فواصل 24، 48، 72 و 96 ساعت بعد از کشت برای اندازه‌گیری پروژسترون و استرادیول جمع‌آوری شد.سنجش استرادیول و پروژسترون: سطوح استرادیول و پروژسترون بوسیله ایمنواسی آنزیمی (EIA) با SR1 Autosystem (Serono) اندازه‌گیری شد.نتایجبررسی استروئیدوژنز پایه و تحریکی در GC: به منظور بررسی استروئیدوژنز پایه و تحریک شده در GC در حضور FSH (IU/ml96) و یا عدم حضور FSH در شش نمونه مختلف کشت داده شد. نتایج نشان داد که GC لوتئینیزه شده در عدم حضور FSH قادر به تولید هر دو هورمون استرادیول و پروژسترون می‌باشد ولی تولید پروژسترون نسبت به استروژن به مراتب بیشتر می‌باشد. برای مثال بعد از 72 ساعت کشت، میزان تولید پروژسترون nmol/l310 (MeanSD) و استرادیول pmol/l4001400 (MeanSD) بود. تولید استرادیول و پروژسترون توسط GC با حضور FSH افزایش یافته، بطوریکه بعد از 72 ساعت کشت میزان تولید پروژسترون به nmol/L2080 و استرادیول به pmol/L11002300 رسید. همچنین افزایش تولید استرادیول و پروژسترون با افزایش زمان کشت نسبت مستقیم دارد. بطوریکه میزان تولید پروژسترون توسط GC پس از 24 ساعت کشت در حضور FSH از nmol/L1430 به nmol/L 2/498 بعد از 96 ساعت کشت رسید. همچنین میزان تولید استرادیول مترشحه از GC در حضور FSH از pmol/L 100850 پس از 24 ساعت کشت به nmol/L1002800 پس از 96 ساعت کشت افزایش یافت.اثرات IL-6 بر استروئیدوژنز پایه و تحریکی در GCبه منظور بررسی اثرات مستقیم IL-6 بر استروئیدوژنز در GC، این سلولها با غلظت‌های افزاینده rh IL-6 (pg/ml128-8) در حضور یا عدم حضور FSH (IU/ml96) در شش نمونه مختلف کشت داده شد.همانطور که در نمودار شماره 1 مشاهده می‌شود ترشح پایه و تحریکی استرادیول توسط GC بطور معنی‌داری (05/0p<) با افزایش مقدار IL-6 (وابسته به دوز) مهار می‌شود. اگرچه این اثرات مهاری بر روی ترشح پایه پروژسترون توسط GC تأثیر معنی‌داری ندارد ولی با مکانیسم وابسته به دوز به طور معنی‌داری (05/0p<) سبب مهار ترشح تحریکی پروژسترون توسط GC می‌شود (نمودار 2). اثرات مهاری غلظت‌های مختلف IL-6 بر ترشح پروژسترون و استرادیول در حضور یا عدم حضور FSH در جدول 1 نشان داده شده است افزایش غلظت IL-6 بیش از pg/ml128 اثر ناچیز یا هیچگونه اثری بر کاهش ترشح استرادیول و پروژسترون ندارد که بیان کننده اشباع گیرنده IL-6 در سلول‌های گرانولوزا در این غلظت می‌باشد.مطالعات سینتیک اثر IL-6 بر ترشح هورمون‌های تحریکی FSH، کاهش معنی‌دار (05/0p<) فعالیت IL-6 بر ترشح پروژسترون و استرادیول بعد از 24 ساعت کشت را نشان داد. مطالعات نقطه‌ای زمانی 30%، 65%، 66% و 73% مهار ترشح استرادیول و 40%، 68%، 73%، 76% مهار ترشح پروژسترون را بترتیب در 24، 48، 72 و 96 ساعت بعد از افزودن IL-6 را نشان داد (نمودارهای 3 و 4).بحثدر این مطالعه قدرت بیولوژیکی FSH در محیط کشت براساس توانایی آن در تحریک ترشح استرادیول و پروژسترون توسط سلول‌های گرانوزای لوتئینیزه انسانی ارزیابی شد. سلول‌های فوق از مایع فولیکولی افراد کاندید درمان IVF بدست آمده بود. پس از سانتریفوژ با پرکول و هضم ماتریس خارج سلولی توسط آنزیم کلاژناز، سلول‌های لوتئینیزه گرانولوزا از سلول‌های خونی جدا گردید. برای جداسازی و جلوگیری از آلودگی سلول‌های گرانولوزا با لکوسیتها در طول کشت سلولی از ذرات مغناطیسی حاوی آنتی‌بادی اختصاصی برای این سلولها استفاده شد هیچ اثر تخریبی توسط پرکول بر روی فعالیت GC دیده نشد. روش‌های مشابه‌ای مانند، استفاده از سانتریفوژ و آنزیم تریپسن (15) و یا سانتریفوژ و آنزیم هیالورونیداز (16) نیز بکار برده می‌شود.در این مطالعه طی اولین روز کشت، GC غلظت‌های پایه استرادیول را با انحراف وسیع ترشح نمودند که با یافته‌های Wood و همکاران (17) و Foldesi و همکاران (16) مطابقت داشت. Foldesi و همکاران (16) GC انسان را بدون حضور گنادوتروپینها و آندروژنها کشت داده و نشان دادند که ترشح غلظت پایه استرادیول پس از 3 روز در محیط کشت به کمتر از 50% میزان اولیه و پس از 6 روز در کشت به 5% میزان اولیه کاهش می‌یابد. آنها نتیجه گرفتند که GC به خودی خود بدون حضور آندروژنها و گنادوتروپینها در تمام طول کشت توانایی ترشح استرادیول را دارند. به منظور جلوگیری از کاهش ترشح پایه استرادیول توسط GC، به محیط کشت آندروژنهای پیش ساز هورمون استرادیول افزوده شد. علاوه بر این ترشح استرادیول پایه توسط GC انسان تا 96 ساعت بعد از کشت کاهش معنی‌داری نداشت که بیان کننده فعالیت بالای آنزیم آروماتاز در تبدیل آندروژنها به استرادیول می‌باشد.این یافته تأیید کننده نتایج Foldesi و همکاران (16) و Bernhisel و همکاران (18) می‌باشد. آنها گزارش نمودند که GC در عدم حضور گنادوتروپینها و حضور آندروژنها تا 9 روز در میحط کشت توانایی تولید استرادیول را دارند. البته این یافته‌ها با نتایج Wood و همکاران (17) که گزارش نمودند کاهش محسوس تولید استرادیول پایه در محیط کشت حتی در حضور آندرستندیون مطابقت نمی‌کند. یافته ما درباره تولید پروژسترون توسط GC انسان بدون حضور FSH با گزارش Schipper و همکاران (19) مطابقت دارد. در این مطالعه FSH در حضور آندروژنها سبب افزایش ترشح استرادیول و پروژسترون توسط GC انسان می‌شود که با یافته‌های Mason و همکاران (20) و Bergh و همکاران (21) مطابقت می‌کند. در این مطالعه و دیگر مطالعات (16 و 20، 21) میزان ترشح استرادیول و پروژسترون توسط GC از بیماری به بیمار دیگر متفاوت می‌باشد که علت این اختلاف احتمالاً مربوط به تفاوت‌های موجود در تکامل GC در پاسخ به FSH می‌باشد. آندروژنها بطور مسقتیم سبب تشدید استروئیدوژنز وابسته به FSH در فولیکول‌های در حال رشد می‌شوند، که این توانایی در پریماتها قبل از تخمک گذاری از بین می‌رود (22). اخیراً در پریماتها گیرنده آندروژنها را در GC فولیکول آنترال اولیه و قبل آنترال یافته‌اند که میزان آن قبل از تخمک‌گذاری کاهش می‌یابد (23). از آنجا که در سیکل‌های تحریک تخمک‌گذاری، فولیکها در مراحل مختلف تکاملی قرار دارند. بنابراین GC بدست آمده نیز در مراحل مختلف تکاملی می‌باشند نسبت این تیپهای سلولی با مراحل تکاملی مختلف در کشت سلولی گرانولوزا، بیان کننده پاسخ آنها به FSH می‌باشد (24).اثرات IL-6 بر روی ترشح استروئیدها به دنبال تحریک با FSH بیان کننده این موضوع می‌باشد که IL-6 می‌تواند بعنوان یک تنظیم کننده اتوکراین و پاراکراین، استروئیدوژنز تخمدان عمل نماید. در حقیقت GC به میزان محسوسی تولید IL-6 می‌کند (13). این سیتوکاین در محیط In vitro توانایی مهار فرآیندهای تکاملی ناشی از گنادوتروپینها را دارد. با توجه به توانایی تولید IL-6 توسط لنفوسیتها و ماکروفاژها، سعی گردید تا حدامکان سلول‌های GC کاملاً عاری از لنفوسیت و ماکروفاژ شوند تا نتایج حاصل معتبر و قابل اعتماد باشد البته در صورت وجود لنفوسیتها، این سلولها به ظرف کشت نچسبیده و احتمالاً 24 ساعت پس از انکوباسیون از محیط کشت خارج می‌شوند. ماکروفاژها نیز پس از 24 ساعت در عدم حضور سیتوکاین‌هایی مانند IL-1 ، INF، GM-CSF و INF دچار آپوپتوزیس می‌شوند (25). بعلاوه Machelon و همکاران (26) در مطالعات خود بر روی GC انسان نشان دادند که سطح نسخه برداری IL-6 در کشت GC در حضور و عدم حضور سلول‌های ایمنی مشابه یکدیگر بوده و نتیجه گرفتند که بیوسنتز IL-6 بوسیله ماکروفاژها ناچیز می‌باشد. در نتیجه در مطالعه ما بیواکتیویته IL-6 در ترشحات کشت سلولی با منشاء WBC منتفی یا بسیار ناچیز می‌باشد (13).براساس یافته‌های ما IL-6 تأثیر معنی‌داری بر روی ترشح پایه پروژسترون توسط GC انسان نداشته ولی سبب مهار معنی‌دار ترشح تحریکی (با حضور FSH) پروژسترون توسط GC انسان می‌شود. این یافته با گزارشات Pitzel (27) و Gorospe (11،28) مطابقت دارد. Pitzel و همکاران (27) با بررسی اثرات IL-6 بر روی GC خوک نشان دادند که IL-6 هیچ اثری بر روی ترشح پایه پروژسترون ندارد همچنین Gorospe وهمکاران (11،28) گزارش نمودند که IL-6 سبب مهار ترشح پروژسترون تحریک شده توسط FSH می‌گردد. در صورتیکه بر ترشح پایه پروژسترون اثری ندارد. با استفاده از سیستم پرفوزیون تخمدانی در محیط In vitro، Mikuni (29) نشان داد IL-6 با غلظت ng/ml100 بر روی ترشح پروژسترون اثری ندارد که بسیار بالاتر از غلظت استفاده شده در مطالعه ما می‌باشد و در این غلظت بالا تخمک گذاری مهار می‌شود. همچنین Keck و همکاران (14) نشان دادند که IL-6 ترشح پروژسترون تحریک شده توسط HCG را در GC انسان مهار می‌کند. آنها پس از کشت با مقایسه شمارش سلولی بین گروه کنترل (GC کشت داده شده بدون IL-6) و مطالعه (GC کشت داده شده در حضور IL-6) پس از رنگ‌آمیزی با تریپان بلو نتیجه گرفتند که اثر مهاری ترشح پروژسترون اختصاصاً به IL-6 مربوط بوده و با خاصیت سیتوتوکسیتی IL-6 ارتباطی ندارد.بررسی اثرات IL-6 بر روی ترشح پایه و تحریکی استرادیول در حضور FSH توسط GC انسان نشان داد که IL-6 دارای اثرات مهاری معنی‌داری بر ترشح پایه و تحریکی استرادیول بصورت وابسته به غلظت می‌باشد که با نتایج Alpizar و همکاران (12) مطابقت دارد. این پژوهشگران نشان دادند، ترشح استرادیول تحریک شده توسط FSH بوسیله GC گاو بصورت وابسته به دوز مهار می‌شود. همچنین این نتایج با مطالعات انجام شده توسط Gorospe و همکاران (11،28) و Hughes (30) بر روی GC موش صحرایی و نیز مطالعه Breard و همکاران (13) بر روی GC خرگوش مطابقت می‌کند. اگر چه یافته‌های ما در تأیید گزارش Machelon و همکاران (26) نمی‌باشد، زیرا در مطالعه فوق افزودن IU/ml200-10 IL-6 rh به GC انسان، در شرایطی که تولید IL-6 آندروژن بسیار کم می‌باشد هیچ اثری بر روی ترشح پروژسترون توسط GC و یا روی فعالیت سیستم آروماتاز تحریک شده توسط FSH نمی‌گذارد در نتیجه تفسیر تفاوت بین یافته‌های ما و Machelon (26) مشکل می‌باشد. زیرا مدل تجربی ما تقریباً مشابه آنها بود. Machelon (26) و همکاران اشاره نمودند که عدم اثر IL-6 بر روی GC می‌تواند به دلیل عدم وجود گیرنده IL-6 را روی GC باشد اگر چه Keck (14) و همکاران گیرنده IL-6 بر روی GC تا 13 روز بعد از کشت را بوسیله RT-PCR نشان دادند. احتمال دیگر تفاوت بین یافته‌های ما بدلیل تفاوت در روش بررسی و یا تفاوت در فعالیت اختصاصی IL-6 مورد استفاده و یا تفاوت در پاسخ سلولی به سیتوکاینها در سلول‌های بیماران مورد مطالعه باشد. بطور کلی نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که IL-6 با منشاء موضعی از ماکروفاژهای تخمدان، سلول‌های سوماتیک و گرانولوزای تخمدان ممکن است تنظیم کننده داخلی تمایز سلول‌های گرانولوزای لوتئینزه شده و ترشح هورمونها توسط این سلولها باشد. مطالعات سینتیک نشان داد که اثر مهاری IL-6 بر روی استروئیدوژنز GC تحریک شده با FSH وابسته به زمان می‌باشد. اختلالات غلظتی IL-6 در تخمدان ممکن است سبب اختلال در ترشح پروژسترون و استرادیول شده و نقش مهمی در پاتوفیزیولوژی بیماری‌های تخمدانی و ناباروری زنان بازی نماید. بطور طبیعی مقدار IL-6 در مایع فولیکولی کمتر از IU/ml50 بوده که این مقدار ناشی از سلول‌های فولیکولی مقیم شامل ماکروفاژها و GC می‌باشند. هر چند تولید IL-6 ممکن است بدلیل فاکتورهای متفاوتی از جمله عفونت، صدمه، تومورهای بدخیم و اختلالات عملکردی تخمدان افزایش یابد معمولاً افزایش زیاد IL-6 سرم با تخریب بافتی همراه می‌باشد (8). افزایش IL-6 در زنان با تحریک بیش از حد تخمک گذاری (31،32)، اندومتریوز و سرطان اپی‌تلیال تخمدان دیده می‌شود (33،34). براساس نتایج موجود IL-6 سبب مهار ترشح استرادیول و پروژسترون تحریکی توسط FSH در دستگاه تناسلی زنان شده و ممکن است سبب اختلالات هورمون‌های مؤثر در فرایند تولید مثل شود.بطور کلی سلولهای گرانولوزا در محیط کشت قادر به ترشح پایه پروژسترون و استرادیول بوده و میزان ترشح این هورمونها توسط FSH افزایش می‌یابد. این افزایش توسط IL-6 بصورت وابسته به دوز مهار می‌شود.تشکر و قدردانی:نویسندگان مقاله از همکاری پرسنل درمانی، پرستاری و آزمایشگاهی مرکز درمان ناباروری دانشگاه علوم پزشکی تبریز و مرکز درمان ناباروری دانشگاه کیل آلمان تشکر و قدردانی می‌نماید.|+| نوشته شده در  سه شنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۰ساعت 1:27  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتریکاوری پس از دوره با آنتونی رابرتزReferences1. Human Anatomyand Physiology, 6th ed. John W. Hole jr2.Mol CellEndocrinol. 2004 Sep 30;224(1-2):73-82.3.Endocrinology. 1995 Feb;136(2):536-424.Breast CancerRes Treat. 2005 Oct;93(3):277-87.5.TreatEndocrinol. 2004;3(2):105-15. Review.6.Fertil Steril. 1978 Mar;29(3):320-7من به کسانی که دوره استروئید میرن یا قصد دوره رفتن رو دارند، مصرانه پیشنهاد میکنم که حتما این مقاله رابرتز رو بخونن.باور کنید من خیلی سرچ کردم، الان ۳-۴ ماهه (قبل از اینکه دوره برم). مقاله ایی به این کاملی و ریکاوری به این خوبی ندیدم. به امتحانش میارزه.این مطلب رو که در اینجا واسه استفاده از دوستان ( و به اصرار چند تا از اونها) گذاشتم یک مقاله جالب از آنتونی رابرتز در مورد ریکاوری پس از دوره استروئیدی است.آنتونی رابرتز ۱۷ ساله!!! که در زمینه استروئیدها داره تحقیق میکنه. ۳تا کتاب نوشته که آخرینش Generation S هستش. من هرچی توی نت سرچ کردم پیداش نکردم. فقط یکی از بچه های فروم خارجی که خریده بود ازش خواهش کردم و چندتا چپترش رو واسم میل کرد. دروه سوما، انسولین و IGF اش هم دارم. بعدا پست میذارو واسه استفاده سوما بازها.بحث درمورد عاملهای داروئی زیر صرفا جهت اطلاع ارائه می شود. قبل از استفاده از هر دارویی با پزشک مشورت کنید.بعد از هر دوره، ما یک هدف داریم: نگهداری انچه (حجم یا وزن) که در طول دوره بدست اورده ایم. متاسفانه گفتن آسان تر از عمل است چون سطوح هورمونهای مختلف و موادی که در طول سیکل در بدن منتشر می شود (مقادیر زیادی تستوسترون، IGF ، هورمون رشد GH و مقدار کمی از گلوکوکورتیکوئیدهای مخرب عضله) اکنون تغییر یافته اند.بدتراز این، ما روشی را برای کاهش مقادیر هورمونهایی که برای ساختن عضلات نیاز است و همچمین افزایش مقادیر هورمونهای کاتابولیک می سازیم. آنچه که در صورت امکان و سریعا نیاز است که انجام شود، این است که بدن را وادار به تولید (ترشح) هورمونهای آنابولیک طبیعی اش نمود و مقادیر هورمونهای کاتابولیک را کاهش داد. اما متاسفانه بدن شما برنامه های دیگری دارد…اما من بسیار دلگرمم (مطمئنم) که این پروتوکل به شما اجازه خواهد داد تا سطوح هورمونهای طبیعی بدن را سریعا بازیابی کنید و کمتر نتیجه ایی را که به سختی و در طول سیکل بدست آورده اید از دست بدهید. این پروتوکل که بعد از دوره اجرا می شود، “درمان (ریکاوری) پس از دوره” (Post Cycle Therapy) یا به اختصار PCT نامیده می شود.در ابتدا باید ببینیم که کدام هورمون آنابولیک در انتهای دوره کاهش می یابد و کدام هورمون کاتوبولیک افزایش. بعد از آن به شما گفته خواهد شد که کدام دارو در صورت امکان این شرایط را سریعا تغییر خواهد داد.پیشنهادهای قدیمی بسیاری جود دارد اما مطمئن باشید که ذره ایی از این اطلاعات را در هیچ کجا نخواهید یافت. من به دو چیز مطمئنم:۱) شما این PCT را در در هیچ جا ندیده اید.۲) این موثرترین PCT است که من تاکنون دیده ام.در ابتدا یک توضیح مختصر در مورد بدن، عملکرد آن و چرا یک تاخیر زمانی (lag-time ) بعد از انقطاع مصرف یک استروئید آنابولیک (بعد از اتمام دوره و قطع مصرف استروئید) و قبل از بازگشت بدن به حالت نرمال وجود دارد، داده می شود. بخاطر داشته باشید که در این تاخیر زمانی شما سود و منفعت بدست آمده را از دست خواهید داد. بنابراین نیاز است که در صورت امکان این زمان را کاهش دهید.ابتدا نیاز است که شما اندکی در مورد آنچه در بدن اتفاق می افتد بدانید، چه چیزهایی باعث می شود تا بدن به حالت نرمال برگردد و کدام هورمون کدام وظیفه را انجام می دهد.در سن بلوغ، هورمون رهاسازی گنادوتروپین (GnRH) بطور فزاینده ایی از هیپوتالاموس ترشح می شود که باعث ترشح هورمون تحریک فولیکول FSH و LH از هیپوفیز شده و در نهایت بیضه ها توسط هورمونهای هیپوفیز (LH, FSH ) تحریک می شود. گمان می شود که FSH فقط در تولید —– نقش دارد اما واقعا به تنظیم وظایف سلولهایLeydig کمک می کند در حالیکه LH مستقیما باعث ترشح هورمونهای آندروژن مانند تستوسترون از سلولهای Leydig بیضه می شود که باعث افزایش ناگهانی در سایر هورمونهای آنابولیک دیگر مانند IGF، هورمون رشد (GH) و … می شود.آندروژنها این کار را با هدف گذاری بافتهای دیگر در بدن و با اتصال به گیرنده های آندروژنی (AR) که عمدتا در سیتوپلاسم یک سلول مشخص یافت می شود، انجام می دهند.این به این معنا است که مولکولهای استروئید پیامی را به سلول می دهند تا کارهایی را انجام دهد. برای مثال در مورد تستوسترون، یکی از پیامهایی که به سلولها فرستاده می شود این است که نگهداری نیتروژن در بدن را افزایش دهند. بنابراین به شما اجازه می دهد که ازپروتئینی که میخورید استفاده بیشتری کنید و عضله بیشتری بسازید. در مورد تستوسترون (یا استروئیدهای آنابولیک در حالت کلی) این رونویسی باعث می شود تا تاثیرات آنابولیک متفاوتی رخ دهد: افزایش IGF، کاهش کورتیزول، افزایش تعداد سلولهای قرمز خون، افزایش سنتز پروتئین و … .این به این معنی نیست که AR تنها چیز الزام آور است که باعث تاثیرات آنابولیک یا آندروژنیک می شود. اکسی متولون و دیانابول هر دو التزام بسیار اندکی به AR دارند اما هر دو بسیار آنابولیک و آندروژنیک هستند. دیاگرام زیر یک مثال از یک اندروژن است که وارد سلول هدف می شود و سنتز پروتئین که اصلی ترین تاثیر آنابولیک است را تحریک می کند:یکی دیگر از مشخصات آندروژنها در بدن، چیزی است که از آن به نام “حلقه فیدبک منفی ” یاد می شود.همانطور که قبلا گفته شد، هیپوتولاموس GnRH را ترشح می کند و باعث می شود تا هیپوفیز LH و FSH را ترشح کند و درنهایت باعث می شود تا بیضه ها سلولهای Leydig را تحریک و وادار به تولید تستوسترون نماید (با تبدیل کلسترول). وقتی به هر نحو تستوسترون در بدن افزایش یابد، می تواند در نهایت پروسه های سوخت و ساز مختلفی را که با ترشح GnRH ممانعت می کند را باعث شود که این درنهایت مانع از ترشح LH و FSH شده و باعث توقف تولید طبیعی تستوسترون در بدن می شود.وقتی که تولید تستوسترون یک مرتبه متوقف شود، این سیگنال منفی برای مدت طولانی ارسال نمی شود و نهایتا GnRH به انجام وظیفه خود باز می گردد. در این حالت، بدن شما از ترشح و افزایش هورمونها جلوگیری می کند و در حالت خودپایداری می ماند (وضع کنونی … در این مورد حالتی است که شما نه منفعتی به دست می اورید بلکه عضلات را نیز از دست خواهید داد).این فیدبک منفی نسبی است چرا که ما از استروئیدهای آنابولیک استفاده می کنیم… ما تستوسترون بیشتری برای اهداف آنابولیک میخواهیم، بیشتر از آن چیزی که بدن ما اجازه تولید آن را می دهد. وقتی که از یک تستوسترون تزریقی استفاده می کنیم، آن یک پیام به بدن ما میفرستد تا حلقه فیدبک منفی را آغاز و تولید/ترشح هورمونهایی که باعث تولید طبیعی تستوسترون در بدن می شود را متوقف می کند.بنابراین آنچه که من میخواهم بگویم این است که استروئیدهای آنابولیک سطوح آندروژن خون را افزایش می دهند، یک وقفه در تولید GnRH ایجاد کرده و باعث پاسخ غده هیپوفیز با کاهش ترشح LH می شوند. این کاهش LH باعث خاتمه یافتن ترشح تستوسترون می شود ( تستوسترون بوسیله سلولهای Leydig در بیضه ها بعد از اینکه با LH تحریک شدند تولید می شود). اینها مطالبی (بطور خلاصه) بود که برای درک ریکاوری بعد از دوره لازم است.وقتی که یک دوره استروئیدی پایان می یابد، هنوز مقداری آندروژن در بدن ما وجود دارد لذا تولید طبیعی تستوسترون در بدن نمی تواند آغاز شود. در این حالت یک تاخیر زمانی قبل از اینکه بدن متوجه شود که نیاز به شروع تولید دوباره آندروژن دارد، وجود دارد. ( به زبان ساده میخواد بگه که پس از اتمام دوره، مدت زمانی طول میکشه تا بدن به تعادل هورمونی و تولید طبیعی تستوسترون برسه). همانطور که قبلا گفته شد این تاخیر زمانی می تواند شدیدا کاتابولیک باشد و این وقتی است که شما مقدار زیادی از حجم خود را از دست می دهید. بنابراین نیاز است که بدن سریعا وادار به تولید آندروژن طبیعی خود شود.اولین دارویی که برای این منظور مورد بررسی قرار می گیرد داروهایی هستند که به طور کلی SERM (Selective Estrogen Receptor Modulator( نامیده می شوند. نولوادکس (تاموکسیفن) یکی از داروهای SERM است که این به این معنی است که توانایی عمل کردن به عنوان یک آنتی استروژن نسبت به برخی از ژنها را دارد، همچنین به عنوان یک استروژن نسبت به بقیه ژنها. قسمت “ selective” (انتخابی) این کار را با با بلوکه کردن رونویسی ژنها در برخی موارد و رونویسی ژنها در حالات دیگر انجام میدهد [۳].خوشبختانه این دارو دارای تاثیرات استروژنی بر روی استخوانها (به این معنی که باعث افزایش چگالی آنها می شود)، چربی خون (باعث کاهش کلسترول می شود) [۴, ۵] و همچنین با جلوگیری از رونویسی ژنها در بافتهای سینه باعث جلوگیری از ژینگوماستی می شود. هرچند تاموکسیفن به عنوان یک آنتی استروژن در هیپوفیز عمل کرده و لذا باعث افزایش ترشح LH و FSH می شود که نتیجه آن افزایش ترشح تستوسترون می باشد. ۲۰ میلی گرم از تاموکسیفن میزان سطوح تستوسترون را تا ۱۵۰٪ افزایش می دهد [۶].اولین و مهمترین کاربرد آن برای مقابله با ژینگوماستی است. نولوادکس این کار را با رقابت کردن برسر مکان گیرنده در بافتهای سینه و مهار کردن آن انجام میدهد [۷]. پروفایل چربی (هم HDL و هم LDL) شاخص رو به بهبودی را با استفاده از تاموکسیفن نشان میدهد. همچنین نولوادکس دارای خصوصیات مهمی برای استروئید مصرفی توسط ورزشکاراست. در کم کاری بیضه و ناباروری مردان که به آنها نولوادکس داده شده است، افزایش سطوح سرمی LH و FSH و مهمتر از آن تستوسترون در همه آنها مشاهده شده است[۳۵].همچنین نولوادکس می تواند مقدار کمی از استروژن را در هیپوفیز بلوکه کند که وقتی که با HCG استفاده شود عملکرد بسیار بهتر خواهد بود[۳۶,۳۷]. همانطور که گفتیم ۲۰ میلی گرم تاموکسیفن سطوح تستوسترون را به اندازه ۱۵۰٪ افزایش می دهد. چرا ما از کلومید، یک داروی SERM دیگر استفاده نمی کنیم؟ چون باید از مقدار بیشتری از این دارو برای انجام یک اثر مشابه استفاده کرد. در مقایسه، نیاز به ۱۵۰ میلی گرم کلومید برای ترفیع این سطح از تستوسترون است درحالیکه تاموکسیفن دارای فایده مفید دیگری از افزایش قابل توجه هورمون LH در پاسخ به LHRH (LH-releasing hormone) است [۶]. این به احتمال زیاد نشان دهنده نوعی از تنظیم گیرنده های LH با توجه به اثر آنتی استروژنی است که تاموکسیفن درهیپوفیز دارد. اگرچه تاموکسیفن و کلومید در دو SERM هستند اما کاملا متفاوت هستند.همانطور که می دانیم نولوادکس یک آنتی استروژن قوی در هیپوتالاموس و هیپوفیز است در حالیکه کلومید فعالیت استروژنی ضعیف کمتر از حد ایده آلی را در هیپوفیز نشان می دهد[۷]. من (آنتونی رابرتز) پیشنهاد می دهم که از این دارو در PCT و در واقع، بطور کلی اجتناب شود. این دارو به خوبی نولوادکس نیست.خوب، چه مقدار نولوادکس برای بایستی در طول دوره ریکاوری PCT مورد استفاده قرار گیرد؟ مقدار روزانه ۲۰ میلی گرم/روز کافی است. ۲۰ میلی گرم در روز دزی است که من و دیگران با موفقیت بسیار زیاد مورد استفاده قرار داده ایم. استفاده از دزهای بالاتر نولوادکس برای افزایش بیشتر تستوسترون طبیعی بدن کاری اشتباه است. دزهای بالاتر از ۲۰ میلی گرم دارای تاثیر مشابه با دز ۲۰ میلی گرم است.ما میتوانیم از چند داروی دیگر با دزهای معقول نیز استفاده کنیم تا با ایجاد یک حالت همکاری، امیدوار باشیم تا زمان ریکاوری ما کاهش یابد. ما به چیزی دیگری مانند نولوادکس نیاز داریم که به روش دیگری عمل نماید. HCG بهترین گزینه در این مورد است. HCG یک هورمون پپتیدی است. همانطور که می توان از اسم آن حدس زد، این یک ماده است که غده های —- و در نتیجه گونادوتروپین را تحریک می کند. HCG این کار را با رونویسی ژنها انجام میدهد که این کار مشابه آنچه که هورمون LH انجام می دهد، است. در نتیجه باعث می شود تا سلولهای Leydig تستوسترون را تولید نمایند.متاسفانه وقتی که HCG تستوسترون را افزایش میدهد، استروژن را نیز افزایش می دهد [۱۲]. همانطور که ممکن است بدانید، استروژن مستقیما بر روی سلولهای لیدیگ عمل می کند تا در فعالیت آنزیمهای مهمی که در سنتز تستوسترون نقش دارند تغییر ایجاد شود [۱۳] که این می تواند به عنوان مهمترین قسمت فیدبک منفی که قبلا توضیح داده شد تصور شود.همچنین در مطالعاتی که بر روی موشها و همچنین انسان انجام شده نشان می دهد که یک افزایش در سطوح گردشی LH می تواند باعث کاهش حساسیت گیرنده های LH شود [۱۴,۱۵]. چون HCG، LH را کپی می کند لذا باید انتظار داشت که عمل مشابهی انجام دهد (باعث کاهش حساسیت گیرنده های LH شود. کاهش حساسیت گیرنده های LH می تواند باعث افزایش کلسترول های استروئیدوژنیک شود (کلسترولهایی که توسط بدن برای تبدیل شدن به تستوسترون هدف گذاری می شوند) [۱۶].بنابراین بعد از نخستین HCG، یک افزایش ناگهانی در تستوسترون اتفاق می افتد. افزایش تستوسترون لزوما به این معنا نیست که HCG ممکن است قادر به افزایش سطوح گردشی استروژن نباشد[۱۸]. افزایش استروژن باعث می شود که درنهایت بدن تستوسترون کمتری را تولید کند.HCG می تواند باعث افزایش سایز بیضه ها شود. HCG در مردانی که دارای LH پایین هستند (همانطور که LH شما پس از دوره پایین خواهد بود) به خوبی تاثیرگذار خواهد بود، همچنین مطالعات زیادی بر روی پسران قبل از سن بلوغ و هایپوگونادوتروپیک هایپوگونادال، انجام گرفته که نشان میدهد HCG می تواند در این موارد بکار گرفته شود [۱۹].خوشبختانه HCG همانند کسانی که دارای LH پایینی هستنند، می تواند در سیکلهای موقتی استروئید که باعث هیپوگونادیسم (کم کاری فعالیت بیضه) می شود نیز مورد استفاده قرار گیرد[۲۱].ولی آیا هنوزخطرات باز دارنده ایی وجود دارد و ممکن است که استفاده از HCG ریکاوری ما را به تاخیر بیاندازد؟ شاید نه … برخی از مطالعات بر روی انسانها نشان میدهد که HCG تاثیر مستقیم در ممانعت از ترشح LH در مردان ندارد [۲۲,۲۳]اما به سادگی و با تحریک تولید تستوسترون، به طور غیر مستقیم مانع از ترشح LH می شود(و لذا فیدبک منفی را فعال می کند و در صورتی که دز مصرفی بالا باشد مشکل حادتر خواهد بود).یکی از فاکتورهای باز دارنده دیگر، آروماتاز بیضه ایی است که سطوح استروژن را افزایش می دهد. متاسفانه یک فرآیند دیگر نیز وجود دارد و آن کاهش حساسیت گیرنده های LH سلولهای لیدیگ بیضه است که به نظر میرسد در دزهای بالای HCG رخ می دهد. این همچنین توسط HCG و با بلوکه کردن تبدیل ۱۷آلفا- هیدروکسی پروژسترون (۱۷OHP) به تستوسترون انجام می شود [۲۴]. تاموکسیفن می تواند این عمل که توسط HCG اتفاق می افتد را بلوکه کند [۲۵]. چون تاموکسیفن دارای تاثیر آنتی استروژنیک مستقیم و تاثیر تنظیم کنندگی LH در هیپوفیز است، فرونشانی (بازداری) گونادوتروپین با HCG[25] تقریبا بطور کامل با استفاده همزمان با تاموکسیفن متوقف خواهد شد. بنابراین اگر از تاموکسیفن و HCG در حالیکه گونادوتروپین پایین است استفاده شود، ما هیچ منعی در استفاده از HCG نداریم.لازم می دونم که چند نکته رو توضیح بدم:۱- دو تا بحث در مورد اینکه از HCG استفاده شود یا نه هست. یک عده میگن که نباید واسه ریکاوری استفاده شود (بخاطر ایجاد مشکلاتی که دیدیم) و یه عده دیگر میگن که با هوشیاری و زیرکی میتوان این مشکلات را حل کرد و از آن استفاده نمود چون HCG یک داروی بسیار مهم در ریکاوری بیضه و افزایش تحریک سلولهای لیدیگ رای ترشح سریهتر تستوسترون در بدن است.۲- یک مشکل دیگه درر مورد دز مصرفی HCG است این مشکل واسه خارجی ها حل شده است و همه به دز ۵۰۰ واحد در روز اجماع دارند. اما متاسفانه واسه ما نه و هنوز داریم از مگا دزهای ۵۰۰۰واحد و ۷۵۰۰ واحد در ۳ هفته متوالی واسه ریکاوری استفاده می کنیم (بند۳ رو هم ببینید). مشکل دیگه در مورد زمان استفاده است. یک عده مثل مایک هارت میگن که HCG با دز پایین از همان ابتدای سیکل بایستی استفاده باشه. چون علاوه بر ریکاوری دائم سلولهای لیدیگ، مقداری از تست و آندرژن مورد نیاز دوره بطور طبیعی توسط بیضه ها تولید میشه.یک عده دیگه میگن که باید دو هفته وسط سیکل، روزانه ۵۰۰ واحد مصرف بشه و سپس در پایان دوره مجددا روزانه ۵۰۰ واحد تا بازگشت به تعادل هورمونی استفاده بشه.۳- استفاده از دزهای بالای HCG به شدت سلولهای لیدیگ را تحریک کرده و لذا باعث ایجاد یک پ.یک شدید در ترشح تستوسترون شده و لذا سطح پلاسمای تستوسترون به شدت افزایش می یابد. در این حالت بدن یک فیدبک منفی به هیپوفیز ارسال می کند و با ترشح تستوسترون توسط بیضه ها مخالفت می شود. این بسیار خطرناک است و زمان ریکاوری را به تعویق می اندازد. همانطور که گفته شد زمان تاخیر (lag-time) بسیار کاتابولیک بوده و در این زمان شما حجم بسیاری را از دست خواهید داد. لذا این زمان هر چه سریعتر باید پشت سر گذاشته شود و بدن باید هرچه سریعتر به تعادل هورمونی برسد. از طرف دیگر HCG باعث افزایش ترشح استروژن در بدن می شود. اگر از مشکل ژینگوماستی بگذریم، استروژن زیادی در بدن می تواند ترشح تستوسترون طبیعی توسط بدن را به تاخیر انداخته و باعث افزایش زمان ریکاوری شود.۴- این مطالب و ایده های جدید رو با ایده های قدیمی و تجربی خودمون مقایسه کنید: می بینید ما چقدر بد ریکاوری میکنیم و نادانسته چطور زمان ریکاوری را به تاخیر می انداریم و به چه راحتی حجم و وزن بدست-امده را در این زمان از دست میدم؟من برخی از دوستان توی این فروم رو دیدم که کلی مصرف مکمل B.B، استروئید و سوما و … دارند اما عکسهایی که گذاشته بودند، بدن آنچنانی ندارند (اسم نمیبرم شاید ناراحت بشه، فقط خواستم یک مثال بزنم). به نظر من این آقا مشکل ریکاوری داره چون بعد از دوره رفته بوده ۳تا ۵۰۰۰ واحد HCG در طول سه هفته زده بود که تست بدنش رو به ۴۷ رسونده بوده (اینها همه رو از پستهای خودش میگم نه از خودم). خوب این سطح تست، باعث تشدید فیدبک منفی شده و سطح ترشح LH رو به شدت کاهش داده و زمان ریکاوری حقیقی رو کلی به تاخیر انداخته و در این زمان کلی حجم از دست میده.اما هنوز یک موضوع در مورد استروژن وجود دارد که ناشی از تحریک HCG و افزایش شدید تستوسترون است. خوب … ما می توانیم از دزهای پایین ( تقریبا ۳۰۰ واحد) برای جلوگیری از برخی خیزک (جریان زودگر) استروژن استفاده کنیم [۲۶]. من میخواهم از مقدارکمی بیشتر از HCG در هر تزریق (۵۰۰ واحد) استفاده کنم تا اگر بتوانم بدن را بسیار سریعتر به حالت اولیه برگردانده و حجم خود را از دست ندهم. ما می توانیم از ویتامین E همراه با HCG استفاده کنیم چون ویتامینE حساسیت سطوح پلاسمای تستوسترون را نسبت به HCG افزایش می دهد، این سطوح را به طور معنی داری در مواقع استفاده از ویتامینE نسبت به مواقعی که از ویتامین E استفاده نمی شود، افزایش میدهد [۲۷]. بنابراین با استفاده از ویتامینE (دز پیشنهادی ۱۰۰۰ واحد در روز)، می توان نتیجه بهتری از HCG بدست آورد.اما مشکل افزایش استروژن در اثر استفاده از HCG را حل نخواهد کرد.اجازه بدهید مشکل استروژن مزاحم (ناشی از استفاده از HCG) را نیز اکنون حل کنیم. اجازه بدهید که یک آنتی آروماتاز اضافه کنیم! فکر می کنید کدام یکی؟ چون ما معمولا از تاموکسیفن استفاده می کنیم نمی توانیم از لتروزول یا آرمیدکس استفاده کنیم چون تاموکسیفن به شدت سطح پلاسمای خون آنها را کاهش می دهد [۲۸].بنابراین من میخواهم از Aromasin(exemestane) استفاده کنم. چون یک غیرفعال کننده آروماتاز(inactivatoraromatase) است. یعنی گیرنده های استروژنی را بلا استفاده می کند و بجای فقط ممانعت از تولید استروژن (همانطورکه یک آنتی-آروماتاز باید انجام دهد)، بطور کلی تولید استروژن را قطع میکند. همچنین آروماسین دارای خاصیت آندروژنیک نیز هست [۲۹,۳۰,۳۱] که وقتی در PCT هستیم، می تواند به بازگشت به حالت تعادل کمک کند. این داروی آخری (آروماسین) در PCT پیشنهادی توسط من، می تواند بطور موثر نزدیک به + ۸۵٪ از استروژن بدن را پاک (دفع) نماید[۳۲]. مهمتر از آن اینکه استفاده همرمان آروماسین و تاموکسیفن، از کارایی آروماسین نمی کاهد [۳۳]. بنابراین اکنون من فکر می کنم همه مشکلاتی که استفاده از HCG را منع می کند، حل شده است و ما می توانیم از دز ۵۰۰ واحد/روز استفاده کنیم.با استفاده از این PCT، یک افزایش سریع در LH، FSH و تستوسترون، تقریبا یک مانع (بلوک) کامل بر روی تمام فاکتورهایی که می توانست باعث شوند هورمونهای طبیعی بدن با تاخیر به حالت اولیه (baseline) برگردند را خواهیم داشت. برای این این منظور، PCT بایستی یک هفته بعد از آخرین تزریق یا یک روز بعد از اینکه آخرین حب دارو تمام شد، شروع شود. بخاطر داشته باشید که صبر کردن برای اینکه آندروژن اضافی از بدن خارج شود غیر ضروری است، چون ما میخواهیم ریکاوری را هرچه زودتر شروع کنیم تا ماکزیمم نتیجه (حجم و وزن) حفظ شود. هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد تاخیر زمانی (صبر کردن برای مدتی) پس از اتمام دوره، کارائی PCT -شما را افزایش خواهد داد. این به سادگی زمانی که شما در آن هیچ کار مثبتی برای بازیابی هورمونهای طبیعی انجام نمی دهید را افزایش میدهد.خوب چه مدتی این PCT باید ادامه یابد؟ ما باید استفاده از HCG را به زودی قطع کنیم اما تاموکسیفن و آروماسین باید برای مدت بیشتری مورد استفاده قرار گیرد. این PCT را می توان به مدت یک ماه انجام داد اما بایستی تا زمانی که هورمونهای طبیعی در بدن مشاهده شودند ادامه یابد.باید توجه داشت که در این مقاله فقط از داروها برای ریکاوری استفاده شده است و شما میتوانید از غذاها و مکملها برای افزایش سطح تستوسترون بدن استفاده کنید.سیکل مورد نظر برای PCT به این صورت خواهد بود:|+| نوشته شده در  سه شنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۰ساعت 1:20  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتمقالات انگلیسیاینم یه مقاله جلب در مورد دکا یا همون ناندرلون که انگلیسیه من که ای بی سی بلدم انشا الله شما هم بلدید مقاله جالبییه :واژگان :       intake= دریافتیutilize= مصرف کردن - استفادهintermediate= متوسطadjust= مرتب کردن - تنظیم کردنDOWNHILL= سرازیری -یا دوره شوکproper=  مناسبROUTINE= روال عادی - مصرف روزانه داروpontent=  قویconsist= شاملrelease=  آزادprolong= آزادsuited=  مناسبdue=    ناشی ازحذف= eliminatedترکیبی= combinesregardless = بدون در نظر گرفتنDeca 30010ml (275mg/ml)Deca 300The highly anabolic effect of Deca durabolin is linked to a moderately androgenic component, so that a good gain in muscle mass and strength is obtained. At the same time, most athletes notice considerable water retention which, no doubt, is not as distinct as that with injectable testosterones but which in high doses can also cause a smooth and watery appearance. Since Deca-Durabolin also stores more water in the connective tissues, it can temporarily ease or even cure existing pain in joints. This is especially good for those athletes who complain about pain in the shoulder, elbow, and knee; they can often enjoy pain-free workouts during treatment while using Deca-Durabolin. Another reason for this is that it blocks the cortisone receptors thus allowing less cortisone to reach the muscle cells and the connective tissue cells. Athletes use Deca, depending on their needs, for muscle buildup and in preparation for a competition. Deca-Durabolin is suitable, even above average, to develop muscle mass since it promotes the protein synthesis and simultaneously leads to water retention. The optimal dose for this purpose lies between 200 and 600 mg/week. Scientific research has shown that best results can be obtained by the intake of 2 mg/pound body weight. Those who take a dose of less than 200 mg/week will usually feel only a very light anabolic effect which, however, increases with a higher dosage. The anabolic and consequent buildup effect of decadurabolin, up to a certain degree, depends on the dosage. In the range of approx. 200 to 600 mg/week, the anabolic effect increases almost proportionately to the dosage increase. If more than 600 mg/week are administered, the relationship of the positive to the negative effects shifts in favor of the latter.In addition, at a dosage level above 600 mg/week, the anabolic effect no longer increases proportionately to the dosage increase, so that 1000 mg/week do not guarantee significantly better results than 600 mg/week. Most male athletes experience good results by taking 400 mg/week. Steroid novices usually need only 200 mg/week. Deca Durabolin works very well for muscle buildup when combined with Dianabol (D-bol) and Testoviron Depot. The famous Dianabol (D-bol)/Deca stack results in a a fast and strong gain in muscle mass. Most athletes usually take 15-40 mg Dianabol (D-bol)/day and 200-400 mg Deca/week. Even faster results can be achieved with 400 mg Deca/week and 500 mg Sustanon/week. Athletes report an enormous gain in strength and muscle mass when taking 400 mg Deca/week, 500 mg Sustanon/week, and 30 mg Dianabol (D-bol)/day. Deca is a good basic steroid which, for muscle buildup, can be combined with many other steroids. Although Deca is not an optimal steroid when preparing for a competition, many athletes also achieve good results during this phase. Since Deca Durabolin is a long-term anabolic, there is risk that with a higher dosage, the competing athlete will retain too much water. A conversion into estrogen, that means an aromatizing process, is possible with deca durabolin but usually occurs only at a dose of 400 mg/week. During competitions with doping tests Deca must not be taken since the metabolites in the body can be proven in a urine analysis up to 18 months later. Those who do not fear testing can use Deca as a high-anabolic basic compound in a dosage of 400 mg/week. The androgens contained in 400 mg/week also help to accelerate the body's regeneration. The risk of potential water retention and aromatizing to estrogen can be successfully prevented by combining the use of Proviron with Nolvadex. A preparatory stack often observed in competing athletes includes 400 mg/week Deca-Durabolin, 50 mg/day Winstrol, 228 mg/week Parabolan, and 25 mg/day Anavar. Although the side effects with Deca-Durabolin are relatively low with dosages of 400 mg/week, androgenic-caused side effects can occur. Most problems manifest themselves in high blood pressure and a prolonged time for blood clotting, which can cause frequent nasal bleeding and prolonged bleeding of cuts, as well as increased production of the sebaceous gland and occasional acne. Some athletes also report headaches and sexual overstimulation. When very high dosages are taken over a prolonged period, spermatogencsis can be inhibited in men, i.e the testes produce less testosterone. The reason is that Deca Durabolin, like almost all steroids, inhibits the release of gonadotropin from the hypophysis. Women with a dosage of up to 100 mg/week usually experience no major problems with Deca Durabolin. At higher dosages androgenic-caused virilization symptoms can occur, including deep voice (irreversible), increased growth of body hair, acne, increased libido, and possibly clitorishypertrophy. Since most female athletes get on well with Deca-Durabolin a dose of Deca 50 mg+/week is usually combined with Anavar 10 mg+/day. Both compounds, when taken in a low dosage, are only slightly androgenic so that masculinizing side effects only rarely occur. Deca, through its increased protein synthesis, also leads to a net muscle gain and Anavar, based on the increased phosphocreatine synthesis, leads to a measurable strength gain with very low water retention. Other variations of administration used by female athletes are Deca-Durabolin and Winstrol tablets, as well as Deca-Durabolin and Primobolan's tablets. Since Deca-Durabolin has no negative effects on the liver it can even be used by persons with liver diseases. Exams have shown that a combined application of Dianabol / Deca-Durabolin increases the liver values which, however, return to normal upon discontinuance of the 17-alpha alkylated Dianabol and continued administration of Deca-Durabolin. Even a treatment period with Deca-Durabolin over several years could not reveal a damage to the liver. For this reason Deca-Durabolin combines well with Andriol (240-280 mg/day) since Andriol is not broken down through the liver and thus the liver function is not influenced either. Older and more cautious steroid users, in particular, like this combination.Propionate 10010ml (100mg/ml)Deca 300Testosterone Propionate is the shortest estered testosterone preparation available on the market currently. It does everything you’d expect from testosterone, but anecdotally seems to promote less water retention than longer estered versions of the product.Testosterone is the hormone which served as the base molecule for all anabolic steroids currently on the market today. By adding or subtracting from it, all steroids we see currently in circulation, were developed. It is both a highly anabolic and highly androgenic hormone, having an anabolic (muscle building) as well as anabolic rating of 100 each, respectively. Testosterone exerts the majority of its effects by initiating gene transcription in a very specific manner, thereby promoting increased nitrogen retention in the muscle. (1)Testosterone is also known to increases levels of the growth factor IGF-1 in both the muscle tissue as well as the liver.(2) Testosterone also increases the activity of satellite cells,(3) which are cells that play an active role in repairing exercise-damaged muscle. As previously stated, Testosterone exerts these effects primarily by genomic mechanisms, meaning that it binds to the androgen receptor (AR) thus initiating the aforementioned gene transcription. This particular stimulation of the AR promotes various of the AR dependant mechanisms for both muscle gain and fat loss (4), as well as reducing catabolic glucocorticoid hormones (4), and increasing red blood cell production (5). Testosterone may even aid in protecting the heart against coronary disease.(6) It also has a pronounced effect on aggression. (7)Since Testosterone occurs naturally in both the male and female body, and this particular version of testosterone clears the body relatively quickly, it’s often the testosterone of choice for drug tested athletes. Drug-test-passing levels of testosterone can often be had relatively quickly upon cessation of this productAs with any form of testosterone, Testosterone Propionate (often just called “prop”), once in the body, is partially converted to both estrogen as well as Dihydrotestosterone. These are often the cause of many side effects such as gynocomastia, water retention, hair loss and prostate enlargement. Also, as with most steroids, injected testosterone propionate will inhibit your natural testosterone levels and HPTA (Hypothalamic Pituitary Testicular Axis). The advantage with testosterone propionate, in this respect, is that it will clear your system more quickly than other versions, and allow you to begin recovery more rapidly.Typically, testosterone propionate is stacked with other quick acting injectables, and is usually reserved for cutting cycles, where short esters are preferred. Trenbolone Acetate and Masteron are typically used in such cycles.Sometimes experienced users will actually employ a strategy known as "frontloading" with testosterone propionate. They usually use the rapid onset time of testosterone propionate to gain quick results in strength and weight, while also using a longer estered testosterone concurrently, and allowing the longer ester to “kick in” a few weeks into the cycle.Masterone 20010ml (200mg/ml)Deca 300Masterone [Masteron] (Dromastanolone Enathate) Masterone is a synthetic derivative of dihydrotestosterone, displaying a potent androgenic effect that is responsible for increases in muscle density and hardness and a moderate anabolic effect that creates a positive nitrogen balance in humans and promotes protein synthesis. Since it is a derivative of dihydrotestosterone, dromastolone does not aromatize in any dosage and thus it cannot be converted into estrogen. Therefore, estrogen-related water retention is eliminated. Masterone combines the fast-acting propionate form with the longer acting enanthate form. Each 10ml Vial contains 50mg/ml drostanolone propionate. 150mg/ml drostanolone enanthate.Primobolan 10010ml (100mg/ml)Deca 300Primabolan 100 for intramuscular injection, contains methenolone enanthate Methenolone Enanthate is a DHT based anabolic steroid. Known under the brand name of Primabolan® in tablet or injectable form. When it interacts with the aromatase enzyme it does not form any estrogens. It is used by people who are very succeptible to estrogenic side effects, having lower estrogenic properties than Nandrolone. Methenolone is available as an injection or as an oral(Primabolan). The injection is naturally regarded as having a higher bioavailability. Its an enanthate ester which is quite long-acting. Because it by-passes hepatic breakdown on the first pass, it also has a higher survival rate. The tablets are in a short-lived acetate form. Methenolone is not 17-alpha-alkylated, but 1-methylated for oral bioavailability. This reduces the stress on the liver, but also the availability. It is considered one of the safer steroids, meaning it has a very little side effects. Methenolone has no estrogenic side effects, and its effects on cholesterol levels are minimal. In doses of 200 mg or less (intramuscular) blood pressure is rarely altered. Possibly one of the safer anabolic steroids for females due to very low virilization effects in short-term usage. Of course, this is not a blanket-statement and individual results (dependent on doses and tolereance) will vary. Methenolone is also not overly suppressive of the HPTA axis, although how suppressive is debatable. For this reason, many bodybuilders use it in between steroid cycles during their "off-time" to help maintain their gains and strength. The long term safety of such a practice possibly dangerous and can lead to permanent suppression of the HPTA. Each 10ml Vial contains 100mg/ml methenolone enanthate|+| نوشته شده در  یکشنبه ۲۶ تیر ۱۳۹۰ساعت 1:10  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتبرگرددوستان دلم گرفته بود گفتم یه شعر بگم لطفا نظر خودتون برای من در مورد این شعر بگید:آسمون این شبزده سیاهه     خورشید سحرم ولی بیگناههبخت من همیشه سیاهه       ولی تقدیرم بیگناههچشم من به دنبال سرابه      دست من در جستجوی محالهبخاطراین شبزده تنها       نرو بی من فردافردا از این بهتر میشه                   چراغ خونمون روشن میشهشبو تا سحر با هم بیدار میمونیم   مثل دو قناری عاشق با هم میخونیمتو میشی بهار احساس من           من میشم زمستون سیاه بی غمبرگردبرگردبرگرد به سوی این تنها     ای تنها ترین این تنهاای کس این بی کس        بیا بشو همه کس این کسراهی شو شتابان برگرد    بسوی دیار یاران برگردبسوی این خاک خسته     بسوی این کبوتر پر شکستهاین دل شیشه ای شکسته    هر روز با یاد تو میشه خستهبیا و برگرد منو بی کس نکن      التماس این تنهای خسته رو رد نکن|+| نوشته شده در  یکشنبه ۲۶ تیر ۱۳۹۰ساعت 0:54  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتشرکت های تولیدکننده ی استروئید (UGLabs)www.0318labs.comwww.alchemia-pharma.comwww.alpha-pharma.comwww.asiapharma.comwww.axiolabs.comwww.balkanpharmaceuticals.comwww.barapharma.comwww.biogenlab.netwww.bollab.comwww.britanniclabs.comwww.britishdragon.comwww.casapharma.netwww.centuralabs.infowww.diamond-pharma.comwww.dnapharma.netww.dragon-pharma.comwww.dutchlab.netwww.enziopharmaceuticals.comwww.estopharma.comwww.eurochemlabs.comwww.genesis-meds.comwww.genshilabs.comwww.globalanabolic.orgwww.genera-ltd.comwww.incavetfarmacia-lab.comwww.keifeibioresearch.comwww.laanabolic.comwww.leopard-pharma.netwww.lixuslabs.comwww.medical-inc.comwww.mexicanspc.comwww.oh-labs.infowww.omegalabltd.comwww.optimumpharma.comwww.oxidelaboratories.comwww.pharmacomlabs.comwww.ph-steroidsuk.comwww.q-belgium.comww.rooslion.comwww.sblaboratories.comwww.sciroxx.comww.senatiopharma.comwww.sopharma.infowww.star-x.euwww.syntrop.comwww.thaiger-pharma.comwww.tigerblood.comwww.top-laboratory.comwww.trigopharm.comwww.unigen-lifesciences.comwww.universal-labs.comwww.usplabs.netwww.uspharmatech.comwww.xsorox.comwww.xtlab.netwww.zaralone.comwww.zenik.eu|+| نوشته شده در  پنجشنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۰ساعت 2:11  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظرات۲۱دوره علمی مصرف استروئید(منبع : استرویید دات کام)Week     Oxymetholone mg/day     Sustanon mg/week     Deca mg/week     Naposim mg/day     Winstrol mg/day1     50     750     400     -     -2     50     500     400     -     -3     50     500     300     -     -4     -     250     300     -     -5     -     -     200     30     -6     -     -     200     40     -7     -     -     100     40     -8     -     -     100     30     -9     -     -     -     -     5010     -     -     -     -     5011     -     -     -     -     5012     -     -     -     -     50Here are some cycles that have been composed with trainers and put together by us as well.1. THE DOWNHILL RUN STACKVery high strength and very high size gains.The following cycle is designed with male, weighing 110KG, experienced steroid user, in mind. To adjust for the proper dosage for your weight, figure a factor of 10% / 10KG of body weight. Example: If you weigh 120KG, increase the dosage 10% (or to the closest possible dosage).Week     Oxymetholone mg/day     Sustanon mg/week     Deca mg/week     Naposim mg/day     Winstrol mg/day1     50     750     400     -     -2     50     500     400     -     -3     50     500     300     -     -4     -     250     300     -     -5     -     -     200     30     -6     -     -     200     40     -7     -     -     100     40     -8     -     -     100     30     -9     -     -     -     -     5010     -     -     -     -     5011     -     -     -     -     5012     -     -     -     -     50Juice needed:21 tabs of Oxymetholone x (3weeks)=21tabs8 amps of Sustanon 250 mg/vial10 vials of Deca 200 mg/amp200 tabs of Naposim (methandrostenolone)30 amps of Winstrol 50 mg/ampMake sure your daily intake of protein is at least 3 grams per kg/body weight and your daily caloric intake is 50 cal per kg/body weight. Utilize a high intensity, high weight, and low rep workout routine 6 days on, 1 day off at 90 minutes per day, during the cycle. After completing the cycle, utilize a 3 days on, 1 day off at 60 minutes per day. During the cycle take Evening Primrose Oil and Cod Liver Oil to assist your kidney/liver. Also, drink at least a gallon of water/day and most importantly eat, eat, eat (especially BEEF, just watch the fatty stuff). Gains with this oral and injection stacking combination for an average 110KG male is 8 – 14 kg. Females should not utilize this cycle, due to the high androgenic properties of it. This is heavy cycle and little side effects may be noted. Normally, the only noticeable side effects are an increase in acne, bloating in the upper abdomen area, increased cholesterol level, and decreased sleeping pattern. But, if have preexisting gyno, had gyno develop during puberty, or are susceptible to gyno. Either Tamoxifen or Proviron is a recommended.The main purpose of this cycle is to hit the receptor sites hard and with the heavy androgenic products, when the receptors are fresh and clean (in the first three weeks). Then as the receptor sites begin to saturate, you’ll convert over to more anabolic – less androgenic products. This will allow you to intake heavier androgenic products with fewer chances of any adverse side effects. The increasing of the Winstrol Depot is to aid in giving you that more cut look, after you complete the cycle.2. THE ULTIMATE STACKFor an intermediate steroid user (1-2 years)The following cycle is designed with male, weighing 100KG, 1-2 years experience with steroids, in mind. To adjust for the proper dosage for your weight, figure a factor of 10% / 10KG of body weight. Example: If you weigh 80KG, decrease the dosage 20% (or to the closest possible dosage).Week     Deca-Durabolin mg/week     Dubol-100 mg/week     Naposim mg/day 2-4 times a day     Proviron mg/day 1-2 times a day1     400     200     20mg a day total     -2     400     200     30mg a day total     -3     300     300     40mg a day total     -4     300     200     50mg a day total     -5     200     100     40mg a day total     -6     200     100     30mg a day total     -7     100     100     20mg a day total     -8     100     100     -     -9     -     -     -     50mg a day total10     -     -     -     25mg a day totalJuice needed:10 vial’s of Deca-Durabolin 200 mg/vial8 vial’s of Dubol-100 1vial/200 mg322 tabs of Naposim21 tabs of ProvironMake sure your daily intake of protein is at least 2.2grams per kg/body weight and your daily caloric intake is 45 cal per kg/body weight. Utilize a high intensity, high weight, low rep workout routine 6 days on, 1 day off at 60 – 90 minutes per day, during the cycle. After completing the cycle, utilize a 3 days on, 1 day off at 60 minutes per day. During the cycle take Evening Primrose Oil and Cod Liver Oil to assist your kidney/liver. Also, drink at least ten glasses of water/day and most importantly eat, eat, eat (just watch the fatty stuff).Gains with this oral and injection stacking combination for an average 100KG male is 6 – 12 kg. Females can also utilize this cycle by cutting the injectable dosages to 1/2 and the D-bol to 1/3, thus the gains will be approx. 1/3 to 1/2 that of the male stats. This is safe cycle and little or no adverse side-effects have been noted to date. Normally, the only noticeable side-effects (if any) are an increase in acne and minor bloating in the upper abdomen area.Week     Deca-Durabolinmg/week     Naposim mg/day2-4 Times a day     Provoron mg/day1 Times a day1     400     10mg a day total (2tabs/day)     -2     300     20mg a day total (4tabs/day)     -3     200     30mg a day total (6tabs/day)     -4     100     40mg a day total (8tabs/day)     -5     100     30mg a day total (6tabs/day)     -6     100     20mg a day total (4tabs/day)     -7     -     10mg a day total (2tabs/day)     -8     -     -     25mg a day total(1tab/day)9     -     -     25mg a day total(1tab/day)Juice needed:6 vial’s of Deca 200 mg/vial224 tabs of Naposim14 tabs of Proviron3. NAPOSIM TAB CYCLE WITH DECA-DURABOLINGOOD FIRST CYCLEMake sure your daily intake of protein is at least 2.2grams of protein per kg/body weight and your daily caloric intake is 45 cal per kg/body weight. Utilize a high intensity, high weight, low rep workout routine (6 days on, 1 day off at 90 minutes per day, during the cycle).4. BEGINNER BULK CYCLEThis simple cycle can gain a first time steroid user 10-20 pounds. Sustanon is one of the best beginner drugs to use, and is great on it’s own. Some first time users regret only using 250 mg of sustanon. They wish they would have taken 500 mg instead. However, 250 mg is fine, you should see very good results with just this simple cycle.Week     Sustanon mg/week     Deca-Durabolin mg/week     Proviron mg/week     Tamoxifen mg/week1     500     400     -     -2     500     300     -     -3     250     200     -     -4     250     100     -     -5     250     100     -     -6     250     100     -     -7     -     -     50     308     -     -     25     30Juice needed:8 amps of Sustanon 250 mg/vial6 vials of Deca-Durabolin 200 mg/vial21tabs of Proviron14tabs of Tamoxifen۵٫ BEGINNER STRENGHT & BULK CYCLEThis cycle is not only used for beginners, but experts as well. This cycle is great for adding size and strength, while keeping a good portion of it. The sustanon and dbol add the size and contribute to the strength. The deca not only adds strength but solidifies the gains from the sustanon and dbol.Week     Sustanon mg/week     Naposim mg/day2-4 times a day     Deca mg/week1     750     30mg/day     4002     750     40mg/day     4003     750     50mg/day     3004     750     60mg/day     3005     500     50mg/day     3006     500     40mg/day     3007     250     30mg/day     2008     250     20mg/day     200Juice needed:     18 amps of Sustanon 250 mg/vial448 tabs of Naposim (Dianabol)14 vial’s of Deca durabolin 200 mg/vialEither Tamoxifen + Proviron is a recommended.6. SUPER CUTTING CYCLEThis is one of the best cutting cycles for both beginners and experts. Cytomel can also be added.Week     Winstrol mg/day     Test.Propionate mg/day     Clenbuterol tabs/day1     50     50     1 tab – 2 times a day2     50     50     1 tab – 3 times a day3     50     50     1 tab – 4 times a day4     50     50     1 tab – 5 times a day5     50     50     1 tab – 5 times a day6     50     50     1 tab – 5 times a day7     50     50     1 tab – 5 times a day8     50     50     1 tab – 5 times a day9     50     50     -10     50     50     -Juice needed:     70 amps of Winstrol 50 mg/vial70 amps of Test.Propionate 100 mg/vial308 tabs of Clenbuterol21 tabs of Proviron*Clenbuterol – Dosages vary a great deal between individuals. The user should take as much as their body can handle, and not anymore. Clenbuterol can be dangerous of over used. 5 tabs a day about what the average bodybuilder takes.7. JUST WINSTROL DEPOT CYCLEWeek     Winstrol Depot mg/day1     50mg/day total2     50mg/day total3     50mg/day total4     50mg/day total5     50mg/day total6     50mg/day totalJuice needed:     42amp x Winstrol Depot 50 mg8. DECA DURABOLIN & RESTANDOL CYCLEWeek     Deca durabolin mg/week     Restandol(Andriol) caps/day1     400     -2     400     -3     300     44     300     45     200     66     200     67     200     68     200     6Juice needed:     13 vials of Deca 200 mg/amp224 caps of Restandol(4bottles)Testosterone undecanoate (andriol) provides a little more kick, this cycle is one of the safest.9. DECA DURABOLIN 8 WEEKS CYCLEWeek     Deca-Durabolin mg/week1     4002     4003     3004     3005     3006     3007     2008     200Juice needed:     12 x Deca-Durabolin 200 mg10. DECA DURABOLIN & NAPOSIM CYCLEWeek     Deca-Durabolin mg/week     Naposim mg/day1     400     10mg/day2     400     10mg/day3     300     20mg/day4     300     30mg/day5     200     40mg/day6     200     40mg/day7     200     40mg/day8     200     30mg/dayJuice needed:     11 vial’s of Deca 200 mg/amp308 tabs of NaposimThis is a classical cycle most say- that if you won’t grow on deca + naposim you won’t grow at all.11. DECA DURABOLIN WITH TESTOSTERONE (sustanon, testosterone depot, omnadren)Week     Deca durabolin mg/week     Testosterone mg/week     Proviron mg/day     Clomid mg/day1     400     1000     -     -2     400     1000     -     -3     300     500     -     -4     300     500     50     -5     300     250     50     -6     300     250     -     -7     200     250     50     -8     200     250     25     509     -     -     -     50Juice needed:     12 vial’s of Deca 200 mg/amp16 amps of testosterone 250 mg/vial60 tabs of Proviron20 tabs of ClomidStronger cycle, bigger gains. Tamoxifen can be added 20-30mg/day12. DECA DURABOLIN WITH SUSTANON-250 OR TESTOSTERONE ENANTHATE AND NAPOSIMWeek     Deca mg/week     Naposim mg/day     Testosterone mg/week     Tamoxifen mg/day     Clomid mg/day1     600     30     1000     -     -2     600     30     500     -     -3     400     35     500     20     -4     400     35     500     20     -5     400     40     500     20     -6     300     40     250     20     -7     300     -     250     20     -8     200     -     250     20     -9     -     -     -     -     5010     -     -     -     -     50Juice needed:     16 vial’s of Deca 200 mg/amp15 amps of Sustanon 250 mg/vial60 tabs of Tamoxifen300 tabs of Naposim20 tabs of ClomidAnother classic: deca durabolin as a base and testosterone and naposim on top – extremly effective, great for bulk.If you go with straight deca durabolin for the first cycle, for the second go with:13. TESTOSTERONE, NAPOSIM &PROVIRON, CLOMIPHENE CITRATEWeek     Testosterone mg/week     Naposim mg/day     Proviron mg/day     HCG i.u./week1     750     -     -     -2     750     -     -     -3     500     30     -     -4     500     30     25     -5     500     35     25     -6     500     35     25     -7     250     35     50     -8     250     35     50     -9     -     -     50     5000Juice needed:     16 amps of testosterone 250mg/vial300 tabs of Naposim60 tabs of Proviron1 vial of hcg 5000 i.u.Strength and muscle mass increase without water gain – proviron prevents bloatedness.14. CYTOMEL AND CLENBUTEROLIf your prime interest is fat loss go with:Week     Cytomel mcg/day     Clenbuterol mcg/day1     -     80mcg (2tabs/day)2     -     120mcg (3tabs/day)3     25mcg (1times/day)     160mcg (4tabs/day)4     25mcg (1times/day)     200mcg (5tabs/day)5     50mcg (2times/day)     200mcg (5tabs/day)6     50mcg (2times/day)     200mcg (5tabs/day)7     100mcg (4times/day)     200mcg (5tabs/day)8     100mcg (4times/day)     200mcg (5tabs/day)9     -     200mcg (5tabs/day)Juice needed:     120 tabs of Cytomel275 tabs of ClenbuterolBooth cytomel and clenbuterol are not steroids, this combination is very effective, women tolerate them good as well (in slightly smaller dosages).If you want around 10 – 15 pounds of lean muscle mass while loosing fat add primobolan or deca durabolin:15. DECA DURABOLIN, CYTOMEL & CLENBUTEROLWeek     Cytomel mcg/day     Clenbuterol mcg/day     Deca mg/week1     -     80mcg (2tabs/day)     4002     -     120mcg (3tabs/day)     4003     25mcg (1times/day)     160mcg (4tabs/day)     3004     50mcg (2times/day)     160mcg (4tabs/day)     3005     50mcg (2times/day)     160mcg (4tabs/day)     2006     100mcg (4times/day)     200mcg (5tabs/day)     2007     100mcg (4times/day)     200mcg (5tabs/day)     2008     -     200mcg (5tabs/day)     200Juice needed:     91 tabs of Cytomel224 tabs of Clenbuterol13 vial’s of Deca 200 mg/vial’sLoosing fat and gaining lean muscle mass, strength at the same time.If you want serious bulk go with anadrol with testosterone:16. OXYMETHOLONEWeek     Oxymetolone mg/day     Testosterone Enanthate mg/day     Tamoxifen mg/day     Clomid mg/day1     50     1000     -     -2     100     1000     10     -3     100     750     10     -4     150     750     10     -5     -     500     10     -6     -     500     20     -7     -     250     20     -8     -     250     20     509     -     -     -     5010     -     -     -     50Juice needed:     50 tabs of Oxymetholone35 tabs of Tamoxifen21 tabs of ClomidOxymetholone (Anadrol, Androlic 50,Anapolon) is the strongest oral steroid.If you want oral only cycle go with anadrol followed by dianabol and proviron:17. OXYMETHOLON-50, DANABOLWeek     Oxymetholon mg/day     D-bol mg/day     Proviron mg/day     Clomid mg/day1     50-100mg 1-2tab/day     -     -     -2     100mg 2tabs/day     -     50mg 2tabs/day     -3     150mg 3tabs/day     -     50mg 2tabs/day     -4     -     40mg 8tabs/day     50mg 2tabs/day     -5     -     40mg 8tabs/day     50mg 2tabs/day     -6     -     30mg 6tabs/day     50mg 2tabs/day     -7     -     30mg 6tabs/day     50mg 2tabs/day     -8     -     -     -     100mg 2tabs/day9     -     -     -     50mg 1tab/dayJuice needed:     50 tabs of Oxymetholon-50 (Anapolon)200 tabs of D-bol120 tabs of Proviron21 tabs of ClomidD-bol + proviron and clomid at the end prevent the fast loss of weight you gained that occurs when you stop (oxymetholon) anadrol.If you want orals for fat loss go with number 14 cytomel and clenbuterol.Adding winstrol and – or anavar to number 14will give you a couple of pound of lean muscle mass on an all oral cycle:18. CYTOMEL, CLENBUTEROL, ANAVAR &-OR WINSTROLWeek     Cytomel mcg/day     Clenbuterol mcg/day     Winstrol mg/day1     -     80     -2     -     100     -3     25     120     204     50     120     205     50     120     206     75     160     307     100     160     308     -     160     309     -     160     40Juice needed:     40 tabs of Cytomel210 tabs of Clenbuterol400 tabs of WinstrolIf you want lean and hard body of a model this one is for you.If you want to go as safe as possible and without injectables take stanozolol and andriol19. STANOZOLOL & RESTANDOL(ANDRIOL)Week      Stanozolol mg/day     Restandol caps/day1     20     22     20     23     20     44     20     45     30     66     30     67     30     68     30     6Juice needed:     1400mg of Stanozolol240 caps of Restandol (4 bottles)A basic but very efficient cutting stack. This combo provides zero estrogen, and is only moderately androgenic in nature. Low side effects and solid results.20. ANAVAR, PRIMOBOLAN TABLETS CUTTING CYCLEWeek     Anavar mg/day     Primobolan mg/week     Hcg i.u./week1     10mg 2tabs/day     50mg 2tabs/day     -2     15mg 3tabs/day     75mg 3tabs/day     -3     20mg 4tabs/day     100mg 4tabs/day     -4     20mg 4tabs/day     100mg 4tabs/day     -5     20mg 4tabs/day     100mg 4tabs/day     -6     20mg 4tabs/day     100mg 4tabs/day     -7     20mg 4tabs/day     100mg 4tabs/day     -8     20mg 4tabs/day     100mg 4tabs/day     -9     -     -     5000IU/week10     -     -     5000IU/weekJuice needed:     203 tabs of Anavar (5mg/tab)203 tabs of Primobolan (25mg/tab)3 hcg (5000 i.u./unit)21. TESTOSTERONE PROPIONATE AND WINSTROL DEPOT CYCLEIf your prime interest is strength muscle go with:Week     Testosterone Propionate 50mg/day 1,3,5 & etc…     Winstrol Depot 50mg/day 2,4,6 & etc…1     50mg/day 1,3,5 & etc…     50mg/day 2,4,6 & etc…2     50mg/day 1,3,5 & etc…     50mg/day 2,4,6 & etc…3     50mg/day 1,3,5 & etc…     50mg/day 2,4,6 & etc…4     50mg/day 1,3,5 & etc…     50mg/day 2,4,6 & etc…5     50mg/day 1,3,5 & etc…     50mg/day 2,4,6 & etc…6     50mg/day 1,3,5 & etc…     50mg/day 2,4,6 & etc…7     50mg/day 1,3,5 & etc…     50mg/day 2,4,6 & etc…8     50mg/day 1,3,5 & etc…     50mg/day 2,4,6 & etc…Strength and muscle mass increase without water gain!Juice needed:     30amps of Testosterone Propionate 50mg/amp30amps of Winstrol Depot 50mg/amp|+| نوشته شده در  سه شنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۰ساعت 19:2  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتتغذیه بر اساس گروه خونی چیست؟مبحث رژیم غذایی مناسب برای گروه‌های خونی مختلف اولین بار توسط دکتر پیتر جی.آدامو در کتاب «رژیم غذایی مناسب برای بدن شما» مطرح گردید.این دستاورد حاصل زحمات ۲۵ ساله یک پدر (James D’Adamo) و یک پسر (Peter J.D’Adamo) می‌باشد.دکتر آداموی پسر در این مورد می‌گوید من نسل دوم یک درمان‌گر طبیعی Naturopathic Physicion)) هستم. پدرم در سال ۱۹۵۷ میلادی پس از گذراندن یک دوره ۴ ساله فوق دکترا از دانشکده علوم درمان طبیعی فارغ‌التحصیل شد و از همان سال در کلینیک‌های تغذیه و سلامتی مطالعه و معالجه می‌کرد.او در کارش پی برد که اگر چه بسیاری از بیماران با رژیم‌های سخت گیاهی یا کم‌چربی و یا روش‌های مختلف پخت غذا بهبود یافته‌اند اما برخی از آنها نه تنها بهتر نشده‌اند بلکه بدتر شده‌اند.پدرم می‌گفت : « به اعتقاد من چهره هیچ دو انسانی در روی زمین یکسان نیست. هم چنان که اثر انگشت آن‌ها ، خطوط لب های‌شان و یا آهنگ صدای‌شان مشابه نمی‌باشد و به همین صورت هیچ دو شاخه گیاه و یا دو دانه برفی یک شکل نیستند. از آن‌جایی که احساس می‌کردم تمام مردم با یکدیگر تفاوت دارند معتقد بودم منطقی به نظر نمی‌رسد که همگی غذای یک سانی را مصرف نمایند. آن‌گاه دریافتم چون هر شخصی دارای موقعیت فیزیکی خاصی است و میزان قدرت و ضعف و نیازهای غذایی او نیز متفاوت است تنها راهی که بیمار برای سالم ماندن و غلبه بر امراض مختلف دارد سازگار کردن خود با نیاز‌هایش است.»همچنین او اعتقاد داشت که «غذای یک انسان می‌تواند برای انسان دیگر مهلک باشد.»بنابر استدلال او چون خون عامل اصلی تغذیه بدن است احتمال دارد حالت‌های خون مشخص‌کننده تغییر وتنوع در نیازهای غذایی باشد.هر اندازه که پدر من گروه‌های خونی مختلف را مورد آزمایش قرار می‌داد اعتقاد او راسخ‌تر می‌شد که هر بیمار با گروه خونی خود راهی جدا را برای بهبود طی می‌کند.بالاخره فرضیه پدرم با کوشش‌های مستمر به ثمر رسید و نتیجه تحقیقات او به صورت فشرده به نام «غذای یک انسان» به رشته تحریر در آمد. در این هنگام من در سال سوم رشته «علوم درمان طبیعی» در دانشکده جان بستیر John Bastyr در شهر سیاتل تحصیل می‌کردم.در آن موقع در انتظار موقعیتی بودم تا در مورد تحقیق پدرم کار نوینی انجام دهم و بدانم که آیا این فرضیه از لحاظ علمی صحیح است؟از آنجایی که کتاب پدرم بیشتر بر اساس برداشت‌های نظری او در مورد گروه‌های خونی بود تا روش‌های ارزیابی عینی ، چندان مطمئن نبودم که بتوانم اساس علمی برای فرضیه او بیابم. اما آنچه بدست آوردم شگفت‌آور بود.اولین موفقیت من کشف این مطلب بود که دو بیماری اصلی معده (زخم معده و سرطان معده) بستگی به گروه خونی دارد.بیماری اول ناشی از اسید زیاد معده و بیماری دوم ناشی از کمبود ویتامین B12 می‌باشد که مقدار کافی آن باعث جذب اسید معده می‌شود.با مطالعه و بررسی پی‌بردم که دارندگان گروه خونی O مستعد ابتلا به بیماری‌هایی هستند که ناشی از اسید بالای معده است و دارندگان گروه خونی A مستعد ابتلا به بیماری‌هایی هستند که ناشی از اسید ناکافی معده است. من حلقه گم‌شده را یافتم و در هر حال روشن شد که : «رابطه گروه خونی با بیماری‌ها در میزان تولید اسید معده است.»این کشف مسلما پایه‌ای علمی برای مشاهدات پدرم محسوب می‌شد.دکتر آدامو می‌گوید: « برای طراحی یک رژیم غذایی مناسب می‌توان از گروه‌های خونی استفاده نمود.»دکتر آدامو سیر تاریخی خاصی را برای پیدایش گروه‌های خونی در نظر می‌گیرد که دانستن آن خالی از لطف نیست. او اعتقاد دارد گروه خونی O قدیمی‌ترین گروه خونی است و مربوط به زمانی است که انسان‌ها فقط شکار را آموخته بودند لذا بهترین نوع رژیم غذایی برای این افراد رژیم غذایی شکارچیان اولیه یعنی رژیمی غنی از چربی و پروتئین است.گروه خونی A مربوط به دوره بعدی است یعنی دوره‌هایی که بشر کشاورزی را آغاز نموده بود لذا افرادی که گروه خونی شان A و فرزند زادگان خلف‌شان که دارای گروه خونی AB باشد باید از رژیم های غذایی غنی از کربوهیدرات و غلات استفاده نمایند.گروه خونی B نیز مابین دو گروه خونی می‌باشد و از آنجایی که مربوط به دوره‌ای است که بشر در حال انتقال سبک زندگی از شکارگری به کشت‌کاری است لذا افرادی که داری این گروه خونی می‌باشند باید از رژیم‌های غذایی که حاصل اجتماع این دو نوع رژیم غذایی است استفاده نمایند.از لحاظ کارایی نیز گروه B مابین دو گروه زیر است یعنی نه به اندازه گروه خونی O می‌تواند از چربی‌های موجود در غذا استفاده نماید و نه به اندازه گروه A می‌تواند قندها را سریع بسوزاند و در حقیقت میانه این دو است.دکتر آدامو میگوید: «کنترل رژیم غذایی بر اساس گروه خونی به ما کمک می‌نماید که بتوان غذاها را به دو گروه دوست و دشمن تقسیم‌بندی نمود.»البته جبهه گیری‌های سختی هم علیه این دیدگاه بیان شده است اما دکتر آدامو این امر را طبیعی می‌داند و می‌گوید برایم بدیهی است که هر نظر نو و انقلابی با چنین مخالفت‌هایی مواجه شود.|+| نوشته شده در  سه شنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۰ساعت 18:56  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتدانلود کلیپ علی تبریزیدانلود کلیپ علی تبریزیکلیپ پرورش اندام و بدن سازی علی تبریزی قهرمان ایران جهان اسیادانلود با لینک مستقیم- 2.2 مگابایتاحمد شاملو را با دو چیز بهترمی توان شناخت: شعر و سیگار. اولی به او حیات می بخشید تا به دیگران انرژی زیستن بدهد و دومی حیات را از او می گرفت|+| نوشته شده در  سه شنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۰ساعت 16:41  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتقوانین جدید مستر المپیاقوانین جدید مستر المپیاطبق‌ اعلام‌ فدراسیون‌ بین‌ المللی‌ پرورش‌ اندام‌ در سال‌ 2007 تغییراتی‌ در نحوه‌ داوری‌ مسابقات‌ اعمال‌ خواهد شد که در زیر آنها را می‌خوانید:1 - در مرحله‌ نخستین‌ ارزشیابی‌‚ ورزشکاران‌ اصطلاحاً جواز ورود به‌ سن‌ را دریافت‌ می‌کنند و توسط‌ اعداد پشت‌ سرهم‌ شماره‌ گزاری‌ می‌شوند و در حین‌ مسابقات‌ توسط‌ این‌ شماره‌ و سپس‌ نام‌ و سپس‌ کشور معرفی‌ می‌گردند.سپس‌ 90 ثانیه‌ فرصت‌ دارند تا 8 فیگور اجباری‌ را بگیرند. این‌ فیگورها همراه‌ با پخش‌ موزیک‌ آرام‌ خواهد بود. در این مرحله‌‚ سر داور برای‌ هر شرکت‌ کننده‌ دستور اجرای‌ فیگورها را نمی‌دهد.2 - بلافاصله‌ بعد از اجرای‌ فیگورهای‌ اجباری‌ تمامی‌ شرکت‌ کنندگان‌ بر روی‌ صحنه‌ و به‌ ترتیب‌ شماره‌ آنها در یکصف‌ قرار می‌گیرند. سر داور در این‌ مرحله‌ از شرکت‌ کنندگان‌ می‌خواهد تا هر 4 طرف‌ بدن‌ خود را به‌ ترتیب‌ به‌ هئیتداوران‌ نمایش‌ دهند.3 - در مرحله بعد بلافاصله‌ داوران‌ امتیاز دهی‌ اولیه‌ ورزشکاران‌ را برحسب‌ تقارن‌ متناسب‌ بدن‌ و توده‌ عضلانی‌ انجاممی‌دهند. این‌ مرحله‌ با نمایش‌ 4 طرف‌ بدن‌ و گرفتن‌ 8 فیگور اجباری‌ همراه‌ است‌.4 - در مرحله‌ بعد‚ داوران‌ امتیاز دهی‌ به‌ شرکت‌ کنندگان‌ را دسته‌ بندی‌ و جمع‌ آوری‌ می‌کنند. این‌ امتیازات‌ از مجموع امتیازات‌ ‌ مربوط‌ به‌ فیگورهای‌ اجباری‌ و نمایش‌ 4 طرف‌ بدن‌ ‌ بدست‌ می‌آید . این‌ امتیازات‌ بهصورت‌ مکتوب‌ به‌ سرداور داده‌ می‌شود.چه‌ کسانی‌ مجوز ورود به‌ رقابتهای‌ مستر المپیا را کسب‌ می‌کنند؟شرکت‌ کنندگان‌ در مسابقات‌ مستر المپیا طبق‌ معیارها و ضوابطی‌ که‌ در زیر آورده‌ شده‌ است‌‚ جواز ورود به‌ این‌ رویدادمهم‌ را کسب‌ می‌کنند:1 - 6 نفر برتر مسابقات‌ مستر المپیا از سال‌ گذشته‌2 - 6 نفر برتر مسابقات‌ آرنولد کلاسیک‌ در همان‌ سال‌3 - 5 نفر برتر مسابقات‌ حرفه‌ای‌ نیویورک‌4 - 3 نفر برتر هر یک‌ از مسابقات‌ گراند پریکس‌ که‌ بعد از مستر المپیای‌ سال‌ قبل‌ برگزار گردیده‌ است‌.5 - نفر اول‌ مسابقات‌ حرفه‌ای‌ مستر( masters )در همان‌ سال‌.6 - اگر احتمالا‌ نفراتی‌ نیز باقی‌ مانده‌ باشند طبق‌ بند 4 و 5 از این‌ دسته‌ بندی‌ جواز ورود پیدا خواهند کرد.برنامه ورزشی کماندوهای نیروی دریایی ایالات متحدهبرنامه ورزشی کماندوهای نیروی دریایی ایالات متحدهچه کسانی باید برای انجام وظایفشان در اوج آمادگی بدنی باشند؟ چه کسانی باید برای اجرای ماموریتهایشان، تمام عضلاتشان را بکار گیرند؟صحبت از بدنسازان حرفه ای نیست؛ منظور من، نخبه ترین نیروهای جنگنده ایالات متحده، یعنی کماندوهای نیروی دریایی است. این مردان شجاع، نه نگران ظاهر بدنشان در مقابل داوران بدنسازی، بلکه دلواپس نظر مقامات مافوقشان هستند.دلیل موفقیت فوق العاده این افراد، زندگی با اندیشه بهره گیری از حداکثر توانایی در هر عملیاتی است. اما این مردان، چگونه در چنان زمان کوتاهی، که تمرین اولیه نامیده می شود، به آمادگی می رسند؟سالها طول می کشد تا تمرینات بدنسازی نتیجه دهند، و پس از نمایان شدن نتایج هم برخی بدنسازان هنوز احساس رضایت نمی کنند. کماندوهای نیروی دریایی ایالات متحده، که برای اجرای انواع عملیات نظامی در دریا، هوا و زمین تربیت می شوند، روشی تمرینی متفاوتی دارند، و بجای تناسب اندام و مصرف انواع هورمونها، بر قدرت و استقامت تمرکز دارند. در این مقاله، یکی از برنامه های تمرینات ورزشی آنها را شرح داده ام.این برنامه، 9 هفته طول می کشد. در این مدت، استقامت بدنیتان به اوجی غیر قابل تصور می رسد. با اینحال، همچون سایر آموزشهای دوره کماندویی نیروی دریایی، این برنامه، بدن را خرد می کند، و فقط آنهایی که روحیه ای قوی دارند، تا پایان کار دوام می آورند و در نهایت مردانی قوی می شوند.9 هفته اول:هفته 1دویدن: 2 مایل (3200 متر)، با ریتم 8:30 (هر مایل 8 دقیقه و 30 ثانیه)، شنبه/دوشنبه/چهارشنبهشنا: 4 ست 15 تکراری، شنبه/دوشنبه/چهارشنبهدراز نشست: 4 ست 20 تکراری، شنبه/دوشنبه/چهارشنبهبارفیکس: 3 ست 3 تکراری، شنبه/دوشنبه/چهارشنبهشنا: 15 دقیقه بدون استراحت، 4 تا 5 روز در هفتههفته 2دویدن: 2 مایل، با ریتم 8:30، شنبه/دوشنبه/چهارشنبهشنا: 5 ست 20 تکراری، شنبه/دوشنبه/چهارشنبهدراز نشست: 5 ست 20 تکراری، شنبه/دوشنبه/چهارشنبهبارفیکس: 3 ست 3 تکراری، شنبه/دوشنبه/چهارشنبهشنا: 15 دقیقه بدون استراحت، 4 تا 5 روز در هفتههفته 3دویدن: نداردشنا: 5 ست 25 تکراری، شنبه/دوشنبه/چهارشنبهدراز نشست: 5 ست 25 تکراری، شنبه/دوشنبه/چهارشنبهبارفیکس: 3 ست 4 تکراری، شنبه/دوشنبه/چهارشنبهشنا:20 دقیقه بدون استراحت، 4 تا 5 روز در هفتههفته 4دویدن: 3 مایل، با ریتم 8:30، شنبه/دوشنبه/چهارشنبهشنا: 5 ست 25 تکراری، شنبه/دوشنبه/چهارشنبهدراز نشست: 5 ست 25 تکراری، شنبه/دوشنبه/چهارشنبهبارفیکس: 3 ست 4 تکراری، شنبه/دوشنبه/چهارشنبهشنا: 20 دقیقه بدون استراحت، 4 تا 5 روز در هفتههفته های 5 و 6دویدن: 2، 3، 4، و 2 مایل، شنبه/یکشنبه/دوشنبه/چهارشنبهشنا: 6 ست 25 تکراری، شنبه/دوشنبه/چهارشنبهدراز نشست: 6 ست 25 تکراری، شنبه/دوشنبه/چهارشنبهبارفیکس: 2 ست 8 تکراری، شنبه/دوشنبه/چهارشنبهشنا: 25 دقیقه بدون استراحت، 4 تا 5 روز در هفتههفته های 7 و 8دویدن: 4، 4، 5، و 3 مایل، شنبه/یکشنبه/دوشنبه/چهارشنبهشنا: 6 ست 30 تکراری، شنبه/دوشنبه/چهارشنبهدراز نشست: 6 ست 30 تکراری، شنبه/دوشنبه/چهارشنبهبارفیکس: 2 ست 10 تکراری، شنبه/دوشنبه/چهارشنبهشنا: 30 دقیقه بدون استراحت، 4 تا 5 روز در هفتههفته 9دویدن: 4، 4، 5، و 3 مایل، شنبه/یکشنبه/دوشنبه/چهارشنبهشنا: 6 ست 30 تکراری، شنبه/دوشنبه/چهارشنبهدراز نشست: 6 ست 30 تکراری، شنبه/دوشنبه/چهارشنبهبارفیکس: 3 ست 10 تکراری، شنبه/دوشنبه/چهارشنبهشنا: 35 دقیقه بدون استراحت، 4 تا 5 روز در هفته9 هفته دوم:هفته های 1 و 2دویدن: 3، 5، 4، 5، و 2 مایل، شنبه/یکشنبه/دوشنبه/چهارشنبه/پنجشنبهشنا: 6 ست 30 تکراری، شنبه/دوشنبه/چهارشنبهدراز نشست: 6 ست 35 تکراری، شنبه/دوشنبه/چهارشنبهشنا: 3 ست 10 تکراری، شنبه/دوشنبه/چهارشنبهپارالل، 3 ست 20 تکراری، شنبه/دوشنبه/چهارشنبهشنا: 35 دقیقه بدون استراحت، 4 تا 5 روز در هفتههفته های 3 و 4دویدن: 4، 5، 6، 4، و 3 مایل، شنبه/یکشنبه/دوشنبه/چهارشنبه/پنجشنبهشنا: 10 ست 20 تکراری، شنبه/دوشنبه/چهارشنبهدراز نشست: 10 ست 25 تکراری، شنبه/دوشنبه/چهارشنبهبارفیکس: 4 ست 10 تکراری، شنبه/دوشنبه/چهارشنبهپارالل: 10 ست 15 تکراری، شنبه/دوشنبه/چهارشنبهشنا: 45 دقیقه بدون استراحت، 4 تا 5 روز در هفتههفته 5دویدن: 5، 5، 6، 4، و 4 مایل، شنبه/یکشنبه/دوشنبه/چهارشنبه/پنجشنبهشنا: 15 ست 20 تکراری، شنبه/دوشنبه/چهارشنبهدراز نشست: 15 ست 25 تکراری، شنبه/دوشنبه/چهارشنبهبارفیکس: 4 ست 12 تکراری، شنبه/دوشنبه/چهارشنبهپارالل: 15 ست 15 تکراری، شنبه/دوشنبه/چهارشنبهشنا: 60 دقیقه بدون استراحت، 4 تا 5 روز در هفتهاز هفته 6 به بعددویدن: 5، 6، 6، 6، و 4 مایل، شنبه/یکشنبه/دوشنبه/چهارشنبه/پنجشنبهشنا: 20 ست 20 تکراری، شنبه/دوشنبه/چهارشنبهدراز نشست: 20 ست 25 تکراری، شنبه/دوشنبه/چهارشنبهبارفیکس: 5 ست 12 تکراری، شنبه/دوشنبه/چهارشنبهپارالل: 20 ست 15 تکراری، شنبه/دوشنبه/چهارشنبهشنا: 75 دقیقه بدون استراحت، 4 تا 5 روز در هفتهخاتمههمانطور که ملاحظه فرمودید، این برنامه استقامت و قدرت بدنی را افزایش می دهد. روزهای استراحت آن هم، هر چند کم، اما بطور مرتب بین جلسات تمرین قرار دارند. از اینرو، مواد غذایی کافی و آب مورد نیاز بدن باید بخوبی تامین شود.شکی نیست، که این برنامه نتیجه می دهد – همانطور که روی هزاران کماندوی نیروی دریایی ایالات متحده نتیجه داده است – با اینحال، موفقیت در آن نیازمند پشتکار و اراده است. این تمرینات، ساده هستند و نیازی به هیچگونه وسیله یا دستگاه پیچیده ای ندارند.کسی چه می داند، شاید بعد از آنکه چربیهایتان را سوزاندید و عضلاتتان حجیم شدند، بخواهید به جمع کماندوهای نیروی دریایی بپیوندید|+| نوشته شده در  دوشنبه ۲۰ تیر ۱۳۹۰ساعت 3:23  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتسیستم ترکیبی Deceiverسیستم ترکیبی Deceiverنکته1 : به مدت 2 هفته کلیه تمرینات مستقیم مربوط به عضلات جلو بازو ،پشت بازو وساعد از جدول تمرینات حذف گردد.نکته2 : پس از انجام نکته 1 و در هفته سوم ، چهارم و پنجم تا آخر طبق سیستم Deceiver (فریب دهنده ) عضلات بازو را تحت شوک قرار دهید.نکته 3 : شروع سیستم Deceiver به ترتیب زیر میباشد که شخص میتواند طی یک برنامه نامنظم تمرینی برای یک عضله حالاتی را در آن عضله بوجود آورد که مانند شروع اولین تمرینات باشد ، در هر بار استفاده از این سیستم تمرینی ، عضلات شخص تمرین گیرنده کلیه فرامین قبلی و آمادگی که در تمرین قبلی دریافت نموده است را از دست داده و با فرامین جدید تمرینی که به آن داده می شود غافلگیر می گردد در این سیستم می توان از هر تکنیک که با تکنیک تمرینات جلسه قبل تفاوت دارد  ، اعم از سیستم پیرامید ، رست – پوز  ، پیش خستگی ، لاین معکوس ، تمرینات افزایشی ، %80  و.........استفاده نمود.نکته 4: قائده کلی در این تمرین این است که در جلسه اول یکسری تمرینات فشرده و غافلگیر کننده را به عضله القاء می نمائیم ودر جلسه بعدی ، تمرینات کاملا" سبک و تمرکزی می شود و در جلسه سوم مجددا" تمرینات فشرده دیگر و تحت سیستم متفاوت انجام خواهد شد و به همین ترتیب ادامه می دهیم  :برنامه هفتگیمیزان وزنهتمرین1شنبهجلوران ، جلو بازو2یکشنبهسینه+سر شانه3دوشنبهجلو بازو +زیر بغل +کول4سه شنبهسینه+سر شانه5چهارشنبهزیر بغل+پشت بازو+ساق6پنج شنبهسینه+سرشانه1- هفته اول و دوم پنج روز در هفته تمرین شود.2- هفته سوم وچهارم شش روز در هفته تمرین شود.3- هفته پنجم وششم مجددا"5 روز در هفته تمرین شود.نکته 1- فشار روی عضله سینه : طبق جدول زیر« ابتدای هفته فشار سنگین » « وسط هفته یعنی روز تمرین وسط ، فشار کم » «آخر هفته یعنی روز آخر تمرین فشار فوق سنگین یا شوک ست »نکته 2- تمام عضلات یکبار در هفته تحت فشار بالا ویک جلسه بصورت فشار یاد آورینکته 3- حرکات با تنوع بالا و ست تکراری کم انجام شود مانند : « تمرینات 2 تا نهایت 3 ست با تکرار بین 8 و12 تکرار »نکته 4- سیستم حرکات :مشابه سیستم پیش خستگی و تمرکزینکته 5- حرکات می باید در زمان کوتاه و با سرعت انجام گیرد.نکته 6 – کلیه تمرینات در این سیستم می باید بصورت کاملا" تمرکزی ( نه کند ) وکاملا" صحیح انجام شود همچنین عضله در تمام مراحل می باید تحت کنترل مغز عمل نماید (به این معنی که حرکات رفت طی یک شماره وبا کنترل وحرکات برگشت طی 2 شماره و کاملا" تحت کنترل مغز و عضله انجام شود )نکته 7- قبل از انجام کلیه تمرینات یک ست گرم کردن انجام شود .نکته8- تکنیکهای تمرینی در سیستمهای مختلف:1-پیرامید(هرمی ناقص )میزان وزنهشدت تمرینتکرار فرضی1سبک65%152کمی سنگین75%103سنگین85%84سنگین ترین ست95%7- 55سنگین ( مانند ست3 )85%86کمی سنگین ( مانندست2 )75%12- 102-پیش خستگیمیزان وزنهشدت تمرینتکرار فرضی1سبک50%212سنگین75% الی 85%103سنگینتر85% الی 90%84سنگین ترین ست90% الی 95%6- 45تکرار ست 385%6- 43-لاین معکوسدقیقا"عکس تمرینات افزایشی زیر .4-تمرینات افزایشیمیزان وزنهشدت تمرینتکرار فرضی1بر اساس تست 80%75%بر اساس تست 80%2بر اساس تست 80%80%بر اساس تست 80%3بر اساس تست 80%90%3 الی 4 حرکت کمتر از تست4بر اساس تست 80%95%بر اساس تست 80%5بر اساس تست 80%95%بر اساس تست 80%عضله در هر هفته یکبار تحت فشار بالا و در مرتبه دوم بصورت فشار یادآوری تحت تنش قرار می گیرد.نکته  9-  بهترین انتخاب در انجام کلیه تمرینات این سیستم می تواندسیستم pre-acsuast و یا مشابه سیستم پیش خستگی و تمرکزی میباشد و کلیه حرکات میباید در زمان مناسب وسرعت مناسب انجام شود.نکته10-  کلیه تمرینات بدنسازی خود را در هنگام اجرای تمرینات  Deceiver در مدت زمان 42الی 46 دقیقه می باید به پایان برسانید . در رسیدن به تایم تمرینی مطلوب کوشا باشید .|+| نوشته شده در  دوشنبه ۲۰ تیر ۱۳۹۰ساعت 3:13  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتآیا میتوان تاموکسفین و پرورویون را همزمان به عنوان آنتی استروژن می توان استفاده کرد ؟سلام دوباره به دوستان بالاخره سربازی هم تموم شد و ورزش رو میخام دوباره شروع کنم در ابتدا پاسخ به سوالات دوستان که شرمندشون شدم در این مدت :دوستان کی بوردم خراب شده الان به خاطر اینکه شرمندتون نشم دارم با کی بورد ویندوز می نویسم برای شما با موس خدایی سخته ولی چه کار میشه کرد با نداری !سوال ۱- آیا میتوان تاموکسفین و پرورویون رو با هم به عنوان آنتی استروژن استفاده کرد پاسخ بلی است اما توضیحاتی چند در مورد پرورویون : پروویون دارویی است که در اصل برای درمان ناتوانی و کم کاری غدد جنسی ناشی از کمبود ترشح تستسترون در بدن استفاده میشود واین دارو با وجود اینکه آندروژنی قوی است ولی خواص آندروژنتیکی ضعیفی دارد چون در توده های عضلانی به متابولیت بی اثرش تبدیل میشود و تاثیر ناچیزی بر جای میگذارد .پروویون دارویی است که برخلاف تاموکسفین  یا همون نولوادکس خودمون که با بلوکه کردن گیرنده های سینه از ژنتیکوماستی جلوگیری میکند .از تبدیل تستسترون به استروژن جلوگیری میکند و مانند :آریمدیکس عمل میکند و به همین دلیل حرفه ای ها حتما پروویون را در دوره استروءییدی خود میگنجانند چون در صورت استفاده تنها از تاموکسفین پس از قطع مصرف مقدار کم باقی مانده استروژن باعث بروز عوارض از جمله ژنتیکوماستی میشود که علاوه بر زشتی شما را از مسابقات محروم میکندو مجبور به عمل جراحی که تنها را درمان است را چاره کنید.در ضمن دوز مصرف proviron حداکثر تا ۱۰۰ میلی گرم در روز است در صورت اور دوز این دارو باعث بروز عوارض آندروژنتیک خواهد شد پس همیشه دوز متعادل را در هر دارویی پیشه کنیدادامه هر وقت پول به دستم امد یه کی بورد خریدم.|+| نوشته شده در  دوشنبه ۲۰ تیر ۱۳۹۰ساعت 2:55  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتپماد DHT و ...بزودی|+| نوشته شده در  شنبه ۲۰ فروردین ۱۳۹۰ساعت 10:16  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتمقا له ای متفاوت در باره اکسی متالون و ناندرلون دکواناتسلام دوستان امروز می خواهم براتون مقا له ای متفاوت در باره اکسی متالون براتون بگم که نظر تون رو شاید درباره این دارو به کلی عوض کنه و تصمیم گیری بهتری در ریکاوری بعد از پایان دوره با اون رو بکنیدهمون طور که می دونید اکسی که با نام های مختلفی مانند  : آناپولون و ... در بازار موجود و دارویی با خواص آنابولیک قوی و آندرو‍ژتیک بسیار قوی است و همه و به خصوص مبتدی ها در مورد عوارض وحشتناک استروژنی اون مطلعید شاید ما تنها فکر می کنیم که اکسی تنها به استروزن شدن تمایل دارد و از آنتی استرو‍ژن هایی مانند : سیتارادن و آرمدیکس استفاده کنیم تا از تبدیل شده تستسترون به استرو‍‍ژن جلوگیری کنیم ولی اکسی دارای خواص پروژسترونی نیز است مانند : ناندرلون دکوانات پس ما باید از آنتی استروژن هایی مانند : نولوادکس و کولمید که بتده نولوادکس رو ترجیح میدم چون کولوماید یه جوجه آنتی استرو‍‍ژنه در مقابل نولوادکس یا همون تاموکسفینو کار این نوع آنتی استروژن ها اینه که گیرنده های استروژنی بافت سینه رو بلوکه میکنند در ضمن گیرنده های پروژسترونی رو هم مختل می کنند و از رشد این بافت جلوگیری می کنند تا شما از ژنتیکو ماستی در امان باشید.این مطالب دقیقا در مورد ناندرلون هم صدق میکند البته کارای دیگری هم هست که فوت کوزه گری استفاده از استروِیید های دیگر همزمان که در حکم آنتی استروژن بازی می کنند یا استفاده از استرویید هایی که از DHT مشتق شده اند یا استفاده از خود DHT  و ... که هزار راه و هزار چاهاین مطلب تنها خلاصه ای بیش نیست و انصاف هم نیست بگم چون با زحمت  شبو سحر کردم و هزار تا کتاب خوندم ولی خواستم عیار دستتون بیاد که تنها با تاموکسفین نمیشه از عوارض استروژنی اکسی یا سایر داروها در امان بود.در مقاله بعدی که رمز دار نیز خواهد بود و تنها به افراد عضو و دارای فعالیت این رمز ارسال خواهد شد.قصد دارم بازسازی کبد رو با سوماتروپین رو باستون بگم ....و چگونگی افزایش اثر دوز با حداقل دوز ...با ما باشد انشا الله بزودی بزرگترین انجمن بادی بیلدینگ هم به راه میفته|+| نوشته شده در  شنبه ۲۰ فروردین ۱۳۹۰ساعت 10:11  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتورزش و استرس : تنظیم رقابتی سطوح BDNFورزش و استرس : تنظیم رقابتی سطوح BDNFقرار گرفتن در معرض هورمون های طولانی مدت به استرس (مثل کورتیکواستروئیدها) برای سلامتی و بقا نورون ها ، مضر است به خصوص در هیپوکامپ. در پاسخ به استرس حاد و مزمن ، نورونها دستخوش تغییرات مورفولوژیکی ، از جمله دندریتیک و کاهش آتروفی ستون فقرات ، که تأثیر منفی در شکل پذیری مغز دارد. معمولا اعتقاد بر این است که ورزش یک استراتژی رفتاری برای تسکین استرس می باشد و می تواند افسردگی و اضطراب در انسان را کاهش دهد. مطالعات حیوانی نشان می دهد که کورتیکواستروئیدها باعث کاهش دسترسی به BDNF در هیپوکامپ می شوند ، اگر چه قبل از ورزش یک واقعه استرس زا می تواند  با این  downregulation مقابله کند. به عنوان مثال ، پس از یک هفته استفاده از چرخ داوطلبانه ، قبل از انجام ورزش اجباری شنا مانع از downregulationشده و بیان BDNF mRNA  در هیپوکامپ را بهبود می بخشد. مکانیزم مولکولی اثر ورزش به توانایی مسئول خنثی کردن تنش عرصه هیجان انگیز برای تحقیقات آینده است با ارتباط مشخص انسانی است.عملکرد شماتیک بیوشیمیIGF - 1 به عنوان یک میانجی از اثرات ورزشIGF - 1 ، فاکتور رشد ساختاری وابسته به انسولین ، عامل بقای قوی برای نورونها و oligodendrocytes است و در رشد و تمایز نورون ها در مغز مشارکت می کند. علاوه بر این ، IGF - 1 ممکن است میانجی بالادست از تنظیم ژن BDNF  باشد ، قابلیت ورزش برای حفاظت از مغز را از صدمه neurogenesis می باشد. پس از ورزش افزایش سطح IGF - 1  در هر دو سطح بدن  و مغز اتفاق می افتد. جالب توجه است ، به نظر می رسد که در اثر ورزش IGF - 1 محیطی در حمایت نورونی شرکت کند ، تزریق IGF - 1  محیطی سبب مسدود کردن آنتی بادی قبل از آسیب را کاهش می دهد. از آنجا که مدیریت IGF - 1محیطی نتیجه mRNA BDNF در مغز است ، BDNF به صورت بالقوه یک هدف واسطه پایین دست برای برخی از اثرات محافظتی از IGF - 1 است. این داده ها نشان می دهد که IGF – 1 محیطی، عامل اولیه رشد آبشار در مغز است که می تواند مکانیسم های شکل پذیری مداوم را تغییر دهد.توسعه neurogenesisاثر ورزش بر ژن رمزگذاری neurotrophins و پروتئین های دیگر پیش بینی می کند که ورزش می تواند تغییرات پایین دست تشریحی است که پشتیبانی از شکل پذیری مغز را کنترل می کنند. اخیرا ، نشان داده شده است که ورزش تعدادی از نورون های جدید در DG از جانوران بالغ را افزایش می دهد. عوامل تغذیه ای ، از قبیل BDNF ، IGF - 1 و FGF - 2 ، ممکن است موثر در فرایند مذکور باشند. ورزش سطوح BDNF در DG (لایه اجدادی سلول هیپوکامپ) را افزایش می دهد و BDNF سبب القای بقاء نورونها تازه می شود. پشتیبانی از این ایده که BDNF یک متغیر کلیدی مرتبط با استروژن ، کورتیکواستروئیدها است و فعالیت نورون ها می تواند شامل هر یک از دو تنظیم بیان ژن BDNF و neurogenesis ، باشد. ورزش جذب IGF - 1 در گردش مغز را افزایش می دهد ، IGF - 1عاملی در جهت تمایز سلولی نورون ها از پیشروهیپوکامپ و افزایش بیان ژن BDNF است. علاوه بر این ، سطوح FGF - 2 ، یک مولکول است که باعث تحریک تکثیر و تمایز سلول های اجدای هیپوکامپ ، در astrocytes hippocampal هستند. در نهایت ، تجزیه و تحلیل microarray نشان میدهد افزایش بیان neurogenesis اضافی مربوط به ژن ها (به عنوان مثال آن رمزگذاری Krox - 24 و VGF هستند که ممکن است در هم آهنگی با عمل IGF - 1 ، BDNF و FGF - 2 در کنترل نروژنزیس موثر باشند. بنابراین ، ورزش سبب  فعال شدن تعدادی از عواملی محرک نروژنزیس می شود.|+| نوشته شده در  شنبه ۲۰ فروردین ۱۳۹۰ساعت 9:44  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتورزش و عوامل neurotrophicاین امکان وجود دارد که برخی از جنبه های سودمند از انجام ورزش به طور مستقیم در ماشین مولکولی از مغز اثر گذار باشد. برای کشف این فرضیه ، ما پروتکلی برای مطالعه حیوانی طرح می ریزیم که در آن ورزش به عنوان متغیر مرکزی جدا شده، باشد ، و در موازی با آن از جنبه های مطالعات انسانی ورزش نیز بحث می شود .برای مطالعه از  چرخ - داوطلبانه استفاده می چرا که اجازه می دهد تا موش را انتخاب کنید و یا موش را به مقدار معینی وادار به اجرا کنید (به عنوان مثال محقق از متغیرهای مداخله گر در ارتباط با استرس کار پر زحمت و جابه جایی اجباری در زمان اجرا اجتناب می کند.) و آن را قابل سنجش یا تعیین کرده است.چندین سیستم مولکولی به طور بالقوه می تواند در فواید ورزش بر مغز شرکت داشته باشند. عوامل Neurotrophic که بسیاری از خواص است که می تواند اثرات سودمندی داشته باشد. ما در ابتدا تصمیم  به تمرکز بر روی  BDNF گرفتیم ، زیرا در بقا و رشد زیرگروه بسیاری از نورون ها ، از جمله نورونهای  glutamatergic موثر است. پس از BDNF به عنوان یک میانجی کلیدی ، برای تکامل، neurotrophin ، یاد شده است ، اتصال نورون ها و قالب پذیری آنها از جمله وظایف آن می باشد.ما پیش بینی کردیم که  پاسخ با واسطه neurotrophin به ورزش را احتمالا به موتور حرکتی محدود می شود، اما سیستم های حسی از مغز ، از قبیل مخچه ، مناطق اولیه و یا قشری بازال  ganglia ، نیز تاحت تاثیر می باشند.یافته های شگفت آور نشان داد که :  اجرای چند روزه چرخ - داوطلبانه سبب افزایش سطوح BDNF mRNA در هیپوکامپ ، که یک ساختار بسیار منعطف است ، شده است. که به طور معمول با عملکرد بالاتر شناختی به جای فعالیت های حرکتی همراه است. تغییرات در سطح mRNA در نورون ها پیدا شده اند ، به خصوص از منطقه چین سینوسی مغز دندانه دار (DG) ، hilus و CA3. افزایش مقدار پروتئین BDNF آنها حتی پس از چند هفته ورزش  و موازی با آن در هر دو جنس نر  و ماده  موش ، ظاهر شدند. علاوه بر هیپوکامپ ، فعالیت های در حال اجرا سطوح BDNF mRNA در طناب نخاعی کمری ، مخچه و قشر  افزایش یافت ، اما نه در striatum . اگر چه عوامل دیگر تغذیه ای ، از جمله فاکتور رشد عصب (NGF) و فاکتور رشد فیبروبلاست 2 (FGF – 2) ، upregulation گذرایی در پاسخ به ورزش دارند. پژوهش پیشنهاد می کند که BDNF نامزد بهتری برای میانجیگری فواید ورزش بر مغز در طولانی مدت می شود.تحقیقات نشان می دهد که اعمال انسان و رفتاری تحریک می تواند به حفظ یا بهبود انعطاف مغز منجر شود. آموزش بالا، شکل پذیری مغز افزایش می دهد بیان ژن BDNF ، و سنتز BDNF ، به نوبه خود سبب تسهیل در یادگیری خواهد شد. این مکانیزم پیش بینی می کند که ورزش با وادار کردن مغز به بیان ژن BDNF ، می تواند موجب افزایش یادگیری شود. در واقع ، اجرا را بهبود می بخشد و یادگیری فضایی را افزایش می دهد.|+| نوشته شده در  دوشنبه ۱۵ فروردین ۱۳۹۰ساعت 13:43  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتتاریخچه و ساختار اریتروپوئیتی ( دوپینگ خونی )در سال 1906 دفلندر استاد پزشکی در پاریس و معاونش پل کارنو هورمونی را تحت عنوان هورمون تنظیم کننده و تولید کننده سلولهای قرمز خون را پس از آزمایشاتی شناسایی کردند.ادامه تحقیقات اوا جالویستو و بونسدروف با تکمیل مطالعات این ماده را اریتروپوئیتن نامیدند که می تواند سبب گلبول زایی خواهد شد. و برای در مان کم خونی تجویز می شد.در سال 1970 جان آدامسون( نفرولوژیست) و جوزف دبلیو( هماتولوژیست)توانستند این ماده را از مغز استخوان این حیوان ایزوله کنند وگروهی از دانشمندان نیز نشان دادند که کمبود اریتروپئیتین از عوامل کمی خونی می باشد. نه سال بعد بود که در دانشگاه کلمبیا راهی برای سنتز آن بصورت بیولوژیک و صنعتی کشف شد.در 1977 توالی زنی و نیز اسید آمینه ای این هورمون کشف گردید.در سال 1985 ، لین و همکارانش توانستند با ترانس ژنی به تولید صنعتی این ماده برسند و نیز در درمان بیماران از آن بهره بگیرند.محل سنتز اریتروپوئیتینو اندکی نیز توسط فیبروبلاستهای peritubularدر قشر کلیه توسط سلول های کلیوی peritubular در بزرگسالان و مقدار کمی نیز در کبد تولید می شود. هیپوکسی و کم خونی از عوامل تحریک کننده سنتز اریتروپوئیتین است.اریتروپوئیتین سبب آنژیوژنز ، تولید و سنتز گلبولهای قرمز و نیز حفظ آنها در گردش سیستمیک مفید و موثر است.در بیمارانی که دچار نقص کلیه شدند کاهش سنتز اریتروپوئیتین و کم خونی ناشی از کاهش اریتروپوئیتین دیده خواهد شد که غالبا همراه با فقر آهن است. غالبا افراد مبتلا به کم خونی مزمن و بیماران دیالیزی نیازمند درمان با اریتروپوئیتین و یون آهن هستند.محققان در سال 2008 دریافتند که کمبود و نقص در تولید اریتروپوئیتین احتمالا خطر ابتلا به بیماریهای سرطالنی (سرطان گردن- سرطان لنف و ...)در کل ورزشهای استقامتی خواهد توانست سنتز اریتروپوئیتین را افزایش دهد و سبب افزایش گلبولهای قرمز شود از این رو تجویز و افزایش بی رویه سنتز اریتروپوئیتن سبب ترمبوز خواهد شد.افزایش اریتروپوئیتین سبب افزایش هموگلوبین و هماتوکریت می شود و سبب ناراحتی های قلبی عروقی خواهد شد.(افزایش هموگلوبین به بیش از 13 میلی گرو در دسی لیتر)در درمان با این هورمون از عوارض جانبی می توان به افزایش خطر ابتلا به رتینوپاتی نارس در نوزادان نارس اشاره کرد.استفاده اریتروپوئیتین غیر پزشکی و دردوز خاص توسط سازمان جهانی مبارزه با دوپینگ بعنوان دوپینگ خونی شناخته شده است.ترجمه از ویکیپدیا|+| نوشته شده در  دوشنبه ۱۵ فروردین ۱۳۹۰ساعت 13:42  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتFGF و ورزشعوامل رشد فیبروبلاست دارای خانواده بزرگی از ایزوفرمها و ایزومرها می باشند که FGF-2 شناخته شده ترین نوع از این گروه می باشد عمده نقش این فاکتورها در آنژیوژنز ( رگ زایی ) و توسعه بافتی می باشد. همکاری فاکتورهای رشد فیبروبلاست با فاکتور رشد اندوتلیالی و هرمون رشد و بسیاری از ریز فاکتورهای دیگر مشهود است.ساختار FGFبررسی این فاکتور از این نظر که سبب رگ زایی در اندام حیاتی چون قلب می شود مهم جلوه می کند ، همچنین میزان FGF در بافت هایی که سرطانی شده اند. بیشتر از حد نرمال می باشد که البته به دلیل رگ زایی در محل تمور و جذب مواد غذایی بیشتر است.ورزش و فعالیت بدنی سبب فعال شدن چندین مکانیسم در بدن می شود که نتیجه آنها افزایش میزان سنتز ، ترشح و افزایش فعالیت FGF را دارند که غالبا علت در بروز آسیبهای ورزشی و نیز در توسعه توان هوازی می باشد.ورزش و فیبرینوژن :طالعات در این مورد نسبتا متناقض است اما اغلب اتفاق نظر به این شکل می باشد که ورزشهای شدید و طولانی مدت سبب افزایش سطح فیبرینوژن خون می شوند در اثر تمرینات شدید و بلند مدت برخی از بافتهای درگیر ازجمله مویرگهای محیطی دوچار پارگی و آسیبهایی می شوند که این آسیبها باعث افزایش تبدیل فیبرینوژن به فیبرین و در نتیجه افزایش غلظت پلاسمایی فیبرینوژن می شوند و در افرادی که دچار بیماری مزمن قلبی هستند اثر بسیار خطرناکی دارند.ورزش منظمورزش منظم برای سه روز در هفته اگر برای مدت چند هفته تا چند ماه ادامه یابد می تواند به طرز چشم گیری میزان بروز خطر IHD را کاهش دهد همچنین سطح پلاسمایی فیبرینوژن کاهش می یابد و البته از میزان LDL و کلسترول خون نیز کاسته می شود . که در مجموع سبب کاهش بروز بیماریهای قلبی و عروقی می شود.|+| نوشته شده در  دوشنبه ۱۵ فروردین ۱۳۹۰ساعت 13:36  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتبیان ژنی آتروفی در دروران بی تحرکیبیان ژن در دوران عدم فعالیت ، ناشی از آتروفی عضلانی : اثر فعالیت مختصر در مواجهه با انقباض قویترجمه و تلخیص : فرهاد حسنی سوهامقدمه•فعالیت عضلانی نقش موثری در حفظ تعادل پروتئین عضلانی دارد که با تاثیر بر روی مسیر فاکتور رشد شبه انسولینی –فسفاتیدیل اینوزیتول کیناز3-AKT ؛ که اصلی ترین مسیر هیپر تروفی می باشد، بر روی عضلات اثر می کند.•آتروفی ناشی از کاهش فعالیت بدنی با مارکرهای ATROGIN-1و MURF-1و میوستاتین نمود پیدا می کند.•مرکرهای آتروفی با فعال کردن یوبی کینون لیگاز3 فعالیت می کنند.بحث•فعال شدن ATROGIN-1 و MURF-1 علاوه بر بیان ژنی آنها که تحت کنترل آتروفی هست سبب افزایش فعالیت کاتابولیکی و بلوکه شدن یا کاهش فعالیت آنابولیکی می شود.•مطالعه حاضر سعی دارد اثرات تحریکات الکترومکانیکی را روی مارکرهای آتروفی و نیز فعالیت های الکتروشیمیای ناشی از آنها را اندازه گیری نماید.•تعادل پروتئین و یا به عبارتی بهتر تورنور پروتئین عضلات اسکلتی در گرو تعادل فعالیت بین مسیر هیپر تروفی•IGF-1/phosphatidylinositol 3-kinase (PI3K)/Akt pathway•و مارکرهای آتروفی یعنی atrogin-1 and muscle RING finger-1 (MuRF-1) ؛ می باشد.روش کار•گروه آزمایش دو گروه 6 تایی از موشها (وزن235±1)هستند که توسط عمل جراحی قسمتی از نخاع حرکتی مربوط به پاها در آنها قطع می شود و گروه آزمایش به مدت 5 روز و هر روز ،4 دقیقه تحت تحریک الکترو مکانیکی قرار می گیرند.•عضله سولئوس محل این تحریک می باشد. که RNA  ATROGIN-1  و MURF-1 از این محل استخراج می شود و به وسیله آنزیم ترانس کریپتاز معکوس ژن بازسازی می شود برای رمز گشایی کد ATROGIN -1 و MURF-1 و نیز برای تعیین غلظت  آنها از روش PCR استفاده می شود .•تحلیل داده ها باروش وسترن بلات انجام می شود.نتیجه گیری•گروه شاهد که هیچ گونه تحریکه الکتریکی را در یافت نکرده بودند.با کاهش وزن از 253 به 208 گرم و افزایش در رونویسی ATROGIN -1 و MURF-1 (افزایش 5 برابری غلظت در مارکرهای آتروفی ) و کاهش فعالیت مسیر IGF-1/phosphatidylinositol 3-kinase (PI3K)/Akt pathway•هیپرتروفی بودند.•گروه آزمایش بدون تغییر عمده در وزن، تعادل نزدیک به نرمال را در غلظت مارکرهای آتروفی و مسیر آنابولیک نشان می دهد.•در عضله سولئوس موشهای آتروفی شده 41% کاهش پروتئین را نشان می دهند.|+| نوشته شده در  دوشنبه ۱۵ فروردین ۱۳۹۰ساعت 13:33  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتسر آغازی دوبارهسلام دوستان عزیز من برگشتم دوباره خدا رو شکر خدمت هم تموم شد شما میتونید با شماره جدیدم تماس بگیرید 09141864980 شمرنده دوستان شماره قبلییم ایرانسل بود که اومدیم خوبی کنیم سوار ماشین کردیم تو راه نمو  نه که نامرد گوشی مو دزدیدانشا الله بزودی هم سایت به روز میشه|+| نوشته شده در  جمعه ۶ اسفند ۱۳۸۹ساعت 0:54  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتشروعی دوبارهسلام دوستان خدمتم داره تموم میشه انشا الله 15-20 روز دیگه دوباره ورزش دوباره درس دوباره تهیه مطالب برای شما دوستان عزیز هی روزگار میبینی آخرش شدیم آشخور باید تو شب ساعت 3 تو کوه تک و تنها تو برجک پست بدیم اینم تموم میشه الان آرزو میکنیم خدمت تموم شه ولی غافل از اینکه داره عمرمون تموم میشهزندگی مانند ورقی است که هی می نویسیم و پاک میکنیم دوباره می نویسیم و پاک میکنیم غافل از اینکه عزراییل میگه ورقه ها بالا|+| نوشته شده در  چهارشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۸۹ساعت 19:4  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتنبود 11 روزسلام دوستان عریر انشا الله خدمت هم داره تموم میشه  نبود ۱۱ روزای خدا مرا محتاج نامردام مگردانخداوند در قرآن کریم می فرمایید : من یا و یاور شمایم .|+| نوشته شده در  جمعه ۳ دی ۱۳۸۹ساعت 2:18  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتنبود 15 روزدوستان سربازی که تموم شه دوباره ورزش رو شروع می کنم که این بار قضییه فرق میکنه ...خداوندا مرا آن ده که آن به|+| نوشته شده در  شنبه ۲۷ آذر ۱۳۸۹ساعت 4:47  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتپروتئین‌ چیست‌؟قسمت‌ اول و دومپروتئین‌ چیست‌؟پروتئینها، از مهمترین‌ مواد آلی‌ هستند که‌ حیات‌ به‌ شکل‌ فعلی‌ بستگی‌ بسیار زیادی‌ به‌ آنها دارد. همه‌ی‌ پروتئینها از رشته‌های‌ پلی‌ پپتیدی‌ تشکیل‌ شده‌اند. به‌ عبارت‌ بهتر، هر پروتئین‌ از یک‌ یا چند رشته‌ پلی‌ پپتیدی‌ تشکیل‌ می‌شود. پلی‌ پپتید چیست‌؟تعریف‌ پلی‌ پپتید: پلی‌مری‌ خطی‌ و بدون‌ انشعاب‌، متشکل‌ از حداکثر 20 نوع‌ آمینواسید که‌ با پیوندهای‌ پپتیدی‌ به‌ یکدیگر متصل‌ شده‌اند.حال‌ به‌ بررسی‌ مفاهیم‌ موجود در تعریف‌ پلی‌ پپتیدی‌ می‌پردازیم‌:آمینواسید: ملکول‌ آلی‌ با دو گروه‌ آمین‌ ( NH2) و کربوکسیل(‌ ( COOHرا آمینواسید می‌نامیم‌. (گروه‌ کربوکسیل‌ در شیمی‌ آلی‌ به‌ گروه‌ اسیدی‌ نیز معروف‌ است‌) تاکنون‌ بیش‌ از صد نوع‌ آمینواسید در طبیعت‌ یافت‌ شده‌ است‌ که‌ 20 نوع‌ آنها در ساختار پلی‌پپتیدها و پروتئینهای‌ بدن‌ جانداران‌ به‌ کار می‌روند.پیوند پپتیدی‌: پیوندی‌ که‌ بین‌ گروه‌ آمین‌ یک‌ آمینواسید با گروه‌ کربوکسیل‌ آمینواسید دیگر برقرار می‌شود. در این‌ پیوند، یک‌  H  از گروه‌ آمین‌ با OH  از گروه‌ کربوکسیل‌، یک‌ آب‌ تشکیل‌ می‌دهند که‌ از ترکیب‌ خارج‌ می‌شود. به‌ همین‌ دلیل‌ واکنش‌ تشکیل‌ پیوند پپتیدی‌ را از انواع‌ واکنشهای‌ «سنتز آبدهی‌» می‌دانیم‌. شکل‌ زیر تشکیل‌ پیوند پپتیدی‌ بین‌ چند اسید آمینه‌ را نشان‌ می‌دهد. توجه‌ کنید که‌ در این‌ شکل‌، گروه‌ کربوکسیل ( COOH ) با آزاد کردن  +‌  H  در محیط‌ آبی‌، به‌ صورت-‌  COO و گروه‌ آمین‌ ( NH2 ) با دریافت‌  H+  به‌ صورت‌ 3 NH+ درآمده‌اند.حال‌ برای‌ درک‌ بهتراز نحوه‌ی‌ تشکیل‌ پلی‌پپتید، لازم‌ است‌ که‌ در مورد ساختمان‌ آمینواسید بیشتر توضیح‌ دهیم‌. تصویر زیر ساختمان‌ یک‌ آمینواسید را نشان‌ می‌دهد:می‌بینید که‌ آمینواسید علاوه‌ بر گروه‌ آمین‌ و کربوکسیل‌، یک‌ گروه‌  R  دارد. اگر مجدداً به‌ شکل‌ قبلی‌ توجه‌ کنید، متوجه‌ می‌شوید که‌ گروه‌  R  در آمینواسیدهای‌ متفاوت‌، با نامهای‌ متفاوتی‌ مشخص‌ شده‌ است‌. در واقع‌، تفاوت‌ 20 نوع‌ آمینواسید به‌ کار رفته‌ در ساختمان‌ پروتئینها، در همین‌ گروه‌  R است‌ و از نظر بقیه‌ی‌ بخشها، مثلا گروههای‌ آمین‌ و کربوکسیل‌، همه‌ آمینواسیدها مشابه‌ یکدیگرند.حال‌، با توجه‌ به‌ اینکه‌ گروه‌  R  در پیوند پپتیدی‌ شرکت‌ نمی‌کند و این‌ پیوند بین‌ گروههای‌ آمین‌ و کربوکسیل‌ (که‌ در همه‌ آمینواسیدها یکسان‌ است‌) برقرار می‌شود، یک‌ نتیجه‌ی‌ مهم‌ به‌ دست‌ می‌آید:هر دو آمینو اسید مشابه‌ یا متفاوت‌، بدون‌ توجه‌ به‌ گروه‌  R  خود، می‌توانند با هم‌ پیوند پپتیدی‌ برقرار کنند. به‌ عبارت‌ دیگر محدودیتی‌ در ترتیب‌ قرارگیری‌ آمینواسیدهای‌ یک‌ رشته‌ پلی‌ پپتیدی‌ وجود ندارد.با توجه‌ به‌ نتیجه‌گیری‌ فوق‌، برای‌ تشکیل‌ پیوند بین‌ دو آمینواسید، 400 = 20 × 20 حالت‌ مختلف‌ امکان‌پذیر است‌ و در حالت‌ کلی‌ برای‌ ساختن‌ پلی‌پپتیدی‌ با  n  آمینو اسید،  n 20 حالت‌ مختلف‌ امکان‌پذیر است‌. در واقع‌ می‌توانیم‌ تعداد ترتیبهای‌ مختلف‌ ممکن‌ در ساخته‌ شدن‌ رشته‌های‌ پلی‌پپتیدی‌ را نامحدود بدانیم‌.بخش دوم:در بخش‌ قبلی‌ گفتیم‌ که‌ همه‌ی‌ پروتئینها از پلی‌ پپتید تشکیل‌ شده‌اند. همچنین‌، گفتیم‌ که‌ هر پلی‌ پپتید از تعدادی‌ آمینواسید تشکیل‌ شده‌ است‌. این‌ را نیز به‌ خاطر دارید که‌ گفتیم‌ محدودیتی‌ از نظر ترتیب‌ قرارگیری‌ آمینواسیدهای‌ مختلف‌ در زنجیره‌های‌ پلی‌ پپتیدی‌ وجود ندارد.با توجه‌ به‌ نکات‌ فوق‌، می‌توانیم‌ پلی‌ پپتید را به‌ یک‌ جمله‌ و آمینواسیدهای‌ تشکیل‌ دهنده‌ی‌ آن‌ را به‌ حروف‌ تشکیل‌ دهنده‌ی‌ جمله‌ تشبیه‌ کنیم‌. می‌دانید که‌ در هر زبان‌، تعدادی‌ حروف‌ الفبا وجود دارد و مثلاً در زبان‌ فارسی‌، تمامی‌ جملات‌ با استفاده‌ از حداکثر 32 حرف‌ الفبای‌ فارسی‌ ساخته‌ می‌شوند.به‌ این‌ ترتیب‌، روشن‌ است‌ که‌ تمامی‌ جملات‌ زبان‌ فارسی‌، یک‌ شباهت‌ اساسی‌ با یکدیگر دارند: همه‌ی‌ آنها با استفاده‌ از الفبای‌ 32 حرفی‌ فارسی‌ ساخته‌ شده‌اند؛ با این‌ وجود، جملات‌ مختلف‌ فارسی‌، از سه‌ نظر با هم‌ تفاوت‌ دارند:1) اینکه‌ کدام‌ حروف‌ از 32 حرف‌ در یک‌ جمله‌ استفاده‌ شده‌اند2) اینکه‌ تعداد حروف‌ تشکیل‌ دهنده‌ی‌ جمله‌ چقدر است‌3) مهمتر از همه‌ اینکه‌، حروف‌ تشکیل‌ دهنده‌ی‌ جمله‌ با چه‌ ترتیبی‌ به‌ دنبال‌ هم‌ قرار گرفته‌اندهمه‌ی‌ رشته‌های‌ پلی‌ پپتیدی‌، با استفاده‌ از برخی‌ یا تمامی‌ 20 نوع‌ آمینواسیدی‌ که‌ پیش‌ از این‌ درباره‌ آنها سخن‌ گفتیم‌ ساخته‌ شده‌اند. همانند جملات‌ مختلف‌ زبان‌ فارسی‌، تفاوت‌ پلی‌ پپتیدهای‌ مختلف‌ در نوع‌، تعداد و از همه‌ مهمتر، ترتیب‌ آمینواسیدهای‌ تشکیل‌ دهنده‌ی‌ آنهاست‌. به‌ عنوان‌ مثال‌، اگر یک‌ رشته‌ی‌ پلی‌ پپتیدی‌ از پروتئین‌ هموگلوبین‌ را با یک‌ رشته‌ از پروتئین‌ انسولین‌ مقایسه‌ کنیم‌، خواهیم‌ دید که‌ تفاوت‌ در نوع‌، تعداد و ترتیب‌ آمینواسیدهای‌ آنها موجب‌ تفاوت‌ در خواص‌ آنها شده‌ است‌.بر این‌ اساس‌، هنگامی‌ که‌ سلولی‌ می‌خواهد مثلاً پروتئین‌ انسولین‌ را بسازد، باید برای‌ ساختن‌ رشته‌های‌ پلی‌ پپتیدی‌ تشکیل‌ دهنده‌ی‌ این‌ پروتئین‌، تعداد مشخصی‌ آمینواسیدهای‌ خاص‌ را با ترتیبی‌ خاص‌ به‌ دنبال‌ هم‌ قرار دهد. هر تغییری‌ در نوع‌، تعداد یا ترتیب‌ آمینواسیدها، موجب‌ می‌شود محصول‌ حاصل‌ ویژگیهای‌ مورد نظر را نداشته‌ باشد.نوع‌، تعداد و ترتیب‌ امینواسیدهای‌ تشکیل‌ دهنده‌ی‌ یک‌ پلی‌ پپتید را، اصطلاحاً «توالی‌» می‌نامیم‌. به‌ این‌ ترتیب‌ مهمترین‌ ویژگی‌ هر رشته‌ی‌ پلی‌ پپتیدی‌، توالی‌ آمینواسیدهای‌ آن‌ است‌. توالی‌ آمینواسیدهای‌ یک‌ رشته‌ی‌ پلی‌ پپتیدی‌ چگونه‌ تعیین‌ می‌شود؟می‌دانید که‌ ریبوزومها، در ساختن‌ پروتئینها نقش‌ اساسی‌ دارند. آیا ریبوزومها توالی‌ آمینواسیدهای‌ یک‌ رشته‌ی‌ پلی‌ پپتیدی‌ را تعیین‌ می‌کنند؟ پاسخ‌ منفی‌ است‌. نقش‌ ریبوزومها، برقراری‌ پیوند پپتیدی‌ بین‌ آمینواسیدهاست‌؛ ولی‌ ریبوزومها ترتیب‌ قرارگیری‌ آمینواسیدها به‌ دنبال‌ یکدیگر را مشخص‌ نمی‌کنند. در ادامه‌ی‌ این‌ مطلب‌ خواهیم‌ گفت‌ که‌ تعیین‌ توالی‌ آمینواسیدهای‌ پلی‌ پپتیدهایی‌ که‌ در یک‌ سلول‌ ساخته‌ می‌شوند، با روشی‌ بسیار جالب‌، بر عهده‌ی‌ ژنهای‌ سلول‌ است‌. در واقع‌ دستورالعملهای‌ ژنهای‌ سلول‌، تعیین‌ کننده‌ی‌ توالی‌ آمینواسیدها در یک‌ رشته‌پلی‌ پپتیدی‌ است‌. پیش‌ از آن‌ که‌ در مورد چگونگی‌ این‌ عمل‌ صحبت‌ کنیم‌، به‌ تعریف‌ یک‌ عبارت‌ مهم‌ توجه‌ کنید:تعریف‌ «رمز کردن‌»: در زیست‌شناسی‌ ملکولی‌، به‌ این‌ عمل‌ که‌ یک‌ ملکول‌، توالی‌ مونومرهای‌ ملکول‌ دیگری‌ (که‌ در حال‌ ساخته‌ شدن‌ است‌) را تعیین‌ کند، رمز کردن‌ می‌گوئیم‌. در این‌ عمل‌، ملکول‌ تعیین‌ کننده‌ی‌ توالی‌ را «الگو» یا «رمزگردان‌» و ملکول‌ در حال‌ ساخته‌ شدن‌ را «محصول‌ رمز شده‌» می‌نامیم‌.در بخشهای‌ بعدی‌، خواهیم‌ دید که‌ چگونه‌ رشته‌های‌ پلی‌ پپتیدی‌، با استفاده‌ از اطلاعات‌ ژنها، رمز می‌شوند.|+| نوشته شده در  جمعه ۱۲ آذر ۱۳۸۹ساعت 2:12  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتپروتیین کلاژنرشته کلاژن، پروتیین کلاژن« کلاژن» نام پروتئینی است که در شبکه آندوپلاسمی زبر سلولهای بافت پیوندی ساخته می شود. این پروتئینها پس از ترشح شدن به فضای بین سلولی, تشکیل رشته هایی محکم و طناب مانند با نام « رشته کلاژن» می دهند. رشته های کلاژن در فضای بین سلولهای سه نوع از بافتهای پیوندی مشاهده می شوند. این سه نوع بافت پیوندی عبارتند از : بافت پیوندی سست, بافت پیوندی رشته ای و استخوان . (البته غضروف هم رشته کلاژن دارد که در کتاب درسی نیامده است)بنابراین دقت کنید که درون سلولهای بافت پیوندی «رشته کلاژن» وجود ندارد و جایگاه این رشته ها در ماده زمینه ای یا فضای بین سلولی این بافتهاست.انواع کم خونی و علل آنهابرای ساخته شدن هموگلوبین که پروتئین انتقال دهنده اکسیژن در خون است، وجود آهن لازم است. در نتیجه، در شرایط کمبود آهن هموگلوبین کمتر ساخته می شود. نتیجه این امر تولید گلبولهای کوچک با مقدار هموگلوبین کمتر از مقدار طبیعی است. پس کمبود آهن موجب کاهش اندازه و هموگلوبین گلبولهای قرمز می شود، ولی بر تعداد گلبولهای قرمز اثری ندارد.ویتامین B12 در زایش گلبولهای قرمز نقش دارد؛ یعنی اثر این ویتامین بر سلولهای بنیادی مغز استخوان، موجب تقسیم این سلولها و تمایز یافتن آنها به گلبول قرمز می شود. بنابراین کمبود این ویتامین، موجب کاهش تولید گلبولهای قرمز و در نتیجه کاهش تعداد آنها می گردد.کم خونی یا آنمی، به هر یک از دو پدیده : کاهش تعداد گلبولهای قرمز یا کاهش هموگلوبین آنها گفته می شود. به این ترتیب، کمبود ویتامین B12 و کمبود آهن با دو روش متفاوت، موجب کم خونی می شوند .قلب و سرخرگ آئورتنکات قابل توجه در این تصویر عبارتند از:بر اساس این تصویر، مشخص است که از قلب انسان، تنها دو سرخرگ اصلی خارج می شود. یکی از این دو سرخرگ، آئورت است که سرخرگ اصلی در گردش عمومی است و خون روشن را از بطن چپ به اندامهای بدن می برد. آئورت بلافاصله پس از خروج از بطن، به طرف چپ می پیچد و سه شاخه سرخرگی اصلی که تغذیه کننده دستها و سر و گردن هستند از آن جدا می شوند . سپس به طرف پائین می رود و در این مسیر، شاخه های متعدد سرخرگی، مانند سرخرگ روده، معده و کلیه، در قسمت تنه از آئورت جدا می شوند. توجه به تصویر زیر نشان می دهد که آئورت در نهایت به دو شاخه سرخرگی بزرگ تقسیم می شود که وارد پاها می شوند.سرخرگ اصلی دیگری که از بطن راست خارج می شود، سرخرگ ششی است که بلافاصله پس از خروج از بطن، به دو شاخه اصلی تقسیم می شود که به سوی شش راست و چپ می روند.سیاهرگهایی که خون تیره را به قلب باز می گردانند، بزرگ سیاهرگ زیرین و زبرین هستند که به دهلیز راست وارد   می شوند. خون سیاهرگی سر و گردن و دستها توسط بزرگ سیاهرگ زبرین و خون سیاهرگی تنه و پاها توسط بزرگ سیاهرگ زیرین به دهلیز راست وارد می شود.سیاهرگهای ششی که خون روشن را از ششها به قلب باز می گردانند، به دهلیز چپ وارد می شوند. همان طور که در شکل مشخص است، از هر شش دو سیاهرگ ششی و مجموعا چهار سیاهرگ ششی به دهلیز چپ وارد می شود.به این ترتیب، خون توسط دو سرخرگ بزرگ اصلی، یعنی آئورت و سرخرگ ششی از بطنهای چپ و راست خارج      می شود و توسط 6 سیاهرگ (چهار سیاهرگ ششی و دو سیاهرگ بزرگ زیرین و زبرین) به دهلیزهای چپ و راست وارد می شود.|+| نوشته شده در  جمعه ۱۲ آذر ۱۳۸۹ساعت 2:9  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتعنوان: کمبود مسCopper Deficiencyعناصـر معــدنیعناصر معدنی 5-2 درصد وزن بدن جانوران را تشکیل می دهند که 75 درصد از این میزان در استخوانها متمرکز میباشد. اکثر عناصر معدنی طبیعت در بدن یافت شده اند و وجود آنها در غذا ضروری می باشد. تعداد 16 عنصر از مواد معدنی در متابولسیم بدن نقش دارند که مواد معدنی ضروری می باشند. این 16 عنصر بر اساس تراکم در بدن به دو دسته تقسیم میشوند:1ـ ماکرومینرال Macromineral2ـ میکرومینرال Micromineralدسته ماکرومینرالها نسبت به میکرومینرالها در بدن تراکم بیشتری دارند و بایستی مقدارشان در غذای دام بیشتر باشد. مقدار این مواد معدنی را به درصد بیان می کنیم مانند: سدیم، کلر، کلسیم، فسفر، پتاسیم، منیزیم و گوگرد.دسته میکرومینرالها یا عناصر کم مقدار: چون مقدارشان کم است بر اساس درصد بیان نمیشوند. از P.P.M یا mg/kg استفاده میشود از این گروه میتوان ید، آهن، مس، سلنیوم، مولیبدن، فلوئور، کبالت، منگنز و روی را نام برد.نقـش یا وظائـف عنـاصر معــدنی:1ـ بعضی از این عناصر در ساختمان اسکلت و دندانها بکار رفته و باعث استحکام این بافتها می شوند مانند کلسیم و فسفر.2ـ بعضی در ساختمان مواد آلی بکار می روند مانند فسفولیپیدها و اسیدهای نوکلئیک که فسفر دارند و هموگلوبین که دارای آهن است و اسید آمینه هایی مانند سیستئین و میتیونین که حاوی گوگرد می باشند.3ـ بعضی از عناصر معدنی بصورت کوآنزیم عمل می کنند، یعنی باعث فعال شدن آنزیمهائی میشوند. مثل منیزیم، منگنز و روی.4ـ بعضی بصورت محلول در خون و سایر مایعات بدن وجود دارند که هر کدام یک نقش فیزیولوژیکی مهمی را بعهده دارند. مانند سدیم و پتاسیم که در تنظیم فشار اسمزی و تحریک پذیری سلولهای ماهیچه ای و عصبی دخالت دارند.شـرایط کلـی ایجـاد کمبـود عنـاصر معــدنی:1ـ کمبود در غذا:جیره متعادل باید مخلوطی از چند غذا باشد اما به لحاظ اینکه دامدار صرفه اقتصادی را در نظر می گیرد و عموماً از غذاهای اطرافش جهت دامهایش استفاده میکند. عموماً کمبود مواد معدنی را بدنبال دارند. مثلاً عناصر لگومینه مواد معدنی بیشتری دارند که اگر کم مصرف شوند نهایتاً کمبود داریم.2ـ کمبود در خاک:بعضی مناطق بطور طبیعی دارای خاک فقیری هستند و در نتیجه گیاهانشان نیز فقیر میباشند. اگر در یک ناحیه چندین سال متوالی فقط یک نوع گیاه کاشته شود. بسته به نوع گیاه بعضی از مواد معدنی در خاک کم میشوند به خصوص میکرومینرالها گاهی اوقات عناصر معدنی موجود در خاک کافی میباشد اما شرایطی در خاک وجود دارد که از جذب این عناصر جلوگیری می کند. مثلاً در خاک قلیایی جذب منگنز کم میشود.3ـ عدم تعادل بین مقدار عناصر معدنی:وجود عناصر معدنی در غذا به تنهایی برای رفع احتیاجات کافی نیست. برای جذب صحیح باید بین بعضی از عناصر معدنی یک نسبت متعادل برقرار باشد. مثلاً بهترین نسبت بین کلسیم و فسفر 1/2 یا 1/1 میباشد. اگر میزان کلسیم بالا باشد از جذب فسفر، منگنز و روی کاسته می شود.عناصر معدنی در بدن ذخیره میشوند و به همین دلیل کمبود آنها احساس نمیشود و حتی بدن ممکن است مکانیسم هایی برای نگهداری آنها داشته باشد. کمبود ممکن است کم باشد و ظاهر حیوان چیزی را نشان ندهد ولی تمام کمبودها دیر یا زود حیوان را تحت تاثیر قرار میدهد. مثلاً تولید شیر با پشم کاهش می یابد. تشخیص کمبود ها آسان نمی باشد زیرا علائم اختصاصی نداریم و با علائم کمبود ویتامینها و ناراحتی های انگلی وبیماریهای عفونی اشتباه می شوند و گاهی ممکن است کمبود دو یا چند عنصر را داشته باشیم و یا همراه با کمبود مواد معدنی باشد. در شرایط عادی کمبود فلوئور و مولیبدن اصلاً ایجاد نمی شود. چون در تمامی غذاها موجود می باشند بیشتر زیاد بودن این دو عنصر مطرح است چون سمی می باشند. کمبود پتاسیم و روی نادر است. کمبود بعضی از عناصر مانند مس و سلنیوم و ید بیشتر در مناطقی با خاک فقیر دیده می شوند.مـس «Cu» :مس بطور عمده در کبد، مغز، کلیه ها، قلب و در بخشهای رنگی چشم و موها و پشم وجود دارد. مس یکی از عناصر ضروری بافتهای خون از نظر رشد سلولهای خون یا ترمبوسیتها است بعلاوه نگهداری سلولهای فوق با مقدار کافی مس در بدن هم بستگی دارد و در اثر کمبود مس ممکن است اختلالاتی در ادامه فعالیت ترمبوسیستها از نظر مکانیسم انعقاد خون رخ دهد. در آزمایشهایی که بوسیله مس نشاندار در تغذیه گوسفند بعمل آمده مس بلافاصله در خون حیوان ظاهر می شود و با فراکسیون آلبومین باند اتصالی تشکیل می دهد. بعد از 24 ساعت قسمت بیشتر مس نشاندار در سرولوپلاسمین، (پروتئین مس دار خون) و متصل با جزء گلوبولین آن مشاهده می شود.آزمایش نشان داده است که تقریباً نصف مس موجود در بدن گوسفند در عضلات متمرکز گردیده است و نصف بقیه در تمام بافتهای بدن وجود دارد. مس در درجه اول در کبد و آنگاه در مغز استخوان و به مقدار کمتر در بافتهای دیگر گوسفند ذخیره می شود.مقدار مس ذخیره در بدن بره هنگام تولد مشابه آهن ذخیره، تقریباً زیاد است و چون شیر از نظر مس فقیر است، مس ذخیره در بدن بره نوزاد، میتواند احتیاجات حیوان را از این نظر برطرف سازد.مس بعنوان کاتالیزور در سنتز هموگلوبین نقشی بعهده دارد و از نظر فیزیولوژی با متابولیسم آهن در بدن ارتباط می یابد. در اثر کمبود در بدن انتقال آهن از بافتها به پلاسمای خون کاهش یافته و هیپوفریمی یا کاهش غلظت آهن در خون بوجود می آید و نهایتاً کم خونی (Anemia) را داریم.مس برای جذب آهن و آزاد شدن آهن از محل ذخیره لازم است. ترانسفرین آهن را بصورت Fe3+ در خون حمل می کند و لازم است که آهن هم در موقع جذب و هم در زمان آزاد شدن از محل ذخیره بصورت Fe3+ حمل شود، 3 آنزیم زنین اکسیداز و سرولوپلاسمین و فراکسیداز، در این مرحله نقش حیاتی دارند.مس از اعضای مهم این سه آنزیم فوق میباشد و حال اگر حیوان با کمبود مس مواجه شود جذب آهن و آزادسازی آهن ازمحل ذخیره کم میشود و نهایتاً کم خونی را بدنبال خواهد داشت. بعلاوه مس موجود در مجرای روده جذب آهن را بداخل سلولهای مخاطی تسریع می کند و بهمین جهت در اثر کمبود مس جذب آهن نیز کاهش می یابد.مس در بسیاری از سیستمهای آنزیمی نیز شرکت و یا دخالت دارد. مس در سیستم آنزیمی سنتزکراتین شرکت دارد و کراتین خود از اجزای متشکله مو و پشم میباشد. بعبارت دیگر کمبود مس سبب نقصان سنتزکراتین و موجب اختلالاتی در ساختمان و اندازه رشد مو و پشم می شود. کمبود مس باعث تغییرات کیفی در مو و پشم گوسفند نیز می شود. بعلت شرکت مس در سیستم آنزیمی سنتزالاستین، پشمهای نخی و موی شکل که سست و براق بوده و دارای پیچش طبیعی نیستند ظاهر میشود علت این است که پروتئین پشم کراتین است که اسید آمینه گوگرددار سیستئین در آن زیاد بکار رفته است. برای ایجاد جعد، بین مولکولهای سیستئین بایستی که پیوند دی سولفیدی ایجاد شود که آنزیم پلی فنیل اکسیداز Poly Phenyl Oxidase این وظیفه را بعهده دارد. مس یکی از اجزای این آنزیم می باشد که در صورت کمبود مس پشم جعد طبیعی خود را از دست می دهد. پشم شل میشود و ظاهر براق پیدا میکند.آنزیم تیروزیناز که اسید آمینه تیروزین را در سلولهای ملانوبلاست به رنگدانه سیاه ملانین تبدیل می نماید یک پروتئین مس دار و در صورتیکه احتیاجات گوسفند از نظرمس به مقدار کافی تامین نشود در تشکیل آنزیم نامبرده و در ایجاد رنگدانه سیاه ملانین اختلال حاصل می گردد.اختلال فوق سبب تحلیل رنگدانه سیاه پشم در بدن و رنگ سیاه مو بویژه در اطراف چشمهای گوسفند می شود. در گاو موهای قرمزرنگ زرد می شوند و موهای سیاه ، قهوه ای می گردند.بدنبال کمبود مس ضایعات استخوانی نیز مشاهده می شود. کمبود مس از دو طریق ضایعات استخوانی را ایجاد می کند.1ـ کاهش فعالیت سلولهای استئوبلاست.2ـ کاهش فعالیت آنزیم Lysyl Oxidaseدر استخوانها مقادیر زیادی کلاژن وجود دارد که باعث قوام استخوان میشود. مولکولهای کلاژن ابتدا تروپوکلاژن هستند. در صورت وجود آنزیم Lysyl Oxidase با تشکیل حلقه های متقاطع تروپوکلاژن تبدیل به کلاژن میشود. این آنزیم حاوی مس است و کمبود مس نهایتاً باعث نرمی استخوان میشود.همین اتصالات توسط همین آنزیم در الاستین نیز ایجاد میشود و اگر باز کمبود مس موجود باشد. الاستین نیز کم ساخته میشود در نتیجه از مقاومت رگهایی مثل آئورت کاسته میشود و نهایتاً آنوریسم را داریم  .شـرایط ایجـاد کمبــود مـس:کمبود مس در نشخوار کنندگان در سرتاسر دنیا گزارش شده است. و کمبود مس درمانگاهی و تحت درمانگاهی هر دو از لحاظ اقتصادی قابل توجه هستند. کمبود مس می تواند بصورت اولیه و ثانویه باشد.در حالت اولیه: کمبود مس در غذای دام است. مراتع در اوایل بهار که علوفه جوان هستند باندازه کافی مس ندارند و حیواناتی که از این مراتع تغذیه میکنند مستعد به ابتلاء میباشند. بخصوص اگر خاک منطقه از لحاظ مس هم فقیر باشد. کمبود مس بیشتر در بهار و تابستان و بیشتر در مراتع دیده میشود. در حیواناتی که محصور نگهداری میشوند کمبود مس بندرت دیده میشود.چون معمولاً برای تغذیه این دامها از کنسانتره و علوفه خشک استفاده میشود و کنسانتره به اندازه کافی مس دارند و همچنین علفهایی که برای خشک شدن بکار می روند بالغ هستند و علوفه بالغ بطور کلی از لحاظ عناصر معدنی غنی تر از علوفه جوان می باشند.گیاهانی که میزان مس موجود در یک کیلوگرم از ماده خشکشان کمتر از 3 میلی گرم باشد می توانند باعث بروز عوارض درمانگاهی کمبود مس شوند و اگر میزان مس در این گیاهان به (mg/kg 5-3) برسد کمبود مس بصورت تحت درمانگاهی خود را نشان میدهد. دامهای جوان خیلی حساستر از بالغین می باشند و حساسیت گاو از گوسفند بیشتر می باشد. میزان مورد احتیاج به مس در گوساله ها 2/1 . بره ها 1 تا 5 و گوسفندان بالغ 5 تا 9 و گاو گوشتی و شیری 8 تا15 و گاو آبستن 13 تا 20 میلی گرم مس در یک کیلوگرم ماده خشک جیره غذایی می باشد.کمبود ثانویه: کمبود مس در گوسفند ممکن است بعلت میزان مازاد بر احتیاج مولیبدنوم در غذا باشد و بیماری بعلت اثر ناسازگاری بین دو عنصر بوجود بیاید. در این حالت بیماری را به نام «مولیبد نیوزیس»یا ((Teart)) می خوانند و چون اسهال مداومی بین 8تا10 روز به رنگ زرد مایل به سبز تا سیاه از نشانیهای مشخص آن است از تارت به نام «اسهال سیاه گوسفند» نیز نام می برند. استفاده از سولفات مس در علوفه و یا غذاهای غنی از مولیبدنوم نیز سبب بروز اختلالات فوق در گوسفند می شود و بر اساس پدیده فوق عده ای معتقدند که رابطه ای بین سه عنصر مولیبدنوم، گوگرد، مس وجود دارد به قسمی که اثر محدود کننده یا ناسازگاری مولیبدنوم روی مس فقط در مجاورت عنصر گوگرد امکان پذیر است.میکروارگانیسمهای موجود در شبکه نشخوارکنندگان از گوگرد موجود در غذا مقداری سولفید تولید می کنند. این مقدار سولفید با مولیبدنوم ترکیب شده و تیومولیبدات مس تولید می شود که نامحلول بوده و جذب نمی شود. نسبت مناسب بین مس و مولیبدنوم (5به1) است. نسبت بحرانی 1/2 می باشد در فصل بهار مولیبدنوم در گیاهان زیاد است که با کمبود مس توام شده و بروز کمبود تشدید میشود.نشـانیـهای درمـانگاهـی:گاو: گوساله هایی که چند هفته از تولدشان گذشته علائم کمبود مس را نشان می دهند اما بروز علائم ظاهری هنگامی مشاهده می گردد که گوساله 3 تا 4 ماه از جیره ای که فاقد مس کافی باشد استفاده نماید. در گاو موهای قرمزرنگ، زرد می شوند و موهای سیاه قهوه ای کم رنگ می گردد و بعلت تغییر رنگ موها در اطراف چشم گاو، گاو حالت مار عینکی پیدا می کند. از علائم مشخصه کمبود مس، رشد کند، عدم بروز علائم فحلی اسهال متناوب و وضعیت ظاهری نامطلوب می باشد.در حالت پیشرفته بیماری کم خونی توسعه پیدا کرده و در صورت عدم درمان بعد از چند هفته یا ماه دام بعلت لاغری مفرط تلف میشود.گوساله هایی که مستقیماً از شیر مادران خود استفاده می کنند از لحاظ درمانگاهی عموماً سالم هستند اما امکان تغییراتی در اسکلت بدنی آنها مانند تورم اپی فیز. قوسی شدن پاها و کمانی شدن کمر وجود دارد که اینگونه گوساله های بعلت انقباض تاندون خم کننده (Flexor Tendon) بر روی نوک سم حرک میکنند.بعلت کمبود شدید مس در گاو بالغ نارسایی حاد قلبی روی میدهد که این عارضه را در استرالیا بیماری ازپا افتادگی گاوان (Falling disease) می نامند.بیمـاری از پـاافتادگی گــاوان (Falling disease):بیماری فالینگ که یکی از نارساییهای شناخته شده قلبی عروقی در گاومی باشد در اثر کمبود مس بروز می نماید. ضایعات اولیه بصورت آتروفی پیشرفته عضله قلب می باشد که بافت فیبروزه جایگزین این عضله شده است.مرگ ناگهانی از علامت مشخصه این بیمای است که عموماً بعلت نارسایی قلبی ناشی از فعالیت یا تهییج می باشد.خصوصیات این بیماری عبارت از این است ماده گاوانی که ظاهراً سلامت کافی دارند سر خود را به سمت بالا حرکت می دهند. نعره می کشند و به زمین می افتند و در اغلب موارد فوراً تلف می شوند ولی بعضی پس از افتادن تقلای کمی برای برخاستن می کنند و چند دقیقه ای ضمن کشیدن نعره دست و پامی زنند. موارد نادری نشانیها تا 24 ساعت و گاهی بیشتر دوام پیدا می کند. اینگونه حیوانات به تواتر سر خود را پایین می آورند دستهای خود را ستون قرار می دهند ولی بطور ناگهانی در یکی از این مراحل تلف می شوند. این بیماری هنوز در گوسفند و اسب مشاهده نشده اما در خوک و طیور گزارش شده است.گاو در مقایسه با گوسفند نسبت به افزایش مولیبدنوم و کاهش مس در جیره حساسیت بیشتری دارد. درصورتیکه نسبت مس به مولیبدنوم به کمتر از1/2 برسد علائم کمبود مس آشکار می گردد که لاغری مفرط، اسهال آبکی کف دار، تورم دستگاه تناسلی و کم خونی از علائم مشخصه این بیماری است که نهایتاً در صورت عدم درمان، به مرگ دام منجر می شود.طولانی شدن این بیماری پوکی و شکستگی استخوان را نیزبهمراه خواهد داشت.گوسفند:کاهش رشد، کم خونی و اسهال از مهمترین علائم کمبود مس در گوسفندان می باشد. در حالت کمبود شدید مس گوسفند دچار لاغری مفرط شده و تلف میشود.از علائم دیگراین بیماری که از لحاظ اقتصادی قابل توجه است کاهش رشد در پشم و پایین آمدن کیفیت آن می باشد.مس در نگهداری میلین در تارهای عصبی و در تشکیل استخوان نقشی بعهده دارد و در اثر کمبود آن، عدم هماهنگی حرکات عضلانی و اختلالات استخوانی از قبیل لنگش و تورم عضلانی و شکستگی استخوانها در بره به وجود می آید. اختلالات عصب کمبود مس در بره ها موجب بیماری می شود که این سندرم در استرالیا «عدم تعادل به شکل همه گیر» Enzootic ataxia و در انگلستان «پشت نوسانی» Sway back نامیده می شود.در این بیماری میلین سلولهای عصبی در مغز و نخاع خوب تشکیل نمی شود زیرا برای تشکیل میلین به آنزیم سیتوکرام اکسیداز احتیاج است و در ساختمان این آنزیم هم مس بکار رفته است. این عارضه در بره ها باعث مرگ و سلولی در قسمت سفید مخ و استحاله قسمت حرکتی نخاع می شود.از علائم این عارضه می توان تولد بره های مرده، وجود فلجی در بره ها هنگام تولد یا در چند روز بعد تولد، سرگیجه، کوری، تلوتلو خوردن و نشستن بره ها مانند سگ را ذکر کرد.این حالت عدم تعادل در بزغاله ها و خیلی به ندرت در گوساله ها نیز رخ داده است. در گوسفند و سایر نشخوارکنندگان بیماری دیگری به نام «ناخوشی نمک» نیز بروز می کند که نشانه های بالینی آن مشابه نشانه های کمبود مس و کبالت است و با تجویز مکملهای محتوی عناصر نامبرده برطرف می شود.در تغذیه گوسفند از استفاده غیرضروری و مازاد بر احتیاج مس باید جداً احتراز نمود زیرا زیادی مس باعث مسمومیت می گردد. در این نوع مسمومیت مهمترین مخزن ذخیره مس یعنی کبد، نخستین اندامی است که آسیب می بیند و در صورتیکه گوسفند از علوفه مراتعی که مقدار مس در آنها زیادتر از حد معمول باشد تغذیه نماید مسمومیت مزمن مس در حیوان ظاهر می گردد. بعلاوه تغذیه طولانی گوسفند با جیره ای که روزانه دارای 25 تا 30 میلی گرم مس است سبب زردی یا یرقان همولیتیک می شود.در بیماری فوق گلبولهای قرمز به شکل غیرعادی از 120 روزگی تخریب می شوند و کبد قدرت خود را از نظر ذخیره رنگدانه های صفراوی حاصل از تجزیه گلبول قرمز از دست می دهد. بهمین جهت رنگدانه های فوق در پلاسمای خون متراکم می شوند وپوست حیوان به رنگ زرد پریده بنظرمی رسد.آسیـب شناسـی درمانـگاهــی:میزان مس موجود دریک کیلوگرم ماده خشک کبد در گاو بالغ سالم 55/1 الی 15/3 و در گوساله تازه به دنیا آمده سالم 4/9ـ15/3 میلی مول است که در حالت بیماری همین مقدار مس در بالغین به کمتر از 16/0 و در گاوهای یک ساله به کمتر از 32/0 و در گوساله ها به کمتر از 79/0 میلی مول می رسد. در گوسفندان بالغ و سالم میزان مس 8/0 تا 4/9 میلی مول در یک کیلوگرم ماده خشک کبد است و در حالت کمبود مس این میزان به 32/0 تا 47/0 می رسد و اگر به عدد کمتر از 24/0 مول برسیم بیماری Sway back در بره ها ظاهر می شود.در بره و بزغاله هایی که دچار عارضه Sway back می باشند میزان مس به 065/0 تا 24/0 میلی مول تنزل پیدا می کند.در گاو و گوسفند سالم میزان مس موجود در خون 9 تا 26 میکرومول در لیتر است. مقادیر کمتر از 9 میکرومول نشاندهنده عارضه تحت درمانگاهی بیماری ظاهر می شوند.در میش و گاو کم خونی به شکل هیپوکرومیک ماکروستیک Hypochromic macrocytic و در بره ها به شکل میکروسیتیک Microcytic بروز می نماید.علائـم کالبـد گشــائی:از مهمترین علائم کالبد گشایی لاغری مفرط و پوکی استخوان در حیوانات جوان می باشد. در گوساله ها امکان دارد بزرگ شدن قسمت اپی فیز استخوان مشهود باشد.دربعضی ازموارد Sway back در مغز حفره هایی قابل مشاهده می باشند و در تماس موارد سندرم Sway back توسط میکروسکوپ در مغز و نخاع بطور منطقه ای فقدان میلین و نکروز عصبی و استحاله فیبرهای عصبی نخاع را میتوان مشاهده کرد. در بیماری فالینگ علائم اتساع سیاهرگی، شل شدن قلب فیبروزی و هموسیدروز قابل مشاهده هستند.تشخیــص:تشخیص این بیماری با توجه به تاریخچه، علائم درمانگاهی و پاسخ مناسب به تجویز مس صورت می گیرد.برای اندازه گیری میزان مس خون و کبد می توان از فعالیت آنزیم سیتوکروم اکسیداز و سرولوپلاسمین که با سطح پلاسمایی مس ارتباط مستقیم دارند استفاده کرد. اندازه گیری مس موجود در جیره غذائی، مرتع و خاک منطقه جهت شناسایی منبع کمبود ضروری است.تشخیــص تفریقــی:بیماریهای سالمونلوز، فاسیلوزمزمن، یون و گاستر و اینتریت انگلی بخاطر طبیعت تحلیل برنده ای که دارند بایستی با بیماری کمبود مس تشخیص تفریقی داده شوند. همچنین ناهنجاریهای اسکلتی که ناشی از کمبود و یا متعادل نبودن میزان کلسیم و فسفر و ویتامین D حاصل می شوند.در موارد آبسه های نخاعی و عفونتهای سیستم اعصاب مرکزی، بیماری عضله سفید و عفونت خون ناشی از گزش کنه علائم عصبی مشابه سندرم Enzootic ataxia می باشند.درمــان:تجویز خوراکی محلول سولفات مس به میزان 4 گرم برای گاو و 5/1 گرم برای گوسفند بالغ یک هفته در میان مناسب بوده است.از روشهای دیگر درمان خورانیدن 4 گرم سولفات مس به گوساله های 2 تا 6 ماهه و 10 تا 8 گرم به گاوان بالغ هفته ای یکبار بمدت 3 تا 5 هفته برای درمان کمبود مس اولیه و ثانویه توصیه می گردد.جیره غذایی دامهای مبتلا را باید بوسیله مکمل مس دار اصلاح نمود. برای این منظور باید به املاح معدنی به نسبت 3 تا 5 درصد سولفات مس اضافه نمود. مخلوط املاح معدنی که برای گاوان توصیه می شود حاوی 50 درصد مکمل کلسیم و فسفر 45 درصد ملح کبالت ید دار و 5ـ3 درصد سولفات مس می باشد این مخلوط را می توان جداگانه بکار برد و یا به نسبت یک درصد به جیره غذایی گاوان افزود.در مواردی که نیاز فوری به تجویز مس وجود دارد. می توان مس را تزریق نمود. بطور کلی در مواردی که کمبود مس وجود دارد. دام به درمان با مس پاسخ مثبت می دهد ولی عوارض شدید اسکلتی، عصبی و دستگاه گردش خون غیرقابل ترمیم می باشد.یا حق من به تو تکیه کرده ام همه امید این نا امید تویی ...با سلام بر دوستان عده از دوستان در نظرات خود گفته بودند که برخی مطالب کپی است قابل توجه دوستان فارماکوولوژی یا داروشناسی از روی بروشور داروها نوشته می شوند و چه از این وب یا سایت دیگر بخونید اندکی با هم تفاوت دارند و در ضمن یه خبر  دارم می رم سربازی ماه قبل نشد ببینیم این ماه چی می شه ....یا حق من به تو تکیه کرده ام همه امید این نا امید تویی ...|+| نوشته شده در  سه شنبه ۱۸ آبان ۱۳۸۹ساعت 1:49  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتتوصیه من به دوستان مبتدیتوصیه من به دوستان مبتدی لطفا مطالب رو از آرشیو و از آخر بخوانید در ضمن در صورت هر گونه سوال با ایمیل من مکاتبه کرده ali_wolfcon4@yahoo.com  و  توجه داشته باشید که من فروشنده نیستم  و فقط می خواهم در سطح خودم شما را مشاوره و یا راهنمایی کنم و در ضمن توجه : لطفا قبل از هرگونه سوال مطالب وبلاگ را با دقت مطالعه نمایید .با تشکربزودی  بزرگترین و جامع ترین وب سایت و انجمن آموزش تخصصی پرورش اندام راه اندازی خواهد شد.و کتابی در این خصوص در صورت رضایت استاد عزیزم آقای  هارتون با همکاری ایشان به چاپ خواهد رسید عنوان کتاب آموزش تخصصی مصرف استروئید در پرورش اندامنام نوسندگان : استاد ایمناینل هارتون و علی نوجوانالبته استاد الان رفته چین وقتی برگرده ...و در طرح جدیدی در صورت عضویت دوستان در خبر نامه هر ۴ روز یکبار به ایمیل آنها مطالب جدید آموزشی ارسال خواهد شد.روش عضویت : در سمت راست کادر عناوین آدرس ایمیل خود را در خبر نامه وارد کنید.|+| نوشته شده در  پنجشنبه ۱۳ آبان ۱۳۸۹ساعت 1:35  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتآزمایش خون ، ادرار ، مدفوع ، پاپ اسمیر* آزمایشات انعقاد خونCT : مقادیرB.U.N بطور ساده زمان لخته شدن خون را نشان می‌دهد.PT زمان پروترومبین : از علل افزایش PT به تنهایی، می‌توان به کمبود فاکتور VII و XIII اشاره کرد. از عل افزایش PT کمبود فاکتورهای I، II، V و X اشاره کرد.PTT : از علل افزایش PTT به تنهایی می‌توان به کمبود فاکتورهای VIII، IX، XI و XII اشاره کرد.TT : زمان ترومبین – با اختلالات مربوط به فیبرینوژن، دچار افزایش می‌شود.* آزمایشات فاز التهابی و ایمنیESR : سرعت رسوب گویچه های سرخ آزمایشی کلی و غیر اختصاصی که در تمام بیماری های التهابی بالا می رودC-Reactive-protein یا CRP : نشانگر التهاب حاد است . در بسیاری از بیماری های خود ایمنی و التهابی و عفونی و همچنین در انتهای بارداری بالا می رودAnti-DNA,RF,ANA,…(آزمایشات خود ایمنی) : هر کدام از این فاکتور ها یا هر یک از انواع آنها در انواع خاصی از بیماری های خود ایمنی بالا می روند و احتمال ابتلا به این بیماری ها را مطرح می سازند.* آزمون خونی بارداریبتا HCG : مقادیر بالای بتا HCG ، معمولاً نشاندهنده حاملگی می‌باشد ولی در موارد نادر، در تومورهای تخمدان، بارداری چندقلو و برخی حاملگیهای غیرطبیعی، بیش از حد انتظار بالا می‌رود.* آزمون های عملکرد تیروئیدیT4 (کل T4) : در هیپرتیروئیدی (پرکاری تیروئید به دلایل مختلف) و داروهایی همانند استروژن، متادون و کلوفیبرات بالا می‌رود.T3 (کل T3) : در تیروئیدیت، پرکاری تیروئید، سرطان تیروئید و مصرف برخی داروها بالا می‌رود. در بیماریهای مزمن و سوء تغذیه، کم‌کاری تیروئید و مصرف برخی داروها پایین می‌آید.FT4 (آزادT4) : میزان هورمون تیروکسین که در خون آزاد است (و به پروتئین‌ها متصل نیست) را نشان می‌دهد. به همین دلیل تحت تأثیر بیماریهای دیگر قرار نمی‌گیرد.RT3U : نشاندهنده برداشت هورمون T3 توسط خون است و همانند T4 در بیماریهای مختلف بالا یا پایین می‌رود.TSH : توسط هیپوفیز ترشح می‌شود و باعث ترشح هورمونها از تیروئید می‌گردد. در کم‌کاری تیروئید و مصرف برخی داروها، مقدار آن افزایش می‌یابد.* آزمون عملکرد کبدSGPT یا ALT : در بیماریهای کبدی، بیماریهای کلیوی، پانکراتیت، مصرف الکل میزان آن بالا می‌رود. همچنین در بسیاری از بیماریهای التهابی میزان آن افزایش می‌یابد.SGOT یا AST : در بیماریهای قلبی، پانکراتیت، بیماریهای کبدی، بیماریهای عضلانی، مصرف الکل و آسیب‌های جسمانی میزان آن بالا می‌رود. همچنین در بسیاری از بیماریهای التهابی میزان آن افزایش می‌یابد.AL.ph فسفاتاز قلیایی : در رشد استخوانی، بدخیمی‌ها، ترمیم شکستگی‌ها، بیماری پاژه، بیماریهای کبدی، نارسایی قلبی، بارداری، پرکاری غده پاراتیرویید و بسیاری بیماریهای دیگر بالا می‌رود.Bilirubin : افزایش آن باعث بروز پدیده زردی می‌شود. در آسیبها و بیماریهای کبدی، انسداد مجاری صفراوی، همولیز و گرسنگی میزان آن افزایش می‌یابد. انسداد مجاری صفراوی و بیماریهای مربوط به آن، منجر به بالا رفتن بیلی‌روبین مستقیم می‌شوند.Albumin : در حالاتی نظیر کم آبی و دیابت بی‌مزه، میزان آن افزایش می‌یابد. در بیماریهای کبدی، CF، سوء تغذیه، IBD، برخی بیماریهای کلیوی و کبدی، برخی انواع بدخیمی‌ها و برخی بیماریهای بافت همبند میزان آن کاهش می‌یابد.* آزمایش مدفوعدر این آزمایش، مقدار اندکی از مدفوع، از جهت وجود انگل و باکتریهای غیرطبیعی، همچنین وجود خون، مورد ارزیابی میکروسکوپی قرار می‌گیرد . علاوه بر تشخیص خون و عفونت، آزمایش مدفوع در تشخیص برخی بیماریهای گوارشی و تغذیه‌ای نیز کمک‌کننده است. – در صورت وجود خونریزی قابل توجه از دستگاه گوارش (همانند زخم معده)، در مدفوع مقادیر زیادی خون در مدفوع دیده می‌شود. ولی خونریزی‌های کوچکتر و مزمن‌تر، تنها با آزمایش میکروسکوپی قابل مشاهده هستند. به وجود مقادیر اندک خون در آزمایش میکروسکوپی، خون مخفی یا Occult Blood (به اختصار: O.B) گفته می‌شود. – از آنجا که درصد زیادی از حجم مدفوع از باکتریهای طبیعی روده تشکیل شده، در آزمایش مدفوع، فقط وجود انگلها یا باکتریهای بیماریزا گزارش می‌گردد. – ممکن است قبل از انجام آزمایش، از شما خواسته شود از خوردن غذاها یا داروهای خاصی پرهیز نمایید. عدم توجه به این دستورات، ممکن است به گزارش مثبت کاذب یا منفی کاذب وجود خون در مدفوع بیانجامد.* آزمایش ادرارcolor : رنگ ادرار، علاوه بر بیماریهای مختلف، از نوع غذا و میزان مایعات مصرف شده نیز تأثیر می‌گیرد.S.G وزن مخصوص : علاوه بر برخی بیماریها، به ساعت انجام آزمایش، میزان مصرف مایعات و میزان فعالیت و ورزش نیز بستگی دارد.گلوکز، کتون، پروتئین : در صورت وجود در ادرار، ممکن است نشانه اختلال عملکرد کلیه یا برخی بیماریهای متابولیک باشند.نیتریت، گلبول سفید و گلبول قرمز : وجود گلبول سفید (Leukocytes) یا گلبول قرمز در ادرار ممکن است بدلیل عفونت یا آسیب مجاری ادراری باشد.(U/C) کشت ادرار : طولانی‌تر از آزمایش ساده ادرار است. نمونه ادرار جهت رشد باکتریهای بیماریزا کشت داده می‌شود و در صورت وجود باکتری، حساسیت آن به آنتی‌بیوتیکهای مختلف، ارزیابی و گزارش می‌شود.* آزمون‌های عملکرد کلیه‌خون :BUN اسیداوریک و کراتینین خون : مقادیرB.U.N اسیداوریک و کراتینین خون، در بسیاری از بیماریهای کلیه، همچنین در برخی بیماری‌های کبد، عضلات و … افزایش می‌یابد.ادرار :پروتئین ادرار ۲۴ ساعته : در بسیاری از بیماریهای کلیه مقدار آن افزایش می‌یابد. از آنجا که مقدار پروتئین و کراتینین ادرار در ساعات مختلف شبانه‌روز بسیار متغیر است، جمع‌اوری دقیق و صحیح ادرار در طول ۲۴ ساعت اهمیت فراوانی در نتایج این دو آزمایش دارد.Creatinine (ادرار ۲۴ ساعته) : در بارداری، فعالیت شدید و برخی موارد دیگر بالا می‌رود. در بسیاری از بیماری‌های کلیه، نارسایی قلبی، شوک و کم‌آبی پایین‌ می‌آید.* آنتی‌ژن اختصاصی پروستاتPSA : نوعی گلیکوپروتئین (ترکیبی از پروتئین و قند) است که در سلولهای پروستات در مردان وجود دارد. این آنتی‌ژن، به مقادیر کم در خون تمامی مردان یافت می‌شود ولی در بیماریهای پروستات، مقدار ان بالا می‌رود. از آنجایی که این آزمون،‌ ممکن است در مواردی بطور کاذب، منفی باشد، لازم است همواره همراه با معاینات بالینی انجام گردد. بهرحال انجام معاینه بالینی بهمراه اندازه‌گیری سطح PSA، در مردان میانسال و بعد از آن، در تشخیص زودهنگام بیماریهای پروستات، بخصوص سرطان پروستات، بسیار مفید است.* آنزیمهای قلبیCK : در بیماریهای قلبی و سکته قلبی، عفونتهای ویروسی، کم‌کاری تیروئید، بیماریهای عضلانی، فعالیت و استرس شدید میزان آن بالا می‌رود. CK-MB بسیار اختصاصی‌تر است ولی در بیماریهای عضلانی و نیز در ورزشکاران ممکن است بالا برود.Troponin T Troponin I : در انفارکتوس و ایسکمی قلبی افزایش می‌یابد. بسیار اختصاصی است ولی ممکن است در آنژین صدری ناپایدار و نارسایی مزمن کلیه هم بالا رود.AST : در نارسایی حاد کلیه، انفارکتوس قلبی، هپاتیت، کم‌خونی، پانکراتیت، بیماریهای ویروسی و عضلانی میزان آن بالا‌ می‌رود.LDH : در انفارکتوس قلبی، بیماری کبدی، کم‌خونی، پانکراتیت و آسیب عضلانی، مقادیر آن (با تأخیر) بالا می‌رود.* اسمیر دهانه رحمدر آزمایش پاپ اسمیر، با نمونه‌برداری از سلولهای سرویکس، احتمال بروز ناهنجاری یا بیماری در این بخش از دستگاه تناسلی زنانه بررسی می‌گردد. سرویکس، به محل اتصال رحم به واژن گفته می‌شود و ازجمله شایعترین مکانهای بروز سرطان در زنان است.پاپ اسمیر، راهی مناسب جهت تشخیص زودهنگام یا جلوگیری از بروز سرطان سرویکس است. در روش پاپ اسمیر، به کمک یک برس ظریف و کوچک، از سلولهای مخاط سرویکس نمونه‌برداری می‌شود و بررسی لازم بعمل می‌آید. توصیه می‌شود تمامی بانوان متأهل بین ۲۰ تا ۶۵ سالگی، هر ۳ تا ۵ سال تحت آزمایش پاپ اسمیر قرار گیرند. چنانچه آزمایش پاپ اسمیر، دچار درجاتی از تغییرات باشد، ممکن است بنا به صلاحدید پزشک، نیاز به دفعات بیشتری از پاپ اسمیر، یا آزمایشهای دیگر باشد. چنانچه آزمایش پاپ اسمیر به موقع انجام شده باشد، بیش از ۹۵% از تغییرات گزارش شده در پاپ اسمیر، به حالت طبیعی برمی‌گردند و سایر موارد نیز بخوبی قابل درمان می‌باشند.* چربیهای خون، کلسترول و تری‌گلیسیریدTG (تری گلیسرید) : در چاقی، برخی اختلالات ارثی، بیماریهای کبد، کلیه و پانکراس، مقدار آن بالا می‌رود. در سوء تغذیه، مقدار آن پایین می‌آید.Cholesterol کلسترول خون : علاوه بر نوع تغذیه، در کم‌کاری تیروئید، دیابت، بارداری و برخی بیماریهای کلیه و کبد بالا می رود. ممکن است کلسترول بصورت خانوادگی بالا باشد.LDL : افزایش آن با افزایش خطر عوارض قلبی – عروقی همراه است.HDL : در صورت کاهش به کمتر از ۴۰، خطر عوارض قلبی – عرقی افزایش می‌یابد. نسبت LDL به HDL ۴ باشد.* شمارش کامل سلولهای خونHg (هموگلوبین) ، RBC (گلبول قرمز) : هموگلوبین، مسئول حمل اکسیژن در داخل سلولهای قرمز خون است. پرخونی، کمبود مزمن اکسیژن، تشنگی، از عوامل افزایش RBC و Hg می‌باشند. کاهش این مقادیر، نشانه کم‌خونی (به هر دلیل) می‌باشد.HCT (هماتوکریت) : هماتوکریت، بیانگر حجمی از خون است که توسط سلولهای قرمز اشغال شده و به اندازه و تعداد سلولهای قرمز بستگی دارد. شاخصهای دیگر، نشانه‌هایی از حجم متوسط سلولهای قرمز و میزان هموگلوبین موجود در آنها می‌باشد. دانستن آنها در تشخیص نوع کم‌خونی یا سایر بیماریهای مرتبط به سلولهای قرمز، مفید است.WBC (گلبول سفید) : در عفونت حاد، التهاب، صدمات و سرطانهایی مثل لوسمی بالا می‌رود. در برخی بیماریهای ایمنی، پس از برخی بیماریهای ویروسی و برخی بیماریهای مادرزادی کاهش می‌یابد.Differential : نوتروفیلها، ائوزینوفیلها، بازوفیلها. لنفوسیتها و مونوسیتها، هرکدام درصد خاصی از سلولهای سفید را تشکیل می‌دهند و در جریان بیماریهای مختلف التهابی و عفونی، رده‌های مختلفی از آنها تغییر می‌کنند.Plt (پلاکتها) : افزایش تعداد آنها با افزایش خطر تشکیل لخته در خون و کاهش تعداد آنها با خطر اختلال در انعقاد خون همراه است. به دلایل متعددی ممکن است تعداد پلاکتها در خون تغییر کند.* گازهای خون شریانیPH : نشاندهنده میزان اسیدیته خون. مقادیر آن تحت تأثیر کارکرد صحیح کلیه، ریه و متابولیسم بدن است.PCO2 : نشاندهنده فشار گاز دی‌اکسید کربن و اکسیژن مقادیر آنها تحت تأثیر عملکرد ریه‌هاست.PO2 : نشاندهنده فشار گاز دی‌اکسید کربن و اکسیژن مقادیر آنها تحت تأثیر عملکرد ریه‌هاست.HCO3 : بسته به عملکرد ریه، کلیه، اسیدیته و متابولیسم بدن، تغییر می‌کند.O2 (اشباع اکسیژن) : نشاندهنده کفایت اکسیژن‌رسانی خون به بدن* هورمونهای جنسی زنانهLH : افزایش شدید آن در میانه چرخه قاعدگی، منجر به تحریک تخمک‌گذاری می‌شود. پس از آن بمدت یک هفته بالا می‌ماند تا باعث ترشح پروژسترون از جسم زرد گردد.FSH : FSH باعث رسیدگی تخمکها و ترشح استرادیول در نیمه اول چرخه قاعدگی می‌شود.estradiol استرادیول : همزمان با تحریک تخمدان و بلوغ تخمکها، میزان آن بالاتر می‌رود. در بررسی تخمدانها، جفت و غدد فوق کلیه دارای کاربرد است.progesterone پروژسترون : پس از تخمک‌گذاری، پروژسترون داخل رحم را جهت بارداری آماده می‌کند. در اوایل بارداری، سطح پروژسترون، همچنان بالا می‌رود.prolactin پرولاکتین : از غده هیپوفیز ترشح می‌شود و مسئول نمو پستانها و ترشح شیر است. در بیماریهایی مثل آدنوم هیپوفیز، استرس و کم‌کاری تیروئید میزان آن بالا می‌رود.* با تشکر از جناب آقای  دکتر مرادی به دلیل همکاری در تنظیم مطالب فوقBlood Test Reference Range ChartTestReference Range (conventional units)17 Hydroxyprogesterone (Men)0.06-3.0 mg/L17 Hydroxyprogesterone (Women) Follicular phase0.2-1.0 mg/L25-hydroxyvitamin D (25(OH)D)8-80 ng/mLAcetoacetate<3 mg/dLAcidity (pH)7.35 – 7.45Alcohol0 mg/dL (more than 0.1 mg/dL normally indicates intoxication) (ethanol)Ammonia15 – 50 µg of nitrogen/dLAmylase53 – 123 units/LAscorbic Acid0.4 – 1.5 mg/dLBicarbonate18 – 23 mEq/L (carbon dioxide content)BilirubinDirect: up to 0.4 mg/dLTotal : up to 1.0 mg/dLBlood Volume8.5 – 9.1% of total body weightCalcium8.5 – 10.5 mg/dL (normally slightly higher in children)Carbon Dioxide Pressure35 – 45 mm HgCarbon MonoxideLess than 5% of total hemoglobinCD4 Cell Count500 – 1500 cells/µLCeruloplasmin15 – 60 mg/dLChloride98 – 106 mEq/LComplete Blood Cell Count (CBC)Tests include: hemoglobin, hematocrit, mean corpuscular hemoglobin, mean corpuscular hemoglobin concentration, mean corpuscular volume, platelet count, white Blood cell countCopperTotal: 70 – 150 µg/dLCreatine Kinase (CK or CPK)Male: 38 – 174 units/LFemale: 96 – 140 units/LCreatine Kinase Isoenzymes5% MB or lessCreatinine0.6 – 1.2 mg/dLElectrolytesTest includes: calcium, chloride, magnesium, potassium, sodiumErythrocyte Sedimentation Rate (ESR or Sed-Rate)Male: 1 – 13 mm/hrFemale: 1 – 20 mm/hrGlucoseTested after fasting: 70 – 110 mg/dLHematocritMale: 45 – 62%Female: 37 – 48%HemoglobinMale: 13 – 18 gm/dLFemale: 12 – 16 gm/dLIron60 – 160 µg/dL (normally higher in males)Iron-binding Capacity250 – 460 µg/dLLactate (lactic acid)Venous: 4.5 – 19.8 mg/dLArterial: 4.5 – 14.4 mg/dLLactic Dehydrogenase50 – 150 units/LLead40 µg/dL or less (normally much lower in children)Lipase10 – 150 units/LZinc   B-Zn70 – 102 µmol/LLipids:CholesterolLess than 225 mg/dL (for age 40-49 yr; increases with age)Triglycerides10 – 29 years53 – 104 mg/dL30 – 39 years55 – 115 mg/dL40 – 49 years66 – 139 mg/dL50 – 59 years75 – 163 mg/dL60 – 69 years78 – 158 mg/dL>  70 years83 – 141 mg/dLLiver Function TestsTests include : bilirubin (total), phosphatase (alkaline), protein (total and albumin), transaminases (alanine and aspartate), prothrombin (PTT)Magnesium1.5 – 2.0 mEq/LMean Corpuscular Hemoglobin (MCH)27 – 32 pg/cellMean Corpuscular Hemoglobin Concentration (MCHC)32 – 36% hemoglobin/cellMean Corpuscular Volume (MCV)76 – 100 cu µmOsmolality280 – 296 mOsm/kg waterOxygen Pressure83 – 100 mm HgOxygen Saturation (arterial)96 – 100%Phosphatase, Prostatic0 – 3 units/dL (Bodansky units) (acid)Phosphatase50 – 160 units/L (normally higher in infants and adolescents) (alkaline)Phosphorus3.0 – 4.5 mg/dL (inorganic)Platelet Count150,000 – 350,000/mLPotassium3.5 – 5.0 mEq/LProstate-Specific Antigen (PSA)0 – 4 ng/mL (likely higher with age)Proteins:Total6.0 – 8.4 gm/dLAlbumin3.5 – 5.0 gm/dLGlobulin2.3 – 3.5 gm/dLProthrombin (PTT)25 – 41 secPyruvic Acid0.3 – 0.9 mg/dLRed Blood Cell Count (RBC)4.2 – 6.9 million/µL/cu mmSodium135 – 145 mEq/LThyroid-Stimulating Hormone (TSH)0.5 – 6.0 µ units/mLTransaminase:Alanine (ALT)1 – 21 units/LAspartate (AST)7 – 27 units/LUrea Nitrogen (BUN)7 – 18 mg/dLBUN/Creatinine Ratio5 – 35Uric AcidMale2.1 to 8.5 mg/dL (likely higher with age)Female2.0 to 7.0 mg/dL (likely higher with age)Vitamin A30 – 65 µg/dLWBC (leukocyte count and white Blood cell count)4.3-10.8 × 103/mm3White Blood Cell Count (WBC)4,300 – 10,800 cells/µL/cu mmDr. A.H. SerdarReference|+| نوشته شده در  سه شنبه ۱۱ آبان ۱۳۸۹ساعت 1:0  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتانتخاب با شماست ورزشکار دیمی یا حرفه ای !دوستان عزیز شاید فکر می کنید که این پست ها چه ربطی به بدنسازی داره ولی برای حرفه ای شدن و کارشناس شدن دوپینگ باید کلی آناتومی و فارماکوولوژی و اندوکوولوژی و فیزیوولوژی و ... بدونیدحال این راه حرفه ای شدن است...انتخاب با شماست ورزشکار دیمی یا حرفه ای !|+| نوشته شده در  سه شنبه ۱۱ آبان ۱۳۸۹ساعت 0:50  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتدیکشنری آنلاینdictionaryدیکشنری همیشه لازمه . چند دیکشنری را لینک داده ام که همیشه دم دست باشند . اگر شما دیکشنری آنلاین خوبی را بکار میبرید ، لطفا معرفی نمائید .مترجم گوگلانگلیسی، فارسی، عربی با تلفظآریا دیکشنری انگلیسی به فارسی و برعکسفری دیکشنری انگلیسی به انگلیسی با تلفظ برتیش و امریکا شمالیبست دیکشنری انگلیسی به فارسی و برعکس با تلفظ برتیشانسر دیکشنری انگلیسی به انگلیسی با تلفظآریاپور دیکشنری انگلیسی به فارسی و برعکسدامغان دیکشنری انگلیسی به فارسی و برعکسرورس دیکشنری انگلیسی به روسی و برعکسمدیکال دیکشنری انگلیسی به انگلیسیمدلاین پلاس دیکشنری انگلیسی به انگلیسیمریام دیکشنری انگلیسی به انگلیسی با تلفظدیکشنری انگلیسی به لاتینلغت نامه دهخدانارسیس دیکشنری انگلیسی به فارسیتزاوروس دیکشنری انگلیسی به انگلیسی با متضاددیکشنری تصویریفرهنگ لغت فارسی به انگلیسی و بر عکسویرایشگر به خط فارسی‌کیبورد|+| نوشته شده در  سه شنبه ۱۱ آبان ۱۳۸۹ساعت 0:45  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظرات۱۱ گیاه دارویی که قند را پایین می آورندقبل از کشف انسولین و داروهای کاهش دهنده قندخون، بیماران دیابتی با گیاهان دارویی و درمان های سنتی معالجه می شدند. تاکنون تاثیر مثبت بیش از ۱۲۰۰ گیاه دارویی در کاهش میزان قند خون یا کاهش عوارض ناشی از آن شناخته شده است...این یادداشت، اشاره ای دارد به برخی از مهم ترین گیاهان دارویی با خواص کاهش دهندگی قند خون که گزارش های بالینی و آزمایشگاهی معتبر مبنی بر موثر بودن آنها موجود است و همچنین نگاهی می اندازد به گیاهان دارویی که در طب سنتی ایران در درمان بیماری دیابت تجویز می شوند.۱) پیاز و سیر: سیر از سبزی هایی است که تاریخی بسیار کهن دارد. انسان خواص درمانی این گیاه را ۵ قرن قبل از میلاد مسیح(ع) شناخته بود. سیر هزاران سال برای اهداف پزشکی استفاده می شد. این گیاه حداقل ۳ هزار سال در طب چین کاربرد داشته است. پیاز نیز یکی از قدیمی ترین گیاهان زراعی است که از هزاران سال قبل به عنوان طعم دهنده غذاها و همچنین دارو از آن استفاده می شود. ترکیبات فعال گوگردی مانند آلیل پروپیل دی سولفید موجود در پیاز و اکسیدآلیل دی سولفید موجود در سیر نقش اصلی را در کاهش قندخون دارند. پیاز و سیر باعث افزایش میزان انسولین در خون می شوند. هر چقدر مصرف این مواد بیشتر باشد، قند خون بیشتر کاهش می یابد. مصرف قرص های سیر به میزان ۲۴۰۰ میلی گرم در روز به مدت ۳ ماه، قند خون را مختصرا کاهش می دهد.۲) خیار تلخ: این میوه شبیه کدوی زگیل دار است و در نواحی گرمسیر مانند آمازون، آفریقای شرقی و آسیا رشد می کند و در آمریکای جنوبی به عنوان غذا و دارو کشت می شود. میوه تازه آن به رنگ سبز است که با رسیدن به رنگ نارنجی- زرد تبدیل می شود. تمام قسمت های این میوه بسیار تلخ است. میوه خیار تلخ حاوی ماده ای شبیه انسولین است و مصرف روزانه حدود ۶۰ گرم شیره این گیاه به کاهش مختصر قندخون منجر می شود.۳) شنبلیله: گیاهی از تیره پروانه داران است و به همین دلیل توانایی همزیستی با باکتری های تثبیت کننده ازت را دارد و می تواند بخش زیادی از نیتروژن مورد استفاده خود را تولید کند. این گیاه بومی ایران است و در بیشتر نواحی ایران از جمله آذربایجان، اصفهان، فارس، خراسان، سمنان و دامغان می روید و به عنوان سبزی خوراکی کاشته شده و مصرف می شود. تجویز ۱۵ تا ۵۰ گرم پودر دانه شنبلیله خیسانده در آب موجب کاهش قندخون ناشتا و بعد از غذا می شود. پودر دانه شنبلیله علاوه بر کاهش مختصر قندخون باعث کاهش چربی های خون نیز می شود.۴) سیاه گیله: در ایران تنها یک گونه از قره قات وجود دارد که آن هم در جنگل های تالش و نواحی مرطوب رشد می کند که در زبان محلی به آن سیاه گیله می گویند. این گیاه در جنگل های شمال ایران می روید. قره گیله یا سیاه گیله دارای برگ های بیضوی و نوک تیز با گل های صورتی و سفید ریز است و در اواخر تابستان، دانه های سیاه ارغوانی آن برای چیده شدن آماده می شوند. میوه آن را می توان هم به صورت تازه و هم خشک شده مصرف کرد یا در تهیه انواع مرباها و دسرها به کار برد. برگ های این گیاه در طب سنتی در درمان بیماری دیابت استفاده می شود. اثر ضددیابت یک بار مصرف عصاره این گیاه که اثری مشابه انسولین دارد، تا چند هفته در بدن باقی می ماند. به علاوه این گیاه دارویی در پیشگیری از عوارض بلندمدت دیابت مانند عوارض قلبی- عروقی، عصبی، کلیوی و چشمی تا حدی موثر است. عصاره آن به مقدار۸۰ تا ۱۶۰ میلی گرم ۳ بار در روز برای بیماران مبتلا به دیابت توصیه می شود.۵) خار مریم: خار مریم اصالتا بومی منطقه مدیترانه است. این گیاه امروزه در سراسر نقاط دنیا از اروپا تا آسیا و از آفریقا تا آمریکای شمالی گسترده شده است. این گیاه تنومند معمولا در مناطق خشک و آفتابی رشد می کند. این گیاه دارویی موجب افزایش حساسیت سلول ها به انسولین و کاهش قندخون می شود. ماده موثر آن سیلی مارین نام دارد که تجویز آن به مقدار ۲۰۰ میلی گرم ۳ بار در روز موجب کاهش مختصر قندخون ناشتا و هموگلوبین ای .وان.سی و چربی های خون می شود. فرآورده های این گیاه از تخم های داخل میوه تهیه می شوند. تخم های آن حاوی ۵/۱ تا ? درصد سیلی مارین است.۶) هندوانه ابوجهل: هندوانه ابوجهل یا خربزه روباه یکی از گیاهان دارویی متعلق به خانواده خیارها و کدوها است. این گیاه بومی ایران بوده و در نواحی جنوبی کشور و مناطقی مانند جنوب استان خراسان یافت می شود. میوه این گیاه دارای گلوکوزید قابل تبلوری با طعم بسیارتلخ به نام کولوسنتین است. این گلوکوزید که به حالت متبلور و خالص به رنگ زرد است، در آب به نسبت ۲۰ درصد حل می شود و اگر هیدرولیز شود، گلوکز و ماده ای به نام کولوسنتتین می دهد. در طب سنتی بسیاری از کشورها از جمله ایران تجویز میوه این گیاه جهت کاهش قند خون متداول است. میوه این گیاه بسیار سمی است و مصرف مقدار زیاد آن باعث اسهال خونی و درنهایت مرگ می شود. تجویز مقدار ۱۰۰ میلی گرم ۳ بار در روز ماده موثر هندوانه ابوجهل به مدت ۲ ماه در بیماران دیابتی نوع دوم، موجب کاهش مختصر میزان هموگلوبین ای.وان.سی و قندخون ناشتا می شود. تجویز این مقدار به مدت ۲ ماه در این بیماران بدون هیچ گونه عوارض جانبی گوارشی، کبدی و کلیوی است.۷) پسیلیوم: پسیلیوم یا اسفرزه، گیاهی از خانواده پلانتاجیناسه آ و یک داروی ملین گیاهی است که از طریق جذب آب باعث حجیم شدن محتویات روده شده و با افزایش حرکات دودی شکل باعث تخلیه مدفوع می شود. مصرف پودر پسیلیوم به مقدار ۱۰ گرم در روز و به مدت ۸ هفته هموگلوبین ای.وان.سی را مختصرا کاهش می دهد.۸) عدس الملک: این گیاه بومی ایران است و در طب سنتی جهت کاهش قندخون بیماران دیابتی تجویز می شود. با این حال مصرف روزانه پودر بذر گیاه به مقدار ۱۵۰۰ میلی گرم در روز به مدت ۲ ماه اثر مفیدی بر قندخون نشان نداده است و فعلا اطلاعات علمی کافی در مورد اثرات این گیاه در دسترس نیست.۹) چای سبز: چای سبز و سیاه در اصل یکی هستند اما فرآیند تولید چای سیاه به گونه ای دیگر است. برگ های چای سیاه طی روش خاصی تخمیر و سپس خشک می شوند اما برگ های چای سبز پس از چیدن خشک می شوند. عدم تخمیر موجب می شود که تقریبا بیشتر مواد طبیعی به همان مقدار در برگ های چای باقی بمانند. مردم چین از دیرباز چای سبز را به عنوان یک نوشیدنی دارویی مصرف می کردند و به دلیل اهمیت ویژه این گیاه، اصول خاصی نیز برای تهیه آن دارند. در سال های اخیر چای سبز در بسیاری از کشورهای جهان طرفداران فراوانی یافته است. دلیل اصلی این استقبال، آشنایی مردم دیگر کشورها با خواص درمانی این نوع نوشیدنی است. بسیاری از خواص چای سبز مربوط به ماده ای به نام کاتچین است که فعالیت آنتی اکسیدانی آن بسیار بالا است. مصرف روزانه ۵/۱ گرم پودر چای سبز خشک موجب کاهش مختصر قندخون در بیماران دیابتی می شود. مقدار توصیه شده برای بیماران دیابتی مصرف ۲ فنجان چای دم کرده در روز است.۱۰) دم کرده گزنه: ساقه این گیاه را پرزها و تارهای مخروطی شکل پوشانده است که در صورت لمس کردن ساقه به دست می چسبد و پوست را می گزد و تولید خارش و سوزش می کند و شاید به همین دلیل آن را گزنه نامیده اند. تخم آن نرم، ریز و تیره رنگ و مانند تخم کتان است. قسمت مورد استفاده این گیاه برگ های تازه، ریشه، شیره و دانه آن است. گزنه در طب سنتی ایران به عنوان یک داروی کاهنده گلوکز خون معرفی شده است. عصاره برگ گزنه می تواند یک نقش حفاظتی در برابر افزایش میزان قندخون و تخریب سلول های پانکراس داشته باشد.۱۱) کلپوره همدانی، مریم نخودی همدانی: استفاده از این گیاه به طوری که در کتب دارویی قدیمی آمده است به زمان های دور نسبت داده می شود. بقراط، دیوسکورید، پلین و جالینوس از این گیاه در آثار خود نام برده اند. عصاره این گیاه محتوی مواد موثره زیره است. مصرف عصاره این گیاه به مقدار ۱۲۵ میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به مدت ۶ هفته قندخون را مختصرا کاهش می دهد.● حرف آخردر مجموع، مصرف گیاهان دارویی توسط بیماران دیابتی تحت هیچ شرایطی نباید بدون نظر تیم پزشکی انجام شود. این گیاهان دارویی نباید جایگزین داروهای ضددیابت یا انسولین در بیماران دیابتی شود چرا که اولا اثر این گیاهان بر کاهش قندخون خفیف است و ثانیا از فردی به فرد دیگر متفاوت بوده و ثالثا ممکن است با دیگر داروهای مورد استفاده بیماران تداخل داشته باشند. همچنین عوارض و اثرات مصرف طولانی مدت این گیاهان ناشناخته است. در حال حاضرهیچ گونه توصیه ای علمی در ارتباط با مصرف آنها وجود ندارد.دکتر سیدمحسن خوش نیت(متخصص غدد و متابولیسم)|+| نوشته شده در  سه شنبه ۱۱ آبان ۱۳۸۹ساعت 0:18  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتآزمایش خونتان را تفسیر کنید-الفبای تفسیر CBCاگر چه امروزه آزمایش‌های بسیار دقیقی وجود دارند که می‌توانند مقدار میکروسکوپی جزیی‌ترین اجزای روی سلول‌های سرطانی را هم در بدن اندازه بگیرند و یا هر لحظه عناصر پروتئینی یا شیمیایی جدیدی معرفی می‌شوند که اندازه‌گیری آنها در خون یا دیگر مایعات بدن می‌تواند به پزشکان در تشخیص بیماری‌ها کمک کند اما برای اغلب مردم و همچنین بسیاری از پزشکان، کلمه «آزمایش‌» یادآور آزمایش کامل خون، یعنی همان آزمایش معروفی است که تعداد سلول‌های اصلی خون طی آن اندازه‌گیری می‌شود. آزمایش خون یا CBC که مخفف جمله انگلیسی «شمارش کامل خون» است، یکی از ابتدایی‌ترین و در عین حال اصلی‌ترین آزمایشاتی است که می‌تواند زمینه تشخیص بسیاری از بیماری‌ها و از آن مهم‌تر، بیانگر شرایط کلی و حیاتی بدن باشد. برای آشنایی بیشتر با اجزای این آزمایش و فهمیدن اینکه معنی آن چند حرف انگلیسی با اعدادی که روبه‌رویشان نوشته می‌شود چیست، می‌توانید مطالب زیر را بخوانید...RBCRBC مخفف کلمه سلول‌ قرمز خون است. این سلول‌های قرمز یا همان گلبول‌های قرمز، در واقع اصلی‌ترین قسمت خون و عامل رنگ قرمز آن هستند. خود این رنگ قرمز به دلیل وجود ماده‌ای به نام هموگلوبین است که کمک می‌کند گلبول‌ قرمز، اصلی‌ترین وظیفه خود یعنی حمل و نقل اکسیژن و دی‌اکسیدکربن را انجام دهد. به طور خلاصه می‌شود گفت گلبول‌های قرمز وسیله حمل و نقل اکسیژن از ریه به بقیه سلول‌های بدن هستند.مقادیر طبیعی: بین 7/4 تا 1/6 میلیون در هر میکرولیتر خون. این عدد برای خانم‌ها مقداری کمتر و در کودکان مقداری بیشتر است.چه چیزهایی باعث کاهش آن می‌شوند؟خون‌ریزی‌های گوارشی یا خون‌ریزی‌‌های واضح از محل زخم، سوءتغذیه و فقر آهن یا کمبود ویتامین B12 ، شکستن سلول‌های خونی یا همولیز در اثر بعضی بیماری‌های خاص مثل فاوسیم، بعضی مشکلات ژنتیکی مثل گلبول‌های قرمز سلول داسی‌شکل و مشکلات مغز استخوان باعث پایین آمدن مقدار گلبول‌های قرمز می‌شوند. نارسایی و بعضی مشکلات کلیوی، بیماری‌های مزمن و تومورهای سرطانی و همچنین بیماری‌های روماتویید هم باعث از بین رفتن RBCهای خون و کاهش این عدد در برگه آزمایش می‌شوند.چه چیزهایی باعث افزایش آن می‌شود؟مقدار بالای گلبول قرمز می‌تواند نشان‌دهنده ظرفیت‌ بالای حمل اکسیژن باشد. در بعضی ورزشکاران و همچنین زندگی در ارتفاع به خاطر کمبود اکسیژن در هوا باعث افزایش RBC خون می‌شود. بیماری‌های ریوی یا کلا هر نوع بیماری‌ای که هیپوکسی مزمن (کمبود اکسیژن طولانی مدت در بدن) ایجاد می‌کند، مثلا بیماری‌ مادرزادی قلبی، هم باعث تولید بیشتر RBC می‌شوند.نکته:گلبول قرمز به طور طبیعی بعد از تولید در مغز استخوان 120 روز در خون زندگی می‌کند و در آخر عمر خود خرد می‌شود و به عناصر سازنده‌اش تبدیل می‌شود.مقدار RBC‌ها در طی بارداری به طور طبیعی کمی کمتر نشان داده می‌شود چون حجم مایع خون افزایش پیدا کرده است.عدد RBC در واقع مقدار دقیق گلبول‌های قرمز در 1میلی‌لیتر خون محیطی است.بسته به آزمایشگاه و نوع کیت مورد استفاده، ممکن است مقیاس شمارش این سلول فرق کند.خوردن داروهایی مثل کلرامفنیکل هم باعث کاهش RBC می‌شود.HCTهموتوکریت یا HCT هم یکی از مقادیر اندازه‌گیری گلبول قرمز است. به طور کلی «هم» به معنی آهن است و هر جا در هر کلمه‌ای آمد حتما آن کلمه ارتباطی با گلبول قرمز دارد. هماتوکریت درصدی از حجم کلی خون است که از گلبول قرمز ساخته شده و با اندازه‌گیری قسمت قرمز رسوب خون در لوله آزمایش نسبت به کل ارتفاع خون اندازه‌گیری می‌شود. به خاطر بیماری‌ها و شرایط مختلفی که می‌توانند اندازه‌گیری RBC و Hgb را با اشکال مواجه کنند، HCT هم اندازه‌گیری می‌شود تا به طور مستقیم نشان‌دهنده اندازه هموگلوبین و گلبول قرمز در خون باشد. این عدد معمولا با درصد نشان داده می‌شود. مقادیر طبیعی: اعداد بین 42 تا 52 درصد برای آقایان و 37 تا 47 درصد برای خانم‌ها نرمال به حساب می‌آید. در خانم‌های باردار درصد بالاتر از 33 طبیعی است.محدوده خطر: HCT بالاتر از 60 درصد و پایین‌تر از 15 درصد باید باعث نگرانی پزشک شود.چه چیزهایی باعث کاهش آن می‌شود؟تقریبا همان دلایل RBC،Hgb به علاوه شرایطی مثل پرکاری تیرویید، سیروزکبدی، نارسایی مغز استخوان و میلوم مولتیپل باعث کاهش هماتوریت می‌شوند.چه چیزهایی باعث افزایش آن می‌شود؟سوختگی، اسهال شدید، بیماری‌های انسدادی ریوی، از دست دادن زیاد آب، تولید بیش از حد گلبول قرمز عوامل افزایش HCT هستند.نکته:بیماری‌هایی که باعث به وجود آمدن شکل‌های غیرطبیعی گلبول قرمز می‌شوند (مثل بیماری گلبول قرمز داسی‌‌شکل) مقدار HCT را تغییر می‌دهند.وقتی مقدار گلبول سفید به شدت بالا باشد بر مقدار HCT موثر است.در صورت طبیعی بودن اندازه‌های گلبول قرمز، مقدار هماتوکریت 3 برابر هموگلوبین است.هماتوکریت را نباید بلافاصله بعد از خون‌ریزی شدید اندازه‌گیری کرد.WBCاین سه حرف مخفف «سلول‌های سفیدخون» و نشان‌دهنده گلبول‌های سفید است. اندازه‌گیری مقدار گلبول‌های سفید خون یکی از روش‌های اصلی تعیین وجود عفونت در بدن است چون این سلول‌ها که جزو سیستم دفاعی بدن هستند در شرایط بیماری‌های عفونی و غیرعفونی واکنش‌های مختلفی از خود نشان می‌دهند.شمارش WBCها دو جزء دارد. یکی مقدار کلی گلبول‌های سفید در یک میلی‌لیتر خون و جزء دیگر شمارش جزء به جزء این سلول‌ها چون گلبول‌ سفید خود متشکل از پنج نوع مختلف است که کم و زیاد شدن هر کدام از این انواع معنی خاص خود را دارد. کلمه «diff» که در جلوی CBC به معنی آزمایش خون نوشته می‌شود درخواست برای شمارش همین انواع مختلف گلبول‌سفید است.مقادیر طبیعی: در بزرگسالان و بچه‌های بالاتر از 2 سال مقدار گلبول‌سفید بین 5 تا 10 هزار در هر میلی‌لیتر خون طبیعی است.محدوده خطر: WBC کمتر از 2500 و بیشتر از 30000 هر کدام نشان‌دهنده بیماری‌هایی هستند که می‌توانند گاهی خطرناک باشند.چه چیزهایی باعث کاهش آن می‌شود؟لکوپنی یا کاهش گلبول‌سفید به مقادیر زیر 4هزار گفته می‌شود که معمولا در نتیجه نارسایی مغز استخوان، مسمومیت دارویی عفونت بسیار زیاد، سوءتغذیه، بیماری‌های خودایمنی، ایدز، به وجود می‌آید. در بسیاری از انواع نارسایی‌های مغز استخوان (مثلا بعد از شیمی‌درمانی،‌ رادیوتراپی و...) هم این مقدار کاهش می‌‌یابد.چه چیزهایی باعث افزایش آن می‌شود؟افزایش گلبول‌سفید، لکوسیتوز نام دارد و به مقادیر بالاتر از 10هزار گفته می‌شود. که به طور معمول نشان‌دهنده عفونت، التهاب، تخریب بافت بدن و یا لوسمی یا سرطان خون است. ضربه و جراحت، استرس و تب هم مقدار WBC را افزایش می‌دهند.نکته:عمل اصلی گلبو‌ل‌سفید مبارزه با عفونت و حذف عوامل خارجی و مزاحم است و در مواقع آلرژ‌ی‌ها هم این سلول‌ها مسوول بروز واکنش هستند.تغییر هر کدام از انواع WBC معنی خاص خود را دارد و ممکن است نشان‌دهنده عفونت با میکروب، ویروس و یا حتی استرس باشد.فعالیت شدید بدنی و ورزش سنگین هم برای مدتی باعث بالا رفتن تعداد WBC در خون می‌شود. بارداری و زایمان هم این مقدار را افزایش می‌دهند.Hgbدر برگه‌های آزمایش مختلف ممکن است به صورت‌های مختلف HGB،Hg، یا Hgb نوشته شود. هم اینها مخفف کلمه هموگلوبین، یکی از عناصر اصلی تشکیل دهنده گلبول‌ قرمز است. این ماده که در آن آهن به کار رفته خود از اسید آمینه تشکیل شده و جایگاه‌های مختلفی برای ترکیب با اکسیژن دارد. هموگلوبین در جایی که اکسیژن زیاد وجود دارد با آن ترکیب می‌شود و در محیط کم اکسیژن آن را آزاد می‌کند.اندازه‌گیری مقدارکلی هموگلوبین در واقع نوعی نشان‌هنده تعداد گلبول‌های قرمز است.مقادیر اصلی: مقدار طبیعی برای آقایان بین 14 تا 18 گرم در هر دسی‌لیتر است و برای خانم‌ها مقادیر بین 12 تا 16 گرم در هر دسی‌لیتر طبیعی محسوب می‌شود.محدوده خطر: هموگلوبین زیر 5 و بالای 20 مقادیر بحرانی به حساب می‌آیند و حتما نیازمند رسیدگی فوری هستند.چه چیزهایی باعث کاهش آن می‌شود؟دقیقا همان دلایل کاهش گلبول‌های قرمز چون هموگلوبین را هم تخریب می‌کنند باز کاهش مقدار آن در خون می‌شوند. کم‌خونی، خون‌ریزی شدید، سرطان، سوءتغذیه، بیماری لوپوس، بیماری‌های کلیوی و بزرگی طحال باعث کاهش هموگلوبین می‌شوند. مصرف آنتی‌بیوتیک‌ها، آسپیرین و ایندومتاسین و همچنین داروهای ضدسرطان هم هموگلوبین خون را کم می‌کنند.چه چیزهایی باعث افزایش آن می‌شود؟مشکلات ریوی، سوختگی شدید، نارسایی مزمن ریه و از دست دادن زیاد آب (دهیدراسیون‌) مقدار این ماده حیاتی را افزایش می‌دهند. جنتامایسین و متیل‌دوپا هم جزو داروهایی هستند که عوارض جانبی‌شان افزایش Hgb است.نکته:مقدار Hgb در بارداری کاهش می‌یابد چون با اینکه خون‌سازی کمی بیشتر شده است اما حجم مایع بدن و خون بالا رفته و مقدارکلی هموگلوبین در هر دسی‌لیتر آن کاهش می‌یابد.زندگی در ارتفاع هم به خاطر نیاز بیشتر بدن به اکسیژن و کمبود اکسیژن محیط باعث تولید بیشتر هموگلوبین می‌شود.در طحال اغلب سلول‌های پیرخون تخریب می‌شوند. بزرگ شدن طحال یعنی تخریب بیشتر سلول‌ها و به همین دلیل به دنبال آن کاهش RBC و Hgb رخ می‌دهد.Pltپلاکت‌ها، اجزای کوچک دیسک شکلی هستند که در خون وجود دارند و از بقیه سلو‌ل‌های خونی بسیار کوچک‌ترند. این ساختارها حاوی آنزیم‌هایی هستند که باعث انعقاد خون می‌شوند و وظیفه اصلی آنها جلوگیری از خون‌ریزی و خارج شدن گلبول‌قرمز از داخل رگ است.Plt نشان‌دهنده تعداد پلاکت‌ها در هر میلی‌لیتر مکعب خون است و عدد مربوط به آن معمولا بزرگ‌ترین عدد برگه آزمایش خون است.به غیر از کنترل سیستم انعقادی خون، از میزان پلاکت برای بررسی روند بهبود نارسایی مغز استخوان و بیماری‌های خونی هم استفاده می‌شود.مقادیر طبیعی: پلاکت بین 150 هزار تا 400 هزار در هر میلی‌مترمکعب خون برای بزرگسالان طبیعی است. در نوزادان این مقدار کمی بیشتر است.محدوده خطر: پلاکت زیر 50‌ هزار یا بیشتر از یک میلیون کاملا غیرطبیعی است و نیازمند توجه ویژه است.چه چیزهایی آن را کاهش می‌دهد؟بزرگ شدن طحال، خون‌ریزی شدید و مصرف پلاکت، لوسمی یا سرطان خون ترومبوسیتوپنی، (انواع وراثتی کمبود پلاکت)، انعقاد منتشر خون در داخل رگ‌ها، شیمی‌درمانی بعد از سرطان، عفونت و نارسایی مغز استخوان باعث کاهش PH می‌شود. عدم تولید پلاکت هم می‌تواند به خاطر مشکلات استخوانی باشد.چه چیزهایی آن را افزایش می‌دهد؟بیماری‌ آرتریت روماتویید، کم‌خونی فقر آن و مشکلات بعد از برداشت طحال باعث افزایش مقدار پلاکت می‌شوند.به این عوامل می‌توان بعضی سرطان‌ها و بیماری‌های ژنتیکی خاص را هم اضافه کرد.نکته:ورزش شدید و قدرتی باعث افزایش میزان پلاکت می‌شود. در هنگام قاعدگی مقدار پلاکت کمی کاهش پیدا می‌کند.قرص‌های ضدبارداری باعث بالا رفتن مقدار پلاکت می‌شوند. در حالی که استامینوفن پلاکت را کاهش می‌دهد.صبح آزمایش خون بدهیدانجام آزمایش خون یکی از ساده‌ترین روش‌های آزمایش است. با پیشرفت تکنولوژی و وجود دستگاه‌های جدید معمولا پس از چند دقیقه می‌‌توان پاسخ این آزمایش را دریافت کرد.برای انجام این آزمایش حدود 5 تا 7 میلی‌لیتر از خون وریدی لازم است که معمولا آن را در یک لوله آزمایش که با ماده ضدانعقاد خون پوشیده شده است جمع‌آوری می‌کنند.برای حل شدن بهتر ماده ضدانعقاد با خون موقع‌ خون‌گیری و کمی بعد از آن لوله را تکان می‌دهند.در طی انجام آزمایش باید از هر اتفاقی که موجب تخریب سلول‌های خونی می‌شود جلوگیری کرد.بعد از انجام آزمایش باید مدتی روی محل خون‌گیری فشار وارد کرد تا خون بند بیاید. در موارد کم‌‌خونی شدید هم خون‌گیری برای انجام آزمایش خون مشکلی ایجاد نمی‌کند.برای کسانی که ترس از سوزن و یا دیدن خون دارند باید تمهیدات ویژه در نظر گرفته شود.به غیر از اجزای اصلی آزمایش خون مثل مقادیر پلاکت، گلبول‌سفید و قرمز، هموگلوبین، مقیاس‌های دیگری مثل MCV و MCH و MCHC وجود دارند که همه مربوط به گلبول‌قرمز و اندازه، شکل و مقدار هموگلوبین آن هستند. مقادیر متفاوت هر کدام از اینها می‌تواند نشان‌دهنده نوع خاصی از کم‌خونی باشد.بهترین زمان برای انجام آزمایش خون صبح و در شرایط طبیعی بدن است. استرس، فعالیت شدید و یا خون‌ریزی حاد می‌تواند نتایج را کمی تغییر دهد.What is a CBCدانش آموز: آقا , آزمایش CBCدیگه چه جور آزمایشی است ؟? Student:What is a CBCآموزشیار آزمایشگاه : یکی از آزمایش هایی که به طور معمول  انجام آن  توسط پزشکان در خواست می شود . آزمایش ( سی , بی , سی .) است .One of the most commonly ordered laboratory tests, a blood count,also called a complete blood count (CBC)CBCحروف اول سه کلمه انگلیسی زیر است.شمارشC ) COUNT )  ، خون B )BLOOD )، کامل=C) COMPLETE)درنتیجه : CBCبه معنای شمارش کامل  گویچه های خون استCBCشامل :1- شمارش تعداد گویچه های سفید خون در میلی متر مکعب ازخون۱-It measures White blood cells (WBC)2- شمارش تعداد گویچه های قرمز خون در میلی متر مکعب ازخون2- It measures Red blood cell count (RBC )3- شمارش تعداد پلاکت های خون در میلی مترمکعب ازخونplatelet count-34- شمارش افتراقی گویچه های سفید خو ن( تعیین Diff)4-Count white blood cell differential5 - اندازه گیری هماتوکریت  خون   1*  2  * 3  *  45-Hematocrit (HCT) measure6- تعیین مقدار هموگلوبین خونmeasure (Hemoglobin (HGB- ۶7- تعیین اندیکس های  (index)  گویچه های قرمز خون7- RBC Indexالف: تعیین میانگین حجم یک گویچه قرمزA-The size of the red cells (MCV)ب: تعیین میانگین مقدار هموگلوبین در یک گویچه قرمز و غیره.....etc،B -As well as the mean cell hemoglobin(MCH)ج : گزارش مرفولوژی گویچه های قرمزخونC -Red Blood Cell morphology reportد: گزارش سلولهای نارسD -Immature cells reportه: گزارش انگل خونی از جمله انگل مالاریا در صورت مشاهدهE - Malaria Parasit report|+| نوشته شده در  سه شنبه ۱۱ آبان ۱۳۸۹ساعت 0:15  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتآناتومی عضلات بدنسازانمحک|+| نوشته شده در  دوشنبه ۱۰ آبان ۱۳۸۹ساعت 1:24  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتمروری کوتاه بر آناتومی و فیزیولوژی غدد درون ریزمروری کوتاه بر آناتومی و فیزیولوژی غدد درون ریزغده های درون ریز، هورمون ها را تولید می کنند. هورمون ها موادی شیمیایی هستند که در جریان خون وجود دارند و فرآیندهای قسمت های دیگر بدن را کنترل می کنند. این فرآیندها عبارتند از متابولیسم (واکنش هایی شیمیایی که به طور مداوم در بدن رخ می دهند). پاسخ به استرس، رشد و تکامل جنسی. این مجموعه شامل غده ها و سایر سلول های تولید کننده هورمون هستند. غده هایی مثل هیپوفیز، فوق کلیه و تیرویید اعضایی هستند که تنها کارکرد آنها تولید هورمون های اختصاصی است. سایر اعضا و بافت ها مثل تخمدان ها، بیضه ها، قلب و کلیه ها نیز حاوی سلول های تولید کننده هورمون هستند.غده هیپوفیز و هیپوتالاموسغده هیپوفیز در قاعده مغز قرار دارد. این غده به عنوان »غده رئیس« شناخته می شود، چون هورمون هایی را تولید می کند که بافت درون ریز واقـع در سـایر غده ها و اعضا را تحریک و کنترل می کند. همچنین هورمون هایی را ترشح می کند که رشد بدن، حجم ادرار و انقباض رحم را در طول زایمان کنترل می کنند. هیپوتالاموس بخشی از مغز است که با غده هیپوفیز ارتباط دارد. هیپوتالاموس، هورمون هایی به نام عوامل آزاد کننده را ترشح می کند که کارکرد هیپوفیز را کنتـرل می کنند و به عنوان رابط بین دستگاه های عـصبی و غـدد درون ریز عمـل می کنند.غده پینه آلغده پینه آل در عمق مغز قرار دارد. کارکرد دقیق آن هنوز مشخیص نیست. البته معلوم شده است که این غده هورمونی به نام ملاتونین را ترشح می کند که گمان می رود با چرخه روزانه خواب و بیداری مرتبط باشد.غده های تیرویید و پاراتیروییدغده تیرویید که در گردن واقع است، هورمون هایی را تولید می کند که متابولیسم را تنظیم می کنند. همچنین برخی از سلول های تیرویید، هورمون کلسی تونین را ترشح می کنند که غلظت خونی کلسیم را کاهش می دهد. چهار غده پاراتیرویید واقع در پشت تیرویید هورمونی را تولید می کنند که غلظت خونی کلسیم و فسفات را تنظیم می کند. کلسیم برای سلامت استخوان ها حیاتی است و به همراه فسفات، نقش مهمی را در کارکرد عصب و عضله ایفا می کند.غده های فوق کلیهغده های فوق کلیه در بالای کلیه قرار دارند. هر غده یک قشر لایه خارجی و یک مدولا (مرکز) دارد. قشر، هورمون های کورتیکواستروییدی یا کورتونی (که در کـمک بـه تنظیم غلظت خونی نمک و قند نقـش دارند) و مقادیر کم هـورمـون هـای جنسی مردانه (که ایجاد برخی از مشخصات جنسی مردانه را تحریک می کنند) را تولید می کند. مدولا، اپی نفرین (آدرنالین) و نوراپی نفرین (نورآدرنالین)، را ترشح می کند که در پاسخ به استرس (واکنشی که »پاسخ جنگ و گریز« نام دارد)، ضربان قلب و خونرسانی به عضلات را افزایش می دهند.لوزالمعدهلوزالمعده پشت معده قرار دارد. لوزالمعده مایعات گوارش کننده ای تولید می کند که به تجزیه غذا کمک می کنند. همچنین هورمون های انسولین و گلوکاگون را ترشح می کند که نقش مهمی را در تنظیم سطح گلوکز خون (قندی که منبع اصلی انرژی بدن به شمار می رود) ایفا می کنند.تخمدان هاتخمدان ها در دو طرف رحم قرار گـرفته اند. آنها تخمـک ها را آزاد می کنند و هـورمون های جنسی زنانه یعنی پروژسترون و استروژن را می سازند که چرخه قاعدگی را تنظیم می کنند. استروژن همچنین باعث ایجاد برخی از مشخصات جنسی زنانه از جمله بزرگ شدن پستان ها می شود.بیضه هابیضه ها در کیسه ای از پوست و عضلات به نام کیسه بیضه (اسکروتوم) قرار دارند. آنها تولید اسپرم و ترشح هورمون جنسی مردانه یعنی تستوسترون را برعهده دارند. این هورمون مسؤول شروع بلوغ و ایجاد مشخصات جنسی ثانویه مردانه از جمله موی صورت است.دوپینگ(داروهای نیروزا)یکی از ناجوانمردانه‌ترین اعمال بشریدوپینگ یکی از ناجوانمردانه‌ترین اعمال بشری است که متأسفانه در فعالیت‌های ورزشی که از دیرباز در کشورمان به‌عنوان مظهر مردی و مردانگی به شمار می‌رفته است، به‌کار می‌رود. البته امروزه معلوم گردیده است که استفاده از مواد و ترکیبات دوپینگ علاوه بر جنبه‌های غیراخلاقی آن، موجب آسیب‌ها و صدمات فراوانی به فرد مصرف‌کننده می‌شوند که در برخی موارد غیرقابل برگشت بوده و ممکن است حتی موجب مرگ فرد گردند. مطلب حاضر اطلاعاتی است که در سایت اینترنتی سازمان نظام‌پزشکی کشور درج گردیده است و پس از تغییراتی چند، به حضورتان ارائه می‌گردد.در طول تاریخ بسیاری از داروهای گیاهی و صنعتی برای افزایش توانائی جسمی و ورزشی مورد استفاده قرار گرفته‌اند و هر کدام پس از مدتی به خاطر عوارض جانبی مختلف کنار گذاشته شده‌اند. شاید بتوان گفت اولین مورد مصرف این ترکیبات در دوران رم باستان و با مصرف بیضه گاونر توسط گلادیاتورها در شب قبل از مسابقه بوده است. از حدود ۴۰ سال پیش برخی ورزشکاران از هورمون‌های جنسی مردانه و مشتقات آنها برای نیروزائی استفاده نموده‌اند که امروزه بسیاری دچار عوارض آنها از جمله سرطان کبد شده‌اند. اخیراً داروهای جدیدتری مورد استفاده برخی ورزشکاران قرار می‌گیرد که هنوز حتی اثربخشی آنها در افزایش نیروی جسمی مورد مطالعه علمی دقیق قرار نگرفته است و عوارض بسیاری از آنها هنوز ناشناخته‌اند.به همین دلیل برای حفظ سلامت جسمی ورزشکاران و پیشگیری از عوارضی که آنان ناآگاهانه دچار می‌شوند. کمیته بین‌المللی المپیک استفاده بسیاری از آنها را ممنوع کرده است و آزمایشات متعددی برای اطمینان از این امر بر روی ورزشکاران رقابت‌های رسمی انجام می‌دهد.کاربرد غیرمجاز داروها در ورزش (دوپینگ)تاریخچهقدمت استفاده از ترکیبات دوپینگ در ورزش به حدود دو هزار سال قبل از میلاد برمی‌گردد. جائی‌که هومر در نوشته‌های خود به مصرف قارچ‌های غنی از پروتئین توسط گروهی از ورزشکاران یونان باستان اشاره نموده است.کاربرد واژه دوپینگ کمتر از صد سال قدمت دارد. نخستین مورد مرگ بر اثر مصرف دارو در سال ۱۸۸۶ میلادی در یک مسابقه محلی دوچرخه سواری اتفاق افتاد. در سال ۱۹۱۰ میلادی منع دوپینگ برای اولین‌بار جنبه رسمی و قانونی پیدا کرد. به‌طوری‌که در این سال، در یک مسابقه اسب‌سواری، اسب‌های مسابقه از نظر مصرف موادنیروزا مورد آزمایش قرار گرفتند. در المپیک ۱۹۵۴ گزارشاتی مبنی بر استفاده از دارو توسط ورزشکاران شوروی سابق انتشار یافت. مرگ کورت انمار جانسون دوچرخه سوار دانمارکی در سال ۱۹۶۰ رم خبری تکان‌دهنده برای جهان ورزش بود و باعث شد اولین آزمایشات داروئی در المپیک زمستانی فرانسه به سال ۱۹۶۸ به‌عمل آمد.تعریف واژه دوپینگ: طبق تعریف کمیسیون پزشکی کمیته بین‌المللی المپیک، دوپینگ عبارتست از تجویز یا مصرف یک ماده خارجی. یا ماده‌ای با منشأ داخلی. با مقادیر غیرعادی و یا راه استعمال غیرطبیعی توسط شخص سالم با هدف افزایش کارائی ورزشی. از سوی دیگر در سال‌های اخیر پدیده‌ای به نام ”پارادوپینگ“ نیز پا به عرصه وجود نهاده است که عبارت است از دادن دارو به یک ورزشکار توسط حریف جهت کاهش کارائی وی و یا بدنام کردن ورزشکار.دوپینگ در عصر جدید: در سال‌های اخیر همگام با پیشرفت دانش پزشکی و داروسازی در کنار استفاده صحیح از کشفیات روزافزون علوم، متأسفانه عده‌ای از افراد سودجو استفاده نابجا از داروها را در جامعه اشاعه می‌دهند.یکی از عرصه‌های این سودجوئی کاربرد غیرمجاز داروها در ورزش و ترویج آن بوده است که اهداف اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی در ورای این موارد استفاده نابجا وجود دارد. موارد فراوان خلع مدال، عوارض زیانبار گسترده جسمی و روحی گزارش شده از ورزشکاران و بالاخره موارد مرگ‌و‌میر قابل توجه ناشی از ارتکاب دوپینگ، حاکی از گسترش تکان‌دهنده این ضد ارزش در صحنه ورزش می‌باشد. در سال ۱۹۸۱ یک بررسی در بین دانش‌آموزان ورزشکار امریکائی نشان داد که ۸۰ درصد افراد تحت مطالعه حداقل یک مورد سابقه استفاده از الکل، ۲۰ درصد از آنها سابقه مصرف ماری‌جوانا و ۲ درصد از این افراد تجربه مصرف استروئیدهای آنابولیزان را داشته‌اند. در یک بررسی دیگر بر روی رشته‌های دیگر ورزشی کمترین میزان کاربرد داروها در رشته هاکی روی چمن و بیشترین میزان کاربرد در رشته‌های وزنه‌برداری و دومیدانی ثبت شده است.در حال حاضر تمامی سازمان‌های اجرائی ورزش و در رأس آنها کمیسیون پزشکی کمیته بین‌المللی المپیک که از ۱۹۷۶ فعالیت رسمی خود را شروع کرده مسئولیت مبارزه با دوپینگ را در سراسر جهان برعهده دارند.این سازمان‌ها تدوین و انتشار فهرست‌هائی همراه با تجدیدنظر مداوم را در برنامه کار خود قرار داده‌اند و به انتشار این فهرست‌ها همراه با انتشارات آموزشی دیگر و نیز انجام آزمایشات داروئی روی نمونه‌های گرفته شده از ورزشکاران نسبت به ریشه‌کنی دوپینگ اقدام می‌نمایند.کاربرد غیرمجاز داروها در جواناندوران جوانی: افراد دراین مرحله متأسفانه آسیب‌پذیری زیادی را در مقابل این ترکیبات دارند. طغیان احساسات جوانی و طلب شهرت و مقام می‌تواند جوانان ورزشکار را در برخی از موارد تشویق به کاربرد غیرمجاز دارو نماید. در نتیجه یک مطالعه بر روی جوامع غربی، داروها و موارد کاربرد غیرمجاز، برحسب میزان مصرف آنها به ترتیب الکل، ماری‌جوانا، دخانیات، آمفتامین‌ها، داروهای توهم‌زا و کوکائین و بالاخره استروئیدهای آنابولیزان گزارش شده‌اند.به‌دلیل حساسیت سنی ویژه، ایجاد مقاومت درونی در جوانان از طریق ارائه آموزش‌های مفید در خصوص داروها و عوارض مخاطره‌آمیز آنها، بهتر از منع مستقیم و اعمال مجازات‌های شدید است. گرچه اتخاذ شیوه‌های قانونی نیز در جای خود در مورد این افراد ضرورت دارد.دلایل منع دوپینگدوپینگ خود به دلایل اساسی زیر ممنوع شناخته شده است:۱. دلایل فیزیکی: کاربرد داروها طیفی از اثرات جانبی ناخواسته و زیانبار را برای بدن فرد بر جای می‌گذارد که می‌توانند در پاره‌ای از موارد برگشت‌ناپذیر باشند و از این‌رو، صدمات جبران‌ناپذیری را بر روی سلامتی ورزشکار وارد نمایند.۲. دلایل اخلاقی: دوپینگ با اهداف عالیه ورزش که سالم‌سازی جسم و روح می‌باشد. منافات دارد. از طرف دیگر این پدیده زمینه‌ای باری کشانده شدن جوانان ورزشکار به‌سوی بلای خانمانسوز اعتیاد را فراهم می‌آورد.۳. دلایل قانونی: دوپینگ به‌دلیل ایجاد برتری غیرمنصفانه در صحنه ورزش، برخلاف مقررات جاری سازمان‌های اجرائی ورزش می‌باشد و ارتکاب آن جرم شناخته می‌شومحمد حضوری-کارشناس ارشد علوم تغذیهمنبع:مجله دانش ورزش|+| نوشته شده در  دوشنبه ۱۰ آبان ۱۳۸۹ساعت 1:9  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتدوپینگ با انسولیندوپینگ با انسولیندکترکامبیز سلطانی نژاد ,دکتریسنا بهمنشآقای 25 ساله در تماس با مرکز اطلاع رسانی داروها و سموم وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اظهار داشت که بنا به توصیه‌ی‌ مربی باشگاه بدنسازی، قصد دارد جهت پرورش و تناسب اندام خود اقدام به تزریق روزانه‌ی 20 واحد انسولین NPH نماید. ایشان از نظر جسمی سالم بوده و سابقه‌ی ابتلا به بیماری‌های عروق قلبی، کبدی، کلیوی و متابولیک از جمله دیابت را نداشته، مایل بودند قبل از مصرف اطلاعاتی در مورد دارو و تأثیرآن در  این زمینه داشته باشند.انسولین هورمونی پپتیدی با وزن مولکولی 5808 است که حاوی 51 اسید آمینه می‌باشد. این اسیدهای آمینه در دو زنجیره‌ی‌ A و B که با پل‌های دی سولفیدی به هم متصل شده‌اند، سازمان یافته‌اند، انسولین از سلول‌های بتای پانکراس با سرعت پایه‌ی‌ کم و در اثر بسیاری از محرک‌ها مانند قندها (گلوکز و مانوز)، اسیدهای آمینه (لوسین و آرژینین) و یا تحریک عصب واگ آزاد می‌شود.پس از ورود انسولین به گردش خون، توسط گیرنده‌های اختصاصی که روی غشای اکثر بافت‌ها وجود دارد جذب می‌شود. با این وجود ایجاد پاسخ‌های زیستی نسبت به کمپلکس‌های گیرنده‌، انسولین تنها در معدودی از بافت‌های هدف مانند کبد، عضلات و بافت چربی شناسایی شده است.انسولین در بافت‌های هدف دارای اثرات متعددی است. این هورمون‌با تأثیر برکبد موجب مهار گلیکوژنولیز، مهار تبدیل اسیدهای چرب و اسیدهای آمینه به کتواسیدها و مهار تبدیل اسیدهای آمینه به گلوکز می‌شود. افزایش ذخیره‌ی گلوکز کبدی به صورت گلیکوژن از طریق تحریک گلوکوکیناز و گلیکوژن سنتتاز و مهار فسفوریلاز، افزایش سنتزتری‌گلیسرید و VLDL و تشکیل لیپوپروتئین از دیگر اثرات این هورمون در کبد است.انسولین دارای اثرات آنابولیک روی عضلات و کبد می‌باشد. افزایش سنتز پروتئین در عضله از طریق افزایش نقل و انتقال اسیدهای آمینه و سنتز پروتئین ریبوزومی، از اثرات این هورمون است. افزایش سنتز گلیکوژن از طریق ازدیاد نقل و انتقال گلوکز و تحریک گلیکوژن سنتتاز و مهار فسفوریلاز دربافت عضلانی از دیگر اثرات انسولین محسوب می‌گردد.در بافت چربی، این هورمون موجب افزایش ذخیره‌ی تری‌گلیسرید، انتقال گلوکز به داخل سلول‌ها و فراهم آوردن گلیسرول فسفات جهت استریفیه کردن اسیدهای چرب و مهار لیپاز داخل سلول می‌شود. عمر نیمه‌ی انسولین موجود در گردش خون 3 تا 5 دقیقه است. این هورمون در کبد و کلیه تجزیه می‌شود. کبد در حدود 60 درصد و کلیه به میزان 35 تا 40 درصد از انسولین ترشح شده از غده‌ی پانکراس را از خون خارج می‌سازند. در بیماران دیابتی که انسولین تزریقی را به صورت زیر جلدی دریافت می‌کنند این نسبت معکوس می‌باشد به طوری که 60 درصد انسولین به وسیله‌ی کلیه‌ها و 30 تا 40 درصد آن به وسیله‌ی کبد از خون خارج می‌شود. کمتر از یک درصد انسولین مصرفی به صورت تغییر نیافته از طریق کلیه‌ها دفع می‌شود و مابقی آن به صورت انواع متابولیت‌ها در ادرار دفع می‌شود.با توجه به عمرنیمه‌ی کوتاه انسولین در خون، جهت مصارف درمانی از فرآورده‌های دارویی و آنالوگ‌های این هورمون استفاده می‌شود. این فرآورده‌ها از پاره‌ای جهات مانند روش تولید، توالی اسیدهای آمینه، غلظت، قابلیت انحلال، زمان شروع اثر و طول اثر زیستی با هم متفاوتند.از نظر مدت اثر این فرآورده‌ها را به 4 دسته تقسیم می‌نمایند:1-        فرآورده‌های بسیار کوتاه اثر، که دارای شروع اثر سریع و طول اثر کم می‌باشند (مانند انسولین آسپارتات وانسولین Lispro).2-        انسولین کوتاه اثر که زمان شروع اثر آن سریع است (مانند انسولین کریستال یا رگولار).3-        انسولین متوسط الاثر مانند انسولین NPH و انسولین Lente.4-        انسولین‌های طولانی اثر مانند انسولینUltralente  و انسولین glargine.با توجه به اثرات این هورمون به ویژه اثرات آنابولیک آن روی عضلات، سوء مصرف فرآورده‌های متوسط و طولانی اثر انسولین در ورزشکاران به منظور افزایش توده و قدرت عضلات به ویژه در رشته‌های زیبایی اندام، پاورلیفتینگ و وزنه برداری از سال‌ها قبل رواج داشته است.با توجه به عدم وجود دلایل علمی کافی در مورد کارآیی و تأثیر انسولین در بدن سازی، مصرف آن فاقد جایگاه علمی در این مورد می‌باشد. از طرفی باتوجه به وجود عوارض جانبی انسولین، کمیته‌ی بین‌المللی المپیک (IOC) در سال 1998 انسولین را مانند سایر هورمون‌های پپتیدی نظیر هورمون رشد، فاکتورهای رشد شبه انسولین، اریتروپوئیتین، کورتیکوتروپین‌ها، hCG  و مقلدها و آنالوگ‌های آنها در رده‌ی‌ E داروهای ممنوعه در رقابت‌های ورزشی اعلام نمود. قابل ذکر است مصرف هر یک از فرآورده‌های انسولین توسط ورزشکاران در جریان مسابقات ورزشی، بدون وجود دلایل طبی مانند بیماری دیابت شیرین نوع 1 و2 و تأیید پزشک معتمد کمیته و یا تیم، به منزله‌ی دوپینگ محسوب می‌شود.از این رو، امروزه جهت مقابله با دوپینگ ناشی از مصرف انسولین، از روش‌های تشخیصی و فن‌آوری‌های پیشرفته مانند کروماتوگرافی مایع، طیف سنجی جرمی (LC ,MS ,MS) استفاده می‌شود. در این رابطه از نمونه‌‌ی ادراری جهت آنالیز کیفی و کمی جهت تشخیص دوپینگ در اثر مصرف فرآورده‌های متوسط و طولانی اثر انسولین استفاده می‌گردد.دوپینگ با انسولین توسط ورزشکاران، جدا از ملاحظات اخلاقی و قانونی آن، دارای خطراتی برای ورزشکار می‌باشد. بروز عوارض جانبی ناشی از مصرف انسولین ممکن است سلامت ورزشکار را تهدید نماید. هیپوگلیسمی به عنوان یکی از شایع‌ترین عوارض مصرف انسولین محسوب می‌شود. این عارضه به ویژه درصورت تأخیر در دریافت غذا و فعالیت‌های زیاد جسمانی نظیر آنچه در ورزشکاران و در جریان تمرین‌ها و مسابقات ورزشی دیده می‌شود، ممکن است به وجود آید. هیپوگلیسمی با علائم و نشانه‌هایی مانند سردرد، تعریق، لرزش، تاکیکاردی، گیجی، تهوع، گرسنگی، دردهای شکمی، پرخاشگری و اختلالات رفتاری و در نهایت تشنج و کما همراه است.بروز واکنش‌های حساسیتی ناشی از مصرف انسولین به صورت موضعی (با علائم درد، قرمزی، تورم، سوزش و کهیر در محل تزریق) و یا با شیوع کمتر به صورت عمومی (در موارد شدید به صورت آنافیلاکسی) از دیگر عوارض جانبی انسولین است.لیپودیستروفی در محل تزریق که به صورت آتروفی و یا هیپرتروفی بافت چربی زیر جلدی به علت تزریقات مکرر در یک محل بروز می‌کند از سایر عوارض دارو است.با توجه به تمامی موارد ذکر شده، به سوال کننده توصیه شد از مصرف نابجای انسولین خودداری نماید و در صورت تمایل به تقویت ‌عضلات علاوه بر انجام تمرین‌های مرتب و صحیح ورزشی با پزشک متخصص تغذیه و رژیم‌ درمانی مشورت نماید.لازم به ذکر است مرکز ملی اطلاع رسانی داروها و سموم معاونت غذا و دارو با شماره‌ تلفن رایگان 09646 به صورت شبانه‌روزی پاسخگوی کلیه‌ی سوالات همکاران محترم در زمینه‌های اطلاعات دارویی، موارد مسمومیت، سوء مصرف مواد Drug Abuse و Drug Misuse  می‌باشد.|+| نوشته شده در  دوشنبه ۱۰ آبان ۱۳۸۹ساعت 1:4  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتPrefixes and Suffixes in Medical Terminology پیشوندها و پسوندها در اصطلاحات پزشکیدرس امروز پیشوندها و پسوندها در اصطلاحات پزشکیه  ! گرامرم خوب نیست اما میدونم که ریشه یک لغت یعنی عنصر اساسی ای که در همه اشکال دیگر لغت مشترکه . پیشوند شکلیه که در ابتدای ریشه  مستقر میشه و پسوند شکلیه که در انتهای ریشه قرار میگیره . درک اصطلاحات پزشکی بدون این پیشوند و پسوندها غیر ممکنه . فهرستی از پیشوندها و پسوندها رو در اختیار عزیزان قرار میدم . در فهرست ذیل اول پیشوندها و یا پسوندها قید و بعدش  معنی اون نوشته شده و در داخل پرانتز یک یا دو مثال وجود داره . برای ترجمه لغات میتونین از مترجم گوگل  و اگه انگلیسیتان خوب باشه میتونین از سایت فری دیکشنری استفاده کنید . البته در دیکشنریهای فارسی ، چندین اشتباه در تشریح بیماریها دیده ام ،  لذا در اینگونه مطالب سعی کنین از دیکشنری انگلیسی به انگلیسی استفاده کنین :a = absent, deficient, lack of (atrophy)ab- = off, away from (absent, abduction)abdomen = abdomen (abdominal)abdomin[o]- = abdomen (abdomen)-able = capable of (viable)ac- =  toward to (actin)-ac, -acal = pertaining to (hydrophobiac, pharmacomaniacal)acanth[o]- = thorn , spine (acanthoma, acanthulus)acou- =  hear (acoustic)acous[io]- = hearing  (acoumeter, acoustician)acr[o]- = extremity, topmost (acrocrany, acromegaly)-acusis = hearing (paracusis)ad- = increase, adherence, motion toward (adduction, adduct)-ad = toward, in the direction of (dorsad)aden[o]-, aden[i]- = gland (adenocarcinoma, adenology)adip[o]- = fatty tissue (adipocyte)adren[o]- = adrenal glands (adrenal artery)-aemia = blood condition (anaemia)aer[o]- = air, gas (aerosinusitis)-al = pertaining to (abdominal)alb- = white (albicans, albino)alg[i]o- = pain (myalgia)alge[si]- = pain (analgesic)-algia = pain (neuralgia, myalgia)allo- = something as different, as an addition (alloantigen, allopathy)ambi- = both (ambidextrous)amnio- = membranous fetal sac (amnion, amniocentesis)amph-, amphi- = on both sides (amphismela, amphomycin)an- = absence of (analgia)ana- = back, again, up (anaplasia)andr[o]- = man (andrology, android)anesthesio- = sensation (anesthesia)angi- = vessels (angiology, angiogram)aniso- = unequal (anisotropic, anisocytosis)ankyl[o]-, ancyl[o]- = something as crooked , bent (ankylosis)ante- = before, in front of (antebrachium, antepartum)anti- = against (anticoagulant, antipsychotic)apo- = separated from, derived from (apoptosis)aque- = water (aqueous)arch[i,e,o]- = beginning, origin (archenteron, archinephron)arteri[o]- = artery (artery, arteriole)arthr[o]- = joint (arthritis)articul[o]- = joint (articulation)-ary = pertaining to (bilary tract)-ase = enzyme (lactase)-asis = condition , state of (homeostasis)-asthenia = weakness (myasthenia gravis)atel[o] = incomplete development (atelocardia)-ation = process (mineralization)atri[o]- = atrium (atrioventricular)aud- = hearing, sound (auditory)aur[i]- = ear (aural)aut[o]- = self (autolysis, autoimmune)aux[o]- = increase; growth (auxocardia)axill- = armpit (axilla)azo[to] = nitrogenous compound (azothermia)balano- = glans penis or glans clitoridis (balanitis)bi- = two (bipedal)bio- = life (biopsy)blast[o]- = generative , germ, bud (blastocyst, blastomere)blephar[o]- = eyelid (blepharoplast)brachi[o]- = arm (brachialis, brachium)brachy- = short (brachydont, brachycephalic)brady- =  slow (bradycardia)bronch[i]- = bronchus (bronchiolitis obliterans)bucc[o]- = cheek (buccal cavity, buccolabial)burs[o]- = bursa (bursitis)cac- = bad, ill (cachexia)calc- = stone (calculus)capill- = hair (capillus)capit- = head (capitis, capitation)carcin[o]- =  cancer (carcinogenic, carcinoma)cardi- =  heart (cardiac)carp[o]- = wrist (carpopedal)cata- = lower, under, against (catabolism, cataract)caud- = tail (cauda equina)-cele = pouching, hernia (hydrocele)-centesis = surgical puncture for aspiration (amniocentesis)cephal[o]- =  head (cephalic)cerat[o]- = cornu;  horn (ceratoid)cerebell[o]- = cerebellum (cerebellum)cerebr[o]- = brain (cerebrology, cerebrospinal fluid)cervic- = neck, cervix (cervicodorsal)chem[o]- = chemistry, drug (chemotherapy)chir[o]- , cheir[o]- =  hand (chiropractor)chlor[o]- = green color(chlorophyll)chol[e]- =  bile (cholic, cholaemia)cholecyst[o]- = gallbladder (cholecystectomy)chondr- = cartilage (chondrocyte)chondr[i]o- = cartilage, gristle, granule, granular  (chondrocalcinosis)chrom[ato]- =  color (chromocyte, hemachromatosis)-cidal, -cide = destroy (germicide)cili- =  cilia, the eyelashes; eyelids (ciliary)circum- =  around (circumduct, circumcision)cis- = kill, to cut (homicide, genocide)clast = break (osteoclast)co- =  together (copulation)coel- =  hollow cavity (coelom)-coele = swelling, enlarged space or cavity (blastocoel)col-, colo-, colono- = colon (colonoscopy)colp[o]- = pertaining to the vagina (colposcopy)com- = with, together (communist)con- = with, together (cogenital)contra- =  against, opposite (contraception, contraindicate)cor- = with, together (corrode)cor-, core-, coro- = eye’s pupil (corectomy)cordi- = heart (commotio cordis)corn- =  hardness (cornified)cornu- = resembles a horn (cornual)corp- =  body (corpus)cost[o]- = ribs (costochondral)cox- = hip, haunch, or hip-joint (coxopodite)crani[o]- = cranium (craniology)-crine = to secrete (endocrine)cry[o]- = cold (cryoablation)crypt- = hidden (cryptorchidism)cutane- = skin (subcutaneous)cyan[o]- = blue (cyanosis, yanopsia)cycl- = circle (cycle)cyph[o]- = something as bent (cyphosis)cyst[o]-, cyst[i]-= sac , bladder (cystoscope, cystotomy)-cyte = cell (leukocyte)cyto- = cell (cytology, cytokine)dacryo- = tear (dacryorrhea)dactyl[o]- = finger, toe (dactylology)de- = down, away from, cessation (descent)dent- = teeth (dentist)dermat[o]-, derm[o]-= skin (dermatology)-desis = binding (arthrodesis)dextr[o]- = right, on the right side (dextrocardia)di- = two, apart, separation (diarthrotic)dia- = through, throughout (diacetyl, diagnosis)dif- = apart, separation (differ)digit- = finger (digit)dipl- = double (diploid)dis- = apart, away from (disarticulate)dis- = separation, taking apart (dissection)dors[o]-, dors[i]- = back (dorsal, dorsocephalad)duct- = apart, away from (disarticulate)duodeno- = duodenum, twelve (duodenal atresia)dur- = hard (dura mater)dynam[o]- = force, energy, power (dynamic, dynamometer)-dynia = pain (vulvodynia)dys- = bad, difficult, painful (dysentery, dysphagia)e- = out, from (eccrine)ec- = outside, outer, external (ectoderm)ect[o]- = outer, outside (ectopic pregnancy)-ectasis = expansion, dilation (bronchiectasis)-ectomy = surgical removal (tonsillectomy, mastectomy)ede- = swelling (edema)-emesis = vomiting condition (hematemesis)-emia = a condition of the blood (anemia)en- = within (endoderm)encephal[o]- = brain (encephalogram)endo- = inside, within (endocrinology, endospore)enter- = intestine (enteritis, gastroenterology)epi- = upon, over (epidermis, epidural)episi[o]- = pubic region, the loins (episiotomy)erythr[o]- = red color (erythrocyte)-esophageal, -esophago = gullet (esophagobronchial)esthesio- = sensation (esthesioneurosis)eu- = true, good, well, new (eukaryote)ex- = out of, away from (excise)exo- = outside (exocrine, exoskeleton)extra- = outside of, in addition (extracellular)faci[o]- = face (facioplegic)fasci- = band (fascia)febr- = fever (febrile)-ferent = bear, carry (efferent)fibr[o]- = fiber (fibroblast)fiss- = split (fissure)for- -iform = opening (foramen)-form = shape (fusiform)fossa = depression , hollow (fossa ovalis)front- = forehead (frontonasal)galact[o]- = milk (galactorrhea)gastr[o]- = stomach (gastrointestinal, gastric bypass)-gen = an agent that produces (pathogen, heterogenous)-genic = producing (carcinogenic)genu- = knee (genu valgum)gingiv- = gums (gingivitis)glauc[o]- = grey, bluish-grey color (glaucoma)gloss- = tongue (glossopharyngeal)gloss[o]-, glott[o]- = tongue (glossology)gluco- = glucose (glucocorticoid)glyco- = sugar (glycosuria, glycolysis)gnath[o]- = jaw (gnathodynamometer)-gnosis = knowledge (diagnosis, prognosis)gon[o]- = seed, semen; also, reproductive (gonorrhea)-gram = a record(ing) (electroencephalogram)-gram = record or picture (angiogram)gran- = grain, particle (granulosa cells)-graph = record , picture (electrocardiograph)-graph = recording instrument (telegraph)-graphy = process of recording (angiography)gravi- = heavy (gravid)gyn- = female sex (gynecology)gyn[aec]o- , gyn[ec]o- = woman (gynecomastia)halluc- = to wander in mind (hallucinosis)haplo- = simple or single (haploid)hem[at]- , haemato- = blood (hematology)hema- , hemo- = blood (hematological malignancy)hemi- = half (hemiplagia, cerebral hemisphere)hepat- = liver (hepatic portal, hepatology)hetero- = other, different (heterosexual, heterogeneous)hidr[o]- = sweat (hyperhidrosis)hist[o]-, histio-  = tissue (histology)holo- = whole, entire (holocrine)home[o]- = similar (homeopathy)homo- = same, alike (homologous, homosexuality)humer[o]- = shoulder, the upper arm (humerus)hydr[o]- = water (hydrophobe, hydrocoel)hyper- = above, excessive (hypertension, hypovolemia)hypo- = under, below (hypoglycemia)hyster[o]- =  womb, the uterus (hysterectomy)-ia = medical specialties (pediatrics)-i-asis = condition (mydriasis)iatr[o]- = medicine, a physician (iatrochemistry)-iatrics = medical specialties (pediatrics)-iatry = a field in medicine (podiatry, psychiatry)-ic = pertaining to (hepatic artery)-icle = small (ovarian follicle)-ics = organized knowledge, treatment (bionomics, osmics)idio- = self, separate (idiopathic)ilio- = ilium (iliosacral)infra- = beneath (infraspinatus, infrahyoid muscles)inter- = among, between (interosseus, interarticular ligament)intra- = inside, within (intracellular, intracranial hemorrhage)-ion = process (acromion)irid[o]- = iris (iridectomy)isch- = restriction (ischemia)ischio- = ischium, the hip-joint  (ischiorrhogic)-ism = condition, disease, state (dimorphism, dwarfism)-ismus = spasm, contraction (strabismus)iso- = equal, like (isotonic)-ist = who specializes in (pathologist)-ite =the nature of, resembling (hermaphrodite)-itis = inflammation (meningitis, tonsillitis)-ium = structure, tissue (pericardium)karyo- = nucleus (eukaryote)kerat[o]- = cornea (keratoscope)kin[e]-, kin[o], kinesi[o]- = movement (kinesthesia)koil[o]- = hollow (koilocyte)kyph[o]- = humped (kyphoscoliosis)labi[o]- = lip (labium majus, labiodental)lacrim[o]- = tears (lacrimal apparatus, lacrimal canaliculi)lact[i]-, lact[o] = milk (lactation)lapar[o]- = abdomen-wall, flank (laparotomy)laryng[o]- = larynx (laryngitis)later- = side (lateral, lateral pectoral nerve)lei[o]- = smooth (leiomyoma)-lepsis, -lepsy = attack, seizure (epilepsy, narcolepsy)lept[o]- = light, slender (leptospirosis)leuc[o]-, leuk[o]- = white color (leukocyte)lingu[a]-, lingu[o]- = tongue (linguistics)lip[o]- = fat (lipid, liposuction)lith[o]- = stone, calculus (lithotripsy)log[o]- = speech (logogram)-logist = who studies a field (oncologist, pathologist)-logy = science of (morphology, hematology )lymph[o]- = lymph (lymphedema)lys[o]-, -lytic = dissolution (lysosome, hemolysis)-lysis = destruction, separation (paralysis)macro- = large, great (macrophage)mal- = bad, abnormal, disorder (malignant)-malacia = softening (osteomalacia)mamm[o]- = breast (mammogram)mammill[o]- = nipple (mammillitis)manu- = hand (manufacture)mast[o]- = breast (mastectomy)medi- = middle (medial)meg[a]-, megal[o]-, -megaly = enlargement (splenomegaly, megakaryocyte)melan[o]- = black color (melanin)melos = extremity (erythromelalgia)mening[o]- = membrane (meningitis)mero- = part (merocrine, meroblastic)mes[o]- = middle (mesoderm)meta- = after, beyond (metatarsal, metacarpus)-meter = measurement (sphygmomanometer)metr[o]- = uterus (metrorrhagia)-metry = measuring (optometry)micro- = small (microtome, microscope)mito- = thread (mitochondrion)mono- = alone, one, single (monocyte, infectious mononucleosis)morph- = form, shape (morphology)multi- = many, much (multinuclear)muscul[o]- = muscle (musculoskeletal system)my[o]- = muscle (myoblast, myology)myc[o]- = fungus (onychomycosis)myel[o]- = bone marrow (myeloblast)myring[o]- = eardrum (myringotomy)myx[o]- = mucus (myxoma)narc- = numbness, stupor, sleep (narcotic, narcolepsy)nas[o]- = nose (nasal)necr[o]- = death (necrotizing fasciitis)necro- = corpse, dead (necrosis)neo- = new, young (neonatal, neoplasm)nephr[o]- = kidney (nephritis, nephrology)nerv- = nerves, nervous system (nerve)neur(i)-, neur[o]- = nerves, nervous system (neurofibromatosis, neurolemma)normo- = normal (normocapnia)noto- = back (notochord)ob- = against, in front of (obturator)oc- = against (occlusion)ocul[o]- = eye (oculist)odont[o]- = teeth (orthodontist)odyn[o]- =pain (stomatodynia)-oesophageal, oesophago- = gullet (esophagogastroduodenoscopy)-oid = resembling, likeness (sigmoid, sarcoidosis)ole = small (molecule)oligo- = few, small (oligodendrocyte, oligotrophy )om[o]- = shoulder (omoplate)-oma , -omata = tumor, mass (sarcoma, teratoma)omphal[o]- = navel, umbilicus (omphalotomy)onco- = tumor, bulk (oncology)onych[o]- = nail (onychophagy)oo- = egg (oocyte, oogenesis)oophor[o]- = woman’s ovary (oophorectomy)ophthalm[o]- = eye (ophthalmology)optic[o]- = vision (opticochemical)or[o]- = mouth (oral)orchi[o]-, orchido- = testis (orchiectomy, orchiectomy)ortho- = straight, normal (orthopnea, orthodontist)-ory = pertaining to (sensory)-ose = full of (adipose)-osis = disease, increase (ichthyosis, psychosis)osseo- = bony (osseointegration)ossi- = bone (ossifying fibroma)ost[e]-, oste[o]- = bone (osteoporosis)osteo- = bone (osteoblast)ot[o]- = ear (otopathy, otolith)-ous = pertaining to ( ferrous, hypochlorous)ovari[o]- = ovaries (ovariectomy)ovo-, ovi-, ov = egg (ovum, ovogenesis)oxo- = addition of oxygen (oxoid)oxy- = sharp, acid, acute, oxygen (oxycodone)pachy- = thick = pachydermapalpebr- = eyelid (palpebra)pan-, pant[o]- = complete, containing everything (panophobia, panopticon)papill- = nipple (papillitis)papul[o]- = small swelling in the skin, pimple (population)par- = give birth to (parturition)para- = near, beyond, beside (paranasal)-paresis = slight paralysis (hemiparesis)parvo- = small (parvovirus)path[o]- = disease (pathology)-pathy = abnormality, disease (sociopathy, neuropathy)ped- = children (pediatrician)ped-, -ped-, -pes = foot; -footed (pedoscope)pelv[i]-, pelv[o]- =hip bone (pelvis)pen- = need, lack (penicillin)-penia = deficiency (thrombocytopenia, osteopenia)peo- = penis (peotomy)-pepsia = digestion, digestive tract (dyspepsia)per- = through (percutaneous)peri- = near, around (pericardium, periodontal)-pexy = fixation (nephropexy)phaco- =lens-shaped (phacolysis, phacoemulsification)phag- = to eat (phagocyte)-phage, -phagia = eating, ingestion (sarcophagia)phagist- = who ‘feeds on’ the first element or part of the word (lotophagis)-phago- = eating, devouring (phagocyte)-phagy = ‘feeding on’ the first element (anthropophagy)phallo- = phallus (aphallia)pharmaco- = drug (pharmacology)pharyng[o]- = pharynx (pharyngitis, pharyngoscopy)-phil[ia] = attraction for (hemophilia)phleb- = vein (phlebitis)phleb[o]- = vein (phlebography, phlebotomy)phob[o]- = exaggerated fear, sensitivity (arachnophobia, hydrophobia)phon[o]- = sound (phonology)phos- = light or its chemical properties (phosphene)phot[o]- = light (photopathy)phren(i)-, phren[o]-, phrenico = diaphragm, mind (phrenic nerve, schizophrenia)-plasia = formation, development (achondroplasia)-plasty = reconstruction, surgical repair (rhinoplasty)platy- = flat, side (platysma)-plegia = stroke, paralysis (paraplegia)pleio- = more, excessive, multiple (pleiomorphism)pleur[o]-, pleur[a] = pleura, side, rib (pleurogenous)-plexy = stroke, seizure (cataplexy)-pnea = to breathe (apnea)pneum[o]- = air, lungs = (pneumonocyte, pneumonia)pod-, -pod-, -pus = foot (podiatry)-poiesis = formation of (hemopoiesis)polio- = grey color (poliomyelitis)poly- = many, much (polyploidy, polymyositis)por[o]- = cavity, passage , pore (porencephalia, porotomy)porphyr[o]- = purple color (porphyroblast)post- = after, behind (postnatal, postoperation)pre- = before in time or place (prenatal, prematurity)presby[o]- = old age = presbyopiaprim- = first, most important (primary)pro- = before (procephalic)proct- = anus (proctology)prot[o]- = first, most important (protoneuron)pseudo- = false (pseudostratified)psych[e]-, psych[o] = mind (psychology, psychiatry)psycho- = mental (psychology)-ptosis = falling, drooping, prolapsed (apoptosis)-ptysis = spitting ( hemoptysis)pulmon-, pulmo- = lungs (pulmonary)pyel[o]- = pelvis (pyelonephritis)pyo- = pus (pyorrhea, pyometra)pyro- = fever (antipyretic, pyrogenic)quad- = fourfold (quadriceps femoris)quadr(i)- = four (quadriceps)radio- = radiation (radiowave)re- = back, again (repolarization)rect- = straight (rectus abdominus)rect[o]- = straight or rectum (rectoscope, rectosigmoidoscopy)ren[o]- = kidney (renal)rete- = network (rete testis)reticul[o]- network, netlike (reticulocyte)retro- = backward, behind (retroperitoneal, retroverted)rhabd[o]- = rod shaped, striated (rhabdomyoma)rhachi[o]- = spine ( rachialgia, rachiopathy)rhin[o]- = nose (rhinoceros, rhinoplasty)rhod[o]- = rose-red color (rhodophyte)-rrhage = burst forth (hemorrhage)-rrhagia = excessive flow, rapid flow of blood (hemorrhage, metrorrhagia)-rrhaphy = suturing (colporrhaphy, gastrorrhaphy)-rrhea = flowing, discharge (galactorrhea, diarrhea)-rrhexis = rupture (angiorrhexis, enterorrexis)rubr[o]- = red nucleus of the brain (rubrospinal)salping[o]- = fallopian tubes (salpingectomy)sanguin- , sanguine- = blood (sanguineous)sarco- = muscular, fleshlike (sarcoma)schist[o]- = split, cleft (schistocelia, schistocephalus)schiz[o]- = split , double sided (schizocephalia, schizogenesis)scler[o]- = hardness = atherosclerosis-sclerosis = hardening of the skin (multiple sclerosis)scoli[o]-  = twisted (scoliosis)-scope = instrument (stethoscope)-scopy = use of instrument for viewing (endoscopy)-sect = cut (dissect)semi- = half (semilunar)sial[o]- = saliva, salivary gland (sialagogue)sigmoid[o]- = sigmoid, sigmoid colon (sigmoidoscope, sigmoidectomy)sinistr[o]- = left, left side (sinistrocardia, sinistrophobia)sinus- = sinus (sinusitis)-sis = process, action (dialysis)sito- = food, grain (sitomania, sitotherapy)somat[o]-, somatico- = body, bodily (somatoplasm)spasmo- = spasm (spasmodermia, spasmophemia)sperma-, spermo-, spermato- =semen (spermatozoa spermatogenesis)splanchn[i]-, splanchn[o]- = viscera (splanchnocele, splanchnography)splen[o]- = spleen (splenectomy)spondyl[o]- = spine, vertebra (spondylitis)squamos[o]- = scaly (squama)-stasis = stop, stand (homeostasis)sten[o]- = narrowness (stenobregmate, stenocephaly)steth[o]- = upper chest, chest (stethomyitis, stethospasm)stheno-= strength, force, power (sthenometer, sthenoplastic)stom[a] = mouth (stomatognathic system)stomat[o]- = mouth (stomatogastric)-stomy = surgical opening (tracheostomy, colostomy)sub- = under, below (subcutaneous)super- = above, superior (superior vena cava)super- = above, upper (superficial)supra- = above, over (suprarenal, supraorbital vein)sy[l]-, sym-, syn-, sys- =similarity, likeness (synalgia, synesthesia, syssarcosis)syn- , sym- = together, joined, with (synapse)tachy- = fast, rapid (tachycardia)tele- = far (telencephalon)tens- = stretch (tensor tympani)-tension, -tensive = pressure (hypertension)tetra- = four (tetrad)thec- = case, sheath (intrathecal, thecodont)thel(e)-, thel[o]- = (theleplasty)thely- = woman (thelygenic, thelyplasty)therm[o]- = heat (thermogram)thorac- = chest (thoracic cavity)thorac[i]-, thorac[o]-, thoracico- = chest (thorax)thromb[o]- = blood clot, clotting of blood (thrombus, thrombocytopenia)thrombo- = lump, clot (thrombocyte)thymo- , thymi- , thym- = thymus gland, mind (thymolysis, thymopathy)thyr[o]- = thyroid (thyroactive, thyroidectomy)-tic = pertaining to (paralytic, therapeutic)toco- = childbirth (tocodynamometer, tocography)-tome = cutting instrument, segment (dermatome, microtome)-tomy = cut (appendectomy)tono- = tone, tension, pressure (tonoclonic, tonoscillograph)-tony = tension (neurotony, vagotony)top[o]- = place, topical (topesthesia, topognosia)tox[i]-, tox[o]-, toxico- = poison (toxemia)trache[o]- = trachea (tracheomalacia, tracheorrhaphy)trachel[o]- = neck (tracheotomy)tract- = draw, drag (traction)trans- = across, over, moving (transfuse)tri- = three (trigone)trich[i]-, trichia, trich[o]- = hair (trichology, trichotomy )-tripsy = crushing (lithotripsy)-trophy = nourishment, development (hypertrophy, pseudohypertrophy)-tropic = turning to, changing (gonadotropic)tympan[o]- = eardrum (tympanocentesis)-ula, -ule = small (nodule)ultra- = beyond, excess (ultrasonic)umbilic- = navel, umbilicus (umbilical)ungui- = nail, a claw (unguiform, ungula)uni- = one (unicellular, unilateral)ur[o]- = urine (urology, uroscope)uri[c]-, urico- = uric acid (uricosuria, uricotelic)-uria = urine (polyuria)urin- = urine (uriniferous)uter[o]- = uterus  (uterus)vagin- = vagina (vagina)varic[o]- = swollen , twisted (vein varicose)vas[o]-= duct,vessel (vasoconstriction)vasculo- = blood vessel (vasculopathy)ven- = vein (venospasm)ventr[o]- = belly; stomach cavities (ventrodorsal)vesic[o]- = bladder (vesica)viscer- = organ (visceral)viscer[o]- = internal organs (viscera)vit- = life (vitamin)xanth[o]- = yellow color (xanthopathy)xen[o]- =foreign, different (xenograft)-y = condition or process of = surgeryzoo- = animal (zoology)zygo- = union, join (zygote)zym[o]- = fermentation, enzyme (lysozyme, serozyme)|+| نوشته شده در  دوشنبه ۱۰ آبان ۱۳۸۹ساعت 1:3  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتAbbreviations for Medical Terms اختصارات برای اصطلاحات پزشکیحتما واسه شما هم پیش اومده  که روی یکی از تجهیزات پزشکی یا تو اینترنت و یا یه کتابی یا جایی دیگه  حروف اختصاری پزشکی رو ببینین ولی معنی اونو ندونین . حروف اختصاری ، کوته‌نگاشت ، یا سرواژه در واقع کوتاه شدهٔ یک عبارته و معمولاً اونو از حروف اول یک کلمه یا عبارت می‌سازن . امروز واستون یه سایت به همین منظور معرفی میکنم که امیدوارم مفید باشه . در این سایت، اکثر کلمات اختصاری مربوط به پزشکی  گرداوری شده  تا به عنوان یک مرجع ، مورد استفاده ی علاقمندان قرار گیره . این سایت MediLexicon هستش در این سایت کافیه کلمه اختصاری را در دیکشنری آن بنویسین تا جوابتون رو بیابین . نمونه هایی از کوته‌نگاشتهای پزشکی به شرح ذیل هستن :a.a. = Amino AcidsA/G= Albumin/Globulin ratioA-a gradient= Alveolar to Arterial GradientAAA= Abdominal Aortic AneurysmAAD= Antibiotic-associated diarrheaAAO= Alert, awake and orientedAAPM= American Association of Physics in MedicineAAS= Acute Abdominal Seriesab, abs= Abdomen or AbdominalAB= AbortionABC= Automatic Brightness ControlABD= AbdomenABE= Acute Bacterial EndocarditisABG= Arterial Blood GasABI= Acquired Brain InjuryAC= Alternating CurrentAC= Before eatingACB= Aortocoronary BypassACD= Anemia of Chronic DiseaseACE= Angiotensin-Converting EnzymeACL= Anterior Cruciate LigamentACLS= Advanced Cardiac Life SupportACS= Acute Coronary SyndromeACTH = Adrenocorticotropic HormoneAD= Alzheimer’s DiseaseADA= Adenosine DeaminaseADC= Analog-to-Digital ConverterADD= Attention Deficit DisorderADH= Antidiuretic HormoneADHD= Attention Deficit Hyperactivity DisorderADR= Acute Dystonic ReactionADR= Adverse Drug ReactionAE= HyperkalemiaAEC= Automatic Exposure ControlAED= Antiepileptic DrugAED= Automated External DefibrillatorAF= Amniotic FluidAF= Atrial Fibrillation or afebrileAFB= Acid Fast BacteriaAFP= Alpha-fetoproteinAGC= Automatic Gain ControlAGN= Acute GlomerulonephritisAI= Artificial Insemination or Aortic InsufficiencyAIDP= Acute Infectious and Parasitical DiseasesAIDP= Acute Inflammatory Demyelinating PolyneuropathyAIDP= Autoimmune Progesterone DermatitisAIDS= Acquired Immune Deficiency SyndromeAIN= Acute Interstitial NephritisAKA= Above the Knee AmputationALA= Aminolevulinic AcidALARA= As Low As Reasonably Achievable.Alc= AlcoholALD= Alcoholic Liver DiseaseALG= Antilymphocytic GlobulinALI= Acute Lung InjuryALL= Acute Lymphoblastic LeukemiaALP= Alkaline PhosphataseALPS= Autoimmune Lymphoproliferative SyndromeALS= Amyotrophic Lateral SclerosisALT= Alanine Transaminaseamb= AmbulateAMI= Acute Myocardial InfarctionAML= Acute Myeloid LeukemiaAMS= Acute Mountain SicknessAMU= Atomic mass unitsANA= Anti-nuclear AntibodyANS= Autonomic Nervous SystemAODM= Adult-Onset Diabetes Mellitus (Type 2 Diabetes)AOM= Acute Otitis MediaAP= Anterio-PosteriorAPC= Atrial Premature ContractionAPD= Adult Polycystic DiseaseAPECED= Autoimmune Polyendocrinopathy-Candidiasis-ectodermal dystrophyAPH= Antepartum HemorrhageAPKD= Adult Polycystic Kidney DiseaseAPLS= Antiphospholipid SyndromeAPR= Abdominoperineal ResectionAPR= Anatomical Programmed RadiographyAPS= Autoimmune Polyendocrine/Polyglandular SyndromeAPTT= Activated Partial Thromboplastin TimeAR= Specific Absorption RateARC= AIDS-related ComplexARDS= Acute Respiratory Distress SyndromeARF= Acute Renal FailureArg= ArginineARM= Artificial Rupture of MembranesARNA= American Radiological Nurses AssociationART= Antiretroviral TherapyARVC= Arrhythmogenic Right Ventricular CardiomyopathyARVD= Arrhythmogenic Right Ventricular DysplasiaAS= Aortic StenosisASA= Acetylsalicylic Acid (Aspirin)ASAP= As soon as possibleASCAD= Arteriosclerotic Coronary Artery DiseaseASCVD= Arteriosclerotic Vascular Disease (Arteriosclerosis)ASD= Atrial Septal DefectASD= Autism Spectrum Disordera-Se= Aamorphous SeleniumASGUS= Atypical Squamous Glandular Cells of Undetermined SignificanceASH, ASHD= Arteriosclerotic Heart Disease (Coronary Heart Disease)a-Si= Amorphous SiliconASIS= Anterior Superior Iliac SpineASO= Antistreptolysin-OAST= Aspartate TransaminaseATN= Acute Tubular NecrosisATNR= Asymmetrical Tonic Neck ReflexATP= Acute Thrombocytopenic PurpuraATP= Adenosine triphosphateATS= Anti-tetanus SerumA-V= ArteriovenousAV= Arteriovenous/AtrioventricularAVM= Arteriovenous MalformationA-VO2= Arteriovenous OxygenAVR= Aortic Valve ReplacementAXR= Abdominal X-RayAZT= AzidothymidineBa= BariumBAC= Blood Alcohol ContentBAL= Blood Alcohol LevelBAL= Bronchoalveolar LavageBAO= Basic Acid OutputBAS= Barium SwallowBAT= Brown Adipose TissueBBB L= Left Bundle Branch BlockBBB R= Right Bundle Branch BlockBBB= Bundle Branch BlockBC= Blood CultureBCAA= Brached Chain Amino AcidBCC= Basal Cell CarcinomaBCG= Bacille Calmette-Guerin (Tuberculosis Vaccination)BCP= Birth Control PillBD= Bipolar DisorderBDD= Body Dysmorphic DisorderBDI= Beck Depression InventoryBE= Barium EnemaBe= BerylliumBEE= Basal Energy ExpenditureBGAT= Blood Glucose Awareness TrainingBGL= Blood Glucose Levelbid= Twice a dayBiPAP= Bilevel Positive Airway PressureBIR= The British Institute of RadiologyBiVAD= Bilateral Ventricular Assist DeviceBK= BradykininBKA= below-the-knee amputationbld= BloodBM= Bone MarrowBM= Bowel MovementBMC= Bone Mineral ContentBMD= Bone Mineral DensityBMI= Body Mass IndexBMP= Blood Metabolic ProfileBMR= Basal Metabolic RateBMT= Bone Marrow TransplantBNP= Brain Natriuretic PeptideBOM= Bilateral Otitis MediaBOOP= Bronchiolitis Obliterans Organizing PneumoniaBP= Blood PressureBPAD= Bipolar Affective DisorderBPD= Borderline Personality DisorderBPH= Benign Prostatic HyperplasiaBPM= Beats Per MinuteBPPV= Benign Paroxysmal Positional VertigoBRBPR= Bright Red Blood Per RectumBRBPR= Bright Red Blood Per RectumBRCA 1= Breast Cancer 1 (human gene and protein)BRP= Bathroom PriviledgesBS= Blood SugarBS= Breathe Sound, Bowel SoundsBS= British StandardBSA= Body Surface AreaBSE= Bovine Spongiform EncephalopathyBSL= Blood Sugar LevelBT= Bleeding TimeBTL= Bilateral Tubal LigationBTP= Breakthrough painBUN= Blood Urea NitrogenBVP= Biventricular VaginosisBW= BandwidthBW= Body WeightBX= BiopsyC&S= Culture & SensitivityC/kg= Coulomb per KilogramC/O= Complaining ofCa= CalciumCA= CancerCA= CarcinomaCAA= Crystalline Amino AcidsCABG= Coronary Artery Bypass Graft SurgeryCAD= Coronary Artery DiseaseCADASIL= Cerebral Autosomal Dominant Arteriopathy with Subcortical Infarcts and LeukoencephalopathyCAG= Coronary AngiographyCAG= Coronary Artery GraftCAH= Chronic Active HepatitisCAH= Congenital Adrenal HyperplasiacAMP= Cyclic Adenosine MonophosphateCAPD= Central Auditory Processing DisorderCAPD= Continuous Ambulatory Peritoneal DialysisCaps= CapsuleCAT= Computed Axial TomographyCAU= CaudalCBC= Complete Blood CountCBG= Capillary Blood GasCBS= Chronic Brain Syndromecc= Cardiac CatheterCC= Chief ComplaintCCD= Charge Coupled DeviceCCF= Congestive Cardiac FailureCCK= CholecystokininCCR= Cardiocerebral ResuscitationCCU= Clean Catch UrineCCU= Coronary Care UnitCCV= Critical Closing VolumeCD= Compact DiscCDH= Congenital Dislocated HipCDP= Cytosine DiphosphateCDR= Recordable Compact DiscCEA= Carcinoembryonic Antigen, Carotid EndarterectomyCEU= Continuing Education UnitCF= Cystic FibrosisCFS= Chronic Fatigue SyndromeCGL= Chronic Granulocytic LeukemiacGMP= Cyclic Guanosine MonophosphateCGN= Chronic GlomerulonephritisCH= Congenital HypothyroidismCHD= Coronary Heart DiseaseChE= CholinesteraseCHF= Congestive Heart FailureCHO= CarbohydrateChol= CholesterolCHT= Congenital HypothyroidismCI= Cardiac IndexCICU= Cardiac Intensive Care UnitCIDP= Chronic Inflammatory Demyelinating PolyneuropathyCINE= C inematographicCirc= CircumcisionCIS= Carcinoma in situCJD= Creutzfeldt-Jakob DiseaseCKD= Chronic Kidney DiseaseCKMB= MB isoenzyme of creatine kinaseCLL= Chronic Lymphocytic LeukemiaCML= Chronic Myelogenous Leukemia/Chronic Myeloid LeukemiaCMML= Chronic Myelomonocytic LeukemiaCMP= Cytosine MonophosphateCMS= Chronic Mountain SicknessCMV= CyomegalovirusCN= Cranial NervesCNR= Contrast-to-Noise RatioCNS= Central Nervous SystemCO= Cardiac Output, Carbon MonoxideCO2= Carbon DioxideCOAD= Chronic Obstructive Airways DiseaseCOCP= Combined Oral Contraceptive PillCOLD= Chronic Obstructive Lung DiseaseConj= ConjunctivaCOPD= Chronic Obstructive Pulmonary DiseaseCOX-1= Cyclooxygenase 1CP= Cerebral PalsyCP= Chest PainCPAP= Continuous Positive Airway PressureCPK= Creatine PhosphokinaseCPKMB= Creatine Phosphokinase heartCPP= Cerebral Perfusion PressureCPR= Cardiopulmonary ResuscitationCPT= Current Procedural TerminologyCR= Computed RadiographyCRA= CranialCrCl= Creatinine ClearanceCREST= Calcinosis Raynaud Esophagus Sclerosis TeleangiectasiaeCRF= Chronic Renal FailureCRF= Corticotropin-releasing factorCRH= Corticotropin-releasing hormoneCRI= Chronic Renal InsufficiencyCRNS= Certified Registered Nurse AnesthetistCRP= C-Reactive ProteinCRT= Cardiac Resynchronization TherapyCRT= Cathode Ray TubeCsA= Ciclosporin AC-Section= Cesarean SectionCSF= Cerebrospinal FluidCsI= Caesium IodideCT= Computed TomographyCT= Computerized TomographyCTA= Computed Tomography AngiographyCTDI= Computed Tomography Dose IndexCTP= Cytosine TriphosphateCTS= Carpal Tunnel SyndromeCTU= Cancer Treatment UnitCTX= Ceftriaxone ContractionsCu= CopperCV= CardiovascularCVA= Cerebrovascular AccidentCVA= Costovertebral AngleCVAT= CVA tendernessCVC= Central Venous CatheterCVC= Chronic Venous CongestionCVD= Cardiovascular DiseaseCVI= Cardiovascular incidentCVID= Common Variable ImmunodeficiencyCVP= Central Venous PressureCVS= Cardiovascular SystemCXR= Chest X-RayD & C= Dilation and curettaged.d. = Differential DiagnosisD/C= DischargeD5W= 5% dextrose in waterDAP= Dose Area ProductDAS= Data Acquisition SystemDAT= Diet as toleratedDAT= Direct Antiglobulin TestDAW= Dispense as writtenDBP= Diastolic Blood PressureDBS= Deep Brain StimulationDBT= Dialectical Behavioral TherapyDC= Direct CurrentDC= Discharge or DiscontinueDCBE= Double Contrast Barium EnemaDCIS= Ductal Carcinoma in situDCM= Dilated CardiomyopathyDDD= Daily Defined DosesDDR= Direct Digital RadiographyDDS= Doctor of Dental SurgeryDDx= Differential DiagnosisDECUB= DecubitisDES= DiethylstilbestrolDetox= DetoxificationDEXA= Dual Energy X-ray AbsorptionmetryDH= Department of HealthDHE= DihydroergotamineDHEA= DehydroepiandrosteroneDHEA-S= Dehydroepiandrosterone SulphateDHF= Decompensated Heart FailureDI= Diabetes InsipidusDIC= Disseminated Intravascular CoagulationDICOM= Digital Imaging and Communication in MedicineDID= Dissociative Identity DisorderDIP= Distal Interphalangeal JointDiPer Te= Diphtheria Pertussis TetanusDis= DislocationDiTe= Diphtheria TetanusDIU= Death in Utero-StillbirthDJD= Degenerative Joint Disease (Osteoarthritis)DKA= Diabetic Ketoacidosisdl= DeciliterDLE= Disseminated Lupus ErythematosusDLP= Dose-Length ProductDM= Diabetes MellitusDMD= Doctor of Dental MedicineDMD= Duchenne Muscular DystrophyDNA= Deoxyribonucleic acidDNR= Do not resuscitateDO= Doctor of OsteopathyDOA= Dead on ArrivalDOA= Drugs of AbuseDOB= Date of BirthDOE= Dyspnea on ExertionDP= Dorsalis PedisDPH= DiphenylhydantoinDPL= Diagnostic Peritoneal LavageDPT= Diphtheria Pertussis Tetanus-DPT vaccineDQE= Detective Quantum EfficiencyDSA= Digital Subtraction AngiographyDSM= Diagnostic and Statistical ManualDT= Delirium TremensDT= Diphtheria TetanusDTA= Descending Thoracic AortaDTP= Diphtheria Tetanus PertussisDTPA= Diethylenetriaminepentaacetic AcidDTR= Deep Tendon ReflexDU= Duodenal UlcerDUB= Dysfunctional Uterine BleedingDVD= Digital Video DiscDVT= Deep Vein ThrombosisDX= Diagnosisdz= DiseaseE. Coli= Escherichia Coli bacteriaEAA= Essential Amino AcidsEACA= Epsilon-aminocaproic acidEb= Electron Binding EnergyEBCT= Electron Beam Computed TomographyEBL= Estimated blood lossEBM= Expressed Breast MilkEBT= Electron beam tomographyEBV= Epstein-Barr VirusECF= Extracellular fluidECG= ElectrocardiogramECHO= EchocardiogramECMO= Extracorporeal Membrane OxygenationECT= Electroconvulsive TherapyED= Ectodermal DysplasiaED= Erectile DysfunctionEDD= Estimated Date of DeliveryEDH= Epidural HematomaEDM= Esophageal Doppler MonitorEDTA= Ethylene-diamine-tetra-acetic acidEEG= ElectroencephalogramEEX= ElectrodiagnosisEF= Ejection FractionEFAD= Essential Fatty Acid DeficiencyEGD= EsophagogastroduodenoscopyEI= Emotional IntelligenceEKG= ElectrocardiogramELISA= Enzyme-linked Immunosorbent AssayEmBx= Endometrial BiopsyEMF= Endomyocardial FibrosisEMG= ElectromyographyEMR= Electronic Medical RecordEMU= Early Morning Urine SampleEMV= Eyes, motor, verbal responseENT= Ear, Nose and ThroatEOM= extraocular MusclesEOMI= Extraocular Movements IntactEPH= Edema Proteinuria HypertensionEPI= Echo Planar ImagingEPO= ErythropoietinEPS= ElectrophysiologyEQ= Emotional Intelligence QuotientER= Emergency RoomERCP= Endoscopic Retrograde CholangiopancreatographyESBL= Extended Spectrum Beta-LactamaseESR= Electron Spin ResonanceESR= Erythrocyte Sedimentation RateESRD= End-Stage Renal DiseaseESV= End-systolic VolumeESWL= Extracorporeal Shock Wave LithotripsyET= EndotrachealEtiol= EtiologyETL= Echo Train LengthETOH= EthanolETS= Endoscopic Thoracic SympathectomyETT= Endotracheal TubeEUA= Examination under AnesthesiaEUP= Extrauterine PregnancyEUS= Endoscopic UltrasonographyeV= Electron VoltEVAR= Endovascular Aneurysm RepairEVF= Erythrocyte Volume FractionExam= ExaminationExp Lap= Exploratory LaparotomyF/C= Fevers and/or ChillsF= FahrenheitFA= Flip AngleFab= Fragment Antigen BindingFAMMM= Familial Atypical Multiple Mole Melanoma SyndromeFAP= Familial Adenomatous PolyposisFATSAT= Fat SaturationFB= Foreign BodyFBC= Full Blood CountFBE= Full Blood ExamFBG= Fasting Blood GlucoseFBS= Fasting Blood SugarFDA= Food and Drug AdministrationFDC= Follicular Dendritic CellsFDD= Focus to Detector DistanceFDIU= Foetal Demise in UteroFDP= Fibrin Degradation ProductFE= Field EchoFe= Ironfem= FemaleFEV= Forced Expiratory VolumeFFA= Free Fatty AcidsFFP= Fresh Frozen PlasmaFFT= Fast Fourier TransformFHR= Fetal Heart RateFHS= Fetal Heart SoundFHT= Fetal Heart TonesFHx= Family HistoryFID= Focus to Isocentre Distance, Free Induction DecayFlu= InfluenzaFMF= Fetal Movements FeltFMP= First Menstruation Period (Menarche)fMRI= Functional Magnetic Resonance ImagingFNA= Fine Needle AspirationFNAB= Fine Needle Aspiration BiopsyFNAC= Fine Needle Aspiration CytologyFNC= Full Nursing CareFNH= Focal Nodular HyperplasiaFOBT= Fecal Occult Blood TestFOS= Full of StoolFOV= Field Of ViewFPG= Fasting Plasma GlucoseFPR= Fluoroscopy Programmed RadiographyFPS= Frames Per SecondFRC= Functional Residual CapacityFROM= Full Range of MotionFSBS= Finger-stick Blood SugarFSE= Fast Spin EchoFSE= Fetal Scalp ElectrodeFSH= Follicle-stimulating HormoneFT= Fourier TransformFTA= Fluorescent Treponemal AntibodyFTA-ABS= Fluorescent Treponemal Antibody AbsorptionFTT= Failure to thriveFU= Follow-upFUO= Fever of Unknown OriginFVC= Forced Vital CapacityFWB= Full Weight BearingFx, #= FractureG= GravidityG6PD= Glucose-6-Phosphate DehydrogenaseGA= General AnaesthesiaGABA= Gamma-Aminobutyric AcidGAD= Generalized Anxiety DisorderGB= GallbladderGBM= Glomerular Basement MembraneGC= Gonorrhea or GonococcusGCA= Giant Cell ArteritisGCF= Grid Conversion FactorGCS= Glasgow Coma ScaleGd= GadoliniumGd2O2S= Gadolinium OxysulphideGDA= Gastroduodenal ArteryGDLH= Glutamate DehydrogenaseGDP= Guanosine DiphosphateGE= Geometric Efficiency, General Electric, Gradient EchoGERD= Gastroesophageal Reflux DiseaseGETT= General by Endotracheal TubeGFR= Glomerular Filtration RateGGT= Gamma Glutamyl TranspeptidaseGH= Growth HormoneGHFR= Growth Hormone Releasing factorGI= GastrointestinalGI= Glycemic IndexGIFT= Gamete Intrafallopian TransferGIST= Gastrointestinal Stromal TumorGIT= Gastrointestinal TractGITS= Gastrointestinal Therapeutic SystemGMC= General Medical ConditionGM-CSF= Granulocyte-Monocyte-Colony Stimulating FactorGMP= Guanosine MonophosphateGN= Glomerulonephritis (Nephritis)GnRH= Gonadotropin-Releasing HormoneGOAT= Galveston Orientation and Amnesia TestGOD= Glucose OxidaseGomer= Get Outta My ERGORD= Gastroesophageal Reflux DiseaseGOT= Glutamic-oxalacetic TransaminaseGPT= Glutamic-pyruvic transaminasegr= GrainGRAV I= First PregnancyGSW= Gun Shot WoundGTT= Glucose Tolerance TestGU= Gastric UlcerGU= GenitourinaryGVHD= Graft-versus-host diseaseGXT= Graded Exercise Tolerance (stress test)Gy= GrayGym= GymnasiumGyn= GynecologyH & E= Hematoxylin and EosinH & H= Hemoglobin and HematocritH&M= Hematemesis and MelenaH&P= History and Physical Examinationh.s. = At BedtimeH/H= Henderson-Hasselbach Equationh/o= History ofH+= Hydrogen DensityHA, H/A= HeadacheHA= Hypertonia ArterialisHAA= Hepatitis Associated AntigenHAART= Highly Active Anti-aetroviral TherapyHACE= High Altitude Cerebral EdemaHAD= HIV-associated dementiaHAE= Hereditary AngioedemaHAPE= High Altitude Pulmonary EdemaHAV= Hepatitis A VirusHB= Heart BlockHb= HemoglobinHbA= Hemoglobin AHbA1C= Glycosylated hemoglobinHbF= Fetal HemoglobinHBP= High Blood PressureHBsAg= Hepatitis B Surface AntigenHBV= Hepatitis B VirusHCC= Hepatocellular CarcinomahCG= Human Chorionic GonadotropinHCL= Hairy Cell LeukemiaHct= HematocritHCT= Hematopoietic Cell TransplantationHCTZ= HydrochlorothiazideHCV= Hepatitis C VirusHD= Hodgkin’s DiseaseHDL= High-density lipoproteinHDL-C= High-density lipoprotein-cholesterolHDU= High Dependancy UnitHDV= Hepatitis D virusHEENT= Head, Eyes, Ears, Nose, ThroatHELP, HELLP= Hypertension, Elevated Liver enzymes, Low PlateletsHema= HematestHEMA= Hydroxy Ethyl MethacrylateHES= Hydroxyethyl StarchHETE= Hydroxyeicosatetraenoic AcidHEV= Hepatitis E VirusHgb= HemoglobinHGH= Human Growth HormoneHGPRTase= Hypoxanthine-guanine Phosphoribosyl TransferaseHGV= Hepatitis G VirusHH= Hiatus HerniaHHT= Hereditary Hemorrhagic TelangiectisiaHHV= Human HerpesvirusHI= Homicidal IdeationHib= Haemophilus Influenzae BHIDS= Hyper-IgD SyndromeHIS= Hospital Information SystemHIT= Heparin-induced ThrombocytopeniaHIV= Human Immunodeficiency VirusHJR= Hepatojugular ReflexHL= Hearing LevelHL= Hepatic LipaseHL= Hodgkin’s LymphomaHLA= Histocompatibility Locus AntigenHLA= Human Leukocyte AntigenHLHS= Hypoplastic Left Heart SyndromeHMD= Hyaline Membrane DiseaseHMG-CoA= 3-hydroxy-3-methyl-glutaryl-CoAHMGR= 3-hydroxy-30methyl-glutaryl-CoA reductaseHMS= Hyper-reactive Malarial SplenomegalyHMSN= Hereditary Motor Sensory NeuropathyHN= Hemagglutinin-neuraminidaseHND= Hemolytic Disease of the NewbornHNPCC= Hereditary Nonpolyposis Colorectal CancerHOB= Head of BedHOCM= Hypertrophic Obstructive CardiomyopathyHONK= Hyperosmolar Nonketotic ComaHPA= Hypothalamic-Pituiatary-Adrenal AxisHPETE= Hydroxyeicosatetraenoic AcidHPF= High Power Field (Microscopy)HPI= History of Present IllnessHPL= Human Placental LactogenHPOA= Hypertrophic Pulmonary OsteoarthropathyHPV= Human PapillomavirusHR= Heart RateHRT= Hormone Replacement TherapyH-S= Heel-to-shin tesths= Hours of SleepHSC= Human Chorionic SomatomammotropinHSG= HysterosalpingogramHSM= HepatosplenomegalyHSP= Henoch-Schonlein PurpuraHSV= Herpes Simplex VirusHT, HTN= HypertensionHt= HeightHTLV= Human T-lymphotropic VirusHTPA= Hypothalamic-pitutary-adrenal axisHTVD= Hypertensive Vascular DiseaseHU= Hounsfield UnitHUS= Hemolytic Uremic SyndromeHVLT= High-velocity Lead TherapyHx= History (medical)Hz= HertzI&D= Incision and DrainageI&O= Inputs and Outputs, Intake and Outputsi.s.q. = No changeI131= Radioactive IodineIA= Intra-arterialIABP= Intra-aortic Balloon PumpIAI= Intra-amniotic InfectionIBC= Inflammatory Breast CancerIBD= Inflammatory Bowel DiseaseIBS= Irritable Bowel SyndromeIC= IleocecalIC= Immune ComplexIC= ImmunocompromisedIC= Informed ConsentIC= Intensive CareIC= Interstitial CystitisIC= IntracardiacICCU= Intensive Cardiac Care UnitICD= Implantable Cardioverter-defibrillatorICD-10= International Classification of Diseases – 10th revisionICDS= Integrated Child Development Services ProgramICF= Intracellular FluidICG= Impedance CardiographyICH= Intracerebral HemorrhageICP= Intracranial PressureICRP= International Commison on Radiological ProtectionICS= Intercostal SpaceICU= Intensive Care UnitID= Infectious Disease or Identifying Data or IdentificationIDA= Iron Deficiency AnemiaIDC= Idiopathic Dilated CardiomyopathyIDC= Indwelling CatheterIDC= Infiltrating Ductal CarcinomaIDDM= Insulin Dependent Diabetes MellitusIDL= Intermediate Density LipoproteinIDP= Infectious Disease Precautions/ProcessIF= ImmunofluorescenceIFG= Impaired Fasting GlycaemiaIg= ImmunoglobulinIgA= Immunoglobulin AIgD= Immunoglobulin DIgE= Immunoglobulin EIgG= Immunoglobulin GIgM= Immunoglobulin MIGT= Impaired Glucose ToleranceIHC= ImmunohistochemistryIHD= Ischemic Heart DiseaseIHSS= Idiopathic Hypertropic Subaortic StenosisII= Image IntensifierIM= IntramuscularIM= IntramuscularIMA= Inferior Mesenteric ArteryIMB= InterMenstrual BleedIMI= Intramuscular InjectionIMN= Infectious MononucleosisIMS= Irritable Male SyndromeIMT= Intima-media ThicknessIMV= Intermittent Mandatory VentilationInc= IncompleteInf= InjectionINF= Intravenous Nutritional FluidINH= IsoniazidIO= Intraosseous InfusionIOL= Induction Of LaborIOP= Intraocular PressureIP= Interphalangeal JointIPPB= Intermittent Positive Pressure BreathingIPPV= Intermittent Positive Pressure VentilationIPS= Intra-Peritoneal SoundsIQ= Intelligence QuotientIR= Inversion Recovery, Interventional RadiologyIRDM= Insulin Resistant Diabetes MellitusISA= Intrinsic Sympathomimetic ActivityISDN= Isosorbide dinitrateISH= Isolated Systolic HypertensionISMN= Isosorbide MononitrateISO= International Organization for StandardizationIT= InterthecalITP= Idiopathic Thrombocytopenic PurpuraITU= Intensive Treatment/Therapy UnitIU= International UnitsIUCD= Intrauterine Contraceptive DeviceIUD= Intrauterine DeathIUD= Intrauterine DeviceIUFD= Intrauterine Foetal DemiseIUI= Intrauterine InseminationIUP= Intrauterine PregnancyIUS= Intrauterine SystemIV= IntravenousIV= IntravenousIVC= Inferior Vena CavaIVC= Intravenous CholangiogramIV-DSA= Intravenous Digital Subtraction AngiographyIVDU= Intravenous Drug UserIVF= In vitro fertilizationIVF= Intravenous FluidsIVP= Intravenous PyleogramIVPB= Intravenous PiggybackIVU= Intravenous UrogramIVUS= Intravascular UltrasoundJIA= Juvenile Idiopathic ArthritisJMS= Junior Medical StudentJODM= Juvenile-Onset Diabetes MellitusJRA= Juvenile Rheumatoid ArthritisJRCERT= Joint Review Committee on Education in Radiologic TechnologyJVD= Jugular Vein DistensionJVP= Jugular Venous PressureK= PotassiumKA= KetoacidosisKBr= Potassium BromideKcal= KilocalorieKCCT= Kaolin Cephalin Clotting TimeKeV= Kiloelectron Voltkg= KilogramKIV= Keep in ViewKLS= Kidney, Liver, SpleenKOR= Keep Open RateKS= Kaposi’s SarcomaKSHV= Kaposi’s sarcoma-associated Herpes virusKUB= Kidneys, Ureters and BladderKVO= Keep Vein OpenkVp= Kilovoltage PeakL&D= Labor and Delivery (Childbirth)L= Leukocytes (White Blood Cells)L= Lumbar vertebraeLA= Left Atrium, LymphadenopathyLab= LaboratoryLABBB= Left Anterior Bundle Branch BlockLAD= Left Anterior Descending-Coronary ArteryLAD= Left Axis Deviation-ElectrocardiogramLAD= Leukocyte Adhesion DeficiencyLAD= LymphadenopathyLAE= Left Atrial EnlargementLAHB= Left Anterior HemiblockLam= LaminectomyLAO= Left Anterior ObliqueLap= LaparotomyLAP= Leukocyte Alkaline PhosphataseLAR= Low Anterior ResectionLARP= Left-Anterior, Right-PosteriorLAS= Lymphadenopathy SyndromeLASIK= Laser-Assisted In-Situ KeratomileusisLat= Laterallb, LB= PoundLBBB= Left Bundle Branch BlockLBO= Large Bowel ObstructionLBP= Low Back PainLc of ch= Laxative of choiceLCA= Left Coronary ArteryLCD= Low Contrast Detail, Liquid Crystal DisplayLCIS= Lobular Carcinoma in situLCM= Lymphocytic MeningitisLCR= Low Contrast ResolutionLCX= Left Circumflex ArteryLDH= Lactate DehydrogenaseLDL= Low Density LipoproteinLDL-C= Low Density Lipoprotein CholesterolL-DOPA= Levo-DihydroxyphenylalanineLE= Lower ExtremityLE= Lupus ErythematosusLEC= Lupus Erythematosus CellLES= Lower Esophageal SphincterLES= Lupus Erythematosus SystemicusLeu= LeukocytesLFT= Liver Function TestLGL= Lown-Ganong-Levine SyndromeLGM= Lymphogranulomatosis MalignaLGV= Lymphogranuloma VenereumLH= Luteinizing HormoneLI= Linear InterpolatorLig= LigamentLIH= Last Image HoldLIH= Left Inguinal HerniaLLE= Left Lower ExtremityLLL= Left Lower LobeLLQ= Left Lower QuadrantLM= Left MainLMA= Left Mentoanterior-Fetal PositionLMCA= Left Main Coronary ArteryLMD= Local Medical DoctorLMP= Last Menstrual PeriodLN= Lymph NodeLOA= Left OccipitoanteriorLOC= Level of ConsciousnessLOP= Left OccipitoposteriorLORTA= Loss of Resistance To AirLOS= Length of StayLot= LotionLp= LipoproteinLP= Lumbar Puncture (Spinal Tap)LPH= Left Posterior HemiblockLPL= Lipoprotein LipaseLPN= Licensed Practical NurseLPO= Left Posterior ObliqueLR= Lactated Ringer’s SolutionLRTI= Lower Respiratory Tract InfectionLSB= Left Sternal BorderLSD= Lysergic Acid DiethylamideLSF= Line Spread FunctionLT= LeftLTAC= Long-term Acute CareLUL= Left Upper Lobe-LungLUQ= Left Upper QuadrantLUT= Look Up TableLV= Left VentricleLVAD= Left Ventricular Assist DeviceLVEDP= Left Ventricular End Diastolic PressureLVEF= Left Ventricular Ejection FractionLVF= Left Ventricular FailureLVH= Left Ventricular HypertrophyLVOT= Left Ventricular Outflow TrackLy= Lymphocyteslytes= ElectrolytesM&M= Morbidity & MortalityM= Murmur (heart murmur)mA= MilliamperageMAE= Moves All ExtremitiesMAL= Midaxillary LineMAMMO= Mammography, MammogramMAO-I= Monoamine Oxidase InhibitorMAP= Mean Arterial PressureMARSA= Methicillin and Aminoglycoside-resistant Staphylococcus aureusmAs= Milliampere SecondsMAS= Morgagni-Adams-Stokes SyndromeMAST= Medical Antishock TrousresMAT= Multifocal Atrial TachycardiaMBT= Maternal Blood TypeMC&S= Microscopy, Culture and SensitivityMC= Metacarpal BoneMCH= Mean Cell HemoglobinMCH= Mean Corpuscular HemoglobinMCHC= Mean Cell Hemoglobin ConcentrationMCP= Metacarpophalangeal JointMCV= Mean Cell VolumeMDA= Medical Devices AgencyMDCT= Multi-Detector Computed TomographyMDD= Major Depressive Disorder (Clinical Depression)MDD= Medical Device DirectiveMDE= Major Depressive EpisodeMDI= Metered Dose InhalerMDS= Myelodysplastic SyndromeMEDLINE= Medical Literature Analysis and Retrieval System OnlineMEN= Multiple Endocrine NeoplasiamEq= milliequivalentMeSH= Medical Subject HeadingsMET= Metabolic Equivalentmet= MetastasisMg= Magnesiummg= milligramMgSO4= Magnesium SulfateMGUS= Monoclonal Gammopathy of Undetermined SignificanceMI= Myocardial Infarction (Heart Attack)MIC= Minimum Inhibitory ConcentrationMICA= Mental Illness and Chemical AbuseMICU= Mobile Intensive Care UnitMinIP= Minimum Intensity ProjectionMIP= Maximum Inspiratory PressureMIP= Maximum Intensity projectionmL= milliliterMLC= Mixed Lymphocyte CultureMLE= Midline EpisiotomyMM= Myeloid MetaplasiaMMEF= Maximal Mid Expiratory Flowmmol= millimoleMMPI= Minnesota Multiphasic Personality InventoryMMR= Measles, Mumps, RubellaMo= MolybdenumMo= MonocytesMOD= Magneto-Optical Discmod= Moderatemod= ModifiedMODY= Maturity Onset Diabetes of the YoungMOM= Milk of MagnesiaMono= Infectious Mononucleosis (Glandular Fever)MOPP= Mechlorethamine, Vincristine, Procarbazine and PrednisoneMPD= Myeloproliferative DiseaseMPV= Mean Platelet VolumeMR= Mental RetardationMR= Mitral RegurgitationMR= Modified ReleaseMRA= Magnetic Resonance AngiographyMRA= Magnetic Resonance AngiographyMRCP= Magnetic Resonance CholangiopancreatographyMRG= Murmurs, Rubs and GallopsMRI= Magnetic Resonance ImagingMRS= Magnetic Resonance SpectroscopyMRSA= Methicillin-resistant Staphylococcus AureusMS= Mental StatusMS= Mitral StenosisMS= Multiple SclerosisMSAD= Multiple Scan Average DoseMSCT= Multi-Slice Computed TomographyMSE= Mental Status ExaminationMSH= Melanocyte-Stimulating HormoneMSM= MethylsulfonylmethaneMSO4= Morphine or Morphine SulfateMSSA= Methicillin-sensitive Staph aureusMSU= Midstream Urine SampleMSUD= Maple Syrup Urine DiseaseMT= Metatarsal BoneMTBI= Mild Traumatic Brain InjuryMTF= Modulation Transfer FunctionMTP= Metatarsalphalangeal JointMTX= MethotrexateMVA= Motor Vehicle AccidentMVC= Motor Vehicle CrashMVI= Multivitamin InjectionMVP= Mitral Valve ProlapseMVPS= Mitral Valve Prolapse SyndromeMVR= Mitral Valve ReplacementMVV= Maximum Voluntary VentilationMz= Magnetization VectorN&V= Nausea and Vomitingn.s. = Not SignificantNa= SodiumNABS= Normoactive Bowel SoundsNAD= No Abnormality DetectedNAD= No Apparent DistressNAS= No Added SaltNB= NewbornNBN= Newborn NurseryNC= Nasal CannulaNC= Nerve Action PotentialNCC= Noncompaction CardiomyopathyNCRP= National Council on Radiation Protection and MeasurmentNCS= Nerve Conduction StudyNCT= Nerve Conduction TestNCV= Nerve Conduction VelocityND= Not DoneNe= Neutrophil GranulocytesNE= NorepinephrineNEC= Not Elsewhere ClassifiedNED= No Evidence of Recurrent DiseaseNeg= NegativeNEMA= National Equipment Manufacturers AgencyNeo= NeoplasmNEQ= Noise Equivalent QuantaNES= Not Elsewhere SpecifiedNEX= Number of ExcitationsNFR= Not for Resuscitationng= NanogramNG= NasogastricNGT= Nasogastric TubeNGU= Non-Gonococcal UrethritisNHL= Non-Hodgkin LymphomaNI= NormalNICU= Neonatal Intensive Care UnitNIDDM= Non-Insulin Dependent Diabetes Mellitus (Type 2 Diabetes)NK= Natural Killer CellsNKA= No Known AllergiesNKDA= No Known Drug AllergiesNLP= Neuro-Linguistic ProgrammingNLP= No Light PerceptionNM= Nuclear MedicineNMR= Nuclear Magnetic ResoanceNNH= Number Needed to HarmNNT= Number Needed to TreatNo. = NumberNO= Nitric OxideNOF= Neck of Femur FractureNon rep. = Do not repeatNOS= Nitric Oxide SynthaseNOS= Not Otherwise SpecifiedNPH= Normal Pressure HydrocephalusNpl= NeoplasmNPO= Nil per osNPTAC= No Previous Tracing Available For ComparisonNRB= Non-Rebreather MaskNRC= Nuclear Ragulatory CommissionNREM= Non-Rapid Eye MovementNRM= No Regular MedicationsNRPB= National Radiological Protection BoardNS= Normal SalineNSA= No Significant AbnormalityNSAID= Non-Steroidal Anti-Inflammatory DrugNSCC= Non-squamous-cell carcinomaNSD= Normal Spontaneous Delivery (Natural Childbirth)NSE= Neurospecific EnolaseNSR= Normal Sinus RhythmNST= Non-Stress TestNSTEMI= Non-ST Elevation Myocardial InfarctionNSU= Non-Specific UrethritisNT= NasotrachealNT= Not TestedNTG= NitroglycerinNTT= Nasotracheal TubeNVD= Nausea, Vomiting and DiarrheaNVD= Normal Vaginal DeliveryNVDC= Nausea, Vomiting, Diarrhea and ConstipationO&P= Ova and ParasitesO/E= On examinationO2= OxygenOA= OsteoarthritisOB-GYN= Obstetrics and GynecologyObl= ObliqueOBL= ObliqueOBS= Organic Brain SyndromeOcc= OccasionalOCD= Obsessive Compulsive DisorderOCG= Oral CholecystogramOCNA= Old Chart Not AvailableOCP= Oral Contraceptive PillOCPD= Obsessive Compulsive Personality DisorderOCT= Optical Coherence Tomographyod= EverydayOD= Occupational DiseaseOD= Optical DensityOD= OverdoseOD= Right Eye (Latin: Oculus Dexter)OE= Otitis Externa (Ear Infection)OGTT= Oral Glucose Tolerance TestOint= Ointmentom= Every MorningOM= Otitis Media (Ear Infection)OME= Otitis Media with Effusionon= Every NightOOB= Out of bedOPD= Outpatient DepartmentOPPT= Oriented to Person, Place and TimeOPV= Oral Polio VaccineOPV= Outpatient VisitOR= Operating RoomORIF= Open Reduction Internal FixationORSA= Oxacillin-resistant Staphylococcus aureusOS= Left Eye (Ltin-Oculus Sinister)OS= Orthopedic SurgeryOSA= Obstructive Sleep ApneaOSH= Outside HospitalOSHA= Occupational Safety and Health AdministrationOsm= OsmolarityOsteo= OsteomyelitisOT= Occupational TherapyOTC= Over-the-counter DrugOTD= Out the DoorOTPP= Oriented to Time Place and PersonOU= Both eyes (Latin: Oculi Uterque)oz= OunceP&A= Percussion and AuscultationP&PD= Percussion and Postural Drainagep.c. = After Food (Latin: Post Cibum)p.o. = By Mouthp.r. = Per rectump.v. = Per VaginaP= PhosphorusP= PostP= PulsePA= Physician AssistantPA= PosteroanteriorPA= Pulmonary ArteryPAC= Premature Atrial ContractionPAC= Pulmonary Artery CatheterPACS= Picture Archive and Communications SystemPAD= Peripheral Artery DiseasePAF= Paroxysmal Atrial FibrillationPAF= Platelet Activating FactorPAI-1= Plasminogen Activator Inhibitor 1PAL= Posterior Axillary LinePALS= Pediatric Advanced Life SupportPAN= Polyarthritis NodosaPAO= Peak Acid OutputPAO2= Alveolar OxygenPaO2= Peropheral Arterial Oxygen ContentPAOD= Peripheral Artery Occlusive DiseasePAP= Papanicolaou StainPap= Papanicolaou Test (Pap Smear)PAP= Positive Airway PressurePAP= Pulmonary Artery PressurePARA I= Indicating a woman with one childPAT= Paroxysmal Atrial TrachycardiaPb= LeadPBL= Positive Beam LimitationPCA= Patient Care ReportPCA= Patient-controlled AnalgesiaPCa= Prostate CancerPCD= Postconcussional DisorderPCI= Percutaneous Coronary InterventionPCL= Posterior Cruciate LigamentPCN= PenicillinPCNSL= Primary CNS LymphomaPCO= Polycystic OvaryPCOS= Polycystic Ovarian SyndromePCP= Pneumocystis PneumoniaPCP= Primary Care PhysicianPCR= Polymerase Chain ReactionPCS= Post-concussion SyndromePCV= Packed Cell VolumePCV= Polycythemia veraPCWP= Pulmonary Capillary Wedge PressurePD= Parkinson’s DiseasePD= Peritoneal DiseasePDA= Patent Ductus ArteriosusPDD= Pervasive Developmental DisorderPDE= PhosphodiesterasePDR= Physician’s Drug ReferencePDT= Photodynamic TherapyPE= Physical ExaminationPE= Pre-eclampsiaPE= Pulmonary EmbolismPEA= Pulseless Electrical ActivityPEEP= Positive End Expiratory PressurePEF= Peak Expiratory FlowPEFR= Peak Expiratory Flow RatePEG= Percutaneous Endoscopic Gastrostomypen= PenicillinPer Vag= Per VaginamPERLA= Pupils Equal and Reactive to Light and AccomodationPERRL= Pupils Equal, Round, Reactive to LightPET= Positron-emission TomographyPFO= Patent Foramen OvalePFT= Pulmonary Function Testpg= PicogramPGCS= Paediatric Glasgow Coma ScalepH= Hydrogen Ion ConcentrationPH= Pulmonary HypertensionPh1= Philadelphia ChromosomePHTLS= Prehospital Trauma Life SupportPHx= Past History (medical)PI= Present IllnessPI= Pulmonic Insufficiency DiseasePICC= Peripherally Inserted Central CatheterPID= Pelvic Inflammatory DiseasePID= Prolapsed Intervertibral DiscPIH= Pregnancy Induced HypertensionPIP= Proximal Interphalangeal JointPK= Pyruvate KinasePKA= Protein Kinase APKD= Polycystic Kidney DiseasePKU= PhenylketonuriaPLAT= Tissue Plasminogen ActivatorPLT= PlateletsPM&R= Physical Medicine and RehabilitationPMB= Post-Menopausal BleedingPMH= Past Medical HistoryPMH= Perimesencephalic Subarachnoid HemorrhagePMI= Point of Maximal ImpulsePMN= Polymorphonuclear LeukocytesPMR= Percutaneous Myocardial RevascularisationPMR= Polymyalgia RheumaticaPMS= Premenstrual SyndromePMT= Photomultiplier TubePND= Paroxysmal Nocturnal DyspneaPNM= Perinatal MortalityPOD= Postoperative DaysPOEMS= Polyneuropathy, Organomegaly, Endocrinopathy, Monoclonal Protein, Skin Changespoly= Polymorphonuclear CellsPOSL= Pulse Optically Stimulated Luminescence DosimeterPost= PosteriorPOX= PeroxidasePP= Post-partumPP= Postprandial or Pulsus Paradoxus or Pulse PressurePPCS= Prolonged Post-Concussion SyndromePPD= (Cigarette) Packs Per DayPPD= Postpartum DepressionPPD= Purified Protein Derivative or Mantoux TestPPH= Postpartum HemorrhagePPH= Primary Pulmonary HypertensionPPH= Procedure for Prolapse and HemorrhoidsPPI= Proton Pump InhibitorPPROM= Preterm Premature Rupture of MembranesPPS= Pulses Per SecondPpt= PrecipitatePPTCT= (HIV) Prevention of Parent To Child TransmissionPPTL= Post-Partum Tubal LigationPR= Prothrombin RatioPRA= Plasma Renin ActivityPRBC= Packed Red Blood CellsPreme= Premature BabyPrep= PreparationPRE-SAT= PresaturationPRIND= Prolonged Reversible Ischemic Neurologic DeficitPRL= ProlactinPRN= As NecessaryProg= PrognosisPROM= Premature Rupture of MembranesPRP= PanRetinal PhotocoagulationPRV= Polycythemia rubra veraPS= Pulmonic StenosisPSA= Prostate Specific AntigenPSF= Point Spread FunctionPSH= Pscychosocial HistoryPSP= PhenylsulphtaleinPSP= Photostimulable PhosphorPSS= Progressive Systemic SclerosisPSV= Pressure Supported VentilationPt= PatientPT= Physical TherapyPT= Prothrombin TimePTA= Percutaneous Transluminal AngioplastyPTA= Peritonsillar AbscessPTA= Post-traumatic AmnesiaPTA= Prior to admissionPTB= Pulmonary TuberculosisPTC= Percutaneous Transhepatic CholangiographyPTCA= Percutaneous Transluminal Coronary AngioplastyPTCA= Percutaneous Transluminal Coronary AngioplastyPTD= Prior to DischargePTH= Parathyroid HormonePTHC= Percutaneous Transhepatic CholangiographyPTSD= Post-traumatic Stress DisorderPTSS= Posttraumatic Stress SyndromePTT= Partial Thromboplastin TimePTU= PropylthioluracilPTx= PneumothoraxPUD= Peptic Ulcer DiseasePUO= Pyrexia of Unknown OriginPUVA= Psoralen UV APVC= Premature Ventricular ContractionPVD= Peripheral Vascular DiseasePVFS= Post-viral Fatigue SyndromePVR= Pulmonary Vascular ResistancePVS= Persistent Vegetative StatePVS= Pulmonary Valve StenosisPWP= Pulmonary Wedge PressurePx= Physical ExaminationPx= PrognosisP-Y= Pack-yearsq.a.d. = Every Other Day (Latin: Quaque Altera Die)q.AM= Every morningq.d. = Each Dayq.d.s. = Four Times Each Dayq.h. = Each Hourq.h.s. = Every bedtimeq.I. = As much as you likeq.i.d. = Four Times Each Dayq.m.t. = Every Monthq.n. = Every Nightq.o.d. = Every Other Dayq.o.h. = Every other hourq.s. = AS much as sufficesq.w.k. = Weeklyq= Each, every (Latin: Quaque)q4h, q6h= Every 4 hours, every 6 hoursQA= Quality AssuranceQALY= Quality-adjusted Life YearsQC= Quality ControlQNS= Quantity Not SufficientQOF= Quality and Outcomes FrameworkQs/Qt= Shunt Fractionqt= QuartQt= Total Cardiac OutputR&F= Radiography and Fluoroscopyr/g/m= rubs/gallops/murmursR/O= Rule OutRA= Refractory AnemiaRA= Rheumatoid ArthritisRA= Right AtriumRad hys= Radical Hysterectomyrad= RadianRAD= Radiation Absorbed DoseRAD= Reactive Attachment DisorderRAD= Reflex Anal DilatationRAD= Right Axis DeviationRAE= Right Atrial EnlargementRAI= Radioactive IodineRAM= Random Access MemoryRAO= Right Anterior ObliqueRAP= Right Atrial PressureRAPD= Relative Afferent Pupilary DefectRBBB= Right Bundle Branch BlockRBC= Red Blood CellsRBC= Red Blood CountRBP= Retino-binding ProteinRCA= Right Coronary ArteryRCM= Restrictive CardiomyopathyRCM= Right Costal MarginRCT= Randomized Controlled TrialRD= Retinal DetachmentRDA= Recommended Daily AllowanceRDS= Respiratory Distress SyndromeRDW= Red Cell Distribution WidthRELP= Restriction Fragment Length PolymorphismREM= Radiation Equivalent ManREM= Rapid Eye MovementRES= Reticuloendothelial SystemRF= Rheumatic FeverRF= Rheumatoid FactorRFLP= Restriction Fragment Length PolymorphismRFOV= Reconstruction Field Of ViewRFT= Renal Function TestRh= Rhesus factorRh= RhodiumRHD= Rheumatoid Heart DiseaseRhF= Rheumatoid FactorRIA= RadioimmunoassayRIBA= Radioimmunoblotting AssayRICE= Rest, Ice, Compression and ElevationRIH= Right Inguinal HerniaRIMA= Reversible Inhibitor of Monoamine Oxidase ARIND= Reversible Ischemic Neurologic DeficitRIS= Radiology Information SystemRL= Ringer’s LactateRLE= Right Lower ExtremityRLL= Right Lower Lobe-lungRLN= Recurrent Laryngeal NerveRLN= Regional Lymph NodeRLQ= Right Lower QuadrantRLS= Restless Legs SyndromeRML= Right Middle Lobe-lungRNA= Ribonucleioc AcidRNV= Radionuclear VentriculographyROA= Right Occipital AnteriorROI= Region Of InterestROM= Range of MotionROP= Right Occipital PosteriorROS= Review of SystemsROSC= Return of Spontaneous CirculationRPG= Retrograde PyelogramRPO= Right Posterior ObliqueRPR= Rapid Plasma Reagin TestRQ= Respiratory QuotientRR= Respiratory RateRRR= Regular Rate and RhythmRSI= Rapid Sequence InductionRSNA= Radiological Society of North AmericaRSV= Respiratory Syncytial VirusRT= Respiratory TherapyRT= Right, Registered TechnologistRTA= Renal Tubal AcidosisRTC= Return to ClinicRTS= Revised Trauma SourceRU= Resin UptakeRUE= Right Upper ExtremityRUG= Retrograde UrethogramRUL= Right Upper Lobe – lungRUQ= Right Upper QuadrantRV= Residual VolumeRV= Right VentricleRVAD= Right Ventricular Assist DeviceRVF= Right Ventricular FailureRVH= Right Ventricular HypertrophyRVSP= Right Ventricular Systolic PressureRVT= Renal Vein ThrombosisRx= Prescription Drug or medical treatmentS&E= Sugar and Acetones.c. = Subcutaneouss.d. = SubdermalS= SacrumS1= First Heart SoundS2= Second Heart SoundSA= Sinoatrial NodeSAA= Syntheric Amino AcidSAB= Spontaneous Abortion (Miscarriage)SAB= Staphylococcal BacteremiaSAH= Subarachnoid HemorrhageSAN= Sinoatrial NodeSaO2= Oxygen Saturation of Artial BloodSAPS II= Simplified Acute Physiology ScoreSAPS III= Simplified Acute Physiology ScoreSARS= Severe Acute Respiratory SyndromeSat= SaturationSB= Small BowelSBE= Subacute Bacterial EndocarditisSBFT= Small Bowel Follow ThroughSBO= Small Bowel ObstructionSBP= Spontaneous Bacterial PeritonitisSBP= Systolic Blood PressureSBS= Short Bowel SyndromeSCAR= Society for Computer Applications in RadiologySCC= Squamous Cell CarcinomaSCID= Severe Combined ImmunodeficiencyScope= Microscope or EndoscopeSCP= Service Class ProviderSCr= Serum CreatinineSCR= Silicon Controlled RectifierSCU= Service Class UserSD= Standard DeviationSDH= Subdermal HematomaSE= Spin EchoSed= SedimentationSegs= Segmented CellsSEM= Systolic Ejection MurmurSFA= Serum Folic AcidSFA= Superficial Femoral ArterySFOV= Scan Field Of ViewSG cath= Swan-Ganz CatheterSGA= Small for Gestational AgeSGGT= Serum Gamma-Glutamyl TranspeptidaseSGOT= Serum Glutamic Oxaloacetic TransaminaseSGPT= Serum Glutamic Pyruvic TransaminaseSHBG= Sex Hormone-Binding GlobulinSHx= Social historySHx= Surgical HistorySI= International System of UnitsSI= Sacroiliacal (SI Joint)SI= Seriously IllSI= Suicidal IdeationSIADH= Syndrome of Inappropriate Antidiuretic HormoneSICU= Surgical Intensive Care UnitSID= Source to Image DistanceSIDS= Sudden Infant Death Syndromesig= Write on labelSIMV= Synchronized Intermittent Mechanical VentilationSIT= Stress Inoculation TrainingSK= Streptokinasesl= SublingualSLE= Systemic Lupus ErythematosusSLR= Straight Leg RaiseSM= Multiple SclerosisSMA= Sequential Multiple AnalysisSMA= Spinal Muscular AtrophySMA= Superior Mesenteric ArterySMA-6= Six-channel Serum Multiple AnalysisSMA-7= Serum Metabolic AssaySMO= Slips made outSMS= Senior Medical StudentSMT= Spinal Manipulative TherapySMV= Superior Mesenteric VeinSN= Student NurseSNB= Sentinel Node BiopsySNP= Sodium NitroprussideSNR= Signal to Noise RatioSNRI= Serotonin-norepinephrine Reuptake InhibitorSOAP= Subjective, Objective, Assessment, PlanSOB= Shortness of Breath (Dyspnea)SOBOE= Short of Breath On ExerciseSol= SolutionSOL= Space Occupying LesionSONO= Sonogram, SonographySOOB= Send Out of bedSOS= Save Our SoulsSp. Fl. = Spinal FluidSp. Gr. = Specific GravitySP= Status PostSpec= SpecimenSPECT= Single Photon Emission Computed TomographySPEP= Single Protein ElectrophoresisSPET= Single Photon Emission TomographySPR= Scan Projection RadiographSq= SubcutaneousSR= Slow ReleaseSROM= Spontaneous Rupture of MembranesSS= Sickle-cell disease (anemia)SSD= Surface Shaded DisplaySSRI= Selective Serotonin Reuptake InhibitorSSS= Sick Sinus SyndromeSSSS= Staphylococcal Sclaed Skin SyndromeStaph= StaphylococcusSTAT= ImmediatelySTD= Sexually Transmitted DiseaseSTEMI= ST Elevation MI (Myocardial Infarction)STH= Somatotropic HormoneSTI= Sexually Transmitted InfectionSTI= Soft Tissue InjurySTNR= Symmetrical Tonic Neck ReflexSTOP= Surgical Termination of PregnancyStrep= StreptococcusSTS= Serological Test for SyphilisSubq= SubcutaneousSupp= SuppositorySv= SeivertSV= Seminal VesicleSV= Stroke VolumeSVD= Spontaneous Vaginal DeliverySVI= Systemic Viral InfectionSVN= Small Volume NebulizerSVR= Systemic Vascular ResistanceSVT= Supraventricular TachycardiaSx= SurgerySx= SymptomsSXA= Single Energy X-ray AbsorptiometerSXR= Skull X-raySz= SeizureT&A= Tonsillectomy with AdenoidectomyT&C= Type and cross-match (Blood Transfusion)T&H= Type and Holdt.d.s. = Three Times a dayt.i.d. = Three times a dayT.S.T.H. = Too sick to send homeT= TeslaT= Thoracic VertebraeTab= TabletTAB= Therapeutic AbortionTAH= Total Abdominal HysterectomyTB, TBC= TuberculosisTBC= Total Body CrunchTBG= Total Binding GlobulinTBI= Total Body IrradiationTBI= Traumatic Brain InjuryTBLC= Term Birth Living ChildTC= Traffic CrashTCC= Transitional Cell CarcinomaTCDD= Threshold Contrast Detail DetectabilityTCN= TetracyclineTCT= Thrombin Clotting TimeTd= Tetanus and DiphtheriaTDI= Time Delay IntegrationTdP= Torsades de pointesTE= Echo TimeTEB= Thoracic Electrical BioimpedanceTEE= Transesophageal EchocardiogramTEM= Transmission Electron MicroscopyTemp= TemperatureTENS= Transcutaneous Electrical Nerve StimulatorTERN= InternTF, T/F= TransferTFT= Thin Film TransistorTFTs= Thyroid Function TestsTg= ThyroglobulinTG= TriglyceridesTGA= Transposition of the Great ArteriesTHR= Total Hip ReplacementTI= Inversion TimeTIA= Transient Ischemic AttackTIBC= Total Iron Binding CapacityTib-Fib= Tibia and FibulaTIG= Tetanus Immune GlobulinTIPS= Transjugular Intrahepatic Portosystemic ShuntTKR= Total Knee ReplacementTKVO= To Keep Vein OpenTLC= Tender Loving CareTLC= Total Leucocyte CountTLC= Total Lung CapacityTLD= Thermoluminescent DosimeterTLR= Tonic Labyrinthine ReflexTM= Transcendental MeditationTM= Tympanic MembraneTMB= Too Many BirthdaysTME= Total Mesorectal ExcisionTMJ= Temporomandibular JointTNF= Tumor Necrosis FactorsTNG= TrinitroglycerinTNM= Tumor-Nodes-MetastasesTNTC= Too numerous to countTO= Telephone OrderTOA= Tuboovarian AbscessTOD= Transoesophageal DopplerTOE= Transoesophageal EchocardiogramTOF= Time of FlightTOMO= Tomography, TomogramTOP= Termination Of Pregnancy (Abortion)TOPV= Trivalent Oral Polio VaccineTP= Totyal ProteinTPa= Tissue Plasminogen ActivatorTPN= Total Parenteral NutritionTPR= Temperature, Pulse, RespirationTR= Repetition TimeTr= TinctureTR= Tricuspid RegurgitationTRAM= Transverse Rectus Abdominis Myocutaneous FlapTRF= TransferTRF’d= TransferredTRH= Thyrotropin Releasing HormoneTS= Tricuspid StenosisTSH= Thyroid Stimulating HormoneTsp= TeaspoonTT= Thrombin TimeTTE= Transthoracic EchocardiogramTTO= To Take OutTTP= Thrombotic Thrombocytopenic PurpuraTTR= TransthyretinTTS= Transdermal Therapeutic SystemTTTS= Twin To Twin Transfusion SyndromeTu= TumorTUR= Transurethral ResectionTURBT= Transurethral Resection of Bladder TumorTURP= Transurethral Resection of ProstateTV= Tridal VolumeTVH= Total Vagina Hysterectomytw= Twice a weekTx= TractionTx= Transplatation (Organ Transplant)Tx= TreatmentU&E= Urea and ElectrolytesUA= UrinanalysisUAC= Umbilical Artery CatheterUAC= Uric AcidUAO= Upper Airway ObstructionUBD= Universal Blood DonorUBT= Urea Breath TestUC= Ulcerative ColitisUC= Umbilical CordUCHD= Usual Childhood DiseaseUD= As directedUDS= Urine Drug ScreeningUE= Upper ExtremityUFH= Unfractionated HeparinUGI= Upper GastrointesinalUGI= Upper Gastrointestinal SeriesUng= OintmentUnk= UnknownUOP= Urinary OutputUPJ= Ureteropelvic JunctionURI= Upper Respiratory InfectionURQ= Upper Respiratory QuadrantURTI= Upper Respiratory Tract InfectionUS= Ultrasond, UltrasonographyUS= UltrasonogramUSG= Ultrasonography (Prenatal Ultrasound Imaging)USP= United States PharmacopeiaUSR= Unheated Serum ReaginUSS= Ultrasound ScanUTI= Urinary Tract InfectionUUN= Urinary Urea NitrogenUVAL= Ultraviolet Argon LaserV/Q= Ventilation/perfusion ScanVA= Visual AcuityVAD= Venous Access DeviceVAD= Ventricular Assist DeviceVAD= Vincristine Adriblastine DexamethasoneVag= VaginalVAMP= Vincristine Adriblastine MethylprednisoneVBAC= Vaginal Birth After CaesareanVC= Vital CapacityvCJD= Variant Creutzfeldt-Jakob DiseaseVCT= Venous Clotting TimeVCTC= Voluntary Counselling and Testing CentersVCUG= Voiding CysourethrogramVD= Vaginal DeliveryVD= Venereal DiseaseVD= Volume of DistributionVDRF= Ventilator Dependent Respiratory FailureVDRL= Venereal Diseases Research LaboratoryVE= Vaginal ExaminationVEB= Ventricular Ectopic BeatVF or V-fib= Ventricular FibrillationVIP= Vasoactive Intestinal PeptideVLDL= Very Low Density LipoproteinVMA= Vanillylmandelic AcidVMA= Violent Mechanical AsphyxiaVNPI= VanNuys Prognostic Scoring Index (Ductal Carcinoma)VO= Verbal OrderVOD= Volume of DistributionVPA= Valproic AcidVPAP= Variable Positive Airway PressureVPB= Ventricular Premature BeatsVPC= Ventricular Premature ContractionVR= Volume Rendered, Volume RenderingVRE= Vancomycin-Resistant EnterococcusVRSA= Vancomycin-resistant Staphylococcus aureusVS= Vital SignsVSD= Ventricular Septal DefectVSR= Ventricular Septal RuptureVSS= Vital Signs StableVT= Ventricular tachycardiaVTE= Venous THromboembolismVV= Varicose VeinsVW= Vessel WallVWD= Von Willebrand’s DiseaseVZV= Varicella Zoster VirusW/= WithW/C= Wheelchairw/o= withoutW/U= WorkupW= TungstenWAP= Wandering Atrial PacemakerWAT= white adipose tissueWB= Whole BloodWBC= White Blood Cell, White Blood Cell CountWBR= whole body radiationWC= white cellsWD= well developedWDL= within defined limitsWDWN= well developed and well nourishedWF= white femaleWH= Well Hydrated (no Dehydration nor Water Intoxication)WIA= wounded in actionWIP= Work In ProgressWN= well nourishedWNL= within normal limitsWO= written order, weeks old, wide open.WOP= without painWPW= Wolff-Parkinson-White syndromeWS= Waardenburg syndromeWS= water-solubleWS= Werner syndromeWS= West syndromeWS= Williams SyndromeWS= Wolfram syndromewt= WeightW-T-D= wet to dryWWI= walking while intoxicatedX2d= Times 2 daysXL= Extended ReleaseXL= Extra LargeXM= CrossmatchXMM= XeromammographyXOM= Extraocular MovementsXR= Extended ReleaseXR= X-ray RadiographyXRT= X-ray ThreapyXS= ExcessiveXULN= Times Upper Limit of NormalYF= Yellow FeverYLC= Youngest Living ChildYO/yo= Years OldYOB= Year of Birthytd= Year to DateZD= Zinc DeficiencyZDV= ZidovudineZE= Zollinger-EllisonZ-ESR= Zeta Erythrocyte Sedimentation RateZIFT= Zygote Intrafallopian TransferZn= ZincZnO= Zinc OxideZSB= Zero Stools Since Birthمنبع: http://yyyw.wordpress.com|+| نوشته شده در  دوشنبه ۱۰ آبان ۱۳۸۹ساعت 1:0  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتداروی زنیکال و کاهش وزن !(XENICAL ORLISTATE)اجزاء فرآورده :اورلیستاتمکانیسم عمل :این دارو از فعالیت لیپاز پانکراس جلو گیری می نماید.لیپاز پانکراس آنزیمی می باشد که سبب شکستن تری گلیسریدهای رژیم غذایی در لوله گوارش می شود .بدون وجود این آنزیم تری گلیسرید موجود در رژیم نمی تواند هیدرولیز شود و به اسیدهای آزاد قابل جذب تبدیل گردد. در نتیجه این تری گلیسریدها بصورت مواد غیر قابل هضم از بدن دفع می گردد.عوارض جانبی :معمولا" عوارض جانبی به دستگاه گوارش مربوط می گردد و این عوارض خصوصا" در اولین سال درمان بسیار شدید میباشد .این عوارض شامل :مدفوع چربافزایش گازهای روده ایحرکت ناگهانی مدفوع و احساس عدم کنترل آنسردردبدلیل اختلال در جذب چربیها احتمال کمبود ویتامینهای محلول در چربی بتا * کاروتن و اسیدهای چرب ضروری مانند امگا 3 و امگا 6 وجود دارد .موارد منع مصرف و احتیاط های ویژه :در مورد سابقه مصرف دارویی تان حتما" با پزشکتان مشورت نمایید.در مورد تاریخچه بیماریهایتان حتما" با پزشکتان مشورت نمایید.این دارو در موارد زیر توصیه نمی گردد :اختلالات تیرویید (کم کاری تیرویید)مشکلات متابولیکی نظیر :سابقه ابتلا به سنگهای اگزالاتی کلیه و اگزالوریپرخوری عصبی و بی اشتهایی عصبیدوران بارداریدوران شیردهیسوء جذبانسداد مجاری صفراروش استفاده :طبق توصیه شرکتهای سازنده معمولا" روزانه سه بار طی هر وعده اصلی که حاوی چربی میباشد مصرف می گردد .اگر وعده غذایی تان فاقد چربی بود از مصرف یک دوز آن صرف نظر نمایید .بدلیل اینکه زنیکال با جذب ویتامینهای محلول در چربی تداخل می نماید مصرف روزانه مولتی ویتامینهای حاوی این ویتامینها توصیه می گردد .ویتامینهای محلول در چربی شامل : ویتامینهای A D E K میباشد .مولتی ویتامینها را دو ساعت قبل و یا بعد از مصرف زنیکال مصرف نمایید .یک تا دو روز بعد از مصرف دارو عوارض آن دیده می شود ولی کاهش وزن در مدت بیشتری رخ می دهد .چندتوصیه مهم :تجویز و مصرف این دارو باید توسط پزشک یا متخصص تغذیه و با توجه به شرح حال بیمار صورت بگیرد .مصرف این دارو با ید به همراه یک رژیم کم کالری و اصلاح شیوه زندگی و ورزش به همراه باشد .برای کاهش عوارض جانبی ناشی از مصرف دارو سهم دریافت چربی از کل کالری دریافتی تان نباید بیشتر از 30% باشد .زنیکال سبب بلوکه شدن جذب کالری از شکر و یا سایر غذاهای فاقد چربی نمی شود در نتیجه برای بدست آوردن وزن ایده آل باید مقدار کالری در یافتی خودتان را کاهش دهید .اگر شما از داروی سیکلوسپورین استفاده می نمایید دو ساعت قبل و یا بعد از مصرف زنیکال مصرف نمایید .در صورت بروز آلرژی مصرف دارو را قطع نمایید و با پزشکتان مشورت نمایید.علایم آلرژی عبارت است از :خارش و جوشهای پوستیتعریقگیجیسختی تنفستوجه نمایید :اگر از داروهای رقیق کننده خون مانند وارفارین داروهای دیابتی و یا سایر داروهای کاهنده وزن استفاده می نمایید به پزشکتان اطلاع دهید .این اطلاعات بدین معنا نمی باشد که این دارو برای شرایط فعلی شما مناسب است و اکیدا" توصیه می گردد قبل از مصرف داروهای کاهنده وزن با پزشک یا متخصص تغذیه تان مشورت نمایید.نقد و بررسی :اخیرا" سازمان غذا و دارو (FDA) به عوارض احتمالی بین مصرف زنیکال و سرطان سینه توجه نموده است . بعد از مطالعات کلینیکی که بر روی 1016 زنی که زنیکال مصرف کرده بودند نشان داده شد که ده نفر از این گروه مبتلا به سرطان سینه شدند .و فقط یک نفر از گروه شاهد (گروهی که دارو مصرف نکرده بودند) مبتلا به سرطان سینه شد . نتایج تحقیقات با توجه به بررسی ها نشان داد که احتمال سرطان سینه با مصرف زنیکال چهار تا هفت برابر افزایش می یابد .اخیرا" تحقیقات زیاد دیگری اظهار کرده اند که بین مصرف زنیکال و ACF)) Aberrant CRYPT FOCI (بیماری مخصوص روده ) رابطه مشترکی وجود دارد و محققان معتقدند که این بیماری یکی از علایم پیش آگهی سرطان کلون می باشد .منابع : اینترنتفیزیولوژی گایتونPhysicians Desk Reference 2006 Xenical Monograph(داروی XENICALOrlistat)اگر مقدار زیادی چربی مازاد بر نیاز بدن مصر * می کنید مقداری از آن در بدن ذخیره و باعث چاقی و اضافه وزن میشه. برای جلوگیری از چاقی روشها – وسایل و دارو هایی زیادی موجوده که البته همه میدونن بهترین و کم خطر ترین راه همان ورزش است ولی خوب دانستن روشهای جانبی هم خالی از لطف نیست.خوب در این زمینه دارویی به نام زنیکال وجود داره که کارش جلوگیری از جذب بیش از اندازه مورد نیاز چربی توسط بدن است. این دارو با اثر بر سیستم گوارشی می گذارد به آنزیم لیپاز که عامل جذب و شکستن چربی ها است می چسبد و مانع لیز یا همان شکستن چربی میشه نتیجتا" چربی های شکسته نشده جذب نمیشن و از طریق روده دفع میشن خو * زنیکال از این طریق کمک میکنه تا 3/1 چربی هایی که از طریق غذا به بدن وارد شده دفع گردد.مورد مصرف دارو :زنیکال جهت افرادی است که بطور قابل ملاحظه ای وزن بالا دارن ( BIM آنها 30 یا بیشتره) زنیکال همچنین برای افرادی که BIM 27 یا بالاتر دارن و همچنین ریسک فاکتور هایی از قبیل فشار خون – کلسترول بالا – بیماری قلبی و دیابتی دارند میتونه مفید باشه . البته بشرط آنکه رزیم کم کالری داشته باشند بطوریکه بیشتر از 30% کالری آن چربی نباشد.میزان مصرف :دوز پیشنهادی 120mg کپسول خوراکی در هر وعده غذایی مشخص که چربی دارد 3 دفعه در یک روز همراه با کاهش کالری غذایی می باشد .زنیکال را طی غذا خوردن یا حداکثر یک ساعت بعد از مصرف غذا باید میل کرد . اگر شما گاه یک وعده غذایی را خذف میکنید یا یک غذای بدون چربی می خوردید باید یک دوز زنیکال را خذف کنید. اگر بیشتر از 120 mg سه بار در روز مصر * کنید اثر آن در کاهش وزن بیشتر ثابت نشده پس خواهشا" زیاده روی نکنید !!!زنیکال رد جذب ویتامین های محلول در چربی هم دخالت میکنه بنابراین وقت یزنیکال مصرف دارید باید روزانه یک مکمل غذایی مولت ویتامین که شامل ویتامین های E,D,Kوبتاکاروتن است مصرف کنید مولتی ویتامین یکبار روزانه حداقل 2 ساعت قبل یا بعد از مصرف زنیکال بخورید مثلا" موقع خواب!منع مصرف:برای زنان باردار یا شیرده در صورتی که مشکلات جذب غذا دارن و ترشح صفراوی آنه کاهش یافته نباید مصرف شود . در صورت مصرف سیکلوسپورین باید با دکتر مشورت کرد .عوارض جانبی:از آن جا که دارو جذب چربی غذا را متوقف میکنه احتمالا" تغییراتی در روده ایجاد میکنه این تغییرات معمولا" در هفته اول درمان ایجاد میشه وبرای بر خی افراد ممکنه تا 6 ماه یا بیشتر پس ازمصرف دارو اتفاق بیفته این تغییرات شامل دفع روده ای با گاز یا افزایش تعداد حرکات روده ای و عدم کنترل آنها بخصوص بعد از غذاهایی که میزان بیشتری از چربی دارن اتفق بیفته.خوب بازهم میگم کم بخور همیشه بخور ورزش هم یادتون نره !!! هموطن:محققان از خطرناک بودن داروی لا‌غری زنیکال میگویند .(irsatiran)پژوهشگران علوم پزشکی شرکت داروسازی روش اعلام کردند تجویز داروی زنیکال سبب بروز حالات پیش سرطانی دردستگاه گوارشی می‌شود.این دارو که اداره‌دارو و غذای آمریکا اف.دی.ای هم آنرا تایید کرده‌است در برخی افراد سبب بروز حالات پیش سرطانی کولون شده استونوستات محصولی ایرانی میباشد که برای چربی سوزی هم استفاده می شود .در کپسول های 120 میلی گرمی و بسته بندی های 84 عددی میتوان از داروخانه های کشور تهیه کرد .شرکت ابوریحان این محصول را ساخته است .توصیه میشود تا مکمل های مطمئن مثل الکارنیتین و هیدروکسی کات و زنادرین هست سراغ این محصول که تازه هم ساخته شده نروید .البته توصیه میشه در کنار مصرف ونوستات از ویتامین ای و امگا 3 استفاده کنید .میزان کاهش وزنی که این دارو حاصل شده متغیر هست.دریک مطالعه یک ساله در 35 تا 54 % مصرف کنندگان دارو 5% و یا کمی بیشترکاهش در BMI دیده شد... گرچه تمام این 5% کاهش BMI الزاما چربی نبوده است.در 16 تا 24% مصرف کنندگان 10% کاهش در BMI دیده شد.بعد از قطع دارو وزن داوطلبان به طور قابل ملاحظه ای افزایش پیدا کرد... بطوری که تا 35% وزنی که کم شده بود دوباره باز گشت.اما علی رغم میزان کم کاهش در BMI افراد , احتمال بروز دیابت تا 35% در مصرف کنندگان دارو کم شد.همان مطالعه نشان داد که عوارض این دارو ممکنه تا 4 سال باقی بمونه. اون کسانی که دارو روی آنها جواب داده بود . کاهش 5% در BMI آنها دیده شد... نتیجه دارو بعد از یک سال 16% کاهش وزن بوده است.نتایج پنج تحقیق در رابطه با آثار مصرف این دارو در میزان عادی 120 میلی‌گرم (سه بار در روز) نشان داد که 20 درصد افراد چاق، توانستند کمتر از 10 درصد وزن خود را طی یک دوره مصرف یک ساله کم کنند. البته این افراد یک رژیم کاهش کالری نیز گرفته بودند. در صورتی که پس از مصرف مداوم 12 هفتگی زینکال به همراه یک رژیم کاهش کالری، کاهش وزن از پنج درصد نگذرد، مصرف دارو باید قطع شود زیرا ادامه دادن آن فایده‌ای نخواهد داشت.خلاصه: دارو روی نصف مصرف کنندگان ممکنه اصلا اثر نکنه و روی نصف اثر کرده ظرف 3 ماه 5% کاهش در BMIو ظرف 1 سال 16% کاهش وزن دیده شده است.مصرف این دسته از داروها در درازمدت چه مضراتی به دنبال دارد؟این داروها به نسبت کم ضررتر بوده (همچون «زنیکال») و مکانیسم کارشان نیز متفاوت است.با اشتها کاری ندارند و چربی هم نمی سوزانند، بلکه در سطح دستگاه گوارش مانع جذب یک سوم چربی غذا می شوند. البته این داروها با رژیم غذایی جواب می دهند. آن هم به صورت تدریجی و درازمدت (یک کیلو در ماه از وزن کاسته می شود).مصرف این داروها نیز می تواند عوارضی به همراه داشته باشد همچون بی اختیاری دست و ممانعت از جذب چربی نیز می تواند کمبود ویتامین های محلول در چربی را به همراه آورد. به علاوه خانمهای شیرده ، باردار و بچه ها از مصرف این داروها منع می شوند.در 15 تا 30 درصد موارد اسهال چرب و در 7 درصد موارد دفع غیرارادی مدفوع و از دست دادن ویتامین‌های حلال در چربی به ویژه A،D، K و E را به همراه دارد. بیشتر مصرف‌کنندگان آن نیز از خروج گاز شکمی همراه با ترشحات روده‌ای ناراحت‌‌اند. پزشکان به افرادی که از این دارو استفاده می‌کنند، پیشنهاد می‌کنند غذاهای چرب کمتری بخورند و در عوض میوه‌، سبزی‌ها و ویتامین را در برنامه غذایی خود بگنجانند.از آن جا که دارو جذب چربی غذا را متوقف میکنه احتمالا" تغییراتی در روده ایجاد میکنه این تغییرات معمولا" در هفته اول درمان ایجاد میشه وبرای بر خی افراد ممکنه تا 6 ماه یا بیشتر پس ازمصرف دارو اتفاق بیفته این تغییرات شامل دفع روده ای با گاز یا افزایش تعداد حرکات روده ای و عدم کنترل آنها بخصوص بعد از غذاهایی که میزان بیشتری از چربی دارن اتفق بیفته.چربی هایی که تجزیه و جذب نشده اند ، باعث دفع مدفوع پرچرب شده و بوی بسیار زننده ای ایجاد می کنند. در ارتباط با مقدار چربی موجود در غذا ، احتمال ایجاد سردردهای شدید و دل دردهای طاقت فرسا در ۶ درصد مصرف کنندگان وجود دارد. در ضمن به علت اختلال در جذب ویتامین های محلول در چربی که شامل ویتامین های K , E , D , A است ، باید دو ساعت بعد از مصرف زنیکال نسبت به مصرف مکمل های مولتی ویتامینی اقدام شود. این دارو به علت احتمال ایجاد زمینه ی بروز سرطان سینه که از طرف FDA ( اداره غذا و دارو ) مطرح گردیده بود، از طرف شرکت سازنده و تولید کننده ، درخواست تایید دارو پس گرفته شده است.مصرف این دارو برای کودکان، زنان باردار و زنان شیرده ممنوع استبعضی از گزارشات عوارض مربوط به داروی زنیکال(پژوهشی )این دارو که اداره‌دارو و غذای آمریکا اف.دی.ای هم آنرا تایید کرده‌است در برخی افراد سبب بروز حالات پیش سرطانی کولون شده است .پژوهشگران علوم پزشکی شرکت داروسازی روش اعلام کردند تجویز داروی زنیکال سبب بروز حالات پیش سرطانی دردستگاه گوارشی می‌شوداین دارو که اداره‌ دارو و غذای آمریکا اف.دی.ای هم آنرا تایید کرده‌است در برخی افراد سبب بروز حالات پیش سرطانی کولون شده استداروی لاغری زنیکال خطر بروز سنگ کلیه را افزایش می‌دهدبه گفته پژوهشگران برزیلی، مصرف داروی «اورلیستات» یا «زنیکال» که گاه برخی بیماران برای کاهش وزن از آن استفاده می‌کنند، احتمال بروز سنگ‌های کلیه را افزایش می‌دهد. محققان دانشگاه فدرال سائوپولو در برزیل با بررسی گروهی از موش‌های آزمایشگاهی دریافتند، استفاده از داروی «زنیکال» میزان نوعی ماده سنگ ساز موسوم به «اگزالات» را در ادرار این حیوانات تا 8 برابر (هشت برابر) افزایش می‌دهددر اغلب کشور ها مثل انگلستان و فرانسه و کانادا فروش این دارو باید با نسخه پزشک باشه... اما در استرالیا وآمریکا ترکیبات خاصی از این دارو بدون نسخه بفروش میرسهمعرفی منابع انگلیسی در باره این داروhttp://www.fda.gov/cder/consumerinfo...fo/xenical.HTMhttp://www.drugs.com/xenical.htmlhttp://en.wikipedia.org/wiki/Orlistathttp://www.xenical.com/|+| نوشته شده در  پنجشنبه ۶ آبان ۱۳۸۹ساعت 3:29  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتمت‌فورمینmetformin-01نام ژنریک: مت‌فورمیننام تجاری: گلوکوفاژ، ریومتچند نکته‌ی مهم درباره‌ی مت‌فورمیناگر شخص دیابتیک بیماری کلیوی داشته یا در معرض کتواسیدوز دیابتیک باشد، نباید از مت‌فورمین استفاده کند. در صورت وجود بیماری کبدی یا سابقه‌ای از بیماری قلبی، پیش از مصرف مت‌فورمین باید پزشک معالج را در جریان قرار دهد.گاه بیمار هنگامی که از مت‌فورمین استفاده می‌کند، دچار اسیدوز لاکتیک می‌شود که بلافاصله در صورت مشاهده‌ی علایم آن باید دارو را قطع کرد. علایم اسیدوز لاکتیک شامل ضعف، افزایش خواب‌آلودگی، برادی‌کاردی، احساس سرما، درد عضلانی، درد اپی‌گاستر، احساس سبکی سر و از حال رفتن ناگهانی (غش) است.همچنین در مواردی که بیمار به‌علت انجام کارهای تشخیصی رادیولوژی(مانند IVF یا سی‌تی اسکن با کنتراست) احتیاج به تزریق وریدی مواد حاجب دارد، باید مت‌فورمین موقتاً قطع شود.همچنین گاه ممکن است مت‌فورمین سبب افت شدید قند خون (هیپوگلیسمی) شود. به‌همین خاطر همیشه یک منبع قند قابل دسترسی (مانند شیر یا آب پرتقال) باید در محل کار یا خانه وجود داشته باشد.مت‌فورمین یک داروی خوراکی ضد دیابت است که به‌تنهایی به‌هیچ‌وجه برای افراد مبتلا به دیابت نوع I (وابسته به انسولین) مناسب نیست. البته اخیراً تحقیقاتی مبنی بر این‌که استفاده‌ی همزمان از مت‌فورمین باعث کاهش دوز مصرف انسولین می‌شود، گزارش شده ولی این موضوع صددرصد ثابت نشده است. مت‌فورمین همچنین کاربردهای دیگری (به‌طور مثال در درمان نازایی) دارد.موارد احتیاط و منع مصرفدر موارد نارسایی احتقانی قلب (CHF) احتمال بروز اسیدوز لاکتیک بیشتر است. همچنین افراد سالمند ریسک بالاتری برای ایجاد اسیدوز لاکتیک دارند و در این موارد تجویز مت‌فورمین باید با نهایت احتیاط انجام شود.احتمال واکنش‌های آلرژیک به مت‌فورمین وجود دارد.در موارد نارسایی کلیوی، کتواسیدوز دیابتیک، بیماری کبدی و سابقه‌ی بیماری قلبی استفاده از مت‌فورمین ممنوع است.مت‌فورمین در طبقه‌بندی FDA (سازمان غذا و داروی ایالات متحده‌ی آمریکا) برای استفاده در زنان حامله جزو گروه B قرار دارد. در شیردهی نیز معتقدند که مت‌فورمین در شیر ترشح نمی‌شود اما هنوز بی‌خطر بودن آن برای نوزادان مادران شیرده ثابت نشده است.مت‌فورمین نباید برای کودکان زیر ۱۰ سال استفاده شود. همچنین نوع آهسته‌رهش آن نباید زیر ۱۷ سال استفاده شود.metformin-2نکات مربوط به نحوه‌ی مصرفمصرف منظم مت‌فورمین در کنار سایر موارد شامل ورزش، رژیم غذایی مناسب و کنترل وزن می‌تواند بسیار موثر باشد. مت‌فورمین معمولاً همراه غذا استفاده می‌شود و بعضی از اشکال آن (نوع آهسته‌رهش یا XR) ممکن است فقط یک بار هنگام شام میل شود.نوع آهسته‌رهش نباید پیش از قورت دادن جویده یا گاز زده شود زیرا شکسته شدن قرص ممکن است منجر به رها شدن مقدار زیادی از دارو در یک زمان کوتاه شود و احتمال ایجاد هیپوگلیسمی را بالا ببرد.با استفاده از سنجش منظم قند، می‌توان به مقدار مطلوب مت‌فورمین و این‌که آیا این دارو به تنظیم قند خون کمک کرده است یا نه، پی برد. همچنین گاه لازم است در فواصل ویزیت بیمار، عملکرد کلیوی بیمار نیز با سنجش BUN و کراتینین مورد ارزیابی قرار گیرد.نکته: در موارد بیماری شدید، مصدومیت یا انجام جراحی ممکن است مقدار نیاز به مت‌فورمین متفاوت باشد. گاه در این موارد لازم است پزشک برای دوره‌ای مصرف مت‌فورمین را قطع و از موارد جایگزین استفاده کند که در این موارد بهترین جانشین، انسولین تزریقی است.هنگامی که یک وعده‌ی غذایی فراموش شود، هنگام ورزش شدید و نیز نوشیدن الکل باید دقت بیشتری انجام شود زیرا این موارد می‌توانند در همراهی با مصرف مت‌فورمین سبب تشدید هیپوگلیسی شوند.در موارد کاهش قند خون باید منابع غنی از قند شامل آب پرتقال، ژل گلوکز، آب‌نبات یا شیر در دسترس باشد. در موارد هیپوگلیسمی شدید که شخص قادر به خوردن و آشامیدن نیست، باید از تزریق عضلانی گلوکاگون یا تزریق گلوکز وریدی استفاده شود.در مواقعی که یک نوبت مت‌فورمین فراموش می‌شود، باید بلافاصله همراه با یک وعده‌ی غذایی سبک مصرف شود. در صورتی که به زمان وعده‌ی بعدی رسیده‌ایم، باید دوز قبلی را حذف کرد و هیچ‌گاه دوبرابر مصرف نشود.نکته: الکل قند خون را کاهش داده و ریسک اسیدوز لاکتیک را بالا می‌برد به‌همین خاطر باید از نوشیدن الکل در هنگام مصرف مت‌فورمین اجتناب شود.عوارض جانبی۱- عوارض خطرناک: ایجاد اسیدوز لاکتیک، آلرژی (کهیر، سختی تنفس، ورم کردن لب و صورت و زبان و حلق که بسیار خطرناک است)، تب و لرز و علایم شبه آنفلوانزا و افزایش سریع وزن. در چنین مواردی باید سریعاً مت‌فورمین را قطع کرد.۲- عوارض کم‌اهمیت‌ ولی شایع‌تر: سردرد، درد عضلانی، ضعف، تهوع خفیف، استفراغ و اسهال، نفخ و درد معده.تداخلات دارویی۱-    داروهایی که در صورت استفاده‌ی همزمان با مت‌فورمین می‌توانند باعث ازدیاد قند خون شوند شامل ایزونیازید، دیورتیک‌ها، استروئیدها، فنوتیازین‌ها، داروهای تیروئیدی، OCP (قرص‌های خوراکی پیشگیری از حاملگی)، داروهای ضد تشنج، قرص‌های لاغری و داروهای ضد آسم، سرماخوردگی و ضد آلرژی‌اند.۲-    داروهایی که می‌توانند باعث کاهش قند خون شوند شامل سولفونامیدها (مانند کوتریموکسازول)، MAOIs (مهارکننده‌های آنزیم منوآمین اکسیداز)، بتابلوکرها و پروبنسید هستند.۳-    داروهایی که ممکن است با مت‌فورمین واکنش ناخوشایند ایجاد کنند شامل فورزماید، نیفدیپین، تریامترن- H، آمیلوراید، پروکسامین آمید، کینیدین، دیگوکسین، سایمتیدین، رانیتیدین، مورفین و وانکومایسین هستند.Ref: Multum Drug Dictionaryمتفورمین METFORMINمتفورمین یک داروی خوراکی برای درمان دیابت نوع دو (دیابت غیروابسته به انسولین ) است . در این نوع بیماری قند، لوزالمعده نمی تواند انسولین کافی تولید کند تا سلول های بدن بتوانند غذایی را که می خورید مصرف کنند.متفورمین از طریق کاهش تولید گلوکز (قند موجود در خون ) توسط کبد، کاهش جذب گلوکز از دستگاه گوارش ، و افزایش حساسیت بدن به انسولین ، قند خون را به طور ثابت و پس از غذا پایین می آورد. چون این دارو قند خون را پایین می آورد، ممکن است لازم باشد قند خونتان را به طور مرتب اندازه بگیرید تا ببینید دارو چقدر مؤثر است .چگونگی مصرفمتفورمین معمولاً ۲ یا ۳ نوبت در روز همراه با غذا خورده می شود. هیچگاه بیشتر از مقدار تجویز شده مصرف نکنید. از دستورات پزشکتان به دقت پیروی کنید. اگر یک نوبت را فراموش کردید ، به مجردی که آن را به یاد آوردید مصرفش کنید. اگر تقریباً موقع نوبت بعدی رسیده است ، نوبت فراموش شده را رها کرده ، به برنامه دارویی معمولتان بازگردید. مقدار دارو را دوبرابر نکنید. در حین مصرف متفورمین اگر بیش از همیشه ورزش کنید، مقدار زیادی مشروب الکلی بنوشید، یا کمتر از همیشه غذا بخورید، ممکن است دچار افت قند خون (هیپوگلیسمی ) شوید. علایم کاهش قند خون عبارتند از: احساس اضطراب ، تشویش ، لرزش بدن ، مشکل در تمرکز، ضعف ، خستگی ، عرق سرد، پوست رنگ پریده و سرد، گرسنگی ، خواب آلودگی ، ضربان قلب تند، سردرد، تهوع ، استفراغ ، درد شکمی ، گیجی ، تغییرات بینایی ، مشکل در راه رفتن ، عدم هوشیاری ، و تشنج . به مجردی که دچار این علایم شدید، چیزی حاوی قند بخورید یا بنوشید. منابع خوب و سریع قند عبارتند از: آب میوه ، عسل ، نوشابه غیررژیمی ، یا شربت قند. بعضی از بیماران قرص گلوکز یا آب نبات های قندی با خود همراه دارند. همچنین خوب است که قند خونتان را اندازه بگیرید تا اگر پایین است در اسرع وقت پزشکتان را مطلع سازید. اگر احساس می کنید دارید دچار کاهش هوشیاری یا تشنج می شوید، چیزی نخورید یا ننوشید (چرا که ممکن است دچار خفگی شوید)، بلکه بلافاصله تقاضای کمک پزشکی اورژانس نمایید. حتی اگر علایمتان با خوردن قند رفع شد نیز با پزشکتان تماس بگیرید؛ متفورمین قند خونتان را برای مدتی طولانی پایین می آورد و علایمتان ممکن است برگردد. اگر علایمتان بهبود نیافت از کسی بخواهید شما را به بخش اورژانس یک بیمارستان برساند.هشدارها و عوارض جانبیدر صورت بروز هریک از علایم زیر مصرف متفورمین را قطع کرده ، در اسرع وقت با پزشکتان تماس بگیرید: خستگی ، دردهای عضلانی ، تنگی نفس ، خواب آلودگی ، یا معده درد. این علایم نادرند ولی باید بلافاصله با پزشک در میان گذاشته شوند. این ها می توانند علایم اسیدوز لاکتیک باشند که اگرچه نادر است ولی اغلب کشنده می باشد. علایم خفیف تر و معمول تر عبارتند از: از دست دادن اشتها، تهوع ، استفراغ ، نفخ ، تولید گاز بیش از حد در روده ها، و اسهال . اگر این علایم مشکل ساز شدند با پزشکتان تماس بگیرید.موارد احتیاطدر صورت وجود هریک از موارد زیر پیش از مصرف متفورمین ، پزشکتان را مطلع سازید:حساسیت به متفورمین یا هر نوع ماده غذایی ، نگهدارنده ، رنگ خوراکی یا دارو.بارداری یا شیردهی .مصرف داروهای دیگر، به ویژه الکل ؛ فوروسماید و تریامترن و دیگر داروهای مُدر؛ داروهای قلبی نظیر نیفدیپین ، دیگوکسین ، پروکاینامید، و کینیدین ؛ کینین ؛ سایمتیدین و رانیتیدین ؛ تریمتوپریم ؛ آمیلوراید؛ مورفین ؛ و وانکومایسین .سابقه یا ابتلا به صرع ، مشکلات قلبی یا بیماری های کبدی یا کلیوی .هنگام مصرف متفورمین توصیه می شودبه طور منظم به پزشکتان مراجعه کنید تا بهبودتان را زیر نظر داشته باشد.از برنامه غذایی توصیه شده توسط پزشکتان پیروی کنید. این برنامه معمولاً دارای یک تعادل در مقدار هیدرات های کربن ، چربی ها و پروتئین ها است . یک متخصص تغذیه به شما کمک خواهد کرد تا به وزن مناسب تان برسید و آن وزن را حفظ کنید. او برنامه وعده های غذایی و نوبت های میان وعده ای را به نحوی برنامه ریزی خواهد کرد که در تمامی ساعات روز انرژی لازم به بدنتان برسد. اگر نمی دانید با برنامه غذایی خود چه کنید، از یک متخصص تغذیه کمک بگیرید. برنامه غذایی شما در مهار بیماری قندتان نقش اساسی دارد.هنگام مصرف متفورمین نبایدپیش از هماهنگی با پزشکتان هر نوع داروی دیگر اعم از داروهای مجاز بدون نسخه و فراورده های گیاهی را مصرف کنید.مشروبات الکلی بنوشید؛ که ممکن است خواب آلودگی و سرگیجه ناشی از دارو تشدید شود.بهترین متفورمین ، متفورمین های کانادایی هستش که با نام آپو متفورمین می فروشندوگرنه متفورمین های ایرانی با گچ تفاوت چندانی ندارندمتفورمین های ایرانی شرکت داروسازی اسوه متفورمین 1000دسته دارویی:پایین آورنده قند خونفارماکوکینتیک:متفورمین به مقدار زیادی از روده کوچک جذب می شود، این دارو جذب گوارشی مناسبی دارد. متفورمین به پروتئین های پلاسما متصل نمی شود و دست نخورده از راه ادرار دفع می گردد. نیمه عمر این دارو حدود 2 ساعت است. حداکثر دوز مورد استفاده 5/2 گرم در روز است که می بایست در سه دوز منقسم و همراه با غذا استفاده گردد.مکانیسم اثر:متفورمین یک داروی پایین آورنده قند خون از دسته بی گوانید می باشد. این دارو باعث آزادسازی انسولین از پانکراس نمی گردد، بنابراین برخلاف سولفونیل اوره ها باعث ایجاد هیپوگلیسمی نمی شود. این دارو تاثیری در ترشح گلوکاگون، کورتیزول، هورمون رشد و سوماتوستاتین ندارد. متفورمین از طریق کاهش تولید گلوکز کبدی و همچنین بهبود عملکرد انسولین در ماهیچه و بافت چربی منجر به کاهش گلوکز خون می شود. همچنین متفورمین باعث کاهش جذب گلوکز از لومن دستگاه گوارش، افزایش گلیکولیز و کاهش گلوکونئوژنز می گردد. این دارو سطح HbA1c را حدود 2% کاهش می دهد. باعث افزایش وزن نمی شود و سطح تری گلیسیرید پلاسما را 15 تا 20 درصد کاهش می دهد.موارد مصرف :این دارو در دیابت نوع II به تنهایی یا همراه با سایر داروهای پایین آورنده قند خون خوراکی و یا انسولین مورد استفاده قرار می گیرد. از جمله موارد مصرف دیگر آن، می توان به سندرم تخمدان های پلی کیستیک (PCOS) و نیز درمان سندرم لیپودیستروفی ناشی از HIV اشاره کرد.مقدار و نحوه تجویز:میزان دوز مصرفی این دارو بسته به سطح گلوکز خون در بیماران دیابتی و همچنین بسته به وضعیت کلیوی بیمار متفاوت است.در بالغین: mg 500 دو بار در روز یا mg 850 یک بار در روز. دوزهای 5/1 تا 2 گرم را می توان در 2 دوزمنقسم تجویز کرد ولی دوزهای بالاتر از 2 گرم بهتر است به منظور کاهش عوارض، در 3 دوز منقسم مورد استفاده قرار گیرد.در افراد مسن: به علت کاهش عملکرد کلیه می بایست در تجویز دوز شروع و دوز نگهدارنده دقت زیادی به عمل آورد. بهتر است در افراد بالای 80 سال استفاده نشود مگر اینکه عملکرد کلیه کاملاٌ طبیعی باشد.موارد منع مصرف:حساسیت به متفورمین یا هر کدام از اجزای فرمولاسیون، نارسایی کلیه (کراتینین سرم بیشتر از 5/1 برای مردها و بیشتر از 4/1 برای خانم ها) و همچنین در موارد کاهش کلیرنس کراتینین به هر دلیلی (مانند شوک، MI و بیماری های متابولیک مزمن)، بیماری کبدی، سابقه قبلی لاکتواسیدوز، بیماری هیپوکسیک مزمن ریوی و نیز نارسایی قلبی که نیاز به درمان دارویی داشته باشد.موارد احتیاط:به علت خطر لاکتواسیدوز، مصرف متفورمین باید به صورت موقت، قبل از تجویز مواد حاجب داخل وریدی قطع گردد. همچنین تجویز دوباره این دارو نباید زودتر از 48 ساعت بعد از مصرف مواد حاجب صورت گیرد. بهتر است در افرادی که سن بالای 80 سال دارند، استفاده نشود مگر اینکه عملکرد کلیه کاملاٌ طبیعی باشد. درصورتیکه سطح خونی لاکتات از mM 3 تجاوز کند، بهتر است که متفورمین قطع شود. در شرایط MI و سپتی سمی باید سریعاٌ مصرف متفورمین متوقف شود.مصرف در بارداری و شیردهی:این دارو در دوران بارداری در گروه B قرار دارد ولی بهترین دارو برای کنترل قند خون در دوران بارداری، انسولین است. این دارو در شیر ترشح می شود و تجویز آن در این دوران توصیه نمی شود (اگر چه براساس اطلاعات موجود، این دارو با شیردهی سازگار است و خطر کمی برای جنین دارد).عوارض جانبی:عوارض حاد متفورمین که میزان شیوع آن در حدود 20% است، عبارتند از تهوع، اسهال، استفراغ، طعم فلزی دهان. این عوارض با افزایش تدریجی دوز و استفاده دارو همراه با غذا کاهش می یابند. جذب گوارشی ویتامین B12 و اسید فولیک با مصرف مزمن این دارو کاهش می یابد. از جمله عوارض دیگرمی توان به آنمی مگالوبلاستیک، راش های جلدی، تنگی نفس، عفونتهای دستگاه تنفسی فوقانی و نیز هیپوگلیسمی اشاره کرد.تداخلات دارویی :داروهایی که باعث افزایش قند خون می شوند (OCP، گلوکوکورتیکوئیدها، فنی توئین، دیورتیک ها، اسید نیکوتینیک) باعث کاهش اثر متفورمین می شوند. قرص سیرهیپوگلیسمی را تشدید می کند. همچنین داروهای حاجب به علت افزایش ریسک لاکتواسیدوز با متفورمین باید مورد توجه قرار بگیرند.داروهای کاتیونی (دیگوکسین، پروکائین آمید، ونکومایسین، مرفین، آمیلوراید وکینیدین) که توسط توبولهای کلیوی دفع می شوند از طریق رقابت دردفع از طریق سیستم کلیوی، پتانسیل تداخل با متفورمین را دارند.بسته بندی :قرص های mg 1000، جعبه 100 عددی|+| نوشته شده در  پنجشنبه ۶ آبان ۱۳۸۹ساعت 2:54  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتآشنایی با آنزیم های کبدیآنزیم های کبدیاولین گام در تشخیص آسیب کبدی انجام آزمایش ساده خون است که حضور آنزیم  های کبدی مشخص را در نشان می دهد. تحت شرایط عادی این آنزیم ها درون سلول های کبدی وجود دارند اما زمانی که کبد آسیب می بیند این آنزیم ها وارد جریان خون می شوند.حساس ترین و پر مصرف ترین آنزیم های تشخیصی کبد، آمینوترانسفرازها هستند. آن ها آسپارتات آمینوترانسفراز (SGOT یا AST) و آلانین آمینوترانسفراز (SGPT یا ALT) هستند. این آنزیم ها بطور معمول داخل سلول های کبدی قرار دارند زمانی که کبد دچار آسیب می شود سلول های کبدی آنزیم ها را وارد جریان خون می کنند، بالارفتن سطح آنزیم ها در خون نشانه آسیب کبدی است.آمینوترانسفرازها چه هستند؟آمینوترانسفرازها باعث کاتالیز واکنش های شیمیایی در سلول ها می شوند که در آن گروه آمین از یک مولکول دهنده به مولکول گیرنده منتقل می گردد. به همین دلیل به آن ها آمینوترانسفراز گفته می شود. واژه های پزشکی در خصوص این آنزیم ها می تواند گاهی گیج کننده باشد. نام دیگر آمینوترانسفرازها، ترانس آمیناز است. آنزیم آسپارتات آمینوترانسفراز(AST) نیز به نام ترانس آمینازاگزالواستیک سرم (SGOT) نیز نامیده می شود و آلانین آمینوترانسنفراز(ALT) نیز به نام ترانس آمینازپیرویک گلوتامیک سرم(SGPT) مشهور است. بطور خلاصه SGOT= AST و SGPT= ALTاست.بطور طبیعی آمینوترانسفرازها در کجا قرار دارند؟(SGOT) AST بطور طبیعی در انواع مختلف بافت ها از قبیل کبد، قلب، ماهیچه، کلیه و مغز قرار دارد. این آنزیم در زمان آسیب به هر کدام از این بافت ها وارد خون می شود. برای مثال میزان غلظت سرمی آن در هنگام حمله های قلبی و مشکلات ماهیچه ای افزایش می یابد.قسمت عمده ی (SGPT)  ALTبرعکس AST بطور طبیعی آن در کبد یافت می شود. اگر چه نمی توان گفت که این آنزیم منحصراً در کبد قرار دارد اما کبد جایی است که در برگیرنده بیشترین غلظت این آنزیم است. این آنزیم در نتیجه آسیب کبدی وارد خون می گردد، بنابراین نسبتاً از این آنزیم بعنوان شناساگر ویژه موقعیت کبدی استفاده می شود.میزان طبیعی AST و ALT چه اندازه هستند؟میزان طبیعی (SGOT) AST ، ۵ تا ۴۰ واحد در هر لیتر سرم است (بخش مایع خون) و میزان طبیعی(SGPT)  ALT7تا۶۵ واحد در هر لیتر سرم است.بالارفتن میزان AST و ALT به چه معناست؟(SGOT) AST و(SGPT)  ALTنشانگرهای حساس در انواع مختلف بیماری های کبدی هستند. اما سطح بالاتر از حد معمول این آنزیم های کبدی نباید به طور خودکار با آسیب کبدی برابر دانسته شود. آن ها ممکن است نشانه مشکلات کبدی باشند یا نباشند. تفسیر سطح بالای AST وALT بستگی به همه نشانه های بالینی دارد. بنابراین بهترین کار این است که این موارد توسط پزشک ارزیابی گردند. سطح دقیق این آنزیم ها دقیقاً به میزان آسیب کبدی و تشخیص بیماری، بستگی ندارد. بنابراین سطح دقیق  (SGOT) AST و(SGPT)  ALTنمی تواند معین کننده درجه بیماری کبدی یا پیشگویی آن در آینده باشد. برای مثال بیماران با هپاتیتA ویروسی حاد ممکن است سطح بالایی از AST و ALT را نشان دهند (گاهگاهی هزاران واحد در لیتر). اما بیشتر بیماران با هپاتیتA ویروسی کاملاً بهبود می یابند بدون اینکه بیماری در وجود آنها باقی بماند. بر خلاف هپاتیت A ویروسی، بیماران دارای عفونت هپاتیتC مزمن بطور عادی فقط مقداری جزئی افزایش در سطح آنزیم های ALT و  AST دارند. با این وجود بعضی از این بیماران ممکن است بیماری مزمنی از قبیل هپاتیت مزمن و سیروز کبد را تا آخر عمر به همراه داشته باشند.چه بیماری های کبدی باعث ایجاد میزان غیر طبیعی آمینوترانسفرازها می شود؟بالاترین میزان ALT و  AST به علت مرگ گسترده سلول های کبدی (نکروز گسترده کبد) ایجاد می گردد. این حالت در شرایطی مانند هپاتیتA ویروسی حاد یا B و آسیب کبدی مشخص بر اثر سمیت ناشی از دوز بیش از حد استامینوفن، ایجاد می شود. این حالت هم چنین در زمانی بوجود می آید که کبد بخاطر عدم حضور اکسیژن و مواد غذایی دچار شوک طولانی مدت می گردد. سطح سرمی ALT و  AST در چنین شرایطی از ۱۰برابر حالت عادی تا هزاران واحد در لیتر متغیر است.افزایش خفیف تا متوسط آنزیم های کبدی معمولاً اتفاق می افتد. آن ها معمولاً بصورت غیر قابل انتظار در آزمون های روتین خونی علی رغم سلامت فرد شناسایی می گردند. سطح ALT و  AST در چنین شرایطی معمولاً بین ۲برابر حالت عادی تا چندین صد واحد در لیتر متغیر است. معمول ترین حالت افزایش خفیف تا متوسط آنزیم های کبدی، کبد چرب است. در ایالات متحده آمریکا شایع ترین علت ایجاد کبد چرب استفاده نابجا از الکل است. سایر دلایل کبد چرب شامل دیابت ملیتوس و چاقی هستند هپاتیتC مزمن هم چنین یکی از مهم ترین دلایل ایجاد افزایش خفیف تا متوسط آنزیم های کبدی ست.چه داروهایی باعث ایجاد سطح غیرطبیعی آمینوترانسفرازها می گردند؟گروهی از داروها که می توانند باعث ایجاد سطح غیرطبیعی آنزیم ها گردند شامل موارد زیر هستند:·   داروهایی که برای کاهش درد استفاده می شوند مانند آسپرین، استامینوفنTynlenol، ایبوپروفن(motrin,Advil)، ناپروکسن(Narosyn)، دیکلوفناک ( Voltaren)  و فنیل بوتازون(Butazolidine)·   داروهای ضد صرع شامل فنی توئین(Di lantin)، الرپروئیک اسید، کاربامازپین(Tegretol) و فنوباربیتال.·   آنتی بیوتیک هایی مانند تتراسایکلین ها، سولفونامیدها، ایزونیازید(INH)، سولفا متوکسازول، تری متوپریم، نیتروفورانتوئین و …·   داروهای پایین آورنده کلسترول شامل استاتین ها(Lipitor,Pravachol,Mevacorو…) و نیاسین·   داروهای ضد افسردگی شامل سه حلقه ای هاسطح غیر طبیعی ایجاد شده آنزیم های کبدی معمولاً هفته ها و ماه ها پس از قطع دارو به حالت طبیعی باز می گردند.موارد سطح غیر طبیعی آنزیم های کبدی چه هستند؟نادرترین دلایل ایجاد غیر طبیعی آنزیم های کبدی در ایالات متحده آمریکا شامل هپاتیتB مزمن، هماکروماتوزیس، بیماری ویلسون، کمبود  Alpha-1-antitrypsin، بیماری سلیاک،بیماری کرون، کولیت اولسراتیو و التهاب هپاتیت اتوایمون است.هپاتیتB می تواند باعث ایجاد بیماری کبدی مزمن با تغییر غیر طبیعی مداوم در آنزیم های کبدی گردد، اگر چه این حالت به اندازه هپاتیتC معمول و شایع نیست.هماکروماتوزیس اختلالی ژنتیکی است که در آن جذب بیش از حد آهن اتفاق می افتدو همین امر منجر به تجمع آهن در کبد، التهاب ، زخم و اسکار کبد می گردد.بیماری ویلسون ؛ بیماری ارثی بوده که به دلیل تجمع بیش از حد مس در بافت های مختلف از قبیل کبد و مغز ایجاد می شود. وجود مس در کبد می تواند منجر به التهاب مزمن کبد شده در حالی که تجمع این عنصر در مغز منجر به مشکلات روانی و حرکتی می شود.کمبود Alpha-1-antitrypsin اختلالی ارثی بوده که در آن کمبود glycoprotein (مجموعه پروتئین کربوهیدرات) که alpha-1-antitrypsin نامیده می شود منجر به بیماری ریوی مزمن(emphysema ) و بیماری کبدی می گردد.التهاب کبد اتوایمون در نتیجه آسیب کبدی ایجاد می شود که به دلیل آنتی بادی های خود بدن و حمله آن به کبد صورت می پذیرد.بیماری سلیاک بیماری مربوط به روده کوچک است که در آن بیمار به گلوتن حساسیت داشته و همین امر باعث ایجاد گاز، نفخ، اسهال و در موارد پیشرفته باعث سوء تغذیه می گردد. بیماران مبتلا به این بیماری هم چنین می توانند دارای سطوح غیرطبیعی آنزیم های ALT و  AST در خونشان باشند.بیماری کرون و کولیت اولسراتیو در نتیجه التهاب مزمن روده ها ایجاد می گردد. در این بیماران التهاب کبد یا مجاری صفراوی (primary sclerosing cholangitis) نیز می تواند ایجاد گردد که در نتیجه آن تست های کبدی غیر طبیعی می شوند.سطح غیر طبیعی آنزیم ها بندرت می تواند یکی از نشانه های سرطان کبد باشد. سرطانی که از سلول های کبدی  ایجاد می شود hepatocellularcarcinoma یا hepatoma نامیده می شود . سرطانی که از سایر ارگان ها(همانند کولون، پانکراس، معده و…) به کبد پخش می شودmetastatic malignancies نامیده می شود.افراد سالم چگونه از نظر میزان افزایش آمینوترانسفرازها ارزیابی می گردند؟ارزیابی افراد سالم با آنزیم های غیر طبیعی، باید بصورت فردی صورت پذیرد. پزشک ممکن است نتایج آزمون های قدیمی را به منظور مقایسه با آزمون جدید درخواست نماید. اگر آزمون های قدیمی وجود نداشته باشند پزشک ممکن است آزمون خون را در هفته یا ماه های بعد به منظور بررسی این موضوع که آیا این سطح غیر طبیعی مداوم یا خیر، تکرار نماید. پزشک عوامل خطر بیماری هپاتیت B یا  C که شامل است  موارد جنسی، تاریخچه انتقال خون، استفاده از داروهای تزریقی و قرارگیری در برابر محصولات خونی هستند ارزیابی می کند. تاریخچه خانوادگی از بیماری کبدی ممکن است باعث افزایش بیماری های توارثی از قبیل هماکروماتوزیس، بیماری ویلسون یا کمبود alpha-1-antitrypsin شود.الگوی غیرطبیعی آنزیم کبدی می تواند شواهد مفیدی را در ایجاد بیماری کبدی فراهم نماید. برای مثال اکثر بیماران با بیماری کبد الکلی دارای سطح آنزیم های غیر طبیعی هستند که البته این افزایش به اندازه افزایش در هپاتیت ویروسی حاد نیست. در کبد الکلی میزان AST بیشتر از ALT بوده و اندازه آن معمولاً زیر ۳۰۰ واحد در لیتر و میزان ALT معمولاً زیر ۱۰۰واحد در لیتر است.اگر الکل یا دارو مسئول غیر طبیعی آنزیم های کبدی باشد در صورت قطع مصرف آنها(تحت نظارت پزشک)  هفته ها یا ماه ها بعدسطح آنزیم ها به سطح عادی و طبیعی باز می گردد. اگر چاقی مسئول ایجاد کبد چرب باشد کاهش وزن به میزان ۵ تا ۱۰ درصد منجر به بازگشت آنزیم ها به سطح عادی و طبیعی می شود.اگر سطح غیر طبیعی آنزیم ها علی رغم قطع الکل، کاهش وزن و قطع دارویی همچنان ادامه یابد آزمون های خونی انجام شده می تواند به تشخیص روند درمانی کمک نماید. خون می تواند از نظر حضور ویروس هپاتیت B  وC و آنتی بادی های مربوط به آنها ارزیابی گردد. سطح آهن خون، آهن اشباع شده و فریتین(میزان آهنی که در بدن ذخیره شده است) معمولاً در بیماران مبتلا به هماکروماتوزیس افزایش می یابد. سطح خونی ماده ای به نام Ceruloplasmin معمولاً در بیماران مبتلا به ویلسون کاهش می یابد. سطح خونی آنتی بادی های مشخص (آنتی نوکلئار آنتی بادی یا ANA، آنتی بادی ماهیچه ای anti-smoth و آنتی بادی ضد کبدی و آنتی بادی میکروزوم کلیه) در بیماران مبتلا به التهاب هپاتیت اتوایمون افزایش می یابد. بیوپسی از کبد روشی است که در آن سوزن از طریق پوست وارد قسمت راست بالای شکم می شود و لایه نازکی از بافت کبدی به منظور آزمایش زیر میکروسکوپ برداشته می شود. البته این روش برای تمام افراد دارای سطح آنزیم کبدی غیرطبیعی ضروری نیست.پزشک معمولاً این روش را در موارد زیر توصیه می کند اگر ۱) اطلاعات بدست آمده از بیوپسی احتمالاً در برنامه ریزی درمانی کمک کننده باشد. ۲) پزشک نیازمند دانستن اندازه و وخامت آسیب و التهاب کبدی باشدو ۳) به منظور ارزیابی تاثیر درمانی.بیوپسی از کبد مناسب ترین روش در تأیید تشخیص شرایطی است که مستعد درمان است. بیماری های کبدی که بالقوه قابل درمان هستند شامل هپاتیتB و C هماکروماتوزیس، بیماری ویلسون، التهاب هپاتیت اتوایمون و کمبود alpha-1-antitrypsin هستند.کنترل کردن سطوح آمینوترانسفرازها چگونه است؟مساله بسیار مهم این است که آزمون های دوره ای AST (SGOT) وALT (SGPT) باید در طول زمان انجام شود. تا سطح سرمی افزایش یافته، ثابت مانده یا پایین آمده است، مشخص شود. برای مثال، بیماران تحت درمان با بیماری هپاتیتC مزمن از نظر آزمون های آنزیمی دوره ای باید ارزیابی شوند. هرگونه پاسخ به درمان باعث کاهش آنزیم های کبدی به سطح طبیعی یا نزدیک سطح طبیعی می شوند، بیماران مبتلا به هپاتیتC که پس از اتمام دوره درمان بیماری شان دوباره عود می کند معمولاً سطح غیر طبیعی آنزیم های کبدی را نشان می دهند.سایر آنزیم های کبدی چگونه هستند؟جدا از آنزیم های AST وALT سایر آنزیم ها شامل آلکالین فسفات،۵¢-nucleotidase و گاماگلوتامیل ترانس پپتیداز(GGT) هستند که اغلب به منظور تشخیص بیماری های کبدی ارزیابی می شوند.ما توجه و دقت خود را به آنزیم های AST وALT محدود نموده ایم زیرا این آنزیم ها از نظر بیوشیمیایی به یکدیگر وابسته بوده و بسیار مهم هستند. این دو آنزیم در رده مهمترین آنزیم های کبدی قرار گرفته اند.آزمونمقادیر طبیعیتوضیحSGPT(ALT)IU/Lit<35در بیماریهای کبدی، بیماریهای کلیوی، پانکراتیت، مصرف الکل میزان آن بالا می‌رود. همچنین در بسیاری از بیماریهای التهابی میزان آن افزایش می‌یابد.SGOT(AST)IU/Lit<35در بیماریهای قلبی، پانکراتیت، بیماریهای کبدی، بیماریهای عضلانی، مصرف الکل و آسیب‌های جسمانی میزان آن بالا می‌رود. همچنین در بسیاری از بیماریهای التهابی میزان آن افزایش می‌یابد.AL.phفسفاتاز قلیاییIU/Lit۳۰-۱۳۰در رشد استخوانی، بدخیمی‌ها، ترمیم شکستگی‌ها، بیماری پاژه، بیماریهای کبدی، نارسایی قلبی، بارداری، پرکاری غده پاراتیرویید و بسیاری بیماریهای دیگر بالا می‌رود.Bilirubinبیلی‌روبینTotal<2/1افزایش آن باعث بروز پدیده زردی می‌شود. در آسیبها و بیماریهای کبدی، انسداد مجاری صفراوی، همولیز و گرسنگی میزان آن افزایش می‌یابد. انسداد مجاری صفراوی و بیماریهای مربوط به آن، منجر به بالا رفتن بیلی‌روبین مستقیم می‌شوند.Direct<0/3AlbuminآلبومینMg/dl۵/۳-۵در حالاتی نظیر کم آبی و دیابت بی‌مزه، میزان آن افزایش می‌یابد. در بیماریهای کبدی، CF، سوء تغذیه، IBD، برخی بیماریهای کلیوی و کبدی، برخی انواع بدخیمی‌ها و برخی بیماریهای بافت همبند میزان آن کاهش می‌یابد.مروری بر انزیمهای کبدی SGOT,SGPTافزایش نسبی SGOT,SGPTسرم میتواند نوع ضایعه را نشان دهد در سلولهای کبدی میزانSGOT بیشتر از SGPT است SGOT در میتوکندری و سیتوپلاسم وجود دارد در صورتیکهSGPT   فقط در سیتوپلاسم سلول جای دارد در هپاتیت مزمن افزایش SGPT ممکناست تنها یافته ازمایشگاهی باشد درChronic persistant hepatitis افزایشSGOT,SGPT  جزئی است سطح بیلیروبین سرم ممکن است طبیعی بودهیا افزایش کمتری داشته باشد این حالت بیشتر بعد از هپاتیت حاد B یاNonA  NonB  بوجود میاید در بیماریهای مزمن کبدی با یرقان و بدونیرقان اگر SGPT  بیشتر ازSGOT  باشد هپاتیت الکلی وجود داردو اگر نسبت افزایش SGOT   بیشتر از SGPT باشد احتمالا سیروزیا هپاتیت فعال مزمن وجود دارد .الفا فتو پروتئین یک پروتئین جنینی است که بعد از تولد از بین میرودو در افراد مبتلا به سرطان کبد به میزان زیاد دیده میشود در اینحالت ممکن است سطح SGOT  بالا و SGPT  سرم طبیعیباشد .در سیروز کبدی که مرحله نهایی بعضی بیماریهای کبدی استو بیشتر در اثر مصرف الکل بوجود میاید یافته مهم ازمایشگاهیکاهش البومین سرم است به علت کاهش تعداد سلولهای فعال کبد.سایر تستهای بیوشیمیایی طبیعی است و در الکتروفورز سرمهیپرگاماگلوبولینمی دیده میشود .در hepato cellular failureپتاسیم سرم کاهش میابد و علت ان افزایش الدوسترون است .زیرا کبد یک عضو غیر فعال کننده هورمونهای استروئیدیاست .خلاصه :پزشک اغلب از روی علائم بیمار و آزمایشات به این بیماری پی می‏ برد. پزشک در معاینات بالینی ممکن است در وهله ی اول متوجه بزرگ شدن اولیه کبد باشد و یک آزمایش خون از شما انجام دهد و این آزمایشات نشان دهنده بیماری کبد خواهد بود و گاه پزشک ممکن است از بیمار سونوگرافی، سی ‏تی ‏اسکن و یا اسکن ‏ایزوتوپ از کبد و طحال به عمل آورد.گاه پزشک جهت تأیید تشخیص، تصمیم به بیوپسی کبد از راه پوست می ‏گیرد که طی این عمل با کمک یک سوزن از طریق پوست وارد کبد شده و نمونه ای از نسج کبد گرفته می ‏شود و جهت آسیب ‏شناسی به آزمایشگاه فرستاده می ‏شود.گاه به طور اتفاقی در حین جراحی و یا انجام لاپاراسکوپی که طی آن از طریق یک لوله دوربین داخل شکم دیده می‏ شود، متوجه کبد فرسوده و چروکیده فرد سیروتیک می ‏شوند.آزمایشات خون جهت بررسی عملکرد کبد:اندازه‌ گیری سطح بعضی از آنزیم‌ ها و موادی که در کبد تولید می ‌شوند:آلبومین و پروتئین موجود در سرم خون: آلبومین خود نوعی پروتئین است و بیماری‌ های کبدی می ‌توانند سبب کاهش پروتئین سرم شوند.زمان نسبی ترومبوپلاستین(PTT) و زمان پروترومبین(PT): جهت اندازه‌ گیری فاکتورهای انعقادی خون که در کبد ساخته می ‌شوند.بیلی روبین: بیلی روبین از تخریب هموگلوبین(ماده‌ ای که سبب حمل اکسیژن توسط گلبول های قرمز خون می‌ شود) در کبد حاصل می ‌شود. سیروز می ‌تواند سبب افزایش بیلی روبین در خون و در نتیجه زردی و یرقان شود.آزمایشات خونی که برای تعیین التهاب کبد به کار می ‌‌روند و به اندازه‌ گیری سطح آنزیم ‌های کبدی می ‌پردازد:AST یا SGOT یا آسپارتات آمینوترانسفراز: که افزایش این آنزیم در خون می ‌تواند نشان دهنده ی آسیب و یا مرگ سلول های کبدی باشد.ALT یا SGPT یا آلانین آمینوترانسفراز: افزایش این آنزیم نیز می ‌تواند نشان دهنده ی آسیب و یا مرگ سلول های کبدی باشد.LDH یا لاکتات دهیدروژناز: افزایش این آنزیم نیز نمایانگر آسیب سلولی کبد می ‌باشد.ALP یا آلکالین فسفاتاز: افزایش این آنزیم می ‌تواند نشانه ی انسداد مجاری صفراوی باشد.GGP یا گاما گلوبولین ترانس پپتیداز: که در مصرف الکل، انسداد مجاری صفراوی، استفاده از داروهایی مثل دیلانتین و فنوباربیتال و التهاب کبد مقدار آن در خون بالا می ‌رود.تست های خونی که در تشخیص علت سیروز می ‌توانند کمک کننده باشند:ANA (آنتی بادی ضدهسته) و ASMA (آنتی بادی ضد ماهیچه صاف): که در تشخیص هپاتیت مزمن خود ایمنی استفاده می‌ شوند.AMA (آنتی بادی ضد میتوکندری): که جهت تشخیص سیروز اولیه صفراوی مفید است.فریتین: که در تشخیص هموکروماتوز موثر هستند.آنتی بادی ضد ویروس هپاتیتBو Cو یا اندازه ‌گیری فاکتورهای ژنتیکی این ویروس ها: جهت تشخیص هپاتیت ویروسیاندازه‌ گیری سطح الکل خون: جهت تشخیص سیروز الکلی مفید است.اندازه‌ گیری سطح آ‌لفا 1 آنتی تریپسین: که در موارد کمبود مادرزادی این پروتئین تشخیصی است.تست هایی که تصاویر کبد را تهیه می ‌کنند:این تست ها در تشخیص تومورها و انسداد مجاری صفراوی، افزایش اندازه کبد و افزایش جریان خون کبدی مفید هستند.رادیوگرافی شکمسی تی اسکن از شکم جهت بررسی کبد، کیسه صفرا و طحالMRI از شکماسکن کبد و طحالآزمایشات دیگر شامل:بیوپسی کبد: که عبارت است از فرو بردن سوزن در بین دنده ‌های تحتانی سمت راست(محل قرارگیری کبد) برای نمونه‌ گرفتن از کبد و سپس بررسی میکروسکوپی نمونه که تنها راه تشخیص قطعی سیروز است.پاراسنتز: که در موارد آسیت(وجود مایع در فضای شکمی) و یا پریتونیت خود به خودی باکتریال انجام می ‌شود که عبارت است از کشیدن مایع شکم با سرنگ و بررسی آزمایشگاهی این مایعآندوسکوپی: جهت بررسی واریس گوارشی و احتمال خونریزی گوارشیERCP: که نوعی آندوسکوپی است که کبد، پانکراس و کیسه صفرا بررسی می ‌شود که در کلانژیت اسکلروزان اولیه تشخیصی است.اندازه‌ گیری آلفافیتوپروتئین در خون: جهت تشخیص سرطان کبد(هپاتوسلولار کارسینوما) استفاده می ‌شود.|+| نوشته شده در  دوشنبه ۱۲ مهر ۱۳۸۹ساعت 10:23  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتبه سلامتی هرچی نامرده / که اگه نامردا نبودن / مردا شناخته نمی شدنسلام دوستان عزیزمن دیگه پولی ندارم به آخر خط رسیدم کوله بار  بدنسازی رو بستم...الان دارم وزنه برداری کار می کنم ...امان از بی پولی...که به هر چه کرد آن بی وفا کرد...تا شقایق هست زندگی باید کردمعمولا رسمه که هر پیک رو به سلامتی شخصی یا چیزی میرن بالا .مثلا می گن "به سلامتی جمع" و بعد پیکشون را می نوشند و بقیه هم ( در تایید این گفته) می گن "نوش" که مخفف نوش جان هستش.من خودم چند تا سلامتی رو خیلی دوست دارم و همیشه به کار می برم .به ترتیب اولویت :1 .به سلامتی پدر و مادر (خانواده)2 .به سلامتی کسی که دوست دارم.3.به سلامتی کسی که باهاش می خورم.4 .به سلامتی کسانی که دوست دارم و غایبند و ازم دور هستند.5.و....بعضی ها هم حال نمی کنن هر پیک بگن به سلامتی... فقط پیک اول یه سلام می گن و می رن بالا ، که اینم مشکلی نداره.مربوط می شه به حس و حال.فعلا چند تا "به سلامتی..." باحال را بخونید .از این جملات حین نوشیدن برای مزاح می تونید استفاده کنید .دو تای اول رو خودم درست کردم!.*به سلامتی هر چی زن و دختر نجیبه / که هیچی کمر مرد را نمی شکنه الا خیانت* به سلامتی هر چی آدمه باحاله / وهرکی که به ما حال می دهبه سلامتی همه اونایی که دوسشون داریم و نمیدونن, دوسمون دارن و نمیدونیمبه سلامتی هرچی نامرده / که اگه نامردا نبودن / مردا شناخته نمی شدنبه سلامتی دیوار / که هر مرد نامردی بهش تکیه می کنهبه سلامتی دیوار / نه به خاطر بلندیش  / واسه اینکه هیچوقت پشت ادم رو خالی نمیکنهبه سلامتی پل عابر پیاده / که هم مردا از روش رد میشن هم نامردابه سلامتی تابلوی ورود ممنوع / که یه تنه یه اتوبان رو حریفهبه سلامتی درخت / نه به خاطرمیوه اش / به خاطر سایه اشبه سلامتی برف / که هم روش سفیده هم توشبه سلامتی رودخونه / که اونجا سنگای بزرگ هوای سنگای کوچیکو دارنبه سلامتی دریا / که ماهی گندیده هاشو دور نمیریزهبه سلامتی خیار / نه به خاطر خ اش / بلکه به خاطر یارشبه سلامتی شلغم / نه به خاطر شلش / به خاطرغمشبه سلامتی مورچه / که کسی اشکش رو ندیدهبه سلامتی کرم خاکی / نه خاطر کرمش / به خاطر خاکی بودنشبه سلامتی خارپشت /  که هیچ دستی لمسش نکردهبه سلامتی گاو / چون نگفت من / گفت مابه سلامی نهنگ / که گنده لات دریاستبه سلامتی کلاغ / نه به خاطرسیاهیش / به خاطریک رنگیشبه سلامتی سگ / نه به خاطرپارسش / به خاطر وفاشبه سلامتی عقرب / که به خواری تن نمیدهبه سلامتی بز / که با ریشش ریده به هرچی آخوندهبه سلامتی زرافه/ که آقا بالا سر ندارهبه سلامتی سایه / که هیچوقت ادم رو تنها نمیذارهبه سلامتی گلدون / که ما خاکش باشیم/ شما گلشبه سلامتی ز نجیر / نه به خاطر اینکه درازه / به خاطر اینکه به هم پیوستسبه سلامتی آینه / که همیشه همه چیزو اونجوری که هست نشون میدهبه سلامتی بیل / که هر چقدر بره تو خاک بازم براق تر میشه!به سلامتی شمع / که تا آخرش پات می سوزهبه سلامتی سرنوشت / که نمیشه اونو از سر نوشتبه سلامتی سیم خار دار / که پشت و رو ندارهبه سلامتی زغال / که با همه ی سیاهیش رنگ عوض نمیکنهبه سلامتی سه کس / زندونی و سرباز و بی کسبه سلامتی دهقانی که / پاییز رو از بهار بیشتر دوست دارهبه سلامتی  پرچم ایران که سه رنگه / تخم مرغ که دو رنگه / رفیق که یک‌رنگهبه سلامتی همه اونای که تلخ میخورن / شیرین سخن میگنبه سلامتی مردی که از زیر گذر می گذشت / درخونه باز بود توی خونه را نگاه نکرد / اگرم نگاه کرد گلی را ندید/اگرم دید اونو نچید / اگرم چید پرپرش نکردبه سلامتی اینکه این پیک / پیک آخر نباشه / این جمع ، جمع آخر نباشهبه سلامتی خودم / که شاهم و شما که تاج سر شاهید|+| نوشته شده در  شنبه ۱۰ مهر ۱۳۸۹ساعت 0:9  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتاقدامات اولیه در آسیب های ورزشیاقدامات اولیه در آسیب های ورزشیاقدامات اولیه درمانی در آسیب های ورزشی شامل مراحل زیر است :1- محافظت و پیشگیری از آسیب بیشتر، مثلاً با استفاده از وسایل کمک ارتوپدی2- استراحت که بسته به نوع آسیب از فرم مطلق آن تا استراحت نسبی را شامل می شود.3- استفاده از یخ که سبب کاهش درد، تورم و التهاب می شود.4- اعمال فشار که اگر همراه با یخ استفاده شود، سبب محدود شدن تورم خواهد شد.5- بالا نگه داشتن عضو آسیب دیده نسبت به سطح قلب که سبب تسهیل تخلیه وریدی از ناحیه مربوطه می شود.6- عمل های محافظتی که در مواقع آسیب جزیی و بدون علامت ورزشکار استفاده می شود، مثلاً استفاده از بانداژ برای پیچ خوردگی مختصر مچ پا.استفاده از اصول فوق در چه زمان و توسط چه کسانی صورت می پذیرد؟روش های بالا در برخورد اولیه با آسیب های حاد اسکلتی-عضلانی به کار می روند.آشنایی با آنها برای ورزشکار، مربی، پزشک تیم و هر فرد دیگری که مسوول درمان و برخورد ابتدایی با آسیب باشد لازم است.چه میزان استراحت کافی است؟ استراحت نسبی در چه مواقعی تجویز می شود؟طول مدت استراحت وابسته به شدتِ آسیب است. مشخص است که هر چه شدت آسیب بیشتر باشد، مدت استراحت هم بیشتر خواهد بود. وقتی یک آسیب چندان شدید نباشد، استراحت نسبی توصیه می شود. هدف از استراحت نسبی آن است که فرد ورزشکار علی رغم وجود آسیب بدون علامت باقی بماند، هر چند تا حدودی تحرک خود را حفظ کرده است.فایده استفاده از یخ در برخورد با آسیب ها چیست؟ آیا گرما هم موثر واقع می شود؟یخ سبب کاهش خونریزی، تورم، التهاب، نیازهای متابولیک ناحیه مجروح، درد و نیز اسپاسم عضلانی می شود. اما گرما به نوبه خود دارای فایده نیست و جز در مورد کاهش اسپاسم عضلانی، سبب افزایش موارد نام برده هم خواهد شد.گاهی توصیه می شود که دوره های متناوب استفاده از گرما و یخ اعمال شود، یعنی عضو را 1 تا 2 دقیقه گرم کنند و بعد از یخ استفاده کنند.بر اساس شدت تورم عضو این نسبت قابل تغییر است. هر چه آسیب حادتر باشد،از مدت گرم کردن کاسته خواهد شد.روش صحیح ماساژ دادن با یخ چگونه است؟باید چه مدت زمانی طول بکشد؟آیا روش های دیگری هم برای استفاده از یخ وجود دارد؟از نحوه تهیه یخ شروع می کنیم: در یک لیوان یک بار مصرف آب ریخته و می گذاریم یخ ببندد. سپس لیوان را از وسط بریده و باقیمانده قالب یخ را برای مدت 60 تا 90 ثانیه بر روی منطقه ای ثابت از عضو آسیب دیده نگه می داریم تا در ناحیه مربوطه و تا 5/1 سانتی متر در اطراف محل احساس کرختی به شخص دست دهد. حال با توجه به وسعت محدوده ای که بی حس شده، به آرامی یخ را به صورت دایره وار روی پوست ماساژ می دهیم. این ماساژ در آسیب های با وسعت متوسط ،7 دقیقه و در نواحی بزرگ تا 10 دقیقه طول خواهد کشید.غوطه ور کردن عضو در آب یخ هم موثر است، اما تحمل آن برای مصدوم سخت است. به علاوه نمی توان عضو را بالاتر از سطح قلب نگه داشت. به عنوان قانونی کلی، در طی یک ساعت می توان 20 تا30 دقیقه(حداکثر)از یخ استفاده کرد و حداقل 30 دقیقه نیز عضو را به حال خود گذاشت. مسلم است که اگر تحمل مصدوم به سرما کم باشد، باید زمان استفاده از یخ را کاهش داد.خصوصیت باندهای فشاری چیست؟این باندها را از دیستال عضو به پروگزیمال می پیچند، به طوری که در هر دور نصف پهنای دور قبلی را بپوشاند. فشار الاستیکی که اعمال میشود سبب کاهش تورم خواهد شد. البته بانداژ نباید آنقدر محکم انجام گیرد که در بازگشت خون وریدی به طرف قلب اختلالی ایجاد کند. در مورد باندهای الاستیک تا توان بالقوه، کشش باند کافی خواهد بود. باندهای الاستیک برای آسیب های حاد اندام تحتانی مناسب نیستند، چون قابلیت حفاظت اندکی ایجاد می کنند.اصول برخورد با ورزشکاری که شدیداً آسیب دیده و حال وخیمی دارد چیست؟در ابتدا توجه معطوف به مجاری هوایی مصدوم خواهد بود.هرگونه انسداد یا مانعی را باید بر طرف کرد. در هنگام این بررسی ها باید مراقب آسیب ستون فقرات گردنی نیز بود.در مرحله بعد به نحوه تنفس مصدوم دقت می شود. در صورت نیاز می توان از تنفس مصنوعی و اکسیژن کمکی استفاده کرد تا تنفس خود بخودی و منظم برقرار شود. اینک نوبت بررسی گردش خون فرد است. نبض شریان کاروتید از لحاظ کیفیت، تعداد و ریتم لمس خواهد شد. در صورت فقدان این نبض یا نبض رادیال، باید عملیات احیاء قلبی عروقی آغاز گردد. یا همان مرحله ارزیابی مختصر عصبی که سطح هوشیاری، اندازه و واکنش مردمک ها به نور،حرکات چشم و پاسخ های حرکتی مصدوم را شامل می شود.به معنی مشاهده اندام ها و سایر قسمت های بدن است تا از وجود هرگونه خونریزی،شکستگی یا خون مردگی آگاه شویم.علل اصلی ایجاد صدمات ورزشی چیست؟عدم آمادگی بدنی، گرم نکردن بدن پیش از شروع فعالیت ورزشی، استفاده از تکنیک های نادرست و نیز ماهیت خود رشته ورزشی از جمله دلایل ایجاد آسیب های ورزشی هستند.چگونه می توان از بروز صدمات ورزشی جلوگیری کرد؟ارتقا دانش و سطح معلومات مربیان و خود ورزشکاران، داشتن سطح آمادگی بدنی مطلوب و گرم کردن بدن به اندازه کافی و قبل از مبادرت به انجام فعالیت می تواند از میزان بروز آسیب های ورزشی بکاهد.اصطلاحات وزنه برداریهالتر : وزنه ای است به صورت صفحات سنگین فلزی که در طرفین یک میله فلزی قرار می گیرد . میله هالتر 60 تا 90 سانتی متر است .صفحه هالتر : وزنه سنگین مدوری است که به شکل دیسک در دو انتهای میله هالتر بسته میشود . تعداد این وزنه ها متناسب با وزنی است که وزنه بردار میتواند بلند کند .تخته هالتر : سکویی چوبین مربع شکل و کم ارتفاع است به ابعاد 4 متر که وزنه برداری روی آن انجام می گیرد .داور : مسابقات وزنه برداری را 3 داور قضاوت می کنند . مهمترین نکته هایی که طبق مقررات مورد توجه داوران است عبارتند از :وقتی وزنه بردار موفق شد هالتر را بالای سر ببرد باید آن را سر جای خود بگذارد یعنی هالتر را از پشت سر یا از جلو نیاندازد . اگر هنگام بالا بردن هالتر دستهای وزنه بردار خم شود و بعد دوباره راست شود خطا است . هنگام بالا بردن هالتر هر گونه تماس میله هالتر با بدن به ترتیبی که ایجاد کمک در بالا بردن وزنه کند خطا محسوب میشود .وقتی وزنه بردار توانست هالتر را در بالای سر ثابت نگه دارد باید برای یک لحظه کوتاه مکث کند و بعد که داوران فرمان دادند آن را پایین بیاورد . پایین آوردن هالتر بدون فرمان داور خطا است .وزنه بردار اگر هالتر را از تخته بیرون بیاندازد خطا است حتی اگر وزنه را به خوبی مهار کند ولی هنگام پایین آوردن هالتر را بیرون از تخته بگذارد باز هم خطا است .وزنه برداری در ایران اولین دستگاه هالتر توسط عبدالله نادری به وزن 110 پوند از هندوستان وارد ایران شد و به این ترتیب ورزش وزنه برداری به تدریج در ایران شکل گرفت و گسترش یافت . فدراسیون وزنه برداری ایران در سال 1318 تاسیس شد و رئیس آن عبدالله نادری بود .در نخستین مسابقاتی که در ایران برای وزنه برداری ترتیب می یافت مسئله وزن شرکت کنندگان مطرح نبود و هر وزنه برداری که میتوانست وزنه سنگین تری را بلند کند اول می شد . اما وقتی نتایج وزنه برداری المپیک برلین( 1936 ) به ایران رسید دریافتند که هر وزنه برداری باید در دسته مخصوص به خود به رقابت بپردازد . پس از آن مسابقات رسمی با وزنهای مختلف ترتیب یافت و در بازیهای المپیک لندن ( 1948 ) هم یک تیم وزنه برداری از ایران شرکت کرد . در این بازیها جعفر سلماسی موفق شد در دسته 60 کیلوگرم برنده یک مدال برنز المپیک شود . این اولین مدالی است که ایران از بازیهای المپیک بدست آورده است . از دیگر قهرمانان سرشناس وزنه برداری که نام ایران را در جهان مطرح کرده اند میتوان به این نامها اشاره کرد : محمود نامجو – محمد نصیری – رئیسی – دهنوی – برومند – تمرز – جلایر – صفا سنبلی – علم خواه .زیگموند فروید، روانکاو اطریشی، تمایلات و انگیزه جنسی را عامل شکل دهنده اساس روان (روح/ذهن) و محرک رفتارهای انسان می دانست. نظریه روانکاوی شخصیت او، مبنای روانشناسی نوین است.دکتر زیگموند فرویدطبق نظریه روانکاوی شخصیت، نهاد (id) – عنصر اصلی ضمیر ناخودآگاه – نیازهای حیاتی را کنترل و رفتار انسان را در جهت کسب لذت و رفع نیازهای اساسی هدایت می کند. به عبارت دیگر، نهاد، مکانیسمهای حیاتی روان انسان – نیروهای زندگی و مرگ – را کنترل می کند.روانشناسی نوین، نظریه روانکاوی را با "هرم نیازها"ی "مازلو" و نظریه تقلیل انگیزه، جایگزین کرده است.هرم مازلو - از پایین به بالا:نیازهای فیزیولوژیک، امنیت، نیازهای اجتماعی، عزت نفس، خودشکوفاییبر طبق نظریه تقلیل انگیزه، انسانها به ارضای نیازهای جسمانی یا فیزیولوژیکی تمایل دارند. "هرم نیازها"، ترتیب تمایل مردم به رفع نیازهایشان را نشان می دهد. این دو نظریه، در کنار هم، به درک علمی رفتار انسان کمک می کنند.فروید معتقد بود که "بدن مقهور سرنوشت است" و هدف از زندگی، زیستن، تولید مثل و مرگ است اما روانشناسی نوین، انسانها را متمایل به زندگی لذتبخش می داند و زندگی اقناع کننده را از طریق ابتدا، ارضای نیازهای جسمی و سپس، حرکت بسوی ارضای نیازهای روانشناختی، ممکن می داند. روانشناسی نوین، مدعی آزادی عمل انسانها هم هست.با اینحال، آزادی، مستلزم مسئولیت و موجد خطر است – ما آزادی عمل خلاف و پذیرش عواقب آن را هم داریم! راه آزادی، با دست و پنجه نرم کردن با مخاطرات آن پیموده می شود.اهمیت آزادی و مخاطرات مربوطه، در موضوعات مربوط به تمایلات جنسی، بیش از هر جای دیگر، آشکار می گردد. در صورت درستی، فعالیت سالم جنسی، می تواند باعث بهبود عملکرد سیستم ایمنی، سلامتی جسمی و روحی و کیفیت زندگی شود، درحالیکه فعالیتهای ناسالم جنسی، یا حتی رفتارهای نادرست در فعالیتهای سالم جنسی، ممکن است ضمن ایجاد اختلال در سیستم ایمنی بدن و کاهش مقدار هورمونهای آنابولیک (عضله ساز) و آندروژنیک (تقویت کننده صفات ثانویه جنسی)، پیامدهای بسیاری داشته باشند؛ از آسیب جسمی و روانپریشی گرفته تا ایدز و مرگ!آیا فعالیت سالم جنسی می تواند سیستم ایمنی بدن را تقویت کند؟ آیا فعالیت سالم جنسی می تواند کیفیت زندگی را بهبود دهد؟ آیا فعالیت سالم جنسی می تواند از طریق کمک به عضله سازی، عملکرد بدنی را – شامل عملکرد ورزشی – افزایش دهد؟ پاسخ هر سه پرسش، مثبت است.بسیاری از ورزشکاران، علاقمند به دریافت اطلاعاتی درباره رابطه جنسی و چگونگی تاثیر آن بر افزایش عملکرد سیستم ایمنی بدن، تواناییهای جسمانی و کیفیت زندگی هستند. آیا شب پیش از مسابقه باید پرهیز کنند یا خیر؟ آیا مقاربت، میزان تستوسترونشان را افزایش می دهد یا کاهش؟ پاسخهایی کاملا علمی برای این پرسشها وجود دارند.در این مقاله، به جدیدترین تحقیقات درباره رابطه جنسی و تاثیرش بر عملکرد ورزشی پرداخته می شود.تحقیقات علمی روی فعالیت جنسیارتباط میان فعالیت جنسی و عملکرد غدد درون ریز، اخیرا در مراکز تحقیقاتی علمی مورد مطالعه جدی قرار گرفته است.مقاربت و عملکرد سیستم ایمنیتحقیقات اخیر نشان داده اند که پس از انزال ناشی از تحریک، نوسانات هورمونی رخ می دهند و چنین انزالهایی به افزایش مقدار آدرنالین، پرولاکتین و سلولهای دفاعی (CD3-CD16+CD56+) کمک می کنند.این تحقیق، اولین مورد از نوع خود برای یافتن توضیحی درباره تاثیرات تقویتی انزال ناشی از مقاربت بر سیستم ایمنی بدن است. طبق این تحقیق، احتلام (انزال هنگام خواب)، تاثیری بر این ویژگیهای سلامتی بخش ندارد.مقاربت، دوپامین، آدرنالین و تحریکمقاربت، ترشح دوپامین را تسهیل می کند. دوپامین (C8H11NO2) یک ناقل عصبی و مونوآمین ساده است که در ترکیب و ترشح اپی نفرین (آدرنالین) نقش دارد. افزایش ضربان قلب که همراه با تحریک جنسی رخ می دهد، یکی از تاثیرات دوپامین بر ترشح آدرنالین است.دوپامیندوپامین، هورمون "احساس خوشایند" است و به همین دلیل، در اعتیاد و رفتارهای لذت جویانه نقش دارد. از آنجا که طبق تحقیقات، هورمونها نقشی در انحراف جنسی ندارند، شاید دوپامین، زمینه اعتیاد و تحریک جنسی باشد.مقاربت و سرطان پروستاتحدود 70% مردان بالای 65 سال، به سرطان پروستات مبتلا می شوند. طبق برآورد انجمن سرطان آمریکا، سالانه حدود 250,000 مورد جدید به مبتلایان این بیماری در آمریکا اضافه می شود.پیش از مطالعه علمی فرایند انزال، تصور می شد که انزالهای مکرر با افزایش احتمال سرطان پروستات مرتبط باشد. تحقیقات اخیر، نه تنها این باور را رد کردند، بلکه نشان دادند که افزایش تکرر انزال در اواسط تا اواخر دهه سوم زندگی (20 تا 30 سالگی)، با "کاهش" احتمال سرطان پروستات ارتباط دارد!مراکز تحقیقاتی و پزشکی معتبر، بر این باورند که افزایش تکرار انزال، از طریق پاک کردن پروستات از مایع منی که ممکن است حاوی مواد سرطانزای مخرب دی ان ای (DNA) باشد، از آسیب پروستات جلوگیری می کند.مقاربت و سلامتی قلببرای انجام فعالیتهای ورزشی، سلامتی قلب ضروری است. قلب، خون اکسیژن دار را به اندامهای حیاتی و عضلات تلمبه می کند. عملکرد ضعیف قلب می تواند به کاهش استقامت، تحدید کارایی و توقف رشد عضلانی منجر شود.مشکل چاقی در آمریکای شمالی، سریعترین گسترش را دارد. بر اساس گزارش سال 1999 موسسه هینز (HANES)، 61% بزرگسالان، مبتلا به اضافه وزن هستند و 15% این تعداد به گونه ای خطرناک و مهلک چاق هستند.چاقی و عوارض ناشی از آن، بشدت بر سلامتی قلب تاثیر می گذارند. چربی اضافی بدن و میزان بالای تری گلیسرید خون ممکن است به بیماری فشار خون، دیابت و بیماریهای قلبی-عروقی منجر شوند.خوشبختانه، تحقیقات نشان داده اند که تحریک جنسی، ترشح آدرنالین و گرمازایی بدن (چربی سوزی) را افزایش می دهد. آدرنالین، برای تولید انرژی، وارد بافت ادیپوز (چربی) می شود. همین پدیده، علت ارتباط فعالیت جنسی و لاغری را توضیح می دهد.تستوسترونتستوسترون، مسئول رشد عضلانی است و در غیاب آن، عضله، رشد نمی کند. به همین دلیل، ورزشکاران برای افزایش میزان تستوسترون و عملکرد بدنیشان، دست به اقداماتی گوناگون، از مصرف انواع گیاهان و داروهای گیاهی، ویتامینها و مواد معدنی گرفته تا هورمون سازها، استروییدسازها و حتی استروییدهای ممنوع می زنند.مکملهای غذایی، بر تغییر میزان هورمون تاثیر دارند، اما چون بدلیل مصرف ماده مورد نظر، بدن تولید آن را کاهش می دهد، اغلب، تاثیر خود را در دراز مدت از دست می دهند. در اینصورت، رشد عضلانی متوقف می شود.افزایش طبیعی میزان تستوسترون، با تمرین، تغذیه و رابطه جنسی درست، صورت می گیرد. تاثیرات مثبت تغذیه، تمرین و استراحت بر رشد عضلانی، از مدتها پیش، در متون علمی تایید شده بود اما بکارگیری فعالیت جنسی درست، بعنوان روشی برای تسریع رشد عضلانی، به تازگی مورد مطالعه و تحقیق جدی قرار گرفته است.محققان چینی، در سال 2003، تحقیقی را روی 28 مرد داوطلب انجام دادند. این عده، بمدت یک هفته از انزال محروم بودند. میزان تستوسترون سرم (سرم خون) آنها، هر روز آزمایش می شد. تحقیق چینی ها، اولین مورد سنجش تاثیر تکرر انزال بر میزان تستوسترون سرم بود و نتایج هم جالبی هم داشت.دانشمندان، دریافتند که عدم انزال در شش روز اول، هیچ تاثیری بر میزان تستوسترون سرم نداشت. در روز هفتم، تستوسترون سرم، تا 145.7% میزان پایه، افزایش می یافت و سپس در روز هشتم، بسرعت کاهش پیدا می کرد.محققان، کاهش تستوسترون در روز هشتم را بدلیل تاثیر بازدارنده ترشح "لوتینایزینگ هورمون" (هورمونی که از بخش پیشین غده هیپوفیز ترشح می شود و در مردان، باعث تحریک تولید تستوسترون توسط سلولهای درون شبکه ای بیضه ها می شود) می دانند. لوتینایزینگ هورمون، برای تولید تستوسترون، ضروری و تعیین کننده میزان تستوسترون آزاد است. عمل بازدارندگی این هورمون، باعث بازگشت تستوسترون به میزان عادی می شود. بر اساس این تحقیق، معلوم شد که تکرر فعالیت جنسی و انزال، بر میزان تستوسترون تاثیر می گذارد.یک قانون هورمونیتحقیقات علمی، ما را در شناخت مسیر و تعیین جهت درست کمک می کنند. آنچه در ادامه می خوانید، بخوبی با آخرین یافته های علمی درباره روابط و فعالیتهای جنسی و ارتباطشان با عملکرد فیزیولوژیکی، هماهنگی دارند:چون میزان تستوسترون، در حضور مقادیر زیاد انسولین، کاهش پیدا می کند، وعده غذایی پیش از تمرین باید حاوی انواع چربی و پروتئین باشد که تاثیر ناچیزی بر ترشح انسولین دارند.تحقیقات، نشان داده اند که تحریک جنسی، میزان تستوسترون را افزایش می دهد. بنابراین، قرار گرفتن در معرض تحریک جنسی پیش از تمرین، برای ورزشکاران مفید است و بدین ترتیب می توانند با مقدار تستوسترون و قدرت بیشتری به تمرین بپردازند.پس از تمرین، باید یک معجون پروتئینی همراه با روغن تخم کتان یا زیتون خورد. انواع چربی، نفوذ هورمونهای جنسی را از دیواره سلولها، تسهیل می کنند.انزال در یک ساعت پس از تمرین، به افزایش مقدار طبیعی سلولهای دفاعی بدن و در نتیجه بهبود عملکرد سیستم ایمنی و تقویت توانایی بازسازی بدن کمک می کند. افزایش سلولهای دفاعی، مانع تاثیرات نامطلوب تمرین بیش از حد می شود.بمنظور به حداکثر رساندن میزان تستوسترون، می توان انزال را بمدت هفت روز به تعویق انداخت و روز هفتم را با سنگین ترین جلسه تمرین یا روز مسابقه هماهنگ کرد. در اینصورت، انزال باید در روز هفتم و پس از تمرین، طبق آنچه گفته شد، صورت بگیرد تا از اثر منفی لوتینایزینگ هورمون در روز هشتم، پیشگیری شود.از نوسانات طبیعی تستوسترون، فقط در صورت تمرین و تغذیه درست می توان بهره برد. اگر تغذیه یا تمرین، نامناسب باشد و میزان انسولین یا استروژن افزایش یابد، تستوسترون، هورمون رشد و هورمون "شبه انسولین عامل رشد 1"، بشدت تحت تاثیر قرار می گیرند و رشد عضلانی متوقف می شود.|+| نوشته شده در  جمعه ۹ مهر ۱۳۸۹ساعت 15:41  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتدرد عضلات و نحو درمانهر وقت شما به یک فعالیت فیزیکی در حد غیر معمول مشغول می‌شوید، خواه بنلد کردن یک شیء سنگین یا دویدن و یا حتی حرکت دادن اثاثیه منزل. این فشارها و کشش‌ها (نه در حد خیلی شدید) موجب بوجودآمدن پارگی‌های میکروسکوپیک (Tears) در بافت عضلات می‌گردد. خلاصه اینکه بعد از انجام بعضی انواع فعالیت‌های فیزیکی سنگین ، استرس فیزیکی قابل توجهی بر عضلات وارد می‌شود، بخصوص زمانی که مورد و فعالیت جدیدی برای سیستم بدن شما باشد و یا در مراحل آغازین یک برنامه تمرینی هستید، طبیعی است که در عضلات احساس درد کنید.نگران نباشید، این امری است طبیعی. وقتی بدن شما عضلات آسیب دیده و دردناک را بازسازی می‌کند، آن عضلات قوی تر و حجیم تر از قبل رشد می‌کنند، این همان مکانیسمی است که ورزشکاران حرفه‌ای از آن در جهت قوی تر، حجیم تر و سریع تر شدن عضلاتشان، بهره میبرند، بنابر یک قاعده عمومی هر چقدر شما تمرین و فعالیت فیزیکی بیشتری انجام دهید، پارگی‌های میکروسکوپیک ( Tears) بیشتری در عضلات شما ایجاد می‌شود و متعاقباً درد بیشتری در آن عضلات که بدن شما در حال بازسازی و مرمت آنها است، احساس می‌کنید.● علل درد :این درد هم نتیجه آسیب و استرس فیزیکی است که شما حین تمرین به عضلات وارد آورده‌اید و باعث ایجاد التهاب (inflammation) توأم با پارگی‌های میکروسکوپیک شده‌اید و هم حاصل موارد زائد تولید شده در عضلات هنگام فعالیت است.(اسید لاکتیک)▪ درد عضلانی تاخیر یافته Delayed Onset Muscle Sorenessفیزیولوژیست‌های ورزشی اظهار می‌کنند که افزایش تدریجی ناراحتی یا درد عضله که طی ۲۴ الی ۴۸ ساعت پس از ورزش و تمرین روی می‌دهد و اصطلاحاً درد عضلانی تاخیر یافته (DOMS) نام دارد، امری کاملاً طبیعی است.ـ مشخصات :این نوع درد (DOMS) خود را به صورت درد از نوع مات ـ گنگ و مبهم (dull)، لوگالیزه (موضعی) و در گروه عضلات تمرین داده شده که دامنة حرکت عضو یا عضله مربوطه را محدود نمی‌سازد، اما منجر به سختی و کاهش زودگذر قدرت عضلانی میشود ، تظاهر می‌کند. این دردها عمدتا خفیف و ضعیف می‌باشند و دلالت بر این می‌کند که عضلات شما با برنامه تمرینی شما درحال سازگاری هستند و متعاقب تمرینات بعدی، عضلات بهتر و قوی‌تر عمل می‌کنند.هیچکس نسبت به این نوع درد عضلات ایمن نیست، هم ورزشکاران مبتدی و هم ورزشکاران حرفه‌ای یا بدنسازها DOMS را تجربه می‌کنند.اما برای افرادی که واجد شرایط لازم نیستند و برای اولین بار است که به تمرین می‌پردازند ممکن است موجب ایجاد نگرانی و ترس شود. بدین جهت این افراد درمراحل نخستین تمرینات به یک مربی یا راهنما نیاز دارند.ـ راه‌های پیشگیری یا کاستن درد عضلانی تاخیر یافته(DOMS):۱) گرم کردن بدن و انجام حرکات کششی ملایم قبل از تمرین (حدود ۱۵ دقیقه) به شکستن چرخه‌ای که از درد عضلات شروع و به اسپاسم، سفتی و کاهش دامنة حرکت عضلات منتهی می‌شود، کمک می‌کند.۲) نوشیدن آب قبل، بعد و حین تمرین(Hydrate) : به مقدار کافی آب یا نوشیدنی‌های ورزشی که حاوی الکترولیت‌های لازمه هستند، بنوشید.۳) اگر تمرین قدرتی (مانند بدنسازی یا پاورلیفتینگ) انجام می‌دهید، به عضله یا گروه عضلاتی که روی آنها کار می‌کنید ، بین ست‌ها کشش ملایمی بدهید.۴) مرحله سرد کردن بدن بعد از تمرین : بلافاصله بعد از تمرین حدود ۵ الی ۱۰ دقیقه حرکات ایروبیک سبک مانند جاگینگ یا قدم زدن توأم با حرکات کششی انجام دهید . این حرکات به سیستم گردش خون و سیستم لنفاتیک کمک می‌کند تا مواد زائد حاصله از تمرین (اسید لاکتیک) از بدن و عضلات دفع شوند.۵) انجام ماساژ پس از تمرین۶) سرما درمانی(گذاشتن کیسه یخ) بلافاصله بعد از تمرین، بر روی گروه عضلات کار کرده ( بعد از تمرینات بسیار سنگین،مانند پاورلیفتینگ که فرد احساس سوزش در عضلات دارد - توضیحات از مترجم )۷) مصرف ویتامین C به مقدار زیاد (روزانه حدود mg ۵۰۰) به کاهش درد کمک می‌کند.□ هنگامیکه دچار درد عضلات هستید انتظار نداشته باشید که رکورد شخصی خود را بتوانید بزنید چون حین درد عضلات (DOMS) مقداری از پتانسیل ورزشی شما کاسته می‌شود.□ درد عضلانی تاخیر یافته (DOMS) روی قسمت‌هایی از بدن که فعالیت داشته‌اند، تاثیر می‌کند پس شما هنگامیکه عضلات کارکرده و خسته در حال ترمیم و بازسازی هستند، می‌توانید دیگر گروه عضلات را تمرین دهید.□ نکته مهم: زیاد به خودتان سخت نگیرید، در چند روزی که بدن شما در حال سازگاری با تمرینات سنگین است به تمرینات سبک مانند پیاده روی و شنا بپردازید.به طور خلاصه باید گفت که خود را لت و پار نکنید و زیاد سخت نگیرید و ریلکس باشید!□ وقتی که شخصی یک دوره تمرینی کامل را انجام می‌دهد، برای چند هفته یا چند ماه در برابر صدمات عضلانی ایمن می‌شود و بعد از انجام تمرینات دردوره‌های بعدی در عضلات او آسیب (Tears) کمتری ایجاد خواهد شد و نیز درد کمتری نسبت به دوره‌های قبل احساس خواهد کرد و مهم تر از همه اینکه بازیابی قدرت عضلانی وی سریع تر خواهد شد. بدین علت است که ورزشکاران حرفه‌ای به صورت مداوم و پیوسته تمرین نمی‌کنند، بلکه به صورت منقطع و متناوب (Cross – Train) به تمرین می‌پردازند و برای چالش بیشتر و پیشرفت بهتردر قدرت و حجم عضلانی‌شان متناوباً برنامه روتین تمرینات خود را تغییر می‌دهند . مثلا در عرض یک هفته ۲ روز تمرین شدید و سنگین انجام می‌دهند و بقیه روزهای هفته را به تمرینان ایروبیک سبک می‌پردازند.□ این نوع درد (DOMS) می‌تواند به عنوان یک ترغیب و دلگرمی برای افراد در یک برنامه ورزشی یا دوره تمرینی نقش مهمی داشته باشد، چون آنها می‌خواهند بعد از تمرین وهرچه زودتر نتیجه فعالیت‌های خود را ببینند و این نوع درد نشان دهنده این است که آنها حقیقتاً عضلات خود را به کار گرفته‌اند.چگونه می‌توان از شدت این دردها کاست و یا به نوعی درمان کرد؟پژوهشگران و فیزیولوژیست‌های ورزشی هنوز چاره‌ای یا دارویی(Panacea)برای حل این مسئله (DOMS) نیافته‌اند، هر چند روش‌های متعددی همچون گذاشتن کیسه یخ بر روی عضله مورد نظر، استراحت، داروهای ضد التهابی غیر استروئیدی (NSAID)، ماساژ، حرارت و کشش و... که در فرآیند بهبودی این درد‌ها مفید بوده، گزارش شده است.□ نکته: داروهای ضدالتهابی غیر استروئیدی (مانند ایبوپروفن، سلکوکسیب، ناپروکسن و ...)می‌توانند در جهت رفع این دردها بسیار مفید باشند اما در میان پژوهشگران بحث بر این است که مصرف این داروها پیشرفت و تقویت عضلات را محدود می‌سازد.□ نکته: دقت شود که سرما درمانی در ۴۸ ساعت اول و گرما درمانی بعد از ۴۸ ساعت انجام می‌گیرد.□ نکته بسیار مهم: تشخیص نوع و منشأ درد و شناخت تفاوت‌های بین درد عضلانی ملایم و متعادل که ناشی از تمرین نرمال می‌باشد و درد ناشی از تمرین بیش از حد (overuse) یا آسیب عضلانی.اگر درد عضلانی مانع از انجام فعالیت‌هایی که به زندگی روزانه و شغل و کارتان وابسته است، گردد نتیجه می‌گیریم که درد بسیار شدید است و ناشی از تمرین فیزیکی متعادل و نرمال نیست.درد شدید عضلات در اثر کشیدگی (Strain) یا به علت تمرین شدید و بیش از حد (overexert):این مورد زمانی اتفاق می‌افتد که شما عضلات را بیش از حد تحت فشار قرار دهید و معمولا در افرادی شایع است که در ابتدا و شروع یک برنامه تمرینی هستند و تمرینات خود را در مراحل نخستین برنامه تمرینی بیش از حد نرمال انجام می‌دهند(overdo)ـ علائم :شبیه قسمت قبل (درد عضلاتی تاخیر یافته) می‌باشد، اما علاوه بر آن در محل عضلات دچار کشیدگی درد درحین لمس(Tenderness) وجود دارد و نیز سفتی و سختی دردناکی درعضلات بوجود می آید که می‌تواند منجر به محدودیت دامنه حرکت عضو مربوطه می‌گردد.▪ پارگی عضلات:این مورد معمولاً زمانی اتفاق که عضلات برای اعمال فشار شدید آمادگی کافی ندارند یا فشار و استرس وارد شده بر عضلات در تمرین شدید، بیش از حد توان عضله مربوطه ‌باشد.بسته به شدت فشار و استرس فیزیکی وارده ویا شدت تمرین بیش از حد (overexert)، می‌تواند قسمتی از عضله و یا کل عضله دچار پارگی شود. پارگی شدید موجب تجمع خون در اطراف عضله آسیب دیده گردد.در پارگی بسیار بزرگ یا پارگی کامل عضله درد بسیار شدیدی احساس می‌شود و موجب ناتوانی کامل در کار عضله یا عضو مربوطه میگردد.ـ درمان :یخ درمانی ، استفاده از داروهای ضدالتهابی غیراستروئیدی (ایبوپروفن ،سلکوکسیب،ناپروکسن و ...)مراجعه به پزشک در اولین فرصت .|+| نوشته شده در  جمعه ۹ مهر ۱۳۸۹ساعت 15:39  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتمتیل تستسترونمتیل تستسترونمتیل تستوسترون دارویی قدیمی و بسیار پر قدرت است که انصافاً باید گفت که برای کبد آدمی نیز بسیار بسیار سمی و کشنده است اما در مورد این دارو باید گفت که استروژن زایی چندانی ندارد. .......قدمت دارودر اولین صفتی که در مورد این دارو به کار بردیم گفتیم که این دارو اصولا دارویی قدیمی است.........به حق باید گفت که وزنه برداران روس که رکورد شکنی شان روزگاری آمریکایی ها را شگفت زده و شاید هم زمین گیر کرده بود این دارو را در اختیار داشته و آن را به همراه ودکایی که می خوردند استفاده می کردند...............دلیل اصلی پیشرفت های برق آسا و غیر قابل تصور آنها در آن سال ها که وزنه برداری جهان را غرق در حیرت کرده بود نیز قدرت همین دارو بود که در آن سال ها دارویی ناشناس و محرمانه به حساب می آمد......برخی از این وزنه برداران حتی از وجود چنین دارویی که با نوشیدنی آنها مخلوط شده و به آنها داده می شد بی خبر بودند ولی پزشکان و مشاوران تیم که چنین وزنه بردارانی را ساپورت می کردند این دارو را به خوبی می شناخته و از آن استفاده کرده و نتایج درخشان در سطح جهانی و المپیک را نیز مدوین این دارو بودند. .........قدرت دارودر دومین صفتی که در مورد این دارو به کار بردیم در مورد قدرت این دارو مواردی را بیان کردیم.این دارو قدرت زیادی در اتصال به گیرنده های آندروژن در بدن آدمی دارد. اتصال دارو به گیرنده ها و میزان و شدت این اتصال است که قدرت و توان دارو در تشدید فرایند عضله سازی را رقم می زند.........زمانی که دارویی در شدت های بالا و با کارایی زیاد قدرت برقراری ارتباط و قدرت اتصال به گیرنده را در خود دارد می توان امید به اثرات خارق العاده آن در بدن داشت........داروی متیل تستوسترون از قدرت اتصال بالایی با گیرنده های آندروژنی برخوردار است و تاثیر شدید و بسیار مخربی بر کبد دارد.......در مورد قدرت و قدمت استفاده از این دارو در پرورش اندام سخن گفتیم ولی زود قضاوت نکرده و ادامه بحث را پی بگیرید و قبل از اینکه آن را که در داروخانه های ایران نیز یافت می شود تهیه کنید این مقاله را تا انتها مطالعه کنید...........گیرنده های آندروژنیگیرنده های آندروژنی هم در بافت های عضلانی وجود دارند و هم در بافت های چربی یافت می شوند.هورمون ها و داروهای که خورده و یا تزریق می کنید با تاثیر بر این گیرنده ها و با اتصال به این گیرنده ها در بدن اثر کرده و فرایند رشد را تحریک و تشدید می کنند.....این اثر در نتیجه اتصال هورمون به گیرنده های موجود در بافت های عضلانی رخ می دهد اما زمانی که این هورمون ها با گیرنده های موجود در چربی ها اتصال پیدا می کنند چه اتفاقی رخ می دهد؟گیرنده هایی که در بافت های چربی قرار دارند با دریافت این هورمون ها و با اتصال این هورمون ها به خود شروع به تشدید چربی سوزی در بدن می کنند.همین تاثیر این هورمون ها نیز در مورد افرادی که از چربی زاید رنج می برند موثر واقع شده و در تشدید فرایند چربی سوزی اثرات محسوسی بر جای می گذارد. .........نکته ی ظریفباند شدن هورمون به گیرنده ها اولین گام برای تاثیر هورمون در بدن محسوب می شود ولی صد البته باید گفت که اتصال زیاد و شدید هورمون با گیرنده ها الزاما به معنی پاسخ های آنابولیک قوی تری نیز نخواهد بود و عکس این قضیه نیز صادق است.به این معنی که پایین بودن تمایل هورمون در اتصال به گیرنده ها نیز الزاما و در همه موارد به معنی ضعیف بودن اثرات آنابولیکی دارو در بدن نیست........مثالهورمون اکسی متولون را همه شما می شناسید. این هورمون در زبان انگلیسی که زبان مادر این دارو نیز شناخته می شود به این صورت نوشته و تلفظ می شود: oxymetholone.این دارو قدرت چندانی در اتصال به گیرنده های آندروژن در بدن ندارد ولی با این وجود اثرات بسیار قدرتمند آنابولیکی در بدن دارد که انصافا نمی توان این اثرات را نادیده گرفت.........هر چند باید به این مورد نیز اشاره کرد که این اثرات اولا پایداری چندانی در بدن نداشته و پس از قطع مصرف دارو از بین می رود و در ثانی این اثرات اغوا کننده با تاثیر بسیار شدید و منفی دارو بر کبد همراه بوده و تبدیل این دارو به استروژن نیز در اغلب موارد مخصوصا در مواردی که فرد به این دارو و به استروژن در بدن حساسیت داشته باشد خارج از حد کنترل است.........هورمون دیانابول نیز قدرت چندانی در برقراری ارتباط با گیرنده های آندروژنی در بدن ندارد ولی اثرات آنابولیکی قدرتمندی در بدن بر جای می گذارد........زمانی که گیرنده های آندروژنی در عضلات تحریک می شوند می توان امید افزایش حجم توده عضلانی داشت و این در حالی است که تحریک همین گیرنده ها در بافت های عضلانی و حتی در بافت های چربی با به کار انداختن واکنش های گوناگون در بدن موجب تشدید چربی سوزی شده و چربی های بدن را به خوبی کاهش می دهد................نسبت آنابولیک به آندروژناثرات آنابولیکی و آندروژنی داروی متیل تستوسترون را به طور مثال با خواص پایه هورمون مادر که همانا تستوسترون باشد می سنجیم.اشاره به این مورد را نیز ضروری می دانیم که هورمون مادر اغلب استروئیدها همان هورمون شناخته شده تستوسترون است که به طور طبیعی در بدن نیز تولید می شود......این دارو یعنی داروی متیل تستوسترون نیز نوعی تستوسترون است که گروه هایی به آن افروده شده است تا آن را در برابر تاثیرات کبد بیمه کرده و آن را از فاز متابولیسم کبدی رهانیده و مصرف خوراکی آن را امکان پذیر سازد......همین گروه های زایدی که به این دارو افزوده شده است آن را به خوبی از فاز متابولیسم کبدی می رهاند و این دارو در فرم خوراکی نیز موثر واقع می افتد ولی همین ترفند فشار سنگینی را بر کبد وارد می کند و به همین دلیل نیز گفته می شود که این دارو برای کبد سمی بوده و استفاده های طولانی مدت و استفاده های سخاوتمندانه آن نیز خطرناک است............گفته می شود که خواص آندروژنی این دارو در حدود 60 برابر داروی تستوسترون و خواص آنابولیکی آن نیز در حدود 120 برابر این هورمون می باشد که البته این قبیل تعین درصدها در مواردی که یک جنبه قضیه با فیزیولوژی انسانی سر و کار دارد تا حدود زیادی معدل گیری و تخمین است و تاثیر هیچ دارویی در بدن افراد را نمی توان دقیقا و با ضریب اطمینان صد در صد تعیین کرد..............عکس العمل بدن افراد مختلف در برابر داروهای مختلفی که خورده و یا به صورت تزریقی وارد بدن خود می کنند متفاوت است و ممکن است برخی دارو ها در مورد برخی از افراد کاملا بی تاثیر باشد و برخی دیگر از داروها نیز در مورد برخی از افراد به شدت موثر واقع شوند.........استفاده همزمان از چند نوع داروی خوراکی که امروزه به فراوانی در برنامه های دارویی افراد مختلف و حتی مبتدیان نیز دیده می شود از نظر اصول علمی دوره نویسی در پرورش اندام مردود است.به همین دلیل نیز این دارو (متیل تستوسترون) را نمی توان به همراه داروهای خوراکی دیگر مصرف کرد و گفته می شود که مصرف آن به همراه تستوسترون و یا یکی دیگر از استرهای آنابولیک و آندروژن کارایی خوبی داشته است...........به دلیل اینکه اکثر داروهای خوراکی فشار سنگینی را بر کبد وارد می کنند مصرف همزمان این داروها مردود است ولی چه می توان کرد که حتی تجویز و مصرف سه و یا حتی چهار نوع استروئید خوراکی به صورت همزمان نیز در پرورش اندام ایران به فراوانی یافت می شود و زمانی هم که به نارسایی کبدی می رسند دلایل دیگر را مسبب این بدختی و بیماری می دانند. ...........تاثیر دارو بر فعالیت ج ن س یاین دارو یعنی متیل تستوسترون نیز همانند داروهایی نظیر ناندرولون و ترن بولون استات تاثیر شدیدی بر عملکرد و میل ج ن س ی افراد داشته است و افزایش موقتی و مقطعی در ابتدا و کاهش شدید و ماندگار قوا و حتی میل ج ن س ی در طولانی مدت را سبب شده است.........پروژسترونحتما می دانید که پروژسترون نیز یکی دیگر از هورمون های زنانه است که در بدن زنان یافت می شود و تاثیراتی شبیه به هورمون استروژن دارد.تاثیر این دارو بر گیرنده های پروژسترونی موجب تقویت اثر استروژن در بدن شده و خواص زنانگی را چندین برابر تقویت می کند و این در حالی است که این دارو به هورمون استروژن تبدیل نمی شود......این موضوع واقعیت دارد که این دارو به هورمون استروژن تبدیل نمی شود ولی جای نگرانی همچنان وجود دارد و پروژسترون تولید شده در بدن دست کمی از استروژن ندارد........این در حالی است که اغلب مردم از وجود چنین هورمون یدر بدن نیز اطلاع نداشته و از تاثیر آن بر بدن نیز نامطلع بوده و حتی در صورت داشتن اطلاع از وجود چنین هورمونی در بدن و در صورت داشتن اطلاع در مورد تبدیل شدن متیل تستوسترون به این هورمون، دارویی برای مهار کردن این هورمون را نمی یابندد ...............مراقب باشیدجای بسی تاسف باقی است که برخی از سودجویان که از تاثیر منفی دارو بر بدن افراد بی اطلاع بوده و یا اصلا اندیشه ای در این بابت به خود راه نداده و فقط و فقط به سود حاصل از فروش دارو به افراد می اندیشند این دارو که در داروخانه های ایران نیز یافت می شود را در قوطی های متان و دیانابول کرده و یا آن را به صورت فله ای و به نام دیانابول به افرادی که به دنبال تهیه دارو به بازار سیاه سر می زنند قابل می کنند!!!بله با وجود اینکه این دارو به هورمون زنانه استروژن تبدیل نمی شود ولی اثرات زنانگی در اثر مصرف این دارو نیز به فراوانی و به خوبی دیده شده است که گاه این اثرات نگران کننده تر و قوی تر از اثرات زنانگی ناشی از مصرف هورمون هایی است به هورومن زنانه استروژن تبدیل می شوند................مسمومیت کبدیبه این جملاتی که می خوانید به خوبی توجه کنید:این دارو یکی از جهنمی ترین داروهایی است که ممکن است فردی در پرورش اندام آن را دانسته و یا ندانسته و به جای دیانابول مصرف کند........مصرف آن در دزهای بالا و در دوره ها طولانی مدت واقعا مضر است و به همین دلیل این دارو حتی در موارد پزشکی نیز با رعایت بسیاری از احتیاطات و با اکراه تمام تجویز می شود و از این دارو تنها در موارد مطالعاتی استفاده می شود...........افرادی هم که از این دارو استفاده می کنند معمولا دز مصرف آن را با دقت تمام انتخاب کرده و حتی از دزهای توصیه شده نیز کمتر مصرف می کنند چون عوارض جانبی این دارو به واقع غیر قابل کنترل و خانمان سوز است..............افزایش آنزیم های کبدیافرادی که حتی روزانه 2 میلی گرم از این دارو را مصرف کرده بودند با افزایش شدید و نگران کننده آنزیم های کبدی رو در رو شده بودند به گونه ای که آثار زردی در پوست و در چشمان آنها به خوبی پیدا بود و افرادی که بر تاثیر این دارو بر بدن مطالعه کرده اند اعتقاد دارند که از مصرف این دارو در پرورش اندام باید خودداری کرده و یا دز مصرف آن را در حد میکروگرم انتخاب کرد. ..........Virilizationاین کلمه به معنی بروز خواص مردانگی در زنان است و همانگونه که بروز خواص زنانگی در مردان ناپسند و مردود است بروز صفات مردانگی در زنان نیز ناپسند بوده و بیماری به شمار می رود.با مصرف عمدی و سهوی داروهایی نظیر همین دارو که شرح آن رفت چنین عوارضی به فراوانی در زنان دیده شده است.....از جمله این عوارض می توان به این موارد اشاره کرد:· رشد موهای زاید· خشونت و پرخاشگری· اختلال در قاعدگی· کلفت شدن صدا· چرب شدن پوست· جوش های پوستی· خواص مردانگیاین دارو به دلیل اینکه عوارض جانبی شدیدی دارد برای زنان و همچنین برای مردانی که در ابتدای راه بی سر انجام استفاده از استروئیدها هستند توصیه نمی شود و فقط افرادی که در حد و اندازه مسابقات پیشرفته بوده و در شرایط آمادگی برای حضور در رقابت ها هستند از این دارو استفاده می کنند.........فرمول شیمیایی این دارو C19H24O2 و نیمه عمر آن نیز در حدود 4 الی 6 ساعت می باشد........|+| نوشته شده در  جمعه ۹ مهر ۱۳۸۹ساعت 15:36  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتارتباط هورمونهای جنسی، لپتین و شاخص‏های تن سنجی در مردان میزان SHBGمقدمه: انسولین یک تنظیم کننده مهم سطح سرمی گلوبولین متصل شونده به هور‌مو‌ن جنسی (SHBG) است.سطوح پایین SHBG با افزایش مقاومت به انسولین و هیپرانسولینمی همراه است. هدف از این مطالعه مقایسه سطح سرمی SHBG بین افراد سالم و بیماران مبتلا به دیابت بارداری (GDM) بود.روش‌ها: سطح سرمی SHBG در 38 زن با دیابت حاملگی و 143 زن حامله سالم اندازه‌گیری شد. همچنین انسولین، پپتیدC و تستوسترون اندازه‌گیری شد. مقاومت و حساسیت به انسولین با آزمون‌های HOMA و QUIKE ارزیابی شدند.یافته‌ها: سطح سرمی SHBG در گروه GDM نسبت به گروه سالم به‌طور ‌معنی‌داری پایین‌تر بود (007/0 P=). سطح سرمی انسولین ناشتا در گروهGDM نسبت به گروه سالم بطور معنی‌داری بالاتر بود(01/0 P=). نمایه HOMA در گروهGDM نسبت به گروه سالم بطور معنی داری بالاتر بود (005/0 P=). درنهایت در یک مدل رگرسیون لجستیک با تعدیل عواملی نظیر سن، شاخص توده بدنی و تعداد بارداری، صدک زیر 25 سطح سرمی SHBG در پیش بینی GDM اثری مستقل داشت.نتیجه گیری: سطح سرمی SHBG در بیماران GDM پایین تراز مقادیر طبیعی است و مقادیر پایین آن پیش بینی کنندهGDM می‌باشد.در این مطالعه ارتباط هورمونهای جنسی، لپتین و شاخص‏های تن سنجی در مردان بررسی و اثر کاهش متوسط وزن بر این متغیرها در افراد چاق مطالعه گردید. در 186 مرد بالغ با متوسط سن 30 سال (49-22)، نمایه توده بدن Kg/m2 27 (43-18) با وزن 8/131/80 کیلوگرم سطح سرمی تستوسترون، گلوبولین متصل شونده به هورمونهای جنسی (SHBG) ، دهیدرواپی آندرسترون سولفات (DHEA-S)، استرادیول، LH، FSH، انسولین، لپتین و شاخص‏های تن سنجی شامل نمایه توده بدن (BMI) و محیط کمر به باسن (WHR) اندازه‏گیری و اثر کاهش متوسط وزن بر این متغیرهای هورمونی در یک گروه 22 نفری از افرادی چاق با وزن 147/88 کیلوگرم این جمعیت مطالعه گردید. در این بررسی تستوسترون و SHBG سرم با BMI هبستگی منفی نشان دادند ( به ترتیب 05/0p<، 18/0-=r و 001/0p< ، 33/0-=r). ارتباط SHBG سرم با WHR (001/0p< ، 35/0-=r) و لپتین سرم با BMI (001/0p< ، 68/0= r ) و تستوسترون سرم (009/0p< ، 57/0-=r) بررسی گردید. در این مطالعه در افراد چاق (kg/m230BMI>) سطح تستوسترون nmol/l 389/11 و در افراد با وزن طبیعی(kg/ml25(BMI< برابر nmol/l 2/49/13 (009/0p<) و غلظت SHBG سرم نیز در آنان به ترتیب nmol/l 9/130/17 و nmol/l 2/140/28(001/0p<) بود. با کاهش میانگین1/6 کیلوگرم وزن، لپتین سرم از ng/ml 3/78/11 به ng/ml 1/36/7 (01/0p<) تقلیل یافت. در آنالیز رگرسیون چند متغیره لپتین سرم تنها تعیین کننده میزان تستوسترون سرم بود (38/0= R2) و تستوسترون و BMI مجموعاً قادر به توضیح بخش قابل ملاحظه‏ای از واریانس لپتین بودند (51/0=R2). از این یافته ها می‏توان نتیجه گرفت که در مردان غلظت بالای لپتین و سطح پایین تستوسترون و SHBG سرم با وزن بدن مرتبط است و همچنین غلظت بالای لپتین و پایین تستوسترون سرم مستقل از BMI با یکدیگر مرتبط هستند. ارتباط معکوس بین میزان لپتین و تستوسترون سرم نقش احتمالی لپتین در کاهش تستوسترون سرم در افراد چاق را تقویت می کند. در این مطالعه غلظت SHBG سرم با توزیع چربی در بدن مرتبط نبودمتن کاملمقدمهچاقی عامل خطر مهمی برای بیماریهایی نظیر دیابت غیر وابسته به انسولین و بیماریهای عروق کرونر قلب محسوب می شود و این خطر در بیماران با چاقی بالای تنه بیشتر است (3-1). در زنان با چاقی بالای تنه سطح تستوسترون پلاسما بالاتر و میزان SHBG پایین‏تر از زنانی است که چاقی پایین تنه دارند (4). بر خلاف این در مردان چاق سطح تسترسترون و SHBG (5) و گاهی تستوسترون آزاد پلاسما (6) نسبت به افراد طبیعی کمتر گزارش شده است. در مردان نحوه ارتباط توزیع چربی بدن با هورمونهای جنسی مستقل از کل چربی بدن متناقض است.اخیراً بین سطح لپتین و تستوسترون سرم ارتباط معکوس مشاهده شده است (8،7). لپتین پپیتدی مترشحه از بافت چربی است که از طریق کاهش دریافت غذا و افزایش متابولیسم بعنوان سیگنالی برای برقراری تعادل انرژی در بدن عمل کرده و ترشح آن توسط تستوسترون مهار می‎‏گردد (10،9). از سوی دیگر لپتین نیز با اثر برگیرنده‏های خود در سلولهای لیدیک بیضه می‏تواند تولید تستوسترون را تنظیم کند (11). ارتباط چاقی، تستوسترون و لپتین در مردان بسیار مرتبط با هم بنظر می‎‏رسد و این ارتباط ممکن است با یکی از مکانیسم‏های زیر باشند:1) چاقی ممکن است باعث کاهش سطح تستوسترون و در نتیجه حذف اثر مهاری آن بر لپتین و به دنبال آن افزایش لپتین سرم گردد.2) چاقی ممکن است با افزایش لپتین و اثر مهاری آن بر تستوسترون موجب کاهش سطح تستوسترون سرم شود.3) سطح پایین تستوسترون و میزان بالای لپتین ممکن است مستقل از یکدیگر به دنبال چاقی ایجاد گردند.4) پایین بودن تولید تستوسترون ممکن است به ایجاد چاقی و متعاقب آن افزایش لپتین منجر شود.چگونگی تغییر عوامل یاد شده بدنبال کاهش وزن ممکن است شواهدی برای تایید یکی از فرضیه‏های فوق را ارائه دهد. در این مطالعه ارتباط بین نمایه توده بدن (BMI) ، توزیع چربی در بدن از طریق تخمین شاخص محیط کمر به باسن WHR هورمونهای جنسی، انسولین و لپتین در 186 مرد بالغ با دامنه وسیعی از BMI و تستوسترون سرم مورد مطالعه قرار گرفت و سپس در تعدادی از افراد چاق این جمعیت اثر کاهش متوسط وزن بر سطح هورمونهای جنسی، انسولین و لپتین سرم مورد بررسی قرار گرفت.مواد و روشهانمونه‏‎‏ها: تعداد 186 مرد با BMI در محدوده (m2) قد/(kg) وزن 43-18 و سن 49-22 سال از یک مرکز درمان ناباروری در شهر تهران مورد بررسی قرار گرفتند. این افراد که پس از ازدواج و با یکسال یا بیشتر تلاش بچه‏دار نشده بودند، در این مرکز برای یافتن علت ناباروری زوجین تحت بررسی قرار می‎‏گرفتند. در صورت وجود هر گونه علائم بالینی هیپوگنادیسم، سابقه وقفه در رشد یا مشکل بالینی دیگر و نیز مصرف هر نوع دارویی، نمونه از مطالعه حذف می‏گردید. در 23% این جمعیت سطح تستوسترون سرم کمتر از nmol/l 10 بود. برای جلب همکاری بیماران هدف مطالعه برای افراد توضیح داده شد.روش کار: وزن افراد با دقت 1/0 کیلوگرم با لباس سبک و بدون کفش و قد با دقت 5/0 سانتیمتر و تحت همین شرایط اندازه‏گیری شد. توزیع چربی با اندازه‏‎‏گیری دور کمر و باسن و بیان آن به صورت نسبت محیط کمر به باسن (WHR) انجام گرفت. محیط کمر در حد واسط حاشیه تحتانی دنده آخر و تاج استخوان Iliac و محیط باسن در ناحیه دارای بیشترین قطر اندازه‏گیری شد.در مردان سطح تستوسترون تام، دهیدرواپی آندرسترون سولفات (DHEA-S) ، LH و FSH برای تمامی افراد (186 نفر)، SHBG در 107 نفر، استرادیول در 50 نفر، انسولین و لپتین در 34 نفر اندازه‏گیری شد. از نمونه 186 نفری اولیه، به یک گروه 42 نفری از مردان چاق که BMI آنها بین 36-29 بود، یک رژیم کم کالری با انرژی 1200 کیلو کالری در روز (25% انرژی از چربی و 60% انرژی از کربوهیدرات) داده شد. برای انجام این رژیم از لیست جانشینی مواد غذایی استفاده شد و به افراد آموزش لازم برای انتخاب اقلام غذایی در چهارچوب کالری معین داده شد. از این میان 22 نفر موفق به کاهش وزنی معادل 14-1 کیلوگرم در فاصله زمانی 16-8 هفته پس از شروع رژیم غذایی شدند. بقیه افراد یا موفق به کاهش وزن نشده و یا به دلایل شخصی از مطالعه خارج گردیدند. از این افراد در حالیکه هنوز تحت رژیم کاهش وزن قرار داشتند، نمونه خون گرفته شد و سطح سرمی تستوسترون تام، DHEA-S، SHBG، استرادیول و انسولین تعیین شد. از آنجا که لازم بود لپتین در وضعیت ثبات وزن اندازه‏گیری شود، به افراد آموزش داده شد که وزن کم کرده خود را به مدت دو هفته حفظ کنند. از این میان تنها 11 نفر موفق به حفظ وزن خود شدند و لپتین سرم در آنان اندازه‏گیری شد.آزمایشات: نمونه خون افراد، پس از یک ناشتای 12 ساعته گرفته شد و به فاصله یک ساعت از خون‏گیری نمونه سانتریفوژ و سرم آن در ظروف کوچک پلاستیکی در فریزر C70- تا زمان اندازه گیری ذخیره گردید. تستوسترون تام، DHEA-S ، LH و FSH با کیتهای تجارتی IRMA (شرکت کاوشیار ایران، تهران) اندازه‏گیری شد. انسولین و SHBG با کیتهای تجارتی IRMA (system Laboratory Dignostic Webster, Texas, USA) استرادیول با کیت تجارتی RIA (Orion Diagnostica corporation Coated tube Epso Finland) ، لپتین با کیت تجارتیELISA (DRG-Diagnostica, Germany) اندازه‏گیری شد. برای 22 نفری که در مطالعه کاهش وزن شرکت داشتند، تمام آزمایشات قبل وبعد از کاهش وزن با دو بار تکرار و نمونه‏ها قبل و بعد از کاهش وزن در یک مرحله آزمایش شد. ضریب Inter-assay, Intra-assay و حساسیت کیتهای بکار گرفته شده به ترتیب برای تستوسترون 2/7%، 2/9% و nmol/l 17/0، برای SHBG 6/2%، 3/3% و nmol/l 5، برای DHEA-S 8/7%، 7/9% و g/dl 7/67، برای استرادیول 7/5% ، 4/6% و pmol/l20، برای FSH 2%، 2/4% و IU/I 07/0، برای LH 6/0%، 4/4% و m IU/L10، برای انسولین 4/6%، 9/8% و IU/l 10، و برای لپتین 5/4%، 6/6% و ng/ml 2/0 بود.آنالیز آماری: سطح سرمی هورمونهای اندازه‏گیری شده از توزیع نرمال برخوردار نبود. لذا برای بررسی ارتباط هورمونهای جنسی با سایر متغیرها از آزمون غیر پارامتریک همبستگی Spearman استفاده شد. برای مقایسه سطح هورمونهای جنسی در افراد چاق وطبیعی از آزمون غیر پارامتریک Mann Whitney rank test استفاده گردید. در آن گروه از مردان چاق که سطح سرمی لپتین و انسولین اندازه‏گیری شد نیز توزیع مربوط به این داده‏ها نرمال نبود و از شکل لگاریتم طبیعی (Ln) آنها استفاده شد. سطح هورمونهای جنسی در مردان چاق که تحت رژیم کاهش وزن قرار گرفتند از توزیع نرمال برخوردار بود. لذا ارتباط Ln Leptin با هورمونها و شاخص‏های تن سنجی با آزمون همبستگی پیرسون مقایسه شد. مقایسه متغیرها قبل و بعد از کاهش وزن با paired-t-test انجام شد. برای کنترل و تنظیم لپتین برای BMI از دستور Curve-Estimation استفاده گردید که لپتین بعنوان متغیر وابسته، BMI بعنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شد. تستوسترون و SHBG نیز بهمین ترتیب در صورت لزوم برای BMI و سن، کنترل شد. برای پی بردن به نقش متغیرهای مختلف در واریانس تستوسترون و لپتین، ازآنالیز رگرسیون چند متغیره استفاده شد. تمام مقادیر بصورت بیان گردیده است و 05/0p< بعنوان سطح معنی‏دار بودن منظور شده است.آنالیز اطلاعات با استفاده از نرم‏افزار آماری SPSS (Version 10.01) انجام گردید.نتایجخصوصیات تن سنجی و هورمونهای جنسی افراد در جدول 1 نشان داده شده است. میانگین سطح تستوسترون سرم در حد پایین محدوده طبیعی بوده و تاثیر سن در کاهش تستوسترون سرم ناچیز و از نظر آماری معنی‏دار نمی‏باشد. ماتریکس ضریب همبستگی Spearman در جدول 2 نشان می‏دهد که تستوسترون و SHBG با BMI و محیط کمر ارتباط منفی دارند و همچنین SHBG با WHR همبستگی منفی را نشان می‏دهد. پس از کنترل و تنظیم تستوسترون و SHBG برای BMI، ارتباط آنها با محیط کمر معنی‏دار نبود (تستوسترون 03/0=r ، 57/0P> و SHBG 05/0=r ، 56/0P>). افراد مورد مطالعه به دو گروه با وزن طبیعی (69=n ، kg/m2 25BMI<) و چاق (54=n ، kg/m2 30BMI>) تقسیم شدند. تستوسترون و SHBG سرم در افراد چاق به طور معنی‏داری کمتر از افراد با وزن طبیعی بود ( به ترتیب nmol/l 2/49/13 در مقابلnmol/l 39/11، 09/0P> و nmol/l 2/1428 در مقابل nmol/l9/317، 001/0P<). Ln leptin ارتباط مستقیم با BMI (شکل 1) و ارتباط معکوس با تستوسترون سرم (شکل 2) داشت. لپتین پس از کنترل و تنظیم برای BMI نیز با تستوسترون سرم ارتباط منفی داشت (54/0=r ، 02/0p<). هیچ همبستگی معنی‏داری بین لپتین با انسولین (23/0 r=،32/0P>)، لپتین با DHEA-S (11/0=r ، 64/0P>) و لپتین با سن (37/0=r، 08/0P>) وجود نداشت. در این مطالعه لپتین کنترل شده برای BMI با محیط کمر ارتباط معنی‏داری نشان نداد (04/0=r ، 82/0P>). متغیرهای اندازه‏گیری شده قبل و بعد از کاهش وزن در جدول 3 آورده شده است. همانطور که مشاهده می‎‏شود با میانگین کاهش وزن 1/6 کیلوگرم لپتین، انسولین، محیط باسن و WHR به طور معنی‏داری کاهش و سطح استرادیول سرم افزایش یافت. افزایش تستوسترون و SHBG بدنبال کاهش وزن از نظر آماری معنی‏دار نبود. تنها عامل تعیین کننده کاهش لپتین در این مطالعه درصد کاهش وزن بود. (04/0p< ، 46/0=2R) از آنالیز رگرسیون چند متغیره مرحله‏ای برای بررسی ارتباط مستقل متغیرها با واریانس لپتین و تستوسترون سرم استفاده شد. با قرار دادن تستوسترون بعنوان متغیر وابسته، تنها لپتین در مدل باقی ماند و BMI قادر به توضیح بخش معنی‏داری از واریانس تستوسترون سرم نبود (02/0p<، 56/4-=SD، 02/0=، 38/0= 2R). در مدل مشابه که لپتین سرم بعنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شد، تستوسترون و BMI هر دو قادر به توضیح قسمت قابل ملاحظه‏ای از واریانس لپتین بودند (جدول 4).بحثتستوسترون سرم و BMI در گروه مورد مطالعه از دامنه وسیعی برخوردار بود و این سبب گردید تا مطالعه همبستگی بین متغیرها بهتر صورت گیرد. سطح پایین تستوسترون و SHBG در افراد چاق در مقایسه با افراد با وزن طبیعی و ارتباط معکوس بین غلظت سرمی تستوسترون و SHBG با BMI در این مطالعه با سایر بررسیهای انجام شده مطابقت دارد (14، 12، 6). در این مطالعه سطح تستوسترون آزاد سرم اندازه‏گیری نشد ولی در سایر مطالعات سطح پایین (16 ، 15) و نیز طبیعی (13) تستوسترون آزاد گزارش شده است. Seidell و همکارانش ارتباطی بین SHBG و BMI در افراد با وزن طبیعی مشاهده نکردند (17). این تناقض ممکن است تا حدی به دلیل کوچک بودن دامنه BMI در گروه مورد مطالعه آنان باشد. کاهش وزن متوسط در مطالعه حاضر به ترتیب موجب 15% و 16% افزایش تستوسترون و SHBG سرم شد. اگر چه این افزایش از نظر آماری معنی‏دار نبود ولی گویای آن است که احتمالاً کاهش وزن بیشتر در افراد با چاقی بیشتر موجب افزایش بیشتر سطح تستوسترون خواهد شد. در واقع در دو مطالعه دیگر بر روی افراد با چاقی شدید کاهش وزن 5/13 و 19 کیلوگرم به ترتیب افزایشی معادل 23% و 34% در سطح تستوسترون سرم را سبب شد (19،18) . نتایج مطالعه ما نشان داد که سطح پایین آندروژنها با شدت چاقی درمردان مرتبط است و با کاهش وزن متوسط امکان بهبود وضعیت آندروژنها وجود دارد.اختلال در سطح هورمونهای جنسی در چاقی ممکن است دلایل مختلفی داشته باشد. کاهش سنتز SHBG بدلیل سطح بالای انسولین (20) و مهار پس نورد (فیدبکی) هیپوفیز بخاطر سطح بالای استرادیول در افراد چاق (21) از دلایل احتمالی این اختلال می‏باشد. در بیشتر مطالعات انجام شده سطح استرادیول بدنبال کاهش وزن تقلیل یافته است (19، 18) و این نمایانگر نقش بافت چربی در تبدیل تستوسترون به استرادیول است. بر خلاف انتظار در این مطالعه شاهد افزایش سطح استرادیول بدنبال کاهش وزن بودیم که قبلاً توسط Zumoff نیز گزارش شده است (16).در این مطالعه بین لپتین و لپتین کنترل و تنظیم شده برای BMI با تستوسترون همبستگی منفی دیده شد. چنین ارتباطی در برخی از بررسیهای دیگر نیز گزارش شده است (22، 9، 8). ولی در برخی از مطالعات پس از کنترل و تنظیم لپتین برای BMI ارتباط آن با تستوسترون از بین می‎‏رود، در صورتیکه گیرنده‏های لپتین در بافت بیضه وجود دارند (3). Isidori و همکارانش نشان دادند که سطح لپتین سرم مهمترین شاخص کاهش تستوسترون است (11). از طرف دیگر با قرار دادن محیط کشت حاوی سلولهای چربی انسان در معرض تستوسترون، بیان ژن لپتین کاهش می‎‏یابد (4). علاوه بر این درمان مبتلایان به هیپوگنادیسم (10-7) و نوجوانان مبتلا به وقفه در رشد (5) و نیز سالمندان (6) با تستوسترون موجب کاهش سطح لپتین سرم می‎‏شود ولی از آنجا که در درمان با تستوسترون از توده چربی بدن کاسته می‏شود در تفسیر این نتایج می‏بایست محتاط بود. نتایج آنالیز رگرسیون چند متغیره در این مطالعه نشان داد که تنها تعیین کننده سطح تستوسترون سرم، لپتین بوده و BMI قادر به توضیح باقیمانده واریانس تستوسترون سرم نبود. از سوی دیگر در آنالیز رگرسیون، بخش قابل ملاحظه‏ای از واریانس لپتین با تستوسترون و BMI قابل توضیح بود. بنابراین در حالیکه ما قادر به رد اثر احتمالی تستوسترون در سطح لپتین سرم نمی‏باشیم نتایج حاصله نشان داد که در افراد چاق غلظت بالای لپتین به کاهش تستوسترون کمک می‏کند. برای مشخص شدن رابطه علت و معلولی بین سطح بالای لپتین و سطح پایین تستوسترون، اندازه‏گیری متناوب لپتین و تستوسترون سرم در حین کاهش وزن مفید خواهد بود.در تمام مطالعات انجام شده، کاهش لپتین با کاهش وزن دیده شده است (35-27). در این بررسیها کاهش لپتین سرم بدنبال کاهش وزن با مقدار چربی از دست رفته و نیز تغییر در برخی متغیرهای دیگر از جمله انسولین (30)، گلوکز (31) و وجود اسیدهای چرب آزاد در خون (32) مرتبط بوده است. در این مطالعه لپتین در زمانهای مختلف در حین کاهش وزن اندازه‏گیری نشد و مقدار کاهش آن تنها با درصد کاهش وزن مرتبط بود. جالب اینکه مقدار لپتین و انسولین قبل از کاهش وزن با یکدیگر مرتبط نبودند ولی با کاهش وزن همبستگی مثبتی را با هم نشان دادند. Rissanen و همکارانش نیز چنین رابطه‏ای را بین انسولین و لپتین، قبل و بعداز کاهش وزن گزارش نموده اند (33). چنین یافته‏ای در افراد چاق ممکن است بدلیل افزایش غیر متناسب لپتین و انسولین نسبت به یکدیگر باشد.ارتباط بین آندروژنها و توزیع چربی در بدن در مطالعات متعددی مورد بررسی قرار گرفته است. Seidell و همکارانش با اندازه گیری مستقیم چربی احشایی بوسیله اسکن توپوگرافی کامپیوتری (CT-scan) نشان دادند که در مردان بین میزان چربی احشایی و تستوسترون سرم ارتباط منفی وجود دارد (17). Tchernof و همکارانش پس از کنترل کل چربی بدن، ارتباطی بین استروئیدهای آندروژنیک و SHBG با چربی احشایی اندازه‏گیری شده با CT- scan نیافتند (5). علاوه بر این Rissanen و همکارانش نیز در مطالعه بر روی افراد با چاقی متوسط بین چربی احشایی اندازه‏گیری شده با روش MRI با تستوسترون و SHBG ارتباطی نیافتند (33). Giagulli و همکارانش (15) و نیز Pasqualli و همکارانش (6) با استفاده از WHR بعنوان شاخص توزیع چربی در بدن، ارتباطی بین آندروژنها و توزیع چربی نیافتند ولی برخلاف آنها Haffner و همکارانش بین WHR و تستوسترون سرم ارتباطی معکوس را گزارش نمودند (34،14). در برخی از مطالعات، تزریق تستوسترون به افراد چاق موجب کاهش چربی احشایی می‎‏شود (38،37)، ولی همزمان از سایر ذخایر چربی بدن نیز کاسته شده و این مسئله نتیجه‏‏گیری در مورد ارتباط تستوسترون و توزیع چربی را دشوار می کند.در این مطالعه بدلیل محدودیتهای موجود امکان اندازه‏گیری مستقیم چربی احشایی وجود نداشت. نتایج این بررسی نشان دهنده ارتباط معکوس بین غلظت SHBG سرم و WHR می‏باشد و علاوه بر این سطح تستوسترون و SHBG سرم با محیط کمر ارتباط معکوسی را نشان می‏دهد ولی پس از کنترل و تنظیم تستوسترون برای BMI این ارتباط از بین رفت. بنابراین ارتباط تستوسترون و SHBG سرم با توزیع چربی تحت تاثیر چربی کل بدن می‎‏باشد. برای روشن شدن بیشتر این رابطه مطالعات بیشتری لازم است.در این بررسی ارتباطی بین سطح لپتین سرم و WHR یافت نشد در حالیکه در برخی مطالعات ارتباط مثبت (39-37) و در برخی دیگر همانند این مطالعه ارتباطی مشاهده نگردیده است (42-40) و یا پس از کنترل کل توده چربی بدن، این ارتباط از بین خواهد رفت (44،43) . در برخی از مطالعات نیز لپتین با توزیع چربی در پایین تنه و یا به عبارتی بافت چربی پیرامونی مرتبط می‏باشد (45). بنابراین علاوه بر نقش تستوسترون، بالاتر بودن میزان چربی زیر جلدی در زنان نسبت به مردان می‏تواند عاملی برای تفاوت میزان لپتین در دو جنس باشد (46). ارتباط مستقل لپتین با توزیع چربی در بدن هنوز بدرستی مشخص نگردیده است.در مجموع این مطالعه نشان داد که پایین بودن سطح تستوسترون سرم و بالا بودن غلظت سرمی لپتین در مردان با هم مرتبط بوده و سطح پایین تستوسترون سرم در چاقی بطور مستقیم و یا غیر مستقیم نتیجه افزایش لپتین است. در این مطالعه ارتباطی بین لپتین و توزیع چربی بدن مشاهده نگردید و ارتباط معکوس بین غلظت SHBG سرم و WHR ممکن است ناشی از تاثیر کل توده چربی بدن باشد.تشکر و قدردانیبدین وسیله از پروفسور Buemann B. و دکتر Vedrich C. بخاطر بهره‏مندی از راهنمایی آنان تشکر می‎‏گردد. همچنین از همکاری تکنیکی ت. نیستانی قدردانی میشود. این مقاله بخشی از پایان نامه دورة دکتری تخصصی (Ph.D.) علوم تغذیه است که در گروه تغذیه و بیوشیمی، دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تهران و با حمایت مالی آن دانشگاه انجام گرفته است.|+| نوشته شده در  چهارشنبه ۷ مهر ۱۳۸۹ساعت 2:49  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتپروتئین های هورمون گیر داخلی Endogenous hormone-binding proteinsپروتئین های هورمون گیر داخلی(Endogenous hormone-binding proteins)اینگونه پروتئین های هورمون گیر با غلظتهای متفاوت در تمام سرم ها و پلاسما ها وجود داشته، می توانند منشأ تداخل در سنجش های ایمنی باشند. هم نوع و هم غلظت این پروتئین ها تحت تأثیر عوامل ارثی و اکتسابی قرار دارند. از میان این پروتئین ها آلبومین اهمیت زیادی دارد چرا که هم بیشترین غلظت را داشته و هم به طیف وسیعی از آنالیت ها از جمله هورمون ها متصل می گردد. برخی از پروتئین های هورمون گیر عبارتند از: 1) گلوبولین تیروکسین گیر؛ 2) گلوبولین کورتیکواستروئید گیر؛ 3) گلوبولین گیرنده هورمون های جنسی؛ 4) آلبومین؛ 5) پره آلبومین؛ 6) ترا نسفریندر سنجش هایی که میزان تام هورمون مورد نظر است به منظور جلوگیری از اتصال هورمون های نشاندار و غیر نشاندار این پروتئین ها را از محیط عمل خارج نموده، یا با مهار کننده مانع اتصال به آنها می شوند. در سنجش های تام جدا کردن تمام لیگاندهای متصل به پروتئین های حامل، جلوگیری از اتصال مجدد آنها و نیز اتصال لیگاندهای نشاندار به آنها ضروری است. این کار به روش های مختلفی صورت می پذیرد مانند:1) استخراج با حلال (Solvent extraction) (در مورد مولکولهای محلول در چربی مانند استروئیدها)2) عوامل بازدارنده (Blocking agents) (در مورد هورمون های تیروئیدی و استروئیدی)3) دناتوراسیون پروتئین های حامل توسط حرارت، pH، املاح و حلال های آلی و ... (در مورد استروئیدها، هورمونهای تیروئیدی، سیکلوسپورین و پپتیدها)4) استخراج تمایلی (Affinity extraction) (در کلیه موارد)همانطور که اشاره شد از دو روش کلی بهره گرفته می شود1) با انواع روش های دناتوراسیون جایگاه اتصال لیگاند روی پروتئین ها را تخریب می کنند.2) توسط عوامل مشابه لیگاند با غلظت بالاتر جایگاه های مربوطه را اشغال می کنند. در این حالت لیگاند نمی تواند به جایگاه اشغال شده متصل شود.استفاده از سالیسیلات ها به عنوان عامل بازدارنده در سنجش هورمون های تیروئیدی مثالی در این زمینه است. تغییر در برخی از پروتئین های حامل ویژه، تاثیر شدیدی بر نتیجه سنجش ها خواهد گذارد. مثلاً گزارشاتی مبنی بر تداخل افزایش میزان گلوبولین گیرنده هورمونهای جنسی (SHBG= Sex hormone binding globulin) در سنجش تستوسترون و استرادیول وجود دارد. چنانچه غلظت SHBG کمتر از 30 نانومول باشد غلظت تستوسترون مثبت کاذب خواهد بود و اگرغلظت SHBG بیشتر از 90 نانومول باشد غلظت تستوسترون بیش از 40 درصد منفی کاذب بدست خواهد داد. محققان علت این تداخل را رقابت پروتئین های هورمون گیر و آنتی بادی ها در اتصال و ایجاد تعادل با لیگاندهای مربوطه مطرح کرده اند. تغییرات غلظت گلوبولین تیروکسین گیر به دلایل ژنتیکی، متابولیکی و هر دو ممکن است. در برخی بیماری ها و نیز در موارد مصرف برخی داروها تغییر غلظت پروتئین های هورمون گیر مشاهده می شود. تغییرات TBG (Thyroxine binding globulin)، اندازه گیری و تفسیر نتایج هورمون های تیروئیدی را تحت تأثیر قرار می دهد. برای غلبه بر این مشکل دو استراتژی اتخاذ شده است:1) اندازه گیری مستقیم هورمون آزاد2) اندازه گیری پروتئین های حامل مربوطه و انجام تصحیح میزان هورمون تاممثلاً در مورد سنجش T4 تیروکسین می توان میزان تیروکسین آزاد FT4 را اندازه گیری کرد یا با اندازه گیری پروتئین های حامل آن در سنجش T-Uptake بر اساس میزان T4 و T-Up میزان (FTI ) thyroxine index را محاسبه کرد. خوشبختانه امروزه ابزار سنجش های میزان تام هورمون ها، لیگاندها و میزان آزاد آنها بطور رایج در دسترس می باشند.جهت سنجش میزان آزاد لیگاند از دو روش ااصلی استفاده می شود:1) دیالیز تعادلی (Equilibrium)؛ 2) آنالیز مستقیم (Direct analysis)؛در روش دیالیز تعادلی لیگاند و پروتئین های حامل مربوطه در درون کیسه دیالیز قرار می کیرند. سپس در بیرون کیسه دیالیز مثلاً حجم معادل داخل کیسه، بافر مربوطه اضافه می شود. از کیسه دیالیز فقط لیگاند آزاد خارج می شود با برابری میزان لیگاند آزاد در داخل و بیرون کیسه دیالیز، تعادل مجدداً میان لیگاند و پروتئین های حامل در درون کیسه برقرار می شود. حال اگر بلافاصله از بیرون کیسه نمونه برداری شود و لیگاند اندازه گیری شود، چون پروتئین حامل نمی تواند از کیسه خارج شود در اصل فقط میزان هورمون آزاد اندازه گیری خواهد شد. این روش دقیق، ولی وقت گیر است و خصوصاً در آزمایشگاه های تشخیصی با تعداد زیاد نمونه عملاً امکانپذیر نمی باشد. اما در روش آنالیز مستقیم، از مشابه آنالیت که قادر به اتصال به پروتئین حامل نمی باشد ولی توسط آنتی بادی شناسایی می شود بهره می گیرند. لذا در تعادل لیگاند و پروتئین حامل آشفتگی ایجاد نمی کند. صحت این روش با اندازه گیری لیگاند در سرم هایی که بصورت ژنتیکی مثلاً بدون آلبومین (Analbuminemic) هستند، مشخص شده است زیرا با افزایش مقادیر متفاوتی از آلبومین، لیگاند سنجیده شده بدون تغییر ارزیابی شده است. یکی دیگر از عوامل تداخل کننده، اسیدهای چرب آزاد می باشند که به علت تداخل در اتصال برخی لیگاندها مانند تیروکسین به پروتئین های حامل سبب سنجش میزان کاذب هورمون آزاد می شود. افزایش میزان FFA سبب افزایش کاذب میزان آزاد هورمون T4 می گردد. به هر حال علی رغم اینکه حداقل ده سال از زمان معرفی کیت های سنجش گر هورمون آزاد می گذرد اما بررسی عملکرد آنها توسط محققان ادامه دارد.|+| نوشته شده در  چهارشنبه ۷ مهر ۱۳۸۹ساعت 2:41  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتT-BOMBبلوک کننده های مناسبی برای پروتئین SHBG میباشد ؟به نظر میاد آنتی استروژن هائی  مثل  Chrysin   علاوه بر آنتی استروژن بودن بلوک کننده های مناسبی برای پروتئین SHBG میباشد .یک ترکیبی هست با نام 5,7-dihydroxyflavone, Chrysin,که به صورت قرص روسها chrysin sulfate مصرف می کنند ، شاید اگر کسی دسترسی داشته باشه بتونه برات تهیه کنه ،یک شرکت داروسازی فرانسوی Negma هم اون رو تولید می کرد .کلاً این تحقیقات قدیمیه سال 1998 فکر کنم و جواب قانع کننده ای نداد . اما فرمول C15H10O4قابل دست یافتن برای بشر است . خالص ترین ترکیب باروری شده این محصول ساخت Negma است و ورزشکاران بی شماری از اون استفاده می کردند و در تمرینات سنگین قهرمانی جواب خوبی هم میداد .الان یافت ها بسیار گسترده تر است و مواد دست یافته خطرناک تر ...t-bomboکارایی مکمل های زیر یکی هست؟اگر آره کدوم بهتره؟یک توضیح کامل بدید.1-t bomb ii2- a bomb3-novedex gaspariآن قدر دانستم که فهمیدم هیچ نمی دانم (ابو علی سینا)t-bomboطبق ادعای کمپانی سازنده سطح ستستترون رو تا 400% و تسح فری تستسترون را تا 285 % افزایشش میده.از طرفی سطح استروژن رو تا 500% و سطح SHBG را تا 546% کاهش میده.SHBG پروتیینی هست که به تستسترون متصل میشه و نمیزاره تستسترون یه گیرنده های آندروژن متصل بشه.دو نتکه قابل توجه هست که اولا این عدد ها فقط در آزمایشگاه خود سازنده تایید شده و هیچ آزمایشگاه معتبری اونو تست نکرده.دوم کمله UP TP که اول تمام درصد ها اومده . مثل حراج مغازه ها که میزنن UP TO 50% وقتی میری پول بدی میگن منظور تا 50% هست و اجناسی که شما انتخاب کردی فقط 5% تخفیف داره .A-BOMB مخلوط چند آمینو اسید از جمله BCAA هست که با واسطه های چرخه کربس باند شدن به هدف جذب سریع تر و بهتر. خود کمپانی ادعا کرده این محصول باعث هایپرتروپی عضلانی میشه که تا 95% ادعای واهی و خیالی هست.Novadex هم طبق ادعای سازنده سطح تستسترون رو بالا میبره و SHBG رو پایین میاره ولی اسامی شیمیایی موجود در ترکیباتش حداقل برای من شناخته شده نیست.T-BOMBشرح:T-BOMB11 تنها پروهورمون (پیش هورمون) بدون تستوسترون است که میزان هورمون‌های بدن را به حداکثر پتانسیل شان بهبود می دهد. این محصول با افزایش دادن سطح تستوسترون در بدن این کار را انجام می دهد و در نتیجه آن نسبت تستوسترون به استروژن را بیشتر کرده و باعث ایجاد یک حالت آنابولیک در بدن می شود. برخی از متخصصان پزشکی اظهار کرده اند که T-BOMBII باید یکی از توسعه دهنده ترین عناصر طبیعی باشد که می تواند سطح هورمون های بدن را اضافه کند. برخی از بدنسازان می گویند این مکمل تاثیری مساوی با استروئیدها دارد و تنها با این فرق که عوارض آنها را ندارد.تاثیری مشابه با استروئیدها1- افزایش ترشح و تولید طبیعی تستوسترون تا 400%2- خنثی کردن SHBG و افزایش تستوسترون آزادافزایش تستوسترون تنها زمانی مفید است که در خون به عنوان تستوسترون آزاد جریان پیدا کند. SHBG یک پروتئین است که به تستوسترون می چسبد و آنرا بی تاثیر می سازد . T-BOMBII نه تنها مقدار SHBG را کاهش می دهد بلکه آنرا نابود میکند.T-BOMBII3- مانع از تبدیل تستوسترون به استروژنمتاسفانه ، زمانی که تستوسترون در بدن تولید می شود،تمام مقدار آن باقی نمی ماند . آنزیم aromatase مقداری از تستوسترون را به هورمون زنانه یعنی استروژن تبدیل می کند، هورمونی که در ذخیره شدن چربی ها،اقتباس تاثیر دارد و می‌تواند این موارد را تشدید کند.در anti-aromatase T-BOMBII (ضد آنزیم فوق) وجود دارد که مانع از تبدیل تستوسترون به استروژن می گردد.4- بلوکه کردن گیرنده های استروژن در بدندر فرمول T-BOMB11 عناصری وجود دارد که باعث بلوکه شدن گیرنده های استروژن در بدن می شود و باعث می شود استروژن به گیرنده متصل نشود و در نتیجه تاثیری روی بدن نگذارد . با این فرمول قوی فقط و فقط تستوسترون در بدن حاکم می شود.5- کاهش یافتن تبدیل تستوسترون به DHTتستوسترون هم چنین می تواند به یک هورمون دیگر تبدیل شود به نام DHT ،که هورمونی است و از جمله عوارض جانبی آن تاسی و آکنه می باشد . T-BOBMII بدن را با موادی حیاتی تامین می کند تا از تبدیل شدن های تستوسترون به انواع دیگر جلوگیری شده و یا این موارد به حداقل برسد.علاوه برا این،به حداقل رساندن DHT که معمولا با تستوسترون برای گیرنده های آندروژن رقابت دارد،باعث می شود گیرنده های باز بیشتری برای دریافت تستوسترون وجود داشته باشند.* T-BOMBII به مصرف دوره ای نیازی ندارد ، اما چنانچه تصمیم داشتید آنرا دوره ای مصرف کنید 8 هفته مصرف کنید سپس 4 هفته مصرف را قطع کنید.T-BOMBII تقویت کننده عالی تستوستروناطلاعات تکمیلی::Supplement FactsServing Size: 3 TabletsServings per container: 56Amount Per Serving % Daily ValueMagnesium (as magnesium oxide) 15 mg 4%Zinc (zinc aspartate) 25 mg 167%Copper (as copper gluconate) 2 mg 100%Optimone 5:Five Phase Hormone Optimizing Blend: Tribulus terrestris (standardized at 40% furastanol saponins), Fenugreek 4:1 extract (6:1), tongkat ali 20:1 extract (root)(Eurycoma longifolia Jack), red clover extract (40% isoflavones), Chrysin, Kudzu root (Pueraria lobota)(40% isoflavones), DIM (diindolymethane), Avena sativa 10:1 extract (aerial parts), zinc (as zinc aspartate), Pygeum africanum extract (25% total sterol)(bark), stinging nettle leaf 4:1 extract, beta sitosterol, saw palmetto berry extract (90% total sterols & free fatty acids), Bioperine® (black pepper extract) 903 mg *2Second Messenger Hormone Amplifiers:Receptor Signal Transduction Blend: Flaxseed [fatty acid profile (linolenic 8.0%, linoleic 2.5%, oleic 2.5%)], glycine, L-arginine, magnesium oxide, dipotassium phosphate, DL-malic acid, L-methionine, cordyceps (Cordyceps sinensis), NADH 625 mg **Daily value not established.وزن یا تعداد::168 عددنام شرکت سازنده::MHPقیمت :1100000ریال|+| نوشته شده در  چهارشنبه ۷ مهر ۱۳۸۹ساعت 2:39  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتوینسترول و عوارض آن بحث اصلی در مقال های آتی shbgوینسترول و عوارض آناین دارو در فرمهای خوراکی و تزریقی عرضه میشود که در برخی کشورها با نام ژنریک استانوزولول (Stanozolol)نیز شناخته می شود که stanozolol در حقیقت ماده موثر آن است.این دارو از پر مصرف ترین استروئیدهای جهان میباشد که استفاده کنندگان نوع تزریقی آنرا نسبت به نوع خوراکی بیشتر ترجیح می دهند و این موضوع دو دلیل اصلی دارد:1-در نوع خوراکی بدلیل اینکه باید از دزهای بالا استفاده شود دچار دردهای شکمی میشوند.2-قیمت بالای قرصهای وینسترولالبته در نوع خوراکی میتوان با مصرف روزانه X تاY میلی گرم در دو وعده مساوی صبح و عصر علاوه بر افزایش قدرت جذب از دردهای شکمی هم کاست و به همان نتیجه مطلوب رسید.این دارو هم از مشتقات تستوسترون است و فقط برای مصارف دامپزشکی تهیه می شود.اثرات آندروژنیکی این دارو بسیار کم است و در دزهای بالا اثرات جبران ناپذیری روی کبد بر جای میگذارد.احتباس آب و املاح با مصزف این دارو بندرت اتفاق می افتد و باعث ایجاد حجم عضلانی مطلوب و خشک و کاملا مانگار میشود.این دارو بصورت قرصهای 2و5 میلی گرمی و آمپولهای 50mg/ml و 100mg/ml در بازارموجود است.شرح کامل:وینسترول و استانوزول یک استروئید ترکیبی خیلی مشهور برای چرخه های مقطعی است .در حالی که تعدادزیادی از مردم برای استفاده از دیانابول تلاش می کنند و یا حتی سعی می کنند برای چرخه های مقطعی از آنادرول ( anadrol ) استفاده کنند .در حقیقت من هرگز از کسی استفاده از استانوزول را برای چرخه های مقطعی نشنیده بودام .استانوزول یک دارو مقطعی است .افراد کمی برای استفاده از آن در چرخه های اصلی بحث خواهند کرد این دارو به معین یک ترکیب موثر برای آنمی نیست و بنابراین ، کسی می تواند به طور صحیح فرض کند که نقش آن در چرخه های اصلی خیلی محدود و کم است .استفاده و کاربرد جدیدی برای وینسترول در هر چرخه یا دوره داروی می توان برای استفاده آن در دوزهای خیلی محدود به منظور کاهش shbg به کار برد .یکی از ویژگی های وینسترول توانای آن برای کاهش shbg بیش از دیگر استروئیدهاست .یک دوزه mgkg به طور قابل توجهی shbg را کاهش داد . که همین دوز می تواند به نوبت ، میزان تستوسترون را در بدن افزایش دهد .هرچند که با 99% از استروئیدها ، با ید به یاد داشت که سطح هورمونی بدن شما تغییر خواهد کرد چنانچه با حرکت هر یک از اجزا ئ مکمل تستوسترون ( یعنی انجام یک آزمایش در یک دوره داروی شامل وینسترول ) .این دارو برای جلوگیری از عدم کار غدد جنسی تضمین شده است .اثرات جانبی وینسترول و استانوزول افزودن این دارو به چرخه ای داروی اصلی می تواند مشکل ساز باشد ، چنانچه استانوزول یک ترکیب 17aa است ، به این معنی که آن با اولین عبور کردن از کبد شما بدون از بین رفتن تغییر می کند این حالت از آن یک داروی فعال به وجود می آورد ، بنابراین بسیاری از مردم قرص های را انتخاب می کنند که هم از شرکت های داروی قابل دسترس هستند و هم از لابراتوارها .متسفانه ، از آنجای که این داروی ترکیبی 17aa است در حقیقت کبد را زهرآگین می کند ، استانوزول دارای یکی از سمی ترین ترکیبات استروئیدی است .این حالت یعنی زهر آگین شدن کبد ، نتیجه اضافه کردن آن به چرخه دارویی اصلی است که می تواند مشکل ساز باشد .به طور کلی یک چرخه دارویی اصلی را خیلی سنگین خواهد کرد ، و مقدار زیاد استفاده از آن باعث افزایش سمی شدن خواهد شد . این دارو همچنین دارای نتایج نا مطلوبی بر کلسترول است ، و مقدار6mgs از استانوزول را می توان برای کاهش hdl به 33% و افزایش LDL به 29% به کاربرد . بزرگ شدن قلب حتی در مقدارهای کم از این دارو می تواند مربوط به مصرف وینسترول با شد بنابراین ، تعداد زیادی از مردم از خوردن آنها به طور چرخه های دارویی خودداری می کند .به طور کلی پذیرفته شده است که به علت سمی بودن استانوزول استفاده از آن را بایستی به 6 هفته محدود کرد افراد زیادی آن را برای 12 هفته بدون ایجاد هیچ گونه مشکلی مصرف کنند.اثرات استفاده از وینسترول و استانوزول ،به طور کلی افراد می گویند احساس خشکی در مفاصل شان در هنگام استفاده از این دارو دارند و همچنین رروی هم رفته این خشکی یک حالت مقدماتی به نظر می رسد این خشکی می تواند به علت اثر فشار اسمزی معکوس باشد ، البته این گمان است اماافراد احساس خشکی بیشتری در ناحیه ای که تزریق انجام می شود دارند .گزارش های مختلف و زیادی در باره ای استحکام تاندون و استانوزول حتی در مجلات پزشکی وجو دارد برخی می گویند که تاندون ها را ضعیف می کند ، دیگران می گویند تاندون ها را قوی می کند ( و برخی هم از طریق اینترنت به وسیله معلم های زیادی شایعه می کنند که تاندون ها را به طور ناصاف متغیر قوی می کند ، به طوری که احتمال صدمه دیدن به آنها زیاد است ) . به همین علت ممکن است همین ضعف تاندون ها بهترین چیزی باشد که ورزشکاران دیگر از آن استفاده نکنند این دارو به طور معین نشان داده است که می تواند در بعضی بیماری های مزمن استخوانی با القای گلوکوکورتیکوئید مفید باشد همچنین دارای ویژگی ها تولید کلاژن تیزی می باشد .اما با همه این مشکلات ، ورزشکاران مشکلات زیادی را با مفاصل شان تحمل کرده اند زیرا از استانوزول استفاده می کرداند .چنانچه قبلا هم شرح داده شد این یک ترکیب منحصر به فرد است که هم به صورت تزریقی و هم به صورت دهانی در بازار قابل دسترس می باشد . حالت های هر دو شامل ترکیبات مشابه است اما تزریق این دارو نسبت به خوردن آن بهتر است ، بنابراین یکی می تواند روی هم همه برای این نوع ترکیبات خیالاتی داشته باشد .تزریق آن نیز دارای مزایای جلوگیری از اولین عبور از طریق کبدتان هست پس لطفا کبد خودتون را تحت فشار قرار ندهید|+| نوشته شده در  چهارشنبه ۷ مهر ۱۳۸۹ساعت 2:28  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتکاربرد گزنه در درمان علائم هایپرپلازی خوش خیم پروستات(BPH)آن قدر دانستم که فهمیدم هیچ نمی دانم (ابو علی سینا)کاربرد گزنه در درمان علائم هایپرپلازی خوش خیم پروستات(BPH)هایپرپلازی خوش خیم پروستات(BPH) یکی از بزرگترین مشکلات ارولوژیک مردان است و در ۹۰% مردان بالای ۶۵ سال مشاهده میشود. علائم قسمت تحتانی سیستم ادراری ( LUTS) پدیده های بسیار شایعی در مردان مسن هستند و عمدتاً ناشی ازBPH میباشند. بزرگی پروستات میتواند موجب علائم انسدادی (مانند تخلیه ناکافی مثانه و کاهش جریان ادرار ) و علائم تحریکی ( مانند شب ادراری و تکرّر ادرار) شود. در مدیریت درمانی BPH عمدتاً از آنتاگونیست های رسپتورهای آلفا آدرنرژیک، مهارکننده های ۵- آلفا- ردوکتاز و داروهای گیاهی استفاده میشود. در اروپا ۸۰% داروهای تجویز شده در BPH را داروهای گیاهی تشکیل میدهند و عصاره میوه نخل ارّه ای [saw palmetto (Sabal serrulata, or Serenoa repens)] و عصاره ریشه گزنه ] [stinging nettle (Urtica dioica)بویژه از شهرت زیادی برخوردارند(۱).فراورده های حاوی ریشه گزنه برای درمان علامتی اختلالات ادراری( سوزش ادرار، تکرّر ادرار، شب ادراری، احتباس ادراری) مراحل I و II ( بر اساس تعریف Alken 1973) و مراحل II و III ( بر اساس تعریفVahlensieck and Fabricius, 1996; Anonymous, 2003) هایپرپلازی خوش خیم پروستات توصیه شده اند. به نظر میرسد فیتواسترول ها، لیگنان ها، پلی ساکاریدها و لکتینUDA (Urtica dioica agglutinine) از اجزاء فعال ریشه گزنه هستند و در این میان ترکیبات فیتواسترول از اهمیت بسیارکمی برخوردارند زیرا در فراورده های تهیه شده از گزنه به میزان بسیار کمی وجود دارند (۰٫۰۱%>). از طرفی احتمالاً بعضی از ترکیبات اصلاً جذب نمی شوند یا حداقل جذب را دارند مانند -sitosterol β(۲).مطالعات فارماکولوژیکدر مطالعات فارماکولوژیک متعدد مکانیسم های زیر برای تاثیر عصاره ریشه گزنه در بهبود علائم انسدادی BPH مطرح شده است:۱- مواد مؤثره موجود در عصاره ریشه گزنه مانند لیگنانها با اتصال به گلوبولین متصل شونده به هورمون جنسی [Sex Hormone Binding Globulin (SHBG)] مانع از اتصال به گیرنده اش روی غشای غده پروستات می‌شوند(۳,۴).۲- شواهد قوی وجود دارد که عصاره گزنه در روند تبدیل تستوسترون به استروژن ها مداخله نموده و آنزیم آروماتاز را مهار میکند(۵,۶).۳- در دوزهای زیاد عصاره ریشه گزنه آنزیم ۵ – آلفا ردوکتاز را مهار میکند(۵,۶).۴- عصاره ریشه گزنه با مهار آنزیم الاستاز لکوسیت فعالیت ضد التهابی خود را اعمال می کند(۲). ترکیبات استروئیدی موجود در عصاره خام ریشه گزنه، حرکت ماکروفاژها را به محل هدف تسریع و به اثرات ضدالتهابی دارو کمک می‌نمایند(۷).۵- عصاره ریشه گزنه باعث مهار فعالیت آنزیم Na+ K+ ATPase و در نتیجه مهار متابولیسم و رشد سلولهای پروستات می‌شود(۷).۶- عصاره ریشه گزنه پرولیفراسیون سلولی در بافت BPH را مهار میکند(۶).تحقیقات بالینیاولین گزارش موردی در ارتباط با اثرات مفید چای تهیه شده از ریشه گزنه، به گزارش Ruckle(1950) برمیگردد و در این گزارش اثر دیورتیک گزنه به عنوان یک عارضه جانبی ذکر گردیده است. از آن زمان تاکنون؛ در ۳۴ مطالعه بالینی تقریباً ۴۰۰۰۰ مرد مبتلا به BPH با فراورده های مختلف حاوی ریشه گزنه تحت درمان قرار گرفته اند. تعداد عوارض جانبی در همه مطالعات بیان نشده و به نظر میرسد تعداد واقعی عوارض جانبی بیش از ۶۹۹ گزارش (تقریباً ۲%) باشد که اکثراً مرتبط با دستگاه تناسلی ادراری است بویژه ناتوانی جنسی و کاهش میل جنسی(۲).در ذیل به نمونه ای از بررسی های انجام شده اشاره میشود:در یک کارآزمایی بالینی با کنترل پلاسبو روی ۷۹ بیمار مبتلا به BPH ، عصاره ریشه گزنه (۶۰۰ میلی گرم در روز از عصاره ۵:۱ برای مدت ۸-۶ هفته) در تمامی پارامترهای اندازه گیری شده ( جریان ادرار، حجم ادرار و ادرار باقیمانده) بر دارونما برتری داشت. در دیگر کارآزمایی مشابه، ۵۰ بیمار مبتلا به مراحل I و II هایپرپلازی خوش‌خیم پروستات که با عصاره ریشه گزنه ( ۶۰۰ میلی گرم در روز از عصاره ۵:۱ برای مدت ۹ هفته) درمان شده بودند، کاهش قابل توجه SHBG (p<0.0005) و اصلاح شایان توجه حجم ادرار و حداکثر جریان ادراری را نشان دادند(۶).دریک کارآزمایی بالینی دو سو بیخبر چند مرکزی تصادفی،۵۴۳ مرد ۵۰ تا ۸۸ ساله مبتلا به مراحل اولیه BPH ( مراحل I و II سیستم طبقه بندی Alken ) با حداکثر جریان ادراری کمتر از ml/s 20 و حجم ادرار کمتر از ۱۵۰ میلی لیتر، از ترکیب عصاره میوه نخل اره ای و عصاره ریشه گزنه یا فیناستراید ( مهار کننده ۵ – آلفا ردوکتاز) استفاده نمودند. بعد از ۲۴ هفته؛ بر اساس نتایج تجزیه و تحلیل اطلاعات ۴۳۱ بیمار، نسبت به مقادیر اولیه متوسط حداکثر جریان ادرار در گروه مصرف کننده ترکیب عصاره میوه نخل ارّه ای و عصاره ریشه گزنه ml/s1.9 و در گروه مصرف کننده فیناستراید ml/s2.4 افزایش یافت و تفاوت قابل توجه آماری بین دو گروه درمانی مشاهده نشد.(p=0.52) محققین نتیجه گرفتند اثربخشی ترکیب عصاره میوه نخل ارّه ای و عصاره ریشه گزنه با اثر بخشی فیناستراید برابر است و ارتباطی با حجم پروستات ندارد. با این حال تحمل ترکیب عصاره میوه نخل ارّه ای و عصاره ریشه گزنه بهتر از فیناستراید بود لذا به عنوان انتخاب اول برای درمان مبتلایان به مراحل اولیه BPH توصیه شد(۸).در یک کارآزمایی بالینی دو سو بیخبر تصادفی مقایسه ای متقاطع با کنترل دارونما؛ به منظور بررسی اثربخشی گزنه در بهبود علامتی علائم قسمت تحتانی سیستم ادراری ثانویه به BPH، ۶۲۰ بیمار بررسی شدند. ارزیابی بیماران با استفاده از نمره بین المللی علائم پروستات(IPSS)، حداکثر جریان ادرار(Qmax)، حجم ادرار باقیمانده پس از ادرار کردن(PVR)، آنتی ژن اختصاصی پروستات(PSA) ، میزان تستوسترون سرم و اندازه پروستات صورت گرفت. در پایان۶ ماه درمان؛ به بیمارانی که از ابتدا دارونما دریافت کرده بودند گزنه داده شد و هردو گروه درمان را تا ۱۸ ماه ادامه دادند. بر اساس نتایج این بررسی؛ ۵۵۸ بیمار (۹۰%) مطالعه را کامل نمودند (۹۱% در گروه گزنه و ۸۶% در گروه دارونما). در پایان ۶ ماه بررسی؛ ۸۱% از بیماران گروه گزنه و ۱۶% از بیماران گروه دارونما بهبود در علائم قسمت تحتانی سیستم ادراری را گزارش کردند(P<0.001). IPSS و Qmax در گروه گزنه بهبودی بیشتری نسبت به گروه دارونما داشت. در گروه گزنه IPSS از ۱۹٫۸ به۱۱٫۸ کاهش یافت در حالی که IPSS در گروه دارونما از۱۹٫۲ به ۱۷٫۷ رسید.(P=0.002) Qmax در گروه دارونما ml/s3.4 و در گروه گزنه ml/s8.2 افزایش یافت(P<0.05). PVR در گروه گزنه از مقدار اولیه ml 73 بهml 36 رسید(P<0.05) اما تغییر محسوسی در گروه دارونما دیده نشد. PSA و میزان تستوسترون سرم در هردو گروه بدون تغییر بود. در گروه گزنه کاهش نسبتاً کم در اندازه پروستات مشاهده گردید] از ۴۰٫۱ سی سی به ۳۶٫۳ سی سی که بوسیله سونوگرافی از طریق رکتوم (TRUS) اندازه گیری شد،[P<0.001. در پایان مطالعه در گروه دارونما هیچ تغییری در حجم پروستات دیده نشد. در پیگیری ماه هیجدهم فقط بیمارانی که درمان را ادامه داده بودند دارای متغییرهای درمانی مطلوبی بودند. عوارض جانبی در هیچیک از گروه ها مشاهده نشد. محققین نتیجه گرفتند، گزنه اثرات مفیدی در درمان علائم BPH دارد(۹).اورتیدینبا توجه به اثرات مفید عصاره ریشه گزنه در برطرف نمودن علائم انسدادی مرحله I و II هایپرپلازی خوش خیم پروستات(BPH)، فراورده اورتیدین با اشکال دارویی قطره خوراکی و قرص روکشدار از عصاره ریشه گزنه و به منظور بهبود علائمی مانند تکرر ادرار، قطره قطره آمدن ادرار، معطل شدن هنگام ادرار کردن تهیه شده است. از قطره اورتیدین ۳ بار در روز هر بار ۴۰ قطره و از قرص اورتیدین ۲ بار در روز هر بار ۱ قرص بعد از غذا همراه با مقداری مایعات استفاده میشود.توصیه میشود مصرف مکملهای آهن ۲-۱ ساعت از زمان مصرف اورتیدین فاصله داشته باشد. با مصرف مناسب مقادیر توصیه شده درمانی هیچگونه عارضه جانبی مشاهده نشده با این حال ممکن است بصورت اتفاقی شکایات خفیف گوارشی رخ دهد. گهگاه کاهش تشکیل ادرار و ندرتاً ادم نیز گزارش شده است(۵). لازم به ذکر است که مصرف بیش از حد اورتیدین همزمان با داروهای ضددیابت و داروهای مؤثر بر فشار خون می‌تواند ایجاد تداخل نماید. همچنین ممکن است اورتیدین اثر داروهای مضعف سیستم عصبی مرکزی را تشدید کند.باید از مصرف فراورده های تهیه شده از گزنه در دوران بارداری اجتناب نمود. همچنین بهتر است از مصرف بیش از حد این فراورده ها در دوران شیردهی اجتناب گردد(۱۰).دکتر رضا بخردیبخش تحقیقات بالینی؛ واحد تحقیق و توسعه باریج اسانس|+| نوشته شده در  چهارشنبه ۷ مهر ۱۳۸۹ساعت 2:20  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتدوپینگ ژنی چیست؟طبق تعریف کمیته بین‌المللی المپیک، تجویز یا استعمال هر نوع ماده خارجی و یا هرگونه ماده فیزیولوژیک خود بدن با مقادیر غیر طبیعی یا راههای غیر معمول ورزشکار مسابقه دهنده با هدف افزایش کاذب کارایی و توانایی های خویش در مسابقه، دوپینگ محسوب می شود. از ابتدای شروع ورزش حرفه ای در زمان گذشته و در عصر جدید دوپینگ نیز وجود داشته است. بنابراین دوپینگ نتیجه طبیعی ورزش حرفه ای است. ورزشکاران حرفه ای به دنبال این هستند که وسیله ای داشته باشند که هم کارآمد بوده و هم دیگر رقیبان آن را نداشته باشند. بعضی از این ابزار قانونی اند و بعضی دیگر خیر.به گزارش ایسنا،‌ در بررسی یک تحقیق آمده است:« در سا ل‌هاى اخیر در راستاى کامل شدن پروژه ژنوم انسانى و شناسایى ژن هاى مختلف و عملکرد ویژه آنها همچنین پیشرفت هاى صورت گرفته در زمینه ژن درمانى انسان، عرصه تازه اى از روش هاى دوپینگ تحت عنوان دوپینگ ژنى در جوامع غربى به ویژه آمریکا پدید آمده است که سبب بالا بردن توان و قدرت جسمى در افراد مى شود. این روش در درمان کسانى که به دلایل مختلف دچار ضعف جسمانى و عضلانى شده اند بسیار حائز اهمیت است.متاسفانه اخیرا این روش مورد سوء استفاده گروهى از ورزشکاران قرار گرفته، به طورى که با استفاده از این روش ورزشکاران قدرت و توان جسمى و عضلانى خود را به طور قابل ملاحظه‌اى افزایش مى‌دهند. این دسته از ورزشکاران را ورزشکاران تغییر یافته از نظر ژنتیکى مى‌نامند. از آن جایى که تشخیص این نوع از دوپینگ به سادگى امکان پذیر نیست، نگرانى هاى فراوانى را در مجامع ورزشى و کمیته بین المللى المپیک به دنبال داشته است.دوپینگ ژنی چنین تعریف می شود: استفاده غیر درمانی از ژنها، عناصر ژنی و یا سلولها که احتمال ارتقای عملکرد ورزشی را داشته باشد. تحقیقات زیادی در مورد بررسی اثرات ژن‌ها بر عملکرد ورزشی صورت گرفته است؛ اما هنوز علم ژنتیک و دوپینگ ژنی ابهامات زیادی در بردارد.بوچارد و همکارانش (1997) پیشنهاد کردند که در آینده ای بسیار نزدیک (10 یا 15 سال آینده) مهندسی ژنتیک ورزشکاران نخبه نه تنها ممکن خواهد بود، بلکه در مراکزی در سراسر جهان صورت خواهد پذیرفت.تامبورینی (2000) معتقد است که دوپینگ مهجور خواهد ماند، چرا که مهندسی ژنتیک جای آن‌را خواهد گرفت.مسایل زیادی از این سیاست جدید درباره‌ی پارامترهای عملکردهای مورد قبول در ورزش به وجود آمد. مثلاً نمی‌توان گفت اصلاح ژنتیک مسئله‌ای غیر قانونی باشد، زیرا قوانین هنوز این تکنولوژی را ممنوع نکرده است. در این زمینه می‌توان گفت علم ژنتیک کندتر از علم دوپینگ پیشرفت کرده است و هنوز نتوانسته پاسخ‌گوی بسیاری از مسایل مطرح در این زمینه باشد.علم ژنتیک هنوز در سطحی قرار نگرفته که ارتقای ژنتیکی ورزشکاران به صورت بی خطر انجام گیرد و تمام نتایج تبلیغی ارائه شده در روزنامه ها یا مجلات را به وجود آورد. به طور کلی ژنی وجود ندارد که بتواند در بازوی یک پرتاب کننده ایجاد قدرت کند و یا باعث افزایش کارایی یک ورزشکار اسکیت شود؛ اما ممکن است راه‌های مؤثری برای ژن‌های مهارکننده مربوط به افزایش استقامت یا قدرت بدنی کشف کرد که برای برخی از کارهای انسانی مفید باشند.تا به حال سه نوع از دوپینگ ژنى با موفقیت به انجام رسیده است. در نوع اول ژن رمز کننده هورمون اریتروپویتین را به سلول‌هاى بنیادى خون‌ساز وارد مى‌کنند. در نتیجه این هورمون با بهبود بخشیدن ساختار گلبول قرمز، اکسیژن رسانی به بافت‌ها و ماهیچه‌هاى بدن را به طور چشم‌گیرى افزایش مى‌دهد.نوع دوم این روش مبتنى بر وارد کردن ژن‌هاى قوى و حجیم کننده ماهیچه‌ها به داخل سلول‌هاى عضلانى است. این رویکرد از ژن درمانى نیز در ابتدا براى کمک به درمان بیماران دچار انحطاط ماهیچه‌اى (مانند بیماران داراى انواع آتروفى ماهیچه اى) به کار گرفته شد.استفاده از این روند درمانى نیز براى افزایش حجم و قدرت ماهیچه اى ورزشکاران (از جمله عضله سرشانه، دو سر و چهار سر ران، فوق ترقوه اى و تحت ترقوه اى، عضله هاى ساعد و بازو) رواج یافته است.در سومین روش ژن‌هاى رشد دهنده رگ‌هاى خونى و یا ژن هاى مربوط به فاکتورهاى رشد درون رگى اندوتلیال به بدن وارد مى شود. این نوع از درمان نیز در ابتدا به منظور کمک به افراد داراى نقایص سیستم عروقى خونى از جمله افراد مسن گسترش یافت که به علت کهولت و نقص سیستم عروقى خونى و کاهش خون رسانى، بافت هاى آنها دچار نکروز مى شود.برای مثال IGF-1 یا فاکتور رشد شبیه انسولین ممکن است توسط برخی ورزشکاران برای افزایش حجم عضله استفاده شود، در صورتی که هدف پزشکی این دارو درمان درد عضله است. با استفاده از نوعی IGF-1 در موشها تیم گلداسپینگ توانستند بافت ماهیچه ای را جدا کرده و ژن MGF را وارد آن نمایند. این ماده برای درمان درد عضله استفاده می شود. نتایج، افزایش 20 درصدی حجم عضله را بعد از 2 هفته نشان می دهد.در تحقیق دیگر اسونسون (1997) با وارد کردن EPO از طریق آدنو ویروس ها به بدن موش‌ها و میمون‌ها نتیجه گرفت که با وارد کردن ژنـها به یک رشته ویروس، این ماده به تمـام بدن انتـقال پیدا کـرده و باعث افزایش سطح گلبول‌های قرمز بدن می‌شود. این ماده عملاً تأثیر یکسان و مشابه دوپینگ خون در بدن ایجاد می کند (مانند افزایش مقدار اکسیژن بدن و کاهش خستگی). بنابراین تزریق ژنتیکی EPO به یک ورزشکار می تواند قابلیت‌های استقامتی او را افزایش داده و این امر می‌تواند برای فعالیت‌های ورزشی طولانی مدت مفید باشد.نوع دیگر از ژنها P66- 100 هستند که برای ورزش انتخابی یک ورزشکار بهترین نوع هستند. این ژنها فعال یا غیرفعال بودن سایر ژنهای درون عضله را تعیین می کنند. به طور متناوب، اختلالات در (ژن ACE /آنزیم مبدل آنژیوتنسین) با توانایی های استقامتی و پاسخی آنابولیک به شدت تمرینات ورزشی همکاری می کنند.از آن جا که تعداد تولید شده، تابع فعالیت ژن است. تنها پروتئین‌های خاص را می توان با اصلاح قواعد ژن تولید کرد. به لحاظ این که ناحیه کدسازی ژن شامل ساختار اصلی پروتئین است. ساده ترین راه خارج کردن ناحیه کدسازی و سپس افزودن یک ناحیه فعال تر می باشد. این عملیات به راحتی در آزمایشگاه انجام می شود و نحوه انجام آن قطع کردن DNA مربوط به (ناحیه‌ی کدسازی) و سپس چسباندن آن به یکDNA تنظیم کننده دیگر است. ژن جدید را می توان به یک ناقل که DNA را در سلولهای باکتریایی و یا ویروسی که DNA را در بافتهای سلولی تقویت می کند، تزریق نمود. بعد از تقویت سازی، DNA را می‌توان خالص نموده و به بدن وارد کرد.با توجه به غیرقانونى بودن ژن درمانى به منظور بالا بردن توان جسمى و عضلانى و با تاکید بر احتمال بروز حوادث جدى به برخى از خطرات ایجاد شده در پى انجام دوپینگ ژنى در ورزشکاران در زیر اشاره مى شود:- احتمال ایجاد شوک هاى شدید یا خفیف ایمنى یا سمى در پى استفاده از ناقل هاى ژنى و یا حساسیت به روش انتقال ژن.- افزایش غیرطبیعى اریتروپویتین در افراد سالم ممکن است سبب بالا رفتن خطر بروز حمله هاى قلبى شود. زیرا افزایش گلبول هاى قرمز سبب تغلیظ خون شده احتمال ایجاد لخته هاى خونى در رگ ها بیشتر مى شود.- در کسانى که از روش دوپینگ نوع دوم براى تقویت ماهیچه هاى خود استفاده مى کنند، ماهیچه ها به طور غیرطبیعى بزرگ شده و تاندون ها و استخوان ها را احاطه مى کنند که ممکن است سبب پارگى یا شکستگى آنها شود.- ژن انتقال یافته ممکن است به درون DNA بیمار رسوخ کند و یا تحرک پروتوانکوژن یا مختل کردن ژن سرکوبگر تومور، منجر به ایجاد تومور شود. البته بیان غیر مجاز یک ژن سرطان زا با نسل کنونى ناقل‌هاى ویروسى، که توانایى پروموترشان براى به حداقل رساندن بیان ژن هاى مجاور میزبان تغییر یافته اند چندان محتمل نیست.- غیرفعال سازى توالى هاى رمز کننده مى تواند یک عملکرد ضرورى ژن میزبان را مختل کند. البته این حالت فاقد اثر چشمگیر است، زیرا چنین جهش هاى کشنده‌اى نادرند و فقط یک سلول را از بین مى برند. چون محل الحاق یک ناقل ویروسى کم و بیش اتفاقى است، احتمال کمى وجود دارد که یک ژن در بیش از یک سلول مختل شود.گفتنی است، لیلی خاوری عضو هیات علمی دانشگاه یزد، مریم فخار و پرستو حاج قربانی، دانشجویان کارشناسی تربیت بدنی دانشگاه یزد گردآوردندگان این تحقیق هستند.جدول استروئیدهااطلاعات زیر را توسط بینندگان ما و به معنای دیگر جمع آوری شده بود ، ما استروئیدهای آنابولیک برای فروش نداریم.HIGH  10 بسیار بالا 10LOW    1 LOW 1Trade Name نام تجارتیChemical Name نام شیمیاییWeight Gain افزایش وزنStrength Gain مقاومت دستیابیFat Loss از دست دادن چربیSide Effects اثرات جانبیAnadrol AnadrolOxymetholone Oxymetholone10 1010 102 210 10Anavar AnavarOxandrolone Oxandrolone2 28 88 82.5 2.5Andriol AndriolTestosterone Undecanoate تستوسترون Undecanoate3 34 44 42 2Androgel AndrogelTestosterone (Crème) تستوسترون (Crème)3 34 43 32 2Boldenone (esterless) Boldenone (esterless)Boldenone Boldenone5 57 75 54 4Cheque Drops چک قطرهMibolerone Mibolerone1 15 51 16 6Deca-Durabolin Deca - DurabolinNandrolone Decanoate ناندرولون ناندرولون7 76 65 56 6Durabolin DurabolinEquipoise به حالت تعادل دراوردنBoldenone Undeclynate Boldenone Undeclynate5 57 75 54 4Halotestin HalotestinFluoxymesterone Fluoxymesterone1 16 65 56 6Laurabolin LaurabolinNandrolone Laurate ناندرولون Laurate7 76 65 56 6Masteron MasteronDrostanolone Propionate Drostanolone Propionate3 36 66.5 6.53 3Masteron Enanthate Masteron EnanthateDrostanolone Enanthate Drostanolone Enanthate3 36 66.5 6.53 3Methyltestosterone MethyltestosteroneMethyltestosterone Methyltestosterone2 26 64 47 7Omnadren OmnadrenTestosterone Blend تستوسترون مخلوط8 88 84 46 6Oral-Turinabol دهان - Turinabol4-chlorodehydro methyltestosterone 4 - chlorodehydro methyltestosteroneParabolan ParabolanTrenbolone Hexahydrobencylcarbonate Trenbolone Hexahydrobencylcarbonate5 57 78 87 7Primobolan (Injectable) Primobolan (تزریقی)Methenolone Enanthate Methenolone Enanthate4 46 67 71 1Primobolan (oral) Primobolan (خوراکی)Methenolone Acetate Methenolone استات4 45 55 53 3Proviron ProvironMesterolone Mesterolone2 24 44 42 2Sten StenTestosterone Blend تستوسترون مخلوط8 88 84 46 6Sustanon SustanonTestosterone Blend تستوسترون مخلوط8 88 84 46 6Test 400 (T400) تست 400 (T400)Testosterone Blend تستوسترون مخلوط8 88 84 46 6Testolent TestolentTestosterone Phenylpropionate تستوسترون Phenylpropionate8 88 84 46 6Testosterone Cypionate تستوسترون CypionateTestosterone Cypionate تستوسترون Cypionate8 88 84 46 6Testosterone Enanthate تستوسترون EnanthateTestosterone Enanthate تستوسترون Enanthate8 88 84 46 6Testosterone Propionate تستوسترون PropionateTestosterone Propionate تستوسترون Propionate8 88 84 46 6Testosterone Suspension تستوسترون سوسپانسیونTestosterone Suspension تستوسترون سوسپانسیون9 98 84 46 6Testoviron TestovironTestosterone Blend تستوسترون مخلوط8 88 84 46 6Trenbolone Acetate Trenbolone استاتTrenbolone Acetate Trenbolone استات5 57 78 87.5 7.5Trenbolone Enanthate Trenbolone EnanthateTrenbolone Enanthate Trenbolone Enanthate5 57 78 87 7Winstrol WinstrolStanozolol Stanozolol4 46.5 6.57 76.5 6.5|+| نوشته شده در  یکشنبه ۱۰ مرداد ۱۳۸۹ساعت 1:32  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتقیمت استروئیدهااین قیمت ممکن است در نقاط مختلف متفاوت است. Prices shown were submited by our viewers. قیمت نشان داده شده توسط تماشاگران ما submited شد. We do not sell steroids. ما استروئیدها فروش نیست.Drug دارو     Pharmaceutical Grade Price کلاس قیمت دارویی     Veterinary Grade Price دامپزشکی کلاس قیمت     Underground Lab Price آزمایشگاه زیرزمینی قیمت     Gym Price بدنسازی قیمت     Powder پودرAnadrol 50 Anadrol 50(Oxymetholone-50mgs) (Oxymetholone - 50mgs)     $3/tab $ 3/tab     $2.50/tab $ 2.50/tab     $2-3/tab $ 2-3/tab     $3+/tab $ 3 / + برگه     $2/g $ 2 / گرمAnavar Anavar(Oxandrolone-5mgs) (Oxandrolone - 5mgs)     .50cents - $1/tab 0.50 سنت -- $ 1/tab     45-90cents /tab 45 - 90cents / سربرگ     .40-70cents/ tab 0.40 - 70cents / سربرگ     $1/tab+ $ 1/tab +     10.50/g 10.50 گرمCheque Drops چک قطره(Mibelerone) (Mibelerone)     N/A ازت /     $50-100/bottle $ 50-100/bottle     $50-75/bottle $ 50-75/bottle     $100-200/bottle $ 100-200/bottle     N/A ازت /Deca-Durabolin Deca - Durabolin(Nandrolone Decanoate-200mgs/ml) (ناندرولون Decanoate-200mgs/ml)     $100-150/10mls $ 100-150/10mls     $50-100/10mls $ 50-100/10mls     $50-75/10mls $ 50-75/10mls     $125-175/10mls $ 125-175/10mls     $2/g $ 2 / گرمDianabol Dianabol(Metandrostenolone-10 mgs) (Metandrostenolone - mgs 10)     .15-25cents/tab .15-25cents/tab     .15-20cents /tab 0.15 - 20cents / سربرگ     .10-15cents/tab .10-15cents/tab     .20-35cents /tab 0.20 - 35cents / سربرگ     $2/g $ 2 / گرمEquipoise به حالت تعادل دراوردن(Boldenone undeclynate-200mgs/ml) (undeclynate-200mgs/ml Boldenone)     N/A ازت /     $40-75/ 10mls $ 40-75 / 10mls     $35-60/ 10mls $ 35-60 / 10mls     $75+ /10mls $ 75 + / 10mls     <$2/g <$ / 2 گرمHalotestin Halotestin(Fluoxymesterone-10mgs) (Fluoxymesterone - 10mgs)     .20cents/tab .20cents/tab     N/A ازت /     .15-25cents/ tab 0.15 - 25cents / سربرگ     .20cents+/tab سنت 0.20 + / سربرگ     $2/g $ 2 / گرمMasteron Masteron(Drostanolone Propionate-100mgs/ml) (Drostanolone Propionate-100mgs/ml)     N/A ازت /     $75+/10mls $ 75 + / 10mls     50-$75/10mls 50 -- $ 75/10mls     $100+/10mls $ 100 + / 10mls     $6.50/g $ 6.50 / گرمMethyltestosterone Methyltestosterone     .15cents+/tab سنت 0.15 + / سربرگ     N/A ازت /     .10cents+/tab سنت 0.10 + / سربرگ     .25cents/ tab 0.25 سنت / سربرگ     >$2/gram $> 2/gramOmnadren Omnadren(Testosterone Blend-250mgs/ml) (تستوسترون Blend-250mgs/ml)     $5-7/1ml amp $ 5-7/1ml آمپر     N/A ازت /     N/A ازت /     $6-10/amp $ 6-10/amp     N/A ازت /Oral Turinabol دهان Turinabol(4-chlordehydromethyltestosterone-10mgs) (4 - chlordehydromethyltestosterone - 10mgs)     N/A ازت /     N/A ازت /     .50cents - $1+/tab 0.50 سنت -- $ 1 + / سربرگ     N/A ازت /     $7.50/g $ 7.50 / گرمPrimobolan Primobolan(Methenolone Enanthate 100mgs/ml) (100mgs/ml Enanthate Methenolone)     $8-12/1ml amp $ 8-12/1ml آمپر     N/A ازت /     $90-110/10mls $ 90-110/10mls     $9-14 /1ml amp $ 09/14 / 1ml آمپر     $6+/gram $ 6 + / گرمSustanon 250 Sustanon 250     $5-7/1ml amp $ 5-7/1ml آمپر     N/A ازت /     N/A ازت /     $6-10/amp $ 6-10/amp     N/A ازت /Testosterone Cypionate تستوسترون Cypionate(200mgs/ml) (200mgs/ml)     $150/10mls $ 150/10mls     $50-75/10mls $ 50-75/10mls     $40-60/10mls $ 40-60/10mls     $75-100+ /10mls $ 75-100 + / 10mls     $1.5/g 1.5 $ / گرمTestosterone Enanthate تستوسترون Enanthate(200mgs/ml) (200mgs/ml)     $150/10mls $ 150/10mls     $50-75/10mls $ 50-75/10mls     $40-60/10mls $ 40-60/10mls     $75-100+ /10mls $ 75-100 + / 10mls     $1.5/g 1.5 $ / گرمTestosterone Propionate تستوسترون Propionate(100mgs/ml) (100mgs/ml)     $150/10mls $ 150/10mls     $50-75/10mls $ 50-75/10mls     $40-60/10mls $ 40-60/10mls     $75-100+ /10mls $ 75-100 + / 10mls     $1/g $ 1 / گرمTestosterone Suspension تستوسترون سوسپانسیون(100mgs/ml) (100mgs/ml)     $125/10mls $ 125/10mls     $75/ 10mls $ 75 / 10mls     $50-75/10mls $ 50-75/10mls     $100+/10mls $ 100 + / 10mls     $1/g $ 1 / گرمTrenbolone Acetate Trenbolone استات(100mgs/ml) (100mgs/ml)     N/A ازت /     $50-75/10mls $ 50-75/10mls     $40-60/10mls $ 40-60/10mls     $75-105/ 10mls $ 75-105 / 10mls     $10/g $ 10 / گرمTrenbolone Enanthate Trenbolone Enanthate(200mgs/ml) (200mgs/ml)     N/A ازت /     $75-150/ 10mls $ 75-150 / 10mls     $70-100/10mls $ 70-100/10mls     $100-200/ 10mls $ 100-200 / 10mls     $12/g $ 12 / گرمWinstrol (Injectable) Winstrol (تزریقی)(Stanozolol 50mgs/ml) (Stanozolol 50mgs/ml)     $6+/amp $ 6 + / آمپر     $40-60/10mls $ 40-60/10mls     $20-40/10mls $ 20-40/10mls     $50100+/ 10mls $ 50،100 + / 10mls     $2/g $ 2 / گرمWinstrol (Tabs) Winstrol (زبانهها)(Stanozolol 5mgs) (Stanozolol 5mgs)     .10cents/tab .10cents/tab     .5-10cents/ tab 0.5 - 10cents / سربرگ     >.5cents/ tab > 0.5 سنت / سربرگ     25-75cents/tab 25-75cents/tab     $2/g $ 2 / گرم|+| نوشته شده در  یکشنبه ۱۰ مرداد ۱۳۸۹ساعت 1:30  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتبررسی فاکتور رشد شبه انسولینی نوع I (IGF-I) و آنتی‌ژن اختصاصی پروستات (PSA) در خون و سیمن مردان ناباعقیده بر این است که فاکتور رشد شبه انسولینی نوع I (IGF-I)، که غلظت آن به‌طور عمده توسط هورمون رشد کنترل می‌شود، تکثیرو تمایز سلول‌های زایا را تحت تاثیر قرارمی‌دهد. عملکرد این فاکتور متأثر از پروتئین‌های متصل‌شونده به آن (IGFBPs) و آنتی‌ژن اختصاصی پروستات (PSA) است. هدف از این مطالعه بررسی میزان سطح سرمی و پلاسمای سمینال IGF-I و PSA در مردان مبتلا به ناباروری ایدیوپاتیک بود. به همین منظور مطالعه‌مورد- شاهدی حاضر با روش نمونه‌گیری تصادفی طراحی شد. گروه مورد شامل 29 مرد نابارور دچار الیگواسپرمی و گروه شاهد شامل 23 مرد نابارور نرمواسپرم بودند. میزان سطح IGF-I و PSA با روش ایمنورادیومتریک اسی(IRMA) اندازه‌گیری‌شد. آنالیز داده‌ها جهت مقایسه پارامترهای کمی و کیفی اسپرم (مورفولوژی، تعداد و تحرک اسپرم) و سطح سرمی و پلاسمای سمینال IGF-I و PSA بین گروه مورد و شاهد از طریق آزمون‌ t-test انجام شد. مقایسه تحرک اسپرم بین دو گروه با استفاده از آزمون آماری غیرپارامتری Mann-Whitney انجام شد. کلیه آزمون‌های آماری به صورت دو دنباله‌ای با 05/0= α درنظر گرفته‌شد. میانگین سطح IGF-I پلاسمای سمینال مردان نابارور الیگواسپرم به‌طورمعنی‌داری کمتر از‌ مردان نابارور نرمواسپرم بود (01/0 P<)؛ اما میانگین سطح IGF-I سرم و نیز PSA سرم و پلاسمای سمینال اختلاف معنی‌داری را بیندو گروه نشان‌نداد. براساس نتایج این مطالعه می‌توان نتیجه‌گرفت کهIGF-I ممکن‌است به‌عنوان یک فاکتور میتوتیک و تمایزی در تکامل سلول‌های زایا دارای نقش‌باشد.متن کاملمقدمهاسپرماتوژنز فرآیند تکاملی پیچیده‌ای است که به گونادوتروپین‌‌های هیپوفیز و تستوسترون وابسته است. این هورمون‌ها به‌طورغیرمستقیم و از طریق تولید موضعی تنظیم کننده‌ها، بر روی این مسیر اثر تنظیمی دارند. عقیده بر این است که مولکول‌هایی مانند فاکتور رشد شبه انسولین نوعI (IGF-I) در تکامل سلول‌های زایا نقش دارند. این فاکتور دارای اثرات مستقیم وغیرمستقیم برروی استروئیدوژنز، متابولیسم، تکثیر سلولی و تمایز سلولی است که عمل آن به‌واسطة اثر هورمون رشد تعدیل‌می‌گردد (2،1). ارتباط پاراکرین بین سلول‌های سرتولی و سلول‌های زایا به ‌‌واسطه IGF-I بسیار محتمل است. IGF-I درمایعات خارج سلولی به پروتئین‌هایی موسوم به پروتئین متصل شونده به IGF-I (IGFBPs) متصل می‌گردد که پروتئین اصلی این دسته IGFBP-3 است (5-3).نقش فیزیولوژیک PSA در پلاسمای سمینال به‌طورکامل شناخته نشده است. این آنزیم، پروتئیناز اصلی این مایع بوده و باعث تجزیه سمینوژلین‌های I و II به پپتیدهایی با وزن مولکولی پایین می‌شود. پیشنهاد شده‌است که این عملکرد PSA به‌طورقابل‌توجهی از اثر مهارکنندگی سمینوژلین‌ها برروی قدرت تحرک اسپرم می‌کاهد(6). PSA همچنین به‌عنوان یک IGFBP-3 پروتئنیاز مطرح می‌باشد؛ بنابراین احتمالاً در تعدیل عملکرد IGF-I نیز نقش دارد(7).بنـابــرایـن IGF-I فاکتــوری مهـم در تـکامـل اسپــرم می‌باشد(1)..نقـش PSA به‌عنـوانIGFBP-3 پـروتئینـاز، باعث‌می‌شود که ‌میزان IGF-I آزاد پلاسمای سمینال افزایش یابد. بنابراین PSA به‌طور غیرمستقیم و ازطریق افزایش سطح IGF-I در‌دسترس، در تکامل اسپرم‌ها نقش دارد(7).Lee و همکاران اختلاف معنی‌داری را در سطح IGF-I مایع سمینال بین افراد طبیعی و بیماران وازکتومی شده و یا دچار آزواسپرمی ایدیوپاتیک مشاهده‌نکردند(8). Glander و همکاران همبستگی مثبت معنی‌داری بین غلظت IGF-Iمایع سمینال با غلظت اسپرم و درصد اسپرم‌های دارای مورفولوژی طبیعی مشاهده‌نمودند؛ اما این همبستگی با غلظت PSA معکوس‌بود (1). Macpherson و همکاران همبستگی معنی‌داری بین سطح IGF-I پلاسمای سمینال و تحرک و مورفولوژی اسپرم بدست‌آوردند(3).با توجه به نتایج متفاوتی که در زمینه بررسی سطوح IGF-I و PSA در پلاسمای سمینال و نیز ارتباط این دو با یکدیگر و با پارامترهای کیفیت اسپرم به خصوص درشرایط in vivo گزارش شده‌است، مطالعة مورد- شاهدی حاضر به روش نمونه‌گیری تصادفی ساده انجام‌شد تا تغییرات سطوح IGF-I و PSA به‌طورتوأم در پلاسمای سمینال و سرم مردان نابارور ایدیوپاتیک بررسی‌گردد. به علت اینکه عمدة مطالعات در این زمینه محدود به پلاسمای سمینال می‌باشد تغییرات سرمی این فاکتور‌ها نیز در مطالعة حاضر بررسی شد. همچنین به‌جای استفاده از افراد بارور نرمواسپرم به‌عنوان شاهد، مردان نابارور نرمواسپرم انتخاب‌ گردیدند.مواد و روشهانمونه‌های مورد مطالعه، مردان مبتلا به ناباروری ایدیوپاتیک مراجعه‌کننده به بخش IVF بیمارستان الزهراء دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی، درمانی تبریز از مهرماه تا اسفند ماه 1381 بودند که به‌طورتصادفی و براساس شمارش کامل اسپرم و قدرت تحرک آن طبق معیار سازمان جهانی بهداشت (WHO) انتخاب‌گردیدند(9). براساس داده‌های حاصل از مطالعات قبلی و بااستفاده از α برابر 05/0 و β برابر 1/0 (توان 90%) حداقل حجم نمونه موردنیاز در‌هر گروه 20 نمونه محاسبه‌گردید. گروه مورد و شاهد به‌ترتیب شامل 29 و 23 مرد مبتلا به ناباروری ایدیوپاتیک بود. براساس معیار سازمان بهداشت جهانی (WHO) مردان با شمارش کامل اسپرم کمتر از 20 میلیون به‌عنوان الیگواسپرم و بالاتر از این‌حد به‌عنوان نرمواسپرم درنظر گرفته‌شدند. ازنظر قدرت تحرک اسپرم نیز نمونه‌های با قدرت تحرک بالاتر از 50% طبیعی درنظر گرفته‌شدند. مردان با شمارش کامل اسپرم کمتر از 5 میلیون و نیز مردان آزواسپرم از مطالعه خارج‌شدند. نمونة سیمن بعد از 72-48 ساعت پرهیز از تماس جنسی و به‌وسیله استمناء از هر دو گروه مورد مطالعه جمع‌آوری‌گردید. همچنین به‌طورهمزمان نمونه‌های خون از هردو گروه گرفته‌شد. نمونه‌ سیمن دردمایºC 37 وبه‌ مدت 30 دقیقه قرارداده‌شد تا به‌طور کامل به ‌مایع تبدیل‌شوند. سپس بااستفاده‌‌ از دستگاه Sperm Quality Analyzer (SQAIIC,USA) پارامتر‌های کیفیت اسپرم یعنی تحرک، تعداد و مورفولوژی ارزیابی‌ گردید. نمونة سیمن مایع‌شده به مدت 5 دقیقه در 4000 دور در دقیقه سانتریفوژ شد و سپس مایع رویی که پلاسمای سمینال است جدا ‌گردید و جهت انجام آزمایش‌های مورد نظر در دمایºc20 منجمدشد. سرم نیز پس از سانتریفوژ 3000 دور و به مدت 5 دقیقه، از نمونة خون جدا و در همین دما نگهداری‌گردید. IGF-I وPSA با استفاده از کیت‌های تجاری ایمنورادیومتریک‌اسی(IRMA) در دسترس، اندازه گیری‌شدند.اندازه گیری IGF-I با استفاده از کیت DSL (Texas, USA) انجام شد. ابتدا دو لوله میکروسانتریفوژ به ازای هرنمونه انتخاب گردید (یکی جهت استخراج و دیگری برای خنثی‌سازی). سپسµl 50 از نمونه در لولة اول ریخته‌شد و به‌دنبال آن µl 200 از محلول استخراج به آن اضافه‌گردید که پس از هم‌زدن، به مدت 30 دقیقه در دمای اتاق انکوبه‌شد. زمان انکوبه‌کردن نباید بیش از 60 دقیقه طول‌بکشد. سپس عمل میکروسانتریفوژ بادور rpm10000 و به مدت سه دقیقه در درجه حرارت اتاق انجام‌گرفت. µl 100 از محلول رویی را به لوله دوم (لوله خنثی سازی) منتقل کرده وµl 500 از محلول خنثی‌کننده به آن افزوده‌شد. از این نمونة خنثی‌شده، پس از استخراج جهت تست استفاده‌گردید. سپسµl 50 از هریک از استانداردها، کنترل‌ها و نمونه‌های استخراج‌شده را به لوله‌های پوشیده شده از آنتی‌بادی ضد IGF-I منتقل‌کرده و بلا‌فاصله µl 200 از آنتی‌بادی دوم نشاندارشده با ٌیدرادیواکتیو(125Ι) به لوله‌ها اضافه‌گردید و پس از هم‌زدن روی شیکر با سرعت rpm180 به‌مدت 3 ساعت، مایع رویی را تخلیه‌کرده و بعد از شستشو با بافر آنها را خشک و در دستگاه گاما کانتر( Kontron II, Switzerland) به مدت یک دقیقه میزان رادیواکتیویته بر حسب CPM اندازه‌گیری شد، سپس با تعیین میزان CPM برای نمونه‌های استاندارد و رسم منحنی استاندارد، میزان غلظت IGF-1 در نمونه‌های بیماران تعیین‌گردید. برای اندازه‌گیری PSA با استفاده از کیت شرکت Immunotech (Montreal, Canada) به این طریق عمل‌شد که µl 100 از استانداردها، کنترل‌ها و نمونه‌ها به لوله‌های مربوطه اضافه و سپس به هر یک از لوله‌ها µl 100 از نشانگر اضافه‌گردید. همه لوله‌ها در درجه حرارت اتاق و روی شیکر به مدت 2 ساعت انکوبه‌شدند. سپس مایع رویی تخلیه و لوله‌ها با آب دیونیزه شستشو داده‌شد. میزان رادیواکتیویته به مدت یک دقیقه در گاماکانتر برحسب CPM تعیین گردید که با رسم منحنی استاندارد میزان غلظت PSA در نمونه‌های بیماران مشخص شد. به‌منظور آنالیز داده‌ها از آزمون t-test جهت مقایسة میانگین پارامترهای کیفیت اسپرم (مورفولوژی و تعداد اسپرم) و سطح سرمی و پلاسمای سمینال IGF-I و PSA بین افراد مورد و شاهد استفاده ‌گردید. مقایسه تحرک اسپرم بین دو گروه با استفاده از آزمون آماری غیرپارامتریMann- whitney انجام‌شد. کلیه آزمون‌های آماری به صورت دو دنباله‌ای با 05/0= α درنظرگرفته‌‌شد. میزان سطح IGF-I و PSA و نیز پارامترهای کیفیت اسپرم به صورت میانگین، گزارش شده‌است. آنالیزهای آماری با استفاده از نرم افزار 10 SPSS انجام ‌گرفت.نتایجمیانگین و انحراف معیار از میانگین (SEM) پارامترهای کمی و کیفی اسپرم شامل تعداد اسپرم، تحرک و مورفولوژی آن که در مردان نابارور ایدیوپاتیک اندازه‌گیری شده‌است در جدول شماره 1 گزارش شده‌است.این مردان فقط بر اساس تعداد کامل اسپرم، طبق معیار سازمان جهانی بهداشت، به دو گروه الیگواسپرم و نرمواسپرم تقسیم‌بندی‌شدند. در واقع گروه شاهد (نرمواسپرم) مردان نابارور ایدیوپاتیک آستنواسپرم وگروه نمونه (الیگواسپرم) مردان نابارور ایدیوپاتیک الیگوآستنواسپرم بودند. سپس میزان سطح کامل IGF-I و PSA در سرم و پلاسمای سمینال این دو گروه ارزیابی‌گردید که میانگین و انحراف معیار از آن در جدول شماره 2 آورده‌ شده‌است. میانگین سنی هر دو گروه نیز 2±32 سال بود. با توجه به جدول شماره 1 تعداد کامل و قدرت تحرک اسپرم‌ها در گروه الیگواسپرم به‌طورمعنی‌داری کمتر از گروه نرمواسپرم بود (05/0 p<). قدرت تحرک اسپرم در هر دو گروه کمتر از حد طبیعی (طبق معیار WHO) بود؛ ولی در گروه الیگواسپرم این مقدار بسیار کمتر از حد طبیعی (طبق معیار WHO) مشاهده‌گردید. مورفولوژی اسپرم‌ها در هر دو‌گروه در حد طبیعی‌بود و بین این دو گروه تفاوت معنی‌داری مشاهده‌ نگردید.از نظر مقایسة میزان سطح کامل IGF-I و PSA در سرم و پلاسمای سمینال بین دو گروه مورد مطالعه نتایج مشاهده‌ شده به این ترتیب گزارش‌گردید:میانگین سطح کاملIGF-I پلاسمای سمینال در مردان الیگواسپرم (ng/ml 06/24±39/142) به‌طورمعنـی‌داری کمتـر از گروه نرمواسپرم ( ng/ml62/33±86/247) بود (05/0 p<). میانگیــن سطـح سـرمی IGF-I در مـردان نابارور الیگواسپرم (ng/ml 07/17±06/235)تفاوت معنی‌داری را با مردان نابارور نرمواسپرم (ng/ml 50/15±89/193) نشان‌نداد. ازنظر مقایسة میانگین سطح کامل IGF-I پلاسمای سمینال و سرم در هر کدام از گروههای مورد مطالعه مشاهده‌ شد که در گروه نرمواسپرمIGF-I پلاسمای سمینال در حدود 5/1 برابر آن در سرم بود. اما در گروه الیگواسپرم این حالت برعکس مشاهده‌شد، به طوری که میانگین سطح کامل IGF-I سرم در این گروه در حدود 7/1 برابر پلاسمای سمینال بود. میانگین سطح کامل PSA پلاسمای سمینال بین دو گروه نرمواسپرم(µg/ml07/247±34/1282)والیگواسپرم (µg/ml 36/259±69/1630) تفاوت معنی‌داری را بین دو گروه نشان‌نداد (05/0p>). اختلاف میانگین سطح کاملPSA سرم بین دو گروه الیگواسپرم (ng/ml 33/0±43/2) و نرمواسپرم ( ng/ml15/0±94/1) نیز از نظر آماری معنی‌دارنبود.در مقایسه میانگین سطوح کاملPSA پلاسمای سمینال و سرم در هر کدام از گروه‌های مورد مطالعه مشاهده‌شد که در هر دو گروه میزان آن در پلاسمای سمینال بسیار بیشتر از سرم‌ بود.بحثاین مطالعه جهت بررسی سطح کاملIGF-I و PSA در سرم و پلاسمای سمینال افراد نابارور ایدیوپاتیک انجام‌‌پذیرفت. در این تحقیق مشاهده ‌شد که میانگین سطح کاملIGF-I پلاسمای سمینال در گروه الیگواسپرمی به میزان معنی‌داری پایین‌تر از گروه نرمواسپرم بود.IGF-I به‌عنوان یک فاکتور مهم در عملکرد دستگاه تناسلی مطرح‌است. این فاکتور یک پلی‌پپتید میتوتیک است که علاوه بر نقش متابولیکی، اثر تحریکی بر تکثیر و تمایز سلولی دارد. ترشح IGF-I به وسیله سلول‌های لیدیگ، سرتولی و پری توبولار نشان ‌داده ‌شده‌ است. الگوهای سلولی بیان ژن این پلی‌پپتید، اشاره بر این موضوع‌دارد که ممکن است IGF-I نقش مهمی را در عملکرد بیضه‌ها و تکامل سلول‌های زایا داشته‌باشد (3-1). Glander و همکاران نشان ‌دادند که در مردان نابارور وازکتومی شده میزان سطح IGF-I پلاسمای سمینال به‌طورمعنی‌داری پایین‌تر از مردان بارور است و نتیجه ‌گرفتند که این پلی‌پپتید ممکن‌است به‌عنوان مشخصه در تمایز سلول‌های زایای مردان عمل‌ نماید(1). همچنین آنها نتیجه ‌گرفتند که این یافته می‌تواند تأییدکننده این فرض‌ باشد که منشا IGF-I پلاسمای سمینال، اپیدیدیم و یا بیضه‌ها هستند.در مطالعة حاضر نیز میزان سطح IGF-I پلاسمای سمینال در گروه الیگواسپرم به‌طــورمعنـی‌داری پایین‌تر از مردان نرمواسپرم بود با این تفاوت که در مطالعه ما هر دو گروه نابارور ایدیوپاتیک بودند. در برخی مطالعات نشان داده شده‌است که هورمون رشد در پلاسمای سمینال نیز وجود دارد. با توجه به اینکه IGF-I به‌عنوان میانجی اصلی در عملکرد هورمون رشد مطرح‌است، بنابراین احتمال ‌می‌رود که عمدة IGF-I موجود در پلاسمای سمینال ناشی از اثر هورمون رشد باشد. در افراد نابارور وازکتومی شده، نشان داده ‌شده ‌است که میزان هورمون رشد موجود در پلاسمای سمینال به طورمعنی‌داری کمتر از افراد طبیعی است، بنابراین احتمال می‌رود که حداقل بخشی از آن از بیضه‌ها و یا اپیدیدیم ترشح ‌شود(1). در مطالعة حاضر سطح کاملIGF-I پلاسمای سمینال و سرم به‌طورتوأم بررسی شد که تفاوت معنی‌داری در سطح سرمی IGF-I بین دو گروه مورد بررسی، علیرغم تفاوت معنی‌دار در پلاسمای سمینال، مشاهده‌‌نشد. این یافته می‌تواند تأییدی بر این امر باشد که بخشی از این فاکتور رشد از بیضه‌ها و یا اپیدیدیم ترشح‌ می‌گردد.با توجه به اینکه پروتئین اصلی متصل شونده به IGF-I در مایعات خارج سلولی IGFBP-3 است، بنابراین انتظار می‌رود که بین سطح این دو پلی‌پپتید همبستگی معنی‌داری وجود‌ داشته ‌باشد(10،‌8 ،1). این همبستگی در سرم نشان ‌داده ‌شده ‌است، اما در پلاسمای سمینال این امر مشاهده نشده‌است(1). این امر ناشی از عمل پروتئینازی PSA در پلاسمای سمینال است که بر روی پـروتئیـن IGFBP-3، مهمتـریـن ناقل IGF-I، اثر کرده و مقدار قابل توجهی از آن را تجزیه ‌می‌کند(7،1).از طرف دیگر PSA با تاثیر بر روی سمینوژلین‌ها باعث افزایش قدرت تحرک اسپرم‌ها می‌گردد(6). این امر در بـررسـی که Elzanaty و همــکاران در مـردان بــارور انجام‌دادند نشان داده‌شد. در مطالعة ذکر شده همبستگی مثبت معنی‌داری بین میزان سطوح PSA پلاسمای سمینال و قدرت تحرک اسپرم‌ها مشاهده‌گردید(7). در مطالعه حاضر نیز PSA پلاسمای سمینال تفاوت معنی‌داری را بین دو گروه مورد بررسی نشان‌نداد. با توجه به اینکه در این مطالعه به‌جای استفاده از افراد طبیعی به‌عنوان گروه شاهد، از افراد ناباروری استفاده‌گردید که قدرت تحرک اسپرم در آنها نظیر گروه مورد پایین‌تر از حدطبیعی بود، بنابراین این نتیجه به‌طورغیرمستقیم می‌تواند دلیلی بر نقش احتمالی PSA در تحرک اسپرم‌ها باشد. در واقع علت اینکه از مردان نابارور ایدیوپاتیک آستنوآزواسپرمیک به‌عنوان گروه شاهد و از مردان نابارور ایدیوپاتیک الیگوآستنوآزواسپرمیک به‌عنوان گروه مورد استفاده‌شد نیز به همین منظور بود. با توجه به نتایج حاصل از سایر تحقیقات و این مطالعه، به علت اینکه موارد مجهول زیادی در رابطه با نقش و عملکرد فاکتورهای رشد شبه انسولین در اسپرمیوژنز و اسپرماتوژنز وجوددارد پیشنهاد می‌گردد که هر دو فاکتور IGF-I و IGF-II به همراه انواع IGFBP هم از نظر تغییرات غلظت آنها و هم از جنبه بیان ژن‌های مربوطه در بیضه مورد بررسی قرارگیرد.تشکر و قدردانیبدینوسیله از همکاری همکاران محترم بخش IVF بیمارستان الزهراء دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی، درمانی تبریز تشکر و قدردانی می‌گردد.|+| نوشته شده در  یکشنبه ۱۰ مرداد ۱۳۸۹ساعت 1:22  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتداروی سنکلآیا داروی سنکل صرفاً برای دفع سنگ جابجا شده در مجاری ادراری مناسب است یا اینکه در دفع سنگهای ریز در حدود شش میلیمتر که در درون کلیه ثابت و بدون حرکت قرار گرفته اند نیز می تواند موثر باشد?قطره گیاهی سنکل دافع سنگ و شنهای کلیه ومجاری ادراری استاین فراورده گیاهی متشکل از این ترکیبات است :عصاره هیدروالکلی رازیانهعصاره هیدروالکلی برگ بوعصاره هیدروالکلی خارخاسکعصاره هیدروالکلی دانه زیره سبزعصاره هیدروالکلی تخم خربزهعصاره هیدروالکلی کاکل ذرتعصاره هیدروالکلی دم گیلاسمواد موجود در این قطره بطور مستقیم سبب شل شدن عضلات صاف دیواره مجاری ادراری می شود و همراه با اثرات ادرارآوری (دیورتیک) دفع سنگهای ادراری را(حداکثر تا قطر 7 میلیمتر) تسهیل می نماید. بعلاوه این قطره بدلیل اثرات آنتی کولینرژیک ، اسپاسم ودردهای کولیکی مجاری ادراری ناشی از سنگهای کلیوی را برطرف می سازد.همچنین این قطره با دارا بودن اثرات ضد میکروبی بعنوان پیشگیری کننده و درمان کننده عفونتهای مجاری ادراری ناشی از سنگهای کلیوی عمل می کند.هیچ گونه منع مصرفی در مورد این قطره گیاهی وجود ندارد و مصرف آن در دوران بارداری وشیردهی نیز بلامانع است.مصرف قطره سنکل گاهی اوقات سبب کاهش فشار خون میگردد که البته بیشتر در مورد بیمارانی اتفاق می افتد که بطور اولیه فشار خون پایین تری داشته باشند.مقدار مصرف قطره گیاهی سنکل :بزرگسالان :بعنوان درمان کننده : 60-50 قطره در کمی آب ، سه نوبت در روز بمدت یکماه ؛ وبعنوان پیشگیری کننده : 30 قطره 3-2 نوبت در روز و سه بار در هفته برای مدت طولانی.کودکان( 12-2سال) :بر حسب وزن کودک 20-10 قطره سه نوبت در روزدر حال حاضر این داروی گیاهی در ایران در دسترس است.زعفران هم عالی برای دفع سنگ کلیهنوشابه گازدار یکی از مهمترین عوامل تولید سنگ کلیهنوشابه‌های گازدار، یکی از مهم‌ترین عوامل تولید سنگ کلیه تحقیقات نشان داده است که انواع نوشابه‌های گازدار ( سودا ) بیماری‌هایی چون پوکی استخوان ، چاقی ، پوسیدگی دندان و بیماری‌های قلبی را تشدید می‌کنند. اما با تمام این‌ها یک چهارم مصرف سالیانه نوشیدنی‌ها را انواع سودا تشکیل می‌دهد. امروزه مقدار متوسط مصرف نوشابه‌های غیرالکلی و گازدار ( سودا ) بسیار بالا است. هر قوطی نوشابه گازدار معادل ‌10 قاشق شکر، ‌150 کالری و ‌55 ـ ‌30 میلی گرم کافئین دارد و سرشار از رنگ‌های مصنوعی است. این مقدار شکر، کالری و مواد افزودنی مضر در یک محصول که هیچ ارزش غذایی ندارد، نگران کننده است. به علاوه نوجوانان و کودکان، از مصرف‌ کننده‌های اصلی این نوشیدنی ها هستند. مواد اصلی تشکیل دهنده یک نوشابه گازدار - اسید فسفریک : این ماده موجب کاهش جذب کلسیم و در نتیجه ابتلا به پوکی استخوان و سستی دندان‌ها می شود. همچنین اسید کلریدریک موجود در معده را خنثی می کند و باعث سوءهاضمه و جذب ناقص مواد غذایی می شود. - قند : سازندگان نوشابه های گازدار بزرگترین مصرف کننده‌ی قند تصفیه شده هستند. مصرف زیاد قند میزان انسولین خون را بالا می‌برد و منجر به افزایش فشارخون و کلسترول ، بروز بیماری های قلبی ، دیابت ، چاقی و پیری زودرس می‌شود. بیشتر انواع سودا، بیش از ‌100 درصد مقدار قند مورد نیاز روزانه را تامین می‌کنند. - آسپارتام (aspartame) : این ماده شیمیایی در سوداهای رژیمی به عنوان جانشین قند به کار می‌رود و بیش از ‌90 عارضه جانبی دارد که از جمله می‌توان به تومور مغزی ، معلولیت جنین ، دیابت ، عدم تعادل حسی و بروز حمله‌های صرع اشاره کرد. به‌علاوه، زمانی که آسپارتام مدت زیادی در فضای گرم نگهداری شود به متانول تبدیل می‌شود. متانول الکلی است که می‌تواند به آلدئین یا اسید فرمیک که از عوامل سرطان زا هستند ، تبدیل شود. - کافئین : کافئین موجب بروز اضطراب ، فشار خون بالا ، ضربان نامنظم قلبی یا تپش قلب و بالا رفتن مقدار کلسترول خون می‌شود. همچنین ویتامین‌ها و مواد معدنی را می سوزاند و موجب بروز سرطان و مشکلاتی در بارداری می شود. در نهایت باید گفت که مصرف نوشابه ‌های گازدار یا ساده ، علاوه بر داشتن مضرات فراوان، به دلیل دارا بودن کالری بالا ، اشتهای افراد را برای مصرف مواد غذایی مفید مانند سبزیجات، پروتئین ها، لبنیات و سایر موادمغذی کاهش می دهند. انواع نوشابه‌های گازدار ( سودا ) وضعیت بیماری‌هایی چون پوکی استخوان ، چاقی ، پوسیدگی دندان و بیماری‌های قلبی را تشدید می‌کنند. افرادی که به مصرف این نوشابه‌ها روی می‌آورند مصرف شیر و فرآورده‌های مشابه آن را کاهش می‌دهند. همین امر باعث می‌شود افرادی که این نوشابه‌ها را مصرف می ‌کنند ، کمتر از آنهایی که این نوشابه‌ها را مصرف نمی‌کنند کلسیم به بدنشان برسد. این موضوع به ویژه برای دختران جوان که نیاز به کلسیم زیاد دارند ، در آینده می‌تواند مشکل ساز باشد. نوشابه‌ها به دلیل داشتن کالری بالا و شکر باعث چاقی و پوسیدگی دندان نیز می‌شوند. همچنین قند موجود در آنها برای بیماران مبتلا به دیابت بسیار خطرناک تر از سایر قند‌ها می‌باشد. همچنین تحقیقات نشان می دهد که نوشابه‌های گازدار ( انواع کولا ) یکی از مهم ‌ترین موادی است که موجب تولید سنگ کلیه می‌شود. نکته قابل توجه دیگر در انواع این نوشابه‌ها آن است که کارخانجات سازنده به هر دلیل مواد افزودنی مانند کافئین یا حتی داروهای اعتیادآور به این نوشابه‌ها اضافه می‌کنند تا افراد به مصرف آنها عادت کنند. تحقیقات یکی از مؤسسات بهداشتی آمریکا نشان می دهد، علت اصلی فروش بالای برخی از این نوشابه‌ها وجود بیش از حد این مواد در آنها می‌باشد. ترک عادت مصرف این نوشیدنی ها ساده‌ترین راه برای رسیدن به سلامتی است. فراموش نکنید که بهترین راه حفظ سلامتی استفاده هرچه بیشتر از مواد غذایی طبیعی است.|+| نوشته شده در  جمعه ۸ مرداد ۱۳۸۹ساعت 2:41  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتسلامت لوبیاهای سحرآمیز را فراموش نکنیدسلامت لوبیاهای سحرآمیز را فراموش نکنیدبیشتر مردم بیماری‌های قلبی و سرطان را به‌عنوان قاتلین آرام و ساکت می‌شناسند و می‌دانند که اندازه‌گیری مرتب فشار خون و بررسی سطح کلسترول و داشتن معاینه‌های منظم مانند تست سرطان سینه در بانوان، برای حفظ سلامتی بسیار مهم و حیاتی هستند.بیشتر مردم بیماری‌های قلبی و سرطان را به‌عنوان قاتلین آرام و ساکت می‌شناسند و می‌دانند که اندازه‌گیری مرتب فشار خون و بررسی سطح کلسترول و داشتن معاینه‌های منظم مانند تست سرطان سینه در بانوان، برای حفظ سلامتی بسیار مهم و حیاتی هستند.اما بیشتر مردم نمی‌دانند که بیماری مزمن کلیه، بیماری شایعی است که زندگی را به مخاطره می‌اندازد. این بیماری تا زمانی که خیلی پیشرفت نکرده باشد نشانه‌های خاصی نداشته و شخص متوجه ابتلا به آن نمی‌شود. نکته قابل توجه این است که بیماری مزمن کلیه در مراحل اولیه خود به آسانی با انجام آزمایش‌های ساده قابل تشخیص است.تحقیقات اخیر نشان داده است که در سرتاسر جهان میلیون‌ها نفر به بیماری مزمن کلیه مبتلا بوده و خیلی بیشتر از آن، در معرض خطر ابتلا هستند. متأسفانه همه‌گیری جهانی بیماری دیابت و چاقی سبب خواهد شد که در آینده، موارد ابتلا به این بیماری خیلی بیشتر از حال حاضر باشد.عدم‌تشخیص و درمان بیماری مزمن کلیه، می‌تواند به ایجاد مشکلات بسیار جدی مانند نارسایی کلیه که سبب می‌شود فرد نیاز همیشگی به دیالیز، یا پیوند کلیه پیدا کند، منتهی شود.اقدامات اولیه مناسب سبب می‌شود که روند پیشرفت بیماری کلیه کند شده و حتی متوقف شود. به همین دلیل انجام آزمایش‌های ساده اولیه و بهنگام در مورد افراد در معرض خطر اهمیتی فراوان دارد. بزرگداشت روز جهانی کلیه فرصتی است که در باره این بیماری، راه‌های پیشگیری و مراقبت از آن، نکاتی را فرا بگیریم. در اینجا پنج مرحله آموزش در مورد این بیماری آورده شده است؛▪ مرحله اول: این حقایق را بدانیدشش کاری که کلیه‌های سالم انجام می‌دهند عبارتند از:۱) تنظیم سطح مایعات بدن۲) پاکسازی مواد سمی و زائد بدن۳) تولید هورمون مؤثر در خون‌سازی‌۴) فعال‌سازی‌ ویتامینD برای حفظ سلامتی استخوان‌ها۵) تولید و رها‌سازی‌ هورمون‌های مؤثر در تنظیم فشار خون۶) حفظ و نگهداری مواد معدنی بدن (مانند سدیم، پتاسیم و فسفر)۸مشکلی که به‌دلیل ابتلا به بیماری مزمن کلیه ایجاد می‌شود:۱) بیماری‌های قلبی عروقی۲) حمله قلبی و سکته۳) فشار خون بالا۴) کم خونی یا تعداد کم گلبول‌های قرمز۵) ضعف استخوان‌ها۶) آسیب به اعصاب۷) نارسایی حاد کلیه که مرحله انتهایی بیماری است.۸) مرگ▪ مرحله دوم: خطر را بشناسیدـ عوامل خطرزا برای ابتلا به بیماری کلیه۱) دیابت (در خود یا سابقه خانوادگی )۲) فشار خون بالا (در خود یا سابقه خانوادگی )۳) بیماری قلبی عروقی (در خود یا سابقه خانوادگی )۴) سابقه خانوادگی از بیماری کلیوی یا دیابت و یا فشار خون بالا۵) سن بالای ۶۰ سال۶) چاقی۷)داشتن وزن کم در هنگام تولد۸) استفاده طولانی مدت از داروهای مسکن مانند ایبوپروفن و ناپروکسن۹) عفونت مزمن دستگاه ادراری۱۰) ابتلا به سنگ‌های ادراری▪ مرحله سوم: تشخیص نشانه‌های بیماریبیشتر مبتلایان در مراحل ابتدایی بیماری مزمن کلیه هیچ‌گونه نشانه‌ای را بروز نمی‌دهند. به همین دلیل انجام آزمایش در مراحل ابتدایی مهم است. به‌تدریج که بیماری پیشرفت می‌کند، نشانه‌های بیماری خود را بروز می‌دهند و در برخی موارد گمراه‌کننده هم هستند. به این نشانه‌ها توجه کنید.۱) خستگی و ضعف۲) ادرار سخت و دردناک۳) ادرار کف آلود۴ ) ادرار صورتی یا تیره رنگ (وجود خون در ادرار)۵) افزایش نیاز به ادرار کردن (به‌ویژه در شب‌ها)۶) چشمان پف آلود۷) صورت، دست‌ها، شکم و پاهای باد کرده۸) تشنگی مداوم▪ مرحله چهارم: آزمایش بدهیداگر شما یا یکی از بستگان شما در گروه پر خطر ابتلا به این بیماری هستید از پزشک خود بخواهید آزمایش‌های زیر را درخواست کند.چهار تست ساده که زندگی را نجات می‌دهد:۱) بررسی فشار خون:فشار خون بالا می‌تواند به عروق خونی کوچک در کلیه‌ها آسیب برساند. فشار خون، بعد از بیماری دیابت مهم‌ترین علت ایجاد‌کننده نارسایی حاد کلیه است.فشار خون زیر ۱۴۰-۹۰ برای بیشتر مردم خوب است. اگر مبتلا به بیماری کلیوی هستید، فشار خون زیر ۱۳۰ -۸۰ بهتر و زیر ۱۲۰-۸۰ بهترین است.۲) بررسی پروتئین در ادرار:وجود مقادیر کمی از آلبومین که یک نوع پروتئین است، در ادرار از نشانه‌های اولیه مبتلا‌شدن به بیماری مزمن کلیه است. وجود همیشگی آلبومین و سایر پروتئین‌ها در ادرار نشان‌دهنده صدمه به کلیه‌هاست.۳) بررسی کراتی‌نین خون:کراتی‌نین، پسماند تولید شده از فعالیت عضلات بوده و کلیه‌ها، کراتی‌نین خون را پاکسازی کرده و دفع می‌کنند. هنگامی که عملکرد کلیه‌ها کاهش پیدا کند، سطح کراتی‌نین خون افزایش پیدا می‌کند.۴) میزان *****اسیون گلومرولی:پزشکان سطح کراتی‌نین خون را اندازه‌گیری کرده و نتیجه آن را با سن، نژاد و جنس می‌سنجند تا میزان *****اسیون گلومرولی به‌دست آید چون حساس‌ترین و صحیح‌ترین نشانگر عملکرد کلیه‌هاست.▪ مرحله پنجم: سالم بمانیدشش کاری که مبتلایان به بیماری مزمن کلیه باید انجام دهند:۱) فشار خون خود را پایین بیاورید.۲) اگر مبتلا به دیابت هستید، سطح قند خون خود را تحت کنترل در آورید.۳) مصرف نمک را کاهش دهید.۴) از استفاده خود سرانه مسکن‌ها دوری کنید.۵) در مصرف پروتئین‌ها میانه روی کنید.▪ نکته آخربیماری مزمن کلیه بیماری تمام سنین است. طبق گزارش‌های مراکز علمی، این بیماری خطر حمله قلبی، سکته و مرگ زود رس را در بین جوانان و سنین میانسالی دوبرابر می‌کند.بیماری مزمن کلیه مختص افراد بالای ۵۵سال نبوده و عاملی خطرزا برای ابتلا به بیماری‌های قلبی عروقی حتی در جوانان است. به هر حال، با انجام آزمایش‌های بسیار ساده می‌توان بیماری‌های کلیه را به راحتی تشخیص داده و با مراقبت از کلیه‌ها احتمال ابتلا به بیماری‌های قلبی عروقی را کم کنیم و با این کار شانس زندگی طبیعی را افزایش دهیم.هشدارهای مختلف در مورد خطرات بیماری قلبی هر ساله افزایش می‌یابد اما بیشتر مردم در باره علل و عواقب بیماری مزمن کلیه گاهی اطلاعات کافی ندارند.شما هنگامی که به سردرد، گلودرد، سرماخوردگی و آنفلوانزا مبتلا می‌شوید می‌دانید که بیمار شده‌اید، اما آیا شما می‌دانید که مبتلا به بیماری مزمن کلیه هستید یا خیر؟ بیماری واقعا خطرناک و مرگ‌آوری که بیماری خاموش نیز نامیده می‌شود، زیرا اغلب تا موقعی که به مراحل انتهایی خود نرسیده باشد توجه ما را جلب نمی‌کند. بزرگداشت روز جهانی کلیه، اهمیت دادن به شناخت بیماری‌های کلیه و راه‌های پیشگیری و درمان آنهاست. اگر به بیماری‌های کلیه در مراحل اولیه، توجه نشود، عواقب خطرناک آن بعد‌ها شامل کلیه‌ها شده و رهایی از آنها در برخی اوقات امکان پذیر نیست.اصغر صفری فردکارشناس ارشد خون شناسی و بانک خونرژیم غذایی در بیماران دچار نارسایی مزمن کلیه ها « CRF »رژیم غذایی در بیماران بر اساس ناتوانی انجام کار کلیه ها تنظیم می شود.اعمال طبیعی کلیه ها عبارتند از:1- دفع مواد زائد . ازته2- تنظیم حجم قوام مایعات بدن « آب و الکترولیت »3- ساخت و پرداخت بعضی از مواد اساسی بدن از جمله ویتامین ها بنابراین صرف نظر از علت اولیه نارسایی کلیه مثلا فشارخون، دیابت گلو مرو نفریت مزمن که بعضا رژیم غذایی خاص خود را نیز لازم دارند در این دسته بیماران دفع آب- سدیم- کلر- منیزیم – فسفر – تعدادی از اسیدهای آلی و غیر آلی – پایانه مواد پروتئینی . ازته مختل می شود.از طرف دیگر جذب موادی چون ویتامین D – کلسیم – اسید فولیک – ریبوفلاوین – آهن دو ظرفیتی مختل می شود و همچنین بعضی از مواد از جمله پیریدوکسین « ویتامین B6 » - اسید فولیک – ویتامین C افزایش دفع پیدا می کند و نیز موادی مثل ویتامین D3 فعال ساخته نمی شود و نکته آخر اینکه این بیماران دچار هیپر لیپیدی خصوصا افزایش تری گلیسیرید خون می شوند که نه به جهت زیادتر ساخته شدن بلکه به علت عدم دفع کافی آن است.بعضی از این اختلالا ت با دیالیز قابل اصلاح است ولی بیمارانی تحت درمان با دیالیز قرار می گیرند که دفع خیلی پایین تری دارند که بدون دیالیز قادر به زیست نیستند لذا بیماران دچار نارسایی مزمن کلیه ها به دودسته بیماران دیالیزی و غیر دیالیزی « بیماران فونکیسون بهتر کلیه ها» تقسیم می شوند.تغذیه در بیماران دچار نارسایی مزمن کلیه های غیر دیالیزیآب – یکی از مشکلات اولیه در بیماران دچار نارسایی کلیه عدم توانایی در تغلیظ ادرار است بنابراین ممکن است بیماران مقدار زیادی آب از دست بدهند. لذا تا زمانی که *****اسیون ( CFR ) به کمتر از 20 ml / min نرسیده است بیماران محدودیتی در مصرف آب ندارند جز در موارد فشار خون و بهترین روش اندازه گیری آب مصرفی اندازه گیری سدیم خون است ولی می توان مقدار ادرار و مایعات از دست رفته در یک 24 ساعت را با مقدار مایعات از دست رفته ناپیدا « از راه مدفوع، تنفس، پوست و غیره » که حدودا 600 سی سی می شود جمع نمود مقدار مایعات مصرفی روزهای بعد بیمار را تعیین نمود.ناگفته نماند وضعیت و شرایط بیمار و محیط او در محاسبه مقدار مایعات مصرفی یک شرط است. در موارد تب- تعریق زیاد- محیط گرم و خشک- اختلالات تنفسی و گوارشی لازم است. مقداری مایع افزون تر محاسبه شود ولی از طرفی در محاسبه مقدار مایعات غذایی باید به مواد خشک هم دقت کرد. مثلا نانها به طور متوسط 10% - گوشتها 60% و میوه ها تا 90% آب دارند. شاید بهترین روش محاسبه مقدار نیاز مایعات بدن اینگونه باشد که بیمار آن مقدار مایعات مصرف نماید که در اندام تحتانی در وضعیت ایستاده به شرط عدم ضایعه و اختلال عمومی و موضعی ادم مختصری پیدا شود، نه به طور محسوس و واضح، ولی علمی ترین روش محاسبه وابستگی آب به کلرور سدیم است که با محدودیت کلرور سدیم آب بدن تنظیم شود.الکترولیت ها :سدیم : (NA )می دانیم در نارسایی کلیه سدیم نمی تواند از لوله های ادراری کلیه خارج شود که موجب افزایش حجم- ادم- فشار خون می شود. بیمارانی با نارسایی مزمن کلیه ها هستند که به علت دفع زیاده از حد سدیم نیاز به نمک کافی و حتی افزون بر حد معمول دارند مثلا بیمارانی که دچار اسهال مزمن هستند و یا تعریق شدیدی دارند و یا بیمار این که دچار سندرم فانکونی و یا بیماری کیستیک مدولاری کلیه باشند و یا هیپر کلسمی دارند که باید کلرور سدیم مصرفی روزانه آنها 100- 120 میلی اکی والان یعنی 8- 6 گرم باشد ولی به طور معمول در بیمارانی که دچار نارسایی مزمن کلیه ها بوده ولی دچار ادم، فشار خون هستند می توان 80- 100 میلی اکی والان کلرورسدیم ( 3- 5 ) گرم نمک داد ولی اگر بیمار اولیگوریک شده و یا عوارض بالا را داشت محدودیت مصرف نمک یعنی 60- 80 میلی اکی والان برابر 3-2 گرم ضروری است. ناگفته نماند که نباید فقط نمک به صورت پودر و افزودنی را محاسبه نمود چون مواد غذایی می توانند کم و بیش نمک داشته باشند و بعضی از مواد غذایی مقدار نمک زیادی دارند اگر چه نا محسوس است مثلا کیک ها که در ساخت آنها جوش شیرین به کار برده شده و یا غذاهای کنسروی و نیز دسته غذاهایی مثل کالباس- سوسیس – ژامبون- سس های تجاری و ترشی های ساختگی غنی از کلرور سدیم می باشند لذا در جدول غذایی باید محاسبع شوند به طوری که در یک بیمار دچار نارسایی کلیه که قرار است غذای کم نمک در رژیم داده شود مقدار مصرف نمک ظاهری 2-1 گرم بیشتر نباید باشد.پتاسیم : Kپتاسیم کاتیون اصلی داخل سلولی بدن است ولی در خارج سلول کم است اما انباشته شدن آن در خارج سلول با توجه به ضایعات قلبی خطرناک ترین سم در نارسایی کلیه محسوب می شود.اگر بیماری دارای رژیم محدودیت پروتئین باشد که صحبت خواهد شد با توجه به اینکه هر گرم از پروتئین دارای یک میلی اکی والان پتاسیم است نیاز بدن برای این که کاتیون تامین می شود زیرا مقدار 1-2/1 میلی اکی والان پتاسیم برای هر کیلو وزن بدن در شبانه روز کافیست.البته تا زمانیکه کراتینین سرم به حد 3 mg / dl نرسیده باشد یعنی *****اسیون (GFR ) کمتر از 15 ml نباشد محدودیت پتاسیم نیازی نیست و این یون از توبول ها دفع می شوند زیرا هیپوکالمی هم با آریتمی های کشنده ای که می سازد مانند هیپرکالمی مضر است و در تعدادی از بیماران و داروها در زمینه نارسایی مزمن کلیه ایجاد هیپر کالمی می کند مثل هیپوالدیترون� �یم به هر علت و نیز بیماران تحت درمان با هپارین – بتابلوکر- بازدارنده های ACE ، سیکلوسپورین و از طرفی بیمارانی که داروی دفع ادرار و هیدروکورتیزو� � می گیرند و یا دچار RTA تیپ I هستند دچار هیپوکالمی می شوند.از نظر پتاسیم همان رژیم با پروتئین محدود مقدار پتاسیم کافی به بدن می دهد ولی چون اکثر غذاها دارای مقداری پتاسیم هستند شناختن غذاهای غنی از پتاسیم لازم است. تا در صورت امکان حداقل مصرف را داشته باشند و اگر مصرف زیاده از حد شد درمان سریع هیپرکالمی بشود.بیشترین پتاسیم در آب میوه- آب کمپوت و آبگوشت است.از میوه ها : موز- کی وی- آلوزرد- شلیل- خربزه- طالبی- غنی از پتاسیم هستند.سیب زمینی- جگر- بستنی- لبنیات- گوشت های قرمز- بوقلمون- آجیل و خرما- خشکبار مقدار زیادی پتاسیم دارند.گوجه فرنگی- قارچ- آرد نخودچی- جو و از سبزیجات اسفناج- جعفری- ترخون- سیر- فلفل- کنگر- دارای پتاسیم زیادی هستند.منیزیوم : Mgبر خلاف نوشته های قبلی در مورد منیزیوم هیچگونه رژیم خاصی برای محدود کردن منیزیوم رژیم غذایی نیاز نیست و در *****اسیون (GFR ) پایین تر از 15 میلی لیتر در دقیقه بدن می تواند مصرف زیاده از حد منیزیوم را متعادل نماید و حتی در نارسایی شدید کلیه ها (ESRD ) و هیپرپاراتیرو� �ید یسم شدید که منیزیوم خون به علت استئودیستروف� � حداکثر میزان است. نیاز به محدودیت مصرف منیزیوم نیست ولی از مصرف زیاد و ناگهانی منیزیوم باید پرهیز نمود.منیزیوم در گوشت- سبزیجات و لبنیات بیشترین مقدار موجود را دارد و نیز ساخت آنتی اسیدها به کار می رود.فسفر : Pکلیه ها تا *****اسیون (GFR ) کمتر از 30 ml قادرند فسفر را دفع نمایند و سطح خونی فسفر نرمال است ولی پس از آن به همراه عدم جذب کافی کلسیم از روده ها در نارسایی کلیه و عدم ساخت ویتامین D فعال و هیپرپاراتیرو� �ید یسم ثانوی موجب عوارض و اختلالاتی می شوند اینکه آیا محدود کردن فسفر رژیم غذایی کمکی در به تاخیر انداختن هیپرپارا تیرویید یسم می کند نامشخص است.اعتقاد بر این است که چنانچه مقدار مصرف روزانه فسفر 300-500 میلی گرم باشد فسفات کلسیم کمتر در بافتهای نرم- جداره عروق و سایر بافتهای غیر استخوانی می نشیند و نیز کم بودن فسفر غذا موجب تحریک و ساخت بیشتر 25 (OH2) D3 ( ویتامین D ) می شود.غذاهایی که دارای فسفر بیشتری هستند، عبارتند از پروتئین ها خصوصا پنیر- حبوبات- زرده تخم مرغ- جوانه گندم- نان های سبوس دار- کله پاچه- ماهی ها خصوصا ماهی سفید.پروتئین:در محدودیت مصرف پروتئین مباحث ضد و نقیض بسیاز زیاد است. طرفداران این نظریه معتقدند که طول عمر بیشتر به کلیه ها می دهد و مخالفین معتقدند که موجب سوء تغذیه و اختلالات کلی در سیستم بدن می شود ولی به هر صورت امروزه محدودیت گرم بر حسب هر کیلو وزن در حدود 0 / 6g / kg / day در بیماران نارسایی مزمن کلیه غیر دیالیزی توصیه می شود. با چند شرط مهم= اول اینکه نوع پروتئین از اسید آمینه های اصلی ساخته شده باشد که مسلما پروتئین های حیوانی ارجح تر به پروتئین های گیاهی هستند.دوم اینکه در کنار این محدودیت غذایی، کنترل فشار خون، هیپرلیپیدمی هیپرکلسترولم� � و نیز محدودیت مصرف فسفر و کلسیم باشد و در مرحله بعدی کالری کافی 15 – 45 Kcal / kg در روز به بیمار برسد که از خودسوزی جلوگیری شود.شرط پایانی اینکه گروه ویتامین های B خصوصا B6 ، اسید فولیک و موادی مثل Zn ، Fe در غذاها گنجانده شود.تغذیه در بیماران ESRD - « نارسایی تحت درمان با دیالیز»آب و الکترولیت ها :زمانی بیمار نیاز به دیالیز دارد که دفع مواد ( GFR ) به حداقل میزان می رسد و پس از چند ماه اولیه دیالیز GFR به کمترین حد می رسد و بیماران کم ادرار و حتی بی ادرار می شوند لذا مصرف مایعات بیشتر موجب ادم – فشار خون- نارسایی قلب گردیده و در هنگام دیالیز نیز با کم کردن حجم اضافی افت شدید فشار خون- ایسکمی قلب- آریتمی های مختلفه و کرامپ های عضلانی شدیدی اتفاق می افتد که موجب مرگ و میر بیشتر بیماران می گردد.توصیه می شود با توجه به مایعات توصیه شده به جهت سوخت و ساز بدن و نیز مقدار آب موجود در غذاهای خشک و با احتساب مایعات هدر شونده ناپیدا حداکثر 1000 سی سی مایعات در 24 ساعت مصرف شود و به زبان ساده تر در فاصله دو دیالیز اضافه وزن بیمار بیش از یک و نیم کیلو تا دو کیلو نباشد.در مورد سدیم می دانیم کلیه ها *****اسیون ( GFR ) 15 میلی متر در دقیقه با افزودن FENA « * » = Soduim Fraction Excretion سدیم اضافی را هر چه بیشتر از دیستال خارج می کند. این قانون در مورد پتاسیم هم صدق می کند و از *****اسیون (GFR ) پایین تر کلیه ها قادر به دفع سدیم و پتاسیم نیستند که همراه عدم دفع ادرار موجب مشکلات ذکر شده می شوند توصیه شده است مقدار مصرف نمک در بیماران دیالیزی چه همودیالیزی چه دیالیزی صفاقی 5/1- 1 گرم در روز باشد.80-90 در صد پتاسیم از راه ادرار دفع می شود و 8-10 میلی اکی ولالن نیز از راه مدفوع خارج می گردد در نارسایی کلیه دفع گوارشی تا سه برابر افزوده می شود به شرط آنکه این بیماران یبوست نداشته باشند.بیماران دچار نارسایی مزمن کلیه ها در مقایسه با بیماران دچار نارسایی حاد کلیه مقدار بیشتری پتاسیم در خون تحمل می کنند و از طرفی به علت نارسایی انسولین – اسیدوز متابولیک- مصرف بتابلوکر- هیپوالدسترون� �یم و هر بار هیپرکاتابولی� � شدن در سیر بیماری، پتاسیم بالاتری دارند و اگر چه با دیالیز و یا مصرف رزین های تبادل کننده سدیم – پتاسیم (Kayexalate ) می توان سطح سرمی پتاسیم را پایین آورد ولی توصیه می شود حداکثر مصرف روزانه پتاسیم 70 میلی اکی والان باشد.در مورد مقدار منیزیوم غذاها مشکلی ایجاد نمی شود ولی توصیه شده است روزانه 200-300 میلی گرم منیزیوم در غذاها مصرف شود.با هر بار همودیالیز می توان 250 میلی گرم فسفر را از خون جدا ساخت ولی این مقدار در مقابل مصرف فسفر که در غذاها خصوصا در مواد پروتئینی وجود دارد و با علم به اینکه 70-60 درصد فسفر خورده شده که سریعا جذب بدن می شود بسیار ناچیز است لذا توصیه می شود با توجه به اینکه بیشترین منابع غذایی فسفر گوشت- لبنیات و کولاها می باشد روزانه حد اکثر 800 میلی گرم فسفر مصرف شود که غیر ممکن است لذا رژیم غذایی باید با داروهای لازم باند شونده فسفر همراه باشد.پروتئین- کالری و چربی در رژیم غذایی بیماران تحت دیالیز (ESRD )سوء تغذیه موجب کوتاهی عمر بیماران دیالیزی است. متاسفانه 8-6% بیماران دیالیزی دچار سوء تغذیه شدید می شود 35-30% بیماران سوء تغذیه متوسط دارند. عوامل متعددی چون بی اشتهایی – توکسی اوری – افسردگی و اختلالات عصبی روانی دیگر که در بیماریهای مزمن شایع است بیماران دچار نارسایی کلیه در دسته بیماران کاتابولیک قرار می گیرند.و از طرفی با هر بار درمان مقداری از اسید کربنه های آزاد « حدود 8 گرم »از دست می رود که در دیالیزهای جدید و دیالیز صفاقی مقدار بیشتری از اسید آمینه از دست می رود و از طرفی با نارسایی کلیه ساخت بعضی از پروتئین ها مانند کارنتین « Carnetene که امروزه نقش بزرگی را برای کاتابولیک شدن آن نسبت می دهند» مختل می شود و به دلائل متعدد دیگر باید پروتئین از نوع مرغوب به این بیماران داد البته پروتئین افزون تر خود عوارضی چون نیاز به درمان بیشتر و افزایش پتاسیم و فسفر را به همراه دارد. توصیه می شود روزانه 2/1- 1 گرم پروتئین برحسب هر کیلو وزن به بیماران داده شود « برای یک انسان 60 کیلویی حدود 150-130 گرم گوشت پخته بدون چربی و استخوان نیاز است.» علت مرگ در 50% بیماران دیالیزی عوارض قلبی عروقی متاثر هیپرلیپیدی است.این بیماران دچار هیپرلیپیدمی نوع IV منتشر یعنی تری گلیسیرید ، CDLVLDL هستند برای پایین آوردن لیپید خون این بیماران رژیم غذایی توصیه می شود زیرا داروهای موجود ضد لیپید ایجاد عوارض کبدی شدیدی در این بیماران می کند و فقط در تری گلیسیرید بالاتر از mg / dl 1000 می توان دارو داد آن هم با دز بسیار کم اما مهم ترین مسئله در تغذیه این دسته از بیماران کالری کافی روزانه یعنی 35-30 کیلوکالری بر حسب وزن بدن است.علاوه بر مسائل ویتامین ها که گفته شد ناگفته نماند که درمان با دیالیز ویتامین ها و املاح محلول در آب را با خود می برد لذا طبق جدول زیر رژیم غذایی روزانه این بیماران تعیین می گردد.جدول غذایی روزانه بیماران تحت درمان، همودیالیز 12 ساعت در هفته و تحت درمان، با درمان صفاقی CAPD|+| نوشته شده در  جمعه ۸ مرداد ۱۳۸۹ساعت 2:32  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتفاکتورهای چاقیفاکتورهای چاقیچاقی یعنی افزایش وزن بدن به نسبت قد. چاقی و عوارض ناشی از آن به دو عامل میزان چربی اضافه بدن و همچنین به نحوه توزیع و نواحی تجمع یافته چربی بستگی دارد.معیارهای چاقی:1- شاخص توده بدن(BMI):حاصل تقسیم وزن(برحسب کیلوگرم) بر مجذور قد (بر حسب متر) میباشد.- کمتر از 18/5 : کم وزن- بین 24/9-18/5: وزن طبیعی- بین 29/9-25: اضافه وزن- بین 40-30: چاق (خطرناک)- بالای 40: چاق (بسیار خطرناک)2-دور کمر(WC):شاخصی است برای پیش بینی احتمال بروز بیماریهای قلبی و دیگر بیماریهای مرتبط با چاقی.- در مردان: دور کمر بالای 102 سانتی متر در معرض خطر میباشند.- در زنان: دور کمر بالای 88 سانتی متر در معرض خطر میباشند.3- نسبت دور کمر (در باریکترین قسمت) به دور **** (در پهن ترین قسمت)(WHR): حاصـل تقسیم دور کمر به دور بـاســن میباشد. شاخص قابل اعتماد تری در پیش بینی احتـمال بروز بیماریهای مرتبط با چاقی میباشد (نظیر سکته، بیماریهای قلبی، فشار خون بالا و دیابت)- در مردان: 0/9 یا کمتر ایده آل است.- در زنان: 0/8 یا کمتر ایده آل است.- در مردان: از 0/96 تا 1/0 ریسک پایین.- در زنان: از 0/81 تا 0/85 ریسک پایین.- در مردان: 1 و یا بالای 1 ریسک بالا.- در زنان: 0 /85 یا بیشتر ریسک بالا.تیپ های چاقی:1- چاقی سیبی شکل (آندروئید=مرد� �نه): در این نوع چاقی، چربی در قسمتهای میانی بدن ذخیره میگردد.یعنی قسمتهای فوقانی شکم، قفسه سینه، گردن، صورت و بازوها. و اندامهای درونی ای که چربی آنها را احاطه میکند شامل قلب، ششها، کبد و کلیه ها میباشند. از این رو احتمال بروز بیماریهای قلبی، دیابت، فشار خون بالا، سکته و بیماریهای کیسه صفرا در چاقی ی سیبی شکل بیشتراز چاقی ی نوع گلابی شکل میباشد. چاقی سیبی شکل اغلب در مردان پدید می آید اما زنان پس از یائسگی وتحت هورمون درمانی و پس از زایمان نیز میتوانند این تیپ چاقی را بروز دهند.2- چاقی گلابی شکل (ژینوئید=زنان� �): دراین نوع چاقی، چربی در قسمتهای تحتانی شکم، **** و رانها ذخیره میگردد.باورهای غلط درباره چاقیآیا هر فردی که به ظاهر چاق به نظر می ‌رسد، دچار بیماری‌ چاقی است؟خیر. در اصل چاقی ناشی از بافت چربی است نه بافت عضلانی، بنابراین خیلی از افرادی که دارای بافت عضلانی پرورش یافته (به اصطلاح باد کرده) هستند، چاق نمی باشند.در مورد چاقی باورهای نادرست دیگری نیز وجود دارد، برای مثال خیلی از افراد فکر می‌ کنند چاقی آنها به دلیل کم‌ کاری تیروئید است، اما واقعیت این است که کم‌ کاری تیروئید خفیف، هیچ ‌گونه تاثیری بر چاقی ندارد و در موارد شدید نیز در نهایت 2 تا 3 کیلو موجب چاقی می شود.بیماری ‌هایی که موجب چاقی می‌ شوند خیلی شایع نیستند.یکی دیگر از باورهای غلط نیز این است که افراد لاغر چربی خون بالا ندارند، یا افراد چاق حتما چربی خون دارند. دلیل اصلی چاقی عدم تحرک بدنی است. وقتی کمترین مسافت را با خودروی شخصی خود طی می کنیم یا خرید خود را با پیک تحویل می گیریم، آن وقت باید انتظار چاقی افراد جامعه را داشته باشیم، بنابراین ممکن است زمینه‌های ژنتیکی موجب شوند که وزن ما افزایش یابد، ولی ما می‌ توانیم با در پیش گرفتن سبک زندگی صحیح، وزن خود را کنترل کنیم.سرعت کاهش وزن استاندارد چه مقدار است؟هر یک کیلو وزن بدن، حدود هشت هزار کالری دارد. توصیه ما این است که هر فردی در ماه، حدود 2 کیلو وزن کم کند، بنابراین رژیم ‌هایی که مبتنی بر کاهش 6 کیلو وزن در یک ماه هستند، استاندارد نیستند.کاهش وزن دو بال دارد. یادمان باشد که رژیم لاغری گرفتن، فقط یک بال وزن کم کردن است و بال دیگر آن ورزش کردن است.ورزش باید چگونه باشد تا همراه با رژیم گرفتن موجب دور شدن چربی‌ ها از بدن‌ ما شود؟با ورزش کردن خالی، معجزه ای اتفاق نمی ‌افتد؛ برای مثال بسیاری از ما، بعد از نیم ساعت شنا کردن یک ساندویچ چرب می ‌خوریم و تمام رشته‌ هایی را که بافته ‌ایم پنبه می‌ کنیم، بنابراین بعد از ورزش باید غذای کم‌ کالری مانند سالاد بخوریم. دوچرخه ‌سواری و پیاده ‌روی با سرعتی متوسط یا تند، بهترین ورزش‌ها برای کم کردن وزن هستند.ورزش‌های مناسب برای کاهش وزن، ورزش ‌های هوازی و یا استقامتی هستند.{توضیح کارشناس تغذیه تبیان: ورزش های هوازی، ورزش هایی هستند که دارای شدت کم و مدت زمان طولانی هستند، مثل دویدن، دوچرخه سواری، شنا، پیاده روی سریع، بالا رفتن از پله. در این ورزش ها برای تامین انرژی، چربی های بدن می سوزند.}در نهایت یادمان باشد هدف از رژیم غذایی این نیست که تبدیل به مانکن شویم، بلکه هدف از آن حفظ سلامت بدن است.|+| نوشته شده در  جمعه ۸ مرداد ۱۳۸۹ساعت 2:27  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتبی اختیاری ادراربی اختیاری ادرارآیا به هنگام عطسه ، سرفه ، خنده یا حرکت کردن متوجه می شوید که چند قطره ادرار بی اختیار می ریزد ؟آیا زمانی که احساس دفع ادرار دارید ، تا رسیدن به دستشویی ، نمی توانید خود را نگه داریدآیا ادرارتان قطره قطره می ریزد ؟همه موارد فوق می توانند علائمی از بی اختیاری ادرار باشند . بی اختیاری ادرار می تواند به دلیل عفونت های ادراری ، عفونت های زنانگی ، بزرگی غده پروستات ،‌تجمع مدفوع ، استفاده از برخی داروها و یا حتی شل و ضعیف شدن عضلات کف لگن و شکم ایجاد شود .شما با این مشکلات چه می کنید ؟آیا سعی می کنید کمتر از خانه خارج شوید ؟آیا در مهمانی ها شرکت نمی کنید ؟آیا خوردن آب و مایعات دیگر را کم می کنید ؟·در صورت ابتلا به بی اختیاری ادرار ابتدا به پزشک مراجعه کنید تا علت ایجاد کننده آن درمان شود و مجبور نشوید که به خاطر آن فعالیت های اجتماعی ، رفت و آمدها و مصاحبت با دوستان را کم کنید .·همچنین نوشیدن آب را کم نکنید . زیرا آب کافی برای دفع سموم بدن و جلوگیری از عفونت ادراری و پیشگیری از تشکیل سنگ های ادراری لازم است .در این جا ما انواع بی اختیاری ادرار و توصیه هایی برای هر کدام از آنها را ذکر می کنیم .انواع بی اختیاری ادراربی اختیاری ادرار یکی از سه حالت زیر را دارد :* حالت اول بی اختیاری ادرار : در این حالت هنگام عطسه ، سرفه ، خنده و برخاستن از زمین ، بی اختیار چند قطره ادرار خارج می شود . این حالت در زن ها خیلی بیشتر است که ممکن است به علت عفونت ادراری ، تغییرات مجاری ادرار با افزایش سن و یا زایمان متعدد باشد .توصیه هایی برای حالت اول بی اختیاری ادرار :·این مشکل قابل حل است پس برای برطرف شدن آن حتماً به داکتر مراجعه کنید .·هر ۲ ساعت برای ادرار کردن به توالت بروید .·در طول روز ۶ تا ۸ گیلاس مایعات بنوشید .·بعد از ساعت ۸ شب از نوشیدن مایعات خودداری کنید .·لباس های آزاد و راحت بپوشید .·عضلات کف لگن را تقویت کنید .·مثانه را تقویت کنید .* حالت دوم بی اختیاری ادرار : در این حالت احساس ناگهانی و شدید برای ادرار کردن ایجاد می شود . اما قبل از رسیدن به دستشویی ادرار می ریزد .توصیه هایی برای حالت دوم بی اختیاری ادرار :·این مشکل قابل حل است پس برای برطرف شدن آن حتماً به داکتر مراجعه کنید .·هر ۲ ساعت برای ادرار کردن به توالت بروید .·در طول روز ۶ تا ۸ گیلاس مایعات بنوشید .·بعد از ساعت ۸ شب از نوشیدن مایعات خودداری کنید .·لباس های آزاد و راحت بپوشید .·برای داشتن آرامش تمرین کنید .·از ورزش های سخت اجتناب کنید .·قهوه ، نوشابه های گازدار ، غذاهای پرادویه میل نکنید .·مثانه را تقویت کنید .·عضلات کف لگن را تقویت کنید .چگونه مثانه را تقویت کنیم ؟برای این کار سعی کنید کم کم مدت زمان بیشتری ادرارتان را نگه دارید . برای شروع هر ۲ ساعت یک بار ادرار کنید . به تدریج سعی کنید این مدت زمان ۲ ساعت را بیشتر کنید . اینکه چقدر این فاصله زمانی را بیشتر می کنید به خودتان بستگی دارد ؛ ولی باید در حدی باشد که ادرار نریزد . کم کم این فاصله را به ۳ تا ۴ ساعت برسانید . این تمرین را لازم نیست که شب ها انجام دهید . با انجام این تمرین توانایی مثانه برای نگه داشتن ادرار بیشتر می شود .چگونه عضلات کف لگن را تقویت کنیم ؟تمرین اول : هر بار که برای ادرار کردن به توالت می روید ، چندین بار به طور ارادی ، دفع ادرار را شروع و قطع کنید .تمرین دوم : ناحیه مقعد را سفت کنید ؛ مانند حالتی که می خواهید مانع دفع مدفوع شوید و این حالت را برای مدت ۵ ثانیه حفظ نموده و بعد رها کنید . در طول انقباض نفس خود را حبس نکنید . این کار را چندین بار در طول روز انجام دهید . تکرار تمرین باید در حدی باشد که خسته نشوید . این تمرین را در حالت ایستاده ، نشسته و یا خوابیده می توانید انجام دهید .* حالت سوم بی اختیاری ادرار : در این حالت مثانه خیلی پرشده است و ادرار به صورت قطره قطره به طور غیرارادی می ریزد . زمانی که فرد به دستشویی می رود ادرار به طور کامل خالی نمی شود . این حالت بیشتر در مردها دیده می شود که دلیل آن تنگ شدن مجرای ادرار به خاطر بزرگ شدن غده پروستات است .توصیه هایی برای حالت سوم بی اختیاری ادرار :·این مشکل قابل حل است پس برای برطرف شدن آن حتماً به داکتر مراجعه کنید .·در طول روز ۶ تا ۸ گیلاس مایعات بنوشید .·بعد از ساعت ۸ شب از نوشیدن مایعات خودداری کنید .·در زمان ادرار کردن عضلات شکم را سفت کنید . سپس به آرامی با دست زیرشکم را به سمت پایین فشار دهید . این فشار به مثانه منتقل شده و به تخلیه ادرار کمک می کند .بزرگی غده پروستاتغده پروستات در مسیر مجاری ادرار همه مردان قرار دارد . با افزایش سن این غده بزرگ می شود و در برخی از مردان مشکلاتی را در ادرار کردن ایجاد می کند . توجه به علائم و درمان به موقع بزرگی غده پروستات از ایجاد مشکلات بیشتر و شدیدتر جلوگیری خواهد کرد . اگر هر یک از علائم زیر را دارید برای بررسی وضعیت غده پروستات به داکتر مراجعه کنید :·بعد از اتمام ادرار ، احساس می کنید ادرارتان کاملاً خالی نشده است .·با فاصله زمانی کمتر از ۲ ساعت دوباره مجبور هستید برای ادرار کردن به دستشویی بروید .·هنگام ادرار کردن چند بار ادرار قطع و دوباره شروع می شود .·نگه داشتن ادرار سخت شده است .·فشار جریان ادرار نسبت به قبل کم شده است .·وقتی برای ادرار کردن به دستشویی می روید برای شروع ادرار مجبورید زور بزنید .·بعد از رفتن به رختخواب چندین بار مجبورید برای ادرار کردن بلند شوید .·سوزش ادرار دارید .·ادرار قطره قطره می آید .(|+| نوشته شده در  جمعه ۸ مرداد ۱۳۸۹ساعت 2:26  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتنقش استروئیدها در بروز بیماریهای کبدنقش استروئیدها در بروز بیماریهای کبدبا سلام امروز میخواهم مقاله ای که حاصل دست رنج استاد عزیزم آقای امانوئیل هارطون را که در بالا بردن دانش این ورزش آهنین از هیچ کوششی دریغ نکرده اند را برایتان بنویسمکبد بزرگترین غده بدن است و بعد از پوست بزرگترین عضو بدن می باشد که در زیر پرده دیافراگم قرار گرفته است. کبد در بسیاری از اعمال متابولیکی از جمله پروتئین سازی و سم زدائی شرکت دارد. مصرف داروهای استروئیدی یکی از عوامل به وجود آورنده بیماری های کبد می باشد. همانطور که در ادامه این مقاله خواهید دید غالبا بیماریهای مربوط به این غده در شروع علائم محسوس چندانی ندارند. از طرفی روند شکل گیری و پیشرفت این بیماریها معمولا تدریجی بوده و به آرامی شکل می گیرند. به همین دلیل در اکثر مواقع شخص بسیار دیرمتوجه بیماری خود شده و پروسه درمان و بازگشت طولانی را باید سپری کنند.در ابتدا به عملکرد و وظایف سلولهای کبد در بدن اشاره خواهیم کرد و در ادامه به بررسی بیماریهای کبد خواهیم پرداخت.عملکردهای سلول های کبدی:1)ذخیره انرژی به شکل گلیکوژن2)ذخیره ویتامین ها و مواد معدنی3)ساخت پروتئینهای شامل فاکتورهای انعقاد خون، جهت سالم نگاه داشتن بدن و کمک به رشد آن4)پروسه بی اثر کردن سلولهای قرمز خون5)ساختن صفرا برای هضم غذا6)سلولهای کبدی با استفاده از آنزیمهای خواص استروئیدها، الکل و بسیاری از داروهای دیگر راتجزیه کرده و غیر فعال می سازند.7)از بین بردن میکروبهای که از طریق روده وارد بدن می شوند.کبد چرب:منظور ازبیماری کبد چربرسوب چربی (عمدتا از چربی های خنثی مثل تری گلیسرید )در کبد است. عوامل متعددی می توانند در به وجود آمدن این بیماری مواثر باشند که چاقی، مصرف *****ات الکلی و مصرف بعضی از داروها به خصوص استروئیدها، وجود مقادیر زیاد استروژن در بدن و افراط در مصرف ویتامین (A) از مهمترین آنها می باشند.چنانچه عامل اصلی به وجود آورنده این بیماری مصرف الکل باشد به آن"بیماری کبد چرب الکلی"(Alcoholic Fatty Liver ) و در صورتی که بدون مصرف الکل به وجود آمده باشد "بیماری کبد چرب غیر الکلی"(NONAlcoholic Fatty Liver) می گویند.استفاده از استروئیدها در به وجود آوردن شرایط ایجاد کبد چرب در فرد بسیار مواثر می باشد. چراکه استفاده از بسیاری از استروئیدهای آنابولیک موجب توقف چرخه طبیعی تولید تستوسترون در بدن می شود. همانطور که می دانید، یاخته های لیدیک **** برای تولید تستوسترون تا حد زیادی از کلسترول موجود در جریان خون استفاده کرده و با استفاده از آنزیم های مختلف کلسترول را به ترتیب تبدیل به پرگننولون، 17 هیدروکسی پرگننولون، آندروستندیون و در نهایت تستوسترون می کنند. اما پس از توقف تولید تستوسترون در بدن(که به دلیل استفاده از استروئیدهای آنابولیک به وجود می آید) یاخته های لیدیک دیگر کلسترول جریان خون را به پرگننولون تبدیل نمی کنند و این مسئله موجب افزایش کلسترول خون خواهد شد که خود یکی از عوامل ایجاد کننده کبد چرب می باشد.استفاده از استروئیدهای که قابلیت آروماتیزه شده (تبدیل شدن به استروژن) بیشتری دارند، احتمال ابتلا فرد به بیماری کبد چرب را افزایش می دهد. چراکه استروژن حاصل از آروماتیزه شدن این داروها موجب افزایش تری گلیسرید و همچنین افزایش روند تبدیل مواد غذائی به بافت چربی می شود. که این مسئله نیز یکی از عوامل به وجود آورنده کبد چرب می باشد.رسوب ذرات درشت چربی در سلولهای کبد به جابجا شدن ارگانهای داخل سلول منجر می شود، اما فعالیت آنها را مختل نمی سازد.در بیشتر موارد این عارضه بدون علامت بوده و پزشک در بررسی آزمایشگاهی مانند سی تی اسکن که به علل دیگر انجام میشود متوجه ابتلاء فرد به این بیماری می شود. فرد به ندرت از ضعف خستگی و احساس سنگینی و فشار در ناحیه فوقانی راست شکم شاکی است. به خصوص این علائم در مواردی که کبد چرب سریع ایجاد شده باشد بیشتر بروز میکند. همچنین در کسانی که دارای آنزیم های کبدی (spartate aminotranferase)AST و ALT (Alanine aminotransferease) افزایش یافته باشند احتمال وجود این عارضه وجود دارد. تنها راه قطعی برای تشخیص عارضه کبد چرب بیوپسی (بافت برداری)کبد می باشد. در این روشتحت بیهوشی موضعی، یک سوزن نازک به قفسه سینه راست پایینی وارد می شود. یک تکه کوچک از بافت کبد با سوزن خارج شده و تحت یک میکروسکوپ آزمایش می شود.کبد چرب ممکن است با التهاب مرتبط باشد یا به التهاب کبد منجر شود. این مسئله می تواند زخم و سخت شدن کبد را سبب شود. هنگامیکه زخم ایجاد شده گسترده می شود، به آن بیماری سیروز گقته می شود. بیماری سیروز کبد می تواند بیماری مهلکی باشد و حداقل در شروع دارای علائم و نشانه های زیادی نیست.به همین خاطر در بسیاری از موارد فرد مبتلا بسیار دیرمتوجه بیماری خود می شود. این بیماری در نتیجه از بین رفتن بافت کبدی و جانشین شدن آن توسط بافت پیوندی به وجود می آید که در نتیجه آن بافت کبد سفت می شود. با پیشرفت این بیماری بافتهای زخم و سفت، سلولهای سالم کبد را احاطه کرده و به مرور باعث به وجود آمدن ظاهر گره خورده و ناهموار در کبد می شوند. بافت گره خورده و ناهموار کبد موجب وارد آمدن فشار بر مجرای کیسه صفرا و انسداد آن می شود. این موضوع موجب برگشت صفرا به درون کبد و جریان خون خواهد شد. در این هنگام ماده زرد رنگ صفرا یعنی بیلی روبین نیز وارد جریان خون خواهد شد. بیلی روبین که بخشی از هموگلوبین خون است زمانی تشکیل می شود که گلوبولهای قرمز خون پس از به پایان رسیدن عمر خود (که تقریبا 120 روز می باشد) به طور طبیعی شکسته و تجزیه می شوند. تجمع این ماده رنگی در خون موجب زرد شدن رنگ پوست و سفیدی چشم خواهد شد که به آن یرقان می گویند.در ادامه بافت تغییر شکل یافته کبد مانع جریان یافتن خون به درون بافت کبد می شود. سرانجام این موضوع باعث به وجود آمدن مشکلی به نام فشار خون ورید باب یا پورت خواهد شد. منظور از فشار خون ورید پورتال افزایش فشار خون در ورید باب و انشعابات آن در کبد( که 75% خون کبدی را تامین می کند و حامل مواد غذائی جذب شده در دستگاه گوارش است)می باشد که مشکلات متعددی را در فرد ایجاد خواهد کرد.درماناستفاده از سوماتوتروپین (هورمون رشد ) یکی از گزینه های مواثر در درمان کبد چرب می باشد. همانطور که می دانید، این هورمون اکسیداسیون اسیدهای چرب را در بدن افزایش میدهد. تحقیقات نشان داده اند که سوماتوتروپین در اکسیداسیون چربی های کبد بسیار مواثر می باشد. همچنین این هورمون در افزایش تولید هورمونی به نام آدیپونکتین ( adiponectin ) در بدن نقش دارد.یکی از راهکارهای جدید برای درمان کبد چرب استفاده از هورمون آدیپونکتین می باشد. آدیپونکتین هورمونی است پروتئینی که سلولهای چربی تولید می کنند. این هورمون سوخت و ساز چربی و قند را در بدن تنظیم می کند. استفاد از این هورمون موجب کاهش مقاومت به انسولین و تنظیم قند خون در حالت هایپرگلیسمی ( قند خون بالاتراز حد نورمال) می شود. کاهش مقاومت بدن نسبت انسولین کمک زیادی به افزایش روند اکسیداسیون چربی در بدن و بافت کبد می کند.داروی دیگری که در این راستا مورد استفاده قرار می گیرد داروی روزیگلیتازون(Rosiglitazone )می باشد. روزیگلیتازون اسم تجاری داروی به نام آواندیا است. آواندیا یکی از داروهائی مورد استفاده در درمان بیماران دیابتی می باشد. این دارو نیز باعث افزایش حساسیت نسبت به انسولین و استفاده بهتر سلولها از انسولین می شود. همانطور که گفته شد افزایش حساسیت نسبت به انسولین موجب تسهیل در پروسه اکسیداسیون اسیدهای چرب در کبد و سایر ارگانهای بدن می شود.در هر حال پروسه درمان این بیماری و استفاده از داروهای مذکور باید تماما تحت نظر پزشک متخصص انجام گیرد .مصرف خودسرانه این داروها می تواند عواقب وخیمی به دنبال داشته باشد. به عنوان مثال تحقیقات نشان داده اند که استفاده نادرست از آواندیا موجب افزایش خطر بروزنارسائی قلبی در افراد می شود.امانوئیل هارطونمنابع و ماخذ:1)شاهد دیرین، مهیار-شناسائی و درماندر بیماریهای کبد و مجاری صفراوی.انتشار ات مهبانگ2(تامس آندرولی، حسین خدمت(مترجم)-بیماریهای دستگاه گوارش، کبد و مجاری صفراوی.انتشار ات تیمورزاده3)تنسلی راندولف، محمد تربیت(مترجم)- بیماریهای کبد.انتشارات نور دانش4)سوزان اوکانل اسملتز، حمید قادری(مترجم)-کبد،غدد درون ریز، دیابت و مجاری صفراوی.انتشار ات کتاب برنا5)anabolic steroids and liver death? By:author rea6)elevated AST or ALT to nonalcoholic fatty disease : accurate predictor of disease prevalence ?Am j gastroenterol .2003 may7)The fat-drived hormone adiponectin alleviates alcoholic and nonalcoholic fatty liver diseases in mice.J clin invest .2003 julبررسی اثرات محافظت کبدی گیاه بیلهر بر سمیت القاء شده توسطتتراکلری� �کربن در موش صحراییدکتر هیبت اله صادقی*1، ایزدپناه قیطاسی**، نوراله مزروقی***، سهیلا سبزعلی****استادیار گروه بیوشیمی – دانشگاه علوم پزشکی یاسوج،**مربی گروه فیزیولوژی – دانشگاه علوم پزشکی یاسوج، ***پزشک عمومی – دانشگاه علوم پزشکی یاسوج.چکیده:زمینه و هدف:امروزه بیماری های کبدی یکی از مشکلات مهم جوامع بشری است. یافتن دارویی مؤثر در درمان این اختلالات مورد توجه محققین و پزشکان می باشد. بیلهر (Dorema auchri) از گیاهان تیره چتریان است و ساکنان مناطق جنوبی کشور از این گیاه استفاده غذایی می نمایند و بر این باورند که خواص دارویی مفیدی نیز دارد. لذا این مطالعه با هدف بررسی اثرات محافظت کبدی عصاره گیاه بیلهر بر مسمومیت القایی ناشی از مصرف تتراکلریدکرب� � (CCl4) در موشهای صحرایی انجام شد.روش بررسی:در یک مطالعه تجربی 30 سر موش صحرایی نر آلبینو از نژاد ویستار به پنج گروه شش تایی تقسیم شدند. یک گروه به عنوان کنترل و در چهار گروه دیگر توسط تتراکلرید کربن سمیت کبدی (هپاتوتوکسیک) ایجاد شد. از این چهار گروه یک گروه به عنوان شاهد و در سه گروه دیگر روزانه به ترتیب 200، 400 و 500 میلی گرم از عصاره پودر گیاه به صورت دهانی داده شد. 45 روز بعد از شروع مطالعه در کلیه گروهها آنزیمهای آلانین آمینوترانسفر� �ز (ALT)، آسپارتات آمینوترانسفر� �ز (AST) و آلکالین فسفاتاز (ALP) و همچنین غلظت های سرمی پروتئین تام، آلبومین و بیلی روبین که از شاخص های آسیب های کبدی استاندازه گیری و با استفاده از آزمون آماری ANOVA تجزیه و تحلیل گردید.یافته ها:تزریق درون صفاتی تتراکلرید کربن باعث افزایش فعالیت AST، ALT، ALP به ترتیب به میزان85/117، 6/468 و 97/134 درصد و کاهش غلظت پروتئین تام و آلبومین و افزایش غلظت بیلی روبین به ترتیب به میزان 8/16، 3/20 و 880 درصد در مقایسه با گروه کنترل شد (001/0p<). مصرف عصاره گیاه بیلهر سبب گردید این فاکتورها به طور معنی داری (05/0p<) به وضعیت نرمال نزدیک شوند.نتیجه گیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد عصاره گیاه بیلهر در برابر آسیب های کبدی ایجاد شده توسط تتراکلریدکرب� � دارای اثرات محافظتی است.واژه های کلیدی: آلانین آمینوترانسفر� �ز، آسپارتات آمینوترانسفر� �ز، آلکالین فسفاتاز،بیله� �، تتراکلریدکرب� �، کبد.مقدمه:بیماریهای کبدی یکی از مشکلات جدی و تهدید کننده سلامت جامعه بشری می باشند. امروزه مشخص شده است که استئاتوزیس و فیبروزیس زمینه ساز بروز سیروز کبدی کشنده در انسان است. اگر چه پاتوژنز فیبروزیسکبدی کاملاً مشخص نشده است اما بدون شک نمونه های واکنشگر اکسیژن (Reactive Oxygen Species=ROS) نقش مهمی در تغییرات پاتولوژی کبد دارند(1). غشاهای بیولوژیکی از حســاس ترین بخشهای سلـولی نسبت بــهاثرات ROS می باشند. پراکسیداسیون اسیدهای چرب اشباع نشده در غشاء های بیولوژیکی علاوه بر کاهش سیالیت باعث تخریب آنها می شود(2).گرچه مکانیسم های محافظتی درون سلولی به میزان زیادی آسیب های ناشی از ROS را کاهش می دهند اما به علت فراوانی تولید این رادیکالهای آزاد وجود راههای محافظتی دیگری بویژه آنتی اکسیدانهای مواد غذایی برای سلامتی انسان بسیار مهم می باشد. وجود ترکیبات طبیعی بویژه نمونه های گیاهی که خاصیت آنتی اکسیدان دارند دارای این ویژگی هاست (3). تعدادی از گیاهان موجود در طب سنتی کشورهای مختلف به علت داشتن آنتی اکسیدانها خاصیت محافظت کبدی دارند.از جمله گیاهانی که در سالهای اخیر از نظر خاصیت محافظت کبدی مورد مطالعه قرار گرفته اندRoobos tea (3) Tephorosia purpurea(4) Trichilia emetica(5)Foeniculum vulgar (6) می باشند.در طب سنتی ایران گیاهان زیادی وجود دارد که درنـاراحتی های کبدی مصرف آنها سفارش شده اند. برخی از این گیاهان مانند کاسنی، خرفه (7) و بیلهر (8) خوراکی هستند.گیاه بیلهر از خانواده چتریان است که در اوایل فصل بهار در برخی از استانها از جمله کردستان، لرستان، چهارمحال بختیاری، فارس و کهگیلویه و بویراحمد رویش دارد. به عنوان چاشنی در رژیم غذایی ساکنان مناطق مذکور از ساقه و برگ های تازه آن استفادهمی شود. بیلهر گیاهی است سرشار از فلاونوئید و اولین گیاه از خانواده چتریان است که این مواد را تراوشمی کند (8). مصرف گیاه بیلهر تری گلیسرید و کلسترول خون را پایین می آورد (9) اما در مورد دیگر خواص بیولوژیکی آن هیچگونه مطالعاتی صورت نگرفته است. با توجه به وجود انواع فلاونوئید در این گیاه و اینکه برخی فلاونوئیدها خاصیت آنتی اکسیدان دارند و همچنین نقشآنتی اکسیدانها در محافظت از کبد در این مطالعه خاصیت محافظت کبدی این گیاه در مسمومیت القایی ناشی از مصرف تتراکلرید در موش صحرایی مورد ارزیابی قرار گرفت.روش بررسی:بخش های هوایی گیاه بیلهر که مصرف خوراکی دارد در اوایل فصل بهار در سال 1384 از کوههای اطراف شهر یاسوج مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد جمع آوری و در شرایط مناسب، دور از نور آفتاب خشک و سپس پودر شد. 500 گرم از پودر گیاه بیلهر در مخلوط آب و اتانول به نسبت 1 به 1 به مدت 24 ساعت خیسانده و سپس صاف گردید. این عمل طی دو مرحله انجام می گرفت. تحت شرایط خلاء و دمای 50 درجه سانتیگراد عصاره تغلیظ در انکوباتور با دمای 50 درجه سانتی گراد خشک و با آب مقطر دوبار تقطیر به حجم نهایی ml500 رسانده شد. عصاره بدست آمده درویالهای 10 میلی لیتری تا زمان استفاده در فریزر20- درجه سانتی گراد نگهداری گردید (5).30 سر موش های صحرایی آلبینو نر از نژاد ویستار و با وزن 180 تا 200 گرم از حیوانخانه دانشگاه علوم پزشکی اهواز خریداری و به حیوانخانه دانشکده پزشکی یاسوج منتقل گردید. حیوانات به صورت چرخه 12 ساعت تاریکی و 12 ساعت روشنایی با دمای 25 درجه سانتی گراد نگهداری که از نظر رژیم غذایی و آب محدودیتی نداشتند. بعد از یک هفته سازگاری حیوانات با شرایط جدید موشها به طور تصادفی به پنج گروه شش تایی تقسیم شدند. گروه اول (گروه کنترل) که روغن زیتون با دوز یک میلی لیتر به ازاء هر کیلوگرم وزن حیوان به صورت درون صفاقی دریافت کردند. گروه شاهد (گروه دوم) و گروههای آزمون یک میلی لیتر محلول تتراکلریدکرب� � و روغن زیتون (به نسبت 1:1) به ازاء هر کیلوگرم وزن حیوان به صورت درون صفاقی هفته ای دوبار دریافت کردند.گروههای سوم، چهارم و پنجم (گروههای آزمون) پس از تزریق محلول تتراکلریدکرب� � و روغن زیتون روزانه بهترتیب 200، 400 و 500 میلی گرم به ازاء هر کیلوگرم وزن حیوان از عصاره پودر به صورت دهانی دریافت می کردند. در تمام گروهها به صورت هفتگی وزن موشها اندازه گیری شد. 45 روز بعد از شروع مطالعه موشها با دی اتیل اتر بیهوش و از قلب آنها خونگیری شد و پس از بیهوشی نخاعی در موشها کبد آنها به صورت کامل از بدن جدا و بعد از اندازه گیری وزن آنها برای مطالعات هیستولوژیک در فرمالین 10 درصد نگهداری گردید (3). نمونه خون های بدست آمده 20 دقیقه در شرایط آزمایشگاه نگهداری و بعد از ***ه گیری به مدت 15 دقیقه با 2000 دور در دقیقه سانتریفوژ شدند. سپس سرم هر لوله جمع آوری و ترانس آمینازهای خون (AST و ALP)، آلکالین فسفاتاز، بیلی روبین تام، پروتئین تام و آلبومین اندازه گیری شد (5،10).اطلاعات بدست آمده با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه (ANOVA)تجزیه و تحلیل گردید.یافته ها:فعالیت آنزیمهای آسپارتات آمینوترانسفر� �ز (AST)،آلانین آمینوترانسفر� �ز (ALP) و آلکالین فسفاتاز (ALP)در موشهایی که CCl4 را به تنهایی دریافت کرده اند (گروه شاهد) در مقایسه با گروه کنترلافزایش معنی داری را نشان می داد (به ترتیب 85/117، 6/468 و 97/134 درصد). ولی در موشهای هپاتوتوکسیک که عصاره گیاه بیلهر به میزان 400 میلی گرم در هر کیلوگرم دریافت کرده اند کاهش معنی داری به میزان 54/57، 5/64 و 42/34 درصد در فعالیت آنزیم های ذکر شده مشاهده گردید (جدول شماره 1).غلظت پروتئین تام و آلبومین در موشهایی که CCl4 را به تنهایی دریافت کرده اند (گروه شاهد) درمقایسه با گروه کنترل کاهش معنی داری به میزان 8/16 و 3/20 درصد را نشان می دهد (05/0p<). استفاده همزمان از CCl4 و عصاره گیاه بیلهر باعث افزایش و برگشت غلظت این فاکتورها به حالت نرمال شده است (05/0p<). بر عکس غلظت بیلی روبین تام در گروه شاهد در مقایسه با گروه کنترل بیش از 800 درصد افزایش و مصرف عصاره گیاه بیلهر به میزان 400 میلی گرم در هـــر کیلو گرم در موش های هپـــاتوکسیک سبــبجدول شماره 1: تأثیر عصاره گیاه بیلهر بر میزان آنزیمهای کبدی در موشهای صحرایی هپاتوکسیک ناشی از تجویز تتراکلریدکرب� �گروهALT (IU/L)AST (IU/L)ALP (IU/L)کنترل (گروه 1)9/19±5/543/15±25/15173±5/304شاهد (گروه 2)*8/90±9/309*4/83±5/329*66/113±5/715گروه 3**5/42±25/166**02/37±75/162**37/108±5/586گروه 4**35/31±110**83/25±9/139**65/62±25/469IU/L: واحد بین المللی در لیتر. ALT=آلانین آمینوترانسفر� � AST =آسپارتات آمینوترانسفر� �ز ALP= آلکالین فسفاتاز-گروه کنترل: دریافت کننده روغن زیتون با دوز یک میلی لیتر به ازاء هر کیلوگرم وزن بدن موش.- گروه شاهد: دریافت کننده یک میلی لیتر محلول تتراکلرید کربن و روغن زیتون. - گروه 3: دریافت کننده 200 میلی گرم پودر گیاه بیلهر به ازاء هر کیلوگرم وزن بدن موش علاوه بر محلول تتراکلرید کربن و روغن زیتون- گروه 4: دریافت کننده 400 میلی گرم پودر گیاه بیلهر به ازاء هر کیلوگرم وزن بدن موش علاوه بر محلول تتراکلریدکرب� � و روغن زیتون. - کلیه داده ها بر اساس میانگین±انحرف معیار می باشد.*001/0>p نسبت به گروه کنترل، **001/0>p نسبت به گروه شاهد، 05/0>p بین گروه 3 و 4 در هر سه متغیر.جدول شماره 2:تأثیر عصاره گیاه بیلهر بر غلظت سرمی پروتئین تام، آلبومین، بیلی روبین و درصد وزن کبد در موشهایصحرایی هپاتوکسیک ناشی از تجویز تتراکلریدکری� �گروهپروتئین تام (g/dl)آلبومین (g/dl)بیلی روبین (g/dl)وزن بدن/وزن کبد (درصد)کنترل (گروه 1)88/0±25/636/0±35/304/0±25/027/0±97/3شاهد (گروه 2)*65/0±2/5*4/0±67/2†62/0±45/2*5/0±68/4گروه 3**67/.±75/544/0±92/2***38/0±45/1**62/0±87/3گروه 4**19/1±35/6**42/0±4/3***23/0±95/0**93/0±7/3-گروه کنترل: دریافت کننده روغن زیتون با دوز یک میلی لیتر به ازاء هر کیلوگرم وزن بدن موش.- گروه شاهد: دریافت کننده یک میلی لیتر محلول تتراکلرید کربن و روغن زیتون. - گروه 3: دریافت کننده 200 میلی گرم پودر گیاه بیلهر به ازاء هر کیلوگرم وزن بدن موش علاوه بر محلول تتراکلرید کربن و روغن زیتون- گروه 4: دریافت کننده 400 میلی گرم پودر گیاه بیلهر به ازاء هر کیلوگرم وزن بدن موش علاوه بر محلول تتراکلریدکرب� � و روغن زیتون. - کلیه داده ها بر اساس میانگین±انحرف معیار می باشد.* 05/0>p نسبت به گروه کنترول، **05/0p<نسبت به گروه شاهد،*** 001/0 p<نسبت به گروه شاهد، †001/0p< نسبت به گروه کنترل، 05/0p< بین گروه 3 و 4 در کلیه متغیرها.کاهش 22/71 درصدی غلظت بیلی روبین شده است (001/0p<) (جدول شماره 2). با توجه به مرگ و میر 80 درصدی موشهای گروه آزمون سه سنجش فاکتورهای بیوشیمیایی این گروه انجام نشد.مصرف غذا، آب و افزایش وزن در موشهای گروه شاهد در مقایسه با گروه کنترل کمتر و در گروههایی که بطور همزمان CCl4 و عصاره بیلهر را دریافت کردند مشابه گروه کنترل بود اما از نظر آماری این اختلافات معنی دار نبودند.نسبت وزن کبد به وزن بدن در گروه شاهد که صرفاً CCl4 را دریافت کرده اند نسبت به بقیه گروهها افزایش معنی داری را داشته است (05/0p<) (جدول شماره 2). بررسی های هیستوپاتولوژ� �ک تغییرات بارزی شامل کبد چرب (استئاتوزیس)، نکروز کبدی و فیبروز را در تمام گروههایی که CCl4 دریافت کرده بودند را نشان می دهد و مصرف عصاره گیاه بیلهر این تغییراترا به میزان زیادی کاهش داده است.بحث:تغییرات ناشی از تتراکلریدکرب� � شبیه بیماریهای کبدی مزمن ناشی از ویروس ها می باشد. تتراکلریدکرب� �توسط سیستم سیتوکروم P450 به رادیکالهای آزادتری کلرومتیل تبدیل می شود. رادیکالهای آزاد تولید شده بطور کووالانی با غشاء های سلولی و اندامکها متصل می شود و باعث پراکسیداسیون اسیدهای چرب غیر اشباع و اختلال در هموستاز کلسیم ودر نهایت مرگ سلولی می گردد (12،11،10). رادیکالهای آزاد حاصل از CCl4 با تخریب غشاء هپاتوسیت افزایشفعالیت آنزیم های نامبرده را سبب شده است و همین عامل باعث شده آنزیمهایی که در حالت طبیعی درون سیتوزول سلولی قرار دارند وارد جریان خون شوند و افزایش فعالیت این آنزیمها بیانگر میزان و نوع آسیب های کبدیاست (13). در موشهایی که علاوه بر تتراکلریدکرب� � عصاره گیاه بیلهر نیز دریافت کرده اند فعالیت این آنزیم ها بهصورت وابسته به دوز عصاره در مقایسه با گروه شاهد کاهش معنی داری را نشان داد. برگشت فعالیت آنزیمهایفوق به حالت نرمال توسط عصاره گیاه بیلهر دلیل واضحی بر خاصیت محافظت کبدی عصاره این گیاه است.کاهش پروتئین تام و آلبومین از جمله علائم پیشرفت بیماریهای مزمن کبدی است و میزان این کاهش شدت آسیب کبدی را نشان می دهد. همچنین تتراکلریدکرب� � با ایجاد آسیب در سلول کبدی باعث افزایش غلظت بیلی روبین می گردد (15،14). در موشهایی که CCl4 را به تنهایی دریافت کرده اند در مقایسه با گروه کنترل بطور معنی داری کاهش غلظت پروتئین تام و آلبومین و افزایش غلظت بیلی روبین مشاهده می شود. استفاده از عصاره گیاه بیلهر باعث می شود غلظت پروتئین تام، آلبومین و بیلی روبین به حالت نرمال نزدیک شود.تتراکلریدکرب� � با ایجاد آسیب در سلولهای کبدی باعث می شود فاکتورهای مورد مطالعه در موشهای گروه شاهد در مقایسه با گروه کنترل تغییرات معنی داری نشان دهد ولی عصاره گیاه بیلهر ضمن کاهش تغییرات ناشی از تجویز تتراکلریدکرب� � وضعیت فاکتورهای بیوشیمیایی مذکور را به حالت نرمال نزدیک می کند.بررسی های هیستوپاتولوژ� � نمونه های کبدی در موشهای گروه شاهد وجود کبد چرب، از بین رفتن تمامیت هسته سلولی و فیبروزیس را نشان می دهد. عدم وجود و یا کاهش این تغییرات در گروههایی که علاوه بر تتراکلریدکرب� � عصاره گیاه بیلهر را دریافت کرده اند بیانگر خاصیت محافظت کبدی این گیاه می باشد که ممکن است با تثبیت غشاءهای سلولی صورت گیرد.همچنین عصاره این گیاه از افزایش وزن کبد نـاشی از تأثیرتتراکلریدکرب� � به میزان قابل توجهی جلوگیری می کند.نتایج این تحقیق نشان می دهد که عصاره گیاه بیلهر اثر محافظتی کبد در برابر آسیب های ناشی از مصرف تتراکلریدکرب� � داشته است که احتمالاً در ارتباط با خاصیت آنتی اکسیدانی ترکیبات موجود در این گیاه می باشد (16). زیرا آنتی اکسیدان ها نقش بسیار مهمی در محافظت اندامهای داخلی بدن بویژه قلب و کبد دارند (17،3).نکته جالب توجه مرگ موشها به میزان 16درصد در گروههای آزمون دو و 80 درصد در گروه آزمون سوم می باشد که بیانگر سمیت این گیاه در غلظت 500 میلی گرم در هر کیلوگرم وزن بدن است.بنابراین می توان بیان داشت علیرغم اثرات محافظت کبدی عصاره گیاه بیلهر، در دوزهای بالا می تواند اثرات سمی نیز داشته باشد. لذا پیشنهاد می شود فیتوشیمی این گیاه بررسی و ترکیبات واجد خواص دارویی آن شناسایی شود.نتیجه گیری:نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهند عصاره گیاه بیلهر در برابر آسیب های کبدی ایجاد شده توسط تتراکلریدکرب� � دارای اثرات محافظتی است.تشکر و قدردانی:بدینوسیله از مسئول محترم امور پژوهشی دانشکده پزشکی یاسوج بخاطر مهیا نمودن امکانات تحقیق فوق و همچنین سرکار خانم شهربانو عسکریان و آقایان رضا محمدی و مهرزاد جعفری کارشناسان آزمایشگاههای دانشکده پزشکی تشکر و قدردانی می شود.منابع:1.Polini G, Parola M. Oxidative damage and fibrogenesis. Biol Med. 1997; 22: 287-305.2.Sies H. Strategies of antioxidant defence. Eur J Biochem. 1993; 215: 213-19.3.Ulican O, Greksak M, Vancova O, Zlatos L, Galbavy *, Bozek P, et al. Hepatoprotective effect of Roobos tea (Aspalathus linearis) on CCl4 –induced liver damage in rats. Physiol Res. 2003; 52: 461-66.4.Sree RM, Srinivasan M. Hepatoprotective effect of Tephrosia purpurea in experimental animals. Indian J Pharmacol. 1993; 25: 34-6.5.Germano MP, Angelo VD, Sanogo R, Catania *, Alma R, Pasquale RD, et al. Hepatoprotective and antibacterial effect of extracts from Trichilia emetica Vahi (Meliaceae). J Ethnopharmacol. 2005; 96: 227-32.6.Ozbek H, Ugras *, Bayram I, Uygan I, Erdogan E, Ozturk A, et al. Hepatoprotective effect of Foeniculum vulgar essential oil: a carbon-tetrachloride induced liver fibrosis mode line rats. Scan J Lab Anim Sci. 2004; 31: 9-17.7. زرگری علی.گیاهان دارویی. چاپ چهارم. تهران: انتشارات دانشگاه تهران. 1365، جلد دوم. 21-212.8.Wollenweber E, Dorr M, Rustayan A. Dorema auchri, the first umbelliferous plant found to produce exudates flavonoids. Phytochem. 1995; 38: 1417-27.9.Hsiao G, Shen MY, Lin KH, Lan MH, Wu LY, Chou DS, et al. Antioxidant and hepatoprotective effect of antrodia camphorata extract. J Agric Food Chem. 2003; 51: 3302-8.10. Venukumar MR, Latha MS. Hepatoprotective of the methanolic extract of Curculigo orchioides in CCl4-treated male rats. Indian J Pharmacol. 2002; 34: 269-75.11. Ferre N, Camps K, Cabre M, Paul A, Joven J. Hepatic paraoxygenase activity alterations and free radical production in rats with experimental cirrhosis. Metabolism. 2001; 50: 997-1000.12. Ozbek H, Ozturk M, Bayarm I, Ugras *, Citoglu GS. Hypoglycemic and hepatoprotective effects of Foeniculum vulgar Miller seed fixed oil extract in mice and rats. Eastern J Medicine 2003; 8: 35-40.13. Yang H, Lee MK, Kim YC. Protective activities of stilbene glycosides from Acer mono leaves against H2O2-induced oxidative damage in primary cultured rat hepatocytes. J Agric Food Chem. 2005; 53: 4182-6.14. Jayasekhar P, Mohanan PV, Rathinam K. Hepatoprotective activity of ethyl acetate extract of Acacia catechu. Indian J Pharmacol. 1997; 29: 426-8.15. Sethuraman MG, Lalitha KG, Rajkapoor B. Hepatoprotective activity of Sarcostemma brevistigma against carbon tetrachloride-induced hepatic damage in rats. Curr Sci. 2003; 84: 1186-7.16. Mirzaee A, Hakimi MH, Sadeghi H. Total antioxidant activity and phenolic content of Dorema auchri. Iranian J Biochem Mol Biol. 2005; 1: 116.17. Aniya Y, Koyama T, Miyagi C, Miyahira M, Inomata C, Kinoshita *, et al. Free radical scavenging and hepatoprotective actions of medicinal herbs, Crassocephalum crepidioides from the Okinawa Islands. Biol Pharm Bull. 2005; 28: 19-23.|+| نوشته شده در  جمعه ۸ مرداد ۱۳۸۹ساعت 1:29  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتIGF-1 مجانیدوستا عزیز برای خواندن کامل مقالات و مطالب در مورد igf-1 لطفا به قسمت موضوعات مطالب بروید و گزینه igf-1  را انتخاب کنید ویا به قسمت آرشیو بروید.با سلام خدمت دوستان امروز می خوام در مورد تولید مصنوعی IGF-1  براتون بگم شاید خبر دارید که این دارو خیلی گرونه و بابای خر پولی می خواد و یک بسته 10 تایی تا حدود 1 میلیون و نوع دوم حدود 2 میلیون در میاد که روزی باید یعنی  تا دو پوکه بری و ... که دورش هم طولانی است و بعد از دوره طولانی بالای 6 ماهه سوما برای اثر بخشی بهتر از IGF-1 استفاده میکنن همراه یا در بعضی مواقع جایگزین  و ...   ولی ما هم برای این هورمون شبه انسولین نقشه ها داریم حتما می دونید که این هورمون پپتید  که از 70  آمینو اسید تشکیل شده و...( http://ali-hardy.blogfa.com/cat-19.aspx ) اطلاعات بیشتر به لینک مراجعه کنیدولی  اینم بدونید که این مطالب به درد افرادی که نمیدونن کراتین چیه نمیخورهدوستان در مطالب قبلی در مورد آنتی استرو‍ن با هاتون صحبت کردم و گفتم که از آنتی استروژن فقط تاموکسیفین روی تولید طبیعی IGF-1 تاثیر گذاشته و سطح سرمی IGF-1 را در خون بشدت می کاهد به شما گفتیم که برید دنبال آنتی استروژن های دیگر نظیر :  سیتادرن یا کلوماید و .... که کلوماید دارای بیشترین تاثیر برافزایش ترشح LH را دارد که دلیل آن شناخته نیست . اما در این بین بحث را به یک جای دیگر میبرم طبق تحقیقی که از ترجمه های خود بدست آوردم دانشمندان با تحقیقی بر روی کهنسالان با تزریق 300میلی گرم تستسترون انانتات افزایش محسوسی بر سطح سرمی IGF-1 داشت و با تزریق همین مقدار یعنی 300 میلیگرم ناندرلون تاثیری بر سطح سرمی IGF-1 نداشت با این آزمایش محققان دانستند که ناندرلون چون دارویی پروژسترونی است تاثیری بر تولید IGF-1 نداشته ولی تستسترون انانتات چون دارویی استروژنی استباعث افزایش محسوس IGF-1 شده است .در تحقیق دیگری همین آزمایش را بر روی ترنبولون یا نوع انسانی آن پارابولان انجام دادند و دریافتند که این دارو باعث افزایش چشمگیر  IGF-1 تا حدود محسوس  افزایش می دهد  ولی تاثیر بیشتر این دارو با همراهی هورمون رشد زیاد میشه چون gh در کبد متابولیزه شده و به IGF-1 تبدیل میشهحال اینجا بعد از gh و test  کی حرف اول رو میزنه اگه باهوش باشید میگید ؟ آفرین استروژنحتما میدونید که تستسترون انانتات و ترنبولون هر دو استروژنی هستند ولی کلا تمامی تستسترون ها آندروژنتیک ترین ها هستن یعنی توسط آراماتاز تبدیل به استروژن دشمن درجه یک بدنسازان هورمونی که بعد از اون هم همه میدونید کورتیزولو استروژن پس آنقدر ها هم که فکر میکردید بد نیست توجه نری آنتی استروژن نخوری هااین مطلب ادامه دارد ...بزودیعلی نوجوانبا تشکر از استاد عزیزم آقای امانوئیل هارطون

فروش انواع مکمل سوستانون دکادورابولین بولدنون ترنبولون دیانابول سی جی سی آی جی اف سوما

تکرارهای نیمه و رشد بازوآیا عضلات بازویتان دچار ایست شده-اند؟ تکرارهای نیمه را در برنامه تمرینی خود بگنجانید. آیا سرشانه-هایتان از لحاظ سایز و شکل به ایست عضلانی رسیده-اند؟آیا عضلات بازویتان دچار ایست شده-اند؟ تکرارهای نیمه را در برنامه تمرینی خود بگنجانید. آیا سرشانه-هایتان از لحاظ سایز و شکل به ایست عضلانی رسیده-اند؟ در این-صورت می-توانید با اجرای تکرارهای نیمه آنها را از این موقعیت خارج کنید.برای مثال برای جلوبازوها در حرکت جلوبازو و لاری ۲ ست اول را با وزنه معمولی با دامنه کامل حرکتی اجرا می-کنید سپس برای ست سوم مقدار وزنه را افزایش می-دهید و حرکت را در نیمه پائین آن اجرا می-کنید. یعنی هالتر را از پائین-ترین نقطه تا وسط بالا می-آورید و دوباره آن را پائین می-برید.در صورت داشتن توان، اندکی از مقدار وزنه بکاهید و حالا حرکت را برای ۷ تکرار و آن هم با دامنه کامل حرکتی اجرا کنید.سعی کنید این روش را در حرکات دیگر نیز به کار ببندید و هم-چنین مقدار حرکات نیمه را نیز کم و زیاد کنید، مثلاً سه چهارم نیمه و یا یک چهارم نیمه. مطمئن باشید که به-کارگیری یک چنین تکنیک-های شوک-دهنده-ای عضلات را در همراهی تغذیه صحیح و استراحت کافی حتماً رشد خواهند داد.پشت-بازوها را با یک حرکت با دمبل وادار به رشد کنید. یک جایگزین مناسب برای تنوع بخشیدن به حرکت پشت-بازو با هالتر خوابیده حرکت پشت-بازو خوابیده با دمبل است. این حرکت دقیقاً مثل حرکت پشت-بازو با هالتر صاف یا کج اجرا می-شود.بر روی میز می-خوابید و دو عدد دمبل در دستان خود می-گیرید و حرکت پشت-بازو با دمبل را اجرا می-کنید. سعی کنید حرکت را در دامنه کامل حرکتی آن اجرا کنید یعنی آن را تا پائین-ترین نقطه پائین بیاورید و سپس آن را تا بالاترین نقطه بالا ببرید. در ضمن قسمت بالائی دست یعنی بازو می-بایست دقیقاً عمود بر زمین باشد و در عین حال تا حد امکان ثابت باقی بماند.در قسمت- بالائی حرکت سعی کنید انقباض نهائی عضله را حس کنید سپس دمبل-ها را تحت کنترل و آهسته پائین بیاورید.این حرکت از لحاظ کشش عضلات پشت-بازو بی-نظیر می-باشد. سعی کنید هر چند جلسه یک-بار یان حرکت را به-عنوان جایگزین حرکت پشت-بازو با هالتر خوابیده اجرا کنید.در صورت تکراری شدن و کم شدن فشار وارده از این حرکت می-توانید تکنیک شوک-دهنده تکرارهای نیمه را اجرا کنید و آن موقع است که فشار عضلانی وارده را کاملاً حس خواهید کرد و در نتیجه رشد عضلانی نیز در پی آن به وجود خواهد آمد. ۷ تکرار به این طریق انجام می-دهید. چند لحظه استراحت می-کنید و دوباره بر مقدار وزنه می-افزائید و این-بار حرکت را در نیمه بالائی آن اجرا می-کنید یعنی حرکت را از بالاترین نقطه تا وسط، پائین می-آورید و دوباره برمی-گردانید به جای اول و در بالاترین نقطه عضلات را کاملاً منقبض می-کنید. این- کار را برای ۷ تکرار دیگر انجام می-دهید.|+| نوشته شده در  سه شنبه ۶ دی ۱۳۹۰ساعت 5:45  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظرات« سیستم ترکیبی تمرینات فریب دهنده Deceiver »« سیستم ترکیبی تمرینات فریب دهنده Deceiver »این سیستم به افرادی که مشکل رشد عضلات بازو و سینه دارند توصیه میگرددافراد مبتدی ابتدا میباید با انجام سیستمهای ساده ، بدن خود را رشد دهند و پس از پیشرفت تحت نظارت مربی با تجربه اقدام به انجام سیستمهای ترکیبی نمایند.نکته1 : به مدت 2 هفته کلیه تمرینات مستقیم مربوط به عضلات جلو بازو ،پشت بازو وساعد از جدول تمرینات حذف گردد.نکته2 : پس از انجام نکته 1 و در هفته سوم ، چهارم و پنجم تا آخر طبق سیستم Deceiver (فریب دهنده ) عضلات بازو را تحت شوک قرار دهید.نکته 3 : شروع سیستم Deceiver به ترتیب زیر میباشد که شخص میتواند طی یک برنامه نامنظم تمرینی برای یک عضله حالاتی را در آن عضله بوجود آورد که مانند شروع اولین تمرینات باشد ، در هر بار استفاده از این سیستم تمرینی ، عضلات شخص تمرین گیرنده کلیه فرامین قبلی و آمادگی که در تمرین قبلی دریافت نموده است را از دست داده و با فرامین جدید تمرینی که به آن داده می شود غافلگیر می گردد در این سیستم می توان از هر تکنیک که با تکنیک تمرینات جلسه قبل تفاوت دارد ، اعم از سیستم پیرامید ، رست – پوز ، پیش خستگی ، لاین معکوس ، تمرینات افزایشی ، %80 و.........استفاده نمود.نکته 4: قائده کلی در این تمرین این است که در جلسه اول یکسری تمرینات فشرده و غافلگیر کننده را به عضله القاء می نمائیم ودر جلسه بعدی ، تمرینات کاملا" سبک و تمرکزی می شود و در جلسه سوم مجددا" تمرینات فشرده دیگر و تحت سیستم متفاوت انجام خواهد شد و به همین ترتیب ادامه می دهیم :- هفته اول و دوم پنج روز در هفته تمرین شود.2- هفته سوم وچهارم شش روز در هفته تمرین شود.3- هفته پنجم وششم مجددا"5 روز در هفته تمرین شود.نکته 1- فشار روی عضله سینه : طبق جدول زیر« ابتدای هفته فشار سنگین » « وسط هفته یعنی روز تمرین وسط ، فشار کم » «آخر هفته یعنی روز آخر تمرین فشار فوق سنگین یا شوک ست »نکته 2- تمام عضلات یکبار در هفته تحت فشار بالا ویک جلسه بصورت فشار یاد آورینکته 3- حرکات با تنوع بالا و ست تکراری کم انجام شود مانند : « تمرینات 2 تا نهایت 3 ست با تکرار بین 8 و12 تکرار »نکته 4- سیستم حرکات :مشابه سیستم پیش خستگی و تمرکزینکته 5- حرکات می باید در زمان کوتاه و با سرعت انجام گیرد.نکته 6 – کلیه تمرینات در این سیستم می باید بصورت کاملا" تمرکزی ( نه کند ) وکاملا" صحیح انجام شود همچنین عضله در تمام مراحل می باید تحت کنترل مغز عمل نماید (به این معنی که حرکات رفت طی یک شماره وبا کنترل وحرکات برگشت طی 2 شماره و کاملا" تحت کنترل مغز و عضله انجام شود )نکته 7- قبل از انجام کلیه تمرینات یک ست گرم کردن انجام شود .نکته8- تکنیکهای تمرینی در سیستمهای مختلف|+| نوشته شده در  سه شنبه ۶ دی ۱۳۹۰ساعت 5:43  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتبرنامه تمرینی پس خستگی (مخصوص عضلات پا)برنامه تمرینی پس خستگی (مخصوص عضلات پا)این برنامه تمرینی عکس برنامه تمرینی پیش خستگی است که آرتر جونز در یکی از کتاب-هایش به جوان-ترین مستر آمریکا یعنی کی سی وی-یاتور (Casey Viator) توصیه می-کرد. آرتر از شاگردش می-خواست که قبل از حرکت پرس پا حرکت جلو پا با دستگاه را اجراء کند و پس از اجراء این حرکات به-عنوان آخرین حرکت مربوط به عضلات پا حرکت اسکوات با هالتر را اجراء کند. این برنامه تمرینی به-نظر برای رشد عضلات پای بدنساز جوانی همچون ”کی سی“ کارآمد می-آمد. به هر حال بدون این که آرتر باخبر شود کی سی بعد از اتمام برنامه تمرینی-اش در باشگاه ناتیلوس با آرتر سوار بر دوچرخه-اش می-شد و به یکی از باشگاه-های محلی شهر می-رفت و در آنجا چند ست اضافهٔ دیگر برای عضلاتش اجراء می-کرد. در برنامه تمرینی که در این مقاله آورده شده است اولاً در ابتداء برنامه و به-جای اینکه آن را به-عنوان آخرین حرکت انجام دهید سراغ آن حرکتی می-رویم که بیشترین نیاز عصبی را طلب می-کند. ثانیاً: در تعداد تکرارها و ریتم اجراء هر حرکت تغییراتی را وارد می-کنیم.هدف از اجراء این موارد درگیری و بسیج کردن حداکثر (موتور یونیت-های عصبی) رشته-های عصبی ممکن می-باشد.● برنامه تمرینی پا▪ A۱ : هاگ اسکوات با هالتر: ۳ ست ۶ تا ۸ تکرار با ریتم حرکت (۱-۰-۵) یعنی ۵ ثانیه زمان برای پائین رفتن. صفر ثانیه مکث در پائین-ترین نقطه حرکت و یک ثانیه زمان برای بالا آمدن.▪ A۲: پرس پا با دستگاه: ۳ ست ۱۲ تا ۱۴ تکرار با ریتم حرکتی (۱-۰-۲)▪ A۳: جلو پا با دستگاه: ۳ ست ۱۲ تا ۱۵ تکرار با ریتم حرکتی (۲-۰-۲)۱) A۱ ـ حرکت هاگ پا با هالتراین حرکت برای اولین بار توسط کشتی-گیر روسی جرج هکن اشمیت به رشته بدنسازی آورده شد. جرج (Georges) درصدد راهی بود که بتواند یک حرکت مختص برای توسعه عضلات چهار سر ران اجراء کند که نهایتاً هم موفق به انجام آن شد.به هر حال در دوران اوج هکن اشمیت دستگاه- بدنسازی جایگاه امروزی خود را نداشتند. جرج این حرکت را با ذهنیتی که از هالتر داشت ابداع کرد. با این وجود چندین سال بعد دستگاه هاگ اسکوات ساخته و مراحل توسعه-اش را پشت سر گذاشت تا به دستگاه هاگ اسکوات امروزی مبدل شد.حرکت هاگ اسکوات با هالتر یک جایگزین کم خرج برای اسکوات با هالتر به حساب می-آید. حرکت هاگ اسکوات با هالتر موجب رشد کامل عضلات سر خارجی چهار سر ران (Vastus medialis) می-شود. این حرکت امروزه توسط اکثر مربیان کارآمد همچون پل گاگنی به شاگردانش برای عبور از ایست عضلانی در رشد عضلات پا تجویز می-شود. در خصوص هاگ اسکوات با هالتر پل این-طور اشاره می-کند که این حرکت را علی-رغم دشواری در اجراء آن به حرکت هاگ با دستگاه ترجیح می-دهم چون تأثیر حاصله از این نوع حرکت هاگ به مراتب بیشتر از دشواری در اجراء آن می-باشد.جهت اجراء هر چه صحیح-تر حرکت هاگ اسکوات با هالتر نیاز به یک هالتر می-باشد که بر روی پایه مخصوص هالتر قرار گرفته باشد. بدین ترتیب برداشتن و گذاشتن هالتر به مراتب آسان-تر خواهد بود. در این حرکت زیر پاشنه-ها می-بایست یک تخته به ضخامت ۲ تا ۴ سانتی-متر گذاشت تا بدین ترتیب قوس و صاف بودن کمر بهتر حفظ شود و بدین شکل **** دقیقاً عمود به سرشانه قرار خواهد داشت. من (چارلز پولیکین) به شخصه ترجیح می-دهم که به-جای گذاشتن یک تخته با سطح مقطع مستطیلی از یک تخته با سطح مقطع مثلثی شکل یا گوه مانند استفاده کنم. چون به این شکل اجراء برایم سهولت بیشتری دارد. به هر حال استفاده از تخته-ای با ضخامت ۲ تا ۴ سانت نیز ایرادی ندارد).تخته را ۱۰ تا ۱۵ سانت جلوتر از پایه هالتر قرار دهید و سپس پشت به هالتر بایستید و از پشت هالتر را در میان دست-هایتان بگیرید و سپس تا حدی جلو بروید که پاشنه پا دقیقاً بر روی تخته قرار بگیرد و سپس با کنترل به سمت پائین بروید و به زانوها اجازه بدهید تا جای ممکن و بدون اینکه **** به عقب برود به سمت جلو بروند.زمانی-که زانوها تا حد ممکن به سمت جلو رفتند **** را به سمت پائین آورده و در موقعیت انتهائی حرکت اسکوات قرار بگیرید. در این وضعیت با بیرون دادن قفسه سینه سعی در صاف باقی ماندن و حفظ فرم صحیح در ستون فقرات نمائید. هرگز به سرشانه اجازه ندهید که به سمت جلو متمایل شوند. ضمناً از قرار داشتن عمودی **** (هیپ) در زیرشانه-ها اطمینان حاصل نمائید. پس از اجراء تکرارهای مشخص شده بدون هیچ درنگی سراغ حرکت دوم یا همان A۲ بروید.۲) A۲ ـ پرس پا با دستگاهآن دسته از خوانندگان که با فلسفه تمرینی من آشنا هستند به-خوبی آگاه هستند که من جزء طرف-داران حرکت پرس پا نمی-باشم به-دلیل اینکه حرکت موجب افزایش قدرت غیر کاربردی می-شود. به-هر حال از آنجائی-که هدف این مقاله عملاً هایپرتروفی عضلانی است و نه لزوماً افزایش قدرت عملکردی (کاربردی) بنابراین مجبور هستم که از آن به-عنوان یک استثناء در این مقاله استفاده کنم.فکر می--کنم ضرورتی در نحوه اجراء حرکت پرس پا با دستگاه نباشد. تنها این نکته را در ذهن داشته باشید که در قسمت بالای حرکت جهت حفظ فشار مستمر بر روی عضلات ران از قفل کردن مفصل زانو خودداری کنید. برای فهم بهتر این مورد فرض را بر این بگیریم که در وضعیت امتداد کامل یا همان وضعیت ۱۰۰% مفصل قفل می-شود حال برای جلوگیری از بروز این وضعیت امتداد را تا ۹۵% ادامه می-دهیم و تنها ۵ درصد باقیمانده میزان مورد نیاز برای ممانعت از قفل مفصل زانو می-باشد.در موقع اجراء این حرکت برای پیشگیری از هرگونه احساس سرگیجه و سیاهی رفتن چشم عمل دم را در بخش منفی حرکت (پائین آمدن وزنه) و عمل بازدم را در بخش مثبت حرکت انجام دهید. دوباره ذکر این نکته به-جا می-باشد که نکته کلیدی در اجراء این حرکت حفظ فشار ممتد بر روی عضله در طول ست می-باشد. پس از اتمام هر ست انجام دو تا سه تنفس عمیق و با شدت در همان حالت خوابیده به شما کمک خواهد کرد که سریع-تر به شرایط نرمال خود بازگردید. هنوز برنامه تمرینی تمام نشده و استراحتی هم در کار نیست. پس بدون هیچ وقفه-ای سراغ حرکت جلو پا با دستگاه می-رویم.۳) A۳ ـ جلو پا با دستگاهمتأسفانه این حرکت هم جزء حرکاتی است که من طرفدار آن نیستم. به-دلیل اینکه حرکت در بخش پائین آن موجب وارد آمدن فشار نامتعارف بر روی مفصل زانو می-شود. اما زمانی-که عضلات پا به-وسیله اجراء دو حرکات قبلی به پیش خستگی رسیده باشند دیگر در حرکت جلو پا با دستگاه قادر نخواهید بود مثل قبل از وزنه-های سنگین استفاده کنید. در نتیجه زانوها در این حرکت محافظت خواهند شد.در موقع اجراء این حرکت سر را در موقعیت صاف و نرمال نگاه دارید و هرگز دسته-های کنار صندلی را خیلی محکم نگیرید. چون باعث بالا رفتن فشار خون و احتمال بروز سرگیجه خواهد شد. افزون بر این تا حد ممکن سعی کنید که از ریتم حرکتی توصیه شده در موقع اجراء تکرارها پیروی کنید. اکثر افرادی که با این برنامه تمرینی تمرین کرده-اند پس از اجراء دو حرکت قبلی که بسیار انرژی-بر هستند در این حرکت تمایل بسیار زیادی به این پیدا می-کنند که صرفاً حرکت را به تعداد تکرار توصیه شده انجام دهند و تمرین پا را به پایان برسانند و ریتم اجراء حرکت، دیگر بر ایشان اهمیت زیادی ندارد. به همین خاطر پیشنهاد می-شود به-جای استفاده از وزنه سنگین و راه رفتن مثل پنگوئن پس از اجراء حرکت وزنه را در حد سبک انتخاب کنید تا بتوانید بدین ترتیب ریتم اجراء حرکت را نیز به-نحو صحیح انجام دهید. پس از اتمام این حرکت این احتمال وجود دارد که احساس تهوع و یا سرگیجه نمائید. این مسئله یک امر طبیعی می-باشد به-دلیل اینکه بر اثر اجراء ست-ها تا خستگی نهائی عضلانی سطح تجمع اسید لاکتیک در عضلات به میزان قابل توجهی افزایش یافته است. به-هر حال آن روی سکه افزایش اسید لاکتیک ترشح بیشتر هورمون رشد می-باشد که برای یک بدنساز بسیار ارزشمندتر می-باشد. اکنون زمان استراحت ۳ دقیقه-ای فرا رسیده است. از این فرصت ریکاوری استفاده کافی را ببرید چون پس از اتمام آن دوباره سیکل دوم تری-ست این سه حرکت قبلی شروع می-شود. اجراء تری-ست فوق برای ۳ ست تمام، این چیزی است که برای رشد عضلات پا به آن نیاز دارید پس از پایان این سه، حرکات سرد کردنی بدن را انجام داده و باشگاه را --- کنید. برنامه تمرینی فوق را بر ۶ جلسه تمرین پا اجراء کنید و پس از آن برنامه تمرینی-تان را تغییر دهید. تمرینات مربوط به عضلات پا را چهار تا پنج روز یک-بار اجراء کنید.● نتیجه-گیریبه خاطر داشته باشید که این برنامه تمرینی چه به لحاظ فیزیکی و چه به لحاظ روانی یک برنامه سنگین و انرژی-بر روانی محسوب می-شود. حتی-المقدور سعی کنید از خوردن غذاهای سنگین تا دو ساعت قبل از اجراء این برنامه تمرینی خودداری کنید و قبل از تمرین آن هم حدود ۴۵ دقیقه تا یک ساعت یک وعده سبک و یا محلول پروتئینی را میل کنید.برای اجراء این برنامه تمرینی سعی کنید قبل از اجراء هر تری-ست تمام وزنه-ها را مورد دلخواه خود درآورده باشید و بدین ترتیب از تلف شدن زمان در مابین ست-ها خودداری کنید. پس از اتمام برنامه تمرینی بلافاصله نوشیدنی کربوهیدرات ساده-تان (مثل آب انگور) را میل کنید و پس از آن ۱۰ تا ۲۰ دقیقه محلول پروتئینی پس از تمرین را میل نمائید.|+| نوشته شده در  سه شنبه ۶ دی ۱۳۹۰ساعت 5:41  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتتمرینات با شدت مضاعتتمرینات با شدت مضاعتخیلی از بدنسازان باتجربه با فلسفه تمرینی شدت مضاعف آشنا هستند. سیسیتمی که توسط مخترع دستگاه ناتیلوس آقای آرتور جونز (که مربی مایک منتزر بود) شهرت بیشتری یافت. نوع دیگری از سیستم شدت مضاعف یا همان Hit را دوریان یتس قهرمان ۶ دوره مستر المپیا در تمریناتش اعمال می-کرد.خیلی از بدنسازان باتجربه با فلسفه تمرینی شدت مضاعف آشنا هستند. سیسیتمی که توسط مخترع دستگاه ناتیلوس آقای آرتور جونز (که مربی مایک منتزر بود) شهرت بیشتری یافت. نوع دیگری از سیستم شدت مضاعف یا همان Hit را دوریان یتس قهرمان ۶ دوره مستر المپیا در تمریناتش اعمال می-کرد. اجراء هر ست تمرینی تا سر حد ناتوانی عضله، یک جنبه کلیدی و بنیادی این سیستم تمرینی است. مطابق با اصول تمرینی شیوه Hit، پیشرفت و رشد عضلانی تنها از مقدار تمرین (یعنی همان تعداد ست-ها و تکرارها) حاصل نمی-شود. بلکه بستگی به فاکتورهائی مثل شدت تمرین در هر ست و مقدار وزنه کاربردی حین اجراء حرکات دارد. این فلسفه همان مفهوم کلاسیک اصل اضافه بار را بیان می-کند: شما باید عضلات را به کمک وزنه-های سنگین تحت تمرین قرار دهید تا هایپرتروفی (ازدیاد بافت عضلانی) یا رشد حاصل شود و پس از آن باید زمان کافی برای استراحت کامل عضله را به آن بدهید. نتیجه فرآیند مذکور باید یک بدن عضلانی-تر و قوی-تر از زمان قبل تمرین باشد. چرا که بدن در پاسخ به تمرینات برای هماهنگ شدن با فشارهای روی عضلات خود را با ساختن بافت عضلانی، قوی-تر کرده است. مایک منتزر و آرنولد جونز بارها به کرات به تفاوت دونده-های سرعتی و استقامتی اشاره کرده-اند. آنها می-گفتند دوندگان سرعتی دارای حجم عضلانی به مراتب بیشتری نسبت به دونده-های استقامتی هستند و این حقیقتی کاملاً آشکار است. توضیح ساده برای درک این تفاوت این است که دوندگان سرعت با شدت بیشتری در یک محدوده مشخص زمانی تمرین می-کنند. خیلی از اصول و قوانین جونز منتزر براساس تحقیقات شخصی و منطق فردی آرتور جونز پایه-ریزی و طراحی شده است. جونز هیچ وقت تحت-تأثیر محققین آکادمیک نبود و خودش تحققات خودش را هدایت و پیگیری می-کرده است. او معتقد بود که آماده کردن آزمایش-هائی برای کسب نتایج دلخواه چندان کار مشکلی به حساب نمی-آید. یکی از مفاهیم اصلی سیستم تمرین شدت مضاعفی همان Hit می-گوید: بازتاب یا عکس-العمل منطق فردی نظریه تمرین تا ناتوانی می-باشد. منتزر و جونز این فاکتور ضروری را در تولید قدرت و سایز عضلانی مورد بررسی قرار دادند. آنها بدین نتیجه رسیدند که بدن انسان دارای یک توان ریکاوری (بازتابی توان از دست رفته و ترمیم بدن) محدود است و شما هرچه کمتر به این توان لطمه وارد کنید، بیشتر پیشرفت خواهید کرد. به-عبارت ساده اگر شما بدون اینکه به قابلیت ریکاوری بدن آسیبی بزنید، به میزان کافی روی آن اعمال فشار کنید. در پاسخ به این تحریک، بدن جهت جبران آن تغییراتی از خود نشان خواهد داد. در مورد تمرینات این بحث منجر به تولید پروتئین اضافه توسط فیبرهای عضلانی می-شود و در نتیجه عضلات بدن رشد می-کنند. مسئله یافتن مقدار صحیح و درست شدت است. به-عبارت دیگر موضوع مهم این است که چگونه با کمک تمرین بدن و عضلات را تحت فشار قرار دهیم که کافی باشد و زیاده-روی هم تمرین-زدگی به قابلیت و توان ریکاوری بدن خود لطمه وارد می-آورید و در نتیجه یا رشدی را شاهد نخواهید بود یا حتی عضلات فعلی خود را نیز از دست خواهید داد. روش منتزر جونز دارای ۲ قسمت است:۱. استفاده از وزنه-های خیلی سنگین جهت تحریک فیبرهای عضلانی مستعد به رشد که همان فیبرهای نوع ۲b هستند.۲. تمرین تا رسیدن به سر حد ناتوانی.اجراء تمرین تا رسیدن به ناتوانی مطابق با اصول Hit است. چرا که علاوه بر تحریک فیبرهای عضلانی نوع ۲b. این سیستم به میزان ناچیزی با قابلیت ریکاوری بدنتان استفاده می-کند. با گذشت سال-ها تحقیق و تجربه آرتور جونز به مرور با دستاوردهای جدید نظریه-های وابسته به مقدار و تعداد تمرینات را اصلاح می-کرد تا به بهترین نتایج برسد.|+| نوشته شده در  سه شنبه ۶ دی ۱۳۹۰ساعت 5:40  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتتکنیک شوک-دهندهتکنیک شوک-دهندههمان-طور که موسیقی فرانک سیناترا، مرلی و ری چارلز هیچ-وقت از مُد نمی-افتد و این قبیل آهنگ-ها به هیچ زمانی تعلق ندارند و هر نسل آنها را دوباره کشف می-کند، وقتی نوبت به تمرین سینه می-رسد قضیه به همین منوال پیش می-رود.اکثر بدنسازان امروزی به همان استانداردهای تمرینی پدران و گذشتگان خود تکیه می-کنند. یعنی حرکات پرس سینه بر روی میز صاف و یا میز شیب-دار، پارالل، قفسه سینه روی میز صاف و یا شیب-دار. اما مسئله این-جا است که عضلات سینه به تغییر در برنامه تمرینی همیشگی عادت می-کنند و زمانی که این شرایط به وجود می-آید دیگر از رشد عضلانی خبری نخواهد بود. ۸ رویکرد ارائه شده در این مطلب همان استانداردهای تمرین سابق را تکرار می-کند، ولی با ترکیبی کاملاً جدید و با هدف دگرگونی برنامه تمرینی و پمپ خون بی-سابقه عضلات سینه.باب زمانی-که سیستم پیش-خستگی ویدر را در تمرین به کار می-گیرید یک حرکت تفکیکی و یا تک- مفصلی که در آن یک عضله به-طور مستقیم تحت فشار قرار می-گیرد قبل از یک حرکت ترکیبی و یا چند مفصلی (که در چند عضله به-صورت هم-زمان تحت استرس مستقیم قرار می-گیرند) اجرا می-شود.بنابراین عضله-ای که توسط حرکت تک- مفصلی در ابتدا مورد هدف قرار گرفته در موقع اجرای حرکت چند مفصلی از همه عضلات درگیر در آن حرکت زودتر خسته می-شود. این بدان معنا است که عضله تا حد ناتوانی تحت فشار قرار گرفته است و همین خاصیت باعث تشدید روند رشد عضله خواهد شد.برای مثال عضله دلتوئید جلوئی و پشت- بازو معمولاً بخش عمده فشار را در حرکات پرس سینه متحمل می-شوند ولی اگر در ابتدا سراغ اجرای حرکات قفسه سینه رفته و سپس بلافاصله پس از آن کات پرسی را اجرا کنید آن وقت است که عضلات پکتورال سینه زودتر از عضلات دلتوئید سرشانه و سه سر پشت بازو ناتوان خواهند شد. تأثیر تمرین با سیستم پیش خستگی زمانی به حداکثر می-رسد که یک حرکت تک مفصلی برای عضلات پکتورال سینه را قبل از یک حرکت چند مفصلی انجام دهید.****ست، پرس سینه با پول-اور یا دمبل یکی از تکنیک-های مورد علاقه آرنولد شوارتزینگر محسوب می-شد. ترکیب یک حرکت مقید (حرکات پرسی) با یک حرکت کششی (مثل پول-اور) پمپ خون عضلانی فوق-العاده-� �ی را در بالاتنه به وجود خواهد آورد.علاوه-بر این به دلیل این-که بلافاصله پس از اتمام حرکت پرس سینه با چرخش ۹۰ درجه بر روی میز قادر به اجرای حرکت پول-اور خواهید بود یک ****ست عالی به-شمار می-آید. اکثر افراد به-اندازه کافی بر روی حرکات پرسی تکیه نمی-کنند و در حقیقت خیلی از بدنسازان دیر وزن اضافه کن عمده تمرکزشان را بر روی حرکاتی از قبیل انواع حرکات قفسه و پروانه و کراس-اور متمرکز می-سازند. کریس کوک (chris cook) یکی از بدنسازان مطرح IFBB به-طور قطع یک بدنساز سخت وزن اضافه کن به-شما نمی-آید ولی با این وجود عضله سینه برای او آهسته-ترین عضله برای رشد محسوب می-شود. امسال او بهترین رشد در عضلات سینه-اش را با حذف کامل حرکات قفسه و حرکات با دستگاه و تکیه کامل به اجرای حرکات با وزنه آزاد تجربه کرد. یعنی حرکاتی از قبیل: پرس سینه، پرس بالاسینه، پرس زیر سینه. پارالل حرکات با هالتر و دمبل که از یک مسیر حرکتی نامقید تبعیت می-کنند یکی از نسخه-های بی-نظیر برای رشد دوباره عضلات سینه محسوب می-شوند.اکثر بدنسازها تمایل دارند که بیشتر حرکات پرسی و قفسه را بر روی میز صاف اجرا کنند. پیشنهاد ما این است که حرکات بر روی میز صاف را با حرکات بر روی میزهای شیب-دار مثبت و منفی جابه-جا کنید.این شیوه تمرینی به شما اجازه خواهد داد تا به-صورت کامل عضله پکتورال سینه را به ۲ بخش بالا سینه و پائین سینه تفکیک کنید و به-طور اخص تمرکزتان را بر روی هر بخش به-صورت مجزا معطوف سازید. در ضمن اگر حرکت پرس سینه با هالتر بر روی مفصل سرشانه و آرنجتان فشار آزاردهنده-ای وارد می-سازد به احتمال زیاد با تمرین بر روی میزهای زاویه-دار پی خواهید برد که برایتان بسیار بی-دردتر و مطمئن-تر است.یک روش عالی برای افزایش شدت تمرین دادن به تکرارها با کاهش از وزنه تمرینی بلافاصله پس از رسیدن به ناتوانی عضلانی می-باشد.تمرین با سیستم ست-های کم کردنی یک روش تضمینی برای غافل-گیری عضلات از خود راضی می-باشد. اگر یک حریف تمرینی در کنارتان باشد که وزنه-ها را برایتان سریع کم کند آسان-تر می-توانید به ست-های کم کردنی خود ادامه دهید. در غیر این-صورت سعی کنید میله هالتر را با وزنه-های کوچک-تر پُر کنید تا بتوانید خیلی سریع به اندازه مورد نیاز از وزنه-هایتان در هر ست بکاهید. اگر هیچ-یک از شرایط فوق برایتان مهیا نبود پس اجرای حرکت با دستگاه را انتخاب کنید و با جابه-جا کردن بین وزنه-ها، ست-های کم کردنی خود را ادامه دهید.اصل تمرینی تکرارهای بالا و پائین تشکیل شده از یک-سری ست-های با تکرار پائین و یک-سری ست-های با تکرار بالا. این ترکیب هم-زمان به هر دو نوع فیبرهای عضلانی فشار وارد می-سازد و بدین ترتیب حداکثر افزایش حجم خون به عضلات و قدرت حاصل می-شود. عمده-ترین مشکل در ارتباط با تمرینات سینه در تأکید بیش از حد بر روی اجرای حرکت پرس سینه است.شاید فکرش را هم نکنید که تنوع حرکتی زیادی برای تمرین دادن عضلات پکتورال سینه وجود داشته باشد. اما باید قبول کر که راه-های زیادی برای اجرای حرکات پرسی و قفسه وجود دارد. اگر در باشگاهی تمرین می-کنید که در آن دستگاه-های زیادی وجود دارد سعی کنید در مقاطع مختلف تمرینی هرکدام را در برنامه تمرینی-تان بگنجانید. ۴ حرکت ارائه شده در ادامه مطلب را می-توانید تقریباً در هر باشگاهی انجام دهید. با افزودن یک و یا دو تا مورد و حتی هر چهار مورد آنها به برنامه تمرینی-تان می-توانید از فواید منحصر به فرد آنها برای رشد عضلات پکتورال سینه بهره-مند شوید.● پول-اور و پرس سینهدر طبقه-بندی هرچیز قدیمی یک روز دوباره جدید می-شود و یا هر مدل دمُده شده-ای دوباره مُد می-شود. شاید بتوان گفت که این ترکیب یک ترکیب ثابت دوران تمرینی مربوط به نسل آرنولد بوده که تقریباً امروزه به فراموشی سپرده شده است. برای شروع ابتدا با حرکت پول-اور با هالتر آغاز کرده و سپس سراغ اجرای حرکت پرس سینه با هالتر بروید و بدین-گونه عضلات پکتورال سینه و عضلات لاتیسموس و عضلات دنده-ای را باهم تمرین بدهید.● پرس سینه توقفی با دستگاه اسمیتاین یکی از حرکات مورد علاقه مربی معروف بدنسازی چارلز گلس می-باشد. پین مخصوص دستگاه اسمیت را ۱۵ سانت بالاتر از ارتفاع سینه تنظیم کنید و سپس در هر تکرار آن را تا پین مورد نظر پائین آورده و برای ۱ ثانیه آن را بر روی پین متوقف سازید و سپس دوباره آن را به سمت بالا پرس کنید. با این روش شتاب وزنه را حذف کرده و مجبور به کار کشیدن بیشتر عضلات سینه در هنگام بلند کردن هالتر خواهید بود.● قفسه سینه تک-دست با دستگاه قفسه سینه deck ـ pecاجرای حرکت قفسه سینه با دمبل و یا هالتر به-صورت تک-دست تقریباً غیرعلمی است ولی با دستگاه این کار قابل اجرا می-باشد. با استفاده از دستگاه قفسه سینه نشسته (deck ـ pecبه راحتی می-توانید هریک از عضلات چپ و راست سینه را به-صورت مجزا از دیگری تمرین کنید. خط میانی سینه یکی از بخش-های دیر رشد عضله سینه محسوب می-شود که با این حرکت می-توان به میزان قابل توجهی به آن بخش فشار وارد ساخت.● کراس-اوربا اجرای حرکت کراس-اور، قرقره پائین به-جای کراس-اور قرقره بالا نه-تنها یک تنوع حرکتی جدیدی را تجربه خواهید کرد بلکه شوک جدیدی نیز به عضلات سینه وارد خواهید ساخت. به-منظور اجرای این حرکت دسته-های مخصوص را به قرقره-های پائینی متصل کنید و با حفظ اندکی خم در مفصل آرنج دست-ها را از طرفین و در یک مسیر رو به بالا بیاورید و انقباض کامل پکتورال سینه را انجام دهید و سپس به آرامی آن را به نقطه شروع بازگردانید. این حرکت باعث وارد کردن فشار به بخش میانی سینه و زیر سینه می-شود.● ترکیب جدیداگر دچار یک-نواختی در برنامه تمرینی شده-اید و به-اندازه کافی شهامت دارید تا چیزهائی جدید را تجربه کنید پس از ترفندها و برنامه-های ارائه- شده در این مقاله برای تغییر و تنوع در برنامه تمرینی-تان استفاده کنید و با این ترفندها و ترکیب-های تمرینی آورده شده حتماً رشد جدید در عضلات سینه را برای مدت زمان طولانی-تر تضمین کنید.● تکنیک شوک-دهنده ۱▪ پیش خستگیحرکت/ تکرار/ ستـ ****ست قفسه سینه با پرس سینه/ ۱۲ ـ ۱۰/ ۴ـ ۱۰ ـ ۸/ ۴ـ ****ست قفسه سینه با دستگاه قفسه pec deck با پرس سینه با دستگاه/ ۱۲ ـ ۱۰/ ۳۱۲ ـ ۱۰/ ۳▪ تکنیک شوک-دهنده ۲ـ پرس سینه با پول-اورحرکت/ تکرار/ ست****ست پرس سینه با پول-اور با دمبل/ ۱۲ ـ ۸/ ۴۱۵ ـ ۱۰/ ۴قفسه بالا سینه/ ۱۲ ـ ۱۰/ ۳پارالل/ ۱۲ ـ ۱۰/ ۳▪ تکنیک شوک-دهنده ۳ـ قفسهحرکت/ تکرار/ ستقفسه بالا سینه با دمبل/ ۱۲ ـ ۱۰/ ۴قفسه سینه با دمبل روی میز صاف/ ۱۲ ـ ۱۰/ ۴قفسه سینه با دستگاه قفسه (deck ـ pec)/ـ ۱۲ ـ ۱۰/ ۴▪ تکنیک شوک-دهنده ۴ـ پرسحرکت/ تکرار/ ستپرس سینه با هالتر روی میز صاف/ ۱۲ ـ ۶/ ۴پرس بالا سینه با هالتر/ ۱۲ ـ ۸/ ۴پرس زیر سینه با هالتر/ ۱۲ ـ ۱۰/ ۴▪ تکنیک شوک-دهنده ۵ـ بالا سینه/ زیر سینهحرکت/ تکرار/ ستپرس بالا سینه/ ۱۰ ـ ۸/ ۳قفسه بالا سینه با دمبل/ ۱۲ ـ ۱۰/ ۳پرس زیر سینه/ ۱۰ ـ ۸/ ۳قفسه زیر سینه با دمبل/ ۱۲ ـ ۱۰/ ۳▪ تکنیک شوک-دهنده ۶پرس سینه روی میز صاف/ ۴۰ ـ ۲۴/ ۲قفسه سینه با دستگاه قفسه deck ـ pec/ـ ۴۰ ـ ۲۴/ ۲پرس بالا سینه با دستگاه/ ۴۰ ـ ۲۴/ ۲٭ هر ست تشکیل شده از ۴ ست. بدون توقف کم کردنی ۶ تا ۱۰ تکرار، که در هر ست از تعداد وزنه کاسته می-شود.▪ تکنیک شوک-دهنده ۷ـ تکرارهای بالا و پائینحرکت/ تکرار/ ستپرس بالا سینه با دمبل/ ۱۰ ـ ۴/ ۴٭قفسه بالا سینه با دمبل/ ۲۰ ـ ۱۵/ ۳پرس سینه بر روی میز صاف/ ۸ ـ ۴/ ۳٭کراس-اور/ ۲۵ ـ ۲۰/ ۲٭ به-صورت هرمی در هر ست به مقدار وزنه افزوده و از تعداد تکرارها بکاهید.▪ تکنیک شوک-دهنده ۸ـ تمرین ویژهحرکت/ تکرار/ ستپول-اور با دمبل/ ۱۰ ـ ۸/ ۳پرس سینه توقفی با دستگاه اسمیت/ ۸ ـ ۶/ ۳قفسه سینه تک-دست با دستگاه قفسه deck ـ pec/ـ ۱۲ ـ ۱۰/ ۳کراس-اور (قرقره پائین)/ ۱۲ ـ ۱۰/ ۲توجه : کلماتی که **** ست نوشته شدند در واقع سو*پر ست هستند.|+| نوشته شده در  سه شنبه ۶ دی ۱۳۹۰ساعت 5:39  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتاصول تمرینات اسپلیتاصول تمرینات اسپلیتهنگام نوشتن برنامه تمرینی اسپلیت اولین چیزی که می-بایست انجام داد داشتن یک نگاه واقع-بینانه به نقاط ضعف و قوت می-باشد. برای این منظور می-بایست برنامه تمرینی را طوری تنظیم نمائید که در ابتدای هفته و زمانی-که پرانرژی-تر هستید بر روی عضلات و یا بخش-هائی از بدن کار کنید که ضعیف-تر بوده و یا توجه بیشتری را نیاز دارند.● محبوبیت تمرینات اسپلیت بر روی دو فاکتور کلیدی استوار می-باشد.▪ دستیابی به نتیجه-ای بیشتر با صرف زمان کمتر در باشگاه▪ داشتن تمرکز بیشتر و به-کارگیری شدت تمرینی بیشتر در قیاس با تمرین کل عضلات بدن در یک جلسهبه-طور معمول یک جلسه تمرین اسپلیت حدود ۴۵ تا ۶۰ دقیقه به طول می-انجامد. در صورتی-که برای اجراء یک جلسه تمرین برای کل بدن حدوداً به ۲ ساعت زمان نیاز می-باشد.تغییر برنامه تمرینی جاری کمی گیج-کننده و مشکل می-باشد. چند اصل مهم وجود دارد که می-بایست برای بهره-گیری حداکثر از تمرینات اسپلیت آنها را یاد گرفته و به خاطر سپرد.● اصلی-ترین مزیت-های ترمینات اسپلیت در قیاس با تمرینات کل بدن▪ صرف زمان کمتر در باشگاه▪ احتمال کمتر تمرین-زدگی▪ افزایش بیشتر سطح شدت تمرین▪ تمرکز بیشتر▪ انرژی بیشتر▪ قدرت بیشتر▪ به خاطرسپاری بهتر ترتیب و تعداد حرکاتهنگام نوشتن برنامه تمرینی اسپلیت اولین چیزی که می-بایست انجام داد داشتن یک نگاه واقع-بینانه به نقاط ضعف و قوت می-باشد. برای این منظور می-بایست برنامه تمرینی را طوری تنظیم نمائید که در ابتدای هفته و زمانی-که پرانرژی-تر هستید بر روی عضلات و یا بخش-هائی از بدن کار کنید که ضعیف-تر بوده و یا توجه بیشتری را نیاز دارند.در تمرینات اسپلیت به-طور مسلم قوی-ترین عضله می-بایست در آخر هفته تمرین داده شود. ضمناً در هر جلسه تمرین می-بایست اولویت را به تمرین عضلات بزرگ-تر بدهید. از این-رو تمرینات مربوط به پا، سینه، زیربغل در هر جلسه تمرین می-بایست قبل از جلوبازو، پشت-بازو، سرشانه و یا ساق اجراء گردد. بر روی شدت تمرین در هر جلسه تمرین تمرکز کنید.بیشترین قدرت نیازمند کمترین تکرار است در صورتی-که برای فرم دادن عضلات به تکرارهای بیشتر نیاز می-باشد. هدف در تمرین می-بایست بر روی وارد کردن حداکثر فشار وارده بر عضله متمرکز شده باشد. بنابراین هر چه قدر بر شدت تمرین افزوده شود به همان نسبت استرس وارده بر عضله نیز افزایش می-یابد. ضمناً در هنگام طراحی برنامه اسپلیت به خاطر داشته باشید که از قرار دادن تمرین برای دو عضله لازم و ملزوم خودداری کنید. برای مثال در تمرینات اسپلیت ترکیب تمرینی پا و بازو بهتر از سینه و پشت-بازو می-باشد. بدون توجه به اینکه تا به حال چند بار مسئله گوشزد شده ما دوباره قصد تکرار آن را داریم. از ابتلاء به تمرین-زدگی پرهیز کنید و از داشتن استراحت کافی اطمینان حاصل کنید.بدنسازان حرفه-ای هر شب بین ۸ تا ۱۰ ساعت می-خوابند. اوج زمان ترشح هورمون-های آنابولیک و رشد در عمیق-ترین مرحله خواب می-باشد. اهمیت پروسه ریکاوری برای یک بدنساز دقیقاً به اندازه تمرین کردن می-باشد. هنگام تصمیم-گیری برای انتخاب و پیروی از یک برنامه تمرینی اسپلیت نیاز به صرف زمان می-باشد. برای اینکه بفهمید یک برنامه تمرینی اسپلیت برایتان کارساز بوده و یا خیر به حداقل ۸ هفته زمان نیاز می-باشد. تنوع برنامه-های تمرینی اسپلیت بسیار زیاد می-باشد و به همین خاطر می-توان بسته به هر سلیقه آن را تغییر داد.چند نوع از برنامه-های تمرینی اسپلیت به-شرح ذیل می-باشند:۱. اسپلیت فشاری - کششیدر این نوع از برنامه اسپلیت جلسات تمرینی هفته را به برنامه-های تمرینی تشکیل شده از حرکات کششی (مثل: پشت، جلوبازو) و حرکات فشاری (مثل: سینه، پشت-بازو، سرشانه) تقسیم می-نمایند.۲. اسپلیت فشاری - کششی به-انضمام پااین برنامه اسپلیت شبیه به برنامه قبلی می-باشد با فرق اینکه یک جلسه مجزا هم برای تمرین پائین-تنه (چهار سر ران، هسترینگ و ساق) اختصاص داده می-شود. ضمن اینکه در این سیستم می-توان تمرینات مربوط به عضلات سرشانه را نیز به-صورت جداگانه در یک جلسه تمرینی اجراء کرد.۳. اسپلیت بالاتنه - پائین تنهدر این نوع از برنامه تمرینی در یک جلسه عضلات مربوط به بالاتنه تمرین داده می-شود و در جلسه بعد عضلات مربوط به پائین-تنه از این برنامه تمرینی به-دلیل اینکه روز سوم روز استراحت می-باشد. به-عنوان یک برنامه اسپلیت سه روز در نظر گرفته می-شود. چون پس از سه روز دوباره برنامه تمرینی تکرار می-شود.۴. اسپلیت هر بخش از بدن و یا هر گروه عضلانیدر این نوع از برنامه تمرینی هر عضله در یک جلسه تمرین داده می-شود. برای مثال:▪ روز اول: پا (صبح/ بازو (عصر)▪ روز دوم: استراحت▪ روز سوم: سینه (صبح)، پشت (عصر)▪ روز چهارم استراحت▪ روز پنجم: سرشانه▪ روز ششم: استراحت و روز هفتم دوباره از اول. (دوریان یتس قهرمان شش دوره مسابقات مسترالمپیا با این تکنیک تمرین می-کرد). همانطور که پیش-تر ذکر شد تنوع اسپلیت بسته به سلایق افراد متفاوت می-باشد و به همین خاطر هر شخص بسته به نیاز خود می-تواند اسپلیت دلخواه خود را طراحی کند.البته اکثر برنامه-های تمرینی اسپلیت بر پایه تمرینات ۷ روزه پایه-ریزی می-شوند. برخی از افراد نیز برنامه تمرینی-شان را به-صورت ۵ روز طراحی می-کنند و دو روز آخر هفته را برای استراحت کنار می-گذارند. یک اسپلیت مناسب برای یک مبتدی اجراء تمرین برای یک عضله به-صورت ۷ روز یک بار می-باشد (مثلاً اگر شنبه این هفته تمرین سینه داشتید هفته آینده شنبه دوباره سینه را تمرین کنید).ضمن اینکه از تمرین یک گروه عضلانی به-صورت دو روز پشت سر هم خودداری کنید (برای مثال شنبه سینه، یکشنبه سرشانه، پشت بازو) و در عوض حداقل یک تا دو روز بعد تمرین مربوط به آن عضله را انجام دهید (برای مثال شنبه سینه - دوشنبه و یا سه-شنبه سرشانه، پشت بازو).همانطور که می-دانید در جلسات تمرین سینه عضلات سرشانه و پشت بازو نیز درگیر می-شوند و در جلسات تمرین پشت (زیربغل) همین مسئله در خصوص عضلات جلوبازو و ساعد اتفاق می-افتد.|+| نوشته شده در  سه شنبه ۶ دی ۱۳۹۰ساعت 5:37  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتتمرینات شوک-دهنده ****ست در ****ستتمرینات شوک-دهنده ****ست در ****ستبدون شک تمرینات ****ست به-عنوان شوک-دهنده شماره یک به حساب می-آیند. مزایائی-که این تکنیک برای بدنسازان دارا می-باشد بی-شمار است. برای مثال، در قیاس با تمرینات معمولی فیبرهای عضلانی بیشتری در طول تمرین وارد عمل می-شوند. هورمون رشد بیشتری ترشح می-شود. افزایش دانسیته (چگالی) و میتوکندری (اتاقک ـ سوخت-ساز) که منجر به تولید بیشتر انرژی می-شود، رخ خواهد داداین سؤالی است که هر بدنساز واقعی می-بایست قبل از ورود به باشگاه از خود بپرسد. این بدین معنی می-باشد که هر بار که پا به باشگاه می-گذارید تا تمرین کنید می-بایست تمریناتتان از جلسه قبل مثمرثمرتر و با شدت بیشتر اجراء شود. درا ین مقاله سعی شده تا راه-کارهائی که باعث می-شود به این هدف نائل شوید برایتان توضیح داده شود.هموستاسیس (Homeostasis) دشمن واقعی بدنسازان به-حساب می-آید. بدن به-صورت طبیعی در مقابل هرگونه تغییری از خود مقاومت نشان می-دهد و همیشه دوست دارد که وضعیتش ثابت و بدون تغییر باقی بماند. به-صورت ساده می-توان این-گونه بیان کرد که بدن اصلاً دوست ندارد که بزرگ-تر شود. اگر شخص بخواهد که بر این حالت غلبه کند می-بایست بدن را تحت-فشار قرار دهد تا بتواند این سیستم پیچیده بدن را مجبور به قبول تغییر کند. این حالت بدن که دوست دارد در یک حالت ثابت و بدون تغییر باقی بماند را هموستاسیس می-نامند. در این مقاله راه-های غلبه بر این خصیصه بدن ارائه شده است و به عقیده من بهترین راه برای غلبه بر این حالت استفاده از سیستم-های شوک-دهنده می-باشد. شوک را این-گونه تعریف می-کنند (یک حمله یا وزش ناگهانی و قدرتمند) یک معنی دیگر برای شوک تحریک فوق شدید سیستم-های عصبی به-وسیله عبور جریان الکتریکی در داخل بدن می-باشد. به-کار بردن تکنیک-های شوک-دهنده دقیقاً مثل این عمل می-کند که یک-دفعه فرد را برق بگیرد ولی برخلاف برق-گرفتگی که منجر به مرگ فرد می-شود در بدنسازی بدن می-بایست خود را با وضعیت منطبق سازد.با تمام وجود این خیلی مهم می-باشد که بدانید بدن به این نوع سیستم تمرینی هم عادت می-کند این ماشین پیچیده دارای قدرت خارق-العاده ای در منطبق ساختن خود با محیط و وضعیت جدید می-باشد. آیا روزهای اولی که بدنسازی را شروع کردید هر حرکت و سیستم تمرینی برایتان کاری و مفید واقع می-شد ولی به مرور زمان بدن در مقابل تمرینات مقاوم-تر و مقاوم-تر می-شد و دیگر مثل سابق به تمرینات پاسخ نمی-داد. اگر بیائید و یک-نوع سیستم شوک-دهنده را برای مدت زمان متوالی به-کار ببندید بدن می-آموزد که چطور از پس آن برآید. بدین ترتیب رشدی-که منتظر آن هستید حتی در بهترین حالت تمرینی هم در حداقل-ترین مقدار خواهد بود. این دقیقاً مثل صحنه نبرد می-باشد. اگر یک طرف سلاح جدیدی بسازد طرف مقابل سریعاً مثل آن-را می-سازد راه-حل در این مدت می-باشد که بتوان به-طور مستمر تغییر حاصل کرد و بدین ترتیب بدن را گیج کرد و در این-صورت است که از باشگاه سربلند خارج خواهید شد.● سلطان تمرین-های شوک-دهندهبدون شک تمرینات ****ست به-عنوان شوک-دهنده شماره یک به حساب می-آیند. مزایائی-که این تکنیک برای بدنسازان دارا می-باشد بی-شمار است. برای مثال، در قیاس با تمرینات معمولی فیبرهای عضلانی بیشتری در طول تمرین وارد عمل می-شوند. هورمون رشد بیشتری ترشح می-شود. افزایش دانسیته (چگالی) و میتوکندری (اتاقک ـ سوخت-ساز) که منجر به تولید بیشتر انرژی می-شود، رخ خواهد داد.● ****ست را ****ست نگه-دارید!نکته-ای که اکثر بدنسازان به آن بی-توجه هستند چند منظوره بودن حرکات ****ست و به-کارگیری آن برای رشد مستمر می-باشد. من اکثر اوقات می-شنوم که افراد به همدیگر در داخل باشگاه می-گویند که این-قدر از حرکات ****ست انجام ندهید چون باعث این می-شود که تأثیر خود را از دست بدهد و به یکدیگر تأیید می-کنند که فقط زمانی حرکات ****ست را استفاده کنند که به ایست عضلانی رسیده-اند. ولی من می-گویم ****ست را برای جلوگیری از رسیدن به نقطه ایست عضلانی به-کار ببرند. حرکات ****ست را می-توان با تنوع بسیار زیادی انجام داد و به این طریق همیشه به بدن شوک داده و در عین حال احساس یکنواختی و خستگی هم نکرد.● قواعد اصلی در حرکات ****ستحرکات ****ست را می-توان به دو بخش تقسیم کرد: ۱. ****ست برای افزایش حجم ۲. ****ست برای تفکیک بیشتر. ابتدا اجازه بدهید که منظور خود را از حجم و تفکیک بیان کنیم.● تمرینات مربوط به حجمحرکت حجم-ساز به حرکتی گفته می-شود که برای بلند کردن وزنه به بیشتر از یک عضله نیاز باشد. در این قبیل حرکات معمولاً عضلات زیادی درگیر می-شوند تا بتوان حرکت را انجام داد.حرکات را می-توان به-دو نوع تقسیم کرد. حرکات پرسی و حرکات کششی و یک حرکت ترکیبی یا حجم-ساز در هر دو نوع حرکت چه پرسی و چه کششی باعث می-شود که یک گروه عضلانی درگیر شوند برای مثال حرکت پرس سینه بیشترین فشار را بر روی عضلات پکتورال (Pectorals) وارد می-سازد و عضلات دلتوئید جلوئی و میانی و پشت-بازو هم در این حرکت درگیر می-شوند. این عضلات عضلاتی هستند که در قسمت پرسی حرکت وارد عمل می-شوند.در صورتی-که در حرکت زیربغل با هالتر بیشترین فشار بر روی عضلات پشت می-باشد ولی عضلات جلوبازو و ساعد هم به-عنوان عضلات کمک-کننده وارد عمل می-شوند.حرکات ترکیبی دارای مزایای بسیار زیادی می-باشند:۱. باعث افزایش حجم عضلات می-شوند. هیچ حرکتی به اندازه حرکات ترکیبی باعث افزایش سایز و حجم عضلات نمی-شود.۲. باعث ارتقاء سطح هماهنگی بین عضلات و سیستم عصبی شده است.۳. ضخامت و چگالی عضلات را نیز افزایش می-دهد. حرکات ترکیبی نه تنها باعث افزایش سایز عضلات شده بلکه باعث پرتر و سفت-تر به-نظر رسیدن عضلات نیز می-شود.برای نمونه در حرکت پرس بالاسینه با دمبل حدود ۶۰ تا ۷۵ درصد فشار بر روی عضلات سینه می-باشد. البته بسته به مقدار وزنه و تعداد تکرار این درصد در محدوده مشخص شده تغییر می-کند و عضلات سرشانه و پشت-بازو الباقی فشار را متحمل می-شوند. برای مثال در حرکت جلوبازو با هالتر ایستاده این عضله جلوبازو است که بیشترین فشار را متحمل می-شود ولی عضلات پشت و ساعد نیز به-عنوان عضلات کمکی در این حرکت عمل می-کنند پس حرکت جلوبازو با هالتر هم جزء حرکات ترکیبی و حجم-ساز به-شمار می-آیند. چند حرکت حجم-ساز دیگر که می-توان از آنها نام برد عبارتند از کول با هالتر، بارفیکس، پول-اور.● حرکات تفکیکیحرکات تفکیکی به حرکتی گفته می-شود که یک عضله تمام فشار را متحمل می-شود. بعضی اوقات می-شنویم که افراد می-گویند حرکات تفکیکی به-هیچ عنوان باعث افزایش حجم نمی-شوند من به این افراد می-گویم که اصلاً این-طور نیست.برای مثال حرکت جلو بازو لاری با هالتر دقیقاً یک حرکت تفکیکی به حساب می-آید زیرا فقط عضله جلوبازو در این حرکت درگیر می-باشد. آیا کسی هست که در خصوص حجمی که از طریق اجراء این حرکت به-دست می-آید بحث کند.حرکت جلوبازو با دمبل تمرکزی هم به همین صورت می-باشد کدام حرکت است که به اندازه این حرکت باعث ----شدن بازو شود. حرکات تفکیکی و تک-عضله-ای نقش بزرگی در بدنسازی دارا هستند. اگر یک تازه-کار هستید توصیه می-شود که این حرکات را هر از چند گاهی انجام دهید و بیشتر انرژی و تمرکز خود را بر روی حرکاتی ترکیبی و پایه-ای متمرکز سازید. هر چه-قدر که در بدنسازی باتجربه-تر می-شوید نیازتان به این حرکات تفکیکی بیشتر می-شود البته با تمرکز بر روی حرکات پایه-ای و ترکیبی حجم عضلات افزایش می-یابد ولی از لحاظ تقارن و بالانس شدن عضلات آن-چنان مفید و کارا نمی-باشند.”با دانستن این نکته نتیجه می-گیریم که حرکات تک-عضله-ای یا همان تفکیکی دارای فواید زیادی می-باشند“۱. باعث افزایش ارتباط ذهن با عضله می-شود و این افزایش ارتباط باعث می-شود که عضلات یاد بگیرند که خود را برای دوران افزایش حجم بهتر هماهنگ کنند. برای مثال یک بدنساز مبتدی وقتی حرکت بارفیکس را تا نهایت خستگی عضلانی انجام می-دهد روز بعد در عضلات بازویش احساس درد می-کند علت این امر این است که این فرد از لحاظ ارتباط ذهن با عضلات پشت بدن ضعیف می-باشد. هنگامی-که یاد گرفتید که ارتباط بین ذهن و عضلات پشت را قوی کنید خواهید دید یک-دفعه چقدر به تعداد بارفیکس-تان اضافه می-شود زیرا عضلات پشت در قیاس با عضلات بازو بسیار قوی می-باشند. و آن-موقع است که رشد عضلات پشت را شاهد خواهید بود و به-جای این-که بازوهای-تان خسته شوند این عضلات پشت است که به نهایت خستگی عضلانی می-رسد.۲.تقارن: هیچ حرکتی به اندازه حرکات تک-عضله-ای و تفکیک-کننده باعث شکل دادن به عضله نمی-شود به احتمال زیاد پیش خودتان خواهید گفت که بدنسازی یعنی حجم. ولی تقارن و تفکیک عضلانی هم به اندازه حجم مهم می-باشد. یک نگاه به رونی کلمن قهرمان مستر المپیا بیندازید. رونی واقعاً یک بدنساز فوق حجیم می-باشد ولی در عین حال از تفکیک و فرم عضلانی ایده-آلی نیز برخوردار می-باشد. این-را به خاطر داشته باشید که هر چقدر عضلات-تان از تفکیک بهتری برخوردار باشند به همان اندازه هم بر روی سن مسابقات و هم در کنار ساحل خودنمائی می-کنند.۳. میتوکندری افزایش-یافته و جریان خون هم افزایش می-یابد. دلیل اینکه در حرکات تک-عضله-ای خون زیادی در عضله پمپ می-شود، شدت جریان خون فوق-العاده زیاد در آن عضله می-باشد. این افزایش تمرکز خود در یک عضله بافت سفت-تر شدن و رگی-تر شدن عضله می-شود. ضمن اینکه میتوکندری هم افزایش سایز می-دهد. (میتوکندری به اطاقکی گفته می-شود که سوخت و ساز مورد نیاز عضله در آن صورت می-گیرد( و هر چقدر سایز این اطاقک بزرگ-تر شود به همان نسبت سوخت و ساز بیشتری در آن صورت می-گیرد و انرژی بیشتری تولید می-شود و انرژی بیشتر یعنی افزایش قدرت.حرکت تک-عضله-ای می-بایست به-نحوی اجراء شود که حدود ۸۰% تا ۹۰% فشار را همان عضله متحمل شود و عضلات ثانویه کمک-کننده استراحت کنند. برای مثال در حرکت جلوبازو لاری عضلات ساعد سرشانه اندکی درگیر می-باشند ولی این عضلات جلوبازو هستند که اکثر فشار را متحمل می-شوند. یک روش بسیار مؤثر برای اینکه بتوان حرکات ترکیبی را هم از لحاظ آوردن فشار بر روی یک عضله مثل حرکات تک-عضله-ای درآورد اینست که بر روی میز بنشینید و حرکت را انجام دهید به همین سادگی. نشستن بر روی میز باعث می-شود که دیگر نه از عضلات پشت و نه از عضلات پا کمک بگیرید. برای مثال جلوبازو با دمبل نشسته بر روی میز یا نشر جانب نشسته.● تلفیق حرکات ترکیبی یا چندعضله-ای با حرکات تک-عضله-ای برای هرچه مؤثرتر کردن ****ستدر ذیل چهار روش ****ست آورده شده است:۱. ****ست یک حرکت چند عضله-ای با یک حرکت چندعضلهظای دیگر (مثال: اسکوات با پرس پا با دستگاه)۲. ****ست یک حرکت چند عضله-ای با یک حرکت تک-عضله-ای (مثال: پرس سرشانه با هالتر با نشر جانب با دمبل)۳. ****ست یک حرکت تک-عضله با یک حرکت چندعضله (مثال: نشر جانب با دمبل با پرس سرشانه با هالتر)۴. ****ست یک حرکت تک-عضله-ای با یک حرکت تک-عضله-ای دیگر (مثال: نشر جانب با دمبل با نشر از جلو با دمبل)بائید هر چهارمورد فوق را به-صورت دقیق-تر تحت بررسی قرار دهیم.● ****ست یک حرکت ترکیبی (چندعضله-ای) با حرکت ترکیبی (چندعضله-ای) دیگربدون شک با اجراء یک-چنین ****ست-هائی، حجم عضلات-تان افزوده خواهد شد. البته اجراء یک چنین ****ستی واقعاً سخت و دردناک می-باشد. البته بهتر است یک چنین ****ستی را در زمان افزایش حجم و دوره اجراء کنید. زیرا در این زمان منابع کربوهیدرات بدن غنی می-باشد. نه تنها با اجراء یک-چنین ****ستی شاهد افزایش حجم خواهید بود بلکه ترشح هورمون رشد و تستسترون هم به-صورت طبیعی به-حد بسیار بالا خواهد رسید و بدن در یک وضعیت آنابولیک (رشد) باقی خواهد ماند. همانطور که می-دانید این وضعیت یعنی رشد عضلات. از مزایای دیگر یک-چنین ****ستی افزایش قدرت، استقامت و بالارفتن چگالی استخوان-ها می-باشد.چند مثال تمرینی از این نوع ****ست.۱. زیربغل با هالتر خم + ددلیفت۲. شراگ با هالتر ایستاده از پشت + شراگ با هالتر از جلو۳. بارفیکس + زیربغل با هالتر خم۴. پرس بالا سینه با دمبل + پرس زیرسینه با هالتر۵. پرس سرشانه با هالتر از جلو + کول با دمبل۶. جلو بازو با هالتر دست برعکس (دست از رو) + جلوبازو چکشی۷. پشت-بازو با هالتر ایستاده + پشت-بازو با هالتر خوابیده دست جمع۸. اسکوات + لانج با هالتر۹. اسکوات + پرس با هالترپیشنهاد من این است که تمام حرکات ترکیبی (چند عضله-ای) را به-صورت یک لیست درآورید و ****ست مورد علاقه و کارا برای خود را از آن انتخاب کنید سعی کنید تمرکز خود را بر روی نقاط ضعف قرار بدهید و بدین ترتیب آن عضلات را هم پیشرفت دهید. برای مثال اگر عضلات پشت-تان پهن نیست ****ست زیربغل با هالتر خم دست-باز را با بارفیکس دست باز اجراء کنید.● ****ست یک حرکت ترکیبی (چندعضله-ای) با یک حرکت تک-عضلهاین روش ****ست بهترین تکنیک برای برطرف کردن ضعف-های بدن می-باشد با استفاده از این ****ست باعث شکل-گیری بهتر عضلات می-شوید. اکثر اوقات با اینکه تمام انرژی خود را در حرکات ترکیبی به-کار می-بندید ولی هنوز یک مقدار دیگری انرژی و توان باقی-مانده است و علت آن می-تواند این باشد که عضلات کمک-کننده و ثانویه زودتر خسته شده-اند. پس سعی کنید با این نوع ****ست اشک عضلات را درآورید.چند مثال تمرینی از این نوع ****ست.****ست مورد علاقه من در این روش ****ست، اسکوات + جلوپا با ماشین می-باشد.مطمئن باشید که با اجراء این ****ست بر ججم عضلات چهارسرران افزوده خواهد شد. اگر باز هم دیدید که فشار به اندازه کافی نیست ست-های کم-کردنی را هم به آن اضافه کنید.۱. پرس سینه با هالتر + قفسه سینه. معمولاً در حرکت پرس سینه با هالتر علی-الخصوص بالاسینه با هالتر عضلات دلتوئید (سرشانه) زودتر خسته می-شوند و این-جاست که باید حرکت قفسه-سینه را برای وارد کردن فشار مستقیم بر روی عضلات سینه اجراء کرد.۲. کول با هالتر دست- باز + نشر جانب با دمبل نشسته۳. جلوبازو با هالتر ایستاده + جلوبازو با دمبل تک-تمرکزی۴. پشت-پا با هالتر + پشت پا با دستگاهآیا نسبت به عضلات همسترینگ خود بی-توجهی کرده-اید؟ پس این ****ست را حتماً بر برنامه تمرینی-تان اضافه کنید. هنگامی-که این نوع ****ست را به برنامه تمرینی خود اضافه می-کنید تنها به افزایش حجم عضلات فکر نکنید بلکه به شکل-گیری آنها توجه کنید.● ****ست یک حرکت تک-عضله-ای (تفکیکی) با یک حرکت چندعضله-ای (ترکیبی)این نوع ****ست منشعب شده از تمرینات پیش-خستگی می-باشد. معمولاً در تمرینات پیش-خستگی ابتدا عضله موردنظر را با یک حرکت تک-عضله-ای خسته می-کنیم و سپس حرکت چند عضله-ای و ترکیبی را انجام می-دهیم بدین ترتیب عضله موردنظر تحت فشار شدیدتری قرار می-گیرد. برای مثال ۳ ست نشر جانب با دمبل را اجراء می-کنیم و سپس سراغ حرکت پرس سرشانه با هالتر از جلو می-رویم. هدف از اجراء برنامه پیش-خستگی وارد کردن حداکثر فشار ممکن بر روی عضله در حرکت ترکیبی یا همان چند عضله-ای می-باشد.این نوع تمرین یک شوک اساسی به عضلات می-دهد نتیجه آن نیز خیلی زود محرز می-گردد. این نوع ****ست از لحاظ جواب دقیقاً مثل زمانی می-باشد که برای اولین-بار تمرین پیش-خستگی را انجام دادید.با انجام یک حرکت تک-مفصلی و بلافاصله بعد از آن اجراء یک حرکت چند مفصلی (ترکیبی) به حجم دلخواه در آن عضله دست خواهید یافت و سوزش عضلانی که از اجراء این نوع ****ست ایجاد می-شود با هیچ روش تمرینی دیگری قابل قیاس نمی-باشد. به-نظر من این نوع ****ست بهترین روش برای افزایش ضخامت عضلات می-باشد. این-را در نظر داشته باشید که همین ضخامت عضله است که باعث می-شود یک ورزشکار مثل لی پریست با قد ۱۶۳ سانتی-متر در مقابل حریفان قدبلندی در مسابقه رقابت کند و آنها را مغلوب سازد. یک مثال خوب برای نشان دادن این نوع سیستم تمرینی ****ست کردن حرکت ساعد با هالتر بر روی میز با جلوبازو با هالتر دست از روز (ساعد) می-باشد. اگر می-خواهید قطر ساعدهایتان مثل یک مار پیتون بشود حتماً این ****ست را دربرنامه تمرینی خود بگنجانید.چند مثال تمرینی از این نوع ****ست.۱. نشر جانب با دمبل + پرس سرشانه با هالتر از پشت ۲. قفسه بالا سینه + پرس بالاسینه با دمبل یا هالتر: در این حرکت من معمولاً زاویه میز را بین ۳۰ تا ۴۵ درجه بالا و پائین می-کنم و بدین طریق باعث می-شوم که فشار بر روی عضلات بالاسینه از زوایای مختلف وارد شود. همانطور که بارها قبلاً ذکر شده شوک-دادن به عضله مساوی است با رشد عضله. شاید باور نکنید ولی من در یک جلسه تمرین و در ۳ ست که بالاسینه اجراء می-کنم در هر ست زاویه میز را تغییر می-دهم برای مثال ست اول ۳۰ درجه، ست دوم ۴۵ درجه، ست سوم ۳۵ درجه.۳. پشت پا با دستگاه + پرس پا با ماشین: سعی کنید موقع اجراء حرکت پرس-پا، کف پا را در قسمت بالای صفحه پرس-پا قرار بدهید تا به عضلات همسترینگ فشار بیشتری وارد شود و اگر قبل از پرس-پا حرکت پشت-پا با دستگاه را اجراء کنید آن-موقع است که فشار بیشتری بر روی عضلات همسترینگ وارد می-شود. اگر خواستار افزایش سایز در عضلات پشت-پا هستید این ****ست را به برنامه تمرینی خود اضافه کنید.۴. جلو پا با ماشین + پرس-پا با ماشین: این دفعه کف-پاها را در قسمت پائین صفحه پرس-پا قرار دهید و بعد از اجراء ****ست درد شدیدی در عضلات چهارسرران احساس کنید.۵. جلوبازو لاری (با شیب ۹۰ درجه) + جلوبازو با هالتر (میله کج EZ) پمپ خونی که در عضلات جلوبازو ایجاد می-شود بی-نظیر می-باشد.۶. پشت-بازو با هالتر ایستاده + پشت بازو با هالتر دست-جمع روی میز بالاسینه ۷. پشت-بازو سیم-کش (دست-جمع یا دست-باز) + حرکت Dip (پشت-بازو بین میز)۸. ساق-پا با دستگاه ایستاده (پنجه-ها به سمت داخل) + ساق-پا با دستگاه ایستاده (پنجه-ها به به سمت خارج)این ****ست یک سیستم تمرینی عالی برای برطرف کردن نقاط ضعف عضلات ساق-پا می-باشد.ابتدا مثلاً وزنه ۱۵۰ کیلوئی حرکت ساق را با پنجه به سمت داخل انجام می-دهید (این حرکت وضعیت قرارگیری پا برای قسمت خارجی عضلات ساق می-باشد) و به محض اینکه به نقطه خستگی نهائی عضلانی رسیدید. از مقدار وزنه کم کنید و حرکت را با وضعیت پنجه به سمت خارج ادامه می-دهید (این وضعیت قرارگیری پا برای قسمت داخلی ساق-پا می-باشد) اگر حالت قرارگیری پنجه-ها صاف باشد آن-موقع است که فشار برروی کل عضلات ساق یکسان خواهد بود. می-توانید این ****ست را به تری-ست تبدیل کنید و یک-بار پنجه به سمت داخل + پنجه به سمت خارج + پنجه در وضعیت صاف انجام دهید.● ****ست یک حرکت تک-عضله-ای (تفکیکی) با یک حرکت تک-عضله دیگر (تفکیکی)در آخر ولی نه به-عنوان کم-اهمیت-ترن، این ****ست را نیز در برنامه بگنجانید. هنگامی-که از حجم برخوردار شدید زمان آن فرا می-رسد که فرم، تقارن و تفکیک خوبی هم به عضلات بدهید به-نظر من بهترین راه برای رسیدن به یک فرم عضلانی ایده-ال استفاده از این ****ست می-باشد.همانطور که می-دانید یک حرکت تفکیکی از لحاظ سوزش عضله در قیاس با یک حرکت ترکیبی و چندمفصلی خیلی بیشتر می-باشد و فشاری-که از این طریق وارد می-شود خیلی متمرکزتر می-باشد. ضمن اینکه فرد قادر است که محدوده فشار را محدودتر سازد و دقیقاً بر روی یک نقطه فشار وارد سازد حالا اگر بیائید و دو حرکت تک-عضله-ای را به-صورت ****ست اجراء کنید آن-موقع است که پمپ خون در عضله موردنظر غیرقابل تصور خواهد بود.و این یعنی شکل-گیری عضله. شاید بهترین ****ست در این روش حرکت جلوبازو با دمبل روی میز بالاسینه با حرکت جلوبازو و لاری باشد. فقط این-را بگویم که بعد از اجراء این ****ست قدرت جمع کردن دست-ها را نخواهید داشت. ضمناً این-را هم اضافه کنم که اصلاً ذهن خود را به این موضوع محدود نکنید که چون حرکت تک-عضله-ای است. پس اصلاً نمی-شود به آن به-عنوان یک حرکت حجم-ساز نگاه کرد. ****ست ذکر شده را اجراء کنید و نتیجه آن-را مشاهده کنید.● چند مثال تمرینی از این نوع ****ست۱. نشر جانب با دمبل + نشر جانب با سیم-کش تک-دست.۲. پشت بازو با دمبل تک-دست + پشت بازو با دمبل کیک-بک (Kick back)۳. ساعد با دمبل روی میز + ساعد با هالتر ایستاده۴. قفسه زیرسینه با دمبل + قفسه سینه با دستگاه (Peck Deck)● ****ست عضلات متصل به-همیک تکنیک دیگر که من برای تلفیق حرکات تفکیکی به-کار می-بندم ****ست کردن عضلاتی است که به یک-دیگری متصل شده-اند. برای مثال همسترینگ (پشت-پا) با ساق. سعی کنید حرکت پشت-پا با دستگاه خوابیده را با ساق-پا با دستگاه ایستاده به-صورت ****ست اجراء کنید. و یا ساق-پا نشسته را با جلو با دستگاه ****ست بزنید یکی از ****ست-های مورد علاقهٔ من برای عضلات دلتوئید خلفی و پشت-بازو اجراء ****ست نشرخم با دمبل تک-دست و پشت بازو با دمبل کیک-بک (Kick back) می-باشد.و یا ****ست جلوبازو با دمبل جفتی و نشر با دمبل از جلو برای عضلات جلوبازو دلتوئید جلوئی می-باشد.هنگامی-که ****ست تفکیکی مورد علاقه خود را اجراء می-کنید سعی کنید تمام تمرکزتان را بر روی عضله-ای که قصد شکل-دهی آن-را دیدید معطوف نمائید. به-همین منظور عضلات خود را ارزیابی کنید و ببینید کدام قسمت به لحاظ رشد عقب-تر می-باشد. برای مثال قسمت داخلی، خارجی --- عضلانی و الی آخر و سپس حرکتی را بیابید که بیشتر بر روی آن بخش فشار وارد سازد.با اضافه کردن ****ست به تمرینات-تان رشد عضلانی خود را تضمین نمائید.با تغییر نوع ****ست به-صورت متداول خواهید توانست عضلات را به-صورت مداوم با شوک روبرو سازید و بدین ترتیب راهی جزء پیشرفت را پیش روی عضلات نگذارید.انجام یک نوع تمرین ****ست برای مدت زمان زیاد ثمری جزء عدم پیشرفت و خستگی ندارد. برای مثال، هنگامی-که برای اولین-بار به-عنوان حرکت اصلی از حرکت پرس-سینه با هالتر سراغ حرکت پرس سینه با دمبل رفتید به-طور حتم رشد آنی را در عضلات سینه مشاهده کردید. و پس از گذشت مدتی متوجه شدید تأثیر حرکت بر روی رشد عضلانی کاهش-یافته است. و این شد که دوباره برگشتید سراغ حرکت پرس سینه با هالتر و به-عنوان حرکت اصلی سینه دوباره عضلات سینه را با شوک جدید مواجه مواجه ساختید. و بدین ترتیب سیکل رشد ادامه می-یابد. این تغییر مداوم سیکل-های تمرینی باعث می-شود که بدن به-طور دائم در شرایط شوک عضلانی قرار می-گیرد. این قاعده در مورد ****ست و تمام تکنیک-های شوک-دهنده دیگر در بدنسازی سنخیت دارد.هنگامی-که فرد به-طور مداوم یک نوع ****ست را اجراء می-کند و از به-کارگیری و تلفیق ****ست-های دیگر اجتناب می-نماید آن-موقع است که نتیجه تمرینات چندان خوشایند نخواهد بود.با تغییرات ساده در فرمول ****ست و انواع ****ست نه تنها باعث افزایش استعداد رشد عضلانی خواهید شد بلکه بر شدت تمرینات-تان نیز افزوده-اید.تحقیقات ثابت کرده است که شدت تمرین ارتباط مستقیمی با نرخ رشد دارد. هر چقدر میزان شدت در یک ست بیشتر باشد به همان نسبت رشد نیز بیشتر خواهد بود.شدت تمرینات همان چیزی است که باعث می-شود فرد وارد محدوده درد عضلانی عمیق گردد و بدین ترتیب به رشد جدیدی که قبلاً برایش دست-نیافتنی بوده برسد. شدت تمرین است که باعث می-شود که تکرارهای بیشتری را اجراء کنید و یا وزنه سنگین-تری را بلند کند.با تغییر برنامه تمرینی شما عمداً مغز را مجبور می-سازید که با افزایش سطح شدت خود را برای برنامه تمرینی آماده سازد.به-طور ساده می-توان این موضوع را این-گونه بیان کرد که بدن نمی-تواند خود را با وضعیت پیش آمده به-دلیل غیرمنتظره بودن و جدید بودن آن تطبیق دهد. در نتیجه مغز، بدن را مجبور می-سازد سخت تمرین کند.● تغییر و تنوع لازمه زندگی و بدنسازی می-باشد.توصیه می-شود که حتماً ****ست-ها را در قالب فازهای تمرینی اجراء کنید. چون کلید نتیجه-گیری از ****ست-ها در تغییر آنها می-باشد. به-هر حلا نحوه تقسیم-بندی ****ست-ها به-عهده خود فرد می-باشد. در ادامه یک نمونه از این نوع فازبندی آمده با این-وجود پیشنهاد می-شود هرکس بسته به سلیقه و جواب دادن بدن این فازبندی را انجام دهد.شاید آسان-ترین رها تقسیم فازها به-صورت هفتگی باشد. برای مثال:فاز اول ـ (هفتهٔ اول): ****ست حرکات ترکیبی با حرکات ترکیبی.برای نمونه: پرس سینه با هالتر + پرس بالاسینه با هالترفاز دوم ـ (هفتهٔ دوم): ****ست حرکات ترکیبی (چند مفصلی) با حرکات تفکیکی (تک-عضله-ای).برای نمونه: پرس سینه با هالتر + قفسه سینه با دمبلفاز سوم ـ (هفتهٔ سوم): ****ست حرکات تفکیکی با حرکات ترکیبی.برای نمونه: قفسه سینه با دمبل + پرس سینه با هالترفاز چهارم ـ (هفتهٔ چهارم): ****ست حرکات تفکیکی با حرکات تفکیکی.برای نمونه: قفسه سینه با دمبل + قفسه سینه با دستگاه (Peck deck) یک روش دیگر برای فازبندی (سیکل-بندی) برنامه-ای تمرینی براساس هدف موردنظر می-باشد.● سیکل افزایش حجمهدف فرد در این سیکل (فاز) بدون شک افزایش حجم عضلانی می-باشد. بنابراین ****ست کردن حرکات ترکیبی با حرکات ترکیبی و و یا ****ست کردن حرکات ترکیبی با حرکات تفکیکی بهترین فرمول برای دست-یابی به این مهم تلقی می-شود. تلفیق ****ست-های فوق باعث خواهد شد که به حجمی که قبلاً تصورش را هم نمی-کردید دست یابید. این ترکیب در صورت پیروی از یک رژیم غذائی پرکالری که عمدتاً از پروتئین و کربوهیدرات تشکیل شده باعث می-شود که نتیجه بهتری حاصل شود.● سیکل کات کردنبرای این سیکل ****ست کردن حرکات تفکیکی با حرکات ترکیبی و یا ****ست کردن حرکات تفکیکی با حرکات تفکیکی بهترین نتیجه را برای شکل-دهی حرکات عضلات دربردارد. بنابراین و همانطور که پیش-تر نیز ذکر شد ترکیب ****ست-ها بسیار متنوع می-باشد. به-همین خاطر بسته به نوع بدن و هدف تمرینی-تان ****ست-های خود را انتخاب کرده و سیکل-بندی موردنظر را بر روی آنها اعمال کنید.● زمان استفاده از تکنیک تقلبفرم صحیح حرکت به انضمام دامنه کامل حرکتی یعنی همه-چیز. این روش به شما می-آموزد که عضله را احساس کرده و همچنین چطور بر روی بخشی از عضله که تحت استرس قرار گرفته تمرکز نماید.ضمن اینکه اولین راه جلوگیری از آسیب-دیدگی نیز محسوب می-شود. رسیدن به خستگی نهائی عضله بوسیله اجراء تکرارهای با دامنه کامل حرکتی نشان-گر بسیار مطمئنی از بکارگیری بافت-های عضلانی می-باشد.توصیه می-شود در طول یک-سال اول تمرین فرم صحیح حرکتی را کاملاً رعایت کنید. در این مدت یاد بگیرید که چطور هر حرکتی را با صحیح-ترین فرم آن اجراء کنید. حتی با وجود پیشرفت در بدنسازی و پشت-سر گذاشتن سطوح مختلف آن حفظ فرم صحیح حرکت یک ضرورت به حساب می-آید و می-بایست در بخش اعظم تمرینات به-صورت ثابت گنجانده شود.با این تفاسیر، هنگامی-که توانستید حجم قابل-قبولی را بسازید و به یک اثبات و هماهنگی بین ذهن و گروه-های مختلف عضلانی دست یافتید آن-موقع است که می-توانید از تکنیک تقلب (ضربه-زدن) نیز در تمرینات کمک بگیرید.تکنیک ضربه-زدن (تقلب) زمانی به-کار گرفته می-شود که دیگر قدرت بلند کردن وزنه با حفظ فرم صحیح امکان-پذیر نیست.تأکید تکنیک تقلب بیشتر بر روی بخش منفی یک تکرار می-باشد. من همیشه در تکنیک تقلب موقع پائین آوردن وزنه سعی می-کنم آن-را با سرعت بسیار آرام و با کنترل به سمت پائین بیاورم. به-طور ساده می-توان این-طور بیان کرد که ضربه-زدن و بالاآوردن وزنه به یک-باره و سپس پائین-آوردن آن بدون کنترل هیچ ثمری برای رشد عضلانی نخواهد داشت و تنها کاری که برای فرد انجام می-دهد بازکردن درهای آسیب-دیدگی می-باشد. توصیه می-شود که زمانی حدود ۵ تا ۳۰ ثانیه را برای پائین آوردن وزنه مدنظر بگیرید. این زمان را بسته به مقدار سنگین بودن وزنه و تعداد تکرارها تنظیم نمائید.همیشه قبل از به-کارگیری تکنیک ضربه-زدن (تقلب) یک تا دو ست به روش نرمال را برای اطمینان خاطر از گرم-شدن کامل عضلات و تاندون-ها و جلوگیری از آسیب-دیدگی اجراء کنید.توصیه می-شود قبل از شروع تمرین حرکات نرمشی و کششی مربوط به کمر را اجراء کنید و در صورت امکان یک تا دو ست حرکت هایپراکستنشن (فیله کمر) را انجام دهید. عضلات پائین پشت (کمر) عضلاتی هستند که بیشترین فشار را در هنگام استفاده از تکنیک تقلب متحمل می-شوند و این بدان معنا می-باشد که این عضلات مستعدترین عضلات برای آسیب-دیدگی به شمار می-آیند.بنابراین با گرم کردن کامل بدن در عین حال که احتمال آسیب-دیدگی را به حداقل می-رساند بیشترین استفاده را نیز از تکنیک تقلب می-برید.● راهنمای به-کارگیری صحیح از تکنیک تقلب (ضربه-زدن)۱. هرگز قبل از رسیدن به خستگی اولیه عضلانی از تکنیک تقلب استفاده نکنید.۲. هیچ-وقت در یک ست بیش از ۴ تکرار تقلبی اجراء نکنید. پس از اینکه خستگی اولیه عضلانی ظاهر گردید پس از آن اجراء بیش از ۴ تکرار تقلبی به معنای کار بیش از حد کشیدن از بدن و کمک گرفتن از نیروی پرتابی می-باشد.۳. همیشه فشار مستمر را بر روی عضله-ای مورد تمرین حفظ نماید. وقتی-که احساس کردید گروه عضلانی دیگری فشار (کار) را متحمل شده-اند و یا عضلهٔ موردنظر تنها بر روی سرعت لحظه-ای و پرتاب آن تکیه کرده است. از ادامه دادن تکنیک تقلب خودداری کنید.هنگام به-کارگیری تکنیک تقلب تمام تمرکز و تأکید خود را بر روی عضله-ای مورد تمرین متمرکز سازید و اجازه ندهید هیچ موضوع دیگری این تمرکزتان را بر هم بزند.۴. در صورت داشتن هرگونه مشکل غیرحاد در ناحیه کمر از کمربند مخصوص بدنسازی استفاده کنید. ضمن اینکه حتماً قبل از شروع ست حرکات کششی مربوط به کمر را اجراء کنید.۵. در حرکاتی که برای اجراء آنها نیاز به بالانس کامل بدن و یا بیشتری تکیه بر روی گروه-های عضلانی دیگر جهت بلند کردن وزنه می-باشد از تکنیک تقلب (ضربه-زدن) استفاده نکنید. برای مثال تقلب در حرکاتی همچون اسکوات و یا ددلیفت بدون شک منجر به آسیب-دیدگی خواهد شد. ضمن اینکه کلاً راه مطمئنی هم برای استفاده از تکنیک تقلب در این قبیل حرکات وجود ندارد. با این تفاسیر در یک-سری حرکات ترکیبی و حجمی می-توان از تکنیک تقلب استفاده کرد.اما من احساس می-کنم حرکات تک مفصلی (تفکیکی) برای تقلب کردن خیلی مطمئن-تر می-باشند توصیه می-شود در اکثر حرکات ترکیبی (حجمی) مربوط به عضلات پا، پشت، سینه و ساق از تکنیک تقلب استفاده نشود. (البته چند استثناء در خصوص حرکات مربوط به عضلات پشت و سینه وجود دارد که در ادامه توضیح داده خواهد شد)ممکن است پاورلیفترها در حرکت اسکوات از تکنیک تقلب استفاده کنند ولی ما به-هیچ عنوان به بدنسازها و ورزشکاران رشته-های دیگر توصیه نمی-کنیم از آن استفاده کنند چون برای مفصل زانو و کمر بسیار خطرناک می-باشند.۶. اگر تا به-حال از تکنیک تقلب در حرکات استفاده نکرده-اید، توصیه می-شود که ابتدا به-وسیله وزنه-ای سبک شیوهٔ صحیح به-کارگیری تکنیک تقلب را یاد بگیرید. تا در آینده در حرکات سنگین بتوانید آن-را با اطمینان بیشتر و خطر کمتر انجام دهید.۷. در هر تکراری که توسط تکنیک تقلب اجراء می-کنید بیشترین تأکید را بر روی بخش منفی در تکرار یا همان مقاومت در مقابل نیروی وزنه متمرکز سازید.کارهائی که نبایست انجام داد:۱. ضربه-زدن با وزنه به بدن و کمک گرفتن از این نیرو و سرعت ایجاد شده برای اجراء تکرارهای بیشتر برای مثال کوبیدن میله هالتر بر روی سینه در حرکت پرس سینه و کمک گرفتن از نیروی حاصله برای بالاآوردن وزنه۲. ضربه زدن با زانو بر روی سینه در پائین-ترین بخش حرکت پرس-پا۳. تاب دادن بیش از حد به میله هالتر به خاطر داشته باشید که تا حد ممکن شتاب لحظه-ای را به حداقل آن برسانید.۴. تا جای ممکن هنگام اجراء حرکات با فرم صحیح بر مقدار وزنهٔ تمرینی-تان بیفزائید و پس از آن شروع به استفاده از تکنیک تقلب بنمائید.● انواع تکنیک تقلبتکنیک تقلب را می-توان به دو روش کلی تقسیم نمود: تقلب آزاد و تقلب مهار شتاب لحظه-ای را هم می-توان در هنگام استفاده از آن در تکنیک تقلب به دو نوع تقسیم کرد: شتاب لحظه-ای وزن و شتاب لحظه-ای بدن.تکنیک تقلب آزاد: در این نوع از تقلب از عضلات دیگر نیز برای اجراء حرکت استفاده می-شود.با وجودی-که با بهره-گیری از این تکنیک به-صورت آنی از استرس وارده بر روی عضله-ای موردنظر کاسته می-شود ولی در عوض می-تواند شدت کلی وارده بر روی عضله را در طول یک ست افزایش دهد. در طول اجراء یک ست توأم با به-کارگیری تکنیک تقلب به-دلیل کمک عضلات دیگر برای بلند کردن وزنه شتاب لحظه-ای به حداقل می-رسد.تکنیک تقلب مهار: با استفاده از این تکنیک می-توان عضله را به-صورت منفک-تر تحت-فشار قرار داد. ضمن اینکه با استفاده از این روش احتمال آسیب-دیدگی نیز کاهش می-یابد. در این روش تکیه بر روی شتاب لحظه-ای برای بلند کردن وزنه بیشتر بوده و در عوض کمک از عضلات دیگر کمتر می-باشد.شتاب لحظه-ای وزن: به-کارگیری از پتانسیل موجود در وزنه جهت بلندکردن و بالاآوردن آن.شتاب لحظه-ای بدن: بهره-گیری از بدن به-عنوان منبع تولید شتاب لحظه-ای برای بلند کردن وزنه.به-رغم این تفاوت-ها باز غیرممکن است که بتوان در طول یک ست صددرصد از یک-کدام از این روش-ها بدون دخالت روش دیگر استفاده کرد. تنها کاری که می-توان انجام داد اولویت-دادن عمدی در استفاده یکی بر دیگری می-باشد. به-هر حال برای استفاده از این تکنیک-ها نیاز به زمان و تمرین می-باشد.به-کار بستن اصول تکنیک تقلب در حرکات:در مثال-هائی-که در ادامه آمده است حرکاتی معرفی شده-اند که من به شخصه بیشترین نتیجه را در آنها به-وسیله کمک از تکنیک تقلب به-دست آوردم پیشنهاد می-شود در جلسات تمرینی آتی آنها را امتحان کنید.● جلوبازواز این تکنیک می-توانید هم موقع استفاده از هالتر و هم در موقع استفاده از دمبل در حرکت جلوبازو استفاده کنید. به دو روش می-توانید در حرکات مربوط به جلوبازو از تکنیک تقلب استفاده کنید:۱. تاب دادن وزنه در پائین-ترین محدوده اجراء حرکت و استفاده از شتاب لحظه-ای وزنه۲. کمی خم-شدن به عقب در بخش بالای حرکت و تاحدی که بتوان وزنه را از نقطه بحرانی (گیر) آن عبور داد.اگر برای انجام این تکنیک خیلی به عقب خم شدید و یا برای بالاآوردن وزنه بیش از حد به آن تاب دادید زمان آن می-باشد که هالتر یا دمبل را بر روی پایه آن قرار دهید. چون ادامه دادن به حرکت با این ترتیب هیچ مزیتی برای جلوبازویتان نخواهد داشت.● پرس سرشانه، نشر از جلو، از جانب، کولدر این حرکات می-توانید با کمی از تکنیک تقلب (ضربه-زدن) چند تکرار بیشتر را حتی در حرکت پرس سرشانه نشسته با تکیه-گاه انجام دهید. جهت به-کارگیری از تکنیک ضربه-زدن در حالت ایستاده اندکی مفصل زانو را خم کرده و با کمک شتاب لحظه-ای وزنه را بالا بیاورید.● پشت-بازو ایستاده و پشت-بازو سیم-کشبرای استفاده از تکنیک تقلب در حرکت پشت-بازو ایستاده با هالتر و یا دمبل در پائین-ترین بخش از دامنه حرکت اندکی زانو را خم کرده و سپس با کمک شتاب لحظه-ای آن-را به سمت بالا ببرید. در حرکت پشت-بازو سیم-کش نیز می-توانید با بالاآوردن آرنج تا صورت و سپس کمک از سرشانه و زیربغل دسته را به سمت پائین فشار دهید.● پرس سینه با هالتر و یا دمبلاین یک تکنیک پیشرفته می-باشد که به هیچ-عنوان، برای رکورد زدن و یا ست-های فوق سنگین توصیه نمی-شود. حتی در صورتی-که برای ست-های معمولی و سبک به-کار گرفته شود. اجراء بیش از یک تا دو تکرار آن در طول یک ست توصیه نمی-شود. این یکی از آن حرکات است که حتماً قبل از آن بایست حرکات نرمشی و کششی کمر انجام داده باشید. اصل کلی بر روی اجراء حداکثر تکرار ممکن با حفظ فرم صاف کمر بر روی میز می-باشد. و پس از آن است که با فشار دادن کف پا می-بایست به کمر قوس داده و یک تا دو تکرار بیشتر را بدین ترتیب اجرا کرد. هرگز از این تکنیک به-عنوان یک کمک برای بلند کردن وزنه-های خیلی سنگین و یا اجراء تمام تکرارها بدین شکل استفاده نکنید.● کول با هالتر و کشش دست باز از جلو (سیم-کش از جلو)جهت به-کارگیری از تکنیک تقلب در حرکت کول با هالتر وزنه را با سرعت به سمت بالا بیاورید و همین-که وزنه به بالاترین محدوده دامنه حرکت نزدیک شد بالاتنه را کمی پائین بیاورید و کول و زیربغل را کاملاً منقبض نمائید.پیشنهاد می-شود که در ابتدا اینکار را با وزنه-ای سبک انجام دهید و پس از اینکه کاملاً گرم شدید آن-را با وزنه سنگین-تر انجام دهید. ضمناً برای بالاآوردن وزنه تنها از شتاب لحظه-ای وزنه استفاده نکنید بلکه از عضلات پائین پشت (کمر) نیز برای این-کار استفاده کنید. این یکی از آن حرکاتی است که در آن از تکنیک تقلب آزاد استفاده می-شود. ضمن اینکه این حرکت جزء آن حرکاتی است که حتماً قبلش می-بایست حرکات نرمشی و کششی مربوط به کمر اجراء گردد.برای بهره-گیری از تکنیک تقلب در حرکت کشش دست-باز یا بسته در موقع پائین-آوردن دسته سیم-کش ۴۵ درجه به سمت عقب خم شوید و به عضلات پائین پشت (کمر) اجازه دهید که بخشی از فشار را متحمل شوند. و سپس موقع بالارفتن دسته سیم-کش به-وسیله عضلات لت (زیربغل) در مقابل بالارفتن آن مقاومت کنید.● نحوه به-کارگیری تکنیک منفی دوبلتکنیک منفی دوبل تنها وسیله دستگاه-هائی قابل اجراست که در آنها نیروی هر دو دسته (هر دو طرف) به یک محور اصلی وصل شده باشد. در این خصوص اکثر دستگاه-های کابلی نیز قابل استفاده می-باشند برای مثال طناب مخصوص حرکت پشت-بازو سیم-کش یکی از پرکاربردترین وسایل جهت اجراء تکنیک منفی دوبل توسط دستگاه سیم-کش به حساب می-آید.● کارائی تکنیک منفی دوبل به چه صورت می-باشد؟تکنیک منفی دوبل باعث خواهد شد که عضلات به لحاظ حجم و سایز به سطح جدید دست یابند. دلیل کارا بودن این تکنیک قبضه کردن قدرت تدافعی بدن در مقابل افزایش وزنه می-باشد. در این روش عضلات می-بایست دو برابر وزنه-ای را که قبلاً در بخش منفی حرکت تحمل می-کردند متحمل شوند.برای مثال: در نظر بگیریم که فرد قادر است با وزنه ۱۰۰ پوندی (۴۵ کیلوگرمی) یک تکرار حرکت پرس سرشانه با هالتر را اجراء کند. این یک تکرار ۱۰۰ درصد قدرت فرد محسوب می-شود. حال اگر فرد بتواند برای چند لحظه این وزنه را در موقعیت انقباض کامل عضلانی به-صورت ثابت و استاتیک نگه-دارد مطمئناً در جهت قوی-تر شدن خود گام برداشته است. و باز اگر فرد تنها به-جای ثابت نگه-داشتن در مقابل پائین آمدن وزنه مقاومت کند آن-موقع است که باز قوی-تر خواهد شد. اگر قدرت اجراء یک تکرار حداکثر را در بخش مثبت آن (۱۰۰%) در نظر بگیریم قدرت در موقعیت استاتیک حدوداً (۱۲۰%) و در بخش منفی حرکت حدود (۱۴۰%) می-باشد.چرا این-گونه است؟ این به-دلیل مکانیزم دفاعی بدن می-باشد و اگر غیر از این بود ما حتماً با مشکل جدی روبه-رو می-شدیم.به-طور نرمال ما نمی-توانیم وزنه-ای را بلند کنیم که قدرت نگه-داشتن آن-را نداریم و در بدترین حالت هم تنها قدرت آن-را داریم که موقع پائین آوردن با کنترل آن-را جابه-جا کنیم.این دقیقاً کلید کارا بودن تمرینات منفی دوبل می-شود و به همین دلیل می-باید کاملاً مراقب باشید که آن-را با اطمینان انجام دهید. هنگامی-که من در حال اجراء تمرین با تکنیک منفی دوبل هستم همیشه وزنه را با سرعت آهسته (حدود ۱۰ تا ۳۰ ثانیه) پائین می-آورم البته زمان دقیق بستگی به میزان گرم کردن عضلات دارد. مهمترین نکته-ای که می-بایست به خاطر سپرد، پائین آوردن آهسته و با کنترل وزنه می-باشد.حتماً پیش از اجراء تمرین با تکنیک منفی دوبل حرکات کششی و یک ست با تکرار بالا با روش تمرینی متداول را اجراء کنید.در تمرین با تکنیک منفی دوبل عضلات مجبور هستند با وزنه-ای به مراتب سنگین-تر از حد توانشان مقابله کنند که به همین دلیل می-بایست بسیار مراقب آنها بود. با این تفاسیر رشد حاصله به-قدری هست که حتی با ورزش هم برای فرد دشوار می-باشد. با دانستن موارد فوق بهتر است در خصوص استراتژی نیز صحبت کنیم.● استراتژی موردنیاز برای تمرین با روش منفی دوبلهمانطور که پیش-تر ذکر کردم زمان پائین آوردن وزنه برای من به-طور معمول در هر تکرار حدود ۱۰ تا ۳۰ ثانیه می-باشد که معمولاً هم من به-جای زمان گرفتن با صدای بلند و شمرده شروع به شمارش می-کنم این-کار به من کمک می-کند که نه تنها تمرکزم بیشتر شد بلکه ذهنم به درد عضلانی حاصله نیز هیچ واکنشی نشان ندهد.من عقیده دارم که زمان فوق نه تنها از آسیب-دیده-گی جلوگیری می-نماید بلکه زمان بسیار مناسبی برای حجم-سازی می-باشد. برای مثال یکی از حرکات مورد علاقهٔ من که آن-را به-وسیله تکنیک منفی دوبل نیز انجام می-دهم. حرکت کششی زیربغل با طناب (مخصوص پشت-بازو) می-باشد. (سیم-کش با طناب) برای اجراء این حرکت طناب مخصوص را از قرقره بالا به دستگاه سیم-کش متصل می-نمائید و برای شروع یک ست گرم-کردنی حرکت کشش زیربغل با طناب را اجراء می-کنید. و پس از آن ست-های اصلی را آغاز می-کنید به این منظور وزنه نرمال خود را طوری انتخاب می-نمائید که بتوانید آن-را برای ۸، ۱۰ و ۱۲ تکرار اجراء کنید. که البته تعداد تکرار فوق را می-بایست بر دو تقسیم نمائید و برای هر دست نصف آن-را به طریق ذیل انجام دهید. هنگام پائین-آوردن طناب به سمت سینه تمام قدرت خود را بر روی دامنه کامل حرکتی متمرکز سازید و پس از رسیدن به پائین-ترین نقطه حرکت و شروع بخش منفی حرکت با وجودی-که با هر دو دست طناب را در میان دستان گرفته-اید ولی عمداً تحمل و مقاومت در مقابل وزنه را به یک سمت بسپارید و از دست دیگر تنها به-عنوان یک همراه استفاده کنید. بدین ترتیب یک تکرار کامل به انجام می-رسد. که می-بایست به همین شکل تعداد تکرار مساوی را برای هر دست اجراء کنید مثلاً برای ۱۲ تکرار مجموع می-بایست ۶ تکرار چپ و ۶ تکرار راست را اجراء کنید.من به شخصه دوست دارم که متناسب با میزان وزنه زمان مقاومت در مقابل وزنه را نیز تغییر دهم برای مثال اگر حرکت فوق را قرار باشد ۸ تکرار اجراء کنم آن-موقع است که زمان ۳۰ ثانیه برای هر تکرار را برای آن در نظر می-گیرم. و زمانی-که قرار است آن-را برای ۱۲ تکرار اجراء کنم آن-وقت است که زمان فوق را به ۱۰ ثانیه کاهش می-دهم.برای آن دسته از بدنسازان که به دنبال روش-های سنگین-تر کردن روش تمرینی فوق هستند باید گفت که باز هم می-توان این تکنیک را شدیدتر و سخت-تر نمود.از حرکت قبلی می-توان به-عنوان یک نمونه برای این مورد نیز استفاده کرد. پس از اجراء تعداد تکرارهای موردنظر با تکنیک منفی دوبل می-توان بدون استراحت و به-صورت ---- دوباره تکرارها را ادامه و این-بار حرکت را با دو دست و با تأکید بیشتر بر روی بخش منفی حرکت اجراء کرد. برای آن-دسته از بدنسازان که به-دنبال تکنیک-های فوق پیشرفته و سنگین هستند. اجراء سیستم-های تمرینی به روش فوق مفید می-باشد.از تکنیک منفی دوبل جهت اجراء حرکات ذیل استفاده کنید.۱. پشت-بازو با دستگاه پارالل: برای اجراء این حرکت داخل دستگاه پارالل قرار بگیرید و حرکت برای پشت-بازو اجراء کنید (در این نوع از اجراء حرکت پارالل بدن کاملاً در وضعیت عمود قرار دارد) جهت اجراء این حرکت با تکنیک منفی دوبل در قسمت منفی هر تکرار سعی کنید بیشتر وزن خود را بر روی یک دست متمرکز سازید و پس از اجراء تعداد تکرار مشخص برای هر دست تکرارها را به-صورت نرمال و با دو دست ادامه دهید.۲. جلوبازو با دستگاه: این حرکت برای عضلات جلوبازو بی-نظیر می-باشد. ضمن اینکه می-توانید با چرخش مچ-دست این حرکت را برای ساعد نیز اجراء کنید. از تکنیک منفی دوبل برای هر دو حالت استفاده کنید.۳. ساق پا ایستاده و یا نشسته با دستگاه: درد عضلانی حاصله با به-کارگیری تکنیک منفی دوبل در این حرکت فراتر از حد تحمل خیلی از افراد می-باشد. به-هر حال اگر به-دنبال عضلات ساق حجیم هستید این حرکت را می-بایست اجراء کنید.۴. جلوپا با دستگاه، پشت-پا با دستگاه: اگر به دنبال چهارسرران و پشت-پای کات هستید پس تکنیک منفی دوبل را در این حرکات به-کار ببندید.۵. جلوبازو با طناب چکشی: اگر به-دنبال عضلات ساعد ۳ بعدی هستید این حرکت را با تکنیک منفی دوبل اجراء کنید.۶. جلوبازو را طناب: از تکنیک منفی دوبل برای اجراء این حرکت استفاده کنید.۷. پشت-بازو با طناب: از تکنیک منفی دوبل برای اجراء این حرکت استفاده کنید.● ****ست صُلب (استاتیک)این سیستم بدون شک یکی از بی-نظیرترین روش-ها برای افزایش --- عضلانی محسوب می-گردد. منظور از پیک، وضعیت و شکل عضله در منقبض-ترین حالت آن می-باشد.با بهره-گیری از این تکنیک توانائی-تان در تحمل سوزش عضلانی افزایش خواهد یافت. هنگامی-که از این تکنیک در حرکات-تان استفاده می-کنید تحریک عضلانی را احساس خواهید کرد که تا قبل از آن تجربه نکرده-اید. با ارتقاء --- عضلانی می-توان عضله را طوری نشان داد که از سایز، حجم و تفکیک بیشتری برخوردار هستند.در این شیوه یک حرکت با حرکت دیگر به-صورت ****ست اجراء می-شود. و تنها فرقش با ****ست معمولی در این است که در عمل برای حرکت دوم تکراری انجام نمی-گیرد. و تنها حرکت را برای مدت زمان معین در وضعیت انقباض صُلب نگه-می-داری� �. به-هر حال مثل ****ست-های دیگر توصیه می-شود که انقباض صلب را بلافاصله پس از حرکت اول و برای حفظ بیشتر جریان خود در عضلهٔ موردنظر اجراء کنید.از آنجائی-که اصولاً این سیستم هم یک ****ست محسوب می-شود می-توانید آن-را به روش-های ذیل اجراء کنید.۱. ****ست حرکت حجمی با حرکت حجمی انقباض صُلب۲. ****ست حرکت حجمی با حرکت تفکیکی انقباض صُلب۳. ****ست حرکت تفکیکی با حرکت حجمی انقباض صُلب۴. ****ست حرکت تفکیکی با حرکت تفکیکی انقباض صُلب****ست حرکت پرس سینه با هالتر با حرکت پرس-سینه با دمبل به-صورت انقباض صُلب● ****ست حرکت حجمی با حرکت حجمی انقباض صلببرای هر دو حرکت فوق از وزنه-ای سنگین استفاده کنید. برای این منظور دو عدد دمبل سنگین در دو طرف میز پرس-سینه قرار دهید. پس از اجراء تکرارهای موردنظر برای حرکت پرس-سینه با هالتر آن-را بر روی پایه قرار دهید و بلافاصله دمبل-ها را بردارید و آنها را بالا برده و در بالاترین بخش از دامنه حرکت و در انقباض نهائی عضله برای مدت زمان معین (هدف را بر روی رسیدن به زمان ۳۰ ثانیه متمرکز سازید) نگه-دارید.● ****ست حرکت حجمی با حرکت تفکیکی انقباض صلبیکی از بهترین ترکیب-ها برای اجراء این ****ست، اجراء حرکت جلوبازو با هالتر و جلوبازو با سیم-کش از بالا بوسیله دستگاه کراس-اور می-باشد (برای اجراء حرکت جلوبازو سیم-کش از بالا وسط دستگاه کراس--اور قرار بگیرد و دسته-ها را از قرقره بالا به-وسیله هر دست محکم گرفته و شبیه به فیگور جفت بازو از جلو آن-را انجام دهید. با اجراء این ****ست به --- باورنکردنی در عضلات جلوبازو دست خواهید یافت.یکی از دردناک-ترین ****ست-ها در این روش ****ست حرکت اسکوات با هالتر با جلوپا با دستگاه می-باشد. در این ****ست هم بلافاصله پس از اجراء اسکوات سراغ جلوپا با دستگاه رفته و با بالاآوردن پا عضلهٔ چهارسرران را در منقبض-ترین حالت برای مدت زمان معین ثابت نگه-می-داری د.****ست حرکت تفکیکی با حرکت حجمی انقباض صلباگر دوست دارید عضلات ترپزتان (کول) مثل قله کوه به-نظر برسند این ****ست را یک تستی بکنید. ****ست شراگ با دمبل نشسته با کول دست جمع با سیم-کش.پس از اجراء تکرارهای مشخص برای حرکت شراگ بلافاصله سراغ دستگاه سیم-کش بروید و دسته آن-را از قرقره پائین با فاصله کم دست از یکدیگر گرفته و حرکت کول را از پائین-ترین نقطه به سمت بالا آورد و در انقباض نهائی عضله برای مدت زمان معین (هدف خود را بر روی رسیدن به زمان ۳۰ ثانیه) متمرکز سازید.● ****ست حرکت تفکیکی با حرکت تفکیکی انقباض صُلببرای این ****ست از یک حرکت برای عضلات ساعد مثال آورده شده است.● ****ست ساعد با هالتر بر روی میز لاری با ساعد با هالتر ایستادهبرای اجراء این ****ست ابتدا حرکت ساعد با هالتر بر روی میز لاری (مثل همان جلوبازو لاری می-باشد با این تفاوت که دست از رو میله هالتر را می-گیرد) را تا رسیدن به خستگی نهائی عضله اجراء می-کنید سپس بلافاصله از روی میز لاری بلند شده و به-صورت ایستاده حرکت ساعد با هالتر (مثل حرکت جلوبازو می-ماند با این تفاوت که دست از رو هالتر را می-گیرد) را از پائین-ترین نقطه حرکت بالا آورده و در منقبض-ترین حالت برای مدت زمان معین ثابت نگه-می-داری د.****ست ساق پا نشسته با دستگاه با موقعیت پنجه پا به سمت بیرون با ساق پا نشسته با دستگاه با موقعیت پنجه پا به سمت داخل.امیدوارم که با استفاده از تکنیک-های شوک-دهنده ارائه شده در این مقاله بتوانید به سطوح بالاتری در بدنسازی دست یابید. در این مطلب سیستم-های ****ست، تکرارهای تقلبی، انقباض صلب و منفی دوبل توضیح داده شد .|+| نوشته شده در  سه شنبه ۶ دی ۱۳۹۰ساعت 5:32  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتانواع سیستم های تمرینیانواع سیستم های تمرینیسیستم اچ.آی.آی.تی HIIT training systemسیستم اچ.ای.آی.تی در دوره ی کات:1)کالری مورد نیاز شما در روز باید زیر 500 کالری باشد2)پروتئین دریافتی باید در میزان بالایی قرار داشته باش به طوری که 40% از کالری مورد نیاز روز شما را تشکیل دهد3)کربوهیدرات باید در میزان پایینی قرار داشته باش (20% از کالری )4)چربی باید در میزان بالایی باشد به طوری که 40% دیگر کالری مورد نیاز شما را تشکیل دهددر بررسی که انجام شد معلو شد که وقتی شما در دوره کات هستید و کربوهیدرات کمی مصرف می کنید (چنان چه در سیستم تمرینی اچ.آی.آی.تی تمرین کنید چربی های شما بیشتر اکسیداسیون می شوند و در طول تمرین 70 % انرزی شما از اب شدن چربی ها است!ولی در طول رژیم های پر کربوهیدرات(حجم) 80 الی 90 % این انرژی از شکسته شدن کربو هیدرات ها می باشدمکمل های مورد نیاز این دوران : گلوتامین / بی.سی.ای.ای(آمینو اسید های شاخه دار)/پروتئین ویگرم کردن قبل از هر جلسه تمرینی اچ.ای.ای.تی:خم پا(از کمر خم می شویم تا ناخن های پا را احساس کنیم بعد دوباره می اییم به بالا /بالا تنه صاف)-------15 تکرارلانژ پا--------10 تکرارراه رفتن فیتنسی(بات کیکس)(به طریقی که دست ها به حالت ضربه زدن چکش در آ یند /وپا ها هم از ساق به این حالت در آیند/متناوب باهم)------25 یاردهای کنس(دست راست با پای چپ حرکت می دهیم (بالا می آوریم) . برعکس)----25 یاردسرشانه با میله چرخش-------20تکرارچرخش دست ها--------20 تکرارتمرین اصلی:هفته اول و دوم:نوبت صبح---تمرین باوزنه با سیستم های مورد استفاده در دوره ی کات-نوبت عصر(بعد از ظهر)---تمرین هوازی به روش اچ.ای.ای.تی/30 ثانیه نرم و متعادل می دویم*30ثانیه سریع می دویماین جریان را 7 بار تکرار می کنیم تا 8 دقیقه شودهفته سوم و چهارم:نوبت صبح---در بالا ذیل شده است نوبت عصر(بعد از ظهر)---تمرین هوازی دو /30 ثانیه متعادل می دویم*30 ثانیه سریع می دویماین جریان را 9 بار تکرار می کنیم تا 10 دقیقه شود کل تمرینهفته پنجم و ششم:نوبت صبح---دربالا ذیل شده گفتیمنوبت عصر(بعد از ظهر)---هوازی دو /30 ثانیه آرام و با سرعت کم می دویم * 30 ثانیه سریع می دویماین جریان را 11 بار انجام می دهیم تا 12 دقیقه به طول انجامدهفته هفتم و هشتم:نوبت صبح---گفته شدنوبت عصر(بعد از ظهر)---هوازی دو / 30 ثانیه ارام و با سرعت کم می دویم * 30 ثانیه سریع می دویماین جریان را 14 بار تکرار می کنیم تا 15 دقیقه کل تمرین ما به طول انجامد.سیستم با کمی شدت بیشتر :در قسمت تمرین عصر(بعد از ظهر) این تکامل را انجام می دهیم1)دقیقه 1 تا4 :می دویم آرام/ با50% توانایی2)دقیقه 5/6/7/8 :* نیمه اول *به مدت 20 ثانیه سریع می دویم/تمام توانایی/10 ثانیه راه می رویم *نیمه دوم*به مدت 20 ثانیه می دویم/با تمام توانایی خود/10 ثانیه راه می رویم3)دقیقه 9/10/11/12 : اهسته می دویم /50% تواناییبرای استفاده از مکمل ها ترجیحا:قبل از تمرین هوازی / 5 گرم گلوتامین ویا 2 تا 4 عدد آمینو بی.سی.ای.ای مصرف کنید/وبعد تمرین نیز 5 گرم یا 1 تا2 عدد آمینو بی.سی.ای.ای مصرف کنید.|+| نوشته شده در  سه شنبه ۶ دی ۱۳۹۰ساعت 5:30  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتمعرفی سیستم تقدمیمعرفی سیستم تقدمیاگر بخواهیم به شکل بسیار ساده « سیستم تقدمی » را شرح دهیم باید اشاره کرد که نحوه استفاده از این سیستم تمرینی بسیار کاربردی این است که شما در طراحی برنامه-های تمرینی روزانه خود برای ورزشکار با توجه به ضعف عمده ورزشکار در یک عضله یا چند عضله خاص نواحی ضعیف را در ابتدای برنامه تمرینی در یک روز خاص قرار دهید .به عنوان مثال ورزشکاری که در عضلات زیر بغل خود دارای ضعف مشهودی می-باشد باید در طراحی برنامه تمرینی این شخص عضلات زیر بغل در ابتدای برنامه تمرینی روز اول قرار گیرد . به عنوان نموده : روز شنبه از شروع هفته .حال چرا باید اینچنین باشد ؟ به 2 دلیل که عبارت است از :دلیل اول : بدن ورزشکار در 2 روز آخر هفته استراحت کرده و در صورت داشتن تغذیه ای صحیح و استراحتی کافی ذخایر گلیکوژنی او کاملا پر شده و عضلات بدن کاملا ریکاوری شده و به حالت اول بازگشته و سرشار از انرژی می-باشد .دلیل دوم : بخش اعظم انرژی برای تمرین بر روی این عضله خاص سوخت خواهد شد و به تبع آن تمرکز بر روی عضله خاص بیشتر خواهد بود .نمونه-هایی از تقسیم بندی عضلات در برنامه-های تمرینی 3 روزهنکته مهمی که از اینجا به بعد باید توسط مربیان و طراحان برنامه-های تمرینی مد نظر قرار گیرد توجه به استفاده از یکی از مهمترین سیستم-های تمرینی به نام ل سیستم تقدمی » می-باشد که یک امر بسیار ضروری خواهد بود .7 نمونه مناسب از تقسیم بندی برای برنامه-های تمرینی 3 روزه ارائه می-گردد .نمونه 1یکی از قدیمی ترین و در عین حال کاربردی-ترین و بهترین تقسیم بندی-های 3 روزه در برنامه-های تمرینی می-باشد .روز اول : سینه . سرشانه . پشت بازوروز دوم ، زیر بغل . جلوبازو . شکمروز سوم : جلو پا ، پشت پا ، ساق پادر روز اول از این برنامه ابتدا بر روی عضلات سینه کار می-کنید و یاد آوری می-شود که در خلال تمرین بر روی عضلات سینه ، عضلات ککی اولیه تمرین بر روی عضلات سینه ،- عضلات کمکی « بخش قدامی عضلات سرشانه » و عضلات کمکی ثانویه « عضلات پشت بازو » می-باشند که پس از عضلات سینه نوبت به تمرین برای این قسمت-ها می-رسد .در روز دوم از این برنامه ابتدا بر روی عضلات زیر بغل کار خواهید کرد و خاطرنشان می-شود که عضلات کمکی در تمرینات زیر بغل عضلات جلو بازو می-باشد که پس از زیر بغل بر روی آن-ها کار خواهد شد تا فشار تمرینی بر روی این عضلات نیز کامل شود .تمرین در روز سوم از این برنامه نیز به طور کامل مختص پایین تنه انجام می-شود .نمونه 3 :روز اول : سینه ، سرشانه ، ساق پا .روز دوم : زیر بغل ، جلو بازو ، شکم .روز سوم :-جلو پا ، پشت پا ، بازو .نکته جالب در مقایسه این نمونه با نمونه اول خارج کردن تمرین بر عضله پشت بازو از روز اول برای توجه اختصاصی به این عضله می-باشد تا هم به شکل کامل تری بتوان بر روی عضلات سینه و سرشانه در روز اول - تمرین کرد و هم بتوان به عضله پشت بازو در روز سوم به شکل ویژه-ای پرداخت .در همین خصوص قابل ذکر است که اگر در روز تمرین عضلات جلو پا و پشت پا بخواهیم عضله دیگری را تمرین دهیم تنها در صورتی مجاز به در نظر گرفتن عضلات بزرگی مثل « سینه ، سرشانه و زیر بغل » در برنامه تمرینی هستیم که عضلات پای ورزشکار – به هر دلیلی – نیاز به تمرینات جامع و کاملی نداشته باشد و به همین دلیل است که در اکثر برنامه های تمرینی مربیان مجرب و طراحان حرفه-ای برنامه-های تمرینی پا را در یک روز خاص قرار می-دهند و با این که عضلات کوچکی همچون جلوبازو و پشت بازو را در کنار آن قرار می-دهند که در این نمونه مشهود است .نمونه 4روز اول : سینه ، زیر بغل ، شکمروز دوم : پشت بازو ، جلو بازو ، ساقروز سوم :-سرشانه ، جلو پا ، پشت پااین تقسیم بندی بر اساس تمرین بر روی عضلات متقابل در روزهای اول و دوم می-باشد در روز اول از این برنامه عضلات سینه و زیر بغل در یک روز تمرین داده می-شود و بعضی-ها با توجه به سیستم « تقدمی » اول زیر بغل و سپس سینه را در نظر می-گیرند و برخی افراد نیز از سیستم ---- ست نیز در طراحی برنامه بهره می-برند .در زیر یک نمونه برنامه تمرینی با استفاده از سیستم ---- ست مختص روز اول ( سینه ،-زیر بغل ، شکم )-را مشاهده می-کنید که با هدف افزایش حجم برای یک بدنساز نیمه حرفه-ای تنظیم گردیده است :1- پرس بالا سینه با هالتر 6-8-10-122- زیر بغل سیم کش از پشت 6-8-10-123- پرس سینه با هالتر + زیر بغل هالتر خم 6-8-104- پرس سینه دمبل + زیر بغل هالتر خم 6-8-105- زیر سینه با هالتر + زیر بغل سیم کش از جلو دست جمع 6-8-106- کرانچ ( شکم میز 90 درجه ) 20*37- زیر شکم خلبانی 20*3در این برنامه تمرینی از 2 سیستم تمرینی ( ---- ست ) و ( هرمی ) استفاده گردیده که در حال حاضر از پرطرفدارترین و موثر ترین سیستم-های تمرینی در جهت افزایش حجم می-باشد .در روز دوم از این برنامه عضلات متقابل پشت بازو و جلو بازو در یک روز و با هم تمرین داده می-شود .این روش یکی از پرطرفدارترین روش-ها برای افزایش حم بازوها می-باشد و در زیر یک نمونه برنامه تمرینی با استفاده از سیستم ---- ست مختص روز دوم ( پشت بازو ، جلو بازو ، ساق پا ) را مشاهده می-کنید که با هدف افزایش حجم بازو تنظیم گردیده است :1- پشت بازو سیم کش ایستاده 12*32- جلو بازو سیم کش ایستاده 12*33- پشت بازو هالتر خوابیده + جلو بازو هالتر ایستاده 6-8-104- پشت بازو هالتر لاری بالای سر + جلو بازو هالتر لاری 6-8-105- پشت بازو تک دمبل خم + جلو بازو تک دمبل خم 6-8-106- ساق پا ایستاده 10-15-207- ساق پا نشسته 10-15-20در تقسیم بندی روز سوم از این برنامه که اختصاص به عضلات سرشانه و پا دارد ابتدا بر روی عض لات سرشانه کار می-کنید و پس از 3 دقیقه استراحت تمرین سبکی را برای عضلات جلو پا و پشت پا انجام خواهید داد .در زیر یک نمونه برنامه تمرینی با توجه به سیستم تقدمی برای عضلات سرشانه و با هدف افزایش حجم در روز سوم ( سرشانه ، جلو پا ، پشت پا ) را مشاهده می-کنید :1- سرشانه هالتر از پشت 6-8-10-122- نشر از جانب با دمبل نشسته 6-8-103- نشر خم با دمبل 8-10-124- اسکوات اسمیت 8-10-125- جلو پا ماشین 8-12-156- جلو پا ماشین 8-8-12-15نمونه 5روز اول : سرشانه ، پشت بازو ، شکمروز دوم : جلو پا ، پشت پا ، جلو بازوروز سوم : زیر بغل ،-سینه ، ساق پادر تقسیم بندی روز اول عضلات سرشانه و پشت بازو به همراه عضلات شکم در یک روز تمرین داده می-شود در خلال تمرین بر روی عضلات سرشانه عضلات کمک در اکثر حرکات عضلات پشت بازو می-باشد و به همین دلیل عضلات سرشانه و پشت بازو در یک روز تمرین داده می-شوند .نمونه 6روز اول : زیر بغل ،-پشت بازو ، ساق پاروز دوم : سینه ، جلو بازو ، شکمروز سوم : سرشانه ،-جلو پا ،-پشت پااین تقسیم بندی یکی از هنرمندانه ترین تقسیم بندی-های رایج است عضلات کمکی در ترمینات زیر بغل عضلات جلو بازو می-باشد اما جلو بازو در این روز تمرین داده نمی-شود تا به شکل کامل زمانی که به ریکاوری کامل رسیده و سرشار از انرژی بوده در روز دیگری تمرین داده شود و طراحی هنرمندانه این برنامه نیز همین موضوع بود .بعد از عضلات زیر بغل ورزشکار باید بر روی عضلات پشت بازو که سرشار از انرژی می-باشد تمرین کند و بدون پیش خسته شدن به ادامه تمرین می-پردازد .در روز دوم نیز ابتدا بر روی عضلات سینه و سپس بر روی عضلات جلو بازو کار خواهد کرد و در این رابطه به نمونه ای از طراحی میلوس سارکف توجه کنید :مربی نامدار و معروف حال حاضر دنیا برنامه -ای را برای سیلویو ساموئل در نظر گرفته بود که به شکل عجیبی طراحی شده بود روز اول برنامه سیلویو ساموئل این چنین طراحی شده بود : پشت بازو ، زیر بغل !شاید در نگاه اول این طراحی نامعقولانه به نظر برسد اما وقتی کمی در آن تفکر کنید متوجه نکات ارزشمندی می-شوید و به عقیده نگارنده یکی از دلایلی که میلوس سارکف به یکی از معروف ترین مربیان حاضر جهان تبدیل شده همین سنت شکنی ها و نگاهی جدید به طراحی نوین برنامه-های تمرینی می-باشد .روز دوم از این برنامه نیز این چنین می-باشد .جلو بازو – سینه !اکثر مربیان و طراحان برنامه-های تمرینی بر این عقیده استوار هستند که اگر قرار است 2 یا چند عضله در یک جلسه تمرین داده شود باید عضلات بزرگتر را در ابتدای جلسه قرار داد این در حالی است که شما با توجه به سیستم-های تمرینی موجود می-توانید با هدفمندی خاصی این قواعد را به شکل حساب شده ای تغییر دهید و درهمین خصوص .همان طور که گفته شد « سیستم تقدمی » یکی از سیستم-های مناسب در جهت رفع عیب-های بدن می-باشد که به خوبی جواب می-دهد و یکی از دلایل و استدلال-های برنامه طراحی شده «-میلوس سارکف » نیز استفاده از همین سیستم تمرین بوده است .نمونه 7روز اول :-زیر بغل ، جلو بازو ، پشت بازوروز دوم :-جلو پا ، پشت پا ، شکمروز سوم : سینه ، سرشانه ، ساق پانکته قابل توجه در این تقسیم بندی طراحی روز اول می-باشد که پس از تمرین بر روی عضلات زیر بغل تمرین بر روی عضلات جلو بازو وپشت بازو به شیوه « ---- ست انجام می-گردد در زیر یک نمونه از برنامه-های تمرینی مرتبط با روز اول از این برنامه را مشاهده می-کنید که با هدف افزایش حجم طراحی شده است :1- بارفیکس با وزنه 10-10-122- -زیر بغل هالتر خم 8-10-123- زیر بغل کششی h + زیربغل قایقی 8-8-104- فیله کمر با وزنه 12*35- جلو بازو با هالتر ایستاده + پشت بازو با هالتر خوابیده 6-8-86- جلو بازو سیم کش فیگوری جفت + پشت بازو سیم کش جفت بالای سر 8-8-107- جلو بازو هالتر لاری + پشت بازو دیپ با وزنه 6-8-88- جلو بازو تک دمبل خم + پشت بازو سیم کش تک خم 12- 12گفتنی است که در یکی از برنامه-های طراحی شده چارلز گلاس – دیگر مربی نامدار حال حاضر جهان – طراحی به شکل معکوس روز سوم از این برنامه بوده است یعنی سرشانه ، سینه .توجیه چارلز گلاس از این طراحی عبارت بود از :همیشه شما اول بر روی عضلات سینه کار می-کنید و سپس به تمرین بر روی عضلات خسته شده سرشانه می-پردازید و در اکثر مواقع نمی-توانید با انرژی کامل به تمرینات سرشانه بپردازید اما در این طراحی شما می توانید با انرژی کامل به تمرینات سرشانه بپردازید و البته باید به میزان 10 تا 20 درصد از میزان وزنه-های در نظر گرفته شده برای تمرینات سینه را بکاهید چرا که عضلات کمکی ( عضلات سرشانه ) توانی برای کمک به شما در تمرینات سینه ندارند نگران کاهش وزنه-ها نیز نباشید چرا که بعد از این برنامه شما دارای عضلات سرشانه قوی تری خواهید شد ضمن این که به عضلات سینه ای حجیم تر و پر قدرت تر دست خواهید یافت .تقسیم بندی 3 روزه در برنامه-های چند روزهاستفاده از تقسیم بندی های 3 روزه در قالب برنامه-های تمرینی 4 روز در هفته ، 5 روز در هفته و حتی 6 روز در هفته برای ورزشکار در نظر گرفته می-شود به عنوان مثال اگر تعداد روزهای تمرینی برای یک ورزشکار را 4 روز در هفته در نظر بگیریم نمونه برنامه تمرینی با توجه به سیستم تقسیم بندی 3 روزه به شکل زیر خواهد بود ضمن این که حروف لاتین برای 3 روز را این گونه فرض می-کنیم :a : روز اول - b : روز دوم c : روز سومهفته اولشنبه : برنامه aیکشنبه : برنامه bدوشنبه : استراحتسه شنبه : برنامه cچهارشنبه : برنامه aپنجشنبه : استراحتجمعه : استراحتهفته دومشنبه : برنامه bیکشنبه : برنامه cدوشنبه : استراحتسه شنبه : برنامه aچهارشنبه : برنامه bپنج شنبه : استراحتجمعه : استراحتهفته سومشنبه : برنامه cیکشنبه : برنامه aدوشنبه : استراحتسه شنبه : برنامه bچهارشنبه : برنامه cپنج شنبه : استراحتجمعه : استراحتهفته چهارمشنبه : برنامه aیکشنبه : برنامه bدوشنبه : استراحتسه شنبه : برنامه cچهارشنبه : برنامه aپنجشنبه : استراحتجمعه : استراحتهفته پنجمشنبه : برنامه bیکشنبه : برنامه cدوشنبه : استراحتسه شنبه : برنامه aچهارشنبه : برنامه bپنج شنبه : استراحتجمعه : استراحتهفته ششمشنبه : برنامه cیکشنبه : برنامه aدوشنبه : استراحتسه شنبه : برنامه bچهارشنبه : برنامه cپنج شنبه : استراحتجمعه : استراحتدر پایان قابل اشاره است که طور دوره اجرایی سیستم تقسیم بندی 3 روزه برای 4 تا 6 هفته برای ورزشکاران طراحی می-گردد قانون تمرینی ویدرجو ویدر یکی از شاخص-ترین افرادی است که باعث شکوفایی پرورش اندام شده و طی خلاقیت-هایی که داشته توانسته که رشد بسیار چشمگیری را در این رشته ورزشی پر طرف دار اعمال کند .یکی از موضوعات تحقیقی گروه «ویدر» توجه به اصول تمرینی بوده که بسیار مفصل و کامل است ولی در این مقاله سعی نمودیم تا فقط بخش کوچکی از این قوانین عملی و ثابت شده را در اختیارتان قرار دهیم .12قانون تمرینی1-از تکرارهای کمکی استفاده کنید .تکرارهای کمکی یکی از راه-ها برای توسعه یک ست برای پیش بردن شدت تمرین و بدن فراتر از ناتوانی است .وقتی شما به ناتوانی اولیه در یک ست می-رسید یار تمرین تان باید تنها در حدی به شما کمک دهد که بتوانید 2 تا 3 تکرار بیشتر اجرا کنید با ادامه ست پس از ناتوانی معمول فشار وارد شده بر فیبرهای عضلات را افزایش می-دهد و در نتیجه فشار کلی وارد شده بر عضله را افزایش می-دهد .از تکنیک تکرارهای کمکی تنها در آخرین ست از هر حرکت استفاده کنید . تحقیقات تایید می-کند که تکرارهای کمکی باعث افزایش سطوح هورمون رشد در بدن می-شود و چربی سوزی را ارتقا دهد .2-قانون اضافه بار را جهت تحریک رشد عضلات به کار گیرید .کلید دستیابی به رشد عضلانی این است که عضله را در برابر بار کاری بیشتر قرار دهید تا مجبور شود در عکس العمل برای تحمل فشار بیشتر رشد کند . استفاده مداوم از قانون اضافه بار عضله را مجبور می-کند برای واکنش نشان دادن و وفق یافتن به فشار بیشتری که بر آن وارد می-شود و تنها راهی که می-تواند از عهده فشار بیشتر برآید این است که قدرتش افزایش یابد و رشد کند .3-وقتی روی عضلات بزرگتر کار می-کنید از تکنیک پیش خستگی استفاده کنید .برای مثال وقتی روی پاها کار می-کنید پیش از اجرای حرکت پرس پا سه ست جلو پا ماشین برای خسته کردن عضلات چهار سر را اجرا کنید در این صورت مجبور می-شوید در حکت پرس پا از وزنه-ای سبک تر از معمول استفاده کنید . حتی استفاده از وزنه کمتر برای اجرای پرس در این حالت باعث می-شود عضلات چهار سر شما به حداکثر خستگی برسد بدون اینکه فشار زیادی به مفاصل تاندون-ها و لیگامنت-ها وارد شود .4-از برنامه تقسیم بندی شده مناسب استفاده کنید .برنامه تمرین خود را به تمرین عضلات مختلف تقسیم بندی کنید که در نتیجه باید بخش-هایی از بدن را در روز دوم و سایر بخش-ها را در روز سوم تحت فشار قرار دهید این به شما امکان می-دهد در روزهای متوالی تمرین داشته باشید و در حالیکه بخش-هایی از بدن شما در حال استراحت است و روی بخش-های دیگری کار می-کنید .5-از روش استراحت-های کوتاه استفاده کنید .به غیر از روش تکرارهای کمکی می-توانید از تکنیک افزایش دهنده قدرت هم در انتهای ست 15 ثانیه استراحت کنید برای اینکه مقداری از انرژی عضله بازسازی شود سپس چند تکرار دیگر اجراکنید باز هم 15 ثانیه استراحت کنید و در نهایت هر چند تکرار دیگر که می-توانید اجرا کنید .6-از تکرارهای نیمه برای اعمال فشار بیشتر ب عضلات بهره گیرید.وقتی استفاده از تکرارهای کمکی برایتان مقدور نیست می-توانید از تکرارهای نیمه برای افزایش شدت تمرین استفاده کنید . پس از رسیدن به ناتوانی معمول در دامنه کامل حرکتی به انجام حرکت در حداکثر دامنه-ای که برایتان مقدور است ادامه دهید یعنی سه چهارم دامنه نصف دامنه و یک هارم دامنه تا وقتی که نتوانید وزنه را حرکت دهید .7-استفاده از تکرارهای منفی .یکی دیگر از راه-ها برای توسعه یک ست فراتر از ناتوانی مقاومت در مقابل حرکت وزنه در طول بخش منفی ( اکسنتریک ) از هر تکرار است . برای به حداکثر رساندن فشار اعمال شده بر فیبرهای عضله وزنه را با حداقل سرعت ممکن پایین بیاورید .8-استفاده از تکنیک-های ست-های نزولی راه مناسب دیگری است برای تقویت شدت تمرین .استفاده از ست-های نزولی یکی دیگر از روش-های خوب برای کسانی است که به تنهایی تمرین می-کنند یا در حرکاتی که استفاده از تکرارهای کمکی میسر یا مناسب نیست .به عنوان مثال در حرکت جلو بازو دمبل نشسته پس از رسیدن به ناتوانی وزنه را زمین بیاندازید و دمبل-هایی با 20 تا 30 درصد وزن کمتر بردارید و ست را ادامه دهید می-توانید این کار را برای دو تا 3 مرتبه ادامه دهید .9-از حرکات سیم کش برای اعمال فشا ممتد بر عضلات استفاده کنید .وقتی از دمبل یا هالتر استفاده می-کنید حداکثر فشار تنها در بخش محدودی از دامنه حرکت بر عضله وارد می-شود . به عنوان مثال در حرکت نشر طرفین در نیمه بالایی دامنه حرکت فشار بیشتری بر دلتوئید وارد می-شود همین طور در حرکت جلو بازو دمبل روی میز لاری تنها در نیمه پایینی دامنه فشار زیادی روی عضله اعمال می-شود ولی وقتی از سیم کش استفاده می-کنید در تمام طول دامنه حرکت فشار ممتدی روی عضله قرار دارد .حرکات با سیم کش رادر تمرین تمام عضلات اصلی به کار گیرید تا برای رشد بهینه انواع مختلف فیبرهای عضلانی به کار گرفته شوند .10-یاد بگیرید که چه طور از روش تقلب دراجرای حرکات استفاده کنید .از روش تقلب تنها زمانی استفاده کنید که در انتهای یک ست به ناتوانی معمول رسیده اید یعنی وقتی دیگر نمی-توانید ترار کاملی را با فرم کامل اجرا کنید .به عنوان مثال در حرکت جلو بازو کمی به جلو خم شوید و با ضربه ملایمی توسط حرکت بالا تنه به عقب میله را بالا بیاورید این کار باعث ادامه ست و افزایش فشار بر عضله می-شود .از تکرارهای تقلبی تنها د آخرین ست از یک حرکت استفاده کنید و تنها برای 2 تا 3 تکرار آخر .11----- ست روشی پر طرف-دار .کمتر روش شدت دهنده تمرینی به اندازه سیستم ---- ست پر طرف دار است تکنیکی که طی آن شما دو حرکت را پشت هم و بدون استراحت اجرا می-کنید در این تکنیک می-تواندی روی یک عضله یا دو عضله متضاد کار کنید .عدم وجود استراحت بین ست-ها باعث تقویت شدت و سطوح هورمون رشد خواهد شد که نتیجه آن رشد عضلانی بیشتر است و در زمان کوتاه-تری تمرین تمام می-شود .12-ژیانت ست برای پمپاژ فوق العاده خون در عضلات .یک ژیانت ست عبارت است از اجرای چها تا شش حرکت مختلف برای یک بخش از بدن به صورت پشت سر هم و بدون استراحت .بهعنوان مثال برای سینه می-توانید یک ژیانت ست شامل پرس بالا سینه باهالتر پول اور بادمبل قفسه سینه با دمبل و پارالل را اجرا کنید فاصله زمانی بین هر حرکت تنها در حدی است که نیاز باشد تا از حرکتی سراغ حرکت دیگر روید این روش حجم بالایی از خون را به سمت عضله -ای که در حال کار بر روی آن هستید منتقل می-کند و شدت و تاثیر تمرین را به مقدار زیادی افزایش می دهد .|+| نوشته شده در  سه شنبه ۶ دی ۱۳۹۰ساعت 5:22  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظرات6سیستم ست های کم کردنی6سیستم ست های کم کردنیسیستم ست های کم کردنی من بدنسازی را حدود 20سال پیش شروع کردم و در طول این مدت با روش های تمرینی متعددی همچون پیش خستگی ،**** ست ،تکرارهای نیمه ،انقباض صلب ،فشار مستمر ،تکرارهای منفی ،ست ها ی 5×5،8×8،،وروش 20تکرار در هر ست به تمرین پرداختم .ولی اگر برای افزایش حجم تنها یک انتخاب پیش رویم باشد من سیستم تمرینی ست های کم کردنی را ترجیح می دهم .من به شخصه اعتقاد دارم که سیستم تمرینی ست های کم کردنی بهترین روش برای وارد آوردن فشار مضاعف بر عضلات می باشد .ادامه مطلب را بخوانید تا متوجه شوید که من چطور 12مدل مختلف ست کم کردنی را برای پیشرفت عضلات در تمریناتم لحاظ می کنم .سیستم ست های کم کردنی چه هست و چه کسی پایه گذار آن بودهست کم کردنی یک تکنیک ساده می باشد .فرد وزنه مورد نظر را برای تکرارهای معین پرس می کند وبه محض رسیدن به نقطه خستگی نهایی عضله ازمقدار وزنه می کاهد و دوباره آن را برای حداکثر تکرار ممکن اجرا می کند در کتاب دایرة المعارف بدنسازی آرنولد نوشته شده است که (هنری اتکینز)آنرا در سال 1974ابداع کرد ونام آنرا (multi poundage system)نهاد.از آن پس این سیستم تمرینی نام های زیادی پیدا کرد مثل:ست های کم کردنی ،ست های نزولی ،(strip)،(down the rack)و...چرا بدن سازان عاشق سیستم های کم کردنی هستندبدنسازان با ورزشکاران رشته های دیگر متفاوت هستند زیرا برای بدنسازان بدست آوردن یک ظاهر مناسب مهمترین هدف بشمار می آید .در صورتی که در ورزش های دیگر توانایی فرد در اجرای تکنیک مربوط به آن ورزش و نمایش دادن آن به نحو احسن بالاترین اولویت را دارد .بهمین دلیل است که بدنسازان ست های کم کردنی را دوست دارند زیرا بدین طریق می توانند به حداکثر هایپر تروفی عضله (بزرگ تر شدن )دست یابند .ولی ورزشکاران رشته های همچون دوی سرعت ،فوتبال ،در تمرینات با وزنه بندرت از این سیستم استفاده می کنند .ست های کم کردنی در افزایش قدرت ویا سرعت ورزشکار تاثیری ندارد زیرا این ورزشکاران می بایست سرعت و قدرت را بدون افزایش وزن بدست آورند .در صورتی که ست های کم کردنی بیشترین تاثیر را در افزایش حجم عضلانی یا همان وزن دارد .پس اگر هدفتان تنها افزایش توده عضلانی است سراغ این سیستم تمرینی بروید .چطور سیستم تمرینی ست های کم کردنی ،عضلات را وادار به رشد می کندبیائید فرض کنیم که در حال اجرای حرکت جلو بازو با هالتر با وزنه 55کیلو گرمی برای 8تکرار تا 12تکرار هستید .از تکرار دهم حرکت سخت می شود ودر تکرار یازدهم با اندکی تقلب حرکت را اجرا می کنید .ودر دوازدهمین تکرار تمام نیروی خود را بکار می بندید ودیگر قادر نیستید که تکرار سیزدهم را انجام دهید زیرا به نهایت خستگی رسیده اید اما اگر بلا فاصله از مقدار وزنه حدود 15تا20٪کم کنید قادر خواهید بود که دوباره حرکت را برای چند تکرار اجرا کنید با وجودی که در تکرار 8تا12سیستم تمرینی ست های ثابت به نقطه خستگی دست یافته اید ولی به خستگی مطلق عضلات دست نیافته اید وتنها به خستگی مرتبط به آن مقدار وزنه رسیده اید در یک ست متداول تمرینی تنها توانسته اید یک گروه از فیبرهای عضلانی را تحت فشار قرار دهید و تنها از تعداد فیبرهای که شما را قادر می سازند تا آن وزنه را جابه جا کنید بهره گرفته اید ولی با کاهش وزنه وادامه دادن ست بصورت فزاینده فیبرهای عضلانی بیشتری را در گیر کرده اید و فیبرهای بیشتر و بیشتری را وادرکرده اید وارد عمل شوند در سیستم ست های کم کردنی به عمق فیبر های عضلانی فشار وارد می کنید در صورتی که این کار با انجام ست های متداول یا ثابت غیر ممکن می باشد.سیستم ست های کم کردنی ،یک خلاقفکر می کنم آرنولد بیشتر از همه این سیستم تمرینی را دوست داشت واو بود که این سیستم تمرینی را متداول کرد الان به هر باشگاهی که بروید میبینید چند نفری در حال انجام تمرین با سیستم ست های کم کردنی هستند .البته این روش عادی ترین نوع این سیستم بشمار می آید در ادامه دوازده مدل متفاوت این سیستم تمرینی را برایتان بازگو می کنم .1-ست های کم کردنی بوسیله هالتردر این روش از وزنه های سبک مثل 5/2 کیلو و یا 5 کیلو برای اجرای حرکت استفاده می کنید و میله هالتر را با این وزنه ها پر کنید . برای مثال در هر طرف 4 عدد وزنه 5 کیلو یی قرار داده اید و می خواهید حرکت جلو بازو با هالتر را اجرا کنید به محض رسیدن به نقطه خستگی نهایی عضله از هر طرف یک وزنه کم می کنید و دوباره حرکت را از سر می گیرید و دوباره به محض رسیدن به نقطه خستگی نهایی عضله از هر طرف یک وزنه دیگر بر می دارید .2-ست های کم کردنی بوسیله دستگاه هایی با قابلیت تنظیم وزنهانجام ست های کم کردنی بوسیله ماشین خیلی ساده تر می باشد زیرا در اجرای ست های کم کردنی با هالتر می بایست حتما حریف تمرینی داشته باشید در صورتی که با اجرای حرکت بوسیله دستگاه دیگر نیازی به حریف تمرینی نیست و تنها کاری که می بایست انجام دهید در آوردن پین و جازدن آن می باشد . برای مثال در حرکت جلو پا با ماشین هیچ احتیاجی نیست که حتی از سرجایتان تکان بخورید و تنها با کمک دست قادر هستید جای پین را تغییر دهید و بدون مکث حرکت را ادامه دهید .3-ست های کم کردنی بوسیله دمبلاین روش حرکاتی همچون جلو بازو ، نشر جانب ، پرس سر شانه ، بسیار موثر می باشد . برای مثال در حرکت نشر جانب با دمبل ، با دمبل 5 / 12 کیلویی شروع کرده و آنرا برای 8 تکرار اجرا می کنید سپس دمبل را روی زمین گذاشته و دمبل های 10 کیلویی را بر می دارید و بهمین ترتیب ادامه می دهید حتما در تمرین بعدی سرشانه و جلو بازو این سیستم را آزمایش کنید و ببینید چطور عضلات پف می کنند .4-ست های کم کردنی سختدر این روش به مقدار خیلی کم از وزنه می کاهیم و از همین رو این سیستم خیلی مشکل می باشد در این سیستم حداکثر 15 ٪ از مقدار وزنه می کاهیم برای مثال در حرکت پرس سینه وزنه 120 کیلو گرمی را برای ست اول انتخاب کرده اید و آن را برای 8 تکرار پرس می کنید سپس بلافاصله 18 کیلو از وزنه کم می کنید و حرکت را ادامه می دهید و در ست بعدی وزنه را برای 12 ٪ کم کنید . البته در سیستم ست های کم کردنی سخت بسته به نوع حرکت چند مفصلی یا تک مفصلی می توان 5 تا 15 ٪ از مقدار وزنه کم کرد . مثلا در حرکت جلو بازو با هالتر برای شروع با وزنه 25 کیلو شروع می کنید سپس 5 ٪ از مقدار وزنه می کاهید و ست دوم را باوزنه 23 کیلو گرمی اجرا می کنید و برای ست سوم دوباره 5 ٪ دیگر کم می کنید و با وزنه 20 کیلویی حرکت را ادامه می دهید .5-ست های کم کردنی با درصد بالادر ست های کم کردنی با درصد بالا در هر ست به مقدار زیادی از وزنه ها کم می کنیم . این سیستم از سیستم های ست های کم کردنی سخت راحت تر می باشد و به فرد اجازه می دهد که تکرارهای بیشتری را اجرا کند . بدلیل بالا بودن تکرار در این سیستم فرد از لحاظ سیستم تنفسی زودتر دچار خستگی می شود و از همین رو در حرکاتی همچون اسکوات ، زیر بغل هالتر خم و پرس پا با دستگاه بسیار کار آمد می باشد . برای مثال در حرکت اسکوات ست اول را با وزنه 150 کیلو گرمی شروع می کنید و آنرا برای تکرار تعداد معین انجام می دهید سپس به مقدار 50 کیلو از مقدار وزنه می کاهید و دوباره آنرا انجام می دهید و برای ست بعد دوباره 30٪ دیگر از مقدار وزنه کم کرده و یک ست کم کردنی با درصد بالا را به اتمام می رسانید .6-ست های کم کردنی 50 ٪این سیستم به فرد اجازه می دهد که یک حرکت را با تکرارهای کاملا متضاد اجرا کند و از این جهت باعث فشار آمدن کامل به تمام فیبرهای عضلانی می شود و در نهایت بیشترین رشد و پمپ عضلانی ممکن را برای فرد در پی خواهد داشت . بعد از گرم کردن کامل عضله مورد نظر سراغ سنگین ترین وزنه ای که قادر هستید برای 6 تکرار آنرا اجرا کنید ، و بروید و بلافاصله بعد از اجرای آن بدون استراحت دقیقا پنجاه درصد از مقدار وزنه بکاهید ست دوم را برای 20 تکرار اجرا کنید . برای مثال حرکت زیر بغل با دمبل تک خم را در نظر بگیرید برا ی ست اول قادر هستید با دمبل 40 کیلو گرمی 6 تکرار اجرا کنید سپس بدون استراحت دمبل 20 کیلو گرمی را برادشته و آنرا برای 20 تکرار اجرا کنید بعد از اجرای این حرکت احساس درد و سوزش در عضلات زیر بغل غیر قابل تصور خواهد بود .7-ست های کم کردنی قدرتی ( تکرار کم ، اختلافات وزنه ای ناچیز )این سیستم مورد علاقه لاری اسکات بود . لاری اسکوات اولین مستمر المپیا می باشد و از این روش برای توسعه دادن عضلات دلتو ئید و بازو استفاده می کرد او معتقد بود حتی برای افرادی که ژنتیک مستعدی ندارند هم وزنه سنگین و ست 6 تکراری بهترین راه افزایش حجم قدرت عضلات می باشد .تکرارهای پائین این اجازه را به فرد می دهد تا بتواند از وزنه های سنگین تر استفاده کند و بدین ترتیب در عین حال که سطح قدرت فرد ثابت می ماند عضلات هم ضخیم تر می گردند . حداکثر برای شش تکرار وزنه را جا به جا کنید سپس به مقدار ده تا پانزده درصد از مقدار وزنه بکاهید و حرکت را ادامه دهید و دوباره آنرا برای 6 تکرار اجرا کنید .8-تکرارهای افزودنی 6- 12 – 20 یا تکرارهای کم کردنی 12 – 8- 4 – 2در تکرارهای افزودنی به مقدار قابل ملاحظه ایی در هر ست از وزنه می کاهیم بدین ترتیب هر ست نسبت به ست قبل تعداد تکرارها را بیشتر انجام خواهید داد برای مثال در حرکت پشت بازو با سیم کش برای ست اول وزنه 45 کیلویی را انتخاب می کنید و آن را برای 6 تکرار پشت بازو می زنید سپس آنرا 25 ٪ کاهش می دهید بدلیل سبک کردن قابل ملاحظه قادر هستید آنرا 10 تا 12 تکرار اجرا کنید و برای بار آخر دوباره 25 ٪ دیگر از وزنه بکاهید و آن را به 22 کیلو می رسانید و 20 تکرار حرکت را اجرا می کنید . در تکرارهای کم کردنی برای ست اول ابتدا با یک وزنه سبک شروع می کنید و در هر ست به مقدار وزنه بدون استراحت بین ست می افزائید برای مثال در حرکت پرس سینه با هالتر برای شروع با وزنه 80 کیلویی شروع می کنید پس از انجام دوازده تکرار که برایتان سبک هم می باشد به مقدار 5 تا 10 ٪ بر وزنه ها می افزائید و این بار حرکت را برای 8 تکرار دیگر ادامه می دهید سپس یکبار دیگر به مقدار وزنه می افزائید آنرا برای 4 تکرار دیگر پرس سینه می زنید و برای آخرین ست دوباره بر مقدار وزنه افزوده و 2 تکرار دیگر را انجام می دهید .9-ست های کم کردنی متغیر در گرفتن دست و یا فاصله پااین روش مورد علافه من می باشد . بدلیل اینکه عضله مورد نظر را از زوایای مختلف می توان در یک حرکت تحت فشار قرار داد . برای مثال در حرکت پرس پا با ماشین نحوه قرارگیری کف پا بر روی صفحه دستگاه مشخص می کند که فشار بر قسمت پائینی ، بالایی ، خارجی و یا داخلی عضلات پا است . یک نمونه از این سیستم تمرینی با حرکت پرس پا بدین شکل می باشد . برای ست اول وزنه ای را انتخاب می کنید که قادر باشید حداقل 6 و حداکثر 12 تکرار آنرا جابه جا کنید محل قرارگیری پا در وسط صفحه دستگاه و فاصله کف پاها به اندازه عرض شانه می باشد پس از اجرای این ست بلافاصله از مقدار وزنه می کاهید و این بار کف پاها را در قسمت بالای صفحه قرار می دهید و دوباره آنرا برای 6 تا 12 تکرار اجرا می کنید و بلافاصله بعد از اجرای ست از مقدار وزنه کاسته و اینبار کف پاها را در قسمت پائین صفحه و نزدیک به هم قرار می دهید و دوباره حرکت را برای 6 تا 12 تکرار دیگر ادامه می دهید . برای ست آخر کف پاها را از هم بازکرده و پنجه پاها بسمت بیرون باشد و محل قرارگیری کف پا در قسمت بالای صفحه باشد و دوباره حرکت را برای 6 تا 12 تکرار اجرا کنید بدین ترتیب در یک حرکت از بالا تا پائین عضلات پا را تحت فشار قرار داده اید و رشد در تمام بخش های عضلات پا را تضمین خواهید کرد.10-ست-های کم کردنی بدون استراحت ( صفر ثانیه )ست-های کم کردنی بدون استراحت برای تمام بدنسازان به عنوان یک سیستم تمرینی بسیار سخت و طاقت فرسا تلقی می-شود در این سیستم استراحت بین ست-ها را می-بایست به صفر ثانیه رساند برای انجام دادن صحیح این سیستم به یک حریف تمرینی نیازمند هستید برای مثال اگر در حال انجام حرکت پرس پا با دستگاه با این سیستم تمرینی باشید اگر به تنهایی بخواهید از این سیستم پیروی کنید مجبور هستید که برای کاستن وزنه بلند شوید و بدین ترتیب زمان زیادی را صرف این کار خواهید کرد ولی اگر حریف تمرینی در این حرکت با شما همراه باشند بدون هیچ استراحتی خواهید توانست این سیستم را انجام دهید و استراحت بین دو دست را به صفر ثانیه برسانید فرق بین صفر ثانیه و ده ثانیه استراحت را می توان مثل تفاوت شب و روز عنوان کرد .11-ست-های کم کردنی با استراحت معیناین سیستم تمرینی دقیقا عکس سیستم تمرین قبل می باشد و فرد عمدا زمان معینی را بین دو ست به استراحت اختصاص می-دهد برای مثال 5 تا 10 ثانیه و حتی در بعضی موراد 15 ثانیه دلیل این کار هم دست یافتن به یک ریکاوری موقتی برای انتخاب وزنه های سنگین-تر می-باشد .12-ست-ها یکم کردنی ----اگر از ست-های کم کردنی به عنوان بهترین روش تمرینات با فشار مضاعف نام برد پس دومین روش به عقیده من سیستم ست-های کم کردنی ---- می-باشد و چه چیزی بهتر از این این دو که تا از بهترین سیستم-ها را با هم میکس کنید برای اجرای این سیستم به طریق ذیل عمل می-کنید ابتدا دو حرکت برای ---- ست انتخاب کنید برای مثال اگر روز تمرین سرشانه باشد احتمالا حرکت نشر جانب و پرس سرشانه با دمبل را انتخاب خواهید کرد که یک سیستم ---- پیش خستگی می-باشد برای شروع حرکت نشر از جانب را آغاز کنید و آن را برای حداکثر 8 تا 12 تکرار اجرا کنید ( فرضا با وزنه 15 کیلوگرمی ) سپس بلافاصله سراغ حرکت پرس سرشانه با دمبل بروید و آن را برای 8 تا 12 تکرار اجرا کنید ( فقط یادتان باشد که مقدار وزنه-تان می-بایست به یک ست عادی سرشانه اندکی کمتر باشد ) سپس با پایان پرس سرشانه باز بدون استراحت سراغ حرکت نشر از جانب با دمبل بروید و البته این بار از دمبل-های سبک تر ساتفاده کنید و سپس از اجرای حداکثر تکرار باز سراغ پرس سرشانه با دمبل بروید و برای این ست هم وزنه پرس سرشانه را سبک تر انتخاب کنید و برای آخرین ست هم از هر دو وزنه بکاهید به دلیل شرایط فشار بسیار بالا این سیستم توصیه می-شود از آن هر از گاهی در برنامه تمرینی بهره بجوئید .13-چطور تاثیر ست-های کم کردنی را به حداکثر برسانید1- استراحت بین ست-ها را به حداقل برسانید2- از قبل دمبل-ها یا وزنه های مورد نظر خود را کنارتان بچینید3- زمانی که از این سیستم تمرینی استفاده کنید که باشگاه خلوت است زیرا دسترسی به وسایل و وزنه ها برایتان راحت خواهد بود4- در یک ست کم کردنی دوبار از وزنه-ها بکاهید و هر ست کم کردنی را حداکثر برای 3 ست پشت سر هم برنامه ریزی کنید5- در اکثر مواقع تکرارها را بین 6 تا 12 تنظیم کنید6- از سیستم-های ست-های کم کردنی به صورت موقتی استفاده کنید زیرا این قبیل سیستم-ها باعث وارد آمدن فشار زیاد بر روی عضلات و سیستم عصبی بدن می-شود .نتیجه گیریسیستم-های تمرینی بسیار زیادی برای وارد کردن فشار روی عضلات وجود دارد ولی ست-های کم کردنی یکی از بهترین سیستم ها به شمار می-آید زیرا دارای تنوع فراوانی می-شد ضمن اینکه در کوتاه ترین زمان بهترین نتیجه را برای فرد به ارمغان می-آورد . فقط به خاطر داشته باشید که نمی-بایست تنها به یک نوع سیستم ست-های کم کردنی بسنده کرد و همیشه با آن روش به تمرین پرداخت و انواع مختلف این سیستم را در برنامه تمرینی لحاظ کرد .|+| نوشته شده در  سه شنبه ۶ دی ۱۳۹۰ساعت 5:20  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتشرح سیستم- های تمرینی ویدرشرح سیستم- های تمرینی ویدرسیستم ویدر حدود نیم قرن است که در عالم بدنسازی مورد استفاده قرار می-گیرد و در طول این سال-ها به سمتی رشد کرده است که با بکارگیری ایده-های تمرینی نو و کارا اساس خود را استوارتر سازد در یک تعریف صر نمی-توان اسم سیستم را روی آن نهاد و بهتر است که از آن به عنوان یک راهنما برای کمک به توسعه پیشرفت تمرینی هر فرد و متکی بر قدرت ریکاوری ، تجربه ، اهداف ، میزان قدرت و ضعف-های مختص به شخص نام برد .سیستم ویدر یا همان راهنمای تمرینی به صورت یکسری روش-های تمرینی و با نام-های خاصی در طول سال-ها توسط جو ویدر انتخاب گردیده است و به همین دلیل بنام اصول تمرینی ویدر شناخته شده است در واقع در بین اصول تمرینی که ویدر در بسط و گسترش آن-ها نقش مهمی داشته تمرین یک بخش عضلانی ( تک عضله ) در یک جلسه تمرینی یکی از بیشترین تاثیر-ها را در دنیای بدنسازی به همراه داشته است .سیستم-های تمرین اسپلیت ( split ) اسپلیت دوبل و تریپل اسپلیت به عنوان شناخته ترین سیستم-های تمرینی هستند که جو ویدر در اعتلا و معرفی آن-ها به علم بدنسازی نقش منحصر به فردی داشته است .اصول تمرینی ویدر را می-توان به صورت کلان به سه قسمت دسته بندی کرد :1- اصولی که از آن-ها می-توان برای طراحی سیکل-های تمرینی کمک گرفت .2- اصولی که به چیدمان حرکات در جلسات تمرینی کمک می-نمایند .3- اصولی که کمک می کنند تا چه طور هر حرکت را با فرم صحیح آن اجرا کرد .تشخیص و تمیز دادن این روش-های تمرینی چه در مجموع و چه به صورت جداگانه کار آسانی می-باشد و تنها کافیست که به چهار اصلی که در پاراگراف بعدی آورده شده است پایبند بمانید در واقع هر یک به تنهایی کار انجام نمی-دهند و وقتی آن-ها در مجموع و به صورت راهنمایی که چه وقت و چه طور آن را به کار گرفت نگاه می-کنید آن زمان است که به طور مسلم می-توان بهترین نتیجه را از آن بدست آورد .به طور کل از تمرینات این طور استنباط می-شود که فرد میداند :1- به رشد عضلانی دست خواهد یافت .2- به صورت مرتب به تمرینات خواهد پرداخت .3- تمرینات با وزنه موثرترین روش برای دستیابی به موارد 1 و 2 در قیاس با مثلا دوچرخه سواری به عنوان تمرین می-باشد .نوع و میزان استرس منطبق در هر یک از اصول تمرینی ویدر را می-توان به صورت موثر و پربازده از یک ارگانیسم بکار برد .هر یک از روش-های لیست شده در سیستم ویدر دارای نقاط ضعف و قوتی است که در مورد عضله هدف نمود می-یابد بنابراین می-بایست از تجربه و قدرت ذاتی در تشخیص به موقع استفاده از هر یک از این روش-ها استفاده کرد .در مجموع لیست روش-های تمرینی منعطف می-باشد در توضیحی که برای هر یک از روش-ها آورده شده دستورالعمل-هایی آمده که به فرد کمک می-کند تا تشخیص بدهد که آیا از آن استفاده کند یا خیر و اگر قرار است که از آن بهره بجوید چطور و چه وقت آن را در تمرینات بکار بندد .در ذیل سه اصل سیستم ویدر با توضیحی مختصر برای هر یک آورده شده اند که یکی از این سه اصل در هر سه دسته بدنی وجود دارند که اصل تمرین ذاتی می-باشد به طور ساده می-توان گفت از تجربه تمرینی و دانش شخصی خود در خصوص پاسخ دهی بدن-تان به تمرین برای طراحی و اجرای یک برنامه تمرینی استفاده کنید .این مسئله می-بایست در طراحی سیکل های تمرینی روزهای تمرینی و به طور واضح تر دقیقه به دقیقه تمرین اجرا گردد .اصولی که از آن-ها می-توان برای طراحی سیکل های تمرین کمک گرفت :1- اصل سیکل بندی تمرینات : بخش بندی سال تمرینی به سیکل-ها افزایش قدرت افزایش حجم و یا آماده سازی برای شرکت در مسابقه و برای جلوگیری از آسیب دیدگی و عدم تطبیق بدن با یک نوع فشار ثابت و تکراری .2- اصل تمرینی سیستم اسپلیت : تفکیک برنامه-های تمرینی به تمرین مربوط به بالا تنه و پایین تنه که در نتیجه باعث افزایش شدت فشار در جلسات تمرینی می-گردد .3- اصل تمرینی اسپلیت دوبل و یا تریپل : عضلات آماده منطبق شدن با یک نوع استرس مشخص می-باشند و با ایست عضلانی و عادت به آن این وضعیت را بروز می-دهند هنگامی که به طور مداوم و برای مدت طولانی یک نوع استرس را بر روی عضله وارد می-سازید می-بایست به طور مرتب نوع حرکت ست-ها و تکرارها و میزان وزنه را تغییر دهید تا از تطبیق عضلات جلوگیری نمایید .4- اصل افزایش تدریجی وزنه : پایه افزایش هر یک از پارامترهای تناسب اندام بر این مسئله مبتنی است که از عضله کاری سخت-تر از آن چیزی که به آن عادت کرده است کشیده شود .5- اصل تمرینی هالستیک (HOLISTIC ) : هر یک از سلول-ها ی عضلانی به صورت جداگانه به فرم متفاوتی از استرس پاسخ می-دهند بنابراین بکارگیری انواع تکرارها و ست-ها شدت و فرکانس تمرینی باعث رسیدن عضلات به ماکزیمم حجم آن-ها خواهد شد .6- اصل تمرینی بهترین-ها : ترکیب تکنیک-های تمرینی حجمی قدرتی و یا تفکیکی که به صورت ذاتی گاهاً به برنامه تمرینی دیکته می-شود باعث کمک به موفقیت بیشتر در مسیر پیشرفت می-گردد .7- اصل تمرینی ذاتی ( درونی ) : در نهایت تمام بدنسازان به صورت ذاتی به این توانایی دست می-یابند که چگونه بهترین رژیم غذایی ، برنامه تمرینی ، سیکل-ها ، سطح شدت تمرین ، تعداد تکرارها و ست-ها را برای خود برگزینند.اصولی که به چیدمان حرکات در جلسات تمرین کمک می-نمایند :1- اصل تمرینات ست سیستم : اجرای یک ست تمرینی برای هر یک از گروه-های عضلانی یک روش قدیمی محسوب می-گردد در صورتی که ست سیستم بر اجرای چند ست از هر حرکت جهت بکارگیری ماکزیمم استرس تاکید می-نماید .2- اصل تمرینی ---- ست : اجرای حرکات برای دو عضله مخالف یکدیگر و با کمترین استراحت مابین برای مثال جلو بازو و پشت بازو .3- اصل تمرینی ست-های ترکیبی : اجرای دو حرکت متنوع برای یک گروه عضلانی و با کمترین استراحت مابین برای نمونه پرس سینه و پرس بالا سینه .4- اصل تمرین تری ست : اجرای سه حرکت متنوع برای یک گروه عضلانی و با کمترین استراحت مابین برای مثال بارفیکس + سیم کش دست باز + روینگ5- اصل تمرینی ست-های مرکب : اجرای 4 تا 6 حرکت متنوع برای یک گروه عضلانی و با کمترین استراحت مابین برای نمونه جلو بازو با هالتر + جلو بازو با دمبل 9 جلو بازو لاری + جلو بازو تمرکزی6- اصل تمرینی ست-های متناوب یا گیج کننده : قرار دادن 10 ست از حرکات خسته- کننده ای همچون ساعد ، شکم و ساق در بین ست-های تمرینی عضلاتی همچون پا و یا سینه .7- اصل تمرینی رست پاز ( REST – PAUSE ) : انتخاب وزنه ای حدود 85 تا 90 درصد یک تکرار حداکثر و اجرای آن برای 2 تا 3 تکرار و سپس قرار دادن وزنه روی پایه و دوباره پس از یک استراحت 3 تا 5 ثانیه ای اجرای 2 تا 3 تکرار دیر و دوباره استراحت و باز اجرای 2 تا 3 تکرار و انجام این کار برای 3 تا 4 بار پیاپی در یک ست تمرینی یک ست تمرین به روش رست پاز اطلاق می-شود استراحت کوتاه مدت در بین ست-های تمرین رست پاز به عضلات فرصت کافی می-دهد تا با تولید ATP لازم بتوانند وزنه ای سنگین را برای تکرارهای بیشتر جابه جا کنند .8- اصل تمرینی اولویت بندی عضلات : در هر برنامه تمرینی عضله ضعیف تر را در ابتدای جلسه تمرین کنید و به دلیل بالا بودن سطح انرژی و سرحال-تر بودن به طور متناوب به تمرین عضلات بزرگ-تر اولویت بدهید .9- اصل تمرینی پیش خستگی : در این روش تمرینی به صورت ---- ست ابتدا یک حرکت تک عضله ای و یا همان تفکیکی را اجرا کرده و سپس یک حرکت پایه را پس از آن اجرا می-کنید برای مثال حرکت قفسه سینه با دمبل و بلافاصله پس از آن پرس سینه با هالتر هدف از اجرای این سیستم تمرینی افزایش فشار مضاعف بر روی عضلات پکتورال سینه و افزایش حجم بیشتر آن-ها می-باشد .10- اصل تمرینی هرمی : در این شیوه ابتدا با یک وزنه تقریبا سبک و با تکرار بالا شروع کرده و سپس پس از هر ست بر مقدار وزنه افزوده و از تعداد تکرارها در هر ست کاسته می-شود که به طور معمول پس از 3 یا 4 ست می-بایست مقدار وزنه در حدی باشد که حداکثر 5 تا 6 تکرار را بتوان با آن اجرا کرد .11- اصل تمرینی ست-های کم کردنی ( نزولی ) : در این روش با یک وزنه تقریبا سبک شروع کرده و پس از اجرای حداکثر تکرار ممکن با آن بلافاصله به میزان 20 درصد از مقدار وزنه کاسته و دوباره حداکثر تکرار ممکن را با آن اجرا نموده و به همین منوال 2 تا 3 بار دیگر ادامه دهید .12- اصل تمرینی ست-های گیج کننده ( متناوب ) : در این شیوه از تمرین در استراحت بین ست-های اصلی برنامه تمرینی مثلا حرکات مربوط به پا یا سینه حرکاتی مربوط به عضلات ساعد ، ساق و شکم را اجرا می-کنید .13- اصل تمرینی ذاتی ( درونی ) : در آخر اینکه تمام بدنسازها به قابلیتی دست می-یابند و بهترین رژیم غذایی ،-برنامه تمرینی ، سیکل تمرینی ، شدت تمرینی ، تکرارها و ست-ها را برای خود بر می -گزینند .اصولی که کمک می کنند تا چطور هر حرکت را با فرم صحیح آن اجرا کرد :1- اصل تمرینی تفکیک عضلانی : تمام عضلات به صورت متعادل کننده تشریک مساعی ، مخالف یکدیگر و یا مرتبط به هم عمل نموده و با هدف قرار دادن عضله-ای تحت تمرین به عنوان عضله اصلی آن را با قرار دادن استرس وارده تا حد ممکن منفک می-نمایند .2- اصل تمرینی کیفیت : کاهش تدریجی استراحت بین ست-ها در عین حالی که بر تعداد تکرارها نیز افزوده می-شود اساس این اصل را تشکیل می-دهد .3- اصل تمرینی تقلب (ضربه زدن ) : برای این کار با ضربه زدن و کمک گرفتن از عضلات و بخش-های دیگر بدن وزنه از دشوارترین نقطه دامنه حرکتی آن عبور داده می-شود از تکنیک تقلب یا همان ضربه زدن می-بایست تنها در 2 تا 3 تکرار آخر ست و صرفا جهت افزایش استرس وارده به عضلات استفاده کرد .4- اصل تمرینی فشار ممتد : با حفظ سرعت آهسته و کنترل کامل وزنه در هر تکرار می توان با وارد کردن یک فشار ممتد درگیری فیبرهای قرمز عضلانی را به حداکثر رساند .5- اصل تمرینی تکرارهای کمکی : در این تکنیک حریف تمرینی در تکرارهای آخر ست به فرد تمرین کننده کمک می-کند تا 2 تا 4 تکرار دیگر را نیز اجرا کند .6- اصل تمرینی فلاشینگ اجرای 3 تا 4 حرکت برای یک گروه عضلانی قبل از رفتن سراغ تمرین برای گروه عضلانی دیگر .7- اصل تمرینی تکرار های یک چهارم یا همان تکرارهای سوزشی : در این تکنیک با انجام چند تکرار اضافی درآخر یک ست و آن هم در دامنه حرکتی محدود ( تقریبا 6 تا 10 سانت بسته به نوع حرکت ) می توان به حداکثر سوزش عضلانی دست یافت .8- اصل تمرینی تکرارهای نیمه : به دلیل تغییر اهرم بندی در طول هر حرکت استفاده از تکرارهای نیمه به صورت مقطعی و گذرا در صورتی که در مقدار وزنه حرکتی نیز تنوع ایجاد گردد یک روش موثر جهت به حداکثر رسانی استرس عضلانی خواهد بود .9- اصل تمرینی تکرارهای منفی : تکنیک تکرار منفی به این دلیل که در بخش پایین آوردن وزنه عضلات قدرت تحمل 30 تا 40 درصد وزنه ای بیشتر را در قیاس با بخش مثبت حرکت یا همان بالا آوردن وزنه دارا می-باشند این امکان را فراهم می-سازد که سلول-های عضلانی بیشتری تحریک شوند .10- اصل تمرینی انقباض نهایی : نگه داشتن وزنه برای چند ثانیه در انقباض نهایی عضله باعث وارد شد فشار مضاعف بر روی عضله مورد تمرین می-گردد ضمن اینکه یکی از راه-های شکل دهی بهتر عضلانی نیز محسوب می-گردد.11- اصل تمرینی تکرارهای سرعتی : اجرای عمدی تکرارها با سرعت و شتاب بیشتر و البته با وزنه کمتر و با حفظ موارد پیشگیری کننده از آسیب دیده گی یکی از تکنیک-های موثر جهت تحریک فیبرهای سرعتی می-باشد که به سختی قابل دستیابی و تحریک هستند .12- اصل تمرینی ایزومتریک : به کارگیری شیوه-هایی همچون فیگور گیری انقباض ایزومتریک عضله به صورت عمدی برای حداکثر زمان 6 تا 10 ثانیه به تعداد مجموع حدود 30 تا 40 انقباض در موقعیت-ها و زوایای مختلف یکی از تکنیک-های موثر دیگر جهت افزایش فشار عضلانی محسوب می-گردد .13- اصل تمرینی ذاتی ( درونی ) در آخر اینکه تمامی بدنسازها به قابلیتی دست می-یابند که بهترین رژیم غذایی برنامه تمرینی سیکل تمرینی شدت تمرینی تکرارها و ست-ها را برای خود برگزینند .|+| نوشته شده در  سه شنبه ۶ دی ۱۳۹۰ساعت 5:9  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتمعرفی روش نوین تمرینی edtمعرفی روش نوین تمرینی edtیا دوست دارید تمرینی کاملا متفاوت با آنچه تا به حال داشته اید انجام دهید ؟تمرینی که مثل جلسات تمرین رایج شامل 30 تا 40 ست نباشد یا ناتوانی کامل به اندازه یک دو ماراتن زجر آور است در عوض شاهد بزرگتر و خشک تر شدن بدنتان هم باشید ؟این جلسات تمرینی که در ادامه به شما توصیه می-کنیم به اندازه تکرارهای کمکی ست-های نزولی یا سیستم توقف کوتاه فرسایشی نیست ولی باز هم به شما امکان می-دهد تا با شدت بالایی تمرین کنید در واقع تجربه کردن درد کمتر یکی از خصوصیت-های روش تمرین پلکانی متراکم ( edt ) است روشی که توسط مربی مطرح تمرینات قدرتی چارلز استیلی ابداع شده .استیلی می-گوید : بسیاری از مردم مقدار کارآمدی یک جلسه تمرین را بر اساس مقدار کوفتگی تولید شده توسط آن ارزیابی و این اشتباه است دستیابی به تناسب اندام نتیجه کاری است که انجام می-دهید نه چیزی که حس می-کنید تمرکز شما باید روی کیفیت کاری باشد که انجام می دهید وقتی جلسات تمرین edt را اجرا می-کنید شاید باز هم احساس کوفتگی کنید ولی در این روش رسیدن به دید یک هدف به حساب نمی-آید اگر روز بعد دچار کوفتگی عضلانی شدید تنها به این دلیل است که به کیفیت تمرین بیش از درد اهمیت داده اید .شاید کمی گیج شده اید ؟ ولی صبر کنید بزودی سوالات شما برطرف می-شود .edt چیست ؟در این روش تمرین 2 حرکت را برای 2 عصله متضاد انتخاب می-کنید ( مثل سینه و پشت یا پا و سرشانه ) و ست-هایی را برای این دو به مدت 15 دقیقه به صورت یک در میان اجرا می-کنید این یک محدوده pr4 ( رکورد شخصی ) است باید دقت کنید که در این محدوده چه مقدار وزنه و چند تکرار می-توانید برای هر حرکت اجرا کنید و این رکورد شخصی را ثبت کنید یک هفته بعد در جلسه ای که مجددا این دو حرکت را اجرا می-کنید باید سعی کنید همین رکورد را بشکنید این کمک می-کند تا کمیت کاری که انجام داده اید را تعیین کنید اگر دفعه بعد تعداد تکرارهای بیشتری را برای هر یک از این دو حرکت با مقدار وزنه-ای مشابه در همان زمان 15 دقیقه اجرا کنید یعنی رکورد شخصی خود را ارتقا داده اید و تمرین موفقی داشته اید در واقع تمرین با روش edt کاملا قابل اندازه گیری و عینی است و این یک خصوصیت بسیار خوب است .این روش چگونه عمل می-کند ؟برنامه های تمرین edt با این هدف طراحی شده اند که ترکیب بدنی را ارتقا دهند یعنی کمک کنند به ساختن عضله بیشتر و کاهش ذخایر چربی از طریق جلسات تمرین شدید و هر چند مختصر از این روش می-توانید برای افزایش قدرت هم استفاده کنید تنها کافیست برای این کار از وزنه-های بیشتری استفاده کنید و از تعداد تکرارها بکاهید ولی آیا واقعا می-توان تنها با 15 دقیقه تمرین بزرگتر ، قویتر و خشک تر شد ؟استیلی یم-گوید : شکی وجود ندارد و این روش تنها با هدف تغییر ترکیب بدنی طراحی شده edt می تواند شما را بزرگتر ، قوی تر ، خشک تر کند این روش بسرعت پاسخ می-دهد و هر چند سخت تمرین می-کنید ولی لذت بخش است چون تمرین با این روش در اصل نوعی رقابت واقعی با خودتان است ضمن اینکه مزایای تمرین هوازی را هم دارد .edt چه چیزی نیست ؟در این روش ، تمرین تا رسیدن به ناتوانی یک هدف نیست حداقل نه تا وقتی در اواخر تمرین خود هستید برای مثال اگر وزنه ای انتخاب کنید که بتوانید با آن حداکثر 10 تکرار اجرا کنید د رهر ست بیش از 5 تکرار اجرا نخواهید کرد و حداقل در اوایل این 15 دقیقه در واقع با فاصله زیادی پیش از ناتوانی ست-ها متوقف می-شوند .استیلی چنین شرح می-دهد که : اگر آهسته و پیوسته پیش روید – می توانید کار بیشتری انجام دهید و یکی از فاکتورهای مهم در هایپرتروفی عضلات کار مکانیکی است اگر در ست اول تا ناتوانی پیش روید به طور چشمگیری مقدار کاری را که در ادامه قابل انجام است محدود نخواهید کرد با این اوصاف در انتهای pr تمرین تا رسیدن به ناتوانی بلامانع است .در اوایل تمرین شاید بین هر ست 5 تا 10 ثانیه استراحت کنید ولی وقتی که به اواخر 15 دقیقه نزدیک می-شوید شاید مقدار استراحت طولانی تری نیاز پیدا کنید مطمئن شوید در تمام طول تمرین فرم اجرای خوبی داشته باشید جذابیت edt این است که باید خودتان تصمیم بگیرید در واقع باید یاد بگیرید که به بهترین وجه آهــنگ تمرین را تنظیم کنید .چگونه باید از این روش استفاده کرد ؟آنچه باید در محدوده رکورد شخصی خود انجام دهید از این قرار است :دو حرکت را برای دو گروه عضلانی متفاوت انتخاب کنید البته نیازی نیست که دقیقا دو عضله متضاد باشند مثل سینه و پشت ، جلو بازو و پشت بازو ، چهار سر ران و همسترینگ یا شکم و فیله می-توانید پا و سرشانه را انتخاب کنید یا چهار سر ران و جلو بازو را آنچه اهمیت دارد این است که مطمئن باشید هر حرکتی که انتخاب می-کنید تنها گروه عضلانی مورد نظر را خسته می-کند و روی عضله مقابل فشاری نمی آورد برای مثال اگر پرس سینه را با پرس سرشانه انتخاب کنید سرشانه شما خیلی پیش سینه و پیش از اتمام 15 دقیقه به ناتوانی می-رسد و نمی-توانید 15 دقیقه را تکمیل کنید .برای هر حرکت مقدار مقاومت مشابهی را انتخاب کنید از وزنه-های سنگین ( در حد 4 تکرار حداکثر ) تا وزنه-های متوسط ( 10 تا 12 تکرار حداکثر ) تا وزنه-های سبک ( 40 تکرار حداکثر ) بسته به اینکه بخواهید روی چه چیزی تمرکز کنید قدرت ، سایز یا استقامت .هر مقدار وزنه ای که بر این اساس انتخاب کردید تمرین را با نیمی از تکرارهای مذکور شروع کنید برای مثال اگر وزنه-ای که با آن می-توانید حداکثر 10 تکرار اجرا کنید برای پرس بالا سینه و کشش زیر بغل سیم کش انتخاب کردید با 5 تکرار از هر کدام شروع کنید .ساعت خود را تنظیم کنید برای مثال با وزنه معادل 10 تکرار حداکثر خود در پرس بالا سینه و کشش زیر بغل سیم کش تمرین شروع می-شود 5 تکرار برای پرس بالا سینه اجرا کنید به اندازه نیاز استراحت کرده ( که در اوایل 15 دقیقه بسیار مختصر خواهد بود ) و سپس 5 تکرار برای کشش سیم کش اجرا کنید با این روش تمرین را ادامه دهید تا وقتی 5 تکرار بنظرتان خیلی سخت بیاید .سپس برای هر حرکت تکرارها را به چهار عدد کاهش دهید وقتی چهار تکرار هم خیلی سخت شد تکرارها را به سه کاهش داده و همین روند را ادامه دهید در انتهای محدوده pr شاید هنوز بتوانید برای هر حرکت 5 تکرار اجرا کنید یا برعکس مجبور باشید پس از هر تکرار سراغ حرکت دیگر بروید به هر حال وقتی ساعت شما زنگ 15 دقیقه را زد وقت تمام است مقدار وزنه و تعداد کل تکرارهای خود را ثبت کنید یک محدود رکورد pr معمول می-تواند به این شکل باشد 6 ست 5 تکراری 3 ست 4 تکراری 3 ست 2 تکراری و 2 ست 1 تکراری و در مجموع 59 تکرار برای هر حرکت . این رکورد شخصی شما برای این جفت حرکت است .حدود یک هفته بعد همین دو حرکت را اجرا کنید با استفاده از وزنه-ای مشابه با همین هفته و سعی کنید تا در همین 15 دقیقه بیش از 59 تکرار اجرا کنید و رکورد شخصی خود تازه ای را ثبت کنید مهم نیست که چطور این کار انجام می دهید با انجام ست-های پنج تکراری بیشتر در ابتدا با اجرای ست-های سه تکراری بیشتر در اواسط 15 دقیقه .استیلی می گوید : چیزی به عنوان درست و غلط در این مورد وجود ندارد نهایت کار مهم است من به طور محض توجهم به تعداد تکرارها و ستهای انجام شده نیست بلکه تمرکز اصلی روی مقدار کاری است که در 15 دقیقه انجام می-شود ست-ها و تکرارهای تنها معیاری است برای سنجش کار انجام شده .چطور باید پیشرفت کرد ؟در روش edt اولویت اصلی این است که توانایی شما برای مقدار کاری که می-توانید در یک دوره زمانی مشخص اجرا کنید افزایش یابد به عبارت دیگر هدف پیشرفت است انجام تکرارهای بیشتر با وزنه-ای مشابه به تنهایی به معنی پیشرفت است اما به طوری لازم است بر مقدار وزنه خود هم بیافزایید .استیلی فرمول ساده ای برای تعیین زمان افزایش وزنه دارد قانون 20/5 وقتی شما از محدوده رکرود شخصی خود گذشتید و این بهبود رکورد به 20 درصد یا بیشتر از تعداد تکرارهایی رسید که در اولین جلسه تمرین اجرا کردید مقدار وزنه را به اندازه 5 درصد یا 5 پوند ( 2.5 کیلوگرم ) افزایش دهید هر کدام که کمتر است شاید 2 ، 3 یا 4 هفته طول بکشد تا اینکه بر مقدار وزنه بیافزایید یا اینکه در همان هفته دوم این کار را انجام دهید به هر حال وقتی وزنه را اضافه کردید باید رکورد خود را از آنجا در نظر بگیرید و مسیر را ادامه دهید .اگر نتوانید رکورد پیشین خود را بهبود دهید آن وقت باید قانون 20/5 را برعکس اجرا کنید یعنی اگر تعداد ترارهایی که جلسه بعد اجرا کردید 20 درصد کمتر از رکورد حال حاضرتان باشد باید وزنه خود را 5 درصد یا 5 پوند ( هر کدام که بیشتر است ) کاهش دهید .استیلی می-گوید : کارایی بالاتر نشان دهنده این است که بخوبی ریکاوری شده اید و خود را با افزایش توان تان برای استفاده از وزنه-های بیشتر نشان خواهد داد اما در مقابل کارایی پایین تر نشان دهنده این است که ریکاوری مناسبی نداشته اید بنابراین لازم است تا از وزنه سبک تری استفاده کنید به عنوان یک ریکاوری فعال البته شاید این مخالف خواست اغلب شما باشد ولی اگر می-بینید که کارایی تان کاهش یافته نیاز به زمان بیشتری برای ریکاوری دارید نه سنگین تر کردن تمرین .چند وقت یک بار باید از این روش استفاده کرد ؟برای اینکه شاه پیشرفت محسوسی در رکورد شخصی خود باشید هر جفت حرکت را به طور هفتگی برای حداقل 3 تا 4 هفته مورد استفاده قرار دهید قبل از اینکه حرکت را تغییر دهید ولی به یاد داشته باشید اگر چهار روز در هفته تمرین می کنید باید هر جلسه حرکات متفاوتی را اجرا کنید ( در نهایت برنامه نمونه-ای را در اختیارتان گذاشته ایم ) فرض کنید روز شنبه پرس بالا سینه هالتر و کشش زیر بغل سیمکش را اجرا میکنید روز سه شنبه دوباره سینه و پشت را اجرا می-کنید و لی با دو حرکت متفاوت مثلا پارالل و بارفیکس در این مورد هر چند 2 بار روی این عضلات کار کرده اید ولی هر جفت حرکت را باز هم تنها یک بار در هفته اجرا می-کنید .چطور edt را تغییر دهید ؟این روش قابلیت انعطاف بالایی دارد هر چند که زمان انجام آن محدود است ولی اینکه هر محدوده زمانی برای ثبت رکورد شخصی تنها 15 دقیقه است هم دلیل خاصی دارد استیلی می گوید من بر این باورم که زمان بیش از این مقدار فشار بیش از اندازه ای بر عضله وارد می-کند و اعتقاد دارم باید همواره در تمرین محدودیت زمانی مشخصی داشته باشید یکی از بهترین راه-ها برای نظم و جدیت بیشتر در تمرین است ولی با افرادی هم که در روش من خلاقیت به خرج می-دهند مخالفتی ندارم اگر می-خواهید زمان طولانی تر یا کوتاه تری برای هر جفت عضله تجربه کنید یا تعداد جلسات تمرین در هفته را افزایش دهید مخالفتی ندارم ولی توصیه می-کنم قبل از اینکه هر تغییری در این روش ایجاد کنید دقیقا آنچه من گفتم را تجربه کنید .کلیات برنامه تمریندر ادامه برنامه تمرینی 12 هفته ای را مشاهده می کنید بر اساس الگوی چهار روز در هفته بر پایه روش edt .در هر فاز چهار هفته ای حرکات جفت شده یک بار در هفته اجرا می-شوند هر جلسه تمرین شامل یک محدوده pr اجباری و یک محدوده pr اختیاری است که هر یک 15 دقیقه به طور می انجامد بدون ست-های گرم کردنی . اینکه محدوده اختیاری را کامل کنید یا نه بستگی به سطح تجربه و خستگی شما دارد افراد مبتدی باید تنها با محدوده اجباری کار خود را شروع کنند افراد پیشرفته می-توانند هر 2 را اجرا کنند ولی باید سطح خستگی خود را تحت نظر داشته باشند و اگر احساس کردند در جهت تمرین زدگی حرکت می-کنند از اجرای محدوده اختیاری چشم پوشی کنند .برنامه طوری طراحی شده که در هر چهار هفته روی بخشهایی از بدن فشار بیشتری اعمال می-شود و در مقابل برای بخش-های دیگر که ممکن است در ماه قبلی یا بعدی بیشتر تحت فشار قرار گیرند تاکید کمتری در نظر گرفته می-شود .برای مثال در هفته اول تا چهارم در هر جلسه تمرین فشار روی سرشانه وجود دارد ( چون در جلسات تمرین سینه / پشت هم سرشانه فشار زیادی تحمل می-کند ) که می-تواند منجر به تمرین زدگی شود بنابراین در هفته-های پنجم تا هشتم کار مستقیم روی سرشانه ها به حداقل می-رسد و به طور مجدد در هفته نهم تا دوازدهم تمرین سرشانه از سر گرفته می-شود .برای هر محدوده pr معیار انتخاب وزنه در پرانتز ذکر شده ( از 6 تا 20 تکرار حداکثر ) برای هدف قرار دادن سایز ، قدرت ، استقامت یا افزایش چربی سوزی ، در طول 12 هفته برنامه همواره با نیمی از وزنه حداکثر خود شروع کنید مثلا وقتی با وزنه معادل 10 تکرار حداکثر شروع می-کنید با پنج تکرار کار خود را انجام دهید یا وقتی حرکت را با وزنه-ای معادل 20 تکرار حداکثر خود شروع می-کنید برای هر حرکت تنها 10 تکرار اجرا کنید .در هر محدوده- 15 دقیقه 2 حرکت را به صورت یک در میان اجرا کنید استراحت شما هم در حد نیاز تان خواهد بود تا وقتی 15 دقیقه به پایان برسد کل تعداد تکرارهایی را که برای هر حرکت اجرا می-کنید ثبت کنید این رکورد شخصی شما خواهد بود و در جلسه بعدی که همین دو حرکت را اجرا می-کنید و یک هفته بعد خواهد بود باید سعی کنید آن رابشکنید .هفته اول تا چهارمروز اولمحدوده اجباری پارالل / بارفیکس * ( با وزنه ای معادل 10 تکرار حداکثر )محدوده اختیاری : جلو بازو چکشی با دمبل / پشت بازو هالتر خوابیده ( با وزنه ای معادل 20 تکرار حداکثر )روز دوممحدوده اجباری : اسکوات از جلو / پرس سرشانه با هالتر ( با وزنه ای معادل 10تکرار حداکثر )محدوده اختیاری : فیله کمر / بالا آوردن پا در حالت آویزان ( با وزنه ای معادل 20 تکرار حداکثر )روز سوممحدوده اجباری : پرس بالا سینه با دمبل / کشش قایقی با سیمکش ( با وزنه -ای معادل 10 تکرار حداکثر )محدوده اختیاری : جلو بازو با هالتر /پشت بازو سیمکش جفت ایستاده ( با وزنه ای معادل 20 تکرار حداکثر )روز چهارممحدوده اجباری : ددلیفت /نشر روبرو با دمبل ( با وزنه ای معادل 10 تکرار حداکثر )محدوده اختیاری : بالا رفتن از سکو ( با پای راست ) بالا رفتن از سکو ( با پای چپ ) ( با وزنه ای معادل 20 تکرار حداکثر )هفته پنجم تا هشتمروز اولمحدوده اجباری : اسکوات از جلو / کشش قایقی سیمکش ( با وزنه ای معادل 10 تکرار حداکثر )محدوده اختیاری : ساق پا ایستاده / شراگز با هالتر ( با وزنه ای معادل 20 تکرار حداکثر )روز دوممحدوده اجباری : پرس سینه با دمبل / جلو بازو دمبل چکشی ( با وزنه ای معادل 10 تکرار حداکثر )محدوده اختیاری : پشت بازو هالتر خوابیده / جلو بازو دمبل چکشی ( با وزنه ای معادل 20 تکرار حداکثر )روز سوممحدوده اجباری : ددلیفت / بارفیکس ( با وزنه ای معادل 10 تکرار حداکثر )محدوده اختیاری : کرانچ روی توپ طبی / نشر طرفین با دمبل ( با وزنه ای معادل 20 تکرار حداکثر )روز چهارممحدوده اجباری : پارالل / جلو بازو هالتر ( با وزنه ای معادل 10 تکرار حداکثر )محدوده اختیاری : فیله کمر / شنا سوئدی ( با وزنه ای معادل 20 تکرار حداکثر )هفته نهم تا دوازدهمروز اولمحدوده اجباری : بارفیکس دست برعکس / اسکوات از جلو ( با وزنه ای معادل 6 تکرار حداکثر )محدوده اختیاری : جلو بازو چکشی با دمبل /ساق پا ایستاده ( با وزنه ای معادل 16 تکرار حداکثر )روز دوممحدوده اجباری : پرس سرشانه با دمبل / کشش قایقی سیمکش ( با وزنه ای معادل 10 تکرار )محدوده اختیاری : جلو بازو هالتر دست برعکس / کرانچ با سیمکش ( با وزنه ای معادل 20 تکرار حداکثر )روز سوممحدوده اجباری :پرس سینه با دمبل / اسکوات با هالتر ( با وزنه ای معادل 10 تکرار حداکثر )محدوده اختیاری : پشت بازو خوابیده با دمبل / شراگز با هالتر ( با وزنه ای معادل 16 تکرار حداکثر )روز چهارممحدوده اجباری : بارفیکس / شنا سوئدی ( با وزنه ای معادل 8 تکرار حداکثر )محدوده اختیاری : لانگ ( پای راست ) و لانگ ( پای چپ ) ( با وزنه ای معادل 12 تکرار حداکثراگر می-توانید با وزن بدن بیش از 10 تکرار پارالل یا بارفیکس اجرا کنید از وزنه اضافی استفاده کنید اما اگر نمی-توانید بال وزن بدنتان 10 تکرار پارالل یا بارفیکس اجرا کنید از دستگاه-هایی که امکان کمک دادن را فراهم می-کنند استفاده کنید .|+| نوشته شده در  سه شنبه ۶ دی ۱۳۹۰ساعت 5:2  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتهرمی یا هرمی معکوس؟هرمی یا هرمی معکوس؟سیستم تمرینی هرمی و هرمی معکوس جزء رایج-ترین و موثرترین سیستم-های تمرین به حساب می-آیند که به روش-های مختلفی قابل استفاده و اجراء هستند. تأثیر هر دو این روش-ها از نظر علمی به اثبات رسیده و آزمایشات مختلف نشان-دهنده اثر مثبت آنها در افزایش حجم و قدرت عضلات است. به این سیستم-ها هرمی می-گویند چون در طول ست-های متوالی تعداد تکرارها یا وزنه کاربردی به-صورت هرمی کم یا زیاد می-شود. این روش-ها برای نسل-های متوالی بین بدنسازان و حتی پاورلیفترها رایج بوده و هست ولی سؤال اینجاست که واقعاً کدام-یک از این دو روش در افزایش حجم و قدرت مؤثرتر است و کاربرد بهینه هرکدام در چه مواقعی است؟ در ادامه نگاهی خواهیم داشت بر دو تحقیق معتبر علمی که در مورد هر یک از این روش-ها انجام شده و اینکه بهترین کاربرد آنها در کجاست.دو نوع روش اصلی برای تمرینات هرمی وجود دارد که به اسامی مختلفی رایجند: یک روش هرمی صعودی و نوع دیگر هرمی نزولی که هرمی معکوس هم نامیده می-شود. برای مثال: در مورد هرمی صعودی برای حرکت پرس بالاسینه با هالترست اول می-تواند با ۷۰ کیلوگرم، ست دوم با ۱۰۰ کیلوگرم و ست سوم با ۱۳۰ کیلوگرم وزنه اجراء شود. و هرمی معکوس با همین وزنه-ها به-صورت معکوس.هر یک از این تکنیک-ها به روش-های مختلف قابل اجراء هستند. یکی از روش-های راج هرمی صعودی، روش دی-لورم است :نحوهٔ اجراء این روش به این-صورت است که حرکتی را انتخاب کنید، حداکثر مقدار وزنه-ای را که می-توانید برای ۱۰ تکرار به-کار برید بنابر تجربه ****ن بزنید فرض کیند این مقدار ۱۰۰ کیلوگرم باشد. حال برای ست اول تمرین ۵۰ درصد این مقدار را در نظر بگیرید یعنی ۵۰ کیلوگرم و تنها ۱۰ تکرار با آن اجراء کنید، در ست دوم ۷۵ درصد از این مقدار یعنی ۷۵ کیلو و باز هم ۱۰ تکرار اجراء کنید و در ست سوم حداکثر وزنه یعنی با ۱۰۰ کیلوگرم حداکثر تکراری که می-توانید اجراء کنید.البته این روش در رنج تکرارهای مختلف قابل اجراست، چنانچه بسیاری از پاورلیفترها از این روش هرمی با ۳ تکرار حداکثر، ۴ تکرار حداکثر، ۵ تکرار حداکثر، و ۶ تکرار حداکثر برای تأکید بیشتر بر افزایش قدرت استفاده می-کنند. در مقابل، روش رایج تکنیک هرمی نزولی (هرمی معکوس)، روش آکسفورد است. در اینجا، اولین-ست با ۱۰۰ درصد وزنه حداکثری که برای ۱۰ تکرار می-توان به-کار برد اجراء می-شود. برای ست دوم و سوم، وزنه تنها به اندازه-ای کاهش داده می-شود که امکان تکمیل حدود ۱۰ تکرار در هر ست فراهم شود. و باز هم تعداد حداکثر مورد استفاده متغیر است. و معمولاً این روش با رنج تکرارهای ۶ تکرار، ۸ تکرار، ۱۲ تکرار و ۱۵ تکرار استفاده می-شود جالب است که مطالعات علمی نشان داده هر یک از این روش-ها در مواردی بهتر از دیگریست.برای مشخص نمودن اینکه کدامیک از این دو روش برای افزایش قدرت بهتر است، دانشمندان دانشگاه جان هاپکینز این دو روش را با هم مقایسه کردند. آنها ۵۰ مرد را در یک برنامه نه هفته-ای تمرین با وزنه شامل حرکت جلوپا با ماشین، سه-روز در هفته قرار دادند. همه آنها سه ست ۱۰ تکراری اجراء می-کردند، نیمی از افراد با روش دی-لورم هرمی صعودی (۵۰، ۷۵ و ۱۰۰ درصد حداکثر وزنه ۱۰ تکرار در ست اول، دوم و سوم) و بقیه با روش هرمی معکوس آکسفورد (۱۰۰ درصد ۱۰ تکرار حداکثر برای اولین ست و ست دوم و سوم کاهش وزنه تنها در حدی که بتوان ۱۰ تکرار را اجراء کرد.) مقدار وزنه-ای که این افراد توانستند برای ۱۰ تکرار در حرکت پرس-پا استفاده کنند قبل از شروع این برنامه و پس از نه هفته تمرین اندازه-گیری شد.محققان دانشگاه جان هاپکینز مشاهده کردند افرادی-که با روش دی-لورم تمرین کرده بودند توانستند ۱۰ پوند (حدود ۵/۴ کیلوگرم) بیش از افرادی-که از روش آکسفورد استفاده کرده بودد قدرت پای خود را افزایش دهند. هر چند در مطالعات علمی، تفاوت ۱۰ پوندی مقدار قابل-توجهی برای اعلام برتری یک روش بر دیگری به حساب نمی-آید. ولی برای بدنسازان این مقدار در طول نه هفته چندان هم کم نیست. این مطالعه نشان می-دهد هرچند هر دو روش در افزایش قدرت مؤثرند ولی روش هرمی صعودی دارای تأثیر بیشتری در افزایش قدرت است. البته با تحلیل بیشتر این مطالعه چنین نتیجه-گیری شد که هر چند به-نظر می-آید روش هرمی صعودی دی-ـلورم برای افزایش قدرت بهتر است. ولی روش هرمی معکوس آکسفورد برای افزایش حجم عضلانی بهتر است. چرا؟دلیل این مسئله برمی-گردد به تعداد دفعاتی که فرد تا مرز ناتوانی پیش می-رود. با تکنیک دی-ـلورم، ناتوانی تنها یک-بار حاصل می-شود، ولی با روش آکسفورد در هر سه ست تمرین تا مرز ناتوانی پیش می-رود. مطالعه-ای در استرالیا نشان می-دهد که تمرین تا مرز ناتوانی برای تنها یک ست به میزان بیشتری باعث افزایش قدرت نسبت به تمرینی که در دو تا چهار ست تا مرز ناتوانی ادامه یابد، می-شود. با این-حال ناتوانی عضلانی برای دستیابی به رشد عضلانی مهم است چون به مقدار بیشتری ترشح هورمون رشد و ۱ـIGF را تحریک می-کند. دو فاکتور آنابولیک مهم برای رشد عضلانی در مجموع بهتر است، بدنسازان از هر دو این روش-ها در برنامه تمرینشان استفاده می-کنند. یک روش خوب این است که از دوره شامل ۱۲ هفته جهت استفاده از هر دو این روش-ها استفاده کنید؛ به این صورت که در شش هفته اول دوره در تمام حرکات از روش هرمی صعودی دی-ـ-لورم استفاده می-کنید. در این فاز برنامه هر بخش بدن را دوبار در هفته تمرین دهید. چون در صورت تمرین با این روش زمان کمتری برای ریکاوری بین جلسات تمرین نیاز است، از آنجائی-که در هر جلسه در مجموع تعداد ست-های کمتری انجام می-شود، و تنها سه ست برای هر عضله را تا رسیدن به ناتوانی پیش می-روید. سپس، از افزایش قدرت به-دست آمده در طول شش هفته اول برای جابه-جائی وزنه-های سنگین-تر در طول شش هفته دوم استفاده کنید. شش هفته دوم از روش هرمی معکوس آکسفورد استفاده می-کنید، کاهش مقدار کمی از وزنه در هر ست و رسیدن به ناتوانی عضلانی همانطور که در توضیح این روش ذکر شد.در طول این فار، هر بخش بدن را تنها یک-بار در هفته تمرین دهید. ریکاوری کافی اهمیت زیادی دارد. از آنجائی-که در مجموع تعداد ست-های بیشتری انجام می-دهید و در هر ست تا رسیدن به ناتوانی پیش می-روید. در پایان دوازده هفته می-توانید سراغ تکنیک تمرینی دیگری روید یا اینکه از همین دو روش جهت ادامه افزایش قدرت و حجم عضلانی برای دوره-ای دیگر استفاده کنید.نکته: در محاسبه ۵۰ و ۷۵ درصد وزنه حداکثر چنانچه به عدد روندی دست پیدا نکردید، عدد به-دست آمده را به نزدیک-ترین عـدد ممـکن رونـد کنیـد. به-عنـوان مثال اگر ۱۰۰ درصد وزنه کاربردی برای ده تکرار ۱۳۵ کیلوگرم است. ۷۵ درصد آن می-شـود ۲۵/۱۰۱ کیلوگرم که به-جای آن از مقدار ۱۰۰ کیلو استفاده کنید.|+| نوشته شده در  سه شنبه ۶ دی ۱۳۹۰ساعت 5:0  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظرات11روش برای نتیجه-گیری بهتر از هر تکرار11روش برای نتیجه-گیری بهتر از هر تکرار1 - آهسته-تر نه سریع-تربنابر تحقیقاتی که توسط دکتر wayne در خصوص سرعت اجراء تمرین انجام گردیده شش دلیل مبنی بر اینکه چرا تمرین با سرعت آهسته در قیاس با تمرین با سرعت به منظور افزایش حجم عضلانی و قدرت ارحج می-باشد وجود دارد.در ادامه مطلب به-صورت جداگانه هر یک از شش مورد توضیح داده شده است.۱.۱. فشار عضلانی بیشتر: اجراء تکرارهای آهسته باعث تولید فشار مستمر طولانی-تری بر روی عضلات می-شود. برای مثال برای اجراء یک تکرار سریع که در آن یک ثانیه برای بخش مثبت تکرار و یک ثانیه برای بخش منفی هر تکرار زمان نیاز است می-توان ۱۰ تکرار را تنها در عرض ۲۰ ثانیه به انجام رساند. در صورتی-که برای اجراء یک تکرار آهسته که در آن بخش مثبت هر تکرار ۲ ثانیه و بخش منفی چهارثانیه به-طول بیانجامد برای به اتمام رساندن ۱۰ تکرار به حداقل ۶۰ ثانیه زمان نیاز می-باشد.با در نظر داشتن این نکته که در هر دو حالت میزان وزنه تمرینی مساوی بوده شاید کار انجام شده (یعنی انجام ده تکرار) یکی باشد ولی در نوع دوم که با سرعت آهسته-تر انجام گرفته عضلات محبور هستند که سعی و تلاش به مراتب بیشتری را جهت انجام به-کار ببندند و همان-طور که می-دانید کار و تلاش عضلانی یکی از کلیدی-ترین موارد جهت رشد عضلانی محسوب می-گردد.۲.۱. نیروی بیشتر عضلانی: برآوردهای ایزوکنتیک (Isokinetic) به-عمل آمده در خصوص حداکثر قدرت عضلانی به-طور قطع حاکی از این مسئله می-باشد که بیشتری نیروی عضلانی در موقع اجراء حرکات با سرعت آهسته تولید می-شود. به-طور حتم بین سرعت اجرای حرکت و قدرت عضلانی یک رابطه معکوس وجود دارد. حداکثر نیروی تولید شده در زاویه ۶۰ درجه در هر ثانیه بیشتر از حداکثر نیروی تولید شده در زاویه ۱۲۰ درجه در هر ثانیه می-باشد و همین-طور حداکثر نیروی تولید شده در زاویه ۱۲۰ درجه در هر ثانیه بیشتر از حداکثر نیروی تولید شده در زاویه ۱۸۰ درجه در هر ثانیه می-باشد، به-دلیل اینکه هر چه سرعت حرکت بیشتر شود نیروی عضلانی کمتر می-شود. اجراء تمرینات قدرتی با روش سرعتی به منظور دستیابی به حداکثر قدرت عضلانی نتیجه معکوس دارد.۳.۱. فیبرعضلانی بیشتر: دو فاکتور اساسی در تولید قدرت عضلانی نقش دارند: تعداد فیبرهای عضلانی درگیر و نسبت موتور یونیت-های عصبی فعال شده. قدرت عضلانی با درگیر شدن تعداد بیشتر فیبرهای عضلانی و یا فعال شدن رشته-های عصبی و یا هر دو افزایش می-یابد. تحقیقات نشان داده است که در ماکزیمم انقباض عضلانی هر دو نوع فیبر ضلانی (تارهای عصبی و صوتی) به-کار گرفته می-شوند.به-همین خاطر به-نظر می-رسد که تمرینات آهسته زمان بیشتری را برای درگیر کردن هر دو نوع فیبرهای عضلانی فراهم می-سازد که در نهایت منجر به تولید قدرت بیشتر می-شود.۴.۱. قدرت عضلانی بیشتر: قدرت ماحصل نیروی تولید شده در مقیاس زمان می-باشد. قدرت را می-توان با افزایش نیرو عضلانی، سرعت اجراء حرکت و یا هر دو ارتقاء داد. برای تولید حداکثر قدرت به ماکزیمم سرعت اجراء حرکت و نیروی عضلانی نیاز می-باشد. با این تفاسیر برای حصول بهترین نتیجه، هر یک از موارد فوق می-بایست به-صورت مجزا تمرین شود. ترکیب تمرینات قدرتی با تمرینات سرعتی روش مؤثری برای افزایش فاکتور قدرت و یا فاکتور سرعت محسوب نمی-شود. برای مثال یک ورزشکار رشته پرتاب وزنه در نظر دارد بر فاصله پرتاب خود بیفزاید. این ورزشکار قادر است با وزنه-ای ۲۰۰ پوندی ۱۰ تکرار حرکت پرس بالاسینه را با سرعت آهسته اجراء کند. مربی این ورزشکار به او توصیه می-کند که برای افزایش قدرت انفجاری-اش پرس بالاسینه را با وزنه-ای ۵۰ پوندی و با سرعت زیاد اجراء کند. متأسفانه این روش تمرینی باعث افت رکودهای فرد خواهد شد. وزنه ۵۰ پوندی نه تنها خیلی سبک-تر از آن است که باعث تحریک منجر به قوی-تر شدن شود بلکه باعث تحلیل قدرت منجر به قوی-تر شدن شود بلکه باعث تحلیل قدرت فرد نیز خواهد شد. درست است که هالتر ۵۰ پوندی سه تا چهار برابر سنگین-تر از وزنه (پرتاب وزنه) می-باشد ولی به هیچ-وجه نمی-شود آن-را با همان شیوه و الگوی حرکت پرتاب وزنه جابه-جا کرد.در نتیجه اجراء تکرارهای سریع با وزنه (هالتر و دمبل) هیچ سودی برای سرعت-بخشی به ورزش شخص نخواهد داشت و بیشترین احتمالی که از اجراء تمرین به این شیوه حاصل می-گردد آسیب-دیدگی بافت-های نرم می-باشد.شما می-توانید وزنه-ای سنگین را با سرعت آهسته جابه-جا کنید و یا اینکه وزنه-ای سبک را با سرعت زیاد، ولی نمی-توانید وزنه-ای سنگین را با سرعت زیاد جابه-جا کنید. به-دلیل اینکه بیشترین مقاومت در مقابل وزنه یک نیاز مبرم برای دست-یابی حداکثر قدرت محسوب می-گردد.جهت افزایش فاکتور نیرو توصیه می-شود که با وزنه-ای تقریباً سنگین و با سرعت آهسته به تمرین بپردازید و همین-طور که بر قدرت عضلانی افزوده می-شود فاکتور نیرو به تبع آن ارتقاء یافته و در نهایت قدرت کلی افزایش می-یابد.۵.۱. آسیب-دیدگی کمتر بافت-ها: سرعت یکی از ضروری-ترین اجزاء فعالیت-های قدرتی محسوب می-گردد. اما اکثر فعالیت-های قدرتی با وزن بدن به انجام می-رسند که برای نمونه می-توان از پرش طول نام برد. فعالیت-های ورزشی با مقاومت زیاد در مقابل وزنه مثل حرکت دوضرب وزنه-برداری، پرس-سینه و ددلیفت باعث وارد آوردن فشار بسیار زیادی بر روی ساختار مفصلی می-گردد و به همین خاطر ریسک آسیب-دیدگی بافت-ها نیز افزایش می-یابد.هر چه قدرت شتاب بلند کردن یک جسم بیشتر باشد به همان نسبت استرس اولیه وارد بر تاندون-ها و لگمنت-ها و تارهای عضلانی درگیر بیشتر خواهد بود. برای مثال یک کامیون را در نظر بگیرید که قرار است با یک طناب ماشین دیگری را بکسل نماید. حال هر چقدر قدرت شتاب اولیه برای حرکت بیشتر باشد به همان نسبت استرس وارده و احتمال پارگی بر روی طناب متصل کننده این دو ماشین بیشتر خواهد بود.این مسئله حتی در شتاب منفی نیز سنخیت دارد یعنی پس از به راه افتادن کامیون و حرکت دادن ماشین خراب. حال اگر کامیون بخواهد به-صورت آنی ترمز کند آن-موقع است که دوباره کنترل ماشین عقبی بسیار مشکل خواهد بود. بلند کردن وزنه با سرعت آهسته نه تنها همان میزان کار را به انجام می-رساند بلکه باعث وارد آمدن فشار بیشتر عضلانی در قیاس با بلند کردن سریع وزنه می-شود. البته با این توضیح که در بلند کردن وزنه با سرعت آهسته احتمال آسیب-دیدگی بافت-ها در ابتدا و انتهای حرکت بسیار کمتر خواهد شد و تنها به همین یک دلیل بلند کردن و پائین آوردن وزنه با سرعت آهسته می-بایست به-عنوان یک تکنیک ارجح برای ساخت عضلات در نظر گرفته شود.۶.۱. شتاب لحظه-ای کمتر: شتاب لحظه-ای تقریباً در تمامی تمرینات با وزنه نقش دارد. هر چقدر سرعت بلند کردن وزنه بیشتر باشد به همان نسبت شتاب لحظه-ای نیز افزایش خواهد یافت. شتاب لحظه-ای جزء موارد بسیار مهم می-باشد و به همین دلیل ملاحظات خاص خود را طلب می-نماید چون هر چقدر اجزاء شتاب لحظه-ای افزایش یابند از تعداد عضلات درگیر کاسته می-شود. و به همین خاطر شما قادر خواهید بود وزنه سنگین-تری را با سعی و تلاش کمتر عضلات جابه-جا کنید. یکی از شایع-ترین تکنیک-ها برای تولید شتاب لحظه-ای کمک گرفتن از عضلات دیگر برای بلند کردن وزنه می-باشد. خم شدن به جلو و کمک از کمر و هیپ برای بالا آوردن هالتر در حرکت جلوبازو با هالتر در حرکت جلوبازو با هالتر ایستاده یک مثال مناسب در این رابطه می-باشد. با وجودی-که بدین ترتیب امکان بلند کردن وزنه-ای سنگین-تر فراهم می-شود. ولی به عضلات موردنظر (جلوبازو) به-دلیل وجود فاکتور شتاب لحظه-ای فشار کمتری وارد می-شود.از یک نمونه دیگر در این خصوص می-توان از حرکت پرس سینه نام برد که فرد در پائین-ترین بخش حرکت با ضربه زدن میله هالتر به سینه آن-را به سمت بالا می-برد. این-کار جدای از اینکه احتمال آسیب-دیدگی را بسیار بالا می-برد باعث می-شود که از فشار وارده بر روی عضلات پکتورال سینه دلتوئید و پشت-بازو نیز کاسته شود. با وجودی-که شتاب لحظه-ای در فعالیت-های ورزشی دارای جایگاهی می-باشد ولی همیشه می-بایست آن-را به-عنوان یک فاکتور فرعی و کم-ارزش در نظر گرفت.بنابراین اگر در خصوص سرعت اجراء حرکاتتان شک دارید سعی کنید حرکات را آهسته-تر اجراء کنید و نه سریع-تر.۲. تفکیک عضله-ای تحت فشارسیستم عضلانی بدن بسیار پیچیده می-باشد و به انسان اجازه می-دهد که در چندین بُعد و زاویه حرکت نماید. در هر حرکتی به-طور معمول بیشتر از یک عضله درگیر است و به همین دلیل عملاً توانائی انجام یک حرکت تنها به-وسیله یک عضله ممکن نیست زیرا عضلات متعادل کننده و تشریک مساعی بین عضلات همیشه و در هر حرکتی وجود دارد.این مسئله علی-الخصوص در مورد حرکاتی که با هالتر و دمبل اجراء می-شود سنخیت دارد و به همین خاطر هم هست که دستگاه-هائی همچون ناتیلوس ساخته شده-اند.با این-حال به نفع بدنسازان است که در قیاس با حرکات چند مفصلی وقت بیشتری را بر روی حرکات تک-عضله-ای به-دلیل ایزوله کردن یک عضله خاص بگذراند. حرکات تک مفصلی به-طور معمول، تنها حرکت یک مفصل را طلب می-نمایند. در صورتی-که برای اجراء حرکات چندمفصلی و پایه به دو یا چند مفصل نیاز می-باشد.از حرکات تک مفصلی می-توان به-عنوان نمونه از جلو پا با دستگاه نشر جانب با دمبل و پشت بازو سیم-کش نام برد. در این قبیل حرکات عضله موردنظر به-صورت مجزا تحت فشار قرار می-گیرد.حرکاتی همچون بارفیکس، پرس سرشانه و ددلیفت جزء حرکات چند مفصلی و پایه محسوب می-شوند. در یک حرکت مثل ددلیفت تقریباً پنج مفصل درگیر می-باشند (پاشنه، زانو، هیپ، کمر و سرشانه) در حرکت ددلیفت چند عضله کار می-نمایند ولی از هیچکدام به-صورت کامل کار کشیده نمی-شود.بهترین حرکات تک-مفصلی (تفکیکی) و حرکات چند مفصلی (پایه) که توسط دستگاه-های متداول اجراء می-شوند در ذیل آورده شده است..3تمرین تا حد ناتوانی لحظه-ای عضلانیناتوانی لحظه-ای عضلانی به عدم توانائی ادامه دادن به حرکت با فرم صحیح آن اطلاق می-شود و زمانی ظاهر می-گردد که فرد حداکثر تلاش خود را در مقابل وزنه به-کار می-بندد ولی هیچ حرکتی حاصل نمی-شود. در این شرایط به رغم وارد کردن نیرو دیگر وزنه بالا نمی-رود به بیان دیگر یعنی بروز انقباض ایزومتریک و یا انقباض صُلب.در سال ۱۹۶۰ انقباض ایزومتریک (منقبض کردن عضله بدون اینکه در طول عضله تغییری حاصل شود مثل ایستادن جلوی دیوار و با دو دست فشار وارد کردن به دیوار) به-عنوان آخرین یافته تمرینات قدرتی تلقی می-شد.برپایه این تئوری تمام آن-چیزی که برای حداکثر رشد عضلانی موردنیاز بود به-کارگیری بیشترین درصد قدرت در برابر یک جسم غیرقابل حرکت و از چندین جهت بود.به-صورت تئوریک نتایج خیره-کننده-ای می-بایست حاصل می-شد. ولی در حقیقت نتایج نه تنها قابل توجه نبود بلکه ناامیدکننده بود.هنوز تئوری که تمرینات ایزومتریک از آن پیروی می-کند اساساً صحیح می-باشد. ولی متأسفانه نتیجه-گیری-هائی که از حقایق تشکیل-دهنده این تئوری به-دست آمده بدون در نظر گرفتن چندین واقعیت محرز دیگر به-عمل آمده.یک عضله در حال سرد شدن توانائی انقباض حداکثر را ندارد و به همین ترتیب کمترین نتیجه حاصل خواهد گردید. یک عضله قبل از اینکه توانائی انجام ماکزیمم فشار را داشته باشد می-بایست با اجراء چند تکرار سبک و متوسط کاملاً گرم شده باشد در غیر این-صورت عضله به-طور حتم در نقطه پائین-تر از قدرت واقعی-اش عمل خواهد کرد.این دقیقاً همان-کاری است که انقباض ایزومتریک برای فرد انجام می-دهد.یک فرد می-تواند به-طور مکرر از یک عضله تا نقطه ناتوانی آن کار بکشد در صورتی-که به هیچ نتیجه قابل توجهی هم دست نیابد.البته این بدان معنا نمی-باشد که مفهومی که انقباض ایزومتریک برپایه آن استوار شده بی-ارزش می-باشد. بلکه بالعکس این یک مشخصه باارزش است که می-بایست به تمام تمرینات بدنسازی افزوده شود. بیشتری سعی می-بایست در مقابل یک جسم صلب در هر ست و هر حرکت به-کار گرفته شود ولی با علم بر اینکه پس از اجراء تکرارها به خستگی نهائی رسیده باشند و دیگر به-رغم صددرصد تلاش-شان توانائی بلند کردن و مقاومت در مقابل وزنه را نداشته باشند است که می-بایست از انقباض ایزومتریک بهره گرفت چون در غیر این-صورت ماکزیمم تحریک منجر به رشد غیرممکن خواهد بود.شما نخواهید توانست بر قدرت و سایر عضلانی-تان به-وسیله اجراء حرکاتی که قبلاً آنها را به-راحتی اجراء می-کرده-اید بیفزائید. بلکه می-بایست به-طور مرتب درصدد آن برآئید که تلاش مضاف-تری را به-کار ببندید. و این سعی می-بایست با ماکزیمم تلاش توأم باشد. بنابراین به-خاطر داشته باشید که همیشه می-بایست تا ناتوانی عضلانی تمرین کنید.۴. تأکید بر روی بخش منفی حرکتهنگامی-که در سال ۱۹۵۹ تمرینات با وزنه را با جدیت شروع کردم هیچ-کس به بخش منفی حرکت (مقاومت در مقابل پائین آمدن وزنه) توجهی نمی-کرد. در آن زمان ما بخش مثبت حرکت (بلند کردن وزنه) را با شدت تمام اجراء می-کردیم و در عوض بخش منفی حرکت را بدون هیچ توجهی انجام می-دادیم. به همین خاطر بعضی اوقات می-شد که وزنه در بخش منفی حرکت حالت افتادن به-خود می-گرفت. بخش اعظم تمرینات من تا سال ۱۹۷۳ به همین منوال انجام شد.در بهار سال ۱۹۷۲ یک مقاله از مجله آیرون من (Iron man) که نویسنده آن آرتور جونز (Arthur Jones) بود را خواندم.آرتور در آن مقاله با مطرح کردن تأکید بر روی بخش منفی بدنسازان را غافلگیر کرده بود آرتور به بدنسازان توصیه کرده بود که به-جای فکر کردن بر روی مقدار وزنه-ای که می-توانند بلند کنند بر روی مقدار وزنه-ای که می-توانند در مقابل آن مقاومت کنند فکر کنند. این مبحث تأثیر ماندگاری بر روی من داشت.چند ماه بعد من برای دیدن مسابقات المپیک ۱۹۷۲ مونیخ به آلمان-غربی رفتم. در آن-جا کنگره-ای برپا شده بود که در خصوص مزایای تمرین با تاکید بر روی بخش منفی حرکت مباحثی توسط دکترها و پروفسورها عنوان می-گردید. در یکی از این گزارشات دکتر کامی (Dr. Komi) از اسکاندیناوی عنوان کرد که تمرینات با تأکید بر روی بخش منفی را بر روی وزنه-برداری�� �هایش به-کار بسته و کاملاً هم بر این قضیه مسر بود که تمرین با این روش باعث قهرمان شدن آنها می-شود.درست چند روز بعد بود که در مسابقات وزنه-برداری یکی از ورزشکاران اسکاندیناوی اول شد و دو تا دیگر هم به مقام دوم و سوم دست یافتند.پس از بازگشت از اروپا من به دیدار آرتور جونز رفتم و با او در خصوص مباحث دکتر Komi صحبت کردم. برای من خیلی جالب بود چون خود آرتور در این خصوص مطالعات و تحقیقات به مراتب بیشتری از دکتر کامی و یا هر کس دیگری در این جهان انجام داده بود. جونز دستگاه-های مخصوص زیادی ساخته بود و در ابعاد بسیار بزرگ نیز آنها را آزمایش نموده بود. او واقعاً مبدل شده بود به یک حامی بزرگ تمرینات با تأکید بر روی بخش منفی.تا اواسط دهه ۷۰ میلادی بدنسازان اندکی بودند که تمرینات با تأکید بر روی بخش منفی حرکت را انجام می-دادند. اما امروزه و با سپاس از یافته آرتور جونز تقریباً تمام بدنسازها در سراسر جهان با این سیستم به تمرین می-پردازند. تمرینات با تأکید بر بخش منفی هر تکرار و انشعاب-های آن هنوز به-عنوان یکی از بهترین روش-های تحرک منجر به رشد عضلات محسوب می-گردد.در تمرین با تأکید بر روی بخش منفی هر تکرار به-دلیل اینکه وزنه تمرینی می-بایست حدود ۴۰ درصد سنگین-تر از مقدار وزنه-ای باشد که فرد در حالت نرمال می-تواند آن-را برای ده تکرار جابه-جا کند، می-بایست توسط یک یا دو حریف تمرینی از روی پایه بلند شود و از آن پس تمرین کننده می-بایست آهسته و با کنترل در مقابل پائین آمدن وزنه مقاومت کند و پس از رسیدن به پائین-ترین نقطه دوباره توسط حریف و یا حریفان تمرینی بالا آورده شود و دوباره فرد روند قبلی را ادامه دهد. هدف اجراء تمرین با سیستم کنترل وزنه و آهسته پائین آوردن می-باشد که البته می-بایست بدون مکث مابین اجراء شود.در تکرارهای اول و در ابتدای شروع پائین آمدن وزنه اگر فرد بخواهد باید بتواند جلوی پائین آمدن وزنه را بگیرد ولی لزومی برای این-کار نمی-باشد. پس از اجراء ۶ تا ۷ تکرار فرد دیگر به-رغم به-کار گرفتن حداکثر توانش نباید توانائی مقاومت در مقابل پائین آمدن وزنه را داشته باشد.سرانجام پس از اجراء ۲ تا ۳ تکرار بدین منوال دیگر می-بایست برای فرد، کنترل و راهنمای وزنه به سمت پائین غیرممکن باشد. در این مقطع فرد می-بایست به ست خاتمه دهد. در صورت اجراء تمرین با سیستم منفی و با فرم کاملاً صحیح آن، تمرین بسیار کامل-تری برای عضلات به-دلیل عدم از دست دادن مقاومت عضلانی انجام خواهد گرفت و به-دلیل اینکه در این سیستم کنترل وزنه همیشه با سرعت آهسته و موزون انجام می-گیرد در نتیجه زمینه کافی برای درگیری کامل فیبرهای عضلانی فراهم می-گردد. با این اوصاف چند مسئله در خصوص تمرین با این سیستم وجود دارد.۱. اولین مسئله قدرت فرد می-باشد. پس از اجراء تمرین با این شیوه فرد خیلی سریع قوی-تر خواهد گردید. در نتیجه فرد به دو حریف تمرینی قوی جهت کمک کردن برای بلند کردن وزنه نیاز دارد و یک-چنین وزنه زدنی حتی برای باعلاقه-ترین حریف-های تمرینی نیز خیلی زود تکراری و خسته-کننده می-گردد. ضمن اینکه در تمرین با این شیوه در حرکاتی مثل اسکوات نیز به هماهنگی بسیار بالا می-باشد که در صورت عدم دقت به آن حرکت بسیار خطرناک خواهد شد.۲. دومین مسئله ثتب دقیق شدت تمرین با سیستم تأکید منفی می-باشد. استراحت طولانی-مدت در بین تکرارها از آن مواردی است که خیلی زود فرد به آن عادت می-کند. استراحت ۲ تا ۳ ثانیه بین هر تکرار برای ریکاوری موقتی عضلات کافی می-باشد. و استراحت بیش از این به-منزله تقلب و کاستن از سطح شدت تمرین می-باشد. ضمن اینکه استراحت بیشتر خطرناک خواهد بود. یک استراحت ۳ ثانیه-ای بین هر تکرار یعنی اجراء سری-وار یک تکرار با حداکثر وزنه و یک-چنین تکرارهائی می-تواند منجر به بر هم خوردن فرم صحیح حرکتی و در نهایت آسیب-دیدگی می-شود.هر دو مورد فوق در صورتی-که از تمرین با سیستم تأکید منفی به-صورت مقطعی استفاده گردد قابل حل می-باشد. اجراء هفته-ای یک-بار و یا دو هفته یک-بار این سیستم در کنار تمرین با روش متداول کافی می-باشد. در این روش فرد می-بایست دو برابر زمانی-که برای بلند کردن وزنه صرف می-شود را برای پائین آوردن آن صرف کند. در تجربیات عملی به-دست آمده در این روش تمرینی مشخص گردیده که بهترین زمان برای بلند کردن وزنه ۲ ثانیه و برای پائین آوردن آن ۴ ثانیه می-باشد.۵. مکث در نقطه انقباض عضلانیتقریباً تمامی افراد بر اهمیت اجراء حرکات در دامنه کامل حرکتی آنها اتفاق-نظر دارند که به-طور معمول تأکید بر روی کشش عضله به جهت جلوگیری از کاهش قابلیت انعطاف-پذیری آنها می-باشد. بسط دادن طول عضله در بخش منفی هر تکرار بسیار لازم و ضروری می-باشد. اما به همان نسبت منقبض کردن کامل عضله در بخش مثبت هر تکرار نیز بسیار با اهمیت می-باشد. در واقع هر وقت یک گروه عضلانی منقبض می-گردد گروه عضلانی مخالف آن منبسط می-گردد.عمده-ترین مزیت اجراء هر تکرار تا نقطه انقباض کامل عضلانی ارتقاء تحریک منجر به رشد عضلانی می-باشد. یک مکث در حالتی-که عضله در کوتاه-ترین وضعیت قرار دارد باعث می-گردد که یک انقباض استاتیک کوتاه در نقطه-ای نزدیک به ماکزیمم اتصال بین اکتین (actin) و میوزین (myosin) در سطح سلولی به-وجود آید.بنابر مکانیک انقباض عضلانی این وضعیت باعث به-وجود آمدن مؤثرترین تحریک منجر به رشد می-گردد. بنابراین به نفع فرد می-باشد که در حرکات تک-مفصلی برای یک لحظه کوتاه مکث در نقطه انقباض کامل عضلانی را انجام دهد. این مکث چه مدت می-بایست به-طول انجامید؟ نیم ثانیه تا یک ثانیه کافی می-باشد.در حرکات چند مفصلی (پایه) به-دلیل اینکه چند مفصل در حال حرکت می-باشند انقباض کامل عضلانی برای عضلات درگیر وجود ندارد و در عوض قفل مفصل استخوان به استخوان وجود دارد. بنابراین نمی-بایست در نقطه قفل مفصل هیچ مکثی انجام داد و به-جای آن با سرعت موزون و به آرامی از موقعیت عبور کرد..6برای دست-یابی به رشد بهتر بدن را همیشه هیدراته نگه-دارید.تقریباً برای یک بدنساز غیرممکن است که آب بسیار زیادی بنوشد. در واقع اکثر بدنسازانی که با شدت و سخت تمرین می-کنند در صورتی-که آب بیشتری بنوشند رشد بهتری خواهند کرد.آب برای بدنسازان به سه دلیل عمده، مفید و سودمند می-باشد:اول: آب در طول تمرین به-وسیله تعرق کمک می-کند که بدن سرد شود. اجراء تمرینات سنگین باعث می-شود که خون گرم به زیر پوست راه یابد و در آنجا گرمای خود را به طریق جابه-جائی انرژی از دست دهد. غدد عروقی شروع می-کنند به ترشح آب و بدن با تبخیر آب حاصله بر روی پوست خنک می-شود. در هوای سرد گرما به-راحتی از دست می-رود. ولی در هوای گرم بدن برای اینکه سرد شود می-بایست تعریق زیادی انجام دهد خیلی از بدنسازان تنها در صورت اجراء یک جلسه تمرین کوتاه و با شدت، آب بسیار زیادی را از طریق تعریق از دست می-دهند.اگر این آب از دست رفته بلافاصله جایگزین نگردد روند کیفی فعالیت تمرینی سیر نزولی خواهد یافت بنابراین نوشیدن آب قبل از تمرین، حین تمرین و بعد از تمرین در تمامی جلسات تمرینی بسیار مهم می-باشد.دوم: آب در طول پروسه عضله-سازی بسیار مهم می-باشد. ۷۰ درصد ساختار شیمیائی عضله را آب تشکیل داده است. برخلاف تصور اکثر بدنسازان بخش عمده عضله از پروتئین تشکیل نیافته است. بلکه بخش اعظم از آب تشکیل یافته است. آب در داخل تمام سلول-های عضلانی وجود دارد اما نوشیدن مقدار بسیار زیاد آب باعث نخواهد شد که عضلات-تان بزرگ-تر شوند. مگر اینکه ابتدا آنها را در سطح سلولی و توسط اجراء حرکات تمرینی صحیح تحریک منجر به رشد نمائید. بنابراین حتی در صورت اجراء بهترین نوع تمرین نیز در صورت نرساندن آب کافی به بدن عضلات به رشد در خور توجه دست نخواهند یافت.سوم: آب به نحو قابل توجهی به بدن کمک می-کند که از دست چربی خلاص شود. در یک رژیم غذائی کم کالری آب زیاد باعث می-شود که میزان تولید ادرار افزایش یابد و بدین ترتیب اجازه می-دهد که به نحو مؤثرتری چربی را از خود خارج نماید. علاوه بر این افزایش حجم ادرار یک روش مؤثر برای دفع کردن حرارت بدن می-باشد.۷. به گرم کردن بدن اهمیت بدهیدنیازی نیست که قبل از شروع تمرین حتماً به اندازه یک جلسه تمرین حرکات گرم-کردنی اجراء کنید در حقیقت هر ست ۸ تا ۱۲ تکراری دارای خاصیت گرم-کردنی می-باشد. ۶ تا ۷ تکرار اولیه شما یک روش بسیار مؤثر برای اجراء چند تکرار آخرتان یا همان سخت-ترین تکرارها می-باشند. بیائید برای نمونه در نظر بگیریم که شما قادر هستید ۱۲ تکرار کامل حرکت جلوپا با دستگاه را با وزنه ۱۰۰ پوندی با فرم صحیح اجرا ء کنید. اگر برای اجرای هر تکرار به شش ثانیه زمان نیاز باشد برای اجراء ده تکرار به یک دقیقه زمان نیاز می-باشد. در طول این مدت عضلات چهارسرران به-صورت خاص گرم شدن را تجربه می-نمایند و برای اجراء ۲ تکرار آخر کاملاً آماده می-باشند. در این زمان عضلات چهارسرران حداکثر تلاش-شان را به-کار می-بندند چون حدود ۶۰ ثانیه زمان دشوار را برای اجراء تکرارهای قبلی و تطبیق فیزیولوژیکی سپری کرده--اند. در صورتی-که وزنه-برداران رقابتی به این نیازمند می-باشد که قبل از بلند کردن ماکزیمم وزنه-شان به-صورت افزایش تدریجی وزنه ست-های گرم کردنی سنگین خود را انجام دهند. گرم کردن بدین شکل به لحاظ روانی می-تواند برای وزنه-بردار سودمند باشد.۸. با دهان باز نفس بکشیدافراد مبتدی معمولاً در خصوص نحوه-ای صحیح تنفس در هنگام بلند کردن و پائین آوردن وزنه تردید دارند. در گذشته مراجع ورزشی تکنیک-های متنوعی از تنفس را برای اجراء حرکات ورزشی توصیه می-کردند. بعضی از آنها پیشنهاد می-کردند موقع بلند کردن وزنه عمل دم و موقع پائین آوردن آن عمل بازدم را انجام دهید و برخی دیگر هم توصیه می-کردند موقع بلند کردن وزنه عمل بازدم و موقع پائین آوردن آن عمل دم را انجام دهید. به-دلیل وجود همین گوناگونی جای تعجبی نبود که افراد مبتدی در خصوص نحوه صحیح تنفس دچار سردرگمی بشوند. به-عقیده من فرد می-بایست در طول اجراء حرکت بر روی عضلات درگیر تمرکز نماید و نه بر روی نحوه تنفس. به-صورت ساده می-توان این-طور بیان کرد که اگر نحوه تنفس را فراموش کنید آن-موقع است که تنفس خود راه خودش را پیدا کرده و اکسیژن کافی برای بدن را تأمین خواهد کرد.علی-الخصوص که ضربان قلب هم بالا باشد. در طول دامنه حرکتی هر حرکت نقاطی وجود دارد که دم و بازدم در آنها آسان-تر می-باشد. ضمیر ناخودآگاه فرد خود این نقاط را شناسائی نموده و تنفس مؤثر و طبیعی را با آن هماهنگ می-سازد.به-هر حال بسیار ضروری می-باشد که از حبس کردن نفس در طول اجراء تمرینات با شدت خودداری نمائید حبس کردن هوا و بستن راه-های خروج هوا از بدن در زمان اجراء فعالیت-های فیزیکی شدید سبب بروز پدیده والسالوا (Valsalva) می-گردد. بنابراین نفس خود را حبس نکنید و با دهان باز و آزاد تنفس کنید.۹. تقلب (ضربه زدن) را به حداقل برسانیداکثر بدنسازان در هر دو حالت عمدی و غیرعمدی به مرور زمان به به-کارگیری تکنیک تقلب در هر حرکتی عادت می-نمایند. بخش عمده این تکنیک-های تقلب را می-توان در چهار گروه طبقه-بندی کرد:ـ ایست حرکت قبل از اتمام واقعی حداکثر نیروـ انجام سریع حرکت علی-الخصوص در ابتدای شروع تکرارـ کوتاه کردن دامنه حرکتـ کمک گرفتن و درگیر کردن عضلات دیگر جهت اجراء حرکتهر یک از چهار فاکتور فوق باعث سهولت در اجراء حرکت می-گردند. ترکیب هر چهار فاکتور فوق با یکدیگر باعث می-شود که نتیجه حاصله به-نحو قابل توجهی کاهش یابد.به-خاطر داشته باشید که بهترین نتیجه ممکن در صورت اجراء تمرینات سخت-تر به-دست می-آید و نه تمرینات آسان-تر. وسوسه تقلب کردن در هر تکرار و هر ست را تا حد ممکن به حداقل برسانید.۱۰. استراحت بین حرکات را به حداقل برسانیددر اکثر حرکات نمی-بایست بیشتر از ۶۰ ثانیه بین ست-ها استراحت کرد حتی در صورت کاستن زمان استراحت به ۳۰ ثانیه و کمتر از آن نتایج بهتری حاصل خواهد گردید.در بعضی از سیستم-های تمرینی همچون پیش-خستگی و پیش-خستگی دوبل ایجاب می-کند که در زمان کمتر از ۳ ثانیه از یک حرکت سراغ حرکت بعد رفت. هنگامی-که به سرعت از یک حرکت سراغ حرکت دیگر می-رویم دو مورد خوشایند بروز می-نماید.اول: ضربان قلب در حد بالاتری حفظ می-گردد و ماندن ضربان قلب در محدوده بالا نتیجتاً باعث ارتقاء سیستم تنفسی می-گردد که یک مزیت به حساب می-آید.دوم: جابه-جا شدن سریع از یک حرکت به حرکت دیگر بدین معنا می-باشد که می-بایست مقداری از وزنه تمرینی کاسته گردد حتی با وجودی-که از مقدار وزنه تمرینی کاسته شده ولی باز فرد همان احساس را در عضلات درگیر خواهد کرد و همان تأثیری را دارد که با وزنه-ای سنگین-تر و استراحت بیشتر بین ست-ها بود.به هر حال از نقطه-نظر مراقبت از بدن و آسیب ندیدن می-بایست به تمرین با وزنه-ای سبک-تر همیشه به-عنوان یک اولویت نگاه کرد.۱۱. بهترین محدوده تکرار خود را معین سازیدمن به شخصه همیشه در اکثر حرکاتم از اجراء تکرارهای بین ۸ تا ۱۲ بهترین نتیجه را به-دست آورده-ام. اکثر افرادی که در طول بیست سال گذشته با آنها کار کرده-ام نیز از این محدودیت تکراری احساس رضایت داشته-اند. ولی در همین مدت هم تعدادی بدنساز را می-شناختم که بدنشان به ۴ تا ۶ تکرار بیشترین جواب را می-داد و تعداد اندک دیگری نیز بودند که تکرارهای ۱۵ تا ۲۰ برایشان سودمند واقع می-شد.چرا تعدادی از بدنسازها به تکرارهای پائین نیاز دارند در صورتی-که گروهی دیگر به تکرارهای متوسط و برخی هم به تکرارهای بالا؟ آیا این هم یک ایده کذائی دیگری است که خیلی از بدنسازها به-صورت مکرر به آن پایبند شده-اند.فی-الواقع تا قبل از سال ۱۹۸۶ هیچ-کس نمی-توانست جواب این پرسش را به-صورت صحیح بدهد. در این سال آرتور جونز با کمک گرفتن از یک-سری ابزار اندازه-گیری دقیق هزاران نفر را با دستگاه جلوپای ابداعی خودش مورد آزمایش قرار داد. جونز و دستیارانش دریافتند که ۷۰ درصد افراد مورد آزمایش-شان قادر هستند بین ۸ تا ۱۲ تکرار با وزنه ۸۰ درصد یک تکرار حداکثر را انجام دهند در این خصوص من لیستی را تهیه کرده-ام که به-وسیله یک پروسه ساده فرد می-تواند در هر حرکت تک مفصلی که توسط هالتر و یا دستگاه انجام گیرد محدوده تکرار مناسب خود را تعیین نماید. در ادامه مراحل مورد نیاز جهت اینکار آورده شده است.۱. حداکثر وزنه خود را در یک حرکت تک-مفصلی معین سازید.۲. حداقل ۵ دقیقه استراحت نمائید.۳. ۸۰ درصد وزنه یک تکرار حداکثرتان را برداشته و بدون به-کارگیری تکنیک تقلب هر چند تکرار که می-توانید آن-را اجراء کنید.۴. تعداد تکرار انجام شده را یادداشت نمائید.۵. عدد به-دست آمده را ضرب در 0.15 نمائید.۶. جواد به-دست آمده را گرد کنید و به عدد صحیح مبدل سازید.۷. عدد صحیح فوق را به تعداد تکراری که با ۸۰ درصد وزنه یک تکرار حداکثر اجراء کرده-اید اضافه کنید عدد حاصله نشانگر بالاترین محدوده تکراری-تان می-باشد.۸. این-بار عدد صحیح را از تعداد تکراری که با ۸۰% وزنه یک حرکت حداکثر اجراء کرده-اید کم کنید عدد حاصله نشانگر پائین-ترین محدوده تکراری-تان می-باشد.برای فهم بهتر موارد فوق، حرکت جلوبازو با هالتر ایستاده را به-عنوان مثال در نظر می-گیریم.فرض کنیم که قادر هستید ۱۳۵ پوند (هر پوند ۴۵۳ گرم می-باشد) را برای حداکثر یک تکرار جلوبازو بزنید. بنابراین ۸۰ درصد وزنه فوق می-شود ۱۰۸ پوند که در صورت گرد کردن می-شود ۱۱۰ پوند. سپس شما آن-را با فرم صحیح برای ۷ تکرار اجراء کنید. حالا ما عدد 0.15 را در ۷ ضرب می-نمائیم که جواب می-شود 1.05 این عدد را نیز گرد کرده و به عدد صحیح تبدیل می-نمائیم که می-شود ۱ حال این عدد را به ۷ تکرار اجراء شده اضافه می-کنیم که می-شود ۸ و بار دیگر همین عدد را از ۷ تکرار کم می-کنیم و جواب می-شود ۶ بنابراین محدوده حرکتی شما می-شود ۶ تا ۸ تکرار|+| نوشته شده در  سه شنبه ۶ دی ۱۳۹۰ساعت 4:59  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتبرنامه-های سنگین برای ایجاد شوک عضلانیبرنامه-های سنگین برای ایجاد شوک عضلانیزیربنا و اصول بنیادی می-گوید که حجم عضلانی کماکان حرف اول را می-زند. می-توانید در مورد تقارن، تناسب، بالانس و تفکیک عضلانی صحبت کنید (که همگی آنها فاکتورهای حائزاهمیت و خوبی هستند) اما فاکتوری که فراتر از همه است. حجم عضلانی می-باشد.شاید تا به حال مقالات زیادی در مورد بهترین تکنیک-های تمرینی جهت ساختن فیزیکی بزرگ، قدرتمند، حجیم و عضلانی خوانده باشید. زیربنا و اصول بنیادی می-گوید که حجم عضلانی کماکان حرف اول را می-زند. می-توانید در مورد تقارن، تناسب، بالانس و تفکیک عضلانی صحبت کنید (که همگی آنها فاکتورهای حائزاهمیت و خوبی هستند) اما فاکتوری که فراتر از همه است. حجم عضلانی می-باشد.آنچه بدنسازان حرفه-ای و سختکوش را با انگیزه نگه می-دارد. حجم است. همان فاکتوری که آنها را وادار می-سازد جهت رسیدن به آن تمام تلاش خود را به-کار بگیرند. اگر شما یکی از اهداف اصلی-تان از بدنسازی کسب سایز و حجم عضلانی نیست. پس می-توان گفت بدنساز و حرفه-ای نیستید. پس از سال-ها تجربه به این نتیجه رسیده-ام که تمام بدنسازان چه حرفه-ای، چه آماتور و چه شاغلانی که در سخت-ترین شرایط به باشگاه می-آیند. همگی در آرزو و طلب کسب حجم و سایز عضلات خود هستند و با چنین هدفی دست به تمرینات می-زنند. در ادامه تکنیک-های تمرینی مختلفی از نظرتان خواهد گذشت که شاید بعضی از آنها را پیش از این امتحان کرده باشید یا اینکه برایتان جدید و جذاب باشد و چه بسا بتوانید با یکی از آنها پیشرفت-های چشمگیری کسب کنید.سیستم- ست-های پرشی در مدل قدرتیبه ندرت در باشگاه کسی را می-بینید که با سیستم ست-های پرشی تمرین کند. و این جای تأسف دارد چرا که شاید این تکنیک، بهترین انتخاب یا یکی از بهترین-ها برای کسب حجم عضلانی و رشد کردن باشد. این سیستم تمرینی به شما اجازه می-دهد در تمام طول تمرین قدرتمند باقی بمانید. استراحت زیادی بین ست-ها داشته باشید و همچنین به یک پمپاژ عضلانی فوق-العاده برسید. اولین بار در مورد این شیوه تمرین مقاله-ای از ”لئوکوستا“، ابداع کننده سیستم تمرینی رشد دیدم. که افرادی با سیستم ست-های پرشی تمرین می-کردند. در یک باشگاه کوچک، جائی که در دهه ۱۹۸۰ تمرین می-کردم چندین بدنساز و پاورلیفتر عظیم-الجثه حضور داشتند. اما یکی از آنها از لحاظ حجم و سایز عضلانی از دیگران پیشرفته-تر بود. به-خاطر دارم که روزی او را در باشگاه دیدم که مشغول اجراء تمرینات سینه و زیربغل بود و فکر کردم که سیستم تمرینی او منحصر به فرد است. او یک ست پرس سینه اجراء می-کرد و پس از ۲ الی ۴ دقیقه استراحت ۱ ست بارفیکس می-رفت. مجدد بعد از ۲ الی ۳ دققه استراحت سراغ پرس سینه می-رفت و... او همیشه قدرتمند بود و به نظر نمی-رسید در هیچ یک از ست-های مذکور دچار کاهش قدرت گردد. پس از دیدن چنین تکنیکی تصمیم گرفتم جلسه بعدی تمرینم را با روش مذکور اجراء کنم که به نظر خودم یک نوع ****ست بود اما با روند کندتر، زمانی که تمرین را آغاز کردم، پس از گذشت چند ست از پرس سینه با هالتر و زیربغل خم در شیوه مذکور، باورم نمی-شد که در میان تمرین هنوز پرقدرت بودم. تعداد تکرارهایم در ست-های آخر کاهش پیدا نمی-کردند و در واقع باید اعتراف کنم که در ست-های پایانی تا حدودی موفق شده بودم که نسبت به قبل تعداد تکرارها را افزایش دهم. این سیستم همزمانی قدرت و حجم عضلات را بهبود می-دهد و به همین خاطر یکی از شیوه-های مورد علاقه-ام به حساب می-آید. حال، چرا این شیوه تمرین، فوق-العاده و کارآمد می-باشد؟ در دهه ۱۹۷۰ آرنولد جونز که پدر سیستم Hit به حساب می-آید. شیوه تناوبی یا همان ست-های پرشی را یک روش خوب برای تمرین معرفی کرد. دلیلش ساده است. زمانی که شما به-صورت پشت سر هم و بدون استراحت ست-های عضلات مخالف را اجراء می-کنید (مثلاً ابتدا یک ست جلوبازو با هالتر و بعد از آن بلافاصله پشت بازو ایستاده با کابل) انقباض-های هر دو ست تمرینی شدت بیشتری می-یابد و علاوه بر آن در عین اینکه بدون استراحت هستید، اما عضلات مخالف در حال استراحت هستند.با چنین شیوه-ای شما قادر هستید که کلیه عضلات مخالف خود را از جمله جلوپا همراه پشت پا، جلوبازو و همراه پشت بازو، سینه همراه زیربغل و جلو سرشانه همراه با پشت سرشانه را تمرین دهید. اگر این شیوه را آزمایش کنید پشیمان نخواهید شد.سیستم تمرین با سوزشاگر با یک حریف تمرینی به باشگاه می-روید. تمرین کردن با کمک سیستم ”تمرین با سوزش“ باعث خواهد شد تا سطح کیفی جلسات تمرینتان به بهترین شکل ممکن برسد. این سیستم برایتان یک پمپاژ قوی خون در عضلات ایجاد می-کند و اگر در این مدل تمرینی حرکات سختی مثل اسکوات را اجراء کنید، پمپاژ خون فوق-العاده بیشتر خواهد شد. خودم زمانی این سیستم را در برنامه-هایم گنجاندم که حریف تمرینی-ام پیشنهاد کرد. ما تصمیم گرفتیم جلوبازو با هالتر ایستاده را انجام دهیم. اما به شکلی که پس از اجراء هر ست بدون زمین گذاشتن وزنه هالتر را به دیگری بدهیم و این کار را تا حائی ادامه دهیم که دیگر توانی برایمان باقی نمانده باشد. به حدی این ست-ها را بدون استراحت ادامه دادیم که دیگر در نهایت توان اجراء حتی ۱ تکرار را هم نداشتیم. واقعاً این شیوه تمرینی شکنجه خالص بود. یار تمرینی-ام بعد از آن جلسه تمرین اظهار داشت که با همان جلسه تمرین توانسته ۵/۰ سانتی-متر به قطر بازوهایش اضافه کند. حال تا چه حد گفته او حقیقت داشت را نمی-دانم. اما موضوعی که برایم واضح است این است که شیوه تمرین تا ناتوانی یک شیوه فوق-العاده برای تمرین است به شکلی که وقتی از آن استفاده می-کنید، حس می-کنید در این دنیا حضور ندارید. کوین لورون یک گفته جالب تحت این عنوان دارد که: ”شدت، کثرت می-آورد“. و این اظهارنظر در مورد سیستم تمرین تا ناتوانی ---- است.سیستم تمرینی مقدار متناوبمن این سیستم تمرینی را از فیزیولوژیست تمرینی یاد گرفتم، کسی که معتقد است تمرین با مقدار متناوب (یا همان سیستم Svt) یک تکنیک فوق-العاده برای به حداکثر رساندن ترشح هورمون رشد در بدن می-باشد. نمی-دانم آیا این سیستم می-تواند بهترین نوع برای تمرین باشد یا خیر، اما تصور می-کنم اگر در حال حاضر با سیستم-های کم مقدار، شدید و یا به شیوه-های معمول امروزه تمرین می-کنید، این سیستم می-تواند برای چند هفته یک تنوع و انتخاب خوب برایتان به حساب آید. این سیستم تمرینی دارای ۳ فاکتور مهم و کلیدی بدین شرح می-باشد:۱. هر برنامه تمرین با سیستم مذکور شامل حرکاتی برای تمرین کل عضلات بدن می-باشد. بنابراین شما ۳ روز در هفته (یا کمتر) تمرین می-کنید و بین هر جلسه تمرین حداقل ۱ روز استراحت خواهید داشت.۲. برای هر گروه عضلانی بدن، تنها یک حرکت تمرینی انجام می-دهید. به-عبارت دیگر مثلاً برای عضلات ران فقط حرکت اسکوات را اجراء می-کنید یا برای عضلات سینه فقط حرکت پرس سینه را انجام می-دهید و یا برای عضلات پشت و زیربغل، بارفیکس دست باز را باید اجراء کنید. از آنجائی که برای هر عضله تنها یک حرکت باید اجراء کنید، بنابراین باید مشکل-ترین حرکت را برای تمرین انتخاب کنید و از برگزیدن حرکات ساده-تر یا همان حرکات تک مفصلی خودداری کنید. به-عنوان مثال باید از انتخاب حرکاتی مثل جلوپا با دستگاه، نشر از جانب قفسه سینه با دمبل، زیربغل سیم-کش، جلوبازو با دمبل تمرکزی و دیگر حرکات تک مفصلی خودداری کنید.۳. از آنجائی که مقدار تمرین (تعداد ست-ها و تکرارها) در این سیستم تمرینی باید بالا باشد. بنابراین تحریک عضلانی بیشتر به-وجود می-آید که در نهایت منجر به ترشح هورمون رشد بیشتری در بدن می-گردد. در این سیستم باید هر حرکت را حداقل ۸ ست با ۱۲ تکرار اجراء کنید و ست-ها را باید در یک مدل نیمه پرشی انجام دهید. خوب یعنی چه که در یک مدل نیمه پرشی؟ یعنی اگر قرار است ۸ ست از حرکت پرس سینه اجراء کنید، باید ۴ ست اول آن را اجراء کنید. سپس ۴ ست از حرکت بارفیکس را انجام دهید. مجدد بعد از آن ۴ ست دوم از حرکت پرس سینه را اجراء کنید و در آخر هم ۴ ست دوم از حرکت بارفیکس را. در این شیوه باید همگی عضلات مخالف را با هم تمرین دهید. از هیچ تکنیکی که شدت را افزایش می-دهد استفاده نکنید و همچنین هیچ یک از ست-های تمرینی را تا ناتوانی کامل انجام ندهید، در عوض یک یا دو شماره مانده تا به توانائی برسید توقف کنید. مقدار زیاد تمرین خودش باعث تضمین هایپرتروفی عضلات یا همان رشد خواهد شد. سیستم تمرینی مذکور یا همان Svt، شیوه ساده-ای برای اجراء تمرین به حساب نمی-آید. اگر بخواهید کل بدن را با کمک این شیوه تمرین دهید باید از خودگذشتگی و تحمل زیادی داشته باشید. اما در مجموع می-توانید برای خلاص شدن از وزنه-های سنگین چند هفته-ای را با این شیوه تمرین کنید، چرا که در این روش شما از وزنه-های متوسط استفاده خواهید کرد و وزنه-های متوسط هم به اندازه وزنه-های سنگین به سیستم عصبی بدن فشار وارد نمی-کنند.مجله دانش ورزش|+| نوشته شده در  سه شنبه ۶ دی ۱۳۹۰ساعت 4:53  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتتمرینات با شدت مضاعتتمرینات با شدت مضاعتخیلی از بدنسازان باتجربه با فلسفه تمرینی شدت مضاعف آشنا هستند. سیسیتمی که توسط مخترع دستگاه ناتیلوس آقای آرتور جونز (که مربی مایک منتزر بود) شهرت بیشتری یافت. نوع دیگری از سیستم شدت مضاعف یا همان Hit را دوریان یتس قهرمان ۶ دوره مستر المپیا در تمریناتش اعمال می-کرد.خیلی از بدنسازان باتجربه با فلسفه تمرینی شدت مضاعف آشنا هستند. سیسیتمی که توسط مخترع دستگاه ناتیلوس آقای آرتور جونز (که مربی مایک منتزر بود) شهرت بیشتری یافت. نوع دیگری از سیستم شدت مضاعف یا همان Hit را دوریان یتس قهرمان ۶ دوره مستر المپیا در تمریناتش اعمال می-کرد. اجراء هر ست تمرینی تا سر حد ناتوانی عضله، یک جنبه کلیدی و بنیادی این سیستم تمرینی است. مطابق با اصول تمرینی شیوه Hit، پیشرفت و رشد عضلانی تنها از مقدار تمرین (یعنی همان تعداد ست-ها و تکرارها) حاصل نمی-شود. بلکه بستگی به فاکتورهائی مثل شدت تمرین در هر ست و مقدار وزنه کاربردی حین اجراء حرکات دارد. این فلسفه همان مفهوم کلاسیک اصل اضافه بار را بیان می-کند: شما باید عضلات را به کمک وزنه-های سنگین تحت تمرین قرار دهید تا هایپرتروفی (ازدیاد بافت عضلانی) یا رشد حاصل شود و پس از آن باید زمان کافی برای استراحت کامل عضله را به آن بدهید. نتیجه فرآیند مذکور باید یک بدن عضلانی-تر و قوی-تر از زمان قبل تمرین باشد. چرا که بدن در پاسخ به تمرینات برای هماهنگ شدن با فشارهای روی عضلات خود را با ساختن بافت عضلانی، قوی-تر کرده است. مایک منتزر و آرنولد جونز بارها به کرات به تفاوت دونده-های سرعتی و استقامتی اشاره کرده-اند. آنها می-گفتند دوندگان سرعتی دارای حجم عضلانی به مراتب بیشتری نسبت به دونده-های استقامتی هستند و این حقیقتی کاملاً آشکار است. توضیح ساده برای درک این تفاوت این است که دوندگان سرعت با شدت بیشتری در یک محدوده مشخص زمانی تمرین می-کنند. خیلی از اصول و قوانین جونز منتزر براساس تحقیقات شخصی و منطق فردی آرتور جونز پایه-ریزی و طراحی شده است. جونز هیچ وقت تحت-تأثیر محققین آکادمیک نبود و خودش تحققات خودش را هدایت و پیگیری می-کرده است. او معتقد بود که آماده کردن آزمایش-هائی برای کسب نتایج دلخواه چندان کار مشکلی به حساب نمی-آید. یکی از مفاهیم اصلی سیستم تمرین شدت مضاعفی همان Hit می-گوید: بازتاب یا عکس-العمل منطق فردی نظریه تمرین تا ناتوانی می-باشد. منتزر و جونز این فاکتور ضروری را در تولید قدرت و سایز عضلانی مورد بررسی قرار دادند. آنها بدین نتیجه رسیدند که بدن انسان دارای یک توان ریکاوری (بازتابی توان از دست رفته و ترمیم بدن) محدود است و شما هرچه کمتر به این توان لطمه وارد کنید، بیشتر پیشرفت خواهید کرد. به-عبارت ساده اگر شما بدون اینکه به قابلیت ریکاوری بدن آسیبی بزنید، به میزان کافی روی آن اعمال فشار کنید. در پاسخ به این تحریک، بدن جهت جبران آن تغییراتی از خود نشان خواهد داد. در مورد تمرینات این بحث منجر به تولید پروتئین اضافه توسط فیبرهای عضلانی می-شود و در نتیجه عضلات بدن رشد می-کنند. مسئله یافتن مقدار صحیح و درست شدت است. به-عبارت دیگر موضوع مهم این است که چگونه با کمک تمرین بدن و عضلات را تحت فشار قرار دهیم که کافی باشد و زیاده-روی هم تمرین-زدگی به قابلیت و توان ریکاوری بدن خود لطمه وارد می-آورید و در نتیجه یا رشدی را شاهد نخواهید بود یا حتی عضلات فعلی خود را نیز از دست خواهید داد. روش منتزر جونز دارای ۲ قسمت است:۱. استفاده از وزنه-های خیلی سنگین جهت تحریک فیبرهای عضلانی مستعد به رشد که همان فیبرهای نوع ۲b هستند.۲. تمرین تا رسیدن به سر حد ناتوانی.اجراء تمرین تا رسیدن به ناتوانی مطابق با اصول Hit است. چرا که علاوه بر تحریک فیبرهای عضلانی نوع ۲b. این سیستم به میزان ناچیزی با قابلیت ریکاوری بدنتان استفاده می-کند. با گذشت سال-ها تحقیق و تجربه آرتور جونز به مرور با دستاوردهای جدید نظریه-های وابسته به مقدار و تعداد تمرینات را اصلاح می-کرد تا به بهترین نتایج برسد.مجله دانش ورزش|+| نوشته شده در  سه شنبه ۶ دی ۱۳۹۰ساعت 4:52  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتسیستم تمرینی زیگزاگتمرینات زیگزاگیک برنامه تمرینی معمولی تشکیل شده از چندین حرکت می-باشد که به-صورت پشت سر هم و درست-های معین اجراء می-شود.مقدمه: یک برنامه تمرینی معمولی تشکیل شده از چندین حرکت می-باشد که به-صورت پشت سر هم و درست-های معین اجراء می-شود. در یک برنامه بدین شکل معمولاً حرکت اول در ست دوم و... هیچ وقت دوباره در آخر برنامه تکرار نمی-شود که برای نمونه یک برنامه تمرینی پا می-تواند به این ترتیب باشد که برنامه تمرینی با حرکت اسکوات شروع شده و سپس برای حرکت دوم پرس پا با دستگاه و برای حرکت سوم هاگ اسکوات با دستگاه و یا جلو پا با دستگاه و غیره باشد.به-طور معمول در یک چنین برنامه-ای فرد دوباره پس از اجراء جرکت بعدی سراغ حرکت اسکوات نمی-رود با این وجود من به یک موضوع مهم در این خصوص دست یافته-ام که هر وقت به-صورت زیگزاگ یک حرکت را در تمرین اجراء می-کنم از لحاظ تأثیر وارده به آن عضله به نتایج قابل توجهی می-رسم من نام این سیستم تمرینی را تمرینات زیگزاگ نامیده-ام و قصد دارم آن را برای شما شرح دهم.کوتاه کردن یک جلسه تمرینی معمولیهنگامی که یک حرکت را با وزنه سنگین اجراء می-کنید به-طور معمول آن عضله را با خستگی شدیدی روبه-رو می-سازید به-طوری که اگر قرار باشد برای حرکت بعد هم دوباره به همان عضله فشار زیادی را وارد کنید آن عضله به-دلیل خستگی قبلی قادر نخواهد بود فشار وارده را متحمل شود. از یک نمونه بسیار واضح برای این نوع خستگی عضله می-توان از خستگی عضلات جلوبازو قبل از عضله زیر بغل در حرکت سیم-کش دست بازو یا روینگ و یا کم آوردن پشت بازو قبل از سینه در حرکت پرس سینه نام برد.با اجراء حرکات پایه-ای و یا همان چند مفصلی قبل از اجراء حرکات تکه عضله-ای می-توان تا حدود زیادی این مشکل را مرتفع ساخت. به هر حال در خیلی از مواقع این خستگی ایجاد شده به-دلیل خستگی عضلات ثانوی درگیر در حرکت نمی-باشد و بلکه به-دلیل خستگی همان عضله اصلی در حال تمرین می-باشد. این نوع خستگی می-تواند به دو شکل ایجاد شود:۱. خستگی یکی از عضلات آن گروه عضلانی.۲. خستگی یک بخش (برای مثال یکی از سرهای عضله) از عضله.در ادامه مقاله در خصوص هر دو نوع خستخگی عضلانی بحث خواهیم کرد برای مثال در تمرینات مربوط به عضلات چهار سر ران احتمال دارد که بخواهیم یک حرکت را برای چند ست متوالی و تا خستگی نهائی یکی از عضلات تشکیل-دهنده آن ادامه دهیم در صورتی که عضلات دیگر هنوز از توان بالقوه-ای برخوردار هستند. برای مثال در حرکت پرس پا شاید عضله و ستاس لتریالیس. (Vastus Lateralis) به خستگی کامل برسد در صورتی که عضله رکتاس فموریس (Rectus Femoris) هنوز از قدرت زیادی برای ادامه حرکت برخودار باشد. با اجراء حرکت هاگ اسکوات با دستگاه می-توان این وضعیت را دقیقاً به شکل معکوس درآورد یعنی بیشترین فشار را متوجه رکتاس فیموریس ساخت. رسیدن به یک چنین شرایطی در یک جلسه تمرینی می-تواند تا حدود زیادی در میزان تأثیر یک جلسه تمرینی نقش داشته باشد.خستگی کامل یکی از عضلات یک گروه عضلانی می-تواند به نحو قابل توجهی در محدود کردن توانائی یک گروه عضلانی نقش داشته باشد. یک چنین شرایطی در موقع اجراء حرکت برای یک عضله نیز می-تواند مصداق پیدا کند. برای مثال در حرکت مربوط به جلوبازو و پشت بازو. البته اتفاقی که در این حالت می-افتد باعث نمی-شود که کل عضله از کار بیافتد. با بیان کردن یک مثال می-توان این موضوع را بهتر درک کرد. برای نمونه حرکت پشت بازوها با هالتر خوابیده را در نظر بگیرید. در این حرکت بیشترین فشار بر روی سر میانی و سر بلند در قیاس با سر خارجی عضله ۳ سر پشت بازو وارد می-شود. در صورتی که در حرکت پشت بازو با دستگاه سیم-کش و با طناب مخصوص تأکید بیشتر بر روی سر خارجی عضله ۳ سر پشت بازو می-باشد. در هر دوی این شرایط اجراء این حرکت می-تواند به نحو قابل توجهی در کاهش بازدهی حرکت بعدی تأثیرگذار باشد.به کارگیری سیستم زیگزاک در تمرینات پایک انتخاب ایده-آل برای اجراء تمرین به روش زیگزاگ اجراء حرکت پرس با حرکت هاگ اسکوات می-باشد برای مثال: در یک جلسه تمرینی به این روش ابتدا ۳ ست حرکت پرس پا را انجام می-دهید و سپس سراغ اجراء ۳ ست حرکت هاگ اسکوات، در طول تمرین متوجه می-شوید که وزنه تمرینی-تان یک روند نزولی دارد. دلیل یک چنین وضعیتی این است که شما می-خواهید یک عضله را با خستگی فراتر از حد معمول آن با اجراء همان حرکت برسانید. به هر حال در مورد عضله این را در نظر داشته باشید که جواب خواهند داد. چون عضلات مستعد هر نوع تغییر و شوکی در جهت پیشرفت هستند. در این نوع سیستم شما می-توانید حتی به-جای اجراء دو حرکت، سه حرکت را انتخاب کنید و به رغم سیر نزولی وزنه-ای که با اجراء دو حرکت به-وجود می-آید می-توانید چهار حرکت را انتخاب کنید و با اجراء یک ست از هر کدام بر این مشکل فائق شوید. کلید اصلی این سیستم در تغییر می-باشد و تنها کاری که شما می-بایست انجام دهید پیدا کردن بهترین تلفیق حرکتی مناسب خودتان می-باشد.در ضمن برخلاف سیستم ****ست که در آن استراحت بین ست-های حرکتی خیلی کم است. در این سیستم به اندازه کافی می-بایست بین ست-ها استراحت کرد. استراحت کوتاه بین ست-ها در این سیستم نتیجه-ای معکوس خواهد داشت پس در این سیستم حتماً از همان روند استراحت معمولی پیروی کنید.حرکات پیشنهادی برای تمرین به روش زیگزاگسینه: پرس سینه با هالتر ـ پرس سینه با دمبل ـ قفسه سینه با دستگاه پرس سینه با دستگاهپشت بازو: پشت با هالتر خوابیده، پرس سینه با هالتر دست جمع، پشت بازو سیم-کشپشت: سیم-کش دست بازو از جلو، روینگ (پاروئی)، بارفیکسجلوبازو: جلوبازو با هالتر، جلوبازو با دمبل، جلوبازو لاری به-وسیله سیم-کش (برای اجراء این حرکت میز لاری را روبه-روی دستگاه سیم-کش قرار دهید و دسته را به قرقره پائین سیم-کش وصل کنید).پا: اسکوات، پرس پا، هاک اسکوات، جلوپا با دستگاه، لانچسرشانه: پرس سرشانه با هالتر از جلو، کول با هالتر دست به اندازه عرض شانه، نشر جانب.ریکاوریاز آنجائی که این نوع تمرین یک نوع تمرین شوک-دهنده به حساب می-آید بنابراین می-بایست زمان ریکاوری (بازیابی) عضلات نیز به اندازه کافی در نظر گرفته شود. فلسفه کلی استراحت بین هر ست که در تمرین به این شیوه می-بایست از آن تبعیت کنید بدین شکل می-باشد که به عضله مورد تمرین بین هر ست به اندازه-ای استراحت بدهید که احساس درد و سوزش در آن به حداقل رسیده باشد و پس از آن ست بعدی را آغاز کنید.ضمناً در این روش هرگز برای حرکت دوم و یا سوم حرکتی را انتخاب نکنید که آن عضله به-عنوان عضله ثانوی در حرکت درگیر باشد. اگر پس از اجراء ست حرکتی و با وجود ناپدید شدن درد و سوزش عضلانی در عضله موردنظر احساس کردید که عضله-تان قدرت معمول خود را ندارد از ادامه دادن حرکت خودداری کنید.اگر در روز بعد از اجراء تمرین به روش زیگزاگ احساس خستگی کردید از اجراء هرگونه تمرین اجتناب کنید.در آخر: پیشنهاد می-شود که این سیستم تمرینی را به-صورت سیستم تمرینی همیشگی خود در نظر نگیرید بلکه از آن به-صورت مقطعی استفاده کنید چون تمرین به این روش بسیار سنگین و انرژی-بر می-باشد.مجله دانش ورزشنگاه المپیائی به تکنیک-های شوک-دهندهنگاه المپیائی به تکنیک-های شوک-دهنده :تکنیک-های زیادی در بدنسازی وجود دارد که از آنها برای تحت اضافه-بار قرار دادن عضلات استفاده می-شود. همان-طور که می-دانید اضافه-بار نیاز اصلی برای رشد عضلات می-باشد و قانون اصلی بدنسازی و رشد همین است که البته روش-های گوناگونی دارد. لی-هنی به برخی از این تکنیک-ها اشاره-ای کاربردی کرده است.تکنیک-های زیادی در بدنسازی وجود دارد که از آنها برای تحت اضافه-بار قرار دادن عضلات استفاده می-شود. همان-طور که می-دانید اضافه-بار نیاز اصلی برای رشد عضلات می-باشد و قانون اصلی بدنسازی و رشد همین است که البته روش-های گوناگونی دارد. لی-هنی به برخی از این تکنیک-ها اشاره-ای کاربردی کرده است. اضافه-بار دادن به عضله زمانی لازم می-شود که عضله با فشار فعلی عادت کرده باشد. این اضافه-بار را می-توان به طریق افزایش دادن وزنه، یا اضافه کردن تعداد تکرارهای تمرین برای یک وزنه خاص، افزایش دادن کل ست-ها یا حرکات انجام شده برای یک عضله و یا کاهش زمان استراحت بین ست-ها روی عضلات اعمال کرد. تاکتیک-های نامبرده شده عضلات را وادار به رشد می-کنند و در نهایت منجر می-شوند به این-که وزنه-های بیشتری را در تمرین مورد استفاده قرار دهید.به اعتقاد بعضی-ها باید از روش تقلب کردن برای اعمال اضافه-بار استفاده کرد. اما برخی دیگر می-گویند که تکرارهای تقلبی باعث درگیر شدن عضلات نمی-شوند و اضافه-بار صرفاً با استفاده از روش تکرارهای اضافی، ست-های کم کردنی یا تکرارهای آهسته حاصل می-شود. این تفاوت نظرها قابل بحث می-باشند. هدف هرکدام از تکنیک-های یاد شده شدت دادن به فشار اعمالی روی عضله است تا سوزش حاصل شود و از حد ناتوانی عادی که با تکرارهای کامل و عادی به-دست می-آید عبور شود.همه روش-هائی که نام برده شدند بسیار مؤثر هستند چراکه همه آنها را مورد استفاده قرار داده-ام. این که کدام روش را چه زمانی به کار می-بردم وابسته به هدفم در تمرین مشخص می-شد. البته عوامل دیگری هم از قبیل نوع احساسم در آن روز، گروه عضلانی موردنظر، هم-خوانی حرکات تمرینی با سیستم-های یادشده، فصل تمرین (حجم یا مسابقه)، تمرین به تنهائی یا همراه -یار تمرینی و .... در انتخاب نوع تکنیک تمرین مؤثر بودند.تنها با کسب تجربه است که می-توان کاربرد و زمان کاربرد هر یک از این روش-ها را پیدا کرد. در ادامه صرفاً به بیان تفاوت برخی از تکنیک-های شدت-دهنده به تمرین اکتفا می-کنم تا براساس شناختی که از خود دارید بتوانید از آنها استفاده ببرید.● تکرارهای تقلبیاستفاده از حرکات اهرمی بدن و کمک گرفتن از دیگر عضلات بدن (به-غیر از عضلات هدف) جهت کامل کردن یک تکرار اضافی روشی است که به آن تکرارهای تقلبی گفته می-شود و یکی از درک نشده-ترین تکنیک-ها هم به حساب می-آید. بدنسازانی که از این روش به-درستی استفاده می-کنند خیلی کم-تعداد هستند. اغلب اوقات بدنسازان با استفاده از این تکنیک تمرین را به-جای این-که سخت-تر کنند ساده-تر می-کنند. برای داشتن یک تکرار تقلبی خوب باید وزنه بیشتر از حدی باشد که بتواند حرکت را به-درستی اجرا کنید سپس تکرار را خودتان کامل کنید. خاطرتان باشد همیشه تکرارهای تقلبی برای این اجرا می-شود که حرکت دشوارتر شود.● تکرارهای اضافیاین روش چیزی نیست به-غیر از داشتن یک یار تمرینی برای کمک دادن جهت اجرای تکرارهای تقلبی، ابتدا باید هرچند تکرار که می-توانید خودتان اجرا کنید و وقتی که به ناتوانی می-رسید با کمک یار تمرینی خود تکرارهای اضافی انجام دهید. کمک باید در حدی باشد که وزنه از نقطه-گیر عبور کند و بعد از آن-که وزنه به حرکت درآمد خودتان باید حرکت را کامل کنید. زمانی-که با اجرای تکرارها خسته می-شوید، میزان کمک یار تمرینی به مرور بیشتر می-شود اما باز هم کمک در حدی باید باشد که وزنه از نقطه-گیر عبور کند. پایان ست با تکرارهای اضافی زمانی است که دامنه کامل یک تکرار برایتان تبدیل به نقطه-گیر شود یعنی وزنه دیگر حرکتی با قدرت شما نداشته باشد که به آن می-گوئیم ناتوانی مطلق.● ست-های کم کردنیهدف در این سیستم نیز رسیدن به ناتوانی مطلق است، اما به-جای انجام تکرارهای اضافی ست-های پیاپی اجرا می-شود. برای حرکات با هالتر نیاز به دو یار تمرینی دارید تا هر کدام از یک طرف وزنه را بعد از رسیدن به ناتوانی کاهش دهند. کم کردن وزنه ۳ یا ۴ بار می-تواند اتفاق بیافتد و هر بار باید تکرارها را تا رسیدن به ناتوانی انجام دهید. روش ست-های کم کردنی با دمبل نیازی به یار تمرینی نیست بلکه فقط نیاز به چند جفت دمبل دارید که بتوانید بعد از ناتوانی دمبل سبک-تری بردارید و بهترین جای اجرای آن جلوی پایه دمبل-ها است. با این تکنیک می-توانید سوزش بیشتری در جلوبازو و یا سرشانه-های خود به وجود آورید.● کیفیت تمرینوزنه روی هالتر قابت می-ماند اما استراحت بین ست-ها در هر جلسه تمرین کمتر می-شود. هرکدام یا همه این تکنیک-ها را با تلاشی قهرمانانه ترکیب کنید تا به-طور ثابت بتوانید وزنه-های کاربردی خود را افزایش دهید. با این روش یا بدنسازی را ترک می-کنید یا به یکی از بهترین-ها تبدیل می-شوید.مجله دانش ورزش|+| نوشته شده در  سه شنبه ۶ دی ۱۳۹۰ساعت 4:48  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظرات۹ روش برای شدت بخشیدن به تمرین۹ روش برای شدت بخشیدن به تمرینمبتدی-ها معمولاً نیازمند مفاهیم پیشرفته نیستند چون که برای یک بدنساز مبتدی تقریباً هر روشی کارآمد خواهد بود و احتیاجی به افزایش دادن شدت تمرینی به-وسیله سیستم-های متنوع تمرینی نمی-باشد، چون برنامه تمرینی به-خودی خود سخت است.مبتدی-ها معمولاً نیازمند مفاهیم پیشرفته نیستند چون که برای یک بدنساز مبتدی تقریباً هر روشی کارآمد خواهد بود و احتیاجی به افزایش دادن شدت تمرینی به-وسیله سیستم-های متنوع تمرینی نمی-باشد، چون برنامه تمرینی به-خودی خود سخت است. اما برای آن دسته از افراد که چند سالی است که به بدنسازی می-پردازند. انجام دادن یک برنامه تمرینی ساده نه تنها برای آن-ها کافی نیست بلکه برای آن دسته از بدنسازها که در حال آماده ساختن خود برای شرکت در مسابقه هستند و از یک رژیم با کربوهیدرات پائین نیز پیروی می-کنند اضافه کردن و حتی حفظ عضلات در حرف، خیلی ساده-تر از عمل جلوه می-کند. واقعاً در این قبیل شرایط چطور می-بایست انرژی بدن را تأمین کرد؟ در یک چنین مواقعی است که مفاهیم پیشرفته تمرینی نقش آفرینی می-کنند.اینها روش-هائی هستند که می-توانید در همان برنامه تمرینی متداول-تان از آن-ها استفاده کنید و تنها کاری که می-بایست انجام دهید چند دست-کاری زیرکانه در برنامه تمرینی می-باشد. برای انجام اینکار نیازی به اضافه کردن مقدار وزنه تمرینی برای تجربه کردن باشدت-ترین برنامه تمرینی که تا به حال اجراء کرده-اید نمی-باشد. رویه فوق علی-الخصوص زمانی مؤثرتر است که فرد پس از چند سال بدنسازی دیگر به آسانی قادر به اضافه کردن وزنه تمرینی نباشد. یا این-که به-دلیل آسیب-دیدگی-� �ای قبلی اضافه کردن بر مقدار وزنه تمرینی کار دشواری برای او قلمداد شود. تمرین کردن با وزنه سنگین و سنگین-تر به-صورت مرتب و تلاش برای شکستن رکوردهای قبلی نهایتاً منجر به آسیب-دیدگی و عدم پیشرفت خواهد شد. با به-کارگیری تکنیک-های تمرینی پیشرفته فرد قادر خواهد بود حرکاتی مثل پرس سینه، جلو بازو با هالتر و... را بدون اضافه کردن حتی یک پوند به وزنه تمرینی با حداکثر شدت ممکن اجراء کند.● سرعت اجراء تکرارهابه-جای صرف یک ثانیه برای بخش مثبت و یک ثانیه برای بخش منفی تنها با دانستن این حقیقت که تغییر در سرعت اجراء تکرار باعث دو برابر شدن تأثیر هر حرکتی می-شود می-توان به نتایج قابل توجهی دست یافت.نکته کلیدی در این خصوص پائین آوردن آهسته وزنه در بخش منفی حرکت می-باشد. با به-کارگیری همین یک نکته قادر خواهید بود بر تأثیر یک حرکت به میزان ۱۰۰% بیفزائید. بدین ترتیب عضلات نه تنها در بخش بالا آوردن وزنه (مثبت) بلکه (برخلاف یکسری از افراد که بخش پائین آمدن را به-عهده نیروی جاذبه می-گذارند) در بخش منفی حرکت نیز تحت فشار قرار خواهند گرفت. با تغییر در سرعت اجراء تکرارها بر شدت تمرینی-تان بیفزائید.● تنوع در ریتمآیا تا به حال برنامه-های تمرینی را دیده-اید که به این شکل (۲-۳-۰-۴) لیست شده-اند. این یعنی ۴ ثانیه برای بخش منفی تکرار، صفر ثانیه مکث در پائین-ترین نقطه، ۳ ثانیه برای بخش مثبت و ۲ ثانیه مکث در انقباض نهائی عضله. برای این-که بتوانید کار کردن عضله در حال تمرین را کاملاً حس کنید می-توانید ریتم حرکتی را به طور دلخواه در آورید و بدین ترتیب بر شدت تمرین بیفزائید. برای نمونه یک ست حرکت با دستگاه پرس سینه با ریتم حرکتی (۲-۳-۰-۸) یعنی صرف ۸ ثانیه برای بخش منفی حرکت (پائین آوردن وزنه). از این ریتم نباید به-عنوان تمرین با سیستم تکرارهای فوق آهسته یاد کرد بلکه ریتم حرکتی کاملاً کنترل شده باشد. یعنی ۲ ثانیه مکث در بالاترین بخش از دامنه حرکت برای انقباض کامل عضلات سینه و احساس سوزش عضلانی در عضلات پکتورال سینه تمام آن شدت تمرینی است که بدون اضافه کردن وزنه اضافی به آن نیاز دارید.● فشار مستمردر برخی حرکات مثل نشر از جانب با دمبل زمانی-که دمبل-ها دقیقاً در پائین-ترین بخش از دامنه حرکت و پهلوی ران-ها قرار دارند. فشار عضلانی به-صورت کامل از روی عضلات دلتوئید سرشانه برداشته می-شود. با استفاده از تکنیک فشار مستمر عضلانی می-توان از این وضعیت جلوگیری نمود. برای مثال حرکت پرس پا با دستگاه را در نظر بگیرید، به-جای اینکه حرکت را به-صورت تکرار کامل اجراء کنید و آن را تا بالاترین نقطه از دامنه حرکت و قفل مفصل زانو ادامه دهید آن را بدین شکل اجراء کنید: ۴ ثانیه برای قسمت پائین رفتن در هر ثانیه، مکث در پائین نقطه و سپس ۳ ثانیه برای بالا آمدن وزنه و تنها بالا آوردن وزنه در حد ۷۵ درصد کل مسیر بالا آمدن آن و بدون استراحت در نقطه و ادامه تکرارها. این یعنی تداوم فشار بر روی عضلات که نه تنها موجب تشدید شدت تمرین می-شود بلکه در عین حال حرکت به-صورت کنترل شده و ریتمیک نیز انجام می-پذیرد.● حرکات کششیدر برخی از حرکات برای عضله این فرصت وجود دارد که یک کشش عمیق را با وزنه تمرینی تجربه کند در این خصوص حرکت ساق پا ایستاده با دستگاه یک مثال خوب می-باشد. تا به حال چند نفر را موقع اجراء احرکت ساق پا با دستگاه دیده-اید که با ضربه زدن و کمک از نیروی شتاب وزنه را به سمت بالا می-آورند. مطمئناً پاسخ-تان چندین نفر به بالا خواهد بود. دفعه بعد که سراغ اجراء این حرکت رفتید در پائین-ترین نقطه از دامنه حرکت و قبل از اجراء تکرار بعدی ۲ ثانیه مکث کنید و کشش کامل را در عضلات ساق احساس کنید.● حفظ انقباضدوباره و از حرکت ساق پا ایستاده با دستگاه مثال می-زنیم. اگر می-خواهید این احساس به شما دست بدهد که یک نفر پشت پایتان یک مشعل آتش گرفته است، پس در بالاترین بخش از دامنه حرکت به-جای تعویض سریع مسیر حرکت ۵ ثانیه در وضعیت انقباض کامل عضلات ساق پا باقی بمانید و پیش خود فکر کنید که قرار است این فیگور را اجراء کنید. این کار را می-توانید در حرکت اسکوات با دستگاه اسمیت نیز انجام دهید و در بالاترین بخش حرکت ۲ ثانیه عضلات چهار سر ران را در انقباض کامل نگه دارید. این یعنی تغییر سازنده در روش-های قبلی تمرین.● ****ست در عضله موافق****ست یعنی تمرین با شدت بیشتر در زمان کمتر. بنابراین به-جای اینکه یک ست پرس سینه را اجراء کرده و سپس ۲ دقیقه استراحت و دوباره اجراء یک ست دیگر، بیائید بلافاصله پس از اجراء یک ست پرس سینه سراغ اجراء حرکت کراس اور بروید و پس از اجراء دو حرکت به-صورت پشت سر هم یک استراحت ۲ دقیقه-ای را در نظر بگیرید. با به-کارگیری سیستم ****ست قادر خواهید بود در مدت زمان کوتاه-تر حرکات بیشتری را انجام دهید و بدین شکل بر شدت تمرین-تان می-افزائید.● تغییر در زمان استراحتهمان مثال قبل را در نظر بگیرید. به-جای استراحت ۳ دقیقه مابین ست-ها این زمان را کاهش داده و آن را به ۵/۱ دقیقه برسانید و با همین کاهش در میزان استراحت کم توانسته-اید بر شدت تمرینات-تان بیفزائید و دیگر لزومی به اضافه کردن وزنه نخواهید داشت. در تمرین با این سیستم خواهید دید که چطور یک جلسه تمرینی ۹۰ دقیقه به یک جلسه ۴۵ تا ۵۰ دقیقه-ای مبدل می-شود. البته به خاطر داشته باشید که از این قبیل سیستم-ها معمولاً به-صورت مقطعی می-بایست در تمرینات استفاده کنید و به-کارگیری طولانی-مدت این سیستم-ها نه تنها نتیجه-ای مثبت به بار نخواهد داشت بلکه موجب تمرین زدگی و عدم پیشرفت خواهد شد.● تفکیک برنامهاین گزینه به درد بدنسازانی می-خورد که وقت کافی برای تمرین صبح و بعدازظهر دارند. برای مثال روز تمرین پا را در نظر بگیرید. تمرین عضلات چهار سر ران، پشت پا و ساق در یک جلسه تمرینی برای یک بدنساز سطح پیشرفته کار بسیار مشکلی می-باشد.حال اگر شرایط برای تمرین صبح و بعدازظهر مهیا باشد می-توانید تمرین مربوط به عضلات چهار سر ران را در صبح و تمرین مربوط به عضلات پشت پا و ساق را در بعدازظهر اجراء کنید و بدین ترتیب هر دو جلسه تمرینی با حفظ زمان مناسب تمرینی با حداکثر شدت تمرینی اجراء می-گردد. یکی از مزایای دیگر تمرین با این شیوه در تمرکز بیشتر بر روی عضله مورد تمرین می-باشد.یک روش دیگر تفکیک برنامه تمرینی برای آن دسته از افراد که شرایط-شان ایجاب نمی-کند در روز دو بار تمرین کنند بدین صورت است که عضلات چهار سر ران را در یک روز و جلسه تمرینی جداگانه و عضلات پشت پا و ساق را در روز تمرین دیگر اجراء کنند. در یک چنین مواقعی شاید لازم باشد روزهای آخر هفته را هم به تمرینات-تان اضافه کنید. به-هر حال بدنسازی در سطح پیشرفته الزامات خاص خود را طلب می-کند.● ست-های صعودی و نزولیست-های صعودی و نزولی به-صورت جداگانه چیزی به-غیر از اضافه کردن مقدار وزنه در هر ست و یا کاستن از مقدار وزنه در هر ست نمی-باشد که معمولاً هم برای ۳ تا ۴ ست متوالی و با کمترین استراحت مابین ادامه می-یابد.برای مثال در ست-های نزولی و یا همان کم کردنی در ست اول ۱۰ تکرار را اجراء کرده و بلافاصله از مقدار وزنه می-کاهید و ۸ تکرار دیگر را اجراء می-کنید و برای ست آخر دوباره از وزنه کاسته و ۶ تکرار دیگر را اجراء می-کنید. در مورد ست-های صعودی نیز تمرین دقیقاً برعکس می-باشد. برای این که بتوان بهترین نتیجه را از این دو سیستم به-دست آورد بهتر است از ترکیب هر دو سیستم در یک ست استفاده شود یعنی ابتدا حرکت را با ست-های صعودی آغاز کرده و هر ست بر مقدار وزنه افزوده و پس از رسیدن به ست سوم و یا چهارم سیستم تمرینی را عوض کرده و حرکت را به-صورت ست-های نزولی ادامه می-دهید.ترکیب دو سیستم فوق با یکدیگر یک سیستم تمرینی چند ستی را سبب خواهد شد که به لحاظ شدت تمرینی بسیار سنگین و دشوار می-باشد. با به-کارگیری این ۹ مورد فوق به-صورت مجزا و یا ترکیبی در تمرین می-توانید پیشرفت در بدنسازی را برای یک دوره تمرینی تضمین نمائید.نویسنده: مارک دیوید|+| نوشته شده در  سه شنبه ۶ دی ۱۳۹۰ساعت 4:46  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتتجهیز برنامه تمرینی به انواع تکرارهاتجهیز برنامه تمرینی به انواع تکرارهاتقریباً هر روز از من این مسئول توسط مشتاقان تمرین با وزنه پرسیده می-شود که چرا دیگر رشد نی-کنم؟ در صورتی که بیشترها رشد منظم و منسجمی داشتم ناگهان این توقف ایجاد گردید.تقریباً هر روز از من این مسئول توسط مشتاقان تمرین با وزنه پرسیده می-شود که چرا دیگر رشد نی-کنم؟ در صورتی که بیشترها رشد منظم و منسجمی داشتم ناگهان این توقف ایجاد گردید. با وجودی که پاسخ به این سؤال کمی پیچیده و چندین فاکتور بر روی نتیجه آن تأثیرگذار هستند اما به وجه مشترکی در خصوص آنهائی که با این مشکل برخورد کرده-اند رسیده-ام استفاده از دامنه تکرارهای ثابت و تکراری به صورت مرتب و برای روزها هفته-ها و حتی ماه-ها عمده مشکل این قبیل بدنسازها محسوب می-شود. به رغم پذیرفته شدن تئوری تکرارهای ۱ تا ۵ برای افزایش قدرت و تکرارهای ۶ تا ۱۲ برای افزایش حجم و سایر عضلات و تکراهای ۱۳ تا ۲۰ برای افزایش استقامت عضلانی با این وجود تعمیم دادن کلی آن خیلی پیچیده و خطا می-باشد. همانطور که می-دانید فیبرهای عضلانی به-طور کلی به دو دسته اصلی تقسیم می-شوند که از آنها به-عنوان فیبرهای سرعتی و استقامتی و یا نوع اول و نوع دوم نام می-برند اما می-بایست از این نکته مهم هم مطلع بود که هر یک از این فیبرها دارای زیر سرشاخه-هائی هستن.بنابراین با وجود واقعیت داشتن این موضوع که فیبرهای سرعتی بیشترین توانائی را برای رشد و افزایش حجم دارند. اگر نتوانید از فیبرهای عضلانی در دسترس تا حداکثر توان کار بکشید هرگز قادر به دستیابی به نهایت استعدادهای رشد عضلانی-تان نخواهید بود. مضاف بر اینکه اگر تنها از یک محدوده تکراری ثابت پیروی کنید بدنان خیلی زود با آن استرس وارده از طریق آن تطبیق پیدا خواهد کرد و در نتیجه تلاشتان را در تمرین بی-ثمر باقی خواهد گذاشت و آن موقع است که شروع به سؤال کردن خواهید نمود که چرا رشد نمی-کنم؟ شما می-بایست بر این مسئله واقف باشید که بدن انسان استاد انطباق دادن با شرایط است و عاشق شرایط هموستاسیز و حفظ وضعیت قبلی خود می-باشد. بنابراین اگر می-خواهید به رشدتان ادامه دهید. پس می-بایست از لحاظ روانی همیشه یک گام از بدنتان جلوتر باشید. به یاد داشته باشید که عضلات از طریق مکانیزم حرکتی رشد می-کنند و نه هایپرتروفی واقعی فیبرهای عضلانی، اجراء تکرارهای بالا باعث افزایش تعداد مویرگ-ها و ارتقاء توانائی سلول-های بدن برای ذخیره مواد مغذی بیشتر همچون گلیکوژن، آمینواسید و کراتین در خودشان و در نتیجه حجیم-تر ساختن آنها می-شود. علاوه بر این، دامنه تکرارهای متنوع همچنین موجب تحریک هورمون-های گوناگون می-شود و بدین شکل باعث می-شود که بدن تستوسترون هورمون رشد و فاکتور رشد شبه انسولین بیشتر ترشح کند. بدین-ترتیب آیا عقلانی نیست که تمامی هورمون-های موردنیاز برای رشد عضلات در بالاترین میزان در رگ جاری باشند به عقیده من تجلی یک چنین شرایطی آرزوی هر کسی است که با وزنه سروکار دارد. با وجودی که من می-توانم مبحث مربوط به فیزیولوژی تمرین را برای چند صفحه دیگر ادامه دهم. ولی ترجیح می-دهم آن را خلاصه کرده و جان کلام را به عوضتان برسانم.● دامنه تکرارها را تغییر دهیدشما می-بایست بخش اظم ست-های تمرینتان را در محدود ۷ تا ۱۲ تکرار استوار سازید. چون تحقیقات بی-شماری اهمیت این محدوده تکراری را در هایپرتروفی عضلانی به اثبات رسانده است و از افزودن محدوده تکرارهای پائین ۱ تا ۵ و محدوده تکرارهای بالا ۲۰-۱۲ در برخی از حرکات در ست-های تمرینی اطمینان حاصل کنید. شما می-توانید چارچوب برنامه تمرینی هر جلسه-تان را با استفاده از تکرارهای متفاوت تکمیل نمائید. البته نوع دیگر چیدمان برنامه تمرینی نیز وجود دارد که به ان برنامه دوره-بندی شده می-گویند که به صورت فازهای تمرینی (افزایش قدرت - افزایش حجم - افزایش استقامت و ....) می-باشد ولی در سیستم تمرینی ارائه شده در این مطلب تمم اصول این فازهای تمرینی را در یک جلسه تمرین تقسیم کرده-ایم. به جای اینکه یک ماه در محدوده ۱ تا ۵ تکرار تمرین کنیم در هر جلسه تمامی این فازها را پشت سر می-گذاریم و بدین ترتیب نه تنها بر سیستم متداول ۶ تا ۱۲ تکرار تلنگری می-زنیم و از سیستم تمرینات دوره-بندی نیز به صورت یکجا استفاده می-کنیم. در ادامه نمونه چیدمان برنامه تمرینی برای هر یک از عضلات بدن با استفاده از دامنه تکراری متنوع در یک جلسه تمرین آورده شده است.▪ سینهپرس سینه با هالتر و با دمبل/ ۳ ست / ۳ تا ۵ تکرارپرس بالا سینه با هالتر و یا دمبل/ ۲ ست / ۶ تا ۹ تکرارقفسه بالا سینه با دمبل/ ۳ ست/ ۷ تا ۱۲ تکرارکراس اور (سیم-کش)/ ۲ ست / ۱۳ تا ۱۵ تکرار▪ پشتزیربغل هالتر خم/ ۲ ست / ۳ تا ۵ تکرارروینگ (قایقی) دست موازی/ ۲ ست / ۶ تا ۹ تکرارکشش زیربغل دست متوسط مچ برعکس/ ۲ ست/ ۷ تا ۱۲ تکرارپول اور با دمبل/ ۲ ست/ ۱۳ تا ۱۵ تکرار▪ پااسکوات/ ۳ ست/ ۳ تا ۵ تکرارپرس پا با دستگاه/ ۲ ست/ ۶ تا ۹ تکرارجلوپا با دستگاه/ ۳ ست/ ۷ تا ۱۲ تکرارلانچ/ ۲ ست/ ۱۳ تا ۱۵ تکرارپت پا خوابیده با دستگاه / ۲ ست/ ۶ تا ۹ تکرارپشت پا با هالتر ایستاده/ ۳ ست/ ۷ تا ۱۲ تکرارپشت پا تک با دستگاه ایستاده / ۳ ست/ ۱۳ تا ۱۵ تکرار▪ سرشانهپرس سرشانه با هالتر از جلو/ ۳ ست/ ۳ تا ۵ تکرارکول با هالتر (دست بازتر از عرض شانه)/ ۲ ست/ ۶ تا ۹ تکرارنشر خم با دمبل/ ۳ ست/ ۷ تا ۱۲ تکرارنشر خم با دمبل/ ۲ ست/ ۱۳ تا ۱۵ تکرار▪ بازوجلوبازو با هالتر/ ۲ ست/ ۳ تا ۵ تکارجلوبازو لاری با هالتر/ ۲ ست/ ۶ تا ۹ تکرارجلوبازو با دمبل تناوبی (تک تک) / ۲ ست/ ۳ تا ۵ تکرارپرس پشت بازو (پشت بازو خوابیده دست جمع)/ ۲ ست/ ۳ تا ۵ تکرارپشت بازو سیم-کش/ ۳ ست/ ۷ تا ۱۲ تکراربه خاطر داشته باشید که وقتی صحبت به بدنسازی می-رسد انجام مکرر یک کار و انتظار داشتن نتیجه-ای متفاوت مساوی است یا آب در هاون کوبیدن بنابراین اگر احساس ایست و عدم پیشرفت در برنامه تمرینی-تان نمایان شده است زمان کنار گذاشتن روش قبلی و ایجاد تنوع برای عضلات و ذهن فرا رسیده است.زمانی که با به-کارگیری دامنه تکراری متنوع در برنامه رشد جدید را احساس کردید اهمیت فاش شدن کارائی این سیستم تمرینی برایتان چند برابر خواهد شد.نویسنده: اریک بروسر|+| نوشته شده در  سه شنبه ۶ دی ۱۳۹۰ساعت 4:44  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتسورپرایز کردن عضلات به روشسورپرایز کردن عضلات به روششاون-ری در این مقاله از روشهایی حرف می-زند که در زمان قهرمانی از آنها جهت شوک دادن به عضلات خود استفاده می-کرده است......● تنوعچاشنی زندگی در دنیای بدنسازی-ام است. تنوع است که مرا در حال رشد باقی نگهداشت و همواره پیشرفت داد بدون توجه به اینکه در چه زمانی از سال داشتم. در تمرینات خود همواره تغییراتی ایجاد می-کردم. حتی تغییر در تمرینات شوک-دهنده-ا� � نیز وجود داشت. ست-های شوک-دهنده خودشان بدن را تحت فشاری غیرمنتظره قرار می-دهند اما من همین ست-ها را نیز تغییر می-دادم. در این مطلب می-خواهم برخی از تکنیک-های شوک-دهنده در تمرین را معرفی کنم.● ست-های هرمی نزولیبعد از اجراء اخرین ست تمرینی از حرکتی که آن را با روش هرمی اجراء می-کردم. بلافاصله وزنه را کاهش می-دادم و یک ست دیگر با همان تعداد تکرار انجام می-دادم. بعد از آن دوباره وزنه را کم می-کردم و این روش را آنقدر ادامه می-دادم تا به وزنه اولین ست هرمی خود می-رسیدم. این روش یک شوک تکان-دهنده به عضلاتم وارد می-کرد. بدن همیشه عادت دارد که در آخرین ست هرمی استراحت کند. اما با این رویه همه معادلاتش برهم می-خورد و ناچار می-شود به طرز شدیدی تحت فشار قرار بگیرد.● ست-های کم-کردنیاین روش نوعی از ست-های هرمی نزولی به حساب می-آید که در این شیوه فقط ۲ الی ۳ ست اجراء می-کنید. علاوه بر اینکه روش هرمی نزولی معمولاً تنها برای یک حرکت تمرینی مورد استفاده قرار می-گیرند در حالی که روش ست-های کم کردنی برای هر حرکت تمرینی مورد استفاده هستند.ست-های کم-کردنی را این-چنین اجراء کنید. به-عنوان مثال حرکت پرس سینه را در نظر بگیرید. فرض کنید که در آخرین ست ۸ تکرار با وزنه ۱۴۰ کیلوگرمی حرکت را اجراء کردید. بلافاصله بعد از آن باید حدود ۴۰ کیلو وزنه را کاهش دهید و ۸ تکرار دیگر را وزنه ۱۰۰ کیلوگرمی حرکت را انجام دهید پس از آن هم بدون استراحت باید دوباره ۴۰ کیلو وزنه کم کنید و با وزنه ۶۰ کیلوئی ۸ تکرار اضافه انجام دهید. این روش را می-توانید برای همه حرکات تمرین خود مورد استفاده قرار دهید. به-طوری که ۳ ست اول را با روش هرمی عادی اجراء کنید، اما بعد از آخرین ست ۲ الی ۳ نوبت وزنه را بلافاصله کم کنید و تکرارها را ادامه دهید.ست-های هرمی نزولی و ست-های کم-کردنی برای حرکت زیربغل هالتر خم عالی هستند، حرکت مذکور حرکتی سنگین است اما وقتی با این روش آن را اجراء می-کنید در آخرین ست تکرارها حدود ۵۰ می-شود و همین باعث می-شود که شوک عجیبی به عضلاتتان وارد شود این روش برای ترمین بدون حضور یار تمرینی نیز مؤثر و کارآمد می-باشد.یک بوکسور یا کشتی-گیر برای تمرین خود حریف دارد. من هم برای تمرین خود حریف دارم و او را به چشم رقیب نگاه می-کنم نه به-عنوان یار تمرینی. هر وقت که او احساس راحتی کند او را به دردسر می-ندازم و به کار بیشتری وادارش می-کنم و بالعکس می-توانید از حس رقابت در تمرین بهره-گیری خوبی داشته باشم.● روش پر تکراربرای رسیدن به سوزش عضلانی نیاز به اجراء تکرارهای زیاد است. اکثر بدنسازان می-توانند وزنه ۱۸۰ کیلوگرمی را در حرکت پرس یک یا حتی ۵ تکرار جابه-جا کنند. اما اجراء ۲۰ تکرار با وزنه ۱۴۰ کیلوئی به مراتب (حدوداً ۱۰ برابر) دشوارتر است. این یک روش شوک-دهنده عالی است چرا که فیبرهای عضلانی جدیدی را به کار وادار می-کند.هر چه تکرارهای بیشتری اجراء کنید، ست سخت و سخت-تر می-شود. نمی-خواهم پاورلیفتینگ را تضعیف کنم. اما فکر می-کنم ست-های کم تکرار و سنگین به مراتب ساده-تر از ست-های پرتکرار بدنسازی هستند.● درد و سوزشهر چند تکرار که برای به سوزش انداختن عضلات کافی است را به ست-های خود اضافه کنید. یعنی گاهی لازم است به ۲۰ - ۲۵ یا حتی ۳۰ تکرار برسید. وقتی به-جائی می-رسید که ست تمرین را با همه بدن خود حس می-کنید، می-توانید مطمئن باشید که روی بدنتان تأثیر خواهد داشت.نکته مهمی در این رابطه وجود دارد که باید به آن توجه کنید. هر روش تمرینی پر شدنی باید صرفاً برای شوک دادن به عضلات مورد استفاده قرار بگیرد و نباید به صورت تمرینات معمولی-تان دربیاید.این روش ۲ بار در هفته بهترنی نتیجه را می-دهند و چنانچه بیشتر از آن مورد استفاده قرار بگیرند، فشاری بیش از حد به بدن وارد می-کنند.مجله دانش ورزش|+| نوشته شده در  سه شنبه ۶ دی ۱۳۹۰ساعت 4:42  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتدستکاری تکرارها برای افزایش حجم و قدرتدستکاری تکرارها برای افزایش حجم و قدرتپرواضح و مبرهن است که مهمترین متغیر در تمرینات قدرتی میزان مقاومت به-کار گرفته شده در مقابل وزنه می-باشد مقدار وزنه تعیین-کننده فشار وارده بر روی عضله است و اینکه چه مدت این فشار و تنش ادامه واهد داشت تعیین-کننده پاسخ عضلانی می-باشد.شاید مهمترین پارامتر در طراحی برنامه تمرینی نه تعداد ست-ها و نه ریتم اجراء حرکت و نه حتی به-کارگیری حرکات به-خصوص تمرینی بلکه تعداد تکرارهائی باشد که برای هر حرکت مورد استفاده قرار می-گیرد.پرواضح و مبرهن است که مهمترین متغیر در تمرینات قدرتی میزان مقاومت به-کار گرفته شده در مقابل وزنه می-باشد مقدار وزنه تعیین-کننده فشار وارده بر روی عضله است و اینکه چه مدت این فشار و تنش ادامه واهد داشت تعیین-کننده پاسخ عضلانی می-باشد. در حقیقت دستکاری زیرکانه در تعداد تکرارها می-تواند موجب تفاوت بین افزایش قدرت، افزایش سایز عضلانی و افزایش استقامت گردد.همچنین دستکاری اشتباه می-تواند منجر به ناکارآمد شدن ست و در مجموع بی-ارزش شدن کل جلسه تمرینی شود. به-طور مسلم تعداد تکرارهای انجام شده، تعیین-کننده مقدار وزنه-ای است که شخص می-تواند بلند کند. با دانستن این واقعیت من به اصولی پی برده-ام که در صورت به-کارگیری آنها فرد می-تواند تأثیرات محرزی را در برنامه تمرینی-اش مشاهده کند. خواه قصد برنامه نوشتن برای شخص دیگری راه دارید و یا نه می-خواهید برای خودتان یک برنامه بنویسید خیلی از این اصل-ها می-تواند شما را در دستیابی به هدفتان یاری دهد.۱) تعداد تکاررهای انجام گرفته برای مدت زمان مشخص، قرارگیری عضله تحت-تأثیر تمرینی را دیکته می-کندشدت تمرین را به دو روش می-توان تغییر داد:الف) تمرین با درصد وزنه-ای بالاترب) حرکت سریعتر وزنه در طول اجراء تمرین و یا همان پخش همگرائی (منفی) حرکت.با وجودی که تعداد تکرارهای انجام گرفته بر روی تأثیر تمرینی اثربخش است ولی الزام بر این است که بر روی سرعت اجراء حرکت نیز ملاحظات لازم صورت بگیرد. این خیلی بد است که تعداد اندکی از محققان سرعت اجراء تکرارها را به-عنوان یک المان تأثیرگذار در نظر می-گیرند.حتی بدتر از آن اینکه تعدادی از مربیان ریتم اجراء حرکت را نیز بسیار مهم تلقی می-کنند اینجا است که تئوری تکرارهای فوق آهسته روند یکنواخت پیدا می-کند تا آنجائی-که به علم تمرین مربوط می-شود هر کس بتواند بیشترین میزان فشار را در کوتاهظترین زمان بر روی عضله وارد سازد برنده است. اگر فرد قصد دارد حرکات (تمرین) خود را آهسته اجراء کند به بدنش آهسته-تر شدن و کندتر شدن را یاد می-دهد.کاهش سرعت اجراء حرکت تنها باعث افزایش مدت زمان قرارگیری عضله تحت فشار می-گردد و نه شدت آن البته از نظر ورزش بدنسازی این مسئله یعنی سرعت عملکرد عضلانی آنقدرها مهم و ضروری نمی-باشد. و باز با همین رویکرد استفاده مقطعی از سیستم تمرین فوق آهسته نیز به-نوبه خود و به-خصوص اگر فرد مدتی باشد که به اجراء تمرینات به-صورت انفجاری پرداخته باشد می-تواند موجب هایپرتروفی (افزایش حجم عضلانی) گردد.به-طور کلی هر ست تمرینی که در آن زمان قرارگیری عضله تحت-فشار کمتر از ۲۰ ثانیه باشد بری منظور افزایش نیرو و قدرت تلقی می-شود در صورتی-که ست-هائی که در آن عضله حدود ۴۰ تا ۶۰ ثانیه تحت فشار قرای می-گیرد هایپ رتروفی عضلانی ار مدنظر دارد.۲) حداکثر انقباض عمدی در پروسه افزایش قدرت ضروری می-باشد.برای افزایش قدرت و حجم عضلانی به کار بستن حداکثر انقباض عمدی عضلانی لازم و ضروری می-باشد. در کلام مختصر می-توان این مسئله را در بسیج حداکثر موتور یونیت-های عصبی ممکن جهت تولید نیرو توصیف کرد. برخلاف تصور اکثریت، حداکثر انقباض عمدی همیشه برابر با انجام یک تکرار حداکثر نمی-باشد. بلکه انقباض عمدی عضلانی می-تواند تا ۴ و یا ۶ تکرار حداکثر و تا جائی-که اجراء یک تکرار اضافه-تر غیرممکن جلوه کند ادامه داشته باشد.از آنجائی که تمرین با وزنه یک تکرار حداکثر فرد را قادر می-سازد که به حداکثر تحریک موتور یونیت-های عصبی دست یابد. زمان کافی و تطبیق سیستم عصبی نتیجتاً موجب افزایش قدرت می-گردد. به همین خاطر است که سیستم تمرینی رست باز یک شیوه تمرینی باارزش می-باشد. برای آن دسته از افراد که با سیستم تمرینی رست بازآشنائی ندارد توضیح مختصری از تمرین با این سیستم آورده شده در این سیستم تمرینی فرد حداکثر وزنه-ای را که می-تواند برای یک تکرار جابه-جا کند را انتخاب می-کند پس از اجراء آن وزنه را روی پایه گذاشته و به میزان ۲ تا ۵ درصد از مقدار آن می-کاهد و باز بلافاصله حرکت را از سر می-گیرد و پس از رسیدن به خستگی نهائی باز وزنه را روی پایه می-گذارد. معمولاً ورزشکار با ۳ تا ۵ بار این-کار را انجام می-دهد و یا نه وقتی توانست پس از چند بار کم کردن وزنه حداکثر به تکرار ۸ دست باید آن موقع است که حرکتش به پایان می-رسد.۳) یک ورزشکار می-بایست جهت توسعه ماکزیمم قدرت از ۷۰ تا ۱۰۰ درصد ظرفیت-اش استفاده کندبا وجودی که بر سر درصد دقیق این مسئله بحث و جدل وجود دارد اکثر متخصصان رشته-های قدرتی بر این باو رهستند که بهترین روش برای توسعه ماکزیمم قدرت در استفاده از وزنه-ای است که به ورزشکار این اجازه را بدهد تا ۱ تا ۱۲ تکرار در حوزه ۷۰ تا ۱۰۰ درصد یک تکرار حداکثر را انجام دهد گروهی می-گویند تمرین در هر میزانی کمتر از ۷۵ درصد بهترین نتیجه را برای منظور افزایش استقامت عضلانی خواهد داشت. در صورتی که دسته-ای دیگر این میزان را ۶۰ درصد می-دانند. تجربه به من این-طور نشان داده است که این میزان کمتر از ۷۰ درصد است اما افراد مبتدی و به-خصوص خانم-ها می-تواند با به-کارگیری وزنه حدود ۶۰ درصد یک تکرار حداکثرشان به پیشرفت قابل-ملاحظه�� �ای دست یابند.۴) تعداد تکرارها برای افزایش قدرت مورد نیاز می-باشد و با این که هایپرتروفی عضلانی یا افزایش سال-های تمرینی روند نزولی پیدا می-کند.سال-های تمرینی و یا تعداد سالی که ورزشکار مشغول به تمرین بوده بر روی روند پیوسته یک تکرار حداکثر تأثیرگذار است با وجودی که به-طور میانگین افراد مبتدی قادر هستند با وزنه ۷۵ درصد یک تکرار حداکثرشان حدود ۲۰ تکرار را اجراء کنند اما برای نمونه همین فرد پس از گذشت یکسال با وزنه ۷۵ درصد یک تکرار حداکثر فعلی-اش تنها قادر است ۱۰ تکرار را انجام دهد. حال اگر همین ورزشکار را پنج سال دیگر مورد آزمایش قرار دهیم خواهیم دید که او با وزنه ۷۵ درصد یک تکرار حداکثر قادر است ۴ تکرار را اجراء کند چرا این موضوع اینقدر اهمیت دارد؟بیائید در نظر بگیریم که ورزشکار یکسال سابقه تمرین دارد و قادر است با وزنه ۱۴۰ پوندی که حدود ۷۰ درصد مقدار وزنه یک تکرار حداکثر او است ۱۲ تکرار را در حرکت پرس سینه اجراء کند، به احتمال قوی وقتی سابقه تمرینی این فرد به چهار سال برسد مقدار وزنه یک تکرار حداکثر او ۴۰۰ پوند خواهد بود و در این صورت او ممکن است قادر باشد تنها ۶ تکرار را با ۷۰ درصد وزنه یک تکرار حداکثرش (یعنی حدود ۲۸۰ پوند) اجراء کند.با دانستن این مسئله و با قبول داشتن این تئوری که حداقل وزنه برای رشد عضلانی و افزایش قدرت ۷۰ درصد یک تکرار حداکثر است. تجویز کردن و به-کارگیری وزنه کمتر از ۷۰ درصد یک تکرار حداکثر و با اجراء تکرارهای بیش از ۶ که عملاً وزنه-ای سبک برای فرد تلقی می-شود جهت افزایش قدرت حجم عضلانی کار صحیحی نمی-باشد.۵) قانون وزنه یک تکرار حداکثر بین گروه-های عضلانی تفاوت بسیار زیادی دارداگر یک ورزشکار در حرکت پرس سینه قادر به اجراء ۱۲ تکرار باشد به احتمال زیاد او در حال تمرین در محدوده ۷۰ درصد وزنه یک تکرار حداکثر است در صورتی-که اگر همین فرد بخواهد ۱۲ تکرار را در حرکت پشت پا با دستگاه اجراء کند آن موقع است که در محدوده وزنه-ای ۵۷ درصد یک تکرار حداکثر تمرین خواهد کرد. محرزترین اختلاف-ها در مواقع تمرینات مربوط به پائین-تنه همچون پرس پا جلوه پیدا می-کند. برای نمونه خیلی از ورزشکارها قادر هستند با وزنه-ای حدود ۷۰ درصد یک تکرار حداکثر در حرکت پرس یا تا ۶۵ تکرار را اجراء کنند.۶) تعداد تکرارها سریع-ترین پارامتری است که ورزشکار با آن تطبیق پیدا می-کندتغییر دادن تعداد تکرارها به-دلیل اینکه بدن خیلی سریع با آنها تطبیق پیدا می-کند کار بسیار صحیحی می-باشد. در واقع به-طور میانگین بدن یک ورزشکار پس از گذشت ۶ جلسه تمرینی برای آن عضله با آن تعداد تکرار منطبق می-شود و زمانی که این انطباق ظاهر شد عملاً ادامه دادن با آن شیوه تکرارهای تمرینی بی-فایده خواهد بود. یک شیوه-ای که من در آن به موفقیت-های قابل توجهی دست یافتم به این صورت است که هر دو جلسه تمرینی (منظور از جلسه تمرینی تمرین برای آن عضله می-باشد مثلاً سینه) یک تکرار از تعداد تکرارها می-کاهم برای فهم بهتر این روش شرح کاملتری آورده شده است.ـ جلسه اول و دوم تمرینی سینه ۴ ست ۶ تا ۸ تکراریـ جلسه سوم و چهارم تمرینی سینه ۵ ست ۵ تا ۷ تکراریـ جلسه پنجم و ششم تمرینی سینه ۵ ست ۴ تا ۶ تکراری۷) ورزشکاران پیشرفته و سطح بالا می-بایست توجه خاصی به قدرت انقباض داشته باشندبه-طور کلی اجراء تکرارها بین ۱ تا ۵ تکرار (یک تکرار حداکثر) افزایش حداکثر قدرت و کمترین میزان هایپرتروفی (افزایش حجم عضلات) را در پی دارد. انجام تکرارهای بین ۸ تا ۱۵ به-طور معمول بیشترین هایپرتروفی عضلانی را موجب خواهد شد. در صورتی-که اجراء تکرارهای بین ۶ تا ۷ به-طور مساوی باعث افزایش قدرت و سایز عضلانی خواهد شد.با تمامی این اوصاف وقتی یک ورزشکاری که چندین سال سابقه ورزشی دارد را در نظر بگیریم تکرار پائین (۱ تا ۵) می-بایست با وزنه بالا چه به صورت افزایش نسبی و با افزایش مطلق قدرت صورت گیرد (یعنی ۸۵ درصد یک تکرار حداکثر و یا بیشتر) در صورتی-که تکرارهای میانه (حدود ۶ تا ۱۲) می-بایست در حدود ۷۰ تا ۸۴ درصد وزنه یک تکرار حداکثر برای افزایش صرف قدرت انجام گیرد. تکرارهای بالا می-بایست با وزنه تقریباً سبک (کمتر از ۷۰ درصد یک تکرار حداکثر) تلفیق شده و به-منظور افزایش استقامت عضلانی به-کار گرفته شود. در کلام دیگر می-توان این طور بیان کرد که ورزشکاران باسابقه-تر دارای این مزیت هستند که می-توانند با تنوع بیشتری تکرارهای خود را اجراء کنند و به قولی دستشان در انتخاب تعداد تکرارها بازتر است.در همین راستا تغییر دوره-ای تعداد تکرارها و اجراء تکرارهای غیرمعمول و خارج از فرم همیشگی می-تواند تأثیرات مثبتی را برای فر به ارمغان بیاورد. برای نمونه به-کارگیری مقطعی تکرارهای بین ۱ تا ۵ در تمرین نه تنها باعث افزایش حجم عضلانی خواهد شد بلکه افزایش قدرت را نیز در پی خواهد داشت.۸) تکرارهای پائین را به-صورت پیوسته اجراء نکنیدمتخصص ورزش رابرت رومن به-طور جامع در خصوص تمرینات وزنه-بردارها ی مسابقه-ای مطالبی تحریر کرده است. در بخشی از کتابش او این-طور می-نویسد که موفق-ترین وزنه-بردارها آنهائی هستند که بیشترین ست-هایشان را در محدود ۳ الی ۴ تکرار اجراء می-کنند. این نتیجه به-وسیله مربی تیم وزنه-برداری کانادا پیر روی (Pierre Roy) که بر ۳ تکرار تأکید داشت نمود بیشتری یافت نتیجه-ای که باید از موارد فوق گرفت این است که اگر یک ورزشکار بخواهد برای مدت طولانی تنها به اجراء ست-های یک-تکراری و یا حداکثر ۲تکراری بپردازد مطمئناً به ایست و سکون خواهد رسید. این مسئله علی-الخصوص برای آن دسته از ورزشکاران که به دنبال هایپرتروفی عضلانی هستند، مصداق پیدا می-کند.نویسنده: چارلز پولیکین|+| نوشته شده در  سه شنبه ۶ دی ۱۳۹۰ساعت 4:41  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتگذر از بن-بست با سیستم تمرینی نگاتیو از زبان آرنولد شوارزنگرگذر از بن-بست با سیستم تمرینی نگاتیواز زبان آرنولد شوارزنگرفلسفه چگونگی افزایش قدرت و سایز عضلانی بر این پایه است که عضلات به-عنوان عکس-العمل در مقابل نیروی وارد شده از فشار وزنه منقبض می-شوند، در اثر این انقباضات دچار آسیب-های میکروسکوپی می-شوند و ترمیم این آسیب-ها رشد عضلات را در پی دارد، اغلب افراد فکر می-کنند این مسئله در بخش مثبت یا بخش کانستریک حرکات اتفاق می-افتد.در حالی-که واقعیت متفاوت با طرز فکر رایج است و بخش منفی حرکات یا بخش اکسنتریک سهم بیشتری در ایجاد آسیب-های ریز در عضلات برعهده دارد. به این منظور بدنسازان باتجربه هر از چندی از سیستم تمرینی نگاتیو استفاده می-کنند که طی آن فشار وزنه را تنها در بخش منفی حرکات تحمل کرده و حرکت وزنه در جهت جاذبه زمین را کاملاً کنترل می-کنند.سیستم تمرینی نگاتیو شدت تمرین را افزایش می-دهد و به همین دلیل عکس-العمل اضافی عضلانی را در پی دارد. چون مقدار وزنه-ای که هنگام پائین آمدن می-توانید تحمل کنید بیش از مقداری است که می-توانید برخلاف جاذبه جابه-جا کنید. این سیستمی بود که همواره در تمریناتم از آن استفاده می-کردم، همین-طور بسیاری دیگر از بدنسازان سطح بالائی که با هم تمرین می-کردیم.از نظر علمی تکرارهای نگاتیو برای افزایش استقامت تاندون-ها و لیگامنت-ها ایده-آل هستند، که این می-تواند به اجتناب از آسیب-دیدگی-� �ا کمک کند. در مقابل تکرارهای منفی کوفتگی عضلانی بیشتری را ایجاد می-کند چون از وزنه-های بیشتر حد از معمول استفاده می-کنید. این کوفتگی نشان-دهنده این است که استرس بیشتری روی عضله متمرکز شده و این، مقدار آسیب-های میکروسکوپی در عضله و در نتیجه رشد عضلانی را افزایش می-دهد.البته، شما هر زمانی که در هر تکرار وزنه-ای را به-جای اولش باز می-گردانید در حال اجرای نگاتیو هستید و بدنسازان باتجربه می-دانند که باید وزنه را به آرامی و تحت کنترل پائین بیاورند. به-جای این-که بگذارند وزنه با حالت سقوط به-جای اولش بازگردد. در این-جا دو روش خاص برای افزایش شدت بخش منفی حرکات را توضیح داده-ام که باید با احتیاط کامل و بسیار با دقت و تنها به-صورت پراکنده از آنها استفاده کنید، ضمن- این-که بدنسازان مبتدی نباید از این سیستم استفاده کنند.● تکرارهای منفی کمکیبرای اجرای این-گونه تکرارها، یار تمرینی باید کمک کند تا شما وزنه-ای را که سنگین-تر از حد معمول انتخاب کرده-اید در بخش مثبت هر تکرار جابه-جا کنید، سپس خودتان وزنه را پائین بیاورید. این روش به-خصوص در حرکاتی که با هالتر اجرا می-شوند مفید است. برای مثال وقتی تکرارهای کمکی منفی را در حرکت پرس سینه با هالتر اجرا می-کردم، یار تمرینی-ام کمک می-کرد تا وزنه را کاملاً بالا بیاورم، سپس خودم به آرامی وزنه را به سمت سینه پائین می-بردم. ما این کار را برای چند تکرار، انجام می-دادیم. واضح است که یار تمرینی باید توجه کاملی به شما داشته باشد و به-محض این-که به-حدی از ناتوانی رسیدید که دیگر نتوانستید وزنه را کنترل کنید وارد عمل شود.● تکرارهای منفی اجباریاین روش تمرینی فوق-العاده شدیدی است که باید به منظور اجتناب از تمرین-زدگی و آسیب-دیدگی به-ندرت مورد استفاده قرار گیرید، و برای اجرای آن هم به یک یار تمرینی کاملاً باتجربه نیاز دارید. همان مثال پرس سینه را دوباره در نظر بگیریم، شما وزنه را با کمک یا بدون کمک بالا می-برید ولی وقتی وزنه را پائین می-آورید، یار تمرینی شما با شدت کافی روی میله فشار می-آورد برای افزایش مقاومت ولی نه این-قدر قوی که باعث آسیب-دیدگیتا ن شود. وظیفه شما این است که در مقابل پائین آمدن وزنه در اثر جاذبه زمین و فشار یار تمرینی بر وزنه، تا حد ممکن مقاومت کنید. مهم است که این روش نگاتیو را با فردی اجرا کنید که این-قدر تجربه داشته باشد که احساس کند چه مقدار فشار بیشتر برایتان قابل تحمل است و چه زمانی نیاز است کنترل میله را در اختیار بگیرد.من در تمریناتم، همیشه از هر دو این روش-ها استفاده می-کردم و هر دو، راه-های خوبی هستند برای آماده شدن جهت استفاده از وزنه-هائی سنگین-تر از آن-چه به-طور معمول استفاده می-کنید. برای مثال، اگر در حال حاضر ۱۴۰ کیلو پرس سینه اجرا می-کنید و در افزایش مقدار وزنه کاربردی مشکل دارید، ۱۵۰ کیلو یا بیشتر روی میله قرار دهید و تکرارهای منفی را به هر صورتی که ذکر شد اجرا کنید، این کار هم از نظر جسمی و هم از نظر روانی، کمک می-کند به این-که بتوانید به-زودی وزنه-های بیشتری را جابه-جا کنید و رشد عضلانی تازه-ای را تجربه کنید.فرزاد برهمندپور ( کارشناس تغذیه)مجله دانش یوگا|+| نوشته شده در  سه شنبه ۶ دی ۱۳۹۰ساعت 4:39  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتسیستم تمرینی شوک10× 10شوک10× 10روشی به نام 10 در10 وجود دارد که برخی از بدنسازان برای تمرین از آن استفاده می کنند. کاربرد اصلی این روش برای شوک کردن عضلات و تولید تنوع در تمرین است. در این روش شما یک ست از حرکتی را اجرا می کنید و بلافاصله بعد از آن یک ست از حرکت دیگری را اجرا می کنید. این دو حرکت می توانند برای یک گروه عضلانی یا برای 2 گروه مختلف باشند. البته خیلی خوب است که با این روش 2 عضله متضاد با هم مثل جلوبازو وپشت بازو را تمرین دهید چرا که عضلات متضاد دارای خاصیتی هستند که وقتی یک گروه منقبض می شود دیگری تحت کشش قرار می گیرد و بلعکس و به همین دلیل جریان خوبی از خون داخل عضلات هدایت می شود و این برای عضله سازی بسیار مفید است. به عنوان مثال به جای آن که اول 10 ست 10 تکراری از حرکت جلوبازو هالتر را اجرا کنید به صورت ****ست حرکت پشت بازو با کابل را با آن اجرا کنید و این روش تناوبی را ادامه دهید تا 10 ست کامل شود.این روش شوک دادن به عضلات را ضمانت می کند. هر زمان که رشدتان آهسته شد می توانید این روش را استفاده کنید تا عضلات شوک شوند. بعد از اجرای 10 ست از ****ست مذکور یک ست 15 الی 20 تکراری به عنوان ست پایانی اجرا کنید تا خون زیادی به طرف عضلات هدایت شود. گاهی اوقات هم می توانید یک ست بسیار پر تکرار(50 الی100 تکراری) اجرا کنید تا بدین شکل شدت تمرین را افزایش دهید و سوزش و رشد جدیدی را در عضلات خود تجربه کنید.منبع مجله دانش ورزش|+| نوشته شده در  سه شنبه ۶ دی ۱۳۹۰ساعت 4:37  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتیک برنامه تمرینی با سیستم hitیک برنامه تمرینی با سیستم hit▪ شنبهددلیفت/۲۰*۱(سیستم استراحت توقف)شراگ/۱۰*۱بارفیکس/۸-۶*۲▪ یکشنبهپرس سینه/۶-۴*۲پرس سرشانه با دمبل/۱۰*۱نشر از جانب با کابل/۱۵*۱▪ سه-شنبهاسکوات/۶-۴*۲پشت پا/۱۵*۱ساق پا/۱۵*۲▪ چهارشنبهپرس سینه دست جمع/۸-۶*۲+پشت بازو با کابل/۱۰*۱جلو بازو با هالتر نشسته/۱۰*۱جلو بازو با دمبل میز بالاسینه/۸-۶*۱کرانچ با کابل/۱۵*۲|+| نوشته شده در  سه شنبه ۶ دی ۱۳۹۰ساعت 4:36  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتشناخت اهمت تکرارشناخت اهمت تکرارClick the image to open in full size.برداشت خیلی از افراد از تکرار، تنها در این خلاصه می-شود که یک تعدادی تکرار است که معمولاً هم با یک سرعت موزون و آرام می-بایست در یک ست برای یک حرکت اجراء شود و در نهایت هم شامل تکرارهای گرم-کردنی، آسان، سبک و سنگین می-شودپایه تمرینات با وزنه (مقاومتی) جهت توسعه حجم عضلانی و قدرت خواه در بدنسازی یا پاورلیفتینگ و یا وزنه-برداری و یا هر ورزش دیگری که در آن قدرت، یک فاکتور اصلی و مهم محسوب می-شود، بر افزایش مداوم استرس و فشار مضاعف بر روی عضله خلاصه می-شود.منظور از وارد کردن فشار مضاعف بر روی عضله میزان فشاری است که فراتر از حد توان نرمال عضله بوده بدن توسط مکانیزم Overcompensation خود را با استرس نامتعارف منطبق می-سازد. اگر بخواهیم به معنی Overcompensation به-صورت ساده بنگریم بدین معنی می-باشد که بدن به-خودی-خود دوست دارد تحت چنین استرسی قرار بگیرد. به-همین خاطر در مقابل این فشار وارده واکنش نشان داده و با قوی-تر ساختن عضلات در صدد مهار فشار وارده بر می-آید. حال هر چه این عضلات قوی-تر باشند به همان میزان قدرت-شان در مقابل تحمل استرس و فشار بیشتر خواهد بود. بنابراین اگر قصد دارید بر قدرت عضلات بیفزائید پس باید به-صورت تدریجی میزان استرس وارده بر آنها را نیز افزایش دهید.تنها راه انجام اینکار به-وسیله اجراء تکرارها و ست-های تمرینی می-باشد که می-توان آنها را مطابق ذیل طبقه-بندی کرد:۱. افزایش مقدار وزنه تمرینی۲. افزایش تعداد تکرارها در همان مقدار وزنه-ای ثابت۳. افزایش حجم تمرینی (یعنی اجراء تعداد تکرارها و ست-های بیشتر در یک جلسه تمرینی)۴. افزایش شدت ست-های تمرینی (یعنی کاهش زمان استراحت بین ست-ها. بهره-گیری از تکنیک-های فشار مضاعف همچون ****ست-های کم-کردنی، تکرارهای کمکی و...)۵. تغییر در نحوه اجراء تکرارها. برای مثال سوئیچ کردن از تکرارهای تقلبی (ضربه-زدن) به تکرارهای صحیح و با کنترل کامل و بالعکس و یا تبدیل تکرارهای بالا به تکرارهای پائین و یا تبدیل تکرارهای بالا به تکرارهای پائین و یا بالعکس سوئیچ کردن از تکرارهای باسرعت زیاد و سریع و بالعکس و یا تغییر تکرارهای با دامنه کامل حرکتی به تکرارهای متقاطع و فشار متمرکز و بالعکس. و هرگونه روش دیگری که باعث وارد شدن شوک به عضلات می-شود.برداشت خیلی از افراد از تکرار، تنها در این خلاصه می-شود که یک تعدادی تکرار است که معمولاً هم با یک سرعت موزون و آرام می-بایست در یک ست برای یک حرکت اجراء شود و در نهایت هم شامل تکرارهای گرم-کردنی، آسان، سبک و سنگین می-شود.این افراد از این نکته غافل هستند که انواع مختلف تکرار همچون تکرارهای کمکی، تکرارهای منفی کامل، تکرارهای تقلبی (ضربه-زدن)، تکرارهای رست پاز، تکرارهای مثبت کامل، تکرارهای متقاطع و... وجود دارند.این قبیل اشخاص حتی با سرعت اجراء تکرارها هم ناآشنا هستند و با تکنیک-ها از قبیل: تکرارهای فوق آهسته، تکرارهای کند، تکرارهای سرعتی، تکرارهای خیلی سریع و یا دامنه اجراء حرکت همچون تکرارهای ایزومتریک (ثابت نگه-داشتن وزنه)، تکرارهای نیمه و مقطعی (برای مثال: از پائین-ترین نقطه تا میانه و یا از بالاترین نقطه تا میانه و یا از میانه تا پائین و یا از میانه تا بالا)، تکرارهای ربع (یک-چهارم)، تکرارهای سه-چهارم، تکرارهای ۲۱ (۷ تکرار از بالا تا وسط، ۷ تکرار پائین تا وسط و ۷ تکرار کامل)، تکرارهای انقباض نهائی عضله، تکرارهای انفجاری و... از همه مهم-تر این افراد از انواع فیبرهای عضلانی (فیبرهای سرعتی، فیبرهای استقامتی و تقاوت-های مابین آنها) آگاه نیستند و به-همین دلیل از نحوهٔ تمرین کردن منجر به رشد هرکدام نیز بی-اطلاع هستند.اهمیت تکرار، بیشتر از ست می-باشد به-دلیل اینکه تعداد ست-هائی که می-توان برای یک گروه عضلانی در یک جلسه تمرینی اجراء کرد محدود می-باشد. بله. دو ست بهتر از یک-ست می-باشد و سه ست بهتر از ۲ ست و ۵ ست بهتر از ۴ ست می-باشد اما در نهایت قانون بازگشت به کاستی را باید جاری کرد. و این زمانی است که از خط تمرین کافی برای رشد عضلات رد شده و وارد محدوده تمرین بیش از حد می-شوید. اگر توانستید به ریکاوری برسید پس ۱۰۰۰ ست هم زیاد به نظر نمی-رسد. و بنابراین بیائید واقع-بین باشیم اکثر افراد تنها قادر هستند ۱۲ تا ۱۶ ست را در کل برای یک گروه عضلانی اجراء کنید (حتی آنهائی-که از داروهای نیروزا استفاده می-کنند) آن چیزی-که باعث اشباع عضلانی و رشد آن می-شود به احتمال بسیار زیاد از طریق افزایش تدریجی مقدار وزنه، افزایش شدت تکرار و ست و یا نحوهٔ اجراء تکرار حاصل می-شود. در اکثر مواقع تنها چیزی-که لازم است تغییر و تنوع از هر نوع آن می-باشد. با این اوصاف دانسته-های خود را به-صورت بسته و محدود در نظر نگیرید. یعنی همیشه تکرارهای معمولی و با کنترل کامل بهتر از تکرارهای تقلبی و ضربه-ای نمی-باشد و سوئیچ کردن از یکی به دیگری است که باعث وارد شدن شوک و استرس جدید بر عضله گردیده و در نتیجه رشد را به-همراه دارد.مورد فوق در خصوص تکرارهای بالا و تکرارهای پائین، تکرارهای سریع و تکرارها کند، تکرارهای با دامنه کامل حرکتی و تکرارهای نیمه و انواع دیگر آن نیز سنخیت دارد. و به-طور دقیق هیچ-کدام در مسیر رشد عضلانی بر دیگری اولویت ندارد. از هر یک از تکنیک-های فوق برای یک دوره مشخص استفاده کنید و هر وقت که احساس کردید که سیستم برایتان عادی شده و رشد عضلات-تان متوقف شده پس زمان تغییر و تنوع فرا رسیده است.خیلی از افراد هرگز در نحوهٔ اجراء تکرارهایشان تغییری ایجاد نمی-کنند و بعضی دیگر نیز هر چند سال یک-بار تغییر جزئی در شیوه اجراء تکرارهایشان اعمال می-نمایند. این قبیل افراد همیشه ست-هائی را که تشکیل شده از ۶ تا ۱۰ تکرار انجام می-دهند و طبق روال همیشه آن-را با یک سرعت مشخص و با یک استیل خاص اجراء می-نمایند.عضلات آنها مدت-ها است که با نوع تمرینات-شان منطبق گردیده است. بنابراین هیچ جای تعجبی نیست که چرا سرعت پیشرفت-شان مثل راه-رفتن حلزون شده است. این-گونه افراد تشخیص نمی-دهند که افزایش رشد عضلات و انطباق جدید عضلانی با تغییر در نحوهٔ اجراء تکرار حاصل می-شود. این ورزشکاران از این مسئله غافلند که رشد و توسعه عضلانی فیبرهای گوناگون عضلانی تنها در صورت تلفیق تکرارهای بالا و پائین و همچنین تغییر در نحوه اجراء تکرارها حاصل می-شد.برای مثال تام پلاتز (Tom Platz) را در نظر بگیرید بدنسازی که دارای توسعه-یافته�� �ترین عضلات پا در تاریخ بدنسازی می-باشد.آیا هیچ می-دانستید که تام برای رشد عضلات پایش هم تکرارهای کم با وزنه خیلی سنگین و هم تکرارهای کم با وزنه خیلی سنکین و هم تکرارهای خیلی زیاد با وزنه سبک-تر را اجراء می-کرد. در اینجا توجه داشته باشید که منظور ما از تکرار بالا تکراری است که او قادر به شمارش آن نبود. تام وزنه ۲۲۵ پوندیرا پشت گردن می-گذاشت و شروع می-کرد به اسکوات رفتن و بدون هیچ استراحتی آن-را برای ۱۰ دقیقه ادامه می-داد.اگر از تام می-پرسیدند آن-روز چند ست اسکوات رفته و او در جواب به شما می-گفت فقط یک ست حتماً پیش خود فکر می-کردید که او دارد شوخی می-کند.واقعیت اینست که او یک ست اجراء کرده. اما اینکه چه-جور ستی انجام داده بسیار مهم می-باشد.فکر می-کنید یک بدنساز در عرض ۱۰ دقیقه قادر است چند تکرار اجراء کند. ۱۰۰، ۲۰۰ و یا...؟به-هر حال هر چند تکرار که بوده باشید. این مسئله محرز است که سوزش عضلات پای تام در حد غیرقابل تصور بوده.در یک جلسه تمرینی دیگر تام سراغ وزنه-های خیلی سنگین می-رفت و به-صورت هرمی از مقدار وزنه می-کاست. او برای سنگین-ترین ست خود سه تکرار اسکوات با وزنه-ای ۷۰۰ پوندی را اجراء می-کرد و بعضی اوقات نیز تکرارهایش را بین ۱۰ تا ۱۲ انجام می-داد.در زمانی دیگر ست-های ۵۰ تکراری را اجراء می-کرد. او هرگز خود را مقید نمی-ساخت و به همین خاطر هم بود که توانست پیشرفته-ترین عضلات پا را بسازد.تام با وارد کردن شوک-های پیاپی به عضلات ران هیچ فرصتی را برای عادت کردن عضلاتش به تکرارها و نحوهٔ اجراء تمرین نمی-داد.ادی رابینسون (Eddie Robinson) یک بدنساز حرفه-ای دیگر است که توانست تقریباً پاهای پیشرفته-ای در حد تام پلاتز بسازد. ادی نیز همچون تام برای تمرینات پا از تلفیق تمرین سنگین و سبک پیروی می-کرد و معمولاً هم تعداد تکرارهایش بسیار زیاد بود. پس از اینکه ادی و حریف تمرینی-اش با وزنه ۵۲۵ پوندی ۲۵ تکرار حرکت اسکوات را اجراء می-کردند وزنه (هالتر) ۱۷۵ پوندی را پشت گردن و بر روی شانه می-گذاشتند و شروع می-کردند به اجراء حرکت Parking Lunge (در این نوع از حرکت لانج فرد در هر تکرار به سمت جلو می-رود و بدین ترتیب یک مسافت مشخص را به جلو می-رود) و یک-بار طول زمین فوتبال را تا انتها لانج رفته و باز همان مسافت را باز می-گشتند. صدمتر، دویست-متر، بیشتر، ادی اصلاً به این مسئله توجه نمی-کرد. او جرأت بسیار زیادی داشت. چون برای یک فرد خیلی مشکل است که از قبل بداند که قرار است آخر تمرین براثر فشار شدید بالا بیاورد. و باز در اجراء آن ممارست بورزد به-هر حال آن-چیزی که در مورد ادی مسجل است اینست که او هرگز به عضلات و بدنش این اجازه را نمی-داد که با اجراء همان تکرارها و ست-های قبلی همیشه در یک محدوده متعادل و بی-دغدغه تمریناتشان را سپری کنند.این-روزها تمرینات ادی مثل سابق دیوانه-وار نیست و تا حدودی از شدت آن کاسته شده است ولی با این-وجود هنوز تکرارهای بالا را در برنامه تمرینی خود دارد. او گاهاً در یک حرکت از ترکیب ست-های کم-کردنی استفاده می-کند برای مثال برای عضله همسترینگ (پشت-پا) او بر روی میز پشت-پا می-خوابد و یک-عدد دمبل مابین مچ دو پایش قرار می-دهد (او دمبل را به ماشین ترجیح می-دهد چون بدین ترتیب می-تواند عضلاتش را بهتر احساس کرده و همچنین از تکنیک ضربه-زدن (تقلب) بیشتر هم کمک بگیرد).او برای شروع با دمبل ۹۰ پوندی شروع می-کند و شش تکرار آن-را ادامه می-دهد و بلافاصله پس از رسیدن به نقطه خستگی نهائی عضله جای دمبل ۹۰ پوندی را با یک دمبل ۶۰ پوندی عوض می-نماید و حدود ۱۲ تکرار آن-را پشت-پا می-زند و دوباره پس از رسیدن به نقطه خستگی نهائی عضله و جای وزنه ۶۰ پوندی را با وزنه ۴۰ پوندی جابه-جا می-نماید و این-بار آن-را برای ۴۰ تکرار پشت-پا می-زند.و بدین ترتیب یک ست تمرینی خودش را انجام می-دهد. ادی معمولاً ۴ ست این-چنینی را با کمترین استراحت برای پشت-پا در یک جلسه تمرینی اجراء می-کند. که به-طور متوسط هم حدود ۸ دقیقه به-طول می-انجامد. پس از این معمولاً دو ست حرکت پشت-پا با هالتر ایستاده را انجام می-دهد که در مجموع تمرینات همسترینگ-اش ۱۲ تا ۱۵ دقیقه می-شود.امروزه اکثر بدنسازها به-جای اینکه به تمرین عضلات-شان بپردازند بیشتر توجه-شان به نمایش دادن و خودنمائی در داخل باشگاه می-گذرد.این قبیل افراد فکر می-کنند که تنها با اجراء یک ست سنگین اسکوات برای ۵ تا ۷ به حداکثر سایز عضلانی و پاهای نظیر تام پلاتز است دست خواهند یافت. بگذارید یک سؤال مطرح کنم. آیا تا به-حال یک وزنه-بردار و یا پاورلیفتر در سطح جهانی دیده-اید که پاهائی شبیه به تام پلاتز داشته باشد؟ مطمئناً پاسخ نه می-باشد. چطور می-شود که با اجرای وزنه-های خیلی سنگین برای یک تکرار، دو تکرار، سه تکرار، و یا شش تکرار، باز نه به لحاظ سایز و نه به لحاظ کات هیچ-کدام با تام برابری نمی-کنند. شاید باور نکنید ولی پاورلیفترهای در سطح جهانی بوده و هستند که عضلات پایشان آ-ن-قدر کم توسعه-یافته که تصور آن هم برایتان مشکل می-باشد.برای مثال عضلات پای فردریک هاتفیلد طوری به-نظر می-رسید که انگار او هیچ-وقت با وزنه سروکار نداشته است. بله در این شکی نیست که هاتیفلد با وزنه-ای بیش از ۱۰۰۰ پوند اسکوات زده و باز درست است که ژنتیک یک عامل مهم و تأثیرگذار می-باشد.اما فردریک بیشتر اسکوات-هایش را با وزنه خیلی سنگین و تکرارهای کم انجام می-داد. به-هر حال بیشتر توجه هاتفیلد به-جای اینکه بر روی رشد و توسعه عضلات باشد بر روی قوی-تر ساختن تاندون-ها، گلمنت-ها و بافت-های متصل-کننده بود و وزنه-هائی که او جابه-جا می-کرد خود گواه بود.به-عقیده من اکثر بدنسازها به-دلیل انجام ندادن تکرارهای کافی علی-الخصوص برای پا در رسیدن به سایز و حجم عضلانی موردنظرشان شکست می-خورند.جان پاریلو (John Parillo) شاگردانی دارد که قادرند ۱۰۰ تکرار حرکت پرس-پا و یا ۱۰۰ تکرار اسکوات با دستگاه و یا ۱۰۰ تکرار ساق-پا ایستاده اجراء کنند. فکر می-کنید علت چیست؟آیا آنها اینکار را برای افزایش قدرت تنفس-شان انجام می-دهند؟ مطمئناً نه بلکه بدین ترتیب آنها قادر هستند عضلات حجیم-تر و بزرگ-تر بسازند.من هر وقت که با یک بدنساز طراز اول مصاحبه می-کنم همیشه از آنها این سئوال را می-پرسم که کدام-یک از دو مورد ذیل را ترجیح می-دهند.اجراء تکرارهای آهسته با وزنه-ای سنگین و تکرار کم یا اجراء تکرارهای زیاد با وزنه-ای سبک-تر و با حفظ فشار مستمر بر روی عضلات.شاید از پاسخ این قبیل افراد متعجب شوید ولی بیشتر این بدنسازها در پاسخ می-گویند من بیشتر از تمرین با وزنه-ای سنگین، از تکرار پائین و سرعت آهسته لذت می-برم.به-هر حال من هم به شخصه دوست دارم با وزنه سنگین تمرین کنم. ولی به این موضوع هم پی بردم که بیشترین رشدها را بر اثر اجراء تکرارهای بالادست می-آورم. بنابراین می-بینید که آن-چیزی که از آن لذت می-برید همیشه بهترین راه رشد و توسعه عضلات محسوب نمی-شود. و بعضی اجازه می-دهد وزنه-های سنگین-تر را جابه-جا کنید برای افزایش حجم-تان مؤثر نمی-باشد. برای پاورلیفترها شیوه-ای که عضلات پاهای-شان را مجبور می-سازد سخت-تر کار کنند شیوه-ای نیست که به آنها اجازه دهد تا بیشترین وزنه را با آن اسکوات بزنند.اسکوات با فاصله کم کف پاها از یکدیگر و گذاشتن میله هالتر در بالاترین نقطه پشت سرشانه و حفظ حالت عمودی بدن به-دلیل کمترشدن فشار بر روی **** و کمر بیشتر به منظور تفکیک عضلات چهارسرران مناسب می-باشد.در این شیوه عضلات چهارسرران بیشتر تحت فشار قرار می-گیرند ولی در عوض توانائی بلندکردن وزنه سنگین-تر پائین می-آید. اجراء حرکت اسکوات با فاصله بازتر از عرض شانه و قراردادن میله هالتر در قسمت پائین عضله ترپر (کول) و یک مقدار زاویه رو به جلو به بالاتنه باعث می-شود که فشار وزنه بر روی عضلات پا، ****، کمر و هیپ پخش می-شود و بدین ترتیب پاورلیفترها قادر خواهند بود وزنه-ای سنگین-تر را اسکوات بزنند.مجله دانش ورزشسیتم های تمرینیدوستان عزیز بهترین راه افزایش علم و دانش بحث و گفتگو و تبادل اطلاعات و نظریات است و ما در این مقاله قصد داریم از تجربیات و مقالات موجود در مجلات و بزرگان بدنسازی و دوستان عزیز استفاده کنیم :سیتم غریزی(حسی)قسمت نهایینداشتن تمرکز/خستگی و یا بی علاقه بودن نسبت به تمرین:این واکنش میتواند نشانه تغذیه بد/کمبود خواب/تمرین بیش از حدو یا استفاده از سیستمهای غلط تمرینی باشد.این واکنش نشانه ایاز بروز ((ورزش زدگی)) است.میزان انرزی:تا هنگامی که در حین تمرین کاملا پر قدرت و دارای انرزی هستیدمیتوان نتیجه گرفت که برنامه غذایی و میزان استراحت شما صحیحو کافی بوده است.اما اگر در حین تمرین احساس ضعف و کمبود کردید میتوانید نتیجهبگیرید که در انتخاب برنامه غذایی یا تخمین میزان استراحت مناسبخود اشتباه کرده اید.تغییر دادن برنامه های غذایی و پی بردن به موسر بودن یا نبودنانها چندان مشکل نیست چرا که تغییرات بسیار کوچک معمولاموجب بروز واکنشهای بزرگی در میزان انرزی/دم عضلانی/مقدار اب یا چربی بدن میشوند.پس از انکه شما بعد از 6 ماه تا یک سال با واکنشهای بدن خودکاملا اشنا شدید به راحتی احساس خواهید کرد که چه نوعتمریناتی و کدامین برنامه غذایی برای رشد عضلات شمامناسبتر است و توان انتخاب بهترین برنامه تمرینی و غذایی رابرای خود خواهید داشت.ویکتور ریچاردز که یکی از حجیمترین بدنسازان امریکا میباشدنوع پیشرفته این سیستم را به طور کامل انجام میدهد.او میگوید:من اصلا برنامه تمرینی مشخصی ندارم.هر روز کهوارد باشگاه میشوم نسبت به نیاز و قدرتی که در بدن خود حس میکنم عضله ای را کاملا تحت فشار قرار میدهم. اصلا به این توجهنمیکنم که روز گذشته چه تمرینی انجام داده ام ویا چه عضله ایتحت فشار قرار گرفته است.به تعداد((تکرارها))و((ستها)) نیز توجهیندارم.گاهی اوقات با انجام یک ست در یک حرکت کاملا راضی میشومو گاهی با انجام 10 ست نیز سیراب نمیشوم.به طور مثال ئگاهی اوقات برای عضله زیر بغل تنها 7 ست در نظرمیگیرم گاهی و گاهی 70 ستتعداد ستها را هیچ گاه نمیشمارم بلکه تا هنگامی که حس کنم عضلاتم کاملا تحت فشار قرار نگرفته اند تمرین را ادامه میدهند.اما وزنه ها را طوری انتخاب میکنم که تعداد تکرار ها و ست ها بین6 الی 25 باشند.در حین تمرین معمولا از سیستمهای هرمی/هرمی معکوس وکنترل تمرکز استفاده میکنم.توجه داشته باشید که ویکتور یک بدنساز حرفه ای است و پس از8 تا 10 سال تمرین و مطالعه وشناخت نسبت به بدن خود چنین تمرینی اجرا میکند.پنج تکنیک از دوریان یتس برای موفقیت در تمریناتتکنیک تکرارهای اجباری:در این روش پس از اجرای ست تمرینی و وقتی به مرز ناتوانی رسیدم که حتی دیگر یک حرکت نتوانستم انجام دهم یار تمرینی ام با کمک نا چیزی به من این فرصت پیش می اید که تا دو تکرار اضا فه انجا م دهم وعضلات را از مرض ناتوانی بگذرانم .تکنیک تمرینی استراحت کوتاه :از این روش در انتهای ست و برای عبور عضله از مرض ناتوانی معمول استفاده می شود.برای مثال در حرکت پرس سرشانه با دستگاه پس از انجام کامل ست میله را سر جایش می گذارم سپس ده ثانیه استراحت می کنم دوباره یک حرکت اجرا میکنم و دوباره ده ثانیه استراحت میکنم و حرکت نهایی را اجرا میکنم.تکنیک تمرینی ستهای نزولی:برای مثال در این روش مثلاْ حرکت جلو بازو با دمبل در ست اصلی با رسیدن به ناتوانی معمول دمبلهارا زمین میگذارم ویک جفت دمبل سبکتر در دست میگیرم و دو تکرار دیگر اجرا میکنم و پس از این دوتکرار که به ناتوانی رسیدم باز هم دو دمبل سبکتر برداشته ودوتکرار دیگر اجرا میکنم.تکنیک تمرینی تکرارهای نیمه:در حرکاتی که تکرارهای اجباری در آنها مناسب نیست مانند نشر طرفین از این تکنیک استفاده میکنیم مثلاْ پس از رسیدن به ناتوانی در این حرکت تاجایی که بتوانم وزنه را بالا ببرم حرکت را اجرا میکنم و به گونه ای میشود که در نهایت تا یک چهارم دامنه حرکت بیشتر نمیتوانم وزنه را بالا ببرم.تکنیک تمرینی تکرارهای منفی:به عنوان مثال در حرکت پشت بازو سیم کش وقتی به ناتوانی میرسم یار تمرینی امدر اجرای حرکت در بخش مثبت مرا یاری می دهد ولی در بخش منفی خودم به صورت خیلی آرام حرکت را انجام میدهم.نکته قابل توجه این است که انجام این حرکات برای افراد مبتدی مجاز نمیباشد.گذر از بن-بست با سیستم تمرینی نگاتیو از زبان آرنولد شوارزنگرفلسفه چگونگی افزایش قدرت و سایز عضلانی بر این پایه است که عضلات به-عنوان عکس-العمل در مقابل نیروی وارد شده از فشار وزنه منقبض می-شوند، در اثر این انقباضات دچار آسیب-های میکروسکوپی می-شوند و ترمیم این آسیب-ها رشد عضلات را در پی دارد، اغلب افراد فکر می-کنند این مسئله در بخش مثبت یا بخش کانستریک حرکات اتفاق می-افتد.در حالی-که واقعیت متفاوت با طرز فکر رایج است و بخش منفی حرکات یا بخش اکسنتریک سهم بیشتری در ایجاد آسیب-های ریز در عضلات برعهده دارد. به این منظور بدنسازان باتجربه هر از چندی از سیستم تمرینی نگاتیو استفاده می-کنند که طی آن فشار وزنه را تنها در بخش منفی حرکات تحمل کرده و حرکت وزنه در جهت جاذبه زمین را کاملاً کنترل می-کنند.سیستم تمرینی نگاتیو شدت تمرین را افزایش می-دهد و به همین دلیل عکس-العمل اضافی عضلانی را در پی دارد. چون مقدار وزنه-ای که هنگام پائین آمدن می-توانید تحمل کنید بیش از مقداری است که می-توانید برخلاف جاذبه جابه-جا کنید. این سیستمی بود که همواره در تمریناتم از آن استفاده می-کردم، همین-طور بسیاری دیگر از بدنسازان سطح بالائی که با هم تمرین می-کردیم.از نظر علمی تکرارهای نگاتیو برای افزایش استقامت تاندون-ها و لیگامنت-ها ایده-آل هستند، که این می-تواند به اجتناب از آسیب-دیدگی-ها کمک کند. در مقابل تکرارهای منفی کوفتگی عضلانی بیشتری را ایجاد می-کند چون از وزنه-های بیشتر حد از معمول استفاده می-کنید. این کوفتگی نشان-دهنده این است که استرس بیشتری روی عضله متمرکز شده و این، مقدار آسیب-های میکروسکوپی در عضله و در نتیجه رشد عضلانی را افزایش می-دهد.البته، شما هر زمانی که در هر تکرار وزنه-ای را به-جای اولش باز می-گردانید در حال اجرای نگاتیو هستید و بدنسازان باتجربه می-دانند که باید وزنه را به آرامی و تحت کنترل پائین بیاورند. به-جای این-که بگذارند وزنه با حالت سقوط به-جای اولش بازگردد. در این-جا دو روش خاص برای افزایش شدت بخش منفی حرکات را توضیح داده-ام که باید با احتیاط کامل و بسیار با دقت و تنها به-صورت پراکنده از آنها استفاده کنید، ضمن- این-که بدنسازان مبتدی نباید از این سیستم استفاده کنند.● تکرارهای منفی کمکیبرای اجرای این-گونه تکرارها، یار تمرینی باید کمک کند تا شما وزنه-ای را که سنگین-تر از حد معمول انتخاب کرده-اید در بخش مثبت هر تکرار جابه-جا کنید، سپس خودتان وزنه را پائین بیاورید. این روش به-خصوص در حرکاتی که با هالتر اجرا می-شوند مفید است. برای مثال وقتی تکرارهای کمکی منفی را در حرکت پرس سینه با هالتر اجرا می-کردم، یار تمرینی-ام کمک می-کرد تا وزنه را کاملاً بالا بیاورم، سپس خودم به آرامی وزنه را به سمت سینه پائین می-بردم. ما این کار را برای چند تکرار، انجام می-دادیم. واضح است که یار تمرینی باید توجه کاملی به شما داشته باشد و به-محض این-که به-حدی از ناتوانی رسیدید که دیگر نتوانستید وزنه را کنترل کنید وارد عمل شود.● تکرارهای منفی اجباریاین روش تمرینی فوق-العاده شدیدی است که باید به منظور اجتناب از تمرین-زدگی و آسیب-دیدگی به-ندرت مورد استفاده قرار گیرید، و برای اجرای آن هم به یک یار تمرینی کاملاً باتجربه نیاز دارید. همان مثال پرس سینه را دوباره در نظر بگیریم، شما وزنه را با کمک یا بدون کمک بالا می-برید ولی وقتی وزنه را پائین می-آورید، یار تمرینی شما با شدت کافی روی میله فشار می-آورد برای افزایش مقاومت ولی نه این-قدر قوی که باعث آسیب-دیدگیتان شود. وظیفه شما این است که در مقابل پائین آمدن وزنه در اثر جاذبه زمین و فشار یار تمرینی بر وزنه، تا حد ممکن مقاومت کنید. مهم است که این روش نگاتیو را با فردی اجرا کنید که این-قدر تجربه داشته باشد که احساس کند چه مقدار فشار بیشتر برایتان قابل تحمل است و چه زمانی نیاز است کنترل میله را در اختیار بگیرد.من در تمریناتم، همیشه از هر دو این روش-ها استفاده می-کردم و هر دو، راه-های خوبی هستند برای آماده شدن جهت استفاده از وزنه-هائی سنگین-تر از آن-چه به-طور معمول استفاده می-کنید. برای مثال، اگر در حال حاضر ۱۴۰ کیلو پرس سینه اجرا می-کنید و در افزایش مقدار وزنه کاربردی مشکل دارید، ۱۵۰ کیلو یا بیشتر روی میله قرار دهید و تکرارهای منفی را به هر صورتی که ذکر شد اجرا کنید، این کار هم از نظر جسمی و هم از نظر روانی، کمک می-کند به این-که بتوانید به-زودی وزنه-های بیشتری را جابه-جا کنید و رشد عضلانی تازه-ای را تجربه کنید.فرزاد برهمندپور ( کارشناس تغذیه)سیستم پر حجم آلمانیتاکنون سیستم-ها و شیوه-های تمرینی مختلفی اختراع و ابداع شده-اند و تقریباً هر روز شاهد معرفی سیستم-های جدید در مجلات مختلف هستیم. این-که کدام-یک بهترین و مؤثرترین هستند را فقط هر کسی از طریق تجربه شخصی می-تواند پیدا کند.تاکنون سیستم-ها و شیوه-های تمرینی مختلفی اختراع و ابداع شده-اند و تقریباً هر روز شاهد معرفی سیستم-های جدید در مجلات مختلف هستیم. این-که کدام-یک بهترین و مؤثرترین هستند را فقط هر کسی از طریق تجربه شخصی می-تواند پیدا کند.شیوه تمرین هر ورزشکاری با دیگری متفاوت است و این مسئله در مورد بدنسازی بیشتر از هر رشته ورزشی دیگر صدق می-کند. در هر صورت کسی که می-خواهد مقداری عضله بسازد باید با خودش رو راست باشد و هدفش از تمرین و مقدار وقت و هزینه-ای را که می-خواهد مصرف این- کار کند را مشخص کند. هیچ سیستم تمرینی شاید به-تنهائی نتواند تمامی نیازهای یک ورزشکار را به-نحو مطلوب برآورده کند. اما با مقایسه آنها این امکان فراهم می-شود که هر بدنساز مؤثرترین روش را پیدا کرده و در نتیجه بتواند مناسب-ترین برنامه تمرینی را برای خود پیدا کند.این سیستم تمرین که ”سیستم ده ستی“ هم نامیده می-شود با توجه به خاستگاهش در کشور آلمان تحت عنوان سیستم پر حجم آلمانی معروف شده است.این سیستم تمرینی دارای حجم تمرینی بسیار بالا و براساس حرکات پایه بدنسازی بنا شده است. دقیق-تر بگوئیم ۱۰ ست برای هر حرکت که شوک جدیدی به بدن وارد می-کند و نتیجه آن وادار کردن عضلات به رشد است.● هدف و راه-کارهدف، کامل کردن ۱۰ ست و ۱۰ تکرار برای هر ست با یک وزنه ثابت است. برای این منظور وزنه-ای انتخاب کنید که بتوانید ۲۰ تکرار را با آن اجرا کنید. برای مبتدی-ها تقسیم-بندی زیر پیشنهاد می-شود:▪ روز اول: سینه و پشت▪ روز دوم: پا و شکم▪ روز سوم: استراحت▪ روز چهارم: سرشانه و بازو▪ روز پنجم: استراحتداشتن یک دفترچه تمرین برای ثبت ست-ها، تکرارها و استراحت-ها خالی از فایده نیست. فقط تکرارهائی که بدون تقلب اجرا شوند به حساب می-آیند.● استراحتبین ست-های معمولی حدود ۶۰ ثانیه و بین ---- ست-ها ۹۰ تا ۱۲۰ ثانیه استراحت کنید. ورزشکاران معمولاً دوست دارند که زمان استراحت را غیرضروری طولانی کنند. برای رفع این مسئله بد نیست که یک ساعت مچی داشته باشید تا زمان را بهتر نگه دارید.● سرعت اجرای حرکتبرای حرکات طولانی-تر مانند اسکات بارفیکس، لیفت و یا پارالل ریتم ۴ ـ ۰ ـ ۲ پیشنهاد می-شود ۲ ثانیه برای قسمت مثبت حرکت (بالا آوردن وزنه) صفر ثانیه توقف، ۴ ثانیه برای بخش منفی (پائین آوردن وزنه) برای حرکات کوچک-تر که کمتر طول می-کشند مثل جلوبازو و پشت-بازو ریتم ۳ ـ ۰ ـ ۲ بهتر است.● تعداد حرکاتبهتر است برای هر قسمت بدن فقط یک حرکت اجرا کنید. حرکات چند مفصلی مثل لیفت، اسکات، پرس سینه و بارفیکس انتخاب کنید چون این حرکات تعداد بیشتری از تارهای عضلانی را درگیر می-کنند. عضلات کوچک-تر و حمایت-کننده مثل ساق، جلوبازو و پشت-بازو را می-توانید در ۳ یا ۴ ست با ۱۰ تا ۲۰ تکرار تمرین دهید.● دفعات تمرینبه علت شدت بالای تمرین پیشنهاد می-شود هر گروه عضلانی را هر ۵ روز یک بار تمرین دهید.● پیشرفت در تمرینهرگاه توانستید ۱۰ ست با ۱۰ تکرار با استراحت-های یکسان را اجرا کنید وزنه را به مقدار ۵% اضافه کنید. برای پیشرفته-ها روش ۱۰٭۶، ۱۰٭۵ و ۱۰٭۴ پیشنهاد می-شود به این ترتیب که: برای مثال جلسه اول تمرین سینه ۱۰ ست با ۶ تکرار انجام دهید و برای جلسه بعد تمرین سینه وزنه را ۵% زیاد کرده و ۱۰ ست با ۵ تکرار و برای روز سوم تمرین سینه ۱۰ ست با ۴ تکرار اجرا کنید ولی برای تمرین بعدی ۵% از وزنه کم کرده و سعی کنید حتی-الامکان ۶ تکرار را کامل کنید. این روش را می-توانید ۶ تا ۸ هفته ادامه دهید. بعد از آن توصیه می-شود که شدت تمرین را کم کنید چون فشار وارده به بدن بسیار بالاست.● سه نمونه برنامه تمرینی در این سیستم۱) برنامه شماره یک▪ روز اول: سینه و پشتـ پرس بالاسینه دمبل/ ۱۰٭۱۰ـ بارفیکس/ ۱۰٭۱۰ـ قفسه سینه دمبل روی میز صاف/ ۱۲ ـ ۸٭ ۳ـ زیربغل دمبل تک/ ۱۲ ـ ۸٭ ۳▪ روز دوم: پا و شکمـ اسکات/ ۱۰٭۱۰ـ پشت پا خوابیده دستگاه/ ۱۰٭۱۰ـ شکم/ ۴ ـ ۲ ست دلخواهـ ساق/ ۱۲ ـ ۸٭ ۳▪ روز سوم: بازو و سرشانهـ پشت-بازو سیمکش ایستاده/ ۱۰٭۱۰ـ جلوبازو هالتر/ ۱۰٭۱۰ـ نشر از جانب خمیده/ ۱۲ ـ ۸٭ ۳ـ نشر از جانب ایستاده/ ۱۲ ـ ۸٭ ۳ـ روز ۴ استراحت و روز ۵ شروع برنامه از اول.● یک نمونه برنامه دیگر در این سیستم▪ روز اول: سینه و پشتـ پرس سینه/ ۱۰٭۱۰ـ زیربغل هالتر خم/ ۱۰٭۱۰▪ روز دوم: پا و سرشانهـ پرس پا/ ۱۰٭۱۰ـ سرشانه هالتر از جلو/ ۱۰٭۱۰ـ ساق/ ۱۵٭۳▪ روز سوم: بازو و شکمـ جلوبازو هالتر/ ۱۲٭۳پشت-بازو سیمکش ایستاده/ ۱۲٭۳ـ شکم/ ۴ ـ ۲ ست دلخواهـ روز ۴ استراحت و روز ۵ شروع برنامه از اول.● نمونه برنامه شماره سه▪ روز اول سینه و جلوبازوـ پرس سینه/ ۱۰٭۱۰ـ جلوبازو دمبل ایستاده/ ۱۰٭۱۰ـ قفسه سینه دستگاه/ ۱۲ ـ ۸٭۳▪ روز دوم: پا و سرشانهـ اسکات/ ۱۰٭ ۱۰ـ سرشانه دمبل/ ۱۰٭۱۰ـ ساق/ ۲۰ ـ ۱۵٭۵ـ نشر از جانب/ ۱۲ ـ ۸٭ ۳▪ روز سوم: پشت و پشت-بازوـ زیربغل سیمکش/ ۱۰٭۱۰ـ پشت-بازو خوابیده هالتر/ ۱۰٭۱۰ـ زیربغل دمبل تک- خم/ ۱۲ ـ ۸٭ ۳ـ روز ۴ استراحت و روز ۵ شروع برنامه از اول.● یادآوریطبیعتاً می-توانید تمرینات دیگری را جایگزین حرکات پیشنهادی کنید. اما توجه داشته باشید که برای سیستم ۱۰٭ ۱۰ از حرکات پایه و چندمفصلی استفاده کنید و برای عضلات کوچک-تر مثل جلوبازو و پشت-بازو ۵ ـ ۳ ست با ۱۲ ـ ۸ تکرار و برای ساق ۵ ـ ۳ ست با ۲۰ ـ ۱۵ تکرار به کار ببرید چون این عضلات اصطلاحاً عضلات کمکی هستند و پیشاپیش از طریق تمرینات چند مفصلی (۱۰٭۱۰) تحت فشار قرار گرفته-اند. البته می-توان سیستم ۱۰٭۱۰ را برای عضلات بازو هم اجرا کرد. اما این به سلیقه شما بستگی دارد و برای همه پیشنهاد نمی-شود.▪ ارزیابی سیستم ۱۰٭۱۰سعی کنید برای ۸ ـ ۶ هفته به این روش تمرین کنید و بعد ۲ تا ۳ هفته شدت تمرین را کاهش دهید. البته زمان ۸ ـ ۶ هفته برای مبتدیان خیلی توصیه نمی-شود چون حجم تمرین زیاد و فشار وارده به بدن زیاد است. پیشرفته-ها بهتر است که تمرینات را با تکرارهای کمتر اجرا کنند.مجله دانش ورزششوک جدید با سیستم 5-10-20شک نداشته باشید چنانکه سیستم های تمرینی در زمان مناسب مورد استفاده قرار بگیرند همسو با اهدافی که دنبال میکنید بسیار موثر خواهند بود. آنچه دستمایه بحث در این مقاله شده معرفی سیستمی تحت عنوان20-10-5 است که با آن وجوه مختلفی از عضلات را می توانید تمرین دهید.منبع : مجله ی فلکس مترجم : م. زرین نیاکدام بدن ساز را سراغ دارید که دوست نداشته باشد به بدنی قویتر بزرگتر و کات تر برسد؟ مشکل اینجاست که اکثر برنامه های تمرین فقط روی یکی از اهداف مذکور تمرکز دارند. یک روش تمرین غیر سنتی که به پروتکل 20-10-5 شناخته شده این امکان را فراهم میکند که همزمان روی 3هدف فوق کار شود .تکرار 5 که برای حرکت اول است برای افزایش قدرت مفید است برای افزایش قدرت مفید است تکرار 10که برای حرکت دوم توصیه میشود به رشد سایزی عضلات کمک میکند و تکرار 20که برای سومین حرکت تجویز میگردد روی استقامت عضلانی کار میکند و درصد چربی بدن را کاهش می بخشد. با ترکیب هر3 دامنه تکرار مذکور در یک جلسه تمرین سریع قادر خواهید بود که عضلات را از3بعد مختلف تمرین دهید و تقویت کنید. اینکه چطور برنامه تمرین خود را ارنج و تنظیم می کنید بسیار مهم است . در روش 20-10-5 حرکت اول را باید حرکتی چند مفصلی انتخاب کنید (که در مثال ما حرکت با د مبل انتخاب شده به این علت که کنترل د مبلها سخت تر است) و آنرا با5 تکرار سنگین اجرا کنید.برای روشن شدن مسئله یک نمونه از برنامه عضلات سینه ارائه شده است. لیستی هم از بهترین حرکات برای هر کدام از حرکات اول دوم و سوم ارائه شده که میتواند راهنمای خوبی برای شما در درک بهتر سیستم باشد. حرکت دوم در این سیستم بازهم حرکتی چند مفصلی است اما نسبت به حرکت اول زاویه ای متفاوت دارد و با تجهیزات دیگری اجرا میشود.چنانکه در حرکت نخست از د مبل استفاده کرده اید برای حرکت دوم سراغ هالتر یا دستگاه بروید. حرکت آخر نیاز به تکرار های زیاد دارد بنابراین بهترین گزینه های حرکتی برای حرکت سوم تک مفصلی ها هستند.حرکت سوم را نیز می توانید با د مبل اجرا کنید اما اگر حرکت با کابل یا دستگاه را انتخاب کنید فشاری دائم روی عضلات تان حفظ خواهد شد. اوقاتی که محدودیت زمانی جهت تمرین دارید این روش کمک زیادی به شما خواهد کرد و البته زمانی که میخواهید روی عضله ای دیر رشد فشاری مضاعف وارد کنید باز هم این روش به کارتان خواهد آمد.در هر حال اگر تصمیم گرفتید از روس 20-10-5 استفاده کنید باید حداقل 6هفته بدون وقفه آنرا دنبال کنید تا بتوانید نتایج آنرا شاهد شوید.گزینه های انتخابی حرکاتبرای آنکه انتخاب حرکات را به درستی انجام دهید مثالی در مورد عضلات سینه عنوان می کنیم تا موضوع به خوبی برایتان روشن شود.بهترین گزینه ها برای 5تکرارپرس سینه با د مبلپرس بالا سینه با د مبلپرس زیر سینه با د مبلبهترین گزینه ها برای 10تکرارپرس بالا سینه هالترپرس زیر سینه هالترپرس سینه هالترپرس سینه با دستگاه اسمیتپرس سینه با دستگاهبهترین گزینه ها برای 20تکرارقفسه با د مبل (سینه,بالا سینه,زیر سینه)کراس اور (از بالا و پایین)قفسه با دستگاهقفسه با کابل (سینه,بالا سینه,زیر سینه)نمونه تمرین سینه برای مبتدیحرکت تکرار ستپرس سینه با د مبل 5 3پرس بالا سینه 10 3کراس 20 3نمونه تمرین سینه برای پیشرفته هاحرکت تکرار ستپرس بالا سینه د مبل 5 5پرس زیر سینه با اسمیت 10 5قفسه سینه با کابل 20 5سیستم ۵-۱۰-۲۰سیستم ۵-۱۰-۲۰ تلفیقی از سیستم تری-ست و تکرارهای متنوع است که همین موضوع باعث شده فشار روی عضلات خیلی زیاد شود.● معرفی یک سیستم تمرینی شوک دهنده آیا شما هم با پوشیدن لباس-های گل و گشاد سعی می-کنید نقاط ضعف بدن خود را از دید دیگران پنهان دارید؟ بازوهائی که لاغر هستند را با پیراهن-های آستین بلند و پاهائی که استخوانی هستند را با شلوارهای گشاد و شانه-های کم-عرض را با پوشیدن پیراهن-های گشاد و ضخیم پنهان نکنید. راه-حل اصلی این است که ساختار بدن خود را با تمرینات خاص به-سوی زیبائی تغییر دهید تا دیگر ناچار نباشید کارهای عجیب و غریب انجام دهید.● معجزه ۵-۱۰-۲۰ برای عضلات دیر رشد سیستمی وجود دارد به نام ۵-۱۰-۲۰ که شما را برای ساختن بدنی زیبا یاری می-دهد. اعداد ذکر شده زندان شما نیتسند که بخواهید همیشه به آن-ها فکر کنید. بلکه آن-ها برای اوقاتی هستند که عضلات دیر رشد باز هم متوقف شده-اند و نیاز به تحریک دارند. گاهی اوقات باید به عضلات خود تفهیم کنید که چقدر در کار خود مصر هستید و این روش یکی از آن راه-های اثبات است.● ائتلاف روش-ها سیستم ۵-۱۰-۲۰ تلفیقی از سیستم تری-ست و تکرارهای متنوع است که همین موضوع باعث شده فشار روی عضلات خیلی زیاد شود.در سیستم تری-ست شما برای هر گروه عضلانی بدن ۳ حرکت انتخاب می-کنید و از هر کدام حرکات یک ست پشت سر هم و بدون استراحت اجراء می-کنید. بعد از آن-که هر حرکت یک ست اجراء شد یک تری-ست کامل شده است یعنی به بیان ساده-تر وقتی ۳ ست تمرینی اجراء شد، یک تری-ست انجام شده است. بعد از آن می-توانید چند دقیقه استراحت کنید و سپس تری-ست-های بعدی را طبق برنامه اجراء کنید. از جمله فوائد این تکنیک می-توان به موارد زیر اشاره کرد:۱) تنوع انتخاب ۳ حرکت تمرینی مختلف باعث می-شود گروه عضلانی مورد نظرتان از تمامی زوایای ممکن تحت فشار قرار بگیرد و مقدار فیبرهای عضلانی درگیر در حرکات بیشتر شود. هر چه فیبرهای بیشتری به-کار گرفته شوند، فیبرهای بیشتری هم رشد می-کنند و عضلات هم بزرگ-تر خواهند شد. به-عنوان مثال برای عضلات سینه یک تری-ست خوب می-تواند ترکیب کردن حرکات پرس سینه با هالتر، پرس بالاسینه با دمبل و کراس-اور باشد که هر کدام از آن-ها روی یک قسمت از عضلات سینه تأکید خاصی دارند.۲) شدت: بدون توجه به این-که شاید در مورد تمرینات چیز زیادی ندانید، اما به-هر حال به-راحتی می-توانید متوجه شوید که اجراء تری-ست خیلی سخت-تر از ست-های عادی است، از همین بابت شدت تمرین هم بالاتر است.۳) صرفه-جوئی در زمان: با استفاده از تری-ست-ها شما می-توانید در مدت زمان کوتاهی یک برنامه تمرینی کامل را اجراء کنید این به خاطر استراحت-های به حداقل رسیده بین حرکات است.● رقص تکرارها در اکثر تری-ست-ها تعداد تکرارهای حرکات یکسان رعایت می-شود یا این-که معمولاً تکرارها را تا رسیدن به سوزش ادامه می-دهند. آیا این کافی است؟ تا حدودی بله. اما در این برنامه روشی جدید به-کار گرفته می-شود تا فوائد دیگری هم داشته باشد: ۵، ۱۰، ۲۰ تعداد تکرارهائی هستند که به ترتیب باید برای حرکات اول، دوم و سوم تری-ست خود اجراء کنید. حالا به ذکر یک مثال از این روش می-پردازیم تا بهتر متوجه شوید.۱) حرکت اول: پرس سینه با هالتردر این حرکت باید وزنه را خیلی سنگین انتخاب کنید تا تعداد تکرارها محدود به ۵ شوند. این-کار باعث افزایش یافتن سطح قدرت عضلات می-شود و حجم عضلانی را نیز در عضله هدف بیشتر می-کند.۲) حرکت دوم: پرس بالا سینه با دمبلاز وزنه-ای نسبتاً متوسط استفاده کنید که تعداد تکرارها را محدود به ۱۰ کند. این-کار باعث ساخته شدن سایز عضلانی با کیفیت می-شود.۳) حرکت سوم: کراس اوردر این حرکت وزنه را باید سبک انتخاب کنید تا بتوانید حداقل ۲۰ تکرار اجراء کنید. این تکنیک (تکرارهای زیاد) به-واسطه افزایش دادن ترشح هورمون رشد و ایجاد کردن عروق خونی جدید در فیبرهای عضلانی به رشد عضلات کمک می-کند.● خون و آب اجراء تکرارهای زیاد نیاز به گلوکز بیشتری دارند. هر چه گلوکز بیشتری د بدن مصرف شود، اسید لاکتیک بیشتری هم مصرف خواهد شد و مقادیر بیشتر اسید لاکتیک با مقدار بیشتری از هورمون رشد ارتباط دارد و حتماً می-دانید که هورمون رشد هورمونی آنابولیک است که نقش کلیدی در رشد عضلات دارد.اجراء تکرارهای زیاد نیاز عضلات به خون سرشار از اکسیژن را افزایش می-دهد. از آنجائی-که افزایش دادن مقدار اکسیژن در خون (بعد از حد مشخصی) دشوار است، راه حل ساده این است که مقدار خونی که داخل عضلات جریان دارد را افزایش دهیم. بنابراین عروق خونی واقعاً رشد می-کنند و مسیرهای جدیدی در عضلات باز می-کنند.وجود عروق خونی بیشتر در عضلات یعنی هورمون-های بیشتر (مثل هورمون رشد، IGF-۱، تستوسترون) و هم-چنین مواد مغذی بیشتر (آمینواسیدها، گلوکز و چربی) که همگی برای افزایش سرشار از جریان خون می-شوند به-طوری-که حس می-کنید آن-ها را پر از آب کرده-اند و ظاهری ورم کرده و دم افتاده پیدا می-کنند. هر چه عروق خونی در عضلات بیشتر باشد، خون بیشتری در دسترس خواهد تا عضلات را پر کند و باعث بروز احساس دم افتادن بیشتری شود. این باعث افزایش مقدار سلول-های عضلانی می-شود.برای جمع-بندی باید گفت که روش ۵-۱۰-۲۰ نه تنها برای شوک دادن عضلات به رشد جدید کافی است بلکه خیلی موشکافانه و با دقت سوئیچ-های مختلفی را برای رشد عضلات در بدن فعال می-کند.این روش بسیار استرس-زا می-باشد و از همین جهت حتی خیلی از بدنسازان فصلی را نیز گوشمالی خوبی می-دهد، بنابراین برای یک گروه عضلانی در مدت زمانی کوتاه (حداکثر ۴ الی ۶ هفته) این روش را انتخاب کنید و پس از آن با شدتی عادی آن گروه عضلانی را تمرین دهید تا ریکاوری شده و رشد کند.همچنین می-توانید به شکلی تصادفی در برنامه-های تمرین خود از این روش برای هر کدام از گروه-های عضلانی بدن خود استفاده کنید تا از ثبات وضعیت رشد آن-ها جلوگیری کنید. از این روش فقط برای یک یا دو گروه عضلانی که دیر رشد هستند استفاده کنید اما به-شرطی که جلسات تمرین آن-ها در روزهائی مجزا از هم باشد.برای عضلات کوچک-تر بدن مثل بازوها و سرشانه-ها اجراء ۲ الی ۳ تری-ست با روش ۵-۱۰-۲۰ کافی است. برای عضلات سینه، زیربغل و پاها با ۳ تری-ست آغاز کنید و به مرور آن-ها را اضافه کنید. (اینجا منظور از ۳ تری ست همان ۳ ست از یک تری-ست است).بعضی متوجه شده-اند که ۴ ست از تری-ست بهتر جواب می-دهد در حالی-که برخی دیگر که سوزش و درد عضلانی را دوست دارند ممکن است از تعداد بیشتری لذت ببرند. برخلاف تری-ست-های عادی که آنجا حرکات را به-دلخواه و بدون هیچ دقت خاصی انتخاب می-کنید اینجا در روش ۵-۱۰-۲۰ باید انتخاب حرکات دقیق انجام شود. برای سادگی کار حرکات مناسب برای هر کدام از مراحل را معرفی می-کنیم.۱) حرکت اولاین حرکت باید خیلی سنگین باشد. دامنه تکرارها در آن ۵ است اما از ۳ هم نباید کمتر شود. به-هر حال این حرکت باید قدرتی و پایه-ای باشد. به-عنوان حرکات اول به ترتیب حرکات زیر پیشنهاد می-شد.▪ سینه: پرس سینه، پرس بالا سینهٔ، پرس زیر سینه با هالتر▪ سرشانه: پرس سرشانه با هالتر از جلو (نشسته یا ایستاده)▪ زیربغل: زیربغل هالتر خم▪ جلو بازو: جلو بازو با دمبل روی میز بالاسینه▪ پشت بازو: پشت بازو با هالتر نشسته▪ پا: اسکوات یا پرس پا۲) حرکت دوماین حرکت اصلی برای رشد عضلات است که نباید بیشتر از ۱۰ تکرار و کمتر از ۸ تکرار اجراء شود. در این مرحله حرکتی پایه-ای مشابه حرکت اول لازم است اما به شرطی که دامنه حرکتی گسترده-تری داشته باشد یا در آن درگیری عضلات کمکی کمتر باشد. حرکات پیشنهادی برای حرکت دوم این-ها هستند:▪ سینه: پرس سینه با دمبل، پرس بالاسینه با دمبل، پرس زیر سینه با دمبل، پرس سینه با دستگاه▪ سرشانه: پرس سرشانه با دمبل یا پرس سرشانه با دستگاه▪ زیربغل: زیربغل دمبل خم، زیربغل قایقی، زیربغل با دستگاه، بارفیکس، زیربغل سیم-کش▪ جلوبازو: جلوبازو با هالتر یا جلوبازو با دمبل▪ پشت بازو: پرس سینه دست جمع یا پارالل▪ پا: پرس پا، لانج یا پله با دمبل۳) حرکت سومدر این حرکت تکرار زیاد هستند یعنی حداقل باید ۲۰ باشند. بهترین انتخاب حرکات تک-مفصلی هستند ترجیحاً با کابل یا دستگاه تا فشاری دائم روی عضلات اعمال شود. حرکات پیشنهادی عبارتند از:▪ سینه: انواع قفسه سینه با کابل، کراس اور یا قفسه سینه با دستگاه▪ سرشانه: نشر از جانب، نشر خم، نشر از جلو با کابل یا نشر با دستگاه▪ زیربغل: زیربغل سیم-کش با بازوهای صاف▪ جلوبازو: جلوبازو تمرکزی با کابل یا جلوبازو لاری با دستگاه▪ پشت بازو: پشت بازو ایستاده با کابل، پشت بازو با دستگاه▪ پا: جلوپا، پشت پا● نمونه تمرین ۵-۱۰-۲۰، برای عضلات زیربغل یک ست از هر کدام از حرکات بدون استراحت اجراء کنید. یعنی یک ست زیربغل هالتر خم بروید سپس بلافاصله یک ست زیربغل سیم-کش اجراء کنید و بعد از آنهم فوراً یک ست زیربغل سیم کش با بازوهای صاف بروید. در پایان این ۳ ست می-توانید مثل ست-های عادی استراحت داشته باشید. این برنامه تری-ست را می-توانید ۳ الی ۴ نوبت تکرار کنید.▪ زیربغل حرکت/تکرار/ستزیربغل هالتر خم +/۵/۴-۳زیربغل سیم-کش +/۱۰/۴-۳زیربغل سیم-کش بازوها صاف/۲۰/۴-۳● نمونه تمرین ۵-۱۰-۲۰، برای عضلات جلو بازو هر کدام از حرکات را یک ست اجراء کنید و استراحت در حدی باشد که به حرکت بعدی می-رسید. بعد از کامل شدن یک ست از هر کدام می-توانید استراحت عادی کنید. این تری-ست را می-توانید ۲ الی ۳ نوبت تکرار کنید.▪ جلو بازو حرکت/تکرار/ستجلو بازو با دمبل میز بالاسینه +/۵/۳-۲جلو بازو با هالتر +/۱۰/۳-۲جلو بازو لاری با دستگاه/۲۰/۳-۲● به-غیر از نان و آب گرچه این روش طراحی شده تا فشار خیلی زیادی روی عضلات اعمال کند، اما شما نیاز دارید که بعد از این تنبیه سخت آن-ها را با تأمین مواد غذائی حیاتی پاداش دهید. حتی یک رژیم خوب بدنسازی کافی نیست، بلکه شما نیاز به فراتر از آن دارید تا بتوانید عضلات خود را رشد دهید.با توجه به شدت فوق-العاده زیادی که این برنامه دارد، مصرف مکمل-های غذائی در کنار آن یک ضرورت به حساب می-آید. اول از همه شما نیاز به آمادگی پیدا کردن جهت اجراء تمرین دارید. در وعده قبل از تمرین ۱ الی ۲ گرم تایورین و سپس، ۱۰۰ الی ۲۰۰ میلی-گرم کافئین (یا یک فنجان قهوه) و ۳ گرم هم آرژنین دریافت کنید. این ترکیب کمک می-کند به حفظ قدرت جهت اجراء تری-ست-های نفس-گیری که معرفی شده-اند.در وعده بعد از تمرین ۲۰ الی ۴۰ گرم پروتئین Whey، ۴۰ الی ۱۰۰ گرم کربوهیدرات ساده و ۵ گرم هم کراتین مصرف کنید تا به رشد عضلات خود کمک شایانی کرده باشید.۵ گرم گلوتامین هم اگر به وعده بعد از تمرین اضافه شود به ریکاوری بهتر و حفظ سلامت بدن کمک می-کند.مجله دانش ورزشراه های غلبه بر (stop ) رشد عضلانیریاست محترم مغز دستور می فرمایند :عضلات برای افزایش قدرت نیازی به حجم ** بیش از حد } ندارند. مهمترین اصل بقاست و حجم زیاد عضلات ارزش کمی دارد یا اصلا ندارد ... یا اصلا مخل آسایش فرد است !!!!!!باور نمیکنید ؟؟؟.استراتژی بالا معیاری است که بر طبق آن هر 120 تا 180 دقیقه(2الی 3 ساعت) تمام سیستم های متابولیکی بدن توسط مغز باصطلاح اسکن میشود که از مبالغه در روند آنابولیک ویا کاتابولیک جلوگیری بعمل آید.همه ما با دیدن عضلات ما فوق تصور بعضی **** استارها شگفت زده می شویم اما کمتر کسی ممکن است این سوال در ذهنش بوجود بیاید ، که با این حجم عضله آیا زندگی راحت تر می شود یا سختتر ؟جواب کاملا واضح است . در واقع شاید با در صدی از رشد عضله بتوان در فعالیت های ورزشی موفق تر بود ولی از یک حد مشخص بیشتر، قضیه جنبه نمایشی پیدا میکند .(به همین دلیل است که، اکثر بدنسازان در فیلم های جدید نقش کتک خور را ایفا می کنند ). پس نمی توان از جی کاتلر یا مارکوس رول انتظارداشت که با کیفیت یک دونده بدوند یا با توانائی یک صخره نورد از کوه بالا بروند .... چرا ؟چون با تمام آنهمه عضلات پیچ درپیچ و زیبا یک فاکتورکه همانا دستور فوق الذکر جناب مغز می باشد اشتباه است و تناسبی بین قد و وزن این افراد دیده نمیشود.با یک قد 180 سانتی متری داشتن 135 کیلو گرم عضله خشک فقط می تواند جنبه نمایشی( بجز در موارد معدودی ) داشته باشد .(دوستان یادتان باشد من جک **** رو میگم اما خودمم ترکم !!! یعنی طرفدار بدنسازیم *** !!! اما خوب ، خودمم حالا که دارم پا تو سن میذارم ... حقیقت رو بهتر درک میکنم .)و صد البته انجام حرکات ورزشی سریع و ورزش هایی که بیش از 40-50% vo2max ( حجم حداکثر اکسیژن مصرفی ورزشکار ) انرژی مصرف می کنند .باعث می شود که بدن از گلیکوژن عضلات بعنوان سوخت استفاده نموده و در نهایت در زمان نیازحاد به انرژی، بدون بحث، پروتئین عضلات شکسته می شود و تبدیل به قند می شود. .چون مهمترین اصل برای مغز در خصوص بدن " اصل بقا " است و واقعا اگر زمانی قند شما از میزان متعادل 110- 60 کمتر شود داشتن 50 سانتی متر بازو یا بیشتر هیچ کمکی نمی تواند به شما کند، فقط این وزن فوق العاده شماست که اجازه نخواهد داد که به سادگی شما را به یک مرکز درمانی برسانند. به هر حال چه شما راضی باشیدیاخیر،م� �انیسم های حفاظتی مغز وظیفه خودش را انجام میدهد تا دستور فوق بدرستی انجام شود.این به این معناست که برای مغز رشد فوق العاده عضلات ارزش چندانی ندارد پس هر زمان که در هر یک از برنامه های خود( تمرین،تغذیه،� �کملهاو...) کوتاهی کنید بهانه ای به دست مغز داده اید که این رشد به جرات بگویم غیر منطقی عضلات را متوقف کند .حال چه کنیم تا زمانی که در روند رشدعضلانی( فاز آنابولیک ) هستیم مسایل حاشیه ای باعث نشود که در یک شوک متابولیکی(است رس -تمرین بیش ازحد- بیماریهای عفونی،وحتی استراحت تمرینی که مقداری به طول انجامد،که نوعی بهانه برای جلوگیری از روند فاز آنابولیک هستند) عضلات نازنینی که هزینه های گزاف و وقت بسیاربرای آنها صرف کرده ایم فدا نشود و آن روند رو به رشد،که منظور ماست، بدون مخالفت مغز، ادامه داشته باشد .بهر حال امروزه پرورش اندام نیز با تمام خوبی و بدی هایش به شکل یک رشته ورزشی مجزا به فعالیت ادامه می دهد .ومن هم با تمام حقایق موجود ازعلاقمندان این رشته هستم.1. مسایل روانی و فکری :اولین چیزی که در یک بحران روحی یا مشغله فکری برای شما اتفاق می افتد آزاد شدن کورتیزول ( هورمون کاتابولیک ) که در واقع جهت جلوگیری از استرس و بالا بردن قند خون ترشح می شود،می باشد. این هورمون به سادگی مقادیر زیادی از پروتئین عضلات را تجزیه کرده و به قند تبدیل میکند .البته سرکوب کردن این هورمون توسط داروهای کورتونی(دگزام تازون) کاریست اشتباه در اشتباه. پس تا می توانید از کنار بعضی از مسایل که ممکن است فکر شما را درگیر کند بگذرید،که قضیه به این موارد نینجامد. مثلا زمان رفتن به باشگاه از مسیری بروید که بعضی ها را نبینید. مبایل خود را در باشگاه خاموش کنید. حداقل در 8 تا 12 هفته ای که برای خود برنامه دارید ( به اصطلاح در دوره تمرین هستید ) با مسایل اجتماعی محتاطانه تر و نسبت به بدن خود مسئولانه ترونسبت انجام تمرینات کمی خودخواهانه برخورد کنید .2 .عادات تغذیه :شاید شما مدت هاست که فقط از یک نوع خاصی از منابع پروتئین و کربوهیدارت استفاده میکنید . مثلا ( سینه مرغ + برنج ) یا سینه مرغ + سیب زمینی . همین الان کتابی بردارید که شامل انواع پروتئین ها و کربوهیدراتها باشد . بهرحال باور کنید یانکنید خواهید دید که پروتئین سرشار و مرغوبی به عنوان مثال: در کشک – سیرابی – میگو و انواع میوه ها وجود دارد که شما از وجود آنها غافل مانده اید و براستی بعضی آنها چقدر با هزینه های کم قابل تهیه هستند .باید توجه داشته باشید که بعد از مدتی که شما از یک منبع پروتئینی خاص استفاده میکنیدوسیستم بدن به ان عادت میکندمقادیر زیادی از آن جذب نمی شود (حداقل به حدی که نیاز یک بدنساز است ) پس بحث سینه مرغ و سیب زمینی که امروزه بدن سازهای ایرانی تقریبا در ان حل شده اند، باید بخشی از تغذیه باشد .3 . مکمل ها :آیا فقط به برچسب ها نگاه میکنید . آیا از اصل بودن مکمل هائی که مصرف میکنید مطمئن هستید . آیا مطمئن هستید که بر اساس وزن خود ، باندازه کافی پروتئین مصرف میکنید؟آیا میدانیدکه حتی مصرف پروتئین بیش از حد به سادگی از جذب آن میکاهد./مغز مانند استادی است که اگر ابزار کار به شکل شلوغ و بدون نظم و بی رویه در اختیارش قرار دهید به هیچ چیز دست نخواهد زد ( مکانیسمی که صد البته در پایان به نفع شماست).تازه اگر این قضیه بهانه ای دیگر در اجرای دستور ابتدای مقاله نباشد.ومغز تصمیم نگیرد که از طریق کاتابولیسم به جان عضله ها بیفتد.پس در مصرف مکمل ها هم نظم و روش های مناسب مثل سیستم الاکلنگی که در آن مصرف آمینو اسیدها و پودرهای کربوهیدرات به شکل منظم وهرمی کم و زیاد میشود را رعایت کنید و سعی کنید حتما آنها را از فروشگاه های معتبر تهیه کنید.در این موارد به برچسب ،بارکد،هالوگ� �ام،تاریخ انقضاء وکیوم وپلمپ توجه کافی داشته باشید/.4 .تمرین :آیا از سیستم 4 تا 8 تا خسته نشده اید ؟ آیا عضله stop کرده خود را از نظر طول و کارائی متابولیکی ارزیابی کرده اید.به عضلات سرشانه آرنولد نگاه کنید یا به جرات بگویم ساق های رونی کولمن . خود آرنولد سرشانه اش را" عضله سرکش " لقب داده بود و ساق های بی شکل رونی بزرگ در مقایسه با ساق های مهیب و پرهیاهوی دوریان یتس حرفی برای گفتن ندارد . البته ما در مسایل داوری دخالت نمی کنیم ، فاکتورهای زیادی لازم است که دو بدن با یکدیگر قیاس شوند . اما در مقام عضله ساق این یک حقیقت داشت که دوریان ساقهای بسیار تنومندی داشت .حال سوال اینجاست که چرا ؟الف) از نظر آناتومی :چسبندگی عضلات در تمام افراد از یک قانون کلیشه ای خاص پیروی نمی کند اگر محل شروع چسبندگی ( origin ) تا محل پایان ( insertion ) کوتاه باشد به سختی میتوان مرکز ثقل فشار را روی عضله متمرکز کرد (البته بسته به نوع و محل عضله فرق میکند) و اینکار نیاز به سیستم های تمرینی پیشرفته دارد ( فقط برای رشد محدود نه برای قهرمانی )برنامه سرشانه زیر را نگاه کنید :پرس شانه هالتر از جلو 8 × 4 /12×1صلیب 12×3لیفت کول 8×4این برنامه فقط به یک بدن مزومورف که طول عضله اش کاملا متناسب باشد، آنهم در مراحل اولیه ،جواب خواهد داد.( باید نوع متابولیسم شما قبلا مشخص شده باشد ). بدن های آندومورف یا ... که بعضا طول کوتاهی از عضله دارند به هیچ عنوان جوابی از این برنامه نخواهند گرفت . برای عضلات کوتاه این برنامه میتواند راه گشا باشد :گرم کردنی×1(پیرامید)6-8-10-12[(سبک) 8+ (سنگبن) 8 ] drop set 16×2سه حرکت اول به شکل پیرامید است و با کاهش تکرار وزنه ها افزایش پیدا میکند . اما اصل قضیه در حرکت پایانی است که بعد از جدا شدن عضله از استخوان و با وزنه های سبک صورت میگیرد .دراینجا 3 اصل مهم استالف) تمرکز ( صد در صد )ب )میزان وزنه که باید کاهش یابد.ج) انجام صحیح حرکت در دامنه حرکت کامل (علی الخصوص در 2 حرکت آخر):حرکت را تا تکرار هشتم با یک وزنه خاصی ادامه داده بعد وزنه را کاهش داده و تا تکرار 16 یا بیشتر ادامه میدهیم .این روند را دوبار تکرار میکنیم البته در مقام تمرین این فقط یک راه است باید سعی کنید کارشناس بدن خود باشید و راه های مختلف را امتحان کنید. در ضمن اگر زمانی یک برنامه به شما جواب داد زیاد خوشحال نشوید چون مسئولیت شما در قبال تغذیه مطلوب سنگین تر خواهد شد.ب. فیزیولوژیحال مسئله جالب تر اینجاست که وقتی با ان همه تحمل فشاروتلاش نفس گیر ،عضله ما ساخته شد ( حداقل رشد کرد )به محض ورود به دوره seasonoff ( فصل استراحت ) اولین عضله ای که تار و مارمیشود ،همان عضله سرکش است چرا ؟این میتواند به این دلیل باشد که بنیان های سوخت و ساز در عضلات میتوکندری ها هستند . اگر عضله شما از تعداد میتوکندری کمتری برخوردار باشد)عضله سرکش) مطمئنا روند انابولیسم به دلخواه شما نبوده و به سادگی این عضلات سرکش شما تحلیل می روند . به این ترتیب اگر شما یک آندومورف هستید با داشتن یک عضله سرشانه با طول کوتاه و با بنیان های سوخت وساز ( میتوکندری ) کم تعدادباید به سرشانه های کوین لورون نگاه کنید و فقط لذت ببرید . چون این قانون ژنتیک است که این محدودیت را ایجاد میکند و شما خوشبختانه یا متاسفانه هرگز به چنین عضلاتی دست نخواهید یافت.پس واقع بین باشد و متناسب با توانائیهای خود و آگاهانه تمرین کنید که به یک تناسب معقول برسید و با این پیشنهادات ازتحلیل رفتن سریع و بی رحمانه ان جلوگیری کنید.چون مغز هر چیز را بفهمد این را نمیفهمد که شما هزینه تغذیه را از کجا آورده اید.در جائی خوانده بودم که یکی از باصطلاح قهرمانان فتوا داده بود که اگر کسی بتواند دو برابر وزن خود را پرس سرشانه انجام دهد ندیده به شما میگویم که عضلات سرشانه اش مثل توپ بسکتبال است . امیدوارم این حرفها باعث نشود که بیش از حد توانائی خود تمرین کرده و باعث آسیب دیدگی های جبران ناپذیر شوید . درستر حروف بالا این است عضلات سرشانه ای که از هر لحاظ کامل ( آناتومی و متابولیسم ) میتواند به اندازه یک توپ بسکتبال رشد کند و آنگاه شخص با یک تغییر در روند برنامه شاید که بتواند دو برابر وزن خود را پرس کند .5 خواب:آیا خوب و کامل استراحت میکنید؟اگر 8 ساعت میخوابید،از 3 صبح تا 11 صبح است یا از 11 شب تا 7 صبح ،آیا موقع خواب در تاریکی هستید یا تمام چراغ ها روشن هستند .قبل از خواب باندازه کافی پروتئین می خورید یا نه ؟ درست اینست قبل از خواب پروتئین کافی ( ترجیحاً مایع) مصرف کرده و درست در ساعات تاریک شب و در یک قسمت تاریک و در آرامش بخوابید واگرشنیده اید که هورمون رشد در خواب ترشح می شود این را به آن اضافه کنید : یکی از فاکتورهای موثر در افزایش ترشح هورمون رشد " تاریکی " است .حتی اگر جای استراحت و خواب شما خوب نباشد . حتی اگر در جای پرسروصدا بخوابید مشکل ساز میشود . آیا تا بحال دقت کرده اید که از 10 دقیقه خواب لذت ساعت ها خواب را میبرید و در مقابل با یک خواب 12 ساعته هرگز خستگی شما برطرف نمیشود؟ آن به این دلیل است که شما خودتان خوابید اما مغز بیدار است .برای محیط نم دار و بد بو ویا پر از سروصد،وپرخور� � شبانه، او مجبور است برای هدایت سیستم های شنوائی / بویائی/ گوارشی / و ... بیدار باشد . حتی اگر جای خواب شما خراب باشد باید از طریق عملکرد غیرارادی بعضی از عضلات بدن این معضل را حل کنند .بله مغز بیدار یعنی خواب بیهوده ، پس موارد زیر را رعایت کنید :ü به موقع بخوابید.ü کافی بخوابید 12 – 8 ساعت بر اساس وزن.ü در یک جای مناسب و راحت بخوابید.ü محل شما باید کاملا تاریک وساکت باشد.ü قبل از خواب پروتئین کافی بخورید.ü دستگاه گوارش پر و لبریز نباشد .6 عادت های بد :اینهمه زحمت، هزینه و تلاش، دست آخر تمام تقصیرها به گردن مربی میافتد ؟ که برنامه اش غلط بوده – آیا حرف مربی غلط است و کشیدن سیگار و خوردن ***** درست است؟دقت کنید حداقل در خصوص یک بدنساز هرچیزی که بتواند سوخت وساز بدن را دست خوش تغییر کند نوعی دشمن عضله محسوب می شود. آیا از سیگار یا ***** استفاده میکنید؟آیا شبها دیر میخوابید – آیا شبها پرخوری می کنید ؟آیا بیش ازحد ****ء **** میشوید ؟عادت های بد را کنار بگذارید .همه موارد بالا میتوانند به نحوی در مقابل رشد شما قد علم کنند.اینها همان بهانه هایی است که مغز برای مبارزه با معضلات انها از پروتئین عضلات سود می جوید .بیاد دارم که یکی از استادانم در دانشگاه میگفت : ورزشکاران را دوست دارم چون مجبور هستند به " پرهیزکار " بودن خو کنند . و به رنج کشیدن عادت کنند چون اگر چنین نباشد رشد نخواهند کرد و درست به همین دلیل است که ورزشکاران درجه 1 از نوعی احترام غیرمستقیم اجتماعی برخوردار هستند. چون رنجها و سختی هاست که بدن را پرداخته، و روح را صیقل میدهد و واژه "اخلاق ورزشی" متولد میشود .7 باشگاه :سالها پیش یادم هست که در یکی از باشگاههای شهر .... تمرین میکردم، مدتی بود که در یک stop رشد به سر میبردم . شاید بسیاری از مواردی که در بالا ذکر شد را امتحان کردم ولی جالب است بدانید هیچ کدام از موارد بالا به من جواب نداد دست آخر مسئله ای که تصادفی پیش آمده بود راه حل مشکل من شد .باشگاه ما مدتی برای ( update ) شدن تعطیل شد و من برای مدتی به یک باشگاه دیگر رفتم درست یک هفته بعد ..... بله درست است، بدنم شروع به رشد کرده بود که این پله ترقی حدود 4 تا 5 ماه طول کشید تا به stop بعدی رسیدم .8) نوع بار(وزنه):با چه وسیله ای عضله سرکش خود را تمرین می دهید ؟ وزنه آزاد؟دستگاه کشش کابلی ؟زنجیری؟و یا حتی فنر؟تعجب نکنید البته رفلکس بدن به هر یک از موارد فوق می تواند متفاوت باشد.قهرمانان زیادی را دیده ام که در تعریف از بعضی حرکات مبالغه میکنند حرکاتی مانند :اسکات ، یا جلو بازو با هالتر یا سرشانه با هالتر از پشت و. . . در حالیکه این می تواند نسبت به هر بدنی متفاوت باشد وقتی که آرنولد از جلو بازو هالتر ایستاده لذت می برد ، بدلیل پتانسیلی است که در اناتومی (طول و چسبندگی مناسب) و فیژیولوژی (تعداد فراوان میتوکندری و...) خوب برای او فراهم کرده است ولی فلکس ویلر همیشه حرکات با دستگاه کشش را برای بازوهایش مناسب می دانست . شیوه لابرادا ،تمرین تا از پا افتادن بود،در حالیکه مایک منتزر گفته بود :فقط یکبار اگر به اوج انقباض برسید کافیست ، بقیه اش بیگاری است.این در حالی است که گوستاو بادل تازه از راه رسیده چنین میگفت : وزنه سنگین در عین حال پر تکرار ،یعنی تمرین تا حد مرگ... بله و این چیزی است که به عقل خیلی ها احمقانه می آمدو همه دیدند که در چند سال اخیر او چه طوفانی بپا کرد .می بینید چقدر نظریات و نتیجه گیریها متفاوت است ؟تجربه شخصی بنده نیز بعد از 15 سال تمرین مثلا بر روی عضلات سرشانه ام چیزی بود که در خارج از محیط شلوغ و پرهیاهوی باشگاه جایی ساکت ، بدون موزیک ، ودر گوشه خانه با یک فنر کششی ساده وتکرارهای 50 تایی به وقوع پیوست من که تمام دستگاهها و وزنه ها وروشها را نظیر: پیرامید،آر تی پی، هِوی دیوتی ،دراپ ست،سیکلهای قبل از خستگی،و انواع **** ست و جاین ست را تجربه کرده بودم این به نظرم مسخره می آمد، اما سانتیمتر چیز دیگری میگفت .شما هم اگر می خواهید عاقلانه تلاش کرده باشید روشهای مختلف را امتحان کنید .9 رژیم :یک چیز مهم فراموشم شد: شاید بدن شما احتیاج به رژیم 60% داشته باشد . که در ان از تمرینات هوازی زیاد و وزنه های سبک استفاده میکنید .بهر حال تجربه ثابت کرده که ورزشکاران رژیم به رژیم بهتر شده اند و بعد درپایان هر رژیم احساس بهتری نسبت به عضلات خود دارند ولی آنهایی که میروند تا به قول خودشان اول (گنده )کنند و برگردند عقب میمانند.10 . یک راه آخرین :باشگاه را رها کنید ( البته تا مدتی ) و برای تنوع به ورزشهای مفرحی مثل شنا یا اسب سواری یا هر ورزشی علاقه دارید بهره بجوئید.شاید موثر باشد .دوباره تکرار میکنم از نظرمغز مهمترین اصل بقاست و حجم زیاد عضلات ارزش کمی دارد . این شما هستید که باید مکانیسم های حفاظتی مغز رابه نفع فرایند رشد،تعدیل کنید . اگر 90 کیلو گرم عضله خشک دارید باید کاملا مراقبتر و پرهیزکارتراز دیگران باشید مکانیسم های حفاظتی در کمین نشسته اند باید آنها را راضی نگه دارید، والا بابت این همه وقت و هزینه به خانواده خود بدهکار خواهید بود .اگر این کارها را انجام دهید ریاست محترم مغز دستور میفرمایند:شایسته است جهت رشد عضلانی اقدامات لازم وفق مقررات معمول گردد.سیستم غریزیسیستم غریزی مهمترین سیستم تمرینی است. به همین دلیل نیز می توان آن را سیستم پایه نامید.شما می توانید بگویید که چه روشی برای لدنتان موٍثرتر است . در واقع تمام بدنسازان باید قابلیت تنظیم برنامه . گروه های تمرین و ست ها و تکرارهای موثر و مفید روی خود را داشته باشند . در صورتیکه چنین نباشد . آنها هرگز نمی توانند به پتانسیل کامل حود دست پیدا کنند . هر فردی به گونه ای منحصر به فرد به رژیم ها و تمرینات مختلف پاسخ می دهد . با به دست آوردن تجربه ، به طور غریزیخواهید فهمید که چگونه تمرین کنید تا بهترین نتیجه را بگیرید . به خاطر داشته باشید که شما متفاوت از سایرین هستید و باید طوری تمرین کنید که این واقعیت را منعکس کنید .دکتر فرانکو کلمبو (قهرمان دو ال مسابقات مستر المپیا) معتقد است:کسی که می خواهد بدنسازی موفق باشد ، باید بدن خود و نیازهای اصلی آن را کاملاً بشناسد. برای دستیابی به این شناخت باید سیستمهای مختلف تمرینی و روشهایگوناگون تغذیه را تجربه کرد و از میان آنها بهترین و مناسبترین روش را انتخاب نماید .البته تجربه کردن سیستمهای مختلف تمرینی و روشهای گوناگون تغذیه به منظور یافتن مناسبترین آنها نیاز به مدت زمانی بین 20 تا 30 سال دارد. پس بهترین روش استفاده ازسیستم غریزی است . داشتن شناخت کافی و آگاهی کامل نسبت به سیستم باعث می شود شما زمان کوتاهی را صرف یافتن بهترین سیستم تمرینی و روش تغذیه خود کنید. بهطوری که پس از گذشت 6 ماه تا یک سال به نیازهای اصلی بدن خود به منظور افزایش حجم عضلانی آن پی می برید .ویدر سیستمسیستم ویدر حدود نیم قرن است که در عالم بدنسازی مورد استفاده قرار می-گیرد و در طول این سال-ها به سمتی رشد کرده است که با به-کارگیری ایده-های تمرینی نو و کارا اساس خود را استوارتر سازد. در یک تعریف صرف نمی-توان اسم ”سیستم“ را روی آن نهاد و بهتر است که از آن به-عنوان یک راهنما برای کمک به توسعه و پیشرفت تمرینی هر فرد و متکی بر قدرت ریکاوری، تجربه، اهداف، میزان قدرت و ضعف-های مختص به شخص نام برد.سیستم ویدر با همان راهنمای تمرینی به-صورت یکسری روش-های تمرینی و با نام-های خاصی در طول این سال-ها توسط جو و پدر انتخاب گردیده و به همین دلیل به-نام اصول تمیرنی ویدر شناخته شده است. در واقع در بین اصل تمرینی که ویدر در بسط و گسترش آنها نقش مهمی داشته تمرینی یک بخش عضلانی (تک عضله) در یک جلسه تمرینی یکی از بیشترین تأثیرها را در دنیای بدنسازی به همراه داشته است.سیستم-های تمرین اسپلیت (Split)، اسپلیت دوبل و تریپل اسپلیت به-عنوان شناخته-ترین سیستم-های تمرینی هستند که جو و پدر در اعتلاء و معرفی آنها به علم بدنسازی نقش منحصر به فردی داشته است.● اصول تمرینی ویدر را می-توان به-صورت کلان به سه قسمت دسته-بندی کرد:۱. اصولی که از آنها می-توان برای طراحی سیکل-های تمرینی کمک گرفت.۲. اصولی که به چیدمان حرکات در جلسات تمرینی کمک می-نمایند.۳. اصولی که کمک می-کنند تا چطور هر حرکت را با فرم صحیح آن اجراء کرد.تشخیص و تمیز دادن این روش-های تمرینی چه در مجموع و چه به-صورت جداگانه کار آسانی می-باشد و تنها کافی است که به چهار اصلی که در پاراگراف بعدی آورده شده است پایبند بمانید. در واقع هر یک به تنهائی کار انجام نمی-دهند و وقتی به آنها در مجموع و به-صورت راهنمائی که چه وقت و چه طور آنها را به-کار گرفت نگاه می-کنید آن زمان است که به-طور مسلم می-توان بهترین نتیجه را از آن به-دست آورد.● به-طور کل از تمرینات این-طور استنباط می-شود که فرد می-داند:۱. به رشد عضلانی دست خواهد یافت.۲. به-صورت مرتب به تمرینات خواهد پرداخت.۳. تمرینات با وزنه مؤثرترین روش برای دستیابی به موارد ۱ و ۲ در قیاس با مثلاً دوچرخه-سواری به-عنوان تمرین می-باشد.▪ نوع و میزان استرس منطبق در هر یک از اصول تمرینی ویدر را می-توان به-صورت مؤثر و پربازده از یک ارگانیسم به-کار برد.▪ هر یک از روش-های لیست-شده در سیستم ویدر دارای نقاط ضعف و قوتی است که در مورد عضله هدف نمود می-یابد. بنابراین می-بایست از تجربه و قدرت ذاتی در تشخیص به موقع استفاده از هر یک از این روش-ها استفاده کرد.▪ در مجموع لیست روش-های تمرینی منعطف می-باشد. در توضیحی که برای هر یک از روش-ها آورده شده دستورالعمل-ه ای آمده که به فرد کمک می-کند تا تشیص بدهد که آیا از آن استفاده کند یا خیر و اگر قرار است که از آن بهره بجوید چطور و چه وقت آن را در تمرینات به-کار بندد.در ذیل سه اصل سیستم ویدر با توضیحی مختصر برای هر یک آورده شده-اند که یکی از این سه اصل در هر سه دسته-بندی وجود دارد که اصل تمرینی ذاتی می-باشد. به-طور ساده می-توان گفت: از تجربه تمرینی و دانش شخصی خود در خصوص پاسخ-دهی بدن-تان به تمرین برای طراحی و اجراء یک برنامه تمرینی استفاده کنید.این مسئله می-بایست در طراحی سیکل-های تمرینی، روزهای تمرینی و به-طور واضح-تر دقیقه به دقیقه تمرین اجراء گردد.● اصولی که از آنها می-توان برای طراحی سیکل-های تمرین کمک گرفت.۱. اصل سیکل-بندی تمریناتبخش-بندی سال تمرینی به سیکل-ها افزایش قدرت، افزایش حجم و یا آماده-سازی برای شرکت در مسابقه و برای جلوگیری از آسیب-دیدگی و عدم تطبیق بدن با یک نوع فشار ثابت و تکراری.۲. اصل تمرینی سیستم اسپلیتتفکیک برنامه-های تمرینی به تمرین مربوط به بالاتنه و پائین-تنه که در نتیجه باعث افزایش شدت فشار در جلسات تمرینی می-گردد.۳. اصل تمرینی اسپلیت دوبل و یا تریپلعضلات آماده منطبق شدن با یک نوع استرس مشخص می-باشند و با ایست عضلانی و عادت به آن این وضعیت را بروز می-دهند. هنگامی-که به-طور مداوم و برای مدت طولانی یک نوع استرس را بر روی عضله وارد می-سازید. می-بایست به-طور مرتب نوع حرکت، ست-ها، تکرارها و میزان وزنه را تغییر دهید تا از تطبیق عضلات جلوگیری نماید.۴. اصل افزایش تدریجی وزنهپایه افزایش هر یک از پارامترهای تناسب اندام بر این مسئله مبتنی است که از عضله کاری سخت-تر از آن چیزی که به آن عادت کرده است کشیده شود.۵. اصل تمرینی هالستیک (Holistic)هر یک از سلول-های عضلانی به-صورت جداگانه به فرم متفاوتی از استرس پاسخ می-دهند. بنابرین به-کارگیری انواع تکرارها، ست-ها، شدت و فرکانس تمرینی باعث رسیدن عضلات به ماکزیمم حجم آنها خواهد شد.۶. اصل تمرینی بهترین-هاترکیب تکنیک-های تمرینی حجمی، قدرتی و با تفکیکی که به-صورت ذاتی گاهاً به برنامه تمرینی دیکته می-شود باعث کمک به موفقیت بیشتر در مسیر پیشرفت می-گردد.۷. اصل تمرینی ذاتی (درونی)در نهایت تمام بدنسازان به-صورت ذاتی به این توانائی دست می-یابند که چگونه بهترین رژیم غذائی، برنامه تمرینی، سیکل-ها، سطح شدت تمرین، تعداد تکرارها و ست-ها را برای خود برگزینند.● اصولی که به چیدمان حرکات در جلسات تمرینی کمک می-نمایند۱. اصل تمرینات ست سیستم: اجراء یک ست تمرینی برای هر یک از گروه-های عضلانی یک روش قدیمی محسوب می-گردد. در صورتی-که ست سیستم بر اجراء چند ست از هر حرکت جهت به-کارگیری ماکزیمم استرس تأکید می-نماید.۲. اصل تمرینی ****ست: اجراء حرکات برای دو عضله مخالف یکدیگر و با کمترین استراحت مابین برای مثال جلوبازو و پشت-بازو۳. اصل تمرینی ست-های ترکیبیاجراء دو حرکت متنوع برای یک گروه عضلانی و با کمترین استراحت مابین برای نمونه پرس سینه و پرس بالاسینه۴. اصلی تمرینی تری-ستاجراء سه حرکت متنوع برای یک گروه عضلانی و با کمترین استراحت مابین برای مثال بارفیکس + سیم-کش دست-باز + روینگ.۵. اصلی تمرینی ست-های مرکب:اجراء ۴ تا ۶ حرکت متنوع برای یک گروه عضلانی و با کمترین استراحت مابین برای نمونه جلوبازو با هالتر + جلوبازو با دمبل + جلوبازو لاری + جلوبازو تمرکزی۶. اصل تمرینی ست-های متناوب و یا گیج-کنندهقرار دادن ۱۰ ست از حرکات خسته-کننده-� �ی همچون ساعد، شکم و ساق در بین ست-های تمرینی عضلانی همچون پا و یا سینه.۷. اصل تمرینی رست-پاز (Rest-Pause)انتخاب وزنه-ای حدود ۸۵ تا ۹۰ درصد یک تکرار حداکثر و اجراء آن برای ۲ تا ۳ تکرار و سپس قرار دادن وزنه روی پایه و دوباره پس از یک استراحت ۳ تا ۵ ثانیه-ای اجراء ۲ تا ۳ تکرار دیگر و دوباره استراحت و باز اجراء ۲ تا ۳ تکرار و انجام این-کار برای ۳ تا ۴ بار پیاپی در یک ست تمرینی یک ست تمرینی یک ست تمرین به روش رست-پاژ اطلاق می-شود. استراحت کوتاه-مدت در بین ست-های سیستم تمرینی رست-پاز به عضلات فرصت کافی می-دهد تا با تولید ATP لازم بتوانند وزنه-ای سنگین را برای تکرارهای بیشتر جابه-جا کنند.۸. اصل تمرینی اولویت-بندی عضلانی:در هر برنامه تمرینی عضله ضعیف-تر را در ابتدای جلسه تمرین کنید و به-دلیل بالا بودن سطح- انرژی و سرحال-تر بودن به-طور متناوب به تمرین عضلات بزرگتر اولویت بدهید.۹. اصل تمرینی پیش-خستگیدر این روش تمرینی به-صورت ****ست ابتدا یک حرکت تک-عضله-ای و پا همان تفکیکی را اجراء کرده و سپس یک حرکت پایه را پس از آن اجراء می-کنید. برای مثال حرکت قفسه سینه با دمبل و بلافاصله پس از آن پرس سینه با هالتر هدف از اجراء این سیستم تمرینی افزایش فشار مضاعف بر روی عضلات پکتورال سینه و افزایش حجم بیشتر آنها می-باشد.۱۰. اصل تمرینی هرمیدر این شیوه ابتدا با یک وزنه تقریباً سبک و با تکرار بالا شروع کرده و سپس پس از هر ست بر مقدار وزنه افزوده و از تعداد تکرارها در هر ست کاسته می-شود. که به-طور معمول پس از ۳ تا ۴ ست می-بایست مقدار وزنه در حدی باشد که حداکثر ۵ تا ۶ تکرار را بتوان با آن اجراء کرد.۱۱. اصل تمرینی ست-های کم-کردنی (نزولی)در این روش با یک وزنه تقریباً سنگین شروع کرده و پس از اجراء حداکثر تکرار ممکن با آن بلافاصله به میزان ۲۰ درصد از مقدار وزنه کاسته و دوباره حداکثر تکرار ممکن را با آن اجراء نموده و به همین منوال ۲ تا ۳ بار دیگر ادامه می-دهید.۱۲. اصل تمرینی ست-های گیج-کننده (متناوب)در این شیوه از تمرین در استراحت بین ست-های اصلی برنامه تمرینی مثلاً حرکات مربوط به پا یا سینه حرکاتی مربوط به عضلات ساعد، ساق و شکم را اجراء می-کنید.۱۳. اصل تمرینی ذاتی (درونی)در آخر اینکه تمام بدنسازها به قابلیتی دست می-یابند و بهترین رژیم غذائی، برنامه تمرینی سیکل تمرینی، شدت تمرینی، تکرارها و ست-ها را برای خود برمی-گزینند.● اصولی که کمک می-کنند تا چطور هر حرکت را با فرم صحیح آن اجراء کرد .۱. اصل تمرینی تفکیک عضلانی: تمام عضلات به-صورت متعادل-کننده ، تشریک مساعی، مخالف یکدیگر و یا مرتبط به-هم عمل نموده و با هدف قرار دادن عضله-ای تحت تمرین به-عنوان عضله اصلی آن را با قرار دادن استرس وارده تا حد ممکن منفک می-نمایند.۲. اصل تمرینی کیفیت: کاهش تدریجی استراحت مابین ست-ها در عین حالی که بر تعداد تکرارها نیز افزوده شود اساس این اصل را تشکیل می-دهد.۳. اصل تمرینی تقلب (ضربه زدن)برای این-کار با ضربه زدن و کمک گرفتن از عضلات و بخش-های دیگر بدن وزنه از دشوارترین نقطه دامنه حرکتی آن عبور داده می-شود. از تکنیک تقلب یا همان ضربه- زدن می-بایست تنها در ۲ تا ۳ تکرار آخر ست و صرفاً جهت افزایش استرس وارده به عضلات استفاده کرد.۴. اصل تمرینی فشار ممتدبا حفظ سرعت آهسته و کنترل کامل وزنه در هر تکرار می-توان با وارد کردن یک فشار ممتد درگیری فیبرهای قرمز عضلانی را به حداکثر رساند.۵. اصل تمرینی تکرارهای کمکیدر این تکنیک حریف تمرینی در تکرارهای آخر ست به فرد تمرین-کننده کمک می-کند تا ۳ تا ۴ تکرار دیگر را نیز اجراء کند.۶. اصل تمرینی فلاشینگاجراء ۳ تا ۴ حرکت برای یک گروه عضلانی قبل از رفتن سراغ تمرین برای گروه عضلانی دیگر۷. اصل تمرینی تکرارهای یک-چهارم یا همان تکرارهای سوزشیدر این تکنیک با انجام چند تکرار اضافی در آخر یک ست و آن هم در دامنه حرکتی محدود (تقریباً ۶ تا ۱۰ سانت بسته به نوع حرک) می-توان به حداکثر سوزش عضلانی دست یافت.۸. اصل تمرینی تکرارهای نیمهبه-دلیل تغییر اهرم-بندی در طول هر حرکت استفاده از تکرارهای نیمه- به-صورت مقطعی و گذرا در صورتی-که در مقدار وزنه حرکتی نیز تنوع ایجاد گردد. یک روش مؤثر جهت به حداکثررسانی استرس عضلانی خواهد بود.۹. اصل تمرینی تکرارهای منفیتکنیک تکرار منفی (نگاتیو) به این دلیل که در بخش پائین آوردن وزنه عضلات قدرت تحمل ۳۰ تا ۴۰ درصد وزنه-ای بیشتر را در قیاس با بخش مثبت حرکت یا همان بالا آوردن وزنه دارا می-باشند این امکان را فراهم می-سازد که سلول-های عضلانی بیشتری تحریک شوند.۱۰. اصل تمرینی انقباض نهائینگه داشتن وزنه برای چند ثانیه در انقباض نهائی عضله باعث وارد شدن فشار مضاعف بر روی عضله مورد تمرین می-گردد ضمن اینکه یکی از راه-های شکل-دهی بهتر عضلانی نیز محسوب می-گردد.۱۱. اصل تمرینی تکرارهای سرعتیاجراء عمدی تکرارها با سرعت و شتاب بیشتر و البته با وزنه کمتر و با حفظ موارد پیشگیری-کنند ه از آسیب-دیدگی یکی از تکنیک-های مؤثر جهت تحریک فیبرهای سرعتی می-باشد که به-سختی قابل دستیابی و تحریک هستند.۱۲. اصل تمرینی ایزومتریکبه-کارگیری شیوه-هائی همچون فیگورگیری، انقباض ایزومتریک عضله به-صورت عمدی برای حداکثر زمان ۶ تا ۱۰ ثانیه به تعداد مجموع حدود ۳۰ تا ۴۰ انقباض در موقعیت-ها و زوایای مختلف یکی از تکنیک-های مؤثر دیگر جهت افزایش فشار عضلانی محسوب می-گردد.۱۳. اصل تمرینی ذاتی (درونی)در آخر اینکه تمامی بدنسازها به قابلیتی دست می-یابند که بهترین رژیم غذائی، برنامه تمرینی، سیکل تمرینی شدت تمرینی، تکرارها و ست-ها را برای خود برمی-گزینند.مجله دانش ورزشآخرین تکرار آیا برای رشد می-بایست تا خستگی نهائی عضله تمرین کرد؟Click the image to open in full size.تمرین تا خستگی نهائی عضله یکی از روش-های تمرینی است که در بدنسازی بیش از آن تکریم شده است.با وجود این-که عموماً بدنسازان طرز اول نسل-های گذشته از این مفهوم اجتناب می-کردند، اما ستارگان امروز بدنسازی ست-های پس از ست-های کم-کردنیشان را تا خستگی نهائی ادامه می-دهند.به نظر می-رسد این فلسفه تنها مختص به بدنسازی است. در ورزش-های قدرتی دیگر هم-چون وزنه-برداری، پاورلیفتینگ ورزشکاران بدون اجرای تکرارهای تا خستگی نهائی عضله بو حجم و قدرت عضلانی قابل توجهی دست می-یابند. حداقل نه به آن شکلی که بدنسازها آن را تعریف می-کنند و تئوری که به منظور توجیه خستگی- نهائی عضله به-عنوان هدف نهائی ارائه می-دهند. بیائید به آن هنوز به شکل یک تئوری بنگریم.اگر قصد دارید به بهترین بدنساز مبدل شوید لزومی ندارد که سرتون را پائین انداخته و دنبال بقیه راه بیفتید و هر کاری که آنها انجام می-دهند هم شما انجام دهید وظیفه شما این است که خودتان در مورد بدن خودتان فکر کنید و هر کاری را با دلیل انجام دهید. دوریان یتس صرفاً با خواندن کورکورانه مجله ماسل اند فیتنس به بدن امروزی-اش دست نیافته است.چرا باید تا خستگی نهائی عضله تمرین کرد و اجرای چه تعداد ست تا خستگی نهائی عضله بهترین تأثیر را دارد. جایگاه اصول تمرینی هم-چون تکرارهای کمکی، منفی، نیمه، ****ست، ست-های کم-کردنی کجا است؟اگر قصد پی بردن به آن را دارید پس ادامه مطلب را بخوانید.● شروع پارادایمآرتر جونز (مخترع دستگاه-های نایتلوس) بیشترین تلاش را در جهت مشهور ساختن پارادیم تمرین تا خستگی نهائی عضله انجام داد. استدلال جونز بر این بود که بدنسازها بیش از اندازه حرکت و ست اجرا می-کنند. او تأکید داشت که می-توان به نتایج درخور توجه تنها با اجرای یک ست از یک حرکت دست یافت و ادامه دادن آن تا خستگی نهائی عضله دست یافت. طوفان آرتر همه را به جنب-وجوش وا داشت. هزاران نفر دنباله-رو سیستم تمرینی یک ست تا خستگی نهائی عضله شدند. اکثر افراد مبتدی تا خستگی نهائی عضله به منظور سنجش میزان پیشرفتشان تمرین می-کردند.رویکرد تمرین تا خستگی نهائی عضله با فلسفه تمرینی (nopain nogain) که در آن زمان استیلای بالائی داشت هم-خوانی داشت. متأسفانه تلاش مداوم برای رسیدن به خستگی نهائی عضله به تحکیم فرم ضعیف اجرای حرکت کمک می-کرد و نهایتاً منجر به ناتوانی فیزیکی و فکری شد.● فرم و هدف در تمرینیک شیوه تمرینی چه کاری باید انجام دهد؟دو اصل مهم از انجام تمرین عبارتند از:۱) همه چیز کارائی دارد.۲) هیچ-چیز برای درازمدت کارآمد نیست.بدنسازان مبتدی به شرطی-که آسیب ندیده باشند تقریباً با اجرای هر شیوه-ای تمرینی می-توانند به رشد عضلانی دست یابند. از آن-جائی که اکثر افراد تمرینشان را با یک روال تکراری اجرا می-کنند و به-ندرت نوع حرکات، ترتیب اجرای حرکات، زمان استراحت و حجم و شدت تمرینیشان را تغییر می-دهند حداقل به-صورت موقتی شروع به رشد می-کنند. هیچ برنامه تمرینی کامل نیست. چون-که:۱) هر شخص با شخص دیگر فرق دارد (دو نفر را نمی-توانید پیدا کنید که به یک برنامه دقیقاً یک جواب را بدهند)۲) بدن در نهایت با هر برنامه تمرینی وقف پیدا خواهد کرد و زمانی که این شرایط حاصل شود ایست عضلانی حاصل می-شود.▪ کلام آخر: تمام شیوه-های تمرینی، ابزارهای ارزشمندی هستند که در صورتی-که در زمان مناسب و با میزان مشخص به کار گرفته شوند بسیار کارآمد خواهند بود.مشکل اشخاص هستند که اعلام می-دارند برنامه-شان بهترین برنامه تمام دوران است. معنای دقیق تمرین تا خستگی نهائی عضلانی چیست؟ آیا به معنای خستگی نهائی عضله در بخش همگرائی حرکت (برای مثال بخش منفی حرکت پرس سینه) است؟پس تکلیف تکرارهای نیمه، کمکی چیست؟ که خستگی نهائی عضله در بخش واگرائی آن است.مفهوم ناتوانی در کنترل وزنه در مسیر پائین رفتن در مدت زمان ۴ ثانیه، ۲ ثانیه چیست؟ نداشتن توانائی تکمیل یک تکرار دیگر فرم صحیح آن؟ (فرم صحیح اجرای حرکت کدام است؟) عدم توانائی در حفظ ریتم صحیح حرکتی؟خستگی آنی عضله در ست-های کم کردنی و یا هر دستگاه بدنسازی دیگر که می-شود نیروی معادل صفر در هر سرعتی از حرکت دستگاه را به آن وارد کرد. در ارتباط با تکرارهای تقلبی (ضربه-ای) چه-طور؟جان کلام این است: خستگی نهائی عضله و اثرات آن را می-توان به چند طریق تعریف کرد. ریسک و مزیت آن به-صورت واضح بستگی به این دارد که از آن-چه می-خواهید و یا این-که می-خواهید از آن چه-طور استفاده کنید برای مقصود ما، تمرین تا خستگی نهائی عضله به منزله اجرای یک ست تا جائی است که دیگر ادامه تکرار در بخش همگرائی آن (بخش منفی حرکت) با یک مقاومت مشخص در مقابل وزنه و بدون کمک گرفتن مسیر نباشد از آن-جا که تکمیل تعداد تکرارها، به نشانه خروجی تمرین محسوب می-شود اما هنوز بر پایه تفکرات فردی است برای تکرار آخر، این-که برای تکمیل آخرین تکرار تمام تلاشتان را به کار بسته باشید و نهایت تمرکز را به کار گرفته باشید. تماماً مؤلفه-های فردی هستند که به آسانی نمی-توان آنها را ارزیابی کرد.● فُرم خوبداشتن فرم صحیح حرکتی بدون شک بااهمیت است. اما فرم صحیح حرکتی چیست؟ آیا فرم صحیح حرکتی برای شما و حریف تمرینیتان عیناً شبیه به هم است؟ و آیا در ست آخر هم مثل ست اول است؟مهارت در اجرای حرکت (تکنیک حرکتی) شامل مؤلفه-های بیومکانیکی در هر حرکت می-شود. بدنسازها می-بایست به-صورت مرتب هدفشان را بر روی تغییر بر روی ریتم اجرای تکرارها و دامنه-های حرکتی به منظور فائق آمدن بر ایست عضلانی و قدرت به کار ببندید. یکی از موارد دیگر قربانی نکردن کنترل کامل بر روی وزنه آن هم به منظور اجرای یک تکرار بیشتر می-باشد.● شدتشدت تمرین مثل قلب آن در بدنسازی است. با این وجود متخصصان ورزشی و بدنسازها تعابیر متفاوتی از آن دارند. در علم ورزش شدت درصدی از ماکزیمم توانائی برای هر پارامتر فیزیولوژیکی محسوب می-شود. از بُعد قدرت، شدت درصدی از یک تکرار با وزنه حداکثر است. از بُعد ایروبیکی شدت درصدی از حداکثر اکسیژن دریافتی است. با این تعاریف اگر ورزشکار قادر باشد با وزنه-ای ۴۰۰ پوندی در حرکت پرس پا یک تکرار حداکثر را اجرا کند پس اجرای یک تکرار با وزنه-ای ۳۵۰ پوندی (که حدوداً ۵/۸۷ درصد یک تکرار حداکثر) به مراتب با شدت تراز اجرای تکرار با وزنه-ای ۳۰۰ پوندی (حدوداً می-شود ۷۵ درصد یک تکرار حداکثر) و بدون در نظر گرفتن تعداد تکرارها و یا این-که در چه نقطه-ای مانده به خستگی نهائی عضله ست به پایان رسیده خواهد بود. ما در این-جا شدت را به وسیله میزان وزنه- بر روی میله هالتر می-سنجیم.تعریف بدنسازها از شدت تمرین، مقدار تلاشی است که به کار بسته شده یا همان تلاش کاربردی است به همین جهت اجرای حرکت پرس پا با وزنه-ای ۳۰۰ پوندی در صورتی-که تلاش بیشتری به کار گرفته شده باشد می-تواند با شدت بیشتری نسبت به اجرای همان حرکت با وزنه-ای ۳۵۰ پوندی باشد.یک چنین تعریفی می-تواند ذهنی و شخصی باشد چون که میزان تلاش کاربردی چیزی است که تنها خود شخص از آن مطلع است.● آیا رسیدن به خستگی نهائی عضله هدف نهائیتان است؟برای بدنسازها هدف از تمرین، رشد عضلانی است. شیوه-های مورد استفاده به منظور برآورده کردن این مقصود توسط یکسری اصول متنوع تمرینی دیکته شده است. با وجود این-که خستگی و گاهاً خستگی نهائی عضلانی محصولات ثانویه اجنتاب اجتناب-ناپذی ر این شیوه-ها به حساب می-آیند. در نظر گرفتن خستگی و یا خستگی نهائی عضله به-عنوان هدف اصلی از تمرین (آن-طور که خیلی از بدنسازها تصور می-کنند) نه-تنها ضروری نیست بلکه تا حدودی نتیجه معکوس نیز در بردارد. از نشانه-های یک تمرین موفقیت-آمیز، انسجام بلند مدت و پیشرفت می-باشد. به منظور انسجام داشتن، روند پیشرفت می-بایست تدریجی باشد. بهترین رویکرد برای کسب موفقیت در درازمدت افزایش وزنه در مقادیر کم در فواصل معین می-باشد. یعنی افزای یک کیلوگرم و یا حتی نیم کیلوگرم به وزنه قبلیتان حتی با وجود نرسیدن به خستگی نهائی عضلانی است. بدن نه-تنها خیلی آسان-تر به افزایش وزنه در مقادیر کم تطبیق پیدا می-کند بلکه روند بازسازی عضلانی سریع-تر صورت می-گیرد و بدین ترتیب به فرد در تحکیم انسجام تمرینی و داشتن یک دید مثبت و قرار رگفتن در شرایط موفقیت و نه ناتوانی کمک شایانی می-کند. به-صورت مطلق شمار کمی از اصول تمرینی خوب یا بد هستند و نکته مهم در مورد آنها نحوه به کار بستن آنها است. اجرای تعداد محدودی ست برای کل بدن و اجرای هر کدام از آنها تا خستگی نهائی عضلانی (یا همان شیوه یک ست تا خستگی نهائی عضله) به دلایل زیر مشکل-ساز خواهد بود.۱) ناکافی بودن حجم تمرین برای رشد عضلات مشخصبررسی-های زیادی ثابت کرده که تغییرات متابولیکی مرتبط با هایپرتروفی عضلانی در بهترین حالت زمانی حاصل می-شود که حجم تمرین بالا باشد (یعنی اجرای ست-ها و تکرارهای بیشتر) بهترین موفقیت در تطبیق عصبی و افزایش قدرت نیز از طریق شدت تمرینی بیشتر حاصل می-شود. بخشی از تأثیر رشد ممکن است به دلیل افزایش سطح هورمون-های آنابولیکی باشد که از اجرای تمرین با سیستم چند ست در قیاس با تمرین با سیستم یک ست باشد. البته خیلی زود به حدی خواهید رسید که چه مدت می-توانید به پیشرفت در شدت تمرین دست یابید. پس از ۹ تا ۱۰ سال تمرین به نقطه نزدیک به ماکزیمم وزنه تمرینیتان خواهید رسید. عبور از این نقطه با افزایش شدت تمرین (افزایش مقدار وزنه) تقریباً برایتان غیرممکن خواهد شد. در صورتی-که افزایش حجم تمرین (افزایش تعداد ست-ها و تکرارها) برای مدت-زمان بیشتری قابل دست-یابی است. اطلاعات- به-دست آمده از برنامه-های قدرتی و عضله-سازی کشورهای بلوک شرق سابق حکایت از تأثیر بیشتر افزایش حجم تمرین نه-تنها از همان بدو امر بلکه در تمام عمر ورزشی فرد به منظور به حداقل-رسانی آسیب-دیدگی و ذهنی از یک-سو حداکثررسانی رشد در بلند مدت دارد.۲) افزایش ریسک آسیب-دیدگی- های تمرینی حاد و مزمنپُل- وارد (PED) هشدار می-دهد که تمرین تا خستگی نهائی عضله به-خصوص (پامپ ست-ها) یا همان ست-هائی که سریعاً پمپ خون در عضله را به حداکثر می-رسانند می-توانند منجر به ischemic rperfusion شود که یک نوع آسیب-دیدگی بافت-های مغزی است که به دلیل نرسیدن خون کافی به مغز بروز می-کند و می-تواند موجب صدمات از طریق رادیکال-های آزاد به سلول DNA و غشاء سلولی گردد.انجمن بین-المللی دانش ورزش اعلام می-دارد که اکثر آسیب-دیدگی بافت نرم زمانی حاصل می-شود که خستگی نهائی عضله به تکرار خاتمه می-دهد. یعنی هنگامی که وزنه روی میله هالتر فراتر از توانائی عضله برای بلند کردن آن است. اگر میزان خستگی خیلی شدید باشد عضلات متعادل-کننده و مشارکت-کننده (که معمولاً سریع-تر از عضلات اصلی خسته می-شوند) بیش از حد خسته می-شوند تا بتوانند به تداوم حفظ فرم صحیح اجازه بدهند.یکی از وظایف مهم حریف تمرینی هوشیاری کامل و پیشگیری از بروز یک چنین آسیب-دیدگی -ه ائی است.۳) افزایش ریسک تمرین-زدگیلوئی سیمسون پاورلیفترنام ی می-گوید اجرای ست تا خستگی نهائی عضله دارای تأثیر منفی بر روی سیستم اعصاب مرکزی است و ریکاوری را به تعویق می-اندازد. هرچند ممکن است بدنسازان تراز اول تأثیر تمرین-زدگی را به وسیله استفاده از داروهای آنابولیکی تخفیف بدهند. اما پیشگیری از تمرین-زدگی در میان عموم بدنسازهای طبیعی از اهمیت به-سزائی برخوردار است.۴) ناتوانی پی-درپی در بلند کردن وزنه منجر به پائین آوردن آستانه تحریک تاندون-های Golgi می-شودبلند کردن موفقیت-آمیز یک وزنه سنگین-تر از وزنه معمولی افزایش آستانه تحریک تاندون-های Golgi را در پی خواهد داشت. در صورت ناتوانی در بلند کردن آن وزنه نتیجه عکس در برخواهد داشت.از دیدگاه بدنسازی هر چه بیشتر در بلند کردن یک وزنه ناکام بمانید به همان نسبت احتمال ناکامی دوباره در بلند کردن آن قوت می-یابد.● آیا یک ست واقعاً کافی است؟استدلال شمار زیادی از طرفداران تمرین با سیستم یک ست تا خستگی نهائی عضله بر این است که همین مقدار تمرین به منظور به-کارگیری حداکثر رشته-های عصبی کافی است.گو این-که احتمال صحت این قضیه نیز هست (با وجودی که هنوز اطلاعات دال بر حمایت از این ادعا به-دست نیامده) این رویکرد فرض را بر این داشته که به-کارگیری از رشته-های عصبی به منظور خستگی آنها برای یک-بار کافی است. که یک پیش-نیاز برای تطبیق هایپرتروفی به شمار می-آید. خستگی زودگذر یک موضوع است و دست-یابی به خستگی کافی به منظور واداشتن تمرینی به منظور تحریک عضلات به رشد مناسب باشد. در صورتی-که افراد با سابقه ورزشی بیشتر به تحریک عضلانی با حجم بالاتری که از طریق اجرای چندین ست حاصل می-شود نیاز دارند. هایپرتروفی بافت-های زنده از طریق وارد کردن استرس تا حد محدودیت آنها انجام شدنی نیست. در صورتی-که با به کار بستن یک استرسی که کمی فراتر از استرسی که به-طور معمول با آن سروکار دارد. هایپرتروفی برآورده خواهد شد. برای مثال استخوان-های اسکلتی در صورتی دچار هایپرتروفی (افزایش حجم سلولی) می-شوند که فشار معادل یک-دهم فشاری که منجر به شکستگی آنها می شود .|+| نوشته شده در  سه شنبه ۶ دی ۱۳۹۰ساعت 4:26  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتهیدراته کردن بدن یعنی چی ؟هیدراته کردن بدن" هیدراته کردن بدن یعنی رساندن آب کافی به بدن "1 - هر گز سعی نکنید به حالتی برسید که احساس تشنگی کنید و سپس آب بنوشید ، " تشنگی علامت این است که بدن قبلا دهیدراته ( آز آب خالی شده ) و هرگز نمیتوان از این حالت و نشانه به عنوان یک علامت مناسب و راهنما جهت برطرف کردن تشنگی بهره جست."2 - یک لیوان بزرگ و یا یک بطری آب همیشه در محل کار همراه داشته باشید و سعی کنید آنرا در طول روز بنوشید .3 - هرگز سعی نکنید نوشیدنیهایی همچون " قهوه ، نوشیدنی گازدار ، چای و نوشیدنی های الکلی " را جایگزین آب کنید ! این قبیل نوشیدنیها دقیقا مثل داروهای مُدر ( به داروهایی گفته میشود که باعث افزایش ادرار میشوند ) ، در داخل بدن عمل میکنند و باعث میشوند که مقدار ادرار افزایش یابد ! سعی کنید در صورت نوشیدن این قبیل نوشیدنی ها سریعا به عنوان جایگزین آنها آب کافی بنوشید .4 - بخاطر داشته باشید که بیماریهایی همچون آنفولانزا و سرماخوردگی یکی از دلایل دهیدراته ( کمبود آب بدن ) شدن بدن میباشند !5 - هرگز مقدار آبی که در طول تمرین از دست میدهید را دست کم نگیرید . به ازای هر 100 گرم وزنی که در طول تمرین از دست میدهید باید 100 گرم آب بخورید ! " پس لازم هست که قبل و بعد از تمرین خود را وزن کنیم !6 - در طول تمرین جرعه جرعه آب بنوشید . یک بطری بزرگ آب به همراه خود به باشگاه ببرید و هنگامیکه در حال انجام تمرینات سنگین و با شدت هستید ، بین حرکتها و ست ها جرعه ای بنوشید !7 - اگر بیشتر وقت خود را بیرون از خونه سپری میکنید مطمئنا به آب بیشتری نیاز دارید .8 - روز خود را با آب شروع کنید و با آب هم به پایان برسانید . این کار باعث میشود که آبی را که در طول شب بر اثر تعریق و تنفس از طریق بدن دفع میشود را جبران کنید.9 - کسانی که بدنسازی کار میکنند ( چه زیبایی و چه پاورلیفتینگ ) در طول روز حداقل باید 3 لیتر آب بنوشند !* چگونگی تشخیص دهیدراته ( کمبود آب ) شدن بدن :" اگر آب به انداره کافی بنوشید رنگ ادرار کاملا شفاف و مقدار آن نیز مناسب است . اگر رنگ ادرار پر رنگ و در عین حال بودار باشد یکی از علامتهای دهیدراته شدن بدن میباشد و همچنین نشانه این است که بدن برای تامین انرژی مورد نیاز بدن ، شروع به تخریب بافتهای عضلانی کرده است."|+| نوشته شده در  سه شنبه ۶ دی ۱۳۹۰ساعت 3:49  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتمقایسه تصویری استروئید های اصل از قلابیDecafaked Norma Inhaltoriginal Normaorginalfaked**************************پارابولانfaked Parabolanoriginal Parabolan*******************************************سوستانون مصریoriginal ÄgyptenFaked Sustanon Ampullen-----------------------------------------------------Testosterone Suspension***************orginal|+| نوشته شده در  سه شنبه ۶ دی ۱۳۹۰ساعت 3:39  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتوزنه های آزاد یا در مقابل دستگاه های بدنسازی ؟آیا تا به حال برایتان اتفاق افتاده است که در نیمه های تمریناتتان، به سختی مشغول کار کردن با دستگاه اسمیت باشید و تردید داشته باشید که این کار موثرترین راه برای رسیدن به هدف هایتان است؟ و با خود فکر کنید که آیا بهتر نیست تمرین اسکات خود را با وزنه انجام دهید؟هر دو این وسایل مزایا و اشکالاتی دارند، فقط باید بفهمید که کدام برای شما مناسب تر است.دستگاه هاوقتی قدم داخل یک باشگاه ورزشی می گذارید، اولین چیزی که چشمتان به آن می افتد، یک سری دستگاه های بدنسازی است که روی عضلات مختلف کار می کند. شما می توانید روی دستگاه های وزنه به طور نشسته، ایستاده و یا خوابیده کار کنید و خود دستگاه کار را تقریباً برایتان انجام می دهد و تنها کاری که شما باید بکنید این است که فشار دهید یا بکشید.دستگاه های بدنسازی برای افراد مبتدی بسیار مفید است. چون می توانید خیلی ساده وزنه ی مناسب با خودتان را انتخاب کنید و به روال دستگاه پیش بروید. و از آنجا که افراد مبتدی هنوز با طریقه ی صحیح کار کردن آشنا نیستند، این دستگاه ها باعث می شود به خودشان آسیب نزنند.مزایادستگاه های وزنه زنی فایده های بسیاری دارند:سرعت بالاتراز آنجای که شما فقط باید داخل دستگاه نشسته و وزنه مناسب برای خود را انتخاب کنید، سرعت تمریناتتان بسیار سریعتر پیش خواهد رفت. و خیلی سریع می توانید برای انجام حرکات سوپرسِت دستگاه خود را تغییر دهید بدون اینکه نگرن باشید دمبل خود را درست جابه جا کرده اید یا وزنه ی مناسب را انتخاب نموده اید یا خیر.خطر کمتر آسیب رسانیاین مورد برای افراد مبتدی بسیار مهم است چون این افراد هنوز طریقه ی صحیح استفاده و از دمبل ها را یاد نگرفته و نمی توانند حرکات خود را متوازن کنند. در این طریق دستگاه به آنها کمک میکند که چنین مشکلاتی پیش نیاید.سهولت استفادهبرای اکثر دستگاه ها طریقه و روش استفاده توضیح داده شده است و ورزشکار میتواند خیلی ساده با خواندن دستورالعمل نوشته شده کنار هر دستگاه یا تبعیت از فرد جلویی از دستگاه به راحتی استفاده کند.معایبدر اینجا به بعضی از عیوب و اشکالات دستگاه های وزنه زنی اشاره می کنیم:افزایش خطر ایجاد آسیب های ناشی از تکرار زیاددستگاه های وزنه زنی این اشکال را دارند که احتمال آسیب های ناشی از انجام حرکات به دفعات بالا برای چند هفته پشت سر هم را بالا می برد. اگر هر زمان که به باشگاه می روید روی عضلات، تاندون ها و رباط های یکسان کار کنید، آسیب خواهید دید. اما وزنه های آزاد این مشکل را ندارند چون شما تا می توانید سعی می کنید حرکات مختلف را انجام دهید.حسی کاذب از افزایش قدرتانجام تمرینات با دستگاه و بلند کردن چیزی به واقع بسیار متفاوت است، و متوجه خواهید شد بااینکه سنگینی وزنه هایتان در باشگاه رو به افزایش است، اما در واقعیت شما قوی تر نشده اید.حسی کاذب از امنیتبعضی افراد تصور می کنند که چون دستگاه آنها را در پیش رفتن تمرین راهنمایی میکند، هیچ خطر صدمه دیدن و آسیب رسانی وجود ندارد. حتی اگر دقیقاً مطابق با دستگاه پیش بروید، ممکن است با وزنه ی زیاد به عضلاتتان صدمه بزنید. باید دقت کنید که هنگام کار کردن با دستگاه هم حدودی را رعایت کنید.الگوهای حرکتی ثابت در یک محلدستگاه اسمیت محبوبیت زیادی دارد، اما به واقع یکی از بدترین دستگاه ها در باشگاه به شمار می رود. وقتی شما حرکات اسکوات را انجام می دهید، شکل بدنتان در نظر گرفته نمی شود و شما مجبور خواهید بود که سری حرکاتی را انجام دهید که ممکن است با طبیعت بدنتان سازگار نباشد. افرادی که با این دستگاه کار می کنند در خطر صدمه خوردن به نواحی پشتشان  و زانو و مفصل ران هستند. انجام حرکات اسکوات با وزنه های آزاد می توانید طبق طبیعت بدنتان تمرینات را انجام دهید و چنین مشکلاتی برایتان پیش نیاید.وزنه های آزادوزنه های آزاد مثل دمبل و هالتر می تواند جایگزینی برای انجام برنامه ی تمرینات قدرتی شما باشد. اگر مبتدی هستید اما در جلسات خصوصی کار می کنید و یا دوره ی مبتدی را پشت سر گذاشته اید، استفاده از این وزنه ها برای شما بهترین انتخاب است.مزایامزایای استفاده از وزنه های آزاد عبارتند از:افزایش استفاده از عضلات مختلفبا استفاده از وزنه های آزاد، با هر تمرین می توان روی چندین عضله همسان کار کرد. مثلاً اگر به صورت ایستاده تمرین خود را انجام می دهید، روی عضلات شکمی، اِکتور اسپینا و بعضی از عضلات پا کار خواهد شد.شباهت تمرینات آن به فعالیت های روزمرهبسیاری از تمرینات با وزنه های آزاد با حرکات و فعالیت های ما در زندگی روزمره شبیه است. به همین خاطر افزایش قدرت در مقایسه با استفاده از دستگاه بیشتر خواهد بود.بالا رفتن تعادلاز آنجا که در این تمرینات روی عضلات ثابت تری کار می شود، به همین دلیل میتوانید روی تعادل و هماهنگی خود نیز کار کنید. می توانید با استفاده از توپ های مخصوص تمرینات خود را سخت تر کنید تا تعادلتان را بیشتر بالا ببرید.استفاده ی بیشتر از نیروی فکریهنگام استفاده از وزنه های آزاد برای انجام تمرینات از عصب خودپذیر استفاده میشود که توانایی مغز برای تشخیص موقعیت بدن و داشتن تعادل است. این مسئله برای ورزشکاران حرفه ای بسیار مهم است. استفاده از وزنه های آزاد می تواند هم روی مغز و هم روی جسمتان کار کند.راحت و ارزانوزنه های آزاد برای آن دسته افرادی که همیشه در حال سفر هستند و نمی توانند مداوم به باشگاه بروند و یا نمی توانند هزینه های باشگاه را متقبل شوند بسیار خوب است.معایباستفاده از وزنه های آزاد همچنین اشکالات و عیب هایی دارد:افزایش خطر صدمه دیدن درصورت انجام حرکات نادرستهنگام انجام تمرینات با وزنه، احتمال انجام حرکت نادرست و خارج از مسیر وجود دارد و همین مسئله باعث آسیب رسانی می شود. به همین دلیل باید روی صحت حرکاتتان بسیار دقت کنید.کاهش بازدهاگر به باشگاهی بروید که انواع مختلف با وزن های مختلف دمبل در اختیار نداشته باشد باید همیشه منتظر باشید تا نفر قبلی تمرین خود را تمام کند و نوبت به شما برسد. همین مسئله باعث کند شدن روند تمرینات و کاهش بازده کار می شود.در آخر....با اینکه هم دستگاه ها و هم وزنه های آزاد معایب و مزایایی دارند، اما تقریباً وزنه های آزاد برای همه ی افراد انتخاب بهتری به شمار می رود. حتی افراد مبتدی هم باید تا جایی که می توانند به سرعت استفاده از وزنه را شروع کنند چون نتایج بهتری را خواهند گرفت. البته این به این معنا نیست که از دستگاه استفاده نکنید، آنها هم میتوانند گاهی  برای ایجاد وقفه بین تمرینات وزنه آزاد انتخاب خوبی باشند. و زمانی هم که طریقه ی صحیح تکنیک ها را فراموش کرده اید می توانید با استفاده از این دستگاه ها یادآوری ایجاد کنید.پس دفعه ی بعدی که به باشگاه رفتید، حواستان باشد که بعضی تمریناتتان را هم با وزنه های آزاد انجام دهید، مطمئن باشید که نتیجه ی بهتری خواهید گرفت|+| نوشته شده در  سه شنبه ۶ دی ۱۳۹۰ساعت 3:23  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتخون ما چگونه منعقد می شود ؟رگ خونیخون ما مخلوط پیچیده‌ای از قطعات جامد شناور درون مایع است. قطعات جامد آن همان گلبول‌های قرمز، سفید و پلاکت‌ها هستند. بخش مایع خون هم پلاسما نام دارد که بی‌رنگ است و عمده آن از آب تشکیل شده که البته پروتئین‌های مهمی چون پروتئین‌های مسئول انعقاد، غذا و املاح معدنی و البته گازهای دفعی به وسیله آن حمل می‌شوند.وقتی یک رگ خونی در اثر آسیب وارده به پوست پاره می‌شود، یک دسته فعل و انفعلات پشت سر هم رخ می‌دهند تا خون‌ریزی را متوقف کنند. به همه این عواملی که دسته‌جمعی هدف مشترکی را دنبال می‌کنند و آن هدف، تشکیل لخته خون یا انعقاد خون است، فاکتورهای(عوامل) انعقادی می‌گوییم.بیشتر عوامل انعقادی در کبد ساخته می‌شوند. برای مثال، پروتئینی در پلاسمای خون وجود دارد که مدام به وسیله سلول‌های کبدی ساخته می‌شود. این پروتئین موجب می‌شود مولکول‌هایی موسوم به "فیبرینوژن" که در پلاسما هستند، تکثیر پیدا کنند و به هم متصل شوند و رشته‌ای را به نام "فیبرین" بسازند. این رشته‌های فیبرین گلبول‌های قرمز، گلبول‌های سفید و پلاکت‌ها را در محل خون‌ریزی به دام می‌اندازند و در عرض چند دقیقه، توده‌ای نرم و ژله مانند به نام "لخته ی خون" به وجود می‌آید که محل پارگی رگ را پرُ می کند.انعقاد خونوقتی پوست ‌مان آسیب می‌بیند و رگ خونی پاره می‌شود، باکتری‌ها در محل پارگی رگ، تجمع کرده و سعی می‌کنند از محل نشت خون وارد بدن شوند. برای همین گلبول ‌های سفید خون از جدار رگ خارج شده و به باکتری‌های مهاجم حمله می‌کنند.شاید این سئوال در ذهن‌تان شکل بگیرد که «اگر آن پروتئین مسئول انعقاد خون، همواره در پلاسمای خون است، پس چرا خون همواره در گردش طبیعی است و منعقد نمی‌شود؟»درست است. اما هم پلاکت‌ها و هم پروتئین پلاسما به صورت غیر فعال در خون ما قرار دارند و عامل محرکی لازم است تا آنها را فعال کند.آن عامل محرک، آسیب به دیواره عروق(پارگی رگ) است، که یک پیغام از سوی بافت آسیب دیده به عوامل انعقادی می‌رساند تا روند انعقاد را شروع کنند. گاهی نیز آسیبی داخلی مانند آسیب به خود پلاکت‌ها و تخریب آنها موجب می‌شود ماده‌ای را از خود آزاد کنند که به فاکتورهای انعقاد خون، پیام شروع بدهد. اگر یکی از فاکتورهای انعقادی آن روز غایب باشد یا کارش را درست انجام ندهد، انعقاد خون به مشکل بر می‌خورد و خون زیادی از دست می‌دهیم.بیماران هموفیلی یکی از فاکتورهای انعقاد خون را ندارند و برای همین دچار مشکل می‌شوند. از این گذشته چون عوامل انعقاد خون در کبد ساخته می‌شوند، اگر کبد، بیمار باشد مانند هپاتیت  یا سیروز کبدی، روند انعقاد خون مختل می‌شود.حتی کاهش ذخیره ویتامینی در کبد مانند کمبود ویتامین K ، می‌تواند به کاهش تولید عوامل انعقادی در کبد بیانجامد.دکتر سیدرضا صفایی- متخصص خون و انکولوژی|+| نوشته شده در  دوشنبه ۵ دی ۱۳۹۰ساعت 3:58  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتناندرلون اصل ۲۵۰۰ تومن !!!!توصیه به دوستان عزیزی که می خواهند دوره ناندرلون دکوانات برند :دوستان عزیز با وجود اینکه داروی ناندرلون بهترین دارو برای کسانی است که می خواهند برای اولین بار به دوره بروند هست ولی اصل این دارو اصلا در ایران وجود ندارد و هرکسی گفت اصله بدون دروغ میگه حتی قسم بخوره داروی ناندرلون هر پوکه حدود ۱۸-۲۵ دلار تو خارج آب میخوره اونم تو داروخانه در خارج هم بدون نسخه بمیری هم دارو نمیدهند حال  با ارزش افزوده قیمت این دارو  از طریق دلالان و قاچاقچیان قیمتش تا ۵۰ دلار هم میرسد و این دارو بیاد تا به ایران برسه میشه ۱۰۰ دلار حلا تو ایران طرف میگه ناندرلون اصل ۲۵۰۰ تومن !!!!به همین دلیل یا دوره خود را با داروی دیگری جایگزین کنید یا از همین ناندرلون ۲۵ ایرانی استفاده کنید در ایران این دارو توسط دو شرکت دارو سازی ابوریحان و ایران هورمون تولید می شود که محصول ایران هورمون از کیفیت بهتری برخوردار است و قیمت هر پوکه فکر کنم حدود ۸۰۰ تومن است .در ضمن از عوارض دیگر ناندرلون ایرانی چون مجبورید مثلا برای دوز پایینی از ۱۰ تا ناندرلون در هفته استقاده کنید مقدار زیادی حلال به بدن شما وارد می شود که عوارض خود را دارد و از طرفی هم ناندلون های خارجی از روغن برای حلال استفاده شده ولی در ناندرلون های ایرانی از بنزیل الکیل که نتنها بدنو میسوزونه بلکه عوارض خاص خود را هم دارد قبلا میگفتن تزریق ناندرلون درد نداره تازگی ها ما پشترفت کردیم دردم داره تازه بعد زدنش احساس میکنی کلت داره میترکه اونم بعد ۱۵ دقیقه تازه سر دردم شروع میشه.این است ناندرلون ایرانی آقا کولمنتوجه داشته باشید با وجود نایاب بودن داروی ناندرلون این دارو نه تنها در دوره به تنهایی کابرد دارد بلکه به عنوان داروی بیسیک و اصلی در دوره ها ی ترکیبی  استفاده می شود و حکم تکمیلی در دوره های پشته سازی دارد و ناندلون هم تو دوره حجم کاربرد دارد و هم در دوره کات پس در اکثر دوره های افراد از این دارو استفاده می شود .چون دوز ناندرلون ایرانی پایین است ml25 مجبور به تزریق های متعدد میشویم برای کاهش درد و التهاب میتوانید این دارو را با سرنگ های انسولین به عضلا پشت بازو و کول تزریق کنید .در ضمن حتما از مصرف آنتی استروژن ها غافل نشوید و دوره تراپی با HCG را فراموش نکنید .یک توصه برادرانه هرگز به عضلات پشت ران هیچ آمپولی را تزریق نکنید.توجه کل این قضایا در مورد سایر دارو ها به ویژه سوستانون نیز حکم می کند مثلا طرف میگه سوستانون اصل امریکا 1800 تومن یکم اون عقلتون را بکار بیندازید اگه از امریکا خلال دندان را هم بیاری اونم قاچاق از کشوری که حمل استروئید فرقی با حمل مواد مخدر ندارد بازم 1800 آب نمیخوره !!!این استروئید ها رو برادرن تبریزی و اصفهانی و تهرانی و ... تو زیرزمین خونشون میزنن مثلا : دوستم میگفت جون لیبل ها الان با کیفیت بالا و هولوگرام چاپ میشه و در ایران چنین دستگاه هایی وجود ندارد و یا با هزینه بالایی آب می خورد این برچسب ها یا همون لیبل رو از چین سفارش میدن و حتی ویال ها وپوکه ها رو هم از چین سفارش میدن مثلا : داروی ترنبولون میخری و میری دوره یا مسابقه ولی تو مسابقه آخر هم نمیشی چون توی پوکه رو با تستسترون داروخانه و دگزا و ... پر کردن که با خودتون حال کنید .دوستان عزیز نظر یادتون نره !!!|+| نوشته شده در  دوشنبه ۵ دی ۱۳۹۰ساعت 3:26  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتپاورقی فشار خوناندازه گیری فشار خونتوجه داشته باشید در دوره هایی که با احتباس آب و سدیم همراه است لزوم اندازه گیری فشار خون واجب است. مانند : دوره های اکسی و...اصولا فشارخون در بخش‌های مختلف سیستم گردش خون متفاوت است ولی در اندازه گیری، فشار خون به دو نوع فشارخون سیستولی و دیاستولی مجزا می شود.فشار خون سیستولی معمولاً به فشار خونی که در سرخرگ‌های است گفته می‌شود و فشارخون دیاستولی به فشارخون ورید گفته می شود. معمول‌ترین روش اندازه‌گیری فشار خون به‌ وسیله فشارسنج است که با استفاده از ارتفاع جیوه برای اندازه‌گیری فشار خون در حال چرخش در رگ‌ها استفاده می‌کند. فشارخون طبیعی براساس قرارداد برای فشارخون سیستولی پائین تراز 120 میلی متر جیوه و برای فشارخون دیاستولی پائین تراز 80 میلی ‌لیترجیوه است. شیوع فشارخون بالا در جوامع گوناگون متفاوت است .سرخرگ رگی است که خون را از قلب به کلیه اندام های بدن می رساند و به عکس سیاهرگ، خون مصرف شده را از اندام های بدن، به قلب باز می گرداند. سرخرگ دارای دیواره ای ضخیم و ارتجاعی است. بزرگ ترین سرخرگ، آئورت نام دارد. واژه انگلیسی سرخرگ (Artery) در زبان یونانی به معنی حامل هوا است. درون سرخرگ شخص مرده، هیچ خونی وجود ندارد یا حجم آن بسیار کم است، به این دلیل پزشکان یونان باستان هنگامی که کالبد شکافی می کردند، فکر کردند سرخرگ ها پس از مرگ انسان، هوا را به تمام بدن منتقل می کنند.*کار وریدها(سیاهرگ ها) بازگردانیدن خون بدون اکسیژن از اندام های بدن به قلب است تا قلب برای تامین اکسیژن مورد نیاز خون، آن را به شش ها بفرستد. پس از آن خون اکسیژن دار به قلب بازمی گردد و از آنجا به سرخرگ آئورت پمپ شده و بالاخره در سراسر بدن منتشر مى شود.|+| نوشته شده در  شنبه ۳ دی ۱۳۹۰ساعت 4:10  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتکلسترول چیست ؟کلسترول چیست ؟به ملکول پروتئینی گفته می‌شود که به ملکولهای چربی متصل شده باشد. نقش این پروتئین در بدن عبارت است از انتقال لیپیدها ( چربی یا تری گلیسرید) از کبد و جداره روده به بافت‌هایی که بدان نیاز دارند، به طور کلی پنج نوع لیپو پروتئین در خون وجود دارد: لیپو پروتئین با دانسیته زیاد High-density Lipoprotein (HDL) (‌کلسترول خوب)، لیپو پروتئین با دانسیته کم Low-density Lipoprotein (LDL) (‌کلسترول بد)، کیلومیکرون Chylomicrons( از نظر اندازه مولکول بسیار بزرگ است ولی مقدار آن از همه کمتر می‌باشد) لیپو پروتئین با دانسیته بسیار کم Very Low density Lipoprotein (VLDL) و لیپو پروتئین با دانسیته متوسط Intermediate- density Lipoprotein (IDL) که به لیپو پروتئین با دانسیته کم تبدیل می‌شود. سن، سلامتی، طرز تغذیه و وزن بدن از عوامل تعیین کننده مقدار و نوع لیپو پروتئین خون می‌باشند.|+| نوشته شده در  جمعه ۲ دی ۱۳۹۰ساعت 4:15  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتهورمون رشد چیست؟دوستان عزیز :توجه داشته باشید در مقالات زیر فقط ما به معرفی داروها میپردازیم یعنی فارماکولوژی دارو و در فارماکولوژی دارو چیزی است که در بروشور دارو  نوشته شده است یعنی توضیحات و تبلیغات کارخانه سازنده است و ما مصرف هیچ دارویی را به هیچ کسی توصیه نمی کنیم این سایت صرفا جهت راهنمایی دوستان است نه تشویق کسی به مصرف دارو و عوارض ناشی از مصرف داروها با خودتان خواهد بود .هورمون رشد چیست؟این مقاله مقاله تکمیلی است من برای بهتر آشنا شدن شما در مورد این هورمون قبلا توضیح داده ام  ولی حالا میخوام مقالات سایر دوستان را هم مورد بررسی قرار دهیم .هورمون رشد (growth hormone) ، یک پلی‌پپتید متشکل از 192 اسید آمینه است که در ساختمان آن دو پیوند دی‌سولفور وجود دارد. هورمون رشد در گونه‌های مختلف متفاوت است. هورمون رشد از قسمت قدامی غده هیپوفیز ترشح می‌شود.دید کلیقسمت پیشین هیپوفیز ، مهمترین و بزرگترین قسمت هیپوفیز است. این بخش قدامی در انسان 70 درصد وزن غده را تشکیل می‌دهد و محل سنتز و ترشح چندین هورمون است که بیشتر عمل تحریک و تنظیم ترشحات سایر غدد درون ریز را به عهده دارند و به همین جهت آنها هورمونهای محرک (Stimulating hormone) می‌نامند. هورمون پرولاکتین یا لاکتوژن و هورمون رشد یا سوماتوتروپین هورمون ، از مهمترین هورمونهای بخش قدامی هیپوفیز هستند.تمامی هورمونهای قدامی هیپوفیز از یک پیش ساز گلیکوپروتئینی حاصل می‌شوند. این ترکیب پیش ساز از 264 اسیدآمینه ساخته شده است که پرواوپیوملانوکورتین گویند. این ترکیب هیدرولیزهای آنزیمی مختلفی را تحمل کرده و در نتیجه به پپتیدهایی با اندازه‌های مختلف تبدیل می‌شود که هر کدام از پپتیدهای حاصل ، عمل هورمونی خاصی را انجام می‌دهند. ترکیب پرواپیوملانوکورتین بوسیله سلولهای حلقه قوسی غده هیپوتالاموس و سلولهای قدامی هیپوفیز ، سنتز می‌گردد.نحوه عملکرد هیپوتالاموس و هیپوفیز قدامیهیپوتالاموس مغز ، مرکز هماهنگ کننده سیستم آندوکرین می‌باشد که پیامها را از سیستم اعصاب مرکزی دریافت و هماهنگ می‌کند. در پاسخ به پیامها ، هیپوتالاموس تعدادی از هورمونهای تنظیمی (عوامل آزاد کننده) را تولید می‌نماید که مستقیما از طریق عروق خونی اختصاصی و نورونهایی که دو غده را به‌ یکدیگر متصل می‌کنند به غده هیپوفیز مجاور ، منتقل می گردد. غده هیپوفیز از دو قسمت با عملکرد متفاوت تشکیل شده است. به هیپوفیز خلفی انتهای آکسونی نرونهای متعددی می‌رسد که از هیپوتالاموس منشا می گیرند.هیپوفیز قدامی با تولید هورمونهای محرک به هورمونهای هیپوتالاموسی موجود در گردش خون ، پاسخ می‌دهند. این پلی‌پپتیدها رده بعدی غدد آندوکرین شامل قسمت قشری غدد فوق کلیوی ، غده تیروئید ، تخمدان و بیضه‌ را فعال می‌نمایند. به دنبال تحریک این غدد ، هورمونهای اختصاصی آنها وارد گردش خون شده و به گیرنده‌های هورمونی موجود در روی یا داخل سلولهای هدف ، متصل می‌گردند. هورمون رشد مترشحه از هیپوفیز قدامی بر روی کبد و استخوان ، تاثیر می‌گذارد.نحوه تنظیم سنتز و ترشح هورمون رشدغلظت هورمون رشد در بافت هیپوفیزی 15 - 5 میلیگرم بر گرم یعنی بیشتر از غلظت سایر هورمونهای هیپوفیزی است. وزن مولکولی این هورمون 22 هزار دالتون است. همانند بیشتر هورمونهای هیپوفیزی ترشح هورمون رشد ، حالت یک جریان دائمی و یکنواخت را ندارد، بلکه به صورت جریانات ضربانی (Pulsatile) انجام می‌پذیرد. میزان ترشح این هورمون تحت تاثیر تحریکات عصبی و خواب و بیداری می‌باشد. بطوریکه غلظت پلاسمایی این هورمون ، ممکن است در ظرف چند دقیقه 10 برابر شود.بیشترین افزایش هورمون در پلاسما مدت کوتاهی پس از به خواب رفتن رخ می‌دهد. عوامل موثر در ترشح هورمون رشد عباتند از: شوک وتنشهای عصبی ، درد ، سرما ، عمل جراحی ، گرسنگی ، هیپوگلسیمی ، ورزش ، خوردن غذاهای پروتئینی و بالاخره اسید آمینه آرژینین . شوکهای عصبی از طریق تاثیر کوتاکولامینها بر روی هیپوتالاموس موجب زیاد شدن ترشح هورمون می‌گردند. اثرات کلیه عوامل نامبرده شده با توجه به خاصیت فیزیولوژیک بسیار مهم هورمون رشد که همواره از مصرف گلوکز در بدن جلوگیری می‌کند، توجیه پذیر است.زیرا به هنگام وقوع شوک عصبی، هیپوگلیسمی ، گرسنگی و خواب، هورمون رشد از یک سو با بکار انداختن واکنشهای لیپولیز مقدار بیشتری اسیدهای چرب آزاد را به سلول می‌رساند و از سوی دیگر ورود اسیدهای آمینه به داخل سلول را زیاد می‌کند (واکنشهای نوسازی گلوکز) ، تا به این ترتیب از مصرف گلوکز جلوگیری نموده و آن را برای نیازهای سلولهای مغزی حفظ کند.اثر غلظت گلوکز در ترشح هورمون رشدغلظت گلوکز در سلولهای ترشح کننده هورمون آزاد کننده هورمون رشد در هسته هیپوتالاموس ، عامل اصلی در تنظیم هورمون رشد می‌باشد. تجربه نشان می‌دهد که ترکیبات مشابه گلوکز (2- دزاکسی گلوکز) که از عوامل مهارکننده واکنشهای گلیکولیز بوده و باعث افزایش غلظت گلوکز در خون می‌شوند، ترشح هورمون رشد را نیز زیاد می‌کنند. در صورتی که قرار بود افزایش گلوکز در پلاسما موجب قطع ترشح هورمون رشد شود. می‌توان نتیجه گرفت که عامل اصلی تنظیم ترشح هورمون ، سرعت و میزان متابولیسم گلوکز در داخل سلولهای ترشح کننده هورمون آزاد کننده رشد است و نه غلظت گلوکز در پلاسمای خون.اثر آرژینین در ترشح هورمون رشداثر محرک آرژینین و یا غذاهای غنی از پروتئین در ترشح هورمون رشد نیز خود مکانیسم تنظیم کننده‌ای است تا به این ترتیب ، اسیدهای آمینه در پلاسما به داخل سلولها انتقال یافته و در ساختمان پروتئینها شرکت جویند و یا به اشکال دیگر ذخیره انرژی تبدیل شود. یکی از کارهای هورمون رشد ، شرکت در پروتئین سازی است.اثر سایر مواد و هورمونها بر ترشح هورمون رشدتعداد زیادی از هورمونها یا ترکیبات مشابه آنها مانند استروژن، دوپامین ، ترکیبات آلفا- آدرنرژیک ، سروتونین ، پلی‌پپتیدهای هم اثر تریاک (Opiate) ، هورمونهای روده‌ای و گلوکاگن بر روی سلولهای هسته هیپوتالاموس تاثیر گذاشته و در تنظیم هورمون رشد دخالت می‌نمایند. مهمترین عامل تنظیم ، هورمونی است به نام فاکتور رشد شبه انسولین (IGF-1) و یا سوماتومدین C که توسط کبد ساخته می‌شود و به نظر می‌آید که مهمترین اثر فیزیولوژیک هورمون رشد یعنی اثر آن در رشد استخوانها با دخالت این هورمون (IGF-1) انجام می‌پذیرد.خواص فیزیولوژیک و بیوشیمیاییرشد بدناثرات این هورمون در رشد بدن با دخالت پروتئین واسطی به نام فاکتور رشد شبه انسولین (IGF-1) و یا سوماتومدین C ، انجام می‌پذیرد. این پروتئین واسط از خانواده ژن فاکتورهای شبه انسولین و از نظر ساختمانی شبیه پروانسولین است. پپتید مشابه دیگری نیز به نام (IGF-2) در پلاسمای خون انسان وجود دارد که یک عامل محرک تکثیر سلولی است. (IGF-1) دارای 70 اسید آمینه و (IGF-2) دارای 67 اسید آمینه است. غلظت پلاسمایی (IGF-2) ، دو برابر (IGF-1) است. با وجود این به نظر می‌رسد که واسط اصلی در انجام اثرات هورمون رشد همان (IGF-1) می‌‌باشد، زیرا افرادی که دارای مقدار کافی فاکتور (IGF-2) بوده ولی دچار نقصان (IGF-1) می‌باشند، کوتاهی قد مانده و بدن آنها رشد طبیعی ندارد.متابولیسم پروتئینهاهورمون رشد سرعت انتقال اسیدهای آمینه به داخل سلولهای عضلانی را زیاد می‌کند و مستقیما نیز دارای اثر فعال کننده سنتز پروتئینهاست. اینگونه اثرات هورمون رشد با انسولین مشابهت دارد.متابولیسم کربوهیدراتهادر متابولیسم کربوهیدراتها ، هورمون رشد اثری مخالف انسولین دارد. افزایش گلوکز خون پس از تزریق هورمون رشد ، نتیجه دو نوع اثر است. یکی صرفه جویی در مصرف آن در بافتهای محیطی و دیگری افزایش فعالیت واکنشهای نوسازی گلوکز در کبد . هورمون رشد در کبد با فعال کردن واکنشهای نوسازی گلوکز از منشا اسیدهای آمینه ، ذخیره گلیکوژن را نیز افزایش می‌دهد.در دوره واکنشهای گلیکولیز اثر مهار کنندگی هورمون رشد در چندین مکان بروز می‌کند و به نظر می‌آید که این هورمون از ورود گلوکز به داخل سلول نیز جلوگیری می‌نماید. هورمون رشد در عضله با آزاد نمودن اسیدهای چرب از منشا ذخیره تری‌گلیسریدها نیز از انجام واکنشهای گلیکولیز جلوگیری می‌کند. تجویز هورمون رشد به مدت طولانی ممکن است به بروز بیماری دیابت منجر شود.متابولیسم چربیهاتجویز هورمون رشد در ظرف مدت 60 - 30 دقیقه باعث افزایش اسیدهای چرب آزاد در خون (از منشا بافت چربی) و افزایش اکسیداسیون اسیدهای چرب در کبد می‌گردد. اثر هورمون رشد در متابولیسم کربوهیدراتها و چربیها بدون دخالت (IGF-1) انجام می‌گیرد.متابولیزم مواد معدنیهورمون رشد و فاکتور (IGF-1) باعث افزایش جذب و نگهداری یونهای کلسیم ، منزیم و فسفاتها در بدن می‌گردند و این عمل آنها احتمالا در ارتباط با اثری است که در رشد استخوانهای طویل دارا هستند.آیا هورمون رشد می‌تواند مستقیما موجب رشد اسکلت و غضروف شود؟در جواب باید بگوییم خیر. دانشمندان در سال 1957 آزمایشی انجام دادند. در کشت سلولهای غضروفی در خارج بدن ، پس از تزریق هورمون رشد ، سلولهای غضروفی در پاسخ به هورمون رشد ، رشد نکردند. پس چرا این هورمون در داخل بدن باعث رشد می‌شود و در خارج بدن اثر ندارد؟ اینطور فرض کردند که هورمون رشد باعث تولید ماده دیگری می‌شود و آن ماده است که باعث رشد استخوانها و غضروف می‌شود. تحت تاثیر هورمون رشد یک فاکتور شبه انسولین به نام سوماتومدین C در سلولهای کبدی ساخته می‌شود که نقش اصلی را در رشد اسکلت بدن بازی می‌کند.بیماریهای ناشی از اختلال در ترشح هورمون رشدکمبود ترشح هورمون رشد بویژه در دوران کودکی ، حائز اهمیت زیادی است زیرا سبب متوقف شدن رشد طبیعی کودک و کوتاه قدی (Dwarfism) می‌گردد. اختلال در رشد بدن ممکن است به علت کمبود ترشح هورمون رشد باشد که در این صورت تجویز هورمون رشد باعث برطرف شدن کمبود و ادامه رشد می‌گردد.عدم رشد طبیعی ممکن است به علت اختلالاتی در بافتهای هدف و یا فقدان فاکتورهای IGF2 و IGF1 رخ دهد، در این نوع کوتاه قدی تجویز هورمون رشد موثر نخواهد بود.افزایش ترشح هورمون رشد اگر در سنین کودکی رخ دهد یعنی در زمانی که هنوز انتهای اپی‌فیزی استخوانهای طویل بسته نشده‌اند. در این صورت استخوانهای طویل ، رشدی بیشتر از حالت طبیعی داشته و بیماری بلند قدی و یا غول پیکری یا (Gigantism) بروز می‌کند. اگر افزایش ترشح هورمون رشد پس از دوران بلوغ رخ دهد موجب رشد غیر طبیعی قطری استخوانهای جمجمه ، صورت ، پیشانی ، فکها و دست و پا و درشت پیکری (Acromegaly) می‌گردد که ممکن است با برخی عوارض متابولیسمی و حتی دیابت قندی همراه باشد.اکسید نیتریک یا NOاکسید نیتریک یا NO فرآورده مشترکی از متابولیسم یک اسید آمینه اولیه بدن بنام آرژینین هست.. که در بسیاری از بافتها هست.اکسید نیتریک گشاد کننده عروق مهمی هست و در مرگ سلولی و انتقال جریان عصبی احتما لا نقش بازی میکند. اکسید نیتریک از چند مولکول داروهای گشادکننده عروق مهم هم آزاد میشود.اکسید نیتریک هائی که خود بخود در بدن آزاد میشوند:آنزیم هائی هستند بنام نیتریک اکسید سنتتاز(NOS ) که روی همان اسید آمینه های آرژینین داخل سلولها اثر میکنند واکسید نیتریک را آزاد میکنند..چندین فرم این آنزیم ها وجود دارد1- نوع 1: در سلولهای اپیتلیال و نرون های عصبی هستند2- نوع2:در ماکرو فاژها و سلولهای عضله صاف یافت میشوند3- نوع 3:در سلولهای آندوتلیال هستندالبته در بعضی شرایط مثل کمی اکسیژن.. ایسکمی... ممکن است اکسید نیتریک از یون نیترات داخل سلولی نیز آزاد شود.اکسید نیتریک در سلولها ذخیره نمیشود.این ماده در دمای بدن بیشتر بصورت گار است.بعضی داروها هستند که آن آنزیم تولید کننده اکسید نیتریک را فعال میکنند..مثل استیل کلین...لعضی محرک های موسکارینی و هیستامینی...آزاد کننده های اکسید نیتریک:اکسید نیتریک از چند داروی مهم آزاد میشود..از جمله نیترو پروساید , نیترات ها و نیترتیت ها.نیترو پروساید بدون نیاز به ماده واسطه دیگری خودش اکسید نیتریک تولید میکند ... اما نیترات ها و نیتریت ها برای تولید اکسید نیتریک نیاز به ماده ای بنام تیول دارند.. که گاهی دیده میشود.. این ماده واسطه تیول در بدن کم میشود و لذا به اصطلاح تحمل به داروهای نیترات ها و نیتریت ها پیش میاد...یعنی شاید مجبور بشیم نیترات ها و نیتریت ها بیشتری مصرف کنیم تا بتونیم به هدفمون که رسیدن به سطح خونی مطلوب اکسید نیتریک برسیم.. میدونید که از داروهای نیترو پروساید , نیترات ها و نیترتیت ها برای درمان بیماران قلبی استفاده میشه...اثرات اکسید نیتریک روی عضلات صاف:این ماده گشاد کننده عروقی نیرومندی در همه بستر های عروقی و ماده شل کننده عضلات نیرومندی در اکثر بافتهای عضلات صاف است...این ماده میتواند در فعالیت بافت نعوظی نقش داشته باشد که شل شدن عضله صاف برای نفوذ خون و ایجاد نعوظ آن ضروری استاثرات اکسید نیتریک روی چسبندگی سلولها:باعث کاهش چسبندگی سلولها میشود...که منجر به کاهش انباشتگی پلاکتها و کاهش چسبندگی سلولهای کشنده میکربها ( نوتروفیلها) به دیواره( اندوتلیوم) عروق میشود.که اثر خوب و مفیدی است.اثرات اکسید نیتریک روی التهاب:ظاهرا اکسید نیتریک التهاب را تسهیل میکند...هم بطور مستقیم و هم بطور غیر مستقیم...داروهائی که مانع تولید اکسید نیتریک در بدن میشن...دارو هائی هستند که مانع اثر اون آنزیم تولید کننده اکسید نیتریک میشن.. اینها اهمیت زیادی دارن.. اما هیچیک فعلا مصرف بالینی ندارن...و در مرحله تحقیقاتی هستند...اکسید نیتریک را میتوان توسط یک ماده واسطه خونی بنام هم HEM غیر فعال کرد..ولی اون هم در مرحله مطالعاتی هست...داروها وترکیباتی که باعث تولید اکسید نیتریک در بدن میشن...1-در باره داروهای قلبی ..نیترو پروساید , نیترات ها و نیترتیت ها صحبت شد.2-از داروهای محرک تولید اکسید نیتریک قرار هست که در درمان فشار خون مخصوص حاملگی استفاده بشه..و همینطور برای در مان پرفشاری مخصوص عروق ریه ها... و همینطور بیماری ARDS3- یک فرآورده خاص از گاز اکسید نیتریک (INO MAX) ... برای استفاده در نوزادان تازه به دنیا آمده مبتلا به نارسائی ریوی همراه با هیپوکسی تایید شده است...4- تحقیقات پیش از مرحله بالینی نشان میدهد مصرف داروهای آزاد کننده اکسید نیتریک یا مصرف مکمل تغذیه ای حاوی آرژینین میتواند به آهسته شدن تصلب شریان عروق قلبی( مخصوصا در اعضاء پیوندی) کمک کند.5- بر عکس,گاهی باید از داروهای مهاری تولید اکسید نیتریک استفاده کرد... تا پس زنش اعضا پیوندی کمتر باشد .!!!! یه دفعه پلیس  ( بامشاد )  را میگیره بهش میگه کارت ماشین ، گواهینامه ، بیمه ..... بامشاد میگه باید با اینها جمله بسازم|+| نوشته شده در  دوشنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۰ساعت 2:12  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتatp چیست ؟atp چیست ؟یکی از مسائل مهم که دانستن آن برای هر بدنسازی ضروری میباشد اصل تأمین انرژی است انرژی که در طول تمرین هزینه میشود از کجا و چگونه تأمین میشود هنگامی که این انرژی رو به اتمام است بدن انرژی لازم را از چه منبعی تأمین خواهد کرد؟atp منبع انرژی عضلات و کلیه سلولهای بدن میباشد atp یا آدنوزین تری فسفات یک ترکیب بیوشیمیایی در بدن است که وظیفه ذخیره انرژی در بدن را برعهده دارد .بیان واکنشهای دقیق و مرحله به مرحله تبدیل مواد غذایی به atp و تبدیل atp به انرژی رایج بدن و عضلات اندکی مشکل است و نیاز به داشتن پیش زمینه ای در ارتباط با بیوشیمی دارد اما به هر حال می توان این تبدیل را به صورت زیر خلاصه نمود:به صورت شیمیایی atp یک مولکول آدنین میباشد که سه پیوند فسفات دارد.روی هر کدام از این پیوندها فسفاتی انرژی زیادی ذخیره شده است .هنگامی که یک سلول نیاز به انرژی دارد انرژی ذخیره در atp با آزاد کردن یک پیوند انرژی سلول را تأمین می کند و خود به صورت adp یعنی مولکول با دو پیوند فسفر در می آید.atp برای همه واکنشهای بیوشیمیایی عضلات ضروری و واجب است ( از جمله این واکنشها میتوان به انقباض عضلات اشاره نمود.) هنگامی که کار عضلات زیاد میشود و به عبارت دیگر ما از عضلاتمان انرژی بیشتری را طلب می کنیم بدن مابرای تأمین انرژی خود به سراغ سیستمهای انرژی دیگر میرود و جالب است بدانید بر اساس نوع تمریناتی که ما انجام می دهیم و مدت زمانی که این تمرینات دارد سیستم های انرژی ما نیز تغییر می کند.atp از سه نوع سیستم بیوشیمیایی مختلف در بدن ما تأمین میشو.د که این سیستمها عبارتند از :۱-سیستم فسفاژن۲-سیستم گلیکوژن – اسید لاکتیک۳-سیستم هوازیشرح حال هر کدام از سیستم های فوق به قرار زیر می باشد .۱-سیستم فسفاژن :یک سلول در اطراف خود مقداری atp راذخیره میکند که میتواند در موقع لزوم این atp ذخیره شده را به سرعت مصرف کند میزان atp ذخیره شده زیاد نمیباشد و تنها برای حدوداً ۳ ثانیه است و برای پر کردن مجدد این atpسلولهای عضلانی از یک ترکیب متفاوت پر انرژی به نام کراتین فسفات استفاده میکنند . فسفات موجود در ترکیب کراتین فسفات توسط آنزیمی به اسم کراتین کیناس جدا شده و به مولکول adp می*چسبد ( adp یک مولکول آدنوزین با دو فسفات است ) در نتیجه مجدداً adp به atp ( آدنوزین تری فسفات ) یا همان انرژی رایج عضلات ما تبدیل میشود.اما دامه روند تبدیل و مصرف کراتین فسفات ذخیره شده باعث میشود تا این ذخایر نیز کاهش یابند . این روش تأمین انرژی atp و کراتین فسفات را سیستم فسفاژن مینامند و سیستم فسفاژن میتواند انرژی رایج عضلات را تا حداکثر ۱۰ ثانیه تأمین کند مثلاً دوندههای دو سرعت ( ۱۰۰ متر ) از این سیستم استفاده میکنند اما یک دونده دو ماراتن هرگز نمیتواند به این سیستم تکیه کند.۲-سیستم گلیکوژن – اسیدلاکتیک:از طرف دیگر عضلات یک منبع دیگر به نام گلیکوژن نیز دارند که از کربوهیدراتها تأمین میشود. در حقیقت گلیکوژن شاخهای از مولکولهای گلوکز میباشد . یک سلول در تمرینات بی هوازی از این منبع انرژی استفاده کرده و برای ساختن atp و یک محصول جدیدی به نام اسید لاکتیک از گلوکز وارد عمل میشود . در حدود ۱۲ فعالیت و واکنش شیمیایی انجام می شود تا از این روش atp تولید شود . بنابراین تأمین انرژی در این سیستم کندتر از سیستم فسفاژن میباشد و این سیستم میتواند انرژی و atp مورد نیازعضلات را تا یک و نیم دقیقه تأمین نماید . از آنجا که این روش برای تأمین انرژی بدن نیازی به وجود اکسیژن ندارد آن را سیستم تأمین انرژی بی هوازی نیز می نامند اما تولید بیش از حد اسید لاکتیک در بدن باعث کم کردن تنفس عضلات ، صدمه زدن به آنها و احساس خستگی و دردناکی در عضله می گردد ( یک دونده دو ۴۰۰ متر از این روش تذمین انرژی استفاده می کند .)۳-سیستم هوازی :سیستم هوازی یا سیستم تنفس هوازی برای تمرینات بیش از دو دقیقه می باشد و انرژی خود را به کمک اکسیژن تأمین می کند هنگامی که اکسیژن وجود دارد گلوکز می تواند به طور کامل شکسته شده و به دی اکسید کربن و آب تبدیل گردد و در حین این تبدیل انرژی مناسبی را نیز آزاد کند.گلوکزی که برای تأمین انرژی عضلات مصرف می گردد از سه جای مختلف و به سه روش مختلف تأمین می شود :۱- از گلیکوژن ذخیره شده در عضلات که هنوز باقی مانده اند.۲- از شکسته شدن گلیکوژن ذخیره شده در کبد و تبدیل آن به گلوکز که این گلوکز در خون آزاد شده و در اختیار عضلات ما قرار می گیرند.۳-از طریق جذب گلوکز از غذاها که کمک می کند این گلوکز از طریق جذب روده ای وارد سیستم جریان خون ما شده و در اختیار عضلات قرار می گیرد .این سیستم انرژی می تواند به جای گلوکز اسیدهای چربی که از منابع چربی بدست می آیند را نیز به عنوان منبع تأمین انرژی استفاده نماید . همچنین پروتئین و منابع آن می توانند به اسیدهای آمینه تبدیل شده و در تولید atp شرکت کنند ( ما به طور کلی سیستم تأمین انرژی هوازی ابتدا از منابع کربوهیدراتی ، سپس از متابع چربی و درآخر از منابع پروتئینی جهت تأمین انرژی همچون دوهای ۲۵ دقیقه ای استفاده می کنیم . از این روش ابتدا تا ۱۳ یا ۱۴ دقیقه اول کربوهیدرات ذخیره شده در بدن ( گلیکوژن ) استفاده شده و پس از آن از ۱۵ تا ۲۵ دقیقه چربی ها به عنوان منبع انرژی مورد استفاده قرار گرفته و می سوزند.خلاصه :۱-سلول های عضلانی برای ۳ ثانیه اول از سوزاندن مستقیم atp در سیستم فسفاژن تأمین انرژی مینمایند .۲-هنگامی که سیستم فسفاژن جواب نداد با استفاده از سیستم گلیکوژن – اسید لاکتیک و تا ۱۰ ثانیه انرژی مورد نیاز عضلات بدست می آید کلیه تمرینات بدنسازی در این سیستم تأمین انرژی میشوند بنابراین می توان گفت که سیستم تأمین انرژی در بدنسازی سیستم گلیکوژن – اسید لاکتیک است .۳- برای تمریناتی که در مدت طولانی تری انجام می شوند بدن وارد سیستم تنفس هوازی می شود از جمله این تمرینات می توان به دوهای ۸۰۰ متر و بالاتر شنای ۱۰۰ متر و دوچرخه سواری اشاره کرد.حال بایستی بدانیم که چگونه می توان بازسازی این ذخایر انرژی را سریع تر کرد ؟از آنجا که تمرین و به خصوص انجام تمرینات سنگین همچون حرکات بدنسازی در صورت عدم حضور منبع انرژی مناسب بسیار مضر و مخرب است بنابراین حتماً بایستی به فکر تأمین این منابع باشیم . چرا که در صورت کمبود انرژی بدن مجبور است به سراغ بافت های پروتئینی عضلات رفته و با تخریب آن ها عضلات را به عنوان سوخت مصرف نماید . بنابراین از حجم عضلات کاسته می شود . برای تأمین انرژی عضلات سه راه بسیار ساده و راحت وجود دارد که به شرح زیر است :۱-تأمین کامل منابع انرژی عضلات ( گلیکوژن ) و ریکاوری کامل این منابع در زمان استراحت از طریق استفاده از کربوهیدرات های کمپلکس و نیز استفاده از شربت و یا نوشیدنی های حاوی قندهای ساده مثل گلوکز در حین تمرین جهت تأمین انرژی عضله۲-استفاده از ترکیباتی همچون کراتین که روند تأمین انرژی عضله و تبدیل آنها را سریعتر می کند.۳-استفاده از قرصهای atp به خصوص قبل از تمرین و یا مسابقه به عنوان اصلی ترین منبع تأمین انرژیلازم به ذکر است که برای اجرای دقیق موارد بالا و بهره وری حساب شده از آنها نیاز به یک برنامه ریزی دقیق و منسجم دارید تا بتوانید به نیازها و خواسته های تان در بدنسازی و سایر ورزش ها پاسخ مثبت دهید.|+| نوشته شده در  دوشنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۰ساعت 1:52  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتاستاد محمد نصیری سرشتمحمد نصیری سرشت(وزنه برداری)زندگینامه: محمد نصیری (1324-)او پرافتخارترین وزنه بردار تاریخ ایران و آسیا است. کسی که یک دهه بر سکوهای جهان و المپیک قرار گرفت و 18 رکورد جهانی به نام خود ثبت نمود. محمد نصیری یکی از معدود چهره های این رشته است که سه مدال المپیک در کارنامه دارند. فدراسیون جهانی وزنه برداری او را در ردیف برترین وزنه برداران قرن بیستم قرار داد در کنار سلیمان اوغلو، میاکی، فولدی، بازانفسکی، تامی کونو، الکسیف، وروبیف، واردانیان و شمانسکی. محمد نصیری در سال 1341 با کسب مقام سوم تهران در دسته مگس وزن (52 کیلوگرم) چهره شد و سال بعد با ثبت رکورد 262.5 کیلوگرم به مقام قهرمانی ایران رسید و این عنوان را در سال 1343 هم تکرار نمود. در این سال او موفق شد با ثبت حد نصاب 302.5 کیلوگرم که رکورد جدیدی برای قاره آسیا در دسته جدید مگس وزن بود، مجوز حضور در بازیهای المپیک توکیو را دریافت کند. در بازیهای المپیک 1964، نصیری جوان با ثبت حد نصاب 310 کیلوگرم به مقام پانزدهم رسید. دوسال بعد در جریان رقابت های جهانی 1966، او با مجموع 350 کیلوگرم به مدال برنز جهان دست یافت و در همین سال با 352.5 کیلوگرم قهرمان بازیهای آسیایی در دسته خروس وزن شد. محمد نصیری در سال 1968 در بازیهای المپیک مکزیکوسیتی ایران را صاحب اولین مدال طلای وزنه برداری المپیک کرد. در این رقابتها خروس جنگی ایران موفق شد سه رکورد جدید برای المپیک برپا دارد که رکورد 150 کیلوگرمی اش در دو ضرب تا المپیک 1980 دست نخورده باقی ماند. نصیری در سال های 1968 ، 1969 و 1970 به مدال طلای جهان بوسه زد و در سال 1971 بر سکوی سوم جهان قرار گرفت. المپیک 1972 مونیخ شاهد درخشش دیگری از هرکول ایران بود که با رکورد 370 کیلوگرم بعد از ایمره فولدی (نفر دوم المپیک قبل) بر سکوی دوم قرار گیرد. رقابت های وزنه برداری 1976 مونترال شاهد چهارمین و آخرین حضور نصیری در بازیهای المپیک بود که با کسب مدال برنز به پایان رسید. در حد فاصل دو دوره المپیک، دو مدال طلا و یک مدال برنز دیگر از رقابتهای جهانی و مدال طلای بازیهای آسیایی 1974 به کارنامه درخشان و پرافتخار وی افزوده شد.افتخارات مهم نصیریبازی های المپیک- 1968 (مکزیکوسیتی)، مدال طلا (56 کیلوگرم) با مجموع 367.5 کیلوگرم (150+105+112.5)- 1972 (مونیخ)، مدال نقره (56 کیلوگرم) با مجموع 370 کیلوگرم (142.5+100+127.5)- 1976 (مونترال)، مدال برنز (52 کیلوگرم) با مجموع 235 کیلوگرم (135+100)مسابقه های قهرمانی جهان- 1966 (تهران)، مدال برنز (56 کیلوگرم) با مجموع 350 کیلوگرم (140+95+115)- 1968 (مکزیکوسیتی)، مدال طلا (56 کیلوگرم) با مجموع 367.5 کیلوگرم (150+105+112.5)- 1969 (ورشو)، مدال طلا (56 کیلوگرم) با مجموع 360 کیلوگرم (140+100+120)- 1970 (کلمبوس)، مدال طلا (56 کیلوگرم) با مجموع 362.5 کیلوگرم (147.5+100+115)- 1971 (لیما)، مدال برنز (56 کیلوگرم) با مجموع 360 کیلوگرم (142.5+97.5+120)- 1972 (مونیخ)، مدال نقره (56 کیلوگرم) با مجموع 370 کیلوگرم (142.5+100+127.5)- 1973 (هاوانا)، مدال طلا (52 کیلوگرم) با مجموع 240 کیلوگرم (140+100)- 1974 (مانیل)، مدال طلا (52 کیلوگرم) با مجموع 232.5 کیلوگرم (132.5+100)- 1976 (مونترال)، مدال برنز (52کیلوگرم) با مجموع 235 کیلوگرم (135+100)بازی های آسیایی- 1966 (بانگکوک)، مدال طلا (56 کیلوگرم) با مجموع 352.5 کیلوگرم- 1970 (بانگکوک)، مدال طلا (56 کیلوگرم) با مجموع 365 کیلوگرم- 1974 (تهران)، مدال طلا (52 کیلوگرم) با مجموع 232.5 کیلوگرم|+| نوشته شده در  پنجشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۰ساعت 2:12  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتسیامند رحمان: رکورد 350 کیلو را گذاشتم برای المپیک لندنامروز جاتون خالی دیداری با آقای حسین رضازاده و آقای محمد نصیری ( قهرمان سابق وزنه برداری دسته ۵۲ و ۵۶ کیلوگرم المپیک  )و آقای سیامند رحمان داشتم واقعا ایشان مایه افتخار ما ایرانیان است یه کم فکر کنید فرد سالم نمیتونه بیش از ۲ کیلو رکورد بشکنه ایشون ۷۰ کیلو رکورد دنیا رو شکستن اونم با وجود معلول بودن فکر کنید که اگه معلول نبود چیکار می کرد انشا ... یکی دو روز دیگه عکس ها رو که با ایشون گرفتم میزارم چون با دوربین دوستم عکس انداختم تا اون به فلش بزنه بیاره ...من فکر می کردم آقای رضازاده خیلی هیکلی و گندست ولی آقای سیامند ۳ برابر آقای رضازادست و رضازاده زیاد هیکلی نیست مثل تلوزیون که هیکلی دیده میشهسیامند رحمان: رکورد 350 کیلو را گذاشتم برای المپیک لندنرکوردهای حیرت‌آور قوی‌ترین معلول جهانسیامند رحمان: رکورد 350 کیلو را گذاشتم برای المپیک لندنسیامند رحمان قویترین معلول جهان[رحمان با شکستن رکورد جهان صاحب طلای بیست و پنجم ایران شد]بعد از نتایج درخشان کاروان ایران در بازی‌های آسیایی گواگنجو و قرار گرفتن در رده چهارم جدول کلی مسابقات، نوبت به ورزشکاران معلول رسید تا در نخستین دوره بازی‌های خاص خود، توانایی‌هایشان را به رخ دیگر کشورها کشیده و با شایستگی در رده چهارم قرار گیرند.در این بین بیشترین نگاه‌ها به سیامند رحمان، پدیده جوان کشورمان بود که رکوردهای حیرت‌آوری را بر جای گذاشته بود و با وجود این‌که در این دوره از مسابقات با صلاحدید مربیان چندان به خودش فشار وارد نکرد؛ اما با 30 کیلوگرم اختلاف نسبت به نفر دوم این دسته که او هم ایرانی بود، روی سکوی نخست ایستاد.رحمان که اولین بار در خاک آمریکا دست به کار شگفت‌آوری زد و رکورد این ماده را به میزان 70 کیلوگرم ارتقا داد، حالا می‌خواهد در پارالمپیک لندن برای نخستین بار وزنه بالای 300 کیلویی را مهار کند. با این جوان آینده‌دار گفت‌وگویی داشته‌ایم که از نظرتان می‌گذرد.شاید مهم‌ترین نکته‌ای که درباره شما جلب توجه می‌کند، میزان رکوردی است که در نخستین حضورتان در مسابقات جهانی جابه‌جا کردید؟بله، اتفاق جالبی برای خودم بود. اولین بار در سال 87 بود که به مسابقات جهانی آمریکا رفتیم؛ در نیوجرسی آمریکا. من با این‌که خیلی جوان بودم؛ ولی از آمادگی بالایی برخوردار بودم. در آن مسابقات بیشتر از 70 کیلوگرم رکورد دنیا را زدم که برای خیلی‌ها باورش سخت بود. درواقع من به میزان 5‌/‌72 کیلو رکورد دنیا را جابه‌جا کردم و قوی‌ترین معلول جهان انتخاب شدم. به لطف خدا در اولین حضورم توانستم در خاک آمریکا، پرچم مقدس ایران را برافراشته کنم و این یکی از بزرگ‌ترین افتخارات زندگی من است.از قرار معلوم در مسابقات بعدی هم رکوردهای حیرت‌آوری را جابه‌جا کردی؟از سال 86 که وارد تیم ملی شدم، دوستان و مربیانم به من خیلی کمک کردند تا بتوانم خودم را به این سطح برسانم. من اولین رکوردم را در سطح جوانان زدم. در سال 88 هم درمسابقات اوپن آفریقای جنوبی 40 کیلوگرم رکورد جهانی خودم را افزایش دادم. باز هم در مسابقات جهانی مالزی توانستم رکوردشکنی کنم و مدال طلا را مال خود کنم. این دفعه رکورد جهان را به میزان 5‌/‌22 کیلو زدم و به رکورد 285 کیلو رسیدم. به لطف خدا امسال در بازی‌های پاراآسیایی هم توانستم 5 کیلوگرم دیگر نیز رکورد دنیا را بزنم و قوی‌ترین مرد مسابقات بشوم.این‌که می‌گویند مربیان اجازه ندادند رکورد بیشتری را به ثبت برسانی صحت دارد؟به هر حال مربی هرچه بگوید، من وظیفه دارم انجام بدهم. من در تمرینات هم رکورد 300 کیلو را زده بودم و مشکلی برای بلند کردن این وزنه نداشتم؛ ولی تصمیم گرفته شد که این وزنه بماند برای پارالمپیک لندن! اگر خدا بخواهد، می‌خواهم در المپیک بالای 300 کیلو بزنم و دل مردم را بیشتر خوشحال کنم. من الآن در تمرین حتی بیشتر از 300 کیلو را هم زده‌ام.تقریبا در کمتر رشته‌ای شاهد چنین رکوردشکنی هستیم. تمرینات خاصی انجام می‌دهی یا این همه انرژی، ذاتی است؟نه، فکر می‌کنم که فقط به خاطر تمرین‌هایی است که مربیان در نظر گرفته‌اند و البته خواست خداوند بوده که توانستم چنین رکوردهایی را به ثبت برسانم. فدراسیون و شخص حاجی خسروی وفا هم به من خیلی کمک کردند تا به این مرحله از پیشرفت برسم. امیدوارم جواب محبت‌های آنها را بخوبی داده باشم. البته استاندار آذربایجان غربی و تربیت بدنی نیز برایم سنگ تمام گذاشتند. الان دیگر در تمرینات تیم ملی آماده می‌شوم؛ اما در اشنویه هم تمرینات خوبی زیر نظر آقای صالحی انجام می‌دهم.چطور شد که به سمت این رشته آمدی و وزنه‌برداری را انتخاب کردی؟شاید کار خدا بود. سال 85 بود که برای اولین بار تمرین وزنه‌برداری را انجام دادم و احساس کردم که استعداد خوبی دارم. بعد از مدتی دیدم پیشرفتم خوب بوده است. تمرینات سختی را پشت سر گذاشتم تا جایی که در مسابقات جهانی مالزی توانستم رکورد رضازاده را به میزان 5‌/‌22 کیلو بزنم. با پرس وزنه 285 کیلویی! الان واقعا خوشحالم که توانستم در این رشته به پیشرفت خوبی برسم و دست همه آنهایی که در رساندن من به این مرحله زحمت کشیدند را می‌بوسم.بعد از آن رکوردزنی با رضازاده هم برخوردی داشتی؟بله، یک بار وی را در فرودگاه امام(ره) دیدم. گفت که تمام تلاشم را برای ثبت رکورد 300 کیلویی به خرج دهم. ملاقات خوبی با هم داشتیم و از این‌که قوی‌ترین مرد تاریخ وزنه‌برداری را دیدم، خیلی برایم جالب بود. البته من در تمرینات به رکورد 300 کیلو رسیدم و در لندن می‌خواهم این رکورد را ثبت کنم.چه احساسی داری از این‌که قوی‌ترین معلول جهان هستی؟قبل از هر چیزی باید بگویم از این‌که یک جوان ایرانی‌ام خیلی خوشحالم. این افتخار بزرگی برای من است که برای کشورم صاحب موفقیت شوم. در تمام میادین ورزشی که تا حالا شرکت کردم، موفق عمل کردم و این بسیار مهم است. وقتی شما در یک کشور دیگر کسب افتخار می‌کنید و پرچم مقدس ایران را به اهتزاز در می‌آورید، احساسی به شما دست می‌دهد که با هیچ چیزی قابل قیاس نیست. واقعا کاری که در آمریکا انجام دادم، به بزرگ‌ترین افتخار زندگی‌ام تبدیل شده است، حتی وقتی به آن روز فکر می‌کنم، اشکم درمی‌آید.به طور حتم نوع برخورد رقبا با شما نسبت به رفتاری که با دیگران دارند، فرق می‌کند. اینطور نیست؟اول از همه بگویم که رقیب اصلی‌ام یک ایرانی است. کاظم رجبی که استاد بنده هستند و ارادت خاصی هم به وی دارم. همیشه هم از تجربیات این قهرمان ارزشمند کشورمان استفاده می‌کنم و بارها هم به وی گفتم که منتظر شنیدن نکات تازه‌ای برای پیشرفت هستم. در بین خارجی‌ها نیز فکر می‌کنم که وزنه‌بردار عراقی از بقیه بهتر است. او در بازی‌های پاراآسیایی هم رکورد 255 کیلو را زد. من هم که 30 کیلو از رجبی بیشتر وزنه زدم. وقتی این اتفاق افتاد، همه تعجب کردند چون که رجبی خودش مدت‌ها قوی‌ترین معلول جهان بود. بیشترین تعجب آنها به این دلیل بود که من هنوز در سن جوانان هستم و می‌توانم یک سال دیگر هم در رده جوانان وزنه بزنم و برای ایران افتخارآفرینی کنم.فکر می‌کنی تا چند سال دیگر بتوانی به عنوان قوی‌ترین معلول جهان باقی بمانی؟هرچه خدا بخواهد. می‌خواهم تا 10 سال دیگر هم این عنوان را حفظ کنم؛ اما همه چیز دست خداست. شاید همین فردا یک نفر بیاید و بشود سیامند رحمان دوم! ایران پر است از استعدادهای بزرگ و این قابل پیش‌بینی است.سنگین‌ترین وزنه‌ای که در برنامه‌هایت مدنظر قرار داده‌ای، کدام است؟فکر می‌کنم یک روز به رکورد 350 کیلو برسم، البته کار آسانی نیست؛ اما تمام تلاشم را برای مهار این وزنه انجام می‌دهم، البته به وزنه‌های 360 یا 370 کیلوگرمی هم فکر کرده‌ام. شاید برای این کار باید به من سه چهار سال فرصت بدهید. نمی‌خواهم از خودم تعریف کنم؛ اما پتانسیل این کار را دارم.وزن تو هم نسبت به خیلی از وزنه‌برداران دیگر معلول بیشتر شده است. این موضوع در زندگی شخصی‌ات مشکل‌زا نیست؟الان 40ـ130 کیلو هستم. با این شرایط زندگی می‌کنم و به آن نیز عادت کرده‌ام.پاداشی که سازمان تربیت بدنی در نظر گرفته است چقدر انگیزه‌هایت را برای آینده افزایش داده است؟خیلی. واقعا کار بزرگی را سازمان انجام داده است. این کار باعث شد تا تبعیض بین افراد سالم و معلول از بین برود. باور کنید ورزشکاران کاروان ایران انگیزه‌های مضاعفی پیدا کرده‌اند و امیدوارم که این موضوع همیشه باقی بماند.منبع : جام جم|+| نوشته شده در  پنجشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۰ساعت 2:5  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتتوصیه هایی برای مبتدیانسلام دوستان عزیز :امروز میخوام در مورد نحوه تمرین برای مبتدیان صحبت کنیم که آیا سبک کار کنیم یا چه حرکاتی را انجام ندهیم باید گفت اشتباه رایج اکثر مبتدیان عدم گرم کردن بدن و اجرای حرکات کششی در ابتدا و انتها و در بین تمرین است باید گفت که بهترین وسیله برای گرم کردن بدن در باشگاه طناب زدن و تردمیل است و اجرای تمامی حرات با دستگاه ها با وزنه بسیار سبک است حداقل ۲۰۰-۴۰۰ بار طناب زدن از دور کند به تند در اجرای گرم کردن بسیار مفید است چون علاوه بر باز کردن نفس شما باعث جلوگیری از آسیب مفاصل شما می شود و در مورد کسانی که در اجرای تمرین ها دچار سستس و بی حالی هستند باید بگم موسیقی و بخصوص قهوه ۳ لیوان با شکر حتما شما را هم کات تر و سر حال تر می کند بهترین دوپینگ قبل از تمرین قهوه با شکر و ۲ ساعت قبل سیب زمینی آبپز با سس فلفلی است و در حین تمرین حتما از نوشیدن آب غافل نشوید و بعد از تمرین حتما دوش بگیرید چون باعث ریلکس شدن عضلات شما می شود و قبل از خواب حتما حداق ۳ لیوان شیر بخورید و روزی دو قاشق روغن زیتون به غذای خود اضافه کنید چون روغن زیتون حاوی آنتی اکسیدان و امگا۳ است و در هر ۱۰۰ گرم آن چیزی در حدود ۹۰۰۰ کالری دارد یعنی بمب و از اجرای حرکت زیر سینه بپرهیزید چون به شما آسیب خواهد زد و قبل از یک سال تمرین متوالی هیچگاه به فکر استفاده از استروئید نباشید در هنگامی که بدن شما به جایی رسید که توان زدن وزنه های سنگین را دارد حتما ماهی یک بار آمپول ویتامین دی تری استفاده کنید و هفته ای یکبار از قرص کلسیم استفاده کنید و روزی ۱-۳ مرتیه از گلوکز آمین و ویتامین ب -۱ استفاده کنید از مولتی ویتامین مینرال های ضعیف استفاده کنید تا بدن شما به دوزهای بالا عادت نکند نرید فارماتون بگیرید و آن را فقط صبح هاو هفته ای یکبار استفاده کنید نه یشتر چون غذای ما ایرانیان از ویتامین غنی است در روزهایی که سنگین تمرین میکنید برای کاهش ترشح کورتیزول از ویتامین سی و ای استفاده کنید و ماهی یکبار آمپول بی کمپلکس - ب -۱۲ بزنید نه بیشتر چون ویتامین های خانواده بی تا ۶ ماه در کبد ذخیره میشوند هر ۳روز یکبار از فولیک اسید استفاده کنید و هفته ای یکبار از قرص آهن استفاده کنید و سعی کنید هر ۸ ماه یکبار خون اهدا کنید چون خون بدنسازان غلیظ است و برای رقیق شدن خونتان حتما هفته ای یکبار از آسپرین استفاده کنید نه بیشتر در هنگام بروز درد از مسکن استفاده نکنید از پماد پروکسیکام استفاده کنید یا هم از آسپرین هیچگاه از استامنوفین کدوئین استفاده نکنید چون باعث آسیب به کبد می شود وعده غذایی خود را زیاد کنید وآن را به ۸ برسانید و حله هوله نخورید و به جای آن پروتئین بخوررید و مصرف پروتئین را در صدر قرار دهید و سپس کربوهیدات ها را چون پروتئین ها بیش از ۶ ساعت در بدن باقی نمیمانند و بدن ما نمیتواند پروتئین بسازد ولی میتواند از پروتئین کربوهیدرات بسازد این کار علاوه بر توسعه حجمی شما از بروز دیابت نیز جلو گیری میکند هیچگاه از قند اسفاده نکنید چون ماده ای سرطان زاست و به جای آن از خرما و توت و ... استفاده کنید چون برای سفید کردن قند به آن ترکیبی گوگرد اضافه می کنند فکر کنم سولفات گوگرد و ماده سرطان زا و در ضمن قند به دلیل جذی سریع مانع از ترشح هورمون ها میشود از سویا استفاده ننید چون باعث حاوی فیتو استروژن (استروژن گیاهی آگونیست ) است و باعث کاهش ترشح تستسترون می شود و عوارض استروژنی البته نه در حد زیاد در حد کم من نمیگم اصلا استفاده نکنید میگم کم استفاده کنید و هر دو ماه یکبار نزد پزشک برای چاب بروید در حین ورزش از ۸۰ درصد قدرت بیشتر استفاده نکنید چون زور زدن باعث بروز واریکوسل می شود حتما عضلات شکمتان را قوی کنید تا دچار فتق نافی نشوید  عضلات فیله کمر را قوی کنید تا دچار دیسک کمر نشوید هفته ای یکبار به استخر بروید روزی ۱۰ ساعت بخوابید و ۸ ساعت در شب و ۲ ساعت قبل از تمرین صبح ها زودتر از ۸ بلند نشوید و دیر تر از ۳۰/۹ چون ساعت بیولوژیکی بدن شما به هم میریزد و ترشح هورمون ها زیاد و کم میشود روزی ۱۰ دقیقه در معرض آفتاب قرار بگیرید بدن خود را با صابون گوگرد بشویید تا از بروز جوش جلوگیری کنید چون خوردن زیاد در اکثر افراد باعث بروز جوش می شود حتما قبل و بعد از تمرین از خرما استفاده کنید از مصرف نخود و لوبیا و عدس خودداری کنید چون باعث بروز یبوست می شود روزی بیشتر از یک موز استفاده نکنید حتما روزی یک عدد سیب بخورید زیاد از گوجه فرنگی استفاده نکنید از خوردن کنسرو ها دوری کنید کلا سوسیس و کالباس نخورید و روزی بیشتر از دو عدد زرده تخم مرغ نخورید چون کلسترول خونتان بالا می ردود ولی سفیده آن را هر چه قدر میخواهید بخورید البته دائما برنامه غذایی خود را تغییر دهید تا اشتهای خود را از دست ندهید و  در زیاده روی خوردن تخم مرغ اجتناب کنید چون باعث یبوست می شود حتما اگر در خانه تان توالت فرنگی دارید برای جلوگیری از بروز واریکوسل و آسیب به ستون فقرات و بخصوص زانو از آن استفاده کنید هرگز سیگار و قلیان نکشید و  فقط مکمل اصل استفاده کنید و  ...ادامه دارد ...|+| نوشته شده در  جمعه ۱۸ آذر ۱۳۹۰ساعت 2:33  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتپاسخ به سوال دوست عزیز : سوماتروپین و افزایش قد ؟دوستان عزیز قبل از طرح سوال حتما آرشیو رو بخونید دوست عزیزی که ۱۷ سال داره و در مورد مصرف سوماتروپین سوال کرده حتما آرشیو رو بخون تعریف از وب نیست ولی تو کل وب های فارسی بیشتر از دو تا سایت جامع و کامل نمیتونی پیدا کنیددوست عزیز مصرف سوما فقط با توصیه و تحت نظر پزشک در ضمن اگه صفحات رشد یا اپی فیز اگه بسته نشن احتمال افزایش قد وجود دارد تازه اگه بسته هم نباشه خیلی عوارض داره در سنین پایین برو دکتر غدد ازش بپرس میفرستت عکس بندازی از مچ دست و یه دونه هم آزمایش قند خون ازت میگیره بعد میگه ...|+| نوشته شده در  چهارشنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۰ساعت 3:0  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتپاسخ به سوالات دوستان عزیزسلام دوستان عزیز در چند روز قبل یکی از دوستان در قسمت نظرات پرسیده بودند که داروی Live 52 که کارش پاکسازی کبد بعد از دورست رو از کجا پیدا میشه کرئ اولا بابد بگم من در شهر خودم منابع خودم رو دارم و در شهر شما فروشنده ها رو نمیشناسم ثانیا داروی ایرانی گیاهی لیور گل 70 یا 140 در داروخانه ها با قیمت 7000 هزار تومان مفت در اختیار است بسیار هم جواب گو و در مورد دوستان که از من میخواهند که برنامه سیکل قدرتی برایشان بنویسم باید بگم که هر برنامه مخصوص همان فرد است و نه کس دیگری یعنی یک برنامه را نمیتوان برای ده نفر نوشت برنامه باید مطابق با سن وزن تیپ بدنی اهداف و مکمل ها و ... نوشته شود و تا زمانی که من شما را از نزدیک نبینم نتنها من بلکه همه نمیتوانند برای شما برنامه بنویسند .|+| نوشته شده در  سه شنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۰ساعت 2:28  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتNOMA TESTهیچ بن بستی وجود ندارد ،یا راهی خواهم یافت یا راهی خواهم ساخت .فریاد من سکوت من است.سلام دوستان عزیز امروز می خواهم در مورد داروی جدیدی که به بازار ارائه شده را به شما معرفی کنم که البته این دارو در ایران موجود نمیباشد البته مربی بنده از چین یه چند تایی آورده اند اسم این استروئید NOMA TEST است که دارویی با ۷ استر ترکیبی :TEST ISOCAPROTE 20Mg/MLTEST PHENYLPROPIONATE20Mg/MLTEST PROPIONATE 20Mg/MLTEST CYPIONATE 40Mg/MLTEST ENANTHATE 40Mg/MLTEST DECAONATE 90Mg/MLTEST UNDECYLEONATE 70Mg/ML300Mg-10mlکه در ادامه در مورد این دارو توضیح داده خواهد شد ...دوستان میخواهم اول خودم از این ذارو استفاده کنم بعد بگم چی به چیه...|+| نوشته شده در  دوشنبه ۹ آبان ۱۳۹۰ساعت 2:33  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتتالاموس یا هیپوتالاموسبعضی از دوستان در سوالاتشون میگن کار غده تالاموس چیه دوست عزیز میدونم مظور شما هیپوتالاموس است این با هم فرق دارند :تالاموسدر بالای پیاز نخاع و در درون نیمکره‌های مغز دو گروه هسته نورونی تخم مرغ شکل وجود دارد که تالاموس (Thalamus) را می‌سازند. یک بخش از این ساختار به عنوان ایستگاه تقویت عمل کرده و اطلاعات رسیده از گیرنده‌های حسی بینایی ، شنوایی و لمسی را به سوی نیمکره‌های مغز هدایت می‌کند. وظیفه دیگر این ساختار کنترل خواب و بیداری است.هیپوتالاموسهیپوتالاموس (Hypothalamus) ساختار کوچکی از تالاموس است که در زیر آن قرار دارد. با این وجود نقش بسیار مهمی‌ در مسائل انگیزشی نظیر کنترل خوردن ، نوشیدن و رفتار جنسی و تنظیم فعالیت غدد درون ریز و تعادل حیاتی دارد. همچنین هیپوتالاموس در هیجان‌ها و موقعیت‌های فشار روانی یا استرس نقش دارد و به همین خاطر مرکز استرس نام گرفته است.  ارتباط حجم خون وورزشهیپرتروفی بطن چپ و انواع آنبه طور کلی دو نوع هیپرتروفی قلب داریم : 1)هیپرتروفی پاتولوژیک(قلب بیمار)، که ‌ما ‌در اینجا تنها اشاره‌ای ‌به آن خواهیم داشت و 2)هیپرتروفی فیزیولوژیک (قلب ورزشکار) ، که بحث اصلی ما می‌باشد. تمرین باعث هیپرتروفی فیزیولوژیک می‌شود. این سازگاری رشد میوسیت قلب با افزایش کارکرد و یا حفظ کارکرد طبیعی قلب می‌باشد. این یک زمان است که بستگی دارد به افزایش در توده میوسیت قلب و اندازه سلول ناشی از تمرین. به طور خلاصه باید گفت هیپرتروفی پاتولوژیک از بیماری قلب ناشی می‌شود ، در حالیکه هیپرتروفی فیزیولوژیک از تمرینات طولانی مدت ناشی می‌شود. هیپرتروفی فیزیولوژیک فاقد الگوهای غیر معمول بطن چپ است در حالیکه هیپرتروفی پاتولوژیک همراه با الگوهای غیر معمول بطن چپ می‌باشد.از دلایل هیپرتروفی پاتولوژیک اضافه بار فشاری مزمن است که در آن فرد همیشه با پس بار مواجه است. پس بار به مقاومت آئورت در برابر تزریق خون توسط بطن چپ اطلاق می‌شود. دیگر دلیل برای هیپرتروفی بطن چپ اضافه بار حجمی است که در اینجا فرد همیشه با پیش بار مواجه است. پیش‌‌بار ، باری است که در نتیجه دیاستول و جمع شدن خون در بطن چپ بر عضلات قلب وارد می‌شود. از مواردی که همراه با هیپرتروفی پاتولوژیک رخ می‌دهد می‌توان به رشد تارهای عضلانی قلب ، تغییر ساختار قلب ، تمایل سوخت و ساز قلب به گلوکز ، فیبروز سلولهای عضلانی قلب ، اختلال در عملکرد میوکارد و مرگ و میر اشاره کرد. از طرف دیگر از مواردی که با هیپرتروفی فیزیولوژیک رخ می‌دهد می‌توان به تغییر ساختار قلب ، افزایش بیان ژن ، سوخت و ساز طبیعی و بهبود در عملکرد میوکارد اشاره داشت. خود هیپرتروفی فیزیولوژیک به دو نوع اکسنتریک(برونگرا) و کانسنتریک(درونگرا) می‌تواند تقسیم می‌شود که این بستگی به نوع ورزش دارد و ما در این مورد بیشتر صحبت خواهیم کرد.محرک دقیق هیپرتروفی در قلب ورزشکار نا مشخص است. اما بار کار کل (اضافه بار فشاری و حجمی) محرک اصلی برای هیپرتروفی قلب است. قرار گرفتن بلندمدت در معرض کاتکول آمین ها نیز ممکن است در هیپرتروفی قلب موثر باشد. در هر دو مورد هیپرتروفی فیزیولوژیک و پاتولوژیک افزایش ضخامت دیواره ی بطن چپ پاسخی جبرانی برای کاهش فشار دیواره است. با این تفاوت که در هیپرتروفی پاتولوژیک این تغییر قادر به رفع نیاز میوکارد نیست و پیامد آن اختلال در عملکرد قلب در نتیجه ی ایسکمی اجزا انقباضی است. در ورزشکاران  استقامتی ، اضافه بار حجمی مزمن موجب افزایش برون ده قلبی و بازگشت وریدی می‌شود. کاهش بلندمدت ضربان قلب ، کاهش پس بار و افزایش پیش بار در کنار اضافه بار حجمی موجب تغییر در ساختار بطن چپ می‌شود. در نتیجه اضافه بار حجمی موجب افزایش حجم پایان دیاستولی بطن چپ می‌شود و متعاقبا باعث افزایش ناشی از ورزش در اندازه ی حفره بطن چپ می‌شود.محرک های اصلی هیپرتروفی علاوه بر عوامل همودینامیک و رشد قلب عبارتند از کشش سلول های عضلانی یا کشش میوسیت ها و پیام تحریکی برای هیپرتروفی و بیان ژنی  ، آگونیست ها شامل آنژیوتانسین II ، کاتکول آمین ها و اندوتلین که روی PKC عمل می‌کند و عوامل رشدی شامل عامل رشدی شبه انسولین (IGF) و عامل رشدی تبدیلی (TGF).عملکرد سیستولیک و دیاستولیک بطن چپ همراه با تغییرات مورفولوژیکی افزایش می‌یابد که باعث افزایش قدرت انقباضی قلب ، کاهش ضربان قلب ، پر شدن موثر بطن می‌شود. در واقع کاهش ضربان قلب موجب افزایش زمان پر شدن بطن و در نتیجه پر شدن موثر آن می‌شود. همچنین همراه با تغییرات مورفولوژیکی تغییر در عملکرد متابولیکی مشاهده می‌شود. با وجود افزایش برداشت گلوکز در کل بدن و عضلات اسکلتی ورزشکاران ، برداشت گلوکز میوکارد کاهش می‌یابد که نشانگر تغییر نیازهای انرژی و نوع سوخت مورد استفاده توسط قلب است. علاوه بر این همراه با افزایش توده ی عضلانی بطن چپ ، نسبت حجم میتوکندری به تارچه عضلانی حفظ می‌شود و شبکه مویرگی افزایش می‌یابد.به طور کلی هیپرتروفی اکسنتریک با ورزش های استقامتی و در نتیجه افزایش در قطر حفره بطن چپ و به طبع افزایش حجم بطن چپ رخ می‌دهد. این درحالیست که هیپرتروفی کانسنتریک با ورزش های مقاومتی و در نتیجه افزایش در ضخامت دیواره بطنی بوجود می‌آید.  اگر بخواهیم در مورد اشکال مورفولوژیک هیپرتروفی بگوییم باید گفت که قلب یک فرد تمرین کرده استقامتی ناشی شده است از ورزش با اجزاء دینامیک (هیپرتروفی اکسنتریک) و قلب یک فرد تمرین کرده قدرتی ناشی شده است عمدتا از تمرین ایزومتریک (هیپرتروفی کانسنتریک). در طی تمرین استقامتی اضافه بار حجمی رخ می‌دهد. علت هیپرتروفی اکسنتریک ، افزایش قطر داخلی بطنها ، با یک افزایش ملایم ضخامت دیواره می‌باشد. ورزشکاران استقامتی همیشه با اضافه بار حجمی مواجه هستند. به عبارتی همیشه با پیش بار مواجه هستند. بدلیل اینکه حجم خون آنها بیشتر است. در طی تمرین قدرتی اضافه بار فشاری رخ می‌دهد. هیپرتروفی کانسنتریک سبب می‌شود با افزایش ضخامت دیواره بطن بدون تغییر در قطر حفره. ورزشکاران قدرتی همیشه با اضافه بار فشاری مواجه هستند. به عبارتی همیشه با پس بار مواجه هستند. اگر بخواهیم به طور خلاصه هیپرتروفی فیزیولوژیک اکسنتریک و کانسنتریک را مورد مقایسه قرار دهیم باید بگوئیم در مورد تغییرات همودینامیک ، هیپرتروفی اکسنتریک افزایش پیش بار دارد اما هیپرتروفی کانسنتریک افزایش پس بار و فشار دیواره. در مورد سبب شناسی هیپرتروفی اکسنتریک بدنبال ورزشهای استقامتی و ایستا و هیپرتروفی کانسنتریک بدنبال ورزشهای قدرتی و ایستا و حتی تا حدودی بدنبال ورزشهای استقامتی بوجود می‌آید. در مورد ویژگی‌های سلول عضلانی هیپرتروفی اکسنتریک همراه با افزایش سارکومرها است و هیپرتروفی کانسنتریک همراه با افزایش قطر تارهای عضلانی قلب. در مورد ابعاد بطن هیپرتروفی اکسنتریک باعث افزایش اندازه حفره و افزایش ضخامت دیواره می‌شود در حالیکه هیپرتروفی کانسنتریک باعث افزایش متوسط ضخامت دیواره و تغییر اندک در اندازه حفره می‌شود. در مورد ویژگی‌های عملکردی ، در هیپرتروفی اکسنتریک ما عملکرد سیستولیک طبیعی قلب را به همراه عملکرد طبیعی یا افزایش یافته دیاستولیک قلب داریم. این در حالیست که در مورد ویژگی های عملکردی ، در هیپرتروفی کانسنتریک ما عملکرد سیستولیک طبیعی یا افزایش یافته قلب را به همراه عملکرد دیاستولیک طبیعی مشاهده می‌کنیم. در مورد ویژگی‌های سلولی در هیپرتروفی اکسنتریک افزایش شبکه مویرگی و حجم میتوکندریایی مشاهده می‌شود و این در حالیست که همین افزایش شبکه مویرگی و حجم میتوکندریایی در هیپرتروفی کانسنتریک نیز مشاهده می‌شود. البته به نظر می‌رسد میزان افزایش در شبکه مویرگی و حجم میتوکندریایی در هیپرتروفی اکسنتریک بیشتر باشد. هیپرتروفی فیزیولوژیک برگشت پذیر است. این برگشت پذیری هیپرتروفی فیزیولوژیک در مورد هم هیپرتروفی اکسنتریک و هم هیپرتروفی کانسنتریک صادق است.در هیپرتروفی فیزیولوژیک قلب نقش سه دسته عوامل را می‌توان در نظر گرفت. این عوامل شامل عوامل رشدی ، عوامل مربوط به رونویسی ژن و عوامل تنظیمی می‌باشند.همچنین پنج محرک برای تغییرات سازگاری در میوسیت قلب مطرح شده است که عبارتند از فاکتورهای هومورال خارجی از قبیل هورمونها ، فاکتورهای رشد پپتیدی و میانجی های عصبی ، بارهای مکانیکی ، تغییر در کلسیم داخل سلولی که انقباض مربوط است به فعالیت انقباضی آن ، هیپوکسی و وضعیت ردوکس سلولی.IGF-1 شروع می‌کند فسفوریلاسیون خود به خودی IRS-1 و PI3k ،  آنها نیز همانطور که نشان داده شده است بر هیپرتروفی بطن چپ تاثیر می‌گذارند. از سایتوکاین ها اینترلوکین1 ، LIF ، α TNF و CT-1 شاید مدوله کنند رشد در میوست قلب را. اما این تاثیر به صورت معنادار ثابت نشده است. CT-1 احتمالا تنها سایتوکاینی است که در هیپرتروفی قلب تاثیر دارد.فشارهای مکانیکی نیز در هیپرتروفی بطن چپ نقش دارند. در اضافه بار فشاری بوسیله تنگی آئورت ، میوسیت قلبی منقبض می‌شود در برابر مقاومت افزایش یافته و هیپرتروفی قلبی عمدتا رخ می‌دهد بوسیله افزایش CSA آنها. در اضافه بار حجمی ، هیپرتروفی قلبی عمدتا رخ می‌دهد بوسیله کشیده شدن میوسیت قلبی.گیرنده های مکانیکی همچنین نشان داده شده اند که بر هیپرتروفی قلب تاثیر دارند. مهمترین مکانیسم گیرنده های مکانیکی از طریق راه سیگنالینگ یک هم خانواده گیرنده های رویه سلولی به نام اینتگرین می‌باشد. فعال شدن تیروزین کیناز غیر رسپتور بوسیله کشش ناشی از تغییرات تطبیقی و فعالیت کششی کانالهای یونی که افزایش کلسیم را ایجاد می‌کنند نیز در این میان تاثیر گذار هستند.نتیجه گیری :به طور کلی در این موضوع که هیپرتروفی بطن چپ ورزشکار صرفا یک سازگاری فیزیولوژیک بوده و با حالت پاتولوژیک متفاوت است جای هیچگونه ابهامی نیست. در هیپرتروفی فیزیولوژیک الگوی میوکارد طبیعی است در حالیکه در هیپرتروفی پاتولوژیک اینگونه نیست. هیپرتروفی فیزیولوژیک بطن چپ بر دو نوع است که بستگی به نوع ورزش دارد. هیپرتروفی اکسنتریک که موجب افزایش در حفره بطن چپ می‌شود بدنبال تمرینات استقامتی بوجود می‌آید و از طرف دیگر هیپرتروفی کانسنتریک که موجب افزایش در ضخامت دیواره بطن می‌شود ناشی می‌شود از تمرینات مقاومتی. مسیر Calcineurin/NFAT مکانیسم ضروری هیپرتروفی پاتولوژیک ، واماندگی قلبی و مرگ ناگهانی است. اگرچه هیپرتروفی فیزیولوژیک که در پاسخ به تمرین رخ می‌دهد ، به نظر نمی‌رسد در این مسیر درگیر باشد. مسیر AKT/mTOR مسیر اصلی است که در ورزش باعث هیپرتروفی می‌شود. تمرین باعث رشد قلبی می‌شود که تنظیم می‌شود بوسیله راه سیگنالینگ محوری GH/IGF از طریق PI3k/AKT یا AKT/mTOR. مکانیسم های دیگری نیز می‌توانند در هیپرتروفی بطن چپ تاثیر گذار باشند که در مورد آنها توضیح داده شد. بیشتر این مکانیسم ها با افزایش بیان ژن و سنتز پروتئین‌های سلولی باعث هیپرتروفی می‌شوند. و در نهایت هیپرتروفی فیزیولوژیک برگشت پذیر بوده و با بی تمرینی ، فوایدی که از تمرینات طولانی مدت کسب شده است از بین می‌رود و به شرایط قبل از تمرین باز می‌گردد. این برگشت پذیری در مورد هیپرتروفی پاتولوژیک صدق نمی‌کند.|+| نوشته شده در  جمعه ۶ آبان ۱۳۹۰ساعت 3:26  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتآناتومی لیمبیکآناتومی لیمبیکسیستم لیمبیک تعدادی ساختار در قشر مغزی و زیر آن را شامل می شود.واژه لیمبیک در روان پزشکی و عصب شناسی استفاده شده است اگر چه در تعریف و نقش دقیقش به طور قابل ملاحظه ای از آن زمان به بعد، بار.ها تجدیدنظر شده است.سیستم لیمبیک: واژه لیمبیک به معنی مرز یا حاشیه است. ،امروزه سیتم لیمبیک گسترش یافته و به معنی تمام مدارهای نرونی است که رفتار هیجانی و احساسی و اعمال هدف دار را کنترل می کند.سیستم لیمبیک واژه ای است که ساختاری از مغز را  که شامل هیپوکامپ و آمیگدالا است،تشکیل می دهد که در عملکردهای متنوع از قبیل هیجانات،رفتار و حافظه طولانی مدت درگیر است.ساختارهای مغز به وسیله سیستم لیمبیک به ساختارهای بویایی توصیف شده است.شکنج سینگولیت :                                                                                                :یک شیاری در قسمت میانی مغز قرار دارد که به طور جزئی اطراف جسم پینه ای را می پوشاند و در بالا به وسیله کمربند سولکوس محدود شده است. یک قسمت کامل از سیستم لیمبیک می باشد که رشد ،یادگیری،هیجانات و حافظه را شامل میشوداتصالات:شیار کناری، دروندادها را از هسته های قدامی تالاموس و هسته های قشری و همچنین از مناطق حسی تنی قشر مخ دریافت می کند. بخش عمده ای از سیتم لیمبیک، هیپوتالاموس با ساختارهای وابسته به آن است. این نواحی علاوه بر نقشی که در کنترل رفتار دارند بسیاری از شرایط داخلی بدن را کنترل می کنند. امروزه محققان دریافته اند بخشی از هیپوتالاموس با شکنج سینگولیت رابطه تنگاتنگی دارد،به طوری که می توان آن بخش را جزء این دستگاه به شمار آورد.با توجه به ارتباط دستگاه کناری با قسمتهای پیشانی وگیجگاهی نئوکرتکس مخ، می توان آنها را نیز بخشی از آن دستگاه محسوب کرد. ارتباطهای غیر مستقیمی به وسیله لوب گیجگاهی درنئوکرتکس برقرار می شود، به طوری که می توان تاثیر آسیب قطعه گیجگا هی را در کنش حافظه بررسی کرد. به طور کلی دستگاه کناری درهدایت فرایندهای رفتار وتفکردخالت دارد وفرایندهای هیجانی بخشی از وظایف هسته وارتباطات دستگاه کناری به شمار می آیند. .عملکرد ویژه سایر قسمتهای دستگاه لیمبیک:سیستم لیمبیک تحت تاثیر سیستم اندوکرین و سیستم عصبی خودکار عمل می کندو اتصالالات زیادی با هسته ، ، مرکز لذت در مغز،که در تحریک جنسی( ناشی از داروها ) نقش دارد .این واکنش بوسیله accumbence های برآمدگیهای دوپامینرژیک تعدیل می گردد.در سال 1954،آلدز و میلیز فهمیدند که موشها که الکترودهای فلزی در آنها فرو شده بود، به طور مکرر یک اهرم را دراین منطقه فشارمی دادند. آنها در این حالت ترجیح accumbence دادند که خوردن و نوشیدن را حتی تا وقتی که میمیرند ادامه دهند.سیستم لیمبیک همچنین با کورتکس پری فرونتال ارتباط دارد .بعضی از دانشمندان اعتقاد دارند که این ارتباط با حالت های خوشایند که بعد از حل یک مسئله به ما دست می دهد مربوط است..هیپوکامپ:هیپوکامپ بخشی از مغز بالایی است که در میانه لوب تمپورال قرار دارد.در حافظه دراز مدت و درک فضایی هم نقش دارد. انسانها و دیگر پستانداران دو هیپوکامپ دارند،هر کدام در یک طرف مغز. هیپوکامپ دارای اتصالات متعدد با قشر مغز و همچنین با ساختمانهای اصلی دستگاه لیمبیک یعنی آمیگدالا، هیپوتالاموس،سپتوم و اجسام مامیلاری است. تقریبا هر گونه تجربه حسی باعث فعال شدن حداقل بخشی از هیپوکامپ میشود و هیپوکامپ نیز سیگنالهای خروجی زیادی به تالاموس قدامی، هیپوتالاموس و قسمتهعای دیگر دستگاه لیمبیک به ویژه از طریق فورنیکس یعنی مسیر خروجی اصلی خود ارسال می کند. ویژگی دیگر هیپوکامپ این است که بسیار تحریک پذیر می باشد. انسان طی تشنج های هیپو کامپ، آثار روانی حرکتی را حس می کند. هیپوکامپ و حافظه: هیپوکامپ نقش کلیدی در حفظ و نگهداری حافظه بعد از یک دوره تثبیت دارد.آسیب به هیپوکامپ باعث ایجاد فراموشی و ضعف حافظه می شود. این اثرات تا مدتها بعد از آسیب ادامه دارد اما در بعضی از موارد حافظه قبلی باقی می ماند.این حافظه باقیمانده ما را متقاعد می کند که تقویت بیشتر حافظه باعث انتقال اطلاعات به بیرون از هیپوکامپ و بخشهای دیگری از مغز می شود.نقش هیپوکامپ در یادگیری:اثر برداشتن هیپوکامپ های دو طرف ناتوانی در یادگیری هیپوکامپ از قشر بویایی شروع شده و در حیوانات پست در تعیین خوردن یا نخوردن یک غذای خاص ،خطرناک بودن یا بی خطر بودن جسمی که بویی خاص دارد،جلب توجه کردن یا نکردن یک بو و در میل جنسی نقش اساسی دارد و در تصمیم هایی که از نظر مرگ یا زندگی مهم هستند هم تداخل دارد...شیارهای پاراهیپوکامپال:در حافظه فضایی ما نقش دارد و قسمتی از هیپوکامپ میباشد..فورنیکس:سیگنالهایی از هیپوکامپ برای اجسام مامیلاری و هسته سپتال حمل می کند. آسیب به فورنیکس باعث اختلال در پاسخهای ترس می شود که خود را با اختلال در ضربان قلب و دفع ادرار نشان میدهد.(2005)چرخه پاپز:این چرخه توسط جیم پاپز در سال 1937 تشریح شد.چرخه پاپز یکی از بزرگترین مسیرهای سیستم لیمبیک است و به طور عمده در کنترل قشری  Hippocampal formation (Subiculum) → fornix →üهیجان درگیر است.   Mammillary bodies → mammillothalamic tract →ümammillary bodies   Anterior thalamic nucleus → genu of theüanterior thalamic nucleus   Cingulate gyrus → cingulum →üinternal capsule → cingulate gyrus   Parahippocampal gyrus → entorhinal cortex →üparahippocampal gyrus  perforant pathway →hippocampus چرخه پاپز در ذخیره اطلاعات در حافظه هم نقش دارد.از آن سال به بعد یافته های جدید در آناتومی اعصاب و عملکرد مغز روشن کردند که چرخه بزرگتری که شامل قشر پری فرونتال،آمیگدالا و بخش های دیگر در چرخه پاپز درگیرند. قشر پری فرونتال و آمیگدالا اجزای کلیدی این چرخه برزگ هستند.آمیگدال:از بخشهای دستگاه لیمبیک است که در برانگیختگی ، کنترل پاسخهای خودکار به ترس ، پاسخهای هیجانی و ترشح هورمون درگیر است.تحقیقات اخیر نشان می دهد آمیگدال در افزایش حافظه طولانی مدت مربوط به هیجانات درگیر است و نیز اختلافاتی را بین دو نیمکره در دو جنس در این عملکرد آمیگدال نشان میدهد..آمیگدال به دلایل مختلف، ایمپالس ها را به نواحی زیر می فرستد: 1) به هیپوتالاموس برای فعال سازی دستگاه عصبی سمپاتیک 2) به تشکیلات مشبک برای افزایش رفلکسها 3) به هسته های عصب صورت و هسته های عصب تری ژمینال(سه قلو)برای تغییرات چهره 4) به محدوده حسی قدامی و هسته های حسی قدامی جانبی برای فعال کردن دوپامین،اپی نفرین و نوراپی نفرین آمیگدالا از تمام قسمتهای قشر لیمبیک و همچنین از نئوکورتکس گیجگاهی ،آهیانه و پس سری به ویژه از نواحی ارتباطی شنوایی و بویایی، سیگنال های عصبی دریافت میکند.با توجه به این اتصالات متعدد به آمیگدالا، به آن پنجره می گویند زیرا دستگاه لیمبیک از طریق آن موقعیت فرد را در جهان مشاهده می کند..آثار ناشی از تحریک آمیگدال:تقریبا تمام آثاری که از تحریک هیپوتالاموس حاصل می شوند ،همراه با یک سری آثار دیگر ظاهر می شوند : 1) افزایش یا کاهش فشار شریانی 2) افزایش یا کاهش ضربان قلب 3) افزایش یا کاهش حرکات و ترشحات دستگاه گوارش 4) دفع ادرار و مدفوع 5) گشاد شدن و گاهی تنگ تر شدن مردمک 6) سیخ شدن موها 7) ترشح هورمونهای مختلف غده هیپوفیز قدامی ،به ویژه گنادوتروپین ها یا هورمون آدرنوکورتیکوتروپیک در کنار این آثار که از طریق هیپوتالاموس به وجود می آید تحریک آمیگدالا می تواند باعث انواع مختلف حرکات غیر ارادی شود.این حرکات عبارتند از: 1) حرکات تونیک 2) حرکات چرخشی 3)|+| نوشته شده در  جمعه ۶ آبان ۱۳۹۰ساعت 3:25  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتگروه های داروییگروه های داروییتقسیم بندی داروها بر اساس گروه های خطر در بیماران باردار:این داروها که موجب ایجاد نقایص در جنین و یا مرگ آن ها می شوند.این تقسیم بندی شامل گروه های زیر A,B,C,D,Xمی باشد.گروه A:طبق مطالعات این داروها در سه ماهه ی اول حاملگی در جنین خطری ایجاد نمی کند،و مصرف این داروها در سه ماهه ی دوم و سوم خطرناک نمی باشد.گروه B:این داروها در آزمایشات بر روی حیوانات برای جنین خطرساز بوده اند اما در مورد انسان ایجاد خطری نمی کند.گروه C:شواهد کافی مبتنی بر خطرناک بودن آن برای انسان ها وجود ندارد و مصرف آن ها برای زنان باردار ممکن است مفید باشد.گروهD:شواهدی از بروز خطر به دنبال مصرف آن در انسان گزارش شده است.اما در صورت لزوم و نبود داروی مناسب جهت درمان بیماری می تواند از این داروها در زمان بارداری استفاده کرد.گروه X:شامل داروهایی می باشد که در دوران حاملگی منع مصرف دارند و مطالعات انجام شده نشان می دهند که به هیچ عنوان نباید از این داروها برای زنان باردار مورد استفاده قرار داد.|+| نوشته شده در  جمعه ۶ آبان ۱۳۹۰ساعت 3:22  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتارتباط روغن های ماهی امگا 3 با کیفیت بهتر اسپرمارتباط روغن های ماهی امگا 3 با کیفیت بهتر اسپرمتحقیق جدیدی بیان می دارد که مردان نابارور نسبت به مردان بارور سطوح پایین تری از اسیدهای امگا 3 در اسپرمشان دارند . پس احتمال مکمل یاری برای افزایش کیفیت اسپرم مطرح می شود.براساس یافته های مطالعه ای در ایران بر روی 150 مرد که در ژورنال Clinical Nutrition منتشر شده است ، همچنین نسبت امگا 6 به امگا 3 در مردان عقیم بالاتر است .این مطالعه با سرپرستی دکتر محمدرضا صفری نژاد از دانشگاه شهید بهشتی در تهران انجام شده است و نتایج آن پیشنهاد می کند که بایستی برای ارزیابی فواید بالقوه مکمل یاری اسیدهای چرب امگا 3 به عنوان یک رویکرد درمانی در مردان عقیم تحقیق صورت گیرد .آنها اضافه کردند که براساس اطلاعات ما ، این اولین مطالعه ای است که ارتباط اسیدهای چرب امگا 3 و امگا 6 بر کیفیت اسپرم و ظرفیت آنتی اکسیدان مایع سمینال در مردان نابارور و بارور را بررسی می کند . بنابراین یادآور شدند که برای تأیید نتایج مطالعه حاضر نیاز به مطالعات آینده نگر جامع تری است .جزئیات مطالعهصفری نژاد وهمکارانش سطوح PUFA را در پلاسمای خون و اسپرماتوزوای 82 مرد عقیم که از تولید معیوب اسپرماتوزوا رنج می بردند و 78 مرد بارور اندازه گیری کردند . بخوص سطوح اسیدهای چرب امگا 3 شامل ALA و EPA و DHA و سطوح اسیدهای چرب امگا 6 مثل لینولئیک اسید ( LA ) و آراشیدونیک اسید ( AA ) را بررسی کردند .براساس نتایج آنها مردان بارور سطوح خونی و اسپرمی بالاتری از 3 اسیدچرب امگا 3 دارند. در ضمن در مردان نابارور به طور معنی داری نسبت خونی اسیدهای چرب امگا 6 به امگا 3 بالاتر بود . این محققان افزودند سطوح AA در مردان عقیم بالاتر و نیز نسبت های AA به DHA و EPA نیز بیشتر بود . همچنین نسبت AA به DHA یا EPA با شمارش پایین تر اسپرم و تحرک کمتر آن مرتبط بود.نسبت بالای اسیدهای چرب امگا 6 در اسپرماتوزوا یک خصوصیت بارز مردان عقیم است . مدارک زیادی وجود دارد که ترکیب اسیدهای چرب غشاهای اسپرم ، خصوصیات فیزیولوژیکی آنها را تعیین می کند .داده ها از اثر سودمند احتمالی مکمل یاری اسیدهای چرب امگا 3 در بیماران با تولید معیوب اسپرم پشتیبانی می کند .|+| نوشته شده در  چهارشنبه ۴ آبان ۱۳۹۰ساعت 1:16  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتمغز و سیستم عصبیمغزمغز آدمی را از نظر توصیفی می‌توان مرکب از سه لایهٔ متحدالمرکز دانست:۱. هستهٔ مرکزی.۲. دستگاه کناری (دستگاه لیمبیک).۳. نیمکره‌های مغز (cerebral hemispheres) (که با هم، مخ - cerebrum نام دارند).در (شکل سه لایه متحدالمرکز مغز آدمی) نحوه قرار گرفتن این لایه‌ها را نسبت به یکدیگر می‌بینید. این شکل را می‌توان با شکل مفصل‌تر برش مغز آدمی در (شکل مغز آدمی) مقایسه کرد.[مغز آدمی. این طرح ، ساختارهای اصلی دستگاه عصبی مرکزی را نشان می‌دهد (فقط بخش بالائی نخاع در شکل نمایان است)]هستهٔ مرکزی مغزهستهٔ مرکزی بیشترین بخش ساقهٔ مغز (brain stem) را نیز دربرمی‌گیرد. بخشی از نخاع در محل ورود به جمجمه کمی قطور می‌شود و پیاز مغز تیره (medulla) (بصل‌النخاع) نام دارد و عبارت است از ساختاری باریک که بر تنفس و بر بعضی بازتاب‌های حفظ حالت ایستاده نظارت دارد. در همین محل رشته‌های اصلی اعصابی که از نخاع می‌آیند به‌صورت ضربدری درمی‌آیند طوری‌که سمت راست مغز با سمت چپ بدن و سمت چپ مغز با سمت راست بدن ارتباط پیدا می‌کند.دستگاه کناری (لیمبیک)پیرامون هستهٔ مرکزی مغز چند ساختار هست که مجموعاً دستگاه کناری نام دارند (شکل سه لایهٔ متحدالمرکز مغز آدمی). این دستگاه روابط متقابلی با هیپوتالاموس دارد و به‌نظر می‌رسد در کنار هیپوتالاموس و ساقهٔ مغز نظارت‌هائی نیز بر رفتارهای غریزی داشته باشد. در جانورانی که دستگاه کناری آنها ابتدائی است (مانند ماهی‌‌ها و خزندگان)، تغذیه، حمله، گریز از خطر، جفت‌گیری و نظایر آن به‌صورت رفتارهای قالبی صورت می‌گیرد، اما دستگاه کناری در پستانداران احتمالاً بعضی الگوهای غریزی را بازداری می‌کند و درنتیجه جانور می‌تواند در برابر تغییرهای محیط، انعطاف‌پذیرتر و سازگارتر باشد.[سه لایهٔ متحدالمرکز مغز آدمی]در این شکل سراسر هستهٔ مرکزی و دستگاه کناری دیده می‌شود، لیکن نیمکرهٔ چپ مغز حذف شده است. مخچه (cerebellum) در بخش هستهٔ مرکزی، حس تعادل و هماهنگی ماهیچه‌‌ها را در کنترل دارد: تالاموس (thalamus) همچون جعبه کلیدی است برای پیام‌هائی که از اندام‌های حسی می‌آیند: هیپوتالاموس (hypothalamus) (در شکل نیست اما زیر تالاموس قرار دارد) فعالیت غدد درون‌ریز و فرآیندهای حفظ حیات از قبیل سوخت و ساز و گرمای بدن را تنظیم می‌کند. دستگاه کناری مربوط به فعالیت‌های نیازهای اساسی و هیجان‌ها است. قشر مخ (یعنی لایهٔ روئی یاخته‌هائی که مخ را می‌پوشاند) مرکز فرآیندهای عالی ذهن، محل ثبت احساس‌ها، آغاز اعمال ارادی، تصمیم‌گیری، و تدوین نقشه است.بخشی از دستگاه کناری (لیمبیک) یعنی دم اسب (هیپوکامپ) نقش ویژه‌ای در حافظه دارد. برداشتن آن یا آسیب به آن، نقش حساس آن را در ذخیره‌سازی رویدادهای تازه در قالب خاطرات پایدار نشان می‌دهد، اما این بخش برای بازیابی خاطرات قدیمی ضروری نیست. به این معنی که بیمار پس از برداشته‌شدن دم اسب، مشکلی برای به‌یادآوردن تجربه‌های پیشین و شناسائی دوستان ندارد؛ می‌تواند کتاب بخواند و مهارت‌هائی را که قبلاً یادگرفته انجام دهد، اما نمی‌تواند چیزی از رویدادهائی را که در خلال یک‌سال قبل از جراحی بر او گذشته به‌یاد بیاورد، و رویدادها و مردمانی را که پس از جراحی با آنها مواجه شده مطلقاً نمی‌تواند به‌یاد آورد. چنین بیماری، بیگانه‌ای را که در طول روز، ساعت‌ها با او بوده نمی‌تواند شناسائی کند. هفته‌ها بارها و بارها با جورجورک واحدی بازی می‌کند و هرگز به‌یاد نمی‌آید که قبلاً با آن بازی کرده باشد، و روزنامهٔ واحدی را بارها و بارها می‌خواند بی‌آنکه بداند چه خوانده است (اسکوایر، ۱۹۹۲)دستگاه کناری در رفتار هیجانی نیز دست‌اندرکار است. میمون‌هائی که به‌مناطقی از دستگاه کناری آنان آسیب وارد آمده به کوچکترین تحریک، واکنشی خشم‌آلود نشان می‌دهند و این حکایت از آن دارد که منطقهٔ آسیب‌دیده، نقش بازدارنده دارد. آسیب به مناطق دیگری از دستگاه کناری موجب می‌شود جانور رفتار پرخاشگری نداشته باشد و حتی وقتی به او حمله بشود هیچ رفتار خصمانه نشان ندهد: این جانوران، جانور حمله‌ور را ندیده می‌گیرند و طوری رفتار می‌کنند که گوئی هیچ اتفاقی نیفتاده است.توصیف مغز به‌صورت سه ساختار متحدالمرکز یعنی هستهٔ مرکزی، دستگاه کناری و مخ (موضوع بحث بعدی) نباید این تصور را پیش آورد که این ساختارها، مستقل از یکدیگر هستند بلکه در این زمینه باید شبکهٔ کامپیوترهائی را قیاس گرفت با روابط متقابل، که هریک کارکردهای تخصصی دارند اما برای آنکه مؤثرترین نتیجه را به‌دست دهند باید با هم کار کنند. به‌همین ترتیب، تحلیل اطلاعاتی که از اندام‌های حسی به مغز می‌رسد، فرآیندهای محاسباتی و تصمیم‌گیری خاصی را می‌طلبد (تخصص قشر مخ) که با زنجیرهٔ فعالیت‌های بازتابی (تخصص دستگاه کناری) متفاوت است. انطباق‌های ظریفتر ماهیچه‌ها (مثلاً در کار نوشتن یا نواختن ساز موسیقی) به‌ دستگاه مهاری دیگری نیاز دارد که در این مورد مخچه است. همهٔ این فعالیت‌ها در دستگاه به‌هم‌بافته‌ای که حافظ یکپارچگی جانور است سازمان یافته‌اند.سیستم عصبیدستگاه اعصاب عبارت است از مجموعه ای که بصورت برج مراقبت و شبکه ارتباطی بدن فعالیت مینماید و بطریق مرامز و رشته هایی عصبی مختلف قسمتهای مختلف بدن را با یکدیگر مرتبط می سازد دستگاه عصبی عمدتا دارای چهار نقش اساسی میباشد .محرک حرکات و بوجود آورنده حرکت در بدن که همان منشا حیات می باشد تمامی حرکات در بدن حتی نوع رفلکس آن نیز از مراکز عصبی می آیند .باعث بروز حالتهای مختلف روانی در فرد می شود .عامل و محرک ترشحات غدد و هورمونهائی است که در سازندگی و رشد و نمو انسان نقش عالی دارند بطور مثال ترشح کلسیم ، ید ، آدرنالین و غیره .بعلاوه دستگاه عصبی بهترین و کامل ترین وسیله ارتباط بین نقاط مختلف بدن با یکدیگر است و بعلت ساختمان مخصوص خود می تواند در هر لحظه از وضع قسمتهای مختلف بدن آگاه شده و ارتباطات و تاثیرات لازم را در کمال سرعت و دقت اعمال نماید .به عبارت ساده تر مثلا اگر عضلات جهاز هاضمه بوسیله مراکز عصبی تحریک نگردند لقمه قادر نیست از مری به معده واز آنجا به روده و سپس دفع گردد بعلاوه در صورت نبودن ترشحات مختلف در معده غذا قادر نیست هضم و جذب شده و سلول بدون غذا قادر نیست به حیات خود ادامه دهد ، همچنین در موارد و حالات روحی و تصمیمات روانی که یک حالت فیزیکی میباشد ( با مسئله ای در بیرون برخورد می کنیم آن را به مغز منتقل کرده و واکنش یا تصمیم نهایی را از طریق اعصاب به محیط خارج منتقل می نماییم ) همین احساس و فکر کردن ما نیز ناشی از تراوش سلسله اعصاب می باشد .تشکیلات سیستم عصبی :بطور کلی دو سیستم عصبی در بدن وجود دارد :الف : سیستم اعصاب مرکزی (C.N.S) (Canteral.Nerves.System)ب : سیستم اعصاب محیطی (P.N.S) (Pripheral.Nerres.System)الف : سیستم اعصاب مرکزی که وظیفه اداره کردن کل سیستم اعصاب را بر عهده داشته و شامل مغز و نخاع می باشد .ب: سیستم اعصاب محیطی شامل بافتهایی است که به قسمتهای مختلف بدن رفته و عامل ارتباطی سیستم مرکزی با کلیه بافتهای بدن می باشد .سیستم اعصاب محیطی شامل دو قسمت عمده می باشد :- اعصاب سماتیک یا ارادی Somatic- اعصاب اتو نومیک یا خودکار Autonomicسیستم اعصاب ارادی، قادر است تمامی اطلاعات احساس شده از طریق بدن را بصورت موج از پوست ، سیستم استخوان بندی و عضلات ، مفاصل ، اندام داخلی ،رگهای خونی به سیستم اعصاب مرکزی برده و پیغام ها را بیاورد .بافت عصبی از تعدادی سلولهای عصبی ساخته شده است .که آنها را نورون مینامند و در بین نورونها مقدار بافت عروقی و هم بندو همچنین مقداری بافت نوروگلیا قرار دارد. سلولهای نوروگلیا بواسطه حساسیت معمولا بوسیله استخوانها و عضلات نگهداری میگردد .سلولهای نوروگلیا دارای وظایف مخصوصی هستند و شکلهای متفاوتی دارند مثلا سلولهای ستاره ای شکل نوروگلیا وظیفه خون رسانی بسایر سلولهای عصبی را دارند و یا سلولهای لولیگودند روسایتر که نقش حمایت کننده را داشته و پل ارتباطی بین بافت پیوندی عصبی و مغز و ستون فقرات می باشد و در سلولهای میکرو گلیا که وظیفه فاکوسیتوز یا میکروب خواری را بعهده دارند. انواع سلولهای نوروگلیا درشکل نشان داده شده است .نورونواحد بافت عصبی را نورون گویند که وظیفه اتصال یا پیوند اندامها به یکدیگر را دارا میباشند و تحریکات را از قسمتی به قسمت دیگر میبرند . نمای میکروسکوپی یک نورون بشرح زیر می باشد :جسم سلولی : جسم سلولی همانند سلولهای دیگر دارای سیتوپلاسم و هسته بوده و در درون سیتوپلاسم، میتوکندریها ، اجسام گلژی ، لیپید ها ، نوروفیبریل و اجسام نیسل قرار دارند . اجسام نیسل در درون سلول عصبی وظیفه سنتز پروتئین را بعهده دارند بعلاوه نورو فیبریل ها مراکز تجمع پروتئین ها بوده و وظیفه حمایت از سیستم اعصاب را بر عهده دارند .دندریت : زائده های سلول عصبی است که عمدتا تحریکات سلولی را به جسم سلولی هدایت می نماید .آکسون : اکسون نیز زائده دیگر نورون بوده که دارای سیتوپلاسم و هسته نیز می باشند آکسون ها ممکن است دارای طولی به اندازه 1 میلیمتر تا1 متر داشته باشند که این زائده خود به زائده های کوچکتری تقسیم می شوند. عمو ما اکثر آکسونها دارای غلاف چربی دار سفید رنگی هستند که بدان میلین می گویند. غلاف میلین که خود محافظ نورو فیبریل های آکسون است از سلولهائی به وجود که آنها سلولهای شوان نامیده می شوند. قسمت خارجی آکسون را پوسته ای احاطه کرده بنامNeutilemmaکه این پوسته اهمیت حیاتی برای سلول عصبی را دارا است علت اهمیت این پوسته وقتی است که آکسون دچار ضربدیدگی یا پارگی نا کامل میگردد واین پوسته قادر است تنها آکسون راترمیم نماید وبهمین دلیل است که اگر فردی در اثر حادثه دچار ضربدیدگی آکسونی بشود، که دارای این غلاف میباشد امکان ترمیم زیاد است. حتی در مواردیکه پارگی آکسون بوجود میآید میتوان آنرا دوباره پیوند زد. .ولی جسم سلولی ودر بعضی موارد دندریت ها بدلیل نداشتن همین غلاف اگر دچار ضایعه یا حادثه گردند، امکان ترمیم یا دوباره سازی وجود ندارد این موارد شامل نورون هایی است که بخصوص درسیستم اعصاب مرکزی هستند.اقسام نورون :نورونها بسبب نداشتن سانتروزم اساسا قابلیت وامکان تقسیم ندارند وبرحسب وظایف وساختمان بشرح ذیل تقسیم بندی شد ه اند :الف تقسیم بندی براساس زائده های جسم سلولی :در این تقسیم بندی که کاملا بستگی به تعداد زائده های جسم سلولی دارد گاه ممکن است نورون چند قطبی باشد که دارای چند دندریت ویک آکسون است ودر مغز ونخاع موجود است ویا نورون دوقطبی Biopolarکه دارای یک دندریت ویک آکسون می باشد ونورون یک قطبی Unipolaکه تنها زائده خارج شده از جسم سلولی به دو قسمت دندریت وآکسون تبدیل میشود . زائده این گونه سلولهای یک قطبی از نظر شکل همانند آکسون بوده ولی از نظر وظیفه به دندریت وآکسون تبدیل می شودب :تقسم بندی نورون برحسب وظیفه:طبقه بندی نورون ها برحسب وظیفه بستگی کامل به جهت انتقال تحریکات عصبی دارد . در نورونهای حسی یا Afferent(آوران) که وظیفه آوردن تحریکات عصبی ازارگانهای مختلف بدن به مغز ونخاع را دارند .که از نوع نورون یک قطبی میباشند. نوع دیگر نورونهای عصبی ،نورون موتوری یاEfferent میباشد. که عصب وا بران گفته میشود .وظیفه نورون های مو توری رساندن پیغامهای عصبی از سیستم اعصاب مرکزی به ارگان تحریک شده است. دسته سوم نورون هائی هستند که وظیفه ارتباط نورون حسی به حرکتی را دارد وبدان نورون ارتباطی گویند . نورونهای حسی وحرکتی عموما در خارج از مهره ها در یک غلاف مجتمع گر دیده اند که بدان نوروز گویند از آنجا ئیکه نوروز در خارج از سیستم عصبی مرکزیست منحصرا به اعصاب محیطی وابسته اند ودر اعصاب مرکزی وجود ندارند .فیزیو لوژی نورون :جریان عصبی یک موج شگفت انگیز الکتریکی است که بدان تحریکات عصبی میگویند .تحریکات عصبی بصورت موجی در طول عصب بر اثر اختلاف پتاسیل بین یونهای مثبت ومنفی تار عصبی به حرکت در می آید. بطور مثال برای آنکه یک موج عصبی داشته باشیم.ابتدا باید یک تحریک یا محرک اولیه قوی بر نورون وارد آوریم که این تحریک تغییری درمحیط اولیه عصب بوجود آورده وسبب بوجود آمدن موج عصبی در مقابل این تحریک از خود پاسخ نشان داده واین تحریک را بشکل موج عصبی در نورون منتقل مینماید .تحریک عصبی شاید سریع ترین واکنش است که بدن در مقابل تغییرات محیطی از خود نشان مید هد واین قابلیت به بدن تعادل میدهد.اعصاب مرکزی :همانگونه که در ابتدا نیز اشاره گردید دستگاه اعصاب مرکزی از دوقسمت بوجود آمد ه است یکی قسمت فوقانی که مغز نا میده میشود ودر کاسه سر جا دارد ودیگری نخاع که در مهره ها ی ستون فقرات (از مدولا شروع شده وتا دومین مهره کمر ادامه دارد)قرار گرفته است لیکن این هر دوقسمت از یک مبدا جنینی واحد یعنی از لوله عصبی بوجود آمده اند .ایجاد دستگاه اعصاب در جنین از قسمت اکتودرم بوده که در شکل نیز نمایان است وتمامی دستگاه اعصاب شبیه لوله ایست که بعدا قسمتهای مختلف طی تکامل جنین طی تکامل جنین بخود شکل واقعی میگیرند . در ضمن نمو جنین، قسمت اخیر لوله عصبی ،بصورت نخاع باقی میماند.خصوصیات نخاع :نخاع بشکل سیلندریست بطول 42-45 سانتی متر از مدولا شروع شده وتا مهره دوم کمر ادامه دارد واز این به بعد بصورت دم اسب دارای انشعاباتی است که بدانConus یا Horse-tqil یادم اسب میگویند ،درستون فقرات 31 جفت عصب وجود دارد بترتییب:8 جفت عصب در ناحیه گردنCerevical C1-C812جفت عصب در ناحیه پشتTharacic T1-T125جفت عصب در ناحیه کمرLumbar L1-L55جفت عصب در ناحیه خاجیSacrum S1-S51جفت عصب در ناحیه دنبالچهCoccyx Cدر برش عرضی، نخاع به قسمتهای چپ وراست وقدامی وخلفی تقسیم میشوند در قسمت خلفی نخاع اعصاب حسی ودر قسمت قدامی ، اعصاب حرکتی قرار دارند. در افراد مبتلا به فلج اطفال همین قسمت موتوری از کار افتاده ولی عضو دارای حس میباشد .در مورد وظایف نخاع باید گفته شود که علاوه بر ارتباط اعصاب محیطی به مغز مرکز رفلکسهای بدن نیز بشمار میرود. برای آنکه بهتر بتوانیم رفلکسها را بهتر درک نمائیم بهتر است به ساختمان نخاع توجه ای بنمائیم .چنانکه در شکل نیز مشاهده میشود نورونهای ستون فقرات دوریشه به نخاع مرتبط هستند.الف :ریشه خلفی (Afferent) که شامل نورون حسی است Posteriorgنیز نامیده میشود .ب :ریشه قدامی(Efferent)که شامل نورون حرکتی وبدانAmerior Rootنیز می گویندج :نورونهای ارتباطی که وظیفه نورون حسی به حرکتی ومراکز سیستم اعصاب مرکزیست .انواع رفلکسها :رفلکسهای کششی که در قسمت بدنسازی بدان اشاره گردیده است و برای گرم کردن بدن فوق العاده اهمیت دارد، این رفلکس بدان صورت است که از طریق کشش عضلانی گیرنده های عصبی داخل عضله تحریک شده وتحریک به مرکز رفلکس در ستون فقرات رفته واز طریق اعصاب موتوری به اعصاب حرکتی عضله آمده و عضله را منقبض می نمایند که میزان انقباض به میزان کشش بستگی دارد . باید متذکر شد که رفلکس ها ی دیگری نیز وجود دارد که از بحث ما خارج است .اعصاب ستون فقرات :اعصاب نخاع او لا پس از خروج با اعصاب موتوری پیوند میشوند و بعلاوه هر یک از این اعصاب با اعصاب اتونومیک نیز یک عقده بوجود می آورنداعصاب ناحیه گردنوظایفC2-C3به قسمت بالا و پائین و عقب گوش عصب می دهند بعلاوه قسمت جلوی گردنC3-C4به قسمت بالای شانه و گردن عصب می دهند .C3-C5عصب phtenic را بوجود می آورند که به قسمت عضلات تنفسی و دیافراگم عصب می دهندC3-C5عضلات داخلی گردن ، بلند کننده کتف ، جناغی سینه ای چنبره ای و ذوزنقه ای عصب می دهندC5-C7به قسمت بالای عضلات دوسر و سه سر و عضلات سوپنیا سیون و پروناسیون عصب می دهند .اعصاب ناحیه پشتیوظایفT1-T12به قسمت مختلف ( سینه ای بزرگ و کوچک ) راست کننده شکم ، عضلات ستون فقرات ، مایل شکمی و عرضی شکمی، اعصاب می دهنداعصاب ناحیه کمروظایفL1به عضلات داخلی شکم ، قسمت بالای ران ، سوراخ مقعد ، دستگاه تولید مثل در آقایان و خانمها اعصاب می دهند .L2-L4قسمت بالای ران ، باسن ،دستگاه تولید مثل ، عضلات پشت پا ، خیاطه عصب می دهند .اعصاب ناحیه خاجیوظایفL4-L5-S1عضلات باسنL5-S2عضلات سرینی بزرگS1-S2-S3قسمت پایین باسنL4-S3عصب طویل سیاتیک Siatic که بزرگترین آکسون را داراست و به عضلات دو قلوی پشت پا ، درشت نی قدامی و خم کننده یا عصب می دهند .مغز :مغر یکی از ارگانهای بزرگ بدن به شمار می آید که در افراد بالغ به حدود 1300 گرم می رسد . مغز عموما به چهار قسمت تقسیم می شود :الف : پیاز نخاع ب: قسمت diencephalons ج: مخچه د: نیمکره های مغزیالف : پیاز نخاع از قسمتهای مختلفی تشکیل شده است که اولین قسمت آن مدولا می باشد بعبارت ساده مدولا همان انتهای نخاع است که کمی برجسته شده است و جلوترین قسمت مغز نسبت به نخاع است و مدولا درحدود 3 سانتیمتر بوده و در همین قسمت است که کلیه پیغامهای عصبی از نخاع به قسمت دیگر برده و آورده می شود. ارتباط نخاع با سایر قسمت های مغز از طریق پیرامیبد های مثلثی شکل صورت می گیرد بدین ترتیب که در نقطه ای که مدولا تمامی اعصاب طرف راست بدن به چپ و به نیمکره راست می روند . اینکه چرا اعصاب طرف چپ به راست و بالعکس می روند هنوز مشخص و معلوم نیست . اعصابی که در این نقطه پیرامید به نیمکره راست مغز می روند عضلات طرف چپ و بالعکس اعصاب نیمکره چپ مغز تمامی عضلات سمت راست را کنترل می نماید. قسمت مدولا دارای مراکز کنترل رفلکسها ی قلب دستگاه تنفس و رگهای خونی است. بقیه مراکزی که در مدولا قرار دارند .شامل فرو بردن مواد غذایی ، استفراغ ، سرفه ، و سوزش می باشد . دومین قسمت پیاز نخاع شامل پونس و ارونی می باشد . پونس و ارونی در دنباله مدولا قرار گرفته حد فاصل بین مدو لا و قسمت جلوئی مخچه می باشد. این عضو حدود 5/2 سانتی متر اندازه داشته . یکی از مهمترین وظایف آن همانگونه که از اسمش پیدا است Pons=Bridge معنی پل داده و در واقع پل ارتباطی بین نخاع و سایر قسمتهای مغز است و بعلاوه کنترل تنفس را نیز بعهده دارد .مغز میانی :آخرین قسمت پیاز نخاع، مغز میانی می باشد که بدان Mesenceph نیز می گویند که از قسمت پونر شروع شده و تا قسمت پائینی مغز ادامه دارد . مغز میانی نیز در حدود 5/2 سانتیمتر بوده و بطور کلی قسمتهای مختلفی از مغز میانی مراکز رفلکسهای کاسه چشم و سر در مواقع تحریک بینایی آنها بحساب می آیند . بعلاوه سایر مراکز مغز میانی نیز مراکز رفلکسهایی نظیر سرو بدن در هنگام تحریکات صوتی هستند .دیا نسفالون :بخش دیا نسفالون شامل تالاموس و هیپوتالاموس می باشد . تالاموس قسمت اعظم دیانسفالونرا بوجود آورده است تالاموس از دو بافت حسی و حرکتی بوجود آمده و در حدود 3 سانتی متر طول داشته و 4/3 دیانسفالون را می گیرد. تالاموس ایستگاه اکثر گیرنده های حس به استثنای حس بویائی می باشد که به مغز، آنها را منتقل می نماید و این شامل حسن شنوایی ، بصری می باشد بعلاوه مرکز تفسیر خیلی از موجهای عصبی مثل درد و دما و لمس و سایر فشارهای وارد به بدن بوده که آنها را تفسیر کرده و سپس به مراکزی در مغز می فرستد .هیپوتالاموس :هیپوتالاموس قسمت کوچکی از دیانسفالون را بوجود آورده که در حدود 4 گرم وزن دارد . هیپوتالاموس مرکز کنترل خیلی از کارها در سیستم اعصاب مرکزیست که مهمترین آنها کنترل ترشح غدد می باشد .مهمترین وظایف هیپوتالاموس بشرح زیر است : [مرکز کنترل اعصاب اتونومیک بوده که سبب تحریک بافت نرم و انقباضات مربوطه به قلب و ترشح خیلی از غدد می گردد بطور مثال در تنظیم جریان قلب، هضم مواد غذایی و دفع آن مؤثر است .هیپو تالاموس در ارتباط مستقیم با ترشح هورمونها در رابطه با تغییرات محیطی و درونی بدن می باشد .بعلاوه شگفت انگیز تر آنکه مرکز تفسیرهای تفکرات خارق العاده انسان است. بدین ترتیب که وقتیکه کورتکس مغز در حال تفسیر یک تصور مشکل می باشد آنرا به مرکز هیپو تالاموس فرستاده تا نسبت به آن عکس العمل نشان دهد بطور مثال وقتی ما دچار هراس یا نگرانی می شویم تحریکات به هیپوتالاموس رفته و قلب را به تپش بیشتر وا داشته و می تواند آنقدر این مکانیسم بر فرد فشار وارد آورد و سپس بیمار شدن و حتی سکته کردن فرد بشود .بعلاوه مرکز کنترل حرارت بدن نیز بشمار می رود. بسیاری از سلولهای آن ، نظیر ترموستات کار می کنند که مکانیسم مهم و حساس در تغییرات حرارتی است . بطور مثال اگر خونی که به هیپوتالاموس می رود درجه حرارت آن بیشتر از نرمال باشد این سلولهای موجود در هیپوتالاموس تحریک شده و این تحریک توسط اعصاب خود کار به ارگانهایی نظیر قلب غدد و دستگاه تنفس و بوسیله مکانیسم عرق کردن دمای خون را پائین می آورد و بالعکس در موارد ی که دمای خون پایین تر از حد معمول باشد هیپوتالاموس تحریکات مختلفی به دستگاه تنفسی ، قلب و غدد و عضلات فرستاده و موجب گرم ، کردن دمای خون می گردد .مخچه Cerebellum :مخچه دومین قسمت بزرگ مغز و قسمت پشتی و جلویی حفره کاسه سر را پوشانده است. مخچه عمدتا در زیر مغز قرار گرفته و بوسیله غلافی از مغز جدا می شود. شکل مخچه از نظر ظاهری شبیه به پروانه ای است که دارای قسمتی کرمی شکل به نام ورمیس Vermis و دو قسمت مجزا شبیه بال دارد قسمت بیرونی و سطحی مخچه را کرتکس می نامند این قسمت خاکستری است و در داخل کرتکس قسمتهای سفید مخچه وجود دارد . مخچه عمدتا بوسیله سه اتصال به پیاز نخاع متصل است مخچه یک ناحیه حرکتی مغز بشمار آمده و حرکات غیر ارادی را در عضلات بوجود می آورد که عبارتند از هماهنگی Coordination نگهداشتن حالات بدن ( قائم ، مایل ، و غیره ) و تعادل بدن تعادل در بدن بوسیله مخچه بوجود می آید. بدین ترتیب که حسهای موجود در گوش داخلی که به بدن تعادل می بخشد مستقیما به مخچه رفته و هرگاه بدن به سمت چپ یا راست خم شود. تحریکات حاصله ،از طریق سلولهای حس گوش به مخچه رفته و آنگاه در مخچه دستور انقباض عضلات برای نگاه داشتن تعادل بدن صادر میگردد. لازم به تذکر است که کوچکترین اختلال در کار مخچه سبب از بین رفتن تعادل گردیده که به آن Ataxia گویند . یکی از علائم این بیماری قادر نبودن فرد در لمس نقاط مختلف بدن با دست در هنگامی که چشمان او بسته می باشد.یکی دیگر از علائم Ataxia عدم تعادل و یکنواختی و اصطلاحا از شاخه ای به شاخه ای پریدن در هنگام صحبت کردن است .بطور کلی ضربات و صدمات حاصله به مخچه سبب می گردد تا اشکال در مخچه بوجود آید .نیمکره های مغز Cereberum :مغز بزرگترین ارگانی است که در حفره سر وجود دارد و در حدود 1300 گرم وزن دارد مغز دارای دو نوع بافت خاکستری و سفید است که به قسمت خاکستری همان کرتکس مغز Cortex نامیده می شود قسمت خاکستری مغز، جسم سلولی نورونهایی است ،که بدون میلین می باشد . مغز دارای دو نیمکره چپ و راست و چهار قسمت یا Lobe می باشد. قسمت سفید مغز که عمدتا از آکسونهای میلین دارا بوجود آمده است به سه قسمت عصب می برند .الف : از یک قسمت نیمکره به قسمت دیگر در همان نیمکره .ب: از یک نیمکره به نیمکره دیگر .ج: از دو نیمکره به نخاع .وظایف مغز :باید گفته شود که وظایف مغز بیشمار و ناشناخته است ودر یک تقسیم بندی ساده و کلی می توان مغز را بدو قسمت موتوری و حسی تقسیم کرد قسمت موتوری، که بخش عظیم آنرا پوشانده ووظیفه اداره کردن عضلات را بعهده دارد . قسمت حسی : شامل دریافت انواع تحریکات حسی است.الف : قسمت حسی ، ناحیه حسی درست در پشت خط مرکزی ودر لوب پشتی Occipital Parietal قرار دارد همانگنه که در شکل ملاحظه می شود نواحی 1 و 2 و 3 عمدتا ناحیه حسی بشمار رفته و وظایف این ناحیه مشخص کردن دقیق محل تحریک شده و حس آورده شده به مغز است لازم بیاد آوری است که هر قدر عضو حساس تر باشد سلولهای حسی بیشتری به این قسمت می فرستد همانگونه که قبلا نیز اشاره شد تمامی تحریکات ابتدا به تالاموس رفته ولی در آنجا نمی توان مشخص کرد که تحریک حاصله از کدام ناحیه مثلا پا آمده است و این تنها کار همین نقاط 1و2و3 می باشد . در قسمتهای 5و7 باز یک منطقه حسی است ما قادریم نوع شیئی را که ببدنمان اصابت می کند بدون دیدن مشخص نماییم . بعلاوه مرکز خاطرات ما از اشیا و احساس در گذشته است .ناحیه 17قسمت اصلی حسی چشم بوده که بما خصوصیات ظاهری چشم را نظیر رنگ و شکل چشم را می گوید .نواحی 18و 19 قادر است پس از دیدن جسم آنرا تفسیر نموده و فرق آنرا با جسمی که در گذشته دیده ایم بما بگوید .نواحی 41 و 42 قسمت اصلی حسی گوش بوده و صداها را از هم تمیز می دهد .ناحیه 22 قادر است صدا یا آهنگ را درک نموده و لغات را به فکر ترجمه نماید .ب: قسمت موتوری این ناحیه عمدتا در قسمت جلوی مغز قرار گرفته و با نواحی 4و6 خود، کنترل یک طرف دیگر از بدن را بعهده داشته و حرکات پیچیده ای نظیر نوشتن و نواختن را بعهده دارد در افرادی که این مراکز دچار آسیب دیدگی میگردد اختلالاتی در حرکات آنها بوجود می آید نظیر افراد مبتلا به سیپی C.p - Cereberal palsy .|+| نوشته شده در  چهارشنبه ۴ آبان ۱۳۹۰ساعت 1:0  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتمبارزه با افزایش کلسترولمبارزه با افزایش کلسترولچگونه می توان با افزایش کلسترول خون مقابله کردکلسترول چیست؟کلسترول یک ماده نرم و مومی شکلی است که یک نوع چربی به شمار می رود و در خون و همه بافتهای بدن شما وجود دارد کلسترول در ساختمان غشای سلولها، برخی هورمونها و.... شرکت دارد و وجود آن برای سلامت بدن ضروری است. کلسترول بدن از دو راه بدست می آید: راه اول و عمده ترین منبع کلسترول، کلسترولی است که کبد خود انسان تولید می کند. راه دوم کلسترولی است که از خارج بدن تأمین می شود و عمدتاً با خوردن غذاهای حیوانی مانند تخم مرغ، گوشت و شیر فراهم می گردد. البته خوردن چربیهای اشباع شده ( نوع دیگری از چربیها که بیشتر خاستگاه حیوانی دارند) نیز به تولید بیشتر کلسترول توسط بدن کمک می نماید.انواع کلسترول: کلسترول در جریان خون به دو شکل اصلی انتقال می یابد: یکی کلسترول «بد» ( کلسترول LDL) که غلظت بالای آن با افزایش رسوب کلسترول در دیواره ی رگهای خونی و تصلب شرایین (مستعد شدن برای بیماریای قلبی ـ عروقی) همراه است و باید سعی شود که میزان آن در خون کاهش یابد. دوم کلسترول « خوب» ( کلسترول HDL) که با انتقال کلسترول اضافی خون به کبد ، سبب دفع آن از بدن می گردد. بنابراین غلظتهای بیشتر کلسترول « خوب» با بروز کمتر بیماریهای قلبی ـ عروقی همراه است.عوامل مؤثر بر غلظت کلسترول خون:نوع و مقدار مواد غذاییوزن بدنفعالیت بدنیارث : وراثت و ژنها نقش مهمی در وضعیت کلسترول خون دارند.سن و جنس : افزایش غلظت کلسترول خون معمولاً در حوالی 20 سالگی آغاز می شود. زنان پیش از یائسگی ، غلظت کلسترول کمتری نسبت به مردان همسن خود دارند.اگر غلظت کلسترول خون بالا باشد ، چه کار باید کرد؟اگر نتایج آزمایش خون خود را گرفتید و کلسترول آن بالاتر از میزان طبیعی بود مضطرب نشوید! پزشک در این رابطه به شما کمک خواهد کرد. اگر غلظت کلسترول خونتان در محدوده طبیعی باشد، پنج سال بعد این آزمایش را تکرار نمایید.آیا تنها کلسترول بالا باعث ابتلا به بیماریهای قلبی ـ عروقی می شود؟خیر. کلسترول بالا تنها یکی از عوامل خطرزا برای ابتلا به بیماریهای قلبی ـ عروقی است . عوامل دیگر عبارتنداز: سیگار کشیدنبیماری قند (دیابت)فشار خون بالاجنس مذکرترکیب شدن دو عامل یا بیش از دو تا از عوامل خطرزای قلبی ـ عروقی ، احتمال پیدایش این بیماریها را افزایش می دهد.اگر غلظت کلسترول خون بالاتر از حد طبیعی باشد ، چه باید کرد؟بهتر است بدانید روزانه چه مقدار چربی مصرف می کنید اگر این مقدار بالاست، باید میزان چربی دریافتی را کاهش دهید. کاستن از میزان چربی به ویژه چربی های اشباع شده ، افزون بر اینکه راه خوبی برای کنترل غلظت کلسترول است، یک وضعیت سلامت را نیز در فرد ایجاد می کند. در افرادی که غلظت کلسترول خون فقط با رژیم غذایی پایین نمی آید ، باید از داروها استفاده نمود.چگونه می توان کلسترول خون را پایین آورد؟نخستین گام در کاهش کلسترول خون ، رعایت رژیم غذایی مناسب و ورزش است . توجه داشته باشید هر نوع ماده غذایی که بیش از مقدار مورد نیاز مصرف شود، ممکن است به چربی تبدیل و در بدن ذخیره گردد.چه نکاتی را در برنامه غذایی خود باید در نظر گرفت؟اولین قدم این است که چربی های آشکار در مواد غذایی را جدا کنید و چربی های اشباع یعنی چربی هایی که در دمای اتاق جامد هستند مانند شیر پرچربی ، خامه ، کره ، پنیر پرچربی، پوست مرغ و چربی گوشت را کمتر مصرف نمایید.سعی کنید میزان مصرف چربی به ویژه چربی های اشباع را در رژیم غذایی خود کاهش دهید.از مصرف غذاهای چرب و با کلسترول بالا نظیر مغز، جگر، دل، کله پاچه ، زرده تخم مرغ ، کره ، روغن نارگیل ، روغن حیوانی، شکلات ، شیرینی های خامه دار، کیک، سیب زمینی سرخ شده، سوسیس وکالباس اجتناب نمایید. به جای چیپس از سیب زمینی (ساده پخته شده) استفاده کنید و برای طعم دادن مقدار کمی کره روی آن بگذارید یا اندکی نمک و فلفل به آن بیفزایید.ماهی و مرغ چربی مضر کمتری دارند و منابع غذایی خوبی هستند. البته از سرخ کردن ماهی و مرغ در مقدار زیادی روغن بپرهیزید بهتر است ماهی و مرغ بصورت کبابی ، آب پز یا بخاریز مصرف شوند.شیر و انواع لبنیات کم چربی استفاده کنید.سبزیها و میوه ها چربی کمی دارند و همچنین یک منبع سرشار از ویتامین ها هستند. بنابراین از این مواد زیاد مصرف نمایید.در صورت استفاده از چربی ، از چربی های غیر اشباع مانند روغن ذرت ، کنجد، آفتابگردان ، سویا و زیتون استفاده کنید.پخت سالم غذا با چربی ها و روغن ها:نه تنها غذاهایی که انتخاب می کنید، باید از نوعی باشند که میزان چربی آنها کم است، بلکه باید طوری غذاها را بپزید که میزان چربی آنها نیز کم باشد.ـ نخستین گام، مصرف کم روغن در حین پخت مواد غذایی است؛ برای مثال زمانی که می خواهید گوشت یا ماهی بخورید، بهتر است آنها را در فر طبخ نمایید.ـ تمام چربی های آشکار را جدا کنید و پوست مرغ را پیش از مصرف جدا نمایید. ( پوست مرغ سرشار از چربی است).ـ سس سالاد کم چربی و ترجیحاً بدون چربی مصرف نمایید بهتر است به جای سس سالاد از آب لیمو استفاده کنید.ـ از مصرف زیاد نمک بپرهیزید.ـ به جای گوشت قرمز تا حد امکان از گوشت سفید به ویژه گوشت ماهی استفاده کنید.ـ برای تهیه غذاهای خود از عدس، لوبیا ، نخود و دیگر حبوبات بهره بگیرید.ـ از نانهای با آرد سبوس دار مثل سنگک بیشتر استفاده کنید.راهنمای مصرف غذا: از این غذاها بیشتر استفاده کنیدشیر کم چربی و بدون چربی ، ماست ( 2-1%چربی) یا پنیرهای تهیه شده ازشیر یا ماست بدون چربیقسمتهای بدون چربی گوشتبه صورت کباب بدون پوست،نیم پز یا آب پز و بوقلمون ـماهی ، گوشت مرغ(بدون خامه و کرم) ـکپک و شیرینی کم چربی ـ سس مایونز کم چربی ، سس سالاد کم چربی(مصرف در حد متعادل)ـروغن آفتابگردان و روغن زیتون ، روغن ذرت و روغن سویا(مصرف در حد متعادل) ـ آجیل(گردو ، بادام و... )از این غذاها کمتر استفاده کنید :شیر پرچربی ، پنیرهای پرچربی، خامه ، بستنی ، خامه ترشقسمتهای پرچربی گوشت، مغز، کله پاچه ، جگر، دل، زرده تخم مرغ، پیتزاانواع سوسیس، کالباس ـ گوشت بوقلمون روغن زده شدهـ گوشت مرغ یا ماهی سرخ شده،ـ کیک و شیرینی پرخامهـ ـ سس مایونز و سس های سالاد (پرچربی) کره، روغن حیوانیـ روغن نارگیل ، روغن های جامدکنسرو ماهی، میگوراهنمای مصرف کربوهیدرات ها و مواد فیبردار استفاده کنید:از این غذاهابیشتر ـ نان غلات کامل، برنج،ماکارونی و غذاهای مشابهـ سبزی های تازه ، کنسروشده یا منجمد شده بدون سس مثل نخود فرنگی ، سیب زمینی، ذرت هویج ، کلم ، گوجه فرنگی ، کدوـ میوه ها مانند سیب ، انواع برگه انواع توت ، آلو، کشمش ، پرتقال ، انگورـ حبوبات از قبیل عدس و انواع لوبیاـ بیسکویت های کم چربیاین غذاهاکمتر استفاده کنید:ـ بیسکویت های کرمدار و پر چربی ، پیراشکی ، شکلات و بستنیـ غلات طبخ شده یا روغن نارگیل خامه یا کره طبخ شده باشندـ سبزیهایی که با سسهای محتویـ غذاهای سرخ شده ـ انواع کپک های میوه ای ـ دسر های مختلفغذاهایی که دارای مقدار زیادیگوشت باشندـ انواع چیپس مصرف غذا بیرون از منزل:باید به دقت غذاهای روزانه خود را بررسی کنید. این کار را حتی زمانی که غذاهای بیرون ازمنزل را صرف می کنید ، نیز انجام دهید. انتخاب غذاهای کم چربی به معنی خوردن فقط نان و آب نیست. شما می توانید غذاهای متنوع و لذت بخشی میل کنید.روشهای دیگر برای کاهش خطر بروز سکته های قلبی و مغزی:در حالی که غلظت بالای کلسترول در پیدایش حملات قلبی و سکته های مغزی نقش مهمی دارد، این عامل فقط یکی از عوامل خطرزای قلبی ـ عروقی است. عوامل خطرزا در جدول صفحه بعد آورده شده اند.عامل خطرزا: سیگار نکشیدفشار خون بالا. فقدان فعالیت های بدنیافزایش وزن بیش از حدسیگار نکشید: اگر شما سیگاری هستید، قطعاً بهترین اقدام برای حفظ سلامتتان ترک سیگار است. مهمترین علت بیماریهای قلبی - عروقی در افراد سیگاری، استعمال دخانیات است. در واقع 30 درصد تمام مرگ و میرهای ناشی از آسیب عروق کرونر، مربوط به مصرف سیگار است. استعمال دخانیات میزان کلسترول خوب (HDL) را کم می کند اگر سیگار می کشید و کلسترول خونتان بالاست یا دیگر عوامل خطرزا در شما وجود دارد، احتمال ابتلا به بیماریهای قلبی ـ عروقی در شما زیاد است. بنابراین با اراده ی خود بکوشید تا هر چه زودتر، مصرف سیگار را کم و سپس قطع نمایید.کنترل فشار خون: فشار خون بالا اغلب با رژیم غذایی صحیح و تغییر شیوه ی زندگی کنترل می شود. در صورت نیاز، پزشک برای شما قرصهای کاهنده فشار خون نیز تجویز خواهد کرد.انجام فعالیت بدنی: فعالیت منظم ورزشی یکی از بهترین راههای مراقبت از قلب است. ورزش غلظت تری گلیسرید را کاهش می دهد و سطح کلسترول HDL یا کلسترول « خوب» را افزایش می دهد. ورزش باعث کاهش وزن و تقویت قلب می گردد. در مورد نوع ورزش با پزشک خود مشورت نمایید.کاهش وزن: وزن متناسب یک عامل مهم در سلامت قلبی ـ عروقی است. اضافه وزن می تواند سبب افزایش کلسترول LDL و کاهش کلسترول HDL شود. با نظر پزشک خود و رعایت مواردی که ذکر شد، سعی کنید تا حد امکان اضافه وزن خود را کاهش دهید.|+| نوشته شده در  چهارشنبه ۴ آبان ۱۳۹۰ساعت 0:32  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتهورمون های روده ای در کنترل اشتهاکنترل اشتهامقدمه:از جمله عوامل مهمی که به ‌عنوان عامل ‌زمینه‌ ساز چاقی در کودکان و بزرگسالان مطرح است، دریافت زیاد غذا، به ‌ویژه غذاهای پرچرب و پرانرژی، بیش از نیاز فرد می ‌باشد. البته در این زمینه نقش میزان فعالیت بدنی، به خوبی بررسی و شناخته شده است.از سویی دیگر، برخی کودکان تا 12 ماه اول زندگی اشتهای خوبی دارند، اما از 3- 1 سالگی اشتهایشان کمتر می ‌شود. کودکان برای صرف غذا، شوق و انگیزه ‌ی کمتری دارند و غذاهای مورد مصرف خانواده، به ویژه سبزی‌ ها را نمی ‌خورند. این موضوع موجب نگرانی یا عصبانیت والدین می شود.اشتها در انسان، به طور طبیعی کنترل کننده‌ ی تقریبی میزان دریافت غذا می ‌باشد. طوری که فرد با اشتهای کافی شروع به خوردن کرده و با از بین رفتن اشتها یا سیر شدن، از غذا خوردن دست می‌ کشد.سیستم کنترل کننده ‌ی اشتها، پیچیده است. اشتها، در اوایل عمر بسیار دقیق عمل می ‌کند؛ به ‌طوری که مقدار شیری که نوزاد می‌ نوشد، با نیاز واقعی او کاملاً تناسب دارد.انسان موجودی اجتماعی است، در نتیجه رفتارهای اطرافیان (یعنی محرک‌ های محیط) می ‌تواند بر سیستم کنترل اشتهای وی خدشه وارد سازند. طوری که فرد سیر، ممکن است با تعارف زیاد اطرافیان مجدداً غذا بخورد یا فرد گرسنه ‌ای که در جلسه ی مهمی حضور دارد، به ناچار گرسنگی را تحمل نماید.دیگر عوامل محیطی از جمله امکانات تهیه ‌ی غذا، در دسترس بودن آن، شکل ، بو، مزه‌ی غذا و همچنین فرهنگ غالب جامعه در مورد نحوه، نوع و مقدار غذای دریافتی، در کنترل مقدار دریافت غذا و اشتهای فرد نقش بسیار مهمی ایفا می‌ کنند.علاوه بر تأثیر جامعه و محیط، عواملی چون ژنتیک، عوامل عصبی، مواد مغذی خاص و هورمون‌های ترشحی بدن در کنترل اشتها نقش مهم و اساسی دارند.نقش ژن‌ها، مجزا از محیط ، در تعیین چگونگی مصرف غذا (به صورت مقدار و دفعات غذا خوردن) و همچنین در قد و وزن افراد (که بر غذا خوردن به طور ثانویه اثر دارد) حایز اهمیت می‌ باشد.اخیراً (در سال 2004) مشخص شده که ژن‌ها در کنترل اشتها نیز نقش دارند. طبق این پژوهش، نقش‌ ژن‌ها در کنترل گرسنگی، میزانی از پُر شدن معده که گرسنگی را فرو بنشاند، انتخاب نوع و مقدار غذای دریافتی و برخورد با غذا در جمع کاملاً شناخته شده است.میزان تأثیر یکی از دو عامل محیط و ژنتیک بر فرد، بسیار پیچیده بوده و از فردی به فرد دیگر متفاوت می‌ باشد.نقش هورمون‌ها در کنترل اشتهاافراد چاق، به گروه‌های پُرخور و غیر پُرخور تقسیم می ‌شوند. نقش هورمون‌ها در تنظیم اشتها به خوبی مشخص شده است.- لپتین ( LEPTIN ) از جمله مهم ترین هورمون ‌های ترشح شده در بدن می‌ باشد که بر هیپوتالاموس اثر کرده و اعلام سیری می ‌کند. ولی در صورت عدم پاسخ مناسب به این هورمون، فرد پُرخوری می‌ کند. بافت چربی بدن علاوه بر لپتین، هورمون‌هایآدیپونکتین ورزیستین را هم ترشح می‌ کند. این سه هورمون در اثر پیام‌ های ارسالی به مغز توسط بافت چربی، در ارتباط با حجم انرژی ذخیره شده ترشح می‌ شوند.- انسولین، هورمونی است که از سلو‌ل‌ های بتای جزایر لانگرهانس لوزالمعده (پانکراس) ترشح می‌ شود و با کاهش قند خون سبب تولید علایم گرسنگی توسط هیپوتالاموس می‌ گردد.- گرلین (GHRELIN) هورمون دیگری است که از معده ترشح می ‌شود و در گرسنگی نقش دارد و اگر میزان ترشح آن در بدن زیاد باشد و یا به خوبی عمل نکند، موجب پُرخوری می‌ گردد.سه هورمون دیگری که در سیری و کاهش اشتها نقش دارند، عبارت هستند از:کوله سیستوکنین، پپتید شبه گلوکاگون (GLUCAGON- LIKE PEPTIDE1 یا G L P-1) یا پپتید 36- 3 YY(که از معده ترشح می ‌شود).نقش عوامل عصبی در کنترل اشتهالازم به ذکر است که نقش عوامل عصبی که از طریق عصب واگ، سیستم گوارشی را تحت تأثیر قرار می ‌دهند، هم روشن شده است. دانشمندان در زمینه‌ ی کنترل سیستم عصبی، برای قسمت ‌های مختلفی از مغز نقشی قائل شده‌اند.از میان انتقال دهنده‌ های امواج عصبی که بین سلو‌ل ‌های مغزی ترشح شده و عمل می ‌کنند، نقش نوروپپتید Y (پپتید وابسته به ژن آگوتی) و اورکسین (OREXIN) در تحریک اشتها، همچنین نقش ملانوکورتین‌ها و هورمون محرکه ی آلفاملانوکورتین در سیری تعیین شده‌اند.هر چه حجم معده بزرگ تر شود، ارسال علایم عصبی سیری کاهش می ‌یابند. در نتیجه افراد دارای معده ‌ی بزرگ تر، بیشتر هم می‌ خورند.پروتئین‌ها از مولکول ‌هایی به نام اسیدهای آمینه ساخته شده‌اند. برخی اسیدهای آمینه ی تشکیل دهنده ‌ی پروتئین‌ها، باید از طریق غذا دریافت شوند که به آنها اسیدهای آمینه ی ضروری گفته می ‌شود. کمبود حداقل یکی از اسیدهای آمینه ی ضروری ، موجب ایجاد چندین واکنش شیمیایی و فیزیکی در بدن می ‌شود و از آنجا که این اسیدهای آمینه با سوخت و ساز ملکول های چربی و کربوهیدرات‌ها هم در ارتباط هستند، به نظر می ‌رسد سیری کوتاه مدت را تحت تأثیر قرار می ‌دهند.دریافت مقادیر بالای ویتامین D  (به ‌صورت دارویی)، علاوه بر ایجاد عوارضی برای بدن موجب بی ‌اشتهایی می ‌شود.سیگار،  عموماً موجب کاهش اشتها شده و ترک سیگار، اغلب تا مدت‌ها اشتهای فرد را افزایش می ‌دهد.در حیواناتی که تابستان اشتهای زیادی دارند، ترشح لپتین افزایش می‌ یابد، ولی حساسیت نسبت به آن کم می ‌شود. در روزهای کوتاه زمستانی که حیوانات اشتهای کمی دارند، عکس این قضیه رخ می ‌دهد. بخشی از هیپوتالاموس که به لپتین واکنش نشان می ‌دهد، به کمک عواملی از قبیل نوروپپتید Y، ملانوکورتین و مسیرهای وابسته به کوکائین و آمفتامین‌‌ها، اشتها را کنترل می ‌کند.(( هورمون های روده ای در کنترل اشتها ))امروزه چاقی یکی از بزرگترین تهدیدهای سلامتی در جوامع بخصوص کشورهای پیشرفته می باشد . به منظور طراحی رژیم های لاغری و یا داروهای مؤثر در درمان چاقی ، دانستن فیزیولوژی طبیعی کنترل اشتها و پاتوفیزیولوژی چاقی ضروری است . هیپوتالاموس ورودی های هورمونی و عصبی را تدجمه ، تفسیر و هماهنگ می کند تا غذا خوردن و مصرف انرژی متعادل را برای بدن فراهم کند .شواهد اخیر پیشنهاد می کند که هورمون های روده ای مشخصی – گرلین ، پلی پپتید YY ، پلی پپتید پانکراسی ( PP ) ، پپتید شبه گلوکاگون-1 ( GLP-1 ) ، اکسینتومودولین ( Oxyntomodulin ) – یک نقش فیزیولوژیک در کنترل سیری از طریق هیپوتالاموس دارند . سیستم هورمون های روده ای تنظیم کننده اشتها یک پتانسیل بالقوه ای در طراحی داروهای ضدچاقی نشان می دهند .چاقی اپیدمیک :شیوع چاقی در بزرگسالان در انگلیس و ولز  از 6% مردان و 8% زنان در سال 1980 به 17% مردان و 21% زنان در سال 1998 افزایش یافت . افزایش های مشابهی در سراسر کشورهای پیشرفته مشاهده میشود و شروع به انعکاس در کشورهای در حال توسعه کرده است . نتایج چنین اپیدمی بیشتر از علم محض است. چاقی مرگ آور است . افراد چاق افزایش معنی داری در مرگ و مید و همین طور افزایش ریسک دیابت نوع2 ، بیماری قلبی-عروقی و انواع خاصی از سرطان را نشان می دهند . حتی کاهش وزن نسبتاً کم می تواند مرگ و میر و بیماریهای مرتبط با چاقی را کاهش دهد .مکانیزم های مرکزی کنترل اشتها :هیپوتالاموس منطقه کلیدی CNS است که در تنظیم اشتها درگیر است . آزمایشات اولیه منجر به فرضیه (( مرکز دوتایی )) شد که پیشنهاد می کرد هسته ی بطنی میانی هیپوتالاموس VMN ( ventromedial nucleus ) مرکز سیری و هیپوتالاموس جانبی ( lateral ) مرکز گرسنگی است . در طول زمان این تصویر ساده تغییر کرد و به یک مدل پیچیده و سطح بالا تبدیل شد که بیان می دارد تعدادی از مسیرهای نورونی مجزا بین هسته های مشخصی از هیپوتالاموس یک شبکه نورونی پیچیده و منسجمی تشکیل می دهند . تصور می شود که نوروترانسمیترها و تنظیم کننده های زیادی در کنترل هیپوتالاموسی اشتها درگیر باشند .هیپوتالاموس یک تعداد ورودی هورمونی و عصبی را تفسیر و هماهنگ می کنند تا غذا خوردن و مصرف انرژی را در پاسخ به شرایط تغییریافته ی تعادل انرژی تنظیم کند .سیگنالهای طولانی مدت مربوط به ذخایر انرژی بدن ، وضعیت هورمونی و سلامت عمومی می باشد و اغلب هورمونی هستند . سیگنالهای کوتاه مدت شامل هورمونهای روده ای و سیگنالهای عصبی از مراکز مغزی بالاتر و روده ، شروع و پایان وعده غذایی را تنظیم می کنند . هر دوی سیگنالهای کوتاه مدت و بلند مدت می توانند در مصرف انرژی تأثیر داشته باشند از طریق جریان عصبی سمپاتیک به بافت چربی قهوه ای و یا اثر بر ترشح هورمونهای مختلف هیپوفیز .هسته های قوسی هیپوتالاموس (ARC ) ، که به عنوان هسته های قیفی شکل در انسان شناخته شده اند ، به نظر می رسد که نقش مهمی در دریافت و همامنگی چنین سیگنالهایی دارند . هسته های قوسی (ARC ) در پایه ( base ) هیپوتالاموس واقع شده اند و توسط سد خونی مغزی به صورت غیرکاملی ( incompletely ) از گردش خونی عمومی جدا شده اند که امکان دسترسی مستقیم به فاکتورهای خونی را می دهد . 2 نوع عمده از نورون های ARC وجود دارد که در تنظیم دریافت غذا د ر گیرند : 1- نورون های مهاری اشتها به نام POMC یا پرواوپیوملانوکورتین ( pro-opiomelanocortin ) 2- نورون های تحریک کننده اشتها که NPY ( Neuropeptide Y ) و AgRP ( Agouti-Related Peptide ) ترشح می کنند .POMC مولکول پیش سازی است که پپتید آنورکتیک ( مهارکننده اشتها ) به نام هورمون محرک ملانوسیتی آلفا یا α -MSH (α-melanocyte-stimulating hormone  ) را افزایش می دهد . α –MSH آگونیست رسپتورهای ملانوکورتین-3 (MC3 ) و ملانوکورتین-4 (MC4 ) است . ( آگونیست ماده ای است که به رسپتور متصل و تحریک فیزیولوژیک آن را باعث می شود ) . انسان و حیواناتی که فاقد ژن POMC هستند در رسپتور MC4 دارند چاق و هیپرفاژیک هستند .(هیپرفاژی = پرخوری ).AgRP آنتاگونیست اندوژن رسپتورهای MC3 و MC4 است و تذریق مرکزی AgRP دریافت غذا را بطور چشمگیری افزایش می دهد ( آنتاگونیست رسپتور را مهار می کند ) . همچنین NPY یک عامل ارکسیژنیک ( افزاینده اشتها ) قوی است ، اگرچه اثراتش کمتر از AgRP باقی می ماند . NPY غذا خوردن را ، احتملاً از طریق رسپتورهای Y1 و Y5 تحریک می کند . البته در سایر سیستم های درون ریز هم تأثیر دارد . هر دو دسته های نورونی NPY∕AgRP  و POMC به سایر هسته های هیپوتالاموسی ترشح دارند ، مخصوصاً هسته حاشیه بطنی PVN ( paraventricular nucleus ) که در تنظیم دریافت غذا و مصرف انرژی مهم و بحرانی شناخته شده است . همچنین PVN  ورودی ها از سایر هسته های هیپوتالاموسی شامل ناحیه هیپوتالاموس جانبی ( Lateral Hypothalamic area ) ، هسته بطنی میانی ( Ventromedial nucleus ) و هسته پشتی میانی ( Dorsomedial nucleus ) ، را تحلیل می کند .فاکتورهای آدیپوزتاتیلپتین :لپتین در سال 1994 کشف شد . لپتین توسط سلولهای چربی در بافت چربی سفید تولید و ترشح می شود و در پلاسما در غلظت های متناسب با توده چربی گردش می کند و نیمه عمر نسبتاً طولانی دارد . تزریق لپتین به صورت محیطی یا در CNS در جوندگان دریافت غذا و وزن بدن را کاهش می دهد . لپتین ترشح شده ی محیطی و اندوژن توسط انتقال فعال یا انتشار ساده وارد CNS می شود . لپتین مستقیماً نورون های قوسی  ارکسیژنیک NPY∕AgRP را مهار و نورون های آنورکتیک POMC را تحریک می کند . بنابراین لپتین به عنوان  یک حلقه فیدبکی در تنظیم چربی بدن عمل می کند . بچه هایی با نقص مادرزادی لپتین اشتهای بسیار زیادی دارند و چاق می شوند . تزریق لپتین اگزوژن این ناهنجاری ها را در انسان و موش( mice ) بهبود می دهد . با این وجود اکثریت انسان های چاق ژن های چاقی طبیعی دارند و سطح لپتین پلاسما بالاست که منعکس کننده توده چربی زیاد آنها می باشد و یک نوع مقاومت به لپتین در افراد چاق پیشنهاد می شود .در حالی که نبود لپتین در خون – که در ارتباط با کاهش یا فقدان ذخایر چربی بدن می باشد – اثرات عمیقی در اشتها و وزن بدن داشته است ، سطوح بالای لپتین نتایج قابل مشاهده کمتری دارد . بنابراین لپتین می تواند نقش مهمی در طول دوره های گرسنگی بازی کند ، اما زمانی که غذا به راحتی در دسترس باشد اهمیت کمتری دارد .انسولین :انسولین نقشی مشابه لپتین دارد . اگرچه انسولین از آدیپوسیت ها ترشح نمی شود اما سطوح انسولین خون با سطح آدیپوزی بدن مرتبط می باشد . به نظر می رسد انسولین نورون های NPY∕AgRP را در هسته های قوسی هیپوتالاموس مهار می کند . تزریق انسولین در داخل بطن مغز I.C.V ( Intracerebroventricular ) در جوندگان دریافت غذا و وزن بدن را کاهش داده است و در مقابل تزریق آنتی بادی های انسولین دریافت غذا و وزن بدن را افزایش داده است . حیواناتی که نقص انسولین دارند هیپرفاژیک هستند .هورمون های روده ایافزایش گرسنگی قبل از وعده غذایی و کاهش بعد از آن نمی تواند با تغییرات جزئی در لپتین پلاسما توضیح داده شود . به طور مشابهی ، افزایش حاد انسولین بعد از غذا به نظر نمی رسد مستقیماً اشتها را کاهش دهد .سیری بعد از غذا می تواند توسط سیستم حسگر روده ای توضیح داده شود ، که سیگنالهایی را از روده به مراکز اشتها در مغذ می فرستد . هد دوی سیگنالهای هورمونی و نورونی درگیرند . حضور غذا در معده رسپتورهای مکانیکی و شیمیایی را تحریک می کند تا سیگنال ها را از طریق فیبرهای آوران واگی به ساقه مغذ منتقل کنند .بارگیری معدی به طور وابسته به حجم دریافت غذا را در کوتاه مدت کاهش می دهد ، بدون آنکه با محتوی مواد مغذی مرتبط باشد . این امر پیشنهاد می کند که اتصاع معده در فرونشانی عصبی دریافت غذا مهمتر از محتوی می باشد . محتوی مواد مغذی در روده باریک نقش بیشتری بازی می کند و مسیرهای واگی را تحریک می کند که می تواند به سیری کمک کند . چنین سیگنالهای عصبی با سیگنالهای درون ریز از دستگاه گوارش هماهنگ می شوند . هورمون های روده ای نقش فیزیولوژیک مهمی در سیری بعد از غذا دارند . روده دارای یک جمعیت پراکنده از سلولهای درون ریز است چند هورمون را در پاسخ به تغییرات محتوی مواد مغذی لومن ، به خون آزاد می کند . شواهد اخیر نشان می دهد که هورمون های روده ای که در غلظتهای فیزیولوژیک تزریق شوند ، می توانند اشتها را در مدلهای انسانی و حیوانی تحت تأثیر قرار دهند .کوله سیستوکینین ( CCK ) :Aنقش CCK در ترشح پانکراسی و انقباض کیسه صفرا به خوبی شناخته شده و نیز CCK اندازه وعده غذایی را در یک رفتار وابسته به دوز در Rat  کاهش می دهد . CCK اولین هورمون روده ای بوده که اثرش در کنترل اشتها شناخته شد . اثرات آنورکتیک CCK در مطالعات ثابت شده است . حضور محصولات هضمی در لومن روده ترشح CCK از ابتدای روده باریک را تحریک می کند . به نظر می رسد اثرات آنورکتیک CCK توسط رسپتور  CCK  از طریق واگ انجام و با واگوتومی ( قطع تکانه های عصب واگ) از بین می رود . تزریق آنتاگونیست های این رسپتور پیش از غذا اندازه وعده غذایی را در انسان و سایر گونه ها افزایش داده است . Rat هایی که فاقد این رسپتور هستند ، چاق می باشند و کاهش اشتهای آنها در پاسخ به CCK شکست می خورد . اگرچه تزریق متناوب CCK به Rat اثر آنورکتیک آن را حفظ کرده ، اما تغییرات کمی در دریافت غذای روزانه یا وزن بدن وجود دارد که در نتیجه خوردن های جبرانی در فواصل بین تزریق ها ست .گرلین Ghrelin :گرلین تنها هورمون محرک فعال اشتها به صورت محیطی می باشد که تاکنون کشف شده است . گرلین به طور قوی دریافت غذا و ترشح هورمون رشد را تحریک می کند . سطح گرلین پلاسما به طور معکوسی با وزن بدن ارتباط دارد و در انسان به دنبال کاهش وزن ، افزایش می یابد . منبع عمده گرلین خون معده است اما به مقدار کم از روده ، پانکراس ، هیپوفیز ، کلیه و جفت نیز تولید می شود . گرلین از 28 آمینواسید تشکیل شده که یک زنجیره جانبی آسیل به سرین موجود در موقعیت 3 متصل می شود . این گروه آسیل نورمال-اکتانوئیل ( n-octanoyl ) بوده و برای فعالیت های هورمون رشد مهم می باشد . گرلین به رسپتور محرک ترشح هورمون رشد (Growth Hormone Secretagogue Receptor : GHS-R ) متصل می شود . GHS-R به میزان بالایی در هیپوتالاموس ( هسته های قوسی ) بیان می شود اما در ساقه مغذ ، هیپوفیز ، دستگاه گوارش ، بافت چربی و سایر بافت های محیطی نیز دیده می شود .ترشح گرلین در شرایط تعادل منفی انرژی مثل گرسنگی ( starvation ) ، کاشکسی ( cachexia ) ، بی اشتهایی عصبی ( anorexia nervosa ) افزایش می یابد . در حالی که بیان آن در شرایط تعادل مثبت انرژی مثل غذا خوردن ( feeding ) ، هیپرگلیسمی و چاقی کاهش می یابد . غلظت های گرلین خون در طول fasting افزایش می یابد و بعد از غذا سریعاً افت می کند . بنابراین گرلین می تواند در آغاز وعده غذایی درگیر باشد ، اگرچه کار اخیر نشان داده است که سطوح گرلین خون نمی تواند فاصله زمانی بین وعده ها را در انسان پیش بینی کند . هرچند به نظر می رسد دریافت کالری تنظیم کننده اصلی سطوح گرلین پلاسما باشد ، مکانیزم های دقیق تنظیم ترشح گرلین ناشناخته است . برخی پیشنهادات وجود دارد مبنی بر این که گلوکز خون و یا انسولین ترشح گرلین را فرو می نشاند . سطوح گرلین خون در افراد چاق پایین تر است ، که شاید یک مکانیزم فیدبکی برای کاهش اشتها را منعکس می کند .اثرات ارکسیژنیک گرلین محیطی از طریق CNS انجام می گیرد . تزریق محیطی گرلین ، نورون ها را در هسته های قوسی و هسته های حاشیه بطنی PVN فعال می کند و تزریق داخل بطن مغزی I.C.V اشتها را افزایش می دهد . تزریق آنتی بادی های آنتی-گرلین به مغز Rat غذا خوردن را مهار می کند . اثرات ارکسیژنیک گرلین می تواند غیرمستقیماً توسط NPY و AgRP انجام گیرد . تزریق مرکزی گرلین نورون های NPY∕AgRP را فعال و بیان هیپوتالاموسی mRNA مربوط NPY را افزایش می دهد . تزریق محیطی و مزمن گرلین در Rat باعث هیپر فاژی و چاقی می شود .پلی پپتید پانکراسی ( PP ) و پپتید YY ( PYY ) :PP و PYY هورمون های روده ای آنورکتیک هستند که به خانواده پپتید گروه PP تعلق دارند و NPY نیز عضوی از آن است . هر 3 پپتید 36 آمینواسید دارد با ساختارهای پایه ای که تعدادی تیروزین به آنها متصل است . گروه PP یک شکل ساختاری مشترک سومین در تمام اعضا است و در اتصال و فعال سازی 6 زیرگونه رسپتور اتصالی به پروتئین G -  Y1 و Y2 و Y3 و Y4 و Y5  و Y6 – مهم می باشد که این رسپتورها اعمال فیزیولوژیک مشترک این خانواده را انجام می دهند .پلی پپتید پانکراسی ( PP ) با رسپتورهای Y4 و Y5 باند می شود . غالباً در بخش برون ریز پانکراس وجود دارد و ترشح آن با دریافت غذا تحریک می شود . سطوح پلاسمایی آن بعد از غذا متناسب با دریافت کالری است . اگرچه سایر فاکتورها شامل : اتساع معده ، تون عصب واگی ، سطح گلوکذ خون و سایر هورمون های دستگاه گوارش ، نیز در ترشح آن تأثیر دارند . PP ترشح برون ریز پانکراس و انقباض کیسه صفرا را مهار می کند و ترشح اسید معده و تحرک دستگاه گوارش را تعدیل می کند . تزریق محیطی PP در جوندگان دریافت غذا دریافت غذا و تخلیه معده را فرو می نشاند . در مقابل تزریق مرکزی PP دریافت غذا و تخلیه معده را افزایش می دهد . با این وجود ، تزریق داخل وریدی PP دریافت غذا را در انسان بدون تأثیر بر تخلیه معده کاهش می دهد .اثرات متضاد PP محیطی و مرکزی ممکن است فعال سازی زیرگونه های متفاوتی از رسپتور را نشان دهد تزریق محیطی آن نورون هایی در ناحیه Postrema – جایی که رسپتور Y4 به میزان بالایی وجود دارد – را فعال می کند . شاید PP مرکزی اثرات ارکسیژنیک خود را از طریق رسپتور Y5 ایفا می کند .PP محیطی بیان هیپوتالاموسی NPY را افزایش داده و همچنین مصرف اکسیژن را بالا می برد و سیستم عصبی سمپاتیک را تحریک می کند که می تواند مصرف انرژی را افزایش دهد . PP پتانسیل خوبی برای استفاده درمان چاقی نشان می دهد .PYY بعد از صرف غذا توسط سلولهای درون ریز روده ای تولید و به خون ترشح می شود . تزریق محیطی PYY جذب مایعات و الکترولیت ها را از ایلئوم افزایش می دهد و تحرک روده ای ، ترشحات معدی و پانکراسی و تخلیه کیسه صفرا و معده را مهار می کند . همچنین به عنوان منقبض کننده عروق عمل می کند.PYY به همه رسپتورهای Y باند می شود . بیشتر دیده شده که PYY در سلولها ذخیره می شود و در گردش خون به فرم PYY3-36 است ( یک پپتید کوتاه شده 34 آمینواسیدی که با جدا شدن 2 آمینواسید از N – ترمینال تولید می شود ) .PYY3-36 تمایل بالایی به Y2 و تمایل کمتری به رسپتورهای Y1 و Y5 نشان می دهد . تزریق محیطی PYY3-36 در دوزهای مشابه با سطوح آن بعد از مصرف غذا ، نورون ها را در هسته های قوسی فعال می کند و دریافت غذا مهار می شود . تزریق مستقیم در داخل هسته های قوسی نیز دریافت غذا را در Rat  کاهش می دهد . PYY3-36 آزاد شدن NPY را کاهش و منجر به افزایش فعالیت نورون های POMC می شود .پپتید شبه گلوکاگون -1 و اکسینتومودولین :GLP-1 و Oxm با فرایند پس ترجمه ای ژن پره پروگلوکاگون در CNS و روده و کولون تولید می شود . هر دو پپتید در پاسخ به دریافت مواد مغذی به خون ترشح می شوند و به نظر می رسد به عنوان سیگنالهای سیری عمل می کنند .اعمال فیزیولوژیک GLP-1 شامل تحریک ترشح انسولین ، فرونشانی ترشح اسید معده و کند کردن تخلیه معده است . رسپتورهای GLP-1 در ساقه مغز ، هسته های قوسی ، PVN و بافت های مختلف محیطی وجود دارد . تزریق مرکزی GLP-1 به Rat دریافت غذا را مهار و نورون های PVN و ARC را فعال می کند . تزریق محیطی به Rat و انسان دریافت غذا را مهار و نورون های ساقه مغز را در Rat فعال می کند.Oxm مانند GLP-1 ترشح اسید معده را مهار و دریافت غذا را کاهش می دهد . آنتاگونیست های GLP-1 اثرات آنورکتیک Oxm را مهار می کند و این امر پیشنهاد می کند که سیگنالهای Oxm از طریق رسپتور GLP-1 دریافت می شود . اگرچه Oxm و GLP-1 به طور یکسانی در کاهش دریافت غذا مؤثر هستند ، اما تمایل Oxm به رسپتور GLP-1 خیلی کمتر از خود GLP-1 است. بنابراین شاید رسپتور Oxm ناشناخته ای وجود داشته باشد . چنین رسپتوری باید مشابهت هایی با رسپتور GLP-1 داشته باشد ، زیرابا  آنتاگونیست GLP-1 ( exendin ) بلوکه می شود . تزریق محیطی Oxm نورون ها را در ARC فعال می کند و تزریق exendin در داخل ARC اعمال آنورکتیک Oxm محیطی را بلوکه می کند اما نه GLP-1 را . که این موضوع پیشنهاد می کند که Oxm و GLP-1 از مسیرهای متفاوتی دریافت غذا را کاهش می دهد . Oxm محیطی می تواند از طریق ARC دریافت غذا را کاهش دهد ، در حالی که GLP-1 از طریق ناحیه ی postrema در ساقه ی مغذ روی اشتها عمل می کند .تزریق مزمن و مرکزی GLP-1 و تزریق محیطی و مرکزی Oxm باعث کاهش در وزن گیری می شود . حیوانات درمان شده با Oxm وزن بیشتری کم می کنند ، که پیشنهاد می کند که Oxm می تواند مصرف انرژی را نیز افزایش دهد .در حالی که تزریق داخل وریدی GLP-1 در غلظت های فیزیولوژیکی در انسان اثر مهمی روی اشتها دارد ، ثابت شده است تنها سطوح پاتوفیزیولوژیکی Oxm دریافت کالری را کاهش می دهد . کار بیشتری نیاز است تا اهمیت فیزیولوژیک Oxm را در اشتهای انسان روشن کند . به طور جالبی ، تزریق Oxm در انسان سطوح گرلین پلاسما را کاهش می دهد که می تواند مسئول کاهش اشتهای مشاهده شده باشد .در چند سال اخیر پپتید دیگری نیز شناسایی شده است به نام Obestatin ( ابستاتین ) که از سلولهای تولیدکننده گرلین ترشح می شود  و دریافت غذا را کاهش می دهد .نوروپپتیدهای ارکسیژنیک : NPY ، AgRP ، MCH ، Galanin ، Ghrelin ، Orexin A & B ، Norepinephrine ، -Endorphinβنوروپپتیدهای آنورکسیژنیک :-MSHα ,corticopin-releasing hormone ، CCK ، Bombesin ، somatostatin ، Thyrotropin-releasing hormone  ، calcitonin-gene-released peptide ، Neurotensin ، Neuromedin U ،  GLP-1,2 ، serotonin ، OxytocinReferences:·       Exp Physiol 89.5 (2004) pp 507-516 – “Gut hormones ih the control of appetite” , K.G Murphy & S.R.  Bloom·       Molecular interventions ,volume2 ,issue8 , December 2002 ,pp 494-498 : “Ghrelin & the regulation of food intake & Energy Balance” Hiroshi Hosoda ,…·       The FASEB journal , vol 18 , pp 439-456 , March 2004 : “Ghrelin,appetite,and gastric motility: the emerging role of the stomach as an endocrine organ” AKIO INU|+| نوشته شده در  چهارشنبه ۴ آبان ۱۳۹۰ساعت 0:19  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتBMR میزان کالری مورد نیاز بدنBMR  میزان کالری مورد نیاز بدنآیا تا به حال در مورد غذایی که در طول روز مصرف می کنید، فکر کرده اید؟ متاسفانه بسیاری از افراد کالری، به اندازه نیاز بدن را مصرف نمی کنند. کالری بیش از اندازه باعث ایجاد جاقی شده و کمبود آن نیز مشکلات دیگری را برای بدن شما ایجاد می کند. خوب پس کمی در مورد "کالری" برای شما توضیح می دهیم.عملکرد کالریهر نوع ماده خوراکی (بجز آب) شامل کالری است که باعث تولید انرژی در بدن می شود. اما اگر می خواهید رژیم غذایی مناسبی داشته باشید، باید طرز استفاده کالری مورد نیاز بدن را یاد بگیرید. مشکل این جاست که میزان کالری مورد نیاز در افراد مختلف، متفاوت است؛ چراکه هر فرد به میزان بخصوصی کالری نیاز دارد.میزان مصرف کالری روزانه ما به عوامل مختلفی از جمله: وزن، قد، جنسیت، سن و فعالیت روزانه بستگی دارد. هر چه فردی جوان تر و خوش اندام تر باشد، نیاز به کالری بیشتری دارد. البته این مقدار کالری با افزایش سن افراد کاهش می یابد.علیرغم اینکه کالری ها برای بدن بسیار مفید هستند، می توانند عملکرد مضری نیز از خود نشان دهند. آقای دکتر ریچارد ویندراک پروفسور دانشگاه ویسکونسین معتقد است که اگر افراد به اندازه کافی کالری مصرف نمایند هیچ گاه دچار پیری زودرس نمی شوند. یکی از عوامل ایجاد پیری نفوذ رادیکال های آزاد به بافت ماهیچه ای است. اگر بتوانید به اندازه کالری مصرف کنید، از فرایند نفوذ رادیکال ها به داخل بافت ها جلوگیری کرده و بنابراین سلامتی شما تضمین خواهد شد.کالری موردنیازیک رژیم غذایی سالم حاوی چه مقدار کالری است؟پیش از هر چیز باید بدانید که بدن انسان پروتئین، چربی و کربوهیدارت ها را نیز به کالری تبدیل می نماید. 1 گرم پروتئین و کربوهیدارات برابر است با 4 کالری است و همچنین 1 گرم چربی برابر با 9 کالری می باشد. واضح است که غذاهای پر چرب حاوی کالری بیشتری نسبت به غذاهای کم چرب هستند. اما ساده لوح نباشید! منظور ما این نیست که چون چربی غذایی پایین است پس شما هر چقدر که دوست داشتید می توانید از آن بخورید.حتی اگر شما در یک وعده غذایی از مقدار زیادی پروتئین استفاده کنید این کار می تواند سلامت شما را به خطر اندازد. یک مرد بالغ قادر به هضم 40 گرم پروتئین در هر وعده غذایی می باشد. هر چه بیش از این مقدار مصرف شود به عنوان چربی در بدن فرد ذخیره می شود. این نکته را زمانیکه در حال رژیم گرفتن به خاطر بسپارید.کالری مورد نیاز بدن شما باید از 55-60 درصد از کربوهیدرات، 25-30 درصد از پروتئین و 15-20 درصد از چربی تشکیل شود. یک انسان سالم باید میزان کالری مورد نیاز بدن خود را طی 4-6 وعده به بدن برساند که البته به دلیل شرایط شغلی و فرهنگی به ما آموزش داده اند که غذای خود را در 3 وعده نسبتا بزرگتر میل کنیم که این امر به عنوان یک رژیم غذایی سالم به شمار نمی رود.میزان کالری مورد نیاز یک مرد بالغ فعال ( منظور از فعال بودن ، داشتن حداقل 3-5 مرتبه ورزش در طول هفته می باشد) بر اساس عوامل فوق الذکر در حدود 2500-3000 کالری در هر روز می باشد.مصرف روزانه کالریBMRراه های متفاوتی برای تشخیص میزان کالری مورد نیاز روزانه بدن وجود دارد که ما در این قسمت یکی از آنها را به نان فرمول "هریس بندیک" را برای شما انتخاب کرده ایم. این فرمول یکی از آسانترین راه های محاسبه فرایند بنیادین متابولیک است (BMR ). عوامل مهم در این فرمول عبارتند از: جنسیت، وزن بدن (به کیلو )، قد (به سانتی متر)، و سن. فرمول مذکور به این شکل است.(سن ×۸ .6) – ( قد × 5 ) + ( وزن × 13.7 ) + 66 = MRMبه عنوان مثال:1- مرد: 662- وزن 75 کیلو : 1027.5 = (75 × 13.7)3- قد 175 سانتی متر : 875 = (175 × 5 )4- سن 28 سال : 190.4 = (28 × 6.8 )مرحله 1 تا 3 و بعد هم مرحله 4 را از مجموع کم کنید که رویهم می شود 1778.1مضرب فعالیتبالاخره هر چه میزان فعالیت فرد بیشتر باشد بدن او کالری بیشتری طلب می کند.افراد بدون فعالیت= (میزان کم یا هیچ گونه فعالیت)1.2 × BMRافراد کم فعالیت = (کمی نرمش در حدود 1 تا 3 روز در طول هفته)1.375 × BMRافراد با فعالیت متوسط = (نرمش متعادل در حدود 3 تا 5 بار در طول هفته) 1.55 × BMRافراد فعال = (ورزش روزانه) 1.725 × BMRافراد بیش فعال = ( ورزش های سنگین روزانه ) 1.9 × BMRدر این حالت اگر فردی که در مثال بالا میزان کالری مصرفی روزانه او محاسبه شد، دادرای فعالیت فیزیکی متوسطی هم باشد می بایست عدد بدست آمده (1778.1) را در 1.55 ضرب کند تا کالری نهایی مورد نیاز بدن خود را بدست آورد که این مقدار برابر است با 2756 در هر روز.میزان صحیح کالریشاید برای بعضی از افراد انجام دادن تمام کارهایی که ذکر شد اندکی دشوار باشد به همین دلیل در این قسمت برای شما یک نمونه از غذاهایی که مصرف آنها در طول روز باعث ایجاد 2700 کالری می شود را آورده ایم (به راحتی با زیاد و کم کردن مصرف می توانید کالری را افزایش و یا کاهش دهید)صبحانه3 تکه نان، ¼ فنجان شربت قند : 410 کالری1 فنجان آب پرتقال : 112 کالریمیان وعده· گرانولا (نوعی شیرینی) : 140 کالری· 200 گرم ماست کم چرب: 140 کالرینهارساندویچ سبزیجات (پیاز، سیب زمینی، کاهو) : 530 کالریسالاد فصل: 110 کالریمیان وعدهنوشیدنی دارای پروتیین ( به عنوان مثال شیر موزی که حاوی شیر 2% چربی و یک موز باشد)شامیک قطعه ماهیچه ( به همراه نان و تخم مرغ): 380 کالریبرنج پختخ شده: 160 کالریسالاد کلم : 70 کالریمیان وعدهیک عدد تون ماهی همراه با پیاز و 2 قاشق سوپ خوری سس مایونز : 150 کالریشکستن رسم و رسوماتنهار باید مقدار بیشتری کالری نسبت به شام دارا باشد. فرهنگ غربی ها معمولا شام را مفصل تر از نهار در نظر می گیرد. این کار از نظر علمی صحیح نیست، چرا که شام معمولا در آخر روز زمانی که فعالیت های انسان پایان می پذیرد مصرف می شود (زمانیکه بدن به انرژی زیادی نیاز ندارد). از ساعت 6 بعد از ظهر به بعد مردم معمولا به تماشای تلویزیون مشغول می شوند.12 تا 6 بعد از ظهر معمولا پر فعالیت ترین ساعت روز به شمار می رود. زمانی است که افراد بیشترین فعالیت را انجام می دهند. به همین دلیل نهار نسبت به سایر وعده های غذایی باید حاوی بیشترین میزان کالری و کربو هیدارت باشد.به علاوه شام آخرین وعده غذایی است. مجددا باید بگوییم که این کار اشتباه است. چرا باید بعد از شام و وعده بعدی غذایی یعنی صبحانه چیزی نخوریم؟ زمانی که شکم شما برای مدت زمان زیادی خالی بماند، سطح انرژی در آن دگر گون می شود. این امر باعث می شود زمانیکه شما دوباره غذا مصرف می کنید میزان چربی بیشتری در بدن شما ذخیره می شود و همانطور که قبلا هم به آن اشاره شد بعضی از مواد غذایی خاص اگر بیش از مقدار مورد نیاز مصرف شوند در بدن تبدیل به چربی می شوند. این امر باعث ایجاد شکاف در روند غذایی فرد می شود که خود یکی از مهمترین عوامل بروز چاقی در آمریکای شمالی به شمار می رود.استفاده مکرر از مواد غذایی در وعده های کوچک تر خیلی سالم تر از مصرف زیاد غذا در چند وعده مختصر می باشد.چگونه به هدف برسیم؟چگونه می توانید چنین رژیم سالمی را نگه دارید؟ بهتنرین راه خریداری کتاب "حساب تغذیه" است. قیمت چنین کتاب هایی در حدود 700 تومان است، اما می توانند زندگی شما را از نابودی نجات دهند. در آنها جداول معینی برای ثبت کالری، پروتیین، چربی و کربوهیدرات می باشند.برخی از آنها میزان کالری برخی محصولات غذایی معروف مثل مک دونالد و یا تاکو بل را نیر در خود گنجانده اند. شما باید تمام مواد غذایی که در طول روز مصرف می کنید را در آن یادداشت نمایید. و بعد از کتاب خود برای تعیین ارزش غذایی رژیم خود استفاده کنید.محاسبه میزان مصرف کالری روزانه شما آنقدرها هم که تصور می کنید، مشکل نیست. خیلی از افراد تصور می کنند که رژیم غذایی سالمی استفاده می کنند اما، زمانی که چشمشان به یکی از این کتالب ها می خورد تازه متوجه می شوند که چقدر در اشتباه بوده اند. برای یکبار هم که شده این شیوه را به کار امتحان کنید، حتم دارم که همه شما از مواجهه با حقیقت شگفت زده خواهید شد. خیلی از ما بدون اینکه خودمان هم متوجه باشیم از رژیم غذایی نا مناسبی استفاده می کنیم. بنابراین به خودتان لطف کنید و برای یکبار در کل زندگی تان هم که شده مصرف روزانه کالری خود را محاسبه کنید؛ قول می دم که پشیمان نخواهید شد.خلاصه :-ابتدا انرژی پایه را حساب می کنیم( با استفاده از فرمول هریس بندیکت):(سن×4.7)-(قد×1.7)+(وزن×9.6)+655=برای زنان(سن×6.8)-(قد×5)+(وزن×13.7)+66= برای مردان(قد را به سانتیمتر و وزن را به کیلوگرم در نظر می گیریم)2-سپس فاکتور فعالیت را برای فرد تعیین می کنیم:-برای افراد بسیار غیر فعال= 1.3-برای افرادی که کمی فعال هستند= مردان: 1.6 / زنان: 1.5-برای افرادی که فعالیت متوسط دارند= مردان: 1.7 / زنان: 1.6_برای افرادی که فعالیت سنگین دارند=مردان: 2.1 / زنان: 1.93-انرژی پاِیه را درفاکتور فعالیت ضرب می کنِیم. کالری مورد نیاز روزانه بدست می آید.65-55% این کالری را برای کربو هیدرات 30-25% را برای چربی و20-15% آن را برای پروتئین در نظر می گیریم.برای محاسبه وزن نرمال به طریق زیر عمل می کنیم:(اختلاف قد از 150×0.9)+45=زنان-(اختلاف قد از 150×1.1)+48=مردان-لینک کالری مورد نیاز در فعالیت های مختلف :http://www.caloriecontrol.org/لینک محاسبه کالری مورد نیاز فرد :http://www.muscleandstrength.com/too...alculator.htmlمقدار کالری غذاها و میوها رو  :FruitVegetableBreakfastIce CreamFishChickenMeatCheesePastaRice|+| نوشته شده در  پنجشنبه ۱۴ مهر ۱۳۹۰ساعت 3:56  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتتداخل ویتامین هاسوال دوست عزیز :سلام.خسته نباشید.من یکسری ابهامات درباره ویتامین ها داشتم.اگه بتونید جواب بدید ممنون میشم.خیلی جاها خوندو که ویتامین هایی مثل روی و کلسیم با هم تداخل دارند و در واقع عناصری که 2ظرفیتی اند مثل منیزیم, روی و ...در جذب با هم با هم تداخل دارند.آیا این درسته؟چون من مکملهای ویتامینی دیدم که توش روی منیزیم کلسیم همش با هم هست!!!و اینکه میخواستم بدونم که زمان جذب ویتامین ها چقدر است که اگر ویتامینی با دیگری تداخل داره چجوری مصرفشون کنیم؟یکروز درمیون؟یکیشو صبح یکیشو شب؟...پاسخ :این مطلبو من چند ماه پیش تو روزنامه سلامت خوندم شانسی روزنامه رو نگه داشته بودم بخونو حلشو ببر بعدم باسه ما دعا کن و یه نظری بده و به دوستات بگو سایتش بدهیک نمونه از این تداخل هارا برایمان مثال بزنید؟ـ بله. مثلا همان طور که می دانید آهن به ۲ شکل کلی در طبیعت وجود دارد؛ یکی، آهن المنتال یا عنصری و دیگری، آهن «هِم». آهن «هِم»، همان آهنی است که در مواد غذایی با منشأ حیوانی وجود دارد و خیلی تحت تاثیر عوامل مختلف قرار نمی گیرد و به راحتی در بدن هضم و جذب می شود. شاید جالب باشد که بدانید تنها عاملی که می تواند حتی جذب آهن هم را مختل کند، آهن المنتال است. آهن المنتال همان قرص های فروس سولفاتی است که خیلی از خانم ها برای رفع کم خونی شان آن را بدون تجویز از داروخانه تهیه و مصرف می کنند و نمی دانند که با این کار نه تنها کم خونی شان را از بین نمی برند؛ بلکه جذب آهن هِمی را که از طریق خوردن گوشت به بدنشان رسیده، مختل می کنند.▪ مصرف قرص های کلسیم هم بین مردم خیلی رایج است. مصرف خودسرانه این قرص ها هم می تواند عوارضی داشته باشد؟ـ بله، مکمل های کلسیم می توانند روی جذب عناصر دوظرفیتی دیگر مانند روی، مس و منیزیم تاثیر بگذارند و به طور کلی عناصر دوظرفیتی با یکدیگر تداخل دارند و جذب هم را مختل می کنند.▪ آیا ممکن است مصرف مکمل ها، تداخل دارویی هم ایجاد کند و اثر دارویی که می خوریم را از بین ببرد؟ـ بله؛ خیلی از داروها می توانند روی جذب کلسیم اثر منفی داشته باشند و از سوی دیگر، بسیاری از مکمل ها هم می توانند در اثربخشی داروها اختلال ایجاد کنند. به همین خاطر وقتی یک پزشک یا متخصص تغذیه می خواهد برای بیمار یا مخاطبش، مکملی را تجویز کند ابتدا یک شرح کامل از او می گیرد تا بداند چه بیماری هایی دارد و چه داروهایی مصرف می کند. سپس ساعت و میزان مصرف مکمل ها را به گونه ای برای او برنامه ریزی می کند که تداخلی با داروهای مصرفی اش پیش نیاید یا حداقل تداخل ایجاد شود و او بتواند با کمترین دوز مصرفی، بیشترین استفاده را از آن دارو یا مکمل ببرد.▪ با این اوصاف،خیلی از مکمل ها می توانند با یکدیگر یا با مواد مغذی دیگر تداخل داشته باشند. یعنی مصرف شربت های مولتی ویتامین مینرال که چند مکمل را با هم دارند، هیچ فایده ای ندارد؟ـ شربت های مولتی ویتامین مینرال متفاوت هستند. از نظر تکنولوژی دارویی، امکان اینکه یک شرکت داروسازی بتواند چنین شربتی را تولید کند به نحوی که هیچ کدام از مکمل هایش اثر یکدیگر را از بین نبرند، وجود دارد. اما متاسفانه تمام مارک هایی که این شربت ها را به بازار ارائه می دهند، معتبر نیستند و ما باید تنها به نام های تجاری معروف و معتبر چنین داروهایی اکتفا کنیم. کارخانه های معتبر، این شربت ها را طوری تولید می کنند که ویتامین های گروه B در قسمت خاصی از دوازدهه آزاد شوند یا آهن در بخش خاصی از روده باریک و کلسیم هم در بخشی از ابتدای روده بزرگ.▪ آیا گروه خاصی هم هستند که نسبت به مصرف مکمل ها آسیب پذیرتر باشند؟ـ نه! نمی توان گفت که مصرف خودسرانه مکمل ها می تواند برای گروه خاصی از مردم ضرر بیشتری داشته باشد. ممکن است مصرف هر یک از انواع مکمل ها با توجه به میزان مصرف و افراد مصرف کننده برای گروهی مضر باشد. بگذارید یک مثال دیگر بزنم. آهن درست مانند یک شمشیر ۲ لبه می ماند که هم کمبود آن منجر به کم خونی می شود و هم مصرف بیش از اندازه آن می تواند مانند یک ماده اکسیدکننده و سمی عمل کند و باعث افزایش اکسیداسیون در سطح سلولی شود. در نتیجه سلول ها را تخریب کند و به آنها آسیب برساند. بنابراین خیلی از خانم هایی که خودسرانه قرص آهن مصرف می کنند باید حواسشان به این موضوع باشد.▪ آیا خطای رایجی هم در مصرف سایر مکمل ها وجود دارد؟ـ تا دلتان بخواهد! به عنوان نمونه، خیلی از مردم، مکمل کلسیم مصرف می کنند و نمی دانند که اگر کلسیم همراه با ویتامین D نباشد، تقریبا هیچ اثری ندارد؛ چون عامل مهم در جذب کلسیم، ویتامین D است. بنابراین کسی که قرص کلسیم می خورد، باید مطمئن باشد که در مکمل اش، ویتامین D هم به صورت همزمان وجود دارد زیرا این ویتامین D است که به جذب کلسیم کمک می کند. ناگفته نماند که کمبود ویتامین D و کلسیم، ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند. اشتباه شایع دیگر مصرف طولانی مدت مکمل آهن است که این کار هم می تواند به شدت بر جذب روی اثر بگذارد و جذب این ماده معدنی را در بدن کاهش دهد.ادامه مطلب از مجله تغذیهغذاها و مواد مغذی موجود در آنها از مهم ترین و معتبرترین عواملی هستند که بر زیست دسترسی و عملکرد داروهای خوراکی در بدن تاثیر می گذارند. این تاثیرات به دلیل وجود ترکیبات متنوعی از مواد معدنی، مواد آلی، پروتئین ها و ویتامین ها در غذاها و همچنین فرمولاسیون داروها بسیار پیچیده است و در بسیاری از موارد قابل پیش بینی نیست. به همین جهت پیشگیری از تداخل غذا - دارو بسیار دشوار می باشد و به دلیل همین پیچیدگی، در حال حاضر نیز مطالعات بیشتری توسط مراکز تحقیقاتی و شرکت های دارو سازی نسبت به تداخل دارو - دارو انجام شده است تا تداخل غذا - دارو.از طرف دیگر داروها نیز با تاثیر بر جذب، زیست دسترسی و دفع مواد مغذی با عملکرد غذاها در بدن تداخل دارند. جملاتی نظیر نیم ساعت قبل از غذا، یک ساعت بعد از غذا، با معده خالی، روزی یک عدد و... را همیشه به هنگام تجویز داروها توسط پزشک و یا بر روی بسته داروها مشاهده می کنید. یکی از مهم ترین دلایلی که باید به این جملات هنگام مصرف دارو توجه نمود، وجود همین تداخلات دارو- غذا و غذا - دارو است که تاکنون شناخته شده اند. توجه به تداخل دارو و غذا به هنگام مصرف طولانی مدت دارو بسیار مهم است و غالبا اثراتی که داروها در کمبود ویتامین ها و مواد معدنی می گذارند، به دنبال مصرف مزمن دارو ایجام می گردد.توجه به تداخل غذا - دارو برای چه افرادی حائز اهمیت است؟سالمندان: این گروه نه تنها به علت اینکه از داروهای متعددی برای مدت طولانی استفاده می کنند، بلکه به علت تغییرات ایجاد شده در ترکیب بدن از نظر افزایش توده چربی، کاهش توده عضلانی، کاهش میزان آب بدن ، کاهش سرعت جریان خون در بدن از جمله در کبد و کلیه ها، کاهش سطح جذب در دستگاه گوارش و کاهش توده کبد و کلیه ها، کاهش حرکات و ترشحات دستگاه گوارش بیش از سایر گروه های سنی در معرض خطر این تداخلات هستند و به هنگام مشاوره تغذیه برای سالمندان این موضوع را باید مد نظر قرار داد.کودکان در حال رشد.زنان باردار.مبتلایان به سوءتغذیه و افرادی که تغذیه متعادل و متنوع ندارند.افرادی که بیش از دو نوع دارو در روز مصرف می کنند.افرادی که نوشیدنی های الکلی مصرف می کنند و سیگار می کشند.افرادی که از دارو های بدون نسخه (OTC) استفاده می کنند. اصولا این داروها خطرناک تر هستند، زیرا بدون توجه به تداخلات همرا غذا مصرف می شوند، مانند آسپرین که باعث کمبود ویتامین c، آنتی اسیدها که باعث کمبود فسفر و داروهای مدر که باعث دفع پتاسیم می شوند.در حقیقت اثرات داروها بر جذب مواد مغذی برخلاف تاثیر آنها بر اشتها که براحتی توسط فرد بعد از چند روز مصرف دارو تجربه می شود، تا زمان بروز علایم کمبود، هشداری ایجاد نمی کند.برخی داروها با اثر بر روی مخاط دستگاه گوارش، نظیر آسپرین، کلشی سین و نئومایسین در جذب چربی ها، لاکتوز، کلسیم، آهن، سدیم و پتاسیم تاثیر می گذارد.برخی داروها با تغییر اسیدیته دستگاه گوارش باعث اختلال در جذب ویتامین b12 و آهن می شوند، از آنجا که جذب کلسیم، آهن، منیزیم و روی با کاهش اسیدیته معده مختل می شود، مصرف طولانی مدت این داروها در افرادی که رژیم غذایی متعادل و متنوعی ندارند، می تواند باعث بروز کمبود شود.برخی از داروها فعالیت اسیدهای صفراوی را تغییر می دهند، مثلا داروهایی که برای کاهش کلسترول خون استفاده می شوند، با کاهش جذب چربی ها کاهش جذب ویتامین های محلول در چربی را نیز به دنبال دارند.برخی از داروها زمان عبور مواد غذایی از دستگاه گوارش را تغییر می دهند، مثلا ملین ها، مسهل ها و یا داروهایی که سوربیتول در فرمولاسیون آنها وجود دارد (برای مثال الگزیر تئوفیلین) باعث عبور سریع غذا از دستگاه گوارش می شوند. در نتیجه فرصت جذب را کاهش می دهند و باعث از دست رفتن کلسیم و پتاسیم می گردند.برخی از داروها به مواد مغذی متصل می شوند، مثلا هیدروکسید آلومینیوم موجود در برخی آنتی اسیدها به فسفر متصل شده و مانع جذب و رسیدن آن به استخوان ها می گردد، بنابراین مصرف طولانی مدت آنتی اسید ها باعث کاهش فسفر و در نتیجه ضعف عضلانی (در موارد خفیف) و استئومالاسی (در موارد شدیدتر) می شود.داروها غیر از اختلال در جذب مواد مغذی از طرق دیگر نیز می توانند با مواد مغذی مورد نیاز بدن تداخل داشته باشند:برخی داروها فلومیکروبی دستگاه گوارش را از بین می برند، مثلا مصرف طولانی مدت آنتی بیوتیک ها با از بین بردن فلور میکروبی دستگاه گوارش، باعث کاهش تولید ویتامین k در روده می شود.برخی داروها بر متابولیسم مواد مغذی اثر می گذارند، مثلا قرص های ضد بارداری باعث اختلال در متابولیسم ویتامین B6 و فولات می شوند و یا داروهای ضد افسردگی متعلق به گروه مهار کننده های مونوآمین اکسیداز (MAO) موجب غیر فعال شدن آنزیم تجزیه کننده تیرامین می گردند. تیرامین ماده ای است که در پنیر کهنه، سوسیس دودی، سالامی، گوشت های فرایند شده، سس سویا، خاویار، و باقلا وجود دارد. سطح بالای تیرامین در خون باعث افزایش فشار خون، سردرد، حالت تهوع و... می شود، به همین جهت باید از مصرف مواد غذایی حاوی تیرامین تا سه هفته بعد از قطع این داروها ضد افسردگی اجتناب نمود. داروهای ضد انعقاد نیز باعث متابولیسم سریع تر ویتامین D در کبد و دفع سریع تر آن در بدن می شوند.برخی داروها نیز باعث افزایش دفع ویتامین ها و مواد معدنی می شوند که شایع ترین آنها عبارتند از: داروهای مدر که باعث دفع پتاسیم می گردند و آسپرین که باعث دفع فولات می شود.غذاها نیز از طرق مختلف بر اثر بخشی داروها اثر می گذارند:1- تاثیر بر قدرت جذب داروها: همانطور که داروها غالبا باعث کاهش جذب مواد مغذی می گردند مواد غذایی نیز در اغلب موارد باعث کاهش اثر داروها می شوند، بنابراین به عنوان یک قانون کلی، داروسازان حداقل نیم ساعت فاصله را قبل و بعد از صرف غذا برای مصرف دارو و یا مصرف دارو را با معده خالی، یعنی یک ساعت قبل از غذا و یا دو ساعت بعد از غذا، توصیه می کنند، به جز در موارد استثناء که ذکر می شود و در مواردی که پزشک تجویز دیگری کرده باشد. چنانچه مجبور به مصرف دارو همراه با غذا هستید، باید یک روال ثابت را داشته باشید به این معنا که ساعت صرف غذای خود را با دارو تنظیم کنید به جای آنکه ساعت صرف دارو را با زمان وعده غذایی تنظیم کنید، مثلا اگر قرار است دارویی را با صبحانه میل کنید، زمان صرف صبحانه نباید یک روز ساعت 7 و روز دیگر ساعت 10 باشد. این کار جذب دارو در بدن شما اشکال ایجاد می کند، مخصوصا اگر دارو را به مدت طولانی مصرف کنید، مانند داروهای هورمونی (مثل لووتیروکسین)، داروهای ضد دیابت (متفورمین و گلیبن کلامید) و بعضی از داروهای قلبی - عروقی.وجود غذا در معده باعث تاخیر در جذب پنی سیلین و آموکسی سیلین و داروهای ضد فشار خون نظیر کاپتوپریل می شود. همچنین وجود غذا در معده و تماس اسید معده برای مدت طولانی با کاپتوپریل و همچنین اریترومایسین باعث تجزیه سریع تر دارو می شوند.مواد معدنی موجود در برخی مواد غذایی مثل آهن موجود در گوشت با اتصال به آنتی بیوتیک هایی نظیر تتراسایکلین و سپیروفلوکساسین باعث کاهش جذب دارو و غلظت خونی آن می شوند.فرآوردهای لبنی باعث کاهش اثر تتراسایکلین و سیپروفلوکساسین می شوند، بنابراین مصرف مکمل کلسیم نیز باید حداقل با 2 ساعت فاصله از مصرف این آنتی بیوتیک ها باشد. در غیر این صورت غلظت خونی آنتی بیوتیک به مقدار مودر نیاز نمی رسد.مصرف فیبرهای غلات، سبوس، حبوبات و اگزالات ریواس و اسفناج جذب قرص های کلسیم را کاهش می دهد.مصرف همزمان چای و قهوه، حبوبات، تخم مرغ و لبنیات با مکمل آهن (فروس سولفات)، آن را به صورت کمپلکس نامحلول درمی آورند و مانع جذب آن می شوند.داروهای ضد قارچ مثل گریزوفلووین و فلوکونازول که محلول درچربی هستند، در صورت مصرف با غذاهای چرب، بهتر جذب می شوند.2- برخی مواد غذایی باعث تغییر سرعت متابولیسم داروها از طریق تشدید یا مهار عملکرد آنزیم های موثر بر آنها می شوند:گریپ فروت مهمترین مثال برای این مورد است که به علت مهار آنزیم تجزیه کننده داروها باعث کاهش سرعت متابولیسم داروهای متعدد می شود. لازم به ذکر است که اثر گریپ فروت حتی تا 24 ساعت بعد از مصرف در بدن باقی می ماند. داروهایی که گریپ فروت نباید با آنها مصرف شود، عبارتند از:داروهای ضد کلسترول از خانواده استاتین ها (لواستاتین و آترووستاتین) خصوصا اگر افراد برای بار اول از این داروها استفاده می کنند، زیرا آب گریپ فروت اثر این داروها را به راحتی تا 2 برابر افزایش می دهد. همچنین بیمارانی که از سیزاپراید، سرترالین، بوسپیرون ، دیازپام، بربازولام ، میدازولام کاربامازپین، داروهای کاهنده فشار خون نظیر لوزارتان، داروهای ضد آریتمی، ضد آنژین، داروهای مهار کننده سیستم ایمنی، داروهای هورمونی نظیر اتینیل استرادیول، پروژسترون و ضد بارداری خوراکی استفاده می کنند باید اکیدا از مصرف گریپ فروت خودداری نمایند.ترکیبات غیر مغذی موجود در مواد غذایی نظیر ترکیبات اندول موجود در خانواده کلم، فلاوون ها در مرکبات و میوه جات و ترکیبات ایجاد شده در غذاهایی که مستقیما با ذغال تهیه می شوند سرعت متابولیسم داروها را افزایش می دهند، برای مثال مصرف همزمان گوشت قرمز کباب شده با داروهای ضد آسم (تئوفیلین ، پردوافدرین و ...) باعث کاهش اثر این داروها به علت افزایش متابولیسم دارو می گردد.ترکیبات اسیدی موجود در آبمیوه ها می توانند اثر بخشی آنتی بیوتیک ها (نظیر پنی سیلین) را کاهش دهند و در عین حال مصرف داروی کینیدین همراه با آب مرکبات به علت کاهش متابولیسم دارو در بدن باعث افزایش طول اثر دارو می گردد.3- مواد غذایی با تغییر اسیدیته ادرار باعث افزایش یا کاهش سرعت دفع دارو می شوند. برخی داروها به محیط اسیدی تر برای دفع نیاز دارند و اگر ادرار به اندازه کافی اسیدی نباشد به مقدار بیشتری توسط کلیه بازجذب می شوند، نظیر آنتی بیوتیک جنتامایسین و داروی ضد آریتمی پروکاینامید. مصرف بیش از حد آبمیوه، دریافت کم پروتئین در رژیم غذایی و مصرف آنتی اسید ها باعث به وجود آمدن این وضعیت می شود.4- ترکیبات شیرین بیان، نوشابه های الکلی، موز، شکلات، پنیر، انجیر، جگر، ماهی، ترشی، آناناس، مخمر و مالت ممکن است به علت آمین های موثر بر افزایش فشار خون، سبب کاهش اثر داروهای کاهش دهنده فشار خون شوند (البته مصرف یکبار در روز از ترکیبات شیرین بیان مشکلی ایجاد نخواهد کرد).5- مصرف شیر و لبنیات یا غذایای حاوی کلسیم همزمان با گلیکوزیدهای قلبی ممکن است آرتیمی ایجاد کند. گلیکوریس شیرین بیان هیپوکالمی را القاء می کند و موجب مسمومیت با دیگوکسین می شود. کربوهیدرات زیاد موجب کاهش جذب دارو می گردد.6- مصرف 3 تا 4 فنجان چای یا قهوه در روز ممکن است اثر دگزامتازون و فنوتیازین را افزایش دهد.7- سبزیجات برگدار سبز ( کاهو، اسفناج، کلم، شلغم و سویا) اثر داروی وارفارین را کاهش می دهند.8- مصرف نوشابه های الکلی همزمان با داروهای آرام بخش و خواب آور باعث افزایش اثر تضعیف کنندگی سیستم اعصاب (خواب آوری، کما و مرگ) این داروها می گردد.9- مصرف مایعات داغ همزمان با دارو باعث از بین رفتن دارو و کاهش اثر دارو خواهد شد.در پایان این قسمت از مقاله لازم است این نکته را نیز به یاد داشته باشید که مکمل ویتامین ها نیز خود باعث تداخل غذا و دارو در برخی موارد می شوند:ویتامین A: افرادی که برای آکنه های مقاوم و یا پسوریازیس از ترکیبات رتینوئیدی (که پیش ساز ویتامین A هستند) ، نظیر ایزوترتینوئین (آکوتان) و آسیترتین (زوریاتان) استفاده می کنند، باید نسبت به مصرف ویتامین A به صورت مکمل (موجود در مولتی ویتامین ها) و همچنین منابع غذایی غنی از ویتامین A (نظیر جگر) احتیاط کنند زیرا احتمال خطر مسمویت وجود دارد.ویتامین E: افرادی که از وارفاین استفاده می کنند، نباید از ویتامین E بیش از 800IU استفاده کنند، زیرا خطر خون ریزی را افزایش می دهد. به علاوه افرادی که تحت شیمی درمانی هستند، باید از مصرف ویتامین E به صورت مکمل خودداری کنند.ویتامین K: افرادی که از وارفارین استفاده می کنند، باید از مصرف زیاد منابع غذایی این ویتامین (نظیر انواع کلم قمری، کلم بروکلی، و بروکسل) همزمان با دارو خودداری کنند ، زیرا اثر بخشی دارو را کاهش می دهند.مکمل روی آهن نیز با یکدیگر تداخل دارند و هر یک مانع از جذب دیگری می شوند.و اما سوال دیگر دوست عزیز در مورد خام خوردن تخم مرغ باید بگم شاید تو فیلم راکی هم دیده باشید ولی خام خوردن تخم مرغ کار اشتباهی است چون در بدن انسان آنزیم خام خواری وجود ندارد.

مشاوره برنامه تمرین بدنسازی و تغذیه امید حاتمی 09100782312

حتما در لینک تلگرام من عضو(join) شوید اگه تعداد member ها بالا بره حتما هر روز مطالب جدید میزارم .فعلا شما عضو شوید انشاالله بزودی مطالب هم براش میزاریم.برای دریافت برنامه تخصصی حجم کاتبرای دریافت برنامه غذایی و تمرینی و چربی سوزیبا ما در ارتباط باشید توجه داشته باشید ارائه برنامه ورزشی هزینه ای اندک داردalioktay@پپتید های :CJC-1295(DAC) - GHRP-2&6 - IGF-1 L-3 -HGH-MGF و ...و FRAG فرگمنت های چربی سوز176-191( شرکت های جنتورپین - گریت وایت مولداوی - یونیک لب و ...)فرگمنت چربی سوز ۱۷۶-۱۹۱ مولداوی ۱۰ برابر قوی تر از سوماتروپین :frag5/99 %< خلوص GHRP-6GHRP-6این عکس با قاب سیاه محصول مولداوی است.cjc-1295 DACcjc-1295 DACساخت شرکت یونیک لبمحصولات جدیدی که قول داده بودم عکسشونو براتون بزارم و توضیحات لازم رو هم بزودی در پست های جدید خواهم گذاشت.هر گونه کپی برداری و استفاده از مطالب  ممنوع است   کلیه حقوق این وبگاه متعلق به سایت  www.xbody.tk می باشد این وبلاگ یک وبلاگ ورزشی بوده و تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد .|+| نوشته شده در  چهارشنبه ۱ شهریور۱۳۹۱ساعت 23:10  توسط علی هاردی  |  15 نظرسخنی چند در مورد استروئید هادوستان من قبلا شماره خود را در اختیار شما قرار داده بودم تا سوالات خود را مطرح نمایید ولی حالا پشیمان شدم و دلیل آن یک طرح سوال قبل از خواندن مطالب سایت و دوم سوالات چرت مثلا : آیا تزریق ماهی یک عدد ناندرلون ۲۵ به گردن باعث کلفتی گردن میشه ( در ضمن آقا ۳ ماه بود انجام می داد) تا حالا به شاهرگش نزده من موندم و راه اسپرم زدایی چیست آقا هنوز زایی رو با زدایی تفاوتش رو نمیدونه و ... پشیون شدم ... یا بعضی از دوستان هم ۱ ساعت هر روز فک میزدن مشاوره تو تهران ۱۵ دقیقش که اونم دلیل نمیگه فقط میگه اینو بزن حداقل بری پیشه جعفر بازو و ممد کول ۱۰۰ تومنه اینا آدم حرص میدن تازه بد ۱ ساعت یه تشکر خشک و خالی هم نمیکنن و ...تا از این جماعت پول نگیری قدر آدمو نمیدونن بشکنه دستی که نمک نداره از این به بعد برای تماس با بنده در قسمت نظرات پیغام بزارید و شمارتونو بنویسید و قبل از گذاشتن شماره سوالتنو حتما مطرح کنید من با شما تماس میگرم.در ضمن یه توصیه دوباره در خرید مکمل ها حتی به پدرتون هم اطمینان نکنید حتی به قهرمانان اونم حتی در سطح آسیا و جهان البته از قهرمانان جهانی بعیده ولی أسیایی ها اونم اونایی که تازه قهرمان شدن بعید نیست اینا فقط پول براشون مهمه و اصل ورزش یعنی سلامتی رو از یاد بردن و فقط می خوان هیکلی و زوری شن اگه به زوره خر از همه زور تره اونم با پول مردم بدبخت .سلام خیلی وقته از اخرین نظرم میگذره که گفته بودم در مورد ستابون واسم مطلب بزار حالا اگه میشه در مورد پریموبلان یه پست تخصصی و توضیحات بیشتر بزار می دونم در موردش مطلب گذاشتی و منم خوندمش ولی دوست دارم بیشتر بدونم در موردش هم قیمتش با چی مصرف بشه بهتر از چه کشور با کدوم مارک بهتر و... ممنون میشم اگه کمکم کنید و ممنون از وبلاگ بسیار عالیتبا سلام خدمت دوست عزیز در مورد ستابون براتون مطلب گذاشتم خیلی وقت پیش و امروز هم در مورد پریموبلان برات توضیح می دم :دوستان مبتدی ابتدا در مقالات قبلی در مورد پریموبلان مطالعه ای فرماینداین دارو را میتوان جزو معدود داروهایی دانست که برای کبد تقریبا ضرری ندارند البته در دوز معقولانه و شاید وقتی یاد داروهای کم ضرر برای کبد می افتیم ناخداگاه یادی هم از قهرمان قرمز یا همون آندریول می افتیم البته باید گفت که درست است که آندریول برای کبد بی ضرر است ولی مکانیسم جذب آن شاید تعجب آور باشد ولی کبدی نیست بلکه از طریق غدد لنفاوی روده ای است و اصلا به کبد مربوط نمی شود این در حالی است که پریموبلان از راه کبد جذب می شود ولی چون حاوی متیل نیست و از خانواده آلفا ۱۷ ها نیست به کبد فشاری وارد نمی کند و همین عدم افزودن متیل به شاخه های شیمیایی پریموبلان باعث شده که نیمه عمر این دارو کم باشد و  نکته جلب و تاسف برانگیز این  است که ساختمان ۱ الکیلی و استری بتای ۱۷ مو جود در پریموبلان نمی تواند از متابولیزه و تجزیه این دارو توسط کبد کمک شایان توجهی کند  در نوع خوراکی ولی بهتر است حتما از نوع تزریقی این دارو استفاده کنید و برخلاف اکثر افراد که مشت مشت اکسی و متیل تستسترون و دیانابول می خورند و می گویند که نه آمپول خطر داره من می ترسم عقیم می شم و ...این دارو مانند : استانازوول میلی برای آروماتیز شدن ندارد و به محصول ثانویه یعنی استروژن تبدیل نمی شود پس هنگام مصرف این دارو خیالتان از عوارض استروژنی راحت باشد و دیگر نیازی به آنتی استروژن ندارید .دوز مصرف قرص پرموبلان روزانه برای آقایان بین ۷۵ تا ۱۵۰ میلی گرم در روز است البته برای افراد آماتور و بهتر است دوز را با توجه به وزن تقسیم کنید و برای نوع تزریقی ۱۰۰ الی ۲۰۰ میلی گرم در هفته که در حرفه ای ها تا ۶۰۰-۸۰۰ میلی گرم نیز میرسد و به راحتی نیز عوارضش تحمل میشود چون خاصیت آندروژنی پریموبلان تقریبا میشه گفت بسیار پایین است و خاصیت استروژن زایی نیز تقریبا باز صفر .و این دارو مناسب دوره های خشک کات و  فصول نزدیک مسابقات است .این دارو با دیانابول و اکسی شدیدا جواب می دهد البته با شلی تاحدی قابل قبولاز این دارو نباید انتظار بنزین سوپر داشت. مانند ناندرلون با پیشرفت کند اما ماندگارحتما : پس از پایان دوره HCG مصرف شود چون این پریموبلان حتی در دوز درمانی نیز باعث کاش چشمگیر 15 تا 65 درصدی ترشح طبیعی تستسترون می شود چه برسد مگا دوز ورزشی البته پاکسازی مختصر نیاز است .نه تنها این دارو بلکه سعی کنید حتما اگر هر دارویی فرم تزریقی دارد از فرم تزریقی آن استفاده کنید البته در شرایطی ضروری است که از فرم اورال یا خوراکی استفاده کنیم مانند : اگر فرم تزریقی گیر نیاد یا عدم تزریق به هر دلیل مانند : دوره هایی که نیازمند تزریقات مکررند و یا قرار گرفتن در تست دوپینگ ( چون مدت ردیابی داروهای اورال بسیار کمتر از تزریقی است حتی گاهی تا  یک - چهارم به جدول در آرشیو مراجه شود آن و یا :در زمانی که فرد اکتروموفی برای اولین بار شروع به استفاده از استروئید میکند چون استروئید ها فقط باعث هایپرتروپی یا افزایش حجم عضله می شوند و این افراد دارای سلول ها و تارهای عضلانی اندکی هستند عملا جز ضرر و عوارض چیزی حاصل  شان نمی شود و به همین خاطر  مثلا تجویز دارویی مانند : دیانابول برای اولین دوره جایز می شود ( توجه نری اکسی بخوری ها کسی که اکسی میخوره یا خوله یا جون خودشو از کوچه پیدا کرده )دیانابول چون داروی خوراکی است و جز خانواده متیل است در کبد متابولیزه شده و به IGF-1 تبدیل می شود و IGF-1 نتنها باعث هایپرتروپی بلکه باعث هایپر پلازی یا افزایش تاره و سلول های عضلانی می شود و شرایط را برای استروئید های دیگر فراهم می کند به این خاصیت سینرژی گویند به این معنا که ترکیب یا استک کردن دو یا چند دارو با هم باعث افزایش اثرات هر یک می شود مثلا ناندرلون دارویی آنابولیک است تا آندروژنتیک  ( آنابولیک ملایم و آندروژنتیک ضعیف )  پس باید دارویی آندروژنتیک نیز این کمبود را جبران کند مثلا : دیانابولپس هیچ دارویی بر داروی دیگر مقدم نیست !!!البته در مواردی هم قرص بهتر از نوع تزریق:شایان ذکر است که در ایران اگر قرص پریموبلان یا همان نوع اورالشو پیدا کردید حتما شایسته تشویق هستید قرص پریموبلان گران است و در ایران بسیار بسیار کمیاب است که اگر هم پیدا کردید ۸۰٪ تقلبی پس دقت کنید .و در ضمن نوع تزریقی پریموبلان زمانی خوب است که دوره شما طولانی و حداقل ۸ هفته ای باشد چون پریموبلان مانند : تستسترون انانتات دارای استر طولانی اثر METHENOLONE ENANTHATE  می باشد که حداقل ۲ هفته زمان می برد تا در بدن اثرات آنابولیکی خود را نشان دهد و به اصطلاح آزاد شود حالا اگر دوره شما ۴ هفته ای باشد یعنی درحقیقت ۲ هفته ای است پس حتما پریموبلان تزریقی را در دوره های طولانی و ترکیبی استفاده کنید چون به تنهایی زیاد آن هم برای کسانی که مگا دوز تستسترون میزنند مناسب نیست و در بین ورزشکاران به جوجه استروئید معروف است .پی اگر حتی یک میلیونم میتوانید قرص پریموبلان را پیدا کنید و دوره کوتاه مدت پریموبلان بروید از فرم قرص استفاده کنید ولی اگر دوره طولانی دارید نوع تزریقی آن را استفاده کنید و اگر قرصش راپیدا کردید و دورتون طولانی بود هم قرص هم آمپول را ترکیب کنید ابتدا قرص تا یک هفته سپس ادامه با آمپول برای جواب گیری سریع تر البته این جواب گیری سریع به درده کسانی می خورد که از زمان بندی مسابقه عقب مانده اند و زمان برایش حکم طلاست.نکته طلایی :توجه داشته باشید که ترکیب استرهای کوتاه اثر فن پریپیونات و طولانی اثر مانند : انانتات ترفندی بسیار جالب و حرفه ای است مثلا : اگر شما دوره ناندرلون میرید ابتدا در ۲ هفته اول با دوز نصف نصف ناندرلون فن پریپونات و  ناندرلون دکوانات می توانید اثرات دارو را در همان اویل دوره ببینید چون ناندرلون فن پریپونات در عرض ۱ روز آزاد می شود و اثرات خود را نشان میدهد و به ناندرلون دکوانات فرصت ۲ هفته ای میدهد تا در بدن آزاد شود .این ترفند همان ترفندی است که در سوستانون از آن استفاده می شود.شما می توانید حتی در مورد دیانابول هم چنین کاری را انجام دهید ابتدا فرم اورال سپس نوع تزریقی را مصرف کنید البته منظور از ابتدا این است که در هفته اول ترکیب قرص و آمپول و سپس ادامه دوره با آمپول چون فرم تزریقی دیانابول ضرر کمتری دارد.و حالا دوست عزیز البته توجه داشته باش که پریموبلان خوراکی و تزریقی تفاوت چندانی با  هم ندارند فقط در طول نیمه عمر دارو و  نوع تزریقی به کبد فشاری وارد نمیکند البته مورچه چیه که کله پاچش چی باشه پریموبلان یه جوجه استروئیده و فقط برای دوره های نگهداری و کات اغلب استفاده می شود و در ضمن طول عمر نوع تزریقی این دارو و بلکه تمامی دارو ها بیشتر از نوع خوراکی است چون کبد بیشتر دوز مصرفی خوراکی را متابولیزه می کند و اماپریموبلان ترک و سوستانون ترک که مدتی بود تولیدش متوقف شده بود دوباره شروع به کار کرده البته کسانی که از نوع جدید این داروها استفاده می کنند می گویند کیفیت سابق را ندارد خدا می داند مجوزش را تمدید کرده و یا مانند : بیانابول فعالیتی آندر گرندی جدیدی آغاز کرده چون اکثر مجوز تولید داروها ۵ سال است و بعد از ۵ سال باطل می شود و در مورد استروئید ها اغلب تمدید نمی شود .در مورد فارماکولوژی این دارو هم قبلا توضیح داده شده است و فقط توجه داشته باشید این دارو هم مانند : سوستانون مورد علاقه قلابی زنان است قلابی زنان عاشق تولید داروهایی مانند : ناندرلون و دیانابول و ترنبولون و ... هستند .در مورد نوع تزریقی پریموبلان نوع تقلبی آن کم  بود ولی حالا ... و با این همه دقت لازم در خرید به عمل آید و نوع خوراکی آن در دوزهای ۵ میلی تقریبا سالم هستند ولی قرص های ۵۰ میلی گرمی را هرگز نخرید ۹۹ ٪ تقلبی و در ضمن نوع ۲۵ میلی گرمی نیز تقلبی است در ۹۹٪ مواردیه نکته : تقلبی زنان علاقه وافر به تولید در دزهای مگا هستند واگر فردا دیدی سوستانون ۲۵۰۰ اومد یا دیانابول ۱۰۰۰ میل تعجب نکن چون محصولات تقلبی ، اکثرا به افراد نا آگاه قالب می شوند و افراد تازه کار از دوز نوشته شده بر روی قوطی به اصطلاح حال کرده و سریع میخرندو نکته دیگری در خرید داروهای اصل که بسیار مهم است این است که هیچ داروی اصل بدون نام تجاری یا ترید مارک تولید نمی شود مثلا : دیانابول با نام تجاری آلفابول یا آنابول و ... یا اکسی با نام : آناپولونو ...  اگر دارویی با نام ژنریک دیدید ۱۰۰ ٪ تقلبی شک نکنید : مانند : نام ناندرلون حتی در ایران هم دارو دیگر با نام تجاری تولید می شود مثلا : کلومفین با نام : اوومید ساخت ایرا هورمون و یا ناندرلون با نام : ناندروک ساخت : شرکت کاسپینتوجه داشته باشید فقط در موارد معدودی و در نسخه های قدیمی داروها با نام تجاری بفروش نمی رسند ولی شما حتما دارو را با نام تجاری بخرید .حتی : سوماتروپین نیز با نام تجاری هست مثلا : نور دی تروپین ساخت دانمارک و یا سامتروپین ساخت ایران -مشهد ( وابسته به آستان قدس رضوی )نام ژنریک و تجارتی چیست ؟نام ژنریک دارو همان نام ماده موثره موجود در دارو است - ولی نام تجارتی نامی است که ممکن است هر کارخانه سازنده ای برای یک دارو یک نام خاص استفاده نماید که البته در بازار دارویی ایران این نامها حذف شده ولی از ابتدای سال 1380 مجددا این نامها بتدریج در حال وارد شدن به بازار دارویی ایران است -  اگر نام دارو همان نام ژنریک دارو است که می توانید بدون دغدغه آن را مصرف کنید ولی اگر دارویی با نام تجارتی تهیه نموده اید قبل از مصرف باید حتما مطمئن شوید که این دقیقا همان داروئی است که مورد نظر شماست .و در ضمن دقت کرده باشید شما بلوزی می خرید که رویش نوشته آدیداس آیا آدیداسه البته در ایران  یا کمر میخرید نوشته آدیداس اصلا آدیداس کمر تولید نمیکنه در مورد استروئید ها هم قلابی زنان از نام شرکت های دارو سازی سوء استفاده کرده و اقدام به فریب مشتری می کنند مثلا : امروزه در خارج از ایران یه شرکت آندر گرندی احتمالا یونان و یا ... اطلاعات موسخی وجود ندارد  از اسم شرکت رازک سوء استفاده کرده و اقدام به تولید استروئید های گوناگون از دکا گرفته تا ترنبولون تولید می کند در حالی که اگه به سایت شرکت داروسازی رازک مراجعه کنید نوشته ما هیچ گونه استروئیدی تولید نمی کنیم چه برسه ترنبولون اونم ایران که به زور ناندرلون ۲۵ میزنه که توش ۵/۲ میل هم نیست .ادامه دارد ...من همیشه تنها بودم و تنها خواهم مرد ولی حداقل فهمیدم دنیا ازمن هرچه قدر هم بزرگ باشم یا بزرگ بیاندیشم مجسمه نخواهد ساخت .دانلود تلگرام Telegram چت و پیام رایگان اندرویدhttps://telegram.me/irxbodyحتما در لینک تلگرام من عضو(join) شوید اگه تعداد member ها بالا بره حتما هر روز مطالب جدید میزارم .فعلا شما عضو شوید انشاالله بزودی مطالب هم براش میزاریم.|+| نوشته شده در  سه شنبه ۹ اسفند۱۳۹۰ساعت 17:21  توسط علی هاردی  |  3 نظراعجاز انسولین و غده پانکراس ( سوماتواستاتین)شعار ورزشی هفته :یک ورزشکار خوب یک آشپز خوب است.  ( سیاوش کهربا قهرمان هفت دوره موتای جهان)برای خود  افسانه ای اما افسوس ..دوستان توجه داشته باشند این مطلب جز لینک ثابت است و مطالب جدید در موضوعات مطالب و در انتهای صفحه وب هستند و این لینک به دلیل محبوبیت جز لینک ثابت و صدر است.سلام دوستان عزیز امروز میخوام مطلب رو که شاید هرگز نشنیده بودید رو براتون بگم البته حرفه ای ها که شنیده اند چند ماه قبل یکی از دوستان از تهران به بنده زنگ زد و در مورد داروی جدیدی به نام آنتی میوستاتین صحبت کرد در ابتدا باید بگوییم که نام اصلی آن آنتی سوماتواستاتین (somatostatin) است و بنده هرگز این دارو را نه در جایی دیده ام نه در جایی شنیده ام خوب بگذریم بریم سراغ اصل مطلب قبل از هر چیز باید بگویم شاید ما در بدنسازی بگوییم و خداوند تستسترون را آفرید و یا در مورد اثرات اعجاب انگیز سوماتروپین و یا IGF-1 صحبت کنیم و یا ... ولی هر از چند گاهی هم در مورد انسولین این هورمون بینوا صحبت می کنیم و می گوییم انسولین هرگز چون دیابت میاره و یا شوک انسولینی و مرگ و یا در افراد حرفه ای در مورد ترکیب انسولین با سوماتروپین و هورمون های تیروئید بحث می کنیم ولی به این هورمون بدبخت کم توجهی شده و مورد غضب نا آگاهان قرار گرفته است شاید ما سلطان بدن را در ابتدا هیپوتالاموس و بعد از آن هیپوفیز قدامی بگوییم و سخت در اشتباه هستیم تنظیم فیدبک منفی و ترشح چرخهHPTA و حتی ترشح سوماتروپین و حتی کورتیزول و گلوکاگون و حتی استروژن همه و همه در دست این هورمون مورد غضب است این چرخه ها یک رابطه متقابل با انسولین دارند به طوری که هر وقت قند خون بالا باشد انسولین ترشح می شود و ترشح انسولین فیدبک منفی ترشح سوماتروپین را میدهد و در نتیجه آن IGF-1 هم از طریق متابولیزه شدن در کبد ایجاد نخواهد شد و یا اگر بالانس انسولینی در بدن ایجاد نشود چرخه ترشح استروژن نیز به هم میخورد چون که استروژن علاوه بر اثرات آنابولیکی قدرتمندی که دارد و... ( به مقالات قبلی رجوع شود) در بالانس گلوسیدی (قندی) همدست و پشتیبان انسولین است استروژن با تحت تاثیر قرار دادن آنزیم G6PD باعث افزایش نفوذ پذیری گلوکز  به درون عضلات شده خواص آنابولیکی انسولین را تشدید می کند البته هنوز مکانسیم دقیق آن در دسترس نیست ***و حالا بحث اصلی ما یعنی سوماتواستاتین :همان طور که میدانید پانکراس غده مرکبی است که ساختمان بافتی آن دو قسمت دارد قسمت برونی ترشحات خود را از طریق مجرای میرسونگ به دوازدهه می ریزد و قسمت درونی آن از توده های متراکم یاخته ای دیگری تشکیل شده است که به جزایر لانگرهانس موسومند و چهار نوع یاخته دیگر در آن وجود دارد که شامل :1- یاخته ها آلفا که هورمونی موسوم به گلوکاگن (GLUCAGON) ترشح می کنند .2- یاخته های بتا که خاصیت ترشح انسولین را دارند .3- یاخته های دلتا که سوماتواستاتین (somatostatin) ترشح می کنند .4- یاخته های PP یا F که پپتید(PANCREATIC) لوزالمعدهای ترشح می کنند.۵- سلول های APUD نیز در پانکراس یافت می شوند که عواملی مانند مولتی لین و سروتونین ترشح می کنند .سوماتواستاتین (somatostatin) : این هورمون را نخست در هیپوتالاموس مغز یافتند که کارش تنظیم هورمون رشد است . سوماتواستاتین در بافت لوزالمعده ای از ترشح انسولین و گلوکاگون هر دو جلوگیری می کند و در تنظیم کا راین دو هورمون شرکت دارد.سوماتواستاتین هورمون پپتیدی است که از اجتماع 14 اسید امین دار ساخته شده است و پس از رسیدن به هیپوفیز قدامی از ترشح و آزاد شدن هورمون رشد جلوگیری میکند . سوماتواستاتین نه تنها در هیپوتالاموس بلکه در دیگر نواحی دستگاه سلسله اعصاب مرکزی و همچنین در یاخته های لوزالمعده و دستگاه گوارشی وجود دارد.سوماتواستاتین به صورت پری پرو سوماتواستاتین ترشح شده و بعد از گذراندن تغییراتی به هورمون بالغ تبدیل می‌شود. این هورمون ترشح و آزاد شدن هورمون رشد را مهار می‌کند. این هورمون هیچ تاثیری بر روی ترشح پرولاکتین یا هورمونهای گونادوتروپین ندارد. نیم عمر آن فقط چند دقیقه است.پس حلا دانستیم که انسولین نخست وزیر و پادشاه تنظیم ترشح و فیدبک منفی  هورمون ها در بدن سوماتواستاتین است پس با فرض این که چنین دارویی در ایران پیدا شود مصرف چنین دارویی دیوانگی محض است و کل چرخه ترشح غدد آندوکرین (یعنی غده هایی که ترشحات خود را به داخل خون می ریزند) را به هم خواهد زد.تازه شاید اینم حدس زده باشید که تنظیم اشتها بر عهده انسولین است البته به طور غیر مستقیم به عنوان مثال : وقتی شما مکمل کربوهیدرات مصرف می کنید چون کربوهیدرات جز گلوسیدها ( قندها ) است اشتهای شما کاهش می یابد با افزایش قند خون و در نتیجه ترشح انسولین اشتهای شما کاهش می یابد.نتیجه : پس با مصرف خود هورمون رشد با وجود گرانی و عوارض بسیار بهتر از مصرف انتی سوماتواستاتین است در ادامه در مورد دلیل ایجاد دیابت در هنگام مصرف انسولین و یا سوماتروپین و اهمیت دلیل مصرف کربوهیدرات در دوره های دیانابول و آندروژنی را خواهم گفت .در ضمن در قسمت نظرات در مورد قرص و اسپری هورمون رشد سوال شده بود در پاسخ باید بگویم تمامی هورمون های پپتید مانند : انسولین و سوماتروپین و  IGF-1 فرم ORAL یا خوراکی و اسپری ندارندیکم عقلتون رو بکار بیندازید( ولی توجه داشته باشید که افزاینده هورمون رشد وجود دارد ولی کارایی چندانی ندارند با توجه به قیمت مانند : ال- آرژنین و ...) البته عوارضی نیز مانند: افزایش پرولاکتین و کاهش ترشح ترویید نیز در مکمل های افزایش دهنده ترشح رشد دیده میشود که با مصرف هورمون رشد و ترنبولون نیز دیده می شود که البته در این مکمل ها با عوارض شدیدتر دیده می شود .دوستان عزیز براتون قول داده بودم در مور دلیل ابتلا به دیابت در دوره سوماتروپین  و انسولین  که البته ۸۰-۹۰% موقت است توضیح بدم و در  ابتدا در مورد انسولین صحبت می کنیم :انسولین هورمون پپتیدی است که گلوکز را به داخل عضلات می رساند ( البته خلاصه) تنها یک کار انسولین اینه در مطالب قبلی اشاره شده ولی این خاصیت انسولین مد نظر ماست حالا ما وقتی به دوره انسولین می رویم چون انسولین ر به صورت صناعی و خارجی وارد بدن کرده ایم بدن یک فیدبک منفی به پانکراس می فرستد( از طریق غلظت قند خون ) یا به اصطلاح وقتی بدن دچار هیپوگلیسیمی در حد بالانس می شود نه از نوع شوکی افت قند خون و دیگر بدن انسولین ترشح نمیشود و دلیلی هم برای این کار وجود ندارد جون ما آن را به بدت تزریق کرده ایم به مرور زمان غد پانکراس تنبل شده و دیگر انسولین ترشح نمی شود و فرد دچار دیابت می شود حال اما ما تنها از این طرق یه سلول های پانکراس صدمه می زنیم از طریق دیگر هم چون دوز ما دوز پزشکی نیست و دوز ورزشی است و از طرفی هم بسیار بیشتر از حد نرمال انسولین بدن است به اصطلاح اور دوز است رفته رفته رسپتور های سلول های بدن ( گیرنده ها ) حساسیتشان را به انسولین کم می کنند این گوشه ای از عوارض است از عوارض دیگر این است که ممکن است در هنگام تزریق انسولین قند خون افت شدید کند و ما دچار شوک انسولینی و افت قند خون شده و در نتیجه نه تنها باعث افت فشار خون بلکه سکته مغزی نیز خواهد شد چون سلول های مغز از گلوکز تغذیه می کنند و در صورت نبودن قند این سلول ها خواهند مرد و مرگ شخص مصرف کننده حتمی است و به همین دلیل افرادی که به دوره انسولین می روند از نوع متوسط الاثر یعنی با سرعت متوسط عمل میکند انسولین استفاده می کنند تا هم دچار افت ناگهانی قند خون و شوک انسولینی نشوند و هم تعدادتریق را نیز کاهش دهند و در ضمن پس از طزریق فورا از کربوهیدرات ها استفاده می کند و همیشه در جیب خود شیرنی و کشمش دارند تا در صورت احساس هیپوگلسیمی آن را مصرف کنند از نشانه های هیپو گلیسیمی :۱- سر درد۲- افت فشار خون۳- احساس خواب آلودگی ( در صورت خوابیدن فرد به معنی خواب ابدی خواهد بود )۳- گیجی -بیحالی   ضعف۴- احساس سردی و سرد شدن دست و صورت و سرخی صورت۵- گرسنگی و ...پس کار خطرناکی است و  به همین دلیل حتی افراد حرفه ای نیز با وجود تجربه از دوره انسولین می هراسند.و اما حالا نوبت هورمون نکوار رسیدیم یعنی سوماتروپین :آیا از خود تا به حال پرسیده اید چرا سوما دیابت میاره ؟اگه مقاله قبلی بنده را خونده باشید شاید دونسته باشید قبل از هر چیز بگم که فعلا فقط اشاره می کنم بعدا به طور کامل توضیح داده خواهد شد سوما رو وقتی ما به صورت خارجی به بدن تزریق می کنیم اولا :چون سوماتروپین و انسولین با هم در ترشح مخالف جهت دارند و هم راستا نیستند ( خودمانی میگم بفهمید ) یعنی چی چون سوما باعث کاهش ترشح انسولین( البته به مرور زمان ) میشه یا به عبارتی بالا رفتن انسولین باعث کاهش ترشح سوماتروپین میشه به همین دلیل میگن شبها قند و شام کم بخورید چون هورمون رشد ۸۰ درصد شبها ترشح میشه و ما با مصرف مواد قندی موجب ترشح انسولین می شویم و بالا رفتن آن موجب کاهش ترشح سوما می شودپس نتیجه می گیریم که با تزریق سوماتروپین و بالا رفتن سطح سرمی آن در خون باعث کاهش ترشح انسولین می شود و از طرفی هم سوما خاصیت چربی سوزی دارد و با آزاد کردن گیلیکوژن و تری گلیسیرید های سلولها و تبدیل آن به گلوکز برای تامین انرژی اثرات آنابولیکی خود باعث بالا رفتن قند خون شده و باعث ترشح انسولین می شود و رفته رفته سلول های بتای جزایر لانگرهانس پانکراس خسته و پیر شده و دیگر توانایی تولید انسولین با دوز بالا و حتی کم را از دست داده و سلول ها نیز به علت کم شدن حساسیت رسپتور ها به انسولین شرایط دیابت را فراهم می کنند .هرگز دوره خالی انسولین نرید چون علاوه بر عوارض و خواص آنابولیکی شدید و مفید آن چربی ها را نیز  به داخل عضلات می رساند و باعث تجمع چربی در بدن می شود البته توجه داشته باشید که دوره های ترکیبی تستسترون و انسولین برای افزایش اثر آنابولیکی در بعضی دوره ها گنجانده می شوند و یا در پایان دوره برای جلوگیری از افت حجم ، یک دوره انسولین خالی یا با سوماتروپین را نیز می گذرانند .پس انسولین شوخی بردار نیست و در ضمن انسولین چون هورمون پپتید است فرم خوراکی یا اورال نداشته و به سزعت در روده بزرگ و معده متلاشی شده و عملا یک درصد بیشتر جذب نمی شود و به همین دلیل فقط فرم تزریق دارد ، البته جدیدا دانشمندان بر روی انسولین مخاطی که از طریق اسپری جذب بدن می شود هستند که ۱۰۰ سال بعد میاد ایران بگو انشاالله . ( دوره انسولین فقط مخصوص حرفه ای ها )و آلفا لیپویک اسید و کروم به عنوان کو آنزیم در مکانیسم انسولین نقش ضروری داند  و حتی استروژن نیز در رساندن گلوکز به داخل عضلات نیز کمک بسیاری به انسولین می کند .نکته : در روی بعضی از کراتین ها نوشته می شود WITH INSULIN  ، همان طور که در بالا توضیح داده شد انسولین فقط از طریق تزریقی جذب بدن می شود البته کلا  پپتید ها این گونه جذب می شوند  و این کراتین ها حاوی انسولین نیستند بلکه حاوی افزاینده های ترشح انسولین هستند و البته کراتین های موجود در بقالی ایران ساخته اشگون آباد آندر گرند سفلی ، فقط برای تبلیغات و فریب مشتری بیچاره که نون شبشو آورده ۱۰۰ گرم کراتین بخره ،  آخه نامرد انصافه مردم بیچاره یارانشو بیاره بده به تو، تو هم شیر خشک بدی باسش*** خلاصه مطلب و راهنمایی :در چرخه طبیعی بدن : سوماتروپین زمانی ترشح می شود که قند خون پایین باشد یعنی سطح سرمی انسولین پایین باشد و این هورمون 80% شبها در خواب  ترشح می شود چون شبها قند خون در هنگام خواب پایین است و به همین دلیل می گویند شب ها شام سبک و کم کربوهیدرات بخورید .افزایش انسولین = کاهش سوماتروپینالبته عوامل زیادی در ترشح سوما موثرند مانند : ملاتونین چون ملاتونین در تنظیم خواب دخیل است و خواب زیاد یعنی سوماتروپین زیاد و ملاتونین هنگامی ترشح می شود که شما در تاریکی مطلق باشید و تاریکی مطلق فقط در هنگام شب است و این امر اهمیت خواب شبانه را بر خواب روزانه بیان می کند و به همین دلیل جی کاتلر میگوید یکی از عوامل موفقیت او  10 ساعت خواب است و بسیاری از بدنسازان نیز از مکمل ملاتونین برای تنظیم و افزایش خواب خود استفاده می کنند و اگر در دوره سوماتروپین باشند آن را از ساعت 6 به بعد تزریق نمیکنند و معمولا صبح و قبل از تمرین تزریق می کنند چون در بالا گفتیم 80 % ترشح طبیعی در شب و خواب است و این افراد می خواهند با یک تیر دو نشان بزنند هم تزریق سوما و هم استفاده از ترشح طبیعی سوما و سوماتروپین مانند : تستسترون نیست و طول نیمه عمر پائینی دارد .فارماکوکینتی: نیمه عمر مصرف دارو به دنبال تزریق داخل وریدی 20-30 دقیقه و پس از تزریق داخل عضلانی یا زیرجلدی حدود 3-5 ساعت است. طول اثر دارو 12-48 ساعت است متابولیسم دارو کبدی و دفع آن از طریق صفرامی باشد.و پس از تزریق نهایتا پس از ۶ ساعت ( البته با محاسبه اثر جانبی و تبدیل به IGF-1( از طریق متابولیزن شدن سوما در کبد حاصل می شود ) ) اثر تزریق به پایان می رسد و چون ما آن را در طول روز تزریق کرده ایم  تا شب ساعات بسیاری باقی می ماند  و به عبارتی : شب دراز است و قلندر بیدار ***البته عده ای هم معتقدند که باید قبل از خواب هم تزریق شود تا در طی خواب اثرات خود را بگذلرد ولی هر روشی مزایا و معایب خود را دارد و دوره سوما نه الکییه نه شوخی بردار بازی با آتیشهمکمل های افزاینده هورمون رشد : در ابتدا باعث افزایش محسوس ترشح سوماتروپین می شوند ولی نه در حد بالا ولی سپس به دلیل افزایش سطح سرمی خون به غده هیپوفیز فرمان فیدبک منفی صادر می شود و بدن تا پایین آمدن مجدد سطح سرمی سوماتروپین از ترشح این هورمون خودداری می کند و عملا تا چند روز یا شاید هم نهایتا تا یک هفته این مکمل تاثیر بگذارد و تازه بالا رفتن سوما باعث افزایش ترشح انسولین و هورمون های غده تروئید می شود و افزایش T3 , T4 باعث افزایش سطح پرولاکتین می شود و تازه افزایش ترشح انسولین باعث متوقف شدن ترشح سوماتروپین می شود یعنی عملا پول خود را بدور انداخته اید که این افزایش هم عوارض خود را دارد و مکانیسم این چرخه تفاوت بسیاری با تزریق آمپول سوماتروپین دارد شاید عوارض آن بسیار  کمتر از تزریق خود سوما باشد ولی چرخه بدن را بهم می زند ولی در تزریق سوما چون بدن آن را ترشح نمی کند و بصورت خارجی وارد بدن می شود درست است در ابتدا باعث افزایش انسولین می شود و ما در بالا گفتیم که افزایش انسولین باعث کاهش و نهایتا متوقف شدن ترشح سوماتروپین می شود ولی چون ما سوما را بطور خارجی به بدن وارد میکنیم تاثیری در فرآیند آنابولیک ما نخواهد داشت تازه تزریق سوما باعث افزایش ترشح انسولین و افزایش انسولین یعنی عضله سازی بیشتر است ولی تزریق مدام سوما درست است باعث افزایش انسولین می شود ولی باعث خسته شدن و پیر شدن غده پانکراس و کاهش حساسیت سلول های بدن به انسولین و نهایتا دیابت نوع 2 می شود در طول مطالعه مقاله آیا از خود پرسیده اید که چرا تزریق  سوماتروپین باعث افزایش ترشح انسولین می شود خوب دلیل این امر این است که سوماتروپین با صدور فرمان سوزاندن چربی ها و تبدیل آنها به گلوکز انرژی مورد نیاز برای رشد سلولی را فراهم میکند و دلیل اینکه می گویند سوما چربی سوز است همین است ولی حالا باید گلوکز وارد سلول ها شود و یا تبدیل به گلیکوژن شود و این عمل کار کسی نیز جز انسولین وظیفه انسولین هدایت گلوکز به داخل سلول هاست و کمک به تبدیل گلوگز به  گلیکوژن در کبد است و تزریق مدام سوما باعث افزایش مستمر ترشح انسولین می شود که این امر باعث فرسوده شدن سلول های بتای پانکراس و کاهش حساسیت سلولی بدن به انسولین و دیابت می شود .توجه : دوستان عزیز بعضی افراد سودجو از مطالب بنده کپی برداری می کنند و با نام خود در وبلاگ خود مقاله بنده را بدون اجازه برداشت می کنند که فقط هدفشان فروش مکمل های قلابیشان و ... است فریب اینگونه افراد را نخورید .وصیتنامه فریدون فروغیبگویید بر گورم بنویسند:زندگی را دوست داشتولی آن را نشناختمهربان بودولی مهر نورزیدطبیعت را دوست داشتولی از آن لذت نبرددر آبگیر قلبش جنب و جوشی بودولی کسی بدان راه نیافتدر زندگی احساس تنهایی می نمودولی هرگز دل به کسی ندادو خلاصه بنویسید:زنده بودن را برای زندگی دوست داشتنه زندگی را برای زنده بودن...|+| نوشته شده در  پنجشنبه ۱۴ مهر۱۳۹۰ساعت 2:31  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتچرخه HPTA چیست ؟جکستان خندهhypothalamic-pituitary-testes axis = HPTA  چرخه ترشح تستسترون هیپوفیز -هیپوتالاموسیشما دوستان عزیز با توجه به مقالات قبلی بنده می دانید که هنگام مصرف هورمون ها بدن دیگر هورمون جدیدی تولید نمیکند چون سطح سرمی تستسترون در خون نه تنها به حد نرمال خود رسیبده است بلکه از حد آن هم بصورت وحشتناک بالا تر رفته است پس بدن به رستور های خودد (گیرنده ها ) و نورون ها ( سلول های انتقال دهنده پیام های عصبی) فرمان میدهد که تولید تستسترون را متوقف کند یا به عبارتی فید بک منفی می فرستد و همان طور که میدانید چرخه تولید تستسترون از مغز و از غده هیوفیز و هیپوتالاموس قدامی است که گنادروپین ها را ترشح می کنند (LH , FSH) که این دو هورمون بر غدد فوق کلیوی یا غدد گناد ها اثر کرده و هورمون های جنسی را ترشح میکنند که در زنان تنها منبع تولید تستسترون همین گنادها هستند ولی در بدن مردان گنادروپین ها علاوه بر گنادز در بیضه ها هم اثر کرده و بر روی سلول های اپیدیمیت و سرتولی اثر میکند و باعث تولید آندروژن ها میشود و بیضه ها مقدار کمی نیز استروژن ترشح میکنند و لازم به ذکر است که استروژن نام یک هورمون نیست بلکه نام چندین هورمون که شامل : استرادیول -  استریول واسترون است که فعالترین این هورمون ها استرادیول است که اثر آن ده برابر استرون و هزار برابر استریول میباشد .و به هورمون های مترشحه از غدد فوق کلیوی را آدرنواسترون و هورمون های مترشحه از بیضه را آندروسترون مینامند برای به خاطر سپاری راحتر آندر = زیر = بیضه  و  آدرن  = همون غدد آدرنالو هورمون های مترشحه از بیضه ها یا بالز علاوه بر استروژن ها : شامل تستسترون یا دلتا۴ - آندروستن -۱۷-اول-۳- اونآندروستادیول یا آندروستان -۳؛۱۷ - دی اولکه در بین این هورمون ها اصلی ترین آنها تستسترون است که سنتز یا ساخت پروتینی را زیاد میکند و خواص آنابولیکی شدید و آندروژنی قویی دارد.که این هورمون علاوه بر سنتز پروتینی از ترشح هورمون کورتیزول یا هورمون های گلو کو کورتیکوءید که خواص کاتابولیسم یا تخریبی دارند جلوگیری میکندو هورمون مرد ساز مترشحه از غدد فوق کلیوی :   دهیدرو اپی آندروسترون یا دلتا۵ - و آدرنواسترون که در زنان نیز موجود میباشد است .و منظور از چرخه HPTA  همان چرخه ترشح تستسترون و فید بک منفی آن است و توضیح در مورد فید بک منفی یا همان باز خور  مانند این است که پدر شما به شما پول می دهد و شما پس دیگر کار نخواهید کرد و در مورد تستسترون نیز وقتی به صورت خارجی و صناعی وارد بدن میشود بدن دیگر تستسترون تولید نمیکند.این داستان ادامه دارد ....|+| نوشته شده در  یکشنبه ۲۶ تیر۱۳۹۰ساعت 2:35  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتدرخواست همکاری از شما دوستان عزیز بادی بیلدردوستان عزیز شما میتوانید از دریچه WWW. XBODY.TK نیز وارد وب سایت شوید بزودی نیز انجمن تخصصی در فیس بوک راه اندازی خواهد شد در ضمن از دوستان عزیز خواهشمندم به ای دی بنده فقط off بگذارید و از از فرستادن ایمیل به بنده اجتناب فرمایید انشاء الله بزودی انجمن راه اندازی میشه  شاید این جمعه شاید بیاید شاید ...در ضمن من برای مدیریت انجمن به همکاری شما دوستان عزیز نیاز دارم من از افراد حرفه ای و نیمه حرفه ای که سر رشته ای تو این زمینه دارند میخام که با من همکاری کنند چون من  به علت سرعت پایین اینترنت (دایل آپ) نمیتونم حجم کار رو گسترش بدم .با تشکر. دخو|+| نوشته شده در  سه شنبه ۲۱ تیر۱۳۹۰ساعت 16:17  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتهمیشه یک طرفه مساله میلنگه$$$$$$$$$$دوستان با سلامی دوبارهحق دارید غایبم ولی غیبتم موجه !قبلا به دلیل مشکلات مالی ورزشو ول کردیم حالا هم به خاطر کارقبلا پول$ نداشتیم حالا پول $داریم وقت نداریم !!!جالبه نه !ولی دلیل اصلی بیخیال شدن ورزش و عدم بروز رسانی وبلاگعدم وجود انگیزه است .|+| نوشته شده در  چهارشنبه ۲۰ شهریور۱۳۹۲ساعت 3:48  توسط علی هاردی  |  2 نظراصول تزریقات برای مبتدیانقبلا در مورد تزریقات توضیحات زیادی داده شده اما باز تکرار یک نکته ضروری است :۱- افراد مبتدی از تزریق به عضلات پشت بازو و کول و مخصوصا جلوبازو خودداری کنند.۲- هرگز برای تزریق از سرنگ انسولین استفاده نکنید حتی برای عضلات کوچک و اگر هم استفده می کنیبد حتما از سرنگ شماره ۲۷ نوک دراز استفاده کنید.۳- بهترین محل برای تزریق فقط و فقط باسن است.۴- این خرافات است که مثلا : تزریق به بازو باعث بزرگتر شدن بازو می شود و اگر هم باعث این کار شود چیزی جز تورم نیست و پس از چند روز از بین می رود و شاید مقداری بسیار اندکی از دارو در همان سلول های اطراف هیدرولیز شود ولی تاثیر چندانی ندارد کار اصلی را کبد می کند .۵- بعد از تزریق محل تزریق را مالش ندهید بلکه فشار دهید و سعی کنید در حمام با مقداری آب گرم  محل تزریق را کمپرس کنید .۶- سرنگ را ۹۰ درجه بزنید نه ۴۵ درجه یا ۷۰ درجه فقط و فقط ۹۰ درجه۷- حتما قبل از تزریق عمل آسپیره کردن را انجام دهید تا اطمینان حاصل کنید که سرنگ در داخل رگ نیست برای این کار بعد از فرو بردن سرنگ ابتدا پیستون سرنگ را به طرف بیرون بکشید در صورتی که محل تزریق صحیح باشد خلا است و پیستون بلافاصله به سرجایش بر می گردد ولی در صورتی که به رگ نفوذ کرده باشد داخل سرنگ خونی می شود در این صورت سرنگ را بیرون کشیده و خون را تخلیه کنید و محل دیگری برای تزریق انتخاب کنید و دوباره همان کار یعنی آسپیرازسیون را انجام دهید و سپس تزریق کنید  .۸- در هنگام تزریق تزریق را به آرامی انجام دهید تا باعث سوزش فرد نگردد (۲۵-۳۰ ثانیه ) .۹- برای کاهش درد محلول های سوسپانشن ( شیری )  نظیر تستسترون سوسپانسون و استانازولول آن را با ویتامین بی کمپلکس یا ... مخلوط کنید .۱۰- بیشتر از ۳  میل در هفته به هر طرف باسن تزریق نکنید چون استروئید ها نظیر ناندرلون دیر جذب هستند .۱۱- نمیتوان برای کاهش درد محلول های سوسپانشن آن را با محلول روغنی مخلوط کرد .۱۲- تزریقات را معمولا صبح انجام دهید یا حداقل قبل از ساعت ۶ چون استروئید ها باعث افزایش فشار خون می شوند و هنگام شب فشار انسان به بیشترین حد خود می رسد .دانلود تلگرام Telegram چت و پیام رایگان اندرویدhttps://telegram.me/irxbody لینک کانال ما حتما جوین شید|+| نوشته شده در  چهارشنبه ۸ آذر۱۳۹۱ساعت 3:0  توسط علی هاردی  |  4 نظرپارابولاندانلود تلگرام Telegram چت و پیام رایگان اندرویدhttps://telegram.me/irxbodyحتما در لینک تلگرام من عضو(join) شوید اگه تعداد member ها بالا بره حتما هر روز مطالب جدید میزارم .فعلا شما عضو شوید انشاالله بزودی مطالب هم براش میزاریم.قبلا بنده در مورد پارابولان توضیحات کافی داده بودم ولی به دلیل محبوبیت شدید این دارو بار دیگر این پست را تکرار کردم البته نه از زبان خودم .داروئی منحصر به فرد و فوق العاده که پر طرفدارترین استروئید تزریقی بین ورزشکاران رشته های پرورش اندام و پاورلیفتینگ است. محبوبیت پارابولان تصادفی نیست و از خصوصیات یگانه آن ناشی می شود.نام شیمیایی:   ۱۷beta-Hydroxyestra-4,9,ll-trien-3-oneاثر آدنروژنیک:   ۵۰۰اثر آنابولیک:   ۵۰۰فعالیت پروژسترونی:   معتدلفعالیت استروژنی :   ندارداین دارو نام تجاری ترنبولون هگزاهیدروبنزیل کربنات (Trenbolone Hexahydrobenzyl Carbonate) است که برای مدتی توسط لابراتوآر نگما (NEGMA) فرانسه تا سال ۱۹۹۷ تولید می شد. تا سالها پس از قطع تولید آن این محصول در بازار سیاه فروخته می شد که همگی آنها تقلبی بودند.پارابولان دارای استر هگزاهیدروبنزیل کربنات می باشد که بر خلاف فیناجکت (FINAJECT) و فیناپلیکس (FINAPLIX) که استروئیدهایی حیوانی می باشند و ماده اصلی آنها ترنبولون آستات Trenbolone Acetate است که برای انسان ساخته شده و دارای زمان ماندگاری بیشتر از دو هفته نسبت به ترنبولون آستات با نام تجاری فیناجکت FINAJECT می باشد که استروئید پر طرفدار دهه ۸۰ آمریکا بود.پارابولان یک استروئید قوی با اثرات بالای آندروژنیک / آنابولیک می باشد که هم ورزشکاران تازه کار هم بدنسازان و پاورلیفترهای حرفه ای همگی می توانند از این دارو برای افزایش سریع حجم و توده عضلانی با کیفیت به همراه مقدار قابل توجهی قدرت عضلانی در تمرینات پایه ای استفاده کنند.مصرف مداوم و منظم پارابولان حتی بدون رژیم غدایی می تواند بدن ورزشکار را عضلانی تر و خشک تر کند. بدون شک در اغلب ورزشکارانی که در مدت زمانی کم مقدار بالایی حجم عضلانی بدست آورده اند باید رد پارابولان را جستجو کرد.یکی از خصوصیات منحصر به فرد پارابولان بر خلاف سایر استروئید های آنابولیکی قوی این است که با مصرف در دوزاج بالا در بدن به استروژن تبدیل نمی شود و به اصطلاح آروماتیزه (AROMATIZE)  نمی شود. ماده ترنبولون به دلیل ساختار ملکولی منحصر به فرد خود و داشتن سه باند اضافی تمایلی برای تبدیل به استروژن ندارد بنابر این ورزشکاران مجبور به دست و پنجه نرم کردن با مقادیر زیادی استروژن و عوارض زنانگی نیستند.مصرف کنندگان پارابولان به خوبی می دانند که این دارو باعث احتباس آب و نمک در بدن هم نمی شود بنابر این خیلی واضح می توان گفت که پارابولان داروی شماره یک ورزشکاران برای آمادگی در رقابت های ورزشی می باشد.وقتی که پارابولان پمراه یک رژیم کم پربی و کم کالری مصرف شود باعث سفت تر و سخت تر شدن و کات عضلانی می شود, و بخصوص اگر همراه با رژیم پر پروتئین مصرف شود باعث افزایش شدید تارهای عضلانی  و هم زمان افزایش متابولیسم و در نتیجه شتاب بخشیدن به سوخت بافت چربی می شود.اما اثر بالای آندروژنیک دارو ممکن است باعث بروزسنروم تمرین بیش از حد شود وافزایش قدرت و نمایان شدن و برجستگی  و بزرگی رگها و عروق به پارگی آنها و آسیب دیدگی تارهای عضلانی بیانجامد.اکثر مصرف کنندگان حرفه ای,  پارابولان را حداقل هفته ای ۲ مرتبه مصرف می کنند ولی بعضی از آنها در طول ۳ تا ۴ هفته مانده به مسابقات روزانه ۱ تا ۲ آمپول استفاده می کنند.مقدار مصرف معمولی در بین ورزشکاران ۲۰۰ میلی گرم در هفته است (تقریبا هفته ای ۲ آمپول) اما شاید بهترین طرز مصرف استفاده ۱۰۰ میلی گرم هر ۳ روز باشد.ترکیب (منظور مصرف هم زمان و نه مخلوط کردن آنها که در بین بعضی از ورزشکاران رایج و بسیار خطرناک است) پارابولان با وینسترول به خصوص قبل از مسابقات باعث افزایش حجم عضله و همچنین کاهش توده چربی و کات شدن آن بصورت هم زمان می شود.یک پیشنهاد بسیار موثر مصرف ۱۰۰ میلی گرم پارابولان هر ۳ روز و ۵۰ میلی گرم وینسترول هر ۲ روز می باشد و برای خارج فصل مسابقات و بدست آوردن حجم عضلانی اضافه کردن روزانه ۳۰ میلی گرم دیانابول و برای ورزشکارانی که در پی کیفت عضلات هستند اضافه کردن روزانه ۲۵ میلی گرم اکساندرلون توصیه می شود.برای افزایش شدید حجم عضلانی با کیفیت و بدست آوردن قدرت زیاد عضلانی شاید بهترین پیشنهاد استفاده ۲۰۰ میلی گرم پارابولان+۲۰۰میلی گرم وینسترول+۴۰ تا ۵۰ میلی گرو تورینابول خوراکی در هفته باشد که نتیجه ای باور نکردنی دارد.در مصرف هم زمان پارابولان با هورمون رشد هم اثرات قابل رویت دیده شده است.پارابولان یک داروی مناسب برای استفاده در تمام مدت سال نیست و دارای اثرات سمی بوده که نباید بیشتر از ۸ هفته آنرا مصرف کرد.این ثابت شده است که مصرف پارابولان فشار زیادی به کلیه ها و کبد می آورد و ورزشکارانی که به مدت چندین هفته از دوزهای بالای پارابولان استفاده کرده اند از تیرگی رنگ ادرار و در مواردی شدید تر از دیده شدن خون در ادرار گزارش داده اند که نتیجه صدمه دیدن کلیه ها می باشد.نکته بسیار مهم در اینجا این است که مصرف کنندگان پارابولان باید برای کمک کردن به کلیه ها برای دفع مواد سمی آب زیادی در طول روز بنوشند.پارابولان باعث احتباس آب و نمک در بدن نمی شود بنا بر این به ندرت موجب فشار خون می شود. پارابولون هم به مانند فیناجکت باعث بروز رفتار تهاجمی و خشونت آمیز می شود که مربوط به علائم آندروژیک ای دارو است.نکته جالب اینکه مصرف پارابولان به تنهائی به ندرت باعث افزایش آکنه و ریزش موی سر می شود که ناشی از شکل نگرفتن دهیدردتستوسترون  (DHT) می باشد. برخی از ورزشکاران هم گزارش هایی از سر درد و کمی اشتها در مصرف دوزهای بالاتر از ۱۰۰ میلی گرم در هفته داده اند.پارابولان بطور قابل ملاحظه ای تولید تستوسترون از بیضه ها را در بدن کاهش می دهد که استفاده از سیمولاتورهای تستوسترون پس از اتمام دوره داروئی توصیه می شود.در مصرف کنندگان مسن تر ریسک بزرگ شدن غده پروستات افزایش پیدا می کند. به ورزشکاران توصیه می شودکه در هنگام مصرف و پس از مصرف پارابولان حتما پروستات خود را از نظر اندازه معاینه کنند.مصرف پارابولان به ورزشکاران مبتدی و افرادی که برای اولین بار از استروئیدها استفاده می کنند توصیه و همچنین بانوان و مردان زیر ۱۸ سال توصیه نمی شود.با وجود اینکه این دارو اپرات قابل برگشت و غیر قابل برگشتی بر بدن بانوان دارد با ایت حال هستند بسیاری از زنان ورزشکاری که از این دارو برای آماده سازی خود برای مسابقات بهره می گیرند.مقدار مصرف پیشنهادی ما برای این دسته از خانمها ۱۰۰ میلی گرم پارابولان + ۲۰ میلی گرم وینسترول خوراکی + ۱۰۰ میلی گرم کلن بوترل در هفته می باشد و برای به حداقل رساندن عوارض جانبی دارو مصرف بیشتر از آن و بیشتر از ۴ یا ۵ هفته توصیه نمی شود.بانوان استفاده کننده از پارابولان خود را در معرض عوارضی چون آکنه , اختلال در عادت ماهانه, افزایش یا کاهش شدید میل جنسی, پرخاشگری, ریزش موی سر, افزایش رشد مو در صورت و پاها و بمی صدا که در سه مورد آخر غیر قابل بازگشت خواهد بود, قرار می دهند.از بهترین پارابولان های موجود در بازار می توان به موارد زیر اشاره کرد:• پارابولان بالکان فارما ساخت کشور مولداوی ۱۰۰ میلی گرم در ۱ میلی لیتر• پارابولان نئو ساخت جنریک فارما چک mg/ml 100 در آمپول های ۲ میلی لیتری• پارابولان ساخت جنریک فارما بلغارستان ۱۰۰ میلی گرم ترنبولون بیس معادل ۱۵۰ میلی گرم پارابولان در ۲ میلی لیتر• پارابولین آلفا فارما ساخت کشور هند ۷۶٫۵ میلی گرم در ۱٫۵ میلی لیتر در آمپولهای ۱٫۵ میلی لیتری (توجه کنید که آلفا فارما ساخت کشور های دیگر از جمله هنگ کنگ و تایوان و چین تقلبی می باشد)منابع:   Anabolic Bible ,Steroidsclub.euیک تحقیق نشان داد که مصرف روزانه‌ی 100 گرم جو دو سر خشک به مدت سه هفته باعث کاهش 23درصد کلسترول تام، 23 درصد کلسترول LDL، 21 درصد تری گلیسیرید، و 20درصد کلسترول HDL شده است.|+| نوشته شده در  چهارشنبه ۳ آبان۱۳۹۱ساعت 0:56  توسط علی هاردی  |  4 نظرمنابع اطلاعات داروییwww.fdo.irمعاونت غذا و دارو وزارت بهداشت و درمانداروییفارسیwww.toliddaru.com/tdi/drug_directory/drug_list_full_screen_view.htmlدارونامه رسمی ایرانwww.irmdi.netسایت  اطلاعات پزشکی ایرانwww.noorpharma.comمرکز فوریتهای دارویی نورwww.noskheh.comبرای تهیه داروها از امریکا و کانادا به این سایت مراجعه نمائیدhttp://www.health4her.com/سایت فوق یک فروشگاه مجازی داروهای طبیعی، تقویت کننده و لوازم بهداشتی است. اجناس فروخته شده در این سایت دارای ضمانت بوده و بسته های خریداری شده در صورت باز نشدن تا ۳۰روز قابل عودت می باشند. سایت دارای پست بین الملی بوده و بسته ها توسط پست UPS عموما ظرف مدت ۲ تا ۳ هفته ارسال می گردند. هزینه پست بر اساس وزن و مسافت تعیین می شود.فروشگاه مجازی داروهای طبیعیhttp://www.salamatiran.com/drugs.htmحاوی اطلاعات بعضی از داروهاwww.dpdcir.comوب  سایت  شرکت توزیع داروپخشwww.irteb.comسایت  پایگاه اطلاع رسانی پزشکانwww.rxlist.comدر این سایت اطلاعات دارویی بسرعت بروز می گردد و یکی از بهترین  سایت ها جهت جستجوی اطلاعات دارویی می باشدداروییانگلیسیwww.nlm.nih.gov/medlineplus/druginformation.htmlدر این سایت می توان داروها را بر اساس حرف اول نام ژنریک و یا نام تجارتی مطالعه نمود علاوه بر این دایره المعارف و دیکشنری پزشکی در این سایت قابل دسترسی استhttp://health.yahoo.com/health/drugs/a.htmlyahooاطلاعات دارو یی در سایتwww.fda.govFDA  سایت اداره نظارت بر دارو- غذا  امریکاwww.herbnet.comاطلاعات گیاهان دارویی را می توان در این سایت جستجو نمودwww.embbs.comمطالب این سایت مربوط به داروهای اورژانس و کمکهای اولیه می باشدwww.pharmacy.orgیکی از موضوعات جالب این سایت  دیدن مراکزی که داروسازان را به همکاری دعوت نموده اند می باشدwww.emedicine.comداروهای اورژانس تمام رشته های پزشکی در این سایت وجود داردwww.aaem.orgسایت آکادمی داروهای اورژانس امریکاwww.healthy.net/index.aswww.pharmacytimes.com/home/index.cfmwww.pharmacy.orgwww.pharmacytimes.comhttp://pharminfo.com/drg_mnu.htmlدر این مکان می توانید به آخرین اخبار و جاذبه های صنعت داروسازی دسترسی پیداکنیدwww.roche.comwww.pharmaceutical-sales.comwww.pfizer.comاز طریق این مکان های وب می توانید اخبار صنایع دارویی بانک اطلاعات شرکت های صنایع دارویی وموضوعات مربوط به صنایع دارویی را بدست آورید|+| نوشته شده در  جمعه ۲۱ مهر۱۳۹۱ساعت 2:55  توسط علی هاردی  |  یک نظربا توجه به اینکه درصد بالایی از مراجعه کنندگان به داروخانه را افرادی با دردهای گوارشی تشکیل می دهند سعی کردم در این بخش به قسمتی از سوالات این بیماران پاسخ دهم. ذکر این نکته لازم است که بخش زیادی از این دردها ریشه عصبی و روانی (افسردگی ) دارند و با برطرف شدن این علل ، این دردها نیز برطرف می شوند.دانلود تلگرام Telegram چت و پیام رایگان اندرویدرانیتیدین: برای دردهای معده ناشی اززخم معده موثر است و باعث کاهش ترشح اسید معده می گردد. بهترین زمان مصرف آن یک قرص قبل بعد از صبحانه و شام است.سایمتیدین ودایمتیکون: کاهنده نفخ معده هستند. بهترین زمان مصرف آنها بین یا بعد از هر وعده غذایی است. البته دایمتیکون به صورت جویدنی مصرف می گردد. امروزه یکی از متداول ترین روش های کاستن ترشی معده! سامتیدین می باشد.آلومینیوم ام جی و آلومینیوم ام جی اس : ضد اسید از طریق افزایش پی اچ محیط معده می باشند. میزان معمول مصرف آن یک قرص یا یک قاشق غذا خوری شربت بعد از هر وعده غذایی و قبل از خواب می باشد.ذکر این نکته ضروری است که مصرف قرص می تواند به اسهال یا سفیدی مدفوع بی انجامد. همچنین اس موجود در ترکیب دوم سایمتیدین می باشد.امپرازول: مهار کننده اسید معده در مواردی است که سایر دارو های ضد اسید پاسخ نداده اند.بهترین زمان مصرف این دارو یک کپسول قبل از صبحانه و شام است.کلیدینیوم – سی : ضد اسپاسم مجاری گوارشی و تسکین بخش است.مقدار متداول مصرف آن نیم ساعت قبل از هر وعده غذایی است. ( مصرف آن در بین غذا یا بعد از غذا ، بدلیل مکانیسم اثر دارو بی فایده است.)  سی موجود در این دارو کلردیازپوکساید (آرام بخش ) است.دایجستیو و پانکراتین : آنزیمهای گوارشی هستند که در صورت وجود داشتن مشکلات هضمی توصیه می شوند. بهتر است یک قرص همراه هر وعده غذایی مصرف گردد.bmnr.blogfa.com|+| نوشته شده در  جمعه ۲۱ مهر۱۳۹۱ساعت 2:54  توسط علی هاردی  |  نظر بدهیددفتر یادداشت 2باسه خودمه ...ادامه مطلب|+| نوشته شده در  یکشنبه ۱۶ مهر۱۳۹۱ساعت 4:17  توسط علی هاردی  |  یک نظرCJC-1295 پپتید جدید جایگزین هورمون رشد ؟CJC-1295 پپتید جدید جایگزین هورمون رشد ؟فقط برای کاربران رمزدار می باشد.دانلود تلگرام Telegram چت و پیام رایگان اندرویدادامه مطلب|+| نوشته شده در  یکشنبه ۱۶ مهر۱۳۹۱ساعت 3:54  توسط علی هاردی  |  نظر بدهیددر باره نسل جدید IGF-1در باره نسل جدید IGF-1فقط برای کاربران رمزدار می باشد .توضیح  کلیه مطالب رمزدار فقط برای حرفه ای هاست اطلاعات کلی در مورد این دارو و دارو های دیگر در آرشیو و بدون رمز موجود است .دانلود تلگرام Telegram چت و پیام رایگان اندرویدادامه مطلب|+| نوشته شده در  یکشنبه ۱۶ مهر۱۳۹۱ساعت 3:49  توسط علی هاردی  |  نظر بدهیدترکیب پپتیدترکیب پپتید :فقط برای کاربران رمز دار می باشد.ادامه مطلب|+| نوشته شده در  یکشنبه ۱۶ مهر۱۳۹۱ساعت 3:35  توسط علی هاردی  |  نظر بدهیدنسل جدید دارویHGH یا سوماتروپیننسل جدید HGH یا  سوماتروپین :فقط برای کاربران رمز دار می باشد .دانلود تلگرام Telegram چت و پیام رایگان اندرویدhttps://telegram.me/irxbodyحتما در لینک تلگرام من عضو(join) شوید اگه تعداد member ها بالا بره حتما هر روز مطالب جدید میزارم .فعلا شما عضو شوید انشاالله بزودی مطالب هم براش میزاریم.ادامه مطلب|+| نوشته شده در  یکشنبه ۱۶ مهر۱۳۹۱ساعت 3:26  توسط علی هاردی  |  نظر بدهیدداروی GHRP-6دانلود تلگرام Telegram چت و پیام رایگان اندرویدhttps://telegram.me/irxbodyحتما در لینک تلگرام من عضو(join) شوید اگه تعداد member ها بالا بره حتما هر روز مطالب جدید میزارم .فعلا شما عضو شوید انشاالله بزودی مطالب هم براش میزاریم.GHRP-6 & GHRP-2 & IPAMORELINاین مطلب برای کاربران ویژه است و رمز دار می باشد.بزودی داروهای فوق حداکثر ۳ روز بدستم خواهند رسید و تا آن موقع از بازدیدکنندگان عزیز بنا به دلایلی خواهشمندم از بنده نخواهید که رمز برداری کنم چون ...ادامه مطلب|+| نوشته شده در  یکشنبه ۱۶ مهر۱۳۹۱ساعت 3:16  توسط علی هاردی  |  نظر بدهیدDHT دی هیدرو تستستروناین مقاله انگلیسی است و باید ترجمش کنم لفطا اگه کسی به زبان انگلیسی آشنایی کامل دارد به من در قسمت نظرات پیغام بگذارد چون ممکن است من از لحاظ گرامری ترجمه درستی نتوانم بکنم البته چون دانشگاها شروع شده یکم تنبلی و ... نمیزاره ترجمشو شروع کنم .بهترین مقالس در مورد دی اچ تی ولی من تا حالا هیچ مقاله فارسی در مورد DHT که در حد مقاله من باشه ندیدم البته تعریف از خود و خودستایی نباشه.برای ترجمه منتظر باشید ...دانلود تلگرام Telegram چت و پیام رایگان اندرویدhttps://telegram.me/irxbod لینک کانال ما حتما جوین شیدادامه مطلب|+| نوشته شده در  چهارشنبه ۱۲ مهر۱۳۹۱ساعت 19:19  توسط علی هاردی  |  نظر بدهیدپاورقی شماره 2 اختصارات داروخانه ایبرخی اختصارات متداول در داروخانه:۱-شربت Syrup2-سوسپانسیون Susp3-کپسول نرم Softgel4-کپسول Cap5-قرص Tab6-اسپری SprیاInh7-پماد Pom یاOint8-شیاف Supp9-پودر بسته بندی Sachet10-قطره DropیاColleg11-آمپول AmpیاVialاختصارات نسخه :مفهوماختصارمفهوماختصارشبانه روزn.mاز هر کدامa.aهر روزo.dقبل از غذاa.cهر صبحo.mبعد از ظهرa.mهر شبo.nآبAqبعد از غذاp.cدو بارbبعد از ظهرp.mدو بار در روزb.dدر صورت نیازp.r.nدو بار در روزb.i.dدر صورت لزومP.R.Nیک روزdهرqمقطرDestهر روزq.dرقیقDilچهار بار در روزq.i.dدر آبex.aqیک روز در میانq.o.dقویfortبه اندازه کافی تاq.s.dهرhنصفs.sبه هنگام خوابh.sدر صورت لزومs.o.sوسط غذاi.cسریعاْStatدر صبحmسه بار در روزt.d.sطبق توصیهm.dسه بار در روزt.i.dدر شبnدوستان در قسمت نظرات خواسته بودن تا عکس پریموبلان اصل رو براش بزارم :پریموبلان اصل ترکسوال دوستان : فرنودبا تشکر از مطالب مفیدی که مینویسیدمتاسفانه مثله اینکه از نمونه هایی که برای پریموبولان عکس گذاشتیدتوی بازار لااقل من نتونستم پیدا کنممیخواستم بدونم تصاویر مربوط به بازار ایرانهیا نه فقط قصد نشون دادن نمونه اصلیهاگه توی بازار ایران موجود هستممکنه محلش رو بفرماییدممنونپاسخ : بله این مربوط به بازار ایرانه از شهرای دیگه خبر ندارم ولی تو ارومیه پیدا میشه البته تو مطالب اینترنتی هم در مورد نوع ترک در بازار تهران صحبت می شود که حاکی از موجود بودن در بازار است ونوع هندی که تازه وارد بازار شده مثل قرص/ آمپول ها رو تو ورق آلمینیومی کنار هم گذاشتن .دانلود تلگرام Telegram چت و پیام رایگان اندرویدادامه مطلب|+| نوشته شده در  یکشنبه ۱۲ شهریور۱۳۹۱ساعت 16:38  توسط علی هاردی  |  نظر بدهیدPTH باسه خودماین مطالب به درد شماها نمیخوره و فقط باسه خودم گذاشتم به عنوان دفتر یادداشت می باشد .عقاب مثل بلبل تحمل قفس رو نداره ،توی قفس از غم میمیره ... ! عقاب مثل کلاغ پست نیست ، هیچ وقت قانع یه چیزی که در شانش نیست نمیشه واسه همین خیلی کوتاه عمر میکنه ... عقاب مثل کبک سرش رو تو برف نمیکنه ،اون سرش رو بلا میگیره و با خطرات روبه رو میشه ... عقاب مثل مرغ و خروس نمیخواد قربانی شادی ها غم های دیگران باشه... عقاب هیچ وقت نمیتونه مثل کرکس مرده خوری نمیکنه ... حتی اگه مجبور بشه .عقاب تنهاست ! تنهای تنها ...عقاب می خواد پرواز کنه ! به اوج برسه ! براش مهم نیست شکارچی ها در کمین نشستن ! اون فقط میخواد به آسمان بره اونقدر که ناپدید بشهاما از نظر اونایی که روی زمینن هر چقدر عقاب بیشتر اوج میگیره کوچک تر به نظر میرسه !ادامه مطلب|+| نوشته شده در  شنبه ۴ شهریور۱۳۹۱ساعت 1:59  توسط علی هاردی  |  نظر بدهیدهیپوفیزقدامی(گلیکوپروتئین ها)هیپوفیزقدامی(گلیکوپروتئین ها)خلاصه :دوباره خلاصه و یاد آوری ولی از این پس سعی دارم تا یادآوری ها را از مطالب دوستان عزیز هم بزام این مطلب نوشته آقای سعید زیرکی هست من این خلاصه رو وقتی میزاشتم به منابع دقت کردم و دیدم یکی از منابع سایته خودمه  :غده هیپوفیز غده ی کوچکی است که در زیر مغز قرار دارد و از 2 بخش قدامی و خلفی تشکیل شده است و بین این دو بخش نیز یک بخش نسبتاً بی عروقی به نام بخش میانی وجود دارد که تقریبا در انسان تکامل نیافته است .بخش آدنوهیپوفیز از قسمت های لوب قدامی (که شامل سلولهای کروموفیل (رنگ پذیر) و سلولهای کروموفوب (بی رنگ) است و بخش لوله ای و بخش میانی تشکیل شده است .نحوه ی عملکرد غده ی هیپوفیز از طریق هماهنگی پیام های رسیده از فنر و بازخورد تنظیمی متعلق به غلظت هورمونهای موجود در گردش خون صورت می گیرد .هورمونهای گلیکوپروتئینی هیپوفیز قدامی شامل TSH , LH، FSH است که از 2 زنجیره پلی پیتیدی (زیر واحدهای ) تشکیل شده اند که عمل گلیکوزاسیون روی انها صورت گرفته است و فعالیت کامل این هورمونها هنگامی به دست می آید که هر دو زیر واحد  با هم ترکیب شوند .هورمونهای TRH (مترشحه از هیپوتالاموس) و کاهش سطح  در خون محرک ترشح TSH از هیپوفیز و هورمونهای GNRH (مترشحه از هیپوتالاموس) و کاهش سطح استروژن و تستوسترون در خون محرک ترشح FSH , LH از هیپوفیز قدامی هستند . این هورمونهای گلیکو پروتئینی بر روی غدد اندوکراین شامل تیروئید و تخمدان ها و بیضه ها اثر کرده و باعث تولید هورمونهای مربوط به این غدد می شوند که این هورمونها نیز از طریق فیدبک منفی بر روی هیپوفیز و هیپوتالاموس اثر کرده و ترشح هورمونهای گلیکوپروتئینی را کاهش می دهند .این هورمونها به علت وجود پروتئین در ساختارشان می توانند آزادانه در پلاسما گردش کنند (نیاز به پروتئین ناقل ندارند) و به سلولهای هدف خود برسند . مکانیسم اثر بر سلول هدف انها از طریق فعال کردن سیستم آدنیلیل سیکلاز و پروتئین کینازها است .هورمونهای LH; FSH با اثر بر روی غدد جنسی باعث اسپرم سازی ، تکامل سلولهای لیدیک بیضه و تولید تستوسترون در جنس مذکر و راه اندازی مراحل اول و دوم چرخه قاعدگی یعنی رشد فولیکولها و آزاد سازی تخمک از فولیکول پاره شده و تشکیل جسم زرد برای تولید استروژن و پروژسترون در جنس مونث می شود . هورمون TSH هم محرک سنتز و ترشح هورمونهای تیروئیدی می باشد .برای اندازه گیری این هورمونها روشهای متفاوتی فراهم شده است که در ادامه به چند مورد از آنها اشاره خواهد شد.معرفی غده هیپوفیز از نظر آناتومی ، بافت شناسی ، عملکردهیپوفیز یا Pituitavy gland غده ای کوچک (به اندازه فندق) است که در حفره ی استخوانی شب پره (زین ترکی) در زیر مغز قرار دارد . وزن آن 5/0 تا 5/1 گرم ( به طور متوسط mg 600) است .سلولهای عصبی هیپوتالاموس هورمونهای آزاد کننده و مهار کننده ای می سازند که به طور مستقیم به داخل عروق پورت ساقه هیپوفیز ترشح می شود .اپی تلیوم سقف حلق جنین به سمت بالا کشیده می شود و ارتباط خود را با دهان قطع کرده و با بخشی از دیانسفال (مغز واسطه ای) در غلاف واحدی قرار گرفته و غده هیپوفیز را می سازد . (از نظر جنینی دارای منشاء دوگانه عصبی و اکتودرمی است) به همین دلیل این غده دارای 2 بخش است : بخش قدامی (آدنوهیپوفیز) و بخش خلفی (نوروهیپوفیز) که بین این دو بخش یک بخش کوچک و نسبتا بی عروقی به نام بخش میانی قرار دارد که تقریبا در انسان وجود نداشته ولی در حیوانات پست ، بزرگ تر و فعال تر است .آدنوهیپوفیز دارای بخش های زیر است :بخش دور یا لوب قدامی : این بخش که بزرگ ترین قسمت آدنوهیپوفیز است از بیرون به وسیله کپسولی از بافت هم بند متراکم احاطه شده که استطاله هایی ظریف از آن به درون بافت مغز نفوذ می کند .سلولهای پارانشیمی لوب قدامی براساس خصوصیات رنگ پذیری خود به دو دسته تقسیم می شوند :کروموفیل (رنگ پذیر) که خود شامل سلولهای اسیدوفیل و بازوفیل است . سلول های اسیدوفیل براساس هورمونهای مترشحه خود به 2 دسته سوماتوتروپیک (ترشح GH) و ماموتروپیک (ترشح LH و پرولاکتین ) و سلولهای بازوفیل هم به 3 دسته ی کورتیکوتروپیک و ملانوتروپیک (ترشح ACTH و MSH) و تیروتروپیک (ترشح TSH) و گناودتروپیک (ترشح LH , FSH) تقسیم می شوند .سلولهای کروموفوب (بی رنگ) که از سلولهای دیگر کوچک ترند و در لابه لای کروفیل و سینوزوئیدها قرار دارند :-سلولهای متمایز نشده ، بدون دانه ، غیر فعال-سلولهای فولیکولر با سیتوپلاسم ستاره ای شکل و ضمائم داراز سیتوپلاسمی که کارشان شبیه ماکروفاژ است .-کروموفوب های فعال که بر اثر تقسیم و تمایز به دو گروه اسیدو فیل و بازوفیل تبدیل می شوند .بخش لوله ای : سلولهای این ناحیه عمدتاً از نوع گنادو تروپیک ها هستند .بخش میانی : حاوی فولیکولهایی است که بقایای بن بست راتکه می باشند و به کیستهای راتکه معروف اند سولهای این ناحیه عمدتاً از نوع بازوفیل اند و پرواپیوملانوکورتین سنتز می کنند سلولهای اسیدوفیل هم در لوب میانی دیده می شوند که عملکرد این قسمت در انسان مشخص نشده است .سیستم وریدی هیپوفیز ، سیستم باب است .هیپوفیز قدامی با هماهنگ کردن پیام های شیمیایی رسیده از مغز و باز خورد تنظیمی متعلق به غلظت هورمونهای موجود در گردش خون با تولید هورمونهای محرک به هورمونهای هیپوتالاموسی موجود در گردش خون پاسخ می دهند . هورمونهای گلیکوپروتئینی (LH , FSH , TSH) رده ی بعدی غدد اندوکراین شامل غده تیروئید ، تخمدان ها و بیضه ها را فعال کرده و به دنبال تحریک این غدد هورمونهای اختصاصی آنها وارد گردش خون شده و به گیرنده های هورمونی موجود در روی یا داخل سلول هدف متصل می گردند .مراحل بیوسنتز هورمونهای گلیکوپروتئینی هیپوفیز قدامی و نحوه ی کنترل آنها :هورمونهای گلیکوپروتئینی هیپوفیز قدامی شامل TSH , LH , FSH می باشند که LH , TSH در سلولهای گنادوتروپیک و TSH در سلولهای تیروتروپیک که زیر گروهی از سلولهای بازوفیل هیپوفیز قدامی اند سنتز می شوند . (البته مقداری از CH هم توسط سلولهای ماموتروپیک از دسته سلولهای اسیدوفیل سنتز می شوند) در واقع این هورمونها به طریق کلاسیک یعنی مسیر بروزژن و سپس ترجمه و تغییرات همراه با آن (گلیکوزاسیون) ساخته و از سلولهای مربوطه ترشح می شود . این هورمونها از 2 زنجیره پلی پیتیدی (زیر واحدهای ) تشکیل شده اند که هر کدام از آنها به گروههای جایگزین کربوهیدراتی متصل هستند . نیمه کربوهیدراتی که 15 تا 31 درصد از وزن مولکولی را تشکیل می دهند از فوکوز ، مانوز ، گالاکتوز ، گلوکزامین ، گالاکتوزامین و اسید سالیسیلیک تشکیل شده است .زیر واحدهای آلفای این هورمونها به هم شبیه و قابل تعویض است و زیر واحدهای بتا در میان هورمونهای گوناگون از نظر توالی آمینواسید تفاوت دارد . در واقع ساخت زنجیره های آلفا و بتا مجزا از هم تنظیم می شود و یک ژن منفرد که در روی کروموزم 6 قرار دارد زیر واحد آلفای هر یک از هورمونها را رمزگذاری می کند . زیر واحدهای آلفای منفرد فاقد فعالیت بیولوژیک است و زیر واحد های بتای منفرد ممکن است فعالیت ذاتی مختصری داشته باشند ولی فعالیت کامل هنگامی بدست می آید که زیر واحدهای  با هم ترکیب شوند و شناسایی گیرنده های سطح سلولی به وجود هر دو واحد نیازمند است .ترشح هورمون های گیلکوپروتئینی توسط هیپوتالاموس کنترل می شود که هورمون های پپتیدی کوچکی به نام فاکتورهای رها سازی را تولید می کند از جمله : TRH که باعث ترشح TSH از هیپوفیز قدامی می شود و GNRH که ترشح FSH , CH راترکیب می کند . علاوه بر ابن سطح پایین T4 , T3 محرک اصلی ترشح TSH , TRH است و مهار ترشح این هورمون با هورمونهای تیروئیدی به ویژه T3 ، سوماتواستاتین دوپامین، کاته کولامین ها مهار می گردد. از طرفی در صورت کم بودن سطح استروژن در زنان و تستوسترون در مردان گردش خون GNRH تحریک شده و از طریق این مکانیسم پس نورد GNRH از هیپوتالاموس ترشح شده و تولید و رها سازی FSH , LH را تحریک می کند که FSH , LH بر روی غدد جنسی اثر کرده و باعث تولید استرادیول و پروژسترون در زنان و تستوسترون در مردان می شود که با اثر فیدبک منفی استرادیول و تستوسترون بر روی محور هیپوتالاموس –هیپوفیز آزاد شدن GNRH و LH , FSH را مهار می کند و علاوه بر این هورمون inhibin در دو جنس مذکر و مونث نقش مهار کننده روی هیپوفیز قدامی داشته و در جنس مونث پروژسترون جسم زرد هم با اثر فیدبک منفی ترشح FSH , LH را مهار می کند .نحوه ی انتقال در پلاسمااز ان جایی که هورمونهای گلیکوپروتئینی هیپوفیز قدامی در ساختار خود دارای پروتئین هستند عموما در آب قابل حل بوده و به صورت یک مولکول کامل و یا به صورت اجزای فعال یا غیر فعال در پلاسما به صورت آزادانه گردش می کنند و به سلولهای هدف خود می رسند .مکانیسم اثر بر سلول هدف :این گروه از هورمونها با گیرنده های سطح سلول تداخل عمل پیدا کرده و سیستم آدنیلیل سیکلاز را فعال می کند . بنابراین پامبر داخل سلولی ان CAMP است با فعال شدن آدنیلیل سیکلاز ، این آنزیم باعث فعال شدن پروتئین کینازهای داخل سلول شده  و به دنبال آن عمل فسفر یله شدن آنزیم داخل سلول رخ داده که باعث فعال شدن آن آنزیم می شود و عمل نسخه برداری و ترجمه و دکربوکسیله شدن پپتید سنتز شده رخ می دهد .اثرات بیوشیمیایی و بیولوژیک و موارد کاهش و افزایش هورمون :LH : این هورمون محرک استروئید سازی در بیضه است که با اتصال به گیرنده ی پلاسمایی سلول های لیدیک و فعال کردن ادنیلیل سیکلاز باعث افزایش CAMP و فعال سازی استروئید سازی و تکامل  سلولهای لیدیک بیضه برای تولید تستوسترون می شود . این هورمون در تبدیل کلسترول به پرگنالنون در بیضه و تخمدان نقش دارد که پرگنالنون با اثر چند آنزیم به پروژسترون تبدیل می شود . هم چنین این هورمون نقش لوتئینی کننده داشته که فازلوتئال در زمان تخمک گذاری با تاثیر FSH واسترادیول و LH روی سلولهای گرانولوزا و گیرنده های LH ظاهر می شود در واقع این هورمون دومین مرحله از چرخه قاعدگی را آغاز و حفظ می کند (مرحله ترشحی) و باعث آزاد شدن تخمک از فولیکولی که قبلا در اثر FSH پاره شده بود و لوتینیزاسیون فولیکول پاره شده برای جسم زرد می شود که این جسم زرد سپس تحت تاثیر رها سازی ضربانی LH استروژن و پروژسترون ترشح می کند .کاهش سطح : هیپوگونادوترولپینیم – عدم تخمک گذاری – آمنوره (نارسایی هیپوفیز) . قطع و برداشت هیپوفیز ، نارسایی بیضه ، اختلال فعالیت هیپوتالاموسی – هیپرپلازی یا تومورهای غدد فوق کلیه .افزایش سطح :آمنوره (نارسایی تخمدان) ، تومورها (هیپوفیز و بیضه) ، بلوغ زودرس ، نارسایی بیضه ،سندروم ترنر،سندروم کلاین فلتر ، یائسگی زود رس ،سندرم اشتاین ، لونتال ، بیماری کبد .FSH : با گیرنده خاص خود که در غشای سلولهای فولیکول تخمدان ها و سلولهای سرتولی بیضه ها وجود دارند پیوند یافته و سنتز CAMP را افزایش می دهند و رشد و بلوغ فولیکولهای تخمدانی را تحریک می کند ، ترشح استروژن را تحریک می کند ، تغییرات آندومتری مرحله ی اول چرخه قاعدگی در پستانداران (مرحله تکثیری) را به راه می اندازد و اسپرم سازی توسط سلولها زایای بیضه را تحریک می کند .کاهش سطح : نئوپلاسم تخمدان ها و بیضه ها و آدرنال ها ، بیماری تخمدان پلی کیستیک ، کم کاری هیپوفیز وبی اشتهایی عصبی .افزایش سطح : نارسایی غدد جنسی نظیر یائسگی ، بلوغ زودرس ، تومور هیپوفیزی تولید کننده FSH ، سندرم ترنرTSH : تحریک کننده سنتز و ترشح هورمونهای تیروئیدی است و اعمال زیر را انجام می دهد :1-برداشت ید توسط تیروئید2-ادخال ید در ریشه های تیروزین تیروگلوبین3-تجزیه تیروگلوبین و ایجاد T4, T34-ترشح T4 ,T3این هورمون که توسط سلولهای تیروتروف آدنوهیپوفیز ساخته می شود در تحریک رشد و رگ سازی غده تیروئید و تحریک رشد سلولهای فولیکولرتیروئید را انجام داده و به تعدادی از مراحل دخیل ذکر شده در سنتز هورمون تیروئید کمک می کند .کاهش سطح : هیپوتیروئیدسم ثانویه ، کم کاری هیپوفیز قدامی ، سندرم کلاین فلترافزایش سطح : هیپوتیروئیدسم اولیه (گرفتاری غده تیروئید همراه با کاهش T4 ، تیروئیدیت و بیماری هاشیموتو، بیماری خود ایمنی) سیروز کبدی .نحوه ی تشخیص بیماری (علائم بالینی و تستهای تشخیصی) :کمبود گنادوتروپین ها در زنان به اختلال در قاعدگی و نازایی می انجامد و در مردان میل جنسی کاهش می یابد و موهای بدن می ریزد . و در بچه ها بلوغ را به تاخیر می اندازد و کمبود گونادوتروپین ها به تنهایی ممکن است با اختلال در حس بویایی همراه باشد (سندرم کالمن)از آنجایی که LH به صورت ضربانی ترشح می شود ممکن است یک نمونه به تنهایی نتواند به دقت نشان دهنده ی سطح کلی این هورمون در بدن باشد بنابراین چند نمونه ی خون به فاصله های 20-30 دقیقه از یکدیگر گرفته می شود و سپس خون ها را با هم مخلوط می کنند و یا اینکه میانگین نتایج نمونه ها را به دست می اورند .با کمک این اندازه گیری ها می توان مشخص کرد که عدم عملکرد گنادها اولیه (یعنی مشکل مربوط به تخمدان ها وبیضه هاست) و یا ثانویه (به دلیل عدم عملکرد هیپوفیز و کاهش سطح LH , FSH) می باشد افزایش سطح LH , FSH در مبتلایان به عدم عملکرد گنادها نشان دهنده ی نارسایی اولیه گنادها می باشد همان طور که در زنان مبتلا به تخمدان های پلی کیستیک یا در طول یائسگی مشاهده می شود . در نارسایی گنادی ثانویه سطح LH , FSH به دلیل نارسایی اولیه هیپوفیز و یا بعضی دیگر از اختلالات محور هیپوفیز – هیپوتالاموس ، استرس ، سو تغذیه ، یا تاخیر فیزیولوژیکی رشد و تمایز جنسی پایین می باشد .یکی از علل افزایش TSH کم کاری تیروئید است که به دنبال آن علائمی مانند افزایش وزن ، گرفتگی صدا ، کندی صحبت ، خستگی ، بی قوارگی شکل صورت ، در نتیجه تجمع موکوپلی ساکاریدها در پوست و حساسیت به سرماو خشکی پوست و مو ایجاد می شود .پر کاری تیروئید نارسایی هیپوفیز ، بیماری های غیر تیروئیدی و ابتدای بارداری هم منجر به کاهش TSH می شود که علائمی مانند کاهش وزن – اشتهای زیاد – خستگی- تحریک پذیری ، بی خوابی ، عدم تحمل گلوکز – افزایش ضربان قلب و لرزش ظاهر می شود .جهت تست این هورمون (TSH) نمونه ی خون برای اندازه گیری TSH جمع آوری و سپس mg 200 TRH به داخل رنگ تزریق می گردد . نمونه خون پس از 20 تا 60 دقیقه برای اندازه گیری TSH جمع آوری می شود در افراد سالم مقدار TSH پس از 2 میلی واحد در لیتر افزایش می یابد و افزایش کم تر از 1 میلی واحد در لیتر نشانه عدم پاسخ و افزایش پس از 2 میلی واحد در لیتر نشان دهنده ی پاسخ زیاد به TRH است .روشهای اندازه گیری هورمونها :برای اندازه گیری هورمونها روشهای زیادی وجود دارد که شامل روشهای بیولوژی ، رادیو ایمونوواسی (RIA) کروماتوگرافی به ویژه GLC ایمونوفلورست  ELISA کلوتمیدی و روشهای غیر مستقیم با اندازه گیری متابولیتهای حاصل از عمل هورمون ها می باشند .روش RIA : از ایزوتوپ ها در این روش استفاده می شود و دوتریوم بجای یکی از هیدروژنهای ترکیبات آن ماده استفاده می شود و آن ماده را اندازه گیری می کنند در ایزوتوپها فعالیت مخصوص یا شمارش در دقیقه مورد استفاده قرار می گیرد .روش GLC : دستگاه GLC از یک منبع گاز یا فاز متحرک تشکیل شده که غیر از ازت از آرگون هیدروژن و هلیوم نیز مورد استفاده قرار می گیرد فاز ثابت مایع است و فاز متحرک گاز است جسم مورد اندازه گیری چنانچه تمایل به ماندن در فاز مایع را بیش تر از فاز گاز دارا می باشد دیرتر از ستون مایع خارج می شود و ضمن جداسازی مقدار آنها اندازه گیری می شود .مقادیر طبیعی هورمونها و متابولیتهای مربوطه در نمونه های بیولوژیک (نظیر سرم و ادرار)FSH : سرم بالغین : افراد مونث ، فاز فولیکولی  30-4 ، اواسط چرخه  90-10 و فاز لوتئال  30-4 ، یائسگی  170-40 ، افراد مرکز :  25-4 ، کودکان  12-5 .ادرار : بالغین : افراد مونث ، فازفولیکولی  15-2 ، اواسط چرخه  60-8 و فاز لوتئال  20-4 ، یائسگی  150-50 ، مذکر  18-4 ، کودکان  210 .LH : سرم بالغین : افراد مونث ، فاز فولیکولی  30-5 ، اواسط دوره  150-50 و فاز لوتئال (وابسته به حجم زرد تخمدان)  25-2 ،پس از یائسگی  100-40 ، افراد مذکر :  25-5 ، کودکان 12-6 ساله  10< و 18-13 ساله  20 < .ادرار : بالغین : افراد مونث ، فازفولیکولی  25-5 ، اواسط دوره  90-30 و فاز لوتئال  24-2 ،پس از یائسگی  40> . در مذکر  25-7TSH : بالغین  5/5 – 35/0 ،  3 <نوزادان  25 < تا روز سوممنابع :-آزمایش های تشخیصی و آزمایشگاهی همراه با اقدامات پرستاری / مولف کی جویس لفور / مترجم محمد آبگون ، ناشر موسسه فرهنگی انتشاراتی نور دانش ، نوبت چاپ اول ، 1380 .-بیوشیمی بالینی برای دانشجویان پزشکی ، مولف رام راف لیکر ، مترجمین ، مهری غفاری ، دکتر محسن فیروز رای ، چاپ اول ، 1381 .-مجموعه سوالات کنکور ، کارشناسی ارشد و دکترای بیوشیمی ، مولف گروه مولفین انتشارات ، کتابخانه فرهنگ ، ناشر کتاب خانه فرهنگ ، نوبت چاپ دوم ، 1388 .-مبانی بیوشیمی بالینی تیتنر ، بورتیس ، آشوود ، براونز ، مترجم دکتر هوشنگ امیر رسولی ، ناشر انتشارات ارجمند ، با همکاری سنل فردا و کتاب ارجمند ، چاپ اول 1389 .www . PAJOOHE . COMwww. ali - hardy . blogfa . comdaneshnameh . roshcl . ir .www . san jeshmostamar . com .biochem 1 . wordpress . com .-بیوشیمی هارپر (جلد دوم) ، روبرت ک . مورای ، واریل ک . گرانو ، پیتر آ. مایز ویکتور و ..رو وول ، مترجم دکتر حمید رضا کریم زاده ، دکتر علیرضا رفتاری ، دکتر مهدی ابطحی ، زیر نظر دکتر ناصر ملک نیا ، دکتر پرویز شهبازی ، انتشارات انقلاب ، شهر آب ، چاپ اول ، 1377 .-مرجع کامل تستهای تشخیصی و آزمایشگاهی پاگانا ، کتلین دسکا پاگانا ، تیمو می جیمز پاگانا ، مترجم دکتر رامین خدام ، ناصر نژادی و سید رضا موسوی ، ناشر انتشارات خسروی با همکاری نشر دیباج ، چاپ اول 1386 .|+| نوشته شده در  شنبه ۴ شهریور۱۳۹۱ساعت 1:46  توسط علی هاردی  |  نظر بدهیدیادآوری غده هیپوفیز : ویژه تنبل هاتنبلستان 1:( بخش جدید وبلاگ )این مطالب رو از ویکی پدیا برداشتم چون خیلی خلاصه وار نوشته جون میده باسه آماتورا و تنبلا مثل نوشته های من نیست که بعد خوندنش باید ۳-۴ تا CPU عوض کنی بخونید و حالشو ببرید تنبلستان :کالبدشناسیزیر‌مغزی یا pituitary gland، غدهٔ کوچکی است در زیرِ مغز و درون حفره استخوان شب پره که ۰٫۵ تا ۱٫۵ گرم وزن دارد. از نظر جنینی دارای منشا دو گانهٔ عصبی و برون‌پوستی (اکتودرمی) است. این غده شامل دو قسمت است: پَی‌زیر‌مغزی، نوروهیپوفیز یا زیر‌مغزی عصبی که در ارتباط با بطن سوم مغزی است و زیر‌مغزی غده‌ای یا آدنوهیپوفیز .عملکرد هیپوفیزهیپوفیز ازدولوب خلفی و قدامی تشکیل شده است که خود تحت اثر هیپوتالاموس قرارداردهورمون های مترشحه از هیپوفیز قدامی شامل:هورمون رشد (GH)، هورمون محرک تیروئیدی (TSH) ، هورمون لوتئینه کننده (LH)، هورمون محرک فولیکولی (FSH)، هورمون آدرنوکورتیکوتروپین (ACTH) که به همراه هورمون بتا لیپوپروتئین B-LPH ترشح میشود و پرولاکتین (Prolactin)هورمون های مترشحه از هیپوفیز خلفی شامل:اکسی توسین (Oxytocin)، وازوپرسین (Vasopressin)وازوپرسین : Vasopressin هورمون وازوپرسین یا آنتی دیورتیک هورمون یا ADH هورمون ضد ادرای بوده که در واقع سبب احتباس ادرار در کلیه میشود اما در حالت جزئی تر سبب افزایش نفوذپذیری لوله جمع کننده ادرار میگردد. این هورمون خود دارای سه گیرنده است : V۱a/V۱b/V۲ گیرنده های V۱a ، V۱b هر دو به واسطه فسفاتیدیل اینوزیتول باعث افزایش ترشح Ca۲+ شده و در کل کلسیم داخل سلولی را افزایش میدهد. گیرنده V۲ به واسطه Gs اثر میکندو باعث فعال شدن CAMP میگردد.اکسی توسین : این هورمون عملکرد های مختلفی دارد از جمله : در خروج شیر ازنوک پستان ها، در انقباضات رحمی، در تسهیل ورود اسپرم به رحم همچنین میزان این هورمون در اثر تحریک اندام های جنسی افزایش میابد.هورمون های هیپوفیزیوتروپیکبه هورمون هایی که توسط هیپوتالاموس ترشح و بر هیپوفیز اثر کرده و سبب افزایش ترشح هورمون های هیپوفیز قدامی میشوند هیپوفیزیوتروپیک گویند مانند LHRH،PIH، Somatostatin،CRH،TRH،GIH،GRH،GnRHGnRH: هورمون آزادکننده گنادوتروپین‌ها که خود سبب ترشح هورمون های LH، FSH میگردد.GIH،GRH: هورمونهای آزاد کننده و مهارکننده هورمون رشد.CRH: هورمون آزاد کننده کورتیکوتروپین که سبب ترشح ACTH، B-LPHمیگردد وخود دارای دو گیرنده hCRH-R۱،hCRH-R۲ میباشد.PIH: هورمون مهارکننده پرولاکتیناختلالات ترشحاختلالات این غده با توجه به گسترده بودن هورمون‌هایش موجب بیماری‌های مختلفی می‌شود، مثلا افزایش هورمون رشد در کودکی موجب ژیگانتیسم، در بزرگسالی موجب آکرومگالی، کمبود هورمون رشد در کودکی موجب کوتولگی (نانیسم) میشود. افزایش ترشح پرولاکتین در زنان موجب ناباروری و آمنوره و در مردان موجب ژنیکوماستی، کاهش هورمون هورمون محرکه تیروئید موجب هیپوتیروئیدی و کمبود هورمون ضدادراری موجب دیابت بی‌مزه می‌شود.نگارخانهIllu pituitary pineal glands.jpg|+| نوشته شده در  شنبه ۴ شهریور۱۳۹۱ساعت 1:27  توسط علی هاردی  |  نظر بدهیدسوالات دوستان : افسانه گیلگمشآقای چاکرخواه : سلام داداش ما که میخوایم یه دوره تستسترون مصرف کنیم ولی به شدت از عوارضش میترسم شایدم بی دلیل نباشه ترس من ولی به هر حال میخواستم بدونم آیا مشکل خاصی میتونه پیش بیاد با مصرف من یا خیردر مطالب قبلب در مورد عوارض دوپینگ توضیحات فراوانی داده شده است ولی با اندکی مطالعه و پاکسازی در وسط و پایان دوره می توان عوارض را به حداقل رساند حتی آسپزین هم عوارض دارد و حتی می تواند باعث مرگ بعضی از افراد شود با اینکه داورییotc   (بدون نیاز به نسخه ) پزشک استبزارید برایتان یه داستانی تاریخی و افسانه ای تعریف کنم : افسانه گیلگمشگیلگمش مردی بود قوی جثه و دارای خوی حیوانی و تنومند که آرزوی جاودانگی داشت و او برای رسیدن به هدفش به هر کاری دست میزند حتی خدایان برای مبارزه با او جنگجویی را میفرستند ولی در آخر گیلگمش با او دوست شده و خدایان را شکست می دهد گیلگمش به سرزمین های زیادی برای پیدا کردن ماده و راز جاودانگی سفر می کند ولی در آخر مردی در سرزمینی به او میگوید که فقط گیاهی وجود دارد برای بازگرداندن نیروی جوانی و نه برای مرگ و آن در بالای کوهی اسن گیلگمش به بالای کوه پس از طی مسافت زیاد و رنج زیاد میرسد و آن گیاه پیدا می کند ولی از شانس بد در پشت آن گیاه ماری سمی پنهان بود که او را نیش می زند و او میمیردو حالا تستسترون مانند : گیلگمش است هم راز قدرت و جوانی و هم راز مرگ و بخاطر بالا بودن سطح زیاد تستسترون خون در آقایان زودتر از خانم ها میمیرند و علت آن پدیده آتروم است که بعدا توضیح داده خواهد شد .|+| نوشته شده در  شنبه ۴ شهریور۱۳۹۱ساعت 1:0  توسط علی هاردی  |  نظر بدهیدچطور بفهمیم مستعد ژنتیکوماستی هستیم یا نه؟سوال دوسته عزیز اقا وحید :باعرض سلام و خسته نباشید خدمت شما آقای نوجوانچطور بفهمم مستعد ژنتیکوماستی هستیم یا نه؟ میخوام بدون اگه استروئید مصرف کردم سینه ام بزرگ میشه یا نه؟اگه امکان داره اینجا جوابم رو بدیدبا تشکردوستان قبلا به طور تخصصی کلیه این مطالب ذکر شده دوستان کم لطفی میکنند و نمی خونند ولی اشکال نداره شاید قسمت اینه که یک بار هم بزبان عامیانه و ساده و خودمونی و خلاصه بگم . دوستان علاقمند در آرشیو بطور تخصصی توضیح داده شده ...با سلام خدمت شما دوست عزیز عرض کنم که با آزمایش استروژن البته  دقیق تر بگم آزمایش استرادیول و اتیل استرادیول و ...میتوان دانست که سطح استروژن بدن شما در چه سطحی است و اگر بالاتر از حد نرمال بود باید حتمااز آنتی استروژن استفاده نمود و داروهای استروئیدی را با دقت انتخاب و مصرف نمودالبته تیپ بدنی از همه مهم تر است چون میبینیم که فردی حتی با مصرف اکسی متالون آن هم در دوزهای سخاوتمندانه باز هم دچار ژنتیکو ماستی نمیشوند و فردی دیگر با مصرف ناندرلون دچار ژنتیکوماستی میشود یه توصیه طلایی :ژنتیکوماستی در اثر استروژن و پروژسترون بوجود می آیدولی چطور سطح استروژن در بدن بالا میرود بدون مصرف استروژن؟وقتی سطح تستسترون بدن بالا میرود بدن مقدار زیادی را از طریق کلیه دفع و یا از طریق کبد تجزیه می کند و در کبد تستسترون به IGF-1 تبدیل می شود ولی باز هم مقدار زیادی در بدن در سطح خون باقی می ماند چون ما بجای دریافت روزانه ۲.۵ میلی گرم تستسترون طبیعی که می شود هفتگی حدود ۱۵-۲۵ میلی گرم ( دلیل نوسانات بعدا توضیح داده خواهد شد) شما ۵۰۰ میلی گرم تستسترون مثلا از نوع استر انانتات دریافت میکنید :بدن برای مقابله با آتروم ( رسوب کلسترول در جداره رگ ها )و مبارزه با فشاره خون و افزایش بی رویه گلبول های گلبول های قرمز خون راهکار دیگری بجز کبد و کلیه و فیدبک منفی LH-FSH در زیر آستین خود دارد و آن همان استروژن دردسرساز است .حال می پرسید چگونه :بدن از طریق آنزیم آروماتاز تستسترون را به استروژن تبدیل می کند و این کار سختی برای بدن نیست چون ساختمان شیمیایی استروژن بسیار شبیه تستسترون است و  آنزیم آروماتاز این تبدیل را سریع تر می کند و مانند : یک کاتالیزور عمل می کند و چون گیرنده های استروژنی در بافت سینه بسیار است بیشتر در این نقاط از جمله شکم و باسن و سینه تجمع می کند و باعث ژنتیکوماستی و آبکی یا هیدراته شدن بدن و تجمع املاح و سدیم و انواع نمک ها میشود .ولی نکته مهم در مورد آنزیم آروماتاز :این آنزیم در بافت های چربی تولید می شود ( البته مکانیسم اینگونه نیست به زبان ساده میگم بفهمید ) و هر چه فرد بدنی آبکی و  چربی بیشتری داشته باشد احتمال ابتلا به ژنتیکوماستی بیشتر می شود که بعبارتی دیگر :کلیه افراد آندروموف حتما از آنتی استروژن مانند : کلوماید و نولوادکس حتما استفاده کنندو افراد مزوموف احتیاط لازم را بخرج دهند در مصرف دارو هاولی این عارضه گریبان گیر اکتروموف ها زیاد نمی شودنکته مهم :گفته های بالا به این منظور نیست که حتما افراد اندروموف به عارضه ژنتیکوماستی ( ن و  ک ص) مبتلا میشوند بلکه به این معنی است که باید مواظب و در فکر این عارضه باشند و یا بدین معنی نیست که افراد اکتروموف  اصلا به این عارضه دچار نمی شوند بلکه احتمال ابتلا کمتر است پس همیشه  و حتما از آنتی استروژن استفاده کنید .نکته طلایی و جمع آوری :ایرانیان از قوم و نژاد های مختلفی ترکیب شده اند ترک - کرد - فارس و ... و نژاد خالصی ندارند و به همین دلیل اکثر ایرانیان قریب به ۴۰ الی ۵۰ ٪ اکتروموف خالص و ۵-۱۰٪ اندروموف خالص و ۲٪ مزوموف خالص و   ۶۰ ٪ الی ۶۵ ٪  ایرانیان ساختار بدنی ترکیبی دارند.پس اکثر ما در یک ساختار بدنی ترکیبی هستیم نه اکتروموف خالصیم نه مزوموف خالص و ممکن است ترکیبی از هر سه نوع ژنتیکی باشیم  پس عقل سلیم به ما میگوید که حتما از آنتی استروژن استفاده کنیم .البته بمرور زمان و با رفتن به دوره های مختلف خواهید فهمید که به چه دوزی از آنتی استروژن نیاز دارید یا اصلا ندارید هیچ کس بجز شما این را نخواهد دانست به طور دقیق حتی مربیتان چه برسد مربی نمایتانعلائم ژنتیکوماستی :  بزرگی و درد و ورم و در موارد شدید آمدن آب از س و ...نکته دیگری در مورد این ورزش خطرناک این است که این ورزش مثل دوئل می مونه حتما مواظب مربینماها و دارو های تقلب باشید سیانور آدمو میکشه ولی تقلبیش نمیکشه ولی برعکس مکمل تقلبی آدمو میکشه برای بار هزارم هیج وقت قول هیکل خرکی مربی رو نخورید مثلا من یه شاگرد داشتم که ازش پول گرفتم و یه مدتی مربیش بودم اون زمون هیکلم خوب بود زورم خرکی بود دنبالم میومد ۴۵۰ هزار تومنو داد و گفت برو باسم دارو بخر و نپرسید اصلا این دارو صد در صد اصله یا بهتر نیست این جوری بخورم فقط میگفت چشم تا اینکه ما به دلیل دانشگاه و کار و یکمی هم بی پولی ۳ ماه نرفتیم باشگاه بدنمون افت کرد از اون موقع هی میپرسید اینجوری بخورم بهتر نیست یا سر برج اومده باسم ۵۰ تومن میده میگم این چیه میگه خوب پول شهریه هست دیگه میگم پس ۱۵۰ تومنش کو میگه هر ۱۰ روز ۱۰ روز میدم بهش گفتم مگه من گدام یا هر ۱۰ روز ۱۰ روز میام باشگاه برگشته بچه۱۹ ساله به من بد ۵ ماه شاگردی میگه آخه بهت اعتماد ندارم میترسم یجا بدم نیایی  من گفتم بشکنه این دست که نمک ندارهباور کنید انصاف رو رعایت میکردم باسش مثلا میگفتم ۳۰ تومن از پوله مکملات باقی مونده برج بعدی کمتر بده و یا ... حالا برگشته به من میگه اعتماد ندارم تنها دلیلش هم اینه که هیکلم کوچکتر شده و آقا عقلش به چشمشه مربی رونی کولمنو نگاه کنید دکتر ریچارد نی قلیونه اون وقت رونی کولمن باید میرفت پیشه جعفر بازو ...بنازم رسم فلک را  پس یادتون نره به هیچ کس اعتماد نکنید مخصوصا به هیکل افراد یا مثلا میگه خودم از ترکیه از داروخونه خریدم و یا پلمپشو تو راه باز کردم باسه تسته اصل بودن هیچ دارو یا مکمل بدون پلمپ هیچ وقت نخرید.در مطالب قبلی کاملتر و تخصصی تر توضیح داده شده ...با تشکر دوستدار تمامی علاقه مندان به ورزش :ورزش دشمن درجه ۱ اعتیاد2012-2009 ©آیا می دانید در تاریخ 88/05/03وبگاه ما سه ساله شد و تنها امید من برای نوشتن سوالات و تشکر های شما دوستان است|+| نوشته شده در  شنبه ۲۸ مرداد۱۳۹۱ساعت 14:16  توسط علی هاردی  |  نظر بدهیدپاسخ به سوالات دوستان عزیزدوستان عزیز از فرستادن اس ام اس به بنده خودداری فرمایید و فقط به تماس های تلفنی پاسخ داده خواهد شد .ضمن تبریک سال نو می خواستم بدونم ایا استروئیدی هست که موضوعی تزریق بشه منظورم اینکه همون جایی که دوست داری حجم بده همون جا تزریق بشه اخه من بازو های ضعیفی دارم با اینکه زیر نظر مربی های با تجربه برنامه گرفتم ولی تغییری تو بازو ها حس نکردم و همه اطرافیانم هم در مورد حجم کم بازو هام بهم تاکید میکنن میخواستم راهنمایی کنی با سلام دوست عزیز همچین دارویی وجود دارد قبلا توضیح داده شده است اسم این دارو اسکلین یا فرمبولون است و فقط مخصوص افراد حرفه ای و مسابقه است موارد مصرف در ضعف های ژنتیکی ماند : ساق پا یا کول و ... نه عضلات بزرگ مانند : سینه باسن و ... چو باعث بدشکلی این عضو می شود و درضمن تزریق این دارو بسر خطرناک است حتی یکی از حرفه ای های بدنسازی که اسمش یادم رفته با تزریق ان دارو در پشت بازوی خود به اشتباه دارو وارد ورید او شده و کارش به بیمارستان کشیده بود و دارو به مویرگ های ریه اش رفته بود و داشت میمرد در ضمن اصل این دارو رو نمیتونن تو ایران افراد آماتور پیدا کنند و این دارو باعث التهاب عضله میشه  و درد گاها شدیدی در محل تزریق به وجود میاه توجه : در ایران این دارو با اسم روغن کنجد معرفه هرگز نزنین چو در بافت میمونه و تجزیه نمیشه و باید با جراحی عضله پاره بشه تا خارج شه با این دارو پلوان پنبه میشید بعدا سعی میکنم عکس هاشو بذارم البته توضیح لازم اثر نوع اصلی این درو تنها 4-5 است و بعدا به طورکامل حجم گرفته شده می خوابد .خلاصه کلام این دارو اصلش یک استروئید خیلی ضعیفی است و فقط از طریق التهاب باعث افزایش حجم میشه و نهایت تا ۴-۵ روز حجمش میمونه بعد میخابه اونم همش  ولی نوع تقلبیش روغن و آت آشغال هست و ... و تا ۲-۳ ماه تو بدن میمونه و حجمش نمیخابه بعد روغن تو بافت فاسد میشه و میگنده بعد عضلت عفونت میکنه و اگه نمیری میری زیر تیغ و عضلاتتو پاره میکنن و روغنو خارج میکنن حالا برید بزنید اکثرا هم تولید مشهده !!!!!سلام.خسته نباشید.2تا سوال داشتم.1.آیا خوردن قرص فیناستراید برای جلوگیری از ریزش مو در طول دوره استروییدی باعث کاهش اثر داروها میشود؟2.این که میگن ددر کنار استرویید X این استرویید Y رو قرار بدی باعث میشه تا از عوارض X کم بشه چ منی میده؟جنبه علمی داره؟ اگه داره چجوری ی استرویید میتونه اینکارو بکنه؟ببین دوست عزیز در مورد فیناستراید قبلا توضیح داده شده در ضمن ممکنه در دوره های آنابولیکی هم ریزش مو داشت باشید حتی : ناندرلون یا پریموبلان بستگی به بدن فرد داره مثلا من حتی با تستسترون هم یه دونه موم نمیریزه ولی ممکنه فرضا با استانازول بریزهو اما سوال دوم : ببین دوست عزیز به این خاصیت سینرژی میگن البته به افزایش خواص دارو در استک کردن مثلا : ناندرلون با تستسترون ناندرلون آنابولیک و تستسترون آندروژنتیکو اما کاهش عوارض مثلا : با پرویون میشه دوز مصرفی را کاهش داد و یا حداکثر اثرات را ا دز معقول گرفت و هم به عنوان یک آنتی استروژن مصرف کرد و ...دوست دیگر :مصرف استروئید = انسان های که اعتماد به نفس ندارند . اگه داخل وبلاگت ضررهاش را هم قید کنی خیلی خوبه نامرد.کسانی که از این مکمل ها تجارت می کنن به هیچ کس رحم ندارند.پاسخ : من بارها در مورد عوارض توضیح دادم و این داروها را فقط به افرادی که قصد مسابقه دارند هم حتی توصیه نمی کنم .دانلود تلگرام Telegram چت و پیام رایگان اندرویدhttps://telegram.me/irxbody لینک کانال ما حتما جوین شید|+| نوشته شده در  چهارشنبه ۱۶ فروردین۱۳۹۱ساعت 1:39  توسط علی هاردی  |  نظر بدهیدآنتی پرولاکتینداستینکس یا کیبرگلین:جهت بالا بودن پرولاکتین یا ترشح آن از هیپوفیز قدامی بکار میرود. یک هورمون سوماتوتروپیک بوده و از خانواده هورمون رشد میباشد و تاثیری بروی هورمونهای ال اچ، کورتیکتروپین و تیروئید ندارد. بالا بودن پرولاکتین در خانومها بدلیل آشکار جهت تولید شیر بوده اما در آقایان هیچ اثر آنابولیکی در عضلات ایجاد نکرده و همراه با نا باروری، و یا حتا ممکنه رشد سینه را سبب شود. گرچه در آقایان کمتر دیده شده اما بالا بودن این هورمون علاوه بر رشد بافت سینه میتواند موجب خروج مایعی از آن نیز بشود دراین صورت باید مصرف هورمون به سرعت متوقف شود. البته هنوز دقیق مشخس نیست که بالا بودن پرولاکتین در کاسنایکه استروئید مصرف میکنند تحت تاثیر استروژن نیز میباشد یا نه والی میتوان دلیل را به جهت نبود بالانس هورمونی دانست. داستینکس به صورت قرصهای ۵۰۰ میکروگرامی بوده و از آوارزش در مصرف زیاد میتوان سر درد، حالت تحوع، یبوست، تشویش، بی اشتهایی، بیخابی، درد سینه، آکنه را نام برد. معمولا برای جلوگیری از ترشح پرولاکتین ۵۰۰ میکرو در هفته بکار میرود. میتوان این دوز را به صورت دو وعده یا یک وعدهه مصرف کرد. میتوان دوز را هر ماه به اندازه ۵۰۰ میکرو افزایش داد تا نتیجه مطلوب بدست اید. معمولا حد اکثر دوز ۱ میلیگرم هفته ای مصرف میشود اما در بعضی موارد تا ۴.۵ میلیگرم هم افزایش بوده. معمولا باندانسازان هم از همین دوزها استفاده میکنند از ۲۵۰ میکرو دو بار در هفته (۵۰۰ میکرو) شروع کرده تا ۱ میل در هفته پیش میروند و معمولا ۴ تا ۶ هفته مصرف میشود.پارلودل یا بروموکریپتین:مسیلیت که ساختار شبیه به داستینکس را دارد نیز برای کاهش پرولاکتین بکار میرود و گاها جهت کاهش چربی. این ماده با نگاه داشتن هورمون لپتین در سطح بالا اجازه به کاهش چربی زیادی را در بدن میدهد و در هنگام رژیم بسیار مفید بوده هست. معمولا بصورت قرصهای ۲.۵ یا ۵ میلیگرمی هست. از اوارز مصرف کاهش فشار خون، گیجی، و حالت تحوع را میتوان نام برد. معمولا برای کنترل پرولاکتین از ۱.۲۵ تا ۲.۵ میلیگرم در روز استفاده میشود. و میتوان هر ۲ الی ۷ روز دوز را ۲.۵ میلیگرم افزایش داد تا نتیجه مطلوب حاصل شود. جهت رژیم و کاهش چربی هم همین دوز را میتوان هنگام صبح استفاده کرد. البته جهت چربی سوزی هم باید بصورت دوره ای و کوتاه مدت ازش استفاده کرد. ۴ تا ۶ هفته استفاده از پارلودل مناسب بوده و سپس باید استراحت داد.قابل توجه هست که سطح پروژسترون معمولا در مصرف ناندرولون و ترنبولون ممکنست در افراد حساس بالا رود در اینصورت نیاز به مصرف آنتی پرولاکتین ها وجود خواهد داشت در غیر اینصورت مصرف آنتی پرولاکتین ها زیاد معمول نمیباشد.منبع : بخش فارماکولوژی سایت معاونت دارو|+| نوشته شده در  شنبه ۵ فروردین۱۳۹۱ساعت 14:7  توسط علی هاردی  |  نظر بدهیداستروئید تقلبی ترنبولونچند هفته قبل یکی از دوستان از تبریز برام عکس هایی رو  فرستاد و خواست بدونه اصلا یا تقلبی در پاسخ بایدم بگم متاسفانه فیکه حتما در خرید دقت لازم به عمل آورید فقط به خاطر سلامتیتاناین استروئید با توجه به اینکه در شیشه بسیار زیبا و برجسته ساخته شده ولی متاسفانه تقلبی هست از خریدن این نمونه ها جدا خودداری کنید در ضمن اگه این دارو یعنی ترنبولون تازه اصل هم باشه فقط به درد افراد حرفهای که حداقل سابقه ۳ سال مصرف مدام استروئید را دارند می خورد مراجعه شود به داروشناسی ...به قول دوستم عزیزم  شاهین  عطر یا اودکلن نیست که  تو شیشه سیاه ریختن شیشه استروئید باید سفید باشه تا محتویات داخل آن دیده شوند و اگر مشکلی نظیر فساد در اثر گرما و ... باشد از تزریق خودداری شود .۱)ایزولوسین :BCAA است به عنوان پیش ماده برای گلوتامین استفاده می شود و ایزو لوسین به عنوان سوخت ماهیچه در هنگام تمرین مصرف می شود BCAA آنابولیسم و آنتی کاتابولیسم را افزایش می دهدو باعث رشد بیشتر سلولهای ماهیچه ای می شود . و یکی از منابع BCAA همان مکمل آب پنیر سازی است.2)لوسین :مصرف این آمینو اسید در دوران حفظ حجم باعث می شود تا کمترین مقدار حجم را از دست دهید.در کل می توان به جای مصرف مقادیر بالای این آمینو اسید برای حفظ حجم و اثرات آنتی کاتابولیک از مکمل HMB استفاده نمود.3)لیزین:این آمینو اسید نقش انتقال اسیدهای چرب به سلولهای ماهیچه ای را ایفا می کندو به عنوان منابع انرژی در نظر گرفته می شوند.و برای تشکیل کارنیتین استفاده میشود.4) میتونین :این آمینو اسید در تخم مرغ , ماست, ماهی و دیگر مواد پروتئینی یافت می شود و خود نقش آنتی اکسیدانی دارد و این آمینو اسید یکی از سه آمینو اسید تشکیل دهنده کراتین می باشد.5)فنیل آلانین :این آمینو اسید علاوه بر این که در مواد پروتئینی یافت می شوند در عدس و برخی تخم میوه ها یافت می شوند این آمینو اسید هم برای کم کردن اشتها و هم به عنوان تسکین درد در بدن عمل می کند.6) ترئونین :کمبود این آمینو اسید باعث می شود تا بعضی از ترکیبهای پروتئینی در بدن ساخته نشود و این آمینو اسید تخم مرغ و لبنیات موجود است.7) تریپتوفان :این آمینو اسید باعث ایجاد حالت ایجاد خواب آلودگی در اشخاص می شود و به عنوان یک پیش ماده برای سروتونین در عصبها عمل می کند و باعث حالت خواب آلودگی می شود.این آمینو اسید بیشتر در ترکیبات کربوهیدرات یافت می شود تا ترکیبات پروتئینی مانند موز و تخم آفتاب گردان و در جایی نیز خواندم که این آمینو اسید در شیر نیز یافت می شود و شاید همین آمینو اسید باشد که وقتی شیر می نوشیم باعث ایجاد آرامش می شود و پیشنهاد می شود که قبل از خواب حتما یک لیوان شیر بنوشید. حتی این آمینو اسید می تواند باعث کاهش اشتها نیز شود.8)والین :یکی دیگر از BCAA ها می باشد یا زنجیره شاخه دار در کل ترکیبات BCAA 33% از پروتئینی که در ساختار عضلات بکار می رود را شامل می شوند (BCAA شامل ایزولوسین + والین + لوسین و شامل یکسری گروه متیلی که به هم پیوسته هستند و به زنجیره شاخه دار معروف هستند) والین به نوعی پیش ماده برای آمینو اسیدهای آلانین و گلوتامین نیز می باشد. و آمینو اسید های زنجیره شاخه دار به عنوان سوخت عضلات در موقع تمرین محسوب می شوند .و این بدین معنی است که می توانند به نوعی آنتی کاتابولیسم نیز باشند. در ضمن آمینو اسیدهای زنجیره شاخه دار یا BCAA در پروتئین آب پنیر سازی به مقدار کافی یافت می شوند.9)گلوتامین :یک آمینو اسید که برای حفظ عضلات ضروری است زیرا از پدیده کاتوبولیسم جلوگیری می نماید.بدون گلوتامین سیستم دفاعی بدن خوب کار نمی کندو باعث تجزیه شدن دستگاه عضلانی می شود و در ضمن این آمینو اسید ارزشمند باعث دفع آمونیاک از مغز می شود . از خیلی از ورزشکاران حرفه ای اگر بپرسید می گویند ما گلوتامین را در تمام طول سال استفاده می کنیم و در برنامه غذایی ما جایگاه ویژه ای دارد .روزانه 10 الی 30 گرم از این آمینو اسید باعث بهبود عملکرد ورزشی ما می شود.10)تورین :این آمینو اسید به فراوانی در بافت ماهیچه ای یافت می شود . تورین مانند انسولین عملکرده و به نوعی مقلد و تقلید کننده انسولین است و به خاطر همین مطلب بعضی از کراتین ها عملکرد بهتری دارند مانن کراتین فسفاژن HP که در ساختار خود تورین را دارد .و باعث حجیم تر شدن سلول های عضلانی می شود.و این آمینو اسید باعث کاهش تجزیه پروتئین می شود. و در در نگهداری حجم بسیار مفید است. بهترین زمان مصرف تورین دقیقا پس از پایان تمرین است.11)آلانین :آلانین به مانند گلوتامین عمل می کندو باعث افزایش حجم سلولها می شودو باعث پایداری قند خون تحت شرایطی می شود و برای این کار از گلوکز کمک می گیرد و مصرف آن نیز بعد از تمرین بسیار مفید خواهد بود به میزان 1 الی 2 گرم بلافاصله بعد از تمرین.12)آرژنین :این آمینو اسید باعث می شود تا ترشح هورمن رشد زیاد شود و یکی از بهترین زمانه برای مصرف این مکمل قبل از خواب است زیرا هورمن رشد در شب در هنگامی که ما خواب هستیم ترشح می شود و به خاطر همین است که خواب کافی در طول شب برای بدنسازان بسیار ضروری است.آمینو اسید ها که امروزه به شکل های مختلفی از مکمل ارائه می شوند یکی از تاثیرگذار ترین مواد برای افزایش حجم عضله هستند و مصرف آنها هم در دوران حجم خشک و هم در دوران چربی سوزی بسیار موثر است .میزان مصرف آمینو ها در افراد به بسته به شرایط بدنی آنها تفاوت دارد به صورتی که ورزشکاران حرفه ای برای زمان رژیم تا 25 یا 30 قرص آمینو در روز می خورند .|+| نوشته شده در  دوشنبه ۲۹ اسفند۱۳۹۰ساعت 0:27  توسط علی هاردی  |  یک نظرقوانین مسابقات پاورلیفتینگاسکواتبعد از حاضر شدن وزنه ورزشکار 1 دقیقه وقت خواهد داشت تا داور فرمان اسکوات را را داده، با بلند کردن هالتر از روی خرک و ثابت شدن پاهها و صاف شدن کمر داور فرمان اسکوات را می دهد ، توجه داشته باشید که ورزشکار پس از فرمان اسکوات می تواند هر چقدر خواست صبر کرده و به صورت ایستاده باقی بماند.اگر قبل از فرمان اسکوات تعادل ورزشکار بهم خورد و حتی هالتر را روی خرک قرار دهد در صورتی که 1 دقیقه ی آن اتمام نیافته باشد می تواند دوباره هالتر را بلند کرده و آماده ی اسکوات شود ولی اگر بعد از فرمان داور باشد حرکت مردود اعلام می شود.در حرکت اسکوات پاشنه ی پا مجاز به تکان خوردن نمی باشد ، حرکت باید با یک بار نشستن و بلند شدن انجام شود و مفصل **** باید پایین تر از زانوها قرار گیرد.لیز خوردن هالتر بر روی کمر نیز موجب مردود شدن حرکت می شود.فاصله ی پاها از یکدیگر به هر اندازه که ورزشکار بخواهد قابل تنظیم می باشد.در هنگام عمل اسکوات هر گونه تماس هرچند جزیی وزنه ها ویا هالتر با خرک و یا مراقبان وزنه خطا و همچنین برخورد دست ورزشکار با پا در زمان نشستن نیز خطا می باشد.پس از بلند شدن ورزشکار و صاف ایستان داور با فرمان رک اجازه ی قرار گرفتن هالتر بر روی خرک را می دهد در این زمان و همچنین هنگام بلند کردن هالتر از روی خرک در ابتدای حرکت ورزشکار می تواند از مرقبان وزنه کمک بگیرد اما در صورتی که در حین عمل قرار دادن وزنه بر روی خرک ، هالتر به زمین افتد حرکت مردود می باشد.برای حرکت اسکوات ورزشکار می تواند از 2 یا 3 یا 5 نفر برای مراقبت از وزنه کمک بگیردپرس سینهمانند حرکت اسکوات پس از آماده شدن وزنه ورزشکار 1 دقیقه فرصت دارد تا داور فرمان استارت را بدهد.پس از قرار گرفتن هالتر بر روی دست ورزشکار ، صاف شدن آرنج ها ، قرار گرفتن **** بر روی میز و ثابت شدن پاهها داور فرمان استارت را می دهد در این زمان ورزشکار با یک بار پایین آوردن وزنه تا روی سینه صبر می کند تا داور فرمان پرس را به او داده آنگاه وزنه را بالا می آورد.صاف نشدن دستها در هنگام بالا آوردن هالتر با یکدیگر ، حرکت رو به پایین هالتر در هنگام بالا آوردن حتی اگر بسیار جزیی باشد ، فرو رفتن هالتر در سینه در هنگام پایین آوردن ، ضربه زدن هالتر هنگام پایین آمدن آن بر روی سینه ، تکان خوردن و جابجا شدن پاها ، تماس هالتر با خرک یا مرقبان وزنه هرچند هم که جزیی باشد و بلند شدن **** یا سر موجب مردود شدن حرکت می شود.پس از بالا آوردن هالتر و صاف شدن آرنج ها داور با فرمان رک اجازه ی قرار گرفتن هالتر بر روی خرک را به ورزشکار می دهد دراین لحظه ورزشکار می توان از مراقبان وزنه برای گذاشتن هالتر بر روی خرک کمک بگیرد اما در صورتی که وزنه از دست ورزشکار خارج شده و رها شود حرکت خطا می باشد.فاصله ی دست ها از یکدیگر بر روی هالتر تا 81 سانتیمتر می تواند باشد و داور وسط تا زمانی که دستها بر روی هالتر تنظیم نباشد فرمان استارت را نمی دهد.دد لیفت :1- ورزشکار باید روبروی سکو را بنگرد و میله باید بطورافقی در جلوی پاهایش باشد. بطور دلخواه با هر دو دست آن را گرفته و بلند میکند تا اینکه راست بایستد.2- در پایان حرکت زانوها باید قفل شده و در یک وضعیت راست بوده و شانه ها به سمت عقب باشد.3- علامت سر داور شامل حرکت پایین رونده بازو توام با فرمان قابل شنیدن پایین میباشد.تا زمانیکه میله بدو ن حرکت نگه داشته شود و ورزشکار بطور واضح در حالت پایان حرکت باشد ، دستورپایین داده نمیشود. اگر میله در ناحیه زانو دچار لرزش شود نباید به عنوان ناتوانی ورزشکار در ادامه حرکت تلقی شود.4- هر گونه بلند کردن وزنه یا هر گونه سعی و تلاش آگاهانه و عمدی در صحنه مسابقه برای بلند کردن وزنه به معنای انجام یک نوبت تلقی میشود.زمانی که حرکت شروع شد ، هیچگونه حرکت پایین رونده ای مجاز نمی باشد تا اینکه ورزشکار به حالت راست با زانوهای قفل شده برسد .(( موارد خطا در حرکت دد لیفت ))1- حرکت پایین رونده میله قبل از رسیدن به وضعیت نهایی.2- ناتوانی در راست ایستادن و با شانه های متمایل به عقب .3- راست نبودن زانوها در پایان حرکت .4- مورد حمایت قراردادن میله بوسیله قراردادن آن روی پاها در طول حرکت.اگر میله روی رانها کشیده شود (سر بخورد ) طوریکه مورد حمایت آنها واقع نشود ، موجب دریافت رای خطا نمی گردد. در تمامی مواردی که داور در تصمیمات خود دچار شک و تردید میشود ، به نفع ورزشکار رای بدهد.5- قدم گذاشتن به سمت جلو ، عقب و طرفین .6- پایین آوردن میله قبل از دستور سر داور .7- پایین اوردن میله بدون داشتن کنترل بر روی آن با هر دو دست مانند رها کردن میله از کف دستها.8- کوتاهی در رعایت هر کدام از موارد توصیه شده مربوط به اجرای حرکت|+| نوشته شده در  یکشنبه ۲۸ اسفند۱۳۹۰ساعت 3:26  توسط علی هاردی  |  نظر بدهیدHMGنام دارویی : HMGنام تجاری : مریونال ®Merionalکارخانه تولید کننده :  IBSA- Switzerlandگروه درمانی : محرک تخمک سازی در زنان، محرک اسپرم سازی در مرداناشکال دارویی : ویال تزریقی ( پودر لئوفیلیزه  + حلال جداگانه )مواد موثره : هر ویال حاویHuman Follicle Stimulating Hormone (FSH): 75 or 150 I.UHuman Luteinizing Hormone (LH): 75 or 150 I.UHuman Chorionic Gonadotropin (HCG): 3.5– 10.5 or 7.0- 21.5 I.Uمواد جانبی : مانیتول 10 میلی گرمحلال : ا میلی لیتر محلول فیزیولوژیک ( کلرورسدیم 0.9%)آثار درمانی : مجموعه هورمونی مریونال  که نام ژنریک آن HMG  می باشد (Human Menopausal Gonadotropin)  از ادرار زنان یائسه استخراج می شود ودارای فعالیت مساوی با LH  و FSH  می باشد که به منظور استاندارد کردن آن HCG  نیز به فرمول آن افزوده شده است (که از ادرار زنان باردار گرفته شده است .)فعالیت LH  و FSH  برای بلوغ گامت ها لازم است  ( بلوغ فولیکولها در زنان و تولید اسپرم در مردان ) به                              این منظور مریونال در افرادی که عملکرد گنادهایشان ( تخمدان در زن – بیضه در مرد ) مختل شده است یا در تکنیک های باروری (ART)  مثل IVF  ،GIFT  ، ZIFT  ، ET  به کار می رود .موارد منع مصرف : حاملگی – شیر دهی، یائسگی زودرس، حساسیت به گنادوتروپین ها یا مواد جانبی، نقص اولیه تخمدانی ( hyper gonadotropic – hypogonadism) ، PCOS  یا سندرم تخمدان پلی کیستیک، خونریزی رحمی با دلایل نا مشخص، هیپرپرولاکتنیمی، سرطان تخمدان رحم یا سینه، تومورهیپوفیز یا هیپوتالاموس، ناباروری ناشی از فاکتورهای مربوط به لوله فالوپ یا سرویکس ( بی ارتباط به فولیکول ها ) مگر در بیماران تحت درمان با ART .عوارض دارویی : التهاب محل تزریق، تب در موارد نادر، علائم گوارشی، درد شکم، حساس شدن سینه ها، بزرگ شدن تخمدانها و تشکیل کیست تخمدان، هیپراستیموله شدن حاد تخمدانها ( به ندرت ).  در موارد بسیار نادر ترومبوز وریدی، آمبولی ممکن است اتفاق بیفتد.تداخلات دارویی : تداخل دارویی خاصی در مطالعات بالینی با مریونال مشاهده نشده است . مصرف همزمان مریونال و کلومیفن باعث افزایش پاسخ فولیکولی می شود  در حالیکه در مصرف همزمان آن با آگونیست GnRH  دوزبالاتری به منظور تحریک و پاسخ تخمدان باید به کار رود .نکات قابل توصیه به بیمار :آمپول باید در دمای کمتر از c ◦25نگهداری شود .ار یخ زدگی دارو جلوگیری کنید .به محض مخلوط کردن حلال و پودر، دارو باید تزریق گردد|+| نوشته شده در  جمعه ۲۶ اسفند۱۳۹۰ساعت 2:32  توسط علی هاردی  |  نظر بدهیدمیخاستم از قرص فیناستراید برای جلوگیری از ریزش موهام استفاده کنم.امیر رضاسلام یه سوال داشتم.میخاستم از قرص فیناستراید برای جلوگیری از ریزش موهام استفاده کنم.آیا برای من که بدنسازی کار میکنم روی بدنم یا میزان ترشحه تست تو بدنم تاثیر منفی میزاره؟چون درحال حاضر در دوره استروییدی هستم آیا با داروهام تداخلی ایجاد میکنه و اثرشونو کم میکنه یا نه؟اگه میشه توضیح بدبد .ممنوندوست عزیز قبل از هر چیز ابتدا برو و در مقالات قبلی و یا قسمت موضوعات در مورد فیناستراید بخوناین دارو با نام پروپرشیا و یا پروسکار در ایران نیز فروخته می شود در این مطلب فقط توضیح عمومی می دم ولی قول میدم تا عید یه مطلب تخصصی هم بزارمدوست عزیز این دارو از ریزش مو جلوگیری می کند البته برای درمان فرد عادی تا ۶ ماه دوره درمان ادامه می یابد یا بسته به نظر پزشک ولی در افراد ورزشکاری که استروئید مصرف می کنند و یکی از عوارض مصرف ریزش مو هست از ۲-۳ هفته بعد از شروع دوره تا پایان دوره مصرفش کفایت می کند چون فرد فقط در طول این چند هفته فقط دچار افزایش حاد ریزش مو می شود و در ضمن کسانی که ریزش مو دارند باید از مصرف داروهای آندروژنی اجتناب کنند نظیر : دیانابول و اکسی و تستسترون و ...البته فرد ممکن است در دوره های ضعیف و آنابولیک هم دچار ریزش مو شود مانند : دکا البته ...و اما این دارو باعث کاهش تولید تستسترون نمی شود بلکه باعث کاهش تولید اسپرم می شود در حدود ۱۰ تا ۲۰ ٪ البته این موضوع بعد از قطع دارو پس از ۲-۳ ماه بهبود می یابد و درست است باعث کاهش اسپرم می شود ولی درت نیست که می گویند عقیم می کند ولی بهتر است قبل از مصرف دارو البته در فرد عادی یک تست کیفیت و تعداد اسپرم داده شود و پس از مصرف دارو حدود ۲ ماه بعد یک تست دوباره داده و نتایج مقایسه شود البته نشود هم مهم نیست ولی همیشه یک سیستم مدیریت خوب یک سیستم امریکایی یعنی محکم کاری استاین دارو به هیچ وجه نباید توسط بانوان حامله مصرف شود حتی به دست یا پوستشان برخورد کند چون از طریق پوست هم جذب می شود  .این دارو تقریبا با دارویی البته استروئیدی تداخلی ندارد و درست است که می گویند باعث کاهش اثرات افسانه ای دوره می شوند البته در حدود ۵٪ تا ۱۰٪ بستگی به بدن فرد دارد .و دلیل آن ... ۲ -۳ روز بعداین دارو در اصل برای جلوگیری از بزرگی پروستات و عوارض آندروژنی ...دوز مصرف برای جلوگیری از ریزش مو در افراد عادی ۱ میلی گرم در روز قیمت بسته ۳۰ عددی شرکت سها ایرانی ۱۳۵۰ توماندوز برای جلوگیری از بزرگی پروستات ۵ میلی گرم در روز  قیمت نوع ایرانی شرکت سها ۳۰ عددی ۵۴۰۰ توماندر ضمن نوع ایرانی کیفیت قابل قبولی دارد و نیازی به خریدن نوع خارجی نیست البته اگه مایه دار بودی خارجی بخر اما هندی نخرو البته مصرف همزمان بی کمپلکس و آرژنین و فولیک اسید و قرص آهن و بویژه سولفات روی و یک شاپوی ضد ریزش موی خوب مثل اکوفن فراموش نشود .خواب خوب تغذیه خوب افکار خوب و ورزش ۴ اصل سلامتی و البته ضد ریزش موادامه دارد ...دوست عزیز کلام آخر اگر در دوره آندروژنی مثل : تستسترون و ... هستی حتما مصرف کن هم بخاطر موهات و هم پروستات در ضمن HCG و آنتی استروژن و لیور گل عناصر اصلی دوره مثلث پاکسازی یادت نره . ..دانلود تلگرام Telegram چت و پیام رایگان اندرویدhttps://telegram.me/irxbod|+| نوشته شده در  سه شنبه ۲۳ اسفند۱۳۹۰ساعت 1:18  توسط علی هاردی  |  نظر بدهیدمعرفی آرژنین وریدیمعرفی آرژنین وریدیادامه مطلب|+| نوشته شده در  یکشنبه ۱۴ اسفند۱۳۹۰ساعت 14:35  توسط علی هاردی  |  نظر بدهیدنکات مهم در رابطه با گردش خون و تاثیر آن بر ورزش های قدرتیالف: تنظیم های غیر ارادی :تنظیم وتوضیع جریان خون به عضلات اسکلتی از طریق اعصاب تحت تاثیر سیستم عصبی سمپاتیک قرار دارد. دو نوع تار عصبی ازاین سیستم در عضلات صاف دیواره رگها وجود دارد1- تارهای گشاد کننده عروق یا کولی نرژیک «cholinergic» (از انتهای آنها استیل کولین ترشح می شود) که نقش آنها افزودن به جریان خون درعضلات فعال هنگام ورزش با اتساع رگها میباشد2- تارهای تنگ کننده رگ (منقبض کننده) یا آدرنرژیک «Adreneryic» ( که نورآدرنالین ویا نوراپی نفرین از انتهای آنها ترشح می شود)هنگام استراحت جریان خون در عضلات اسکلتی بسیار کم است زیرا رگهای خونی موجود در این عضلات به حالت نیمه بسته (حالتی که ازخود رگها ناشی میشود و تا حدود زیادی مستقل ازکنترل عصبی است)می باشد.بعدا" خواهیم دید که افزایش جریان خون در عضلات فعال که باعث افزایش حالت باز شدن یا اتساع رگها بصورت فعالانه انجام نمی گیرد . بلکه چون عضله صاف دیواره آنها در حالت انبساط قرار می گیرند ، فشار جریان خون موجب اتساع آنها می شود.ب: تنظیم شیمیائی: افزایش جریان خون در عضلات هنگام ورزش ، از ترکیب شیمیائی خون تاثیر می پزیرد. چنانکه قبلا" عنوان شدعضلات صاف رگهای خونی عضلات اسکلتی هنگام استراحت (که از کنترل عصبی مستقل هستند )در حالت نیمه بسته می باشد و افزایش جریان خون در این عضلات از طریق کاهش خاصیت درونی تنگ کنندگی رگها وهمراه با افزایش حالت اتساع در آنها صورت می گیرد که بروز این حالت در نتیجه تاثیر عمل موضعی تغییرات شیمیائی بر رگهای خونی است ، واسطه های شیمیائی که در زیر برشمرده می شوند،بعنوان علل این تغییر پیشنهاد شده اند:1- کاهش غلظت اکسیژن2- آزاد شدن پتاسیم و هیستامین«Histamine» (مادهای که از تجزیه هستیدین بدست می آید وباعث اتساع وافزایش قابلیت نفوذ مویرگها ، افزایش ترشح معده وانقباض عضلات احشائی می شود) درون سلولی3- ترکیب شیمیائی اتساع رگ که (برادی کینین) «Brady Kinin» نوعی کینین از یک زنجیره شامل 9 اسید آمینه؛ نامیده می شود.جالب توجه است که چگونه عوامل باز کننده و محدود کننده با عمل کرد خود ، جریان خون را در یک منطقه محدود کرده ،آنرا به بخش دیگری که در نتیجه ورزش نیاز بیشتری دارد می رسانند ، همچنین قابل توجه است که چگونه نیازها ی قسمتهای مختلف بدن در حین انجام کار با یکدیگر متفاوت است ، به عنوان مثال مغز در حالت استراحت و ورزش ازیک مقدار ثابت خون استفاده می کند ، در حالیکه نیاز قلب همراه با افزایش ضربان آن نسبت به حالت استراحت افزایش می یابد . در هنگام ورزش مقدار جریان خون به عضلات فعال (به منظور تغذیه ودریافت اکسیژن)و همچنین پوست (به منظور دفع حرارت) بیشتر می شود.در همان حال جریان خون به سایر اندامهای درونی چون کلیه ها ، روده ها ومعده همراه با افزایش کار کاهش می یابد.با توجه به نکته مهم عنوان شده در بحث فوق مربیان با تجربه می دانند که هنگام انجام فعالیت ورزشی هنگامی است که خون متوجه اندامهای درونی نباشد و باید یک ورزشکار در موقع مطلوب به امر تغذیه بپردازد طوریکه چنانچه خون از معده و روده ها متوجه عضلات فعال و پوست گردید عضلات اندامهای درونی تحت فشار در اثر کم خونی نباشند. بنابرین قبل از تمرین میباید :1 از تناول غذاهای سنگین و دیر هضم اجتناب نمود،2 مواردی که باعث افزایش اسید بدن و کاهش بیش از حد PH می شود در رژیم قبل از تمرین به حد اقل میزان خود کاهش داده شود.3 رژیمهائی که شامل مواردی هستند که باعث افزایش انقباض در رگها میشوند را به حداقل میزان رسانید4 با تمرکز و آرامش قبل از تمرین ، خود را برای انجام فعالیت آماده نمائید و از ایجاد فشار و تنش که باعث بهم خوردگی تعادل عصبی میشود و عملکرد اعصاب را مختل می نماید پرهیز نمایید « با اعصابی آرام و راحت به تمرین بپردازید» آشفتگی عصبی می تواند عامل ایجاد عدم تمرکز گردد که خود باعث بهم ریختگی سیستم گردش خون و همچنین افزایش میزان آسیب دیدگی است.5 قبل از تمرین استفاده از مواد مدر را قطع نمائید. زیرا این مواد باعث کاهش پتاسیم درون سلولی وافزایش میزان گرفتگی در عضله می گردند وعملا" کارائی ورزشی را کاهش میدهند .6 در هنگام تمرین از افراط در نوشیدن خودداری نمائید ، چراکه نوشیدن بیش از حد نیاز آب باعث متوجه ومتمرکز نمودن خون به عضلات اندامهای درونی می گردد . این عمل بدنبال خود کاهش میزان گردش خون در عضلات فعال و پوست را دارد که مانع از پیشرفت و عدم نتیجه گیری از تمرین را می شود.7 در حالیکه ورزشکار تمرین مینماید حرارت داخلی بدن افزایش یافته «که میباید بتدریج و صحیح بعد از تمرین از میزان حرارت درونی کاست» در این حالت اگر ورزشکار نوشیدنی بسیار سرد و یا داغ میل نماید میتواند آسیبهای جدی وغیر قابل جبرانی رابه اعضای درونی بدن خود برساند.8 انجام فعالیت در مکانهائی که دی اکسید کربن و رطوبت بالا دارند و اکسیژن در آنجا محدود باشد باعث پایین آمدن راندمان کار یک ورزشکار میگردد .9 با توجه به عملکرد اعصاب و هماهنگی جالبی که بین اعضاء و اعصاب وجود دارد (متوجه ومتمرکز نمودن خون در ناحیه عضلات فعال وکاهش میزان انبساط در ناحیه غیر فعال بدن) مربیان با تجربه سعی می نمایند تا سیستم تمرینات ورزشکاران را طوری که باعث آشفتگی در هماهنگی ذکر شده نگردند یعنی تمرکز خون را در عضله فعال کاهش ندهند«سیستم تمرینات متمرکز ، تک عضله یا عضلات هماهنگ در تمرین نتیجه ای مطلوبتر از سیستم تمرین عضلات غیر متمرکز وناهماهنگ دارد» ( در اینجا نیاز به آشنایی باسیستمهای مختلف برای مربیان افزایش می یابد چرا که مربی آگاه به آناتومی حرکت و آشنا به سیستم های مختلف می تواند از طریق اعمال سیستم صحیح و متناسب با نیاز ورزشکار کارائی وی را افزایش داده و او را به هدف نزدیکتر نماید.)10 با توجه به اینکه هنگام ورزش میزان مقاومت در برابر فشار خون در اثر اتساع رگهای عضلات فعال کاهش می یابد ورزشکاران می باید از مواردی که باعث افت فشار خون می شود قبل از تمرین اجتناب نمایند.11 جالب توجه است که انجام کار دنیامیک با استفاده از عضلات کوچک چون بازو نیز در مقایسه با عضلات بزرگ مانند عضله پا موجب افزایش بیشتر فشار خون می شود . این حالت بخصوص هنگامی که فرد با دست کاری را انجام میدهد مانند پارو کردن برف ، کندن زمین نقاشی کردن دیوار و یا کارهایی مانند نجاری مشاهده می شود . این نوع کارها برای افراد مسن که دچار بیماریها ی قلبی و گردش خون می باشند توصیه نمی شود12 لازم به تذکر است که تمرین ورزشی نیز خود بر فشار موثر است . برای مثال: کار طولانی در افراد تمرین نکرده کاهش پیوسته و تدریجی فشار سیستولی میشود که نشانه نزدیک شدن خستگی است. از سوی دیگر انجام تمرینات منظم این پدیده را به تاخیر می اندازد بطوری که کار سنگین را می توان برای مدت خیلی طولانی تر بدون تغییر زیاد در فشار خون ادامه داد.«هر چه فرد دارای تمرین بهتر و بیشتری باشد فشار خون او زودتر به سطح قبل از شروع تمرین می رسد»|+| نوشته شده در  سه شنبه ۹ اسفند۱۳۹۰ساعت 0:39  توسط علی هاردی  |  نظر بدهیددیورتیک گیاهیموارد مصرف :دیورتیک در تخفیف نشانه های خیز در نارسایی احتقانی قلب و کم کاری کلیه ، عفونتها دستگاه ادراری و کمک به دفع سنگهای مجاری ادرار و افزایش فشار خون بکار می رود.اجزاء فرآورده :پودر مخلوط گیاهی دیورتیک از مجموعه گیاهان زیر تشکیل شده است1- دم آلبالو 57/4% Prunus cerasus2-کاکل ذرت 8/8 % Zea mays3-میوه خارخاسک 25% Tribulus terrestris4-برگ پونه 8/8% Mentha longifoliaمواد موثره :پتاسیم ، کلسیم ، گلوکز ، لوولوز ،‌روغن های فرار و فلانوییدهاآثار فارماکولوژیک و مکانیسم اثر :مکانیسم اثر این فرآروده بطور کامل شناخته نشده است . احتمالا یونها وق ندهای موجود در آب مشابه مدرهای اسمزی ، سبب افزایش اسمولاریته مایع تصفیه شده در گلومرولها و تسهیل دفع آب و مهار جذب مجدد آب و املاح می گردد .روغن های فرار موجود در پونه به علت داشتن اثرات ضد اسپاسم موجب شل شدن عضلات صاف مجاری ادرار و تسهیل خروج سنگ می گردد .مقدارمصرف :روزی 2 بار هر بار یک قاشق غذاخوری از مخلوط گیاهی را در یک لیوان آب جوش به مدت 10 دقیقه دم نموده پس از صاف کردن میل نمایند .عوارض جانبی :در افراد حساس به کاکل ذرت احتمال بروز واکنشهای آلرژیک مانند درماتیت تماسی و کهیر وجود دارد .مصرف در حاملگی وشیردهی :ایمنی مصرف این دارو در دوران بارداری و شیردهی به اثبات نرسیده است با این وجود منافع آن در برابر مضار آن سنجیده می شود .نکات قابل توصیه :مصرف مقادیر زیاد این فرآورده ممکن است منجر به اختلال آب و الکترولیتها گردد .این مطالب از سایت سازمان داروهای گیاهی رسمی ایران برگرفته شده است .|+| نوشته شده در  یکشنبه ۷ اسفند۱۳۹۰ساعت 1:53  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتافدرینافدرینموارد مصرف‌: افدرین‌ برای‌ درمان‌ علامتی‌آسم‌ نایژه‌ای‌ و انسداد برگشت‌پذیرراههای‌ تنفسی‌، رفع‌ احتقان‌ بینی‌ یا محرک‌سیستم‌ عصبی‌ مرکزی‌ مصرف‌ می‌شود.مکانیسم‌ اثر: افدرین‌ یک‌ مقلد سمپاتیک‌است‌ که‌ به‌طور مستقیم‌ و غیرمستقیم‌برگیرنده‌های‌ آلفا و بتا آدرنرژیک‌ اثرمی‌کند. این‌ دارو باتحریک‌ گیرنده‌های‌ بتادو آدرنرژیک‌، عضلات‌ صاف‌ نایژه‌ را شل‌می‌کند و با برطرف‌ نمودن‌ اسپاسم‌خفیف‌نایژه‌، ظرفیت‌ حیاتی‌ را افزایش‌می‌دهد و عمل‌ تهویه‌ را بهبود می‌بخشد.فارماکوکینتیک‌: متابولیسم‌ دارو کبدی‌ است‌و پس‌ از تزریق‌ عضلانی‌ یا زیرجلدی‌به‌سرعت‌ جذب‌ می‌شود. دفع‌ دارو کلیوی‌است‌. اثر دارو 20ـ10 دقیقه‌ پس‌ از تزریق‌داخل‌ عضلانی‌ شروع‌ و 60ـ30 دقیقه‌ پس‌از تجویز 50 ـ 25 میلی‌گرم‌ باقی‌ می‌ماند.هشدارها: 1 ـ در صورت‌ وجود بیماریهای‌قلبی‌ ـ عروقی‌ شامل‌ آنژین‌ صدری‌، آریتمی‌قلبی‌، نارسایی‌ عروق‌ کرونر، پرکاری‌تیروئید، دیابت‌، بیماری‌ ایسکمی‌ قلبی‌،افزایش‌ فشارخون‌، نقص‌ عملکرد کلیوی‌باید بااحتیاط مصرف‌ شود.2 ـ این‌ دارو در مقایسه‌ با به‌ محرکهای‌گیرنده‌ بتادوآدرنرژیک‌ عوارض‌ جانبی‌بیشتری‌ دارد و به‌دلیل‌ بروز آریتمی‌ وسایر عوارض‌ جانبی‌، کمتر مناسب‌ است‌.از این‌ رو، حتی‌الامکان‌ باید از مصرف‌ این‌دارو خودداری‌ گردد.3 ـ در صورت‌ وجود هیپرتروفی‌پروستات‌ مصرف‌ دارو ممکن‌ است‌ باعث‌احتباس‌ حاد ادرار شود.4 ـ تداخل‌ دارو با مهارکننده‌های‌ منوآمین‌اکسید از نظر بالینی‌ اهمیت‌ فراوان‌ دارد.عوارض‌ جانبی‌: تاکی‌ کاردی‌، اضطراب‌،آریتمی‌، زبان‌ خشک‌ شده‌، بیقراری‌ وبی‌خوابی‌ از عوارض‌ شایع‌ افدرین‌می‌باشند.تداخل‌های‌ داروئی‌: مصرف‌ همزمان‌کلروفرم‌، یا هالوتان‌ با افدرین‌ ممکن‌ است‌خطر آریتمی‌ شدید بطنی‌ را به‌ویژه‌ دربیماران‌ دارای‌ سابقه‌ بیماری‌ قلبی‌ افزایش‌دهد. مصرف‌ همزمان‌ این‌ دارو بامسددهای‌ بتاممکن‌ است‌ بااثرگشادکنندگی‌ برونش‌ افدرین‌ مقابله‌ نماید.مصرف‌ همزمان‌ افدرین‌ با مسددهای‌ بتاممکن‌ است‌ باخطر افزایش‌ فشارخون‌ وبرادیکاری‌ شدید بااحتمال‌ ایست‌ قلب‌همراه‌ باشد. مصرف‌ همزمان‌ افدرین‌ بامهار کننده‌های‌ منوآمینواکسیداز ممکن‌است‌ اثرات‌ تحریک‌ قلبی‌ ـ عروقی‌ افدرین‌ رادر نتیجه‌ آزادشدن‌ کاتکولامین‌ها طولانی‌ وتشدید نماید. مصرف‌ همزمان‌ این‌ دارو باگلیکوزیدهای‌ دیژیتال‌ ممکن‌ است‌ خطرآریتمی‌ قلبی‌ را افزایش‌ دهد.نکات‌ قابل‌ توصیه‌:1 ـ برای‌ به‌حداقل‌رسانیدن‌ احتمال‌ بی‌خوابی‌، دارو چندین‌ساعت‌ قبل‌ از خواب‌ مصرف‌ شود.2 ـ در صورت‌ سابقه‌ حساسیت‌ نسبت‌به‌مقلدهای‌ سمپاتیک‌ یا وجود بیماریهای‌قلبی‌ ـ عروقی‌ این‌ دارو بااحتیاط مصرف‌شود.3 ـ مصرف‌ همزمان‌ دارو با مسدددهای‌بتاآدرنرژیک‌، کدئین‌، گلیکوزیدهای‌دیژیتال‌، مهارکننده‌های‌ منوآمینواکسیدازو داروهای‌ ضدافسردگی‌ سه‌ حلقه‌ای‌ بایدبا احتیاط صورت‌ پذیرد.مقدار مصرف‌بزرگسالان‌: مقدار 25ـ 12/5 میلی‌گرم‌ ازدارو به‌صورت‌ داخل‌ عضلانی‌، داخل‌وریدی‌ یا زیرجلدی‌ تزریق‌ می‌شود ومقادیر بعدی‌ برحسب‌ پاسخ‌ بیمار تنظیم‌می‌شود. حداکثر مقدار مصرف‌ دارو 150میلی‌گرم‌ در هر 24 ساعت‌ می‌باشد.کودکان‌: mg/kg 3 یا mg/m2 100 سطح‌ بدن‌به‌صورت‌ داخل‌ وریدی‌ یا زیرجلدی‌ درروز، در 6ـ4 مقدار منقسم‌ تجویز می‌شود.قرص های چربی سوز اغلب دارای کافئین و افدرین هستند و براساس این دو ماده باعث افزایش مصرف کالری می شوند.افدرین (EPHEDRINE) باعث انبساط (باز شدن) ریه ها می شود و بعنوان دارو در بیماری آسم و سرماخوردگی تجویز می شود. این ماده باعث افزایش اکسیژن رسانی به خون می شود. هنگامی که مقدار اکسیژن در خون بیشتر باشد، انرژی بیشتری در سلول ها تولید می شود ، یعنی انرژی بیشتری می سوزد.همچنین ضربان قلب و فشار خون را افزایش می دهد و باعث گرم شدن بدن در حین ورزش می شود. باعث کاهش اشتها می شود و مانند یک دیورتیک عمل می کند ، یعنی باعث افزایش دفع ادرار می شود.اگر شما آسپرین یا یک نوع داروی قلبی یا نوع دیگری از داروی ضد آسم (غیر از افدرین) را مصرف می کنید، یا اینکه نسبت به کافئین حساسیت دارید، نباید از قرص های چربی سوز استفاده کنید، زیرا باعث نامنظم شدن ضربان قلب، مشکل شدن تنفس و بروز حملات دردناک می شود.کافئین به همراه افدرین باعث افزایش تولید گرما در بدن می شوند. تحقیقات نشان داده اضافه کردن آسپرین به مواد حاوی کافیئن و افدرین، تولید گرما را بیشتر می کند. هنگامی که دمای قسمت مرکزی بدن افزایش یابد، شما به طور خودکار انرژی بیشتری می سوزانید.داروهای چربی سوز به علت کاهش سریع وزن، خیلی استفاده می شوند ، ولی باید بگویم که بعضی افراد به این داروها خوب پاسخ نمی دهند. اگر شما آسپرین یا یک نوع داروی قلبی یا نوع دیگری از داروی ضد آسم (غیر از افدرین) را مصرف می کنید، یا اینکه نسبت به کافئین حساسیت دارید، نباید از قرص های چربی سوز استفاده کنید، زیرا باعث نامنظم شدن ضربان قلب، مشکل شدن تنفس و بروز حملات دردناک می شود.پس در مصرف اینگونه داروها احتیاط کنید و از مصرف بی رویه و خودسرانه آنها اجتناب کنید و تحت نظر پزشک یا متخصص تغذیه این داروها را مصرف کنیدداستان جالب ویدر هاداستان تجارت دستگاه های بدنسازی از آن جا آغاز شد که دو برادر, جو و بن ویدر (Joe, Ben Weider) تصمیم گرفتند که از این راه ثروتمند شوند و نتیجتا" شروع به تولید و فروش این دستگاه ها برای سالن های ورزشی منازل کردند, چرا که در آن زمان سالن های ورزش خانگی تنها انتخاب برای بدن سازان حرفه ای بودند. این دو در این راه باید با تنها فرد فعال در این زمینه یعنی باب هافمن (Bob Hofman) مبارزه می کردند.به عنوان یک حرفه,‌ تولید و فروش محصولات بدن سازی برخی از محدودیت های طبیعی خود را داشتند. بعنوان مثال باید گفت که این دستگاه ها,‌ به دلیل اینکه از آلیاژهای فولادی ساخته می شوند, بسیار محکم هستند و در نتیجه یکبار خرید آنها برای یک عمر کافی است و حتی می توان از نسلی به نسل دیگر آن ها را منتقل کرد و یا در صورت لزوم دست دوم خرید. ست های ضروری برای این ورزش معمولا" برای همیشه باقی می مانند و خراب نمی شوند و این خود از محدودیت های این تجارت است.در دهه پنجاه,‌ باب هافمن متوجه شد که محصولات تغذیه ای به عنوان یک مکمل غذایی – ورزشی می توانند پیشرفت هایی را در زمینه پرورش اندام و عضلات ارائه کنند,‌ محصولاتی چون پودرهای پروتئینی, و فروش خوبی هم داشته باشند و به همین دلیل محصولاتی چون Super Hi-Proteen‌ و Hoffman Germ Oil Concentrate را به بازار روانه کرد. برادران ویدر نیز همچنین به سایر مکمل ها پرداختند و محصولاتی چون Dynamic Muscle Builder و Crash Weight Gain را ارائه کردند.محصول دیگری که در آن مقطع زمانی مطرح شده بود Protein from the Sea نام داشت. شاید شما حتی مایل نباشید بدانید که چه چیزهایی در این محصول وجود داشت: نوعی خرچنگ رودخانه ای کوچک- صدف دریایی و نوعی دیگر از محصولات دریایی بنام Sea Monkeys. در آن زمان نوعی پذیرش عمومی میان بدن سازانی که از مکمل ها استفاده می کردند وجود داشت که می گفت: "اگر چیزی که میخوریم مزه اش وحشتناک نباشد, بقیه چیزها اصلا" مهم نیستند." خوشبختانه زمانه و در نتیجه تفکرات افراد کاملا" عوض شده است!بلیر پروتئین Blair Proteinیکی از نخستین تئورسین های مدرن "تغذیه مخصوص بدن سازان" رو. اچ. بلیرBlair Rheo H. نام داشت. او برترین بدن سازان آن دوران را برای پذیرش این ایده که فواید اسیدهای آمینه در این حرفه بسیار زیاد است آماده کرد: لاری اسکات Larry Scott – دیو دریپر Dave Draper – فرنک زین Frank Zane – دان هاورث Don Howorth و... کسانی که میزان زیادی از محصول اختصاصی او را, یعنی پودر بلیر پروتئین که احتمالا" برای زمان خودش از کیفیت بالایی برخوردار بود و شامل کازئین و پودر سفیده تخم مرغ میشد ,‌ مصرف می کردند و طبق گزارشات اثر موثری روی افزایش سایز عضلاتشان دیده شده بود. به نظر می آید که محبوبیت این پودر در آن مقطع زمانی به این حقیقت مربوط است که اثر آن به سرعت مشخص می شد- طعم مناسبی داشت و اثرات منفی خاصی با مصرف آن در ورزشکار دیده نمیشد.اکثر پودرهای پروتئینی موجود در آن زمان از سویا- شیر- تخم مرغ و یا مخلوطی از این ها تهیه می شدند. روش های تهیه آن ها برای مصرف کنندگان نامشخص بود و آن ها تنها طعم تلخ مکمل– وجود میزان زیادی پودر تخم مرغ غیر قابل هضم و درصد بالای کربوهیدرات در آن ها را حس می کردند. میزان زیاد شکر و انواع شربت ها, که اکثرا" به این مکمل ها افزوده می شد تا طعم تلخ آن ها را بپوشاند, سبب می شدند که محصول طعم و بوئی مانند کیک پیدا کند و همچنین میزان انسولین آزاد شده در خون و گازهای معده را افزایش داده و در نهایت مضرات آن بیشتر از تاثیرات مثبت تغذیه ای آن ها بود.گسترش صنعتدر سال 1970, جیم هفلین Jim Heflin (مربی و وزنه بردار سرشناس) کارخانه بورلی اینترنشنال Beverly International را از دکتر برنی ارنست Dr. Bernie Ernst که تنها دو سال قبل از آن این شرکت را تاسیس کرده بود, خرید. این شرکت در آن زمان با تولید محصولی به نام Zero Carb Protein پیشرو و شناخته شده بود و در زمینه فروش محصولات خود در بازار بدن سازان آن زمان موفقیت فراوانی به دست آورد. هفلین با سفر به صدها مسابقه پرورش اندام و ارائه مشاوره به ورزشکاران در تمامی سطوح, توانست محصولات خود را به عنوان مکمل های رژیمی موفق معرفی کند. این شرکت موفقیت خود را از طریق تبلیغ در نشریات اختصاصی این ورزش, شیوه ای که از آن زمان آغاز شد و همچنان ادامه دارد, گسترش داد.علاوه بر ویدرها – هافمن و کمپانی بورلی اینترنشنال, اصلی ترین تولیدکنندگان آن زمان خدمات خود را به فروشگاه زنجیره ای تامپسون Thompson که محل فروش غذاهای سالم بود, ارائه می کردند.کم کم کسانی که قصد افزایش وزن داشتند, و مسلما" بهترین خریداران برای شرکت های تولیدکننده پودرهای پروتئین به شمار می آمدند, به مصرف محصولاتی که به طور موثری سبب بالا رفتن میزان کالری بدنشان شود علاقه بیشتری نشان دادند. محصول Champion Nutrition’s Heavyweight Gainer 900 در این زمان پر طرفدار شد و سایر تولیدکنندگان نیز وارد این رقابت برای تولید محصولی بهتر که اثرات موثرتر و سریعتری داشته باشد, شدند. ویدر محصول مگامس Mega Mass خود را (که هنوز هم پر طرفدار است) به بازار معرفی کرد. محصول مورد علاقه شخص من (نویسنده) در آن زمان 2-Gro 2000 مربوط به شرکت کوچکی به نام نکست نوتریشن Next Nutrition متعلق به دیوید جنکینز David Jenkins بود, شرکتی که در بسیاری از مواقع با دن داچین Dan Duchaine همکاری می کرد.ورود MET-Rx به بازاریکی از مدیران این صنعت ا. اسکات کانلی A. Scott Connelly , موسس شرکت MET-Rx بود. او در بسیاری از مواقع و در اغلب گفتگوها برای من (نویسنده مقاله) فواید متامایوسین Metamyosyn (نوعی مکمل پروتئینی تولید شرکت خودش) و مشکلات و محدودیتهای محصولات مشابه تولید شده در سایر کارخانجات را توضیح می داد. این محصول (متامایوسین) شامل نوعی پروتئین خاص و غنی بود که خود حاوی نوعی اسید آمینه ضروری برای بدن, یعنی گلوتامین, می شد. اسکات کانلی این شرکت را به منظور تهیه تولیدات حاوی اسید آمینه برای مصرف کودکان, به صورت شیر, پایه گذاشت و از آنجا که پروتئین به صورت طبیعی برای رشد موجودات, در دوران بلوغ, بسیار ضروری است مشخصا" در این حرفه موفق شد. پروتئین های تولید کارخانه او منشاء کازئین داشته و اکثرا" با پروتئین وی (که هر دو از اصلی ترین بخش های پروتئینی موجود در شیر هستند) همراه می شدند و به آنها گلوتامین نیز اضافه می شد.گرچه این شرکت اولین کارخانه ای بود که به مکمل های تولیدی خود طعم و عطرهای خوشایند (به وسیله افزودن نوعی بافت انسولینی به محصول که در انواع آدامس نیز وجود دارد) می داد, اما همین امر سبب می شد که مصرف کننده به طور ناخودآگاه در مصرف مکمل (به دلیل طعم و عطر دلپذیر آن) گاها" زیاده روی کند.از آنجا که این شرکت در پخش و توزیع محصولات خود با فردی بسیار دقیق و وقت شناس, یعنی بیل فیلیپس Bill Phillips , همکاری می کرد به سرعت به بزرگترین و شناخته شده ترین تولیدکننده در این صنعت (تولید مکمل) تبدیل شد. این شاید به دلیل وجود نوعی نوسان در بازار آن زمان نیز بود و قطعا" تفاوت در طعم و عطر, همچنین قابلیت هضم آسان و بسته بندی های زیبا, نسبت به سایر محصولات موجود در بازار, نیز در این میان موثر بودند.در آغاز محصول مستقیما" در دو نوع بسته بندی خاص وارد بازار می شد که برای مخلوط شدن با یکدیگر طراحی شده بودند و حتما" پیش از مصرف باید کاملا" تکان داده می شدند تا با هم مخلوط شوند. بعدها این بسته بندی به صورت بسته بندی های پیشرفته تری که امکان اندازه گیری پیش از مصرف در آنها وجود داشت,‌ به بازار عرضه شدند. بسته بندی های اولیه مشخصا" محدودیت هایی داشتند و سبب می شدند که خانم هایی که اندام کوچک تری دارند و مجبور به استفاده از نیم پیمانه (به دلیل نیاز بدنشان) بودند و همین طور مردان درشت هیکلی که باید دو برابر مصرف می کردند دچار مشکل (در اندازه گیری پیمانه مورد نیاز خود)‌ شوند, به همین دلیل مدیران شرکت بسته بندی های جدید را به بازار عرضه کردند.بدون در نظر گرفتن مسائلی که تمامی محصولات به شما عرضه می کنند, باید پذیرفت که نتایج گزارش شده توسط کسانی که MET-Rx را, در شرایط مشابه, مصرف می کردند (خصوصا" کسانی که ظاهرا" چربی بدنشان را از دست داده بودند) حقیقتا" قابل توجه بود. این شاید بیشتر به این دلیل بود که به پروتئین های تولیدی (و حقیقت این است که طعم افزوده شده به مکمل ها نباید سبب این باشد که بیشتر از میزان نیاز آن ها را مصرف کنیم) این شرکت گلوتامین و محصولاتی که کاهش دهنده اشتها هستند نیز افزوده شده بودند.دن داچین Dan Duchaine و تولید پروتئین وی Wheyدر سال 1993 رئیس یک فرقه مذهبی هندو- بودایی (گورو) به نام دن داچین Dan Duchaine توجه خود را به صنعت تولید و فروش مکمل های ورزشی معطوف کرد که نتیجه آن استفاده موثر (حتی تاکنون) از یک نوع منبع پروتئینی به نام پروتئین وی, بود که تا پیش از آن همیشه مورد مخالفت محققین قرار می گرفت. این پروتئین از ضایعات خط تولید پنیر به دست می آید و به همین دلیل نیز گران قیمت نیست و هزینه اصلی تولید آن مربوط به جدا کردن بخش های ناخواسته از آن (مانند لاکتوز – خاکستر و چربی) است که در این پروسه جداسازی, تمامی این مواد از این نوع پروتئین جدا شده و تنها "وی" باقی می ماند.وی نوعی پروتئین بسیار محبوب است چرا که منبع سرشار BCAA هاست و سریع و راحت هضم می شود. به دلیل دستورات مذهبی دینی که دن داچین آن را تبلیغ می کرد تمامی بدنسازانی که به این فرقه معتقد بودند به طور ناگهانی به مصرف پروتئین وی روی آوردند. دن داچین با همکاری یک متخصص علم تغذیه به نام دیوید جنکینز David Jenkins شرکتی را تاسیس کرد که نخستین تولیدکننده پودرهای پروتئین وی با کیفیت بالا بود و هر دو آنها تمام تلاش خود را برای طراحی – تولید و عرضه این پروتئین به کار بستند.XAP , داروخانه ورزشی, EAS , تغذیه قهرمانان و...پس از موفقیت شرکت MET-Rx که کانلی آن را تاسیس کرده بود, بسیاری از افراد سعی داشتند که به این میدان وارد شوند و به همین دلیل بازار به دست تولیدکنندگان متفاوتی افتاد.پکس بیل Pax Beale از افرادی بود که برای ورود به بازار تولید و فروش پودرهای پروتئینی, محصولی به نام "پروتئین عضلانی" Muscle Protein را وارد میدان کرد. وی که عضو باشگاه بدنسازان حرفه ای سانفرانسیسکو بود با برعکس کردن نام خود شرکت XAP را در این زمینه بنا نهاد. پودر پروتئینی تولیدی این شرکت از گوشت تهیه می شد و ترکیبات اسید آمینه ای که از بافت اسکلتی به دست می آید را به همراه داشت. بازار اصلی این پروتئین به دلیل وجود این نوع اسید آمینه خاص در آن پدید آمده بود چرا که واضح بود که برای بدنسازان این نوع پروتئین به آن نوعی که از شیر به دست آمده ارجحیت دارد. همه می دانیم که یک بدنساز قصد دارد عضله بسازد نه اینکه مانند کودکان شیر بخورد!در حقیقت این امر جزء آن دسته از امور بود که در آنها تضادی میان نیازهای بازار و تحقیقات علمی وجود داشت. در عین اینکه ظواهر بیانگر موفقیت این ایده بودند اما واقعیت این است که پروتئین موجود در گوشت هرگز بعنوان یک انتخاب برتر در بازاری که انتخاب اصلی آن همیشه پروتئین وی بود شناخته نشد.سایر پروتئین های محبوب در آن دوران شامل Sportpharma’s ProMax و AST Sport Science’s VyPro بودند که هر دو نوع در ابتدا بعنوان نوعی افزودنی غذایی (طعم دهنده) استفاده می شدند و با کمک برخی تغییرات تغذیه ای بعنوان نوعی رابط میان MRP عمل کردند و تبدیل به نوعی ماده برتر پروتئینی با کالری بالا شدند. این دو محصول هر دو میان ورزشکاران طرفداران زیادی داشتند چرا که هم قیمت مناسبی داشتند و هم به آسانی هضم می شدند. در رده های بالاتر می توان از مکملی به نام Champion Nutrition’s Met Max به عنوان یک جایگزین غذایی مناسب (که توسط مایکل زومپانو Michael Zumpano فرمول نویسی و به بازار عرضه شده بود) نام برد. محصول پر طرفدار دیگر در آن دوران Pro-Score بود که از کیفیت بالایی برخوردار بود. من (نویسنده مطلب) از هر دوی این محصولات استفاده کرده بودم و نتایج مثبتی گرفته بودم.بعد از یک دسته بندی کلی و توزیع محصول در شرکتMet-Rx , کانلی Connelly شریک تجاری سابق بیل فیلیپس Bill Phillips , با اد بیرد Ed Byrd و آنتونی آلمادا Anthony Almada که هر دو از مسئولین کلوپ بدنسازی کالیفرنیا بودند, برای عرضه کراتین مونوهیدرات Creatine Monohydrate به بازار شروع به همکاری کرد. آن ها شرکت خود را EAS (Experimental and Applied Sciences) نامیدند و کار خود را با عرضه پودرهای پروتئینی حاوی کراتین خاصی به نام فوسفاژن Phosphagen آغاز کردند. این شرکت همکاری وسیعی با محققین دانشگاهی در راستای مشخص کردن این که اثرات اوسمزی کراتین تا چه اندازه در آمارها موثرند, داشتند. همچنین در طول این دوران شرکت EAS فعالیت های گسترده دیگری نیز در جهت افزایش محبوبیت عمومی خود بوسیله عرضه محصولات با کیفیت بالا داشت که نتایج بسیار مثبتی داشتند.ارتباط دیگر شرکت Met-Rx با لی لابرادا Lee Labrada (اولین سخنگوی این شرکت که خود یکی از بدنسازان حرفه ای بود) موسس شرکت Labrada Nutrition بود که الگوهای تجاری خود را کاملا" از روی دو شرکت Met-Rx و EAS انتخاب می کرد. با توجه به شبکه توزیع بسیار قوی این شرکت, محصولات آن (شامل Twinlab’s Whey Fuel, Fuel Plex و Triple-Whey Fuel ) در آن دوران از بازار فروش بسیار خوبی برخوردار بودند اما از آنجا که طعم و حالت جالبی نداشتند, فروش آن ها در مدت کوتاهی کم و سپس متوقف شد.نوشیدنی های آماده Ready-To-Drink (RTD) در این مقطع از محبوبیت خاصی برخوردار شدند. میان آن دسته از نوشیدنی ها که در آن زمان از بیشترین درصد فروش برخوردار بودند می توان به American Body Building مربوط به شرکت Extreme Body 50- Nitro Fuel از محصولات TwinLab - Pure Protein (تولید Worldwide Sports Nutrition) و IsoPure از محصولات Nature’s Best اشاره کرد. شایان ذکر است که محصولاتی که در مقالات و روزنامه ها به آنها اشاره می شود عمدتا" دارای تاثیرات سریع (در صورت مصرف پس از تمرینات) بوده و از طعم و مزه مناسب هم برخوردار بوده اند.همه چیز به سرعت جذب پروتئین مربوط استاز آن جا که این صنعت به تدریج با تحقیقات و پژوهش بیشتر آشنا و همگام می شد, برای برخی تولیدکنندگان در مورد نقش تحقیقات در بالا بردن فروش محصول سوالاتی به وجود می آمد. اما کم کم مشخص شد که پژوهش های علمی (حتی شاید به طور غیر مستقیم) میتوانند تاثیر فراوانی در بازار فروش محصولات داشته باشند.محققین تیم فرانسوی ایو بویری Yves Boirie در یک تحقیق مهم نشان دادند که "رژیم هایی که نوع پروتئین به کار رفته در آن ها از دو نوع مختلف کند و یا سریع هضم شونده می باشند, به طور متفاوتی در بالا رفتن میزان پروتئین در بدن اثر می گذارند" این تحقیق توسط تیم National Academy of Science USA (آکادمی علوم ملی آمریکا) در سال 1997 نیز مجددا" تکرار و ثابت شد. در این تحقیق میزان تفاوت جذب میان کازئین و پروتئین وی آزمایش شد. در طی مدتی که دان داچین Dan Duchaineروی اثرات بسیار موثر ورود سریع پروتئین وی به جریان خون آزمایش می کرد, تیم بویری Boirie در تحقیقات خود ثابت کردند که آمینواسیدها و پپتایدهایی که از پروتئین وی آزاد شده و به طور سریع وارد گردش خون می شوند سبب کاهش میزان آمینو اسیدها در سطح سرم خونی می شوند. همچنین ثابت شد که کازئین به صورت ژل در معده باقی مانده و عمل جذب و حرکت روده ها را کند می کند.اثرات این پژوهش ها در قوانین بازاریابی مدرن اثر گذاشته و اکنون مصرف کنندگان به سرعت جذب پروتئین در بدن بیشترین توجه را نشان می دهند چرا که پروتئین های ترکیبی (مانند پروتئین وی و کازئین و حتی گاهی سایر منابع پروتئینی مانند تخم مرغ و سویا) برای سال های متمادی می توانند در روند جذب پروتئین در بدن تاثیرگذار باشند. اصل مخلوط شدن منابع پروتئینی با یکدیگر در غذاها, اکنون دیگر موضوع جدیدی محسوب نمی گردد, افراد گیاهخوار مدتهاست که از این روش استفاده می کنند: برنج را با حبوبات مخلوط می کنند و یا به آن سویا می افزایند, آن ها به این وسیله کمبود میزان اسید آمینه ای موجود در بدنشان را (به دلیل مصرف نکردن گوشت و فرآورده های آن) جبران می کنند. کیفیت پائین پروتئین موجود در غذاهای گیاهی سبب توجه گیاهخواران به این روش های ترکیبی ضروری می گردد. در این حالت گرچه این مخلوط بر پایه پروتئین هایی بنا شده است که سریع هضم می شوند (و نتیجتا" به سرعت اسیدآمینه را نیز آزاد میکنند), اما کمبود هیچ نوع بخصوصی از اسیدهای آمینه برای مصرف کننده پیش نمی آید.پروتئین های ترکیبیبه آرامی هضم شوندهکازئیندارای سیستم هضم متوسطتخم مرغسویابه سرعت هضم شوندهپروتئین وی ایزولیت Whey Isolateپروتئین وی متمرکز Whey Concentrateکازئین هیدرولیز شدهیک مارک تجاری (Brand) محبوب از پروتئین های ترکیبی, در آن زمان, HDT Pro Blend 55 از شرکتBeverly International بود که به صورت مخلوطی از کازئین – پروتئین وی – تخم مرغ و پروتئین دریافتی از پلاسمای گوشت قرمز تهیه شده بود و اندک زمانی پس از آن Ultimate Muscle Protein به بازار عرضه شد. قهرمان پرورش اندامی که جدیدا" خود را بازنشسته کرده و در مسابقات شرکت نمیکند, دوریان یتس Dorian Yates در این دوره به بازار فروش مکمل های ورزشی, با عرضه محصولی به نام Pro-Peptide , وارد شد. این محصول ترکیبی از تخم مرغ و پروتئین وی موجود در شیر بود که به آن کازئین – پرو بیوتیکیس و گلوتامین پپتاید افزوده شده بود. به دنبال فعالیت هایی که دوریان یتس و لابرادا انجام دادند, گسپاری Gaspari نیز خود را به این صنعت وارد کرد و فعالیت های خود را بر پایه تولید و عرضه محصولاتی جدید توسعه داد.سویای ترکیبی و سایر مواد مشابه آنبا آغاز قرن جدید مجددا" توجه تولیدکنندگان به محصولات پروتئینی ای که فرآورده سویا بودند جلب شد. همزمان پژوهش ها نیز اثرات مثبت سویا در سنتز پروتئین را نشان دادند. این دوره را می توان دوره استفاده دوباره از سویا در تهیه پودرهای پروتئینی نامید.نحوه هیدرولیز کردن کازئین و پروتئین ویهیدرولیز کردن پروسه ای است که در آن از نوع بخصوصی آنزیم برای شکستن کازئین و پروتئین وی به زنجیرهای کوچکتر پپتاید استفاده می گردد. این امر سبب می شود که یک جرم مولکولی کوچک از پروتئین (که در زمان کمتری نسبت به فرم آزاد اسیدهای آمینه یا سایر انواع مشابه پروتئینی هضم می گردد) پدید آید. برخی معتقدند که هیدرولیزاسیون به طور همزمان IGF-1 را نیز آزاد می کند که این امر خود سبب رشد عضلانی و سرعت بخشیدن به ترمیم عضلانی می گردد. از اثرات منفی پروتئین های هیدرولیز شده می توان به تلخی طعم آن ها و همچنین گران قیمت بودن آن اشاره کرد. هر دوی این مشکلات با فرمولی که شامل 20% از پروتئین هیدرولیز شده است رفع می گردند و با استفاده از پروتئین های ترکیبی می توان این معضلات را حل کرد.با وجود شرکت های تولیدی مختلف, که همه آن ها تولیدکننده پودرهای مکمل ورزشی بودند, مسلما" انواع بیشماری پروتئین با کیفیت های متفاوت به بازار عرضه شدند که بسیاری از آن ها توسط مربیان و بدن سازان مشهور ارائه شده بودند. مانندNutrition Nuclear که توسط ترور اسمیت Trevor Smith به بازار عرضه شده بود و یا Pro Card Nutrition (کریس آکتو Chris Aceto) – True Protein (دنت داگ کراپ تردول Dante Doggcrapp Trudel) و Species Nutrition که دیو پالمبو Dave Palumbo آن را به بازار معرفی کرد. از آن جا که این شرکت ها غالبا" بصورت آن لاین فعالیت می کردند, به صورت تدریجی نظرات مشتریان را در جهت بهبود فعالیت های مربوط به تولید – عرضه و فروش خود به دست آوردند.قدم بعدی در ارزش گذاری پروتئین چیست؟باید دید رخداد بزرگ بعدی که برای پودرهای پروتئینی در آینده رخ می دهد چیست؟ متاسفانه پیش بینی این امر حقیقتا" مشکل است, چرا که تضاد بین آنچه که علم ارائه می کند و آنچه که بازار می پسندد همیشه وجود خواهد داشت. اما واقعیت این است که زمانی که محصولی به طور مشخص و بدون توجه به آنچه که روی برچسب آن نوشته شده, حقیقتا" شامل مواد اولیه درجه یک (به میزان کافی) باشد قطعا" در تمام دوران ها در بازار نیز موفق خواهد بود.شکی نیست که طی چهار دهه اخیر پودرهای پروتئین پیشرفت چشمگیری داشته اند و نمی توان انکار کرد که بدن سازان موفق در تمام زمان ها همیشه از بهترین نوع مکمل موجود (در آن مقطع زمانی) استفاده می کرده اند چرا که همیشه بهترین نوع محصول سبب به دست آمدن بهترین نتیجه برای وزنه برداران – ژیمناست ها و سایر دسته های ورزشکاران بوده و هست.مجله ورزش|+| نوشته شده در  جمعه ۵ اسفند۱۳۹۰ساعت 12:14  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتچربی سوزهاهر ماده ای که بتواند انرژی متابولیسم پایه را افزایش دهد چربی سوز گویند و به طور کلی شامل چندین دسته هستند که در ادامه مطلب به آنها اشاره می کنیم :ترموژنیک ها :این چربی سوزها شامل دو دسته هستند.دسته اول از طریق اثر بر روی غده تیروئید و افزایش ۳T و ۴T و در نهایت افزایش تیروکسین منجر به شدت متابولیسم و سوخت و ساز می شود که باید زیر نظر پزشک مصرف شود. زیرا در صورت استفاده خودسرانه ممکن است فرد به هیپرتیروئیدیسم دچار شود.دسته دوم ترموژنیک ها از طریق اعمال اثر بر روی عصب سمپاتیک اعصاب خودمختار باعث افزایش کاتکول آمین ها که مشتقات آمینی بنزن هستند می شود که این مشتقات کاتکول آمینی شامل هورمون های آدرنالین و نورآدرنالین می باشدکه ازقسمت مرکزی غدۀ فوق کلیوی ترشح می شود که از این قبیل می توان به مکمل افدرین که از گیاه افدرا تهیه شده اشاره کرد. در این حالت خون بیشتری به بافت ها می رسد و سوخت و ساز سلول افزایش می یابددرزمان مصرف افدرین فرددچارطپش قلب می شودبرخی از ورزشکاران به علت مشاهدۀ اثرات افدرین در چربی سوزی به مصرف بیش از حد و خودسرانۀ آن اقدام می ورزند و دچار بعضی بیماری های روانی مانند خشونت بیش از حد و عدم تعادل رفتاری می شوند.بلوکه کننده ها :این دسته چربی سوز نیستند ولی مانع جذب چربی در بدن می شوند. به این طریق که سلول چربی را فارگوسیت می کند و دور تا دور سلول چربی را فرا می گیرد تا از طریق بدن جذب نشونداز بلوکه کننده ها میتوان به چیتوسان وگوارانا اشاره کرد که این دومولکول ازجلبک های دریایی ساخته شده و جزء بی ضررترین چربی سوزها به حساب می آیند که با مجوز وزارت بهداشت عرضه می شوند.دفع کننده ها:این دسته نیز چربی سوز نیستند و فقط مانع جذب چربی در بدن می شوند. مثلاً زنیکال باعث می شود آب بدن به همراه سدیم و پتاسیم از طریق ادرار دفع شود و نیز مقدار کمتری از مواد غذایی جذب بدن شود و یا « تریامترن H » که پتاسیم را در بدن نگه می دارد و فقط سدیم را به همراه آب از بدن دفع می کند و فشار کمتری رابه قلب واردمی کند و دراصل با مصرف دیورتیک ها وزن بدن ازطریق دفع آب کم می شود و چربی ها مصرف نمی شوند.دیورتیک ها جزء خطرناک ترین داروها به حساب می آیند. زیرا تعادل الکترولیتی بدن را به هم می زنند.در دسته دفع کننده ها مکملی به نام زینکال وجود دارد که آنزیم لیپاز معده را از بین می برد و فرد با مصرف چربی هم چاق نمی شود زیرا چربی ها جذب بدن نشده و از راه مدفوع دفع می گردند و فرد همیشه دارای مدفوع چرب می باشد که مصرف آن نیز خطراتی به همراه دارد.آنابولیک ها:که شامل:یوهیمبین- DHEA- تریبولوس دلتا۴، آندروستن دیون می باشند. از مکمل های نام برده شده DHEA و دلتا ۴- آندروستن دیون پروهورمون می باشند.یعنی یک یا دو مرحله قبل از ساخت تستوسترون اند و با مصرف آنها بدن به صورت طبیعی تستوسترون تولید می کند و از طریق خواص آنابولیک آنها چربی سوزی اتفاق می افتد.یوهیمبین و تریبولوس ترستریس (فارفاسک) باعث افزایش تستوسترون به صورت طبیعی می شوند. این دسته بیشتر در دوران رژیم ورزشکاران مصرف می شود تا علاوه بر چربی سوزی بافت عضله شان حفظ شود. استفاده پروهورمون ها مدتی است در مسابقات ورزشی ممنوع شده است.ترکیبات آلی اکتیو:شامل آنزیم ها- کوآنزیم ها و ویتامین ها و بعضی ترکیبات آلی می باشند.مثل مکمل هایی چون کوآنزیم ۱۰Q کرومیوم- آنتی اکسیدان ها- ال کارنیتین که این دسته جزء بی ضررترین چربی سوزها می باشد.چربی های مفید:این دسته LDL را کاهش و HDL را افزایش می دهد و سریع تر به انرژی تبدیل شده و متابولیسم بدن را افزایش می دهد و شامل مکمل هایی نظیر CLA که از شیر گاو به دست آمده و روغن های MCT مثل روغن کنجد-زیتون و روغن های گیاهی می باشد.این دسته نیز جزء بی ضررترین چربی سوزها محسوب می شود که برخی از آنها مجوز وزارت بهداشت ایران را داراست .|+| نوشته شده در  پنجشنبه ۴ اسفند۱۳۹۰ساعت 0:28  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتداروی ﺿﺪ آکنه اﯾﺰوﺗﺮﺗﯿﻨﻮﺋﯿﻦ Accutane- Roaccutaneداروی ﺿﺪ آکنهایزوترتینوئین‫‪اﯾﺰوﺗﺮﺗﯿﻨﻮﺋﯿﻦAccutane -Roaccutane‫‪Substance: Isotretinoin 10-20 mg/tabخلاصه کلام :دکوتان یا آکوتان یا ایزوترتینوئین که از ویتامین آ ساخته می شود و نوع ایرانی آن حدودا ۲۰۰۰ تومان ورقی و نوع فکر کنم سوئیسی آن عددی ۲۰۰۰ تومانکه نوع ایرانی آن اصلا قابل مقایسه با خارجیش نیست در ضمن روش مصرف این دارو ابتدا روزی ۱ عدد سپس بعد از ۵ روز دو عدد تا یک ماه بعد ۳ هفته استراحت بعد دوباره ۲ عدد تا ۳ عدد و بعد سیر نزولی توجه داشته باشید که این دارو اصلا به درد بدنسازان نمیخوره چون مثلا در دوره دیانابول یا اکسی که سطح آنزیم های کبدی بالاست و ما جوش میزنیم حالا از یه طرف هم بیاییم دکوتان مصرف کنیم دیگه کبد فاتحه ...دکوتان شدیدا آنزیم های کبدی رو بالا میبره و تنها در دوره های غیر سمی و در فصل مسابقه صلاحیت استفاده را دارد و توجه داشته باشید که جوش های حاصل از دوره بعد از دوره از بین میروند و نیازی به دکوتان نیست و تازه دکوتان حدود ۱-۳ ماه دوره درمانش طول میکشه و داروی سریع اثری نیست که جوش حاص رو از بین ببره و بیشتر به درد افراد نوجوان وتازه به بلوغ رسیده می خوره و در ضمن این دارو در زمان بارداری نباید مصرف گردد اکیدا...حالا خودتان قاضی هستید در ضمن بعد مصرف این دارو حتما باید سطح آنزیم های کبدی تست شوند و از لیور گل و ... استفاده شود و به کبد اجازه استراحت داده شود .کلام آخر : به درد بدنساز نمیخورهبهتر است دارو های دیگری مانند : کلیندمایسین و ترتنوئین و صابون گوگرد و ... را جایگزین کنیددر ضمن آنتی بیوتیک ها نظیر داکسی سایکلین و آزیرومایسین نیز به درد افرادبدنساز نمیخوره چون سطح آنزیم های کبدی رو بالا میبره ...‫آکنه ﺑﯿﻤﺎری ﭘﻮﺳﺘﯽ اﺳﺖ که در اﺛﺮ اﺧﺘﻼل ﮐﺎرﮐﺮد و ﯾﺎ اﻟﺘﮭﺎب ﻏـﺪه ای ﺳﺒﺎسه در ﭘﻮﺳﺖ ﺑﺎﻋﺚ اﯾﺠﺎد ﺗﺎول ھﺎﯾﯽ در ﻧﻮاﺣﯽ ﻣﺨﺘﻠـﻒ ﺻـﻮرت و سینه و ﯾﺎ ﭘﺸﺖ ﻣﯿﮕﺮدد .‫ﺷﺎﯾﻊ ﺗﺮﯾﻦ ﻋﻠﺖ اﯾﺠﺎد آن در اﺛﺮ ﭘﺮ ﮐﺎری ﻏـﺪد ﺳﺒﺎسه اﺳـﺖ که ﺗﻮﻟﯿـﺪ ﮐﻨﻨﺪه ﻣﺎده روﻏﻨﯽ ﺑﻨـﺎم ﺳﺒﻮم ﻣﯿﺒﺎﺷﺪ که از روزنه ھـﺎی ﮐﻮﭼﮑﯽ که در ﮐﻨﺎر ﻓﻮﻟﯿﮑﻮﻟﮭﺎی ﻣﻮ وﺟﻮد دارد ﺑﺮ روی ﺳﻄﺢ ﭘﻮﺳﺖ رﺳﯿﺪه و ﺑﺎﻋﺚ اﯾﺠـﺎد ﻻیه ای ﭼﺮب ﺑـﺮوی ﭘﻮﺳـﺖ ﺷـﺪه که ﺟﻠـﻮی ﺗﺒﺨﯿـﺮ آب را ﮔﺮفته و ﺧـﻮاص آﻧﺘـﯽ ‫ﺑﺎﮐﺘﺮﯾﺎﯾﯽ دارد.ﭘﺮﮐﺎری ﻏﺪد ﺳﺒﺎسه که دﻻﯾﻞ ھﻮرﻣﻮﻧﯽ دارد و ﺑﯿـﺸﺘﺮ ﻧـﺴﺒﺖ به ھﻮرﻣـﻮن ھﺎی ﺟﻨﺴﯽ ﻓﻌﺎل ﺑﻮده و در ﺳﻨﯿﻦ ﺑﻠﻮغ ﺑﺎﻋﺚ ﭘﺮ ﮐﺎری ﻏﺪد ﻓـﻮق ﻣﯿﮕﺮدد که ‫در نتیجه اﯾﻦ ﭘﺮ ﮐﺎری و اﻓـﺰاﯾﺶ ﭼﺮﺑﯽ ﭘﻮﺳﺖ و اﺣﺘﺒﺎس اﯾﻦ ﻣﺎده روﻏﻨﯽ در زﯾﺮ ﭘﻮﺳﺖ و ﯾﺎ اﻟﺘﮭﺎب ﺧﻮد ﻏﺪد ﺳﺒﺎسه اﯾﺠﺎد ﺗﺎول در روی ﭘﻮﺳﺖ در ‫ﻧﻮاﺣﯽ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﺪن ﻣﯿﮑﻨﺪ (ﺟﻮش ھﺎی ﻏﺮور ﺟﻮاﻧﯽ) و البته ﺑﺎ ﺷﺴﺘﺸﻮی ﻣﻨﻈﻢ ﭘﻮﺳﺖ و ﯾﺎ ﺣﺘﯽ اﺳـﺘﻔﺎده ازآﻧﺘـﯽ ﺑﯿﻮﺗﯿـﮏ ھـﺎ ﻣـﯽ ﺗـﻮان ﻋـﻮارض ﻣـﺰﻣﻦ اﯾﻦ ﮐﯿﺴﺖ ھﺎی ﻋﻔﻮﻧﯽ را ﮐﺎھﺶ داد که البته اﯾﻦ ﻋﻮارض ﺑـﺎ ﭘﺎ ﮔﺬاﺷﺘﻦ ﺳـﻦ به ﮐﮭﻦ ﺳﺎﻟﯽ و ﮐﺎھﺶ ﻣﻘﺪار ھﻮرﻣﻮن ھﺎی ﺟﻨﺴﯽ از ﺑﯿﻦ ﺧﻮاھﺪ رﻓﺖ .‫ھﻤﭽﻨﯿﻦ اﯾﻦ ﺗﺤﺮﯾﮏ ﻏﺪد ﺳﺒﺎسه ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ در اﺛﺮ ﺗﻤﺎس ﺑﺎ ﻣـﻮاد ﺷـﯿﻤﯿﺎﯾﯽ ﻧﯿﺰ ﺑﻮﺟﻮد ﺑﯿﺎﯾﺪ .ھﻤﭽﻨﯿﻦ ﺗﺤﺮﯾﮏ ﻏﺪد ﻓﻮق ﺑـﺮای ﺗﻮﻟﯿـﺪ آکنه ﻣﻤﮑـﻦ اﺳـﺖ ﻋﻮاﻣـﻞ دﯾﮕـﺮی از جمله ﭼﺮﺑـﯽ و ﻗﻨـﺪ ﺧـﻮن ﺑـﺎﻻ و ھﻤﭽﻨـﯿﻦ اﺳﺘﺮس و اﺿـﻄﺮاب و ﯾـﺎ ﺣﺘـﯽ ﮐــﻢ ﮐـﺎری کلیه ھـﺎ ﺑﺎﺷـﺪ وﻟﯽ ھﻤﺎﻧﻄﻮر که گفته ﺷﺪ ﻣﮭﻤﺘﺮﯾﻦ و ﻣﻮﺛﺮ ﺗﺮﯾﻦ ﻋﺎﻣﻞ ﺗﺎﺛﯿﺮات ھﻮرﻣﻮﻧﯽ ﻣﯿﺒﺎﺷﺪ .‫ھﻤﺎﻧﻄﻮر که درﻣﻮرد ﻋـﻮارض اﺳﺘﻔﺎده از اﺳﺘﺮوﺋﯿﺪھﺎ گفته ﺷﺪ ﻣـﺼﺮف اﯾـﻦ ھﻮرﻣﻮن ھﺎ ﺑﺎﻋﺚ ﺗﺤﺮﯾﮏ ﻏﺪد ﺳﺒﺎسه ﭘﻮﺳﺘﯽ ﺷﺪه و ﺑﺎﻋﺚ ﺗﻮﻟﯿـﺪ ﺟـﻮش در ﻧﻮاﺣﯽﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﺪن ورزﺷﮑﺎران که ﺑﯿﺸﺘﺮ درﺻﻮرت و ﭘﺸﺖ ﻣﯿﺒﺎﺷﺪ،ﻣﯿﮕﺮدد. اﯾـﻦ ﺟـﻮش ھﺎ که ﺑﺴﯿﺎر شبیه ﺟﻮش ھﺎی ﻏﺮور ﺟﻮاﻧﯽ ھـﺴﺘﻨﺪ (ﻋﻠـﺖ ھـﺮ دو ﯾﮑﯽ اﺳﺖ). در ورزﺷﮑﺎران ﻣﺨﺘﻠـﻒ ﻧـﺴﺒﺖ به ﻣﯿﺰان داروی ﻣﺼﺮﻓﯽ در دوره زﻣﺎﻧﯽ ﻣـﺼﺮف و از همه ﻣﮭﻤﺘـﺮ ﻧـﺴﺒﺖ به اﺳـﺘﻌﺪاد ﻃﺒﯿﻌﯽ ژﻧﺘﯿﮑﯽ آﻧﮭﺎ درﺟﻮش زدن و ﺗﺤﺮﯾﮑﺎت ﭘﻮﺳﺘﯽ ﻣﺘﻔﺎوت ﻣﯿﺒﺎﺷﺪ ﯾﻌﻨﯽ ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ﻋﺎرضه ﻓﻮق درﯾﮏ ﻣـﺼﺮف ﮐﻨﻨـﺪه اﺳـﺘﺮوﺋﯿﺪ اﺻـﻼ ﺑـﺮوز ﻧﮑﻨــﺪ و در ﯾــﮏ ﻓــﺮد دﯾﮕــﺮ ﺑــﺼﻮرت ﺣــﺎد ﻋــﺎرض ﮔــﺮدد . وﻟــﯽ ﺑﻄــﻮر ﮐــﻞ ﮐـﺴﺎﻧﯽ که ﭘﻮﺳــﺖ ﭼﺮﺑـﯽ دارﻧـﺪ ﯾﻌﻨــﯽ ﻋﻤﻠﮑـﺮد ﻃﺒﯿﻌـﯽ ﻏــﺪد ﺳـﺒﺎسه در آﻧﮭــﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮ اﺳﺖ ﺑﺎ اﺳـﺘﻔﺎده از ھﻮرﻣـﻮن ھـﺎ و ﺗﺤﺮﯾـﮏ ﻣـﻀﺎﻋﻒ ﻏـﺪد ﻓـﻮق ﺑﯿـﺸﺘﺮ دﭼﺎر آکنه ﺷﺪه اﻧﺪ اﺳﺘﻔﺎده از داروی ﺿﺪ آکنه در آﻧﮭﺎ ﮐﺎﻣﻼ ﺿﺮوری اﺳﺖ. ( البته نه در مورد دکوتان )اﯾﺰوﺗﺮﺗﯿﻨﻮﺋﯿﻦ ﯾﮏ ﻗﺮص ﺿﺪ آکنه اﺳﺖ که ﺑﺎ ﮐﻢ ﮐﺮدن ﮐﺎر ﻏﺪد ﺳـﺒﺎسه در ﺑﺪن از ﭼﺮﺑﯽ ﭘﻮﺳﺖ و در نتیجه از ﻣﻘﺪار آکنه ھﺎ ﻣﯽ ﮐﺎھﺪ اﯾـﻦ دارو ھﻤـﺮاه ﺑـﺎ ﻏﺬا ﺑﺮای ﺟﺬب ﺑﮭﺘﺮ ﻣﯿﺒﺎﯾﺴﺖ اﺳﺘﻔﺎده ﮔﺮدد و ﺗﺎﺛﯿﺮ آن ﺑﺴﯿﺎر ﺷﮕﻔﺖ اﻧﮕﯿـﺰ و ﺟﺎﻟﺐ اﺳﺖ . اﮔﺮ چه ﺗﺎﺛﯿﺮ دارو ﻣﻌﺎلجه داﺋﻤﯽ ﺑﺮای آکنه ﻧﻤﯿﺒﺎﺷﺪ وﻟﯿﮑﻦ اﺛـﺮ دارو روی ﺑﺪن ھﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻣﺘﻔﺎوت اﺳﺖ ﻣﻤﮑﻦ است در ﯾﮏ مصرف کننده ﺗﺎ ﯾـﮏ ﻣـﺎه ﭘـﺲ از ﻗﻄﻊ دارو، هیچ گونه جوشی دﯾﺪه ﻧﺸﻮد و در ﻓﺮدی دﯾﮕﺮ ﺗﺎ ١ اﻟﯽ ٢ ﺳﺎل ﺣﺘـﯽ ﺗـﺎ ۱۰ ﺟﻮش ھﻢ در ﺑﺪن وی ﯾﺎﻓﺖ ﻧﮕﺮدد.‫ﺑﺎ ﺑﺎزﮔﺸﺘﻦ ﻋﻼﺋﻢ ﺟﻮش ھﺎ در ﺑﺪن ﻓـﺮد، ﻣﯿﺒﺎﯾـﺴﺖ دوﺑـﺎره ﻣـﺼﺮف دارو را آﻏﺎز کرد و ﺑﺎ از ﺑﯿﻦ رﻓﺘﻦ آکنه ھﺎ دارو را ﻧﯿﺰ ﺑﺎﯾﺪ ﻗﻄـﻊ ﮐـﺮد. اﯾﺰوﺗﺮﺗﯿﻨﻮﺋﯿﻦ ﺣﺘﯽ روی آکنه ھﺎی ﭼﺮﮐﯿﻦ که ﻣـﺼﺮف آﻧﺘـﯽ ﺑﯿﻮﺗﯿﮏ ھﺎ ﻧﯿـﺰ ‫ﺑﺮای ﻣﮭﺎر آن ﻣﻮﺛﺮ ﻧﻤﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﺴﯿﺎر اﺛﺮ ﮔﺬار ﻣﯿﺒﺎﺷﺪ.‫به اﯾﻦ ﺟﮭﺖ داروﯾﯽ ﺑـﺴﯿﺎر ﻣـﻮﺛﺮ ﺑـﺮای ﻣﮭـﺎر آکنه ھﺎ ﻣﯿﺒﺎﺷﺪ البته نه ﺑﺮای درﻣﺎن داﺋﻤﯽ آﻧﮭﺎ. اﯾﺰوﺗﺮﺗﯿﻨﻮﺋﯿﻦ ﻣﻌﻤﻮﻻ ﺑﺮای ﻣﮭﺎر آکنه ھـﺎیی که در ﺧـﺎﻧﻢ ھـﺎ در دهه دوم و ﺳــﻮم زﻧـﺪﮔﯽ اﯾﺠــﺎد ﻣﯿﮕــﺮدد استفاده می شود.دانلود تلگرام Telegram چت و پیام رایگان اندرویدhttps://telegram.me/irxbod لینک کانال ما حتما جوین شید|+| نوشته شده در  پنجشنبه ۴ اسفند۱۳۹۰ساعت 0:23  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتجدول ﺑﺮرﺳﯽ اثرات آﻧﺘﯽ اﺳﺘﺮوژن ھﺎجدول ﺑﺮرﺳﯽ اثرات آﻧﺘﯽ اﺳﺘﺮوژن ھﺎدوام اثرعوارض جانبیقدرت آنتی استروژنیکاهش وزنافزایش وزنقدرتنام تجاری-****-***HCG-*******--Clomid*********Masterlon-*****--Nolvadexتوجه داشته باشید که کلوماید در دوز ۵۰ از نولوادکس اثرات قوی تری دارد مگر نه کلوماید یک آنتی استروژن ضعیفی است .دوز ژنریک کلوماید :  ۵۰ میلیگرمدوز ژنریک نولوادکس : ۱۰ میلی گرمکلوماید بیشتر به عنوان کمک کننده بازشگت ترشح طبیعی تستسترون بکار می رود تا یک آنتی استروژنIf You Can Dream It , You Can Do It|+| نوشته شده در  چهارشنبه ۳ اسفند۱۳۹۰ساعت 23:50  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتﺑﺮرﺳﯽ ﮐﻠﯽ ﺗﺴﺘﻮﺳﺘﺮون و اﺳﺘﺮهای آن و ﺗﺴﺘﻮﺳﺘﺮون های ﻣﺨﻠﻮطدانلود تلگرام Telegram چت و پیام رایگان اندرویدhttps://telegram.me/irxbodyحتما در لینک تلگرام من عضو(join) شوید اگه تعداد member ها بالا بره حتما هر روز مطالب جدید میزارم .فعلا شما عضو شوید انشاالله بزودی مطالب هم براش میزاریم.ﺟﺪول زﯾﺮ از ﻣﻌﺘﺒﺮﺗﺮﯾﻦ ﺳﺎیتهای ﭘﺰﺷﮑﯽ و ورزﺷﯽ تهیه ﮔﺮدﯾﺪه اﺳﺖ.ﺷﻤﺎ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﯿﺪ ﻧﮑﺎت ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮجه ای را در ﻣﻮرد اﺳﺘﺮوﺋﯿﺪها و اﺳـﺘﺮهای ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺗﺴﺘﻮﺳﺘﺮون ﺑﺎهم و ﻣﻘﺎیسه آن ﺑﺮای اﻧﺘﺨﺎب داروﯾﯽ که ﺑﺮای ‫ﻣﻘﺼﻮد ﻣﻮرد ﻧﻈﺮ ﺧﻮد ﻣﯽﺧﻮاهید ﺑﯿﺎﺑﯿﺪ .همچنین درﻣﻮرد ﻧﮑﺎت اﺳﺎﺳﯽ هر ﮐﺪام ازجمله ﻧﺴﺒﺖ اﻓﺰاﯾﺶ وزن و ﻗﺪرت به ﮐﺎهش وزن (که همانطورکه ﻣﺸﺎهده ﻣﯿﺸﻮد در ﻣـﻮرد اﺳﺘﺮهای زﯾﺮ اﯾﻦ ﻧﺴﺒﺖ همیشه ﺑﺎﻋﺚ اﻓﺰاﯾﺶ وزن ﻣﯿﺒﺎﺷﺪ) و ﻋﻮارض ﺟـﺎﻧﺒﯽ هر دارو ﻧﺴﺒﺖ  به ﻋﻮاﻣﻞ آﻧﺎﺑﻮﻟﯿﮏ آن (ھﻤﺎن اﻓﺰاﯾﺶ ﺗﻮده ﻋﻀﻼﻧﯽ) ﺳﻨﺠﯿﺪه ﺷﺪه وهمچنین دوام اﺛﺮ داروهای ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﯽﻗﺮار ﻣﯿﮕﯿﺮد .ﻣﺜﻼ ﮐﻢ اﺛﺮﺗﺮﯾﻦ اﺳﺘﺮ ﺳﺎﺳﭙﻨﺸﻦ ﺑﺎ دوره اﺛﺮ ٢ ﺗﺎ ٣ روز و ﺗﺴﺖهای ﻣﯿﮑﺲ ﺑﺎ دوره اﺛﺮ ﺗﺎ دو هفته  ﺑﯿﺸﺘﺮﯾﻦ دوره ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ را دارﻧﺪ البته ﺑﺎ ‫ﻋﻮارض ﺟﺎﻧﺒﯽ به ﻧﺴﺒﺖ ﮐﻤﺘﺮ از ﺧﻮاص آﻧﺎﺑﻮﻟﯿﮏ .دوام اثرعوارض جانبیکاهش وزنافزایش وزنقدرتنام استروئید**********تستوسترون*************تستوسترون انانتیت************تستوسترون پروپیونات*************تستوسترون سیپیونات*************تستوسترون فنیل پروپیونات-**************تستوسترون ساسپنشن**************سوستانون 250**************اومنادرون 250همانطور که ملاحضه می کنید بیشترین افزایش وزن و افزایش قدرت و کمترین دوام اثر نیز مختص به استر ساسپنشن می باشد.جدول فوق بهترین منبع برای شناسایی تفاوت انواع استرهای تستوسترون می باشد که با مشاهده آن می توان بهترین نوع تستوسترون را متناسب با رشته ورزشی انتخاب کرد|+| نوشته شده در  چهارشنبه ۳ اسفند۱۳۹۰ساعت 23:40  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتبولدنون یا ناندرلون کدام بهتر است ؟ خوب یا خوب ترینشاید شما در مورد ناندرلون حرف و حدیث های بسیاری شنیده باشید و می دانید که این دارو بهترین گزینه برای مبتدیان است البته نه به تنهایی چون خواص آندروژنتیک کمی دارد و ...رجوع شود به مقالات قبلی ...شاید اگر بحث پول در میان نبود من و یا بسیاری از افراد آگاه ( منظورم خودم نبودها ) بولدنون را انتخاب می کردندالبته قیمت بولدنون در ایران گرانتر از دکا است در امریکا دکا گرانتر از بولدنون است .چون این دو دارو هر دو دارای خواص آنابولیک نسبتا بالا و آندروژنتیک پایین هستند و البته خواص آندروژنتیک بولدنون از دکادورابولین بیشتر است و در دوزهای بالا می تواند عوارض آندروژنتیکی مانند : ریزش مو چرب شدن پوست و ... بجای بگذارد ساختمان بولدنون  این امکان را ایجاد می کند که به استروژن تبدیل شود و میزان تبدیل این دارو به استروژن نصف تستسترون است و این در حالی است که ناندرلون تمایل کمی یه آروماتیز شدن دارد(۲۰٪)  - و بیشتر به پروژسترون تبدیل می شود و به همین دلیل در دوره دکا نباید( البته در بعضی موارد ... در دوره های ترکیبی ) از نولووادکس استفاده کرد و از آنتی استروژن هایی مانند : لترازول استفاده کرد و یا از آنتی پرولاکتین ها و ...ادامه مطلب بزودی ...|+| نوشته شده در  چهارشنبه ۳ اسفند۱۳۹۰ساعت 2:29  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتخارخاسک Tribulus terrestrisخارخاسکداروی گیاهی برای تقویت ج*** مردان درمان ****- افزایش تولی *** و....Tribulus terrestrisطبیعت:گرم وخشک.نامهای رایج:حسک(عربی)صمغ الجوز-شکرخنج-خارسوهوک-شکرهنج-تخم آن راحسک دانه.گیاهی است علفی یکساله،خوابیده روی زمین وپوشیده ازکرک برگهای آن مرکب زوج شانه ای با8-5 جفت برگچه چسبناک با بوی نامطبوع برگ آن وشبنمی که روی آن می افتدترش وکمی گس است.میوه آن گرد.دارای5 قسمت وخارداروگلهای آن زرداست.قسمت مورداستفاده این گیاه ریشه.میوه.برگ ودانه است که حاوی یک نوع آلکالوئید.مقدارکمی اسانس روغنی فرار.مقداری روغن ثابت.رزین.املاح نیترات ودرتخم آن هرمین است.خاصیت درمانی: افزایش دهنده ادرارودفع کننده سنگهای مجاری ادراری      (Diuretic)خانواده: اسفند  (Zygophyllaceae )اندام دارویی : کلیه اعضای گیاه ولی بیش ازهمه میوه.ترکیبات شیمیایی:25 نوع فلاونوئید (مانند کوئرستین)، ساپونین ها( مانند دایوزژنین و فوروستانول)، گلوکوز و گالاکتوز، آلکالوئیدها، رزین، تانن،‌ روغن ثابت و استرولهای گیاهی.خواص درمانی دیگر:افزایش دهنده میل جنسی مردان،مقوی واشتهاآور.مقدار مصرف و روش تهیه:سه نوبت در روز. درهرنوبت1قاشق مربا خوری سرخالی (4-2 گرم) ازمیوه گیاه را در یک لیوان آب جوش ریخته ، پس از مدت 15 دقیقه آنرا صاف کرده و قبل از غذا میل می نمایید.عوارض جانبی:بیمارانی که نسبت به اسانس های گیاهی حساسیت دارند باید این دارو را با احتیاط مصرف کنند در کمتر از یک درصد بیماران عدم تحمل گوارشی سردرد مختصر و برافروختگی صورت گزارش شده استمصرف در بارداری و شیردهی:مورد خاصی ذکرنشده است.موارد منع مصرف:بیماران قلبی بیمارانی که اخیرا مبتلا به سکته قلبی شده اند در مصرف این دارو باید احتیاط کنندبررسی علمی :گیاه خارخاسک بعلت داشتن استروئیدهای مختلف باعث تحریک اسپرماتوژنز شده و با تاثیر بر روی سلولهای سرتولی موجب افزایش تولید اسپرم و قوه باء می گردد.این گیاه 65% از محلول گیاهی افرودیت را تشکیل می دهددرمطالعات بالینی اثر ساپونین جداشده از خارخاسک روی اختلالات ناشی از ناتوانی های جنسی مورد ارزیابی قرار گرفته است و اثر بخشی آن به اثبات رسیده است .جالب توجه است که ساپونین مجزا شده از خارخاسک تولید فولیکول استیمولیت هورمون از هیپوفیز را زیاد می کند که خود باعث افزایش تعداد اسپرم می شود ساپونین پیوند رسپتورهای استروژن در هیپوتالاموس شده و از طریق واکنش پس نورد منفی تولید فولیکول استیمولیت هورمون را زیاد می کنددر بسیاری از موارد عقیده بر این بود که بیشترین تاثیر تریبولوس ترستریس در افزایش قابل توجه متابولیسم آندروژن تستوسترون یا سطوح پیش ماده تستوسترون بوده است.همچنین در مدیریت در تریبولوس ترستریس برای بشریت و بهبود میل جنسی و بهبود اسپرماتوژنز بکار برده می شود. (PTN) (پروتودیوسکین) همچنین سبب افزایش سطوح تستوسترون ، هورمون لوتیترتیک ، دی هیدرواپی آندسترون ، دی هیدروتستوسترون و دهیدرواپی آندسترون سولفات می شودمواد موثره گیاهی بخصوص ساپونین و اسانسها و استروییدهای موجود در این گیاهان در برطرف نمودن ناتوانی جنسی موثر می باشد و با اتساع عروق آلت تجمع خون را در این عضو زیاد کرده و موجب نعوظ می گردد همچنین تمایلات جنسی را افزایش می دهد و از انزالهای زودرس وناقص جلوگیری نموده و موجب ظهور یک عمل جنسی رضایت بخش می شوند . درمطالعات بالینی اثر ساپونین جداشده از خارخاسک روی اختلالات ناشی از ناتوانی های جنسی مورد ارزیابی قرار گرفته است و اثر بخشی آن به اثبات رسیده استجالب توجه است که ساپونین مجزا شده از خارخاسک تولید فولیکول استیمولیت هورمون از هیپوفیز را زیاد می کند که خود باعث افزایش تعداد اسپرم می شود ساپونین پیوند رسپتورهای استروژن در هیپوتالاموس شده و از طریق واکنش پس نورد منفی تولید فولیکول استیمولیت هورمون را زیاد می کند .در بعضی افراد اختلالات جنسی همراه با اضطراب ناشی از ناتوانی انجام دهی عمل جنسی است تریبولوس ترستریس قادر به برطرف کردن این اضطراب بوده موجب آرامش و اعتماد به نفس می شودترجمه و گردآوری قسمت علمی : دکتر مهدی مناف زادهاشکال دارویی :قطره 30 میلی لیتریقرص روکشدار 380 میلی گرمیموارد مصرف :برطرف کننده اختلالات ناشی از ناتوانی و کمبود تمایلات جنسیاجزاء فرآورده :قطره آفرودیت حاوی 0/32-0/48 میلی گرم فلانویید تام می باشد و از گیاهان زیر تشکیل شده است :1- عصاره خارخاسک          65%         Tribulus tertestris2- عصاره دارچین              30%        Cinnanomum zeylanicum3-عصاره زنجبیل              4/5%       Zingiber officinale4-عصاره کلاله زعفران     0/5%         Crocus sativusقرص حاوی 0/35-0/75 میلی گرم فلانویید تام می باشد و از گیاهان زیر تشکیل شده است :1- عصاره خشک خارخاسک          40 میلی گرم          Tribulus tertestris2- عصاره خشک  دارچین             11 میلی گرم        Cinnanomum zeylanicum3-عصاره خشک زنجبیل               12/27 میلی گرم     Zingiber officinale4-کلاله زعفران                         3 میلی گرم            Crocus sativusمواد ویژه :فلانوییدها ، ساپونین های استروییدی ، 3-د-اکسی دیوزژنین و روغن های فرار تقطیر بنزو آلدئید ، کومینالدئید ، زینجبیرنآثار فارماکولوژیک و مکانیسم اثر :مکانیسم اثر این دارو بدرستی شناخته نشده است آزمایشات بالینی انجام شده اثرات برطرف کننده اختلالات ناشی از ناتوانایی و کمبود تمایلات جنسی را تائید کرده همچنین براساس آزمایشات انجام شده بر روی رت گزارش شده است که گیاه خارخاسک بعلت داشتن استروئیدهای مختلف باعث تحریک اسپرماتوژنز شده و با تاثیر بر روی سلولهای سرتولی موجب افزایش تولید اسپرم و قوه باء می گردد .تداخل دارویی :از آنجا که گزارش شده است زنجبیل دارای اثرات کاردیوتونیک و ضد فعالیت پلاکتی و پائین آورنده قند خون می باشد لذا مصرف مقادیر زیاد این فرآورده ممکن است با داروهای قلبی پائین آورنده قند خون و ضد انعقاد تداخل نماید .موارد احتیاط :در بیماران قلبی و بیمارانیکه اخیرا مبتلا به سکته قلبی شده اند با احتیاط مصرف شود .اینم سایت ای ار طب مطالب کاملی توش در مورد داروهای گیاهی است.داروهای کمک به بازشگت تولید تستسترون    Aphrodisiacsنسخه های مرکب                      نسخه های تک دارویی|+| نوشته شده در  سه شنبه ۲ اسفند۱۳۹۰ساعت 16:17  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتOrgasteron / NormethandroloneNormethandrolone مشتق خوراکی قدرتمندی از هورمون Nandrolone می باشد که سال ها قبل و توسط شرکت داروسازی Organon در دنیا عرضه شد. Organon این دارو را با نام تجارتی Orgasterone در بلژیک و سوئیس و با نام تجارتی Orga-steron در هلند عرضه می کرد. این دارو همچنین توسط دیگر کمپانی های داروسازی تولید و با نام های تجارتی Methalutin، Lutenin و Matdonal در کشورهای مختلف عرضه می گردید.Normethandrolone نخستین بار و در سال های دهه 1950 در نشریات پزشکی و در مباحث مرتبط با بررسی راه حل های درمان یائسگی های دردناک در زنان معرفی شد. با وجود اینکه این دارو موارد مصرف گوناگون داشت ولی تولید و عرضه این دارو مدت زمان زیادی به درازا نکشید و شرکت های تولید کننده این دارو خط تولید آن را تعطیل کردند و امروزه به ندرت می توان کسی را یافت که تجربه مصرف این دارو را داشته و یا دست کم اثرات ناشی از مصرف این دارو به خاطر داشته باشد.این دارو را به نوعی می توان Methylnandrolone و یا Methylnortestosterone نیز نامید و تنها تفاوت آن با پدر خود یعنی Nandrolone در گروه متیلی است که برای محافظت این دارو در برابر فاز اول متابولیسم کبدی به آن افزوده شده است. تحقیقات نشان داده است که این دارو در حدود 3 الی 6 بار قوی تر از فرم خوراکی تستوسترون یا همان Methyltestosteroneمی باشد به گونه ای که با مبنا قرار دادن Methyltestosterone قدرت آندروژنی این دارو را 325 الی 580 و قدرت آنابولیکی آن را بین 110 الی 125 ارزیابی کرده اند. این دارو به هورمون استروژن تبدیل می شود و میزان تبدیل آن به هومرون زنانه پروژسترون نیز شدیداً بالاست و از این رو این دارو مخصوصاً برای کسانی که به فکر افزایش حجم با کیفیت ویا به فکر کات هستند ابداً مناسب نخواهد بود.عوارض جانبیاین دارو گذشته از اینکه برای کبد سمی است به شدت تولید هورمون های زنانه در بدن می کند و از این رو استفاده از داروهای آنتی استروژن به همراه این دارو نیز توصیه شده است.دز مصرفاین دارو به دلیل قدرتی که دارد در دزهای 5 الی 20 میلی گرم در روز نیز موثر واقع می شود و دز متوسط مصرف این دارو برای زنان نیز در حدود 1 الی 2 میلی گرم در روز توصیه شده است. این دارو به دلیل اینکه دارویی استروژن و پروژسترون زاست تنها برای دوره های حجم و یا برای فصول تمرین مناسب خواهد بود.|+| نوشته شده در  چهارشنبه ۱۴ دی۱۳۹۰ساعت 9:36  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتواژگان ژنتیک مولکولیتصویرمعادل فارسیتعریفواژه لاتینآللیکی از دو یا چند شکل متفاوت از ژنAlleleاتوزومهر کروموزومی که که یک کروموزوم جنسی نباشدAutosomeسانترومرناحیه ای از کروموزوم که در آن نقطه کروماتیدهای کروموزوم متافازی بهم چسبیده باقی می مانند.Centromereکروموزومساختارهایی واجد DNA پروتئین که در هسته سلولهای هسته داران پیدا می شوند و مجموعه ژنهای سلولی را حمل میکنند.Chromosomeنظریه کروموزومینظریه ارائه شده توسط ساتون در 1903 ، مبنی بر اینکه ژنها روی کروموزومها قرار دارند.Chromosome Theoryکدون ، کلمه رمزسه نوکلئوتید که رمز یک اسید آمینه را در بردارند.Codonدی ان آماده ژنتیکی ، دی آکسی ریبونوکلئیک اسیدDNAتاشدگی DNAیک وضعیت توپولوژیکی که در آن یک مولکول DNA به گونه ای تا میشود که جایگاههای دور از هم به یکدیگر نزدیک میشوند.DNA bendingتوالی یابی DNAتعیین ترتیب نوکلئوتیدها در یک مولکول دی ان آDNA sequencingاندونوکلئازآنزیمی که پیوندهای فسفو دی استر را در داخل یک مولکول اسید نوکلئیک می شکند.Endonucleaseاپیزومپلاسمیدی که قادر است به داخل کروموزوم میزبان وارد شود.Episomeاپیستازی یا اثرات متقابل ژنهاقابلیت یک ژن در پوشاندن فنوتیپ ناشی از یک ژن دیگر.Epistasisآنتی کدونیک توالی سه نوکلئوتیدی در یک tRNA که مکمل یک کدون در RNA می‌باشد. در هنگام پروتئین‌سازی جفت شدن بازهای کدون و آنتی کدون منجر به استقرار tRNA حامل آمینو اسید جدید در کنار زنجیره پلی پپتیدی در حال رشد می‌شود.Anticodonجفت بازبهم پیوستن دو نوکلئوتید مکمل در یک مولکول DNA یا RNA که توسط پیوند هیدروژنی بین بازها پیوندشان استحکام می‌یابد.Base pairDNA پلی‌مرازآنزیمی که از یک رشته از DNA همانندسازی می‌کند تا رشته مکملش را ایجاد کند.DNA Polymeraseژنواحد فیزیکی و عملکردی وراثت که اطلاعات وراثتی را از نسلی به نسل بعدی انتقال می‌دهد.Geneکنترل ژنهمه ساز و کارهای دخیل در تنظیم بیان ژن. معمول‌ترین روش کنترل ، تنظیم رونویسی است.Gene controlکد ژنتیکیدسته ای از فرامینی که یک آمینو اسید بخصوص را به واسطه یک کدون سه نوکلئوتیدی مشخص می‌کنند.Genetic codeژنومیکتجزیه و تحلیل مقایسه‌ای توالیهای ژنومی در ارگانیسمهای مختلفجزایر لانگرهانسلوزالمعده یا پانکراس(Pancreas The)  یکی ازغده های گوارشی بزرگ است که در خمیدگی دوازدهه قرار دارد (ابتدای روده کوچک) وطول آن22سانتیمتر ووزنی حدود 50تا75گرم است.لوزالمعده تنها غده ای دربدن است که هم بخش درون ریز(Endocrine) وهم بخش برون ریز (Exocrine) دارد یعنی غده ای مختلط است.قسمت  برون ریز این غده بخشی گواشی است که آنزیم ها وترکیبات قلیایی می سازد که درهضم موادغذایی نقش بسیار مهمی دارد.ما در این مورد صرفا به بخش درون ریز غده پانکراس می پردازیم که معروف به جزایر لانگرهانس می باشد.درسال 1869 یک دانشجوی پزشکی آلمانی به نام لانگرهانس اولین بار این بخش ازلوزالمعده را مورد مطالعه قرار داد  وآن را به صورت توده ای ازسلول های روشن وپراکنده وبدون مجرا مشاهده کرد که درلابلای آسینوس های (حباب ها)بخش برون ریز قرارداشتند به همین دلیل آن را مشابه جزایر پراکنده ای دانست که بعدها به اسم وی یعنی "جزایر لانگرهانس"معروف گشت.البته لانگرهانس خود ازکار این جزایر اطلاعی نداشت. حتی ون مرینگ ومین کوفسکی(vonmering & minkowski) نیز که درسال 1889 نشان دادند قطع پانکراس بروز دیابت می شودازچگونگی بروز این رویداد آگاه نبودند.درسال 1909 مایر(mayer) ودرسال 1917 شارپی واسکافر (sharpy & schaffer) رابطه بین دیابت وجزایر لانگرهانس را تایید کردند. وبالاخره درسال 1921 به وسیله بست وبانتینگ(best & banting) این ارتباط محقق وثابت شد.انواع سلول های جزایر لانگر هانسجزایر لانگرهانس ازچند دسته سلول تشکیل می شود:1-سلول های آلفا(25درصد) این سلول ها درشت تر ازبقیه بود ه ودر محیط جزایر فراوان ترند که بارنگ آمیزی اختصاصی قرمز می شوند . وخود دونوع اند آلفا 1 گاسترین ترشح می کنند وآلفا2 گلوکاگون ترشح می کنند .2-سلول های بتا (60تا70 درصد)   کوچک تر وفراوان تراز سلول های آلفا بوده وبا رنگ آمیزی اختصاصی بنفش رنگ اند ودر مرکز جزایر بیشتر دید ه می شوند.3-سلول های دلتا(5تا 10 درصد)     درپستانداران علاوه بر دونوع سلول آلفا وبتا سلول های دلتا نیز وجود دارند. این سلول ها سوماتو استاتین ترشح می کنند که ممکن است ترشح هورمون انسولین وگلوکاگون را مهار کند.4-سلول های PP(به تعداد اندک)  که پلی پپتید پانکراتیک تولید می کنند.هورمون گلوکاگونهورمون گلوکاگون ازسلول های آلفای جزایر لانگرهانس درهنگام سقوط غلظت گلوکز خون ازحدنرمال ترشح می شود.گلوکاگون مانند انسولین یک پروتئین کوچک با وزن مولکولی 3485بوده واز زنجیری شامل 29 اسیدآمینه تشکیل می شود.گلوکاگون با آنتروگلوکاگون مخاط دوازدهه برخی از خواص ایمونولوژیک وفیزیولوژیک مشترک دارند. از27 اسید آمینه ساختمان سکرتین ،14اسیدآمینه آن به گلوکاگون شباهت دارند.این هورمون باعث افزایش قندخون (گلوکز) می شود. قابل ذکر است که گلوکز عادی ترین سوخت رایج بیشتر سلول های بدن بوده که با سوزاندن آن انرژی مورد نیاز خود را برای انجام واکنش های درون سلولی تامین می کنند. بنابراین وجود مقدار معین ان درخون بسیار ضروری ولازم می باشد به همین منظور هورمون های زیادی دربن وجود دارند که کار افزایش آن رادر خون بر عهد ه دارند . معروف ترین آنان همین گلوکاگون است که به صورت زیردرمتابولیسم کلوگز اثر دارد:1- تجزیه کلیکوژن کبد (گلیکوژنولیز)2-افزایش گلوکونئوژنز (تولید مجدد گلوکز)مهم ترین اثرات دیگر گلوکاگون این است که به طور خفیف لیپاز سلول چربی را فعال می کند ومقادیر بیشتری از اسیدهای چربی را دراختیار سلول های مولد انرژی بدن قرار می دهد.تنظیم ترشح گلوکاگون1-اثر غلظت گلوکز خون   قوی ترین عامل کنترل کننده ترشح گلوکاگون قندموجود درخون است . اگرمیزان قند خون از به ازای 1گرم درلیتر (70تا 110 میلی گرم در صد میلی لیتر پلاسما)کاهش یابد  ترشح گلوکاگون افزایش یافته تا قند خون به حدنرمال برسد. افزایش قند خون بیش از حد نرمال باعث کاهش ترشح هورمو.ن گلوکاگون می گردد. الته این زمانی است که پانکراس فرد به طور نرمال کار کند. این همان مکانیسم  خود تنظیمی منفی است.2-اثر اسیدهای آمینه     غلظت زیاد اسیدهای امینه به ویژه آلانین وآرژی نین ترشح گلوکاگون را تحریک می کند بنابراین دراین مورد گلوکاگون با انسولین اشتراک عمل دارند.3-اثرفعالیت عضلانی     به علت افزایش غلظت اسیدهای آمینه درخون به هنگام فعالیت ماهیچه ای ترشح گلوکاگون افزایش می یابد واثر مفید این هورمون جلوگیری از کاهش غلظت خون است.هورمون انسولینانسولین یک پروتئین کوچک بوده ودرانسان وزن مولکولی آن 5808 (دربرخی منابع 5734)است.انسولین ازدوزنجیره (A & B) اسیدامینه تشکیل شده که توسط اتصالات پپتیدی متصل شده اند. درصورتی که این دوزنجیره اسیدآمینه ازیکدیگر جدا شوند فعالیت مولکول انسولین ازبین می رود.زنجیره های AوB انسولین به ترتیب دارای 21 و 30 اسیدآمینه می باشند.البته بین انسان وبرخی ازگونه های دیگر مثل گاو ،گوسفند وخوک واسب و....تفاوت های جزئی درنوع چند اسیدآمینه در دوزنجیر انسولین وجود دارد.هورمون انسولین ازسلول های بتای جزایر لانگرهانس ترشح می شود واز      مهم  تر ین هورمون های تنظیم کنند قند خون می باشد که یک تنه درمقابل تعداد زیادی ازهورمون های افزینده قند خون باعث کاهش آن وتنظیم قند خون درحد نرمال می شود.عمل تنظیم قند خون به کمک این هورمون ازمکانیسم های مختلف انجام می گیرد که درغیر این صورت افرا د دچار بیماری چند فاکتوری دیابت خواهند شد که عوارض بسیار نامطلوب دربسیاری ازاندام ها ودستگاه های بدن دارد.انسولین موجب پیشبرد استفاده از کربوهیدرات ها برای انرژی می شود درحالی که استفاده ازچربیها را کاهش می دهد . برعکس فقدان انسولین موجب استفاد ه ازچربیها وعدم مصرف گلوکز به جز دربافت مغز می شود.هنگامی که غلظت قندخون پایین است ترشح انسولین کاهش می یابد وچربی تقریبا انحصاری برای تامین انرژی مصرف می شود.وهنگامی که غلظت گلوکز بالاست ترشح انسولین بیشتر می شودوکربوهیدرات منحصرا مورد استفاده قرار می گیرد.حداقل چهار هورمومون در مکانیسم تبدیل فوق نقش دارند: هورمون رشد ،کورتیزول ،اپی نفرین وگلوکاگون.اپی نفرین درحالات استرس اهمیت ویژه ای دارد وباعث افزایش غلظت گلوکز درپلاسما می شود.اماازاین نظر باهورمون های دیگر تفاوت دارد که به طور همزمان غلظت اسیدهای چرب درپلاسما را نیز افزایش می دهد به علل زیر:1- اپی نفرین یک اثر بسیار پرقدرت درایجاد گلیکو ژنولیز (آزادسازی گلوکز به داخل خون با تجزیه گلکوژن) درکبد دارد.2-اپی نفرین یک اثر لیپو لیتیک مستقیم بر روی سلول های بافت چربی دارد.یعنی باعث تجزیه مولکول های چربی می شود.مکانیسم جذب وذخیره گلوکز درکبد توسط انسولین1-مهار آنزیم فسفوریلاز که موجب تجزیه گلیکوژن می شود.2-تشدید جذب گلوکز ازخون به وسیله سلول های کبدی با افزایش فعالیت آنزیم گلوکو کیناز که موجب فسفریلاسیون اولیه گلو کز می شود.3-افزایش فعالیت آنزیم هایی که موجب پیشبرد سنتز گلیکوژن می شوند. مانند فسفو فروکتو کیناز وگلیکوژن سنتتاز (مسئول پلیمریزاسیون واحدهای مونو ساکاریدی)انسولین همچجنین تبدیل گلوکز به اسیدهای چرب راسبب می شود ونوسازی گلوکز (گلوکونئوژنز =تبدیل اسیدهای آمینه به گلوکز) را مهار می کند.دربیشتر اوقت روز بافت ماهیچه ای برای تامین انرژی خود به اسیدهای جربی متکی است نه به گلوکز جز در دوحالت:الف-هنگام حالات ورزشی وفعالیت ماهیچه ای سنگینب-چند ساعت پس از صرف غذاگلیکوژن ماهیچه ازاین نظر با گلیکوژن کبد تفاوت دارد که نمی تواند مجددا به گلوکز تبدیل شود وبه داخل مایعات بدن آزاد گردد. دلیل این امر آن است که بر خلاف سلول های کبدی ، هیچ گونه آنزیم گلوکز فسفاتاز درسلول های ماهیچه ای وجود ندارد. گلیکوزن ماهیچه به ویژه برای تامین انرژی بی هوازی (تبدیل آن به اسیدلاکتیک) درغیاب اکسیژن مصرف می شود.تفاوت انتقال گلوکز درماهیچه وکبدانتقال گلوکز به داخل کبد ازمکانیسم به دام افتادن به وسیله فسفریلاسیون گلوکز تحت تاثیر گلوکوکیناز ناشی می شود. که این موضوع یک عامل ناچیز دراثر انسولین بر روی انتقال گلوکز بر روی غشای سلول ماهیچه ای است.عامل مهم تر انتقال گلوکز درسلول های ماهیچه این است که انسولین یک اثر مستقیم بر روی غشای سلول ماهیچه ای ازنظر تسهیل انتقال گلوکز داترد.انسولین بر روی جذب ومصرف گلوکز در سلول های مغزی اثری ندارد ویا اثراندکی دارد وسلول های مغزی بدون میانجی گری انسولین به گلوکز نفوذپذیرند.انسولین مصرف گلوکز به وسیله بسیاری از بافت های بد ن را افزایش می دهد واین موضوع به عنوان یک "حفظ کننده چربی " عمل می کند، زیرا ازراه های مختلفی منجر به افزایش سنتز اسیدهای چری در کبد می شود.اثرفقدان انسولین درایجاد کبد چربگرچه عجیب به نظر می رسد ولی باوجود این که فقدان انسولین موجب ازبین رفتن ذخایر چربی دربافت چربی می شود ولی باعث افزایش زیادی در مقدار تری گلیسریدهای ذخیره شد ه درکبد می شودومنجربه یک کبد بسیار چرب می شود.به دلیل زیر:زیادی اسید های چربی درخون موجب انتشار سریع اسیدهای چرب به داخل سلول های کبدی می شود. همچنین گلیسرول آزادشده ازسلول های چربی همزمان باآن به داخل کبد حمل می شود. سلول های کبدی بر خلاف سلول های چربی دارای آنزیم تبدیل گلیسرول به آلفا- گلیسروفسفات هستند واین امر موجب ترکیب سریع اسیدهای چرب با گلیسرول وتشکیل تری گلیسرید ها می شود.فقدان انسولین جذب گلوکز به وسیله بیشتر سلول های بدن را کاهش می دهد وهمچنین موجب تضعیف بیشتر مصرف گلوکز می شود.اثر انسولین برمتابولیسم پروتئین ورشد1-انسولن موجب انتقال فعال بسیاری از اسیدهای امینه به داخل سلول ها می شود.به این ترتیب انسولین ازنظر توانایی افزایش جذب اسیدهای آمینه به داخل خون با هورمون رشد مشترک است.2-انسولین با اثرمستقیم بر روی ریبوزوم ها وروند تغییر محل RNAپیک تشکیل پروتئین های جدید را افزایش می دهد.3-انسولین درطی مدت طولانی تر میزان کپیه برداری از DNAدرهسته سلول ها را افزایش می دهد.(RNAسازی)4-انسولین کاتابولیسم(تجزیه ) پروتئین ها رامهار می کند.5-مقدارزیاد انسولین در کبد میزان گلوکونئوژنز را تضعیف می کند.عوامل دیگری که ترشح انسولین را تحریک می کنند1-اسیدهای آمینه ازجمله آرژی نین ولیزین2-هورمون های گوارشی (گاسترین ، کوله سیستو کینین،سکرتین،پپتیدهای معدی)3-سایر هورمون ها ازجمله گلوکاگون،رشد،کورتیزول، تاحدودی پروژسترون واستروژنسوماتواستاتین Somatostatinسوماتواستاتین اولین بار ازهیپوتالاموس استخراج شد وبه عنوان عاملی که ترشح هورمون رشد هیپوفیز رامهارمی کند به این نام خوانده شد.سوماتواستاتین یک پلی پپتید حلقوی است که ازسلول های دلتای جزایر لانگرهانس ترشح می شود، ودارای 14 اسیدآمینه و وزن مولکولی برابر 1640 است.این هورمون دربسیاری ازبافت های معدی وروده ای نیز یافت می شود واحتمالا اعمال مختلفی را تنظیم می کند وممکن است درسیستم عصبی مرکزی به عنوان یک ناقل عصبی به کار رود.سوماتواستاتین بانیمه عمر 2 دقیقه درگردش خون دراثر عوامل زیر تحریک می شود:1-افزایش غلظت گلوکز2-افزایش اسیدهای آمینه3-افزایش اسیدهای چرب4-افزایش غلظت چندین هورمون گوارشی قسمت فوقانی لوله گوارشمهار ترشح گلوکاگون وانسولین توسط سوماتواستاتین1-مهارترشح انسولین وگلوکاگون باعمل موضعی در جزایر لانگرهانس2-کاهش حرکات معده ، دوازدهه وکیسه صفرا3-کاهش ترشح وجذب در لوله گوارشینقش اصلی سوماتواستاتین : آهسته تر کردن جذب غذا از روده به این ترتیب از تمام شدن سریع غذاها جلوگیری می کند.ترتیب تاثیر هورمون های موثر درتنظیم گلوکز1-ترشح انسولین در موارد افزایش گلوکزخون (مثلا درساعت اول بعداز صرف غذا)2-ترشح گلوکاگون درموارد هیپو گلیسمی(کاهش گلوکز خون) یا مصرف بیش از اندازه گلوکزدرسلول های بدن درموارد ورزش واسترس3-تحریک اعصاب سمپاتیک دربرابر هیپوگلیسمی وتاثیر آن برغده آدرنال وترشح اپی نفرین4-ترشح هورمون رشد وکور تیزول درطی ساعت ها وروز های بعد به هیپوگلسیمی طولانیدلایل زیاد نبودن گلوکز خون ازحدطبیعی1-گلوکز فشاراسمزی  زیادی درمایع خارج سلولی ایجادمی کند وافزایش این امر موجب دزهیدراتاسیون سلولی (ازدست رفتن آب سلول ها)می شود.2-غلظت زیاد گلوکز موجب دفع آن در ادرار می شود.3-دفع گلوکز درادرار موجب دیورز اسمزی (کم آبی بدن) علائم پرنوشی وپر ادراری شده ومی تواند بدن راازمایعات تهی کند.رابطه علائم دیابت با فیزیوپاتولوژی فقدان انسولینپلی اوری = دفع بیش ازاندازه ادرار   ،    پلی دیپسی = نوشیدن بیش از اندازه آبپلی فاژی = خوردن بیش اندازه    ،        آستنی = ضعف     وکاهش وزن  زودرس ترین علائم دیابت (بیماری قند)  می باشند.گلیکوزوری کلیوی: گاهی حتی افرادی که دچار دیابت قندی نیستند یعنی قند خون شان کاملاطبیعی است اما مقدار زیادی گلوکز در ادرارشان دفع می شود. این حالت ناشی از پایین بودن حداکثر انتقال توبولی گلوکز است.بیشتر اختلالات دیابت قندی به یکی از سه اثر عمده فقدان انسولین وابسته است.1-کاهش مصرف گلوکز به وسیله سلول های بدن که نتیجه آن افزایش گلوکز خون تا 300الی 1200 میلی گرم درصد میلی لیتر پلاسما2-افزایش بارز چربی ازمحل های ذخیره چربی (متابولیسم غیر طبیعی چربی که منجر به آرترو اسکلروز می شود)3-تهی شدن پروتدین در بافت هاهیپر انسولینیسم = افزایش ترشح انسولیناین عارضه از آدنوم (تومور) جزایر لانگرهانس ایجادمی شود دراین حالت فرد دچار هیپوگلیسمی شده یعنی قند خون آن بیش اندازه کاهش می یابد به طوری که دربرخی از بیماران لازم است برای درمان بیش از 1000گرم گلوکز در 24 ساعت تجویز شود.کاهش شدید گلوکز خون باعث تضعیف سیستم عصبی مرکزی می گرددوفرد طی مراحلی (ایجاد توهمات ،ناراحتی عصبی شدید،لرزش درسراسر بدن ، تعر یق فراوان تشنجات کلونیک وبیهوشی) به حالت اغما می افتد.گاهی تشخیص بین اغمای دیابتی ناشی از فقدان انسولین (که باعث افزایش قند خون می شود) واغمای هیپوگلیسمیک (کاهش قند خون) ناشی از زیادی انسولین دشوار است.اما نفس استونی وتنفس سریع وعمیق (Kussmaul) که در اغمای دیابتی دیده می شود در اغمای هیپوگلیسمیک دیده نمی شو.د.اغمای دیابتیاگر بیماری دیابت کنترل نشود دزهیدراتاسیون شدید (ازدست رفتن آب زیاد ازبدن) واسیدوز(اسیدی شدن PHخون) به وجود می آید.در صورتی که PHمایعات بدن از حدود 7 کمتر شود شخیص دیابتی دچار اغما (COMA) می شودکه می تواند مجر به مرگ شود.بیمار دیابتی که وارد کما می شود نسبت به انسولین مقاوم است زیرا پلاسمای اسیدی دارای یک ماده ضد انسولینی به نام آلفا گلوبولین است.در این بیماران علاوه بر تزریق انسولین باید  دزهیدراتاسیون واسیدوز آنان نیز بلافاصله تصحیح شود. دزهیدراتاسیون با تزریق مقدار زیادی محلول کلرور سدیم واسیدوز غالبا با تزریق بیکربنات سدیم یا لاکنات سدیم تصحیح می شود.تشخیص دیابتروش های عاد ی برپایه آزمایش های شیمیایی ادرار وخون استوار است:1-وجود قند در ادرار2-تعیین غلظت گلوکز خون درحابلت ناشتاکه به طور طبیعی 80 تا90 میلی گرم در صد میلی لیتر پلاسما وحداکثر مطلق 1103-تست تحمل گلوکز4- نفس استونی    استشمام بوی استون درنفس بیمار ، چون که مقدار کمی اسید استواستیک که دردیابت فوق العاده افزایش می یابد تبدیل به استون می شود.کاهش وزن درافراد فربه وفعالیت ماهیچه ای غالبا به طور قابل ملاحظه ای نیاز به انسولین را دربیماران دیابتی کاهش می دهد.بیماران دیابتی بسیار آسان تر از افراد طبیعی دچار آترو اسکلروز و آرترواسکلروز وبیماری شدید کرونری قلب می شوند.پلی پپتید پانکراسیازسلول های PP(F) جزایر لانگرهانس پلی پپتیدی با36 اسیدآمینه  تولید می شودو ترشح آن درانسان با خوردن غذا های پروتئینی ،حالت ناشتا،ورزش ودر هیپو گلیسمی حاد افزایش می یابد ، وبه وسیله سوماتواستاتین وتزریق داخل وریدی گلوکز کاهش می یابد. عمل پلی پپتید پانکراسی هنوز روشن نیست ولی اثرات آن روی گلیکوژن کبدی وترشح معدی – روده ای مورد تایید قرارگرفته است.اثرات این ماده برعکس اثرات پانکرازیمین – کوله سیستوکینین است یعنی سبب ترشح آنریم های لوزالمعده ومهار انقباض کیسه صفرا می شود.عوامل کنترل کننده جزایر لانگرهانس1-متابولیت ها مانندگلوکز ،اسیدهای آمینه وموادچربی2-هورمون ها  مانند هورمون های گوارشی ، هورمون رشد ،تیروکسین ،گلوکو کورتیکوئیدها واستروژن وپروژسترون3-عوامل عصبی مانند هیپوتالاموس ودستگاه عصبی اتونومیک(سمپاتیک وپاراسمپاتیک) ،دوپامین،سروتونین وپروستاگلاندین ها|+| نوشته شده در  چهارشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۰ساعت 5:34  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتنمونه دوره استروئیدهای متوسط سیکلهای حجم آنتونی رابرتزهفتهتستوسترون(Cypionate یا Enanthate)Deca - Durabolin(ناندرولون ناندرولون)Dianabol(methandrostenolone)Arimidex *(anastrozole)1500 mgs400 mgs25-50 mgs / روزmgs 0.5 / روز2500 mgs400 mgs25-50 mgs / روزmgs 0.5 / روز3500 mgs400 mgs25-50 mgs / روزmgs 0.5 / روز3500 mgs400 mgs25-50 mgs / روزmgs 0.5 / روز4500 mgs400 mgs25-50 mgs / روزmgs 0.5 / روز5500 mgs400 mgs25-50 mgs / روزmgs 0.5 / روز6500 mgs400 mgsmgs 0.5 / روز7500 mgs400 mgsmgs 0.5 / روز8500 mgs400 mgsmgs 0.5 / روز9500 mgs400 mgsmgs 0.5 / روز10500 mgs400 mgsmgs 0.5 / روز11500 mgs400 mgsmgs 0.5 / روز12500 mgsmgs 0.5 / روز|+| نوشته شده در  چهارشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۰ساعت 5:28  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتنمونه دوره های استروئیدی نوشته شده توسط آنتونی رابینزنمونه  از چرخه حجیم پیشرفته :توصیه برادرانه یه دوستان عزیز :دوستان توجه داشته باشید این نمونه دوره ها را هیچگاه به کار نبرید نتنها این نمونه دوره های استروئیدی بلکه نمونه برنامه های تمرینی را چون این نمونه ها مخصوص یک فرد با فیزیک بدنی خاص آن فرد است مثلا ممکن است در دوره دوز ۷۵۰ میلی گرم ببینید این دوز احتمالا برای کسی طراحی شده که چندین بار دوره های طولانی را طی کرده و بدنش به دوز های پایین دیگر جواب نمی دهد و این دوره برای کسی که اولین بارش است که به مصرف استروئید مبادرت می ورزد مناسب نخواهد بودهیچ کسی حتی رونی کولمن و جو ویدر هم نمیتواند بهترین برنامه  و دوره را برای شما طراحی کند بهترین دوره و برنامه آن است که خودتان برای خودتان نوشته اید چون شما بدنتان را بهتر از هر مربی میشناسید و نقاط ضعف و قوت خود را بهتر می دانید و بعد از چند دوره میدانید که بدنتان باچه دارویی بهتر کات یا حجم میگیرد و یا با چه دوزی ...ممکن است فردی با ۷۵ میلی گرم ناندرلون بهترین اثر از دارو بگیردممکن هم است فردی با ۵۰۰ میلی گرم حتی ککش هم نگزد !!!در ضمن نظر یاتون نره !!!!!هفته     تستوسترون(Propionate)     Trenbolone استات(ناندرولون ناندرولون)     Masteron(drostanolone propionate)     Anavar(oxandrolone)     Arimidex1     100mgs/EOD     100mgs/EOD           50mgs/day     .5mgs/day2     100mgs/EOD     100mgs/EOD           50mgs/day     .5mgs/day3     100mgs/EOD     100mgs/EOD           50mgs/day     .5mgs/day4     100mgs/EOD     100mgs/EOD           50mgs/day     .5mgs/day5     100mgs/EOD     100mgs/EOD           50mgs/day     .5mgs/day6     100mgs/EOD     100mgs/EOD     75mgs/EOD     50mgs/day     .5mgs/day7     100mgs/EOD     100mgs/EOD     75mgs/EOD           .5mgs/day8     100mgs/EOD     100mgs/EOD     75mgs/EOD           .5mgs/day9     100mgs/EOD     100mgs/EOD     75mgs/EOD           .5mgs/day10     100mgs/EOD     100mgs/EOD     75mgs/EOD           .5mgs/day11     100mgs/EOD     100mgs/EOD     75mgs/EOD           .5mgs/day12     100mgs/EOD     100mgs/EOD     75mgs/EOD           .5mgs/dayهفتهمکمل / میلی گرممکمل / میلی گرممکمل / میلی گرم / هفتهمکمل / میلی گرم1هورمون رشد 4 واحد 6 اورژانس در تاریخ 1 خاموشSustanon 250 میلی گرم / EODحالت تعادل دراوردن / 500 میلی گرم2هورمون رشد 4 واحد 6 اورژانس در تاریخ 1 خاموشSustanon 250 میلی گرم / EODحالت تعادل دراوردن / 500 میلی گرم3هورمون رشد 4 واحد 6 اورژانس در تاریخ 1 خاموشSustanon 250 میلی گرم / EODحالت تعادل دراوردن / 500 میلی گرم4هورمون رشد 4 واحد 6 اورژانس در تاریخ 1 خاموشSustanon 250 میلی گرم / EODحالت تعادل دراوردن / 500 میلی گرم5هورمون رشد 4 واحد 6 اورژانس در تاریخ 1 خاموشSustanon 250 میلی گرم / EODحالت تعادل دراوردن / 500 میلی گرم6هورمون رشد 4 واحد 6 اورژانس در تاریخ 1 خاموشSustanon 250 میلی گرم / EODحالت تعادل دراوردن / 500 میلی گرم7هورمون رشد 4 واحد 6 اورژانس در تاریخ 1 خاموشSustanon 250 میلی گرم / EODحالت تعادل دراوردن / 500 میلی گرم8هورمون رشد 4 واحد 6 اورژانس در تاریخ 1 خاموشSustanon 250 میلی گرم / EODحالت تعادل دراوردن / 500 میلی گرم9هورمون رشد 4 واحد 6 اورژانس در تاریخ 1 خاموشSustanon 250 میلی گرم / EODحالت تعادل دراوردن / 500 میلی گرمWinstrol / 50 میلی گرم در اورژانس10هورمون رشد 4 واحد 6 اورژانس در تاریخ 1 خاموشSustanon 250 میلی گرم / EODحالت تعادل دراوردن / 500 میلی گرمWinstrol / 50 میلی گرم در اورژانس11هورمون رشد 4 واحد 6 اورژانس در تاریخ 1 خاموشSustanon 250 میلی گرم / EODحالت تعادل دراوردن / 500 میلی گرمWinstrol / 50 میلی گرم در اورژانس12هورمون رشد 4 واحد 6 اورژانس در تاریخ 1 خاموشSustanon 250 میلی گرم / EODحالت تعادل دراوردن / 500 میلی گرمWinstrol / 50 میلی گرم در اورژانس13هورمون رشد 4 واحد 6 اورژانس در تاریخ 1 خاموشWinstrol / 50 میلی گرم در اورژانس14هورمون رشد 4 واحد 6 اورژانس در تاریخ 1 خاموشWinstrol / 50 میلی گرم در اورژانس15هورمون رشد 4 واحد 6 اورژانس در تاریخ 1 خاموشWinstrol / 50 میلی گرم در اورژانس16هورمون رشد 4 واحد 6 اورژانس در تاریخ 1 خاموشClomid درمانیClomid درمانی17هورمون رشد 4 واحد 6 اورژانس در تاریخ 1 خاموشClomid درمانیClomid درمانی18هورمون رشد 4 واحد 6 اورژانس در تاریخ 1 خاموشClomid درمانیClomid درمانی19هورمون رشد 4 واحد 6 اورژانس در تاریخ 1 خاموشClomid درمانیClomid درمانی20هورمون رشد 4 واحد 6 اورژانس در تاریخ 1 خاموشClomid درمانیClomid درمانی آغاز می شود روز بعد از Winstrol1 روزروز 2روز 3روز 4روز 5روز 6روز 7هفته 1300 میلی گرم100 میلی گرم100 میلی گرم100 میلی گرم100 میلی گرم100 میلی گرم100 میلی گرمهفته 2100 میلی گرم100 میلی گرم100 میلی گرم100 میلی گرم100 میلی گرم100 میلی گرم100 میلی گرمهفته 3100 میلی گرم100 میلی گرم100 میلی گرم100 میلی گرم100 میلی گرم100 میلی گرم100 میلی گرمهفته 4100 میلی گرم100 میلی گرم100 میلی گرم100 میلی گرم100 میلی گرم100 میلی گرم100 میلی گرمهفتهمکمل / میلی گرم / هفتهمکمل / میلی گرممکمل / میلی گرم / هفتهمکمل / میلی گرممکمل / میلی گرم1Enanthate تستوسترون / 800 میلی گرمDbol 50 میلی گرم در اورژانسDeca / 500 میلی گرمNolvadex / 10-20 میلی گرم در روزLiquidex / 0.25 میلی گرم / روز)2Enanthate تستوسترون / 800 میلی گرمDbol 50 میلی گرم در اورژانسDeca / 500 میلی گرمNolvadex / 10-20 میلی گرم در روزLiquidex / 0.25 میلی گرم / روز)3Enanthate تستوسترون / 800 میلی گرمDbol 50 میلی گرم در اورژانسDeca / 500 میلی گرمNolvadex / 10-20 میلی گرم در روزLiquidex / 0.25 میلی گرم / روز)4Enanthate تستوسترون / 800 میلی گرمDbol 50 میلی گرم در اورژانسDeca / 500 میلی گرمNolvadex / 10-20 میلی گرم در روزLiquidex / 0.25 میلی گرم / روز)5Enanthate تستوسترون / 800 میلی گرمDeca / 500 میلی گرمNolvadex / 10-20 میلی گرم در روزLiquidex / 0.25 میلی گرم / روز)6Enanthate تستوسترون / 800 میلی گرمDeca / 500 میلی گرمNolvadex / 10-20 میلی گرم در روزLiquidex / 0.25 میلی گرم / روز)7Enanthate تستوسترون / 800 میلی گرمDeca / 500 میلی گرمNolvadex / 10-20 میلی گرم در روزLiquidex / 0.25 میلی گرم / روز)8Enanthate تستوسترون / 800 میلی گرمWinstrol / 50 میلی گرم در اورژانسDeca / 500 میلی گرمNolvadex / 10-20 میلی گرم در روزLiquidex / 0.25 میلی گرم / روز)9Enanthate تستوسترون / 800 میلی گرمWinstrol / 50 میلی گرم در اورژانسDeca / 500 میلی گرمNolvadex / 10-20 میلی گرم در روزLiquidex / 0.25 میلی گرم / روز)10Enanthate تستوسترون / 800 میلی گرمWinstrol / 50 میلی گرم در اورژانسDeca / 500 میلی گرمNolvadex / 10-20 میلی گرم در روزLiquidex / 0.25 میلی گرم / روز)11Enanthate تستوسترون / 800 میلی گرمWinstrol / 50 میلی گرم در اورژانسDeca / 500 میلی گرمNolvadex / 10-20 میلی گرم در روزLiquidex / 0.25 میلی گرم / روز)12Enanthate تستوسترون / 800 میلی گرمWinstrol / 50 میلی گرم در اورژانسNolvadex / 10-20 میلی گرم در روزLiquidex / 0.25 میلی گرم / روز)13Winstrol / 50 میلی گرم در اورژانسNolvadex / 10-20 میلی گرم در روزLiquidex / 0.25 میلی گرم / روز)14Winstrol / 50 میلی گرم در اورژانسNolvadex / 10-20 میلی گرم در روزLiquidex / 0.25 میلی گرم / روز)15Clomid درمانیClomid درمانیClomid درمانیNolvadex / 10-20 میلی گرم در روزLiquidex / 0.25 میلی گرم / روز)16Clomid درمانیClomid درمانیClomid درمانیNolvadex / 10-20 میلی گرم در روزLiquidex / 0.25 میلی گرم / روز)17Clomid درمانیClomid درمانیClomid درمانیNolvadex / 10-20 میلی گرم در روزLiquidex / 0.25 میلی گرم / روز)18Clomid درمانیClomid درمانیClomid درمانیNolvadex / 20 میلی گرم در روزLiquidex / 0.25 میلی گرم / روز)Clomidدرمانی1 روزروز 2روز 3روز 4روز 5روز 6روز 7هفته 1300 میلی گرم100 میلی گرم100 میلی گرم100 میلی گرم100 میلی گرم100 میلی گرم100 میلی گرمهفته 2100 میلی گرم100 میلی گرم100 میلی گرم100 میلی گرم100 میلی گرم100 میلی گرم100 میلی گرمهفته 3100 میلی گرم100 میلی گرم100 میلی گرم100 میلی گرم100 میلی گرم100 میلی گرم100 میلی گرمهفته 4100 میلی گرم100 میلی گرم100 میلی گرم100 میلی گرم100 میلی گرم100 میلی گرم100 میلی گرمنکات پیشرفته درباره چرخه # 2 : "EOD" مخفف هر روز دیگر. "اورژانس" مخفف هر روز. ویتامین ب 6 را می توان در استفاده از 200 میلی گرم در هر روز.هشدار درباره چرخه پیشرفته # 2  Nolvadex باید دست نگه داشته در تاریخ در مورد شما شروع به احساس نشانه های gyno در سراسر چرخه. این چرخه است برای کسی که چند دوره پیش از انجام نداده است در نظر گرفته شده.چرخه پیشرفته # 2-3هفتهمکمل / میلی گرم / هفتهمکمل / میلی گرممکمل / میلی گرم / هفتهمکمل / میلی گرممکمل / میلی گرممکمل / میلی گرم1تستوسترون Cypionate یا Enanthate / 750 میلی گرمتستوسترون Propionate / 100 میلی گرم در اورژانسپریمو / 500 میلی گرمDbol 50 میلی گرم در اورژانسNolvadex / 10-20 میلی گرم در روزLiquidex / 0.25 میلی گرم / روز)2تستوسترون Cypionate یا Enanthate / 750 میلی گرمتستوسترون Propionate / 100 میلی گرم در اورژانسپریمو / 500 میلی گرمDbol 50 میلی گرم در اورژانسNolvadex / 10-20 میلی گرم در روزLiquidex / 0.25 میلی گرم / روز)3تستوسترون Cypionate یا Enanthate / 750 میلی گرمتستوسترون Propionate / 100 میلی گرم در اورژانسپریمو / 500 میلی گرمDbol 50 میلی گرم در اورژانسNolvadex / 10-20 میلی گرم در روزLiquidex / 0.25 میلی گدانلود تلگرام Telegram چت و پیام رایگان اندرویدhttps://telegram.me/irxbodyحتما در لینک تلگرام من عضو(join) شوید اگه تعداد member ها بالا بره حتما هر روز مطالب جدید میزارم .فعلا شما عضو شوید انشاالله بزودی مطالب هم براش میزاریم.|+| نوشته شده در  چهارشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۰ساعت 4:55  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتبررسی مکمل‌هامردم فکر می‌کنند برای افزودن حجم خالص عضلانی به بدن مهم‌ترین فاکتور مکمل‌های غذایی هستند. البته این مسئله زیاد از حقیقت دور نیست. مکمل‌ها فقط بخش کمکی از یک رژیم غذایی خوب و برنامه تمرین اصولی به حساب می‌آیند و خودشان تنهایی یکی از عناصر پایه‌ای نیستند.مردم فکر می‌کنند برای افزودن حجم خالص عضلانی به بدن مهم‌ترین فاکتور مکمل‌های غذایی هستند. البته این مسئله زیاد از حقیقت دور نیست. مکمل‌ها فقط بخش کمکی از یک رژیم غذایی خوب و برنامه تمرین اصولی به حساب می‌آیند و خودشان  تنهایی یکی از عناصر پایه‌ای نیستند.بررسی مکمل‌ها با نگاهی بی‌طرفتمرین و تغذیه مهم‌ترین عناصر هر برنامه در بدنسازی هستند که البته استراحت و ریکاوری را نیز باید از عوامل مهم بعدی برشمرد.هر زمان که حداکثر توان خود را در تمرین و تغذیه به کار بستید بعد از آن می‌توانید به مکمل‌های غذایی فکر کنید. به خاطر داشته باشید که مکمل‌ها برای جبران تمرینات اشتباه یا رژیم‌های غذایی بی‌کیفیت طراحی نشده‌اند، آنها فقط زمانی بهترین تأثیر را دارند که تمرین و تغذیه هم در بهترین شرایط رعایت شوند.چرا از مکمل‌ها استفاده کنیم؟مکمل‌های غذایی خوب هستند چرا که از بروز کمبود مواد غذایی جلوگیری می‌کنند. استرس و فشارهایی که به واسطه اجرای تمرینات در بدن به وجود می‌آید نیاز به ویتامین‌ها و مواد مغذی را افزایش داده و در این وضعیت عدم استفاده از مکمل‌های غذایی می‌تواند این کسری را دامن بزند.حتی یک کسری و کمبود ناچیز غذایی می‌تواند به رشد عضلات لطمه بزند. ما نمی‌توانیم همه مواد مغذی مورد نیاز بدن خود را صرفاً با غذاخوردن تأمین کنیم. با مواد غذایی که امروزه در فروشگاه‌ها عرضه می‌شود نمی‌توان تمامی نیازهای غذایی بدن را تأمین کرد چرا که طی طبخ پیش از بسته‌بندی و در معرض هوا و نور قرار گرفتن آنها مقداری از ویتامینها و مواد معدنی غذاها از بین می‌رود.چنانچه بدن یک یا چند ماده غذایی را کسر داشته باشد احتمالاً نمی‌تواند به خوبی عضله‌سازی و چربی‌سوزی کند.همه مکمل‌ها مثل هم نیستند. برخی از آنها را همیشه نیاز دارید و برخی دیگر را وابسته به هدفی که دنبال می‌کنید و بودجه‌ای که در اختیار دارید گاهی مورد استفاده قرار می‌دهید. سعی ما در این مقاله آشناکردن شما با اصول کلی در مورد مکمل‌های غذایی و نیازهای بدن است.مکمل‌های پایه‌ایمکمل‌هایی که همیشه در طول سال لازم است آنها را برای عضله‌سازی مصرف کنید اصطلاحاً مکمل‌های پایه‌ای نام دارند. چنانچه بودجه محدودی برای خرید مکمل‌ها در اختیارتان هست، سعی کنید در اولین گام فقط مکمل‌های پایه‌ای را مصرف کنید.مولتی‌ویتامین و مینرالاین مکمل برای حصول اطمینان از کارائی بی‌نقص بدن ضروری است. چرا؟ به این خاطر که بدون ویتامین‌ها و مواد معدنی تبدیل غذاهای مصرفی به هورمون‌ها، بافت‌ها و انرژی در بدن امری غیرممکن به حساب می‌آید.ویتامین‌هاویتامین‌ها ترکیبات ارگانیکی (یعنی تولیدشده توسط حیوانات و گیاهان هستند) که نقش آنها ارتقاء دادن عملکرد پروتئین‌هایی است که باعث واکنش‌های شیمیایی مثل عضله‌سازی، چربی‌سوزی و یا تولید انرژی می‌شوند. در مجموع 2 نوع ویتامین داریم 1- ویتامین‌های محلول در چربی که از آنجایی که در چربی ذخیره می‌شوند اگر در مقادیر اضافی مصرف شوند سمی خواهند شد از جمله این ویتامین‌ها می‌توان به ویتامین A، D، E و ‌K اشاره کرد. 2- ویتامین‌های محلول در آب گروه دیگری از ویتامین‌ها هستند که در بدن قابلیت ذخیره‌شدن ندارند و از جمله آنها می‌توان به ویتامین ب کمپلکس و ویتامین C اشاره کرد.مواد معدنیمینرال‌ها یا همان مواد معدنی، ترکیباتی غیرارگانیک هستند (یعنی توسط حیوانات یا توسط گیاهان تولید نمی‌شوند). نقش اصلی آنها تضمین مواردی از جمله: دریافت سیگنال‌های ضعیف توسط مغز از بدن، بالانس مایعات، انقباض‌های عضلانی، تولید انرژی و هم‌چنین ساخته‌شدن عضلات یا استخوان‌ها می باشد. ما دو نوع مواد معدنی داریم:1- مینرال‌های عمده یا Bulkاز این جهت نام آنها را مینرال‌های Bulk گذاشته‌اند که نیاز بدن به آنها در مقایر زیادی است. از این مینرال‌ها می‌توان به کلسیم، منیزیم، پتاسیم، سدیم و فسفر اشاره کرد.2- مینرال‌های خرده یا Tranceاین مواد معدنی در مقادیر خیلی کم لازم هستند و معمولاً در مقادیر میکروگرم ضروری هستند مثل کروم، مس، کوبالت، سیلیکون، سلنیوم، آهن و روی.ویتامین‌ها و مواد معدنی را از کجا می‌توان تهیه کرد؟ساده‌ترین راه آن مصرف مکمل‌های مولتی‌ویتامین- مینرال است. توجه داشته باشید که هر مولتی‌ویتامین و مینرالی مفید نمی‌باشد چرا که برخی از آنها از منابع ضعیفی تهیه می‌شوند و توسط بدن به خوبی جذب نمی‌گردند.از جمله شرکت‌های مکمل‌سازی که مولتی‌ویتامین و مینرال‌های با کیفیتی تولید می‌کنند می‌توان به twinlab، EAS، Weider، Labrada، Shiff و Optimum اشاره کرد.مکمل‌های افزایش حجم و وزنمکمل های حجم‌دهنده، نوشیدنی‌های پروتئینی هستند که منابع پروتئینی آنها عمدتاً از پروتئین Whey (اکثراً از نوع کنسانتره و برخی هم از نوع ایزوله) می‌باشد. بعضی از آنها پروتئین‌های دیگری مثل پروتئین شیر یا تخم‌مرغ را نیز دارند. این محصولات به واسطه مقادیر بسیار زیاد کربوهیدراتی که دارند شناخته شده‌اند. اساساً کربوهیدرات‌های آنها از مالتودکسترین (یک کربوهیدرات مرکب، ضریب GI بالا) و فروکتوز (قند ساده‌ای که از میوه‌ها بدست می آید) هستند.این دسته مکمل‌ها در دهه 90 میلادی بسیار پرطرفدار بودند اما محبوبیت آنها به مرور کم شد چرا که همه افراد سوخت‌سازی سریع مثل اکتومورف‌ها ندارند. یک رژیم پرکربوهیدرات که بتوان در آن مکمل افزایش حجم مصرف کرد صرفاً برای افرادی مؤثر است که درصد چربی بدن‌شان حدود 10 درصد است در غیر این صورت برای افرادی با متابولیسم عادی که مقداری چربی در سراسر بدن دارند این نوع مکمل‌ها چندان گزینه مناسبی نیستند.بهترین زمان مصرف این مکمل‌ها در میان وعده صبح، میان وعده ظهر و وعده بعد از تمرین است. این مکمل‌ها با آب میوه یا شیر هم مخلوط می‌شوند. برای اضافه‌کردن به کالری آنها می‌توانید روغن ماهی و میوه هم همراه آنها مصرف کنید.از جمله نمونه‌های خوب این مکمل‌ها می‌توان به N-Large از شرکت پرولب، مگامس 4000 ویدر، مس فاکتور EAS، ویت گینر 9000، گینرز فول 2500 محصول Twinlab ، پرومس Dorian yates و... اشاره کرد.لیستی که ارائه شده خیلی طولانی نیست و این بدان معنا نیست که دیگر محصولات افزایش حجم مفید نیستند بلکه اینها صرفاً جهت راهنمایی و نمونه نام برده شده‌اند.مکمل‌های جایگزین وعده یا MRPهااین مکمل‌ها نسبت به افزایش‌دهنده‌های حجم و وزن کالری کمتری دارند چرا که محتوای کربوهیدرات آنها پائین‌تر است. در واقع پس از افول محبوبیت افزایش‌دهنده وزن و حجم به واسطه کربوهیدرات زیاد آنها و هم‌چنین مشخص شدن عدم نیاز عمده افراد به مکمل‌های پرکربوهیدرات، این نوع مکمل‌ها تولید شدند.محتوای پروتئینی این مکمل‌ها عمدتاً از پروتئین Whey است اما انواع جدید آن به بازار ارائه شده که مخلوطی از پروتئین Whey و شیر می‌باشد. اساساً کربوهیدرات موجود در این مکمل‌ها از مالتودکسترین می باشد و در کل محتوای کربوهیدرات آن حدود 25 الی 27 گرم می‌باشد. لازم به ذکر است که اخیراً محصولاتی به بازار آمده که کربوهیدرات آن منشاء برنج قهوه‌ای یا جو دوسر دارد و از این حیث ضریب GI آن پائین است و در نتیجه دیرتر هضم می‌شود و برای افراد رژیم‌دار مناسب‌تر است.در این مکمل‌ها که به MRP هم مشهورند اسیدهای چرب ضروری، ویتامین‌ها و برخی مینرال‌ها هم اضافه می‌شوند. از آنجایی که شاید کالری آنها نسبت به برخی از مکمل‌های افزایش حجم پائین‌تر باشد (که همین طور هم هست) افرادی که مقادیر زیادی کمبود وزن دارند می‌تواند همراه MRP خود میوه، شیر و اسیدهای چرب ضروری مصرف کنند تا کالری آنرا اضافه کنند.از جمله انواع خوب این مکمل‌ها می‌توان به Lean body لابرادا، مایوپلکس EAS و... اشاره کرد.پودرهای پروتئینیپودرهای پروتئینی، مکمل‌هایی هستند که محتوای اساسی آنها پروتئین (عموماً نوع Whey) است. اساساً آنها در هر وعده مصرف حاوی بیش از 5 گرم کربوهیدرات نیستند و کالری هر وعده مصرف آنها حدود 100 الی 125 واحد است. مکمل‌های پروتئینی به واسطه کاربردهای زیادی که دارند از محبوبیت بیشتری برخوردارند.به عنوان مثال می‌توانید آنها را با هر وعده غذایی خود جهت تکمیل محتوای پروتئینی آنها مصرف کنید یا حتی آنها را با هر وعده غذایی خود جهت تکمیل محتوای پروتئینی آنها مصرف کنید یا حتی آنها را به مکمل‌های افزایش‌دهنده حجم خود جهت ارتقاء ارزش پروتئینی آنها بیافزایند و یا آنها را به عنوان میان‌وعده‌های بسیار سالم میل کنید.سئوال اینجاست که چه نوع پروتئینی  برایتان مناسب‌تر است؟ اگر هدف‌تان افزایش حجم و وزن است مکمل‌های افزایش حجم را مصرف کنید. چنانچه می‌خواهید ترکیب ملایمی از کربوهیدرات‌ها را با پروتئین، چربی‌ها، ویتامین‌ها و مواد معدنی داشته باشید مکمل‌های جایگزین وعده یا همان MRP‌ها بهترین انتخاب‌ها برای شما به حساب می‌آیند. یا اگر می‌خواهید از دریافت پروتئین کافی در طول روز مطمئن شوید یک پودر پروتئینی خالص تهیه کنید.از جمله نمونه‌های خوب پروتئین خالص می‌توان به Myopro شرکت ‌EAS، Essential protein شرکت Irontek، Zero carb Isopure از شرکت Best Natures و... اشاره کرد.شکلات بارها یا شکلات‌های پروتئینیاین شکلات‌ها دارای یکی از انواع پروتئینی که می‌شناسید هستند و محتوای کربوهیدرات آنها ترکیبی از قندها و گلیسیرین‌ است. کالری آنها در مقایسه با مکمل‌های افزایش وزن یا همان ویت‌گینرها کمتر است اما عموماً دارای چربی‌های نامطلوبی هستند. چنانچه در تلاش برای کاهش‌دادن چربی‌های بدن هستید، مصرف شکلات‌های پروتئینی را محدود به یک بار در روز کنید. اگر برای مسابقه‌ای آماده می‌شوید به طور کل این مکمل‌ها را فراموش کنید. از نمونه‌های خوب آن می‌توان به شکلات‌های شرکت لابرادا، Met RX و ... اشاره کرد.اسیدهای چرب ضروریاسیدهای چرب ضروری، آلفا لینولئیک اسید (امگا 3) و لینولئیک اسید (امگا 6) چربی‌هایی هستند که مصرف آنها در رژیم غذایی ضروری است چرا که بدن نمی‌تواند آنها را تولید کند آنها از آنجایی که در چندین عملکرد کلیدی بدن از جمله تولید انرژی، چربی‌سوزی، توسعه بافت‌های عصبی و مغز، تنظیم حالت روحی، متابولیسم انسولین، تولید هموگلوبین و... دخالت دارند عناصر بسیار مهمی به حساب می‌آیند.علاوه بر این، این نوع چربی‌ها دارای برخی خواص جالب از جمله ضد التهاب، آنتی‌لیپولیتیک (جلوگیری از ذخیره‌شدن کالری اضافی به شکل چربی)، کاهش‌دهنده آلرژی و تقویت‌کننده سیستم ایمنی بدن نیز هستند.اسیدهای چرب ضروری که به نام EFAها نیز شهرت دارند در ماهی آزاد و دانه flax و... نیز یافت می‌شوند. برای سادگی کار می‌توان از قرص‌های روغن ماهی استفاده کنید. اسیدهای چرب امگا 6 چون در گوشت پرندگان، تخم‌مرغ و نان‌های تهیه شده از دانه کامل غلات وجود دارند چندان ضروری نیستند.|+| نوشته شده در  چهارشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۰ساعت 4:35  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتکپسول لاغری و چربی سوز بوتانیکال اسلیمینگ botanical slimmingکپسول های لاغری و چربی سوز بوتانیکال اسلیمینگ botanical slimmingلاغری و چربی سوز بوتانیکال اسلیمینگ botanical slimmingساخت کشور : هنگ کنگکارخانه سازنده : MZTتحت لیسانس : GOOD HEALTH آمریکاهر بسته محتوی : بوتانیکال اسلیمینگ + مولتی ویتامین مینرال یا هیدروکسی پیشرفتهبوتانیکال اسلیمینگ این روزها در صدر جدول فروش داروهای لاغری در جهان قرار دارد. پدیده ای شگفت انگیز که شما با استفاده از آن ابتدا از کاهش سایزتان تعجب خواهید کرد تا از کاهش وزنتان . محصولی ویژه برای کلیه افراد . فرمول این محصول به قدری قدرتمند است که پس از سومین روز مصرف شما تغییرات را به خوبی احساس خواهید کرد.بوتانیکال توسط کارخانه MeiziTing در ورژنهای مختلف تولید می شود .عملکرد محصولکاهش اشتها و کنترل آن خصوصاً اشتهای کاذب ناشی از استرس و هیجانات اثرگذاری سریع و مستقیم بر روی چربیهای انباشده شده در نواحی مختلف بدن به خصوص شکم – پهلو – بازو- ران کشیدن و جمع کردن پوست بدن و صورت و ممانعت از شل شدن و افتادگی پوست دفع سموم و مواد زاید از بدن – بالا بردن سوخت و ساز بدن ( متابولیسم) بسیار مناسب برای افرادی که قادر به ورزش نیستند.خصوصیاتبوتانیکال اسلیمینگ به صورت (Soft Jel) بوده و در دو نوع بسته بندی پاکتی و جعبه ای عرضه می شود .هر قوطی محتوی ۳۰ عدد سافت ژل بوتانیکال اسلیمینگ می‌باشد.ترکیبات آن کاملاً گیاهی و مانع آسیب رساندن به دیگر اندامهای بدن است.با مصرف منظم یکماه بوتانیکال همراه با نوشیدن آب فراوان که ضروری می باشد ۵- ۶ کیلو کاهش وزن خواهید داشت .برای کاهش وزن بیشتر می‌توانید چند دوره از آن استفاده کنید.طرز مصرفروزانه نیم ساعت قبل یا بعد از صبحانه یک عدد سافت ژل Soft Jel میل شود . بهتر است بعد از مصرف یک لیوان آب جوشیده ولرم میل شود. مصرف مولتی ویتامین و مکمل آهن و همچنین روزانه ۲ لیتر آب ضروری است .موارد منع مصرفافراد زیر ۱۸ سال و بالای ۶۰ سالافراد با بیماریهای خاص قلبی – فشار خون بالا- نارسائیهای کلیوی – خانمهای حامله و شیرده مجاز به مصرف این دارو نمیباشند .تا کنون هیچگونه عارضه جانبی از مصرف این دارو گزارش نشدههشدار : دوستان عزیز هدف ما فقط معرفی دارو برای افزایش دانایی شما می باشد و معرفی این دارو به منزله تایید و یا تشویق به مصرف دارو نمی باشد و مسئولیت مصرف دارو و عوارض ناشی از این دارو ها بر عهده خودتان است .|+| نوشته شده در  چهارشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۰ساعت 3:49  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتآموزش کلیه حرکات تصویری شکماین حرکات که روش صحیح انجام تمرینات بدنسازی را نشان می دهد می تواند برای ورزشکاران مبتدی و حرفه ای بسیار مفید باشد.کرنچ معکوس با وزنهپهلو نشسته با هالترپهلو تک دمبل از جانبپهلو هالتر ایستاده در حالت مایلکرانچ روی شیبکرانچ روی شیب در حالت موربکرانچ معکوس روی شیبشکم کرانچ با ماشینزیر شکم خلبانیشکم کرانچ سیم کشپهلو با صفحه درحالت چرخش موربپهلو موربپهلو خوابیده پا در حالت قیچیشکم خوابیده پا در حالت بال زدنشکم در حالت نزدیک کردن دستها به پاهاشکم خوابیده پنجه پا به سمت بالاکرانچکرانچ پا به سمت بالاشکم هالتر روئینگبالا بردن شکم با پای جفتکرانچ پهلو مورب از داخلکرانچ پا موربکرانچ بازو صافکرانچ زانو خمکرانچ معکوس تقلبیکرانچ با دمبل دست|+| نوشته شده در  چهارشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۰ساعت 3:32  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتنحوه چرخاندن محل های تزریق انسولین جهت کاهش عوارض تزریقاگر شما سه و یا چهار بار در روز انسولین تزریق می کنید یک ایده خوب این است که محلهای تزریق را بچرخانید(عوض کنید.)به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز به نقل از تازه های پرستاری بیماران داخلی  تزریق به مکان قبلی به دفعات زیاد، می تواند باعث برآمدگی های سفت و یا تراکم چربی زیاد شود که پیشرفت می کند. این برآمدگی ها فقط ناصاف نیستند، همچنین می توانند روش جذب انسولین را جهت حفظ سطح هدف گلوکز خون تغییر دهند و تزریق را هم دردناک تر کنند.دو روش برای چرخاندن مناسب محل تزریق:۱: هر روز همان مکان قبلی در آن ساعت خاص۲: چرخاندن با هر بار تزریق انسولین۱: همان زمان – همان مکان قبلی:انسولین با توجه به اینکه به کدام ناحیه تزریق میشود با سرعتهای متفاوت جذب میشود بنابراین بهتر است بطور پیوسته همان مکان بدن استفاده شود برای تزریق روزانه در هر بار. برای مثال: دوز وقت ناهار خود را تزریق نکنید به شکم روز دوشنبه و یا به ران روز سه شنبه. اگر شما ران را برای تزریق عصرانه انتخاب کرده اید سپس ادامه دهید به استفاده از ساق برای تزریق عصرانهاکثر میزان انسولین وارد خون میشود- سریعترین راه از راه شکم- کمی آرام از راه بازوها- حتی آرام تر از راه پاها- آرامترین روش جذب انسولین **** استاین یک ایده خوب است که دوز وقت ناهار و صبحانه به شکم تزریق شود مگر اینکه پزشک شما چیز دیگری بگویدچون شما می خواهید طولانی اثر کنید تاثیر تدریجی را و تمام احتیاجات شبانه را پوشش دهید.اگر شما دو نوع انسولین را با هم مخلوط می کنید می توانید به داخل شکم، بازو، ران و یا باتکس تزریق کنید.۲: همان یک عمل تزریق را بچرخانید و یا تعویض کنید:بمنظور جلوگیری از پدید آمدن و پیشرفت برآمدگی های سفت و تراکم چربی مهم است که به نقاط مختلف یک مکان رایج در بدن تزریق کنید. نقاط تزریقی داخل بازو را تغییر دهید. برای مثال اگر شما انسولین عصرتان را به ران تزریق می کنید سعی کنید از ران راست یک عصر استفاده کنید و از ران چپ عصر دیگر. ممکن است متوجه شوید که مفید است روی شکم خود عکس یک ساعت را بکشید که آن کمک می کند به حفظ تزریق به مکانی با حداقل پهنای یک انگشت.اگر شما چهار بار در روز تزریق می کنید و تمام تزریق ها در شکم است به شکم تان نگاه کنید و تصویر ظهر زیر دکمه شکم (ناف) جای اولین تزریق ساعت دوازده ظهر – تزریق دوم ساعت یک ظهر – پس تزریق سوم ساعت دو بعداظهر و تزریق چهارم روی ساعت سه بعدازظهر. شما به ساعت ۱۲ ظهر بر نخواهید گشت مگر ۴ روز دیگر، طوریکه به مدت ۴ روز به آن مکان استراحت داده اید. (به آن نقطه)نکات برجسته برای چرخاندن محلهای تزریق: با دکترتان مشورت کنید و سطح گلوکز خونتان را به دقت چک کنید. بار دیگر شما و پزشکتان یاد می گیرید که محلهای تزریق به شما بهترین سطح کنترل قندخون را می دهد در تعداد دفعات مختلف در روز. نزدیک به ناف تزریق نکنید بافت آنجا سفت است پس جذب انسولین پیوسته و یکنواخت نیست. به همین دلیل نزدیک محل زخم ها و اسکارهای قبلی هم تزریق نکنید. اگر شما بازو را جهت تزریق انتخاب کرده اید تزریق را فقط در ناحیه عقبی بیرونی آن انتخاب کنید (جایی که بیشترین چربی است)وقتی که خودتان تزریق می کنید سخت است که بازو را به طرف بالا بکشید سعی کنید بازو را رو بروی در یا دیوار فشار دهید. اگر به ران تزریق می کنید به قسمت داخلی ران تزریق نکنید زیرا حین راه رفتن رانها به یکدیگر مالیده میشود و جای تزریق زخم میشود. به ناحیه ای تزریق نکنید که موقع ورزش از آن استفاده میکنید. چون ورزش جریان خون آن ناحیه را زیاد می کند و آن می تواند مدت زمان جذب انسولین را زیاد کند. بیشتر از آن مدتی که به آن نیاز دارید خلق عادت نکنید.ممکن است بنظر آسان بیاید که یک محل را پیدا کنید که صدمه نبیند و همیشه تزریق را به آن قسمت انجام دهید. (این کار را نکنید) چون نتیجه می تواند تورم و برآمدگی ناخوشایند باشد. شما با انتخاب یک سرسوزن بلند می تواند درد را کاهش دهید و مقایسی که برای شما درست است هر هفته یا دو هفته محل جدید تزریق را پیدا کنید. از یک ناحیه برای حداقل یک هفته استفاده کند تا از تغییرات زیاد قند خون جلوگیری کند. محلهای راست به چپ بدنتان را جایی که به محلهای تزریق، تزریق می کند بچرخانید.انتخاب محل تزریق: مهم ترین محل تزریق شکم است. عقب و بالای بازوها – بالای باتکس یا هیپ و قسمت بیرونی ران ها.این مکانهای بهترین محلهای تزریق هستند به دو دلیل: – آنها یک لایه از چربی دارند که فقط زیر پوست است برای جذب انسولین. اعصاب زیادی ندارد به این معنی که تزریق را راحت تر میکند نسبت به دیگر جاهای بدنآنها باعث میشوند که تزریق به بافت زیرجلدی راحت تر شود جایی که تزریق انسولین سفارش شده است. بسته به نوع بدن شما، خواهید یافت که محلهای تزریق مشخص بهتر از دیگر مکانها کار میکند.بعضی از مردم تزریق به شکم را ترجیح می دهند چون بهتر جذب میشود. اما تزریق هر روز به شکم درست نیست بخصوص برای بچه های جوان و یا افراد خیلی لاغر و یا افرادی که ماهیچه های خیلی سفت دارند بطوریکه حتی نمی توانند نیم اینچ چربی را فشار دهند. جهت انتخاب محل تزریق با پزشک مشورت کنید زیرا این برای شما بهتر است. پزشک شما هر دو مورد را مد نظر دارد هم جذب انسولین را و هم چرخاندن محل را.جذب انسولین:بدن شما بسته به محل تزریق بطور متفاوت انسولین را جذب میکند. انسولین وقتی که به داخل بافت زیر جلدی شکم تزریق میشود سریع جذب میشود و گاهی با سرعت کمتر در بالای بازوها و باتکس و هیپشما می توانید از اختلاف در میزانهای جذب انسولین برای طرح ریزی اینکه تصمیم بگیرید انسولین را به کجا تزریق کنید استفاده کنید.برای مثال: در نخستین وهله انسولین سریع اثر میتواند درست قبل از صرف غذا و یا درست بعد از صرف غذا جهت سودمندی میزان جذب سریع، به شکم تزریق شود.انسولین NPH می تواند تزریق شود به جاهای مختلف مثل بازوها، ران ها یا باتکس تا سودمندی میزان جذب آرام تر حفظ شود در حالیکه شما خوابیده اید. (تمرین و تحرک می تواند در میزان جذب تاثیر بگذارد).اگر شما می خواهید بسکتبال بازی کنید یک ناحیه ای را انتخاب کنید بالاتر از جایی که می خواهید شوت یا دریبل را انجام دهید. زیرا تزریق به آن نواحی می توان میزان جذب را افزایش دهد.اگر شما می خواهید ورزش کنید بعد از تزریق انسولین حداقل ۴۵ دقیقه صبر کنید سپس ورزش کنید.مشکلات یک تزریق معمولی:- خونریزی در محل تزریق- نشت انسولین در محل تزریق- سفت و چسبناک شدن وسیله یا ابزار تزریق- صدمات پوست در محل تزریقخونریزی در محل تزریق:وقتی که شما انسولین را تزریق می کنید پدیدار شدن میزان کمی خون در محل تزریق ایرادی ندارد و این خونریزی بخاطر سرنگی است که یک رگ خونی را سوراخ می کند که این شکل با فشار دادن انگشت در محل تزریق یا گذاشتن گلوله پنبه ای بر طرف میشود.همچنین محل تزریق را پس از تزریق مالش ندهید. فشار انگشت برای جلوگیری از گوفتگی (فشار آرام) حفظ کنید.اگر کوفتگی ایجاد شد (کبودی) دوباره از آن محل تزریق استفاده نکنید تا کوفتگی از بین برود.اگر شما بطور مکرر شاهد خونریزی بعد از تزریق هستید احتمالاً تزریق را نادرست انجام می دهید یا اینکه یک مشکل پزشکی دارید. با پزشک خود در این مورد مشورت کنید تا مدام شاهد خونریزی از محل تزریق هستید.رسیدن به یک تزریق راحت:اکثر تزریق ها صدمه ای نمی رسانند اما اگر بطور مداوم درد را تجربه می کنید سعی کنید:۱) با پزشک خود مشورت کنید تا اطمینان حاصل کنید که تکنیک تزریق تان درست است.۲) منتظر بمانید تا الکل بطور کامل از سطح پوست خشک شود قبل از تزریق۳) مطمئن باشید که نیدل بعد از برداشتن کادر خم شده است. کاور پایه با اولین حرکت برداشته شود.۴) انسولین را تزریق کنید وقتی که اتاق است. انسولین سرد صدمه می زند۵) سطول تزریق ماهیچه ها را شل و ریلکس نگه دارید.۶) هرگز از یک نیدل بیش از یکبار استفاده نکنید. استفاده مجدد از یک نیدل می تواند نیدل را خم کند یا اینکه کند کند سرسوزن را در حالیکه درد را هم افزایش می دهد .۷) از پزشک خود سوال کنید که آیا می توانید میزان کمتری انسولین تزریق کنید (با تعداد دفعات بیشتر)۸) سریع پوستتان را سوراخ کنید اگر برایتان سخت است از یک تزریق کنند اتوماتیک که نیدل را در پوست وارد می کند استفاده کنید. مثل BD۹) حین تزریق عضله را بالا نکشید و تزریق را به داخل پوست خم شده انجام ندهید.۱۰) با پزشکتان مشورت کنید در مورد استفاده از یک نیدل متفاوت و در مورد تزریق به قسمتهای مختلف آن۱۱) اگر شما از یک خودکار و یا انسولین استفاده می کنید بعد از اینکه آن را از محل تزریق برداشتید تمام دوز انسولین مورد نیاز را دریافت نکرده اید برای اطمینان از اینکه دوز کامل را دریافت کرده اید حداقل ۵ ثانیه بعد از تزریق منتظر بمانید قبل از اینکه نیدل را بردارید برای دوزهای ۲۵ واحد و یا بیشتر ۱۰ ثانیه منتظر بمانید یا وقتی که نیدل های شماره ۳۰ و یا ۳۱ را استفاده کنید همین کار را بکنید.نشت یا لیک انسولین در محل تزریق:اگر بعد از تزریق انسولین، شاهد نشت انسولین از محل تزریق هستید با پزشک مشورت کنید در مورد استفاده از یک نیدل بلندتر یا استفاده از محل تزریق متفاوت. شاید شما پوست تان را بطور مناسب بالا نکشیده اید. قبل از برداشتن نیدل از پوست اطمینان حاصل کنید که پوست را ول کرده اید (دیگر به آن فشار نیاورید)چسبندگی وسیله تزریق:اگر وسیله تزریق شما چسبیده شده است یا اینکه سفت است که به پیستون بی دریچه فشار آورید می تواند مربوط باشد به مقادیر کمی از انسولین که تزریق های قبلی مانده است. راه حل: هرگز از نیدل های تزریقی مجدد استفاده نکنید.دشواری در تزریق انسولین راه حل: اگر شما از انسولین نیمه شکاف استفاده می کنید مطمئن باشید که بطور کامل تکان داده اید.راه حل: انسولین را نزدیک به زمان تزریق بکشید.صدمات پوست در محلهای تزریق: گاهی اوقات در محل های تزریق بخاطر تغییرات چربی زیر پوست بی نظمی در پوست رخ می دهد.این تغییرات سه نوع هستند. ۱- هیپترتروفی چربی ۲- آتروفی چربی ۳- اسکار چربیهیپروتروفی چربی: نام دیگرش لیپوهیرتروفی است یا هیپرتروفی انسولینی. ظاهر نرم اغلب برآمدگی هایی شبیه به انگور در محل های تزریق. این شرایط غیرمعمول می تواند ایجاد شود در بعضی افراد بخاطر تغییرات طبیعی انسولین (یکی از آنها رشد چربی است) یا بخاطر استفاده مجدد از نیدل مصرفی.بمنظور جلوگیری از پیشرفته هیپرتروفی، محل های تزریق را عوض کنید و از نیدل مصرف شده قبلی دیگر استفاده نکنید.آتروفی چربی: نام دیگرش لیپوآتروفی، کاهش چربی زیر پوست است. این شرایط نادر اتفاق می افتد، بصورت یک فرورفتگی در پوست و یک ترکیب سفت و محکم دارد.اسکار چربی:لیپوهیتروفی ایجاد میشود وقتی که به تعداد دفعات زیاد در یک محل تزریق می کنید یا وقتی که از نیدل قبلی استفاده می کنید. بمنظور جلوگیری از لیپواستیروفی:۱- محل های ازریق را عوض کنید.۲- جاهای تزریق به داخل یک مکان را عوض کنید.۳- جاها را عوض کنید. (چپ ساعت) از بدنتان را جایی که تزریق می کنید به محل های تزریق هستید در دوبار تزریق از یک سرنگ جدید استفاده کنید. بعضی از مردم می فهمند که درد کمتری را تجربه می کنند وقتی که توصیف را به داخل برآمدگی ها یا فرورفتگی ها انجام می دهند. (که اغلب بر می گردد به لیپوس یا چربی) نسبت به زمانی که به بافت سالم تزریق می کنند. شما هرگز نباید به داخل چربی تزریق کنید چون انسولین بخوبی جذب نمی شود یا در واقع ممکن است احتیاج داشته باشید که دو برابر تزریق کنید به داخل چربی تا از یک بار تزریق به بافت سالم را داشته باشد. چربی ها اغلب آسانتر احساس می شوند (لمس می شوند) تا اینکه دیده شوند. بنابراین محل های تزریق را مرتب با دست لمس کنید. اگر به چیزی مثل برآمدگی، فرورفتگی یا حالت اندازه ای شده برخوردید به پزشکتان بگویید و محل تزریق را عوض کنید.تزریق در موارد صدمات بینایی:اگر شما یک شکل بینایی دارید با تزریق دوز صحیح انسولین می تواند تضاد داشته باشد. پیشنهادات زیر می تواند کمک کمتری باشد برای اطمینان از اینکه دوز مناسب تزریق شده است. اگر صدمه بینایی خفیف است، استفاده از یک خودکار تزریق برای شما آسانتر از استفاده از سرنگ است زیرا دوز سنجیده میشود به داخل خودکار و مقایسی برای خواند وجود ندارد. با پزشکتان صحبت کنید که آیا خودکار برای شما مناسب است یا سرنگ.اجازه دهید به یکی از اعضای خانواده تان تا سرنگ را برای شما بکشد مطمئن باشید که آن فرد آموزش دیده است در مورد اینکه چگونه انسولین را بکشد از پرستار آموزش دهنده دیابت حتی اگر بینایی شما هنوز به حد کافی خوب هست. باز هم آنها را تشویق کنید که این آموزش ها را ببیند. یک مراقبت گر داشته باشید که از اعضای خانواده شما باشد که دوباره سرنگهای شماره قبل از تزریق چک کند تا مطمئن شود که به اندازه کافی انسولین کشیده اید.تزریق انسولین تان را بخاطر بیاورید:برای مردمی که تزریق روزانه انسولین انجام می دهند غیر معمول نیست که فراموش کنند که آیا یک دوز از تزریق شان را انجام داده اند. فراموش یک دوز میتواند روی سطح گلوکز خون و روی سلامتی فرد تاثیر بگذارد. جهت کمک به یادآوری، شما می توانید تزریق های انسولین تان را در یک دفتر ثبت کنید. شما می توانید زمان تزریق ها – مکان تزریق ها و نوع انسولین تزریقی را یادداشت کنید. شما می توانید برای خودتان یک یادداشت یا یک دفترچه جیبی سایز بندی شده به میزان گلوکز خون روزانه را طراحی کنید.|+| نوشته شده در  چهارشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۰ساعت 3:29  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتدانستنی های عضلات بدنماهیچه یعنی چه؟در فرهنگ دهخدا در توصیف «ماهیچه» آمده است که برخی از بافت‌های بدن دارای دو سر باریک بوده و به شکل ماهیان کوچکی‌اند که موجب حرکت موجود زنده البته نوع حیوان و انسان می‌شوند. این اعضا هنگامی که منقبض می‌شوند، مانند موشی می‌مانند که زیر پوست حرکت می‌کنند.به این بافت‌ها ماهیچه یعنی ماهی کوچک یا مانند ماهی یا موشک یا موش‌گوشت یا بافت گوشتی شبیه موش نیز می‌گویند. البته کلمه ماهیچه در آشپزی و معماری نیز به کار می‌رود.هیچ فکرش را کرده‌اید اگر عضلات‌تان را از شما بگیرند، چه شکلی می‌شوید؟ اصلا می‌توانید بدون عضلات‌تان و صرفا با تکیه بر استخوان‌هایتان بایستید؟ عضلات علاوه بر کمکی که به ایستادن‌‌ می‌کنند، در راه رفتن هم به کمک‌مان می‌آیند. ماهیچه‌ها علاوه بر حرکت، مخزن گلیکوژن (شکل ذخیره‌ای قند) هم هستند که به موقع از آن مخزن نیز استفاده می‌شود. این هفته نگاهی می‌اندازیم به این عضو مهم که 40 درصد وزن ماده خشک بدن را تشکیل می‌دهد.عضله انواع و اقسام داردعضلات دسته‌هایی از بافت لیفی یا فیبری هستند که بدن را حرکت می‌دهند، وضعیت قرارگیری آن را حفظ می‌کنند و اعضای داخلی مثل قلب، روده‌ها و مثانه را به کار می‌اندازند. این کارکردها به وسیله 3 نوع عضله مختلف انجام می‌شود که عضلات اسکلتی بزرگ‌ترین گروه آنها را تشکیل می‌دهند. عضلات به وسیله پیام‌های ارسالی از دستگاه عصبی کنترل می‌شوند.عضلات اسکلتی را می‌توان آگاهانه کنترل کرد، در حالی که دو نوع دیگر عضله فعالیت خودکار دارند. بیشتر عضلات اسکلتی، ارتباط دو استخوان مجاور را برقرار می‌سازند. یک طناب قابل انعطاف از بافت لیفی به نام تاندون به یک انتهای عضله متصل می‌شود، به انتهای دیگر عضله یک تاندون یا صفحه‌ای از بافت همبند متصل می‌شود.عضلات اسکلتی نه تنها باعث حرکت قسمت‌های مختلف بدن می‌شوند بلکه به حفظ وضعیت بدن در حالت‌های ایستاده، نشسته یا خوابیده نیز کمک می‌کنند.اسامی‌برخی از عضلات، بیانگر کار آنهاست. بازکننده‌ها، مفاصل را صاف می‌کنند، خم کننده‌ها آنها را تا می‌کنند، نزدیک کننده‌ها، اندام را به سمت بدن نزدیک می‌کنند، دورکننده‌ها، آنها را از بدن دور می‌کنند و راست کننده‌ها قسمت‌هایی از بدن را بلند می‌کنند یا بالا نگه می‌دارند.عضله اسکلتی که استخوان‌ها را می‌پوشاند و به حرکت درمی‌آورد، عضله اسکلتی که اندام‌ها و بدن را حرکت می‌دهد، از رشته‌های دراز، قوی و موازی تشکیل شده است. این نوع عضله، قادر به انقباض سریع و قوی است ولی تنها به مدت کمی ‌می‌تواند با حداکثر قدرت کار کند.عضله قلبی که دیواره‌های قلب را تشکیل می‌دهد. عضله قلبی خون را به سراسر بدن می‌راند.این عضله رشته‌هایی کوتاه، شاخه دار و متصل به هم دارد که شبکه ای را در داخل دیواره‌های قلب تشکیل می‌دهند. این نوع عضله می‌تواند بدون خستگی، مدام کار کند. عضله صاف که در دیواره لوله گوارش، رگ‌های خونی و مجاری تناسلی و ادراری وجود دارد.عضله صاف، کارکردهایی چون حرکت دادن غذا در لوله گوارش را بر عهده دارد. این عضله از رشته‌هایی کوتاه و دوکی شکل تشکیل شده است که به هم متصل شده، صفحاتی را تشکیل می‌دهند و می‌توانند به مدت‌های طولانی کار کنند.ترین‌های عضلات• کوچک‌ترین عضله: استاپدیوس یا عضله رکابی که استخوان رکابی را در گوش میانی کنترل می‌کند و کمتر از 13 میلی متر طول دارد.• قوی‌ترین عضله: قوی ترین عضله در بدن انسان یک جفت عضله ماستر یا ماضغه است که مربوط به جویدن بوده در دو طرف لب قرار دارد. در ماه آگوست سال 1968 در دانشکده دندانپزشکی دانشگاه فلوریدای آمریکا، شخصی به نام ریچارد هوفمن، رکورد جدیدی در کارایی این عضله ماستر از خود به جا گذاشت و موفق شد با انقباض این عضله فشاری معادل 442 کیلو گرم را برای مدت 2 ثانیه روی دستگاه فشار سنج مربوطه ثبت نماید.• پرکارترین عضله: عضلات چشم به طور متوسط در طی شبانه روز 100 هزار بار حرکت می‌کنند که بخش عمده ای از این رقم مربوط به زمانی است که انسان خواب است و خواب می‌بیند.• بزرگ‌ترین عضله: در میان 260 عضله در بدن، بزرگ‌ترین عضله، عضله نشیمنگاهی بزرگ یا گلوتئوس ماگزیموس است که تا ران ادامه دارد.در بدن چند عضله داریم؟بـدن انسان از 260 عضله تشکیل شده که اکثر آنها به صورت جفت هستند. عضلات، 45 درصد وزن کل از ماده خشک بدن را به خود اختصاص می‌دهند. عضلات از بافت فیبری تشکیل شده‌اند. میوفیبریل‌ها (فیبرهای تشکیل دهنده ماهیچه‌ها) قابلیت انقباض دارند.فیبرهای تشکیل‌دهنده عضلات در بدن خود نیز به 2 نوع متفاوت تقسیم‌بندی می‌شوند.فیبر کند: فیبر کند یا قرمز، انقباض کند و مداوم داشته و دیر خسته و فرسوده می‌شود. ظرفیت حمل اکسیژن بالا داشته و بنابراین در تمرینات هوازی کاربرد دارد.فیبر تند: فیبر تند یا سفید، انقباض سریع و قدرتمند داشته اما خیلی زود خسته و فرسوده می‌شود. ظرفیت حمل اکسیژن در آنها اندک است و در تمرینات بی‌هوازی کاربرد دارند.معمولا عضلات در بدن به صورت جفت عمل کرده، به‌طوری که هر سمت یک مفصل یک عضله قرار می‌گیرد و حرکات مخالف را به کمک هم پدید می‌آورند. این جفت عضله، عضله موافق و عضله مخالف نامیده می‌شوند. مثلا در بازو، عضله سه سر با انقباض خود سبب صاف شدن بازو و عضله دو سر با انقباض خود، سبب خم شدن بازو می‌شود.آتروفی یا تحلیل رفتن عضله: هنگامی ‌که عضلات برای مدت طولانی فعال نباشند، به تدریج حجمشان تحلیل رفته و کوچک می‌شوند که به آن آتروفی می‌گویند.هیپرتروفی یا حجیم شدن عضله: هنگامی ‌که فعالیت عضلات افزایش می‌یابد، سبب افزایش حجم و اندازه سلول‌های عضلانی می‌شود که هیپرتروفی نام دارد.ایزومتریک یا ایزوتونیک؟• تمرینات ایزوتونیک: در این تمرینات، عضلات منقبض شده و طولشان کاهش یافته و کوتاه می‌شوند. بیشتر تمرینات از همین نوع است. مانند خم و راست کردن بازو همراه با وزنه.• تمرینات انفرادی: به تمریناتی گفته می‌شود که تنها یک مفصل و یک گروه از عضلات را درگیر می‌کند.• تمرینات ترکیبی: به تمریناتی اطلاق می‌شود که هم‌زمان چند گروه از عضلات را درگیر کرده و حرکت حول چند مفصل انجام می‌گیرد.• تعداد: به یک بار بلند کردن وزنه و پایین آوردن آن اطلاق می‌گردد.• ست یا نوبت: به چند بار بلند کردن و پایین آوردن وزنه (به اصطلاح زدن وزنه) بدون وقفه اطلاق می‌شود.یک ست متشکل از 1 تا 5 تکرار سبب افزایش قدرت عضلات گشته اما به استقامت آنها نمی‌افزاید.یک ست متشکل از 6 تا 12 تکرار سبب افزایش قدرت، حجم و استقامت عضلات می‌شود.یک ست متشکل از 13 تا 30 تکرار سبب افزایش حجم و استقامت عضله می‌شود.یک ست متشکل از 20 تکرار و بالاتر یک تمرین هوازی محسوب می‌شود.چگونه عضلانی شویم؟تصور کنید که شما با یک عضله خاص در بدن وزنه‌ای به وزن 1 کیلوگرم را روزانه بلند می‌کنید. هنگامی‌که این وزنه از 1 کیلوگرم مثلا به 5 کیلوگرم افزایش می‌یابد، ابتدا با بلند کردن آن وزنه به‌طور مکرر در فیبرهای عضلات یک پارگی بسیار ریز پدید می‌آید.سپس بدن شما سعی می‌کند با آن وزنه جدید سازگاری حاصل کرده و نیروی عضله مورد نظر را افزایش دهد بنابراین هنگام ترمیم، فیبرهای آسیب دیده آنها را قوی‌تر و با استحکام‌تر از پیش بازسازی می‌کند. بر خلاف تصور هنگامی‌که به حجم عضلات افزوده می‌شود، در واقع به اندازه سلول‌های عضلانی افزوده می‌شود و نه به تعداد آنها. تعداد سلول‌های عضلانی در طول حیات ثابت می‌مانند اما این تعداد در افراد مختلف متفاوت است. یکی از عللی که برخی افراد سریع‌تر عضلانی می‌شوند، نیز همین موضوع است بنابراین عضلات پس از انجام تمرینات با وزنه نیاز به زمان دارند که مجددا خود را ترمیم کنند. این مدت، زمان ترمیم یا ریکاوری نام دارد. بنابراین شما هیچ‌گاه نباید روی یک گروه عضلات هر روز و بدون وقفه کار کنید زیرا در این صورت تنها به عضلات خود آسیب وارد می‌آورید. زمان ترمیم معمولا 2 تا 3 روز است. در روند سازگاری نه تنها حجم سلول‌های عصبی افزایش می‌یابد بلکه به تعداد مویرگ‌هایی که به عضلات خون‌رسانی می‌کنند نیز افزوده می‌شود زیرا عضله بزرگ‌تر و پرکارتر به خون، اکسیژن و مواد مغذی بیشتری نیاز دارد. یک عامل بسیار مهم دیگر در توانایی بدن به عضلانی شدن وجود دارد و آن هم وراثت است.انواع ساختارهای بدنی• اکتومورف: بدن لاغر با استخوان‌بندی کوچک. افزایش حجم عضلات در این نوع ساختار جسمی ‌دشوار است.• مزومورف: بدن عضلانی با چربی اندک. افزایش حجم عضلات در این نوع ساختار جسمی‌ تقریبا آسان است.• آندومورف: چاق با استخوان‌بندی درشت. این افراد مستعد اضافه وزن هستند؛ البته از نوع چربی، نه ماهیچه.ماهیچه چگونه کار می‌کند؟حرکت زمانی ایجاد می‌شود که پیام‌های ارسالی از دستگاه عصبی باعث انقباض عضله شوند. حرکت آگاهانه بدن به وسیله عمل متقابل عضلات اسکلتی، استخوان‌ها و مفاصل صورت می‌پذیرد.بیشتر عضلات یک استخوان را به استخوان دیگر مرتبط کرده و از یک مفصل عبور می‌کنند. وقتی یک عضله منقبض می‌شود، استخوان‌ها را می‌کشد و به حرکت درمی‌آورد. بسیاری از عضلات، به صورت جفتی هستند؛ به طوری که در هر سمت یک مفصل یک عضله قرار می‌گیرد و حرکات مخالف را ایجاد می‌کند؛ برای مثال، در بازو، عضله سه‌سر با انقباض خود، بازو را صاف می‌کند و عضله دو سر با انقباض خود باعث خم شدن بازو می‌شود.نویسنده:دکتر هومن خلیقیعکس های کوین لورن قبل و بعد از شروع بدنسازیدوستان هدف از گذاشتن این عکس ها این است که بگم کوین لورن هم از شکم مادرش غول نزاییده شده و فیزیک بدنی جالبی هم نداشته در گذشته ولی با همت و تلاش تونسته نایب قهرمان مستر المپیا شه که البته چون قبل از بدنسازی دو ۱۰۰ متر کارمی کرد و رکورد زیر ۱۰ ثانیه داره به همین خاطر چون از شاخه ای به شاخه ای پریده نتونست مستر المپیا شه وگر نه اگه از اوج جوانی کار می کرد ۱۰۰٪ مستر المپیا می شد :اینم عکس های قبل از بدنسازی البته تازه در این عکس ها هم یه مدتی کار کرده یعنی قبلا هیچ بوده :کوین لورن www.xbody.tkاینم عکس بعد حرفه ای شدنش :کوین لورنکوین لورن|+| نوشته شده در  دوشنبه ۱۲ دی ۱۳۹۰ساعت 6:43  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتعکس های فرانک زینعکس های فرانک زینبهترین وکیوم جهان|+| نوشته شده در  دوشنبه ۱۲ دی ۱۳۹۰ساعت 6:13  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتعکس های دیوید هنریبه دلیل ف**/لت **ر سایت های آپ لو د عکس ها ناچارا از منبع زیر برداشت شده است .منبع : سادات|+| نوشته شده در  دوشنبه ۱۲ دی ۱۳۹۰ساعت 6:2  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتعکس های کوین لورن|+| نوشته شده در  دوشنبه ۱۲ دی ۱۳۹۰ساعت 5:59  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتعکس های دکستر جکسون|+| نوشته شده در  دوشنبه ۱۲ دی ۱۳۹۰ساعت 5:57  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتعکس های دوریان یتس|+| نوشته شده در  دوشنبه ۱۲ دی ۱۳۹۰ساعت 5:44  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتعکس های لی هنیاز آنجا که اکثر سایت های آپل ود عکس  را ف** ی * ل /تر کرده اند ناچارا از وب سادات با درج منبع این تصاویر برداشت شده است .منبع : سادات|+| نوشته شده در  دوشنبه ۱۲ دی ۱۳۹۰ساعت 5:39  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتسویااز آنجایی که سویا شاید در فکر بعضی ها غذای خوبی برای بدنسازی است و این اشتباه رایج ورزشکاران است چون سویا علاوه بر فیتو استروژن بودن یک پروتئین دیر جذب است و به درد همون زنان می خورد و به درد یک بدنساز نمی خورد دانستن مطالب زیر خالی از لطف نیست :سویا قرنهاست  که غذای مردم آسیا مخصوصا چین بوده است و چینی آن را همراه با برنج بعنوان غذای اصلی خود مصرف می کنند . ایالات متحده آمریکا بزرگترین تولید کننده سویا می باشد و تقریبا دو سوم محصول کل دنیا را تولید می کند . سویا در ایران بنام (لوبیا روغنی ) ،‌( لوبیا چینی ) سوژا و دانه سویا معروف است که اکثرا در شمال کشت می شود .سویا گیاهی است یکساله دارای ساقه پرشاخه ، برگهای آن بیضی ، نوک تیز و سبز رنگ می باشد . میوه آن شبیه لوبیا سات که در هر غلاف آن سه تا پنج دانه جدا از یکدیگر وجود دارد . رنگ دانه سویا بر حسب انواع مختلف متفاوت است و برنگهای زرد ، سفید ،‌سیاه ، خاکستری و خالدر دیده می شود .دانه سویا به بزرگی یک نخود کمی مسطح و گرد است . دانه سیاه سویا بشتر در طب گیاهی مصرف درد ولی از دانه زرد رنگ آن بیشتر برای روغن گیری استفاده می کنند . سویا بعلت داتشن پروتئین و مواد مغذی در تغذیه انسان بکار می رود .سویا از چین به نقاط دیگر دنیا راه یافته است و بطور وحشی در آن کشور وجود دارد .سویا در حدود 3500 نوع مختلف درد که هر کدام آب و هوای مخصوصی را می خواهد .البته نوعی سویا به نام سویای پرورده نیز وجود دارد که در بازار کم دیده می شود و شبیه لوبیا است.ترکیبات شیمیایی:سویا از نظر  ویتامین های گروه B  بسیار غنی است و دارای مقدری ویتامین های C,D,E,K و کمی کاروتن می باشد . سویا همچنین دریا کلروفیل و آنتی بیوتیکی بنام کاناوالین نیز هست /دانشمندان موفق شده اند که از لوبیای سویا یک نوع آنتی بیوتیک ارزان قیمت تهیه کنند که مورومیکس نامیده می شود و باکتریهای مضر روده را از بین می برد .جدول زیر مواد موجود در صد گرم دانه خشک و رسیده ،‌جوانه سویا ، شیر سویا و سبوس سویا را نشان می دهددانه خشک                 جوانه سویا                     شیر سویا                     سوس سویاآب                    10 گرم                      86 گرم                          92/5 گرم                       62/8گرمپروتئین              34 گرم                        6 گرم                          3/4 گرم                         5/6 گرمچربی               17/7 گرم                    1/4   گرم                      1/5 گرم                         1/3 گرممواد نشاسته ای  29 گرم                     4/7 گرم                        2/2 گرم                         9/5 گرمکلسیم          226 میلی گرم              48 میلی گرم                 20 میلی گرم                   82 میلی گرمفسفر            550 میلی گرم              67 میلی گرم                  48 میلی گرم                  104 میلی گرمآهن               8/4 میلی گرم              1 میلی گرم                     0/8 میلی گرم                4/8 میلی گرمویتامین آ          80 واحد                       80واحد                          40 واحد                        7320 واحدویتامین ب 1     1/1 میلی گرم               0/25 میلی گرم               0/8 میلی گرم              0/02 میلی گرمویتامین ب 2    0/3 میلی گرم                0/2 میلی گرم                 0/03 میلی گرم            0/25 میلی گرمویتامین ب 3    2/2 میلی گرم                 0/8 میلی گرم                0/2 میلی گرم              0/4 میای گرمهمانطور که گفته شد سویا از نظر مواد پروتئینی بسیار قوی است و در کشورهای فقیر از آن بعنوان جانشین گوشت استفاده می کنند . در جدول زیر سویا با گوشت مقایسه شده استسویا                                  گوشت گاوآب                              9/87%    74%پروتئین                        36/67%                            23/74%چربی                         17%                                 2/3%پتاسیم                      3/1%                                 54%اسید فسفریک           1/47%                                66%بنابر این همانطور که در جدول بالا دیده می شود مقدر پروتئین سویا 1/5 بربر گشوت گاو می باشد و منبعیغنی از پروتئین است . برای درست کردن شیر سویا ، دانه سویا را له کرده و بمدت 24 ساعت تحت تاثیر آب قرار می دهند سپس آنرا صاف می کنند و بدین ترتیب نوشابه ای مانند شیر بدست می آید که منبع غذایی خوبی است که می توان بجای شیر گاو مصرف کرد .روغن سویا که از فشدرن دانه های له شده وسیا بدست می آید رنگ زرد مایل به قرمز درد و دارای بوی مخصوصی شبیه بوی لوبیا است و در حرارت 15 در جه منجمد می شود ولی درجه حرارت معمولی حالت روان درد.خواص داروئی:) سویا مقوی و باد شکن است2)دانه سویا ، مدر ، تب بر و ضد سم است3)در چین دانه سویا را بعنوان ضد سم مصرف می کنند4)شیر سویا غذای مفیدی برای کودکان است5)نان سویا برای مبتلایان به بیماری قند بسیار مناسب است  زیرا اولا ارزش غذایی زیادی درد ثانیا مواد نشاسته ای که تبدیل به قند می شود در آن کم است6)دانه های سبز سویا را له کرده و بصورت ضماد در آورید این ضماد برای زخم های آبله و سایر زخم ها مفید است همچنین برای رفع التهاب و قرمزی پای بچه ها که در اثر ادرار بوجود آمده مفید است .7)سویا برای مبتلایان به نقرس و رماتیسم و اشخاص ضعیف البنیه بسیار مفید است8)سوس سویا برای تحریک اشتها بکار می رود9)سوس سویا را برای از بین بردن بوی گوشت بکار می برند10)سوس سویا را به غذاهایی که تدرید درید سالم باشد بزنید سم آنرا خنثی می کند11)سوس سویا ملین ،‌ خنک کننده و ضد سم است12)اگر زن حامله در معرض خطر سقط جنین باشد به او سوس سویا بدهید13)اگر ادرار کسی بخون آلوده است سوس سویا درمان آن است14)سوس سویا برای سوختگی پوست مفید است15)فرآورده های سویا برای پیشگیری سرطان مفید است16)سویا به فعالیت روده ها و دفع منظم سموم کمک می کند17)سویا مقدر تری گلیسیدر خون را پائین می آورد18)برای تمیز کردن شریانها از فرآورده های سویا استفاده کنید حتی مبتلا به شرائین و در معرض خطر قلبی هستند اگر از سویا استفاده کنند و گوشت را از برنامه غذایی خود حذف کنند بزودی شریانهای آنها تمیز و جوان خواهد بود .19)سویا سنگ کیسه صفرا را شکسته و خارج می سازد و اگر از فرآورده های سویا استفاده کنید در بدن شما سنگ کیسه صفرا تولید نخواهد شد اگر سنگ کیسه صفرا درید رژیم خود رابه سویا تغییر  دهید20)سویا برای سلامت روده بزرگ و تنظیم تخلیه و دفع مواد زائد بسیار مفید است21)سویا موثر برای درمان سرطان کولون است22)سویا از سرطان سینه جلوگیری می کند23)سویا منبع غنی هورمون استروژن است بنابراین می توان جانشین هورمونهای مصنوعی در دوران یائسگی باشد . پس خانم ها در دوران یائسگی بهتر است از فرآورده های سویا استفاده کنند .مقایسه تصویری فیزیک بدنی آرنولد با جی کاتلر و فرانک زین :مقایسه تصویری فیزیک بدنی آرنولد و جی کاتلر و فرانک زینمقایسه بدن آرنولد با رونی کولمن :مقایسه بدن آرنولد و رونی کولمن|+| نوشته شده در  دوشنبه ۱۲ دی ۱۳۹۰ساعت 5:7  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتدوره حجم سوما و تستفقط برای اعضا قابل روئیت است .برچسب‌ها: نمونه دوره حجم سوماتروپین و تستسترونادامه مطلب|+| نوشته شده در  دوشنبه ۱۲ دی ۱۳۹۰ساعت 3:23  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتهورمون های جنسیهورمون های جنسیهورمون‌های استروئیدی : که از کلسترول منشا می‌گیرند مثل هورمون‌های جنسی استروژن ، تستسترون.هورمونهای آمینی : که فقط از یک اسیدآمینه یکروزین تشکیل یافته‌اند که شامل هورمونهای تیروییدی و هورمونهایی می‌باشند که از قسمت مرکزی غده فوق کلیوی ترشح می‌شوند و عبارتند از دوپامین ، آدرنالین و نورآدرنالینهورمون های پپتید : هورمون هایی که از جنس پروتئین هستند مانند : سوماتروپین و انسولیننحوه حمل و انتقال هورمون در خونآن دسته از هورمونهایی که در آب محلولند در خون حل شده و آزادانه در خون می‌گردند. مثلا هورمون انسولین که آزادانه در خون حل شده و انتقال می‌یابد. ولی هورمونهایی که در آب محلول نیستند، مثل هورمونهای تیروئیدی و استروئیدی به یکی از پروتئینهای خون باند شده و به کمک آن حمل می‌گردد. در کبد ، پروتئینی ساخته می‌شود به نام SBG (پروتئین باند شونده به هورمونهای جنسی) که این پروتئین به هورمونهای جنسی چسبیده و آنها را حمل می‌کند.این عمل باعث می‌شود که این هورمونها از طریق کلیه دفع نگردند. زیرا جنس این هورمونهای استروئیدی بوده و فسفولیپیدهای غشای سلولهای کلیه حل شده و به نفرون ریخته شده و به نفرون ریخته شده و از طریق ادرار دفع می‌گردند. ولی وقتی که یک پروتئین به این هورمونها باند شود، دیگر قادر به عبور از غشای سلولهای کلیه نبوده و دفع نمی‌گردند. همچنین در اثر باند شدن پروتئین به این هورمونها ، هورمون اثر دراز مدتی می‌تواند دربدن داشته باشد. البته چسبندگی هورمون به پروتئین کریر خود یک ترکیب ناپایدار است و در مواقع لازم هورمون از پروتئین کریر جدا می‌شود.نحوه تاثیر هورمون هالازمه تاثیر هورمون به سلول هدف وجود گیرنده یا رسپتور در سلول هدف است. این گیرنده‌ها در سلول هدف می‌توانند غشایی باشند یا داخل سلولی. هورمونهایی که می‌توانند از غشا عبور کنند (هورمونهای تیروییدی و استروییدی) گیرنده‌شان در داخل سلول است ولی هورمونهای پپتیدی و هورمونهایی که از قسمت مرکزی غده فوق کلیوی ترشح می‌شوند، قادر به عبور از غشای سلول نیستند. در نتیجه گیرنده آنها در غشای سلول قرار دارد .زمینه‌های قابل بحث در ترشح هورمونریتم‌های تنظیمی بیولوژیکریتم Ultradianمثل ریتم تنظیمی هورمون GnRH ، که تنظیم ترشح این هورمون در فواصل زمانی کوتاه (چند دقیقه تا چند ساعت) انجام می‌گیرد و در حقیقت نبضهای ترشحی وجود دارد. یعنی تنظیم به نحوی است که هورمون دقایقی ترشح می‌گردد و چند ساعت ترشح نمی‌شد و ... .ریتم Circadianیعنی تنظیم ترشح به صورت شبانه‌روزی است مثل هورمون رشد که نحوه تنظیم به این ترتیب است که 70% هورمون رشد موقع شب و هنگام استراحت و 30% آن موقع روز ترشح می‌گردد.ریتم Infradianمثل هورمونهای جنسی پرندگان که ریتم ترشحی به صورت سالانه است. در پرندگان با طولانی شدن طول روز مقدار هورمون های جنسی بالا می‌رود و حیوان جفت‌ یابی می‌کند و یا هورمون تیروکسین در انسان که میزان ترشحش در زمستان زیاد و در تابستان کم است.عوامل موثر در تنظیم ترشح هورمونسیستم کنترل فیدبکی (Feed back)در این نوع تنظیم مخصوص کار هورمون بر روی ترشح هورمون اثر می‌گذارد. مثل هورمون انسولین و اثرش روی قند خون. انسولین قند خون را کم می‌کند. با کم شدن قند خون ترشح هورمون انسولین کاهش می‌یابد.سیستم کنترلی فیدفوروارد (Feed for ward)عاملی که روی ترشح هورمون اثر می‌کنند اثرش را به صورت یک طرفه دیکته می‌کند مثل هورمون تیروکسین و اثر سرما روی آن. با سرد شدن هوا میزان ترشح هورمون تیروکسین افزایش می‌یابد. ولی سرمای هوا و هورمون تیروکسین با هم حلقه فیزیکی تشکیل نمی‌دهند.تنظیم گیرنده‌های هورموناهمیت تنظیم گیرنده‌های هورمون به همان اندازه تنظیم خود هورمون می‌باشد. مثلا نوعی بیماری دیابت وجود دارد به نام دیابت غیر وابسته به انسولین که در آن کمبود هورمون انسولین وجود ندارد بلکه کمبود گیرنده‌های انسولین مطرح است. جنس گیرنده‌ها هم از پروتئین است و گیرنده‌ها هم نیاز به تنظیم دارند. بطوری که اگر در بدن قسمتی وجود داشته باشد که نیاز به هورمون خاص بیشتری دراد آن قسمت گیرنده‌های هورمونش افزایش می‌یابد.هورمون رشد و فاکتورهای مربوط به آن می‌توانند بر ترشح هورمون‌های جنسی مؤثر باشند. نشان داده شده است که درمان با هورمون رشد (GH) موجب پیشبرد بلوغ میشود. این احتمال وجود دارد که هورمون رشد و عوامل مرتبط با آن نظیر فاکتور رشد شبه انسولین 1 (IGF-I) با افزایش توانایی ترشحی سلول‌های لیدیگ سبب سرعت بخشیدن به روند بلوغ شود. با درنظر گرفتن درصد نسبتاً بالای افراد مبتلا به بیماری‌های مربوط به تغییرات ترشح هورمون‌های جنسی، در این مطالعه اثر هورمون رشد و IGF-I بر تحریک گنادها برای ترشح تستوسترون مورد مطالعه قرار گرفته است.مواد و روش‌ها: موش‌های صحرایی نژاد Wistar نابالغ در ده گروه مورد بررسی قرار گرفتند. هورمون رشد، IGF-I و hCG به طور منفرد یا با یکدیگر به موش‌های گروه‌های مختلف تزریق شد و عصارة سلول‌های لیدیگ نیز از گروه‌هایی از موش‌های مورد مطالعه استخراج و در معرض هورمون رشد، IGF-I و hCG به طور منفرد یا با یکدیگر قرار گرفت. سپس از موش‌هایی که تزریق روی آنها انجام شده بود نمونة خون گرفته شد و میزان تستوسترون در سرم و در عصارة سلول‌های لیدیگ اندازه‌گیری شد. یافته‌ها: تزریق GH سبب افزایش چشمگیر ترشح تستوسترون شد (0001/0p=) اما تزریق GH به همراه تزریق IGF-I و hCG افزایش معنی‌داری در ترشح تستوسترون ایجاد نکرد. تزریق IGF-I به همراه hCG در مقایسه با گروه دریافت کنندة hCG منفرد کاهش ترشح تستوسترون را سبب شد (001/0p=). تزریق GH و IGF-I با افزایش ترشح تستوسترون همراه بود (02/0p=) و سلول‌های لیدیگ در حضور GH مقدار بیشتری تستوسترون ترشح کردند (0001/0p<). ترشح تستوسترون توسط سلول‌های لیدیک در حضور IGF-I و نیز در حضور GH و IGF-I به یک میزان بود. نتیجه‌گیری:IGF-I بر ترشح تستوسترون و لذا بلوغ جنسی موش‌های نابالغ مؤثر نبوده، حتی اثر GH و hCG را بر ترشح تستوسترون کاهش می‌دهد. به نظر می‌رسد که اثر مستقیم هورمون رشد بر ترشح تستوسترون بیشتر از اثر غیرمستقیم آن بر هیپوتالاموس است. LH (یا hCG) به عنوان هورمون اصلی در این امر مطرح است، اما IGF-I اثر بارزی بر بلوغ جنسی نداشته است.استروژن چیست؟در واقع استروژن نام هیچ هورمون منفردی در بدن نیست و این نام به دسته‌ای از هورمون‌ها اطلاق می‌شود. سه هورمون استروژن مهم که در بدن خانم‌ها تولید می‌شوند، استریول، استرادیول، و استرون هستند. استروژن‌ها عمدتا در تخمدان‌ها ساخته می‌شوند و به نام هورمون‌های زنانه شناخته می‌شوند. البته آقایان نیز مقدار کمی از این هورمون را در بیضه‌های خود تولید می‌کنند.دستگاه تناسلی مرددستگاه تناسلی مرد، تولید اسپرم )سلول هایی که می توانند به تخمک زن متصل شده، نوزاد را به وجود بیاورند( را برعهده دارد. همچنین این دستگاه هورمون های جنسی لازم برای تولید اسپرم و تکامل جنسی در دوران بلوغ را می سازد. اعضای تناسلی مرد از آلت تناسلی، بیضه و کیسه بیضه که بیضه ها در آن آویزان هستند، تشکیل می شوند. هر بیضه حاوی لوله های سمینیفر است که اسپرم می سازند. اسپرم در اپیدیدیم )یک لوله پیچ در پیچ که پشت هر بیضه قرار دارد(، نگهداری می شود. یک لوله دیگر به نام وازدفران، هر اپیدیدیم را به یک مجرای انزالی وصل می کند که این مجرا خود به پیشابراه وصل می شود. سه غده یک جفت غده ساخت منی و غده پروستات، مایعاتی را ترشح می کنند که وظیفه انتقال و تغذیه اسپرم را برعهده دارند؛ این ترشحات همراه اسپرم، مایعی به نام مایع منی را تشکیل می دهند. در طول فعالیت جنسی، بافت نعوظی آلت تناسلی، پر خون شده، آلت تناسلی را دراز و سفت می کند تا بتواند وارد *** زن شود. در هنگام ارگ**، انقباضات عضلانی مایع منی را از طریق هر وازدفران به طرف پیشابراه و خارج از آلت تناسلی می رانند.تغییرات حاصل از بلوغ در پسرانبلوغ دوره ای است که طی آن مشخصات جنسی ظاهر و اعضای جنسی بالغ می شوند. در پسران، معمولاً بلوغ بین12 ‌تا 15 سالگی شروع شده،3 ‌تا4 ‌سال طول می کشد. غده هیپوفیز واقع در قاعده مغز شروع به ترشح هورمون هایی می کند که بیضه را برای تولید هورمون جنسی مردانه یعنی تستوسترون تحریک می کنند. این هورمون ها باعث ایجاد تغییراتی مثل بزرگی اعضای تناسلی و رشد موی بدن و سپس تولید اسپرم و افزایش میل جنسی می شوند.تولید اسپرمبا فرا رسیدن زمان بلوغ، ساخت مداوم اسپرم در بیضه ها با سرعت حدود125 ‌میلیون اسپرم در روز شروع می شود. اسپرم ها در اطراف دیـواره های لوله های سمینیفر تکامـل پیـدا مــی کنند و دم های آنها که آنها را قادر به شنا کــردن مـی کـنند، بـه سمت مرکز لوله ها قرار می گیرند. اسپرم بالغ در یک لوله پیچ در پیچ به نام اپیدیدیم که پشت هر بیضه قرار دارد، نگهداری می شود. سرانجام اسپرم ها یا در طی فعالیت جنسی با انزال بیرون می روند و یا به داخل بدن بازجذب می شوند.علل ریزش موریزش مو دارای علت های فراوانی است که از آن جمله می توان به موارد ارثی،هورمونى، تغذیه اى،اعصاب و روان،مصرف دارو،بیماری هاى داخلى و پوستی،اعمال جراحی و بارداری اشاره کرد.- طاسی نوع مردانه : این نوع ریزش مو که در مردان و بیشتر در سنین 20 تا 50 سالگی اتفاق می افتد شایعترین فرم ریزش مو است و زمینه ژنتیکی دارد. این نوع ریزش مو در 46% مردان گزارش می شود. طاسی در مناطق پیشانی و گیجگاهی بیشتر است. علت آن حساسیت بیش از حد پیاز مو به هورمون های مردانه است .این نوع طاسی درمان قطعی ندارد و تنها درمان پذیرفته شده در آن داروی ماینوکسیدیل ( MINOXIDIL) استطاسی نوع زنانه : در زنان با سن بالای 40 رخ می دهد و شکل ریزش مو ، با مردان متفاوت است و به جای ناحیه ی پیشانی ، از فرق سر شروع می شود. علت ایجاد آن بیماری هایی است که هورمون های جنسی مردانه را در خود افزایش می دهند. درمان این حالت ، درمان بیماری زمینه ای است و با کاهش این هورمون ها ریزش مو مرتفع می شود.v   خطر استفاده مداوم از تلفن همراهتحقیقات جدید نشان می دهد استفاده دائم از تلفن همراه موجب عوارضی مانند ریزش مو چاقی و عقیم شدن می شود. محققان مرکز مطالعات ملی امریکا دریافتند کسانی که حدود سه سال از تلفن همراه استفاده می کنند از مشکلاتی در فعالیت هورمون های مغز و غدد و همچنین هورمون های غدد جنسی شکایت دارند.فشارخون بیماری قند و ناتوانی جنسی از دیگر بیماری ناشی از استفاده از تلفن همراه است .آزمایش ها نشان داد استفاده بیش از یک ساعت در روز از تلفن همراه موجب اختلال در ترشح و عملکرد هورمون های جنسی استروژن و پروژسترون می شود.v   در اثر مصرف حشیش عوارضی مثل تغییر غلظت هورمون های جنسی مردانه و زنانه (بی‌ نظمی قاعدگی ) ایجاد می شودv   در اثر مصرف اکستاسی دختران جوان های در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به افت سدیم خون و به دنبال آن تشنج هستند. میزان بروز SIADH در ارتباط با استروژن خون افزایش می یابد.|+| نوشته شده در  یکشنبه ۱۱ دی ۱۳۹۰ساعت 11:58  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتتری گلیسیرید چیست؟تری گلیسرید از اسیدهای چرب که در بافت های چربی ذخیره شده اند، تشکیل شده است. تری گلیسرید توسط بدن ما در رودۀ کوچک و هنگام افت قند سریع الجذب خون توسط کبد ساخته می شود.زمانی که میزان تری گلیسریدهای موجود در بدن ما نرمال است (5/1 تا 2 گرم در هر لیتر خون)، باعث می شود که ما سرحال باشیم چراکه تری گلیسرید نوعی ذخیرۀ سوختی و ذخیرۀ انرژی برای بدن محسوب می شود.زمانی که بیش از حد شکر یا نوشیدنی های الکلی مصرف می کنیم، میزان این مواد قندی در خون افزایش می یابد. و وقتی که میزان این مواد در بدن زیاد باشد، عاملی برای ابتلا به بیماری های قلبی و عروقی می شود.چگونه جلوی افزایش بیش از حدش را بگیریم؟در واقع، میزان تری گلیسرید در بدن ما به طور مستقیم به آنچه که می خوریم ارتباط دارد. برخلاف اینکه تری گلیسرید از نوع چربی هاست، منشأ ایجادش بیشتر قندها و کمتر چربی ها هستند.غالباً، میزان افزایش تری گلیسرید در ارتباط مستقیم با اضافه وزن و بی تحرکی است. بنابراین چنانچه ترازو چند کیلو اضافه وزن را نشان می دهد، راه حل مناسب این است: رژیم و ورزش.رژیم:یعنی اجتناب از قندهای سریع الجذب. اما قندهای سریع الجذب فقط در شکلات ها یا شیرینی ها وجود ندارند. برخلاف ایده های رایج، قندهای سریع الجذب در نان، ماکارونی بیش از حد پخته شده، در سیب زمینی (خصوصاً پوره) یا برنج زیادی پخته شده یافت می شوند. در توضیح باید گفت: پخت خیلی طولانی باعث تولید نشاسته و کربوهیدرات های سریع الجذب می شود. بنابراین بهتر است زمانی که می خواهیم ماکارونی بخوریم، برای پخت از روش آل دنت استفاده کنیم.برای مصرف سیب زمینی، توصیه می شود که در کنارش مقداری سبزیجات خورده شود. برنج هم بهتر است، مانند ماکارونی کمی خام مصرف شود.در الکل که یک قند تخمیر شده است، وضع به همین منوال استافزایش بسیار زیاد تری گلیسرید ممکن است مشکلات پانکراتیک به همراه داشته باشد که با دردهای شکمی بسیار شدید و حتی وخیم ظاهر می شود.توجه به آبمیوه ها: فروکتوز موجود در میوه ها باعث افزایش تری گلیسرید می شود؛ سودای شیرین که «لایت» هم نباشد، اثر بدتری دارد. در نهایت، بهتر است که به جای آبمیوه از خود میوۀ کامل استفاده کنید و در هنگام تشنگی آب بنوشید.خوراکی هایی که قند ملایم دارند، باید در الویت قرار گیرند، مانند: عدس، نخود فرنگی، باقلا و یا نخود.یکی از دلایل بالا رفتن تری گلیسرید، بی تحرکی است. چون تری گلیسرید در بافت ها، خصوصاً بافت های چربی، ذخیره می شود؛ با تحرک داشتن، پیاده روی و ورزش زمینۀ از بین رفتن تری گلیسرید فراهم می آید.در نتیجه، اگر به آنچه که می خوریم دقت کنیم و کمی هم تحرک داشته باشیم، تقریباً هیچ وقت با مشکلی به نام تری گلیسرید روبه رو نخواهیم شد.چه میزانی نگران کننده است؟میزان نرمال تری گلیسرید 5/1 تا 2 گرم در هر لیتر خون است. این میزان بین 4 تا 5 گرم در هر لیتر خون، پاتولوژیک (آسیب شناسی) می شود. تری گلیسرید، به خودی خود یک بیماری نیست و مستقیماً باعث پیدایش بیماری های قلبی و عروقی نمی شود. در عوض، تری گلیسرید نشانۀ خطر است!. در واقع، افزایش تری گلیسرید غالبا همراه با افزایش کلسترول بد و کاهش کلسترول خوب است. اما خطرهای اصلی، حملات قلبی وعروقی (آنفاکتوس، حملات مغزی عروقی) و پلاک های آتروم (این پلاک های کلسترولی جداره های شریانی را که در گردش مناسب خون نقش دارند، ضخیم می کنند) هستند.افزایش بیش از حد تری گلیسرید ممکن است التهاب پانکراس را به همراه داشته باشد (پانکراتیت).در نهایت، تری گلیسرید بیش از حد، خصوصاً اگر همراه با چاقی شکمی باشد، یکی از عوامل ابتلا به اختلالات متابولیک شدید یعنی دیابت است.نتایج آزمایش خوناگر آزمایش خون چنین اعداد و ارقامی را نشان دهد، جای هیچ گونه نگرانی وجود ندارد:LDL- کلسترول: کمتر از 60/1 گرم در لیترتری گلیسرید: کمتر از 5/1 گرم در لیترHDL- کلسترول: بیشتر از 40/0 گرم در لیتر.اگر این جدول نرمال است، تا 5 سال آینده، نیازی به تکرار ندارد مگر اینکه در عادات غذایی تغییری به وجود آید یا وزن فرد اضافه شود.بالعکس، اگر میزان تری گلیسرید بالاتر از 4 گرم در لیتر باشد، قطعاً مشکل تری گلیسرید بالا وجود دارد که استفاده از یک رژیم غذایی و یا درمان را ضروری می سازد.اگر افزایش تری گلیسرید همراه با افزایش LDL- کلسترول باشد، ممکن است منجر به بالا رفتن چربی خون شود که نیازمند درمان دارویی ویژه است. در همۀ موارد، هر چه زودتر اختلال و نابهنجاری تشخیص داده شود، پیشگیری از بیماری های قلبی و عروقی آسان تر خواهد بود.درمان هااولین چیز رعابت توصیه های رژیمی است، ابتدا باید این دستورات را به کار برد و همراه با آن توصیه های بهداشتی (افزایش فعالیت جسمی) را رعایت کرد.باید دانست که روغن ماهی ها هم اثر مفیدی بر میزان تری گلیسرید دارند. دیگر زمان مصرف روغن کبد ماهی های روغنی نیست، امروزه تمام آنها به شکل کپسول موجودند (مکمل های غذایی).داروها نیز بسیار مفیدند. البته داروها زمانی توصیه می شوند که رژیم های غذایی کافی نباشند. این داروها حاوی فیبرات ها و مشتقات اسیدهای فیبریک هستند و هیپو لیپِمیان (داروهایی که میزان چربی خون را کاهش می دهد) نامیده می شوند.با کاهش میزان تری گلیسرید، فیبرها باعث می شوند که میزان کلسترول LDL که «بد» نامیده می شود، کاهش یابد. اما طبق تحقیقات، فیبرات ها همیشه مانع آنفاکتوس نمی شوند...به خاطر بسپاریدیک روش سالم برای زندگی با رعایت کامل اصول بهداشتی ضامن مطمئنی برای دور شدن از تری گلیسرید است. با داشتن تغذیه ای سالم، یعنی بدون زیاده روی در مصرف قندهای سریع الجذب و تحرک کافی داشتن همراه با فعالیت های جسمی منظم، احتمال بالا رفتن تری گلیسرید تقریباً به صفر می رسد.بنابراین دشمنان تان عبارتند از: قندهای سریع الجذب، الکل، اضافه وزن بیش از حد و بی تحرکی.برچسب‌ها: انواع چربی ها, تری گلیسرید|+| نوشته شده در  یکشنبه ۱۱ دی ۱۳۹۰ساعت 4:29  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتچربی ترانس چیست؟آغاز سال جدید میلادی ۲۰۱۲ مبارکبادچربی ترانس چیست؟چربی ترانسچربی ترانسچربی‌های ترانس (trans fats) هنگام افزودن هیدروژن به روغن‌های مایع گیاهی (عمل هیدروژنه کردن)، برای بالابردن نقطه ذوب آنها (جامد کردن) جهت افزایش طول عمر و پایداری شان به وجود می‌آیند.چربی‌های ترانس در روغن‌های شیرینی‌پزی، روغن نباتی جامد، مارگارین‌ها ، شیرینی‌‌جات، غذاهای حاضری، غذاهای سرخ شده مثل پیراشکی و سیب‌زمینی‌ سرخ‌کرده ، و سایر غذاهایی که با روغن‌های هیدروژنه ‌، پخته یا سرخ شده‌اند، یافت می‌شوند.اغلب چربی‌های ترانس به صورت مصنوعی و هنگامی که تولیدکنندگان، روغن‌های مایع را به روغن‌های جامد مانند روغن شیرینی‌پزی یا مارگارین تبدیل می‌کنند، تشکیل می‌شوند.چربی ترانسمقدار کمی چربی ترانس به طور طبیعی و عمدتا در غذاهای با منبع حیوانی یافت می‌شود.در ابتدا تصور می‌شد که چربی‌های ترانس، جایگزین سالمی برای چربی‌های حیوانی باشند، زیرا از چربی‌های اشباع‌نشده و عمدتا از روغن‌های گیاهی به دست می‌‌آیند. اما دانشمندان بعدها دریافتند که این چربی‌ها نه تنها سالم نیستند، بلکه هم کلسترول بد (LDL) را بالا می‌برند و هم کلسترول خوب (HDL) را پایین می‌‌آورند، و به این ترتیب خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی- عروقی را افزایش می‌دهند.چربی‌های ترانس غیر از تاثیر بر روی کلسترول خون، به علل دیگری برای قلب مضرند.چربی ترانساین چربی ها میزان تری‌گلیسرید‌ها (چربی دیگر موجود در خون) را بالا می‌برند. میزان بالای تری‌گلیسرید نیز در سخت شدن دیواره شریان‌ها ( تصلب‌ شرایین) که زمینه بیماری قلبی را فراهم می‌کند، موثر است.چربی‌های ترانس، میزان لیپوپروتئین a (نوعی کلسترول LDL ) را در خون افزایش می‌دهند که احتمالا به طور مستقل خطر بیماری قلبی را بالا می‌برد.چربی‌های ترانس همچنین باعث ایجاد التهاب در دیواره عروق می‌شوند و از این راه نیز در ایجاد پلاک‌های چربی و انسداد رگ‌های خونی قلب نقش دارند.بنابراین برای حفظ سلامت قلب، باید میزان مصرف چربی‌های ترانس را به حداقل برسانید.اگر روی برچسب غذایی، کلمه روغن هیدروژنه‌شده یا روغن شیرینی‌‌پزی ذکر شده بود، باید دانست که آن غذا حاوی چربی ترانس است.بسیاری از ما با بیماریهای قلبی آشنایی داریم. امروزه کمتر خانواده یا فامیلی پیدا می شود که با مشکلات قلبی و عروقی و پیامد های آن دست به گریبان نباشند. مطابق گزارشات وزارت بهداشت در سال ۱۳۸۲ بیماریهای قلبی اولین علت مرگ در کشور را به خود اختصاص داده اند و همچنین به لحاظ بار بیماریها -که شامل سالهای عمر از دست رفته به دلایل مرگ و ناتوانی می باشد - بیماریهای ایسکمیک قلبی سومین علت می باشد.مرگ و میر در اثر بیماریهای غیر واگیر از جمله امراض قلبی به طور مستقیم با تغذیه ارتباط دارد و نوع میزان روغن مورد مصرف یکی از فاکتورهای مهم میباشد.پیش از این دانستن واژه هایی چون کلسترول خوب ، بد ، هایپر کلسترومی ، اسید های چرب ترانس و اشباع ، امگا ۳ و امگا ۶ و ... جندان اهمیتی نداشت. اما اگر به سلامت خود می اندیشیم دانستن این اطلاعات برایمان ضروری است.● اسیدهای چرب ترانس !شاید به یاد برق ، الکتریسیته ، ترانسفورماتور یا وزارات نیرو افتاده باشید . اما نه ،خیلی نزدیکتر و خطر ناکتر،اسیدهای چرب ترانس بخشی از غذای روزانه ماست !! شاید در تمام وعده های غذایی و یا حتی بیشتر در تنقلات روزانه ، بیسکویت ،کیک و کلوچه ، شیرینی، بستنی ، چیپس ، کافی میت ، شکلات ، کره گیاهی ، سیب زمینی سرخ شده ، قورمه سبزی ، آش رشته مادر بزرگ وبسیاری دیگر از خوراکهای ایرانی و فرنگی که روزانه مصرف می کنیم اسید چرب ترانس وجود دارد.● اسید چرب ترانس خطرناک اما خاموش !کلسترول که اکثر ما با نام آن آشنا هستیم ،ترکیبی است که به طور طبیعی در بدن همه انسانها وجود دارد و برای بدن ضروری است. اما اگر مقدار آن از حد طبیعی بیشتر شود سبب سختی عروق یا گرفتگی رگها میشود. نتیجه این مشکل بروز سکته قلبی و یا مرگ است. اسیدهای چرب ترانس به طور غیر مستقیم و با تاثیر بر افزایش کلسترول نامطلوب خون باعث افزایش خطر بروز بیماریهای قلبی و عروقی میشوند.● چرا این ماده خطر ناک مصرف می شود؟ از کجا و چطور وارد خوراک ما شده است ؟▪ عمده ترین منبا اسیدهای چرب ترانس روغنهای نباتی جامد (هیدروژنه ) است. روغنهای نباتی در ابتدا مایع هستند . مثل روغن گردو ، زیتون ، سویا ، کلزا (کانولا) ، آفتابگردان و .... . در کارخانجات روغن آنها را تبدیل به روغن جامد میکنند .برای این کار تکنولوژی را به خدمت می گیرند به نام "هیدروژناسیون ." طی این عمل روغن مایع اشباع میشود وتبدیل به فرم جامد و سفت میشود . اگر اینکار به طور کامل انجام شود روغن کاملا جامد و هرچه کمتر اشباع شود روغن نیمه جامد و کمی شل خواهد بود.هیدروژناسیون در ترکیب مولکولهای روغن تغییر ایجاد میکند و متاسفانه یک تغییر بد هم رخ میدهد و آن ایجاد اسیدهای چرب غیر طبیعی ترانس است.● چرا روغن را جامد می‌کنند؟▪ اینکار چند علت دارد و از مهمترین آنها یکی عادات دیرینه مردم به استفاده از روغنهای با ظاهر جامد و شبیه روغن حیوانی می باشد که با تولید روغن نباتی جامد این شباهت به وجود آمده است و دیگری سهولت نگهداری و حمل و نقل ، افزایش عمر تگهداری روغن جامد و کاربرد های فیزیکی آن است.شاید شما دستی در هنر شیرینی پزی داشته باشید . اگر چنین است می دانید که تهیه برخی شیرینها بدون استفاده از روغن سفت و جامد ممکن نیست. بنابراین گاهی الزام به استفاده از روغن جامد دارید . و یا در برخی از فراورده های غذایی از جمله بیسکویت ، شکلات ، بستنی و ....روغن نباتی به فرم جامد کاربرد دارد.● چطور می توانیم از مصرف اسیدهای چرب ترانس اجتناب کنیم ؟▪ با چند توصیه ساده میتوان از خطرات اسیدهای چرب ترانس مصون ماند .ساده ترین و عملی ترین راه این است که با روغن نباتی جامد خداحافظی کنید. برای خرید منزل تنها دو نوع روغن خریداری کنید . یکی روغن مایع که میتواند شامل کلزا (کانولا ) ، آفتابگردان ، سویا ، زیتون و یا مخلوط آنها باشد و دیگری روغن مایع مخصوص سر خ کردنی استفاده کنید.مصرف غذاهای آماده ، سرخ کردنی و پر چربی را کاهش دهید و به جای آن از غذاهای آب پز ، تنوری و کبابی و انواع میوه و سبزی استفاده کنید .برای پخت و پز و سالاد از روغن مایع و برای سرخ کردن در منزل تنها از روغنهای مخصوص سرخ کردن استفاده کنید.هنگام خرید کمی بیشتر حوصله به خرج دهید ! روی بر چسب قوطی های روغن را بخوانید . بر چسب روغن به شما درصد هر یک از اسیدهای چرب تشکیل دهنده روغن را می گوید. آن نوعی را انتخاب کنید که اسید های چرب اشباع کمتری داشته باشد و اسید چرب ترانس نداشته باشد و یا در کمترین مقدار باشد.غذاهایی که در ترکیب آنها روغن به کار رفته است از جمله انواع سسها ، چیپس و پفک و تنقلات را با دقت انتخاب کنید و به برچسب ترکیبات تغذیه ای آنها توجه کنید.خوشبختانه برخی تولید کنندگان موفق به تولید روعن و همچنین غذاهای بدون اسید چرب ترانس شده اند. برای شناخت این غذاها کافی است بر چسب آن را بخوانید و سپس محصول دلخواهتان را انتخاب کنید .اگر روغن جامد انتخاب میکنید که ظاهر کمی شل دارد نگران نباشید . این روغن به دلیل اینکه کمتر اشباع شده است و اسید چرب ترانس کمتری دارد کاملا سفت نیست و اتفاقا سالمتر از روغنهای سفت میباشد . می توانید قبل از مصرف آن را تکان دهید تا همگن شود.از مصرف چربی اشباع بکاهیدجام جم آنلاین: اگر تا کنون قانع نشده اید که چربی اشباع برای قلبتان خوب نیست این خبر را بخوانید.به گزارش هلث دی ، محققان استرالیایی دریافته اند خورد ن فقط یک برش از کیک هویج با محتوای چربی اشباع بالا و نوشیدن یک شیر بستنی می تواند از توانایی بدن برای حفاظت در برابر بیماری قلبی بکاهد.چربی اشباع موجود در کیک و شیر بستنی عملکرد کلسترول خوب خون (اچ.دی.ال) را مختل می کند. وظیفه اچ.دی.ال حفاظت دیواره داخلی عروق از اثر عوامل التهابی است که تشکیل پلاک مسدود کننده رگ ها را موجب می شوند و کیک هویج و شیر بستنی هم توانایی انبساط عروق و انتقال خون کافی به اندام ها و بافت ها را کاهش می دهند.در این مطالعه اثر دو ماده خوراکی کیک هویج و شیر بستنی بعنوان منابعی از چربی اشباع مورد بررسی قرار گرفت ، اما بسیاری از غذاها حاوی این نوع چربی هستند.بطور کلی به دلیل وجود دو منبع برای کلسترول ، سطح کلسترول در خون بسیاری از افراد بالاست.1- کلسترول موجود در مواد غذایی: همه غذاهای با منشا حیوانی شامل تخم‌مرغ،‌ گوشت قرمز و میگو کلسترول دارند. به طور کلی مصرف غذاهایی که میزان چربی‌های اشباع یا چربی ترنس در آنها بالاست باید محدود شود. این غذاها شامل ساندویج پنیر، مارگارین، کره و سیب‌زمینی و... می‌شود. البته در برخی روغن های گیاهی مانند روغن نارگیل ، روغن خرما ، و روغن هسته خرما نیز وجود دارد. لازم به ذکر است که اکثر دیگر انواع روغن های گیاهی حاوی چربی اشباع نشده و سالم هستند.در واقع چربی اشباع عامل اصلی افزایش کلسترول بد خون است. مصرف غذاهای حاوی چربی اشباع شده باعث افزایش کلسترول می شود که نهایتا منجر به تنگ شدن دیواره عروق و انسداد آنها می گردد.نتیجه افزایش فشار خون و فشار وارده بر قلب برای حفظ جریان خون کافی در سراسر بدن است.رژیم غذائی پرچرب بدلیل میزان کالری زیاد احتمال چاقی را افزایش می دهد که این خود دیگر فاکتور موثر در بیماری های قلبی است.با خوردن غذا کلسترول موجود در آن به وسیله دستگاه گوارش بدن جذب می‌شود. سپس به کبد راه پیدا می‌کند و می‌تواند وارد جریان خون شود. این یک منبع است اما منبع دیگری هم برای کلسترول وجود دارد و آن بدن است.2- کلسترول تولید شده توسط بدن : بدن به طور طبیعی کلسترول تولید می‌کند. کبد شما کلسترول می‌سازد همانطور که سایر سلول‌های بدن این کار را می‌کنند. این ماده به محض تولید ، راه خود را به جریان خون پیدا می‌کند.حال کلسترولی را که بدنتان تولید می‌کند به کلسترولی که از مواد غذایی می‌گیرید بیفزایید. اکنون متوجه می‌شوید که میزان کلسترول خون به این ترتیب افزایش می‌یابد.پیام مطالعه فوق این است که "غذاهای دارای چربی اشباع افراد را مستعد التهاب و تشکیل پلاک در عروق می سازند لذا حتی الامکان از مصرف آنها خودداری کنید".نکته مهم تعادل چربیهای غیر اشباع مونو و پلی است که وضعیت کلسترول را بهبود می بخشد بنابراین محققان توصیه می کنند به هنگام خرید مواد غذائی به تعادل این دو نوع اسید چرب توجه داشته شود.از میان غذاهای کم چرب ، انواعی که دارای سبزیجات هستند و در واقع منشا گیاهی دارند به میزان قابل ملاحظه ای در کاهش کلسترول خون موثرند.|+| نوشته شده در  یکشنبه ۱۱ دی ۱۳۹۰ساعت 2:6  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتاس ام اس کریسمسجک باحالفرارسیدن کریسمس ( عید میلاد حضرت مسیح علیه السلام ) و آغاز سال نو میلادی ، به شما شیعیان هیچ ربطی ندارد !!!شما به فکر ادامه عزاداری خود در محرم و صفر باشید !جکستان جدید|+| نوشته شده در  جمعه ۹ دی ۱۳۹۰ساعت 5:26  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتخواص درمانی عرقیات گیاهیخواص درمانی عرقیات گیاهیعرق کاسنی: خنک ، تب‌بر ، ضدفشار خون ، تقویت کبدعرق بیدمشک: خنک ، تقویت قلب ، ضد فشار خونعرق بهارنارنج: گرم ، مقوی قلب و تقویت اعصاب ، آرام بخشعرق نعناء: گرم ، تقویت معده ، رفع رطوبت ، رفع سوء هاضمهعرق نسترن: گرم ، مقوی قلب و اعصابگلاب: گرم ، نشاط آور ، تقویت قلب و اعصابعرق رازیانه: بادشکن ، مدر ، قاعده‌آور ، درمان بواسیر ، نقرس ، افزایش شیر مادرانعرق شاتره: خنک ، رفع گرمی بدن ، تقویت کبدعرق یونجه: گرم ، ضد قند خون ، اشتها آورعرق بومادران: گرم ، تقویت کننده اعصاب ، ورم معده و عضله قلب ، دفع سوء هاضمهعرق شنبلیله: گرم ، ضد قند خونعرق اترج: گرم ، رفع سوء هاضمه ، ضد مسمومیتعرق مرزه: گرم ، تقویت معده ، رفع ترشی معده ، ضد انگلعرق بابونه: گرم ، لطیف کننده پوست ، ترشح شیر مادر ، ادرار آور ، آنتی‌بیوتیک ، تقویت اعصاب ، عفونت کلیهعرق شیرین‌بیان: درمان زخم معده و اثنی‌عشر ، درمان سرفه و گرفتگی صدا و برونشیت ، کم‌خونی ، خلط آور بسیار قویعرق مورد: تقویت موی سر و سیاه شدن آن ، درمان بیماری‌های پوستی لکه‌دار ، جوش صورت و بدن ، رفع بدبویی عرق بدنعرق بید: خنک ، ضد یرقان ، ضد تب ، ورم کبد ، ورم مجاری ، ادارای ، سوء هاضمهعرق طارونه: گرم ، تقویت اعصاب ، ضد درد مفاصل ، مسکن دردهای رماتیسمیعرق خارشتر: خنک ، دفع شن کلیهعرق گاوزبان: گرم ، مقوی برای اعصاب ، نشاط آورعرق چهل‌گیاه: گرم و رفع ترشی معده ، تقویت معده ، هضم غذاعرق شوید: گرم ، ضد چربی خونعرق ریزه: گرم ، ضد چاقی و تقویت معده ، ضد اشتهاعرق کیالک: خنک ، ضد جوش بدن ، برای لطافت پوست ، تصفیه خون ، تقویت کبدعرق چنار: خنک ، درمان آسم ، ضد حساسیت تنفسیعرق گردو: ضد قند خون ، اشتها آورعرق بادرنج‌بویه: تقویت اعصاب ، تقویت حافظه ، ضد تشنجعرق زنیان: گرم‌ ، ضد درد و تقویت معده ، ضد نفخ و انگل ، رافع سموم بدنعرق آویشن: خنک ، ضد چربی خون ، رفع ترشی معده ، تقویت معدهخواص درمانی برخی عرقیات گیاهی عرقیات با طبیعت گرمگلاب: مقوی قلب و اعصاب،آرام بخش ،خوشبو کننده،ملین ، روشن کننده پوست و محافظ آن و نشاط آور.عرق بهار نارنج: مقوی قلب و اعصاب، رفع کننده بی خوابی عصبی، رفع کننده افسردگی،تسکین دهنده ناراحتی های سینه و رفع سرفه، آرام بخش و رفع کننده تپش قلب.عرق آویشن: تقویت کننده بینایی،مقوی معده،ضدتشنج،ضد انگل،درمان کننده بی خوابی و تصفیه کننده خون.عرق نعناع: مقوی دستگاه گوارش،برطرف کننده ناراحتی های معده،ضد اسهال ،ضدنفخ و برطرف کننده دل درد و دل پیچه.عرق پونه: خلط آور،رفع کننده بیماری نقرس،آسم ،سیاه سرفه،گریپ و هیستری و بادشکن.عرق چهل گیاه: مقوی قلب و اعصاب ،مسکن دردهای قاعدگی ،بازکننده رگ های قلب، تنظیم کننده دستگاه گوارش ،آرامبخش،ضد تهوع و استفراغ،بادشکن و مقوی معده.عرق بادرنجبویه: تقویت کننده مغز،اعصاب،حافظه و قلب،بازکننده رگ های قلب، درمان کننده خستگی های روحی،عصبانیت و بی حوصلگی،رفع کننده سردردهای عصبی و ضد استفراغ در دوران بارداری.عرق بومادران: برطرف کننده رماتیسم و دردهای استخوانی،تنظیم کننده قاعدگی، تصفیه کننده خون و رافع خستگی.عرق شوید: برطرف کننده چربی،ضد دل درد و بیماری های روده،مقوی معده، هضم کننده غذا و زیاد کننده شیر.عرق کاکوتی: مقوی اعصاب،ضد انگل،ضد عفونی کننده مجاری تنفسی،مقوی دستگاه گوارش،درمان کننده بی خوابی و تقویت کننده بینایی.عرق گزنه: بندآورنده هرگونه خونریزی داخلی،جلوگیری کننده از ریزش مو،تسکین دهنده درد های عضلانی و استخوانی، معالج بیماری قند،رفع کننده بیماری های پوستی،تقویت کننده اعمال هضم،ادرارآور،درمان کننده پروستات،وافزایش دهنده گلبول های قرمزخون.عرق نسترن: ضد اسکوربوت، رفع کننده انقباضات غیر ارادی ماهیچه های معده، رفع کننده بیماری های ناشی از ورم و التهاب کلیه، ادرار آور و سرشار از ویتامین «ث».عرق هل: مقوی معده،رفع کننده سردرد،رفع کننده بی خوابی،مسکن دردهای عصبی و کم خونی، معطر و خوشبو.عرق دارچین: مقوی قلب،برطرف کننده عفونت های گلو،پایین آورنده فشار خون و چربی قندخون.عرق زیره: ضدچاقی،رفع کننده ضعف اعصاب،هضم کننده ،درمان کننده کم خونی و پایین آورنده چربی خون.عرق رازیانه: افزایش دهنده شیر مادر،معالج تأخیر وقوع زمان قاعدگی،هضم کننده و درمان کننده کم خونی و ضعف اعصاب.عرقیات با طبیعت سرد و معتدلعرق کاسنی: تصفیه کننده خون،سفید کننده پوست،درمان کننده کم خونی و بیماری های مزمن پوستی،رفع کننده یبوست،مقوی کبد،برطرف کننده جوش های صورت، رفع کننده ورم التهابی لثه و رفع کننده رسوبات ادراری.عرق شاتره: معتدل،ضدحساسیت ها،تصفیه کننده خون،صفرابر،اشتها آور،رفع کننده بیماری های پوستی،ادرار آور،ضد یرقان،مقوی لثه،هضم کننده غذا،معرق و سرشار از ویتامین «ث».عرق خرشتر: برطرف کننده سنگ کلیه و مثانه،مقوی اعمال کلیه و شستشو دهنده کلیه ها.عرق بید: تب بر،رفع کننده بی خوابی های اعصاب،رفع قاعدگی های دردناک،مقوی معده،اشتهاآور و ضد یرقان.|+| نوشته شده در  پنجشنبه ۸ دی ۱۳۹۰ساعت 3:55  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتتمرینات بدنسازی به 4 دسته تقسیم میگردند:تمرینات بدنسازی به 4 دسته تقسیم میگردند:1- تمرینات ایزومتریک (ISOMETRIC):این تمرینات بر اساس نوع انقباض عضلات در این نوع تمرینات نامگذاری شده است. در این تمرینات عضلات منقبض گشته اما از طولشان کاسته نمیگردد. در این نوع تمرینات حرکت وجود ندارد. مانند قرار دادن کف دو دست و اعمال فشار و یا نگاه داشتن وزنه بالای سر بدون حرکت.2- تمرینات ایزوتونیک (ISOTONIC):این تمرینات نیز بر اساس نوع انقباض عضلات حین انجام آنها نامگذاری گردیده است. در این تمرینات عضلات انقباظ یافته و طولشان کاهش یافته و کوتاه میگردند. بیشتر تمرینات از همین نوع میباشد. مانند خم و راست کردن بازو همراه با وزنه.3- تمرینات انفرادی (ISOLATION):به تمرینات اطلاق میگردد که تنها یک مفصل و یک گروه از عضلات را درگیر میکند.4- تمرینات ترکیبی (COMPOUND):به تمریناتی اطلاق میگردد که همزمان چندین گروه از عضلات را درگیر کرده و حرکت حول چندین مفصل انجام میگیرد.* تعداد (REPETITION=REP):به یک بار بلند کردن وزنه و پایین آوردن آن اطلاق میگردد.* ست(SET):به چندین بار بلند کردن و پایین آوردن وزنه (به اصطلاح زدن وزنه) بدون وقفه اطلاق میگردد.یک ست متشکل از 5 - 1 رپ سبب افزایش قدرت عضلات گشته اما به استقامت آنها نمی افزاید.یک ست متشکل از 12 - 6 رپ سبب افزایش قدرت، حجم و استقامت عضلات میگردد.یک ست متشکل از 20 - 13 رپ سبب افزایش حجم و استقامت عضله میگردد.یک ست متشکل از 20 رپ و بالاتر یک تمرین هوازی محسوب میگردد.اسامی عضلات مهم از بالا به سمت پایین بدن به شرح زیر میباشد:STERNOCLEIDOMASTOID= عضله جناغی-لامی در ناحیه گردن.TRAPEZIUS=عضله ذوزنقه در ناحیه کتف.DELTOID=عضله دلتوئید در ناحیه کتف.PECTORALIS MAJOR=عضله سینه ای در ناحیه قفسه سینه.BICEPS=عضله دوسر در ناحیه بازو.TRICEPS=عضله سه سر در ناحیه پشت بازو.FLEXOR & EXTENSOR CARPI=عضلات خم و راست کننده در ناحیه ساعد. SERRATUS ANTERIOR=عضلات سراتوس در ناحیه زیر بغل.EXTERNAL & INTERNAL OBLIQUE=عضلات مایل خارجی و داخلی در نواحی پهلوها.RECTUS ABDOMINUS=عضله راست شکمی.LATISSMUS DORSI=عضله عریض پشت.TERES MINOR & MAJAR=عضلات ترس در نواحی پشت زیر عضلات دلتوئید. ERECTOR SPINE=عضله طویل راست کننده ستون فقرات.RHOMBOID=عضلات لوزی شکل در ناحیه پشت کنار عضلات ترس.GLUTEUS MEDIUS & MAXIMUS=عضلات سرین کوچک و بزرگ.RECTUS FEMORIS=عضله راست رانی در ناحیه قدامی ران.VASTUS LATERALIS & MEDIALIS=عضلات وسیع میانی و جانبی ران در دو طرف عضله راست رانی.SARTORIUS=عضله خیاطه که طویل بوده و در ناحیه میان کمر و زانو وجود دارد. ADDUCTOR LONGUS=عضله نزدیک کننده در نواحی داخلی ران.BICEPS FEMORIS=عضله دو سر رانی در ناحیه پشت ران.HAMSTRINGS=برای آسانتر شدن اسامی برخی اوقات عضلات پشت ران را همسترینگ می نامند.QUADRICEPS=برای آسانتر شدن اسامی برخی اوقات عضلات جلوی ران را عضلات چهار سر می نامند.GASTROCNEMIUS=عضله ساق پا.در ناحیه پشت ساق.TIBIALIS ANTERIOR=عضله درشت نی قدامی.SOLEUS=عضله ای در زیر و کنارعضله ساق پا.PERONEUS=عضله نازن نی.|+| نوشته شده در  پنجشنبه ۸ دی ۱۳۹۰ساعت 2:36  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتتغذیه سالمتغذیه سالمآنچه باید از میوه ها و سبزیها بدانید :خبره ها نمی گویند، میوه ها و سبزیها برای شما خوب هستند، بلکه می گویند میوه ها و سبزیها برای شما خیلی خوب هستند. آنها می توانند ضامن سلامت شما باشندسخاوت گیاهیآخرین تحقیقات دانشمندان ، حاکی از این است که سلسله گیاهی پر است از هدایایی که می توانند دشمن انواع بیماری های مزمن باشند.گروه بزرگی از ترکیبات با نام مواد شیمیایی گیاهی در انواع سبزیها از سیر گرفته تا کلم و برگ های سبز چای پیدا شده اند که مشخص شده است ، می توانند به وسیله جلوگیری از تخریب سلولی با انواع بیماری ها مبارزه کنند.همچنین مشخص شده است یک رژیم غذایی پرفیبر می تواند کمکی باشد به کاهش خطر بیماری های قلبی ، فشار خون بالا، چاقی ، دیابت و سرطان.·         پس چرا ما از خوردن برخی سبزیها امتناع می ورزیم؟·         برای رفع این معضل ، باید سعی کنید به خودتان حقه بزنید، یعنی روشهایی بیابید که سلسله گیاهی را برای شما به غذایی لذیذ تبدیل کنند.دوست ندارید یک بشقاب پر از بامیه یا کلم بروکلی روبه روی شما باشد؟ مجبور نیستید سعی کنید به تنوع روی آورید و سبزیهای مختلف را در سالادها، سوپها و سس ماکارونی و غذاهای مختلف دیگر بگنجانید.گرچه تازه خوری بهترین کار است ، اما اگر میوه و سبزی تازه در دست نداشتید، می توانید از انواع کنسروی و یا منجمد آنها استفاده کنید. خوردن یک سیب در روز شما را از رفتن به پزشک بی نیاز می کند.از آنجا که میوه ها بسیار متنوع هستند، می توانید از انواع طعمها و مزه های میوه های مختلف لذت ببرید. سعی کنید به روشهای جدیدی برای افزودن میوه به خوراکی های روزمره تان بیندیشید.هر روز صبح را با یک نوع میوه از قبیل موز یا خشکبار از قبیل انجیر ، خرما ، کشمش ، توت سفید ، شاه توت آغاز کنید؛ هلو، گلابی یا خربزه و هندوانه را به وعده غذایی ظهر خود بیفزایید و میوه های تازه یا خشک را به عنوان شیرینی و تنقلات و میان وعده برگزینید. ماجراجو باشید. نترسید و انواع میوه و سبزی ها را در انواع غذاها امتحان کنید، تا در نهایت به طعم دلخواه خود دست یابید.باید ذائقه خود را از حالت کنونی تغییر دهید و آن را با دیگر طعمها آشنا کنید.·         سیب زمینیسیب زمینی شاید جزو یکی از محبوبترین غذاها باشد. چربی کمی دارد و کربوهیدرات بالا که تقریبا بسرعت در بدنمان تبدیل به قند می شود.·         آبمیوه هاسعی کنید روز خود را با یک لیوان آب میوه شروع کنید، تا صبحی سالم داشته باشید. اگرچه باید به خاطر داشته باشیم ، آب میوه کالری بیشتر و فیبر کمتری نسبت به میوه تازه دارد، اما بازهم به عنوان یکی از 5 بخش توصیه شده میوه و سبزی های روزانه به شمار می آید.·         سبزی های برتربر حسب متوسط مقداری که هر ساله از سوی یک امریکایی مصرف میشود:کاهو: 11 کیلوگرم برای هر نفرگوجه فرنگی: 42 کیلوگرم برای هر نفر (80 درصد آن به شکل فرآوری شده از قبیل کچاپ یا سس پاستا مصرف می شود.)خلال سیب زمینی سرخ شده: 23 کیلوگرم برای هر نفر.·         فیتو کمیکال ها (مواد شیمیایی گیاهی)برخی از شناخته شده ترین این مواد فلاوونوئیدها هستند، که به طور طبیعی در خانواده مرکبات ، پیازها، سیب ها و انگورها وجود دارند.محققان معتقدند، فلاوونوئیدها ما را در برابر سرطان حفاظت می کنند. ایندول ها هم که نوعی دیگر از فیتوکمیکال ها هستند در خانواده کلمها به وفور یافت می شوند و ما را از انواع امراض مزمن محافظت می کنند.·         کاروتنوئیدهابتاکاروتن ها که شناخته شده ترین کاروتنوئیدها هستند، به هویج و دیگر سبزیها و میوه ها رنگهای نارنجی ، قرمز و زرد می دهند و در بدن ما به ویتامین A تبدیل می شوند.لیکوپن نیز که در گوجه فرنگی وجود دارد، ما را از بیماری های آب مروارید، سرطان ، بیماری های قلبی عروقی و بیماری های چشمی حفاظت می کنند. این هم دلیلی مهم برای لزوم مصرف غذاهای رنگی (البته از نوع طبیعی).·         ایزوفلاوون هااین دسته از مواد جزو استروژن های گیاهی هستند (نظیر سویا) و به نظر می رسد اثراتی مشابه استروژن داشته باشند.برخی از عادت های غذایی نادرست :1- نخوردن صبحانهاشکال چیست؟نخوردن صبحانه یک اشتباه بزرگ محسوب می شود. صبحانه سالم نه تنها باعث افزایش انرژی و بازشدن فکر و ذهن می گردد، بلکه موجب انتخاب و مصرف مناسب وعده های غذایی دیگر در ادامه روز توسط شما خواهد شد.همچنین خوردن صبحانه ممکن است به شما در مصرف کمتر کالری در ادامه روز کمک نماید. یک تحقیق دانشگاهی نشان داده که مصرف مقدار کالری مشخص در ابتدای روز اثر سیرکنندگی بیشتری نسبت به مصرف همان مقدار کالری در ساعت های دیرتر خواهد داشت که این امر موجب کاهش مجموع کالری مصرفی در روز می گردد.راه حلخوردن صبحانه مناسب احتمال به کارگیری عادت های نادرست غذایی را در وعده های دیگر کاهش می دهد. صبحانه را کامل صرف نمایید. از مواد لبنی کم چرب، تخم مرغ و نان های سبوس دار استفاده کنید.2- غذا خوردن پیش از خواباشکال چیست؟اگر می خواهید رویاهای شیرین ببینید، پیش از خواب از غذا خوردن دوری کنید. با اینکه نتایج قطعی مبنی بر افزایش وزن بر اثر خوردن غذا پیش از خواب وجود ندارد، پرخوری، مصرف غذاهای ادویه دار و چرب، یک تا سه ساعت پیش از وقت خواب منجر به کاهش کیفیت و مدت خواب و موجب کسالت، خستگی و کوفتگی در روز بعد خواهد شد.خوردن غذاهای چرب پیش از خواب سبب کند شدن تخلیه معده و تشدید سو»هاضمه و مصرف غذاهای ادویه دار منتهی به صدمات و سوزش های قلبی و نیز سو»هاضمه خواهد شد.راه حلسعی کنید حداقل 4 ساعت قبل از خواب اقدام به خوردن غذا نموده و چنانچه پیش از خواب احساس گرسنگی کردید مقداری میوه جات تازه مصرف نمایید.3- پرخوریاشکال چیست؟شاید اگر پرخوری های رایج مربوط به سبزیجات می شد، متخصصان تغذیه مشکلی با این نوع خوردن پیدا نمی کردند، اما متاسفانه پرخوری معمولا در مورد غذاهای چرب و نشاسته دار نمودار می شود. زیاده روی در این نوع مواد غذایی منجر به افزایش وزن و نارضایتی شده و جنبه اجتماعی خوشایندی به دنبال نخواهد داشت.راه حلوعده های غذایی خود را به جای 3 وعده پرحجم، به 5 یا 6 وعده کم حجم تر تقسیم کنید. خوردن غذاهای سالم و کم حجم حاوی کربوهیدرات های کمپلکس و پروتئین در طول روز نه تنها اشتهای شما را کنترل می کند، بلکه احتمال پرخوری را نیز کاهش خواهد داد. تعدد وعده های غذایی همچنین باعث سوزانده شدن مقدار بیشتری کالری می گردد چرا که متابولیسم بدن همواره به فعالیت می پردازد.4- گرسنه ماندناشکال چیست؟برخلاف تصور، گرسنه ماندن باعث می شود وزن بدن به دلیل ذخیره سازی چربی افزایش یابد. هنگامی که برای مدتی طولانی غذا نمی خورید، بدن شما به دلیل محروم ماندن از مواد غذایی دچار آشفتگی می گردد و در انتها هنگامی که دوباره شروع به خوردن می کنید، بدن شما گمان می کند که باید کالری مصرفی را به چربی تبدیل نماید چون نمی داند چقدر طول می کشد که دوباره غذا بخورید. بنابراین چربی ها با شما باقی می مانند.راه حلاگر هدفتان از گرسنگی کشیدن کاهش وزن است باید در برنامه رژیمی خود تجدید نظر نمایید. به جای گرسنگی یک برنامه مناسب ورزشی برای خود تعیین نموده و بیشتر به باشگاه بروید. از میوه جات، سبزی جات، حبوبات، گوشت های کم چرب و ماهی استفاده کنید. سعی کنید چهار یا پنج بار در هفته طبق یک برنامه منظم ورزش نمایید. بهترین روش کاهش وزن تمرینات مرتب و رژیم غذایی مناسب است و نه محروم کردن بدن از مواد غذایی مورد نیاز آنهم به مدت طولانی.5- انجام کاری دیگر به همراه غذا خوردناشکال چیست؟نه تنها پرداختن به کاری دیگر همزمان با غذا خوردن موجب ریخت و پاش آن در اطراف شما می شود، منجر به پرخوری و در نتیجه افزایش وزن نیز خواهد شد. اگر هنگام تماشای تلویزیون، صحبت با تلفن یا بازی ویدئویی مشغول غذا خوردن شوید، این عوامل خارجی پرت کننده حواس باعث می شوند شما توجه کمتری به گرسنگی و نشانه های سیرشدن که بیان کننده کافی بودن مقدارغذا و احساس سیری می باشند، بنمایید. به علاوه وقتی در حین انجام کاری شروع به غذا خوردن می کنید، دیگر توان توقف نخواهید داشت چرا که عمل خوردن تبدیل به حرکتی غیرهوشیارانه و مکانیکی بدون توقف می شود.راه حلسعی کنید در هر لحظه فقط روی یک چیز تمرکز نمایید. چرخ زدن در آشپزخانه هنگام صحبت با تلفن ایده مناسبی نیست. اگر فقط می خواهید دست یا دهانتان مشغول باشد، سرگرمی غیر از مواد خوراکی پیدا کنید. آدامس بجوید، گیتار بنوازید.6- سریع خوردناشکال چیست؟زندگی به سرعت می گذرد. ولی آیا دوست دارید زندگی شما نیز سریع تمام شود؟ بعید است. دفعه بعد سعی کنید غذای خود را آهسته تر بخورید چون سریع غذا خوردن کمکی به  شما نکرده و برعکس باعث افزایش وزن می گردد. از زمان شروع غذا تقریبا 20 دقیقه طول می کشد که علائم سیری به مغز برسند بنابراین اگر شما ظرف 5 یا 6 دقیقه غذای خود را تمام کنید، مغز فرصتی پیدا نمی کند که به بدنتان بگوید که سیر شده اید و این باعث زیاده خوری و پر کردن معده بیش از مقدار مورد نیاز خواهد گردید.راه حلآهسته غذا بخورید، ریلکس باشید، خوب بجوید و از مزه غذا لذت ببرید. به این صورت مغز شما متوجه می شود که در حال غذا خوردن هستید بنابراین می تواند به بدنتان بگوید که سیر شده اید.7- آب نخوردن به اندازه کافیاشکال چیست؟پوشیده نیست که آب مایعی حیات بخش برای همه موجودات طبیعت از جمله انسان است. نکته جالب اینجا است که ننوشیدن مقدار کافی آب در طول روزمتابولیسم و سوخت و ساز بدن را کند نموده و ممکن است باعث اضافه وزن نیز بشود. آب ماده ای ضروری برای فعالیت های متابولیک بدن، از جمله سوزاندن کالری، محسوب می گردد.راه حلتا زمانی که در کویر لوت زندگی نمی کنید، آب فراوانی اطراف شما وجود داشته و باید زیاد از آن بنوشید. 8 تا 10 لیوان و اگر ورزش می کنید حتی بیشتر از این مقدار. خوردن آب به جای انواع نوشابه نیز بسیار مناسب است. نوشابه ها معمولا زودتر احساس تشنگی را نسبت به آب از بین می برند و دارای کالری های بی ارزش بوده و باعث می شود بعد از 30 دقیقه مجددا احساس گرسنگی نمایید.8- نخوردن میوه و سبزیجات به مقدار کافیمشکل چیست؟بسیاری از مواد غذایی مورد نیاز بدن در انواع میوه و سبزی وجود دارند که امتناع از خودن آنها باعث کمبودها و مشکلاتی در بدن خواهد شد.راه حلتنها راه تامین مواد معدنی و ویتامین های مورد نیاز بدن، مصرف میوه و سبزیجات تازه و خالص می باشد. بنابراین باید سعی شود این مواد را جزو لاینفک رژیم غذایی قرار داده و همیشه به مقدار کافی از آنها استفاده نمایید.9- خوردن تنقلات هنگام گرسنگیمشکل چیست؟خوردن تنقلات هنگام گرسنگی باعث ایجاد عادت های غذایی ناسالم می شوند. استفاده از مواد غذایی کم ارزش و شکم پرکن مانند شکلات، چیپس و پفک، تنها باعث برهم خوردن رژیم غذایی شده و مشکلاتی را برای بدن به همراه خواهد داشت.راه حلبا شکم سیر از خانه خارج شوید. گرسنگی ممکن است منجر به خریدن و خوردن تنقلات گردد. شکلات، پفک و چیپس هیچ کدام نمی توانند جای یک صبحانه، نهار و شام سالم و رضایت بخش را بگیرند.خوب بخورید، خوب زندگی کنیدبرنامه های غذایی ساده و دخیل نمودن خوردنی های سبک و سالم می تواند دنیایی از تغییرات در رژیم غذایی ایجاد کند. متناسب بمانید، انرژی خود را افزایش دهید و از غذا خوردن لذت ببرید.فعالیت جسمانیفعالیت جسمانی منظم و آمادگی جسمانی خوب ، نه تنها به پیشگیری از بیمارها کمک می کند بلکه کیفیت زندگی و سلامت را بالا می برد داشتن آمادگی جسمانی مرتبط با سلامت به فرد کمک می کند که هم خودش (( احساس خوبی )) داشته باشد و ((هم خوبتر )) به نظر برسد و از زندگی بیشتر لذا ببرد.بنا بر پژوهش ها امروز شیوه زندگی بیشتر مردم به دلایل متعددی به سمت کم تحرکی و بی تحرکی پیش می رود پیشرفتهای تکنولوژیکی باعث شده که انجام بسیاری از فعالیتها که قبلا" با انرژی بدن انجام می شد به وسیله ماشین صورت گیرد استفاده از رختشوئی  ، ماشین ظرفشوئی ، اتومبیل ، آسانسور مثالهائی از این موارد هستند افزایش ساعات کار و استرس های ناشی از آن که باعث کمبود وقت و حوصله برای پرداختن به فعالیتهای جسمانی می شود دلیل دیگری برای کمتر شدن تحرک افراد است کمبود فعالیت جسمانی زمینه ساز بسیاری از بیماریها می باشدبیماریهای قلبی شامل بیماریهای عروق قلب که انسداد آنها سبب سکته و دردهای قلبی می شود تصلب شرائین ، سکته قلبی و مغزی ، فشار خون بالا و نارسائی قلبی ، مهمترین علت مرگ زودرس و ناتوانی در تمام جهان و کشور ما هستند. فعالیت جسمانی روی کاهش موارد بیماری و مرگ عوارض مجموعه بیماریهای قلبی عروقی تاثیر بسزائی دارد همچنین فعالیت جسمانی در کاهش موارد بیماریهای نظیر سرطان ، دیابت ، پوکی استخوان ، دردهای عضلانی ، چاقی ، اختلالات روانی و ذهنی و سایر بیماریها نقش مهمی را دارد .این گونه فالیت بدنی تعداد تنفس را افزایش می دهدخصوصت فعالیت بدنی با شدت متوسط چیست ؟پیاده روی تند – دوچرخه سواری – شنا - باغبانیچند فعالیت بدنی با شدت متوسط را نام ببرید ؟بایستی در مجموع حداقل 30 دقیقه فعالیت بدنی با شدت متوسط در بیشتر روزهای هفته و ترجیحا" هر روز انجام دادبرای دستیابی به بهترین نتیجه از فعالیت بدنی با شدت متوسط چه باید کرد ؟فعالیت بدنی که در طول روز انجام می دهید و حدود 15 تا 60 دقیقه طول می کشد را با هم جمع کنید تا مجموع آنها 30 دقیقه شود  به این معنی که لازم نیست حتما" 30 دقیقه فعالیت بدنی ممتد انجام گیرد.آیا لازم است در یک نوبت در روز 30 دقیقه فعالیت ورزشی ممتد انجام داد ؟فعالیتی است که فرد را به نفس نفس بیندازد و بیان جمله کامل در بین نفس ها برای او دشوار باشدخصوصت فعالیت بدنی شدید چیست ؟می توان 3 الی 4 روز در هفته هر بار 30 دقیقه  یا بیشتر فعالیت بدنی شدید انجام دادبرای دستیابی به بهترین نتیجه از فعالیت بدنی شدید چه باید کرد ؟از انواع فعالیتهای بدنی شدید می توان : فوتبال ، اسکواش ، کوهنوردی ، والیبال ، بسکتبال ، تنیس ، دوچرفه سواری سریع ، قایق رانی با پارو زدن شریع نام برد .چند نمونه از فعالیت های بدن شدید را نام ببرید ؟در فعالیت بدنی شیدید ضربان قلب به 75 تا 80 درصد حداکثر ضربان قلب فرد میرسدضربان قلب فرد بالغ در فعالیت بدنی شدید چقدر است ؟اگر سن هر فرد را از عدد 220 کسر نمائید حداکثر ضربان قلب آن فرد بدست آیدحداکثر ضربان قلب فرد بالغ چگونه محاسبه می شود ؟افرادی که سن آنها بالاتر از 40 سال است کم تحرک هستند ، بیماری قلبی عروقی دارند سابقه ای از بیماری قلبی در بستگان نزدیدک خود دارند به هنگام فعالیت دچار درد در قفسه سینه می شوند یا بطور کلی مشکل عمده ای در سلامتی خود دارند قبل از شروع فعالیت بدنی شدید بایستی به پزشک مراجعه کنندچه کسانی قبل از انجام فعالیت بدنی شدید بایستی با پزشک مشورت نمایند ؟در این دوران انجام فعالیت بدنی شدید توصیه نمیگرددآیا در دوران بارداری فعالیت بدنی شدید می توان انجام داد ؟بایستی ابتدا با انجام نرمشهای کششی بدن خود را گرم نمود در این خصوص مرحله عضلات و مفاصل اماده فعالیت بدنی میگردد.قبل از آغاز فعالیت بدنی شدید چه اقدامی بایستی نمود ؟در پایان فعالیت های بدنی بایستی به تدریج از شدت فعالیت کاسته و با حرکات نرمشی کششی آن را خاتمه داد که این مرحله را سرد کردن بدن  می نامندچگونه باستی فعالیت بدنی را به پایان رساند؟دو مرحله گرم کردن بدن  و سرد کردن بدن در انعطاف پذیری عضلات و پیشگیری از صدمات ناشی از ورزش بسیار اهمیت دارنددو اقدام ( مرحله ) مهم برای پیشگیری از صدمات ناشی از ورزش و انعطاف پذیری عضلات را نام ببرید ؟اندازه آن مناسب باشدانعطاف پذیر باشدپاشنه ان محکم باشد حداکثر ارتفاع پاشنه آن 3 سانتی متر باشدساق کفش سوراخهائی داشته باشد که هوا بتواند رد و بدل شودکفش مناسب برای فعالیت بدنی چه خصوصیاتی باید داشته باشد؟لباس باید سبک بوده و طوری باشد که بتوان با آن به راحتی حرکات ورزشی را انجام داردلباس باید جاذب عرق باشد و پوست براحتی بتواند تنفس کندلباس باید مناسب فصل انتخاب شود.چه لباسی برای ورزش مناسب است ؟لباسهای سبک ، خنک و نخی در هنگام ورزش در تابستان بایستی پوشید تا گرمای بدن رفع شود.در فصل تابستان لباس مناسب ورزش چیست ؟در فصل زمستان چند لباس سبک روی هم بپوشید این روش مانع خروج حررت بدن می شود اگر هوا سرد است از کلاه پشمی ، روسری ، شال ، دستکش و جوراب گرم  استفاده نمائید بهترین جنس لباس و پشمی است مه تبادل هوا به راحتی انجام میگیرد.در فصل زمستان لباس مناسب ورزش چیست؟در حین فعالیت بدنی قبل از اینکه تشنه شوید آب بنوشید و در فعالیتهای کمتر از یک ساعت و آب و هوای گرم و مرطوب مقدار بیشتری آب مصرف کنید و اگر فعالیت بیشتر از یک ساعت طول کشید می توان آب میوه نیز مصرف کرد.آیا در حین انجام فعالیت بدنی میتوان مایعات صرف کرد ؟پس از صرف غذا بایستی فقط ورزش سبک انجام داد و از انجام تمرینات سنگین ورزشی بعد از صرف غذا جلوگیری نمود و توصیه می شود تمریناتی مثل پیاده روی انجام شود.آیا میتوان پس از صرف غذا تمرینات  ورزش انجام داد؟حداقل روزانه 30 دقیقه فعالیت بدنی با شدت متوسط در بیشتر روزهای هفته و ترجیحا" هر روز انجام شود می توان روزانه 30 دقیقه فعالیت بدنی بدون وقفه یا در سه نوبت 10 دقیقه ای یا در دو نوبت 15 دقیقه ای انجام دارد.حداقل فعالیت بدنی چقدر باید باشد ؟به منظور ایجاد انگیزه و علاقه در افراد برای پرداختن به انجام فعالیت بدنی بهتر است جلسات تمرینات ورزشی به صورت گروهی برگزار گرددورزش فردی بهتر است یا گروهی ؟انجام فعالیت بدنی با مقدار و شدت کم  شروع شود و به تدریج شدت و مقدار ان افزوده گرددقبل از آغاز فعالیت بدنی در مورد انتخاب نوع ان که متناسب با نیازهای فرد است سوال شود.برای پیشگیری از درد عضلانی و خستگی و جلوگیری از احتمال صدمه به عضلات و مفاصل در روزهای اول شروع فعالیت بدنی چه بایستی انجام دارد؟خیر در هر سنی می توان ورزشهای مناسب انجام دادآیا سن بالا و ضعف قوای جسمانی مانعی برای ورزش کردن می باشد ؟پیاده رویساده ترین ورزش برای دوره سالمندی چیست ؟همه افراد در همه سنین و در همه شرایط اجازه تمرینات ورزشی را دارند اما افراد با وضعیت خاص باید تمرینات ورزشی را تحت نظر پزشک انجام دهندآیا افراد دارای بیماری خاص ( مثل دیابت ، فشار خون ، ناراحتی قلبی و ... ) می توانند فعالیت فیزیکی انجام دهند ؟سریع باشد : تعداد ضربان قلب و تنفس افزایش یابد تا حدی که عرق تولید شودمداوم باشد: حداقل 15 الی 30 دقیقه بدون وقفه ادامه یابدمنظم باشد : حداقل 3 بار در هفته تکرار شودخصوصیات ورزش مناسب که وضعیت قلب و ریه را بهبود ببخشد چیست ؟شنا ، پیاده روی ، دویدن ، دوچرخه سواری و کوهنوردیمناسبترین ورزشها برای سلامت قلب و ریه چیست ؟تحریکات عصبی و مواد شیمیائی اعصاب سمپاتیک را تحریک می کنند و تعداد ضربان قلب را افزایش می دهند جریان خون به شریانهای قلبی را تقریبا" دو برابر شده و در نتیجه کار تغذیه ماهیچه قلب را بهبود می بخشدچگونه فعالیت فیزیکی باعث بهبود عملکرد قلب میگردد ؟بهترین تمرینات آیروبیکی ( هوازی ) هستند ( مانند پیاده روی ، نرم و دویدن ، دوچرخه سواری ، حرکات موزون و هوازی و ... )مناسبترین ورزشها برای کاهش چربی بدن و کنترل وزن کدامند ؟شامل فعالیت هائی هستند که در آن حین حرکت نیروئی به عضله وارد می شود مثل بلند کردن وزنهمنظور از تمرینات ایزوتونیک چیست ؟تمریناتی هستند که در آن حرکتی صورت نمی گیرد ولی نیروئی در مقابل یک شی غیر قابل حرکت مثل دیوار اعمال می شود.منظور از تمرینات ایزومتریک چیست ؟شامل انقباضات خاصی از عضله هستند که روی دستگاه ویژه ای که سرعت حرکت را در تمام دامنه حرکتی ثابت نگاه می دارد انجام می شوند .منظور از تمرینات ایزوکینتیک چیست ؟برای افزایش حداکثر قدرت ، وزنه زیاد و تکرار کم لازم استبرای افزایش حداکثر قدرت در تمرینات قدرتی چه باید کرد ؟برای حداکثر استقامت وزنه کم و تکرار زیاد لازم استبرای حداکثر استقامت در تمرینات قدرتی چه باید کرد ؟بیشتر باید از نوع استقامتی باشد یعنی تکرار زیاد با مقاومت کم که مناسبترین نوع برای خانمها نیز هستاصول تمرینات ورزشی به منظور متناسب کردن یک قسمت از بدن چگونه است ؟اصول تمرین چه با وزنه و چه با وسائل گوناگون بدنسازی یکسان است هنگامیکه وزنه را پائین و بالا می برید عضلات منقبض میگردند این عمل تا مرز خستگی ، گروه عضلات تکرار شود.اصول تمرین برای عضلات چیست ؟آمادگی عضلانی مناسب باعث کاهش خطر آسیب دیدگی می شودآمادگی عضلانی باعث وضعیت مناسب اندام در حین نشستن و ایستادن و راه رفتن می شودفرد دارای آمادگی عضلانی  مناسب می تواند مدت طولانی تر بدون خستگی زودرس کار و فعالیت کندعضلات قوی آماده آنان باعث متناسب تر شدن اندام می شوند و در پیشگیری از چاقی نقش موثری دارند.مزایای سلامتی آمادگی عضلانی چیست ؟تصاویر اجرای صحیح حرکات بدنسازیجلو بازو هالترجلو بازو سیم کشزیر بغل سیم کش دست بازبرای عضلات زیر بغلعضله درگیر پشت بازو و سرشانهکول با هالتر از جلو یا شراگکول با هالتر از پشتاجرا صحیح پرس سینهاجرای صحیح حرکت اسکوات از جلوزیربغل بارفیکس دست باز ( بارفیکس از پشت )ادامه تصاویر در آینده نزدیک ...|+| نوشته شده در  سه شنبه ۶ دی ۱۳۹۰ساعت 6:46  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتآخرین تکرار آیا برای رشد می-بایست تا خستگی نهائی عضله تمرین کرد؟آخرین تکرار آیا برای رشد می-بایست تا خستگی نهائی عضله تمرین کرد؟تمرین تا خستگی نهائی عضله یکی از روش-های تمرینی است که در بدنسازی بیش از آن تکریم شده است.با وجود این-که عموماً بدنسازان طرز اول نسل-های گذشته از این مفهوم اجتناب می-کردند، اما ستارگان امروز بدنسازی ست-های پس از ست-های کم-کردنیشان را تا خستگی نهائی ادامه می-دهند.به نظر می-رسد این فلسفه تنها مختص به بدنسازی است. در ورزش-های قدرتی دیگر هم-چون وزنه-برداری، پاورلیفتینگ ورزشکاران بدون اجرای تکرارهای تا خستگی نهائی عضله بو حجم و قدرت عضلانی قابل توجهی دست می-یابند. حداقل نه به آن شکلی که بدنسازها آن را تعریف می-کنند و تئوری که به منظور توجیه خستگی- نهائی عضله به-عنوان هدف نهائی ارائه می-دهند. بیائید به آن هنوز به شکل یک تئوری بنگریم.اگر قصد دارید به بهترین بدنساز مبدل شوید لزومی ندارد که سرتون را پائین انداخته و دنبال بقیه راه بیفتید و هر کاری که آنها انجام می-دهند هم شما انجام دهید وظیفه شما این است که خودتان در مورد بدن خودتان فکر کنید و هر کاری را با دلیل انجام دهید. دوریان یتس صرفاً با خواندن کورکورانه مجله ماسل اند فیتنس به بدن امروزی-اش دست نیافته است.چرا باید تا خستگی نهائی عضله تمرین کرد و اجرای چه تعداد ست تا خستگی نهائی عضله بهترین تأثیر را دارد. جایگاه اصول تمرینی هم-چون تکرارهای کمکی، منفی، نیمه، ****ست، ست-های کم-کردنی کجا است؟اگر قصد پی بردن به آن را دارید پس ادامه مطلب را بخوانید.● شروع پارادایمآرتر جونز (مخترع دستگاه-های نایتلوس) بیشترین تلاش را در جهت مشهور ساختن پارادیم تمرین تا خستگی نهائی عضله انجام داد. استدلال جونز بر این بود که بدنسازها بیش از اندازه حرکت و ست اجرا می-کنند. او تأکید داشت که می-توان به نتایج درخور توجه تنها با اجرای یک ست از یک حرکت دست یافت و ادامه دادن آن تا خستگی نهائی عضله دست یافت. طوفان آرتر همه را به جنب-وجوش وا داشت. هزاران نفر دنباله-رو سیستم تمرینی یک ست تا خستگی نهائی عضله شدند. اکثر افراد مبتدی تا خستگی نهائی عضله به منظور سنجش میزان پیشرفتشان تمرین می-کردند.رویکرد تمرین تا خستگی نهائی عضله با فلسفه تمرینی (nopain nogain) که در آن زمان استیلای بالائی داشت هم-خوانی داشت. متأسفانه تلاش مداوم برای رسیدن به خستگی نهائی عضله به تحکیم فرم ضعیف اجرای حرکت کمک می-کرد و نهایتاً منجر به ناتوانی فیزیکی و فکری شد.● فرم و هدف در تمرینیک شیوه تمرینی چه کاری باید انجام دهد؟دو اصل مهم از انجام تمرین عبارتند از:۱) همه چیز کارائی دارد.۲) هیچ-چیز برای درازمدت کارآمد نیست.بدنسازان مبتدی به شرطی-که آسیب ندیده باشند تقریباً با اجرای هر شیوه-ای تمرینی می-توانند به رشد عضلانی دست یابند. از آن-جائی که اکثر افراد تمرینشان را با یک روال تکراری اجرا می-کنند و به-ندرت نوع حرکات، ترتیب اجرای حرکات، زمان استراحت و حجم و شدت تمرینیشان را تغییر می-دهند حداقل به-صورت موقتی شروع به رشد می-کنند. هیچ برنامه تمرینی کامل نیست. چون-که:۱) هر شخص با شخص دیگر فرق دارد (دو نفر را نمی-توانید پیدا کنید که به یک برنامه دقیقاً یک جواب را بدهند)۲) بدن در نهایت با هر برنامه تمرینی وقف پیدا خواهد کرد و زمانی که این شرایط حاصل شود ایست عضلانی حاصل می-شود.▪ کلام آخر: تمام شیوه-های تمرینی، ابزارهای ارزشمندی هستند که در صورتی-که در زمان مناسب و با میزان مشخص به کار گرفته شوند بسیار کارآمد خواهند بود.مشکل اشخاص هستند که اعلام می-دارند برنامه-شان بهترین برنامه تمام دوران است. معنای دقیق تمرین تا خستگی نهائی عضلانی چیست؟ آیا به معنای خستگی نهائی عضله در بخش همگرائی حرکت (برای مثال بخش منفی حرکت پرس سینه) است؟پس تکلیف تکرارهای نیمه، کمکی چیست؟ که خستگی نهائی عضله در بخش واگرائی آن است.مفهوم ناتوانی در کنترل وزنه در مسیر پائین رفتن در مدت زمان ۴ ثانیه، ۲ ثانیه چیست؟ نداشتن توانائی تکمیل یک تکرار دیگر فرم صحیح آن؟ (فرم صحیح اجرای حرکت کدام است؟) عدم توانائی در حفظ ریتم صحیح حرکتی؟خستگی آنی عضله در ست-های کم کردنی و یا هر دستگاه بدنسازی دیگر که می-شود نیروی معادل صفر در هر سرعتی از حرکت دستگاه را به آن وارد کرد. در ارتباط با تکرارهای تقلبی (ضربه-ای) چه-طور؟جان کلام این است: خستگی نهائی عضله و اثرات آن را می-توان به چند طریق تعریف کرد. ریسک و مزیت آن به-صورت واضح بستگی به این دارد که از آن-چه می-خواهید و یا این-که می-خواهید از آن چه-طور استفاده کنید برای مقصود ما، تمرین تا خستگی نهائی عضله به منزله اجرای یک ست تا جائی است که دیگر ادامه تکرار در بخش همگرائی آن (بخش منفی حرکت) با یک مقاومت مشخص در مقابل وزنه و بدون کمک گرفتن مسیر نباشد از آن-جا که تکمیل تعداد تکرارها، به نشانه خروجی تمرین محسوب می-شود اما هنوز بر پایه تفکرات فردی است برای تکرار آخر، این-که برای تکمیل آخرین تکرار تمام تلاشتان را به کار بسته باشید و نهایت تمرکز را به کار گرفته باشید. تماماً مؤلفه-های فردی هستند که به آسانی نمی-توان آنها را ارزیابی کرد.● فُرم خوبداشتن فرم صحیح حرکتی بدون شک بااهمیت است. اما فرم صحیح حرکتی چیست؟ آیا فرم صحیح حرکتی برای شما و حریف تمرینیتان عیناً شبیه به هم است؟ و آیا در ست آخر هم مثل ست اول است؟مهارت در اجرای حرکت (تکنیک حرکتی) شامل مؤلفه-های بیومکانیکی در هر حرکت می-شود. بدنسازها می-بایست به-صورت مرتب هدفشان را بر روی تغییر بر روی ریتم اجرای تکرارها و دامنه-های حرکتی به منظور فائق آمدن بر ایست عضلانی و قدرت به کار ببندید. یکی از موارد دیگر قربانی نکردن کنترل کامل بر روی وزنه آن هم به منظور اجرای یک تکرار بیشتر می-باشد.● شدتشدت تمرین مثل قلب آن در بدنسازی است. با این وجود متخصصان ورزشی و بدنسازها تعابیر متفاوتی از آن دارند. در علم ورزش شدت درصدی از ماکزیمم توانائی برای هر پارامتر فیزیولوژیکی محسوب می-شود. از بُعد قدرت، شدت درصدی از یک تکرار با وزنه حداکثر است. از بُعد ایروبیکی شدت درصدی از حداکثر اکسیژن دریافتی است. با این تعاریف اگر ورزشکار قادر باشد با وزنه-ای ۴۰۰ پوندی در حرکت پرس پا یک تکرار حداکثر را اجرا کند پس اجرای یک تکرار با وزنه-ای ۳۵۰ پوندی (که حدوداً ۵/۸۷ درصد یک تکرار حداکثر) به مراتب با شدت تراز اجرای تکرار با وزنه-ای ۳۰۰ پوندی (حدوداً می-شود ۷۵ درصد یک تکرار حداکثر) و بدون در نظر گرفتن تعداد تکرارها و یا این-که در چه نقطه-ای مانده به خستگی نهائی عضله ست به پایان رسیده خواهد بود. ما در این-جا شدت را به وسیله میزان وزنه- بر روی میله هالتر می-سنجیم.تعریف بدنسازها از شدت تمرین، مقدار تلاشی است که به کار بسته شده یا همان تلاش کاربردی است به همین جهت اجرای حرکت پرس پا با وزنه-ای ۳۰۰ پوندی در صورتی-که تلاش بیشتری به کار گرفته شده باشد می-تواند با شدت بیشتری نسبت به اجرای همان حرکت با وزنه-ای ۳۵۰ پوندی باشد.یک چنین تعریفی می-تواند ذهنی و شخصی باشد چون که میزان تلاش کاربردی چیزی است که تنها خود شخص از آن مطلع است.● آیا رسیدن به خستگی نهائی عضله هدف نهائیتان است؟برای بدنسازها هدف از تمرین، رشد عضلانی است. شیوه-های مورد استفاده به منظور برآورده کردن این مقصود توسط یکسری اصول متنوع تمرینی دیکته شده است. با وجود این-که خستگی و گاهاً خستگی نهائی عضلانی محصولات ثانویه اجنتاب اجتناب-ناپذی ر این شیوه-ها به حساب می-آیند. در نظر گرفتن خستگی و یا خستگی نهائی عضله به-عنوان هدف اصلی از تمرین (آن-طور که خیلی از بدنسازها تصور می-کنند) نه-تنها ضروری نیست بلکه تا حدودی نتیجه معکوس نیز در بردارد. از نشانه-های یک تمرین موفقیت-آمیز، انسجام بلند مدت و پیشرفت می-باشد. به منظور انسجام داشتن، روند پیشرفت می-بایست تدریجی باشد. بهترین رویکرد برای کسب موفقیت در درازمدت افزایش وزنه در مقادیر کم در فواصل معین می-باشد. یعنی افزای یک کیلوگرم و یا حتی نیم کیلوگرم به وزنه قبلیتان حتی با وجود نرسیدن به خستگی نهائی عضلانی است. بدن نه-تنها خیلی آسان-تر به افزایش وزنه در مقادیر کم تطبیق پیدا می-کند بلکه روند بازسازی عضلانی سریع-تر صورت می-گیرد و بدین ترتیب به فرد در تحکیم انسجام تمرینی و داشتن یک دید مثبت و قرار رگفتن در شرایط موفقیت و نه ناتوانی کمک شایانی می-کند. به-صورت مطلق شمار کمی از اصول تمرینی خوب یا بد هستند و نکته مهم در مورد آنها نحوه به کار بستن آنها است. اجرای تعداد محدودی ست برای کل بدن و اجرای هر کدام از آنها تا خستگی نهائی عضلانی (یا همان شیوه یک ست تا خستگی نهائی عضله) به دلایل زیر مشکل-ساز خواهد بود.۱) ناکافی بودن حجم تمرین برای رشد عضلات مشخصبررسی-های زیادی ثابت کرده که تغییرات متابولیکی مرتبط با هایپرتروفی عضلانی در بهترین حالت زمانی حاصل می-شود که حجم تمرین بالا باشد (یعنی اجرای ست-ها و تکرارهای بیشتر) بهترین موفقیت در تطبیق عصبی و افزایش قدرت نیز از طریق شدت تمرینی بیشتر حاصل می-شود. بخشی از تأثیر رشد ممکن است به دلیل افزایش سطح هورمون-های آنابولیکی باشد که از اجرای تمرین با سیستم چند ست در قیاس با تمرین با سیستم یک ست باشد. البته خیلی زود به حدی خواهید رسید که چه مدت می-توانید به پیشرفت در شدت تمرین دست یابید. پس از ۹ تا ۱۰ سال تمرین به نقطه نزدیک به ماکزیمم وزنه تمرینیتان خواهید رسید. عبور از این نقطه با افزایش شدت تمرین (افزایش مقدار وزنه) تقریباً برایتان غیرممکن خواهد شد. در صورتی-که افزایش حجم تمرین (افزایش تعداد ست-ها و تکرارها) برای مدت-زمان بیشتری قابل دست-یابی است. اطلاعات- به-دست آمده از برنامه-های قدرتی و عضله-سازی کشورهای بلوک شرق سابق حکایت از تأثیر بیشتر افزایش حجم تمرین نه-تنها از همان بدو امر بلکه در تمام عمر ورزشی فرد به منظور به حداقل-رسانی آسیب-دیدگی و ذهنی از یک-سو حداکثررسانی رشد در بلند مدت دارد.۲) افزایش ریسک آسیب-دیدگی- های تمرینی حاد و مزمنپُل- وارد (PED) هشدار می-دهد که تمرین تا خستگی نهائی عضله به-خصوص (پامپ ست-ها) یا همان ست-هائی که سریعاً پمپ خون در عضله را به حداکثر می-رسانند می-توانند منجر به ischemic rperfusion شود که یک نوع آسیب-دیدگی بافت-های مغزی است که به دلیل نرسیدن خون کافی به مغز بروز می-کند و می-تواند موجب صدمات از طریق رادیکال-های آزاد به سلول DNA و غشاء سلولی گردد.انجمن بین-المللی دانش ورزش اعلام می-دارد که اکثر آسیب-دیدگی بافت نرم زمانی حاصل می-شود که خستگی نهائی عضله به تکرار خاتمه می-دهد. یعنی هنگامی که وزنه روی میله هالتر فراتر از توانائی عضله برای بلند کردن آن است. اگر میزان خستگی خیلی شدید باشد عضلات متعادل-کننده و مشارکت-کننده (که معمولاً سریع-تر از عضلات اصلی خسته می-شوند) بیش از حد خسته می-شوند تا بتوانند به تداوم حفظ فرم صحیح اجازه بدهند.یکی از وظایف مهم حریف تمرینی هوشیاری کامل و پیشگیری از بروز یک چنین آسیب-دیدگی -ه ائی است.۳) افزایش ریسک تمرین-زدگیلوئی سیمسون پاورلیفترنام ی می-گوید اجرای ست تا خستگی نهائی عضله دارای تأثیر منفی بر روی سیستم اعصاب مرکزی است و ریکاوری را به تعویق می-اندازد. هرچند ممکن است بدنسازان تراز اول تأثیر تمرین-زدگی را به وسیله استفاده از داروهای آنابولیکی تخفیف بدهند. اما پیشگیری از تمرین-زدگی در میان عموم بدنسازهای طبیعی از اهمیت به-سزائی برخوردار است.۴) ناتوانی پی-درپی در بلند کردن وزنه منجر به پائین آوردن آستانه تحریک تاندون-های Golgi می-شودبلند کردن موفقیت-آمیز یک وزنه سنگین-تر از وزنه معمولی افزایش آستانه تحریک تاندون-های Golgi را در پی خواهد داشت. در صورت ناتوانی در بلند کردن آن وزنه نتیجه عکس در برخواهد داشت.از دیدگاه بدنسازی هر چه بیشتر در بلند کردن یک وزنه ناکام بمانید به همان نسبت احتمال ناکامی دوباره در بلند کردن آن قوت می-یابد.● آیا یک ست واقعاً کافی است؟استدلال شمار زیادی از طرفداران تمرین با سیستم یک ست تا خستگی نهائی عضله بر این است که همین مقدار تمرین به منظور به-کارگیری حداکثر رشته-های عصبی کافی است.گو این-که احتمال صحت این قضیه نیز هست (با وجودی که هنوز اطلاعات دال بر حمایت از این ادعا به-دست نیامده) این رویکرد فرض را بر این داشته که به-کارگیری از رشته-های عصبی به منظور خستگی آنها برای یک-بار کافی است. که یک پیش-نیاز برای تطبیق هایپرتروفی به شمار می-آید. خستگی زودگذر یک موضوع است و دست-یابی به خستگی کافی به منظور واداشتن تمرینی به منظور تحریک عضلات به رشد مناسب باشد. در صورتی-که افراد با سابقه ورزشی بیشتر به تحریک عضلانی با حجم بالاتری که از طریق اجرای چندین ست حاصل می-شود نیاز دارند. هایپرتروفی بافت-های زنده از طریق وارد کردن استرس تا حد محدودیت آنها انجام شدنی نیست. در صورتی-که با به کار بستن یک استرسی که کمی فراتر از استرسی که به-طور معمول با آن سروکار دارد. هایپرتروفی برآورده خواهد شد. برای مثال استخوان-های اسکلتی در صورتی دچار هایپرتروفی (افزایش حجم سلولی) می-شوند که فشار معادل یک-دهم فشاری که منجر به شکستگی آنها می-شود به آنها وارد می-شود. این مسئله از بحث افزایش تدریجی حجم فشار تمرینی به-عنوان ایده-آل-تری� � شیوه برای دست-یابی رشد عضلانی حمایت می-کند.● آیا تمرین تا خستگی نهائی عضله ضروری است؟بدون شک خیر. همانند سایر شیوه-های تمرینی، تمرین تا خستگی نهائی عضله نیز یک ابزار است و از هیچ ابزاری نمی-بایست برای همیشه استفاده کرد. اما وقتی با درایت از آن استفاده شود می-تواند خیلی ارزشمند باشد. هر برنامه تمرینی که در آن هدف-هائی هم-چون افزایش تدریجی مقاومت در مقابل وزنه، انسجام و تنوع منظور شده باشد با موفقیت همراه خواهد بود.نویسنده: چارلز استلی|+| نوشته شده در  سه شنبه ۶ دی ۱۳۹۰ساعت 6:1  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتسیتم غریزی(حسی) قسمت نهاییسیتم غریزی(حسی)قسمت نهایینداشتن تمرکز/خستگی و یا بی علاقه بودن نسبت به تمرین:این واکنش میتواند نشانه تغذیه بد/کمبود خواب/تمرین بیش از حدو یا استفاده از سیستمهای غلط تمرینی باشد.این واکنش نشانه ایاز بروز ((ورزش زدگی)) است.میزان انرزی:تا هنگامی که در حین تمرین کاملا پر قدرت و دارای انرزی هستیدمیتوان نتیجه گرفت که برنامه غذایی و میزان استراحت شما صحیحو کافی بوده است.اما اگر در حین تمرین احساس ضعف و کمبود کردید میتوانید نتیجهبگیرید که در انتخاب برنامه غذایی یا تخمین میزان استراحت مناسبخود اشتباه کرده اید.تغییر دادن برنامه های غذایی و پی بردن به موسر بودن یا نبودنانها چندان مشکل نیست چرا که تغییرات بسیار کوچک معمولاموجب بروز واکنشهای بزرگی در میزان انرزی/دم عضلانی/مقدار اب یا چربی بدن میشوند.پس از انکه شما بعد از 6 ماه تا یک سال با واکنشهای بدن خودکاملا اشنا شدید به راحتی احساس خواهید کرد که چه نوعتمریناتی و کدامین برنامه غذایی برای رشد عضلات شمامناسبتر است و توان انتخاب بهترین برنامه تمرینی و غذایی رابرای خود خواهید داشت.ویکتور ریچاردز که یکی از حجیمترین بدنسازان امریکا میباشدنوع پیشرفته این سیستم را به طور کامل انجام میدهد.او میگوید:من اصلا برنامه تمرینی مشخصی ندارم.هر روز کهوارد باشگاه میشوم نسبت به نیاز و قدرتی که در بدن خود حس میکنم عضله ای را کاملا تحت فشار قرار میدهم. اصلا به این توجهنمیکنم که روز گذشته چه تمرینی انجام داده ام ویا چه عضله ایتحت فشار قرار گرفته است.به تعداد((تکرارها))و((ستها)) نیز توجهیندارم.گاهی اوقات با انجام یک ست در یک حرکت کاملا راضی میشومو گاهی با انجام 10 ست نیز سیراب نمیشوم.به طور مثال ئگاهی اوقات برای عضله زیر بغل تنها 7 ست در نظرمیگیرم گاهی و گاهی 70 ستتعداد ستها را هیچ گاه نمیشمارم بلکه تا هنگامی که حس کنم عضلاتم کاملا تحت فشار قرار نگرفته اند تمرین را ادامه میدهند.اما وزنه ها را طوری انتخاب میکنم که تعداد تکرار ها و ست ها بین6 الی 25 باشند.در حین تمرین معمولا از سیستمهای هرمی/هرمی معکوس وکنترل تمرکز استفاده میکنم.توجه داشته باشید که ویکتور یک بدنساز حرفه ای است و پس از8 تا 10 سال تمرین و مطالعه وشناخت نسبت به بدن خود چنین تمرینی اجرا میکند.|+| نوشته شده در  سه شنبه ۶ دی ۱۳۹۰ساعت 5:57  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتسیتم غریزی(حسی)سیتم غریزی(حسی)اگر شما با صد نفر با بهترین بدنسازان دنیا صحبت کنید همگی انها به شما خواهند گفت سیستم غریزی مهمترین سیستم تمرینی است.به همین دلیل نیز انرا میتوان سیستم پایه نامید.دکتر فرانکو کلمبو(قهرمان2 سال مسابقات مستر المپیا معتقد است:کسی که میخواهد بدنسازی موفق باشد باید بدن خود و نیاز های اصلی ان را کاملا بشناسد.برای دستیابی به این شناخت باید سیستم های مختلف تمرینی و روش های گوناگون تغذیه را تجربه کند و از میان انها مناسبترین را برگزید.البطه تجربه کردن سیستمهای مختلف تمرینی و روش های گوناگون تغذیه به منظور یافتن مناسبترین انها نیاز به مدت زمانی بین 20 تا30 سال دارد.پس بهترین روش استفاده از سیستم غریزی(حسی)است.داشتن شناخت کافی و اگاهی کامل نسبت به این سیستم باعث میشود شما زمان کوتاهی را صرف یافتن بهترین سیستم تمرینی و روش تغذیه خود کنید.به طوری که پس از گزشت 6 ماه تا 1 سال به نیازهای اصلی بدن خود به منظور افزایش حجم عضلانی ان پی میبرید.##بدنسازان حرفه ای به واکنش های بدن خود کاملا توجه میکنند و انها را زیر زره بین میبرند.دم عضلانی ودرد عضلانی در روز پس از تمرین نمونه هایی از این واکنش ها هستندپایان قسمت اول سیستم غریزی(حسی)سیتم غریزی(حسی)قسمت دومچگونه واکنشهای بدن را بشناسیم؟هنگام استفاده از سیستم غریزیبه چه واکنشهایی باید توجه کرد؟یکی از این واکنشها دم عضلانی است(پمپ عضلانی هنگام تمرین)باید تمرینات مختلف و همچنین سیستمهای گوناگون تمرینی راتجربه کنید تا متوجه شوید کدام یک از این سیستمها وحرکاتموجب دم کردن بیشتر عضلات شما میشود.همچنین یافتن تعداد ((تکرارها))و((ستهای))مناسب که موجب دم عضلانی میشوند بسیار مهم است.پس از گذشت مدتی پی میبرید چه حرکتی/چه ترکیبی از حرکاتچه سیستمی و چه تعداد از ((ست)) و ((تکرارها)) موجبدم عضلانی شما میشود.دیگر واکنشهای بدن که توجه به انها مهم است.درد بیشتر عضلانی نسبت به گذشته:انجام حرکات یا سیستمهای جدید موجب وارد امدن فشار بیشترویا تحت فشار قرار گرفتن ماهیچه ها از زاویه ای دیگر میشوداین تغییر در برنامه تمرینی(که امری مفید است) اغلب ایجاددرد عضلانی بیشتر نسبت به گذشته میکند.افزایش وزن بدنتا هنگامی که همزمان با افزایش وزن میزان افزایش چربی بدن کم باشد یکی از نشانه های افزایش حجم عضلانی و پیشرفت شمابالا رفتن وزن بدن است.استفاده از وزنه های سنگینتر در یک حرکت خاصاز انجا که نسبتی خاص بین حجم و قدرت عضلانی وجود داردمیتوان با توجه به سنگینی وزنه ها به پیشرفت و یاتوقف ان پی ببرید.بطور مثال استفاده از وزنه 120 کیلو گرمی برای انجام 6 ((تکرار))در حرکت پرس سینه به مدت 6 ماه نشانهای از توقف است.تغییرات ظاهریبطور مرتب خود رادر اینه نگاه کنید و چند وقت یکبار از خود عکسبگیرید و انها را با عکسهای قبل مقایسه کنید. تغییرات وضعفهایخود را با روشهای تمرینی و تغذیه ای خود مقایسه کنید تا پی بهموثر بودن یا نبودن انها ببرید.|+| نوشته شده در  سه شنبه ۶ دی ۱۳۹۰ساعت 5:55  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتمعرفی سیستمهای تمرینی برای اشنایی اولیه:معرفی سیستمهای تمرینی برای اشنایی اولیه:1:سیستم غریزی (حسی)2:سیستم اولویت (تقدمی)3:سیستم بیش خستگی4:سیستم تری ست5:سیستم ماموت ست6:سیستم (ست)های ادامه دار7:سیستم ضربه زدن(تقلب)8:سیستم ترکیبی9:سیستم هرمی10:سیستم هرمی معکوس11:سیستم صدتایی12:سیستم (3x6)13:سیستم دایره ای14:سیستم منزر (حد سنگین)15:سیستم R.T.P16:سوبر ست|+| نوشته شده در  سه شنبه ۶ دی ۱۳۹۰ساعت 5:52  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتمعرفی سیستم های ((ویدر)) و ((منزر)) در پرورش انداموی حدود 60 سال بیش در شهر مونترال کانادا و با ابتداییترین وسایل و در شرایطی نه چندان مطلوب در این رشته ورزشی اغاز به فعالیت کرد.ویدر بیش از 55 سال است که تحقیقات گسترده ای بیرامون علومی چون بزشکی/فیزیولوزی/اناتومی/تغذیه و ..... و ارتباط تنگا تنگ این علوم با چگونگی رشد و پرورش عضلات بدن انجام میدهد و در این زمینه دانش و اطلاعات ارزشمند و مفید خود را در خدمت ورزش کاران قرار داده و موجب پیشرفت و موفقیتهای فراوانی برای آنها شده است.ویدر که لقب پدر ورزش برورش اندام را نیز دارد در سال 1968 ارنولد شوارتزینگر 21 ساله را به امریکا برد و به اموزش وی برداخت و اورا به جایگاه بزرگترین قهرمان این رشته ورزشی هدایت کرد.از دیگر دست اوردهای (( ویدر)) برای بدنسازانشناسایی و معرفی سیستم های متعدد تمرینی از جمله سوپر ست/تری ست/ ضربه زدن/کنترل و تمرکز و................. است که نقش به سزا در پرورش عضلات بدنسازان داشته است.((ویدر)) در ارتباط با چگونگی اغاز تحقیقات خود میگوید:هنگامی که برای نخستین بار وارد باشگاه شدم حرکات و تمرینات بدنسازان را به دقت زیر نظر گرفتم تا چگونگی انجام صحیح تمرینات را یاد بگیرم. نخستین نکته ای که توجه مرا به خو جلب کرد دو نحوه متفاوت برای انجام یک حرکت بود.((مربی باشگاه در حرکت جلو بازو هالتر ایستاده هالتر را با ضربه به سمت بالا میکشید و به هنگام بایین اوردن انرا به ارامی هدایت میکرد اما یکی از شاگردان خود را از انجام چنین روشی بازداشت و ار او خواست که از میزان وزنه ها بکاهد تا حرکت را بدون ضربه انجام دهد. ((وقتی از علت این امر برسیدم مربی تنها مبتدی بودن شاگرد خود را عنوان کرد و دلیل قانع کننده ای نداشت. از همان زمان تصمیم گرفتم برای انجام هر حرکتی به علل علمی و منطقی ان دست یابم وسپس به انجام ان ببردازم بس از گزشت دو 2 سال سیستمی را ابداع کردم که بعد ها تحت عنوان سوپر ست معروف شد.این تکنیک زیر بنای به وجود امدن تکنیک های تری ست/ماموت ست و ستهای ادامه دار شدو ورزشکاران زیادی از ان استقبال کردن.))یکی دیگر از اقدامات اساسی ((ویدر)) ابداع سیستم spilt بودکه در آن تمرینات گروههای عضلانی مختلف به طور مجزا ودر روزهای خاص انجام مشد. بیش از ابداع این سیستم بدنسازان در هر جلسه تمرینی تمامی عضلات خود را تحت فشار قرار می دادند و این روش را سه بار در هفته تکرار میکردند. اما(( ویدر)) به نیاز عضلات به استراحت کافی برای رشد بی برد و به این نتیجه رسید که پرداختن به تمرینات دو2 یا سه3 عضله در هر جلسه تمرینی فشاری بیشتر و مناسبتر به آنها وارد میکند. تمامی سیستمهای ابداعی ویدر به تدریج ودر طول سالهای متمادی توسط ورزشکاران به کار گرفته شدند و بدنسازان با استفاده از این سیستمها به موفقیتهای چشمگیری دست یافته اند .سپاس و ستایش دانشگاه آزاد را ، که ترکش موجب بی مدرکی است و به کلاس اندرش مزید در به دری ، هر ترمی که آغاز می شود موجب پرداخت زر است  و چون به پایان رسد مایه ضرر ، پس در هر سال دو ترم موجود و بر هر ترمی شهریه ای واجب ..... از جیب و جان که بر آید ...... کز عهده خرجش به در آید|+| نوشته شده در  سه شنبه ۶ دی ۱۳۹۰ساعت 5:50  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتسیستم تکرارهای طولانیسیستم تکرارهای طولانیسیستم تکرارهای طولانی کسانیکه تاریخچه بدنسازی را مطالعه نموده اند میدانند مایک منتزر یکی از بهترین و خلاق ترین بدنسازان و مربیان جهان است او با ابداع سیستم تکرار های طولانی توانست بسیاری از ورزشکاران این رشته را از فلاتهای طولانی که دچار آن شده بودند رهایی بخشد. همانگونه که از اسم این سیستم مشخص است فرد میباید از توان انجام تکرارهای طولانی و پر تعداد برخوردار باشد در غیر این صورت به مفاصل و عضلات خود آسیبهای زیادی خواهد رساند .نکته مهم در انجام اینگونه تمرینات نظارت مربی یا مشاور ورزشی در طول تمرینات است .قبل از انجام تمرینات تکرار های طولانی به چند سوال زیر پاسخ دهید؟1- آیا ممکن است که من بتوانم تکرارهای با سرعت ویا آهسته و با کنترل را انجام دهم ؟2- آیا می توانم بین ستها و تکرار ها ، فقط کمی استراحت نمایم؟3- آیا می توانم تکرارهای 50 یا 100 تایی را انجام دهم؟توضیحات سیستمابتدا وزنه ها را برای یک ست با تکرار ماگزیمم بین 45% تا 70% انتخاب می کنیم.شروع می نمائیم به انجام حرکت با وزنه ، کنترلی و سریع . وقتی احساس خستگی کردید و نتوانستید ادامه بدهید ، چند ثانیه کوتاه استراحت نمائید . زمان استراحت باید به انداره 10 تکرار باشد ، بلافاصله باقی تکرار ها را ادامه می دهیم و هنگامی که به مرز ناتوانی رسیدیم ، می توانیم به سرعت وزنه ها را تا حد 10% سبک نمائیم و بعد برای قسمتهای دیگر بدن حرکت را تکرار می کنیم.بهترین حرکات پیشنهادی برای سیستم تکرارهای طولانی«سینه»پرس سینه با دستگاه ، پروانه« زیر بغل »روئینگ با کابل ایستاده ، روئینگ نشسته ، تی بار رو ، زیر بغل با کابل« سر شانه »پرس سر شانه با دستگاه ، پرس سر شانه با مو لتی پرس ، نشر از جانب« تراپز »شراگز با دمبل« جلو بازو »جلو بازو باهلتر ، جلو بازو با دمبل« پشت بازو »پشت بازو با دستگاه ، پشت بازو با کابل ، دیپس (پارالل)« جلو ران »جلو ران با دستگاه ، پرس پا خوابیده« پشت ران »پشت ران با دستگاه ، پشت ران تک پا« ساق »ساق با دستگاه ، ساق دانکی رایز« شکم »کرانچ ، ریور کرانچ ، ماشین کرانچ|+| نوشته شده در  سه شنبه ۶ دی ۱۳۹۰ساعت 5:48  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتسیکلهای تمرینی برای رشد عضلانیسیکلهای تمرینی برای رشد عضلانیهرچند گفته میشود بهترین محدوده تکرارها برای رشد عضلانی رنج ۸ تا ۱۰ تکرار است، ولی اغلب افرادی که بهطور مداوم در این رنج وزنههای خود را تنظیم و تمرینات را اجرا میکنند پس از مدتی پیشرفتشان متوقف میشود.یک روش ثابت برای مدتی طولانی نمیتواند باعث پیشرفت شما شود و این مسئله در تمام عرصه های زندگی ---- است. در هر زمینه مجبورید پس از مدتی در نحوه عملکردتان تغییراتی ایجاد کنید تا سیر صعودی رشد ادامه یابد. در حقیقت، تمرینات یکنواخت به سرعت باعث توقف شما خواهد شد، دقیقاً برخلاف آنچه مورد نظرتان است.به همین دلیل است که بسیاری از بدنسازان زیرک، روشها و فازهای متفاوت تمرین را در طول سال مورد استفاده قرار میدهند. یک فاز ممکن است شامل وزنههای سنگین و تکرارهای کم (۳ تا ۶ تکرار) با هدف افزایش قدرت عضلانی، فاز دوم شامل وزنههای متوسط و تکرارهای متوسط (۸ تا ۱۰ تکرار) با هدف افزایش حجم عضلانی؛ و فاز سوم شامل وزنههای سبک و تکرارهای زیاد (۱۲ تا ۲۰) تکرار، با هدف افزایش استقامت عضلانی باشد. در دنیای بدنسازی به این فازها، چرخهها یا دورههای تمرین اطلاق میشود.● تاریخچه دوره تمریناساساً تمرینات دورهای که به زبان ساده به معنی تغییرات منظم در ستها، تکرارها، حرکات و تکنیکهای تمرینی است. با هدف شتاب بخشیدن به افزایش قدرت و حجم عضلانی ایجاد شد. اصول اساسی این مسئله در کشورهای بلوک شرق در اواخر دهه ۱۹۵۰ برای بهینه ساختن پیشرفت ورزشکاران در تمرینات با وزنه طراحی شد. مسئله بر این پایه علمی استوار بود که به دنبال تمرینات با وزنه در عضلات سه مرحله روی میدهد:۱) شوکه شدن،۲) تطبیق یافتن۳) ایجاد خستگی و فرسودگی.این سه مرحله در مورد هر استرس دیگری که بر بدن وارد میشود هم ---- است.۱) تمرین با وزنه در اولین مرحله باعث ایجاد شوک در عضله میشود. در واقع برای مدت کوتاهی عضلات بهطور موقتی ضعیفتر میشوند. برای مثال، پس از جلسه تمرین عضلات دچار کوفتگی و ضعف در انقباض میشوند که شاید دو سه روز هم ادامه یابد. این نتیجه تخلیه منابع انرژی در عضله و ایجاد آسیبهای میکروسکوپی در فیبرهای آن است.۲) پس از مرحله شوکه شدن، مرحله دوم رخ میدهد: تطبیق یافتن. با تکرار و ادامه تمرینات، عضلات برای تحمل بهتر فشار با استرس ناشی از تمرین تطبیق مییابند که این شامل افزایش حجم، قدرت و منابع سوخت در عضله است. این روند میتواند برای چندین روز تا چند هفته ادامه یابد.۳) قرار دادن عضلات تحت فشار تمرینی ثابت برای مدت طولانی میتواند منجر به خستگی و فرسودگی در آنها شود. طی این مرحله در واقع توانائی بدن برای تطبیق با تمرینات کاهش مییابد.تحقیقات نشان داده برای کسب بهترین نتایج از تمرینات با وزنه، باید برنامه تمرین را حداقل هر چهار یا شش هفته برای بیشترین استفاده از دوره تطبیقپذیری عضله و ممانعت از شروع مرحله فرسودگی در آنها شود. طی این مرحله در واقع توانائی بدن برای تطبیق با تمرینات کاهش مییابد.تحقیقات نشان داده برای کسب بهترین نتایج از تمرینات با وزنه، باید برنامه تمرین را حداقل هر چهار یا شش هفته برای بیشترین استفاده از دوره تطبیقپذیری عضله و ممانعت از شروع مرحله فرسودگی تغییر دهد. برخی قهرمانان حتی فازهای تمرین را کوتاهتر در نظر میگیرند فیبرهای عضله در شرایط تطبیق و اطمینان از اینکه دچار توقف در رشد نشوند. ولی اگر از برنامهای نتیجه میگیرید میتوانید برای یک ماه و حتی بیشتر از آن استفاده کنید.سه نوع از چرخههای تمرین که در ادامه ذکر میشوند اثبات شده روشهای مؤثری هستند که هر کدام از آنها میتوانند در تمرینات بدنسازی به کار گرفته شوند.● سیکل خطیاغلب سیکلهای تمرینی خطی هستند. یعنی بهصورت یکنواخت و مشخصی پیش میروند. برای مثال، الگوئی که بیشترین استفادهکننده را دارد و بهعنوان چرخههای تمرین کلاسیک شناخته میشود با چند هفته (معمولاً بین یک تا چهار هفته) تمرین با وزنههای سبک آغاز میشود و طی چند مرحله وزنهها بهطور پیشرونده سنگین میشوند.در این روش، میتوانید تمرین را در رنج ۱۲ تا ۱۵ تکرار آغاز کنید. در فاز دوم وزنههای متوسط و تکرارهای متوسط (۸ تا ۱۰ تکرار)، سومین فاز شامل وزنههای سنگین و تکرارهای کم (۴ تا ۶ تکرار) و برخی اوقات فاز چهارمی شامل وزنههای بسیار سنگین برای ۱ تا ۳ تکرار. این چهار فاز در مجموع یک چرخه را تشکیل میدهند. در اینجا هدف حداکثر رشد عضلانی در نیمه اول چرخه است و حداکثر افزایش قدرت و توان عضله در نیمه دوم.● سیکل خطی معکوسروشی که در بالا به آن اشاره شد، بهصورت معکوس هم قابل استفاده است. در روش خطی معکوس، فاز اول شامل استفاده از وزنههای سنگین برای ۱ تا ۳ تکرار در هر ست؛ فاز دوم، ۴ تا ۶ تکرار در هر ست؛ فاز سوم، ۸ تا ۱۰ تکرار و در آخر، فاز چهارم شامل ۱۲ تا ۱۵ تکرار در هر ست میباشد.در این روش هدف از دو فاز اول افزایش قدرت و توان است. برای افزایش بهینه حجم و استقامت در مراحل بعدی، توانائی برای استفاده از وزنههای سنگینتر در دو فاز آخر میتواند به افزایش محسوس حجم عضلانی منجر شود.● سیکل نوسانیاخیراً در چرخههای علمی، تکنیک جدیدی به نام سیکلهای نوسانی، توجه زیادی را به خود جلب کرده است. برخلاف روشهای خطی، سیکلهای نوسانی دارای ماهیت نامنظم و تصادفی هستند. در آنها، بهجای الگوئی یکنواخت که برای چهار تا شش هفته در نظر گرفته شود، سیکلها جلسه به جلسه تغییر میکند. اگر فرضاً روز دوشنبه در رنج ۸ تا ۱۰ تکرار تمرین میکنید، میتوانید روز سهشنبه از محدوده ۴ تا ۶ تکرار و برای چهارشنبه از ۱۲ تا ۱۵ تکرار استفاده کنید.پیش از این دانشمندان بر این باور بودند که تغییر تمرینات بهصورت بسیار مداوم اجازه نمیدهد مرحله تطبیق بهطور مناسب انجام شود. اما، تحقیقات جدید از مؤثر بودن روش سیکل نوسانی پشتیبانی میکند، چنانچه برخی مطالعات نشان داده روش نوسانی برای افزایش قدرت عضلانی حتی مؤثرتر از روش خطی است.خاصیت پراکندگی روش نوسانی برای ساختن عضله، توان و قدرت به کار میرود. در اصل سیکلهای تمرینی براساس این حقیقت شکل گرفتند که عضلات در مقابل فشاری که به آنها وارد میشود تطبیق مییابند. اگر آنها برای مدت طولانی مقابل فشار ثابتی قرار گیرند، تطبیقپذیری متوقف میشود یا حتی معکوس میشود. در سیکل نوسانی، یک فشار تمرینی خاص برای مدت کوتاهی به عضله اعمال میشود و سپس تغییرات اعمال میشود. چنین روشی این امکان را میسر میکند که وزنههای مختلف (سنگین، متوسط و سبک) در جلسات مختلف تمرین به کار گرفته شوند. در نتیجه باعث عدم عادت عضلات به تمرینی خاص میشود، ولی در عین حال عضلات را برای تطبیق پیشرونده به تناوب کافی در مقابل محرکهای مختلفی قرار میدهد.سیکلهای نوسانی نیاز به سازمان و برنامهریزی کمتری نسبت به روشهای خطی دارند. میتوانید تمرینات را آزادانه تغییر دهید. اگر یک روز احساس خستگی کنید، یا بالعکس احساس کنید پرانرژی هستید، میتوانید متناسب با آن تمرینات را در نظر بگیرید، حتی در همان لحظهای که وارد باشگاه میشوید. اگر در روزی زمان کمتری برای تمرین دارید، میتوانید برنامهای را که شامل ستها و تکرارهای کمتری است اجرا کنید یا برنامهای با استراحت کوتاه میان ستها.● چرخشی برای رشدجدا از ورزشی که انتخاب میکنید، مهم است در تمرینات چرخش و تنوع داشته باشید. چراکه نتیجهاش کمک به رشد عضلانی بهتر و افزایش قدرت خواهد بود.میتوانید با چرخش بین سیکلهای تمرین بازهم تمرینات مؤثرتری داشته باشید به عبارتی، بین روشهای خطی، خطی معکوس و روش نوسانی حرکت کنید. روشهای سیکلی مختلف باعث افزایش تنوع تمرینات میشوند و در نتیجه پیشرفت بهینه و اجتناب از توقف رشد را در پی خواهند داشت.پس از آن یک سیکل نوسانی برای دو هفته در نظر گرفته شده. در این مدت هر عضله دوبار در هفته تحت فشار قرار میگیرد. در آخر برنامه شامل یک سیکل خطی معکوس است که با وزنههای کاملاً سنگین و تکرارهای کم آغاز میشود، سپس کاهش وزنهها در هر هفته و افزایش تعداد تکرارها در طول چهار هفته. در این مرحله هر بخش از بدن یکبار در هفته تحت فشار قرار میگیرد. با همان الگوئی که برای هشت هفته اول اجرا شد.در پایان این ۱۴ هفته، میتوانید مجدداً برنامه را از ابتدا آغاز کنید. یا اینکه الگوئی که بهنظرتان مناسب است را طراحی کنید.▪ سیکل خطی (هفته اول تا هشتم)هفته/ تعداد ست (برای هر حرکت)/ استراحت بین ستها/ تکرارهاـ اول و دوم/ ۳/ کمتر از ۱دقیقه/ ۱۵ـ۱۲ـ سوم و چهارم/ ۱/ ۳ تا ۲ دقیقه/ ۱۲ـ۱۰ـ پنجم و ششم/ ۲/ ۳ تا ۳ دقیقه/ ۱۰ـ۸ـ هفتم و هشتم/ ۳/ ۳ تا ۴ دقیقه/ ۸ـ۶▪ سیکل نوسانی (هفته نهم و دهم)هفته نهم/ بخشهای بدن/ تعداد ست (برای هر حرکت)/ استراحت بین ستها/ تکرارهاـ شنبه/ سینه، سرشانه، پشتبازو/ ۲/ ۳ تا ۳ دقیقه/ ۱۰ـ ۸ـ یکشنبه/ پشت، جلوبازو/ ۳/ کمتر از ۱ دقیقه/ ۱۵ـ۱۲ـ دوشنبه/ پا/ ۳/ ۳ تا ۴ دقیقه/ ۸ـ۶ـ سهشنبه/ سینه، سرشانه، پشتبازو/ ۳/ کمتر از ۱دقیقه/ ۱۵ـ۱۲ـ چهارشنبه/ پشت، جلوبازو/ ۳/ ۳ تا ۴ دقیقه/ ۸ـ۶ـ پنجشنبه/ پا/ ۱/ ۳ تا ۲ دقیقه/ ۱۲ـ۱۰هفته دهم/ بخشهای بدن/ تعداد ست (برای هر حرکت)/ استراحت بین ستها/ تکرارهاـ شنبه/ سینه، سرشانه، پشتبازو/ ۳/ ۳ تا ۴ دقیقه/ ۸ـ۶ـ یکشنبه/ پشت، جلوبازو/۱/ ۳ تا ۲ دقیقه/ ۱۲ـ۱۰ـ دوشنبه/ پا/ ۳/ ۳ دقیقه/ ۱۰ـ۸ـ سهشنبه/ سینه، سرشانه، پشتبازو/۱/ ۳ تا ۲ دقیقه/ ۱۲ـ۱۰ـ چهارشنبه/ پشت، جلوبازو/ ۳/ ۳ دقیقه/ ۱۰ـ۸ـ پنجشنبه/ پا/ ۳/ کمتر از ۱ دقیقه/ ۱۵ـ۱۲● سیکل خطی معکوس (هفته یازدهم تا چهاردهم)▪ هفته/ تعداد ست (برای هر حرکت)/ استراحت بین ستها/ تکرارهاـ یازدهم/ ۳/ ۳ تا ۴ دقیقه/ ۸ـ۶ـ دوازدهم/ ۲/ ۳ تا ۳ دقیقه/ ۱۰ـ۸ـ سیزدهم/ ۱/ ۳ تا ۲ دقیقه/ ۱۲ـ۱۰ـ چهاردهم/ ۳/ کمتر از یک دقیقه/ ۱۵ـ۱۲در مثال ذکر شده یک برنامه چهارده هفتهای در نظر گرفتهایم که شامل هر سه روش اصلی سیکلهای معرفی شده میباشد. برنامه با یک دوره کلاسیک خطی آغاز میشود (سیکل خطی). شروع با تکرارهای زیاد و وزنههای سبک، که در طول هشت هفته در فازهای دو هفتهای تکرارها کاهش مییابد و به نسبت بر سنگینی وزنهها افزوده میشود. هر بخش بدن را یکبار در هفته تمرین دهید با استفاده از الگوی چهار روز در هفته بهصورت زیر:ـ شنبه/ سینه، سرشانه و شکمـ یکشنبه/ پا و ساقـ دوشنبه/ استراحتـ سهشنبه/ پشت و شکمـ چهارشنبه/ جلوبازو و پشتبازوـ پنجشنبه/ استراحتـ جمعه/ استراحت● تمرینات مناسب برای استفاده در این ۱۴ هفتهاز این حرکات برای تمام ۱۴ هفته استفاده کنید. تکرارها، وزنهها و استراحت بین ستها را براساس آنچه در شرح برنامه به آن اشاره شد در نظر بگیرید.▪ سینه: پرس بالاسینه با دمبل یا هالتر، پرس سینه با دمبل یا هالتر، قفسه سینه یا بالاسینه با دمبل، کراس اور یا فلای با دستگاه.▪ سرشانه: کرانچ شکم بهصورت عادی یا با کابل، بالا آوردن پاها در حالت آویزان، کرانچ پهلو▪ پا: اسکوات با هالتر یا با دستگاه اسمیت، پرس پا یا هک اسکوات، جلو پا یا لانگ با دمبل، ددلیفت پا خوابیده با دستگاه▪ ساق: ساق پا ایستاده یا پا خرک، ساق پا نشسته▪ پشت: زیربغل هالتر خم یا تیبار، زیربغل دمبل تک خم یا زیربغل سیمکش قایقی، بارفیکس، کشش سیمکش از بالادست باز، حرکت فیله کمر.▪ پشتبازو: پشتبازو هالتر خوابیده با میله خمیده یا پرس سینه دست جمع، دیپ یا پشتبازو با دمبل جفت دست، کشش سیمکش با طناب یا دستگیره صاف.▪ جلوبازو: جلوبازو هالتر ایستاده، جلوبازو روی میز لاری با دمبل یا هالتر خمیده، جلوبازو دمبل تکتک یا جلوبازو دمبل تک خم.|+| نوشته شده در  سه شنبه ۶ دی ۱۳۹۰ساعت 5:48  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتتکلیف تکرارها را مشخص کنید!تکلیف تکرارها را مشخص کنید!ابرت کندی نویسنده چندین جلد کتاب مشهور در مورد بدنسازی است و در حال حاضر چند مجله متفاوت در زمینه بدنسازی را منتشر می-کند او از سال-ها قبل تمرینات قهرمانان زیادی را دیده و از آن-ها مطالب زیادی به چاپ رسانده است. می-توان او را یکی از تاریخ-دانان پرورش اندام و کارشناسان باتجربه معرفی کرد. او بعد از سال-ها مشاهده تمرینات دوران مختلف بدنسازی مقاله-ای در مورد بهترین دامنه تکرار نوشته که با هم می-خوانیم.زمانی-که نخستین بار تمرینات با وزنه را شروع کردم (زمان قبل از آرنولد) خیلی سریع به روش ۵ ست ۵ تکرار عادت کردم. می-پرسید چرا؟ به این دلیل که هرکول-های تلویزیون و قهرمان مستر یونیورس رگ پارک از این روش استفاده می-کرد و به طور دائم از آن در مجله خود به نام مجله رگ پارک مقاله می-نوشت.من رگ پارک نبودم، حتی بدنم از لحاظ آمادگی نزدیک به او هم نبود اما این روش برای من که یک جوان انگلیسی استخوانی و لاغر بودم مؤثر واقع شد.در سن ۳۰ سالگی رگ پارک با ازدواجی که کرد محل زندگی خود یعنی انگلستان را --- کرد و به یوهانسبورگ رفت و چندین باشگاه تٲسیس کرد و شیوه تمریناتش هم تغییر کرد. او شروع کرد به تمرین کردن با ست-های ۱۰ تکراری، در نتیجه من هم از او پیروی کردم. او بعدها اظهار کرد که این روش را به سختی پیدا کرده است. ما هر دو با این روش بهترین بدن-های همه عمرمان را ساختیم. او قهرمان چندین دوره مستر یونیورس بود. من سال-هاست که درباره تعداد تکرارها فکر کرده-ام و به این نتیجه رسیده-ام که ۸ تکرار یک ایده-آل است. آن-هائی که قبل از استروئیدها تمرین می-کردند با چه روش-هائی عمل می-کردند؟ مثلاً استیوریوز کسی بود که طرفدار ۹ تکرار در هر ست بود. کلاسی رس به ۱۰ تکرار معتقد بود. رگ لویس به ۲۰ تکرار ایمان داشت. آرنولد و فرانکو کلمبو افرادی بودند که با تکرارهای کمتر یعنی ۵ الی ۶ تمرین می-کردند. فرانک زین و دیودراپر در دامنه ۸ الی ۱۲ تمرینات خود را پی می-گرفتند (البته قبل از آن با ۵ الی ۶ تکرار سنگین می-رفتند.)آرنولد، فرانک زین و دراپر بعدها براساس تجربه تکرارها را در محدوده ۱۰ الی ۱۲ انجام دادند.خیلی زود این زمینه-ها نمایان شد. برخی از بدنسازان موفق سال-ها با ست-های کم تکرار تمرین می-کردند. با این روش آن-ها تاندون-ها، لیگامنت-ها، عضلات و زیرسازی خود را به-خوبی ساختند که بعدها باعث پیشرفت-شان شد.حالا قبل از آن که ادامه بحث را دنبال کنیم، اجازه دهید یک مسئله را رو راست بیان کنم. اگر چیزی به غیر از ست-های یک تکراری یا ست-های ۱۰۰ تکراری انجام ندهید، در نهایت عضله خواهید ساخت. هدف این مقاله تعیین بهترین روش تکرارها برای به حداکثر رساندن سایز عضلات در کوتاه-ترین زمان ممکن است.کلارنس باس یک معلم سخت-کوش بدنسازی بود که بدنی کامل از حجم خالص عضلانی داشت. او وقتی روی یکی از شاگردان خود کار می-کرد به طور اتفاقی کشف بزرگی در مورد تعداد تکرارها به-دست آورد. او یک شاگرد وزنه-بردار داشت که با تکرارهای خیلی کم برای افزایش قدرت کار می-کرد، اما کلارنس به-عنوان یک بدنساز تکرارهای ۶ الی ۸ را به او تجویز کرد. حالا شروع ماجرا را از زبان شاگرد مذکور بخوانید: ”مدت ۶ سال بدنساز بودم و با تکرارهای ۱۶ الی ۱۲ و حداکثر وزنه ممکن رشدی آهسته اما مداوم داشتم. بعد از یک تصادف با موتور سیکلت ناچار شدن وزنه-ها را کاهش داده و تکرارها را به ۱۵ الی ۲۰ رساندم. به مدت ۳ ماه با این روش تمرین کردم و نتایج بسیار شگفت-انگیزی به-دست آوردم. به طوری که حدود ۲/۱ سانتی-متر به قطر بازوها و ساق-هایم اضافه شد و ران-هایم نیز حدود ۵/۸ سانتی-متر قطورتر شدند در حالی-که محیط سینه-ام نیز حدوداً ۸/۳ سانتی-متر بیشتر شد.“کلارنس با مشاهده این نتایج این-طور اظهار نظر کرد که: ”من معتقدم او بخشی از سلول-های عضلانی خود را به رشد وادار کرد که تا قبل از آن به حد کافی روی آن-ها فشار نیاورده بود.“به-نظر شما چقدر گفته-های او صحیح است؟ خیلی از بدنسازان از اجراء ست-های پر تکرار در تمرین خودداری می-کنند چرا که ثابت شده تکرارهای کم و سنگین برای ساختن حجم عضلانی مؤثر هستند. تکرارهای کم باعث هیپروتروفی (بزرگ شدن عضلات) می-شوند که اثر آن-ها روی فیبرهای تند انقباض می-باشد.از سوی دیگر فیبرهای کند انقباض که استقامتی هستند با تمرینات سنگین رشد ناچیزی می-کنند. اما وقتی با تکرارهای زیاد (۱۵ الی ۲۵) کار می-کنید، میتوکندری سلول-ها را نیز به-کار وادار می-کنید. این اجزاء برای متابولیسم اکسیداتیو پاسخگو هستند و همچنین برای تولید Atp پاسخگو هستند که از این جهت تمرین با تکرارهای زیاد می-تواند هم سایز و هم حجم عضلات را افزایش دهد.دکتر فردریک هاتفیلد ملقب به دکتر اسکوات که دانش وسیعی از علم تمرین دارد می-گوید: ”میتوکندری می-تواند تا ۱۵ الی ۲۵ درصد از سایز کلی سلول-های عضلانی را تشکیل دهد. همچنین سایز عروق خونی نیز به-وسیله تمرینات پر تکرار بیشتر می-شود که همین عروق هم می-تواند تشکیل دهنده ۳ الی ۵ درصد از سایز سلول-ها باشد، که مجموع میتوکندری و عروق خونی حدوداً ۳۰ درصد از هر سلول عضلانی را می-تواند تشکیل دهد.● چند تکرار پیشنهاد کنم؟از آنجائی-که به-نظر می-رسد حداکثر رشد سایزی عضلات از تمرین دادن تمامی محتویات داخل سلول-های عضلانی به-دست می-آید. منطقی به-نظر می-رسد که هر ۳ دامنه تکرار کم، متوسط و زیاد در تمرینات استفاده کنیم.توصیه می-کنم ترکیبی از تکرارهای کم (۳ الی ۵)، متوسط (۸ الی ۱۲) و زیاد (۲۰ الی ۲۵) را به-کار ببرید. این ترکیب را به طرق مختلفی می-توانید مورد استفاده قرار دهید. برای اکثر عضلات بدن می-توانید تکرارهای متوسط و زیاد را به-کار برید اما هر از گاهی باید جلسات تمرین سنگین را داشته باشید. یا این-که می-توانید مبنی را تمرینات سنگین بگذارید و هر از گاهی تمرینات پر تکرار هم در کنار آن انجام دهید.روش دیگر این است که در یک جلسه هم تکرارهای کم داشته باشید هم تکرارهای زیاد. راه دیگر این است که ۲ ماه سنگین کار کنید بعد از آن ۲ ماه سبک. برخی از بدنسازان یک گروه عضلانی را سنگین تمرین می-دهند بعد در پایان تمرین ست-های پر تکرار هم برایش اجراء می-کنند تا ناحیه مورد نظر را سرشار از جریان خون کنند و مواد غذائی و اکسیژن را به عضلات برسانند. در یکی از کتاب-های خود به نام ماسل بلستینگ که آن را به کم دان رس نوشته-ام بخشی داریم به نام روش تمرینی ۲۰/۶ که این-جا اشاره کوتاهی به آن می-کنم تا بتوانید در راستای مباحثی که گفته شد از آن بهره ببرید.● روش تمرین ۲۰-۶چنانچه برنامه تمرینی فعلی-تان باعث رشد قابل ملاحظه-ای نمی-شود این برنامه برای-تان کارساز خواهد شد. در این روش ترکیبی از ۲ دامنه تکرار مختلف را به-کار می-بریم که در نهایت منجر به رشد می-شود.با ست-های ۶ تکراری می-توانید وزنه-های سنگینی برای تمرین خود انتخاب کند. کمتر از ۶ تکرار قدرتی است به-شکلی که افزایش قدرت بدون رشد سایزی به بار می-آورد. وقتی با دامنه تکرار ۶ تمرین کنید وزنه-ها آن-قدر سنگین هستند که فیبرهای عضلانی عمقی بدن را به-کار کردن وادار سازند به-شرطی که همواره سعی-تان افزایش دادن مقدار وزنه باشد.اما ست-های ۲۰ تکراری کارآئی دیگری دارند. آن-ها حداکثر پمپاژ خون در عضلات را به-وجودمی-آورند و مواد مغذی را به-داخل سلول-های عضلانی هدایت می-سازند. دفع اسید لاکتیک (فرآورده زائدی که از تمرین عضلات حاصل می-شود) مؤثرتر صورت می-پذیرد.با تکرارهای زیاد عروق خونی موجود در عضلات بزرگ-تر می-شوند و علاوه بر این که عضلات را مؤثرتر به رشد وادار می-کنند، خودشان به عضلات سایز می-دهند.

مشاوره بدنسازی و مکمل غذایی امید حاتمی 09100782312

 تغذیه ورزشکاران

    امروز بیش از هر زمان دیگری ارزش فعالیت*های بدنی و نقش آن در سلامت شناخته شده است.
    در واقع زندگی ماشینی، فعالیت*های حرکتی روزمره را کاهش داده و برای جلوگیری از بروز بسیاری از بیماریها ورزش امری ضروری است. گاهی یک ورزشکار فراتر از حفظ سلامتی در رشته*ای خاص جهت کسب مقام قهرمانی کوششی مستمر می*نماید که در این شرایط تمامی عوامل در بدن تغییر می*کنند. قلب، ریه، دستگاه گوارش، هورمون*ها، سیستم عصبی و بخصوص ماهیچه*ها نیاز به تطابق با وضعیت جدید دارند.در واقع هیچ استرس و فشاری همانند یک ورزش سنگین و طولانی*مدت روی بدن تأثیر نمی*گذارد. بنابر این جهت کسب مقام قهرمانی یکی از مسائل مهم، تغذیه ورزشکاران است. البته فراموش نکنیم هدف از ورزش، سلامتی روح و جسم است و در کنار آن رقابت سالم در مسابقات و نه فقط کسب مقام قهرمانی به هر قیمتی.
    نیازهای تغذیه*ای ورزشکاران
    انرژی: انرژی مورد نیاز برای یک ورزشکار به عوامل مختلفی مثل خصوصیات فردی ورزشکار (قد، وزن، جثه فرد، ***، سن، بلوغ)، مدت ورزش، نوع و شدت ورزش و شرایط جغرافیایی محل زندگی فرد بستگی دارد و به طور کلی طی فعالیت* ورزشی از یک طرف میزان متابولیسم پایه(bmr) افزایش می*یابد و از طرف دیگر فعالیت فرد زیاد می*شود، بنابر این مقدار نیاز انرژی بین 3 تا 6 هزار کیلوکالری در روز توصیه می*شود. برای ورزش*های سنگین مثل اسکی، ماراتن و ورزش*های تیمی حداکثر انرژی لازم است که برای این نوع ورزش*ها توصیه می*شود. 75-70 درصد کالری رژیم از منبع کربوهیدرات که قسمت اعظم آن از نوع کمپلکس می*باشد تأمین گردد.
    در ورزش*هایی که انرژی زیادی در مدت کوتاه نیاز دارند مثل کشتی و شنای صدیارد، میزان نیاز انرژی بین 5000-3000 کیلوکالری است. کمترین میزان نیاز به انرژی مربوط به فعالیت*های ورزشی با شدت کم و مدت طولانی و یا ورزش*هایی که با شدت زیاد و مدت کم انجام می*شود، است ورزش*هایی مثل: پرش طول، پرش ارتفاع، پرتاب دیسک، پرش با نیزه و غیره...
    به طور کلی میزان نیاز انرژی برای زنان ورزشکار 10درصد کمتر از مردان ورزشکار می*باشد.
    پروتئین: برای رشد و بازسازی، انقباض عضلانی و تولید انرژی، پروتئین برای ورزشکاران لازم است ولیکن مصرف زیاد پروتئین بر قدرت عضلانی نمی*افزاید(فقط حجم عضلات را زیاد می*کند) و توصیه می*شود 15-12 درصد انرژی مصرفی بایستی از منبع پروتئین تأمین شود و چون نیاز ورزشکاران به انرژی افزایش می*یابد، بنابراین مقدار پروتئین مورد نیاز برای فعالیت*های ورزشی حداکثر 5/1 گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در روز است، که در مورد پروتئین مصرفی توصیه می*شود: نسبت پروتئین حیوانی به گیاهی، 60 به 40 باشد و نوع پروتئین مصرفی بهتر است از گوشت*های کم*چربی (گوشت سفید مثل مرغ و ماهی) و بیشتر به صورت کبابی یا آب*پز باشد. سفیده تخم*مرغ و لبنیات کم*چربی نیز از منابع خوب پروتئین هستند.
    جگر منبع خوبی از پروتئین، آهن، فسفر، ویتامین*های گروه a و b می*باشد، ولی به دلیل این که غنی از اسیدهای نوکلئیک، ترکیبات پورین*دار و کلسترول است، مصرف آن بیش از هفته*ای یک بار توصیه نمی*شود. باید به این نکته توجه کرد که مصرف زیاد پروتئین باعث ایجاد عوارضی مثل از دست دادن کلسیم، خشکی بدن، ایجاد نقرس، دهیدراتاسیون یا کاهش آب بدن، کنونریس و اختلالات کلیوی می*شود.
    چربی: جهت تولید انرژی برای فعالیت*هایی که مدت زیادی طول می*کشد سوختن مواد حاوی چربی ضروری است. با طولانی شدن ورزش، اسیدهای چرب آزاد از ذخایر بافت چربی رها می*شوند و برای مصرف عضلات به عنوان سوخت استفاده می*شوند. البته در 90-60 دقیقه ابتدای ورزش عضلات از گلوکز و گلیکوژن ذخیره شده استفاده می*کنند و پس از 90 دقیقه* اسیدهای چرب آزاد جهت سوخت مصرف می*شوند. تحقیقات نشان داده که چربی زیاد در رژیم غذایی باعث کاهش قدرت ورزشکاران می*شود. در تحقیقی که روی دوچرخه*سواران انجام گرفته مشاهده شده دوچرخه*سوارانی که غذای مصرفی آنها غنی از کربوهیدرات پیچیده(نان*های سبوس*دار، پاستا و...) و محدود از چربی بوده، تا 240 دقیقه دوچرخه*سواری کرده*اند در حالی که در نتیجه خوردن غذای چرب مقاومت آنها کم شده و حداکثر تا 75 دقیقه توانسته*اند فعالیت دوچرخه*سواری داشته باشند. به طور کلی چربی مصرفی باید کمتر از 25 درصد کالری رژیم باشد که از این مقدار 10 درصد آن به اسیدهای چرب غیراشباع حاوی چند باند دوگانه(روغن*های گیاهی مایع) اختصاص داده شود.آب: آب تنها ماده*ای است که کمبود یا فقدان آن تهدید جدی برای سلامتی است. به خصوص در فعالیت*های ورزشی فقدان آب و یا کمبود آب سبب خستگی زودرس ورزشکار می*شود.
    نقش آب برای فعالیت قلب و عروق، متابولیسم موادمغذی، سیستم تنظیمی حرارت بدن و همچنین دفع مواد زائد حاصل از متابولیسم سلولی است. از طرف دیگر انتقال آب از داخل به خارج از سلول و بالعکس متضمن جابه*جایی یونهای سدیم، پتاسیم ، کلر و منیزیم است. هر چند که عرق یک ترکیب هیپوتونیک(رقیق) است و غلظت سدیم، پتاسیم و کلر در عرق کمتر از خون است ولیکن در فعالیت*های طولانی مدت تعریق زیاد سبب افزایش غلظت خون و در نتیجه خستگی و عدم توان ورزشی می*شود.مصرف نوشیدنی*ها و ترکیب آن در فعالیت*های ورزشی به عواملی مثل حرارت محیط، رطوبت محیط، خصوصیات مورفولوژیک و بیوشیمیایی فرد و شدت و مدت ورزش بستگی دارد. به طور کلی توصیه می*شود قبل از مسابقات ورزشی حدود 500-400 سی*سی از نوشیدنی*های مختلف که حاوی گلوکز است، استفاده شود و گاهی اوقات کمی الکترولیت به این نوشیدنی*ها اضافه شود. در طول مسابقات توصیه می*شود در فاصله هر 15 دقیقه 240-150 سی*سی از مایعات استفاده شود. استفاده از نوشیدنی*های هیپرتونیک (پرغلظت) و یا قرص نمک به هیچ وجه توصیه نمی*شود. نوشابه*های ورزشی که برای جبران مایعات از دست رفته در هنگام تمرین و مسابقه می*توان استفاده نمود عبارتند از: آب میوه*ها مثل آب سیب یا آب حاوی گلوکز و ویتامین*های گروه b و یا شربت آبلیمو با شکر که حداکثر حدود 80 گرم در هر لیتر شکر اضافه شود.
    مواد معدنی: در حین فعالیت*های ورزشی نیاز به مصرف بسیاری از مواد معدنی در ورزشکاران افزایش می*یابد. به عنوان مثال نیاز به کلسیم در ورزشکاران زیادتر می*شود زیرا کلسیم در افزایش دانسیته استخوانی، از بین رفتن استرس*های ناشی از ورزش و افزایش توان ورزشی نقش بسزایی ایفا می*کند. نیاز به منیزیم افزایش می*یابد زیرا منیزیم در متابولیسم مواد مغذی و تولید انرژی شرکت می*کند. نیاز به فسفر افزایش می*یابد به دلیل این که فسفر در تنظیم انرژی به صورت atp، تعادل اسید و باز و در نتیجه افزایش توان ورزشی مؤثر است.
    نیاز به روی افزایش می*یابد، زیرا روی جزء ساختمانی بسیاری از آنزیم*هایی است که در متابولیسم مواد مغذی شرکت می*کنند و همچنین به همراه مس و آهن در سنتز هموگلوبین و خون*سازی شرکت می*کند.نیاز به مصرف مس به دلیل نقشی که در بالا بردن درصد جذب آهن، سنتز میلین و فسفر لیپیدها، استحکام بافت پیوندی و همین طور آزادسازی انرژی از موادمغذی دارد افزایش می*یابد. و بالاخره نیاز به آهن به دلیل نقشی که آهن در انتقال اکسیژن به صورت هموگلوبین و میوگلوبین و خون*سازی دارد بیشتر می*شود. بنابر این مواد معدنی در تأمین سلامت ورزشکاران از جایگاه ویژه*ای برخوردار هستند.
    ویتامین*ها: مصرف ویتامین*ها باید در ورزشکاران جهت افزایش توان ورزشی و کاهش خستگی ناشی از ورزش افزایش یابد. این گروه از مواد مغذی هر چند نقش انرژی*زایی ندارند و لیکن به صورت کوآنزیم در متابولیسم مواد مغذی شرکت می*کنند. به عنوان مثال ویتامین*های b1، b2 و b3، همگی برای انرژی*زایی نقش مهمی دارند. مصرف ویتامین b6 باید در بدن*سازان بیشتر شود چون این ویتامین* نقش مهمی در سنتز پروتئین*ها برعهده دارد. کمبود ویتامین b12 و اسید فولیک در ورزشکاران گیاهخوار که برای چند سال این رژیم را داشته*اند شایع است و مصرف مکمل برای این گروه توصیه می*شود.
    در فعالیت*های ورزشی نیاز به ویتامین*های a، e و c نیز به دلیل نقش آنتی*اکسیدانی که دارند افزایش می*یابد، زیرا در نتیجه ورزش فرایند اکسیداتیو(ورزش*هایی که در آن اکسیژن زیادی مصرف می*شود) در عضله افزایش می*یابد و منجر به افزایش تولید پراکسیدهای چربی و رادیکال*های آزاد می*گردد. نتایج مطالعاتی که روی ورزشکاران صورت گرفته نشان می*دهد که مصرف این سه ویتامین برای مدت 3 تا 4 هفته از طریق برنامه* غذایی سبب کاهش میزان آنزیم*های کراتین فسفوکیناز(cpk) و لاکتات دهیدروژناز(ldh) می*گردد که کاهش این دو آنزیم سبب افزایش توان ورزشی می*شود.
    نکات تغذیه*ای مفید برای ورزشکاران
    1) از خوردن نوشابه*های گازدار و مواد غذایی پرفیبر و نفاخ خودداری کنید.
    2) از خوردن غذاهای چرب و سرخ کرده اجتناب کنید.
    3) بهتر است از چای کم*رنگ استفاده نمایید.
    4) مصرف 3-1 فنجان قهوه یا نسکافه برای افزایش توان ورزشی مفید است.
    5) در هر روز حداقل از دو نوع میوه حاوی ویتامین c استفاده شود.
    6) روزانه از سبزیجات تازه استفاده نمایید.
    7) مصرف پروتئین زیاد قبل از مسابقه مجاز نمی*باشد، چون نیاز به آب را افزایش می*دهد.
    8) افزایش انرژی مصرفی بر حسب نوع و مدت و شدت ورزش و مصرف کربوهیدرات* زیاد حداکثر تا 75% کالری رژیم برای فعالیت*های ورزشی سنگین و طولانی مدت توصیه می*شود.
    9) انواع میوه*ها و آب میوه*ها، شیر، نان و غلات منابع خوب کربوهیدرات* هستند که بهتر است یک ساعت قبل از ورزش شیر با عسل و یا آب میوه با عسل استفاده شود، زیرا عسل سبب افزایش سطح انرژی در بدن می*شود.


کاهش وزن سریع سراب یا واقعیت؟

    آیا تا به حال به صفحه آگهی های برخی روزنامه ها و مجلات سری زده اید؟ حتماً اگر به این صفحه ها نگاهی کرده باشید، خواهید دید که آگهی های بی شماری در مورد کاهش وزن سریع، انواع قرص ها و کپسول ها، انواع کمربندها و ژل ها در آنها به چشم می خورد.

    برخی از این آگهی ها را با هم مرور می کنیم:
    ۵۰ کیلوگرم کاهش وزن در یک ماه؟! کمی با انصاف تر ۳۰ کیلوگرم کاهش وزن در یک ماه؟! باز هم کمی با انصاف تر ۲۰ کیلوگرم کاهش وزن در ۲۰ روز؟!
    اما آیا چنین کاری ممکن است؟ آیا این تبلیغات واقعیت دارند؟ آیا شما جزو آن دسته از افرادی هستید که به توصیه دوستان رفتار می کنید، نه متخصصان فن؟ آیا شما جزو آن دسته از افرادی هستید که معتقدید هر جا گرانتر باشد، بهتر است؟ و ِآیا وقت آن نرسیده است که به خود بگوییم شنونده باید عاقل باشد؟
    حال کمی در مورد این تبلیغات سراب گونه بحث می کنیم. از نظر تغذیه یک کیلوگرم کاهش وزن، نیاز به حذف ۷۰۰۰ کیلوکالری انرژی دارد. در جوامع امروزی بدن یک زن طبیعی معمولاً به حدود ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ کیلوکالری انرژی در روز نیاز دارد و این رقم در مورد مردان به طور متوسط بین ۲۵۰۰ تا ۳۵۰۰ کیلوکالری متغیر است.
    به این اعداد و ارقام به دقت نگاه کنید: ۳۰ کیلوگرم کاهش وزن به معنای حذف ۲۱۰۰۰۰ کیلوکالری انرژی است.
    مثلاً اگر فرض کنیم یک خانم به حدود ۲۰۰۰ کیلوکالری انرژی در طول شبانه روز نیاز دارد، از تقسیم اعداد بالا تعداد روزهایی به دست می آید که این خانم اگر هیچ غذایی نخورد ۳۰ کیلوگرم وزن کم خواهد کرد. (روز) ۱۰۵=۲۰۰۰-۲۱۰۰۰۰
    آیا ممکن است کسی که ۱۰۵ روز هیچ غذایی نخورد، باز هم زنده باشد آیا هنوز هم معتقدید که می توان در طول یک ماه ۳۰ کیلوگرم وزن کم کرد. آیا اکنون بهتر درک نمی کنید که چرا متخصصان فن تغذیه می گویند کاهش وزن ماهانه باید در محدوده ۲ تا ۴ کیلوگرم باشد تا خطری متوجه فرد رژیم گیرنده نباشد.
    آیا می دانید استفاده از برخی داروهای لاغری باعث بروز افسردگی، اختلالات قلبی عروقی، ریزش مو، تغییر رفتار و خلق و خو، قطع قاعدگی، پوکی استخوان و... می شود و مصرف ژل های لاغری و استفاده از دستگاه های گران قیمت بدون رعایت رژیم غذایی مناسب، هیچ تأثیری در کاهش وزن شما نخواهد داشت.
    حال که کمی توضیحاتمان کامل شد، به بررسی انواع دیگری از این گونه تبلیغات می پردازیم.

    رژیم درمانی کامپیوتری یا سرابی جدید با استفاده از تکنولوژی روز:
    در این روش به جای بررسی و مشاوره رژیم درمانی با شما و تنظیم یک رژیم شخصی بر مبنای عادات و اطلاعات فیزیولوژیکی و اقتصادی شما، اطلاعاتی مثل سن، ***، قد و وزن شما به کامپیوتر داده می شود و بر مبنای کتاب های آشپزی، یک رژیم غذایی کامپیوتری دریافت می کنید. از این روش در مؤسسات لاغری غیرمجاز، باشگاه های ورزشی زنانه، آرایشگاه ها و... استفاده می شود. اما این روش صحیح نیست، زیرا نمی توان به تمام افراد مراجعه کننده، بدون در نظر گرفتن عوامل مهمی مثل شرایط بیمار، وضعیت روحی، میزان فعالیت و ... یک نوع رژیم داد.
    گروهی دیگر نیز رژیم درمانی می کنند، برای شما کلاس می گذارند و بدون آن که شما را ویزیت کنند، برای همه یک نوع رژیم تجویز می کنند. به قول معروف اول از شما پول می گیرند و شما که می دانید پول رفته دیگر باز نمی گردد، مجبورید هر چه می گویند گوش کنید، حتی اگر این گفته ها غلط باشد و حتی اگر با نحوه زندگی شما سنخیت نداشته باشد، باردار باشید یا بیمار کلیوی و یا ناراحتی اعصاب داشته باشید یا بیماری کبدی، بیماری قلبی داشته باشید یا نقرس و ... هیچ تفاوتی نمی کند. شما بر مبنای کالری، رژیم دریافت می کنید و بعد از اتمام کلاس به حال خود واگذار می شوید و هیچ پیگیری صورت نمی گیرد.
    ِآیا می دانید رژیم درمانی، آمیزه ای از علم و هنر است و رژیم غذایی مورد تأیید متخصصین تغذیه، رژیمی است که فقط برای شخص شما و با توجه به سن، ***، نوع فعالیت، شرایط زندگی، میزان درآمد و ... طراحی شده است و متخصصان تغذیه باید در طول رژیم درمانی به وسیله مشاوره با شما مشکلات به وجود آمده را مرتفع کنند و حتی گاهی رژیم درمانی را با شرایط جدید ادامه دهد. به عنوان مثال به خانمی که قصد کاهش وزن دارد و باردار می شود، در زمان بارداری به هیچ عنوان نباید اجازه کاهش وزن داد. چرا که این امر، باعث بروز مشکلات بی شماری برای مادر و جنین می شود.

    آیا بهتر نیست به جای هزاران بار استفاده از رژیم های غیراصولی، فقط یک بار با یک مشاور تغذیه مشورت کنید و سپس با کاهش وزن تدریجی، علاوه بر کمک به سلامتی، بدنی زیبا داشته باشید؟
    ِآیا بهتر نیست به جای تعویض پزشک و استفاده از داروهای متعدد، فقط یک بار به خود بگویید که من می توانم و فقط یک بار به خود ثابت کنید که می توانید به وزن ایده آل خود برسید و با استفاده از آموزشهای لازم و به کار بستن رژیم کنترل وزن، در وزن ایده آل خود بمانید و در آخر، آیا هنوز وقت آن نرسیده است که قهرمان باشیم، نه به دنبال قهرمان بگردیم؟

    راه حل چیست؟
    بهترین روش برای کاهش وزن، استفاده از یک رژیم غذایی متعادل است که توسط متخصصان رژیم درمانی تنظیم می شود. ضمن آن که برای نتیجه گیری بهتر می توانید از ورزش و فعالیت بدنی نیز استفاده کنید تا سریعتر به وزن مطلوب و تناسب اندام برسید.

    توصیه های مهم:
    ۱- با رژیم های غیراصولی و غیرعلمی به یک باره وزن خود را پایین نیاورید (حد مجاز برای کاهش وزن حدود ۴ کیلوگرم در ماه است).
    ۲- تا رسیدن به رژیم کنترل وزن که باعث می شود وزن شما در حد مورد دلخواهتان ثابت باقی بماند، با مشاور تغذیه خود همکاری کنید.
    ۳- هیچ گاه ورزش و فعالیت جسمی را فراموش نکنید.


 میوه ها و سبزیجات

    خبرها نمی گویند، میوه ها و سبزیها برای شما خوب هستند، بلکه می گویند میوه ها و سبزیها خیلی برای شما خوب هستند. آنها می توانند ضامن سلامت شما باشند

    سنجش و سخاوت گیاهی

    آخرین تحقیقات دانشمندان ، حاکی از این است که سلسله گیاهی پر است از هدایایی که می توانند دشمن انواع بیماری های مزمن باشند.

    گروه بزرگی از ترکیبات با نام مواد شیمیایی گیاهی در انواع سبزیها از سیر گرفته تا کلم و برگهای سبز چای پیدا شده اند که مشخص شده است ، می توانند به وسیله جلوگیری از تخریب سلولی با انواع بیماری ها مبارزه کنند.

    همچنین مشخص شده است یک رژیم غذایی پرفیبر می تواند کمکی باشد به کاهش خطر بیماری های قلبی ، فشار خون بالا، چاقی ، دیابت و سرطان.

    *
    پس چرا ما از خوردن برخی سبزیها امتناع می ورزیم؟

    برای رفع این معضل ، باید سعی کنید به خودتان حقه بزنید، یعنی روشهایی بیابید که سلسله گیاهی را برای شما به غذایی لذیذ تبدیل کنند.

    دوست ندارید یک بشقاب پر از بامیه یا کلم بروکلی روبه روی شما باشد؟ مجبور نیستید سعی کنید به تنوع روی آورید و سبزیهای مختلف را در سالادها، سوپها و سس ماکارونی و غذاهای مختلف دیگر بگنجانید.

    گرچه تازه خوری بهترین کار است ، اما اگر میوه و سبزی تازه در دست نداشتید، می توانید از انواع کنسروی و یا منجمد آنها استفاده کنید. یک سیب در هر روز میوه یک منبع انرژی آن هم از نوع طبیعی است.

    از آنجا که میوه ها بسیار متنوع هستند، می توانید از انواع طعمها و مزه های میوه های مختلف لذت ببرید. سعی کنید به روشهای جدیدی برای افزودن میوه به خوراکی های روزمره تان بیندیشید.
    هر روز صبح را با یک نوع میوه از قبیل موز یا میوه های توتی و ریز آغاز کنید؛ هلو، گلابی یا خربزه و هندوانه را به وعده غذایی ظهر خود بیفزایید و میوه های تازه یا خشک را به عنوان شیرینی و تنقلات و میان وعده برگزینید. ماجراجو باشید. نترسید و انواع میوه و سبزی ها را در انواع غذاها امتحان کنید، تا در نهایت به طعم دلخواه خود دست یابید.
    باید ذائقه خود را از حالت کنونی تغییر دهید و آن را با دیگر طعمها آشنا کنید.

    *
    سیب زمینی

    سیب زمینی شاید جزو یکی از محبوبترین غذاها باشد. چربی کمی دارد و کربوهیدرات بالا که تقریبا بسرعت در بدنمان تبدیل به قند می شود.

    *
    آبمیوه ها

    سعی کنید روز خود را با یک لیوان آب میوه شروع کنید، تا صبحی سالم داشته باشید. اگرچه باید به خاطر داشته باشیم ، آب میوه کالری بیشتر و فیبر کمتری نسبت به میوه تازه دارد، اما بازهم به عنوان یکی از 5 بخش توصیه شده میوه و سبزی های روزانه به شمار می آید.

    *
    سبزی های برتر

    بر حسب متوسط مقداری که هر ساله از سوی یک امریکایی مصرف میشود:

    کاهو: 11 کیلوگرم برای هر نفر

    گوجه فرنگی: 42 کیلوگرم برای هر نفر (80 درصد آن به شکل فرآوری شده از قبیل کچاپ یا سس پاستا مصرف می شود.)

    خلال سیب زمینی سرخ شده: 23 کیلوگرم برای هر نفر.

    *
    فیتو کمیکال ها (مواد شیمیایی گیاهی)

    برخی از شناخته شده ترین این مواد فلاوونوئیدها هستند، که به طور طبیعی در خانواده مرکبات ، پیازها، سیبها و انگورها وجود دارند.

    محققان معتقدند، فلاوونوئیدها ما را در برابر سرطان حفاظت می کنند. ایندول ها هم که نوعی دیگر از فیتوکمیکال ها هستند در خانواده کلمها بوفور یافت می شوند و ما را از انواع امراض مزمن محافظت می کنند.

    *
    کاروتنوئیدها

    بتاکاروتن ها که شناخته شده ترین کاروتنوئیدها هستند، به هویج و دیگر سبزیها و میوه ها رنگهای نارنجی ، قرمز و زرد می دهند و در بدن ما به ویتامین a تبدیل می شوند.

    لیکوپن نیز که در گوجه فرنگی وجود دارد، ما را از بیماری های آب مروارید، سرطان ، بیماری های قلبی عروقی و بیماری های چشمی حفاظت می کنند. این هم دلیلی مهم برای لزوم مصرف غذاهای رنگی (البته از نوع طبیعی).

    *
    ایزوفلاوون ها

    این دسته از مواد جزو استروژن های گیاهی هستند و به نظر می رسد اثراتی مشابه استروژن داشته باشند. فواید آنها شامل موارد زیر است:



    کاهش چربی خون: کاهش خطر سرطان های وابسته به هورمون ، مانند سرطان های سینه ، تخمدان ، پروستات و سرطان رحم.

    فیبر: فیبر محلول که در آب به حالت نامحلول و چسبناک درمی آید؛ گوارش غذا را آهسته می کند و به شکم احساس پر بودن بیشتری می بخشد. می توان آنها را در سیب ، مرکبات و هویج یافت.
    فیبر نامحلول هم سرعت رد شدن غذا را از روده ها افزایش می دهد و در سبوس گندم ، سبزیها و تمامی دانه ها یافت می شود.

    هر فرد آلمانی سالانه 7 کیلو کاهو به همراه 16 کیلوگرم گوجه فرنگی مصرف می کند. برای رشد 225 گرم کاهو نیاز به 23 لیتر آب است.

    پس سعی کنید از سالادهایی که بیشتر مغذی هستند استفاده کنید و در آنها از کاهو چینی نیز استفاده کنید. هر فرد ایتالیایی سالانه 85 کیلو میوه تازه مانند 20 کیلوگرم سیب و 3 کیلوگرم انگور را میل می کند.

پاسخ با نقل قول پاسخ با نقل قول
فروشگاه آنلاین کارت شارژ بی بی شارژ
2 کاربر برای این پست سودمند از --- عزیز تشکر کرده اند:

    eshaghgh (‏۱۳۸۸-۰۶-۰۸‏), renger (‏۱۳۹۲-۰۱-۲۳‏)

‏۱۳۸۹-۰۸-۱۵‏, ۰۶:۰۰ بعد از ظهر #2
کره ی زمین
کره ی زمین آنلاین نیست.
عضو اخراجی

تاریخ عضویت
    مرداد ۱۳۸۹
نوشته ها
    402   
تشکر
    860
    564 بار در 274 پست

        از ایشان تشکر شده است

پیش فرض

    میوه و سبزی را جایگزین مولتی ویتامین کنید



    این روزها استفاده از کپسول‌های رنگارنگ مولتی‌ویتامین در بیشتر جوامع باب شده است.
    آن قدر مردم در مورد خطر بیماری‌های مزمن، سرطان، پیری، آلزایمر و مانند آن شنیده‌اند که برای فرار از آن حتی شده، خودسرانه دارو و مکمل می خورند که استفاده از مولتی ویتامین‌ها یکی از همین هاست.
    محققان می گویند بهتر است به جای اتکا به قر‌ص‌ها و کپسول‌های رنگارنگ ویتامینی، به مصرف متعادل میوه‌ها و سبزی‌های تازه حاوی این ویتامین‌ها روی آوریم تا از همه فواید آنها به اندازه لازم بهره ببریم.
    یکی از این مطالعات که به ‌تازگی نتایج آن در نشریه انجمن پزشکی آمریکا چاپ شد، نشان می‌دهد که مصرف ویتامین C یا E، نقشی در کاهش میزان ابتلا به بیماری‌های قلبی-عروقی ، مثل حمله قلبی یا سکته مغزی ندارد. در این مطالعه که طی 8 سال روی بیش از 14 هزار نفر انجام گرفته، مشخص شده که مصرف این ویتامین‌ها هیچ تفاوتی با مصرف نکردن آنها نداشته است.
    در حالی که قبلا مطالعات آزمایشگاهی نشان داده بود که این ویتامین‌ها خاصیت آنتی‌اکسیدانی دارند و به همین علت می‌توانند رادیکال‌های آزاد (موادی که تجمع آنها در بدن می‌تواند سبب تسریع پیری سلولی، سرطان و بیماری‌های دیگر شوند) حاصل از سوخت‌ و ساز بدن را از بین ببرند.
    همچنین مطالعات دیگر نشان داده بود که مصرف میوه‌جات و سبزیجات، به دلیل دارا بودن مواد آنتی‌اکسیدانی، می‌تواند از احتمال ابتلا به این بیماری‌ها بکاهد.
    اما آیا مصرف این ویتامین‌ها، به ‌صورت مکمل‌های جداگانه هم می‌تواند چنین خاصیت مفیدی داشته باشد؟
    ‌این سؤالی است که مطالعات بعدی در پی پاسخ به آن بوده‌اند و جواب اکثر آنها به آن منفی بوده است. به‌عنوان مثال، در یکی از این مطالعات در دانشگاه کپنهاگ، مشخص شد که هیچ دلیل محکمی برای اینکه مولتی‌ویتامین‌ها بتوانند باعث افزایش طول عمر شوند، به دست نیامده است.
    هر چند مکمل های ویتامین و املاح مفید هستند، ولی هیچ گاه نباید در مصرف آنها زیاده روی کرد و در صورتی که فرد کاملا سالم و قوی است، نیازی به مصرف این مکمل ها نیست.

    وقتی این محققان، نتایج 20 مطالعه مرتبط ‌تر و معتبرتر را انتخاب و تحلیل کردند، به نتیجه جالب‌تری رسیدند و آن اینکه انواع ویتامین‌ها حتی ممکن است باعث مرگ زودرس شوند، به این شکل که ویتامین E، باعث بالارفتن 4 درصدی احتمال مرگ زودرس می‌شود، بتاکاروتن، آنتی‌اکسیدان معروف و پیش‌ساز ویتامین A، باعث افزایش 7 درصدی آن می‌شود و خود ویتامین A باعث 16 درصد افزایش در احتمال مرگ زودرس افراد می‌شود.
    در این بررسی‌ها، نتیجه قابل‌ارائه‌ای در مورد مصرف ویتامین C و سلنیوم به دست نیامده است.
    مطالعه دیگری در دانشگاه کلورادوی آمریکا نشان ‌داد که بر خلاف آنچه متخصصان تصور می‌کردند مصرف ویتامین E ، نه تنها تاثیر مثبتی در کاهش خطر ابتلا به سرطان ریه ندارد، بلکه درصورت زیاده‌روی در مصرف این ویتامین، ممکن است احتمال بروز آن افزایش هم یابد. این محققان اعلام کردند استفاده ی روزانه از 400 میلی‌گرم ویتامین E یا بیشتر در درازمدت، می‌تواند احتمال ابتلا به سرطان ریه را تا 28 درصد بالا ببرد. بر اساس این مطالعه، همچنین مشخص شده بود که این خطر در مورد سیگاری‌ها به شکل جدی‌تری وجود دارد.

    تحقیق دیگری نشان‌داد مصرف زیاد ویتامین‌ها از سوختن کلسترول در بدن جلوگیری می کند. در این مطالعه که در دانشگاه نیویورک روی تاثیر ویتامین های E و C و بتاکاروتن (پیش‌ساز ویتامین A ) انجام شده بود، مشخص شد مقدار اضافی این ویتامین ها می‌تواند آنزیم‌های کبدی مسئول سوزاندن کلسترول بد خون را مهار کند و به این ترتیب باعث تجمع آن در بدن شود.
    مطالعات پیشین نشان داده بود افرادی که بیشتر ویتامین‌ دریافت می‌کنند، چربی کمتری در رگ‌هایشان رسوب می‌کند. به همین علت، محققان تصور کرده بودند که شاید مصرف ویتامین اضافی هم بتواند با تاثیرگذاری مثبت روی سوخت‌وساز چربی‌ها، در کاهش بروز تصلب شرایین (بیماری‌ای که از رسوب چربی‌ها در دیواره رگ‌ها ایجاد می‌شود و موجب حمله قلبی و سکته مغزی می‌شود) مؤثر باشد. با این حال، نتایج مطالعات فعلی خلاف این را نشان داد و محققان را از یافتن راه‌ میان‌بری برای کاهش احتمال ابتلا به بیماری‌های قلبی و عروقی و در نتیجه کاهش مرگ ‌ومیر زودرس این بیماران ناامید کرد.
    مطالعات دیگری نیز در مورد تاثیر احتمالی مصرف مولتی‌ویتامین‌ها بر میزان ابتلا به سرطان‌ها انجام شده و نتایج مشابهی داشته است.
    محققان مرکز ملی تحقیقات سرطان آمریکا در سال 2007 نشان دادند مردانی که در روز بیش از یک عدد قرص مولتی‌ویتامین استفاده می‌کنند، 32 درصد بیشتر از سایر مردان به سرطان پروستات مبتلا می‌شوند. ضمن اینکه احتمال کشندگی سرطان پروستات هم در این مردان، در مقایسه با سایر مردانی که از این قرص‌ها استفاده نکرده‌‌اند، تقریبا دو برابر است.
    با توجه به مطالب بالا می توان گفت که هر چند مکمل های ویتامین و املاح مفید هستند، ولی هیچ گاه نباید در مصرف آنها زیاده روی کرد و در صورتی که فرد کاملا سالم و قوی است، نیازی به مصرف این مکمل ها نیست.
    همشهری

پاسخ با نقل قول پاسخ با نقل قول
یک کاربر برای این پست سودمند از کره ی زمین عزیز تشکر کرده اند:

    renger (‏۱۳۹۲-۰۱-۲۳‏)

‏۱۳۸۹-۰۸-۱۶‏, ۰۳:۲۲ بعد از ظهر #3
کره ی زمین
کره ی زمین آنلاین نیست.
عضو اخراجی

تاریخ عضویت
    مرداد ۱۳۸۹
نوشته ها
    402   
تشکر
    860
    564 بار در 274 پست

        از ایشان تشکر شده است

پیش فرض

    چهارشنبه 8 اردیبهشت 1389 - 1511 بار مشاهده
    Wednesday 28 April 2010 - 13:34:32

    گوجه سبز
    فصل بهار که به نیمه‌اش می‌رسد، نوبرانه ترش و گرد و سبز آن به بازار می‌آید و کمتر کسی می‌تواند در مقابل زیبایی و طعم دوست‌داشتنی‌اش مقاومت کند.


    فصل بهار که به نیمه اش می رسد، نوبرانه ترش و گرد و سبز آن به بازار می آید و کمتر کسی می تواند در مقابل زیبایی و طعم دوست داشتنی اش مقاومت کند. بر اساس متون قدیمی، نژاد گوجه سبز قدمت ۲۰۰۰ ساله دارد و چینی ها اولین کسانی بودند که به کشت آن اقدام کردند. این میوه خوشمزه به میزان قابل توجهی ویتامین C، اسیدمالیک، اسیدسیتریک دارد.
    گوجه سبز اثراتی شامل کاهش فشار و چربی خون، حذف رسوبات از خون و تنظیم عملکرد معدوی و روده ای دارد و باعث تعادل اسید و باز در جریان خون می شود، از این رو می تواند در درمان حالت اسیدی خون مفید باشد. این میوه اثرات قابل توجهی در جلوگیری از پیری سلول و سرطان دارد. اسید بنزوئیک، ترکیبی است با خاصیت ضدمیکروبی که به طور طبیعی در گوجه سبز وجود دارد. همچنین، بعضی از تحقیقات بیانگر خاصیت ضد قارچی و ضد باکتریایی این میوه هستند.
    این میوه ترش مزه می تواند در درمان تومورها موثر باشد و به دلیل وجود اسیداسکوربیک (ویتامینC)، خوردن آن به افراد مبتلا به نقرس توصیه می شود. ضمن این که چون حاوی پیش ساز ویتامین A است، برای کمک به درمان شب کوری و رشد کودکان (در صورت مصرف تمام مواد غذایی دیگری که مورد نیاز بدن آن هاست) مفید است. گوجه سبز ویتامین هایB وC دارد و به همین خاطر برای آرامش اعصاب هم مفید است، البته مصرف زیاد آن حالتی از حساسیت موقت را در دهان و دندان ها ایجاد می کند. هر صد گرم گوجه سبز ۳۰ کیلوکالری انرژی دارد.گوجه سبز به صورت تازه و پخته در خورش ها مصرف می شود، البته مصرف بیش از حد گوجه سبز ممکن است معده را با مشکل مواجه کند.

    منبع : روزنامه تهران امروز

پاسخ با نقل قول پاسخ با نقل قول
یک کاربر برای این پست سودمند از کره ی زمین عزیز تشکر کرده اند:

    renger (‏۱۳۹۲-۰۱-۲۳‏)

‏۱۳۸۹-۰۸-۱۶‏, ۰۳:۳۹ بعد از ظهر #4
کره ی زمین
کره ی زمین آنلاین نیست.
عضو اخراجی

تاریخ عضویت
    مرداد ۱۳۸۹
نوشته ها
    402   
تشکر
    860
    564 بار در 274 پست

        از ایشان تشکر شده است

پیش فرض

    جمعه 14 اسفند 1388 - 40 بار مشاهده
    Friday 5 March 2010 - 19:44:30

    اسفناج
    اسفناج گیاه بومی ایران است و از اوائل قرن اول میلادی کم کم به نقاط دیگر دنیا راه یافت .


    اسفناج گیاه بومی ایران است و از اوائل قرن اول میلادی کم کم به نقاط دیگر دنیا راه یافت . بطوریکه در تاریخ مسطور است اسفناج در قرن هفتم در چین و در قرن دوازدهم در اسپانیا کشت می شده است . کشت اسفناج در سال 1806 در آمریکا شروع شد .اسفناج گیاهی است یکساله درای ساقه ای راست به ارتفاع نیم متر که برگهای آن پهن و نرم مثلثی شکل برنگ سبز می باشد . اسفناج نسبت به سرمای زمستان مقاوم است . دو نوع اسفناج وجود دارد که بنام پائیزه و بهاره نامیده می شود . اسفناج بهاره در فصل بهار کاشته می شود و به اسفناج انگلیسی معروف است . نوع پائیزه آن که به خاک بسیار غنی احتیاج دارد در پائیز کاشته می شود . گلهای اسفناج برنگ سبز کمرنگ می باشد . اسفناج چون دارای مواد غذایی فراوانی است کشت آن امروز در تمام نقاط دنیا معمول است . ترکیبات شیمیایی: اسفناج از نظر داشتن ویتامینB3 بسیار غنی است و بنابراین داروی مهمی برای برطرف کردن بیماری پلاگر است .( پلاگر یک نوع بیماری است که بعلت کمبود ویتامین B3 در بدن تولید می شود و نشانه های آن ضعف بدن ، تشنج ، اختلال در دستگاه هاضمه و بوجود آمدن لکه های قرمز روی بدن است .)ضمناً در اسفناج مقدار زیادی آهن ، ید ، لسیتین ، کلروفیل ، کاروتن ، اسید اگزالیک و اسید آرسنیک وجود دارد.



    منبع : iranhealers.com

پاسخ با نقل قول پاسخ با نقل قول
2 کاربر برای این پست سودمند از کره ی زمین عزیز تشکر کرده اند:

    renger (‏۱۳۹۲-۰۱-۲۳‏), امین مشرقی (‏۱۳۸۹-۰۸-۱۶‏)

‏۱۳۸۹-۰۸-۱۸‏, ۰۶:۱۲ بعد از ظهر #5
کره ی زمین
کره ی زمین آنلاین نیست.
عضو اخراجی

تاریخ عضویت
    مرداد ۱۳۸۹
نوشته ها
    402   
تشکر
    860
    564 بار در 274 پست

        از ایشان تشکر شده است

پیش فرض

    مصرف سبزیجات در زنان باردار ، احتمال بروز دیابت در فرزند را کاهش می دهد




    مصرف سبزیجات در دوران بارداری احتمال بروز دیابت را در فرزندان کاهش می دهد .

    محققان می گویند: مادرانی که در دوران بارداری سبزیجات فراوان می خورند، فرزندان آنها کمتر به دیابت نوع اول مبتلا می شوند.
    خطر ابتلا به دیابت نوع اول در کودکانی که مادرانشان در دوران بارداری به ندرت سبزیجات مصرف می کنند دو برابر سایرین است.
    مادرانی که در دوران بارداری هر روز سبزیجات می خورند، احتمال بروز دیابت در فرزندان آنها در کمترین حد است.
    این تحقیق حاصل بررسی شش هزار کودک پنج ساله است که سه درصد آنها یا به دیابت نوع اول یک مبتلا شده اند و یا میزان پادتن هایی که نشانگر خطر ابتلا به این بیماری است در آنها بیشتر است.
    تحقیقات پژوهشگران فرهنگستان سالگرنسکا دانشگاه گوتنبرگ در سوئد، نخستین بررسی از این نوع است که مصرف سبزیجات را در دوران بارداری با خطر ابتلا نوزاد به دیابت نوع اول مرتبط شناخته است.
    “هیلد برک” متخصص تغذیه بالینی می گوید لازم است پیش از نتیجه گیری قطعی در این باره، بررسی های متنوع بیشتری صورت بگیرد.
    در حالی که هنوز علل اصلی بروز دیابت نوع یک مشخص نشده، اما عواملی که گفته می شود در ابتلا به این بیماری نقش دارند شامل سازوکارهای ایمنی شناختی، سموم زیست محیطی و تغییرات ژنتیکی است.
    دیابت نوع یک در سراسر جهان وجود دارد، اما بالاترین میزان شیوع را در فنلاند و سوئد دارد.
    نتایج این تحقیقات در نشریه دیابت اطفال منتشر شده است. --

 غذا هایی که ما را عصبانی میکنند

    عصبانیت بدون دلیل ، اضطراب ، بی دقتی ، مشکلات رفتاری ، تغییر دستخط، گیجی ، افسردگی ، زودرنجی ، نداشتن اعتماد به نفس و کم شدن حافظه مواردی هستند که می توانند بر اثر مصرف مواد طبیعی یا شیمیایی به وجود آیند.
    رابطه میان تغذیه و سلامت جسمانی برای همه کاملا مشخص است ، اما بسیاری از ما اطلاع چندانی از تغییرات رفتاری به دلیل مصرف غذاهای مختلف نداریم.


    خانمی 44 ساله که پس از فوت ناگهانی فرزند 12 ساله اش سالها از افسردگی و اضطراب شدید رنج می برد و داروهای شیمیایی هم هیچ کمکی به او نکرده بودند، با کمک متخصصان تغذیه با افزودن موادی مانند ویتامین b و اسیدهای چرب به رژیم غذایی خود به طور کاملا باورنکردنی دگرگون شد.
    او همچنین مصرف قهوه ، نمک و شکر را قطع کرد و در عوض میوه ، سبزی و ماهی بیشتری مصرف می کرد.

    بسیاری از مردم از شنیدن این که موادغذایی بر رفتار آنها تاثیر دارد شوکه می شوند، اما جالب است بدانیم موادغذایی روی سلولهای مغزی هم به اندازه هر سلول دیگر بدن تاثیر می گذارند.
    بسیاری از مواد به دلیل شباهت ساختاری با مواد مترشحه در مغز باعث بی نظمی کل بدن می شوند. بسیاری از دانشمندان حذف یک ماده خاص و سپس واردکردن آن را به رژیم غذایی باعث بروز بسیاری از بیماری ها مثل جنون ، وهم و خیال ، افسردگی ، سردرد و سوئظن می دانند.
    با کمی دقت می توان متوجه این تغییرات شد. از احساس نشاط با خوردن یک فنجان چای در صبح گرفته تا زودرنجی و رخوتی که بر اثر گرسنگی بیش از حد یا پرخوری به وجود می آید.

    بعضی از این تاثیرات بر رفتار ممکن است نامحسوس و کم ، مثل بداخلاقی کسی که گرسنه است و یا شدید، مثل گریه و بیتابی کودکان زیر 7 سال هنگام قلنج کردن باشد؛ البته بیشترین تاثیرات مشخص غذا روی رفتار در مشکلات رفتاری کودکان بیش فعال و افرادی که حساسیت های شیمیایی یا پوستی مثل اگزما و یا کهیر دارند، دیده می شود.
    این واکنشها در بعضی موارد بیشتر هستند و ممکن است با غذاهای حساسیت زای دیگری همزمان مصرف شوند. حساسیت های غذایی باعث خارش ، مشکلات تنفسی و دردهای شکمی می شوند که بر رفتار فرد تاثیرگذار است.

    یکی از محققان به این نتیجه رسیده که بعضی سردردهای مزمن در کودکان ، بیش فعالی ، زودرنجی و دردهای شکمی آنها، از رژیم غذایی ایجاد شده که برای خانواده هایشان کاملا غیرقابل پیش بینی است.
    تحقیقات جدید نشان می دهد که بیش از 60 درصد بر اثر مصرف بعضی مواد واکنش نشان می دهند. این مواد شامل رنگهای غذایی شیمیایی مثل تارتازین ، چاشنی ها، نگهدارنده ها و محصولات لبنی کنار مواد شوینده و عطرها می شوند و پزشکان استرالیایی تاثیرات موادشیمیایی و رنگی بر بی خوابی و زودرنجی کودکان را بسیار شدید می دانند.


    به طور کلی حدود 5 تا 10 درصد کل مردم دنیا، حساسیت های غذایی دارند. محققان انگلیسی می گویند سرتونین ، روپامین و نوراپی نفرین در مغز تولید و ترشح می شود. تریپتوفان و اسیدهای آمینه که در غذاهای پروتئین دار موجود هستند، باعث تحریک سرتونین که عامل آرامش و استراحت است ، می شوند و تیروزین و تئین ، کافئین و... باعث تحریک روپامین و نوراپی نفرین شده و در نتیجه باعث تشدید بی خوابی می شوند.



    این مواد حساسیت زا در مواد غذایی طبیعی یا مصنوعی وجود دارند مثل سالیسیلات که در بسیاری غذاها موجود است و تاثیرات آن ممکن است ساعتها و یا حتی روزها محسوس نباشد، اما در نهایت باعث مشکلات مغزی و افسردگی شود.
    این ماده به طور طبیعی در بسیاری از میوه ها، سبزیها، دانه ها، قهوه و چای ، آبمیوه ها و به طور مصنوعی در داروهایی مثل آسپیرین وجود دارد.
    در بسیاری از میوه ها مثل سیب و گوجه فرنگی بخش عمده سالیسیلات زیر پوست میوه وجود دارد. در نتیجه کسانی که به آن حساسیت دارند بهتر است پوست میوه های کاملا نرسیده را ضخیم تر بکنند چون مقدار طبیعی این ماده در میوه ها با رسیدن کاهش می یابد.


    احتمال حساسیت های غذایی معمولا ارثی و در خانمها 2برابر بیشتر از آقایان است ؛ اگرچه در صورت بروز، نشانه ها و عوارض آن در مردان شدیدتر است (28 درصد در زنان ، 72 درصد در مردان).قطع کردن بسیاری از مواد استرس زا مثل قند، کافئین و شکلات و در ازای آنها مصرف مواد کمکی مثل آب ، سبزیها، میوه و ماهی در احساس آرامش تاثیر مثبت زیادی دارند. تحقیقات نشان داده اند 80 درصد افرادی که از این رژیم تبعیت کرده اند تغییرات رفتاری محسوسی داشته اند.

    متخصصان دانشگاه آکسفورد معتقدند مواد غذایی حتی بر رفتارهای ضداجتماعی نیز موثرند. آنها با بررسی 231زندانی و کنترل رژیم غذایی آنها و اضافه کردن ویتامین های مختلف و مواد معدنی طی 9 ماه 37 درصد رفتارهای ضدقانون آنها را کاهش دادند؛ اگرچه عوامل اقتصادی اجتماعی هم در افزایش جرایم بسیار حائزاهمیت است.



    اما تحقیقات نشان می دهد با تغییرات شیوه تغذیه در انگلستان از سال 1950 تا به حال میزان جرایم 10 برابر افزایش داشته و دلیل آن محتوای کیفی کمتر مواد کنونی نسبت به 50 سال گذشته است.
    غذاهایی که به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر رفتار تاثیر گذارند: چربی باعث رخوت و سستی می شود. شکر باعث افزایش فعالیت موقت شده و کافئین به عنوان محرک عمل می کند. شیر هم باعث انواع مختلف حساسیت ها برای افرادی که تحمل لاکتوز را ندارند، می شود.


    منبع اصلی سالیسیلات گفته شد، اما جالب است بدانید آمین و آنیاز در تولید مخمرها یا شکستن پروتئین ها به وجود آمده و در پنیر بخصوص در پنیرهای مانده ، شکلات ، گوشتهای ترد و یا گوشتهای مانده ، آبجو، مخمرهای مختلف و محصولات ترش شده ای مثل سویا سس ، سرکه و بسیاری میوه ها مثل موز، آواکادو و گوجه فرنگی وجود دارند. بنزوآت هم به طور طبیعی در بعضی میوه ها، سبزیها، تردکننده ها، دانه ها، قهوه یا چای وجود دارند.

    گلوتامیت هم به طور طبیعی در بسیاری از غذاها مثل سوپ ، سس ، میان وعده ها و بخصوص غذاهای آسیایی در گوجه فرنگی ، پنیر، قارچ ، مخمرها و عصاره گوشت یافت می شود.
    در حال حاضر متخصصان تغذیه با تحقیقات و بررسی های مختلف به این نتیجه رسیده اند که سلامت را باید در آشپزخانه جستجو کرد نه در قفسه های داروخانه ها.

پاسخ با نقل قول پاسخ با نقل قول
فروشگاه آنلاین کارت شارژ بی بی شارژ
2 کاربر برای این پست سودمند از --- عزیز تشکر کرده اند:

    gsmtekno (‏۱۳۸۸-۰۷-۱۵‏), renger (‏۱۳۹۲-۰۱-۲۳‏)

‏۱۳۹۰-۱۲-۰۳‏, ۰۶:۵۹ بعد از ظهر #2
solmaz
solmaz آنلاین نیست.
عضو حرفه ای
solmaz آواتار ها

تاریخ عضویت
    بهمن ۱۳۹۰
نوشته ها
    2,460   
حالت من
    Khoshhal
تشکر
    3,832
    11,168 بار در 2,447 پست

        از ایشان تشکر شده است

پیش فرض

    یک گزارش تغذیه ای دررابطه با مواد غذایی و تأثیرات آن نوشت: نوشیدن یک لیوان آب پرتقال در هنگام شب ، باعث سوزش معده و عصبانیت می شود در حالیکه نوشیدن همین لیوان آب پرتقال هنگام صبح به عمل هضم کمک کرده و باعث تولید انرژی بیشتری می شود.تمامی مواد غذایی که ما مصرف می کنیم می توانند در برخی از ساعات روز سودمندتر باشند.یک محقق فرانسوی به تازگی به دنبال پژوهشهای طولانی خود، موارد جدیدی را پیرامون نحوه جذب غذا در ساعات مختلف روز کشف کرده است.بر پایه این پژوهشها برخی از مواد غذایی در روز و برخی دیگر در شب فواید بیشتری به بدن می رسانند، به اعتقاد وی برخی از مواد غذایی هنگام ظهر به خوبی جذب بدن می شوند در صورتیکه اگر همین مواد غذایی درشب استفاده شوند جذب آن بسیار کمتر خواهد بود.برای مثال بدن ما نیاز اجتناب ناپذیری به ویتامینA دارد. شمار زیادی از بیماری ها از جمله امراض پوستی به دلیل کمبود این ویتامین پدید می آید. ویتامینA بعد از جگر در هویج بیشتر یافت می شود اگر هویج در صبح و یا نیمه روز خورده شود ویتامین های آن به طور کامل آزاد و جذب بدن می شود اما اگر در نزدیکی شب خورده شود، جذب ویتامینAاز آن بسیار مشکل خواهد بود.درحالیکه استفاده از سیب بر خلاف هویج است.خوردن سیب برای کیسه صفرا ، کبد و پانکراس( لوزه المعده) بسیار سودمند است. سیب ترشحات اسیدی معده را افزایش می دهد . خوردن سیب درشب به هضم غذا کمک کرده ، در نتیجه خواب خوشی را به همراه خواهد داشت.طبق این مطالعات هر ماده غذایی حداکثر ِ فواید خود را در ساعات خاصی به بدن می رساند. برای مثال استفاده از شیر و تخم مرغ که دارای ویتامینBهستند در شب، به مراتب بهتر از استفاده آن در روز است چرا که این ویتامین هنگام شب به راحتی جذب بدن می شود.بر اساس این یافته ها استفاده زیاد از تخم مرغ و شیر به همراه گوشت قرمز سبب ایجاد حالت خستگی دائمی در افراد می شود. بر خلاف آن نیز استفاده زیاد از گوشت و غذاهایی که خوردن آنها در روز پیشنهاد می شود باعث ایجاد انرژی بیش ازحد و درنتیجه عصبانیت، تشویش، تحریک و همچنین جوش زدن بیش از حد افراد خواهد شد.خوردن مواد غذایی در ساعاتی که بیشتر مفید و قابل جذب بدن باشند مانع بروز چاقی و باعث حفظ وزن مناسب بدن نیز می گردد .برای مثال اگر لبنیات در نیمه روز مصرف شوند به سختی جذب بدن خواهند شد و در نتیجه سبب پدید آمدن یک منبع انرژی استفاده نشده که به چربی تبدیل می شود، می گردند درصورتیکه همین لبنیات اگر در ساعات ویژه خود مصرف شود سبب وزن اضافی نخواهد شد.یک اصل کلی درباره بهره گیری از غذاها در وقت مناسب وجود دارد. بهتر است برای ناهار، غذایی مناسب و کامل خورد و در شب غذایی سبک.مطلب مهم دیگر این که درهنگام شب باید آب نوشید چرا که آب هنگام شب بدن را بهتر پاکیزه می کند. تغذیه در زمان مناسب به معنای نیرو بخشیدن بیشتر به ساختمان بدن است.برای مثال خوردن سالاد و گوجه فرنگی در ظهر، باعث جذب کامل آن خواهد شد در حالیکه در شب، به معنای تهاجم غیرقابل تحملی برای معده خواهد بود.یافته های این پژوهش ها یک اصل کلی نیست و نمی توان به طور قطعی بیان کرد که خوردن فلان ماده غذایی در فلان وقت مفید است. اصل این است که برای به دست آوردن کفایت تغذیه ای باید در رژیم غذایی خود کنترل انرژی، تعادل، تنوع و میانه روی بین مواد غذایی را مورد توجه قرار دهیم

11 ماده غذایی افزایش دهنده طول عمر

    خوب است بدانید که با خوردن بعضی مواد غذایی می توانید به این مسئله کمک کنید و به طول عمرتان بیفزایید.این مواد غذایی که به خاطر همین مسئله مشهور شده اند، حاوی دسته ای ویتامینها و مواد شیمیایی مخصوص هستند که به شما برای مقابله با بسیاری از بیماری های کشنده کمک می کند.در اینجا به دسته ای از این مواد غذایی اشاره می کنیم.

    1_ سیب



    محتویات: سیب سرشار از آنتی اکسیدان هایی مثل کورستین است. همچنین حاوی فیبرهای قابل حل مثل پکتین می باشد.

    اثرات آن روی سلامتی:
    کورستین که یکی از بهترین آنتی اکسیدان ها به شمار میرود، از ابتلا به سرطان و از لخته شدن خون جلوگیری می کند. پکتین نیز سطح کلسترول خون را پایین می آورد و سموم سرطان زا را از جریان خون دفع می کند.

    بهترین راه استفاده:
    بهتر است سیب را به حالت خام و با پوست استفاده کنیم چون کورستین در پوست سیب موجود است.

    2_ آوکادو

    محتویات: آوکادو حاوی مقدار قابل توجهی فیبر است و حتی بیش از موز پتاسیم در خود دارد.

    اثرات آن روی سلامتی:
    نه تنها باعث صافی و نرمی پوست می شود، بلکه از بالا رفتن فشار خون، بیماری های قلبی و انواع بخصوصی از سرطان ها به ویژه سرطان روده نیز جلوگیری می کند.

    بهترین راه استفاده:
    فقط کافی است که پوست آن را کنده و خام بخورید. می توانید آن را با گوجه فرنگی، آبلیمو، فلفل هالپانو و نمک نیز ترکیب کرده و سس گواکامولی از آن بسازید.


    3_ موز

    محتویات: موز حاوی مقدار زیادی پتاسیم، منیزیم و فلیت است.


    اثرات آن روی سلامتی:
    پتاسیم از بالا رفتن فشار خون جلوگیری کرده و احتمال سکته را پایین می آورد. فلیت به رشد صحیح بافت ها کمک کرده و از ایتلا به بیماری های قلبی و سرطان جلوگیری می کند.


    بهترین راه استفاده:
    دقیقاً مثل میمون ها به راحتی موز را پوست کنده، بخورید و لذت ببرید. به نظر می رسد که میمون ها بیش از آنچه ما فکر می کنیم باهوش هستند.


    4_ تخم مرغ

    محتویات: تخم مرغ حاوی مقدار قابل توجهی کولین، پروتئین، کاروتینوئید و زآکسانتین می باشد.


    اثرات آن روی سلامتی:
    فایده ی عمر طولانی چیست اگر حتی نتوانید به یاد بیاورید که دندان مصنوعی هایتان را کجا گذاشته اید؟ خوردن تخم مرغ به شما کمک می کند. کولین موجود در تخم مرغ به حفظ حافظه در زمان پیری کمک می کند. کاروتینوئید نیز از ابتلا به بیماری های چشمی مربوط به پیری مثل آب مروارید جلوگیری می کند.



    بهترین راه استفاده:
    تخم مرغ را می توانید به حالت آب پز، جوشانده یا خاگینه استفاده کنید. فقط به یاد داشته باشید که پختن آنها با مقدار زیادی کره یا روغن برایتان ضرر دارد.


    5_ سیر

    محتویات: سیر هم حاوی مقدار زیادی از آنتی اکسیدان ها می باشد.



    اثرات آن روی سلامتی:
    سیر از لخته شدن خون جلوگیری کرده و خطر سکته را کاهش می دهد. همچنین با کشتن سلول های سرطانی مقدار زمان زنده ماندن را در افراد سرطانی افزایش می دهد.



    بهترین راه استفاده:
    بهتر است که سیر را به حالت خام استفاده کنید. می توانید آن را خرد کرده و به محتویات سالادتان اضافه کنید.


    6_ لوبیا قرمز

    محتویات: حاوی مقدار زیادی فیبر قابل حل می باشد.

    اثرات آن روی سلامتی:
    فیبر به حفظ سلامتی سیستم گوارشی کمک بسیاری میکند و یک سیستم گوارشی سالم نیز از ابتلا به دیابت و سرطان روده جلوگیری میکند. فیبر قابل حل همچنین کلسترول و قند خون را پایین می آورد.


    بهترین راه استفاده:
    هم لوبیای خشک و هم لوبیای کنسرو شده این اثرات خوب را روی سلامتی می گذارند. خوب است که مقداری از این لوبیاها را هم در غذاهای مورد علاقه تان بیندازید یا آنها را به غذاهای مکزیکی اضافه کنید


    7_ گردو



    محتویات: گردو حاوی مقدار قابل توجهی اسید چرب امگا 3 است. اثرات آن روی سلامتی: اسید چرب امگا 3 نه تنها از لخته شدن خون و ابتلا به بیماری های قلبی جلوگیری می کند، همچنین می تواند از افسردگی و ورم مفاصل هم جلوگیری کند. بهترین راه استفاده: بهتر است که گردو را به حالت تازه بعد از بیرون آمدن آن از پوست استفاده کنید، اما تا دو هفته بعد از بیرون آمدن از پوست هم می توانند تا حدودی تازگی خود را حفظ کنند به شرط اینکه در مکان های خشک و خنک نگهداری شوند. از گردو می توانید برای تزئین روی سالاد هم استفاده کنید.

    8_ محصولات سویا و توفو

    محتویات: حاوی هورمون های گیاهی ایزوفلاون می باشد.


    اثرات آن روی سلامتی:
    سویا به پایین آمدن میزان ldl ناسالم در کلسترول خون کمک می کند که فشار خون را پایین آورده و احتمال حملات قلبی را نیز کاهش می دهد.


    بهترین راه استفاده:
    توفوی سفت بهترین منبع سویا می باشد و برخلاف باور عموم توفو طعم بدی ندارد.



    9_ انگور قرمز

    محتویات: انگور قرمز حاوی آنتی اکسیدان های قوی کاتچین و نوعی پلی فنول به نام رسیراترول می باشد.


    اثرات آن روی سلامتی:
    کاتچین به از بین بردن رادیکال های آزاد کمک کرده و از ابتلا به سرطان جلوگیری می کند. تحقیقات جدید نیز نشان می دهد که رسیراترول میزان کلسترول خون را کاهش می دهد و از پیشرفت سرطان های پوستی و سایر سرطان ها جلوگیری می کند.


    بهترین راه استفاده:
    نوشیدن یک یا دو لیوان آب انگور در روز برای این منظور کافی است. اما مصرف بیشتر از این میزان می تواند اثرات خوب این ماده را از بین ببرد.


    10_ اسفناج

    محتویات: اسفناج یکی از سالم ترین سبزیجات به حساب می آید. به اندازه ی سیر در خود آنتی اکسیدان داشته و منبع خوبی برای اسید فولیک و ویتامین های a و c به شمار می رود.


    اثرات آن روی سلامتی:
    اسفناج تاثیرات بسیار مثبتی روی سلامتی شما دارد. با سرطان، بیماری های قلبی و اختلالات مغزی مبارزه می کند.


    بهترین راه استفاده:
    اسفناج خام یا بخارپز شده بهترین نوع خوردن این ماده ی مفید غذایی می باشد. می توانید آن را با گوجه فرنگی، گردو و تخم مرغ آبپز ترکیب کرده و سالادی خوشمزه بسازید.


    11_ رازیانه

    محتویات: رازیانه که جزء سبزیجات ایتالیایی است، حاوی مقدار زیادی ویتامین a، کلسیم، پتاسیم و آهن می باشد.


    اثرات آن روی سلامتی:
    رازیانه به برطرف کردن مشکلات گوارشی کمک می کند. آهن و ویتامین a موجود در این گیاه به سلامت پوست و ناخن کمک بسزایی می کند. از خستگی و کم خونی نیز جلوگیری می کند.


    بهترین راه استفاده:
    رازیانه را می توانید به صورت های مختلفی استفاده کنید: خام، بخار پز شده یا سرخ شده.

یک برنامه غذایی برای گیاه خواران

    آیا گیاه خواری بهتر است؟

    برخی افراد بدلیل عقاید مذهبی به گیاه خـواری روی می آورند. آنـها بـر ایـن بـاورنـد کـه نباید حیوانات را برای تهیه غذا از بین برد.

    از نقطه نظر سلامتی، گیاه خواری دارای محاسن بسیار زیادی می باشد. چربی کمتر، کالری کمتر، قند و نشاسته کمتر، سدیم کمتر و فیبرهای غذایی بیـشتـر از جـمـله ایـن محاسن می باشد. با این حال گیاه خواری مستلزم داشتن یک بـرنامه غذایی مناسب جهت حصول بهترین نتیجه می باشد.

    شروع کار

    اگر می خواهید به گیاه خواری روی آورید بهتر است جهت کاهش احتمال ابتلا به امراض گوارشی، این کار را به تدریج انجام دهید. سعی کنید ابتدا گوشـت قـرمـز مـانند گوشت گوساله و بعد از آن گوشت سفید مانند مرغ و در انتها ماهی و غذاهای دریـایـی را کنار بگذارید.

    در هر مرحله پروتئین گیاهی موجود در سبزی ها و انـواع خشکبار را جایـگزیـن پـروتـئین گوشتی نمایید. سعی کنید از گیاهان متنوع استفاده نمایید

    روز اول :

    صبحانه : شوربای جوی دوسر به همراه یک هلو، نان توست سبوس دار، کره گیاهی، شیر رقیق، چای گیاهی

    ناهار : سوپ سبزیجات ،خوراک لوبیا، نان جو سبوس دار، آبدوغ و میوه جات تاز

    شام : نان ذرت، سالاد فصل، دسر فرانسوی، گل کلم، سیب زمینی، شیر رقیق، آناناس

    میان وعده : چند برش سیب، آب سیب، ماست


    روز دوم :

    صبحانه : شیر کم چرب، کشمش، نان سبوس دار با مربای نارنج، آب پرتقال تازه

    ناهار : پنیر خانگی کم چرب،سالاد گوجه تازه، و سبزیجات، چای با لیمو ترش

    شام : سبزیجات تازه، خوراک لوبیا، سالاد فصل با روغن زیتون و لیمو، گل کلم، شیر کم چرب و یک عدد میوه

    میان وعده : آب پرتقال، شیرینی پنجره ای، شیر کم چرب


    روز سوم :

    صبحانه : توت فرنگی، کلوچه ( با شیره افرا) ، گرپ فروت، چای گیاهی

    ناهار : خوراک ذرت، لوبیا، دوغ و یک عدد میوه

    شام : ماکارونی و پنیر،گل کلم، کدو مسما، آب گوجه فرنگی، طالبی

    میان وعده : شیر بدون خامه، کنجد


    روز چهارم :

    صبحانه : پرتقال، آلو بخارا،نان شیرینی، شیر بدون خامه

    ناهار : سوپ لوبیا، کلوچه با عسل، سالاد فصل، شیر کم چرب، کمی خشکبار

    شام : نان سبوس دار، سبزیجات، بادمجان، با گوجه فرنگی و پنیر، سالاد اسفناج با چاشنی یونانی

    میان وعده : پنیر پیتزا، شیر کم چرب، پرتقال


    روز بیجم :

    صبحانه : شیر کم چرب و سبوس، نان شیرینی، مربای نارنج، پرتقال

    ناهار : سوپ نخود فرنگی، نان کشمشی، شیر کم چرب، سیب

    شام : کمپوت هفت میوه، رشته فرنگی، نان فرانسوی، سالاد سرآشپ

    میان وعده : نان سبوس دار با کره گیاهی یا ژله،شیر کم چرب، گلابی


    روز ششم :

    صبحانه : املت، نان جو با مارگارین آب پرتقال، شیر کم چرب چای گیاهی

    ناهار : خوراک لوبیا با ادویه، ساندویچ پنیر سوئیسی، سالاد میوه جات

    شام : خوراک عدسی با قارچ،سالاد کاهو با هویچ، توت فرنگی

    میان وعده : نان ذرت با عسل، پرتقال


    روز هفتم :

    صبحانه : آب گرپ فروت، نان شیرینی با کره گیاهی، شیر کم چرب

    ناهار : کیک ذرت با پنیر، عنبه با لیمو، گوجه فرنگی

    شام : آب گوجه فرنگی و سیب زمینی پخته، نخود فرنگی و آناناس

    میان وعده : عسل، آب پرتقال، انگور


    بیاد داشته باشید که غذاها را از مواد تازه تهیه و از غذاهای متنوع استفاده نمایید. کتابهای آشپزی زیادی در مورد غذاهای گیاهی وجود دارند که می توانید از آنها استفاده نمایید. فراموش نکنید که رمز موفقیت تعادل و توازن غذایی است.

توصیه های کلی در مورد غذا خوردن

    بسیاری از مردم در مورد غذا خوردن با مشکلاتی مواجه هستند و غالبا در اظهار نظرهایشان در مورد غذا خوردن اشکالات و اشتباهاتی وجود دارد. برای نمونه بسیاری از بیماران با مفهوم رژیم غذایی آشنا نیستند و دقیقا نمی دانند چه غذاهایی برای آنها مناسب و مفید است. بعضی از بیماران تمایل به خوردن غذاها را ندارند و برعکس بعضی از غذاها را بیشتر دوست دارند.

    توجه به این حالات از نظر تغذیه ای و درمان آنها اهمیت زیادی دارد.



    رژیم غذایی چه مفهومی دارد؟

    همواره شنیده ایم که بعضی از غذاها برای برخی از بیماریها خوب نیستند و بیماران باید از مصرف بعضی اغذیه خودداری نمایند یا به اصطلاح پرهیز غذایی را رعایت نمایند. اما باید یدانیم که رعایت رژیم غذایی با پرهیز غذایی کامل نمی شود رعایت رژیم غذایی کامل دارای این مفهوم است که بیمار از غذاهای مناسب برای خود آگاه باشد و از این غذاها به مقدار مناسب مصرف نماید به صورتی که تاحد ممکن نیازهای بدن او به مواد غذایی تامین گردد.


    چه کسی باید رژیم غذایی را مشخص کند؟

    پزشک معالج نوع رژیم غذایی شما را تعیین می کند، درک بعضی از رژیم های غذایی بسیار ساده است. ولی برای آشنایی و عمل به برخی از رژیم های غذایی لازمست از متخصص تغذیه یا پرستار کمک بگیرید.


    با انواع رژیم های غذایی بیشتر آشنا شویم

    برخی از بیماریها دوره کوتاهی دارند و عوارض و مشکلات زیادی برای بیمار ایجاد نمی کنند و احتیاج به رژیم غذایی سخت و طولانی ندارند و احتمالا با وجود تب مختصر و بی اشتهایی و سایر عوارض خفیف گوارشی این مشکلات در عوض یکی دو روز برطرف می شوند استفاده از غذاهای ساده و سبک، مایعات بیشتر، آب میوه های شیرین، سوپ های کم چربی و پرهیز از غذاهای سرخ شده در روغن به این بیماران کمک می کند که به سرعت بهبود یابند اما دربیماریهای سخت و طولانی توجه به رژیم غذایی اهمیت زیادی دارد. اینگونه بیماران به مدت طولانی لازمست از رژیم غذایی مناسبی استفاده نمایند. باید توجه داشته باشیم همانطور که مصرف بعضی از مواد غذایی برای آنها مضر می باشد، پرهیز زیاد و بی مورد نیز موجب ضعف شدید بدنی آنها می شود.



    در بسیاری از بیماریها بیماران نیاز به رعایت رژیم غذایی سخت ندارند ولی مشکلاتی مانند بی اشتهایی موجب می شود این بیماران به اندازه کافی غذا مصرف ننمایند و یا به علت بی اطلاعی از خواص مواد غذایی و نقش آنها در رابطه با بیماری خود، به پرهیزهای غذایی سخت بپردازند. اینگونه بیماران احتیاج به مشاوره غذایی دارند و باید از راهنمایی متخصصین تغذیه استفاده نمایند. مطالب این کتاب در رفع مشکلات شما کمک می نماید تا بتوانید غذاهای مورد لزوم خود را بشناسید و روش تغذیه مناسب برای خود بیابید.

    توصیه های کلی در مورد غذا خوردن
    در مورد رژیم غذایی خود از پزشک و متخصص تغذیه کمک بگیرید. در بخش های بعد به شرح مختصر بعضی از انواع رژیم های می پردازیم. بسیاری از بیماران احتیاج به رعایت رژیم غذایی مخصوص ندارند و شاید که شما از اینگونه افراد باشید در عین حال ممکن است با مشکلاتی در مورد غذا خوردن مواجه شوید. لذا به توصیه های کلی در مورد غذا خوردن توجه نمایید.


    برای غذا خوردن از فرصت استفاده نمایید

    توجه داشته باشید چیزی که امروز برای شما جالب نیست و تمایلی نسبت به آن ندارید، فردا برای شما ارزش پیدا خواهد کرد. سعی کنید برای غذا خوردن از فرصت های مناسب استفاده نمایید و مواقعی که احساس سلامت و راحتی می کنید خوب غذا بخورید. هر ساعت از روز که اشتها دارید غذا بخورید هر چند که آن ساعت زمان خوردن غذا نباشد. توجه داشته باشید که تغذیه با مواد مغذی اهمیت زیادی دارد، زیرا مواد مغذی مانند پروتئین، ویتامین ها و مواد معدنی ضروری می تواند در بدن شما ذخیره شوند و در روزهای بعد مورد استفاده قرار گیرند.

    برای حل مشکلات تغذیه ای خود از افراد مطلع کمک بگیرید در صورتی که در بیمارستان بستری شدید، موقعیت مناسبی است، برای رفع مشکلات تغذیه ای خود با افرادی که در امر درمان شما مشارکت دارند مشورت نمایید. در مطرح کردن مشکلات خود تردید نکنید و هر مشکلی که دارید با پزشک متخصص تغذیه و پرستار خود در میان بگذارید و اگر سوالی دارید بپرسید، هر چند که این سوال و مشکل از نظر شما بی اهمیت باشد.


    در وقت صرفه جویی نمایید

    غذاهایی را انتخاب کنید که تهیه آنها احتیاج به وقت و زحمت زیادی نداشته باشد به خصوص اگر تنها زندگی می کنید یا مجبور هستید شخصا غذای خود را تهیه نمایید غذاهایی را انتخاب نمایید، که سریعا پخته می شوند. از غذاهای آماده یا نیمه آماده خریداری نمایید. سوپهای آماده اگر با شیر، کره و آب میوه مصرف شوند از نظر تغذیه ای مفید هستند. ما در بخش های آینده مطالبی در مورد نحوه افزایش پروتئین و انرژی غذاها برای شما عنوان خواهیم کرد.


    از خوردن غذاهایی که برای شما جالب نیست اجتناب کنید برخی بیماران از احساس ناراحتی بعد از خوردن بعضی غذاها شکایت می کنند. و بعضی از غذاها برای آنها مزه خوبی ندارد یا خوردن بعضی دیگر در آنها ایجاد نفخ و گاز می کند توصیه ما این است که اگر غذایی برای شما ایجاد ناراحتی می کند از خوردن آنها پرهیز کنید، خوشبختانه غذاها بسیاز متنوع هستند. مهم این است که شما غذاهای مفید و ضروری برای بدن خود را بشناسید و از بین آنها هر کدام که برای شما مطبوع هستند و ایجاد ناراحتی نمی کنند انتخاب و مصرف نمایید.

برای افزایش اشتها چه باید کرد؟

    فردی که دچار کمبود یا فقدان اشتهاست، خیلی کمتر از حالت معمول غذا می خورد. کمی ِ اشتها معمولاً به دلیل هضم کم مواد غذایی است. با جویدن طولانی غذا و نوشیدن مایعات سرد این حالت بدتر می شود. گاهی اوقات هم به دلیل عوامل روحی است.

    عمل هضم به دلیل نفخ و گاز معده، کاهش حس چشایی و تنفس بد کاهش می یابد که معمولاً باعث کمبود انرژی مورد نیاز بدن می شود.

    کاهش اشتها باعث کاهش وزن می شود. پس یکی از راه های افزایش وزن درافراد لاغر ، افزایش اشتهای آنهاست.

    کاهش اشتها می تواند به دلیل عوامل زیر باشد :

    - اشکال در بلع مواد غذایی

    - استفراغ و تهوع

    - تغییر یا کاهش حس چشایی

    - احساس سیری

    - رشد تومور

    - افسردگی

    - درد

    در بیشتر موارد، کاهش اشتها مشکل ثانویه است یعنی اختلال در سلامتی بدن، باعث کاهش اشتها می شود.

    برای افزایش اشتها چه کاری باید انجام داد؟

    - سعی کنید هرروز 3 وعده غذایی کامل و 3 میان وعده داشته باشید.

    - بین وعده های اصلی غذایی، چیزی نخورید.

    - برای افزایش هضم غذا و اشتها، می توانید یک وعده را مصرف نکنید تا برای خوردن وعده بعدی، اشتهای بیشتری داشته باشید.

    - سعی کنید وعده های غذایی خود را در اوقات معینی مصرف کنید؛ یعنی برنامه غذایی مشخص و سر ساعت داشته باشید. مثلاً صبحانه را در ساعت 7 صبح ، ناهار در ساعت 12 و شام در ساعت 7 شب. همچنین اگر اشتهای شما برای صرف وعده اصلی کاهش نمی یابد ، می توانید دو میان وعده ، یکی در ساعت 10 صبح و یکی در ساعت 4 بعد از ظهر و نیز قبل از خواب میل کنید.

    - تا جایی که می توانید، غذا بخورید. با اشتهای زیاد غذا بخورید، زیرا تفکر شما در هضم و جذب غذا بسیار مؤثر است.

    - به غذا به عنوان بخشی از درمان بیماری خود نگاه کنید؛ یعنی نگوئید میل ندارم. فکر کنید دارو مصرف می کنید.

    - حتماً صبحانه بخورید.

    - غذاهای خوشمزه را با فاصله زمانی کم و هر بار به مقدار کم مصرف کنید.

    - غذاهای پر کالری مصرف کنید که به راحتی خورده می شوند؛ مثل انواع دسر، ژله ، بستنی ، ماست و شیر پرچرب، شیرموز و شیرکاکائو .

    - غذا را سرد یا با دمای معمولی بخورید تا طعم و بوی آن را کاهش دهد.

    - کاری کنید اوقات صرف غذا دلپذیر و خوشایند باشد.

    - در منزل همراه با اعضای خانواده و در خارج از منزل با دوستان خود غذا بخورید.

    - بعد از تمام شدن غذا، آب و سایر نوشیدنی ها را بنوشید، زیرا نوشیدن مایعات در موقع صرف غذا باعث می شود خیلی زود احساس سیری کنید.

    - قبل از صرف غذا، یک ساعت ورزش کنید ، ولی سنگین نباشد.

    کارهایی را که نباید انجام دهید :

    - خودتان را مجبور به خوردن نکنید.

    - کاری نکنید که این کم اشتهایی، روابط شما را با سایر خانواده اتان تحت تاثیر قرار دهد.



    اشتها آورها :

    اگر هنوز هم دچار بی اشتهایی بودید، می توانید از مواد زیر برای افزایش اشتها استفاده کنید :

    - مقداری زنجبیل تازه را ریز ریز کنید. مقداری آب لیمو ترش و نمک به آن اضافه کنید و آن را بجوید.

    - مقدار هل و دارچین و برگ بوی خشک را له کنید و به مقدار مساوی با هم مخلوط کنید. یک قاشق مرباخوری از این مخلوط را بخورید.

    - پودر فلفل سیاه، پودر زنجبیل خشک و شکر را با عسل مخلوط کنید و به صورت گلوله در آورید. برای مدتی این مخلوط را در دهان نگه دارید که بی اشتهایی شما را تسکین خواهد داد.

    - انار بخورید که می توانید نمک و فلفل سیاه هم به آن اضافه کنید.

    - مقداری نمک و پودر زیره سبز را روی آناناس بریزید و آن را بخورید.

    با پزشکتان مشورت کنید :

    اگر بعد از یک هفته، با وجود انجام روش های بالا، اشتهای شما افزایش نیافت، به پزشک مراجعه کنید زیرا کاهش اشتها می تواند علامت یک بیماری جدی تر باشد.

    اگر هر یک از علائم زیر را مشاهده کردید، به پزشک خود اطلاع دهید:

    - تهوع

    - نخوردن غذا به مدت یک روز یا بیشتر

    - کاهش وزن به میزان 5/2 کیلو گرم یا بیشتر

    - احساس درد موقع غذا خوردن

    - ادرار نکردن به مدت یک روز کامل

    - مدفوع نکردن به مدت دو روز یا بیشتر

    - ادرار با فاصله زمانی غیر متناوب، همراه با بو یا سوزش یا خیلی زرد رنگ.

    - داشتن حالت تهوع بیش از 24 ساعت

پاسخ با نقل قول پاسخ با نقل قول
فروشگاه آنلاین کارت شارژ بی بی شارژ
2 کاربر برای این پست سودمند از --- عزیز تشکر کرده اند:

    renger (‏۱۳۹۲-۰۱-۲۳‏), Sen@toR (‏۱۳۹۰-۱۲-۰۴‏)

‏۱۳۹۰-۱۲-۰۳‏, ۰۷:۰۹ بعد از ظهر #2
solmaz
solmaz آنلاین نیست.
عضو حرفه ای
solmaz آواتار ها

تاریخ عضویت
    بهمن ۱۳۹۰
نوشته ها
    2,460   
حالت من
    Khoshhal
تشکر
    3,832
    11,168 بار در 2,447 پست

        از ایشان تشکر شده است

پیش فرض

    علل بی اشتهایی و راههای رفع آناگر مثل بیشتر مردم هستید ، از بین رفتن اشتها فرصت خوبی برای کاهش وزنتان است . ( پوشیدن لباس های تنگ شده پارسال شما را وسوسه می کند )اشتباه نکنید . اما اگر بی اشتهایی به جای چند روز چند هفته طول بکشد و به طور عادی باعث آب رفتن شما شود ، این بی اشتهایی علت خاصی دارد . کم خوراکی یا بی اشتهایی علامت شایعی است که می تواند علل مختلفی داشته باشد ، که بسیاری از آنها اهمیت چندانی ندارند . تقریباً تمام عفونت ها می توانند باعث بی اشتهایی شوند . مثلاً ویروس سرماخوردگی یا آنفولانزا ممکن است عامل آن باشد . یا علل جدی تر مثل سل ، کم کاری غده تیروئید ، بیماری های قلبی یا ریوی ، یا گرفتاری های کبدی داشته باشد . متأسفانه یکی از شایعترین علائم اخطاردهنده اولیه سرطان بی اشتهایی است که معمولاً با تغییر در حساسیت به مزه ها همراه است . بی اشتهایی مقاومت بدن در برابر خوردن هر چیزی است که به فرایند بهبود کمک کند . با این همه بیماری تنها علت کاهش اشتها نیست . گاهی چیزی که به دلیل خاصی خورده اید ، مثل یک دارو ،‌ می تواند عامل آن باشد . آنتی بیوتیک هایی مثل اریترومایسین جوانه های چشایی را غیرفعال کرده و باعث کندی حرکت غذا در روده شده و احساس پری بعد از خوردن غذا را طولانی می کنند . تمام آمفتامین ها - که برای کاهش وزن تجویز می شوند - احساس گرسنگی را از بین می برند . داروهای مسکن و ضد التهاب مفصل می توانند معده را تحریک کرده و باعث تهوع و برگرداندن غذا شوند . دیژیتالیس ( که یک داروی قلبی است ) و داروهای مدر ( که مانع احتباس آب شده و فشار خون را پایین می آورند ) نیز میل به غذا خوردن را کم می کنند . گاهی چیزی غیرخوراکی مشکل ساز شده است . کمبودهای کلی تغذیه ای می توانند نیروی حیاتی یک اشتهای طبیعی را تضعیف کنند . مخصوصاً اشخاص مسن ممکن است گرفتار کمبود روی در رژیم غذایی باشند که می تواند جوانه های چشایی را از بین ببرد . خود پیری بر روی اشتها تأثیر می گذارد . در اشخاص مسن ، سازوکار بدن آهسته می گردد ، وزن ماهیچه ها کم می شود و ضعف جسمانی مانع فعالیت است . در رأس آنها ، کاهش احساس چشایی و ترشحات معدی قرار دارد که همه باعث بی اشتهایی می شوند . گاهی نیز اتفاقی در زندگی بر اشتها تأثیر می گذارد . اگر اخیراً یک برنامه ورزشی را شروع کرده اید ،‌ ممکن است دچار بی اشتهایی شوید تا بدن خود را با نیازهای جدید تطبیق دهد . به طور کلی ، سلامت روانی نقش مهمی در اشتهای شما دارد ، در هنگام گرفتاری طولانی ، تنش روانی می تواند شما را به پرخوری بکشاند . ولی فشارهای کوتاه مدت معمولاً اشتها را از بین می برند . افسردگی نیز در برخی افراد باعث بی اشتهایی می شود . بی اشتهایی عصبی اختلالی است که در افراد مبتلا - معمولاً دختران جوان - تقریباً باعث ترک کامل غذاخوردن می شود . بیماری وسوسه غذا خوردن دارند ، ولی از ترس چاق شدن چیزی نمی خورند . برای آنها نخوردن از به اندازه خوردن راحت تر است .
    درمان بی اشتهایی
    کمی بی اشتهایی جای نگرانی ندارد . اما اگر آخرین باری را که از غذا خوردن لذت برده اید به یاد ندارید ، باید سعی کنید عادت عادی خوردن را باز به دست آورید . در اینجا مواردی را که باید به ان توجه کنید گفته می شود . اگر اشتهای طبیعی دارید ، باید انواعی از غذاها را بخورید ، اشتهای زیاد به خوردن فقط گوشت فقط اشتهای طبیعی نیست . اگر مرتباً خود را وادار به خوردن می کنید ، این هم علامت خوبی نیست . ویتامین بخورید . خوردن روزانه مکمل مولتی ویتامین و کانی ها به بازشدن اشتهای کاهش یافته کمک می کند و اگر کم خوردن شما باعث سوء تغذیه شده است ، مواد غذایی اضافی آسیبی به شما نمی رساند . گاهی افراد مسن تر با خوردن روی کمی اشتهای خود را باز می یابند . درباره لزوم خوردن روی با پزشک مشورت کنید . داروهایتان را کنترل کنید . درباره احتمال اینکه داروهای مصرفیتان یا مقدار آنها باعث بی اشتهایی شده باشد سئوال کنید . پزشک ممکن است دارو را با داروهای دیگری که اشتها را ازبین نمی برند عوض کند . هر چه را که دوست دارید بخورید . اگر غذاخوردن لذت خود را از دست داده است ، برنامه غذایی خود را عوض کنید . ببینید کدام غذاها برایتان اشتها آور است و از آنها بخورید . اگر فقط بستنی دوست دارید ،‌ هر قدر که می خواهید بخورید . ما رژیم غذایی ناسالمی را توصیه نمی کنیم ، اما اگر بستنی تنها راه رساندن کالری مورد نیاز به بدن است ، هر قدر که می خواهید بخورید . هدف بالا بردن ضریب اشتهاست . حجم غذا را کم کنید . غذا را با حجم کم و دفعات بیشتر بخورید . معده شما غذای کمتر را بهتر می پذیرد . آب زیاد بخورید . اگر برنامه ورزشی تازه ای شروع کرده اید ، مهم ترین نیاز شما آب است . کم آبی بدن می تواند بی اشتهایی ایجاد کند . پیش از شروع تمرین و بلافاصله بعد از آن یک لیوان آب بنوشید . به علاوه هر روز شش تا هشت لیوان آب بخورید . نزد پزشک بروید . اگر بعد از دو هفته اشتهای خود را بازنیافتید ، برای معاینه کلی پیش پزشک خود بروید . قبل از درمان باید اختلالات جسمانی تشخیص داده شود . شاید فقط به یک دوره درمان با آنتی بیوتیک برای از بین بردن یک عفونت خفیف نیاز داشته باشید . سلامت روانی خود را بیازمایید . اگر افسرده هستید ، داروهای ضد افسردگی تجویز شده توسط پزشک اشتهای شما را بر می گرداند . با بازگشت سلامت روانی اشتهای شما نیز بازمی گردد . از متخصص کمک بگیرید . بی اشتهایی عصبی معمولاً به درمان خانگی جواب نمی دهد و افراد مبتلا به آن باید در بیمارستان بستری شوند . معالجه آن مشکل است و نیاز به درمان شدید روان شناختی و تغذیه ای دارد . ممکن است تغذیه اجباری از طریق تزریق درون سیاهرگی یا لوله معدی لازم شود .

 رژیم غذایی پر پروتئین سیری زودرس می*آورد

    دانشمندان انگلیسی گزارش می*دهند که مصرف پروتئین بیشتر ممکن است به افزایش میزان هورمون ضد احساس گرسنگی به نام پپتید yy در بدن کمک کند.

    به گزارش هلث*دی نیوز دکتر راشل باترهام از یونیورسیتی کالج لندن و سرپرست این تحقیق گفت:" ما اکنون دریافته*ایم که افزایش میزان پروتئین رژیم غذایی میزان ترشح پپتیدyy یا pyy در بدن افزایش می*دهد و به این ترتیب به کاهش اشتها و کم کردن وزن کمک می*کند."

    پژوهش*های قبلی نشان داده بودند که تزریق pyy میزان مصرف غذا را چه در افراد با وزن طبیعی و چه در افراد چاق تا یک سوم کاهش می*دهد.

    باترهام و همکارانش در بررسی بر وی افراد چاق متوجه شدند که بالا بردن میزان پروتئین رژیم غذایی نسبت به رژیم غذایی پرچربی و رژیم غذایی پر کربوهیدرات به مقدار بیشتری آزادی pyy را در بدن تحریک می*کند.

    بررسی بیشتر در موش*ها نشان داد که رژیم غذایی پرپروتئین سطوح pyy را افزایش و میزان کالری مصرفی را کاهش می دهد.

    گروه باترهام همچنین دریافتند که موش*هایی که با دستکاری ژنتیکی توانایی تولید pyy را از دست داده بودند بیشتر غذا می*خوردند و به شدنت چاق می*شدند.

    این موش*ها نسبت به اثر سیر*کننده غذاهای پرپروتئین هم مقاوم بودند که رابطه مستقیم میان پروتئین و pyy را نشان می*دهد.


    باترهام گفت:" بنابراین یک راهبرد بالقوه برای کاهش وزن افزایش قدرت سیرکننده رژیم غذایی از طریق افزودن نسبت مواد پروتئینی در آن است."

    البته او افزود که پیش از آنکه رژیم غذایی پرپروتئین خاصی به این منظور توصیه شود، لازم است تحقیقات بیشتری صورت گیرد.

    او تاکید کرد که چنین رژیم غذایی احتمالی شباهتی با رژیم غذایی اتکینز- که در گذشته برای کاهش وزن رواج داشت-

14 بگومگوی تغذیه*ای!

    حتماً شما هم بر این باور هستید که یک سری مشکلات بین بدنسازان مشترک است و به عبارتی خیلی*ها به خاطر عدم رعایت اصول اولیه است که در پیشرفت و رشد* دادن عضلات خود با مشکل مواجهه هستند.

    14 بگومگوی تغذیه*ای!

    بدنسازی رشته*ای است که در آن ارتباط تنگاتنگی بین تمرینات و رژیم غذایی وجود دارد. عدم توجه کافی به مبحث تغذیه می*تواند تمامی زحمات شما را در باشگاه بی*نتیجه بگذارد. از سوی دیگر داشتن یک رژیم غذایی ایده*آل و علمی چنانچه با تمرینات صحیح و کافی همراه نباشد به شما فیزیک عضلانی و زیبا اهدا نمی*کند بنابراین این دو عامل با هم تعامل نزدیکی دارند که هر کس برای به حداکثر*رساندن پتانسیل رشد عضلات بدن خود باید آنها را در کنار هم مورد نظر داشته باشد. در این مقاله به بعضی از سئوالات مهم در ارتباط با تغذیه که از زبان مخاطبان عام بدنسازی مطرح گردید، پاسخ داده شده که یقین کنید برخی از آنها سئوال خود شما نیز می*باشد بنابراین چنانچه دنبال پاسخ آن هستید این مقاله را بخوانید.

    از آنجایی که گلوتامین یک اسیدآمینه است و اسیدهای آمینه در پروتئین*ها هستند، آیا وقتی که من رژیم پرپروتئین دارم واقعاً به مصرف مکمل گلوتامین نیاز دارم؟

    جواب: شما باید مقدار خیلی زیادی پروتئین مصرف کنید تا حدود 10 گرم گلوتامین به بدن*تان برسد. گرچه گلوتامین می*تواند از اسید آمینه*های دیگر ساخته شود، اما طی سال*ها تجربه مصرف به شکل مکمل این اسیدآمینه در بیمارستان*ها از کاهش بافت*های عضلانی بیماران جلوگیری به عمل آورده است. گرچه التیام*یافتن آسیب حاصل از تصادفات و جراحات با بهبود و ترمیم عضلات پس از اجرای تمرینات بدنی تفاوت زیادی دارد، اما هر دوی این موضوعات نیازمند بازسازی و ساخت عضلات جدیدی هستند. با علم به اینکه در صورت عدم وجود مقدار کافی گلوتامین، بدن جهت تأمین این اسیدآمینه دست به تخریب بافت*های عضلانی موجود می*زند تا آن را تأمین کند، بنابراین عقل حکم می*کند که همزمان با اجرای تمرینات سنگین، رژیم*های تمرینی، رژیم*های غذایی و دوران دارای استرس گلوتامین به شکل مکمل غذایی از منبع خارج از رژیم تأمین شود تا بدن دچار اختلال نگردد و بافت*های عضلانی از بین نروند. توصیه می*شود وابسته به فعالیت و شرایط روزی 1 الی 4 نوبت، هر بار 5 الی 10 گرم گلوتامین را به شکل مکمل مصرف کنید.

    سئوال: من روزی بین 20 الی 30 مکمل غذایی مصرف می*کنم که اغلب آنرا ویتامین*ها تشکیل می*دهند. آیا راه خاصی برای مصرف آنها وجود دارد؟

    جواب: به چند نکته می*توانید توجه کنید:

    * ویتامین*ها و مواد معدنی را همراه وعده*های غذایی میل کنید.

    * ویتامین*های گروه b و ویتامین c را در چند وعده تقسیم کرده و میل کنید.

    * کراتین و گلوتامین را در آب یا یک نوشیدنی پروتئینی قبل یا بعد از تمرین مصرف کنید.

    * از مصرف داروهای چربی*سوز در ساعات پایانی شب خودداری کنید.

    * روی و منیزیم را قبل از خواب مصرف کنید.

    سوال: زمانی که برای کاهش چربی رژیم می*گیرم، دچار سرگیجه شده و عرق می*کنم. پزشکم توصیه کرده که آب پرتقال بخورم و تمرینات با وزنه را کنار بگذارم. آیا کاری هست که بتوانم بکنم؟

    جواب: هر دو علائمی که ذکر کردید به اضافه توصیه پزشکان نشانگر این است که قند بدنتان کاهش پیدا می*کند. چنین حالتی زمانی رخ می*دهد که شما برای یک مدت نسبتاً طولانی چیزی نخورید. اگر از رژیم خود کربوهیدرات*ها را حذف کنید، یا اگر رژیم*تان به قدری سخت و محدود باشد که حداقل نیاز بدن را تأمین نکنید، مطمئن باشید به جای چربی، عضله از دست خواهید داد.

    اگر شما بیش از آنچه می*خورید، کالری از دست بدهید، قند خود و ترشح انسولین در بدن*تان کاهش می*یابد که به این پدیده هایپوگلایسیما گفته می*شود. زمانی که این پدیده رخ می*دهد، دیگر اینکه شما چیزی می*خورید اهمیت نخواهد داشت.

    با توجه به این مسئله برای پیشگیری از بروز چنین مشکلی می*توانید حد مجاز چربی*سوزی را برای خود هفته*ای 225 الی 450 گرم تعیین کنید و تلاش نکنید که با تحمل فشارهای زیاد این میزان را بیشتر کنید، چرا که در غیر این صورت عضله هم از دست خواهید داد. هم*چنین پیشنهاد می*شود حداقل روزی 6 وعده غذا بخورید (حتی زمانی که در رژیم برای کاهش چربی هستید)، تنها در دوران رژیم باید این نکته را رعایت کنید که وعده*ها را کم*حجم و طبق کالری دریافتی تعیین*شده تنظیم کنید.

    این روش عالی قندخون شما را دریک حد تثبیت می*کند و از بروز هایپوگلایسیما جلوگیری می*کند. علاوه بر این توصیه می*شود به رژیم خود سبزیجات و جو دوسر اضافه کنید. این غذاها باعث چاق*شدن شما نمی*شوند چرا که دارای ضریب کم*گلایسمیک هستند و بنابراین کالری کمتری به بدن رسانده و موجب ترشح بیش از اندازه انسولین در بدن نمی*شوند.

    سئوال: هر سفیده تخم*مرغ دارای چند گرم پروتئین می*باشد و مصرف زیاد آنها در بلندمدت چه تأثیر جانبی روی بدن خواهد داشت؟

    جواب: هر سفیده تخم*مرغ بین 3 الی 4 گرم پروتئین دارد، که بستگی به سایز آن دارد. مواظب باشید: چرا که مصرف تعداد زیادی سفیده تخم*مرغ در بلندمدت ممکن است باعث افزایش حجم عضلانی بدون چربی شود!!! اگر در گذشته خوردن زیاد تخم*مرغ را منع می کردند یا ناسالم می*خواندند به خاطر کلسترول موجود در زرده آن بود، که این هیچ ارتباط با سفیده تخم*مرغ ندارد.

    بنابراین با خیال راحت سفیده تخم*مرغ را به میزان دلخواه در رژیم خود بگنجانید و از خوردن بیش از یک زرده خودداری کنید. البته در جریان باشید که هر زرده تخم*مرغ دارای مقدار زیادی مواد مغذی و چربی سالم می*باشد که در سفیده یافت نمی*شود.

    سئوال: من برای کات*کردن عضلات خود رژیم دارم اما در طول روز مقادیر زیادی میوه می*خورم آیا این کار تأثیری روی روند کات شدن بدنم دارد؟

    جواب: خیر، میوه*ها به خصوص نوع کامل آنها برای بدن مفید هستند. اگر مصرف 3 عدد میوه را یک پرس در نظر بگیریم شما می*توانید روزانه 3 پرس میوه میل کنید مگر اینکه رژیم غذایی خیلی سختی را رعایت کنید، که البته در آن صورت هم حداقل به روزی یک پرس میوه نیاز دارید. مرکبات، خربزه و توت میوه*های خوبی هستند. آناناس هم میوه بسیار خوبی به حساب می*آید چرا که حاوی چندین ماده مغذی و هم*چنین آنزیم هضم پروتئین نیز می*باشد.

    سئوال: من یک رژیم پرپروتئین با کربوهیدرات بسیار محدود شده دارم تا بتوانم بدن خود را کم*چربی و خشک نگه دارم اما هر چه سعی می*کنم نمی*توانم افزایش حجم داشته باشم چه باید بکنم؟

    جواب: با فرض اینکه پروتئین دریافتی شما در حد کافی برای عضله*سازی و حفظ حجم فعلی باشد مشکل شما به احتمال زیاد مصرف ناکافی کربوهیدرات*هاست که در نهایت مربوط به کالری دریافتی ناکافی می*باشد. احتمال اینکه بیش از حد مصرف کربوهیدرات*ها را محدود کرده باشید خیلی زیاد است و راه حل شما این است که به مرور زمان بر مقدار کربوهیدرات دریافتی خود اضافه کنید تا جایی که در وزن و حجم بدن رشد و تغییر را شاهد باشید. خاطرتان باشد که باید کربوهیدرات*های مرکب را افزایش دهید نه قندهای ساده.

    البته مصرف چربی*های سالم نیز از دیگر ملزومات مهم است که باید در رژیم غذایی به آن توجه کنید. به هر ترتیب اینها همگی راهنمایی هستند و بهتر است که برای داشتن یک رژیم غذایی خوب با پزشک تغذیه مشورت داشته باشید.

    سئوال: من علاقه زیادی به بدنسازی دارم اما به واسطه مشغله کاری طی هر ماه چند جلسه تمرین خود را از دست می*دهم. حالا می*خواهم ببینم طی مدتی که تمرین را از دست می*دهم آیا باید رژیم غذایی را مثل حالات عادی حفظ کنم یا نیازی به تغییرات وجود دارد؟

    جواب: احتمالاً باید مقداری رژیم خود را تغییر دهید. وقتی چند روز تمرین نکنید نیاز کالریک بدن*تان تغییر می*کند و به عبارتی کمتر می*شود. در اوقات مذکور سعی کنید میل*تان به غذا راهنمای غذاخوردن*تان شود در ضمن سعی کنید زیاده*روی و پرخوری هم نکنید و علاوه بر آن گرسنگی هم نکشید.

14 بگومگوی تغذیه*ای2 !

    سئوال: یک وعده بعد از تمرین خوب که به عضله*سازی کمک کند باید حاوی چه موادی باشد؟

    جواب: مصرف یک وعده غنی از پروتئین و کربوهیدرات*ها بلافاصله بعد از جلسه تمرین یک ضرورت برای رشد عضلات به حساب می*آید. مصرف کربوهیدرات بعد از تمرین صرف فرآیندهای منجر به رشد می*شود و در اضافه*شدن چربی*های بدن نقشی ندارد. زمانی که این کربوهیدرات*ها با پروتئین مصرف شوند در واقع یک ترکیب قوی عضله*سازی به بدن می*دهد چرا که کربوهیدرات*ها به توزیع آمینواسیدها به داخل عضلات کمک کرده و سطح هورمون انسولین را در بدن بالا می*برند و این یعنی ورود مواد مغذی داخل سلول*های عضلانی که در نهایت رشد از همین طریق اتفاق می*افتد.

    سئوال: توصیه*های زیادی در مورد مصرف مقادیر زیادی از آب در طول روز می*شود من به عنوان یک بدنساز باید روزانه چقدر آب بنوشم؟

    جواب: در طول روز باید مقادیر زیادی آب میل کنید به ویژه در ساعات اطراف جلسه تمرین. این کمک می*کند به حس سیری و کاهش حس گرسنگی حین تمرین. طی تمرین هر 15 الی 20 دقیقه حدود 160 الی 170 سی*سی آب بنوشید که البته اگر در محیط گرم و شرجی تمرین دارید باید بیشتر هم بنوشید.

    دلیلش ساده است: زمانی که آب کافی در اختیارش نباشد لطمه خواهد خورد. حتی کاهش 1 الی 2 درصد از آب بدن به کارایی فیزیک و روانی شما صدمه می*زند. اگر بخواهید با حس تشنگی آب بنوشید، یعنی که خیلی دیر عمل کرده*اید.

    سعی کنید نوشیدنی*ها را خنک میل کنید. تحقیقات نشان داده وقتی نوشیدنی خنک باشد فرد مقادیر بیشتری از آن می*نوشد.

    سئوال: نوجوانی هستم که در حال حاضر در دوره حجم هستم آیا می*توانم همزمان از یک چربی*سوز استفاده کنم تا در دوره مسابقات کارم زیاد دشوار نشود؟

    جواب: هیچ نوع چربی*سوزی مصرف نکنید. در سنین نوجوانی نباید هیچ چربی*سوزی مصرف کنید. سوخت و ساز بدن*تان در حال حاضر بالاست و نیازی به مصرف مکمل ندارید. اگر نگران چربی*های اضافه هستید تمرین هوازی خود را در دوره حجم حفظ کنید. وقتی به پایان دوره حجم خود نزدیک شدید تمرینات هوازی را افزایش دهید. بدنسازان پیشرفته با این کار مقداری از سختی رژیم مسابقات را کم می*کنند و البته چربی*سوز هم استفاده می*کنند اما شما به عنوان یک نوجوان نباید این کار را انجام دهید چرا که برای سلامت*تان می*تواند مضر باشد.

    سئوال: کدام وعده غذایی است که مصرف پروتئین در آن بیش از هر زمانی مهم است. شنیده*ام وعده صبحانه بسیار مهم است آیا این طور است؟

    جواب: مصرف مقادیر قابل توجهی از پروتئین در صبحانه مهم است اما بهترین زمان مصرف مقدار زیادی پروتئین وعده بعد از تمرین است (طی 2 ساعت بعد از پایان تمرین). اگر قبل از تمرین هم پروتئین داشته باشید خوب است. در واقع هیچ زمانی در روز برای مصرف پروتئین*ها بد نیست.

    سئوال: من سعی دارم بدن خود را کات کنم. مصرف سدیم را چطور باید حفظ کنم؟ آیا باید کاملاً آنرا قطع کنم؟

    جواب: هرگز قطع نکنید. سدیم یک عنصر مهم در هر سلول زنده است. این ماده یک الکترولیت ضروری است. گفته می*شود نزدیک مسابقات یا برای کات*کردن بدن باید از مصرف غذاهای پرسدیم به ویژه غذاهای تصفیه*شده خودداری کرد. تا جای ممکن غذاهای طبیعی مصرف کنید، اما آجیل را فراموش کنید.

    سئوال: چه مقدار کرومیوم پیکولینات در روز برای کمک به ساخته*شدن حجم خالص عضلانی کافی است؟

    جواب: مقدار مصرف پیشنهادی این ماده 200 الی 400 میکروگرم است که بهتر است صبح*ها همراه غذا مصرف شود. بیشتر از این مقدار هرگز نباید مصرف شود. این مکمل یک آنابولیک خوب برای ساخته*شدن حجم عضلانی به حساب نمی*آید اما چندین نقش در بدن دارد به ویژه در استفاده بدن از کربوهیدرات*ها و توسعه حساسیت انسولین. این مکمل استاندارد تلقی نمی*شود اما مقدار مشخص و سالمی از کروم باید داخل خون انسان جریان داشته باشد. در نهایت پزشک هم می*تواند راهنمای خوبی برای مصرف صحیح این مکمل باشد.

    سئوال: در مقاله*ای خواندم که یک عدد تن ماهی دارای حدود 35 گرم پروتئین است. این مقدار از لحاظ وزن چقدر است؟

    جواب: حدود 170 گرم تن ماهی دارای 35 الی 40 گرم پروتئین می*باشد. تن ماهی یکی از منابع پرپروتئین است و به همین خاطر است که بین بدنسازان طرفدار زیادی دارد. البته هر محصولی دارای برچسب انرژی خاص خودش است که می*توانید با مراجعه به آن از ارزش غذایی محصول مورد نظر مطلع شوید.

7 دستور سلامت

    1. غذای خود را برپایه مواد غذایی نشاسته*دار قرار دهید

    مواد غذایی نشاسته*دار مانند نان، برنج، ماکارونی، غلات و سیب*زمینی بخش مهمی از یک رژیم غذایی سالم را تشکیل می*دهد. تا آنجا که می*توانید انواع مختلف این مواد غذایی را جزء برنامه غذایی روزانه خود قرار دهید.

    مواد غذایی نشاسته*دار باید حدود یک سوم مواد غذایی مصرفی ما را تشکیل دهد. این مواد منبع بسیار خوبی از انرژی و مهم*ترین منبع مواد مغذی در برنامه غذایی ما هستند. علاوه بر نشاسته، این مواد همچنین حاوی فیبر، آهن، کلسیم و ویتامین*های b هستند.

    همه ما باید سعی کنیم میزان بیشتری از این مواد را به طور روزانه مصرف کنیم- حداقل یکی از انواع این مواد نشاسته*دار را در هر وعده غذایی خود بگنجانید.

    بعضی از مردم تصور می*کنند که غذاهای نشاسته*دار یا همان کربوهیدرات**دار چاق*کننده هستند، اما جالب است بدانید که گرم به گرم، حتی کمتر از نیمی از کالری*های آن را چربی تشکیل می*دهد. شما فقط باید مراقب میزان روغن مصرفی خود به هنگام طبخ یا سرو این نوع غذاها باشید، چون همین روغن است که کالری این غذاها را بالا می*برد.

    چرا باید از مواد غذایی ساخته شده از غلات و حبوبات استفاده کنیم؟

    این نوع مواد غذایی نسبت به سایر مواد غذایی نشاسته*دار، حاوی میزان زیادی فیبر و سایر مواد مغذی هستند.

    همچنین این نوع غذاها بسیار کندتر هضم می*شوند، به همین دلیل برای مدت زیادی شما را سیر نگاه می*دارد. به طور مثال نان جو می*تواند انتخاب بهتری نسبت به نان*های معمولی باشد.

    2. میزان زیادی میوه*جات و سبزیجات مصرف کنید

    همه جا شنیده*ایم و همه می*دانیم که باید تا می*توانیم از سبزیجات و میوه*جات مصرف کنیم. اما باز اکثر ما از این مسئله غفلت می*کنیم و آنطور که باید و شاید از این مواد غذایی مفید برای بدن استفاده نمی*کنیم.

    باید سعی کنید حداقل 5 وعده از سبزیجات و میوه*جات مختلف در روز مصرف کنید. مطمئناً کار چندان دشواری نیست!

    این وعده*ها می*تواند شامل موارد زیر باشد:

    * یک لیوان آبمیوه و یک تکه*موز

    * یک بشقاب سالاد همراه با ناهار

    * یک سیب، پرتقال یا گلابی برای وعده عصرانه

    * نخود فرنگی یا سایر سبزیجات به همراه شام

    سبزیجات و میوه*جات را می*توانید به صورت*های مختلف، از قبیل تازه، منجمد، کنسرو شده، خشک شده یا آب*گرفته شده، استفاده کنید اما حواستان باشد که سیب*زمینی جز*ء مواد غذایی نشاسته*دار به حساب می*آید، نه میوه*جات و سبزیجات.

    3. بیشتر ماهی بخورید

    همه ما باید سعی کنیم میزان بیشتری از ماهی را جزء مواد غذایی مصرفی روزانه خود درآوریم. خوب است اگر هر هفته یک وعده از ماهی*های روغن*دار استفاده کنیم چون منبع بسیار خوبی از پروتئین، ویتامین و مواد معدنی است.

    دو وعده ماهی در هفته به نظر کافی می*رسد، که یکی از این وعده*ها باید ماهی روغن*دار باشد. ماهی را می*توانید به صورت تازه، منجمد، یا کنسروی استفاده کنید، اما حواستان به میزان بالای نمک در ماهی*های کنسروی و دودی باشد.

    ماهی روغن*دار چه نوع ماهی است؟

    بعضی از ماهی*ها روغن*دار نامیده می*شوند چون حاوی میزان زیادی از برخی روغن*ها هستند که اسید چرب امگا 3 نامیده می*شود که برای سلامت نگاه داشتن قلب بسیار مفید است.

    چه میزان؟

    گرچه بیشتر ما باید میزان بیشتری از ماهی*های روغن*دار استفاده کنیم، اما خانم*های باردار باید حداکثر فقط دو وعده از این نوع ماهی در هفته استفاده کنند (هر وعده معادل 140 گرم می*باشد). برای سایر بزرگسالان نیز مصرف آن نباید از 4 وعده در هفته تجاوز کند.

    نمونه*هایی از ماهی*های روغن*دار:

    سالمون (ماهی آزاد)، قزل*آلا، شاه*ماهی، ماهی تن*تازه، ساردین، مار ماهی

    انواع ماهی*های غیرروغنی:

    کولی، کنسرو تن ماهی، لقمه ماهی، کوسه*ماهی، اره*ماهی و نیزه*ماهی

    مصرف این نوع ماهی*ها نباید بیشتر از یک وعده در هفته باشد. این مسئله به خاطر میزان بالای جیوه در آنهاست.

    افرادی که معمولاً میزان زیادی ماهی مصرف می*کنند، باید سعی کنند از انواع مختلفی از ماهی استفاده کنند.

    برای سالم ماندن بدن ما نیاز به میزانی چربی دارد. آنچه مهم است نوع چربی مصرفی ماست. به طور کلی دو نوع چربی موجود است:

    * چربی اشباع: میزان زیاد از این نوع چربی می*تواند با بالارفتن کلسترول خون و افزایش احتمال بیماری*های قلبی همراه باشد.

    * چربی غیراشباع: استفاده از این نوع چربی به جای چربی اشباع احتمال ابتلا به بیماری*های قلبی را کاهش می*دهد.

    تا می*توانید باید از مصرف غذاهایی که در آن از چربی*های اشباع استفاده شده است خودداری کنید. به جای این نوع غذاها می*توانید از مواد غذایی که حاوی چربی*های غیراشباع هستند، مثل روغن*های گیاهی (روغن آفتابگردان، روغن زیتون)، روغن ماهی، آوکادو، آجیل و دانه*ها استفاده کنید.

    غذاهای حاوی چربی اشباع:

    تا می*توانید باید کمتر از این نوع غذاها استفاده کنید.

    * سوسیس، کالباس و گوشت*هایی که چربی در آنها به وضوح دیده می*شود.

    * شیرینی

    * کیک و بیسکویت

    * کره و خامه

    * روغن نارگیل، کرم نارگیل و روغن خرما

    برای انتخابی سالم*تر می*توانید به جای کره از روغن*های گیاهی استفاده کنید و هنگام خوردن گوشت، برش*های باریک از آن را بردارید و کوچکترین تکه چربی که می*بینید را جدا کنید.

    از کجا بدانیم چه غذایی چربی زیاد دارد؟

    هنگام خرید به برچسب مواد غذایی خوب دقت کنید تا ببینید از چه میزان چربی تشکیل شده است. معمولاً روی این برچسب*ها قید می*شود که در هر 100 گرم از آن مواد چه میزان چربی موجود است.

    روی برچسب برخی از مواد غذایی همچنین میزان چربی اشباع هم درج می*شود. از راهنمای زیر می*توانید بفهمید چه میزان از این چربی زیاد و چه میزان کم است.

    چربی زیاد:

    20 گرم یا بیشتر در هر 100 گرم.

    5 گرم یا بیشتر چربی اشباع در هر 100 گرم

    چربی کم:

    3 گرم یا کمتر در هر 100 گرم

    1 گرم یا کمتر چربی اشباع در هر 100 گرم

    اگر میزان کلی چربی بین 3 گرم و 20 گرم در هر 100 گرم بود، آن مواد غذایی حاوی میزان متوسطی از چربی است. بین 1 گرم و 5 گرم چربی اشباع نیز میزان متوسط از این چربی را نشان می*دهد.

    سعی کنید مواد غذایی را انتخاب کنید که حاوی میزان کمتری چربی باشد (3 گرم یا کمتر در هر 100 گرم) و دست از خوردن غذاهایی که حاوی میزان بالایی چربی (20 گرم یا بیشتر در هر 100 گرم) هستند، بردارید.

    4. کمتر قند بخورید

    مردم ایران معمولاً خیلی از مواد قندی استفاده می*کنند. همه ما باید سعی کنیم تا آنجا که می*توانیم مصرف این نوع مواد غذایی مثل شکلات، شیرینی، کیک و بیسکویت را کمتر کنیم و از نوشیدنی*های شیرین نیز کمتر استفاده کنیم.

    مصرف بالای مواد غذایی قنددار باعث پوسیدگی دندان*ها می*شود، به خصوص اگر این مواد قندی بین وعده*های غذایی مصرف شوند. این نوع مواد غذایی همچنین حاوی میزان زیاد کالری است که قطع استفاده از آنها می*تواند به کنترل وزن*تان نیز کمک کند.

    از کجا بدانیم که غذایی حاوی میزان زیادی مواد قندی است؟

    به برچسب مواد غذایی نگاه کنید. لیست ترکیبات روی برچسب معمولاً با ماده*ای شروع می*شود که بیشترین میزان را دارد.

    اما باید مراقب سایر کلماتی که مفهوم مواد قندی دارد هم باشید، مثل ساکاروز، گلوکز، فروکتوز، مالتوز، نشاسته هیدرولیز شده و قند معکوس، شهد ذرت و عسل. اگر یکی از این نام*ها را در بالای لیست ترکیبات روی برچسب مشاهده کردید، به این معناست که آن ماده غذایی حاوی میزان زیادی مواد قندی است.

    یکی دیگر از راه*های تشخیص اینکه ماده غذایی از چه میزان مواد قندی تشکیل شده این است که روی برچسب نگاهی به رقم میزان کربوهیدرات بیندازید. اما این رقم نمی*تواند شما را از قندهای افزودنی به ماده غذایی باخبر کند.

    قند زیاد:

    10 گرم یا بیشتر در هر 100 گرم

    قند کم:

    2 گرم یا کمتر در هر 100 گرم.

    اگر میزان قند بین 2 گرم و 10 گرم در هر 100 گرم بود، میزان متوسط به حساب می*آید.

    5. کمتر نمک بخورید

    بیشتر مردم فکر می*کنند نمک زیاد مصرف نمی**کنند، به خصوص آنهایی که هنگام صرف غذا به آن نمک اضافه نمی*کنند. اما نباید اینقدر هم مطمئن بود!

    تقریباً 85% از زن*ها و 69% از مردها نمک زیاد مصرف می*کنند. بزرگسالان- و کودکان بالای 11 سال- نباید بیش از 6 گرم نمک در روز مصرف کنند و کودکان کم*سن*تر باید حتی از این میزان نیز کمتر استفاده کنند.

    تقریباً 75% از نمک مصرفی ما از غذاهای فراورده*ای تشکیل می*شود، مثل سوپ، سس، نان، بیسکویت و غذاهای آماده. به همین خاطر ممکن است بدون اینکه خودتان بدانید میزان زیادی نمک در روز مصرف کنید.

    خوردن نمک زیاد باعث بالارفتن فشارخون می*شود و افرادی که فشارخون دارند، سه برابر بیشتر از افراد عادی به بیماری*های قلبی و سکته مبتلا می*شوند.

    از کجا بدانیم که غذایی حاوی میزان زیادی نمک است؟

    نمک معمولاً با عنوان سدیم روی برچسب*های مواد غذایی نوشته می*شود.

    نمک = سدیم × 5/2

    نمک زیاد:

    25/1 گرم یا بیشتر نمک در هر 100 گرم

    نمک کم:

    5/0 گرم یا بیشتر سدیم در هر 100 گرم

    1/0 گرم یا کمتر سدیم در هر 100 گرم

    سعی کنید تا می*توانید از مواد غذایی استفاده کنید که حاوی میزان کمتری از نمک باشند.

    6. فعالیت کنید و وزنتان را متناسب نگاه دارید

    پایین*تر یا بالاتربودن از وزن متعادل به هیچ وجه خوب نیست. داشتن اضافه*وزن می*تواند مشکلات سلامتی مانند بروز بیماری*های قلبی، فشارخون بالا یا دیابت به وجود آورد. کمبود وزن داشتن نیز برای سلامتی بدن ضرر دارد.

    اگر نگران وزنتان هستید، می*توانید به متخصصین تغذیه مراجعه کنید. اما اگر فکر می*کنید فقط مقدار کمی اضافه*وزن دارید، می*توانید از راهنمایی*های زیر استفاده کنید.

    * فقط به اندازه*ای که بدنتان نیاز دارد غذا بخورید.

    * انتخاب*های غذاییتان را سالم*تر کنید. از غذاهایی کم*چربی*تر و کم*قندتر استفاده کنید و میزان زیادی سبزیجات و میوه*جات و حبوبات بخورید.

    * فعالیت بدنیتان را تا حد ممکن بالا ببرید.

    خوب است که از انواع مختلفی از مواد غذایی استفاده کنید تا انواع مواد مغذی به بدنتان برسد.

    فعالیت جسمی راه بسیار خوبی برای سوزاندن کالری*های اضافی است و به کنترل وزنتان نیز کمک می*کند. ورزش و رفتن به باشگاه هم در این زمینه کمکتان خواهد کرد.

    اگر بیش از میزان نیاز بدن غذا بخوریم، وزنمان افزایش می*یابد. به این خاطر که این انرژی*ها که مصرف نمی*شود معمولاً به صورت چربی ذخیره می*شوند. حتی میزان کمی از انرژی اضافی در روز هم باعث اضافه*وزن می*شود.

    اما مراقب باشید، همه رژیم*های غذایی نیز برای سلامتی شما مفید نیست و در طولانی*مدت تأثیر نمی*گذارد. تنها راه خلاص*شدن از وزن اضافه و باقی*ماندن در وزن متناسب بدن، تغییر عادات و شیوه*های زندگی است. کم*کردن نیم تا یک کیلو وزن در هفته خوب است و این روند را تا جایی ادامه بدهید که به وزن ایده*آل خود برسید.

    7. به میزان کافی آب بنوشید

    برای جلوگیری از خشک*شدن آب بدن باید حداقل روزانه 6 تا 8 لیوان (2/1 لیتر) آب یا سایر مایعات بنوشیم. هنگام گرما یا فعالیت جسمی بالا بدن ما به میزان بیشتری آب نیاز دارد. اما اگر می*خواهید وزنتان روز به روز بالا نرود، تا می*توانید سعی کنید از نوشیدن نوشابه به جای آب خودداری کنید.

    8. صبحانه را از دست ندهید

    صبحانه می*تواند انرژی مورد نیاز بدن برای آغاز کردن روز و همچنین برخی ویتامین*ها و مواد معدنی مورد نیاز برای بدن را تأمین کند.

    بعضی از افراد صبحانه نمی*خورند چون فکر می*کنند به کم*کردن وزن کمک می*کند. این افراد باید بدانند که نخوردن یکی از وعده*های غذایی باعث کاهش وزن نمی*شود و برای سلامتی نیز ضرر دارد، چون با این کار بدن برخی مواد مغذی مورد نیاز خود را از دست می*دهد.

پاسخ با نقل قول پاسخ با نقل قول
فروشگاه آنلاین کارت شارژ بی بی شارژ
2 کاربر برای این پست سودمند از --- عزیز تشکر کرده اند:

    MaMaD PiSHvA (‏۱۳۹۱-۰۵-۲۲‏), renger (‏۱۳۹۲-۰۱-۲۳‏)

‏۱۳۹۰-۱۲-۰۱‏, ۰۹:۳۷ بعد از ظهر #2
solmaz
solmaz آنلاین نیست.
عضو حرفه ای
solmaz آواتار ها

تاریخ عضویت
    بهمن ۱۳۹۰
نوشته ها
    2,460   
حالت من
    Khoshhal
تشکر
    3,832
    11,168 بار در 2,447 پست

        از ایشان تشکر شده است

پیش فرض

    چند دستور سحر آمیز برای سلامتی یک حبه سیر را بطور کامل بدون جویدن و خورد شدن قورت داده اگر قبل از 24 ساعت از بدن خارج شد بدن سالم است زیرا در این مدت هیچ میکروبی در بدن نمی تواند رشد کند.و اگر طولانی تر شد دچار یبوست (محل رشد میکروب )بوده و بیمارید.

    1- شما وقتی سیب زمینی را بصورت پخته از آتیش بیرون می آورید ظرف یک ساعت در معده هضم خواهد شد. سیب زمینی آب پز ظرف 4 ساعت هضم میشود و سیب زمینی سرخ کرده ظرف 12 ساعت نصفش هضم و نصفش از طریق معده اخراج خواهد شد.

    قابل توجه پدر مادرهایی که به بچه بیچاره چیپس میدهند و شب طفل بیچاره موقع خواب باید صد دفعه این پهلو و آن پهلو شود تا در آخر سم حاصل از این چیپس جذب بدنش شود.

    2- کسانی هم که سراغ من می آیند و اعلام میکنند: چرا می گید پفک سمی است؟

    جهت اطلاع کافی است پفک را با آب خیس کنید و با شصت دستتان آن را به سرامیک آشپزخانه بچسبانید. بعد از 8 ساعت عمرا” بتونید این پفک خشک شده را از دیوار بکنید. باید کلی کاردک و چاقو بزنید تا کنده شود. حالا حساب کنید این پفک با بزاق چسبنده خیس میشود و وارد دیواره معده میشود….

    3- یک روش هم برای کسانی که مدعی هستند سیستم گوارش و جذب آنها هیچ مشکلی ندارد:

    یک حبه سیر را بطور کامل بدون جویدن و خورد شدن قورت داده اگر قبل از 24 ساعت از بدن خارج شد بدن سالم است زیرا در این مدت هیچ میکروبی در بدن نمی تواند رشد کند.و اگر طولانی تر شد دچار یبوست (محل رشد میکروب )بوده و بیمارید.

    4- قدیم ها دستشوئی ما ایرانی ها (اون موقع بهش میگفتند خلاء) یک گوشه در دورترین نقطه حیاط بود که بابابزرگ و مامان بزرگای ما وقتی میخواستند بروند داخل مستراح یک دستمال به سرشون میبستند .

    اون موقع دلیل این کار این بود که بخارات ناشی از ادرار(شامل اسید اوریک و فسفریک و..) روی پوست سر و موهای سر و بالطبع سلامتی تاثیر فزاینده ائی داشت و یکی از عوامل ریزش مو بود…در ضمن مثل الان اینطوری نبود که بروند مستراح و 6 ساعت بنشینند راجع به مسائل روزمره تفکر کنند. چون حتی در شریعت ما مسلمانها ذکر شده که ماندن زیاد در مستراح و حرف زدن در آن مکروه است.

    الان مستراح ما ایرانی ها اومده وسط هال و اتاق پذیرائی و تازه بین سنگ توالت و محل شستن دست هیچ دری هم وجود نداره ..به دلیل مشکلات تغذیه ما ایرانی ها مجبوریم حداقل 10 دقیقه اونجا بساط پهن کنیم و خانم خونه هم یک حوله انداخته روی جا حوله ائی در دستشوئی و خبر نداره این حوله چه نقشی در جذب بخارات سمی ادرار و مدفوع دارد!

    یکی از عوامل ریزش مو و بیماری های ما ایرانی ها همین بخارات ناشی از ادرار در توالت های ماست.

    برای حل این موضوع: اول حوله را خارج از توالت و روی جای مخصوص قرار دهید. دوم: روی سنگ پا کمی سرکه ریخته و هفته ائی یک دفعه این سنگ پا را به مدت 4 ساعت در کنار سنگ توالت قرار بدهید. در ضمن قرار دادن سنگ نمک هم عامل جذب این بخارات سمی خواهد بود.

    یک سیب خنک (یخچالی) را رنده کنید + داخل این پالودهء سیب یک قاشق چایخوری تخم بادرنجبویه (فرنجمشک) اضافه کنید + یک استکان عرق بهار نارنج + یک استکان عرق بیدمشک اضافه کنید. یک قاشق قبل از خواب صبح یا ظهر و شب میل کنید.

    این مجموعه سحرآمیز اعصاب را آرام میکند و قلب را از سوزش و تشنج باز میدارد و خواب آرامی در پی خواهد داشت.




    خدایا ، توی سال جدید …
    اونی که کنارش نیستم و به یادشم رو تنهاش نذار ،
    کنارش باش .…
Ala هم آنتی*اکسیدان است

    شاید توضیح و تفسیر نقش آنتی*اکسیدان*ها و تأکید روی اهمیت آنها به حد کافی انجام نشده باشد در حالی که بدن برای مبارزه با رادیکال*های آزاد که از تمرین، روحیه خراب، شرایط بد کاری و... تولید می*شوند به آنتی*اکسیدان*ها نیاز وافر دارد.

    Ala هم آنتی*اکسیدان است

    آنتی*اکسیدان*ها از جمله مکمل*هایی هستند که مورد بیشترین کم*توجهی واقع شده*اند. متقاعدکردن یک بدنساز خیلی جدی در خریداری کردن مکملی که شاید در طول سال او را از بالاکشیدن آب بینی*اش کمک کند کاری بس دشوار و سخت است. اما همان فرد را می*بینید که پول زیادی برای خرید کراتین، پودرهای پروتئینی و... خرج می*کند.

    باید بدانید که برخی از آنتی*اکسیدان*ها ممکن است ریکاوری بعد از تمرین را تسهیل کرده، اثر آنابولیک انسولین را افزایش داده و از کاهش سنتز پروتئین که ممکن است از تمرین حاصل شود جلوگیری به عمل می*آورند.

    وقتی که تمرین می*کنید، فاکتورهای رشد آزاد می*شوند، هورمون*های آنابولیک هم سطح*شان بیشتر می*شود که در نتیجه عضلات*تان بزرگتر می*شوند، پاسخ آنابولیک بدن به تمرین الزاماً به واسطه تولید رادیکال*های آزاد بهترین پاسخ نیست و این موضوعی است که باید مورد بحث واقع شود. تمرین باعث افزایش تولید رادیکال*های آزاد می*شود که می*تواند به سلول*ها لطمه وارد کند. بررسی*های اخیر نشان داده*اند که رادیکال*های آزاد هم*چنین می*توانند مقدار سنتز پروتئین عضلات اسکلتی را کاهش دهند.

    بنابر اعتقاد دانشمندان، افزایش سطح رادیکال*های آزاد می*تواند باعث تخریب عضلات شود...

    پیش از آنکه دچار استرس شوید، این نکته را بدانید بد نیست: گرچه تمرین در کوتاه*مدت رادیکال*های آزاد را در بدن افزایش می*دهد اما در واقع در بلندمدت موجب می*شود دفاع طبیعی آنتی*اکسیدانی بدن در مقابل آنها افزایش یابد.

    به عنوان یک بدنساز هر یک از شما می*خواهید که 24 ساعت از 7 روز هر هفته را در وضعیت آنابولیک باشید.

    در تلاش برای از سر راه برداشتن موانع عضله*سازی، کوچکترین نکات را نیز تحت نظر داشته باشید. بنابراین احتمالاً منطقی است که از یک مکمل آنتی*اکسیدانی*ها در کنار رژیم غذایی خود بهره ببرید. مثلاً از ala یا همان آلفالیپویک اسید بعد از تمرین استفاده کنید. Ala به جلوگیری از کاهش سنتز پروتئین (که شاید طی افزایش تولید رادیکال*های آزاد به وقوع بپیوندند) کمک کرده، عملکرد انسولین را در بدن بهبود می*دهد و ریکاوری بدن را از تمرین تسهیل می*سازد.

    بدنسازان عمدتاً برای کسب بهترین نتایح از ala، 100 الی 400 میلی*گرم از آن را همراه با وعده بعد از تمرین خود مصرف می*کنند که اگر می*خواهید از آن استفاده کنید با پزشک مشورت کنید.

بلافاصله قبل از تمرین ورزشی، کربوهیدرات بخوریم یا نه؟

    اگر صبح زود تمرین کنیم ، چه می شود؟
    همیشه عملی نیست که انسان 4-3 ساعت قبل از تمرین غذا بخورد. اگر شما صبح زود ورزش می کنید، باید حدوداً یک ساعت قبل از تمرین ، یک غذای سبک بخورید، مثلاً می توانید در طول مسیر به سمت محل ورزش ، کمی میوه یا خوراکی تهیه شده از حبوبات را به همراه کمی مایعات مثل نوشیدنی های ورزشی مصرف کنید. با مصرف کربوهیدرات در طول مسابقه یا جلسات تمرین ، می توانید کمبود کربوهیدرات موجود در غذایتان را جبران کنید.

    اگر بیش از حد معمول نگران غذا خوردن باشیم چه ؟

    شما وقتی که به خوبی سوخت گرفته باشید، بهتر عمل خواهید کرد و غذای قبل از ورزش ممکن است نقش مهمی در رسیدن به این هدف را ایفا کند. آنقدر امتحان کنید تا بالاخره یک روش عملی و غذاهایی را که برایتان بی خطر و آشنا هستند بیابید.

    بعضی غذاهای مایع برای کسانی که قبل از تمرین نمی توانند غذای جامد را در معده شان تحمل کنند، جانشین خوبی است . همچنین ممکن است به این نتیجه برسید که می توانید خوراک هایی مثل قطعه های خوراکی تهیه شده از حبوبات و قطعه های خوراکی مخصوص ورزش را به آهستگی و در طول ساعات قبل از مسابقه بجوید.

    آیا باید یک ساعت قبل از تمرین ، از مصرف کربوهیدرات پرهیز کنیم ؟

    بیشتر ورزشکاران می توانند قبل از تمرین کربوهیدرات مصرف کنند، بدون اینکه روی عملکردشان تاثیر منفی بگذارد. حتی در بعضی موارد می تواند نتیجه جلسه تمرین را بهبود ببخشد. با این حال

    تعدادی از ورزشکاران پس از مصرف کربوهیدرات درست قبل از تمرین ، دچار افت میزان گلوکز خون و در نتیجه علائمی همچون خستگی ، لرز و سرگیجه می شوند که به دلیل افزایش ترشح انسولین از لوزالمعده برای کاهش قند خون اتفاق می افتد.

    هنگامی که مصرف زیاد کربوهیدرات ، با شروع تمرین مصادف می شود، معمولاً یک افت کوچک در سطح گلوکز خون می بینیم . در بیشتر مردم ، این یک اتفاق موقت است که توسط خود بدن و بدون هیچ گونه عوارض جانبی ، اصلاح می شود.

    با این حال در تعداد کمی از اشخاص ، یا افت گلوکز خون شدید است یا اینکه خود فرد به این امر بسیار حساس است و در نتیجه آشکارا از خستگی ناشی از آن رنج می برد.

    اگر شما دچار چنین عارضه ای می شوید، توصیه های زیر را مد نظر داشته باشید:

    - سعی کنید برای مصرف غذای قبل از تمرین خود، بهترین زمان را بیابید و با قرار دادن زمان طولانی تر بین خوردن و تمرین شروع کنید.

    - اگر لازم است که قدری قبل از تمرین غذا بخورید، یک غذای مختصر انتخاب کنید که دست کم به میزان 70 گرم کربوهیدرات داشته باشد.

    شواهدی وجود دارد که نشان می دهد احتمال اینکه مصرف غذاهای با کربوهیدرات کم ( کمتر از 50 گرم ) قبل از تمرین ، حتی بیشتر از مصرف غذاهای با کربوهیدرات زیاد باعث ایجاد مشکل در افراد حساس شود. شاید مقادیر بیشتر به همان نسبت بیشتر در بدن استفاده می شوند و در نتیجه به مقدار مناسب کربوهیدرات در اختیار ورزشکار قرار می دهد.

    - مقادیری از مواد غذایی با gi پایین (مثل ماست ، حبوبات ، پرتقال ، سیب، گلابی، انجیر ، برگه ی زردآلو ) به غذای قبل از تمرین خود بیفزایید. این ها در مقایسه با مواد غذایی با gi بالا، باعث آزاد سازی آهسته تر گلوکز و در نتیجه ترشح کمتر انسولین می شوند.

    - در هنگام گرم کردن بدن خود مقداری فعالیت شدید انجام دهید. این کار کمک می کند آزاد سازی گلوکز از کبد، شبیه سازی شود و از افت شدید گلوکز خون جلوگیری کند.

    - در طول تمرین کربوهیدرات مصرف کنید.

    اگر هدف شما این است که عملکرد خود را در طی ورزش بهبود بخشید، قبل از ورزش چیزی بخورید. ولی اگر هدف شما این است که وزن خود را کاهش دهید و می خواهید همان مقدار ورزش را بدون توجه به این که چیزی خورده اید یا نه ، انجام دهید، غذایتان را بعد از تمرین مصرف کنید.

    آیا اگر قصد کاهش وزن داشته باشیم ، باید از خوردن غذا قبل از ورزش خودداری کنیم ؟

    ورزش کردن با شکم خالی (یعنی 8 ساعت قبل از ورزش غذایی نخوریم)، در مقایسه با ورزش کردن بعد از خوردن غذا یا خوراک مختصر محتوی کربوهیدرات ، باعث مصرف بیشتر چربی به عنوان سوخت می شود.

    با این حال ممکن است شما بعد از مصرف غذای کربوهیدرات دار، بتوانید شدیدتر و طولانی تر ورزش کنید، در نتیجه مقدار بیشتری انرژی مصرف می کنید که به ایجاد تعادل منفی انرژی که برای کاهش چربی مورد نیاز است ، کمک می کند.

    برای اینکه در مورد خوردن غذا قبل از ورزش تصمیم بگیرید، خوب است که اول هدف از ورزش کردن را در نظر بگیرید:

    اگر هدف شما این است که عملکرد خود را در طی ورزش بهبود بخشید، قبل از ورزش چیزی بخورید. ولی اگر هدف شما این است که وزن خود را کاهش دهید و می خواهید همان مقدار ورزش را بدون توجه به این که چیزی خورده اید یا نه ، انجام دهید، غذایتان را بعد از تمرین مصرف کنید.

پاسخ با نقل قول پاسخ با نقل قول
فروشگاه آنلاین کارت شارژ بی بی شارژ
یک کاربر برای این پست سودمند از --- عزیز تشکر کرده اند:

    renger (‏۱۳۹۲-۰۱-۲۰‏)

‏۱۳۹۲-۰۵-۰۷‏, ۱۲:۱۱ بعد از ظهر #2
masoud fs
masoud fs آنلاین نیست.
عضو نیمه فعال
masoud fs آواتار ها

تاریخ عضویت
    تیر ۱۳۹۲
محل سکونت
    tehran
نوشته ها
    71   
تشکر
    133
    88 بار در 33 پست

        از ایشان تشکر شده است

پیش فرض

    ربوهیدرات قبل از ورزش به شما کمک میکند تا در طول ورزش استقامت بیشتری داشته باشید و در یک جمله انرژی شما را تامین میکند.اگر بخواهیم بلافاصله قبل از ورزش از کربوهیدراتی مثل برنج یا سیب زمینی که کربوهیدرات پیچیده هستند استفاده کنیم کار صحیحی نیست به این دلیل که تا به انرژی تبدیل شود ورزش ما هم تمام شده! باید حداقل 2 ساعت قبل از ورزش این کار را بکنیم.کربوهیدرات های ساده (قند و شکر. میوه. لبنیات و...) گزینه مناسبی برای قبل از تمرین هستند.از کربوهیدرات پیچیده هم بعد از تمرین استفاده کنید.

مصرف کافی کربوهیدرات ها، خستگی ورزش را کاهش می دهد

    کربوهیدرات ها مهم ترین ماده برای انقباض عضلات در طی ورزش شدید و طولانی مدت هستند و اغلب تخلیه گلیکوژن (منبع کربوهیدرات) موجود در عضلات یا کاهش قند خون باعث ایجاد خستگی در ورزشکار می شود.بنابراین، هدف از مصرف کربوهیدرات ها در زمان قبل، بعد و در طی ورزش، حفظ ذخیره ی گلیکوژنی عضلات و کبد و نیز حفظ قند خون در سطح مطلوب است.

    در حین تمرینات ورزشی سنگین، نیاز ورزشکاران به کربوهیدرات به میزان 10-8 گرم به ازای کیلوگرم وزن بدن یا 60 تا 70 درصد کل انرژی دریافتی افزایش می یابد. مصرف کربوهیدرات فراوان ذخایر کربوهیدراتی بدن را حفظ می کند و ورزشکار می تواند تمرینات ورزشی شدید را انجام دهد.

    مصرف کربوهیدرات ها در زمان قبل، بعد و در طی ورزش باعث حفظ ذخیره ی گلیکوژنی عضلات و کبد و نیز حفظ مقدار طبیعی قند خون می شود و در نتیجه از بروز خستگی زوردس جلوگیری می کند.3 تا 4 ساعت قبل از ورزش، مصرف یک وعده غذایی پُرکربوهیدارت ، ذخایر کربوهیدراتی بدن را پُر می کند و توان ورزشکار را برای ورزش افزایش می دهد. مواد غذایی کربوهیدارتی شامل : انواع نان ، برنج و سایر غلات ، سیب زمینی ، ماکارونی ، کیک و شیرینی ها است.

    هر چند که مصرف کربوهیدرات در ساعت قبل از ورزش با افزایش انسولین خون، باعث ایجاد تغییرات متابولیکی در طی ورزش می شود، ولی اینطور نیست که اجرای ورزش را مختل کند و حتی ممکن است در بعضی موارد عملکرد و توان ورزشی را افزایش دهد. با توجه به اینکه کاهش ذخیره کربوهیدراتی در بدن، باعث کاهش توان و کارآیی در حین ورزش می شود، بنابراین مصرف کربوهیدارت کافی در طی ورزش سخت و طولانی مدت، از بروز خستگی زودرس جلوگیری می کند. جلوگیری از خستگی به دلیل حفظ مقدار طبیعی قند خون و میزان بالای اکسیداسیون کربوهیدرات های مصرفی است، در نتیجه مصرف گلیکوژن عضلات کاهش می یابد،حتی ذخایر گلیکوژنی کبد دست نخورده باقی می ماند.

    بعد از اتمام فعالیت ورزشی، میزان پُر شدن ذخایر گلیکوژنی عضلات به مقدار مصرف کربوهیدرات بستگی دارد. عواملی که بر میزان ساخت مجدد گلیکوژن عضلات مؤثرند شامل: مقدار و نوع کربوهیدرات مصرفی و زمان مصرف آن و میزان تخریب عضلات است.

    مصرف کافی کربوهیدرات ها، قبل و بعد و در طی ورزش، اکسیداسیون مطلوب کربوهیدرات ها را در طی ورزش حفظ می کند و کارآیی ورزشکار را افزایش می دهد.

نکات کلیدِی در بدنسازی

    نکات کلیدِی در بدنسازی-تغذیه بعد از تمرین (قسمت اول-مقابله با ترشح بی موقع کورتیزول)

    از امروز به مرور نکاتی که در بدنسازی از اهمیت ویژه ای برخوردارند مینویسم.شاید خیلی از بدنسازان به خصوص بدنسازان مبتدی به خاطر عدم اطلاع از این نکات به نتیجه نمیرسند و یا به رشد دلخواه خود دست پیدا نمی کنند.

    بعد از یک تمرین نسبتاً سنگین به جهت تحریک عضلات به رشد بدن ذخائر گلیکوژن خود را تا حدود زیادی از دست میدهد بدن برای ادامه حیات به گلیکوژن احتیاج دارد بنا براین برای مقابله با وضعیت به وجود آمده شروع به ترشح هورمون کورتیزل میکند. ابتداً به جهت آگاهی کامل از روند تشکیل ونحوه عمل و مزایا ومعایب این هورمون توضیحات کاملی مینویسم. لازم به یادآوری میدانم که بدن بدون وجود خیلی از هورمونها قادر به ادامه حیات میباشد ولی بدون وجود کورتیزول قادر به ادامه حیات نیست.


    غدد فوق کلیوی (Adrenal )

    این غدد روی کلیه ها قرار دارند و وزن هر غده حدود 5 گرم است. هر غده از دو بخش قشر(Adrena Cortex ) و مغز ( Adrenal Medulla) تشکیل شده است که هر بخش هورمون های جداگانه ای ترشح می کنند.


    بخش قشری غده آدرنال

    اهمیت قشر غده آدرنال از مغز یا مدولای آن بیشتر است. بطوریکه برداشتن این بخش موجب مرگ می شود در حالیکه تخریب و یا برداشتن بخش مدولا فقط اختلالاتی را ایجاد می نماید.قشر غده آدرنال هورمون هایی با عنوان کورتیکوستروئید را تولید می کند که از *** استروئید هستند. قشر آدرنال به ترتیب از خارج به داخل از سه لایه تشکیل شده است که عبارتند از :

    · بخش گلومرولا که نسبتا نازک بوده و ترشح مینرالوکورتیکوئیدها مانند آلدوسترون را بر عهده دارند که در متابولیسم ترکیبات معدنی بویژه سدیم و پتاسیم نقش دارند.

    · بخش فاسیکولا که ضخامت بیشتری دارد و ترشح گلوکوکورتیکوئیدها مانند کورتیزول و کورتیکوسترون را بر عهده دارد که بر متابولیسم مواد قندی اثر گذاشته و قند خون را زیاد می کنند. همچنین بر متابولیسم پروتئین ها و چربی ها نیز نقش دارند.

    · بخش رتیکولا که در مجاورت قسمت مرکزی غده آدرنال قرار دارد ترشح آندروژن ها را بر عهده دارد که فعالیت آنها شبیه هورمون های ***ی نر و ماده می باشد.


    اثرات فیزیولوژیک هورمون های قشر آدرنال

    هورمون های قشر آدرنال دارای دو اثر مهم مینرالوکورتیکوئیدی و گلوکوکورتیکوئیدی و اثرات ضعیف آندروژنی هستند. تقریبا تمام اثرات گلوکوکورتیکوئیدی مربوط به کورتیزول و اثرات مینرالوکورتیکوئیدی مربوط به آلدوسترون است.کورتیزول دارای اثر مینرالوکورتیکوئیدی مختصری نیز است ولی اثر آلدوسترون در احتباس سدیم 500 برابر قوی تر از کورتیزول است. با توجه به میزان ترشح آلدوسترون ( 150 میکروگرم) و کورتیزول (20 تا 25 میلی گرم) در شبانه روز مسلم است که اثرات گلوکوکورتیکوئیدی منحصر به کورتیزول است و این هورمون بعلت ترشح بسیار زیادتر از آلدوسترون، قسمتی از اثرات مینرالوکورتیکوئیدی در بدن را نیز انجام می دهد.


    · اثرات گلوکوکورتیکوئیدها : به علت پخش گیرنده های کورتیزول در نقاط مختلف بدن این هورمون آثار فیزیولوژیک وسیعی را در همه جای بدن موجب می شود. مهمترین اثر کورتیزول افزایش مقاومت بدن در مواقع استرس و تداوم حیات است.اثرات عمده کورتیزول عبارتند از :

    1. اثر در سوخت و ساز مواد قندی : اثر اصلی کورتیزول هنگامیکه گلوکز مورد احتیاج نباشد، افزایش ذخیره گلیکوژن در کبد و به مقدار کمتر در عضلات و قلب است. ولی در شرایط بی غذایی موجب می شود که بافتهای مهم بدن گلوکز کافی دریافت کنند، اگر فردی از خوردن غذا خودداری کند پس از مدتی ذخیره گلوکز تمام می شود، در صورتیکه وجود گلوکز برای فعالیت مغز ضروری است. در چنین شرایطی کورتیزول از طرق مختلفی قند خون را افزایش می دهد.

    2. اثر بر سیستم عصبی : تغییرات میزان کورتیزول سبب تغییراتی در آستانه حس ها ، حافظه ، هوش و تمرکز مغزی می شود. این اثرات در کمبود کورتیزول بصورت افسردگی ، خمودگی و ندرتا روان پریشی و نیز تغییراتی در حس های شنوایی، چشایی و بویایی می گردد. این تغییرات احتمالا از طریق کاهش جریان خون مغزی و اثر بر هدایت جریان های عصبی و تحریک پذیری سلول های عصبی ایجاد می شوند.

    3. اثرات ضد التهابی : کورتیزول از طریق کاهش نفوذپذیری مویرگ ها از نشت پلاسما بداخل بافتها جلوگیری کرده و سبب کاهش التهاب و التیام سریعتر زخم ها می گردد

    همچنین کورتیزول در متابولیسم مواد پروتئینی و چربیها، در حفظ فشار خون طبیعی ، مقاومت عضلات، افزایش اسید معده ، در تکامل رشد ریه در جنین، جذب آب و سدیم در کلیه ها ، کاهش لنفوسیت های خون و در بعضی از حیوانات در شروع و ادامه زایمان نقش موثری ایفا می نماید.


    · اثرات مینرالوکورتیکوئیدی: اگر چه بعضی از استروئید های قشر آدرنال مانند کورتیکوسترون و کورتیزول دارای اثرات مینرالوکورتیکوئیدی هستند ولی مهمترین مینرالوکورتیکوئید در انسان آلدوسترون است که دارای اثرات زی ر می باشد:

    1. کاهش دفع سدیم از ادرار

    2. افزایش دفع پتاسیم و یون هیدروزن در ادرار

    3. افزایش جذب آب در کلیه و جلوگیری از هدر رفتن آب بدن


    · اثرات آندروژنی: در قشر غده آدرنال چند هورمون ***ی نر ( آندروژن ) و به مقدار کمتری هورمونهای ***ی ماده ( استروژن و پروژسترون ) ساخته می شوند. آندروژن های قشر آدرنال در *** نر به رشد اندام های ***ی در دوران کودکی کمک می نمایند.آندروژن های قشر آدرنال اثرات خفیفی در زنان نه تنها قبل از بلوغ بلکه در سراسر زندگی دارند.قسمت زیادی از رشد مو های زیر بغل و زهار در زنان ناشی از عمل این هورمون هاست. در زنان اگر ترشح آندروژن های قشر آدرنال از حد طبیعی بیشتر شود ، نشانه هایی از صفات ثانویه ***ی مردانه مانند بم شدن صدا ، پرمویی (Hirsutism ) کاهش رشد پستان ها و بزرگ شدن کلیتوریس(Clitoris ) ظاهر می گردد.که به این اختلال سندرم آدرنوژنیتال گویند.


    هیپوکورتیکوئیدی و هیپرکورتیکوئیدی:

    کمبود هورمون های قشر غده آدرنال(هیپوکورتیکوئیدی ) باعث بیماری آدیسون(Addison ) و افزایش غیر طبیعی آنها موجب بیماری کوشینگ می شود. در بیماری آدیسون که در اثر تحلیل و کوچک شدن قشر آدرنال ایجاد می شود، حجم خون و فشار آن و بازده قلبی کاهش می یابد و ضعف و رخوت عمومی همراه با پیگمنتاسیون ( ایجاد لکه های قهوه ای و سیاه ) در نواحی نازک پوست بویژه در مخاط لب ها و نوک پستان ها می گردد. اگر بیمار درمان نشود در ظرف چند روز تا چند هفته بعلت ضعف شدید و شوک گردش خونی می میرد.

    در بیماری کوشینگ که از رشد بیش از حد قشر آدرنال(هیپرکورتیکوئیدی ) به وجود می آید، بافت چربی در نواحی گردن و پشت افزایش می یابد ولی دست و پا ها لاغر می شوند، ضعف عضلانی عارض می شود و پوست نازک و استخوان ها شکننده شده و افسردگی و اضطراب و اختلال در حافظه نیز ایجاد می شود.بعلاوه در این بیماران صورت خیزدار و پف کرده و حاوی جوش های فراوان همراه با رشد زیاد مو در صورت مشاهده می گردد.


    تنظیم ترشح کورتیکوستروئیدها

    ترشح کورتیزول و کورتیکوسترون و آندروژن های غده آدرنال به وسیله هورمون آدرنوکورتیکوتروپین(ACTH ) که محرک قشر آدرنال است و از هیپوفیز قدامی ترشح می شود، تنظیم می گردد. ترشح ACTH نیز به نوبه خود توسط فاکتور آزادکننده کورتیکوتروپین(CRF ) تنظیم می شود.

    درد و ناراحتی های عصبی و روانی با تاثیر بر هیپوتالاموس ، ترشح CRF را افزایش می دهند که در نتیجه آن به افزایش ترشح کورتیکوستروئید ها منجر می شود.بالا رفتن میزان کورتیزول در خون با اثر مستقیم بر هیپوتالاموس و هیپوفیز باعث کاهش ترشح CRF و ACTH می گردد.بر عکس هنگام کاهش کورتیزول در خون ترشح هورمون های مذکور افزایش می یابد. ترشح هورمون های کورتیزول و CRF و ACTH در شبانه روز حالت نوسانی دارد ، بطوریکه در ساعات اولیه صبح زیاد و در هنگام غروب کم است.


    ضمناً کورتیزل را عامل اصلی چاقی شکمی و سکته های قلبی وموارد دیگر میدانند.


    خوب حالا این سوال پیش میاد که کورتیزول چه ربطی به بدنسازی دارد؟

    همانطور که قبلاً گفتم بدن برای تامین ذخائر گلیکوژن خود شروع به ترشح کورتیزول میکنه و این هورمون به سراغ بافتهای عضلانی رفته و با شکستن این بافتها شروع به تبدیل کردن آنها به گلیکوژن میکنه یعنی تلاشهای تمرینی و تغذیه ای ما در مرز نابودی برای مقابله با این وضعیت و جلو گیری از ترشح بی موقع کورتیزل چون بدن خالی از انرژی و گلیکوژن میباشد باید فوراً یک ماده غذایی که سریع تبدیل به انرژی میشود به آن رساند بهترین گزینه در این حالت کربو هیدراتهای ساده مانند سیب , انگور و.... میباشند که علاوه بر رساندن انرژی فوری باعث ترشح هورمون انسولین در بدن میشود که ترشح انسولین مانع از ترشح کورتیزل میشود و علاوه بر ان قند خون را نیز تنظیم میکند

شکر مفید است یا مضر؟

    درست از دوران کودکی، اکثر ما علاقه ذاتی به خوراکی*های شیرین داریم. شاید این علاقه باز می*گردد به این موضوع که همه به بچه*ها شکلات و شیرینی و آبنبات هدیه می*دهند و یا ممکن است به خاطر این باشد که اکثر مردم عادت دارند برای کارهای بچه*ها جایزه*هایی مثل شکلات در نظر بگیرند و همین امر منجر به شکل گیری یک احساس خوب نسبت به شیرینی*ها در هر فرد شده است. مواد قندی علاوه بر این که باعث بهبود طعم غذاها می*شوند، بلکه باعث وسیع*تر شدن طیف غذاها نیز می*گردند. برای مثال خوردن یک صبحانه پر از فیبر که شامل مواد مغذی مهم است (مثل دانه*های غلات) بدون وجود شکر، مزه مقوا می*دهد و غیرقابل خوردن می*شود. میوه*های اسیدی و ترش هم با شکر، طعم بسیار خوبی پیدا می*کنند.

    چرا ما شکر می*خوریم؟
    مثل تمام کربوهیدراتها، شکر برای بدن انرژی تولید می*کند. کربوهیدراتها منابع سوختی ارجح عضلات در بدن هستند. اگر به میزان کافی کربوهیدرات در اختیار بدن نباشد اجرای فعالیت برایتان مشکل می*شود و احساس کند شدن و تنبل شدن خواهید کرد. افرادی که فعالیت*های بدنی زیادی دارند (مثل ورزشکاران) نیاز کربوهیدرات بدنشان زیاد است که نیازهای کربوهیدرات بدنشان را بدون شکر تامین سازند. شکر یک بخش مهم از رژیم*های غذایی ما است، و ما راجع این موضوع کم دقت هستیم که می*توایم روزانه حداکثر 2 الی 30 قاشق چایخوری از آنها را مصرف کنیم.
    ما می*دانیم که شر برای دندانها مضر بوده و برای حفظ تناسب شکم یک دشمن به حساب می*آید، اما مصرف بیش از حد قندهای ساده رواج زیادی دارد و به همین دلیل است که از هر 3 نفر، 1 ننفر مستعد مقاوم شدن در مقابل انسولین هستند (یعنی وضعیتی که می*تواند منجر به بیماری دیابت گردد).

    انواع گوناگون شکر
    اما اول از همه باید بین قندهای ساده و مرکب تمایز قایل شوید. قندهای سازه به آن دسته کربوهیدراتهایی اطلاق می*شود که خیلی سریع می*توانند وارد جریان خون شوند.
    غذاهایی که حاوی چنین قندهایی هستند به کربوهیدراتهای دارای شاخص گلایسمیک بالا گفته می*شود. از این دسته قندها می*توان به ساکروز، گلوکز، مالتوز، فروکتوز و دیگر قند و شکرهای داخل مرباها، کیک*ها، شیرینی*ها، نوشیدنی*های شیرین، شکلات*ها، بیسکویت*ها، بستنی*ها و کلوچه*ها اشاره کرد.
    قندهای مرکب یا همان کربوهیدراتهای مرکب، آنهایی هستند که به آرامی در خون، قند آزاد می*کنند. به غذاهایی که حاوی کربوهیدرات مرکب هستند، دارای شاخص گلایسمیک پایین گفته می*شود. به عنوان نمونه برای کربوهیدراتهای مرکب می*توان به غذاهایی مثل سیب زمینی، بادام زمینی توت فرنگی، عدس، سبزیجات سبز رنگ و قارچ اشاره کرد.


    انواع بیسکویت، کیک و شکلات دارای شکر هستند، و این ماده در تعداد خیلی زیادی از غذاها می*تواند وجود داشته باشد. محققان برای نشان دادن این موضوع که مغز می*تواند قند ساده را از دیگر کربوهیدراتها تشخیص دهد بررسی*هایی انجام دادند، و به این نتیجه رسیدند که مردم می*توانند همانند سیگار و دارو به قند اعتیاد پیدا کنند. شما باید مصرف محصولات تصفیه شده را که می*توانند باعث به تثبیت رسیدن سطح انسولین در بدن شوند را کاهش دهید و بدین صورت درصد مقاوم شدن بدن در مقابل انسولین را کاهش دهید. باید به تدریج و با یک روند خیلی آرام در طی چندین هفته و یا شاید چند ماه مصرف قندها را کاهش دهید. جهت کمک کردن به خودتان یک دفترچه یادداشت برای هوس*های غذایی و غذاهایی که می*خورید تهیه کنید و برای مدت 2 هفته به دقت تمام غذاهای دارای قند و شکر را یادداشت کنید و ثبت کنید که چه زمانی هوس آنها را کردید.

    چنین کاری به شما کم می*کند که متوجه شوید کدام غذاها شما را به شوق وا می*دارد و از آنها در زمانهایی که استرس دارید و خسته هستید استفاده کنید تا موثر واقع شوند. جهت تسهیل کردن این جریان، غذاهای تصفیه شده را از رژیم خود حدف کنید و مصرف آن دسته از کربوهیدراتهایی که دارای شاخص گلایسمیک بالا هستند را کاهش دهید.
    غذاهای دارای شاخص گلایسمیک پایین، به دفعات قند را در خون آزاد می*کنند و هر بار به قدری قند وارد خو می*کنند که مورد نیاز و قابل بهره*برداری باشد و موجب ترشح انسولین در مقادیر زیاد نشود. علاوه بر این، چنین غذاهایی بدن را با مواد مغذی موثر در سوختن قند نیز تامین می*کنند. فیبرها، پروتئین*ها و چربی*ها با آرام ساختن جریان آزادسازی قند در خون میزانت ترشح انسولین را در بدن کاهش می*دهند، بنابراین مثلاً زمانی که می*خواهید سیب زمینی پخته میل کنید، اگر آن را همراه عدس (که پروتئین زیادی دارد) مصرف کنید می*توانید آزادسازی قند حاصل از سیب زمینی را حدود 50% آرام*تر کنید.

    چنین رژیمی به شما کمک می*کند تا سطح انرژی بدنتان به شکلی ثابت بالا بماند و بنابراین می*تواند از بروز وسوسه لحظه*ای برای مصرف قندها جلوگیری به عمل آورد. با تمام موارد مذکور از میوه*ها مصرف کنید تا شیرینی طبیعی را بچشید، اما به یاد داشته باشید که میوه*ها خیلی بهتر از آب میوه*ها هستند. گیلاس، تمشک و توت فرنگی انتخاب*های خوبی هستند، به ویژه بعد از یک وعده غذایی برای اینکه این میوه*ها علاوه بر اینکه دارای شاخص گلایسمیک پایینی هستند، همچنین دارای مقدار کالری ناچیزی می*باشند.

    از خوردن کیک*ها و شیرینی*ها بعد از وعده*های غذایی خودداری کنید، چرا که در این صورت آنها موجب حفظ انسولین در سطح بالایی می*شوند که در نتیجة بروز چنین حالتی عضلات بیشتر نسبت به این هورمون بی تفاوت می*شوند. اگر هوس شیرینی کردید، بهتر است که از شکلات*های تیره رنگ و تلخ مزه مصرف کنید تا اینکه بخواهید شیرینی مصرف کنید. مصرف زیاد اسید چرب امگا3 میزان انعطاف*پذیری غشاء سلولهای بدن را افزایش می*دهد و باعث می*شود گیرنده*های انسولین در بدنتان موثرتر عمل کنند. اگر سعی کنید همیشه عضلانی و کم چربی بمانید، درصد بروز مقاوم شدن بدنتان در مقابل انسولین (که می*تواند منجر به مرض قند شود) کاهش پیدا می*کند.

    از آنجایی که انجام تمرینات انسولین را حمایت می*کند تا گلوکز را داخل عضلات جا دهد، باعث شده که ما بیشتر نسبت به انسولین حساس باشیم. فواید روانی حاصل از مصرف غذاهایی مثل مربا،شیرینی، کیک، کلوچه، نوشیدنی*های شیرین، شکلات، بیسکویت، بستنی انکارناپذیر است، آنها واقعاً خوشمزه هستند و حس خاصی با مصرف آنها به انسان دست می*دهد، اما باید در مصرف آنها خیلی تفریط کنید و تنها هر از گاهی از آنها استفاده کنید.

پاسخ با نقل قول پاسخ با نقل قول
فروشگاه آنلاین کارت شارژ بی بی شارژ
2 کاربر برای این پست سودمند از --- عزیز تشکر کرده اند:

    renger (‏۱۳۹۲-۰۱-۲۳‏), Sen@toR (‏۱۳۹۰-۱۲-۰۳‏)

‏۱۳۹۰-۱۲-۰۳‏, ۰۷:۰۱ بعد از ظهر #2
solmaz
solmaz آنلاین نیست.
عضو حرفه ای
solmaz آواتار ها

تاریخ عضویت
    بهمن ۱۳۹۰
نوشته ها
    2,460   
حالت من
    Khoshhal
تشکر
    3,832
    11,168 بار در 2,447 پست

        از ایشان تشکر شده است

پیش فرض

    آیا شکر برای سلامتی مضر است؟


    ماده کریستالی سفید رنگی که بعنوان شکر می شناسیم، یک ماده مصنوعی و فرآیند شده است که اغلب از نیشکر یا چغندر قند بدست می آید. قند موجود در نیشکر و چغندر قند بعد از جداسازی تمام
    املاح ، ویتامین ها، پروتئین ، آنزیم و سایر مواد مغذی مفید، در کارخانه تصفیه شده و به ساکاروز خالص تبدیل می شود.چیزی که بعد از فرآیند باقی می ماند، ماده مصنوعی غلیظ شده ای است که استفاده از آن فایده ای برای بدن ندارد.

    شکر یک ماده ی اعتیاد آور است

    مهمترین دلا یلی که نشان می دهند شکر از هر سم، دارو و یا ماده ی مخدری خطرناک تر است، عبارتند از:
    1- هنگامی که شکر را یک نوع ماده غذایی بدانیم و مقادیر زیادی از آن را مصرف کنیم.
    2- از روزی که نوزاد متولد می شود و درغذای تکمیلی او شکر می ریزیم، اثرات مضر آن شروع می شود. حتی اگر مادر شکر مصرف کند، شیر او به این ماده آغشته می شود.
    3- تقریباً 95 درصد افراد با درجات مختلفی به مصرف شکر معتاد هستند.

    میزان مصرف شکر خیلی بالاست

    معیاری که نشان می دهد یک ماده برای بدن مفید یا مضر است، مقداری است که بدن از آن ماده استفاده می کند. مثالی را در این باره برای شما بیان می کنیم : همه ما می دانیم زهر مار زنگی، مار کبرا و سایر مارهای سمی در انسان کشنده است. سم بعضی از مارها کمتر از چند ثانیه انسان را می کشد. با این حال، از سم مار برای کارهای پزشکی استفاده می شود، البته در مقادیر کم.
    با اینکه شکر برای هزاران سال در اطراف دنیا در مقادیر کم استفاده می شد، ولی ناشناخته بود و بخش کوچکی از برنامه غذایی تمدن های اولیه مثل مصر، یونان و روم را تشکیل می داد. با اینکه یونانی ها برای هر چیزی یک کلمه داشتند، هیچ لغتی برای شکر نداشتند. حتی در اروپای قرون وسطی ناشناخته بود و فقط به مقادیر خیلی کم برای طعم دادن به غذاهای سلطنتی مصرف می شد.

    مضرات مصرف شکر:

    شکر برای سلامتی بدن خیلی مضر است زیرا، یک ماده سمی برای بدن محسوب می شود.که در طولانی مدت، عوارض خود را نشان می دهد. در زیر به بیان مضرات مصرف شکر می پردازیم :
    1- شکر نقش عمده ای در
    پوسیدگی دندان ها دارد.( ایجاد حفره در دندان، خونریزی لثه، تخریب استحکام استخوانی و از دست دادن دندان ها)2- عامل اصلی
    دیابت است ( کاهش و افزایش قند خون)3- در ایجاد بیمارهای قلبی، تصلب شرائین، بیماری های روحی،
    افسردگی ، پیری، فشارخون بالا و سرطان نقش دارد.4- باعث عدم تعادل هورمونی بدن و آسیب به غدد داخلی بدن مثل غدد فوق کلیوی و لوزالمعده می شود که میزان قند خون را تا حدود زیادی تحت تأثیر قرار می دهد.
    5- باعث خستگی مزمن می شود.
    6- باعث افراط در خوردن مواد غذایی در افرادی می شود که دچار پرخوری عصبی (بولیمیا) هستند.
    7- افزایش علائم
    سندرم پیش از قاعدگی 8- افزایش فعالیت در 50 درصد کودکان
    9- افزایش اضطراب و کج خلقی
    10- علائم اضطراب و ترس را در خانم های حساس تشدید می کند
    11-
    کاهش وزن را در افراد چاق مشکل می سازد زیرا با مصرف زیاد قند، مقدار انسولین خون افزایش می یابد که این منجر به افزایش ذخیره کربوهیدرات و چربی در بدن می شود. منبع:http://WWW.ORGANICNUTRITION.CO.UK/AR...AD-FOR-YOU.HTMنیره ولد خانی – کارشناس تغذیه تبیان




    خدایا ، توی سال جدید …
    اونی که کنارش نیستم و به یادشم رو تنهاش نذار ،
    کنارش باش .…




پاسخ با نقل قول پاسخ با نقل قول
6 کاربر برای این پست سودمند از solmaz عزیز تشکر کرده اند:

    3tare (‏۱۳۹۰-۱۲-۰۴‏), kaveh_am (‏۱۳۹۲-۰۴-۰۸‏), renger (‏۱۳۹۲-۰۱-۲۳‏), Sen@toR (‏۱۳۹۰-۱۲-۰۳‏), T.A.K.T.A.Z (‏۱۳۹۰-۱۲-۰۳‏), افشین کسایی (‏۱۳۹۰-۱۲-۰۳‏)

‏۱۳۹۰-۱۲-۰۳‏, ۱۰:۵۴ بعد از ظهر #3
solmaz
solmaz آنلاین نیست.
عضو حرفه ای
solmaz آواتار ها

تاریخ عضویت
    بهمن ۱۳۹۰
نوشته ها
    2,460   
حالت من
    Khoshhal
تشکر
    3,832
    11,168 بار در 2,447 پست

        از ایشان تشکر شده است

پیش فرض

    دانشمندان آمریکایی اخیرا مقاله‌ای با نام “حقیقت تلخ شکر” در نشریه‌‌ای علمی منتشر کرده‌اند. بر اساس این تحقیق جدید، شکری که در صنعت به مواد غذایی افزوده می‌شود، زیان‌آور است و می‌تواند به بیماری‌های جدی منجر شود.به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز به نقل از دویچه وله ، عنوان تحریک‌آمیز مقاله‌‌ای که دانشمندان آمریکایی در نشریه‌ی علمی Nature منتشر کرده‌اند، مضرات شکر را آشکارا بیان می‌کند. منظور دانشمندان شکری است که صنایع مواد غذایی به محصولات خود می‌افزایند. گفته می‌شود که افزودن شکر به دلیل آن است که این محصولات خوشمزه‌تر شوند، اما دلیل اصلی، فروش بهتر آن‌ها است. دانشمندان میزان بالای شکر در مواد غذایی را عامل اضافه‌ی وزن و بیماری‌های متابولیسم می‌دانند.
    در ۵۰ سال اخیر مصرف شکر در دنیا سه برابر شده است. به عقیده‌ی دانشمندان در حال حاضر به مواد غذایی آماده بیشتر و بیشتر به طور صنعتی شکر افزوده می‌شود و این امر اکنون روندی رایج است. ماده‌ای که به این محصولات اضافه می‌شود شربت ذرت است که دارای فروکتوز یا قند گیاهی بالایی است.
    تارهای گیاهی و عدم جذب فروکتوز
    قند گیاهی صرفا برای بدن انسان زیان‌آور نیست. زمانی که انسان میوه مصرف می‌کند، قند گیاهی همواره همراه با الیاف و رشته‌های گیاهی وارد بدن او می‌شود. این فیبرهای گیاهی باعث می‌شوند که شکر به میزان بالا وارد خون نشود. آنها به این صورت مانع دز بالایی از قند گیاهی در بدن می‌شوند. اما مساله‌ی مهم آن است که در صنعت، قند گیاهی بدون این الیاف گیاهی به مواد غذایی افزوده می‌شود.
    جذب فروکتوز در بدن انسان همانند جذب الکل است. به همین دلیل فروکتوز حتی می‌تواند باعث بیماری‌هایی شود که از مصرف الکل نشات می‌گیرند؛ برای مثال بیماری‌های کبدی و قلبی. فروکتوز به طور مستقیم وارد کبد می‌شود و می‌تواند آن را مسموم کند. این اتفاق می‌تواند به بیماری‌های متابولیسم نیز منجر شود.
    اضافه وزن روندی جهانی
    برای دانشمندان این مساله نمایانگر یک روند جهانی است. براساس داده‌های سازمان ملل، در حال حاضر در دنیا میزان افرادی که با اضافه وزن مواجه هستند بیشتر از میزان افرادی است که دچار کم غذایی هستند. این امر یک زنگ خطر برای بسیاری از محققان و کارشناسان بهداشت و سلامتی است.
    یکی از استادان کلینیک دانشگاهی سان فرانسیسکو در این‌باره می‌گوید: «زمانی که در ایالات متحده روی بسته‌ی نان مواد اولیه‌ی آن را می‌خوانم، می‌بینم که شکر به میزان بالا در آن موجود است. علاوه بر این بسیاری از سس‌ها مانند (Ketchup) همیشه فاقد شکر بودند، اما آنها نیز اکنون حاوی شکر هستند.»
    در حال حاضر در ایالات متحده آمریکا سه چهارم بودجه‌ی بهداشت کشور برای درمان بیماری‌های غیر مسری، مانند دیابت، بیماری‌های قلبی و سرطان مصرف می‌شود




    خدایا ، توی سال جدید …
    اونی که کنارش نیستم و به یادشم رو تنهاش نذار ،
    کنارش باش .…




پاسخ با نقل قول پاسخ با نقل قول
4 کاربر برای این پست سودمند از solmaz عزیز تشکر کرده اند:

    3tare (‏۱۳۹۰-۱۲-۰۴‏), kaveh_am (‏۱۳۹۲-۰۴-۰۸‏), renger (‏۱۳۹۲-۰۱-۲۳‏), Sen@toR (‏۱۳۹۰-۱۲-۰۳‏)

‏۱۳۹۲-۰۴-۰۸‏, ۰۶:۲۱ بعد از ظهر #4
viyan
viyan آنلاین نیست.
عضو فعال
viyan آواتار ها

تاریخ عضویت
    خرداد ۱۳۹۱
نوشته ها
    437   
تشکر
    631
    799 بار در 304 پست

        از ایشان تشکر شده است

پیش فرض

    چون مقاله طولانی است انرا در دو قسمت تقدیم دوستان می کنم

    مضرات شکر

    شکر سیستم ایمنی بدن را از کار می اندازد. پس از هر بار مصرف محصولات شکردار گلبولهای سفید بدن (نوتروفیلها) از کار می افتند و تا ۲ الی ۵ ساعت بدن کاملا آماده آلوده شدن به هر نوع ویروس یا باکتری خواهد بود. طبق تحقیقات پس از هر بار خوردن چیزی شیرین سیستم ایمنی بدن تا ۷۵٪ کارایی خود را از دست می دهد و این دقیقا بهترین زمان برای فعال شدن میکروبها و ویروسها است.


    ۲-شکر تعادل مواد معدنی بدن را بر هم می ریزد. چرا ؟ شکر ماده ای است فاقد ویتامین- فاقد مواد معدنی و فاقد فیبر. شکر ماده ای زائد است که بدن انسان قادر به هضم و جذب آن نیست از این رو برای اینکه ساختار ملکولی شکر شکسته شود بدن مجبور است از مواد معدنی محلول در بدن مصرف کند تا بتواند شکر را هضم کند . در نتیجه تعادل عناصر معدنی مثل کلسیم- منیزیوم و پتاسیم و سدیم و…بر هم می ریزد.
    ۳-شکر سبب ترشح بیش از اندازه هورمون آدرنالین در بدن می شود. احساس اضطراب بیش از اندازه – آشفتگی و بد خلقی از نتایج آن هستند.
    ۴- شکر سبب بی حوصلگی است و کسانی که شکر مصرف می کند به هیچ عنوان میلی به ورزش کردن و فعالیت های بدنی ندارند.
    ۵- شکر در کودکان سبب کاهش هوش و پایین آمدن نمره های درسی است.
    ۶- برخلاف آنچه پزشکان به شما می گویند خوردن چیزهای چرب تری گلیسیرید را بالا نمی برد بلکه این خوردن شکر است که تری گلیسیرید را بالا می برد
    ۷- شکر باعث ضعف سیستم دفاعی بدن در برابر کلیه بیماریها میگردد
    ۸- شکر به کلیه ها آسیب می زند. عامل اصلی ایجاد سنگ کلیه مصرف شکر است
    ۹- عامل اصلی سنگ مثانه مصرف شکر است.
    ۱۰-بر خلاف تصور همگان این شکر است که کلسترول بد خون LDL را به شدت بالا می برد و کلسترول خوب را پایین می آورد و در کل سبب بالا رفتن کلسترول می شود. این روغن حیوانی نیست که کلسترول را بالا می برد.
    ۱۱- شکر مقدار عناصر کروم و مس بدن را کاهش می دهد.
    ۱۲- شکر در جذب شدن کلسیم و منیزیوم اختلال ایجاد می کند. یعنی اگر لیوان شیر خود را با کیک یا شکلات میل می کنید هیچ کلسیمی در استخوانهای شما ذخیره نخواهد شد!
    ۱۳- شکر عامل اصلی سرطان از جمله سرطانهای سینه و پروستات و کلون و رکتوم است.
    ۱۴- شکر مقدار گلوکز خون را بی جهت افزایش می دهد.
    ۱۵- شکر باعث ضعیف شدن بینایی است.
    ۱۶- شکر باعث باریک شدن رگهای خونی و در نهایت سکته می شود.
    ۱۷- شکر باعث ترش کردن معده است. برخلاف تصور عامه که وقتی ترش می کنند چیزی شیرین می خورند تا آن را رفع کند!
    ۱۸- شکر ریسک مبتلا شدن به بیماریهای قلبی را زیاد می کند.
    ۱۹- پیر شدن زود هنگام بدن – سفید شدن موها و چین و چروک پوست به دلیل مصرف خوراکیهای شیرین است نه مصرف گوشت و پروتئین!
    ۲۰- شکر سرعت اعتیاد به الکل و میل به اعتیاد به مواد مخدر را زیاد می کند.
    ۲۱- شکر تنها عامل پوسیده شدن دندانهاست یعنی اگر شکر مصرف نشود کسی به دندانپزشک نیاز نخواهد داشت.
    ۲۲- شکر عامل اصلی چاق شدن است.
    ۲۳- شکر عامل آرتروز مفاصل است. کسانی که آرتروز دارند و مواد شیرین زیاد می خورند روز به روز بدتر می شوند.
    ۲۴-یکی از عوامل اصلی بیماری آسم مصرف شکر است.
    ۲۵-شکر باعث آپاندیسیت می شود.
    ۲۶-شکر عامل اصلی پوکی استخوان است. چگونه؟ شکر ماده ای زائد است که فاقد هر گونه ویتامین یا مواد معدنی است و بدن قادر به هضم و جذب آن نیست. از این رو سلولها مجبور هستند برای شکستن ملکولهای شکر از املاح کلسیم و منیزیوم ذخیره در استخوانها استفاده کنند. هر چه بیشتر چیزهای شیرین مصرف شود کلسیم بیشتری از استخوانها خارج شده و در فرایند هضم شکر مصرف می شود. در نهایت استخوانها بعد از چند سال پوک می شوند. دلیل اصلی خرابی دندانها نیز همین است. کلسیم از دندانها استخراج شده و دندان به مرور پوسیده و خراب می شود. مصرف شیر در این هنگام سودی ندارد مخصوصا اگر همراه کیک و شیرینی باشد.

پاسخ با نقل قول پاسخ با نقل قول
2 کاربر برای این پست سودمند از viyan عزیز تشکر کرده اند:

    kaveh_am (‏۱۳۹۲-۰۴-۰۸‏), Labe Darya (‏۱۳۹۲-۰۴-۰۸‏)

‏۱۳۹۲-۰۴-۰۸‏, ۰۶:۲۲ بعد از ظهر #5
viyan
viyan آنلاین نیست.
عضو فعال
viyan آواتار ها

تاریخ عضویت
    خرداد ۱۳۹۱
نوشته ها
    437   
تشکر
    631
    799 بار در 304 پست

        از ایشان تشکر شده است

پیش فرض

    مضرات شکر

    ۲۷- شکر آب بذاق دهان را اسیدی می کند که برای دندانها ضرر دارد.
    ۲۸-شکر میزان ترشح هورمون رشد را کم می کند. جوانان کوتاه قد نتیجه مصرف شکر هستند.
    ۲۹- شکر عامل اصلی بالا رفتن فشار خون است.
    ۳۰-شکر ساختار پروتئین ها را به هم می ریزد در نتیجه بدن قادر به جذب آنها نخواهد بود.
    ۳۱- آلرژی به غذاهای گوناگون نتیجه مصرف شکر است.
    ۳۲- ایجاد اگزما در کودکان از عواقب مصرف شکر است.
    ۳۳- آب مروارید بر اثر مصرف شکر به وجود می آید.
    ۳۴- بزرگترین خطری شکر این است که ساختمان DNA را می شکند و آن را تغییر می دهد که در نتیجه سلولها سرطانی می شوند.
    ۳۵-شکر سبب تولید رادیکالهای آزاد در خون و افزایش ریسک سرطان است.
    ۳۶- شکر فعالیت هورمونها را بر هم میزند.
    ۳۷-مصرف شکر انعطاف پذیری ماهیچه ها و اندام بدن را کم می کند به طوریکه با کوچکترین حرکت ورزشی عضلات منقبض می شوند و درد می گیرند.
    ۳۸- شکر سبب افزایش تقسیم سلولهای کبد و سرطان کبد می شود.
    ۳۹-شکر مقدار چربی کبد را زیاد می کند.
    ۴۰- شکر اندازه کلیه ها را بزرگ می کند.
    ۴۱-اختلال در کار پانکراس از اثرات شکر است.
    ۴۲- عامل یبوست و خشکی روده شکر است.
    ۴۳- سردردهای بی موقع و بی دلیل و میگرن بر اثر مصرف چیزهای شیرین است.
    ۴۴-شکر امواج مغزی دلتا- آلفا و تتا را زیاد می کند که در نتیجه این افزایش قدرت تمرکز و تصمیم گیری در انسان از بین می رود.
    ۴۵- عامل اصلی افسردگی شکر است. مردم عامی تصور می کنند با خوردن چیزی شیرین روحیه شان شاد خواهد شد در حالیکه کاملا بر عکس است. شادی حاصل از خوردن شیرینی به خاطر اعتیادی است که به آن دارید و با خوردن آن آرامش می یابید اما در روحیه و امواج مغزی شما اثر متضاد دارد.
    ۴۶- شکر ریسک بسته شدن رگهای خونی را زیاد می کند