مشاوره بدنسازی و فیتنس 09100782312

کراتین گلوتامین پروتئین آمینو بی اس ام اپتیمم الیمپ فیتمکس ناترند برنامه تمرینی برنامه غذایی

مشاوره بدنسازی و فیتنس 09100782312

کراتین گلوتامین پروتئین آمینو بی اس ام اپتیمم الیمپ فیتمکس ناترند برنامه تمرینی برنامه غذایی

امید حاتمی قهرمان فیزیک و فیزیک کلاسیک جهان 09100782312

علل ریزش مو چیست ؟Sample Imageهورمون 5 آلفا دی هیدروتستو سترون ( DHT ) متالولیت هورمون تستوسترون است. این هورمون مولد دو بیماری شایع در مردان می باشد : بزرگی خوش خیم پروستات (BPH ) و ریزش مو با الگوی مردانه MPHL) ).هر دو این بیماریها بطور موفقیت آمیزی با دارویی که سبب کاهش میزان DHT در دسترس برای ارگانهای فوق الذکر می گردد قابل درمان می باشند. این دارو فعالیت آنزیمی به نام 5 آلفا ردوکتاز را که سبب تبدیل تستوسترون به DHT می گردد مهار می نماید. این دارو که فیناستراید نامیده می شود دارای تاییدیه سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) بوده و سالهاست که مورد استفاده قرار می گیرد. دوز فینااستراید در هر یک از این دو مورد متفاوت است.فیناستراید به عنوان مهار کننده آنزیم 5 آلفا ردوکتاز تیپ دوم شناخته شده است. به عبارتی دیگر فیناستراید سبب توقف فعالیت تیپ II آنزیم مذکور می گردد. این در حالیست که آنزیم فوق تیپ دیگری نیز دارد.دوتاستراید [1](Dutasteride) به عنوان دارویی که در حال حاضر تحت بررسی می باشد فعالیت هر دو فرم آنزیم یعنی تیپ I و تیپ II آنزیم 5 آلفا رودکتاز را مهار می نماید. داروی دوتاستراید به تازگی توسط FDA به منظور درمان طبی بزرگی خوش خیم پروستات (BPH) و تحت نام تجاری"Avodart" مورد تایید قرار گرفته است. مهار هر دو تیپ آنزیم فوق توسط دوتاستراید سبب افزایش تاثیر این دارو در درمان ریزش مو با الگوی مردانه (MPHL) می گردد. موثرترین دوز این دارو در درمان MPHL چندین برابر بیشتر از دوز لازم آن برای درمان BPH که در داروی Avodart وجود دارد گزارش شده است.تیپ II آنزیم در پوست فرم غالب آن است که در فولیکولهای مو یافت می شود، در حالیکه تیپ I آن فرم پیش غالب[2] آنزیم می باشد که در غدد چربی و عرق وجود دارد. نقش تیپ I در ایجاد MPHL هنوز بطور واضحی مشخص نیست. نقش تیپ II این آنزیم در MPHL به طرق ذیل مشخص گردیده است :· مطالعات انجام گرفته نشان می دهد مردانی که دچار نقص مادرزادی تیپ دوم آنزیم 5 آلفا رودکتاز می باشند ریزش مو با الگوی مردانه را تجربه نمی نمایند.· بررسی های بالینی مختلف بر روی فیناستراید به عنوان مهار کننده تیپ دوم آنزیم 5 آلفا ردوکتاز موفقیت این دارو را ( البته با درجات مختلف ) در توقف ریزش مو و همچنین تحریک رشد موها در مردان مبتلا به MPHL به اثبات رسانده است.لازم به ذکر است داروهای مهارکننده آنزیم 5 آلفا رودکتاز از هر نوع که باشند به هیچ وجه به منظور درمان ریزش مو در زنان حامله و نیز زنانی که در سنین باروری می باشند بکار نمی روند. به علت آن به دلیل اثرات سوء احتمالی این داروها بر روی مراحل نمو جنسی در جنین پسر می شد. این در حالیست که مینوکسیدیل ( با نام تجاری Rogaine) با دارا بودن تائیدیه FDA به شکل موضعی و با اطمینان می تواند هم در مردان و هم در زنان تجویز گردد.نقش 5 آلفا دی هیدروتستوسترون (DHT) در BPH و MPHL :الف ) DHT و نقش آن در BPHمهمترین دلیل ایجاد هیپرتروفی خوش خیم پروستات (BPH) افزایش سن می باشد، بطوریکه بزرگی پروستات در میان مردان بزرگسال شایع است. هیپرتروفی پروستات می تواند اساس هورمونی داشته باشد چرا که رشد و نمو پروستات تحت تاثیر هورمون 5 آلفا دی هیدروتستوسترون صورت می پذیرد که خود بر اثر فعالیت آنزیم 5 آلفا رودکتاز از تستوسترون مشتق می گردد. نقش 5 آلفا رودکتاز ( تیپ II) و 5 آلفای دی هیدروتستوسترون (DHT) در بزرگ شدن غده پروستات از راههای زیر مشخص گردیده است:- مطالعات انجام شده بر روی مردانی که بطور مادرزادی دارای سطوح پایینی از DHT بودند نشان می دهد که این افراد با افزایش سن بزرگی پروستات را تجربه نمی نمایند.- بررسی ها و تجارب بالینی نشان می دهد که درمان با مهارکننده 5 آلفا رودکتاز ( پروسکار یا avodart) سبب کاهش سطح DHT در بافت پروستات و جلوگیری از بزرگ شدن غده پروستات ( البته در بعضی بیماران ) می گردد.ب) DHT و نقش آن در MPHLوجود سطوح بالایی از 5 آلفا رودکتاز ( تیپ II) و 5 آلفادی هیدروتستوسترون در فولیکولهای مو در افراد مبتلا به ریزش مو با الگوی مردانه ( MPHL) دیده می شود. MPHL در مردان سبب ایجاد الگوهای مشابهی از ریزش مو می گردد که طیفی ما بین عقب نشینی مو در شقیقه ها تا طاسی بخش وسیعی از پوست سر ( اسکالپ ) را شامل می گردد.ریزش مو همراه با سطوح بالای 5 آلفا DHT در زنان نیز اتفاق می افتد، ولی الگوی آن متفاوت از نوعی است که در مردان دیده می شود.وقوع طاسی همراه با میزان بالای 5 آلفا DHT در فولیکولهای مو ناشی از تاثیر DHT بر روی چرخه رشد فولیکولها در پوست سر می باشد به نحوی که سطوح افزایش یافته DHT در فولیکولهای مو سبب اختلال و قطع چرخه طبیعی رشد مو و تبدیل موهای جدید به موهایی کرکی قبل از رشد کامل ( پدیده Miniaturization) می گردند.نگاهی به آینده درمان طبی MPHLپیشرفت روز افزون علم داروسازی در ساخت و تولید انواع داروهای مهارکننده 5 آلفا رودکتاز موفقیت بیش از پیش داروها در درمان MPHL را در پی داشت. معاینه دقیق و تشخیص صحیح توسط متخصصان پیوند مو همراه با تجویز به موقع داروهای مذکور نتایج بسیار مطلوبتری را برای بیماران درپی خواهد داشت.در حالیکه دو تاستراید در حال حاضر در بعضی از کشورها برای درمان ریزش مو با الگوی مردانه (MPHL) به کار می رود این دارو هنوز توسط FDA به منظور استفاده در این بیماری در ایالات متحده مورد تایید قرار نگرفته و بدین منظور تحت بررسی و آزمایشات بالینی قرار دارد. البته محققان نتایج موفقیت آمیزی را در این زمینه گزارش نموده اند که در ژورنال آکادمی در ماتولوژیِ آمریکا[3] به چاپ رسیده است.نکته مهمی که در این جا حائز اهمیت است این که داروهایی با اصطلاح " Off Label" ممکن است بنا به صلاحدید پزشکان به بیماران تجویز گردند. " Off Label" در مورد داروهایی بکار می رود که هنوز کاربردشان در ارتباط با بیماری مربوط به تایید FDA و یا سایر مراجع ذیصلاح در هر یک از کشورها نرسیده است. داروی دوتاستراید با توجه به اینکه در حال حاضر فاقد FDA به منظور استفاده در درمان MPHL می باشد از این دسته داروهاست که فقط توسط متخصصان با تجربه پیوند مو آن هم پس از انجام معاینات کامل و اقدامات تشخیصی لازم و با رعایت احتیاط تجویز می گردد.کاربرد داروهای " "Off Label مستلزم دارابودن دانش کافی و آگاهی کامل از عوارض جانبی ناخواسته توسط آنها است.علل ریزش مو چیست ؟۱- صـدمات خـارجی: کشــیدن شــدید مو توسط برس، کشیدگی مو بوسیله هد بـنـد، باندهای کشی و سنجاق سر، حرارت زیاد و سرمای شدید .۲- کم خونی و کمبود آهن و سوء تغذیه، کمبود ویتامینهای A-B و کمبود روی .۳- مصرف برخی داروها مانند: تیوراسیل .۴- کم کاری غده تیروئید .۵- نارسایی غدد فوق تیروئید .۶- قارچ کچلی سر .۷- استفاده زیاد از کلاه .۸- گردش نامناسب خون در پوست سر .۹- استرس .۱۰- تغییرات هورمونی: استروژن رشد مو را تحریک کرده اما تستـوسـترون سبـب ریزش مو میگردد. در حین حاملگی موهای زنان ضخیم و پر پشت شده امــا پس از زایمان و یا یائسگی ریزش مو افزایش می یابد .۱۱- آندروژنیک (ANDROGENIC ALOPECIA): علت ۹۵ درصد ریـزش مو در زنان و مردان را تشکیل میدهد. علت آن افزایـــش هورمون دی هیدروتستوسترون (DHT) میباشد. این ماده نوع بسیار فعال تستوسترون است. سـبب کاهش فعالیت فولیکول شده و مــرحله آناژن را کوتاه میکند .روشهای درمان ریزش مو۱- اسـتـفاده از داروهــــایی مانند مینوکسیدیل (XANDROX/RETIN-A/(MINOXIDIL کـه رشد مو را تسریع و تحریک می کـنـند. بـرای آگــاهی یــافتن از آخرین داروهای موجود به بخش درمان قطعی ریزش مو مراجعه کنید .۲- کاشت مو ساده: موهای پشت و کنار سر را برداشته و به جلوی سر منتقل میکنند .۳- کاشت موی تکه ای (FLAP): دراین روش پوست حاوی مـــوی پشت سر و یا کنار سر را برداشته و به جلوی سر پیوند میزنند .۴- کاهش سطح پوست سر: در ایـن روش پــوست میان فـرق سـر را شکـافـتـه و از از طـــرفین پوست را به سمت همدیگر می کشند .نکاتی مراقبتی۱- در شانه و برس مو با گذشت زمان گرد وغبار و آلودگی انباشته می گـردد کـه بـــهـتر است برس و شانه خود را توسط اندکی شامپو و یا محلول نشاسته شســـتشو داده و موهای گیر کرده میان آنها را بیرون آورده و تمیز کنید .۲- موهای خیس را به هیچ وجه شانه و برس نکشید. مـوی سـر را نـیـز به سمت عقب شانه نکشید با این عمل به فولیکولهای مو فشار وارد می آورید .۳- از سشوار با درجه خیلی گرم استفاده نکنید .۴- برای رشد مو تغذیه مناسب داشته باشید: رژیـم غـذایی شـمـا بـایـد حاوی ویتامین بیوتین، B۶ ، اسید فولیک، سولفور، روی، سیلیس، بتاکـاروتـن که در بـــدن مــــبــــدل به ویتامین آ میگردد و در سبزیجات و میوه های سبز رنگ و زرد رنگ موجود می بـــاشــــد، پروتئین: سویا، تخم مرغ، ماست و حبوبات.۵- سیگار نکشید و از نوشیدنیهای حاوی کافئین استفاده نکنید .۶- کمتر از غذاهای چرب و شیرین استفاده کنید .۷- آب خیلی داغ به سرتان نزنید، خواب کافی داشته باشید و موهایتان را هر چند وقت یکبار کوتاه کنید .۸- پوست سر خود را ماساژ دهید تا گردش خون در آن به خوبی جریان یابد .تاثیر وراثت و هورمون ها در ریزش مواخیرا” علم پزشکی بالاخره مـوفـق بـه کشف علت اصلی ریزش مو گردید. اکنون این یک قانون پزشکی بشمار می رود که ریزش مو به دلایل وراثتی و هورمونی پـدیـد مـی آیـد .هورمون جنسی آلوپشا یا “الگوی ریزش مو در مردان و زنان” در ۹۵ درصد موارد بـعنـوان یک علت وراثتی ریزش مو گزارش شده است .با اینــحال ریزش مو فقط به دلایل اختلالات ژنی نمیباشد. گذشته از آن هورمونی خاص جهت فعال سازی ژنها مورد نیاز است،همانگونه که یک قفل برای باز شدن نیاز به کلید دارد. در ایـن مـورد کـلیـد یـک فـراورده هـورمـونـی بـنـام “دی هیدرو تستوسترون ” (DHT) میباشد .DHT در بدن انسان تولید شده و تحقیقات اخیر نشان داده که علت اصلی ایجاد اختلال در پیاز و حفره های کوچک تولید مو میباشد . DHT بتدریج باعث نازک، ضعیف شدن و در نهایت ریزش مو میگردد .داروهای درمان ریزش مو®Propecia یک داروی ترکیبی تایـیـد شـده از طـرف مـوسـسـه FDA مـی باشد که فقط برای مردان تجویز می شود. این دارو سطح هورمون DHT را کاهـش مـیدهد.مـطالـعـات نشان داده که ®Propecia قادر است علاوه برجلوگیری از نازک شدن و ریزش مو، باعث رویش مجدد موهای از دست رفته شود .®Propecia بصورت قرصهای خوراکی وجود دارد و چون بصورت سیستماتیک هورمون DHT را کاهش میدهد ممکن است عوارض جانبی مانند تضعیف غدد جنسی را به دنبال داشته باشد .®Rogaine اولین داروی تایید شده ریزش مو توسـط مـوسـسه FDA می باشد. این دارو باعث تحریک پایز و حفره های کوچک تولید مو شده و آنها را در مسیر رشد قرار می دهد وبه این ترتیب از ریزش مو جلوگیری میکند .®Rogaine پیازهای مرده مو را در زیر پوست بخش بالایی سر فعال مینماید.این دارو در مورد اغلب اشخاص موثر بوده است. با اینکه ®Rogaine یک فعالساز قوی پیاز مو محسوب میگردد، اما هیچ تاثیری درعلت ریزش مو یعنی هورمون DHT ندارد .مؤثرترین دارو تا بحالRevivogen با اینکه توسط مؤسسه FDA تایید نشده، دارای فرمولی طبیعی است کـه مشابه با مکانیزم Propecia عمل مینماید . Revivogen از موادی طبیعی تضعیف کنـنـده هورمونDHT تشکیل شده است و حتی بیشتر از Propecia باعث کاهش فعالیت ایــن هورمون میگردد .بعلاوه برخلاف Propecia این مواد طبیعی باعث جلوگیری اتصال هورمون DHT به پیاز مو میشوند. از آنجایی که Revivogen بصورت موضعی مورد استفاده قرار گرفته و از موادی طبیعی تشکیل شده، تاثیری در تولید هورمون DHT در قسمتهای دیگر بدن نگذاشته و عوارض جانبی به دنبال نخواهد داشت و هم برای مردان قابل استفاده است و هم برای زنان .با تضعیف هورمون DHT و تاثیرات مخرب آن در پـیـازهـا، مـوهـای نـازک و نـخ نـمـا دوبـاره ضخیم، قوی، پرپشت و سلامت میشوند . Revivogen دارویی است که از قدرت طبیعت برای تجدید حیات و حفاظت مو استفاده میکند .۳ماه استفاده کنیددر ۹۰ روز اول مصرف Revivogen ، متوجه کاهش قابل ملاحظه روزش مو خواهـیـد شـد و ممکن است موهای فعلی ضخیم تر شوند. بعد از ۳ تا ۶ ماه استفاده، موهــای تجدیــد حیات شده، باعث پرپشت تر بنظر رسیدن سر خواهد شد. با ادامه دادن مصـرف، موهـا بتدریج بهبود پیدا نموده و سالم تر باقی خواهند ماند. بهترین نتیجه بعد از ۱۲ تا ۱۸ ماه نمایان خواهد شد .بعد از ایـنـکه نـتـیجه دلـخـواه حاصل شد، ادامه مصرف این دارو برای حفظ موهای تجدید شده، ضروری است چراکه بدن بصورت مداوم در حال ساخت هورمون DHT می بـاشـد . بنابراین پیازهای مو باید همواره از تاثیرات مخرب این هورمون محافظت گردند .نتایج تست داروفارل ماین، سازنده سایت HairLossHelp.com میگوید : Revivogen بصورت قطعی ریزش موی مرا درمان کرد. افراد بسیار دیگـری نـیـز وجـود داردند که توسط این دارو توانسته اند ریزش موی سر خود را از بین ببرندو در انتها:هرگز تبلیغات کانالهای مختلف تلویزیونی را در رابطه با مواد آرایشی و روشهای درمانی با پمادهای ساختگی باور نکنید .فراموش نکنید یک کانال تلویزیونی فقط به سود مالی از راه آگهی خود فکر می کند و در عین نداشتن تخصص هیچ کاری با صحت تبلیغات ندارد و همچنین تبلیغ کنندگان با پرداخت پول برای تبلیغ کالای خود فقط به فکر سود مالی بیشتر هستند .موادی را مصرف کنید که پروانه بهداشتی وزارت بهداشت ایران را داشته باشد و یا به سفارش وزارت بهداشت و یا با تایید وزارت بهداشت ایران تولید و یا وارد شده باشدتوان این هورمون را هم از از خون و هم از مایع بزاق آزمایش کرداین هورمون خیلی نزدیک به هورمون تستوسترون است و برای اینکه بخواهند ارزیابی از مقدار هورمون های مردانه داشته باشند از این تست استفاده می کنند. ریزش موهای فرم مردانه - پروستات - رشد اندام های تناسلی - مراحل بلوغ - موی زیاد و غیر عادی... از جمله مواردی هست که این تست استفاده می شوددر بخش ریزش مو تاپیک هائی در این مورد وجود داردDihydrotestosterone (DHT)|+| نوشته شده در  پنجشنبه ۱۷ تیر ۱۳۸۹ساعت 6:45  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتمراقب درمان بیماریهای تیروئید با پروپیل تیوراسیل باشیدمراقب درمان بیماریهای تیروئید با پروپیل تیوراسیل باشیدPropylthiouracil Linked With Riskfor Serious Liver Damage, Deathprocessing....June 3, 2009 — The US Food and Drug Administration (FDA) issued a safety alert today about the risk for serious liver damage, including liver failure, or death with propylthiouracil (PTU) compared with methimazole. Both agents are approved for the treatment of hyperthyroidism associated with Graves' disease.“Health care professionals should carefully consider which drug to initiate in a patient recently diagnosed with Graves’ disease," Amy Egan, MD, deputy director for safety, Division of Metabolism and Endocrinology Products, in the FDA’s Center for Drug Evaluation and Research, said in a news release. "If PTU therapy is chosen, the patient should be closely monitored for symptoms and signs of liver injury, especially during the first six months after initiating therapy.”Physicians should promptly discontinue PTU therapy when liver damage is suspected; such patients should be evaluated and supportive care provided if needed.The agency notes that 22 adult cases and 10 pediatric cases of serious liver injury linked to PTU use have been reported to its Adverse Event Reporting System. Twelve of the adult patients died and 5 required liver transplantation. In the pediatric cases, 1 child died and 6 required liver transplantation. In contrast, only 5 cases of serious liver injury associated with methimazole use have been reported. These cases, all in adults, resulted in 3 deaths."PTU is considered second-line drug therapy except in patients who are allergic to or intolerant of methimazole," according to an alert from MedWatch, the FDA's safety information and adverse event reporting program. "Rare cases of embryopathy, including aplasia cutis, have been reported with use of [methimazole] during pregnancy, while no such cases have been reported with PTU use. Thus, PTU may be more appropriate for patients with Graves' disease who are in their first trimester of pregnancy."|+| نوشته شده در  پنجشنبه ۱۷ تیر ۱۳۸۹ساعت 4:32  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتتاثیر انسولین بر تعداد رسپتورهای لیپوپروتثینهای با دانسیته پایینتاثیر انسولین بر تعداد رسپتورهای لیپوپروتثینهای با دانسیته پایینCardiovascular diseases are the most common complications observed in type 2 diabetes. The multiple abnormalities in lipoprotein metabolism frequently associated with this disorder play an important role in the premature development of atherosclerosis in type 2 diabetic patients (1–4).This dyslipidemia is characterized both by quantitative abnormalities consisting in hypertriglyceridemia and decreased plasma HDL cholesterol level and by qualitative abnormalities, mainly small LDL size and triglyceride enrichment of every lipoprotein subclass. LDL cholesterol concentration is similar to that observed in nondiabetic subjects or slightly more elevated. Despite a quite normal concentration, the metabolism of LDL particles is modified in poorly controlled type 2 diabetic patients. Indeed, in several kinetic studies, LDL fractional catabolic rate (FCR) has been found to be significantly slowed down, regardless of whether patients are on oral antidiabetic therapy (5–7). In parallel, LDL synthesis rate is normal or tends to be decreased, resulting in a normal or only moderately increased plasma LDL concentration.Recently, we demonstrated that replacing oral antidiabetic treatment with insulin therapy corrected the abnormalities of LDL metabolism in type 2 diabetic patients, both by normalizing FCR and increasing synthetic rate (8). Due to these two simultaneous changes, the concentration of circulating LDL particles remains constant.The aim of this work was to get further insight into the mechanisms responsible for the changes in LDL FCR reported by kinetic studies in type 2 diabetic patients. It has been previously demonstrated that insulin upregulates the mRNA expression of LDL receptor and its expression at the surface of cultured cells (9–11). Because type 2 diabetes is characterized by a defect in insulin action, we decided to test the hypothesis that changes of LDL receptor expression underlie the variations of LDL FCR observed in type 2 diabetic patients both before and after the introduction of insulin treatment.|+| نوشته شده در  پنجشنبه ۱۷ تیر ۱۳۸۹ساعت 4:29  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتفبزیولوژی تولید مثلفبزیولوژی تولید مثلتکوین و تکامل غدد جنسی تمایز جنسی برنامه ای است که تحت فرمان شاخصهای ژنتیکی، اجازه تمایز گنادها (گنادهایی که توانائی تبدیل به هر دو جنس را دارند) و اندامهای جنسی را در یکی از مسیرهای نر یا ماده می دهد. البته علاوه بر ژنتیک، عوامل دیگری از قبیل خود غدد جنسی، سلولهای زاینده، عوامل هورمونی، مغز، عوامل رفتاری و حتی قوانین موجود نیز در تعیین فنوتیپ جنس دخالت دارند. مجموعه ساختمانهای دستگاه تناسلی یعنی گنادها و مجاری و اندامهای مربوطه، توانائی تبدیل به هر دو جنس را دارند و در صورت فقدان اثرات اختصاصی هورمونهای مردزا، تمایلی ذاتی جهت تبدیل شدن به اندام تناسلی ماده وجود دارد. مکانیسم و جزئیات اندام زائی (ارگانوژنز) دستگاه تناسلی مربوط به مبحث جنین شناسی است. لذا در اینجا به عوامل موثر در این مکانیسمها اشاره خواهد شد. در همه پستانداران و موجودات هتروگامت در جنس نر(XY)،اولین سیگنال در تمایز جنسی بنظر می رسد که از کروموزوم Y صادر می گردد. کروموزوم Y تولید نوعی آنتی ژن از نوع تطابق بافتی را القا میکند که ابتدا H-Y antigen خوانده می شد. وجود این آنتی ژن در تعیین سرنوشت گنادها بطرف بیضه ضروری است. پروتئینی بنام sry یا TDF توسط ژن SRY در نزدیکی بخش مرکزی کروموزوم Y تولید می شود وبا اثر بر روی سلولهای لیدیگ موجب مهار فعالیت آنزیم آروماتاز( که خود توسط هورمونهای LH یا hCG فعال شده است) و در نتیجه عدم تولید استرادیول و تجمع تستوسترون و طبیعتاً اثرات آندروژنیک آن یعنی رشد لوله های ولف و ساختمانهای مربوطه می گردد. از سوی دیگر پروتئین sry تولید MIF از سلولهای سرتولی را تحریک مینماید که نتیجه آن تحلیل لوله مولر و ضمایم آن است ( شکل شماره 1). مواردی از اختلالات دیده شده اند که با وجود ژنوتیپ XX ولی گنادها به بیضه تمایز پیدا کرده اند. با وجود اطلاعات فوق چه توجیهی در این مورد می تواند وجود داشته باشد؟ در طی مرحله عدم تمایز جنسی، چین های اوروژنیتال (ادراری تناسلی)، برجستگی‌های جنسی و برآمدگی جنسی رشد می کنند. مردزایی در این اندامها (تشکیل اسکروتوم و آلت) به اثر آندروژن‌ها بستگی دارد. در جنین نر منشاء اصلی این هورمونها بیضه است. البته آندروژنهایی با منشاء دیگر (جنینی یا مادری) می توانند باعث نرزایی در جنین ماده شوند (به عنوان مثال هیپرپلازی غده آدرنال باعث هرمافرودیسم کاذب در جنس ماده می‌شود). تمایز اندامهای جنسی نر بستگی به آنزیم 5-reductase دارد. این آنزیم باعث احیای تستوسترون به دی هیدروتستوسترون (DHT) می گردد. در صورت عدم فعالیت این آنزیم، اندامهایی که از سینوس ادراری تناسلی منشاء می گیرند (اندام تناسلی خارجی) طبیعت ماده خواهند داشت. در حالیکه اندامهای حاصل از لوله های ولف (که وابسته به تستوسترون می باشند) در مسیر نر پیش می روند. این نارسائی ها با جبران نقص هورمونی برگشت‌پذیر هستند ولی در مورد اسپرماتوژتز اینطور نیست. نارسائیهای دستگاه تناسلی می تواند ناشی از اختلال در کروموزومهای جنسی و یا تمایز غدد جنسی باشد. در مورد نارسائیهای ژنتیک می توان به دو مورد سندرم کلاین فلتر و سندرم ترنر اشاره نمود. سندرم کلاین فلتر با ژنوتیپ47xxy مشخص می شود. در این بیماری به علت ترشح کافی تستوسترون کانال ولف طبیعی و لوله های مولر به علت ترشح فاکتور بازدارنده مولر (Mullerian–Inhibiting Factor) تحلیل رفته‌اند. کمبود آنزیم 5-reductase در نژادی از ساکنین دومینکین وجود دارد که باعث کوچک ماندن اندام تناسلی پسربچه ها تا 12 سالگی شده و به همین دلیل به آن Penis at twelve یا هرمافرودیسم کاذب Pseudo hermaphrodism می گویند. این بیماران تا قبل از دوازده سالگی طبیعت ماده داشته و بیضه های آنها پنهان است. سپس از حدود دوازده سالگی، ناگهان تغییر ماهیت داده و اندام تناسلی خارجی به شکل نر ظاهر می گردد. شکل شماره 1:در این شکل نقش پروتئین sry در بیان MIF و مهار فعالیت سیتوکروم P450 آروماتاز را بترتیب در سلولهای سرتولی و لیدیگ در جنین نر ملاحظه می کنید. گنادها کوچک و تحلیل رفته، عدم تشکیل لوله های اسپرم ساز، آزواسپرمی و هیپرپلازی سلولهای لیدیگ نیز دیده می شود. در هنگام بلوغ، رشد موها ممکن است طبیعی باشد ولی رشد و تکامل عضلات و صفات ثانویه دیگر کافی نبوده و حالت خواجگی معمول است. ژانیکوماستی به علت کم بودن آندروژنها و یا نسبت نامناسب آندروژن به استروژن در اغلب این بیماران دیده می شود. میزان تستوسترون در حد پایین تا طبیعی و مقدار LH افزایش یافته است. FSH تا چندین برابر نرمال بوده و این مسئله نشانگر فقدان سلولهای زاینده جنسی (germinal cells) است. ضمناً روی بازوی بلند کروموزوم X نیز نواحی موثر بر رشد قد و تمایز غدد جنسی وجود دارد. علاوه بر موارد فوق، هیپرپلازی مادرزادی آدرنال نیز می تواند سبب اختلال در تکامل اندام تناسلی خارجی گردد. این اختلالات می توانند در هر دو جنس دیده شوند. هر گونه نقصی در هر یک از مراحل تبدیل کلسترول به کورتیزول باعث تجمع ترکیبات حد واسط (که گروهی از آنها فعالیت بیولوژیک دارند) در خون می شود، که نتیجتاً در ادرار نیز وارد می‌گردد. هر چه این نقص در مراحل ابتدائی تری باشد مشکل شدیدتر خواهد بود و با ادامه حیات طولانی تر مغایرت دارد. نقص در آنزیم P450scc یکی از این موارد است. از سوی دیگر نقص در آنزیم 11 و 21 هیدروکسیلاز آدرنال، باعث انحراف تولید استروئیدها به سمت اندروژنهای قوی می شود( شکل 2)، که این خود ظاهر جنین ماده را به نر تبدیل می نماید(Virilization). نقص در آنزیم 21 هیدروکسیلاز بیشتر باعث کاهش مینرالوکورتیکوئیدها و بنابراین از دست دادن هر چه بیشتر نمک می گردد. در حالیکه نقص در آنزیم 11 هیدروکسیلاز از آنجا که منجر به تولید مینرالوکورتیکوئیدهای قوی از قبیل داکسی کورتیکوسترون (DOC) می شود باعث بالا بودن فشار خون در این نوزادان می گردد، و نیز از آنجا که تولید آندروژنها از هفته پنجم جنین شروع می شود. بسته شدن خلفی لبهای کوچک و بزرگ شدن کلیتوریس در جنین ماده را موجب می گردد. در جنین نر، تیره شدن ناحیه جنسی، مربوط به افزایش ACTH (که فعالیت هورمونی مشابه هورمون محرک ملانوسیتها MSH دارد) است. ضمناً تحت تاثیر تستوسترون، جنین رشد بیشتری داشته و زودتر کامل می شود. از سوی دیگر کاهش فعالیت آنزیمهای بیضه ای 17 و 20 دسمولاز و 17 بتا هیدروکسی استروئید دهیدروژناز، سبب اختلال در صفت نرزایی در جنین مذکر می شود. چرا که این آنزیمها باعث تولید آندروژنهای پرقدرت می گردند. از موارد دیگر می توان به فقدان حساسیت محیطی نسبت به اندروژنها اشاره کرد. نوزادان پسری که مبتلا به این نوع نقص هستند، دستگاه تناسلی داخلی آنها طرح طبیعی مذکر را دارد، زیرا عامل بازدارنده کانال مولر به طور طبیعی از بیضه ترشح می شود. بنابراین اندامهای رحم، تخمدانها و لوله های فالوپ وجود ندارند. از سوی دیگر این بیماران از لحاظ اندام تناسلی خارجی طرح ماده را دارند ولی واژن یک مجرای کور را تشکیل می دهد. در هنگام بلوغ رشد اندامهای وابسته به استروژنها (به علت اثر آنزیم آروماتاز روی آندروژنها و تبدیل آنها به استروژنها) مشهود است ولی موهای ناحیه جنسی رشد نخواهند داشت. از لحاظ هورمونی، غلظت پلاسمایی LH، تستوسترون و استرادایول در این بیماران در مقایسه با نرهای اخته شده بالاتر است. روی هم رفته نقص در تکامل اندامهای وابسته به اندروژنها اغلب ارثی است. کمبود آنزیم 5 آلفاردوکتاز (5–reductase) صفت مغلوب اتوزومی است Autosomal Recessive در حالیکه اغلب سندرمهای عدم حساسیت به اندروژنها یک صفت ارثی مغلوب وابسته به کروموزوم X هستند (شکل 3). شکل شماره 2. در این شکل مسیر متابولیک استروئیدها نمایش داده شده است آیا تمایزی در سیستم عصبی مرکزی میان دو جنس وجود دارد؟ غدد جنسی یعنی بیضه و تخمدان توسط هورمونهای مشترک هیپوفیزی کنترل می شوند. و البته نحوه ترشح این هورمونها در دو جنس متفاوت است چنانکه اگر تخمدان یک جونده به بدن یک جونده نراخته شده پیوند زده شود، رشد دوره ای فولیکولها در این تخمدانها مشاهده نمی شود. در آزمایش دیگری هیپوفیز رات (نوعی موش) به جانور ماده هیپوفیزکتومی شده پیوند زده شد. آنچه مشاهده گردید تشکیل سیکلهای طبیعی جنسی در جانور ماده بود. از آزمایش فوق این نتیجه حاصل می شود که مراکز بالاتر یعنی هیپوتالاموس روی هیپوفیز نقش کنترل کننده دارند. در یک آزمایش به موشهای نر داروی ضدآندروژن (Cyproterone acetate) تزریق گردید. نتیجه آن ترشح دوره ای گنادوتروپین ها بود. اندروژن‌ها در مغز این حیوانات تحت تاثیر آنزیم aromatase تبدیل به estradiol شده، مرکز مسئول ترشح دوره ای را تخریب می نماید و باعث تبدیل شدن مغز به نوع نر (male type brain) می گردند. حال با وجودیکه هورمون استرادیول در خون حیوان ماده نیز وجود دارد، پس به چه علت تاثیر مشابه را ندارد؟ جواب آن در این نکته است که در خون جانور ماده، ماده ای به نام آلفافتوپروتئین به مقادیر بیشتری وجود دارد که این پروتئین قابلیت و تمایل زیادی برای اتصال به استرادیول دارد. بنابراین مانع از اثر استرادیول روی مغز جنین ماده می شود. از سوی دیگر شواهد کلینیکی نشان می دهند دخترهائیکه با هیپرپلازی مادرزادی آدرنال متولد می‌شوند، در هنگام تولد دستگاه تناسلی خارجی مذکر داشته و بعد از بلوغ نیز هیچگاه سیکل قاعدگی منظم نخواهند داشت. علاوه بر طرحهای ترشحی مختلف گنادوتروپین یک اختلاف نیز در سیستم عصبی هر دو جنس مشاهده می شود. به عنوان مثال، در رات دیده شده است که هسته های نخاعی عضلات بولبوکاورنوز (bulbocavernosus) در قطعات پنجم و ششم به تعداد بیشتر و بزرگتری در جنس نر وجود دارد. همچنین اختلافات مورفولوژیک و رسپتوری در هسته های مغزی هر دو جنس دیده شده است. ولی در مورد تاثیر و اهمیت دقیق این اختلافات و اینکه تا چه حد در انسان عمومیت دارد مدارک قطعی وجود نداشته و عقاید ضد و نقیضی در این مورد وجود دارد. در هر صورت شکی نیست که بسیاری از رفتارها، خصوصاً رفتارهای جنسی در زن و مرد با یکدیگر تفاوت دارند. شکل شماره 3. در این شکل نقش کروموزوم X در بروز رسپتور آندروژن وساختمان این رسپتور نشان داده شده است. 2. فیزیولوژی بلوغ الف : نورواندوکرینولوژی بلوغ فعالیت غدد جنسی تحت تاثیر محور هیپوتالاموس – هیپوفیز – غدد جنسی (گنادها) کنترل می گردد. گنادوتروپین ها طرحهای گوناگونی از ترشح در دورانهای مختلف جنینی، نوزادی و بلوغ دارند. در اواسط بارداری یک قله و سپس در نوزادی افزایش در گنادوتروپین ها ایجاد می شود از زمان تولد تا قبل از بلوغ، این هورمونها تقریباً در حالت خاموشی هستند. با شروع بلوغ افزایشهای نامنظم و ضربانداری در آنها مشاهده می شود و بعد از بلوغ نیز طرح اصلی خود را در هر یک از دو جنس پیدا می کنند. کاهش در گنادوتروپین ها پس از اواسط بارداری و نیز پس از تولد تا پیش از بلوغ، مربوط به روشن شدن مکانیسمهای فیدبک منفی و حساس تر شدن این سیستمها است. هسته سلولهای اصلی هورمون آزاد کننده گنادوتروپین ها Gonadotropin Releasing Hormone; GnRH در دو منطقه هیپوتالاموس واقع شده اند. 1- یکدسته در قسمت قدامی هیپوتالاموس، خصوصاً در هسته استریا ترمینالیس Stria Terminalis و در ناحیه میانی پیش بصری (Preoptic Area) 2- دسته دیگر در هسته های قوسی (Arcuate N.) و هسته های پری و نتریکولار) (Peiventricular N. قرار گرفته اند. اکسون این نرونهای پپتیدرژیک به ناحیه Median Eminance وارد شده، ترشحات خود را به مویرگهای سیستم باب (port) می ریزند. تعداد زیادی نرون از مراکز بالاتر (از نرونهای بیوآمینرژیک و اپیوئیدی (Opiate با نرونهای ترشح کنندهGnRH سیناپس کرده، از این طریق می توانند روی ترشح آنها تاثیر داشته باشند. دو سیستم کنترل کننده ترشح گنادوتروپین ها و آزاد کننده های آنها وجود دارند. یکی از این سیستمها وابسته به استروئیدهای غدد جنسی و سیستم دیگر به خارج از این مسیر وابسته است. سیستم اول را می توان به عنوان مثال در دوران جنینی و قبل از بلوغ مشاهده نمود. در این دوران استروئیدهای ترشح شده از گنادها (هر چند بسیار جزئی هستند)، اثر فیدبک منفی روی هیپوتالاموس و در نتیجه هیپوفیز دارند. این مکانیسم را می توان تا حدودی توسط یک داروی ضداستروژن مثل کلومیفن سیترات (Clomiphen Citrate) از کار انداخت. این دارو شباهتهایی از لحاظ ساختمانی با استروژن دارد. بنابراین می تواند به رسپتورهای سیتوپلاسمی استروژن متصل شده و به هسته سلول منتقل گردد ولی فاقد اثرات استروژنی است. در نتیجه با کاهش اثر استروژن، مقدار گنادوتروپین‌ها افزایش می یابد. به همین دلیل از این دارو در درمان برخی موارد نازایی و برای تحریک گنادها استفاده می شود. با شناختی که از مکانیسمهای فیدبک منفی داریم، به خوبی می دانیم که اگر یک حیوان را (مثلاً نوعی میمون) را بعد از تولد عقیم کنند، بلافاصله مقدار گنادوتروپین‌ها بالا می رود، ولی پس از چندی تا قبل از بلوغ شاهد کاهش این هورمونها خواهیم بود. علت این کاهش پیش‌بینی نشده، عوامل خارج از گنادها هستند که اهمیت آنها به خوبی شناخته نیست. ولی در هر صورت این مکانیسم به استروئیدهای جنسی مربوط نیست. گاهی اوقات سیستم غیروابسته به هورمونهای جنسی دچار اختلال گشته و ایجاد بلوغ زودرس (Precocious puberty) می نماید. سیستمهایی که از آنها صحبت شد در زمان معینی باعث روشن شدن مکانیسمهای بلوغ می‌گردند. این سیستمها تحت تاثیر عوامل زیادی قرار دارند. از جمله عوامل ژنتیکی و ارثی نقش عمده ای در زمان شروع بلوغ ایفا می نمایند. شکل شماره4. محور هیپوتالامو-هیپوفیزو-گنادی. نوسان در ترشحات هیپوتالاموسی LRH برای ترشح مناسب گنادوتروپینها از هیپوفیز ضرورت دارد. این طرح ترشحی تحت تاثیر مسیرهای عصبی،آمینهای بیوژنیک و نورومودولاتورهای پپدیدرژیک می باشد. عوامل جغرافیایی، آب و هوایی و منطقه‌ای نیز تاثیر قابل توجهی بر بلوغ دارند. به عنوان مثال، سوء تغذیه می تواند بلوغ را به تعویق اندازد. وضعیت نامناسب اجتماعی – اقتصادی از آنجا که معمولاً همراه با ابتلای مکرر به بیماریهای گوناگون است، عاملی است که بلوغ را به تعویق می اندازد. چاقی که خود می تواند تحت تاثیر عوامل ژنتیک، تغذیه ای و ارثی باشد روی شروع بلوغ موثر است. چاقی متوسط، سن شروع بلوغ را جلو می اندازد در صورتیکه چاقی مفرط باعث به عقب افتادن این روند می گردد. از سوی دیگر، لاغری مفرط همراه فعالیت شدید عضلانی نیز باعث تعویق سن بلوغ می شود. در شروع و تکمیل بلوغ تئوریها و مکانیسمهای پیشنهادی زیادی وجود دارد که هر یک در جای خود بحث خواهد شد. ب : مراحل بلوغ بلوغ را می توان به دو مرحله تقسیم کرد: (1) مرحله بلوغ آدرنالی Adrenarche که حدوداً 2 سال قبل از شروع بلوغ در غدد جنسی ظاهر می شود. بدین معنی که در این مرحله غدد جنسی هنوز تغییر محسوسی نکرده‌اند. (2) بلوغ غدد جنسی gonadarche که در این مرحله بلوغ تکمیل می گردد. 1. مرحله بلوغ آدرنالی Adrenarche : در این مرحله غلظت پلاسمایی آندروژنهای با منشاء آدرنال به تدریج افزایش می یابد. مهمترین این آندروژنها شامل، آندروستندیون (Androstenedione) دی هیدرواپی‌اندروسترون (DHA) و دی هیدرواپی اندروسترون سولفات (DHA-S) هستند. افزایش آنها در پلاسما می تواند به عنوان اولین علامت در شروع بلوغ محسوب شود. این علائم چه در پسرها و چه در دخترها به طور متوسط در سنین 7 تا 9 سالگی شروع می شوند. تولید این آندروژنها مربوط به افزایش فعالیت آنزیمهای 17 و 20 دسمولاز و 17 هیدروکسیلاز در لایه رتیکولر غدد آدرنال می شود. داخلی ترین لایه کورتکس آدرنال(رتیکولاریس) تحت تاثیر ACTH و هورمون محرک آندروژنهای آدرنال (Adrenal–Androgen Stimulating Hormone) انواع آندروژنها را تولید می کند. شکل شماره 5. تغییر حساسیت هیپوتالاوس به گنادوتروپینها. حساسیت زیاد در مرحله قبل از بلوغ موجب می شود با وجود غلظت پائین استروئیدهای جنسی، گنادوتروپینها نیز ترشح پائینی دارند. با شروع بلوغ حساسیت هیپوتالاموس به استروئیدهای جنسی کاهش یافته در نتیجه ترشح LRH و گنادوتروپینها افزایش می یابد. در بالغین اثر فیدبک منفی استروئیدهای جنسی روی هیپوتالاموس کاهش می یابد. جالب این جاست که پاسخ این لایه در سنین مختلف تغییر می کند. بدین معنی که گاه به ACTH و گاه به AASH و گاه به هر دو پاسخ می دهد. در زمان بلوغ آدرنال، لایه رتیکولاریس به طور عمده نسبت به AASH حساس است. روی هم رفته نتیجه مرحله بلوغ آدرنالی رویش مو در نواحی زیربغل و ناحیه جنسی، ضخیم شدن تارهای صوتی و رشد استخوانها و هیپرتروفی عضلات است. 2. مرحله بلوغ غدد جنسی (Gonadarche) این مرحله با افزایش چشمگیر گنادوتروپین ها، ظهور علائم ثانویه جنسی، رشد دماغی، و شتاب گرفتن رشد مشخص می شود. با شروع بلوغ، ،هورمون LH فعال شده و افزایشهای ضربان مانندی دارد. خصوصاً در مراحل خواب عمیق این افزایشها شدت بیشتری دارند. در پسرها افزایش شبانه LH، باعث بالا رفتن تستوسترون می شود که نتیجه آن اولین تحریکات جنسی در هنگام خواب عمیق است. به تدریج و با گذشت زمان مقدار تستوسترون در روز نیز افزایش نشان می دهد تا اینکه با تکمیل شدن مراحل بلوغ افزایش تستوسترون دائمی خواهد شد. پیش از بلوغ، گنادوتروپین‌ها غلظتهای بسیار پائین را در پلاسما دارند. با این حال در این زمان مقدار FSH در دخترها بیشتر از LH است. ضمناً حساسیت نسبت به اثر فیدبک منفی هورمونهای استروئیدی نیز زیاد است. این موقعیت باعث پائین ماندن گنادوتروپین‌ها تا زمان بلوغ می شود. طی یک مکانیسم ناشناخته این حساسیت کاهش پیدا می کند و ترشح گنادوتروپین ها افزایش می یابد. در دخترها احتمالاً رسیدن به یک وزن بحرانی یا نسبت خاصی از چربی در بدن، باعث کم شدن حساسیت مکانیسم فیدبک منفی می شود. در بی اشتهایی عصبی این مکانیسم روشن نشده و یا دیر روشن شود. برخی از مشاهدات نشان داده اند که عامل میانجی برای فیدبک منفی استروئیدهای جنسی روی محور هیپوتالاموس – هیپوفیز در دوران پیش از بلوغ، اپیوئیدهای مغز هستند. در نوجوانانی که بصورت حرفه ای و در حد قهرمانی ورزش می کنند بلوغ کمی به تعویق می افتد که عامل آن افزایش اپیوئید ها شناخته شده است. اپیوئیدها بعد از بلوغ نیز در کنترل ترشح گنادوتروپین ها نقش دارند. عده ای از محققین (Steiner) معتقدند که نسبت انسولین به وزن بدن یک عامل موثر روی ترشح GnRH از هیپوتالاموس است. مشاهدات نشان داده است که پاسخ انسولین به روزه داری در سنین قبل از بلوغ و بعد از بلوغ متفاوت است. این اندازه گیریها نشان داده اند که با شروع بلوغ سطح انسولین پلاسمایی بالا می رود. انسولین احتمالاً به طور غیرمستقیم در سنتز پیش سازهای نروترانسمیترهای مغزی نقش دارد. از سوی دیگر انسولین باعث انتقال بهتر سوبستراهایی مانند اسیدهای آمینه و اسیدهای چرب ضروری به مغز و اختصاصاً هیپوتالاموس می شود. به این ترتیب انسولین به عنوان یکی از عوامل موثر در شروع بلوغ شناخته می شود، با توجه به این که، دلیلی وجود ندارد تا عامل اولیه یا اصلی برای این روند باشد. ج : نمو جنسی در دوران بلوغ از زمان شروع اولین علامت بلوغ تا پایان آن در دخترها حدود 5/1 تا 3 سال و در پسرها در حدود 2 تا 5/4 سال طول می کشد. رشد و نمو موهای ناحیه تناسلی و رشد پستان را می توان به پنج مرحله تقسیم کرد. بیشترین تغییرات با شروع نمو بلوغی رخ می دهد که معمولاً با جوانه زدن پستان شروع می شود. البته در 10 تا 20 درصد موارد نیز با رشد موهای ناحیه تناسلی (بلوغ آدرنالی) آغاز می گردد. دو الی دو سال و نیم بعد از اولین جوانه پستانی، اغلب دختران اولین دوره قاعدگی را تجربه می کنند. متوسط سن بلوغ دختران بر حسب منطقه جغرافیایی، نژادی، سطح فرهنگی و تغذیه متفاوت است. مراحل نمو مو در پسرها مشابه دختران بوده با این تفاوت که نمو موهای ناحیه تناسلی تا ناف نیز ادامه پیدا می کند و طرح آن به شکل لوزی خواهد شد. اگر جوانه پستان در دخترها تا سن 13 سالگی ظاهر نشده باشد یا اینکه ظاهر شده باشد و تا پنج سال پس از آن قاعدگی شروع نشده باشد در این صورت بلوغ دچار تاخیر شده است. اختلال در بلوغ پسرها در صورتی است که تا سن 14 سالگی بیضه ها بزرگ نشده باشند. تفاوتهای رشدی دیگری میان دو جنس در دوران بلوغ وجود دارد. به عنوان مثال، عرض شانه ها در پسرها و لگن و اقطار داخلی آن در دخترها رشد بیشتری دارند. اندازه فک در پسرها بزرگتر از دخترها می شود و غده هیپوفیز در دخترها به علت وجود بیشتر سلولهای لاکتوتروپ بزرگتر می شود و رشد قلب در هر دو به یک اندازه است. رشد قدی در هر دو جنس در سه مرحله انجام می گیرد. مرحله اول که همزمان با روشن شدن مکانیسمهای بلوغ است با اوج گیری سرعت رشد همراه است. در مرحله دوم سرعت رشد به حداکثر خود می رسد و در مرحله سوم این سرعت کاهش می یابد و اپی‌فیزها بسته می‌شوند و در نهایت رشد به تدریج متوقف می گردد. طی این سه مرحله رشد پسرها به طور متوسط در حدود 28 سانتی متر و دخترها حدود 25 سانتی متر افزایش قد خواهند داشت. پس از متوقف شدن رشد و رسیدن به رشد نهایی بالاتنه و پائین تنه هر دو رشد کرده اند به طوریکه نسبت بالاتنه به پائین تنه (U/L) در حدود 4/092% در سفیدپوستان و 85% در سیاهپوستان می شود. در صورتیکه بلوغ به تعویق افتاده باشد به علت دیرتر بسته شدن اپی فیزها و بلندتر شدن پاها این نسبت کمتر از حد طبیعی خواهد بود. آنچه سبب رشد سریع در پسرها می شود تستوسترون به همراه هورمون رشد، و در دخترها استرادیول و هورمون رشد است. ضمناً در هر دو جنس مقدار سوماتومدین (IGF-1) افزایش پیدا می‌کند. د : تغییرات هورمونی دوران بلوغ 1. چنانکه قبلاً نیز اشاره شد از اولین تغییرات هورمونی بلوغ افزایش هورمون آزاد کننده گنادوتروپین ها (GnRH) از هیپوتالاموس است. 2. در پسرها از سلولهای بینابینی تستوسترون و متابولیتهای آن شامل آندروستندیون، دی هیدروتستوسترون و استرادیول آزاد می شوند. دی هیدرو تستوسترون که از تاثیر آنزیم 5–reductase روی تستوسترون ایجاد می شود باعث رشد اندام تناسلی و پروستات، ریزش مو در ناحیه تمپورال و رویش ریش می شود. در دخترها افزایش جزئی در تستوسترون مشاهده می شود که نتیجه یکی از مسیرهای فرعی تولید استروئیدها است و اثرات آندروژنیک دارد. 3. پیش از بلوغ پروتئینی به نام گلبولین اتصالی هورمونهای جنسی در پلاسمای دخترها و پسرها وجود دارد که نقش آنها در اتصال به هورمونهای جنسی و با تمایل بیشتر به تستوسترون است. غلظت پلاسمایی تستوسترون در پسرهای در حال بلوغ 20 برابر دخترهای در حال بلوغ است. در صورتیکه غلظت تستوسترون آزاد 40 برابر است. علت این اختلاف در اینجاست که با شروع بلوغ مقدار SHBG خصوصاً در پسرها کاهش چشمگیری پیدا می کند و نتیجه آن افزایش غلظت تستوسترون آزاد (شکل فعال تستوسترون) است. 4. استروژنها: مهمترین استروژنی که مقدارش در دخترها افزایش پیدا می کند استرادیول (E2) است. 90% این هورمون توسط تخمدان به طور مستقیم و 10% آن به واسطه تبدیل تستوسترون به استرادیول در بافتهای محیطی تولید می شود. در پسرها 75% استروژن از تبدیل تستوسترون به استرادیول در بافتهای محیطی و 25 % از ترشح مستقیم بیضه حاصل می شود. 5. آندروژنهای آدرنال از حدود 8 سالگی در هر دو جنس شروع به افزایش می کنند و چنانکه قبلاً اشاره شد مسئول بلوغ آدرنالی هستنــد. مهمتریــن این آندروژنهــــا شامـــل DHEA-S ,DHEA آندروسترون و آندروستندیون می شود. 6. پرولاکتین، غلظت پرولاکتین با یک اختلاف جزئی در هر دو جنس، پیش از بلوغ در حد پائینی قرار دارد (در پسرها ng/ml6 پلاسما و در دخترها ng/ml2/7) با شروع بلوغ غلظت پلاسمایی پرولاکتین در دخترها افزایش مشخصی دارد (ng/ml 5/8) ولی در پسرها کمی کاهش (ng/ml 5/5) پیدا می کند.  در مجموع چند دسته از عوامل می توانند در بروز و تمایز جنسی موثر باشند؟  رشد سوماتیک بیشتر در کدام مرحله ازبلوغ اتفاق می افتد؟ 3. فیزیولوژی گنادها الف : بیضه ارتباط بسیار نزدیکی میان شریان و ورید اسپرماتیک در مجاورت مجرای دفران وجود دارد که اجازه تبادل مواد و حرارت را بین آنها می دهد. از این طریق آندروژنهایی که توسط بیضه ترشح شده اند می توانند از طریق شریان اسپرماتیک مجدداً وارد بافت بیضه شده موجب تغلیظ تستوسترون تا 200 برابر غلظت پلاسمایی آن می گردد. مصرف بی رویه آندروژنها که اخیراً در مراکز بدنسازی باب شده است علاوه بر سایر عوارض سوء، با اثر فیدبک منفی ترشح گنادوتروپینها را مهار و کاهش شدید آندروژنهای موضعی در بیضه واختلال در اسپرماتوژنز را سبب می شود. فعالیت طبیعی اسپرم سازی در بیضه در حرارتی پائین تر از حرارت بدن (34 درجه) انجام می‌گیرد. به همین دلیل عضلاتی به نام کرماستریک با انقباض یا انبساط خود کیسه بیضه را به بدن نزدیک یا از آن دور کرده و از این طریق حرارت آن را در حد مناسب حفظ می نمایند. عدم نزول بیضه به داخل کیسه بیضه در دوران جنینی باعث بالا رفتن حرارت آن (37 درجه) و عقیمی می شود. اختلال دریچه های وریدی باعث واریس بیضه و اختلال در جریان خون آن و در نتیجه کاهش تعداد اسپرمها و حتی عقیمی می شود. بافت بینابینی بیضه حدوداً یک سوم کل حجم آن را تشکیل می دهد و حاوی سلولهای لیدیگ، عروق خونی، لنفی، اعصاب فیبرهای الاستیک و کلاژن و ماکروفاژ است. سلولهای لیدیگ سلولهای لیدیگ از هفته هفتم جنینی تحت تاثیر LH شروع به ترشح اندروژنها می کنند. هورمونهای اصلی که توسط این سلولها در دوران بلوغ و پس از آن ترشح می شود شامل تستوسترون و استروژن است. نقش این هورمونها در بروز صفات ثانویه جنسی، تکامل اسپرمها و فیدیک منفی روی هیپوفیز و هیپوتالاموس است. این سلولهای دارای رسپتور LH هستند. هورمون پرولاکتین نیز می تواند روی رسپتور LH بنیشیند ولی اثری کمتر از آن دارد. در صورت همراهی با LH، اثر آن را تقویت و در صورتیکه پرولاکتین بیش از حد طبیعی باشد (مثلاً در تومورهای تولید کننده پرولاکتین در هیپوفیز) فرد دچار عقیمی خواهد شد. البته علت عقیمی احتمالاً به خاطر اثر پرولاکتین روی مغز و سلولهای گنادوتروپ ونه روی بیضه است. اثرات آندروژنها: مهمترین آندروژن در بدن مرد، تستوسترون (T) و سپس دی هیدروتستوسترون (DHT) است. اولین اثر تستوسترون در دوره جنینی، در تمایز اندام جنسی نر و رشد اپی دیدیم، کیسه منی و مجرای دفران گذاشته می شود. در همین دوره DHT سبب رشد پروستات، کیسه بیضه، اندام تناسلی خارجی و پیشابراه می گردد. افزایش تستوسترون آزاد در پلاسما در دوران بلوغ باعث رشد حنجره و کلفت شدن طنابهای صوتی می شود. از آنجا که ضخیم شدن طنابهای صوتی همزمان انجام نمی گیرد، صدا در این مرحله با دو ماهیت زیر و بم (دورگه) تولید می‌گردد. اثرات دیگر تستوسترون شامل هیپوتروفی و تقویت عضلانی، افزایش فعالیت خونسازی و رشد اندام تناسلی می شود. تستوسترون غلظت VLDL و LDH را افزایش و HDL را کاهش می دهد. تستوسترون به همراه دی هیدروتستوسترون رشد کیسه منی را بعد از بلوغ تحریک می کند. تستوسترون به همراه DHT و استرادیول در تولید اسپرم و نیز تبدیل مغز به نوع نر (male type brain) دخالت دارد. DHT در تشکیل غدد سبوره در پوست، رویش مو در صورت و سینه و نیز رشد غده پروستات نقش دارد. ضمناً آندروژنها روی نقش هورمون رشد، اثر تقویت کننده دارند. سلولهای سرتولی در سطح داخلی لوله های اسپرم ساز قرار دارند. نقش این سلولها در حمایت، تغذیه، تکامل و فاگوسیته کردن اجزاء تخریب شده و ترشح آنزیمهای ضروری برای اسپرماتوژنز است. ضمناً ترشح استرادیول و عامل بازدارنده (Inhibin) نیز به عهده این سلولهاست. عامل بازدارنده روی ترشح FSH از هیپوفیز اثر منفی دارد. سلولهای سرتولی با تشکیلات خاصی به یکدیگر چسبیده اند(tight junction) به طوریکه سد فیزیولوژیکی برای عبور ملکولهای درشت بین فضای داخلی لوله های اسپرم ساز و فضای بینابینی ایجاد می کنند (blood-testis barrier). این سد، برای عبور گنادوتروپین‌ها محدودیت ایجاد کرده و از سوی دیگر مانع تماس آنتی ژنهای سلولهای زاینده با جریان خون می گردد. عدم تماس آنتی ژنهای سلولهای زاینده با جریان خون و در نتیجه سیستم ایمنی، سبب می شود که در شرایط طبیعی، آنتی بادی بر علیه آنها ساخته نشود. در صورتیکه این تماس به هر علتی (وارد کردن آنتی ژنها به بدن و یا صدمه بافتی ناشی از ضربه به این سد) برقرار شود، آنتی بادی بر علیه اسپرمها ساخته شده و در نتیجه فرد عقیم می گردد. اسپرماتوژنز روندی است که از بلوغ به بعد در تمام طول عمر ادامه خواهد داشت. در این روند سلولهای زاینده پیش ساز در طی یک دوره 65 (تا 74) روزه تبدیل به اسپرم می شوند. مراحل اسپرماتوژنز در بافت شناسی توضیح داده شده است. اسپرمها پس از جدا شدن از سلولهای سرتولی از مسیر لوله های اسپرم ساز وارد اپی دیدیم می شوند. در اپی دیدیم اسپرمها یک تا دو هفته توقف دارند که در این مدت حداکثر فعالیت و توانایی لقاح را پیدا می کنند. سپس اسپرماتوزوئیدها در مسیر خروج خود به صورت انزال، با ترشحات کیسه های منی، غده پروستات و غدد بولبویورترال (bulbourethral این غدد باقیمانده لوله مولر در جنس نر است) ترکیب و مایع منی (Semen) را تشکیل می دهد. ترشحات کیسه منی حاوی فروکتوز، فسفریل کولین، اسید اسکوربیک و مقادیر زیادی پروستاگلاندین است. ترشحات پروستات نیز حاوی اسپرمین، اسید سیتریک، کلسترول، فیبرینولیزین، روی و فسفاتاز اسید است. این ترشحات تا حدود زیادی قلیایی هستند و باعث می شوند pH مایع منی به 8-5/7 برسد. البته مناسبترین pH برای فعالیت اسپرمها، 5/6-6 است. با در نظر گرفتن این نکته که pH ترشحات واژن اسیدی است، pH مایع منی با ورود به واژن خنثی شده و شرایط برای فعالیت اسپرمها مناسب می‌گردد. اسپرمها حدوداً کمتر از 5% حجم مایع منی را تشکیل می دهند. (retrograde ejaculation). شکل شماره 6: اجزای بیضه و خونرسانی آنرا نشان می دهد تولید روزانه اسپرم 500 میلیون و تعداد آن در هر میلی لیتر مایع منی 40 تا 100 میلیون است که در شرایط طبیعی 60% آنها قدرت حرکت به جلو دارند. در صورتیکه این مقدار کمتر از 20 میلیون در هر میلی لیتر باشد، ناباروری ایجاد می گردد گاهی تولید اسپرم به صورت طبیعی انجام می گیرد ولی فرد دچار الیگوسپرمی (کمبود مقدار اسپرمها) یا آزوسپرمی (فقدان اسپرم در مایع منی) می شود. در این صورت اگر از بیضه بیوپسی تهیه گردد، بافت آن کاملاً طبیعی خواهد بود. کنترل ترشح بیضه چنانکه در بحث بلوغ آمده است فعالیت بیضه تحت کنترل گنادوتروپین های هیپوفیزی قرار دارد. سلولهای گنادوتروپ هیپوفیز نیز تحت کنترل GnRH هیپوتالاموس می باشند. تزریق آگونیست های GnRH با دوز بالا، در مرحله اول باعث افزایش ترشح گنادوتروپین ها می‌شود و به تدریج حساسیت گنادوتروپ ها و در نتیجه ترشحات آنها کاهش می یابد. گاهی از این داروها در درمان بلوغ زودرس و تومورهای اندام جنسی، استفاده می شود. هنگام ورود مایع منی به اورتر در طی ارگاسم(Orgasm)،گردن مثانه تحت تاثیر سیستم سمپاتیک، منقبض شده مانع از ورود مایع منی به داخل مثانه می شود. در صورت آسیب سیستم عصبی سمپاتیک، بر اثر ضربه، جراحی یا بیماریهای متابولیک مثل دیابت، این انقباض مختل شده و مایع منی هنگام انزال وارد مثانه می گردد. ترشح گنادوتروپین ها به صورت ضربانی انجام می گیرد البته دامنه تغییرات LH وسیعتر از FSH است. این موضوع تا حدودی می تواند مربوط به سرعت بیشتر کلیرانس متابولیک (سرعت متابولیزه شدن و بی اثر شدن یک ماده در بدن)LH باشد. نیمه عمر FSH 2 تا 3 ساعت و نیمه عمر LH 30 دقیقه است. از سوی دیگر گنادوتروپین ها تحت تاثیر فیدبک منفی استروئیدها روی هیپوفیز و هیپوتالاموس قرار دارند. تستوسترون بیشتر روی هیپوتالاموس و استرادیول (ناشی از اثر آروماتاز روی تستوسترون در مغز) بیشتر روی ترشح LH از هیپوفیز اثر فیدبک منفی دارد. عامل اصلی که اثر فیدبک منفی روی ترشح FSH دارد، فاکتور بازدارنده (inhibin) است که قبلاً به آن اشاره شده است.فیزیولوژی  تولید مثلمیان کنش بین سلول های سرتولی و سلول های دور لوله ای میوئیدی ( PMC )الف) میان کنش های محیطی  :-           ECMماتریکس خارج سلولی تولید شده توسط سلول های میوئیدی مهمترین بخش می باشد.-          دو نقش مهم  ECM :1-     قسمتی از سد خونی –  بیضوی می باشد2-     تمایز و قطبیت سلول های سرتولی-          در محیط آزمایشگاهی، سلول های سرتولی در کنار میوئیدها لامینین ، کلاژن I - IV وفیبرونکتین  ترشح میکنند.-          سلول های سرتولی هم تا حدی ECM ترشح می کنند که در تمایز میوئید ها نقش دارند.-          سلو های سرتولی عامل فعال کننده پلاسمینوژن را ترشح می کنند.-          پلاسمینوژن برای آزاد سازی سلول های زاینده از سرتولی لازم است.-          سلول های میوئیدی باعث مهار عامل فعال کننده پلاسمینوژن که توسط سرتولی ترشح شده می شود.ب) میان کنش تغذیه ای :- ارتباط تغذیه ای بین سلول های سرتولی و میوئیدی وجود ندارد.هر دو از خون تغذیه می کنند.ج) میان کنش تنظیمی :-     در کشت توام (  co culture) سلول های سرتولی و میوئیدی یک سری ترکیباتی شیمیایی ترشح می کنند-     TGF-β که توسط PMC  ( سلول های دور لوله ای میوئیدی ) ترشح می شود، باعث :1-      القاء ترشح لاکتات توسط سرتولی می شود.2-      تمایز سلول های سرتولی می شود.3-     افزایش تولید ABP (Androgenic Binding Protein) در سلول های سرتولی می شود.-           فاکتور پاراکراین  بنام ( P-MOD-S (Protein secreted by PMC that Modulates Sertoli cells که غیر میتوژنیک با وزن مولکولی 5000تا 1000 دالنون می باشد.گیرنده ی غشایی دارد.-          ترکیباتی که توسط سلول های سرتولی ترشح می شود:1-     کمپلکلس TGF α/EGF باعث رشد سلول های PMC شده و تولید کلونی می کند.2-     با تولید TGF-β توسط سلول های سرتولی، روند کلونی شدن PMCها مهار می شود.3-     اندوتلین Endothelin) ) ترشح شده از سرتولی ها گیرندهایی بنام   ET-Aو ET-B بر روی سلول های PMC وجود دارد،که باعث شروع انقباضات می گردد.-     عامل تنظیمی که توسط هر دو نوع سلول ترشح می شود:فاکتور رشد شبه انسولینی (IGF-1) که باعث تسریع در بلوغ و کامل شدن هر دو نوع تیپ سلولی می گردد.میان کنش بین سلول های سرتولی و لیدیگ (cells Leydig )-          سلول های لیدیگ سلول های تخصص یافته ای هستند که در فضای بینابینی لوله های منی ساز قرار دارند.-          بین سلول های لیدیگ ارتباطات Gap Junction  وجود دارد.-          سلول های لیدیگ به هر دونوع هورمون LH و FSH پاسخ می دهند.-          بیشتر LH آنها را به فعالیت وا می دارد که باعث تولید و ترشح تستوسترون از مسیر cAMP می گردد.-          LH برای انجام بهتر کار خود، به هورمون پرولاکتین نیاز دارد.-          پرولاکتین بر روی غشای سلول های لیدیگ باعث  حفظ و پایداری گیرنده های LH می گردد.-          در روند معمول درون روی گیرنده های LH جهت ذخیره و نگهداری آنها درون سلول لیدیگ وجود دارد.-          پرولاکتین باعث تنظیم افزایشی) Up regulation  ) برای گیرنده های LH می گردد.آۀف) میان کنش  محیطی :-          به علت وجود ECM در دو سوی میوئید ها میان کنش محیطی  بین این سلول ها وجود ندارد.ب) میان کنش تغذیه ای :-     میان کنش تغذیه ای خاصی بین آنها وجود ندارد . هر دو از جریان خون تغذیه می کنند.ج) میان کنش تنظیمی :-     ترکیباتی که توسط سلول های لیدیگ تولید و ترشح می شود:1-     نقش آندروژن های تولید شده بر روی مسیر تکوین سلول های زاینده  مشخص شده است.--   تستوسترون به انتهای اپیدیدیم رسیده و آنجا نیزفعالیت می کند.--   گیرنده های تستوسترون در داخل سلول های سرتولی به تستوسترون متصل شده و با هم بهسلول های ژرم منتقل می شوند.--   تاثیر آندروژن ها بر روی سلول های سرتولی خیلی ضعیف تر از FSH می باشد.--   آندروژن های تولید شده در لیدیگ باعث حفظ و بقای سرتولی می گردد.2-     رنین3-     برادی مورفین4-     هورمون اکسی توسین جهت افزایش تحریک انقباض PMC5-     وجود ترکیب POMC ( big –ACTH ) در سلول های لیدیگ به اثبات رسیده است.- از این ترکیب بزرگ، موادی همچون بتا اندورفین ، α-MSH و ACTH  جدا شده و ترشح می گردد.- بتا اندورفین ، باعث کاهش اثر FSH بر روی سلول های سرتولی می شود.- α-MSH وACTH ، باعث افزلیش اثر FSH بر روی سلول های سرتولی می شود.- چنانچه به صورت مصنوعی ACTH به کحیط کشت سلول های لیدیگ وارد شود،باعث افزایش تولید آندروژن ها از این سلول ها می گردد.- سه ترکیب رنین ، برادی مورفین و اکسی توسین در اتصالات غشایی نقش دارند.-     ترکیباتی که سلول های سرتولی تولید و ترشح می کنند:1-     هورمون FSH با تاثیر روی سلول های سرتولی باعث ترشح غیر مستقیم آندروژن ها از لیدیگ می شود.به صورتی که موجب تبدیل تستوسترون به استرادیول(E2) می گردد. E2 با تاثیر روی لیدیگ، باعث اختلال در روند استروئیدوژنز شده و از طرفی روند تولید تستوسترون را در لیدیگ افزایش می دهد. خود لیدیگ هم تولید E2 می کند وبه صورت اتوکراین باعث مهار استروئیدوژنز می گردد.2-     در مراحل اولیه اسپرماتوژنزیز هورمون اکتیوین از سلول های سرتولی ترشح می شود.این هورمون موجب افزایش تولید FSHاز مسیر هیپوفیزی شده در نتیجه باعث افزایش تولید آندروژن توسط لیدیگ می شود.اکتیوین  سه فرم دارد(A-B-AB) که در این مورد اکتیوینA مورد نظر است.3-     بعد از شروع اسپرماتوژنزیز سلول های سرتولی هورمون اینهیبین  را تولید و ترشح می کند.این هورمون  با فید بک منفی موجب مهار تولید FSH از طریق، مهار مسیرهیپوفیزی می شود .4-     سرتولی فاکتور IGF-1 را تولید می کند که محرک استروژتز لیدیگ می باشد.5-     سرتولی کمپلکس TGF-α/EGF ر تولید می کند که موجب مهار استروئیدوژنز و مهار سلول های لیدیگ می باشد.6-      سرتولی IL-1 را تولید می کند که باعث تمایز سلول های لیدیگ می شود ولی مهار استروئیدوژنز را به دنبال دارد.7-     TGF-β موجب مهار رشد لیدیگ ها و تحریک استروئیدوژنزیز می گردد.میان کنش  بین سلول های لیدیگ و PMC :-          هر دو از مشتقات سلول های مزودرمی چند توانه (Totipotent ) هستند.-          منشا از بافت جنینی ادراری تناسلی هستند.الف) میان کنش محیطی :در دوران جنینی ارتباطاتی با هم دارند.اما در دوران بلوغ بدلیل وجود سلول های استرومایی و سلول های اندوتلیوم لنفاتیک ، عملاً ارتباط محیطی بین آنها وجود ندارد.ب) میان کنش تغذیه ای :هر دو از خون استفاده می کنند و ارتباطی بام ندارند.ج) میان کنش  تنظیمی :-   آندروژن لیدیگی باعث افزایش روند تمایز در سلول های میوئید می شود.-   تولید و ترشح پروتئین P-MOD-S را از سلول هایمیوئید افزایش می دهد.-  سلول های میوئید  فاکتور های رشد زیر را تولیید و ترشح می کنند:IGF1 و  TGFβ تولید و ترشح می کنن که باعث روند استروئیدوژنز در لیدیگ می شود.TGFα           باعث مهار استروئیدوژنز در لیدیگ می شود.میان کنش های فرعی در بافت بیضه ای :-          ماکروفاژ هایی که در فضای بینابینی لوله های منی ساز وجود دارند ، IL1 وTNF را تولید میکنند.که به عنوان مهارکننده های بیان ژنی در لیدیگ عمل می کنند که نتیجه آن مهار روند استروئیدوژنز است.-          لنفوسیت های درون بافت بیضوی ، اینترفرون γ (IFγ )  تولید می کنند که موجب مهار استروئیدوژنز در لیدیگ می گردد.-          سلول های لیدیگ تستوسترون تولید و ترشح می کنند که سلول های اندوتلیوم سرخرگ های درون بیضه را مورد هدف قرار می دهد. در نتیجه باعث حفظ جریان طبیعی خون در این سرخرگ ها می شود.-          سلول های لیدیگ فاکتور های بتا اندورفین تولید و ترشح می کنند که باعث مهار نفوذ پذیری رگ های خونی بیضه می شود.-          در دوران جنینی فاکتور های مختلفی همچون  TNF, EGF, ILγ/δ, TGF, Ephrin, Angiopoitin از سلول های مختلف بیضه تولید و ترشح می شوند ؛ که منجر به پدیده ی رگزایی می شوند.چکیدهبقای نسل موجودات زنده ، به یک عامل حیاتی و مهم به نام تولید مثل بستگی دارد . اگر موجودی قادر به تولید مثل نباشد ، نسل آن موجود رو به انقراض و نابودی خواهد رفت . تولید مثل شاخص مهمی در تعیین بازدهی تولیدات دامی است . بازدهی تولید مثل را می توان به عـنوان میزان توانایی حیوانات در آبستن شدن و تولید نوزاد زنده و سالم مطرح نمود. با توجه به اهمیتی که تولید مثل دارد انجام هر نوع پژوهشی در رابطه با افزایش راندمان تولید مثل از اهمیت فراوانی برخوردار است. یکی از این راهها افزایش تخمک ریزی و بررسی این موضوع در بین حیوانات مزرعه ای است که در این مقاله بررسی می شود.1- مقدمهاز نظر بیولوژیک ، نرخ زایمان مناسبترین مقـیاس برای سنجش باروری است. اصلاح نژاد دامهای اهلی از نظر کلاسیک خیلی موفق بوده وروند آهسته ای دارد.چندین دهه نیاز است یک جمعیت دام اهلی با رفتارهای ژنتیکی پیشرفته اصلاح شوند.بیوتکنولوژی راه را برای تولید آسانتر دامها با ویژگیهای ژنتیکی پیشرفته جهت تکثیر سریع این دامها هموار می کند.یک پیشرفت مهم در انتقال جنین در جنینهای بدست آمده از ماده های اصلاح شده ممتاز می باشد که جهت آبستنی به دامهای دیگر منتقل می شود.این ماده ها شاید تخمهای بیشتری نسبت به نرمال تولید کنند. در نتیجه تزریقات هورمونی که باعث ایجاد چند تخمک گذاری super ovulation میشود، نه تنها جنین بلکه تخمهای لقاح نشده (اووسیت)را میتوان از مادران ممتاز بدست آورد.تخمدان های پستانداران از فولیکولها تشکیل شده است. عمل اصلی تخمدان رشد و پرورش اووسیت ها و تولید هورمون ها است. اگرچه فاکتورهای متعددی بر روی رحم و جنین در طول دوران آبستنی اثر می گذارند که در تعداد نوزادان سالم به دنیا آمده نقش دارند، اما میزان تخمک ریزی مهمترین پارامتر در تعیین راندمان تولیدمثل است. تخمک گذاری، فرایندی پیچیده است که با غلیان گنادوتروپین ها شروع شده و با از سر گیری میوز، پاره شدن سطح فولیکول، آزاد شدن تخم بالغ دارای قابلیت باروری وتشکیل دوباره ساختار دیواره فولیکولی انجام می شود. آشنایی با هورمونها، تنظیم گرهای تخمک ریزی، اصول تغذیه ای یا انتخاب ژنتیکی از مهمترین موارد در رابطه با تخمک گذاری است. با توجه به اهمیتی که تخمک گذاری در بین حیوانات مزرعه ای دارد لذا در این مقاله مروری، تخمک گذاری در حیوانات اهلی بررسی شد.2- رشد فولیکول و کنترل آن از طریق هورمون هارشد فولیکولی تخمدان توسط موجهای فولیکولی متوالی در هر سیکل فحلی صورت می گیرد. هر موج شامل سه مرحله، مرحله آغازین فولیکولهای، انتخاب فولیکول غالب وآترزی است. تعداد نهایی فولیکول هایی که تخمک ریزی می کنند توسط تعداد فولیکولهای آغازین و توانایی آنها به ادامه رشد و دور ماندن از آترزی تعیین می شود و تعداد آن بر اساس گونه و نژاد متفاوت است. مراحل گزینش آغازین و فولیکول غالب تحت تنظیم بسیار هماهنگ اندوکرینی و پاراکرینی، فاکتورهای رشد، فاکتورهای موضعی تولید شده از سلولهای سوماتیک فولیکول و احتمالاً اووسیت در حال رشد است. با توجه به اینکه تعداد فولیکولهای تخمک گذار معمولاً در داخل گونه یا نژاد کنترل می شوند اما جهش های ژنی متعدد یا دیگر استراتژی های فیزیولوژیکی می تواند باعث افزایش نرخ تخمک ریزی شوند. به همین دلیل نرخ تخمک ریزی می تواند به وسیله هورمون های اگزوژنوس یا تغییرات جیره در طول دوران بحرانی رشد فولیکولی دستکاری گردد. تعداد فولیکول ها پیش از تخمک ریزی به طور معنی داری بین نشخوارکنندگان و خوک متفاوت است اما تشابهات برجسته ای در روش های کنترل و تغییر نرخ تخمک ریزی بین آنها وجود دارد. تفاوت اصلی در بین این گونه ها، از نظر تعداد فولیکول هایی که به مرحله بلوغ می رسند منوط به حضور آروماتاز و تعداد رسپتورهای LH در سلولهای گرانولوزا و همچنین غلظت های بالای استرادیول در مایع فولیکولی است. گنادوتروپین ها(FSH,LH) احتمالاً در شروع رشد فولیکولی دخالت ندارند، بنابراین به نظر نمی رسد پیش نیاز تکامل فولیکولی باشند. ولی مراحل پایانی رشد فولیکولی به طور آشکاری به گنادوتروپین های هیپوفیزی وابسته می باشد. FSH مهمترین هورمون کنترل کننده رشد فولیکولی در گاو، گوسفند و خوک است و ترشح آن از طریق محصولات ترشحی اصلی فولیکولی غالب ( استرادیول و اینهیبین A) کنترل می شود. در گاو، کاهش در غلظت FSH منجر به اختلاف سریع در اندازه فولیکول غالب بعدی و بزرگترین فولیکول زیردست می شود. اگر چه به نظر می رسد FSH در کنترل گزینش آغازین فولیکولی مهم باشد اما ارتباطی بین نرخ تخمک ریزی و غلظت های FSH هنوز ثابت نشده است. FSH نه تنها یک نقش کلیدی در کنترل رشد و تکامل فولیکولی بازی می کند، بلکه موجب همزمانی در رشد جمعیت فولیکولی در نشخوارکنندگان می شود.GnRH‌ یک فاکتور هیپوتالاموسی است که آزادسازی گنادوتروپین هیپوفیزی را کنترل می کند و در کنترل و همزمان سازی غلیان LH‌ و تخمک گذاری موثر است. GnRH‌ می تواند الگوی ترشح LH‌ را تغییر دهد. از سوی دیگر hCG نیز دارای فعالیت مشابه LH‌ است، بنابراین استفاده از GnRH و hCG‌ برای ایجاد غلیان LH‌ در مواردی مانند برنامه های تلقیح مصنوعی و انتقال جنین که همزمانی تخمک ریزی ضروری است می تواند بسیار مفید باشد. استفاده از تزریق روزانه GnRH‌ با سرکوب ترشحFSH و LH‌ ، از حضور فولیکول های غالب جلوگیری می کند و تعداد فولیکول های حساس به گنادوتروپین ها را افزایش و آنها را قادر به تخمک گذاری در پاسخ به تیمار سوپراوولاسیون می کند. تحلیل فولیکول در خوک و بیشتر پستانداران توسط مرگ سلولی برنامه ریزی شده یا آپوپتوزیس سلول های گرانولوزا و تیکا ایجاد می شود. استرادیول تکثیر سلول های گرانولوزا را تحریک می کند، عملکرد FSH‌ و LH‌ را در استروئیدسازی بالا می برد و به نظر می رسد برای رشد و بلوغ فولیکولی کاملاً ضروری است. تحقیقات آزمایشگاهی نشان می دهد که IGF-I‌ در پاسخ به FSH‌ در سلولهای گرانولوزای گاو وگوسفند تولید می شود.IGF-I‌ احتمالاً مهمترین واسطه برای عمل FSH‌ در تخمدان بز است. ارزیابی عملکرد فولیکولی با تعیین هورمونهای تخمدانی از قبیل استرادیول و اینهیبین A ، با توجه به اینکه اساساً یا تنها توسط فولیکولهای سالم ترشح می شود، خیلی قابل اعتماد است. از آنجائیکه اندازه گیری استرادیول به دلیل پایین بودن سطوح آن در پلاسما و بالا بودن سرعت حذف متابولیکی آن مشکل است، اینهیبینA ‌ به عنوان مارکر بهتری برای عملکرد فولیکولی در نشخوارکنندگان است.3- نقش تغذیه در رشد فولیکول و میزان تخمک ریزیشرایط تغذیه ای ممکن است بر عملکرد تولیدمثل پستانداران اهلی اثر بگذارد و نگهداری سطوح نرمال تغذیه ای برای عملکردمناسب تخمدان مهم است. تحت شرایط خاص مخصوصاً بسته به سن حیوان، تکامل فولیکولی به تغییرات غذایی دریافتی حساس می شود. اثرات تغذیه ای بر روی نرخ تخمک گذاری، به وسیله تغییر در ترشح فاکتورهای رشد، هورمونهای متابولیکی و گنادوتروپین ها و یا اثر متقابل آنها اعمال می شود. شواهدی وجود دارد که نشان می دهد تغییر رژیم غذایی قبل از جفت گیری، بدون تغییر در ترشح گنادوتروپین می تواند ویژگیهای فولیکولی/ اووسیت را در خوک و نشخوارکنندگان تغییر دهد. رژیم غذایی همچنین ارتباط مثبتی با نرخ رشد و اندازه فولیکول تخمک ریزی کننده دارد. کمبود غذایی با کاهش حساسیت تخمدان به گنادوتروپین ها و کاهش غلظت های پلاسماییIGF-I و انسولین، در نهایت منجر به کاهش رشد فولیکولی می شود. معلوم شده است که کاهش غلظت IGF-I‌ با کاهش نرخ تخمک ریزی ارتباط دارد. فاکتورهای رشد می تواند از منابع اندوکرینی منشا بگیرند یا ممکن است به طور موضعی در داخل فولیکول تولید شود.4- آنژیوژنسیس در طول توسعه فولیکولیبه طور کلی پذیرفته شده که توسعه فولیکولی به آنژیوژنسیس و آترزی فولیکولی اغلب به کاهش عروق خونی بستگی دارد. آنژیوژنسیس در اواخر مرحله پرآنترال در لایه تیکا صورت می گیرد. عروق دو شبکه مویرگی متصل را در تیکای داخلی و خارجی تشکیل می دهند ولی به داخل غشاء پایه و در نتیجه سلول گرانولوزا نفوذ نمی کنند. وجود عروق زیاد در فولیکول غالب، جذب گنادوتروپین ها را در مقایسه با دیگر فولیکولهای آنترال افزایش می دهد و این منجر به شکل گیری این عقیده می شود که میزان توسعه عروق فولیکولی در انتخاب فولیکول تخمک ریزی کننده نقش اصلی را بازی می کند. اساس فاکتور آنژیوژنیک کنترل کننده آنژیوژنسیس فولیکولی مشابه VEGF‌ می باشد.VEGF‌ محرک قوی تکثیر و مهاجرت سلولهای اندوتلیال عروق و به علاوه نفوذپذیری عروق می باشد. سلولهای گرانولوزا مهمترین منبع VEGF‌ در فولیکول می باشند. مطالعات نشان داده است که دستکاری سیستم VEGF توسعه فولیکولی را در تمام مراحل می تواند تغییر دهد.5- نتیجه گیریبا توجه به اهمیتی که تولید مثل در پرورش دامهای اهلی دارد اهمیت دادن به این موضوع بسیار مهم است و یکی از راههای افزایش راندمان تولید مثلی در بین حیوانات مزرعه ای افزایش نرخ تخمک گذاری در حیوانات اهلی کوچک (گوسفند، بز و خوک و..) و همزمان سازی تخمک ریزی و اطلاع دقیق از زمان تخمک ریزی در حیوانات اهلی بزرگ (مثل گاو) است. از مطالب این مقاله همچنین می توان نتیجه گرفت که اثر متقابل گنادوتروپین ها، هورمونهای متابولیکی و فاکتورهای پاراکرین می تواند بر رشد فولیکولی و نرخ تخمک ریزی تاثیر مستقیم داشته باشد. با توجه به اینکه استراتژی های مشترکی در بین گونه های اهلی، برای تنظیم و در برخی موارد برای افزایش تعداد فولیکولهای پیش از تخمک ریزی وجود دارد لذا دستکاری تغذیه ای از طریق سیگنال های سیستمیک و استفاده از یک روش غیرتهاجمی و قابل قبول برای افزایش تعداد فولیکولهایی میتواند قابل قبول باشد|+| نوشته شده در  پنجشنبه ۱۷ تیر ۱۳۸۹ساعت 4:25  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتدستگ اه تول ید م ث ل در پسران!!دستگ اه تول ید م ث ل در پسران!!موجودات زنده همگی قابلیت تولید مثل دارند و همین موضوع عامل بقای نسل آنهاست. دستگاه تناسلی به همین منظور در بدن موجودات زنده تعبیه شده است. دستگاه تناسلی تنها دستگاهی از بدن است که برای زندگی خود فرد حیاتی نیست امّا برای بقای نسل لازم است. در فرآیند تولید مثل انسان دو سلول جنسی یا گامت نقش دارند: گامت مردانه که اسپرم نامیده می‌شود و گامت زنانه که تخمک نام دارد.بخونید خیلی جالبهاسپرم توسط دستگاه تناسلی مردانه و تخمک توسط دستگاه تناسلی زنانه تولید می‌شوند. اسپرم در حین فعالیت جنسی در اثر انزال از طریق آلت مردانه وارد دستگاه تناسلی زنانه می‌شود. اسپرم از داخل واژن شنا کرده و وارد رحم می‌شود و خود را به لوله‌های فالوپ یا لوله‌های رحمی می‌رساند. تخمک نیز از تخمدان زن آزاد می‌شود و وارد لوله های فالوپ می شود. اسپرم و تخمک در این محل با یکدیگر برخورد می کنند. اسپرم وارد تخمک می شود و آنرا بارور می کند و لقاح حاصل می شود که نتیجة آن تشکیل سلول تخم است که می‌تواند به یک نوزاد تبدیل شود. بنابراین همکاری مرد و زن برای تشکیل تخم و در نتیجه حامله شدن زن لازم است. زن با وجود اینکه سلول تخم را تا بزرگ شدن و تبدیل شدن به یک نوزاد کامل در درون رحم نگه می‌دارد ولی همانطور که گفته شد برای باردار شدن نیازمند اسپرم مردانه است.دستگاه تناسلی مردانهدر اکثر موجودات دو جنس مذکر و مؤنث وجود دارد و هر جنس دستگاه تناسلی مخصوص خود دارد. دستگاه تناسلی در هر جنس شکل و ساختار خاص خود را دارد. امّا وظیفة آنها در هر حال تولید، تغذیه و انتقال تخمک (در زن) و اسپرم (در مرد) است. وجود این دو سلول برای تشکیل سلول اول جنین یعنی تخم لازم است. بر خلاف دستگاه تناسلی زنان که همة اجزاء آن در داخل لگن قرار گرفته است، اجزاء دستگاه تناسلی مردان هم در داخل و هم در خارج لگن قرار دارند. دستگاه تناسلی مردانه شامل قسمتهای زیر است:بیضه‌هالوله‌ها خارج کننده به نام اپی دیدیم و وازدفرانغدد ضمیمه شامل پروستات و غدد منی سازآلت مردانهدر مردی که به بلوغ رسیده است، دو بیضه - که در داخل کیسة بیضه در خارج بدن قرار گرفته‌‌اند- وظیفة تولید و نگهداری میلیونها سلول اسپرم را بر عهده دارند. بیضه‌ها تخم مرغی شکل هستند و حدود ۵ سانتی‌متر طول و ۳ سانتی متر قطر دارند. بیضه‌ها علاوه بر تولید و نگهداری اسپرم، بخشی از دستگاه غدد درون ریز بدن هستند که هورمونهای مردانه مانند تستوسترون را تولید می‌کنند. تستوسترون نقش اساسی در بلوغ پسر دارد و با پیشرفت بلوغ، بیضه‌ها مقدار بیشتری از این هورمون تولید می‌کنند. تستوسترون هورمونی است که باعث می‌شود پسران صدای بم‌تر و کلفت‌تری پیدا کنند، بدنشان عضلانی شود، موهای بدن و صورتشان رشد کند. این هورمون همچنین تولید اسپرم را تحریک می‌‌کند. اپی‌دیدیم و وازدفران لوله های نازک و درازی هستند که از بیضه‌ها شروع می‌شوند و مایع حاوی اسپرم که منی نامیده می‌شود را به بیرون انتقال می‌دهند. این مجاری به همراه بیضه‌ها در داخل عضو کیسه مانندی به نام کیسه بیضه یا اسکروتوم قرار می‌گیرند. این کیسه در خارج بدن قرار دارد و وظیفة‌ آن تنظیم دمای بیضه‌هاست. بیضه‌ها برای داشتن فعالیت مناسب باید در دمای پایین‌تر از دمای بدن باشند و به همین دلیل خارج بدن قرار دارند. کیسة‌ بیضه با کوچک و بزرگ شدن، بیضه‌ها را به بدن نزدیک و یا از آن دور می‌کند. زمانیکه بدن سرد است –مثلاً‌ موقع شنا در آب سرد- کیسه بیضه منقبض می‌شود و بیضه‌ها را به بدن نزدیک می‌کند تا از گرمای آن استفاده کند. امّا زمانیکه بدن گرم است، کیسة بیضه شل می‌شود تا بیضه‌ها از بدن دور شوند و بتوانند خنک شوند. مغز و دستگاه عصبی هدایت این تنظیم دمای بیضه‌ها توسط کیسة‌ بیضه را بر عهده دارندغدد ضمیمه دستگاه تناسلی شامل غدد منی ساز و پروستات وظیفة تولید مایع لازم برای روان کردن لوله‌های خارج کننده و تغذیه اسپرم را بر عهده دارند. وازدفران که ادامة‌ اپی‌دیدیم است به غدد منی ساز که در طرفین مثانه قرار گرفته‌اند می‌رسد. غدد پروستات که مسؤول تولید بخشی از مایع منی است، در پایین مثانه قرار گرفته‌ است. این غدد مجاری انزال (مجاری خارج کننده منی) که ادامة وازدفران است را احاطه می‌کند. مجاری انزال با عبور از داخل پروستات به داخل پیشابراه باز می‌شود. پیشابراه از مثانه شروع می‌شود و تا داخل آلت مردانه امتداد می‌یابد. پیشابراه مسؤول خارج کردن ادرار و نیز منی استآلت مردانه از دو بخش تشکیل شده است: بدنه آلت و سر آلت. در نوک آلت در قسمت سر آن یک سوراخ کوچک وجود دارد که خروجی پیشابراه است و ادرار و منی از آن خارج می‌شوند. آلت ساختمانی اسفنجی شکل دارد که می‌تواند پر خون شود که باعث بزرگی و سفت شدن آن می‌شود که این حالت معمولا‌ً در اثر تحریک جنسی اتفاق می‌افتد و آلت را آمادة وارد شدن به داخل واژن زن می‌کند. در حالت عادی آلت نرم است. پسران در بدو تولد در سر آلت خود پوست اضافه‌ای دارند که مطابق قوانین اسلامی می‌بایستی این پوست اضافه برداشته شود. این عمل که ختنه کردن نامیده می‌شود معمولاً در طی چند روز اول تولد نوزاد پسر انجام می‌شود. ختنه کردن به رعایت بهداشت کمک می‌کند و خطر سرطان در آن ناحیه را کم می‌کندوظایف دستگاه تناسلی مردانه چیست ؟وظیفة نهایی اجزاء مختلف دستگاه تناسلی مرد، تولید اسپرم است که آنرا به شکل منی تهیه می‌‌کند و هنگام برقراری رابطة جنسی با جنس مخالف وارد دستگاه تناسلی زن می‌کند تا بارداری اتفاق بیفتد. وظیفة دیگر این دستگاه تولید هورمون‌های مردانه است که برای بلوغ و ظاهر مردانه لازم است.زمانیکه نوزاد پسر بدنیا می‌آید تمام قسمتهای دستگاه تناسلی مردانه را دارد ولی تا رسیدن به زمان بلوغ فعالیت تولید مثلی ندارد. در زمان بلوغ در حدود سنین ۱۴-۱۰ سالگی هورمونهایی از غدد هیپوفیز -که در پایین مغز قرار دارد- ترشح می‌شود که از طریق خون به بیضه‌ها می‌رسد و آنها را وادار به تولید تستوسترون و اسپرم می‌کند. با تولید تستوسترون تغییراتی در بدن اتفاق می‌افتد. در حین بلوغ کیسة‌ بیضه‌ها بزرگ‌تر می‌شوند، سپس آلت مردانه بزرگتر می‌شود و غدد منی ساز و پروستات نیز رشد می‌کنند. موهای ناحیة تناسلی و نیز موهای صورت و زیر بغل شروع به رشد می‌کنند و به تدریج صدای مردانه جای صدای بچه گانه را می‌گیرد. در حین بلوغ پسران رشد قدی و وزنی سریعی پیدا می‌‌کنند و بدنشان عضلانی می‌شود. زمانیکه پسری بالغ می‌شود روزانه میلیونها اسپرم تولید می‌کند. هر سلول اسپرم بسیار کوچک است در حد ۰۵/۰ میلی‌متر است. اسپرم داخل بیضه‌ها تولید می‌شود و از شکل یک سلول عادی تبدیل به سلول دارای سر و دم شبیه یک بچه وزغ می‌شود. مواد ژنتیکی در سر اسپرم قرار دارد. دم اسپرم متحرک است و اسپرم را در داخل اپی‌دیدیم و بعدها در داخل دستگاه تناسلی زنانه به جلو می‌راند. هر اسپرم پس از تولید در بیضه، حدود ۶-۴ هفته در داخل اپی‌دیدیم می‌ماند و بخشی از تکامل خود را در آن سپری می کند و پس از آن وارد وازدفران می‌شود. غدد منی ساز و پروستات مایع منی را به اسپرم اضافه می‌کنند و منی بدینوسیله کامل می‌شود. با تحریک شدن جنسی مرد، آلت سفت و سخت می‌شود، عضلات درون اعضاء جنسی منقبض میشوند و بدینوسیله مایع منی به بیرون ریخته می‌شود که به این عمل انزال می‌گویند. با هر انزال حدود ۵۰۰ میلیون اسپرم از بدن خارج می‌شود. در صورتیکه مایع منی درون دستگاه تناسلی زن ریخته شود، اسپرم از واژن به سمت بالا شروع به حرکت میکند که دم اسپرم قابلیت شنا کردن را به آن می دهد. اسپرم از طریق دهانه رحم وارد رحم می‌شود و از آنجا به لوله‌های رحمی (لوله‌های فالوپ) می‌رسد. در صورتیکه اسپرم در زمانیکه تخمک از تخمدان زن آزاد شده باشد به آن برسد آنرا باردار می‌کند. برای باردار کردن تخمک تنها یک اسپرم کافیست. در واقع با وارد شدن یک اسپرم به تخمک هیچ اسپرم دیگری نمی‌تواند به آن وارد شود و بارور شدن تخمک با محتویات ژنتیکی درون اسپرم انجام می‌شود و حاملگی آغاز می‌شود. سلول تخم حاصل شده شروع به رشد می کند و تبدیل به هزاران سلول می‌شود و جنین را بوجود می‌آورد. پس از ۹ ماه جنین کامل می‌شود و نوزاد متولد می‌شودبیماریهای دستگاه تناسلی مردانه چیست؟بعضی از بیماریها ممکن است دستگاه تناسلی مردانه را درگیر کند که بعضی از شایع‌ترین آنها در زیر توضیح داده شده است:آسیب به بیضه: کوچکترین ضربه به بیضه باعث درد بسیار و تورم می‌شود. پیچ خوردگی بیضه زمانی اتفاق می‌افتد که بیضه به دور خود می‌پیچد که باعث بسته شدن رگهای خونرسان به بیضه می‌شود. این حالت شایع نیست ولی اورژانسی است چرا که اگر پیچ خوردگی به سرعت تصحیح نمی‌شود باعث تخریب بیضه می‌شود. در صورت درد شدید در ناحیة بیضه باید بلافاصله به پزشک مراجعه کنید.- سرطان بیضه: این سرطان یکی از سرطانهای شایع در مردان کمتر از ۴۰ سال است. سرطان تولید بی‌رویه سلولهاست که در صورتیکه به موقع تشخیص و درمان نشود می‌تواند کشنده باشد. سرطان بیضه در صورتیکه زود تشخیص داده شود به خوبی به درمان پاسخ می‌دهد. به همین جهت همة‌ پسران باید به صورت منظم بیضه خود را معاینه کنند تا مطمئن باشند که تودة‌ غیر طبیعی در آن بوجود نیامده است.- التهاب و عفونت اپیدیدیم: اکثراً در اثر یک میکروب بوجود می‌آید که ممکن است از طریق جنسی منتقل شود. درد و تورم بیضه از علایم این بیماری است.- هیدروسل یا آب آوردن بیضه: که در طی آن مایع در درون غشاهای اطراف بیضه جمع می‌شود. هیدروسل باعث تورم بیضه‌ می‌شود ولی این تورم دردناک نیست. در بعضی موارد عمل جراحی برای درمان آن لازم است.- فتق مغبنی: زمانی است که بخشی از روده به صورت غیر طبیعی وارد کشالة‌ ران و کیسة‌ بیضه می‌شود. محتویات فتق بصورت تورم در ناحیه کشاله ران و کیسه بیضه دیده می شود. این بیماری با جراحی درمان می‌شود|+| نوشته شده در  چهارشنبه ۱۶ تیر ۱۳۸۹ساعت 1:17  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتاندوکرینولوژی (فیزیولوژی غدد داخلی)اندوکرینولوژی (فیزیولوژی غدد داخلی)مقدمهبدن موجودات زنده از میلیونها سلول زنده تشکیل شده است که در مواجهه با تغییرات داخلی و تحریکات خارجی میبایست هماهنگی بین آنها حفظ گردد. این وظیفه بر عهده دستگاه عصبی و غدد مترشحه داخلی است که در قسمت های پیشین عملکرد دستگاه عصبی مورد بررسی قرار گرفت.غدد مترشحه داخلی از طریق آزاد کردن موادی بنام هورمون به داخل خون ، بر روی فعالیت سلول های معینی اثر می گذارند که به این سلول ها ، سلول های هدف Target Cells گویند . در واقع سلو لهای هدف دارای گیرنده های اختصاصی هورمونی یا Receptors هستند.اثرات غدد مترشحه داخلی بطور عمده در 5 مورد زیر مشخص می شود:محافظت و نگهداری بدن در مقابل لسترس ها و سایر آسیب هارشد و نمو بدنتولید مثلتعادل یون ها در بدنمتابولیسم و تولید انرژیغدد مترشحه داخلی شامل هیپوتالاموس ، هیپوفیز ،تیروئید ، غدد فوق کلیه( آدرنال) ، لوزالمعده( پانکراس) ، پاراتیروئید ، گنادها ( بیضه ها و تخمدان ها ) هستند.هورمون(Hormon)لغت هورمون از زبان یونانی گرفته شده است و به معنای « من تحریک می کنم » می باشد. بطور کلی می توان گفت که هورمون ماده شیمیایی است که :توسط سلول های خاصی مستقیما بداخل خون ترشح می شود.ترشح آن توسط محرک خاصی انجام می شود.میزان ترشح آن به قدرت تحریکی محرک بستگی دارد.با غلظت های بسیار کم در خون ترشح می شود.بر روی سلول های هدف اثر می کند. و فعالیت آنها را تنظیم می کند.هورمون ها از لحاظ ساختمان شیمیایی به سه گروه استروئید ها ، پلی پپتید ها و مشتقات اسید امینه تقسیم می شوند:هورمون های استروئیدی: از کلسترول مشتق می شوند.و در سلول های ترشح کننده هورمون هیچ گرانول ( دانه ) ذخیره ای موجود نیست و لذا هورمون پس از ساخته شدن به داخل خون ترشح می شود. باین ترتیب برای آنکه غلظت هورمون و اثر آن ثابت باشد میبایست بطور دائمی ساخته شود.هورمون های غدد جنسی مرد و زن و هورمون های قسمت قشری غده آدرنال از این گروه هستند.هورمون های پلی پپتیدی: از جنس پروتئین هستند و شکل اولیه هورمون معمولا غیر فعال است و پیش – هورمون pro_hormon نام دارد که تا حدودی بصورت گرانول های ذخیره ای در سلول های ترشحی ذخیره می شوند. که در زمان ترشح بداخل خون فعال می شوند. مانند انسولین ویا هورمون های هیپوفیزی.این هورمون ها از یک اسید امینه مشتق می شوند.و همراه یک پروتئین داخل سلول های ترشحی ذخیره می شوند و به میزان نیاز بدن در خون ترشح می شوند. بعنوان مثال هورمون های تیروئیدی و هورمون های قسمت مرکزی غده آدرنال از اسید امینه تیروزین مشتق می شوند. سروتونین و ملاتونین نیز از اسید امینه ال- تریپتوفان مشتق می شوند.هیپوتالاموسموادی که توسط هیپوتالاموس ترشح می شوند یا سبب سنتز و آزاد شدن هورمون های هیپوفیزی می شوند که به آنها فاکتورهای آزاد کننده( Releasing factor=R.F) گویند و یا در ترشح هورمون های هیپوفیزی وقفه ایجاد می کنند که به آنها فاکتور های مهار کننده( Inhibitory factor=I.F) گویند. این فاکتور ها یا هورمون ها عبارتند از :فاکتور آزاد کننده سوماتوتروپین(SRF): موجب افزایش ترشح هورمون رشد ( سوماتوتروپین) از هیپوفیز می گردد.فاکتور مهار کننده سوماتوتروپین(SIF ): موجب کاهش ترشح هورمون رشد می گردد.فاکتور آزاد کننده هورمون تیروتروپین( TRF): سبب افزایش ترشح هورمون تیروتروپین ( هورمون محرک تیروئید) در غده هیپوفیز می شود.فاکتور آزاد کننده کورتیکوتروپین( CRF): سبب افزایش ترشح هورمون آدرنوکورتیکوتروپین ( هورمون محرک بخش قشری غده آدرنال) در هیپوفیز می گردد.فاکتور آزاد کننده پرولاکتین( PRF): ترشح پرولاکتین را افزایش می دهد.فاکتور مهار کننده پرولاکتین(PIF ): ترشح پرولاکتین را کاهش می دهد.هورمون آزاد کننده گنادوتروپین(GRF ): ترشح هورمون های LH , FSH را در هیپوفیز افزایش می دهد.فاکتور آزاد کننده ملانوتروپین(MRF ): ترشح هورمون ملانوتروپین ( هورمون محرک ملانوسیت ها) را در هیپوفیز افزایش می دهد.فاکتور مهار کننده ملانوتروپین(MIF ): ترشح ملانوتروپین را کاهش می دهد.هیپوفیزغده هیپوفیز یکی از مهمترین غدد مترشحه داخلی بدن است که در ارتباط نزدیکی با هیپوتالاموس قرار گرفته است. این غده از سه بخش هیپوفیز قدامی ، هیپوفیز خلفی و هیپوفیز میانی تشکیل شده است که هر یک از بخش ها هورمون های مشخصی ترشح می کنند.هیپوفیز قدامیاین بخش از هیپوفیز ترشح هورمونهای رشد ، پرولاکتین ، تیروتروپین ( هورمون محرک تیروئید) ، آدرنوکورتیکوتروپین ( هورمون محرک قشر غده فوق کلیه یا آدرنال ) ، گنادوتروپین ( هورمون های محرک غدد جنسی) و ملانوتروپین ( هورمون محرک ملانوسیت ها) و آندورفین ها را بر عهده دارد.هورمون رشداین هورمون از جنس پروتئین بوده و میزان ترشح آن در اثر عوامل مختلف تغییر می کند. ورزش و گرسنگی و کاهش قند خون ترشح آن را افزایش می دهند. همچنین ترشح آن در حین خواب بیشتر از زمان بیداری است به ویژه در خواب عمیق ترشح آن شدیدتر می شود. بعلاوه موادی چون سروتونین و نورآدرنالین و دوپامین ترشح هورمون رشد را افزایش می دهند.هورمون رشد ، رشد و نمو بافت های مختلف بدن بویژه عضلات و اسخوان ها را تشدید مینماید. در نتیجه کمبود ترشح آن در دوران کودکی سبب اختلال رشد ونمو و ایجاد بیماری کوتولگی هیپوفیزی(Dwarfism ) می شود که گاهی با اختلالات جسمی دیگری بخصوص در صورت و لب ها همراه است. در این بیماری که در پسران بیشتر از دختران دیده می شود، قد کوتاه می ماند و ذخایر چربی بدن افزایش می یابد و چهره در بزرگسالی پر چین و پروک میشود. تزریق هورمون رشد به این بیماران در سنین رشد موجب بهبود بیماری و افزایش قد می گردد.همچنین ترشح بیش از حد این هورمون در سنین قبل از بلوغ سبب ایجاد غول پیکری( Gigantism) یعنی افزایش غیر طبیعی قد، و در سنین بعد از بلوغ بدلیل توقف رشد طولی استخوان ها در این دوره ، سبب بروز بیماری آکرومگالی (Acromegaly ) می شود که در آن استخوان های صورت و قسمت های انتهایی دستها و پاها بشدت پهن می شوند .فرد مبتلا به این بیماری در مقابل بیماری های عفونی بشدت آسیب پذیر بوده بطوریکه اکثر این بیماران در جوانی می میرند.هورمون پرولاکتیننام های دیگر این هورمون لاکتوژن ، ماموتروپ یا لاکتوتروپ می با شد. نقش اصلی آن تولید و ترشح شیر در غدد شیر ساز پستانها است، ولی در سلول های کبد ، کلیه ، غدد تناسلی و برخی نواحی دیگر بدن نیز گیرنده های پرولاکتینی شناسایی شده اند. نقش آن در مردان شناخته شده نیست ولی میزان این هورمون در خون زنان بیشتر از مردان است. در دوره حاملگی مقدار هورمون در خون زنان بشدت افزایش می یابد و دو تا سه هفته پس از زایمان به حد طبیعی باز می گردد. مکیدن پستان باعث تحریک ترشح پرولاکتین و ادمه ترشح آن می گردد. به نظر می رسد پرولاکتین در بروز میل جنسی نیز نقش داشته باشد و به همین دلیل گاهی آن را هورمون عشق (Love hormon ) می نامند.ترشح هورمون تحت تاثیر دو فاکتور آزاد کننده و مهار کننده هیپوتالاموسی کنترل می شود که تاثیر فاکتور مهار کننده بیشتر از فاکتور آزادکننده است.مقدار ترشح هورمون در شبانه روز حالت نوسانی دارد و در طول شب بیشتر از روز است.همچنین مکیدن پستان ها ، تحریک نوک پستان توسط جنس مخالف ، مقاربت ، استرس ، هیپوگلیسمی ( کاهش قند خون ) و فعالیت شدید بدنی در زنان ترشح هورمون را افزایش می دهد. ترشح هورمون های استروژنی قبل از بلوغ و در دوران آبستنی و همچنین هورمون رشد و انسولین و بعضی از هورمون های غدد آدرنال در رشد پستان ها و افزایش غدد شیر ساز پستان دخالت دارند.هورمون تیروترپین(TSH )این هورمون که هورمون محرک تیروئید نام دارد سنتز و ترشح هورمون های تیروئیدی را افزایش می دهد. میزان ترشح هورمون تیروترپین به تراکم هورمون تیروکسین( هورمون غده تیروئید) در خون بستگی دارد. بطوریکه افزایش تیروکسین در خون از طریق تاثیر بر هیپوفیز و هیپوتالاموس سبب کاهش ترشح تیروتروپین شده و در نتیجه مقدار تیروکسین خون در حد ثابتی حفظ می گردد.به این نوع تنظیم ، تنظیم فیدبک منفی( بازخورد منفی) گویند.هورمون آدرنوکورتیکوتروپین یا کورتیکوتروپین(ACTH )این هورمون ترشح گلوکوکورتیکوئید ها را که دسته ای از هورمون های بخش قشری غده آدرنال( فوق کلیه) هستند، تنظیم می نماید. افزایش غیر طبیعی هورمون کورتیکوتروپین باعث بیماری کوشینگ(Cushing disease ) می شود که در آن سیستم ایمنی بدن بشدت ضعیف می شود.در حالت طبیعی ترشح هورمون کورتیکوتروپین دارای نظم شبانه روزی است و میزان آن در صبح به حداکثر و در پایان روز به حداقل می رسد، در حالیکه در بیماری کوشینگ مقدار هورمون همواره در سطح بالایی باقی می ماند. بعلاوه کاهش قند خون ، عوامل تب زا، جراحی ، شوک و عوامل استرس زا سبب افزایش ترشح ACTH می شوند.مقدار ترشح هورمون کورتیکوتروپین به غلظت گلوکوکورتیکوئید ها در خون بستگی دارد.اگر این تراکم از مقدار طبیعی بیشتر شود بصورت فیدبک منفی موجب کاهش ترشح کورتیکوتروپین شده و در نتیجه میزان هورمون های گلوکوکورتیکوئیدی در خون در حد طبیعی حفظ می شود.گنادوتروپین ها(FSH , LH )FSH در مردان و زنان هورمون محرک گامتوژنز( تولید اسپرم در بیضه ها و تخمک در تخمدان ها ) می باشد در حالیکه LH در مردان محرک ترشح هورمون تستوسترون و در زنان محرک ترشح استروژن و پروژسترون و آندروژن های تخمدانی و تکامل فولیکول و تخمک گذاری می باشد. اگرچه ترشح استروژن در تخمدان ها بیشتر تحت تاثیر FSH قرار دارد. در واقع ترشح هورمون های گنادوتروپین در زنان در ایجاد بلوغ جنسی و دوره های ماهیانه نقش اساسی دارند بطوریکه کاهش ترشح آنها سبب اختلال عادت ماهیانه در زنان می گردد.هورمون محرک ملانوسیت(MSH )ترشح این هورمون در انسان چندان زیاد نیست ولی اگر روی سلول های رنگدانه دار پوست (ملانوسیت) اثر بگذارد، پوست را تیره میکند. محل ترشح آن در انسان بخوبی مشخص نیست و احتمالا از بخشی از هیپوفیز قدامی که در مجاورت هیپوفیز میانی قرار دارد ترشح می شود.آندورفین ها و انکفالین ها(Enkephalins )این مواد که در هیپوتالاموس و هیپوفیز و سیستم عصبی مرکزی موجود می باشند دارای انواع آلفا و بتا و گاما آندورفین و انکفالین ها هستند. گیرنده های اختصاصی این مواد در برخی مناطق مغز مانند هیپوتالاموس ، تالاموس و سیستم لیمبیک( نواحی درک درد) وجود دارند که دارو های مخدر با اتصال به آنها سبب تسکین درد می شوند.هیپوفیز خلفیدو هورمون وازوپرسین ( هورمون ضد ترشح ادرارAntiduretic hormon ) و اکسی توسین را ترشح می کند. وازوپرسین در تنظیم حجم مایعات داخل بدن و تنظیم فشار اسمزی خون نقش دارد. اکسی توسی با تحریک عضلات رحم و عضلات سینه بترتیب عمل زایمان و ترشح شیر از غدد شیری را تسهیل می نماید.هیپوفیز میانیاین بخش از هیپوفیز در انسان خیلی کوچک بوده و احتمالا همراه با هیپوفیز قدامی ترشح هورمون محرک ملانوسیت ها را بر عهده دار د .گر کسی را بگزد عقرب و مار             که ز بیمار رود صبر و قرارموضع نیش بکن پاک و تمیز                    بعد با تیغ و با چاقوی تیزبزنش چند برش از چپ و راست        خون و زرداب نشانی ز شفاستبعد کافور و نشادر با هم                    نرم کن خوب و بسازش مرهمپس به موضع چو نمایند ضماد                    به شود درد و بیفتد فریادهمچنین مرهم لیموست نکو                              یا که تیزاب بمالند براوخوردن شیر فراوان نیکوست                 زانکه هم جای غذا هم داروستآب دم کرده نعنا چو شراب               خوردنش داروی درد است و ثوابسنبل طیب و بهار نارنج                      دم کنید در دو سه لیتر آب برنجپس به تدریج بنوشد بیمار                            می نماید خطر مرگ فرارصبح با رقص ز بستر برخیز                      قر بده غمزه بیا عشوه بریزپایکوبی کن و دست افشانی                            شاد زی یکسره تا بتوانیبرگرفته از کتاب طب العموم|+| نوشته شده در  یکشنبه ۱۳ تیر ۱۳۸۹ساعت 2:9  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتتشریح کوتاه آناتومی و فیزیولوژی دستگاه قلبی ـ عروقیتشریح کوتاه آناتومی و فیزیولوژی دستگاه قلبی ـ عروقیمنبع بانک اطلاعات پزشکی پاراساتzzzzvbdcnfghjfguyktuiyiuykjhg.jpgدستگاه قلبی ـ عروقی وظیفه انتقال خون را به سراسر بدن بر عهده دارد و اکسیژن و مواد غذایی را به بافت های بدن حمل می کند و مواد زاید را از آنها می گیرد. قلب یک عضو توخالی و عضلانی است که تقریباً در هر دقیقه یک بار و در مواقع ورزش با سرعت بیشتر، همه خون بدن تقریبا (ً5 ‌لیتر )را به سراسر بدن پمپ مـی کند. خون در داخل شبکه ای از رگ ها که به تـمام قسمت های بدن می رسد جریان1bgvxxzzbxzcbzbxcvb.jpgسرخرگ ها و سیاهرگ هاسرخرگ ها، دیواره ای ضخیم، عضلانی و کشسان دارند تا بتوانند در برابر فشار بالای خونی کــه از قلب به بیرون پمپ می شود، مقـاومت کنند. سیاهرگ ها، خون را بـه قلب باز می گردانند. آنهـا دیواره ای نازک تر دارند که به راحتی کشیده می شود و به آنها اجازه می دهد که گشاد شود و در زمان استراحت بدن، مقدار زیادی خون را در خود نگه دارند. سطح داخلی بسیاری از سیاهرگ ها، چین هایی دارد که به عنوان دریچه های یک طرف عمل می کنند و مانع از عبور خون در مسیر نادرست می شوند.2fgdfghdfgdfgdfhgdfghhddfh.jpgساختار قلبقلب، یک پمپ دوگانه است که عمدتاً از عضلاتی به نام میوکارد تشکیل شده است. در هر طرف، خون از طریق سیاهرگ ها وارد یک حفره بالایی (دهلیز) و سپس وارد یک حفره پایینی (بطن) می شود که خون را به درون سرخرگ ها پمپ می کند. جریان خون در این حفره ها به وسیله دریچه هایی یک طرفه هدایت می شود. سمت راست قلب خون را به درون سرخرگ های ریوی و در نتیجه ریه ها و سمت چپ قلب خون را به آئورت و سراسر بدن پمپ می کند.3hgdfgdcvcbncvbvbnbncbbcvncbnbc.jpgگردش خونقلب، خون را به داخل2 ‌مدار متصل پمپ می کند: گردش خون ریوی و گردش خون عمومی. مدار ریوی، خون بدون اکسیژن را به ریه می برد که در آنجا از طریق یک شبکه مویرگی، اکسیژن جذب و دی اکسید کربن (یک گاز دفعی) آزاد می شود؛ سپس خون اکسیژن دار شده به قلب برمی گردد. جریان عمومی، خون اکسیژن دار را به بافت های بدن می برد که در آنجا از طریق جدار مویرگ ها، اکسیژن و موادغذایی آزاد می شود، دی اکسید کربن و سایر محصولات دفعی از بافت وارد خون می شوند و خون بدون اکسیژن به قلب باز می گردد.4hgdfdfgddngvbvbbvbnvbcbcv.jpg8747rgtrygthrty1.jpgcdbnlw3itgu3uwjvbiljbk.gifgetimageuiyuit76567.jpgheart2aerfetgegtr.jpg|+| نوشته شده در  یکشنبه ۱۳ تیر ۱۳۸۹ساعت 1:49  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتمولکول های زیستیمولکول های زیستیعنصر کربنتقریباًً همه مولکول هایی که در سلول ها ساخته می شوند، کربن دارند. به مواد کربن داری که در سلول ساخته می شوند، مواد آلی می گویند. ظرفیت عنصر کربن 4 است یعنی می تواند با چهار عنصر یک ظرفیتی دیگر مثل هیدروژن پیوند برقرار کند.گوناگونی مولکولهای آلی به علت تمایل الکترون های آخرین لایه اتم کربن به ایجاد پیوند، به ویژه پیوند کووالانسی، با سایر اتمهاست. زنجیره کربنی مولکول های آلی، اسکلت کربنی نامیده می شود.درشت مولکولبسیاری از مولکول های زیستی نسبت به مولکول های غیرزیستی بسیار بزرگ اند و بنابراین درشت مولکول نامیده می شوند. مانند مولکولهای پروتئین، نوکلئک اسیدها و کربوهیدرات ها. بسیاری از این درشت مولکول ها به صورت پلیمر هستند. واحدهای سازنده پلی مر، مونومر نامیده می شوند.هیدورلیز و سنتز آب دهیسنتزH2O+OH----><-----Ho – مونومر1 – H – Ho  - مونومر2  - Hهیدرولیزکربوهیدرات هامونوساکاریدها ساده ترین کربوهیدرات ها هستند. مهمترین مونوساکاریدهای 6 کربنی( هگزوزها) گلوکز ، فروکتوز، گالاکتوز هستند. مهمترین مونو ساکاریدهای 5 کربنی( پنتوزها) ریبوز و دئوکسی ریبوز هستند.دی ساکاریدها از ترکیب دو مونوساکارید با واکنش سنتز آب دهی به وجود می آیند. ساکارز، مالتوز و لاکتوز سه نوع دی ساکارید هستند. پلی ساکاریدها زنجیره های طویلی از مونوساکارید هستند. نشاسته ، گلیکوژن و سلولز سه نوع پلی ساکارید هستند. گیاهان برای ذخیره کردن گلوکز، مولکولهای گلوکز را به صورت پلی مر نشاسته در می آورند. سلولهای جانوری گلوکز اضافی خود را به صورت گلیکوژن ذخیره می کنند. سلولز که بیشترین ترکیب آلی طبیعی را تشکیل می دهد، به صورت رشته هایی محکم در ساختار دیواره سلولی گیاهان شرکت دارد. مولکول سلولز رشته ای و بدون انشعاب است. رشته های سلولزی که در غذاها وجود دارند الیاف نامیده می شوند. الیاف سلولزی برای کار منظم روده ها و جلوگیری از بعضی بیماریهای گوارشی مورد نیاز است.لیپیدهاچربی ها از مهم ترین لیپیدها هستند.ساختار آنها از مولکول های اسید چرب و گلیسرول تشکیل شده است. به مولکول های چربی ، تری گلیسرید نیز گفته می شود. یکی از مهمترین وظایف مولکولهای چربی درون سلول ها، ذخیره انرژی است. یک گرم چربی بیش از دو برابر یک گرم پلی ساکارید، مانند نشاسته ، انرژی آزاد می کند. چربی هایی که حداکثر تعداد هیدروژن را دارند، سیر شده نام دارند. چربی هایی که در ساختارشان پیوند دو گانه یا سه گانه دارند، سیر نشده نام دارند. فسفولیپیدها، موم ها و استروئیدها نیز لیبپید هستند که هر کدام نقش مهمی را در سلول ایفا می کنند.پروتئین ها و انواع آنهاپروتئین ها پلی مرهایی هستند که مونومرهای آنها را آمینو اسیدها تشکیل می دهند. سلول ها آمینو اسیدهای مختلف را با واکنش سنتز آب دهی به یکدیگر متصل می کنند. وقتی دو آمینو اسید به این طریق به یکدیگر متصل می شوند، پیوندی به نام پیوند پپتیدی بین آنها بوجود می آورند. هر گاه یک یا چند پلی پپتید پیچ و تاب بخورند و شکل فضایی خاصی به وجود بیاورند، مولکول حاصل یک پروتئین است. پروتئین ها از نظر کاری که در بدن انجام می دهند، در هفت گروه اصلی جای می گیرند:1 – پروتئین های ساختاری2 – پروتئین های منقبض شونده3 – پروتئین های ذخیره ای4 – پروتئین های دفاعی5 – پروتئین های انتقال دهنده6- پروتئین های نشانه ای7 – آنزیم هاآنزیم هاآنزیم ها واکنش های شیمیایی را که در سلول ها انجام می شوند، عملی می کنند. بدون آنزیم، واکنش های زیستی به اندازه ای آهسته صورت می گیرند که ادامه زندگی با این حالت، ممکن نیست. بعضی آنزیمها برون سلولی هستند یعنی کار خود را در خارج سلول انجام می دهند و بعضی آنزیم ها درون سلولی هستند یعنی در درون سلول فعالیت دارند.ویژگی های آنزیم ها1 – بیش تر آنها پروتئینی هستند2 – عمل آنها اختصاصی است یعنی هر کدام از آنها واکنش خاصی را انجام می دهند3 – سلول از هر کدام از آنها بارها استفاده می کند چون آنزیم ها در واکنش هایی که انجام می دهند هیچ تغییری نمی کنند4 – به تغییرات شدید دما حساس اند5 – به تغییرات شدید PH حساس اند.چگونگی عمل آنزیم هاآنزیم ها یز مانند سایر پروتئین ها شکل سه بعدی ویژه ای دارند. بخشی از مولکول آنزیم قالبی است برای چسبیدن به بخشی از پیش ماده . آن بخش از آنزیم که به پیش ماده ملحق می شود، جایگاه فعال نام دارد. پس از اتصال پیش ماده به جایگاه فعال ، واکنش انجام می شود . سپس پیش ماده که اکنون فرآورده نام دارد، از آن جدا می شود. بعضی در ویتامین ها و مواد معدنی اتصال آنزیم را به پیش ماده آسان تر می کنند و باعث افزایش سرعت واکنش های آنزیمی می شوند. بعضی سم ها مانند سیانید وارسنیک و حشره کش ها محل جایگاه فعال آنزیم ها و اشغال و از فعالیت آنها جلوگیری می کنند. اثر بعضی سم ها دائمی و بعضی دیگر موقتی است. از آنزیم ها استفاده های زیادی می شوند. استفاده از آنزیم ها در پودرهای لباسشویی مثالی از کاربرد آنزیم در خانه است. از آنزیم ها در صنعت نیز استفاده می شود. پروتئاز ها، آمیلازها، سلولاز و کاتالاز از جمله آنزیم هایی هستند که در صنعت کاربرد زیادی دارند. امروزه آنزیم هایی که در خانه و صنعت کاربرد دارند، از میکروب ها استخراج می شوند.متابولیسممجموع واکنش هایی که درون سلول ها انجام می شوند، متابولیسم نام دارد. ساختن و تجزیه مواد،از واکنش های متابولیسمی هستند. بیشتر این واکنش ها با کمک آنزیم انجام می شوند. واکنش های متابولیسمی یا انرژی زا هستند و یا انرژی خواه.ATPATP یا آدنوزین تری فسفات ماده ای است که می تواند انرژی را در خود ذخیره و در موقع لزوم آن را آزاد کند. مولکول ATP از دو بخش تشکیل شده است. بخشی از آن که آدنوزین نام دارد خود از یک مولکول پنتوز و یک مولکول آدنین ساخته شده است. آدنین نوعی باز آلی است که در ساختار نوکلئوتیدها شرکت دارد و با علامت A نشان داده می شود. بخش دیگر ATP از سه مولکول فسفات ساخته شده است.|+| نوشته شده در  یکشنبه ۱۳ تیر ۱۳۸۹ساعت 1:48  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتتبادل گازهاتبادل گازهاتنفسکار دستگاه تنفسی رساندن اکسیژن به سلول های بدن است. موجودات تک سلولی اکسیژن مورد نیازشان را از طریق انشتار می گیرند و دی اکسید کربن را نیز از طریق انتشار دفع می کنند. بعضی جانداران برای تنفس از همه سطح بدن خود استفاده می کنند. به این نوع تنفس، تنفس پوستی می گویند. ماهی ها با آبشش تنفس می کنند. حشرات سیستم تنفس نایی دارند. تبادل گازها توسط لوله هایی به نام نای به طور مستقیم و بدون نیاز به همکاری سیستم گردش مواد انجام می گیرد. بیشتر مهره داران ساکن خشکی شش دارند . شش ها کیسه هایی هستند که دیواره آنها از یک لایه نازک سلول های پوششی درست شده است.دستگاه تنفس انساندستگاه تنفس انسان شامل شش ها، مجاری هوا و قفسه سینه است که شش ها را در خود جای داده است.پرده دو جداره جنب شش ها را به دیواره قفسه سینه مربوط می کند. قفسه سینه به وسیله پرده دیافراگم از حفره شکم جدا شده است. دیافراگم با حرکت خود به پایین و بالا، حجم قفسه سینه را افزایش و کاهش می دهد و در تنفس آرام و طبیعی مهمترین نقش را در حرکات شش ها دارد. در تنفس شدید، انقباض عضلات شکم نیروهای قبلی را تقویت می کند. ماده ای به نام سورفاکتانت از برخی سلولهای دیواره کیسه های هوایی ترشح می شود و سطح این کیسه ها را می پوشاند و کشش سطحی مایع پوشاننده آنها را کاهش می دهد و بازشدن طبیعی آنها را تسهیل می کند. هر یک از ما در هر دم و بازدم مقداری هوا را جابجا می کنیم که هوای جاری گفته می شود. یک سوم هوای جاری در مجار تنفسی می ماند و به آن هوای مرده می گویند. پس از هردم معمولی می توان با یک دم عمیق هوای بیشتری را به درون شش ها فرستاد این حجم هوا را هوای ذخیره دمی یا هوای مکمل می گویند. همچنین هوایی را که پس از هر بازدم معمولی و با یک بازدم عمیق می توان از شش ها خارج کرد، هوای ذخیره بازدمی می گویند. به مجموع هوایی که هر فرد پس از یک دم عمیق، طی یک بازدم عمیق بیرون می دهد؛ ظرفیت حیاتی می گویند. پس از حداکثر بازدم هنوز مقداری هوا درون شش ها می ماند که به آن هوای باقی مانده می گویند.نقش هموگلوبین در تنفسحدود 97 درصد اکسیژه به وسیله هموگلوبین و بقیه به صورت محلول در پلاسما به بافت ها منتقل می شود. هر چه فشار اکسیژن زیاد باشد، مقداربیشتری از آن جذب هموگلوبین می شود. تقریباً 70 درصد دی اکسیدکربن در خون به صورت بیکربنات درمی آید و به شش ها منتقل می شود. تقریباً 23 درصد دی اکسیدکربن تولید شده در بافت ها به صورت مستقیم با هموگلوبین ترکیب می شود. 7 درصد باقی مانده نیز به صورت محلول در پلاسما انتقال می یابد.تنفس در سلول هاتنفس واقعی سلول های بدن با رسیدن اکسیژن به مایع بین سلولی صورت می گیرد. اختلاف فشار زیاد اکسیژن بین خون و مایع بین سلولی ، در مجاورت مویرگ ها، موجب انتشار سریع اکسیژن به مایع بین سلولی می شود و با افزایش جریان خون در بافت ها این انتشار نیز بیشتر می شود. دی اکسید کربن نیزاز مایع بین سلولی به داخل مویرگ ها انتشار می یابد.مخاط مجاری تنفسیسطح داخلی دیواره مجاری هوا از بینی تا نایژک های انتهایی از یک بافت پوششی مژه دار پوشیده شده است و ترشحات مخاطی روی این سلول ها لایه چسبناکی به وجود می آورد که علاوه بر مرطوب کردن هوای تنفسی ، ذرات ریز موجود در هوای دم را جذب می کند. حرکت ضربانی مژه ها به سوی حلق باعث رانده شدن این ترشحات به همراه ذرات خارجی به سوی گلو می شود.  گردش مواددستگاه گردش خونبسیاری از جانوران در بدن خود دستگاهی به نام دستگاه گردش مواد دارند. کار این دستگاه به گردش درآوردن اکسیژن ، دی اکسید کرب، مواد غذایی، هورمون ها و مواد دیگر در بدن است. بسیاری از بی مهرگان مانند عنکبوتیان، خرچنگ و ملخ گردش خون باز دارند. در این جانداران خون درون رگ های بسته جریان ندارد بلکه از انتهای باز بعضی رگ ها خارج می شود و در میان سلولها گردش می کند. مهره داران دستگاه گردش خون بسته دارند. این دستگاه از قلب و شبکه ای از رگ ها ساخته شده است. خون در این نوع دستگاه گردش خون، از رگ ها خارج نمی شود.قلب انسانقلب خزندگان، پرندگان و پستانداران از چهار حفره، دو دهلیز در بالا و دو بطن در پایین، ساخته شده است. سمت راست قلب خون را به شش ها می فرستد (گردش کوچک). سمت چپ قلب خونی را که از شش ها آمده است در بدن به جریان می اندازد (گردش بزرگ). دیواره قلب از سه لایه ساخته شده است.لایه داخلی (آندروکارد) پوشش حفره های دهلیز و بطن است. لایه میانی (میوکارد) ماهیچه ای و ضخیم و قابل انقباض است. لایه خارجی (پریکارد) پوشش خارجی یا آبشامه قلب است. در ساختار قلب بافت گرهی نیز وجود دارد که در تولید و هدایت تحریک های قلب نقش اساسی دارد. انتشار تحریک از دهلیزها به بطن ها، فقط از طریق بافت گرهی صورت می گیرد. قلب ماهیچه ای خودکار است و بافت گرهی، کانون زایش تحریکت و انقباض آن است. به انقباض درآمدن ماهیچه قلب را سیستول و بازگشت آن به حالت آرامش را دیاستول می گویند.بافت گرهی قلببافت گرهی که بافت هادی نیز خوانده می شود، تحریک کننده میوکارد قلب است. بافت گرهی قلب انسان شامل یک گره سینوسی – دهلیزی ( گره پیشاهنگ) یک گره دهلیزی – بطنی و رشته هایی در دیواره بین دو بطن و در میوکارد بطن هاست. گره پیشاهنگ که دیواره پشتی دهلیز راست و زیر منفذ بزرگ سیاهرگ زبرین قرار گرفته است متناوباً به طور خود به خود تحریک می شود. این تحریک به سایر تارهای میوکارد منتقل می شود و آنها را به انقباض درمی آورد. گره دهلیزی – بطنی در حد فاصل بین دهلیزها و بطن ها و کمی متمایل به دهلیز راست قرار گرفته است. تحریک از گره پیشاهنگ به گروه دهلیزی – بطنی و سپس به نوک بطن و سراسر بافت گرهی ماهیچه میوکارد می رسد.دریچه های قلب و رگ هادریچه های دهلیزی – بطنی به صورت یک طرفه خون را از دهلیزها به بطن ها راه می دهند،دریچه دو لختی (میترال) در سمت چپ و دریچه سه لختی در سمت راست قرار گرفته است. دریچه ها فاقد بافت ماهیچه ای هستند. ابتدای آئورت و ابتدای سرخرگ ششی دریچه های سینی شکل دیده می شوند. دریچه های سینی شکل از بازگشت خون سرخرگ ها به درون بطن ها جلوگیری می کند. در طول سیاهرگ های نواحی پایین بدن ، دریچه های لانه کبوتری وجود دارند که بازگشت خون از سیاهرگ ها به قلب را تسهیل می کند.قلب دارای دو صدا است. صدای اول بم تر و طولانی تر است و در هنگام بسته شدن دریچه های دهلیزی – بطنی ایجاد می شود. صدای دوم مربوط به بسته شدن دریچه های سرخرگی (سینی شکل) است.کاردیو گرافی و الکتروکاردیوگرافیثبت حرکات مکانیکی و تغییرات فشار درون حفره های قلب را کاریدوگرافی و منحنی ثبت شده را کاردیوگرام می گویند. قلب در هر انقباض یک پدیده الکتریکی نیز تولید می کند که ثبت آن الکترو کاردیوگرافی نام دارد.گردش خون در مویرگ هادر هر دو مسیر گردش بزرگ و گردش کوچک رگ ها شامل سرخرگ های بزرگ، سرخرگ های کوچک، مویرگ ها، سیاهرگ های کوچک و سیاهرگ های بزرگ است. بیشترین مقدار خون در سیاهرگ هاست. دیواره مویرگ ها فقط از یک ردیف سلول شناخته شده و باعث تبادلات بین خون و مایع بین سلولی می شود. سرخرگ های کوچک در دیواره خود ماهیچ های صاف حلقوی دارند و مهمترین نقش را در تغییر مقدار خون بافت ها به عهده دارند، زیرا ماهیچه های آنها بر اثر مواد شیمیایی یا تحریک عصبی به سرعت به انقباض یا انبساط در می آیند. فشار خون در سرخرگ ها بین دو حد یعنی حداکثر و حداقل ، نوسان می کند و به علت خاصیت ارتجاعی دیواره آنها به صفر نمی رسد.گردش خون در مویرگ هامویرگ ها تبادل مواد بین خون و مایع میان بافتی را تأمین می کنند. دیواره مویرگ ها نفوذ پذیری زیادی دارد. منافذ دیواره مویرگها باعث افزایش نفوذ پذیری آنها می شود. در تولید و گردش و بازگشت مایع بین سلولی فشار تراوشی تفاوت و فشار اسمزی شرکت دارند و با یکدیگر مقابله می کنند. فشار تراوش در جهت بیرون راندن مواد از مویرگ اثر می کند. تفاوت فشار اسمزی بین پلاسمای درون مویرگ و مایع بین سلولی در جهت عکس عمل می کند.گردش خون در سیاهرگ هاقطر سیاهرگها بیشتر از سرخرگ ها و دیواره آنها کم مقاومت است. باقی مانده فشار سرخرگی، فشار منفی قفسه سینه، فشار ناشی از پایین آمدن دیافراگم و حرکات موزون ماهیچه ها که به سیاهرگ های مجاور خود اثر می گذارند باعث جریان یافتن خون در سیاهرگ می شوند.خونخون ارتباط شیمیایی بین سلول های بدن را امکان پذیر می کند، انتقال دهنده مواد است و به تنظیم دمای بدن کمک می کند. درخون گلبول های قرمز، گلبولهای سفید و پلاکت ها در یک محیط مایع به نام پلاسما شناورند، نسبت درصد حجم سلولها به حجم خون هماتوکریت نام دارد. در جانورانی که گردش خون بسته دارند، بخشی از پلاسمای خون از دیواره مویرگ ها به فضای بین سلولها نفوذ می کند و مایع میان بافتی را می سازد.این مایع پس از تغذیه سلول ها به وسیله رگ های لنفی جمع آوری و به سیاهرگ ها بازگردانده می شود. در جانورانی که گردش خون باز دارند، بین سرخرگ ها و سیاهرگ ها شبکه مویرگی کامل وجود ندارد و خون مستقیماً به فضای بین سلول های بدن وارد می شود و در مجاورت یاخته ها جریان می یابد.گلبول های قرمزاین سلول های بدون هسته ازماده ای به نام هموگلوبین پر شده اند و در دو طرف مقعر هستند. اکسیژن توسط گلبول های قرمز حمل و پخش می شود. علاوه بر آن گلبول های قرمز با دارا بودن آنزیم ایندراز کربنیک در غشای خود به ترکیب آب و دی اکسید کربن کمک می کنند و باین عمل خود در جابه جایی و دفع دی اکسید کربن نقش بسیار مهم دارند.گلبول های قرمز در مغز استخوان ساخته می شوند. عامل تنظیم کننده تولید گلبول های قرمز ماده ای به نام اریتروپویتین است که بر اثر کاهش اکسیژن رسانی به بافت ها از کبد و کلیه ها ترشح می شود. برای تولید گلبول های قرمز ویتامین B12 و اسیدفولیک ضرورت دارد. کمبود آهن باعث کاهش تعداد گلبولهای قرمز می شود. عمر گلبولهای قرمز پس از ورود به خون حدود 120 روز است. با افزایش سن آنها، از مقدار آنزیم های آنها کم و غشا شکننده می شود. این گلبول ها هنگام عبور از مویرگ های باریک کبد و طحال از بین می روند. هموگلوبین آزاد شده و به وسیله ماکروفاژها تجزیه می شود و آهن آن بار دیگر به مغز استخوان انتقال می یابد. گلوبین نیز وارد چرخه متابولیک پروتئین ها می شود. کاهش تعداد گلبولهای قرمز و نیز کاهش مقدار هموگلوبین گلبول ها را آنمی می گویند.گلبول های سفیداین گلبول ها که عمل دفاعی دارند به دو نوع اصلی گرانولویست و آگرانولویست تقسیم می شوند. گرانولویست ها شامل سه گروه نوتروفیل،ائوزینوفیل و بازوفیل هستند.آگرونولویست ها به دو گروه لنفوسیت و مونوسیت تقسیم می شوند. اعمال گلبولهای سفید به شرح زیر است: نوتروفیل ها با پدیده فاگوستیوز، ذرات خارجی یا بافت های در حال تخریب را از بین می برند. ائوزینوفیل ها با ترشح موادی انگل ها را از بین می برند. بازوفیل ها در ترشح هپارین (ضدانعقاد خون) و هیستامین( گشاد کننده رگ ها)دخالت دارند. مونوسیت ها با نوتروفیل ها همکاری دارند. همچنین مونوسیت ها پس از ورود به بافت ها به ماکروفاژ تبدیل می شوند و با داشتن لیزوزوم های زیاد در مبارزه با عوامل بیماری زا نقش مهمی دارند. گرانولویست ها، مونوسیت ها و تعداد کمی از لنفوسیت ها در مغز استخوان ساخته می شوند. بیشتر لنفوسیت ها به وسیله بافت لنفی به وجود می آیند.ایمنی و آلرژیایمنی چگونگی مقابله بدن با باکتری ها و ذرات خارجی مهاجم است که به دو صورت ذاتی و اکتسابی ظاهر می شود. ایمنی ذاتی نتیجه ساختارهایی مثل پوست و گلبول های سفید است. ایمنی اکتسابی یا فعال از یک سو نتیجه ساخته شده پادتن هایی است که در مقابل باکتری ها و مواد خارجی ساخته می شود و از سوی دیگر بر اثر حساس و فعال شدن لنفوسیت ها نسبت به ماده خارجی ایجاد می شود.آلرژی یا حساسیت نیز با سیستم ایمنی بدن مربوط است. در این حالت لنفوسیت ها حساس شده و پادتن های ایجاد شده عوارضی مانند لکه های پوستی، واکنش های قلبی، تنفسی و غیره ایجاد می کند.انعقاد خوندر روند انعقاد خون ، فیبرینوژن محلول در پلاسما، تحت تأثیر ماده ای به نام ترومبین به رشته های فیبرین تبدیل می شود و فیبرین گلبول های خون را با خود جمع می کند و لخته را می سازد. ترومبین از شکسته شدن یکی از پروتئین های پلاسما به نام پروترومبین به وجود می آید. این عمل تحت اثر ماده ای به نام ترومبوپلاستین صورت می گیرد که از بافت های آسیب دیده جدار رگ ها یا از پلاکت ها آزاد می شود.دستگاه لنفیبخشی از مایع میان بافتی پس از تبادل مواد با سلول ها باردیگر به مویرگ ها باز می گردد اما بخشی از آن به رگ های باریکی به نام مویرگ لنفی وارد می شود. مایع مذکور هنگامی که درون گره های لنفی در جریان است ، لنف نامیده می شود. لنف مایعی بی رنگ است . رگ های لنفی در همه جای بدن وجود دارند. در مسیر رگ های لنفی برآمدگی هایی به نام گره لنفی وجود دارد. ماکروفاژها در این گره ها حضور دارند و با میکروب ها مبارزه می کنند.|+| نوشته شده در  یکشنبه ۱۳ تیر ۱۳۸۹ساعت 1:40  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتکم کاری تیروئید موجب خستگی زودرس، یبوست و ریزش مو می‌شودکم کاری تیروئید موجب خستگی زودرس، یبوست و ریزش مو می‌شودیک فوق تخصص غدد و متابولیسم گفت: در کم کاری تیروئید، ترشح این غده کمتر از حد معمول است و منجر به بروز علائمی نظیر خستگی زودرس، ضعف، بی حالی، ریزش مو، یبوست، خشکی پوست، احساس سرما، اختلالات قاعدگی و افزایش وزن در حد سه تا 5 کیلوگرم می‌شود.مجید ولی زاده در گفت وگو با ایسنا، مهمترین بیماری غده تیروئید در کشور را کم کاری این غده عنوان و اظهار کرد: نقش اصلی غده تیروئید تنظیم سوخت و ساز و عملکرد سلول‌های بدن از طریق ترشح هورمون‌های T3 , T4 به داخل خون می‌باشد.این پزشک متخصص تشریح کرد: چنانچه فردی با علائم ذکر شده به پزشک مراجعه کند، با انجام یک آزمایش خون می‌توان به کم کاری غده تیروئید پی برد.وی درمان این اختلال را طولانی مدت و در برخی از بیماران مادام العمر عنوان و تصریح کرد: با آغاز درمان دارویی در پی تشخیص کم کاری غده تیروئید، در صورت بارداری در مراحل مصرف دارو نیازی به قطع دارو نبوده و گاهی می‌تواند برای کودک و مادر مضر باشد.معاون آموزش بالینی دانشکده علوم پزشکی زنجان ترشح هورمون‌های T3, T4 توسط غده تیروئید را در زمان شیرخوارگی نوزادان در رشد مغزی آنها موثر دانست و گفت: کم کاری غده تیروئید در کودکان منجر به عقب افتادگی ذهنی می‌شود.وی عوارض ناشی از کم کاری تیروئید در نوزادان را جبران ناپذیر عنوان و اظهار کرد: از سه سال پیش در کشور همزمان با تولد نوزاد از پاشنه او خون گرفته شده و هورمون‌های تیروئید موجود در آن کنترل می‌شود تا نوزادان دچار این اختلال شناسایی شوند.ولی زاده افزود: شیوع کم کاری تیروئید در کودکان در ایران بسیار کم و حدود یک در هر هزار تولد است.این استادیار دانشگاه علوم پزشکی زنجان، پرکاری تیروئید را به عنوان یکی دیگر از اختلالات این غده معرفی و تصریح کرد: در این بیماری ترشح غده تیروئید بیش از حد مورد نیاز بدن است و علائم عکس حالت کم کاری نشان می‌دهد.این فوق تخصص غدد و متابولیسم علائمی نظیر احساس گرما، رطوبت پوست، تپش قلب، حالات عصبی، تحریک پذیری، افزایش دفعات اجابت مزاج، کاهش وزن و در برخی موارد بیرون زدگی چشم را از جمله علائم پرکاری تیروئید برشمرد.ولی زاده شیوه تشخیص پرکاری تیروئید را نیز انجام آزمایشات خون دانست و خاطرنشان کرد: در این حالت گاهی درمان دارویی کافی نبوده و نیاز به تجویز ید رادیواکتیو یا انجام جراحی است.این پزشک متخصص اظهار کرد: ید رادیو اکتیو تاکنون هیچ عارضه بدخیمی به دنبال نداشته و پس از یک تا دو هفته پرتو رادیواکتیو به طور کامل از بدن خارج می‌شود.وی افزود: تنها عارضه این ماده ایجاد کم کاری تیروئید در نیمی از بیماران است که این کم کاری با تجویز داروی لووتیروکسین قابل جبران است.|+| نوشته شده در  یکشنبه ۱۳ تیر ۱۳۸۹ساعت 1:28  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظرات«گریوز» (بیماری پرکاری تیروئید )یک متخصص بیماری‌های غدد و متابولیسم گفت: «گریوز» شایع‌ترین بیماری پرکاری تیروئید است که در زنان بیش از مردان می‌باشد.دکتر محمد افخمی اردکانی، اظهار داشت: تیروئید غده‌ای است در قسمت قدامی گردن و به صورت پروانه‌ای شکل،‌ دارای دولپ (چپ و راست) که هرگونه اختلال بر روی این غده منجر به کم کاری و یا پرکاری تیروئید می‌شود.وی در خصوص کم کاری تیروئید اظهار داشت: کم کاری تیروئید باید در دوران جنینی و چند ماهه اول تولد بررسی شود.وی ادامه داد: کم کاری تیروئید در اثر کمبود شدید ید به وجود می‌آید که این کمبود می‌تواند در اثر عمل جراحی و مصرف ید رادیواکتیو بیماری‌های خود ایمنی به وجود آید.دکتر افخمی اذعان داشت: ‌کمبود شدید ید باعث از کار افتادن غده تیروئید و نیز کاهش سطح هورمون‌ها شده و در نتیجه منجر به ایجاد کم کاری تیروئید یا هایپوتیروئیدی ‌شود.وی، فتق ناف (بیرون زدگی ناف)، کاهش دفع مدفوع، اختلال در رشد، قد، وزن و دور سر و افزایش طول مدت بیماری زردی را از علائم این بیماری در نوزادان ذکر کرد.دکتر افخمی در ادامه تصریح کرد: تشخیص این بیماری در نوزاد با گرفتن خون از پاشنه پای کودک و بررسی آزمایش انجام می‌شود. چنانچه این تشخیص قبل از یک ماهگی صورت پذیرد درمان موثرتر خواهد بود و در صورت عدم تشخیص آن در کودک، منجر به کاهش IQ و عقب ماندگی ذهنی می‌شود.وی در ادامه به علائم کم کاری تیروئید در بلوغ و میانسالی اشاره کرد و افزود: کوفتگی و خستگی شدید،‌ ریزش مو (به خصوص در گوشه‌های خارجی ابرو)، خواب آلودگی، ‌فراموشی و کاهش حافظه‌، خشکی پوست و مو، کاهش وزن، کاهش ضربان قلب و احساس تپش قلب، یبوست و کاهش دفع از علائم این بیماری می‌باشد.دکتر افخمی اظهار داشت: علل ایجاد این بیماری، ید رادیواکتیو، عمل جراحی، ‌بیماری‌ هاشیموتوی تیروئیدی و استفاده از برخی داروها است.وی ادامه داد: با وجود این که ید در اختیار غده تیروئید قرار دارد ولی سنتز هورمون تیروئید کاهش یافته و منجر به کم کاری می‌شود.وی، تشخیص و درمان این بیماری را در معاینه فیزیکی شرح حال بیمار و انجام آزمایشات ذکر کرد و افزود: به منظور درمان این بیماری استفاده از قرص‌های لوویتروکسین است که در این بیماری مصرف دارو مادام العمر است و هر ۳ تا ۶ ماه یکبار آزمایش انجام می‌شود و بسته به نوع آزمایش مقدار قرص کمتر یا بیشتر می‌شود.این فوق تخصص بیماری‌های غدد و متابولیسم خاطرنشان کرد: نکته قابل ذکر در مصرف این داروها آن است که حتما قرص‌ها با معده خالی مصرف شود؛ چرا که در صورت استفاده به همراه غذا از جذب این دارو جلوگیری می‌شود.وی در خصوص پرکاری تیروئید اذعان داشت: در پرکاری تیروئید غده تیروئید، هورمون بیشتری را منتشر می‌کند و یکی از شایع‌ترین انواع پرکاری تیروئید بیماری «گریوز» است. این بیماری یک بیماری خود ایمنی می‌باشد و بدن بر علیه تیروئید موادی را تشرح می‌کند که در اثر ترشح این مواد تیروئید نزدیک شده و سنتز هورمون تیروئیدی افزایش می‌یابد.وی با بیان این که بیماری «گریوز» که شایع‌ترین نوع پرکاری تیروئیدی در زنان می‌باشد، گفت: در این بیماری بیرون زدگی چشم یا پروکتوزیسم یا اگزوستاسمی ایجاد می‌شود.دکتر افخمی درباره گروه‌های تیروئیدی گفت: هرگاه یک یا چند گره داخل تیروئید وجود داشته باشند فعال بودن هر کدام از این گره‌ها منجر به ایجاد گواتر سمی چند گره‌ای و تک گره‌ای می‌شود.وی، ‌عصبانیت، بی قراری،‌ اضطراب، عرق کردن به خصوص عرق گرم،‌ لرزش دست،‌ ضربان قلب، خستگی و گاها افزایش فشار خون، ‌افزایش متابولیسم بدن که در نهایت منجر به کاهش وزن ‌شود را از علائم پرکاری تیروئید عنوان کرد.دکتر افخمی در پایان، بهترین راه درمان را استفاده از داروهایی که علائم بیماری را کاهش دهد و در نهایت درمان قطعی را به دنبال داشته باشد ذکر کرد.|+| نوشته شده در  یکشنبه ۱۳ تیر ۱۳۸۹ساعت 1:18  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتیواش یواش تخصصیدوستان عزیز مطالب دارن یواش یواش تخصصی میشن تازه وارد ها هم به آرشیو مطالب مراجعه کنن و شاید بگین این مطالب نظیر تیرویید - انسولین و ... چه ربطی به بدنسازی داره برامون از دیانابوبل بگو و ... ولی دوستان علم بدنسازی یعنی علم غدد مثلا در دوره سوما باید دایم سطح سرمی انسولین و t4 و t3 و ... اندازه گرفته شه این حرف ها رو زمانی درک می کنید که تمامی مطالب وبلاگم رو به دقت خونده باشید .|+| نوشته شده در  شنبه ۱۲ تیر ۱۳۸۹ساعت 4:4  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتanti tpo اصطلاحا به آنتی بادیهای پاد تیروئید گفته می شوداصطلاحا به آنتی بادیهای پاد تیروئید گفته میشه که عامل سقط جنین هستندآنتی tpoکمک میکنه انزیمی باعث تولید ید شود .اگر anti tpo و anti tg اختلاف سطحشون زیاد باشه احتمال سقط جنین بالا میرهمثبت بودن آنتیtpoبه سقط شدن جنین مربوط میشهوجود آنتی بادی آنتی تیروئید در طی حاملگی یک شاخص افزایش ریسک سقط و پروگنوز بد استمثبت بودن پاد تیروئید پراکسیداز باعث سقط جنین میشه و اگر شخص مذکور قصد بارداری دارند باید حتما زیر نظر پزشک در طول بارداری باشند.البته برای این موضوع بهتره با متخصصان غدد و زنان و زایمان مشورت شود .معمولا مثبت بودن anti-TPO در بیماری ویتیلیگو بسیار مشهود هست.antiTPOکارش ترشح ید هست وچون بسیار فعال شده  هرگز نباید ید و مواد ید دار بخورید.Anti TPO یک آنتی بادیه بر علیه اون آنزیمی که عرض کردم و می تونه باعث کم کاری هم بشه ولی دلیلی نداره که حتما غده را کامل تخریب کنه که کم کاری ایجاد بشهفرد میتونه تیتر بالای این آنتی بادی را داشته باشه همرا با کم کاری . عملکرد طبیعی و یا حتی پر کاری تیرویید . این آنتی بادی فقط نشانگر اتو ایمیون بودن بیماریه نه عملکرد غدهبالا رفتن Anti TPO با کم کردن متی مازون نباید ارتباطی داشته باشه .تیرویید یک غده در جلوی گردنه که کارش ترشح هورمونی می باشد بنام تیروکسین یا T4 و T3 . غده تیروئید ید را می گیرد و متابولیزه میکند و این هورمونها را تولید می کند . حال اگر ترشح هورمون تیروئید کم شود می شود کم کاری تیروئید یا هیپوتیروئیدسم و اگر ترشح این هورمونها افزایش یابد می شود پرکاری تیروئید یا هیپر تیروئیدسم . تشخیص کم کاری و پر کاری تیروئید با اندازه گیری سه اندکس در خون می باشد T3 T4 TSH مخصوصا TSH اهمیت زیادی دارد .TPO آنزیمی هست که در پروسه تولید هورمون های تیروئید شرکت دارد .در مواردی سیستم ایمنی بدن از تعادل خارج شده و بر علیه سلولها و مواد تشکیل دهنده خود آنتی بادی می سازد که به این حالت می گویند بیماریهای خود ایمنی . یکی از این آنتی بادیها Anti TPO می باشد که این آنتی بادی بتدریج غده تیروئید را تخریب کرده و باعث کم کاری تیروئید می شود . این بیماری در حقیقت یک التهاب تیروئیده ( تیروئیدیت ) بنام تیروئیدیت هاشیموتو می باشد .در حقیقت این آنتی بادی نه نشانه کم کاری تیروئیده و نه نشانه پر کاری آن همچنین هیچ ارتباطی با میزان این آنتی بادی اطلاعات خاص دیگری نمی دهد و فقط می تواند نشانگر شدت فعالیت سستم ایمنی شما باشد .آشنایی با  ید رادیو اکتیو در مواردی بکار میره که غده تیروئید شما بیش از حد فعاله و این فعالیت با دارو کم نمی شه و باید غده را تخریب کرد که این کار را با ید رادیو اکتیو یا عمل جراحی انجام داد .با تجویز این دارو غده تیروئید که قدرت بالایی در جذب ید دارد این ید را جذب کرده و این ید جذب شده تشعشع رادیو اکتیو از خود ساطع می کند و این امر موجب تخریب بافت غده تیرویید شده و بدنبال آن کارکرد آن پایین آمده و حتی کم کار میشه .در مورد بالا بودن Anti TPO خود این آنتی بادی غده را کم کار می کند پس نیازی به ید رادیو اکتیو نیستغده تیروئیدغده ی تیروئید، غده ی پروانه ای شکل کوچکی است که در جلوی گردن قرا ر دارد. این غده علیرغم کوچکی اندازه اش، نقش بسیار عمده و حیاتی در سلامت کل بدن دارد. غده تیروئید مسوول تولید و ترشح هورمون هایی به نام های تیروکسین و تری یدوتیرونین است، که میزان سوخت و ساز بدن یا سرعت مصرف انرژی و سرعت رشد و بلوغ را تنظیم می کنند.به طور کلی ترشح منظم این هورمون ها بسیاری از اعمال و ساختار بدن را از میزان ضربان قلب گرفته تا ساختار پوست ، تحت تأثیر قرار می دهد. به علاوه هورمون کلسیتونین که در سوخت وساز کلسیم و فسفر شرکت می کند، از این غده ترشح می شود. عملکرد طبیعی غده ی تیروئید به عوامل متعددی از جمله عملکرد صحیح هیپوتالاموس، غده هیپوفیز، دریافت کافی ید و تبدیل هورمون تیروکسین به تری یدو تیرونین بستگی دارد .هنگامی که هر یک ا ز عوامل فوق به هر دلیلی، از تعادل خارج شوند، فرد، متبلا به پرکاری یا کم کاری تیروئید خواهد شد. اختلال در میزان تولید و ترشح هورمون های تیروئید از شایع ترین بیماری های مربوط به غده ی تیروئید است.پرکاری تیروئید در بین زنان شایع تر از مردان (۴ به ۱) است و بیش تر در سنین ۴۰-۲۰ سالگی بروز می کند.پرکاری تیروئید (هیپرتیروئیدیسم)شایع ترین علت این عارضه (۸۵ درصد موارد) بیماری گریو است، که ناشی از تحریک بیش از حد غده ی تیروئید توسط سیستم ایمنی است. مصرف بیش از اندازه ی هورمون تیروئید یا داروهای حاوی هورمون تیروئید، فعالیت بیش از حد ندول های غده ی تیروئید و همچنین التهاب تیروئید که باعث ذخیره شدن و ترشح مقدار زیادی هورمون در خون می شود از سایر عوامل ابتلا به پرکاری تیروئید هستند.پرکاری تیروئید در بین زنان شایع تر از مردان (۴ به ۱) است و بیش تر در سنین ۴۰-۲۰ سالگی بروز می کند. افزایش ترشح هورمون های تیروئید می تواند سطح متابولیک بدن را ۱۰۰-۶۰ برابر افزایش دهد. این امر باعث بروز دامنه ی وسیعی از علائم زیر می شود.علایم پرکاری تیروئیدکاهش وزن سریع ( علی رغم افزایش اشتها و حتی مصرف زیاد غذا)، بی حوصلگی و تحریک پذیری شدید، کاهش تمرکز، ایجاد حالات و تنش های عصبی، اضطراب و نگرانی ، اختلال خواب، افزایش- ضربان قلب و تپش قلب به دنبال انجام کارهای معمول، افزایش فشار خون، تعریق بیش از حد، ضعف عضلانی، لرزش و تنشهای غیرارادی،( خصوصاً در دستان و انگشتان) مشکلات بینایی و بیرون زدگی غیر طبیعی کره ی چشم یا اگزوفتالمی، گواتر یا بزرگ شدن غده ی تیروئید، افزایش حساسیت و تحریک پذیری نسبت به گرما، تغییر حرکات طبیعی روده ی بزرگ،( اسهال و یبوست) و ریزش مو .درماناین بیمار به محض تشخیص، باید تحت درمان قرار گیرد. معمولاً از ید رادیواکتیو، داروهای ضد تیروئید و در برخی موارد ازروش های جراحی برای برداشتن بخشی از غده، استفاده می شود. در هر یک از این روش های درمانی، تغییر شیوه ی زندگی، تغییر و اصلاح رژیم غذایی و تطابق فعالیت می توانند نقش بسیار مهمی در جهت بهبودی بیمار داشته باشد.رژیم غذایی در پرکاری تیروئید (هیپرتیروئیدیسم)۱- از آنجا که میزان انرژی مورد نیاز در این شرایط ۶۰-۵۰ درصد درصد افزایش می یابد، بیماران باید از رژیم پرکالری (حدود ۴۰ کیلوکالری به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) استفاده نمایند. بهتر است بیماران تعداد وعده های غذایی را افزایش دهند و در مقابل، از حجم هر وعده مقداری کم کنند.۲- دریافت پروتئین نیز باید بین ۷۵/۱ – ۱ گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن افزایش یابد. گنجاندن تخم مرغ، گوشت قرمز، گوشت ماکیان و ترکیب غلات و حبوبات در رژیم غذایی برای تأمین نیاز پروتئینی توصیه می شود. در صورت تخلیه ی ذخایر پروتئینی بدن، استفاده از مکمل های پروتئینی به ویژه قبل و بعد از عمل جراحی زیر نظر متخصص تغذیه، می تواند مفید باشد.۳- با توجه به افزایش نیاز به ویتامین ها، استفاده از مکمل ویتامین C، ویتامین B کمپلکس خصوصاً ویتامین های B1 ، B2 ، و B12 همراه رژیم غذایی بسیار مفید می باشد. به طور کلی استفاده از مولتی ویتامین و مولتی مینرال توصیه می شود. منابع غذایی ویتامین های فوق که باید در رژیم غذایی این بیماران گنجانده شوند عبارت اند از: انبه، مرکبات ، کیوی ، شیر و فرآورده های آن، سبزیجات سبز رنگ، جوانه ی حبوبات و ماهی .به نظر می آید مقادیر زیاد ویتامین A باعث مهار عملکرد غده ی تیروئید و بهبود علایم بیماری گریو می شوند. مکمل ویتامین C نیز برای بهبود علایم و شرایط متابولیکی مفید است. لازم است بدانید دریافت غیرضروری ویتامین ها در بدن مانند دارو، اثر خواهند کرد و می توانند اثرات جانبی متعددی بر سلامت شما داشته باشند.۴- از مصرف زیاد ید پرهیز شود. لازم به ذکر است از آن جا که بعضی از مکمل های ویتامینی و مواد معدنی، دارای مقادیری ید نیز هستند، مبتلایان به پرکاری تیروئید، باید از مصرف این قبیل مکمل ها و هرگونه مکمل ید پرهیز کنند. در ضمن از مصرف برخی غذاهای دریایی، علف ها و جلبک های دریایی هم که غنی از ید هستند، باید اجتناب نمایند.۵- مصرف کلیه ی غذاها و نوشیدنی های تحریک کننده مانند شکلات، نوشیدنی های کافئین دار( مانند چای ، قهوه ، کولا) و همچنین کشیدن سیگار باید در این بیماران محدود شود.۶- از گواتروژن های طبیعی استفاده شود. منظور از گواتروژن ها ترکیباتی هستند که باعث کاهش عملکرد غده ی تیروئید می شوند. بنابراین استفاده از آنها به هنگام پرکاری تیروئید موثر خواهد بود. منابع عمده ی گواتروژن ها عبارت اند از: سبزیجات خانواده ی کلم ،(از قبیل کلم ، گل کلم، کلم قمری، کلم بروکلی و بروکسل) اسفناج، شلغم ، گلابی ، هلو، همچنین بادام زمینی و سویا . جالب است بدانید ترکیبات گواتروژن به دنبال حرات از بین می روند.نسبت به دریافت توام گواتروژن های طبیعی با داروهای ضد تیروئید باید کاملاً احتیاط نمود، زیرا این ترکیبات می توانند باعث افزایش عوارض جانبی داروها شوند. البته همان طور که اشاره شد پخت مواد غذایی فوق می تواند این اثرات را کاهش دهد. سایر سبزیجات مفید در هیپرتیروئیدیسم عبارت اند از: هویج ، کرفس، فلفل سبز، جعفری، تره آبی، زردآلو ، سیب ، زغال اخته، گریپ فورت و آناناس.با توجه به این که سوخت و ساز کلسیم در مبتلایان به بیماری گریو تغییر می کند این افراد بیشتر در معرض پوکی استخوان (استئوپروز) قرار دارند. بنابراین مصرف مکمل کلسیم زیر نظر متخصص می تواند مفید باشد.در شرایطی که فرد مشکل کلیوی یا قلبی خاصی نداشته باشد، مصرف روزانه ی ۴-۳ لیتر آب در روز توصیه می شود. در بعضی از بیماران مبتلا به اگزوفتالمی نیز شاید مجبور به محدود کردن مقدار مایعات و نمک دریافتی باشیم.|+| نوشته شده در  شنبه ۱۲ تیر ۱۳۸۹ساعت 3:44  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتهورمون ها و دستگاه درون ریزهورمون ها و دستگاه درون ریز1-     هورمون ها توسط سلول های خاصی و فقط در خون ترشح می شوند و در واقع نوعی پیک شیمایی چرا که عملکرد سلول های مقصد را تغییر می دهد.2-     دستور هورمون هم به نوع هورمون بستگی دارد و هم به سلول هدف .3-      موادی وجود دارند که بدون ورود به جریان خون بر روی سلول ها ی مجاور خود اثر می گذارند...این مواد هم به عنوان پیک شیمیایی عمل می کنند و بر عملکرد سلول هدف تاثیر می گذارند، اما معمولا به آنها هورمون گفته نمی شود..مانند انتقال دهنده های عصبی4-      تفاوت انتقال دهنده های عصبی با هورمون ها در این است که عملکرد سریع و عمری کوتاه دارند در حالی که هورمون ها معمولا اثری کند تر و طولانی تر دارند. انتقال دهند های عصبی از نورون ها (سلول های عصبی) تولید میشوند و بعد از عبور از سلول پیش سیناپسی و گذر از فضای سیناپسی به سلول پس سیناپسی می رسند و این در حالی است که هورمون ها از سلول های درون ریز و به درون مایع میان بافتی و سپس وارد جریان خون می شوند.1-     هورمون سلول هدف را از روی گیرنده ی آن شناسایی می کند که گیرنده مولکولی است که بر روی غشا سلول و یا درون سلول(درون هسته یا سیتو پلاسم) قرار دارند و گیرنده از نظر شکل سه بعدی مکمل هورمون است.2-     جنس گیرنده هورمون، پروتئینی است ولی جنس هورمون می تواند آمینو اسیدی و یا استروئیدی باشد.3-     کار اصلی غدد درون ریز ترشح هورمون است9 - اندامهای ترشح کننده هورمون : علاوه بر غدد درون ریز بعضی از اندام های بدن علاوه بر کار تخصصی خود ترشح هورمون را نیز بر به عنوان وظیفه ای فرعی انجام می دهند.نمونه ی این اندام ها: معده(علاوه بر گوارش غذا گاسترین هم ترشح می کند که وارد خون می شود) – روده باریک( در کنار گوارش غذا هورمون سکرتین هم ترشح می کند که وارد مویرگ های خونی می شود) - کلیه (علاوه بر وظیفه دفع مواد هورمون های اپی نفرین و نورا اپی نفرین و همچنین آلدوسترون و کورتیزول را هم ترشح می کند) - کبد و مغز و قلب نیز هورمون هایی را ترشح می کنند که در این اندام ها ترشح هورمون ها توسط گروهی از سلول های خاص به نام سلول های درون ریز انجام می شود.10- غده های برون ریز غده هایی هستند که مواد ترشحی خود را درون ساختار های لوله مانند به نام مجرا می ریزند و این مجرا ها به درون و یا بیرون از بدن راه دارند. مثال هایی از این غدد برون ریز: غده های عرقی ، غده های بزاقی ، غدد ترشح کننده ی آنزیم های گوارشی ، پروستات و سمینال ویزیکول و...11- اندام هایی هستند که هم بخش درون ریز دارند و هم بخش برون ریز برای مثال: پانکراس اندامی است که هم قسمت درون ریز و هم برون ریز دارد. قسمت درون ریز آن هورمون های انسولین و گلوکاگون که وارد خون می شوند و مقدار قند خون را به ترتیب کاهش و افزایش می دهند و قسمت برون ریز آن آنزیم های گوارشی را وارد مجرایی مشترک بین پانکراس و کبد (بعد از کیسه صفرا) می کند.8- هورمون های آمینو اسیدی  از یک آمینو اسید تغییر شکل یافته یا تعدادی آمینو اسید که با هم پیوند پپتیدی تشکیل داده اند و به شکل پروتئین در آمده اند.هورمون های آمینو اسیدی: تحریک کنند ها مانند تحریک کننده ی رشد و تحریک کننده غده ی فوق کلیه – تحریک کننده ی تیروئیدی – هورمون های اکسی توسین – هورمون های LH و FSH – ضد ادراری ADH – لاکتوژن - انسولین - گلوکاگون9- هورمون های استروئیدی دارای ساختار لیپیدی هستند و از کلسترول ساخته می شوند. هورمون های استروئیدی عبارتند از: استروژن – پروژسترون – تستوسترون که هورمون های جنسی هستند و همچنین آلدوسترون و کورتیزول.10- بخش قشری فوق کلیه هورمون های آلدوسترون و کورتیزول را ترشح می کند که استروئیدی هستند11- هورمون آلدوسترون باعث باز جذب یون های سدیم از کلیه ها می شود، در نتیجه افزایش فشار خون را سبب می شود و همچنین آلدوسترون دفع سدیم به درون ادرار را نیز کاهش می دهد تا فشار خون افزایش یابد. در مقابل باز جذب سدیم آلدوسترون باعث می شود کلیه دفع یون پتاسیم را به درون ادرار افزایش دهد در نتیجه مقدار پتاسیم خون کاهش می یابد. در مواقعی که مقدار آلدوسترون کم باشد پتاسیم خون زیاد می شود که این افزایش بر روی عصب و ماهیچه تاثیر گذاشته و برون ده قلب نیز کاهش می یابد و حتی ممکن است شخص با خطر مرگ مواجه شود...12- هورمون کورتیزول: کورتیزول هورمونی استروئیدی است که از قشر فوق کلیه ترشح می شود و در پاسخ به موقعیت های تنش زا و روبرو شدن با خطر آزاد می شود. مقدار قند خون را افزایش می دهد و باعث می شود پروتئین ها برای مصرف شکسته شوند و همچنین باعث کاهش التهاب و ترمیم زخمها و التیام روحی هنگام مصیبت ها می شود. هر عاملی که به بدن آسیب بزند مانند ضربه ، جراحت ، عفونت ، سوختگی و ... باعث ترشح کورتیزول می شود.13- هنگامی که هورمون پروتئینی به گیرنده ی خود در سطح غشا متصل می شود یک آنزیم غشایی به نام سیکلاز فعال می شود و در سمت داخل سلول باعث تبدیل ATP به AMP حلقوی می شود که در واقع پیک دومین است و AMP باعث فعال یا غیر فعال شدن یک آنزیم یا زنجیره ای از آنزیم ها می شود، یعنی ممکن است پیک دومین آنزیم نخست را فعال و آن آنزیم به نوبه ی خود آنزیم دوم را فعال کندو ...سرانجام فعالیت سلول هدف در اثر تغییر عملکرد آنزیم یا آنزیم هایی که ذکر شد تغییر می کند –14- اگر مقدار هورمونی در بدن زیاد باشد بدن با مکانیسم خود تنظیمی منفی مقدار آنرا کم می کند و اگر میزان آن کم باشد مقدار آنرا افزایش می دهد. (در خود تنظیمی منفی مقدار زیاد هورمون باعث کاهش آن می شود و بر عکس) ولی در خود تنظیمی مثبت زیاد بودن مقدار هورمون باعث افزایش ترشح آن می شود.14- دو غده ی هیپوتالاموس و هیپوفیز مرکز اصلی برای تنظیم ترشح  سایر غده های درون ریز هستند.15- هیپوتالاموس مرکزی در مغز است که فعالیت های دستگاه عصبی و غدد درون ریز را هماهنگ می کند و نیز بسیاری از اعمال بدن مانند: دمای بدن ، فشار خون و احساسات را تنظیم می کند.16- هیپوتالاموس  از قسمت های دیگر مغز ، اطلاعاتی در باره ی شرایط درونی و بیرونی بدن بدست آورد و سپس به پیام های عصبی و نیز به غلظت هورمون های خون پاسخ می دهد در واقع پاسخ هیپوتالاموس صادر کردن دستور هایی به غده ی هیپوفیز است این دستورات هم هورمون های آزاد کننده هستند که هر یک سبب می شود قسمت جلوی هیپوفیز(هیپوفیز پیشین) هورمونی را بسازد و آنرا ترشح کند برخی دیگر از هورمون های هیپوتالاموس مهار کنند هستند و باعث می شوند که هیپوفیز پیشین ترشح یکی از هورمون های خود را متوقف کند.17- هیپوفیز سه قسمت دارد: پسین ، پیشین و میانی18- قسمت پیشین هیپوفیز بیشترین هورمون ها را ترشح می کند.19- سلول های عصبی هیپوتالاموس دارای اکسون هایی هستند که تا قسمت پشتی غده هیپوفیز(هیپوفیز پسین) ادامه می یابند. سلول های عصبی هیپوتالاموس(جسم سلولی آنها) دو هورمون می سازند که در هیپوفیز پسین(در پایانه اکسون ها) ذخیره می شوند تا در مواقع لزوم آزاد شوند. این دو هورمون که هیپوتالاموس آنها را می سازد عبارتند از:الف-  اکسی توسین (سبب خروج شیر از غده های پستانی و نیز سبب انقباضات رحم در هنگام زایمان می شود)ب-هورمون ضد ادراری ADH(سبب می شود در مواقع لزوم ادرار غلیظ شود و در نتیجه آب بدن حفظ شود) است.بافت هدف هورمون ها20-هورمون رشد بر تمام بافت ها اثر می گذارد,  و باعث تحریک ساخت پروتئین، استخوان و رشد و افزایش حجم ماهیچه (نه تقسیم آن) می شود.21- هورمون LH بر تخمدان ها و بیضه ها تاثیر میگذارد و باعث تحریک تخمک گذاری در تخمدان ها و آزاد شدن هورمون های جنسی نر و ماده می شود.22- اکسی توسین بافت هدفش غدد پستانی و دیواره ی رحم است.23- هورمون آمینو اسیدی ضد ادراریADH بر روی کلیه تاثیر می گذارد و باعث غلیظ شدن ادرار می شود .24- هورمون آلدسترون بر روی کلیه اثر می گذارد و باز جذب سدیم و دفع پتاسیم را باعث می شود .25- هورمون پاراتیروئیدی باز جذب کلسیم از ادرار را افزایش می دهد.نکات هورمون ها ی تیروئیدی:26-  وظیفه:این هورمون ها میزان سوخت و ساز بدن را تنظیم می کنند-- رشد طبیعی مغز را باعث می شوند .-    رشد استخوان ها و افزایش حجم ماهیچه ها را در دوران کودکی افزایش می دهند-     بر اعمال تولید مثلی تاثیر دارند .-     در افراد بزرگسال باعث هوشیاری می شوند.-     بالا بودن میزان کلسیم در خون سبب تحریک ترشح هورمونی به نام کلسی تونین از غده تیروئید می شود که باعث رسوب کلسیم در بافت استخوانی می شود. از کلسیم در موارد مختلفی استفاده می شود از جمله انقباض ماهیچه ها( که در    در ماهیچه ذخیره می شود) و نیز برای ترشح بعضی از مواد از سلول.-    هورمون های تیروئیدی از افزودن ید به آمینو اسید تیروزین ایجاد می شوند.27- کم کاری تیروئید(هیپوتروئیدیسم) که در کودکان باعث کاهش رشد، عقب افتادگی ذهنی و یا هر دو را به همراه دارد و در افراد بالغ هیپوتروئیدیسم سبب کمبود انرژی ، خشکی پوست و افزایش وزن می شود.28- پر کاری تیروئید(هیپر تروئیدیسم) سبب بیقراری ، اختلالات خواب ، افزایش تعداد ضربان قلب و کاهش وزن می شود. این تنش ها تا حدودی بوسیله ی کورتیزول مهار می شود که از بخش قشری فوق کلیه آزاد می شود مهار می شود.29 - هورمون پاراتیروئید: باعث افزایش باز جذب کلسیم از روده(از طرق فعال کردن ویتامین D که باعث افزایش میزان کلسیم در خون می شود ، باز جذب آن از کلیه و تجزیه املاح کلسیم در استخوان و در نهایت باعث افزایش آن در خون می شود.30- به غده ی تیروئید بزرگ گواتر گفته می شود که علت آن کمبود ید است. غده ی تیروئید در جلوی گلو قرار دارد و چهار غده ی پارا تیروئید هم در پشت غده ی تیروئید و چسبیده به آن قرار دارد.31- در تنظیم کلسیم دو غده ی تیروئید(با کلسی تونین موجب کاهش کلسیم) و پارا تیروئید ( با پاراتورمون موجب افزایش کلسیم خون) این دو غده عکس هم عمل می کنند.نکات هورمون های غدد فوق کلیوی:32- قسمت مرکزی فوق کلیه  در مواقع فشار – روحی – جسمی مانند دستگاه هشدار دهنده عمل می کند و هورمون های ستیز و گریز را آزاد می کند و این هورمون ها عبارتند از اپی نفرین و نورا اپی نفرین.توجه: دستگاه سمپاتیک نیز در مواقع تنش زا همین پاسخ را ایجاد می کند اما مدت اثر هورمون های  قسمت مرکزی طولانی تر است. این هورمون های ستیز و گریز باعث افزایش ضربان قلب ، افزایش فشار خون ، قند خون و افزایش جریان خون به قلب و شش ها می شود.33- هورمون های بخش قشری فوق کلیه عبارتند از آلدوسترون و کورتیزول که در پاسخ دیر پا به فشار روحی – جسمی آزاد می شوند. مقدار زیاد کورتیزول سبب سرکوب سیستم ایمنی می شود و مقدار انرژی در دسترس بدن را افزایش می دهد. برای مثال کورتیزول باعث می شود مقدار گلوکز خون افزایش یابد و پروتئین ها برای مصرف شکسته شوند. اما آلدوسترون آزاد شده از بخش قشری فوق کلیه باز جذب سدیم افزایش – فشار خون افزایش و همچنین مقدار پتاسیم خون کاهش می یابد. محرک ترشح آلدوسترون افزایش مقدار K  پتاسیم است.وچند نکته دیگر:24- انسولین هورمونی است که از بخش درون ریز پانکراس آزاد می شود.25- انسولین با افزایش تولید و تجمع گلیکوژن در کبد، قند خون را کاهش می یابد و همچنین باعث می شود جذب گلوکز توسط سلول های ماهیچه ای و تبدیل آن به گلیکوژن به عنوان یک منبع انرژی را افزایش می دهد.26- انواع دیابت عبارتند از:      دیابت نوع یک بر اثر حمله دستگاه ایمنی بدن به جزایر لانگرهانس ایجاد می شود که نوعی بیماری خود ایمنی است.      دیابت نوع دو به دنبال چاقی و عدم تحرک ایجاد می شود و در نوع دو تعداد گیرنده های انسولین در سلول ها کم ولی مقدار انسولین خون طبیعی است.25-  غده ی پینه آل به اندازه ی یک نخود در مغز است و ملاتونین ترشح می کند که در تنظیم ریتم های شبانه روزی ، نمو جنسی ، اختلالات خلقی  مانند افسردگی زمستانی نقش دارند.26-    مهمترین هورمون تنظیم کننده ی قند خون انسولین و نقش گلوکاگون در افزایش میزان قند خون نسبت به سایر هورمون ها نقش موثرتر و بیشتری دارد.27-    هورمون ها و عوامل افزایش دهنده ی قند خون عبارتند از: گلوکاگون – اپی نفرین (آدرنالین) –  نورا اپی نفرین ( نورا آدرنالین) – کورتیزول -  سیستم سمپاتیک .28- انسولین و اپی نفرین عکس یکدیگر عمل می کنند.|+| نوشته شده در  جمعه ۱۱ تیر ۱۳۸۹ساعت 0:55  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتغده تیروئیدمقدمهغده تیروئید  با  وزن تقریبی  15 گرم  به عنوان  یکی از مهمترین غدد درون  ریز بدن است  که جلو گردن قرار  دارد.این  غده  با  ساخت  دو هورمون  عمده ( تیروکسین و تیرونین ) در سالهای نخست پس از تولد در تکامل مغزوپس از تولد درسوخت و ساز ، رشدسلولهای انسانی نقش دارد به نحوی که در کشور های پیشرفته  به دلیل اهمیت فعالیت  این غده  نوزادان   پس از  تولد  از  لحاظ  کار کرد   طبیعی  غده  تیروئید موردارزیابی و  غربالگری  واقع می شوند .کم کاری تیروئیدکم کاری تیرو ئید ممکن است یا با و یا بدون گواتر( بزرگ شدن غده تیرو ئید )  رخ دهد.در این حالت فعالیت تیروئید  تحت تاثیراختلالات هورمون های  تیروئید مختل است .پر کاری تیرو ئیددر پر کاری تیروئید میزان بالای تیروکسین آزاد  سرم  و کاهش تیرو تروپین کمتر از  حد طبیعی  رخ می دهد . پر کاری تیروئید  یا گواتر سمی تحت تاثیر عوامل مختلفی ایجاد می شودغده تیروئید چگونه کار می کند؟تیروئید غده ای است کوچک و نرم و به وزن پانزده تا بیست گرم و یکی از ده غده ای است که سیستم غدد درون ریز یا هورمونی را تشکیل می دهند از لحظه بسته شدن نطفه تا هنگام مرگ بدن تحت تأثیر مخلوطی از هورمونها قرار دارد که توسط این غده ها تولید می شوند این سیستم آن قدر دقیق کار می کند که وقتی عاملی باعث بر هم خوردن تعادل آن شود پیامدهای آن بر سر تا سر بدن تأثیر می گذارد.هورمونها یی که این غدد ترشح می کنند از طریق جریان خون به تمام قسمت های بدن می روند و پیامهای شیمیایی را به سلولها و بافتهای دور دست می رسانند وظیفه این هورمونها تنظیم مقدار دو نوع ماده در جریان خون است: موادی حیاتی که برای ادامه زندگی لازمند و موادی که از سوخت و ساز بدن بدست می آیند مثل قندها، اسیدهای چرب، ویتامینها، آنزیمها و مواد معدنی مانند کلسیم، سدیم، پتاسیم و ید.هر غده علاوه بر کارکردهای خاص خود با دیگر غده ها نیز همکاری دارد مثلاً در دوران گذر از نوزادی به کودکی و سپس بزرگسالی، رشد بدن به وسیله این هورمونها تنظیم می شود: سوماتوتروپین که از غده هیپوفیز ترشح می شود، هورمونهای غده تیروئید- تیروکسین و تری ید و تیرونین- و هورمونهایی که غده های تناسلی ترشح می کنند و این ترشح توسط غده هیپوفیز کنترل می شود.نقاط مهم بدنغده های درون ریز در مناطق مختلف بدن قرار دارند: غده هیپوفیز در سر، غده تیروئید و غده های پاراتیروئید در گردن، غده تیموس در بالای سینه، غده های فوق کلیوی و غده لوزالمعده در شکم و غده های تناسلی در لگن خاصره . این غده ها در مجموع بیش از پنجاه نوع هورمون تولید می کنند اما چون نمی توانند مقدار زیادی هورمون در خود نگه دارند مغز به وسیله یک چرخه بسیار دقیق زیست شیمیایی غده ها را به گونه ای برنامه ریزی می کند تا مقدار هورمونهای بدن در حالت  تعادل  باقی  بماند.  قطعا  اگر  در  کار  چنین  غده  پیچیده ای اختلال به وجود بیاید تعجبی ندارد. ا.ین بیماری ها به دو گروه کلی تقسیم می شوند: ممکن است غده تیروئید کم کار شود و مقدار کمی هورمون تولید کند که این حالت را کم کاری تیروئید می نامیم و یا این که ممکن است تیروئید پر کار شود و هورمونهای زیادی تولید کند که این حالت را پرکاری تیروئید می خوانیم پر کاری تیروئید به نام تیروتوکسیکوز نیز خوانده می شود که از نظر لغوی به معنای تیروئید سمی است کم کاری و پر کاری تیروئید با هم اختلاف زیادی دارند اما در یک نکته با هم مشترک هستند هر دو تأثیر زیادی بر سیستم های مختلف بدن می گذارند.غده تیروییدتیرویید غده ای است به شکل پروانه که به صورت عرضی در جلوی نای و در زیر حنجره قرار دارد تیروئید از دو لوب یا قسمت تشکیل شده که در دو سوی سیب آدم قرار دارند و به وسیله یک بافت غده ای به نام تنگه تیروئید به یکدیگر وصل می شوند.پر کاری تیروئیدنحوه پیشرفت بیماری:اکثر این گونه بیماران قبل از این که به پزشک، مراجعه کنند، حداقل شش ماه این علایم را داشته اند. اما در بعضی از بیماران به ویژه در نوجوانان و جوانان، این بیماری خیلی سریع در عرض چند هفته پیشرفت می کند. تمام بیماران همه علایم این بیماری را که در اینجا ذکر می کنیم نخواهند داشت. در افراد سالخورده علایم بارز این بیماری  به غیر از کاهش وزن، اغلب بی اشتهایی، ضعف عضلات و بی حوصلگی می باشد. از سوی دیگر این علایم در یک خانم جوان ممکن است به صورت افزایش انرژی خودش را نشان دهد به طوری که این فرد برای چند ثانیه هم نتواند در یک جا بی حرکت بنشیند و مدام در حال حرکت و جنب و جوش است.علایم و نشانه های پر کاری تیروئید:1-کاهش وزن: در تقریباً تمام بیماران مبتلا به پر کاری تیروئید کاهش وزن مشاهده می شود که به علت سوختن بیش از حد کالری در بدن بر اثر افزایش هورمون تیروئید می باشد. شما حتماً متوجه خواهید شد که در تمام مدت گرسنه هستید و حتی شب ها هم از خواب بلند شده و غذا می خورید این کاهش وزن می تواند از 2 یا 3 کیلوگرم تا 35 کیلوگرم یا بیشتر متغیر باشد اما در بعضی از افراد اشتهایشان به قدری زیاد است و آن قدر غذا می خورند که نه تنها وزنشان کم نمی شود بلکه اضافه هم می شود اگر شما شدیداً اضافه وزن دارید ممکن است از کاهش وزن که در این بیماری ایجاد می شود خوشحال شوید، اما متاسفانه بعد از این که پر کاری تیروئید شما درمان شد وزنتان دوباره اضافه خواهد شد.2-عرق ریزش و عدم تحمل گرما: از آن جایی که متابولیسم بدن افزایش می یابد، بدن شما حرارت بیشتری تولید می کند که این حرارت را با عرق ریزش نشان می دهد. شما از بودن در محل های گرم ناراحت می شوید و ممکن است حتی در روزهای سرد زمستان فقط با یک پیراهن به بیرون از خانه بروید در موارد شدید این عدم تحمل گرما ممکن است باعث اختلاف شما و دوستانتان بشود زیرا شما دوست دارید که درجه حرارت شوفاژ را کم کرده و پنجره ها را باز کنید و موجب ناراحتی دیگران شوید.3-تحریک پذیری:تحریک پذیری و زودرنجی که بر اثر پر کاری تیروئید ایجاد می شود معمولاً در خانم های جوان بیشتر بروز می کند شما ممکن است نتوانید با استرسها و فشارهایی که در اطرافتان وجود دارد کنار بیایید. همچنین ممکن است نسبت به انتقادهایی که از شما می شود حساسیت غیر طبیعی و بیش از حد نشان دهید. و خیلی زود از کوره در بروید شما ممکن است بدون هیچ علت واضحی زیر گریه بزنید.4-تپش قلب:اکثر بیماران دچار پرکاری تیروئید، تپش قلب دارند. شما ممکن است احساس کنید که ضربان قلبتان سریع تر از حالت طبیعی شده است، در پرکاری تیروئید شدیدی که مدت زیادی طول کشیده و درمان هم نشده به ویژه در  افراد سالخورده  ممکن است بی نظمی در ضربان قلب ایجاد شود که به آن اصطلاحاً (فیبریلاسیون دهلیزی) می گویند و حتی ممکن است نارسایی قلبی هم رخ می دهد.5-تنگی نفس:تنگی نفس به ویژه در هنگامی که فعالیتی انجام می دهید (مثلاً از پله ها بالا می روید) خود را نشان می دهد افرادی که قبلاً دچار آسم بوده اند ممکن است متوجه شوند که علایمشان بدتر است.6-لرزش دست ها:اکثر بیماران دچار پرکاری تیروئید از لرزش دست هایشان شکایت دارند. نگه داشتن یک فنجان بی حرکت یا قرار دادن کلید در قفل ممکن است برای این افراد مشکل باشد. دست خط این بیماران به علت لغزش دست ها بد خط می شود.7-ضعف عضلات:عضلات ران به خصوص ضعیف می شوند و بالا رفتن از پله ها را مشکل می سازد این افراد در هنگام بلند شدن از حالت نشسته مجبور هستند که با دستشان جایی را بگیرند.8-تغییر در حرکات روده:در اثر افزایش حرکات روده، مدفوع نسبت به حالت طبیعی، شل تر خواهد بود. اسهال در این بیماران می تواند به عنوان یک مشکل مطرح شود.9-قاعدگی های نامنظم:قاعدگی ها در خانم های دچار پرکاری تیروئید اغلب نامنظم، کم حجم و حتی گاهی اوقات دیده نمی شود. تا هنگامی که پرکاری تیروئید در یک خانم بیمار مقدار کافی درمان نشود، ممکن است ایجاد حاملگی مشکل باشد.10-اختلالات پوست، مو و ناخن:شما ممکن است تمام بدنتان دچار خارش شود. بیماران مبتلا به گریوز همان طور که قبلاً هم گفته شد در قسمت جلوی ساق پای خود دچار تورم و خارش می گردند. موهای شما ممکن است نازک و باریکتر از معمول شده و به خوبی حالت نگیرند. ناخن هایتان شکننده و زشت می شود.11-مشکلات چشمی:بیماران مبتلا به گریوز اغلب دچار مشکلاتی در چشم هایتان می شوند. این مشکلات شامل آبریزش شدید از چشم ها که بر اثر در معرض باد یا نور شدید قرار گرفتن بیشتر می شود، احساس وجود شن ریزه در چشم ها و درد چشم ها می باشد. اختلال در بینایی و دیدن دوگانه اشیاء نیز ممکن است رخ دهد بسیاری از این بیماران از این که چشم هایشان به بیرون زده می شود خیلی ترسیده و نگران می شوند.12-گواتر (بزرگ شدن تیروئید):اگر چه شما می توانید به وضوح گواتر خود را ببینید، احتمال کمی وجود دارد که این گواتر باعث بروز اشکال و علامتی در شما به غیر از احساس وجود یک چیزی در گردنتان شود.تشخیص پرکاری تیروئید:پزشک شما ممکن است ابتدا درخواست یک آزمایش خون برای ارزیابی عملکرد تیروئید شما بکند همچنین یک متخصص غدد درون ریز برای این که اطلاعات  بیشتری درباره پرکاری تیروئید شما به دست بیاورید، تقاضای اسکن تیروئید خواهد نمود تا نحوه درمان خود را بر اساس آن طرح ریزی کند. برای انجام یک اسکن تیروئید، لازم است که شما مقداری ید رادیواکتیو یا تکنسیوم را از طریق خوراکی یا تزریق وریدی دریافت نمایید. این مقدار رادیواکتیو به قدری اندازه اش کم است که می توان آن را حتی به افرادی که به ید حساسیت دارند هم داد. با این حال اکثر متخصصین از انجام اسکن رادیواکتیو در خانم های حامله یا شیرده اجتناب می کنند.نحوه درمان پرکاری تیروئید:برای درمان پرکاری تیروئید که بر اثر بیماری گریوز ایجاد شده، سه راه وجود دارد این سه راه عبارتند از: درمان دارویی و درمان جراحی و درمان با ید رادیواکتیو.درمان دارویی:درمان با داروهای ضد تیروئیدی (آنتی تیروئیدی) معمولاً برای بیماران جوان تر که با اولین دوره پرکاری تیروئید خود مواجه شده اند، مناسب تر است.  شایع ترین  داروی ضد تیروئید که در بریتانیا مصرف می شودداروی کاربی مازول می باشد که باعث کاهش مقدار هورمون های تیروئیدی می شود. این دارو به صورت قرص های 5 میلی گرمی وجود دارد. بیماران در ابتدا باید روزانه 40 تا 45 میلی گرم از این دارو مصرف نمایند بعد از 10 تا 14 روز علایم و نشانه های بیماری شروع به بهبود می کنند درمان معمولاً حدود 6 تا 18 ماه طول می کشد که بعد از آن حدود نیمی از بیماران بهبود یافته و سالم باقی می مانند.درمان جراحی:متأسفانه با وجود مصرف کاربی مازول یا پروپیل تیوا وراسیل به تنهایی یا همراه با تیروکسین به مدت 18 ماه، حدود نیمی از بیماران دوباره دچار پرکاری تیروئید می شوند که معمولاً در طی دو سال پس از قطع درمان این اتفاق می افتد. اگر در هنگام عود دوباره پرکاری تیروئید، سن شما زیر 45 سال است می توان با عمل جراحی و برداشتن حدود سه چهارم غده تیروئیدتان، به پرکاری تیروئید پایان داد. قبل از این که عمل جراحی انجام شود لازم است که با مصرف کاربی مازول سطح هورمون تیروئید  خودتان را به سطح  طبیعی برسانید وقتی تاریخ عمل جراحی شما مشخص شد، جراح از شما خواهد خواست که به مدت 10 تا 14 روز از یک داروی حاوی ید مصرف نمایید تا اندازه تیروئید و عروق خونی آن کوچک شود.درمان با ید رادیواکتیو:به طور مرسوم این نوع از درمان با ید رادیواکتیو برای بیماران با سنین بالاتر از 40 یا 50 سال و در سنی که بیمار دیگر بچه دار نخواهد شد و یا در جوانان که عقیم هستند به کار می رود. این برخورد از ابتدا به این خاطر انجام می شد که ممکن است بر اثر درمان با ید رادیواکتیو بچه هایی که به دنیا خواهند آمد دچار ناهنجاری هایی شوند اما در واقع هیچ دلیلی برای این ادعا وجود ندارد و امروزه در بسیاری از افراد جوان را هم با این روش درمانی که ارزان و ساده هم هست درمان می کنند.نکات اصلی درباره این بیماری:1- حدود سه چهارم مواد پرکاری تیروئید به علت بیماری گریوز ایجاد می شوند.2- اکثر  بیماران  مبتلا  به بیماری گریوز را خانم های 40 تا 50  ساله تشکیل می دهند.3- درمان های دارویی، جراحی و درمان با ید رادیواکتیو، سه راه درمان بیماری گریوز هستند.4- بعد از درمان شما به معاینات منظم برای بررسی وضعیت سلامتی تان نیاز خواهید داشت.5- اکثر بیماران مبتلا به بیماری دارای مشکلات چشمی این بیماری می باشند.کم کاری تیروئیدنحوه پیشرفت بیماری:کم کاری تیروئید، مشکلی نیست که یک شبه ایجاد شود بلکه به آهستگی و در طی چندین ماه ایجاد می گردد و شما یا خانواده تان ممکن است در ابتدا به وجود علایم آن پی نبرید یا این که این علایم را به حساب افزایش سن و پیری شما بگذارند. امروزه با وجود آزمایشگاه های مجهزی که در سراسر کشور ساخته شده است انجام آزمایش از عملکرد  تیروئید و تشخیص  کم کاری تیروئید  در مراحل اولیه آن کار بسیار آسانی است به کم کاری تیروئید در مراحل پیشرفته گاهی اوقات میگزدم گفته می شود. ایجاد تمام علایم و نشانه های مربوط به کم کاری تیروئید که در این جا ذکر می شود در همه بیماران دیده نمی شود مگر این که از کم کاری تیروئید چندین سال گذشته باشد و درمان انجام نشده باشد. شما ابتدا ممکن است به خاطر خستگی یا اضافه شدن وزنتان به پزشک مراجعه کنید هر چند این علایم می توانند به علل دیگر هم رخ دهند در این موارد پزشک از شما یک آزمایش تیروئید به عمل خواهد آمد و در صورتی که کم کاری تیروئید وجود داشته باشد T4 کاهش یافته و هورمون TSH افزایش می یابد.علایم و نشانه های کم کاری تیروئید:کم کاری تیروئید باعث کند شدن واکنش های شیمیایی در بدن شده و علایم و نشانه های زیر را پدید می آورد.1-افزایش وزن:اکثر بیماران مبتلا به کم کاری تیروئید از 5 تا 10 کیلوگرم اضافه وزن پیدا می کنند  این  افراد  اشتهایشان  افزایش نمی یابد و  حتی  ممکن است کاهش هم یافته باشد.2-حساسیت نسبت به سرما:بیماران دچار کم کاری تیروئید شدیداً نسبت به سرما حساسیت پیدا می کنند و دوست دارند که چندین لباس گرم پوشیده و کنار بخاری بنشینند. این افراد احساس می کنند وقتی که می خواهند سریعاً حرکت کنند، عضلاتشان سفت و دچار گرفتگی شده است، مخصوصاً در هنگام سرما.3-مشکلات روحی و روانی:شما ممکن است احساس خستگی  کرده و خواب آلوده باشید و از نظر ذهنی، کند شده باشید. واکنش های شما آهسته تر می گردند بیماران مسن تر ممکن است به غلط تصور شود که دچار زوال عقل شده اند.4-بریده بریده حرف زدن:صدای شما ممکن است آهسته و گرفته شود و صحبت هایتان بریده بریده گردد5-مشکلات قلبی:بر خلاف بیماران دچار پرکاری تیروئید، نبض شما ممکن است آهسته تر شده و به حدود 60 ضربان در دقیقه برسد. شما ممکن است فشار خون نیز داشته باشید. بیمار سالخورده ای که مدت های طولانی دچار کم کاری شدید تیروئید بوده است در خطر نارسایی قلبی می باشد. آنژین قلبی می تواند اولین علامت کم کاری تیروئید باشد.6- یبوست: همان طور که تمام فعالیت های بدن در کم کاری تیروئید آهسته می شوند شما ممکن است دچار یبوست هم بشوید.7-قاعدگی شدید:قاعدگی های شما ممکن است خیلی سخت و شدید بشود (در صورتی که هنوز یائسه نشده اید).8-مشکلات پوست و مو:پوست شما به احتمال زیاد خشک و خشن می شود و به آسانی پوسته پوسته می گردد پوست رنگ پریده شده و پلک ها، دست ها و پاهای شما ورم می کنند  بعضی از بیماران ممکن است متوجه شوند که  رنگ  پوستشان به رنگ زرد لیمویی تغییر یافته است و رگهای خونی که در گونه ها قرار دارند به رنگ ارغوانی درآمده اند. موهای شما خشک و شکننده می شوند و کناره های ابروی شما ممکن است بریزد.9-اختلالات سیستم عصبی:شما ممکن است کمی از شنوایی تان کاسته شود و مشکلاتی در تعادل و توازن خود پیدا کنید اگر انگشتان شما به خصوص در شب دچار سوزش و گزگز شدند، می توانید با تکان دادن شدید دست هایتان باعث تسکین آن شوید.نحوه درمان کم کاری تیروئید:درمان با یکی از داروهای تیروئید، لووتیروکسین یا لیوتیرونین انجام می شود. معمولاً درمان با مقدار کم این داروها شروع می شود و بعد از 3 یا 4 هفته مقدار آن ها افزایش می یابد. سپس بعد از 3 یا 4 هفته بعد مقدار آن ها افزایش می یابد. بعد از سه ماه، شما باید یک آزمایش خون انجام دهید تا وضعیت سطح هورمون تیروئید خونتان مشخص شود و میزان  داروی  دریافتی  شما بر اساس آن تنظیم گردد. هدف از این کار رساندن سطح T4 و TSH خونتان به یک حد طبیعی می باشد.داروهای ایجاد کننده کم کاری تیروئید:داروی کربنات لیتیم که به صورت گسترده ای در درمان افسردگی و جنون به کار می رود ممکن است ایجاد گواتر و کم کاری تیروئید نماید. بنابراین در بیمارانی که این دارو را مصرف می کنند باید درمان کم کاری تیروئید هم صورت پذیرد. داروی آمیودارون که در درمان بی نظمی های قلبی به کار می رود نه تنها ممکن است ایجاد پرکاری تیروئید کند بلکه می تواند سبب کم کاری تیرویید هم بشود به همین دلیل افرادی که این دارو را مصرف می کنند باید هر چند ماه یکبار آزمایش خون داده و وضعیت تیروئید خود را ارزیابی نمایند.نکات اصلی:1- کم کاری تیروئید به آهستگی پیشرفت می کند و علایم آن در ابتدا مبهم و نامشخص هستند.2- پزشک شما می تواند با انجام یک آزمایش ساده خون به کم کاری تیروئید شما پی ببرد.3- درمان کم کاری تیروئید با قرص هایی انجام می شود که شما احتمالاً باید تا آخر عمر آن ها را مصرف نمایید.4- اگر در آزمایش خون مشخص شد که تیروئید شما فقط دارای کمی اشکال است، می توانید درمان کم کاری تیروئید را شروع کنید ، تا از بروز آن پیشگیری نمایید.نشانه های وجود اختلال در غده تیروئید کدامند؟1-خستگی ، اضطراب ، بی خوابی2- کاهش وزن با وجود زیاد شدن اشتها3-افزایش ضربان قلب4-افزایش تعریق بدن5-تحمل نکردن گرما6- سوزش چشم7-اختلال در فرو بردن آب دهان8- ضعف ماهیچه های بدنچه موقع نزد پزشک برویم؟در صورت مشاهده  هر یک از  علائمی  که در  بالا ذکر کردیم بهپزشک مراجعه کنید  تا با  معاینه و  آزمایش خون،  وجود یا عد م وجود بیماری د ر شما به  موقع تشخیص داده شود تا بتوانید هرچهزودتر برای درمان آن اقدام کنید.عوامل بروز اختلال کدامند؟علت های گوناگونی برای ابتلا به بیماری های مرتبط با این غده مهم وجود دارد که  از جمله آنها می توانیم به اختلال در  سیستم ایمنی بدن،  عوامل  ژنتیکی،  اختلال هورمونی  در بدن،   عمل جراحی، قرار گرفتن  در معرض  پرتوهایی  که به بدن آسیب می رسانند، عادات غذایی و کمبود ید در نوع تغذیه اشاره کنیم.چند توصیه:1- هر چند وقت یک بار  ناحیه گردن  خود را تحت  معاینه قرار دهید.2-اگر تیروئید  شما پرکار است سبزیجات را در برنامه غذایی خود بگنجانید.3- سیگار نکشید  . تحقیقات بسیاری ثابت کرده اند  که  استعمال دخانیات بر غده تیروئید تأثیر می گذارد و  اگر هم در این  غده اختلال وجود داشته باشد، بیماری آن را تشدید می کند. .4- برای  درمان بیماری  خود  می توانید  از مکمل هایی   چون  ویتامین ث  و ب کمپلکس استفاده کنید. البته هرگز از یاد نبرید که بدون مشورت با پزشک برای خود نسخه ای تجویز نکنید!هورمون های تیروئید هورمون های تیروئید موادی ید داری هستند که در غده تیروئید ساخته شده و از آن آزاد میگردند این هورمون ها در سوخت و ساز و فرایند رشد جسمانی و روانی در حتما برای جلوگیری از کم کار شدن غده تیروئید دوره خود را بیش از ۵ هفته ادامه ندهید اصول رژیم غذائی صحیح چاقی در اثر کم کاری غده تیروئید هورمون مترشحه از این غده ضمن انجام کارهای مختلف در سوخت و ساز بدن نیز نقش مهمی دارد اگر کسی به بیماری گواتر سمی بزرگ شدن وظیفه غده تیروئید چیست؟ کار غده تیروئید ساخت آزادسازی وترشح هورمون های تیروکسین و تری یدوتیرونین که این هورمون ها در رشد و تکامل بدن و همچنین نمو مغز مسول سوخت و ساز بدن است دکتر رهام صادقی انجمنهای گفتگو موضوع کم کاری تیروئید دارم 5 posts   3 authorsدکترم میگه 3 ماه دیگه بیا چون دومی نرماله اما اگه واقعاکم کار شده باشه از روی سایزش این افزایشسوخت و ساز بدن، تاثیر اصلی هورمونهای تیروییدی است اصطلاح گواتر به معنی آن است که غده تیرویید بزرگتر از حد طبیعی شود تصویر روبرو Get more discussion results چاقی در اثر کم کاری غده تیروئید هورمون مترشحه از این غده ضمن انجام کارهای مختلف در سوخت و ساز بدن نیز نقش مهمی دارد اگر کسی به بیماری گواتر سمی بزرگ شدن اداره کل آموزش و پرورش استان گلستان درباره غده تیرویید در کم کاری تیروئید، سطح ترشح هورمون های تنظیم کننده ی سوخت و ساز کار این غده این است که هورمون ترشح کند هورمونهای تیروئید انرژی را به سلولهای بدن منتقل تیروئید، پُرکاری و کم کاری آن امروزیها میدانند که گواتر یا بزرگ شدن غده تیرویید تحت تاثیر استرس، تشدید میشود و شاید کورتوا، یک شیمیدان فرانسوی که به منظور تهیه باروت برای ارتش ناپلئون کار میکرد، از افزایش سوخت و ساز بدن، تاثیر اصلی هورمونهای تیروییدی است غدد درون ریز بدن را بشناسیم هورمون تیروئید در تنظیم متابولیسم یا سوخت و ساز سلول های بدن نقش اصلی را منشاء این بیماری ممکن است اختلال در کار غده هیپوفیز و یا غده فوق کلیوی باشد ساختار غده تیروئید غده تیروئید مسئول تولید و ترشح هورمون هایی به نام های تیروکسین و تری است، که میزان سوخت و ساز بدن یا سرعت مصرف انرژی و سرعت رشد و بلوغ را تنظیم می کنند 07 مهر 1388 ; طرح زیبا روی کابینت آشپزخانه 07 مهر 1388 ; از این 8 کار SiteRooz com غده تیروئید تیروئید در قسمت پایینی گردن جای دارد این غده شامل دو لب است که در طرفین نای سرعت سوخت و ساز غالبا لاغر است به دلیل اثرات ترشح بیش از حد هورمونهای این غده کار با کامپیوتر و 20 دقیقه استراحت اس ام اس ● اس ام اس عاشقانه جدید تیروئید، پُرکاری و کم کاری آن غده تیرویید، یکی از مهمترین غدد درونریز بدن ماست که شاید بتوان گفت حیات ما بسته به آن است اما چه زمانی این غدد کم کار یا پرکار می شوند؟ وظایف زیستی تیرویید افزایش سوخت و ساز بدن،تاثیر اصلی هورمونهای تیروییدی است غدد درون ریز بدن را بشناسیم ایران سلامت 5 مه 2010 هورمون تیروئید در تنظیم متابولیسم یا سوخت و ساز سلول های بدن نقش اصلی منشاء این بیماری ممکن است اختلال در کار غده هیپوفیز و یا غده فوق آشنایی با فیزیولوژی غده تیروئید Thyroid gland ایران سلامت 14 نوامبر 2009 پرکاری تیرویید غده تیروئید فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری بیش از حد طبیعی غده تیرویید، که هورمونهای مترشحه از آن در تنظیم تمام کارهای بدن نقش دارند گاهی ریزش مو گاهی بزرگ شدن غده تیروئید عوامل زمینه ساز التهاب غده تیرویید هاشیموتو سایت علمی دانشجویان ایران File Format PDF/Adobe Acrobat Quick Viewﻓﻨﻼﻧﺪ، ﻧﺤﻮﻩ ﺳﺎز و ﮐﺎر ﺁن و ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺣﺎﺻﻠﻪ را ﮐﻪ ﺁﻳﺎ ﻓﻨﻼﻧﺪ رﻳﺴﮏ ﮐﻢ ﮐﺎر ﺑﻮدن ﻣﺎدرزادﯼ ﻏﺪﻩ ﺗﻴﺮوﺋﻴﺪ در ﮐﻮدﮐﺎن ﻧﻮزاد ﺑﻄﻮر ﺗﻘﺮﻳﺒﯽ بیماریهای تیروئید کار این غده این است که هورمون ترشح کند هورمونهای تیروئید انرژی را به کشور را کم کاری این غده عنوان و اظهار کرد نقش اصلی غده تیروئید تنظیم سوخت و ساز  است .کار دیگش تنظیم رشد هستشنکات هورمون ها ی تیروئیدی:26-  وظیفه:این هورمون ها میزان سوخت و ساز بدن را تنظیم می کنند-- رشد طبیعی مغز را باعث می شوند .-    رشد استخوان ها و افزایش حجم ماهیچه ها را در دوران کودکی افزایش می دهند-     بر اعمال تولید مثلی تاثیر دارند .-     در افراد بزرگسال باعث هوشیاری می شوند.-     بالا بودن میزان کلسیم در خون سبب تحریک ترشح هورمونی به نام کلسی تونین از غده تیروئید می شود که باعث رسوب کلسیم در بافت استخوانی می شود. از کلسیم در موارد مختلفی استفاده می شود از جمله انقباض ماهیچه ها( که در    در ماهیچه ذخیره می شود) و نیز برای ترشح بعضی از مواد از سلول.-    هورمون های تیروئیدی از افزودن ید به آمینو اسید تیروزین ایجاد می شوند.27- کم کاری تیروئید(هیپوتروئیدیسم) که در کودکان باعث کاهش رشد، عقب افتادگی ذهنی و یا هر دو را به همراه دارد و در افراد بالغ هیپوتروئیدیسم سبب کمبود انرژی ، خشکی پوست و افزایش وزن می شود.28- پر کاری تیروئید(هیپر تروئیدیسم) سبب بیقراری ، اختلالات خواب ، افزایش تعداد ضربان قلب و کاهش وزن می شود. این تنش ها تا حدودی بوسیله ی کورتیزول مهار می شود که از بخش قشری فوق کلیه آزاد می شود مهار می شود.29 - هورمون پاراتیروئید: باعث افزایش باز جذب کلسیم از روده(از طرق فعال کردن ویتامین D که باعث افزایش میزان کلسیم در خون می شود ، باز جذب آن از کلیه و تجزیه املاح کلسیم در استخوان و در نهایت باعث افزایش آن در خون می شود.30- به غده ی تیروئید بزرگ گواتر گفته می شود که علت آن کمبود ید است. غده ی تیروئید در جلوی گلو قرار دارد و چهار غده ی پارا تیروئید هم در پشت غده ی تیروئید و چسبیده به آن قرار دارد.31- در تنظیم کلسیم دو غده ی تیروئید(با کلسی تونین موجب کاهش کلسیم) و پارا تیروئید ( با پاراتورمون موجب افزایش کلسیم خون) این دو غده عکس هم عمل می کنند.نکات هورمون های غدد فوق کلیوی:32- قسمت مرکزی فوق کلیه در مواقع فشار – روحی – جسمی مانند دستگاه هشدار دهنده عمل می کند و هورمون های ستیز و گریز را آزاد می کند و این هورمون ها عبارتند از اپی نفرین و نورا اپی نفرین.توجه: دستگاه سمپاتیک نیز در مواقع تنش زا همین پاسخ را ایجاد می کند اما مدت اثر هورمون های قسمت مرکزی طولانی تر است. این هورمون های ستیز و گریز باعث افزایش ضربان قلب ، افزایش فشار خون ، قند خون و افزایش جریان خون به قلب و شش ها می شود.33- هورمون های بخش قشری فوق کلیه عبارتند از آلدوسترون و کورتیزول که در پاسخ دیر پا به فشار روحی – جسمی آزاد می شوند. مقدار زیاد کورتیزول سبب سرکوب سیستم ایمنی می شود و مقدار انرژی در دسترس بدن را افزایش می دهد. برای مثال کورتیزول باعث می شود مقدار گلوکز خون افزایش یابد و پروتئین ها برای مصرف شکسته شوند. اما آلدوسترون آزاد شده از بخش قشری فوق کلیه باز جذب سدیم افزایش – فشار خون افزایش و همچنین مقدار پتاسیم خون کاهش می یابد. محرک ترشح آلدوسترون افزایش مقدار K  پتاسیم است.وچند نکته دیگر:24- انسولین هورمونی است که از بخش درون ریز پانکراس آزاد می شود.25- انسولین با افزایش تولید و تجمع گلیکوژن در کبد، قند خون را کاهش می یابد و همچنین باعث می شود جذب گلوکز توسط سلول های ماهیچه ای و تبدیل آن به گلیکوژن به عنوان یک منبع انرژی را افزایش می دهد.26- انواع دیابت عبارتند از:n      دیابت نوع یک بر اثر حمله دستگاه ایمنی بدن به جزایر لانگرهانس ایجاد می شود که نوعی بیماری خود ایمنی است.n      دیابت نوع دو به دنبال چاقی و عدم تحرک ایجاد می شود و در نوع دو تعداد گیرنده های انسولین در سلول ها کم ولی مقدار انسولین خون طبیعی است.25- غده ی پینه آل به اندازه ی یک نخود در مغز است و ملاتونین ترشح می کند که در تنظیم ریتم های شبانه روزی ، نمو جنسی ، اختلالات خلقی مانند افسردگی زمستانی نقش دارند.26-    مهمترین هورمون تنظیم کننده ی قند خون انسولین و نقش گلوکاگون در افزایش میزان قند خون نسبت به سایر هورمون ها نقش موثرتر و بیشتری دارد.27-    هورمون ها و عوامل افزایش دهنده ی قند خون عبارتند از: گلوکاگون – اپی نفرین (آدرنالین) – نورا اپی نفرین ( نورا آدرنالین) – کورتیزول - سیستم سمپاتیک .28- انسولین و اپی نفرین عکس یکدیگر عمل می کنند.|+| نوشته شده در  جمعه ۱۱ تیر ۱۳۸۹ساعت 0:53  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتغده تیروئیدمقدمهغده تیروئید  با  وزن تقریبی  15 گرم  به عنوان  یکی از مهمترین غدد درون  ریز بدن است  که جلو گردن قرار  دارد.این  غده  با  ساخت  دو هورمون  عمده ( تیروکسین و تیرونین ) در سالهای نخست پس از تولد در تکامل مغزوپس از تولد درسوخت و ساز ، رشدسلولهای انسانی نقش دارد به نحوی که در کشور های پیشرفته  به دلیل اهمیت فعالیت  این غده  نوزادان   پس از  تولد  از  لحاظ  کار کرد   طبیعی  غده  تیروئید موردارزیابی و  غربالگری  واقع می شوند .کم کاری تیروئیدکم کاری تیرو ئید ممکن است یا با و یا بدون گواتر( بزرگ شدن غده تیرو ئید )  رخ دهد.در این حالت فعالیت تیروئید  تحت تاثیراختلالات هورمون های  تیروئید مختل است .پر کاری تیرو ئیددر پر کاری تیروئید میزان بالای تیروکسین آزاد  سرم  و کاهش تیرو تروپین کمتر از  حد طبیعی  رخ می دهد . پر کاری تیروئید  یا گواتر سمی تحت تاثیر عوامل مختلفی ایجاد می شودغده تیروئید چگونه کار می کند؟تیروئید غده ای است کوچک و نرم و به وزن پانزده تا بیست گرم و یکی از ده غده ای است که سیستم غدد درون ریز یا هورمونی را تشکیل می دهند از لحظه بسته شدن نطفه تا هنگام مرگ بدن تحت تأثیر مخلوطی از هورمونها قرار دارد که توسط این غده ها تولید می شوند این سیستم آن قدر دقیق کار می کند که وقتی عاملی باعث بر هم خوردن تعادل آن شود پیامدهای آن بر سر تا سر بدن تأثیر می گذارد.هورمونها یی که این غدد ترشح می کنند از طریق جریان خون به تمام قسمت های بدن می روند و پیامهای شیمیایی را به سلولها و بافتهای دور دست می رسانند وظیفه این هورمونها تنظیم مقدار دو نوع ماده در جریان خون است: موادی حیاتی که برای ادامه زندگی لازمند و موادی که از سوخت و ساز بدن بدست می آیند مثل قندها، اسیدهای چرب، ویتامینها، آنزیمها و مواد معدنی مانند کلسیم، سدیم، پتاسیم و ید.هر غده علاوه بر کارکردهای خاص خود با دیگر غده ها نیز همکاری دارد مثلاً در دوران گذر از نوزادی به کودکی و سپس بزرگسالی، رشد بدن به وسیله این هورمونها تنظیم می شود: سوماتوتروپین که از غده هیپوفیز ترشح می شود، هورمونهای غده تیروئید- تیروکسین و تری ید و تیرونین- و هورمونهایی که غده های تناسلی ترشح می کنند و این ترشح توسط غده هیپوفیز کنترل می شود.نقاط مهم بدنغده های درون ریز در مناطق مختلف بدن قرار دارند: غده هیپوفیز در سر، غده تیروئید و غده های پاراتیروئید در گردن، غده تیموس در بالای سینه، غده های فوق کلیوی و غده لوزالمعده در شکم و غده های تناسلی در لگن خاصره . این غده ها در مجموع بیش از پنجاه نوع هورمون تولید می کنند اما چون نمی توانند مقدار زیادی هورمون در خود نگه دارند مغز به وسیله یک چرخه بسیار دقیق زیست شیمیایی غده ها را به گونه ای برنامه ریزی می کند تا مقدار هورمونهای بدن در حالت  تعادل  باقی  بماند.  قطعا  اگر  در  کار  چنین  غده  پیچیده ای اختلال به وجود بیاید تعجبی ندارد. ا.ین بیماری ها به دو گروه کلی تقسیم می شوند: ممکن است غده تیروئید کم کار شود و مقدار کمی هورمون تولید کند که این حالت را کم کاری تیروئید می نامیم و یا این که ممکن است تیروئید پر کار شود و هورمونهای زیادی تولید کند که این حالت را پرکاری تیروئید می خوانیم پر کاری تیروئید به نام تیروتوکسیکوز نیز خوانده می شود که از نظر لغوی به معنای تیروئید سمی است کم کاری و پر کاری تیروئید با هم اختلاف زیادی دارند اما در یک نکته با هم مشترک هستند هر دو تأثیر زیادی بر سیستم های مختلف بدن می گذارند.غده تیروییدتیرویید غده ای است به شکل پروانه که به صورت عرضی در جلوی نای و در زیر حنجره قرار دارد تیروئید از دو لوب یا قسمت تشکیل شده که در دو سوی سیب آدم قرار دارند و به وسیله یک بافت غده ای به نام تنگه تیروئید به یکدیگر وصل می شوند.پر کاری تیروئیدنحوه پیشرفت بیماری:اکثر این گونه بیماران قبل از این که به پزشک، مراجعه کنند، حداقل شش ماه این علایم را داشته اند. اما در بعضی از بیماران به ویژه در نوجوانان و جوانان، این بیماری خیلی سریع در عرض چند هفته پیشرفت می کند. تمام بیماران همه علایم این بیماری را که در اینجا ذکر می کنیم نخواهند داشت. در افراد سالخورده علایم بارز این بیماری  به غیر از کاهش وزن، اغلب بی اشتهایی، ضعف عضلات و بی حوصلگی می باشد. از سوی دیگر این علایم در یک خانم جوان ممکن است به صورت افزایش انرژی خودش را نشان دهد به طوری که این فرد برای چند ثانیه هم نتواند در یک جا بی حرکت بنشیند و مدام در حال حرکت و جنب و جوش است.علایم و نشانه های پر کاری تیروئید:1-کاهش وزن: در تقریباً تمام بیماران مبتلا به پر کاری تیروئید کاهش وزن مشاهده می شود که به علت سوختن بیش از حد کالری در بدن بر اثر افزایش هورمون تیروئید می باشد. شما حتماً متوجه خواهید شد که در تمام مدت گرسنه هستید و حتی شب ها هم از خواب بلند شده و غذا می خورید این کاهش وزن می تواند از 2 یا 3 کیلوگرم تا 35 کیلوگرم یا بیشتر متغیر باشد اما در بعضی از افراد اشتهایشان به قدری زیاد است و آن قدر غذا می خورند که نه تنها وزنشان کم نمی شود بلکه اضافه هم می شود اگر شما شدیداً اضافه وزن دارید ممکن است از کاهش وزن که در این بیماری ایجاد می شود خوشحال شوید، اما متاسفانه بعد از این که پر کاری تیروئید شما درمان شد وزنتان دوباره اضافه خواهد شد.2-عرق ریزش و عدم تحمل گرما: از آن جایی که متابولیسم بدن افزایش می یابد، بدن شما حرارت بیشتری تولید می کند که این حرارت را با عرق ریزش نشان می دهد. شما از بودن در محل های گرم ناراحت می شوید و ممکن است حتی در روزهای سرد زمستان فقط با یک پیراهن به بیرون از خانه بروید در موارد شدید این عدم تحمل گرما ممکن است باعث اختلاف شما و دوستانتان بشود زیرا شما دوست دارید که درجه حرارت شوفاژ را کم کرده و پنجره ها را باز کنید و موجب ناراحتی دیگران شوید.3-تحریک پذیری:تحریک پذیری و زودرنجی که بر اثر پر کاری تیروئید ایجاد می شود معمولاً در خانم های جوان بیشتر بروز می کند شما ممکن است نتوانید با استرسها و فشارهایی که در اطرافتان وجود دارد کنار بیایید. همچنین ممکن است نسبت به انتقادهایی که از شما می شود حساسیت غیر طبیعی و بیش از حد نشان دهید. و خیلی زود از کوره در بروید شما ممکن است بدون هیچ علت واضحی زیر گریه بزنید.4-تپش قلب:اکثر بیماران دچار پرکاری تیروئید، تپش قلب دارند. شما ممکن است احساس کنید که ضربان قلبتان سریع تر از حالت طبیعی شده است، در پرکاری تیروئید شدیدی که مدت زیادی طول کشیده و درمان هم نشده به ویژه در  افراد سالخورده  ممکن است بی نظمی در ضربان قلب ایجاد شود که به آن اصطلاحاً (فیبریلاسیون دهلیزی) می گویند و حتی ممکن است نارسایی قلبی هم رخ می دهد.5-تنگی نفس:تنگی نفس به ویژه در هنگامی که فعالیتی انجام می دهید (مثلاً از پله ها بالا می روید) خود را نشان می دهد افرادی که قبلاً دچار آسم بوده اند ممکن است متوجه شوند که علایمشان بدتر است.6-لرزش دست ها:اکثر بیماران دچار پرکاری تیروئید از لرزش دست هایشان شکایت دارند. نگه داشتن یک فنجان بی حرکت یا قرار دادن کلید در قفل ممکن است برای این افراد مشکل باشد. دست خط این بیماران به علت لغزش دست ها بد خط می شود.7-ضعف عضلات:عضلات ران به خصوص ضعیف می شوند و بالا رفتن از پله ها را مشکل می سازد این افراد در هنگام بلند شدن از حالت نشسته مجبور هستند که با دستشان جایی را بگیرند.8-تغییر در حرکات روده:در اثر افزایش حرکات روده، مدفوع نسبت به حالت طبیعی، شل تر خواهد بود. اسهال در این بیماران می تواند به عنوان یک مشکل مطرح شود.9-قاعدگی های نامنظم:قاعدگی ها در خانم های دچار پرکاری تیروئید اغلب نامنظم، کم حجم و حتی گاهی اوقات دیده نمی شود. تا هنگامی که پرکاری تیروئید در یک خانم بیمار مقدار کافی درمان نشود، ممکن است ایجاد حاملگی مشکل باشد.10-اختلالات پوست، مو و ناخن:شما ممکن است تمام بدنتان دچار خارش شود. بیماران مبتلا به گریوز همان طور که قبلاً هم گفته شد در قسمت جلوی ساق پای خود دچار تورم و خارش می گردند. موهای شما ممکن است نازک و باریکتر از معمول شده و به خوبی حالت نگیرند. ناخن هایتان شکننده و زشت می شود.11-مشکلات چشمی:بیماران مبتلا به گریوز اغلب دچار مشکلاتی در چشم هایتان می شوند. این مشکلات شامل آبریزش شدید از چشم ها که بر اثر در معرض باد یا نور شدید قرار گرفتن بیشتر می شود، احساس وجود شن ریزه در چشم ها و درد چشم ها می باشد. اختلال در بینایی و دیدن دوگانه اشیاء نیز ممکن است رخ دهد بسیاری از این بیماران از این که چشم هایشان به بیرون زده می شود خیلی ترسیده و نگران می شوند.12-گواتر (بزرگ شدن تیروئید):اگر چه شما می توانید به وضوح گواتر خود را ببینید، احتمال کمی وجود دارد که این گواتر باعث بروز اشکال و علامتی در شما به غیر از احساس وجود یک چیزی در گردنتان شود.تشخیص پرکاری تیروئید:پزشک شما ممکن است ابتدا درخواست یک آزمایش خون برای ارزیابی عملکرد تیروئید شما بکند همچنین یک متخصص غدد درون ریز برای این که اطلاعات  بیشتری درباره پرکاری تیروئید شما به دست بیاورید، تقاضای اسکن تیروئید خواهد نمود تا نحوه درمان خود را بر اساس آن طرح ریزی کند. برای انجام یک اسکن تیروئید، لازم است که شما مقداری ید رادیواکتیو یا تکنسیوم را از طریق خوراکی یا تزریق وریدی دریافت نمایید. این مقدار رادیواکتیو به قدری اندازه اش کم است که می توان آن را حتی به افرادی که به ید حساسیت دارند هم داد. با این حال اکثر متخصصین از انجام اسکن رادیواکتیو در خانم های حامله یا شیرده اجتناب می کنند.نحوه درمان پرکاری تیروئید:برای درمان پرکاری تیروئید که بر اثر بیماری گریوز ایجاد شده، سه راه وجود دارد این سه راه عبارتند از: درمان دارویی و درمان جراحی و درمان با ید رادیواکتیو.درمان دارویی:درمان با داروهای ضد تیروئیدی (آنتی تیروئیدی) معمولاً برای بیماران جوان تر که با اولین دوره پرکاری تیروئید خود مواجه شده اند، مناسب تر است.  شایع ترین  داروی ضد تیروئید که در بریتانیا مصرف می شودداروی کاربی مازول می باشد که باعث کاهش مقدار هورمون های تیروئیدی می شود. این دارو به صورت قرص های 5 میلی گرمی وجود دارد. بیماران در ابتدا باید روزانه 40 تا 45 میلی گرم از این دارو مصرف نمایند بعد از 10 تا 14 روز علایم و نشانه های بیماری شروع به بهبود می کنند درمان معمولاً حدود 6 تا 18 ماه طول می کشد که بعد از آن حدود نیمی از بیماران بهبود یافته و سالم باقی می مانند.درمان جراحی:متأسفانه با وجود مصرف کاربی مازول یا پروپیل تیوا وراسیل به تنهایی یا همراه با تیروکسین به مدت 18 ماه، حدود نیمی از بیماران دوباره دچار پرکاری تیروئید می شوند که معمولاً در طی دو سال پس از قطع درمان این اتفاق می افتد. اگر در هنگام عود دوباره پرکاری تیروئید، سن شما زیر 45 سال است می توان با عمل جراحی و برداشتن حدود سه چهارم غده تیروئیدتان، به پرکاری تیروئید پایان داد. قبل از این که عمل جراحی انجام شود لازم است که با مصرف کاربی مازول سطح هورمون تیروئید  خودتان را به سطح  طبیعی برسانید وقتی تاریخ عمل جراحی شما مشخص شد، جراح از شما خواهد خواست که به مدت 10 تا 14 روز از یک داروی حاوی ید مصرف نمایید تا اندازه تیروئید و عروق خونی آن کوچک شود.درمان با ید رادیواکتیو:به طور مرسوم این نوع از درمان با ید رادیواکتیو برای بیماران با سنین بالاتر از 40 یا 50 سال و در سنی که بیمار دیگر بچه دار نخواهد شد و یا در جوانان که عقیم هستند به کار می رود. این برخورد از ابتدا به این خاطر انجام می شد که ممکن است بر اثر درمان با ید رادیواکتیو بچه هایی که به دنیا خواهند آمد دچار ناهنجاری هایی شوند اما در واقع هیچ دلیلی برای این ادعا وجود ندارد و امروزه در بسیاری از افراد جوان را هم با این روش درمانی که ارزان و ساده هم هست درمان می کنند.نکات اصلی درباره این بیماری:1- حدود سه چهارم مواد پرکاری تیروئید به علت بیماری گریوز ایجاد می شوند.2- اکثر  بیماران  مبتلا  به بیماری گریوز را خانم های 40 تا 50  ساله تشکیل می دهند.3- درمان های دارویی، جراحی و درمان با ید رادیواکتیو، سه راه درمان بیماری گریوز هستند.4- بعد از درمان شما به معاینات منظم برای بررسی وضعیت سلامتی تان نیاز خواهید داشت.5- اکثر بیماران مبتلا به بیماری دارای مشکلات چشمی این بیماری می باشند.کم کاری تیروئیدنحوه پیشرفت بیماری:کم کاری تیروئید، مشکلی نیست که یک شبه ایجاد شود بلکه به آهستگی و در طی چندین ماه ایجاد می گردد و شما یا خانواده تان ممکن است در ابتدا به وجود علایم آن پی نبرید یا این که این علایم را به حساب افزایش سن و پیری شما بگذارند. امروزه با وجود آزمایشگاه های مجهزی که در سراسر کشور ساخته شده است انجام آزمایش از عملکرد  تیروئید و تشخیص  کم کاری تیروئید  در مراحل اولیه آن کار بسیار آسانی است به کم کاری تیروئید در مراحل پیشرفته گاهی اوقات میگزدم گفته می شود. ایجاد تمام علایم و نشانه های مربوط به کم کاری تیروئید که در این جا ذکر می شود در همه بیماران دیده نمی شود مگر این که از کم کاری تیروئید چندین سال گذشته باشد و درمان انجام نشده باشد. شما ابتدا ممکن است به خاطر خستگی یا اضافه شدن وزنتان به پزشک مراجعه کنید هر چند این علایم می توانند به علل دیگر هم رخ دهند در این موارد پزشک از شما یک آزمایش تیروئید به عمل خواهد آمد و در صورتی که کم کاری تیروئید وجود داشته باشد T4 کاهش یافته و هورمون TSH افزایش می یابد.علایم و نشانه های کم کاری تیروئید:کم کاری تیروئید باعث کند شدن واکنش های شیمیایی در بدن شده و علایم و نشانه های زیر را پدید می آورد.1-افزایش وزن:اکثر بیماران مبتلا به کم کاری تیروئید از 5 تا 10 کیلوگرم اضافه وزن پیدا می کنند  این  افراد  اشتهایشان  افزایش نمی یابد و  حتی  ممکن است کاهش هم یافته باشد.2-حساسیت نسبت به سرما:بیماران دچار کم کاری تیروئید شدیداً نسبت به سرما حساسیت پیدا می کنند و دوست دارند که چندین لباس گرم پوشیده و کنار بخاری بنشینند. این افراد احساس می کنند وقتی که می خواهند سریعاً حرکت کنند، عضلاتشان سفت و دچار گرفتگی شده است، مخصوصاً در هنگام سرما.3-مشکلات روحی و روانی:شما ممکن است احساس خستگی  کرده و خواب آلوده باشید و از نظر ذهنی، کند شده باشید. واکنش های شما آهسته تر می گردند بیماران مسن تر ممکن است به غلط تصور شود که دچار زوال عقل شده اند.4-بریده بریده حرف زدن:صدای شما ممکن است آهسته و گرفته شود و صحبت هایتان بریده بریده گردد5-مشکلات قلبی:بر خلاف بیماران دچار پرکاری تیروئید، نبض شما ممکن است آهسته تر شده و به حدود 60 ضربان در دقیقه برسد. شما ممکن است فشار خون نیز داشته باشید. بیمار سالخورده ای که مدت های طولانی دچار کم کاری شدید تیروئید بوده است در خطر نارسایی قلبی می باشد. آنژین قلبی می تواند اولین علامت کم کاری تیروئید باشد.6- یبوست: همان طور که تمام فعالیت های بدن در کم کاری تیروئید آهسته می شوند شما ممکن است دچار یبوست هم بشوید.7-قاعدگی شدید:قاعدگی های شما ممکن است خیلی سخت و شدید بشود (در صورتی که هنوز یائسه نشده اید).8-مشکلات پوست و مو:پوست شما به احتمال زیاد خشک و خشن می شود و به آسانی پوسته پوسته می گردد پوست رنگ پریده شده و پلک ها، دست ها و پاهای شما ورم می کنند  بعضی از بیماران ممکن است متوجه شوند که  رنگ  پوستشان به رنگ زرد لیمویی تغییر یافته است و رگهای خونی که در گونه ها قرار دارند به رنگ ارغوانی درآمده اند. موهای شما خشک و شکننده می شوند و کناره های ابروی شما ممکن است بریزد.9-اختلالات سیستم عصبی:شما ممکن است کمی از شنوایی تان کاسته شود و مشکلاتی در تعادل و توازن خود پیدا کنید اگر انگشتان شما به خصوص در شب دچار سوزش و گزگز شدند، می توانید با تکان دادن شدید دست هایتان باعث تسکین آن شوید.نحوه درمان کم کاری تیروئید:درمان با یکی از داروهای تیروئید، لووتیروکسین یا لیوتیرونین انجام می شود. معمولاً درمان با مقدار کم این داروها شروع می شود و بعد از 3 یا 4 هفته مقدار آن ها افزایش می یابد. سپس بعد از 3 یا 4 هفته بعد مقدار آن ها افزایش می یابد. بعد از سه ماه، شما باید یک آزمایش خون انجام دهید تا وضعیت سطح هورمون تیروئید خونتان مشخص شود و میزان  داروی  دریافتی  شما بر اساس آن تنظیم گردد. هدف از این کار رساندن سطح T4 و TSH خونتان به یک حد طبیعی می باشد.داروهای ایجاد کننده کم کاری تیروئید:داروی کربنات لیتیم که به صورت گسترده ای در درمان افسردگی و جنون به کار می رود ممکن است ایجاد گواتر و کم کاری تیروئید نماید. بنابراین در بیمارانی که این دارو را مصرف می کنند باید درمان کم کاری تیروئید هم صورت پذیرد. داروی آمیودارون که در درمان بی نظمی های قلبی به کار می رود نه تنها ممکن است ایجاد پرکاری تیروئید کند بلکه می تواند سبب کم کاری تیرویید هم بشود به همین دلیل افرادی که این دارو را مصرف می کنند باید هر چند ماه یکبار آزمایش خون داده و وضعیت تیروئید خود را ارزیابی نمایند.نکات اصلی:1- کم کاری تیروئید به آهستگی پیشرفت می کند و علایم آن در ابتدا مبهم و نامشخص هستند.2- پزشک شما می تواند با انجام یک آزمایش ساده خون به کم کاری تیروئید شما پی ببرد.3- درمان کم کاری تیروئید با قرص هایی انجام می شود که شما احتمالاً باید تا آخر عمر آن ها را مصرف نمایید.4- اگر در آزمایش خون مشخص شد که تیروئید شما فقط دارای کمی اشکال است، می توانید درمان کم کاری تیروئید را شروع کنید ، تا از بروز آن پیشگیری نمایید.نشانه های وجود اختلال در غده تیروئید کدامند؟1-خستگی ، اضطراب ، بی خوابی2- کاهش وزن با وجود زیاد شدن اشتها3-افزایش ضربان قلب4-افزایش تعریق بدن5-تحمل نکردن گرما6- سوزش چشم7-اختلال در فرو بردن آب دهان8- ضعف ماهیچه های بدنچه موقع نزد پزشک برویم؟در صورت مشاهده  هر یک از  علائمی  که در  بالا ذکر کردیم بهپزشک مراجعه کنید  تا با  معاینه و  آزمایش خون،  وجود یا عد م وجود بیماری د ر شما به  موقع تشخیص داده شود تا بتوانید هرچهزودتر برای درمان آن اقدام کنید.عوامل بروز اختلال کدامند؟علت های گوناگونی برای ابتلا به بیماری های مرتبط با این غده مهم وجود دارد که  از جمله آنها می توانیم به اختلال در  سیستم ایمنی بدن،  عوامل  ژنتیکی،  اختلال هورمونی  در بدن،   عمل جراحی، قرار گرفتن  در معرض  پرتوهایی  که به بدن آسیب می رسانند، عادات غذایی و کمبود ید در نوع تغذیه اشاره کنیم.چند توصیه:1- هر چند وقت یک بار  ناحیه گردن  خود را تحت  معاینه قرار دهید.2-اگر تیروئید  شما پرکار است سبزیجات را در برنامه غذایی خود بگنجانید.3- سیگار نکشید  . تحقیقات بسیاری ثابت کرده اند  که  استعمال دخانیات بر غده تیروئید تأثیر می گذارد و  اگر هم در این  غده اختلال وجود داشته باشد، بیماری آن را تشدید می کند. .4- برای  درمان بیماری  خود  می توانید  از مکمل هایی   چون  ویتامین ث  و ب کمپلکس استفاده کنید. البته هرگز از یاد نبرید که بدون مشورت با پزشک برای خود نسخه ای تجویز نکنید!هورمون های تیروئید هورمون های تیروئید موادی ید داری هستند که در غده تیروئید ساخته شده و از آن آزاد میگردند این هورمون ها در سوخت و ساز و فرایند رشد جسمانی و روانی در حتما برای جلوگیری از کم کار شدن غده تیروئید دوره خود را بیش از ۵ هفته ادامه ندهید اصول رژیم غذائی صحیح چاقی در اثر کم کاری غده تیروئید هورمون مترشحه از این غده ضمن انجام کارهای مختلف در سوخت و ساز بدن نیز نقش مهمی دارد اگر کسی به بیماری گواتر سمی بزرگ شدن وظیفه غده تیروئید چیست؟ کار غده تیروئید ساخت آزادسازی وترشح هورمون های تیروکسین و تری یدوتیرونین که این هورمون ها در رشد و تکامل بدن و همچنین نمو مغز مسول سوخت و ساز بدن است دکتر رهام صادقی انجمنهای گفتگو موضوع کم کاری تیروئید دارم 5 posts   3 authorsدکترم میگه 3 ماه دیگه بیا چون دومی نرماله اما اگه واقعاکم کار شده باشه از روی سایزش این افزایشسوخت و ساز بدن، تاثیر اصلی هورمونهای تیروییدی است اصطلاح گواتر به معنی آن است که غده تیرویید بزرگتر از حد طبیعی شود تصویر روبرو Get more discussion results چاقی در اثر کم کاری غده تیروئید هورمون مترشحه از این غده ضمن انجام کارهای مختلف در سوخت و ساز بدن نیز نقش مهمی دارد اگر کسی به بیماری گواتر سمی بزرگ شدن اداره کل آموزش و پرورش استان گلستان درباره غده تیرویید در کم کاری تیروئید، سطح ترشح هورمون های تنظیم کننده ی سوخت و ساز کار این غده این است که هورمون ترشح کند هورمونهای تیروئید انرژی را به سلولهای بدن منتقل تیروئید، پُرکاری و کم کاری آن امروزیها میدانند که گواتر یا بزرگ شدن غده تیرویید تحت تاثیر استرس، تشدید میشود و شاید کورتوا، یک شیمیدان فرانسوی که به منظور تهیه باروت برای ارتش ناپلئون کار میکرد، از افزایش سوخت و ساز بدن، تاثیر اصلی هورمونهای تیروییدی است غدد درون ریز بدن را بشناسیم هورمون تیروئید در تنظیم متابولیسم یا سوخت و ساز سلول های بدن نقش اصلی را منشاء این بیماری ممکن است اختلال در کار غده هیپوفیز و یا غده فوق کلیوی باشد ساختار غده تیروئید غده تیروئید مسئول تولید و ترشح هورمون هایی به نام های تیروکسین و تری است، که میزان سوخت و ساز بدن یا سرعت مصرف انرژی و سرعت رشد و بلوغ را تنظیم می کنند 07 مهر 1388 ; طرح زیبا روی کابینت آشپزخانه 07 مهر 1388 ; از این 8 کار SiteRooz com غده تیروئید تیروئید در قسمت پایینی گردن جای دارد این غده شامل دو لب است که در طرفین نای سرعت سوخت و ساز غالبا لاغر است به دلیل اثرات ترشح بیش از حد هورمونهای این غده کار با کامپیوتر و 20 دقیقه استراحت اس ام اس ● اس ام اس عاشقانه جدید تیروئید، پُرکاری و کم کاری آن غده تیرویید، یکی از مهمترین غدد درونریز بدن ماست که شاید بتوان گفت حیات ما بسته به آن است اما چه زمانی این غدد کم کار یا پرکار می شوند؟ وظایف زیستی تیرویید افزایش سوخت و ساز بدن،تاثیر اصلی هورمونهای تیروییدی است غدد درون ریز بدن را بشناسیم ایران سلامت 5 مه 2010 هورمون تیروئید در تنظیم متابولیسم یا سوخت و ساز سلول های بدن نقش اصلی منشاء این بیماری ممکن است اختلال در کار غده هیپوفیز و یا غده فوق آشنایی با فیزیولوژی غده تیروئید Thyroid gland ایران سلامت 14 نوامبر 2009 پرکاری تیرویید غده تیروئید فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری بیش از حد طبیعی غده تیرویید، که هورمونهای مترشحه از آن در تنظیم تمام کارهای بدن نقش دارند گاهی ریزش مو گاهی بزرگ شدن غده تیروئید عوامل زمینه ساز التهاب غده تیرویید هاشیموتو سایت علمی دانشجویان ایران File Format PDF/Adobe Acrobat Quick Viewﻓﻨﻼﻧﺪ، ﻧﺤﻮﻩ ﺳﺎز و ﮐﺎر ﺁن و ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺣﺎﺻﻠﻪ را ﮐﻪ ﺁﻳﺎ ﻓﻨﻼﻧﺪ رﻳﺴﮏ ﮐﻢ ﮐﺎر ﺑﻮدن ﻣﺎدرزادﯼ ﻏﺪﻩ ﺗﻴﺮوﺋﻴﺪ در ﮐﻮدﮐﺎن ﻧﻮزاد ﺑﻄﻮر ﺗﻘﺮﻳﺒﯽ بیماریهای تیروئید کار این غده این است که هورمون ترشح کند هورمونهای تیروئید انرژی را به کشور را کم کاری این غده عنوان و اظهار کرد نقش اصلی غده تیروئید تنظیم سوخت و ساز  است .کار دیگش تنظیم رشد هستشنکات هورمون ها ی تیروئیدی:26-  وظیفه:این هورمون ها میزان سوخت و ساز بدن را تنظیم می کنند-- رشد طبیعی مغز را باعث می شوند .-    رشد استخوان ها و افزایش حجم ماهیچه ها را در دوران کودکی افزایش می دهند-     بر اعمال تولید مثلی تاثیر دارند .-     در افراد بزرگسال باعث هوشیاری می شوند.-     بالا بودن میزان کلسیم در خون سبب تحریک ترشح هورمونی به نام کلسی تونین از غده تیروئید می شود که باعث رسوب کلسیم در بافت استخوانی می شود. از کلسیم در موارد مختلفی استفاده می شود از جمله انقباض ماهیچه ها( که در    در ماهیچه ذخیره می شود) و نیز برای ترشح بعضی از مواد از سلول.-    هورمون های تیروئیدی از افزودن ید به آمینو اسید تیروزین ایجاد می شوند.27- کم کاری تیروئید(هیپوتروئیدیسم) که در کودکان باعث کاهش رشد، عقب افتادگی ذهنی و یا هر دو را به همراه دارد و در افراد بالغ هیپوتروئیدیسم سبب کمبود انرژی ، خشکی پوست و افزایش وزن می شود.28- پر کاری تیروئید(هیپر تروئیدیسم) سبب بیقراری ، اختلالات خواب ، افزایش تعداد ضربان قلب و کاهش وزن می شود. این تنش ها تا حدودی بوسیله ی کورتیزول مهار می شود که از بخش قشری فوق کلیه آزاد می شود مهار می شود.29 - هورمون پاراتیروئید: باعث افزایش باز جذب کلسیم از روده(از طرق فعال کردن ویتامین D که باعث افزایش میزان کلسیم در خون می شود ، باز جذب آن از کلیه و تجزیه املاح کلسیم در استخوان و در نهایت باعث افزایش آن در خون می شود.30- به غده ی تیروئید بزرگ گواتر گفته می شود که علت آن کمبود ید است. غده ی تیروئید در جلوی گلو قرار دارد و چهار غده ی پارا تیروئید هم در پشت غده ی تیروئید و چسبیده به آن قرار دارد.31- در تنظیم کلسیم دو غده ی تیروئید(با کلسی تونین موجب کاهش کلسیم) و پارا تیروئید ( با پاراتورمون موجب افزایش کلسیم خون) این دو غده عکس هم عمل می کنند.نکات هورمون های غدد فوق کلیوی:32- قسمت مرکزی فوق کلیه در مواقع فشار – روحی – جسمی مانند دستگاه هشدار دهنده عمل می کند و هورمون های ستیز و گریز را آزاد می کند و این هورمون ها عبارتند از اپی نفرین و نورا اپی نفرین.توجه: دستگاه سمپاتیک نیز در مواقع تنش زا همین پاسخ را ایجاد می کند اما مدت اثر هورمون های قسمت مرکزی طولانی تر است. این هورمون های ستیز و گریز باعث افزایش ضربان قلب ، افزایش فشار خون ، قند خون و افزایش جریان خون به قلب و شش ها می شود.33- هورمون های بخش قشری فوق کلیه عبارتند از آلدوسترون و کورتیزول که در پاسخ دیر پا به فشار روحی – جسمی آزاد می شوند. مقدار زیاد کورتیزول سبب سرکوب سیستم ایمنی می شود و مقدار انرژی در دسترس بدن را افزایش می دهد. برای مثال کورتیزول باعث می شود مقدار گلوکز خون افزایش یابد و پروتئین ها برای مصرف شکسته شوند. اما آلدوسترون آزاد شده از بخش قشری فوق کلیه باز جذب سدیم افزایش – فشار خون افزایش و همچنین مقدار پتاسیم خون کاهش می یابد. محرک ترشح آلدوسترون افزایش مقدار K  پتاسیم است.وچند نکته دیگر:24- انسولین هورمونی است که از بخش درون ریز پانکراس آزاد می شود.25- انسولین با افزایش تولید و تجمع گلیکوژن در کبد، قند خون را کاهش می یابد و همچنین باعث می شود جذب گلوکز توسط سلول های ماهیچه ای و تبدیل آن به گلیکوژن به عنوان یک منبع انرژی را افزایش می دهد.26- انواع دیابت عبارتند از:n      دیابت نوع یک بر اثر حمله دستگاه ایمنی بدن به جزایر لانگرهانس ایجاد می شود که نوعی بیماری خود ایمنی است.n      دیابت نوع دو به دنبال چاقی و عدم تحرک ایجاد می شود و در نوع دو تعداد گیرنده های انسولین در سلول ها کم ولی مقدار انسولین خون طبیعی است.25- غده ی پینه آل به اندازه ی یک نخود در مغز است و ملاتونین ترشح می کند که در تنظیم ریتم های شبانه روزی ، نمو جنسی ، اختلالات خلقی مانند افسردگی زمستانی نقش دارند.26-    مهمترین هورمون تنظیم کننده ی قند خون انسولین و نقش گلوکاگون در افزایش میزان قند خون نسبت به سایر هورمون ها نقش موثرتر و بیشتری دارد.27-    هورمون ها و عوامل افزایش دهنده ی قند خون عبارتند از: گلوکاگون – اپی نفرین (آدرنالین) – نورا اپی نفرین ( نورا آدرنالین) – کورتیزول - سیستم سمپاتیک .28- انسولین و اپی نفرین عکس یکدیگر عمل می کنند.|+| نوشته شده در  جمعه ۱۱ تیر ۱۳۸۹ساعت 0:53  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتانواع هورمون‌هاهورمون هاانواع هورمون‌هاهورمونها از نظر ترکیب شیمیایی به سه دسته تقسیم می‌شوند :هورمونهای پپتیدی : که می‌توانند پپتید ساده باشند یا گلیکوپپتید. یک هورمون پپتیدی ساده در بدن انسان مثل انسولین و هورمون گلیکوپپتیدی مثل FSH و LHپـِپتیدها (از واژهٔ یونانی πεπτίδια به معنی :گواردنی کوچک، گوارَک) بسپارهای کوچکی هستند که از به هم پیوستن اسیدهای آمینه با ترتیب مشخصی تشکیل شده‌اند. پیوند بین هر اسید آمینه با اسید آمینهٔ بعدی پیوند آمید یا پیوند پپتیدی نامیده می‌شود. پروتئین‌ها، مولکول‌های بس‌پپتیدی‌ای (و یا حتی چند زیرواحد بس‌پپتیدی، موسوم به ساختار نوع چهارم) هستند. تمایز بین آن‌ها در این است که پپتیدها رشته‌هایی کوتاه و بس‌پپتیدها/پروتئین‌ها رشته‌هایی بلند از اسید آمینه هستند.پیوند پپتیدی یک پیوند شیمیایی بین دو مولکول است که گروه کربوکسیل یک مولکول با گروه آمین مولکول دیگر واکنش می‌دهد ایجاد می‌شود و به این وسیله یک مولکول آب آزاد می‌شود(سنتز آبدهی) و معمولاً بین دو اسید آمینه برقرار می‌شود. پیوند پپتیدی بین دو اسید امینه‌است . اگر تعداد اسید امینه‌هایی که به یکدیگر متصل می‌شوند کم باشد به آن الیگو پپتید می‌گویند و اگر تعداد اسید امینه‌هایی که به یکدیگر متصل می‌شوند زیاد باشد به آن پلی پپتید می‌گویند .اگر وزن مولکولی یک زنجیره پپتیدی کمتر از ۱۰۰۰۰ باشد به آن پلی پپتید می‌گویند و اگر بیشتر از این باشد به آن پروتئین می‌گویندهورمون‌های استروئیدی : که از کلسترول منشا می‌گیرند مثل هورمون‌های جنسی (استروژن ، تستسترون)هورمونهای آمینی : که فقط از یک اسیدآمینه یکروزین تشکیل یافته‌اند که شامل هورمونهای تیروییدی و هورمونهایی می‌باشند که از قسمت مرکزی غده فوق کلیوی ترشح می‌شوند و عبارتند از دوپامین ، آدرنالین و نورآدرنالیننحوه حمل و انتقال هورمون در خونآن دسته از هورمونهایی که در آب محلولند در خون حل شده و آزادانه در خون می‌گردند. مثلا هورمون انسولین که آزادانه در خون حل شده و انتقال می‌یابد. ولی هورمونهایی که در آب محلول نیستند، مثل هورمونهای تیروئیدی و استروئیدی به یکی از پروتئینهای خون باند شده و به کمک آن حمل می‌گردد. در کبد ، پروتئینی ساخته می‌شود به نام SBG (پروتئین باند شونده به هورمونهای جنسی) که این پروتئین به هورمونهای جنسی چسبیده و آنها را حمل می‌کند.این عمل باعث می‌شود که این هورمونها از طریق کلیه دفع نگردند. زیرا جنس این هورمونهای استروئیدی بوده و فسفولیپیدهای غشای سلولهای کلیه حل شده و به نفرون ریخته شده و به نفرون ریخته شده و از طریق ادرار دفع می‌گردند. ولی وقتی که یک پروتئین به این هورمونها باند شود، دیگر قادر به عبور از غشای سلولهای کلیه نبوده و دفع نمی‌گردند. همچنین در اثر باند شدن پروتئین به این هورمونها ، هورمون اثر دراز مدتی می‌تواند دربدن داشته باشد. البته چسبندگی هورمون به پروتئین کریر خود یک ترکیب ناپایدار است و در مواقع لازم هورمون از پروتئین کریر جدا می‌شود.نحوه تاثیر هورمونهالازمه تاثیر هورمون به سلول هدف وجود گیرنده یا رسپتور در سلول هدف است. این گیرنده‌ها در سلول هدف می‌توانند غشایی باشند یا داخل سلولی. هورمونهایی که می‌توانند از غشا عبور کنند (هورمونهای تیروییدی و استروییدی) گیرنده‌شان در داخل سلول است ولی هورمونهای پپتیدی و هورمونهایی که از قسمت مرکزی غده فوق کلیوی ترشح می‌شوند، قادر به عبور از غشای سلول نیستند. در نتیجه گیرنده آنها در غشای سلول قرار دارد.زمینه‌های قابل بحث در ترشح هورمونریتم‌های تنظیمی بیولوژیکریتم Ultradianمثل ریتم تنظیمی هورمون GnRH ، که تنظیم ترشح این هورمون در فواصل زمانی کوتاه (چند دقیقه تا چند ساعت) انجام می‌گیرد و در حقیقت نبضهای ترشحی وجود دارد. یعنی تنظیم به نحوی است که هورمون دقایقی ترشح می‌گردد و چند ساعت ترشح نمی‌شد و ... .ریتم Circadianیعنی تنظیم ترشح به صورت شبانه‌روزی است مثل هورمون رشد که نحوه تنظیم به این ترتیب است که 70% هورمون رشد موقع شب و هنگام استراحت و 30% آن موقع روز ترشح می‌گردد.ریتم Infradianمثل هورمونهای جنسی پرندگان که ریتم ترشحی به صورت سالانه است. در پرندگان با طولانی شدن طول روز مقدار هورمونهای جنسی بالا می‌رود و حیوان جفت‌یابی می‌کند و یا هورمون تیروکسین در انسان که میزان ترشحش در زمستان زیاد و در تابستان کم است.عوامل موثر در تنظیم ترشح هورمونسیستم کنترل فیدبکی (Feed back)در این نوع تنظیم مخصوص کار هورمون بر روی ترشح هورمون اثر می‌گذارد. مثل هورمون انسولین و اثرش روی قند خون. انسولین قند خون را کم می‌کند. با کم شدن قند خون ترشح هورمون انسولین کاهش می‌یابد.سیستم کنترلی فیدفوروارد (Feed for ward)عاملی که روی ترشح هورمون اثر می‌کنند اثرش را به صورت یک طرفه دیکته می‌کند مثل هورمون تیروکسین و اثر سرما روی آن. با سرد شدن هوا میزان ترشح هورمون تیروکسین افزایش می‌یابد. ولی سرمای هوا و هورمون تیروکسین با هم حلقه فیزیکی تشکیل نمی‌دهند.تنظیم گیرنده‌های هورموناهمیت تنظیم گیرنده‌های هورمون به همان اندازه تنظیم خود هورمون می‌باشد. مثلا نوعی بیماری دیابت وجود دارد به نام دیابت غیر وابسته به انسولین که در آن کمبود هورمون انسولین وجود ندارد بلکه کمبود گیرنده‌های انسولین مطرح است. جنس گیرنده‌ها هم از پروتئین است و گیرنده‌ها هم نیاز به تنظیم دارند. بطوری که اگر در بدن قسمتی وجود داشته باشد که نیاز به هورمون خاص بیشتری دراد آن قسمت گیرنده‌های هورمونش افزایش می‌یابد.انواع چربی سوزها چیستند؟ مطالبی راجع به «تریامترن h» ، یوهیمبین ، آندروستن دیون و ..) ترموژنیک ها: این چربی سوزها شامل دو دسته هستند. دسته اول از طریق اثر بر روی غده تیروئید و افزایش ۳t و ۴t و در نهایت افزایش تیروکسین منجر به شدت متابولیسم و سوخت و ساز می شود که باید زیر نظر پزشک مصرف شود. زیرا در صورت استفاده خودسرانه ممکن است فرد به هیپرتیروئیدی� �م دچار شود.دسته دوم ترموژنیک ها از طریق اعمال اثر بر روی عصب سمپاتیک اعصاب خودمختار باعث افزایش کاتکول آمین ها که مشتقات آمینی بنزن هستند می شود که این مشتقات کاتکول آمینی شامل هورمون های آدرنالین و نورآدرنالین می باشد که از قسمت مرکزی غدۀ فوق کلیوی ترشح می شود که از این قبیل می توان به مکمل افدرین که از گیاه افدرا از خانوادۀ افدراسه تهیه شده اشاره کرد. رازهایی نظیر آتروپین و هیوسین را سکوپولامین نیز در این دسته قرار می گیرند که باید زیر نظر پشک مصرف شوند با مصرف مکمل افدرین بدن در حالت ستیزوگریز قرار می گیرد. در این حالت خون بیشتری به بافت ها می رسد و سوخت و ساز سلول به ویژه کاتابولیسم را افزایش می یابد در زمان مصرف افدرین فرد دچار طپش قلب می شود.برخی از ورزشکاران به علت مشاهدۀ اثرات افدرین در چربی سوزی به مصرف بیش از حد و خودسرانۀ آن اقدام می ورزند و دچار بعضی بیماری های روانی مانند خشونت بیش از حد و عدم تعادل رفتاری می شوند که باید سریعاً به پزشک مراجعه کنند. تا پزشک با آزمایشات مربوطه داروهایی نظیر، پروپرانولول- اوکسپرنولول و سوتالول و ... را به شخص تجویز کند که این داروها مسدود کنندۀ «گیرنده» بتای قلبی هستند. زیرا اثر افدرین بر روی گیرنده های بتا قلبی می باشد.۲) بلوکه کننده ها: این دسته چربی سوز نیستند ولی مانع جذب چربی در بدن می شوند. به این طریق که سلول چربی را فارگوسیت می کند و دور تا دور سلول چربی را فرا می گیرد تا از طریق بدن جذب نشوند.از بلوکه کننده ها می توان به چیتوسان و گوارانا اشاره کرد که این دو مولکول از جلبک های دریایی ساخته شده اند و جزء بی ضررترین چربی سوزها به حساب می آیند که با مجوز وزارت بهداشت عرضه می شوند۳.) دفع کننده ها: این دسته نیز چربی سوز نیستند و فقط مانع جذب چربی در بدن می شوند. مثلاً زنیکال باعث می شود آب بدن به همراه سدیم و پتاسیم از طریق ادرار دفع شود و نیز مقدار کمتری از مواد غذایی جذب بدن شود و یا «تریامترن h» که پتاسیم را در بدن نگه می دارد و فقط سدیم را به همراه آب از بدن دفع می کند و فشار کمتری را به قلب وارد می کند و در اصل با مصرف دیورتیک ها وزن بدن از طریق دفع آب کم می شود و چربی ها مصرف نمی شوند و دیورتیک ها جزء خطرناک ترین داروها به حساب می آیند. زیرا تعادل الکترولیتی بدن را به هم می زنند.در دسته دفع کننده ها مکملی به نام زینکال وجود دارد که آنزیم لیپاز معده را از بین می برد و فرد با مصرف چربی هم چاق نمی شود زیرا چربی ها جذب بدن نشده و از راه مدفوع دفع می گردند و فرد همیشه دارای مدفوع چرب می باشد که مصرف آن نیز خطراتی به همراه دارد.۴) آنابولیک ها: که شامل: یوهیمبین- dhea- تریبولوس دلتا۴، آندروستن دیون می باشند. از مکمل های نام برده شده dhea و دلتا ۴- آندروستن دیون پروهورمون می باشند. یعنی یک یا دو مرحله قبل از ساخت تستوسترون اند و با مصرف آنها بدن به صورت طبیعی تستوسترون تولید می کند و از طریق خواص آنابولیک آنها چربی سوزی اتفاق می افتد. یوهیمبین و تریبولوس ترستریس (نام علمی خارخسک) باعث افزایش تستوسترون به صورت طبیعی می شوند. این دسته بیشتر در دوران رژیم ورزشکاران مصرف می شود تا علاوه بر چربی سوزی بافت عضله شان حفظ شود. استفاده پروهورمون ها مدتی است در مسابقات ورزشی ممنوع شده است.۵) ترکیبات آلی اکتیو: شامل آنزیم ها- کوآنزیم ها و ویتامین ها و بعضی ترکیبات آلی می باشند. مثل مکمل هایی چون کوآنزیم ۱۰q کرومیوم- آنتی اکسیدان ها- ال کارنیتین که این دسته جزء بی ضررترین چربی سوزها می باشد.به هر ماده ای که بتواند انرژی متابولیسم پایه را افزایش دهد چربی سوز گویند۶) چربی های مفید: این دسته ldl را کاهش و hdl را افزایش می دهد و سریع تر به انرژی تبدیل شده و متابولیسم بدن را افزایش می دهد و شامل مکمل هایی نظیر cla که از شیر گاو به دست آمده و روغن های mct مثل روغن کنجد- زیتون و روغن های گیاهی می باشد. این دسته نیز جزء بی ضررترین چربی سوزها محسوب می شود که برخی از آنها مجوز وزارت بهداشت ایران را داراست.یکی از اساسی ترین مشکلات افراد چاقی است که به دلیل کم تحرکی و سیستم ماشینی به وجود میاید افراد چاق راه های زیادی برای آب کردن چربی های خود امتحان می کنند که در بیشتر مواقع با شکست مواجه می شوند چون در اکثر مواقع یکی از فاکتورهای کم کردن وزن را رعایت نمی کنند.در چاقی عوامل زیادی تاثیر گذارند که باید به آنها توجه کرد و بر ضد آنها رفتار کرد.یکی از این عوامل استفاده نکردن از مکمل های ورزشی است .امروزه به قدری مکمل های تقلبی زیاد شده که افراد از استفاده کردن از مکمل ها واحمه دارند.چربی سوز REDz از شرکت ساترن امریکا یکی از قویترین چربی سوزها است که تحت نظارت وزارت بهداشت از طریق شرکت اکسیر وارد ایران می شود این چربی سوز جزء کمیاب ترین مکمل های کاهش وزن است که عوارضی از قبیل تپش قلب ندارد.مشخصات مکمل:بدنسازان عزیز صادقانه به شما می گوییم که قوی ترین چربی سوزها اگر با رژیم غذایی و تمرین مناسب همراه نباشند کاری از پیش نخواهند برد. قویترین چربی سوز با کارایی فوق العاده محصول 2006: فاقد افدرین و مواد محرک قلب میباشد و با بالاترین فناوری جهانی تولید شده که شامل 14 ماده بوده و باعث کاهش چربی قهوه ای بدن یعنی مقاومترین نوع چربی می شود. این فرآورده در بسته های 120 عددی کپسولی ارائه میگردد. با مصرف این مکمل هرگز تپش قلب در شما ایجاد نمی شود. مناسب آقایان و بانوان. طریقه مصرف: دو عدد قبل از صبحانه. دو عدد قبل از ناهار.|+| نوشته شده در  جمعه ۴ تیر ۱۳۸۹ساعت 3:57  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظرات1AD1ADهورمون هدف: 1-testosteroneدرصد تبدیل به هورمون هدف: بسیار زیادتبدیل به «دی هیدروتستوسترون»: اندکتاثیرات استروژنی: به هیچ وجهاین پیش هورمون نیز ترکیبی است که منحصراً در فرم های خوراکی به بازار عرضه شده و بر خلاف دیگر پیش هومورن هایی که به هورمون های تستوسترون و یا ناندرولون تبدیل می شوند این پیش هورمون برای تبدیل شدن به هورمون هدفی موسوم به «1-testosterone» ساخته و طراحی شده است.گفته می شود که «1-testosterone» حدودا 700 برابر آنابولیک تر و قوی تر از خود تستوسترون بوده است. این گفته را در آزمایشگاه ها می توان تائید کرد اما در عمل می بینیم که این ماده تنها اندکی قوی تر از «Nor-diol» ظاهر می شود.«1-testosterone» به هورمون استروژن تبدیل نشده و از این جهت تاثیر منفی چندانی بر سلامت و بر پیشرفت های ورزشی ورزشکاران نداشته و موجب بروز عارضه نوک سینه در مردان و موجب بروز عارضه تجمع آب و چربی زاید در بدن ورزشکاران نیز نشده است.نحوه تبدیل شدن این پیش ماده به «DHT» با دیگر پیش ماده ها تفاوت های اساسی دارد و به هیمن خاطر نیز این پیش ماده نسبت به دیگر پیش ماده ها عوارض جانبی منفی کمتری داشته است. اما با این وجود باید به این نکته نیز اشاره کرد که مصرف این پیش ماده برای کسانی که مستعد ریزش مو بوده و یا در معرض خطر بزرگ شدن پروستات قرار دارند توصیه نشده است.زمانی که پای صحبت کسانی که از این پیش ماده استفاده کرده اند می نشینیم، آنها تاثیرات این ترکیب را با تاثیرات استروئیدهایی همچون: «trenbolone» و «Halotestin» مقایسه می کنند.این پیش ماده را می توان از موثرترین نوع این دسته از ترکیبات دانست اما این نکته را نیز فراموش نکنید که مصرف آن با کم شدن میل و قوای **** در مردان همراه بوده است.از دیگر عوارض منفی این ماده نیز می توان به قیمت بالای آن اشاره کرد. به طوری که در برخی موارد خرید استروئیدها از خرید این پیش ماده بسیار ارزان تر تمام می شود.دانلود تلگرام Telegram چت و پیام رایگان اندرویدhttps://telegram.me/irxbody لینک کانال ما حتما جوین شید|+| نوشته شده در  سه شنبه ۱ تیر ۱۳۸۹ساعت 3:8  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتاطلاعات دارویی2پادزهرهاضد آلرژی ها - آنتی هیستامین هاAntimicrobials ( ضد میکروبها )AntineoplasticsAntiparasticsضد عفونی کننده هاداروهای مربوط به اعصابداروهای خون سازداروهای سیستم اعصاب مرکزیداروهای مربوط به قلب و عروقداروهای مربوط به پوستDiagnostic Agentsداروهای مربوط به روده و معدهداروهای مربوط به دستگاه تناسلیداروهای هورمونیداروهای دیالیزداروهای ایمن سازی و واکسن هاداروهای مربوط به عضلاتداروهای مربوط به گوش ، حلق ، بینی و چشمداروهای مربوط به دستگاه تنفسیویتامینها و مواد معدنیداروهای گیاهیگیاهان دارویی - در دو صفحهداروهای شیمیایی : طبقه جدول بالاداروهای گیاهیدرمانهای گیاهی - بصورت نسخه ایتوصیه های پزشکیاسهال حادزنان و زایمانسرما خوردگیسوء هاضمه و نفخملین ها     هموروئیدهیستامین / حساسیت     پوستچشم     کرم های روه ایکنترل چربی خون     درد و تبمصرف مازاد مواد نشاسته ای و عوارض آن     بهداشت خواب و میزان خواب طبیعیچگونه از کودکان خواب‌گرد مراقبت کنیمتوصیه های پزشکی|+| نوشته شده در  سه شنبه ۱ تیر ۱۳۸۹ساعت 2:22  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتدر مورد قرص های ویتامین چقدر می دانید ؟در مورد قرص های ویتامین چقدر می دانید ؟آیا مصرف روزانه یک یا دو یا ده قرص ویتامین ، مواد معدنی و یا سایر مکمل ها صحیح است ؟تصمیم گیری در مورد اینکه آیا از مکمل های ویتامینی استفاده شود و در این صورت هم از چه مکملی استفاده شود روز به روز سخت تر می شود . به نظر می رسد در هر روز یک مطالعه جدیدی در مورد این مواد انجام شده که باعث ابهام بیشتر در مورد نقش این مکمل ها در سلامتی ما می شود .* روزی یک عدداگر چه افراد مبتلا به بیماریهای خاص ممکن است به مکمل های بیشتری احتیاج داشته باشند ، اما متخصصین عقیده دارند که تقریباً تمام افراد از مصرف روزی یک عدد مولتی ویتامین دارای مواد معدنی سود خواهند برد .حتی در صورت استفاده از بهترین رژیم غذایی نمی توان تمامی بیش از ۴۰ ماده غذایی مورد نیاز روزانه بدن را بطور کامل تأمین کرد . تخمین زده می شود که فقط ۳ درصد افراد به اندازه کافی توصیه های تغذیه ای را بطور کامل رعایت می کنند و روشن است که وضعیت کلی بیشتر ررژیم های غذایی را می توان با مصرف روزانه یک عدد قرص مولتی ویتامین مینرال بهبود بخشید .و بدین منظور لزومی در استفاده از مارک های مشهور وجود ندارد و یک مارک ژنریک بهمان خوبی مارک های مشهور می باشد . برای انتخاب مارک مناسب اجزاء تشکیل دهنده روی بسته را با سایر مارک ها مقایسه کرده و به دنبال قرص هائی باشید که تا ۱۰۰ درصد نیاز روزانه بیشتر ویتامین ها و مواد معدنی را تأمین کنند .* خیلی زیاد از یک چیز خوبیکی از مسائل مبتلابه در مورد ویتامین ها و مواد معدنی مصرف بیش از حد آنها می باشد . متخصصین تغذیه سالهاست که در مورد خطرات مصرف بیش از حد ویتامین ها ومواد معدنی هشدار داده اند ، بخصوص در مورد ویتامین های محلول در چربی ( ویتامین K,E,D,A ) که به راحتی از بدن دفع نمی شوند .افرادی که روز خود را با یک نوشیدنی ویتامینی شروع می کنند ، در طول روز شکلاتهای انرژی زا و غذاهای غنی شده مصرف می کنند و معجونی از مکمل های مختلف را می خورند در معرض ابتلا به مسمومیت های شدید با ویتامین و مواد معدنی هستند .از طرف دیگر مصرف روزانه یک عدد مولتی ویتامین شما را د رمعرض خطر مسمومیت قرار نخواهد داد . احتمال کمبودهای تغذیه ای بسیار بیشتر از خطر مصرف بیش از حد ویتامین ومواد معدنی است .* اول غذامتخصصین اعتقاد دارند که این نکته را باید در ذهن داشت که مکمل ها برای بهبودی ونه جایگزینی یک رژیم صحیح است . دلیل این مسئله نیز وجود موادی بیشتر از مواد معدنی و ویتامین در غذاست .بهتر است که مواد مغذی را از غذاها بدست بیاوریم تا مکمل ها ، چون ترکیبات مهمی مثل فیبرها و مواد شیمیائی گیاهی که در غذا هست در یک قرص وجود ندارد . مرتباً اثرات مفید مواد مختلف موجود در غذا بر روی سلامتی انسان کشف می شود . برای مثال محققین اخیراً دریافته اند که آنتی اکسیدانهای موجود در بعضی از میوه ها و سبزیهای روشن در مقابل آرتریت از انسان محافظت می کنند .خودآزمائی ها درباره مکمل ها۱- در کدامیک از موارد زیر باید از مولتی ویتامین و مینرال استفاده کرد ؟الف - حاملگیب - شیردهیج - سیگار کشیدند - رژیم گرفتنهـ - ابتلا به یک بیماری مزمناستفاده از یک رژیم گیاهیپاسخ : تمام موارد فوق نیازمند مصرف مولتی ویتامین می باشند .برای زنان حامله و شیرده ، مصرف ویتامین در دوران حاملگی باعث وجود مواد تغذیه ای کافی برای اطمینان از رشد و تکامل جنین و یا طفل شیرخوار می شود . اسیدفولیک هم قبل از حاملگی و هم در طی حاملگی برای پیشگیری از نقایص مادرزادی بسیار مهم است .سیگاریها نیاز به مصرف ویتامین C  اضافی دارند . این نیاز را می توان با استفاده از یک مکمل و یا مصرف غذاهای غنی از ویتامین C  ، میوه های ترش ، فلفل قرمز ،‌توت فرنگی ، بروکلی و گوجه فرنگی تأمین کرد .افرادی که رژیم می گیرند ممکن است در صورت انتخاب غذاهای اشتباه دچار کمبود مواد غذائی شوند . بهترین استراتژی خوردن حداقل سه وعده غذا در روز و انتخاب غذاهای غنی مثل میوه ، سبزیجات ، غلات کامل و لبنیات کم چرب می باشد . برای پوشاندن کمبودهای تغذیه ای ، هوشمندانه ترین روش مصرف یک عدد مولتی ویتامین است .اگر شما دچار یک بیماری مزمن هستید مصرف روزانه یک عدد مولتی ویتامین روش مطمئنی است . با پزشک خود در مورد برآورده شدن تمامی نیازهای تغذیه ای تان مشورت کنید .اگر شما گیاهخوار هستید رژیم غذائی مخصوص شما نشان میدهد که به چه مکمل هائی نیاز دارید . گیاهخوارانی که اصلاً از محصولات حیوانی استفاده نمی کنند باید توجه خاصی به پروتئین ، آهن  ، روی ، کلسیم ، ریبوفلاوین ، ویتامین های A,D,B12 و ید داشته باشند . کمبود اینگونه مواد تغذیه ای را می توان با طراحی یک روش تغذیه ای مناسب و شامل مکمل ها برطرف کرد .۲- صحیح یا غلط : تمامی افراد از مصرف یک عدد مولتی ویتامین مینرال سود می برند .پاسخ : صحیح ، یک مولتی ویتامین پایه و متناسب با سن و جنس تأمین کننده ویتامین ها و مواد معدنی مورد نیاز برای برطرف کردن کمبودهای تغذیه ای رژیم غذائی شماست . اکثر قرصهای مولتی ویتامین تا ۱۰۰   درصد نیاز روزانه شما به مواد تغذیه ای را که در این قرص ها وجود دارد برطرف می کند . البته استثناءهایی وجود دارد ، کلسیم و منیزم مورد نیاز برای برطرف نمودن نیاز روزانه ۱۰۰ درصد در یک قرص مولتی ویتامین بسیار حجیم می باشد .در صورتی که روزانه سه وعده از محصولات لبنی یا غذاهای غنی از کلسیم استفاده نمی کنید احتمالاً نیازمند مصرف کلسیم اضافی خواهید بود اما اکثریت رژیم های غذائی صحیح که شامل اسفناج ، ماهی و آجیل باشند منیزیوم کافی را تأمین می کنند .۳- صحیح یا غلط : تکمیل رژیم غذائی شما با مصرف روزانه یک قرص مولتی ویتامین و مصرف غذاهای غنی شده ضرری ندارد .پاسخ : انتخاب با شماست . تعداد بسیار معدودی از غذاهای غنی شده در بازار وجود دارند که ۱۰۰ درصد نیاز روزانه شما به مواد تغذیه ای را مرتفع سازند . همیشه یک حاشیه اطمینان در قرصهای مولتی ویتامین وجود دارد و بنابراین استفاده همزمان از یک عدد مولتی ویتامین و غذاهای غنی شده مجاز است .۴- صحیح یا غلط : ویتامین ها و مواد معدنی تاریخ انقضاء دارند .پاسخ : صحیح ، تمام شیشه های مواد مکمل باید دارای تاریخ انقضاء باشند هنگام خرید این تاریخ را بررسی کرده و مطمئن شوید که می توانید تمامی آنرا قبل از تاریخ انقضاء مصرف کنید . در غیراینصورت می توانید مولتی ویتامین با شیشه های کوچکتر خریداری نمائید .۵- صحیح یا غلط : درمانهای گیاهی باعث افزایش کیفیت ویتامین و مواد معدنی می شود .پاسخ : غلط ، مواد گیاهی مانند ویتامین ها و مواد معدنی بصورت روزانه مورد نیاز نیستند . درمانهای گیاهی بصورت اختصاصی در بعضی از بیماریها مؤثر هستند . در صورتی که شما می خواهید از یک ماده گیاهی استفاده کنید . این استفاده باید در پاسخ به یک بیماری خاص باشد ، و نه مانند ویتامین ها بر اساس مصرف روزانه باشد . همچنین حتماً برچسب روی شیشه دارو را بررسی نمائید .۶- صحیح یا غلط : شما می توانید در هر سنی بدون مصرف مکمل ها سالم باشید ؟پاسخ : صحیح ، شما می توانید تمام مواد تغذیه ای خود را از یک رژیم غذایی صحیح بدست آورید ولی مسئله در این است که اکثریت افراد این کار را نمی کنند . برای اطمینان از وضعیت تغذیه ای خود حداکثر تلاشتان را برای استفاده از یک رژیم غذایی مناسب بعمل آورده و مصرف روزانه یک عدد مولتی ویتامین را بصورت یک عادت درآورید .۷ - در چه زمانی از روز باید مکمل مصرف شود ؟الف - قبل از صبحانهب - با غذاهاج- قبل از خوابپاسخ : ب ، مصرف مکمل ها با غذا توصیه می شود و بهترین حالت مصرف مکمل با حجیم ترین وعده غذایی است تا جذب را به حداکثر رسانده و مانع از ناراحتی معده شود . البته بهترین زمان مصرف مکمل برای شما زمانی است که بصورت مستمر مصرف مکمل را به یاد داشته باشید .۸- صحیح یا غلط : مکمل ها می توانند انرژی شما را افزایش دهند ؟پاسخ : غلط ،‌ علیرغم ادعاهای ذکر شده بر روی بعضی از برچسب ها ، تنها راه بدست آوردن انرژی از طریق کربوهیدراتها ، پروتئینها و یا چربی هاست . ویتامین ها و مواد معدنی انرژی را تأمین نمی کنند . معمولاً توصیه می شود از یک مولتی ویتامین پایه استفاده شده و از مکمل های دارای گیاهان و یا مواد شیمیائی اضافی که ادعای افزایش انرژی می کنند پرهیز شود .۹- صحیح یا غلط : ورزشکاران نیاز به مکمل های ویژه ای جهت بهبود عملکرد خود دارند ؟پاسخ ، غلط ، ورزشکارانی که کالری کافی برای پوشش نیازهای تغذیه ای خود دریافت می کنند تمام مواد تغذیه ای مورد نیاز خود را در این رژیم پیدا می کنند و مدارک نسبتاً کمی در جهت عملکرد بهبود عملکرد ورزشکاران به وسیله ویتامین ها و مواد معدنی اضافه وجود دارد|+| نوشته شده در  سه شنبه ۱ تیر ۱۳۸۹ساعت 2:21  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتفیناستراید ( Finasteride ) تنها داروی قابل تجویز برای ریزش مویفیناستراید ( Finasteride ) تنها داروی قابل تجویز برای ریزش موی مردانه می باشد و تنها درمان اختصاصی است که توسط سازمان غذا و داروی آمریکا ( F.D.A ) جهت تجویز پزشکان مورد تأیید قرار گرفته است.طی تحقیقات در طول سالیان متمادی و استفاده روی میلیونها انسان نشان داده شده است که فیناستراید اثری دراز مدت همراه با ایمنی در درمان یزش مو با الگوی مردانه در تمامی سنین و تمامی نژادها دارد.فیناستراید به تنهایی و گاهی نیز همراه با داروی دیگری به نام «ماینوکسیدیل » به منظور تکمیل عمل پیوند موی طبیعی تجویز می گردد.فیناستراید معمولاً برای درمان ریزش مو در خانمها پیشنهاد نمی گردد.بهترین اثر فیناستراید در کند کردن ریزش مو و تحرک رشد موی جدید در افرادی است که ریزش موی آنها به تازگی شروع شده و در حد متوسط می باشد.افرادی که میزان وسیعی ار موهای خویش را از دست داده اند نمی توانند رشد موی زیادی با این دارو داشته باشد.چنین اشخاصی بهتر است از پیوند موی طبیعی و یا دیگر روشهای ترمبم مو استفاده نمایند.فیناستراید بهترین اثر را در تحریک رشد مو در ناحیه فرق سر ( Vertex ) دارد و در رویش مو در قسمت جلوی سر کمتر مؤثر است. در واقع در نواحی از سر که ریزش مو را بعنوان « خط موی عقب رفته » می نامیم این دارو چندان اثری ندارد.پزشکان متخصص پیوند موی طبیعی ممکن است فیناستراید را برای جلوگیری از ریزش مو و پیوند مو را برای ایجاد پوشش در خط جلوی سر مورد استفاده قرار دهند.● فیناستراید چگونه عمل می کند ؟این دارو در سطح مولکولی عمل کرده و باعث تحریک رشد موی تازه می شود. فیناستراید دارویی است که بصورت انتخابی فعالیت آنزیمی را که باعث تبدیل هورمون جنسی مردانه ( تستوسترون ) به فرم فعال آن در فولیکول مو می شود مهار می کند.تستوسترون اثرات زیادی در بدن دارد از جمله اثر بر روی پوست، ولیکول مو، غدۀ پروستات، غدد سبابه و ایجاد کنندۀ چربی پوست که همگی تحت تأثیر این هورمن می باشند.تستوسترون قویترین هورمون مردانه در بدن می باشد که تأثیر آن روی فولیکول مو، پوست و بافت پروستات بصورت غیر مستقیم می باشد. این بافتها به فرم خاصی از تستوسترون به نام DHT حساس می باشند. تستوسترون توسط آنزیمی به نام ۵ آلفا ردوکتاز reductase ) &#۹۴۵; ۵ ) تبدیل به DHT می گردد.فیناستراید عمل این آنزیم را مهار کرده و بنابراین از تبدیل تستوسترون به DHT ممانعت می کند.نتیجۀ تحقیقات زیادی نشان داده است که ۵ آلفا ردوکتاز بر دو نوع است : تیپ ۱ و ۲ .فیناستراید سبب مهارت تیپ ۲ این آنزیم می شود. تیپ ۱ بیشتر در نمود چربی و تیپ ۲ بیشتر در فولیکول مو و بافت پروستات وجود دارد.تحقیقات نشان می دهد مردانی که سطح آنزیم تیپ۲ آنها طبیعی یا بالا است میزان DHT طبیعی یا بالا داشته و بیشتر به ریزش موی مردانه و بزرگی خوش خم پروستات دچار می شوند.بنابراین مهار تیپ ۲ آنزیم سطح DHT را پایین آورده و احتمال ریزش موی مردانه و نیز بزرگی خوش خیم پروستات را کاهش می دهد.فیناستراید برای اولین بار طی دهۀ گذشته به منظور کاهش سطح DHT در غدۀ پروستات در جهت درمان بزرگی خوش خیم پروستات مورد استفاده قرار گرفت که تحت نام تجاری پروسکار ( Proscar ) به میزان ۵ میلی گرم در روز تجویز گردید.پس از آن تحقیقات وسیعی به منظور استفاده از این دارو برای درمان ریزش موی مردانه آغاز گردید که نشان داد استفاده از آن به میزان یک میلی گرم در روز در درمان ریزش مو در بعضی از مردان مؤثر و کافی می باشد.استفاده از فیناستراید در درمان ریزش مو در خانمها هنوز به اثبات نرسیده است. این دارو خصوصاً در زنانی که در سن حاملگی بوده و یا حامله هستند مورد استفاده قرار نمی گیرد زیرا در تعیین جنسیت جنین دخالت نموده و باعث ایجاد ناهنجاری در ارگان شناسی جنین می گردد.|+| نوشته شده در  سه شنبه ۱ تیر ۱۳۸۹ساعت 2:17  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتبهترین راه درمان حملات پایین افتادن قند خون (هیپوگلیسمی) چیست؟بهترین راه درمان حملات پایین افتادن قند خون (هیپوگلیسمی) چیست؟درمان مناسب حملات هیپوگلیسمی مصرف کربوهیدرات‌های ساده و با جذب سریع است که به سرعت تبدیل به قند (گلوکز) شده و جذب خون می‌گردند. از جمله این انتخاب‌های مناسب می‌توان به حبه قند، آب میوه و نوشابه گازدار اشاره کرد. مصرف شکلات یا بیسکویت مناسب نیست چون این غذاها حاوی چربی فراوان هستند که باعث دیر جذب شدن قند خون موجود در آن‌ها می‌شود. نکته قابل ذکر دیگر رعایت تعادل در مصرف غذاهی شیرین هنگام هیپوگلیسمی است زیرا مصرف بیش از حد و پشت سرهم ین غذاها باعث بالا رفتن قند خون می‌شود.بهترین کار این است که مقدار مناسبی از این غذاها (5-4 حبه قند و یا یک لیوان آب میوه یا نوشابه) خورده شود و اگر پس از گذشت 15 دقیقه هنوز علائم هیپوگلیسمی باقی مانده بود همین تعداد دوباره مصرف شود.|+| نوشته شده در  سه شنبه ۱ تیر ۱۳۸۹ساعت 2:15  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتمنظور از اصطلاحات "واحد کربوهیدرات" و "شمارش واحد کربوهیدارت" چیست؟منظور از اصطلاحات "واحد کربوهیدرات" و "شمارش واحد کربوهیدارت" چیست؟از آنجائیکه "مقدار" کربوهیدرات یک غذا مهمترین عامل تعیین کننده قند خون بعد از غذاست، تنظیم مقدار کربوهیدراتی که یک فرد دیابتی در هر وعده غذایی می‌خورد از اهمیت ویژه‌ی برخوردار است. مقدار کربوهیدرات موجود در غذاهای مختلف معمولاً به صورت گرم بیان می‌شود. به مقداری از هر غذا که حاوی 12-10 گرم کربوهیدرات باشد یک "واحد کربوهیدرات" یا به طور خلاصه "واک" گفته می‌شود. منظور از "شمارش واحد کربوهیدرات" این است که یک فرد دیابتی بتواند بعد از دیدن آموزش های  لازم تعداد واک موجود در هر وعده غذایی را محاسبه کند.این امر باعث می‌شود تا او بتواند تعداد واک مصرفی در هر وعده غذایی را مطابق با دستورات متخصص تغذیه تنظیم کند و بدینوسیله قند خون بعد از غذای خود را به خوبی کنترل نماید. در افرادی که انسولین مصرف می‌کنند شمارش واک از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.شاخص گلایسمیک و روش جبران سریع کمبود گلیکوژنشاخص گلایسمیک یک ماده غذائی به ترتیب طبقه‌بندی ماده غذائی بسته به تأثیر آنی آن بر روی سطح گلوکز خون به یک ماده غذائی حاوی کربوهیدرات را با گلوکز موجود در آن مورد قیاس قرار می‌دهند. به طور معمول شاخص گلایسمیک موجود در مواد غذائی را از یک تا صد درجه‌بندی می‌کنند.مواد غذائی حاوی کربوهیدرات که خیلی سریع هضم می‌شوند دارای بالاترین درجه گلایسمیک می‌باشد و آن دسته که دیرتر هضم می‌شوند دارای شاخص گلایسمیک پائین‌تر هستند.یک ماده غذائی گلایسمیک پائین معمولاً دارای ضریب عددی ۵۵ و یا کمتر از آن می‌باشد. در صورتی‌که ماده غذائی با شاخص گلایسمیک بالا دارای ضریب ۷۰ درصد بالاتر از آن می‌باشد.تأثیر کربوهیدرات بر روی گلوکز خون و سطح انسولین بستگی به دو فاکتور نوع و مقدار کربوهیدرات دارد. میزان گلایسمیک یک ماده غذائی با مقدار کربوهیدرات موجود در ماده غذائی روند صعودی پیدا می‌کند و بدین ترتیب نمایان‌گر تأثیر غذای دریافتی بر روی متابولیسم گلوکز می‌باشد.در گذشته کربوهیدرات‌ها را به دو دسته ساده و پیچیده تقسیم می‌کردند. یعنی قند ساده باعث بالا رفتن سریع سطح گلوکز خون و کربوهیدرات پیچیده با روند هضم کند و در نتیجه افزایش ناچیز سطح گلوکز خون.به‌هر حال محققین تغذیه نشان داده‌اند که ساختار شیمیائی کربوهیدرات‌ها (یعنی نوع ساده و پیچیده آن‌ها) به منظور تخمین زدن گلوکز خون و سطح انسولین مفید نیستند.برای مثال: کربوهیدرات‌های با پایه غلات که به آن‌ها شکر اضافه شده و در صبحانه مصرف می‌شوند تقریباً به لحاظ نرخ هضم و جذب با گندم یا جو کامل مساوی هستند.توافق عمومی بر این است که شاخص گلایسمیک می‌بایست برای توصیف نوع کربوهیدرات در غذاها مورد استفاده قرار بگیرد. سازمان تغذیه جهانی توصیه می‌کند که شاخص گلایسمیک و همچنین ترکیبات ماده غذائی در هنگام انتخاب ماده غذائی حاوی کربوهیدرات مدنظر گرفته شود.برگزیدن یک تا دو ماده غذائی با شاخص گلایسمیک پائین در وعده غذائی باعث پائین آمدن کلی سطح شاخص گلایسمیک وعده غذائی خواهد شد و بدین شکل لزومی نیست که حتماً مواد تشکیل دهنده وعده غذائی از مواد با شاخص گلایسمیک پائین تشکیل شده باشد.مقدار گلایسمیک چه تأثیری می‌تواند بر روی بدن داشته باشد؟● گلوکز (قند) خوناز آنجائی‌که کربوهیدرات‌های با شاخص گلایسمیک پائین به کندی هضم می‌شوند گلوکز به‌تدریج وارد جریان خون می‌شود و بدین ترتیب از نوسان سطح گلوکز تا حد زیادی جلوگیری می‌نماید.توانائی کنترل قند خون و نتیجتاً سطح انسولین یکی از محوری‌ترین موارد در مهار بیماری دیابت قندی می‌باشند. پائین بودن شاخص گلایسمیک ماده غذائی به ورزشکاران رشته‌های استقامتی برای مثال دونده‌های دوی ماراتن کمک می‌کند تا فعالیت‌شان را برای مدت طولانی‌تر ادامه بدهند.● مواد غذائی با شاخص گلایسمیک بالاکربوهیدرات موجود در مواد غذائی با شاخص گلایسمیک بالا خیلی سریع هضم شده و در نتیجه موجب پاسخ سریع افزایش سطح قند خون می‌شود. این خاصیت برای ورزشکارانی که نیازمند جایگزینی سریع ذخائر کربوهیدرات بلافاصله پس از تمرین هستند مفید می‌باشد. تحقیقات نشان داده است که مواد غذائی با شاخص گلایسمیک بالا خیلی سریع‌تر باعث جایگزینی ذخائر گلیکوژن عضلانی در قیاس با مواد غذائی با شاخص گلایسمیک پائین می‌شوند.● سطح انسولینمواد غذائی با شاخص گلایسمیک بالا نیاز به انسولین را افزایش می‌دهند.مواد غذائی با شاخص گلایسمیک پائین با حفظ سطح قند خود در یک میزان معین نیاز به انسولین را کاهش می‌دهند.به این طریق مواد غذائی با شاخص گلایسمیک پائین موجب ارتقاء حساسیت بدن به انسولین و همچنین موجب کاهش مقاومت در مقابل انسولین می‌شوند. مقاومت در مقابل انسولین به‌شرطی اطلاق می‌شود که عملکرد مؤثر انسولین در بدن کاسته شود و در نتیجه بر سطح گلوکز افزوده شده و بدین ترتیب ریسک ابتلاء به بیماری دیابت قندی شدت یابد.● کنترل وزندر آزمایش بر روی نمونه‌های حیوانی مشخص شده است که مواد غذائی با شاخص گلایسمیک پائین نه تنها باعث ارتقاء سطح انسولین خون می‌گردند بلکه موجب ذخیره شدن چربی‌های احشاء (چربی‌هائی که در اطراف ارگان‌های داخلی بدن همچون معده، روده و...) می‌شوند که ریسک مهمی برای سلامتی تلقی می‌شوند.تحقیقات زیادی حاکی از این مسئله است که مواد غذائی با شاخص گلایسمیک پائین با احساس سیری و در بعضی موارد با نیاز کمتر به انرژی در وعده‌های غذائی بعدی ارتباط دارند.در نتیجه شاخص گلایسمیک یک ابزار مفید و کارآمد برای کنترل دریافت مواد غذائی در دوران رژیم کاهش وزن محسوب می‌شود.● متابولیسم چربیبرخی از تحقیقات نشان داده است که مواد غذائی با شاخص گلایسمیک بالا باعث کاهش سطح کلسترول LDL (یا همان کلسترول بد) و افزایش تری‌گلیسیرید می‌شوند (که از هر دو به‌عنوان فاکتورهای ریسکی منتهی به بالا رفتن سطح کلسترول نام برده می‌شود) با این تفاسیر بررسی نتایج حاصله از تحقیقات به‌عمل آمده بر روی مقدار کربوهیدرات در رژیم غذائی در متابولیسم چربی انسجام نداشته است. بنابراین به کاوش‌های بعدی جهت تأثیر مقدار گلایسمیک بر روی متابولیسم چربی نیاز می‌باشد. آزمایشات مقدماتی نشان داده است که دریافت گلوکز به میزان زیاد پس از وعده غذائی ممکن است موجب تأثیر معکوس در سرخرگ‌های بدن و بدین ترتیب موجب افزایش احتمال ریسک بیماری قلبی گردد.● اندازه دانه‌ها (ذرات)هر چه‌قدر اندازه دانه‌های تشکیل دهنده بزرگ‌تر باشد به همان اندازه شاخص گلایسمیک پائین‌تر خواهد بود. برای نمونه نانی که از گندم تصفیه شده درست می‌شود در قیاس با نانی که از آرد سفید تصفیه شده تهیه می‌گردد از شاخص گلایسمیک پائین‌تری برخوردار است. این مسئله در مورد پخته شدن و خام بودن نیز صادق است یعنی گندم خام در قیاس با نوع آب‌پز شده آن از شاخص گلایسمیک پائین‌تری برخوردار است.پختن، گرما و آب باعث می‌شود که دانه‌های نشاسته باد کنند و بدین ترتیب ساختار کریستالی آن‌ها نابود شده و هضم آن‌ها آسان‌تر می‌گردد. ماده غذائی پخته شده بسته به نوع نشاسته آن به طور معمول در قیاس با نوع خام آن از شاخص گلایسمیک بالاتری برخوردار می‌باشد. افزودن برخی مواد می‌تواند موجب کاهش و یا افزایش میزان شاخص گلایسمیک گردد. برای مثال چربی موجود در رژیم غذائی موجب افزایش انسولین و کاهش سطح قند خون می‌گردد. اسیدی بودن ماده غذائی مثلاً افزودن سرکه باعث کاهش پاسخ قند خون تا ۳۰ درصد می‌گردد. افزودن آب به وعده غذائی (خواه افزودن آب به‌داخل غذا و یا خوردن آب با غذا) موجب افزایش کلی پاسخ گلایسمیک وعده غذائی می‌گردد.● وعده غذائی با گلایسمیک پائینشاخص گلایسمیک یک وعده غذای کامل را می‌توان به‌وسیله میزان کلی کربوهیدرات‌های موجود در آن و درصد مخصوص به هر یک از مواد غذائی تشکیل دهنده آن محاسبه کرد.جهت کاهش شاخص گلایسمیک وعده غذائی تنها کافی است که مقداری ماده غذائی با شاخص گلایسمیک پائین به آن افزوده شود و بدین شکل دیگر نیازی نیست که کل مواد غذائی تشکیل دهنده وعده غذائی از شاخص گلایسمیک پائینی برخوردار باشند.▪ غلاتغلات به طور کلی جزء مواد غذائی با شاخص گلایسمیک پائین محسوب می‌شوند. با این اوصاف وقتی همین مواد در چرخه تولید و فرآوری قرار می‌گیرند شاخص‌های گلایسمیک آن‌ها دست‌خوش تغییرات محسوسی می‌شود.▪ گندمنان کامل در قیاس با نان سفید از شاخص گلایسمیک پائین‌تری برخوردار می‌باشند.▪ برنجاکثر برنج‌ها به طور معمول حاوی ۲۸ درصد آمولوس می‌باشند. برنج‌های آسیاب شده معمولاً از شاخص گلایسمیک بالائی برخوردار هستند.▪ پاستاپاستا از سمولینا (دانه‌های بزرگ گندم درست می‌شود. در خلال پروسه ساخت نشاسته موجود در آن به شرایط اولیه خود باز می‌گردد و این شاخصه پاستا را به یک ماده غذائی با شاخص گلایسمیک پائین مبدل می‌سازد.▪ حبوباتاین قبیل مواد حاوی آمولوس بیشتری می‌باشند. پوسته روئی و درصد آنتی نوترینت‌های موجود در حبوبات این گروه از مواد غذائی را در زمره مواد غذائی با پائین‌ترین شاخص گلایسمیک قرار می‌دهد. ترکیب حبوبات با برنج (مثل عدس پلو) موجب کاهش شاخص گلایسمیک برنج می‌گردد.در ادامه شاخص گلایسمیک گروهی از مواد غذائی آورده شده است.▪ مواد غذائی/شاخص گلایسمیکمارچوبه/۱۵>کلم بروکلی/۱۵>گل کلم/۱۵>کرفس/۱۵>خیار/۱۵>بادمجان/۱۵>لوبیا سبز/۱۵>کاهو/۱۵>ماست کم چرب/۱۵>بادام زمینی/۱۵>فلفل/۱۵>اسفناج/۱۵>کدو سبز/۱۵>گوجه فرنگی/۱۵>گیلاس/۲۲آلو/۲۴گریپ فورت/۲۵جو نیم‌کوب/۲۵هلو/۲۸کمپوت هلو/۳۰شیر سویا/۳۰شیر کم چرب/۳۲سیب/۳۶گلابی/۳۶سوپ گوجه فرنگی/۳۸هویج آب‌پز/۳۹آب سیب/۴۱اسپاگتی/۴۱کنسرو نخود/۴۱فرنی/۴۲انگورها/۴۳پرتقال/۴۳کنسرو سوپ عدس/۴۴کنسرو لوبیا چیتی/۴۵ماکارونی/۴۵آب آناناس/۴۶نان موز/۴۷دانه برنج/۴۷برنج نیم‌پز/۴۷بلغور/۴۸آب گریپ‌فورت/۴۸سبوسه نان جو دوسر/۴۸یک قالب شکلات ۴۰ گرمی/۴۹بستنی کم چرب/۵۰کنسرو لوبیا قرمز/۵۲کیوی/۵۲آب پرتقال/۵۲موز/۵۳چیپس یا سیب زمینی سرخ شده/۵۴۴۵۴ گرم کیک/۵۴سیب زمینی شیرین/۵۴برنج قهوه‌ای/۵۵جوی دوسر/۵۵ذرت بو داده/۵۵ذرت شیرین بو داده/۵۵برنج سفید/۵۶نان پیتا شبیه به تافتون/۵۷همبرگر/۶۱پنیر پیتزا/۶۱بستنی/۶۰چغندر/۶۴شیره انگور ـ دوشاب/۶۴کنسرو سوپ لوبیا سیاه/۶۴ماکارونی و پنیر/۶۴کشمش/۶۴نان ترد چاودار/۶۵شکر ساکاروز/۶۵آناناس/۶۶کنسرو سوپ نخود سبز/۶۶کیکی که از سفیده تخم مرغ درست شود/۶۷آجیل/۶۷نان نازک برشته/۷۰نان سفید/۷۰گندم طلائی/۷۱عسل/۷۳سیب زمینی، آب پز شده/۷۳خامه پفکی/۷۴سیب زمینی تنوری/۸۵نان فرانسوی/۹۵خرما/جبران کمبود گلیکوژن چیست؟در شرایطی خاص، عضلات می توانند نسبت به حالت عادی، گلیکوژن بسیار بیشتری را ذخیره کنند. در اینصورت، نه تنها حجیمتر و گردتر بنظر می رسند، بلکه برای تمرین سنگین هم سوخت فراوانی در اختیار خواهند داشت.عضلات برای انقباض، نیاز به انرژی دارند. منبع این انرژی، ای تی پی (ATP) است، اما ذخایر ای تی پی، بسرعت به پایان می رسند. بدن، با جداکردن یک مولکول فسفات از ترکیب کریتین فسفات و اتصال آن به ای دی پی (ADP)، یک مولکول ای تی پی می سازد، اما کریتین فسفات هم خیلی زود تمام می شود. برای آنکه عضلات بتوانند مدت طولانیتری بکار خود ادامه دهند، باید طی فرایند گلیکولیسیس از گلیکوژن عضله، ای تی پی ساخته شود. بنابراین، هر چه عضله، گلیکوژن بیشتری ذخیره کند، ای تی پی بیشتری برای انقباضهای غیر هوازی عضلانی تولید خواهد شد.خوب اکنون که تاثیر مثبت گلیکوژن را بر ظاهر عضلات و شدت تمرین می دانیم، چگونه می توانیم گلیکوژن بیشتری ذخیره کنیم؟ با تخلیه ذخایر گلیکوژن، بدن، آمادگی بیشتری برای ایجاد و نگهداری ذخایر آتی گلیکوژن پیدا می کند. به عبارت دیگر، عضله را از گلیکوژن خالی نمایید تا توانایی ذخیره گلیکوژن بیشتری پیدا کنند.از آنجا که هیدراتهای کربن، منبع اصلی تولید گلیکوژن در بدن هستند، بهترین روش تخلیه ذخایر گلیکوژن، قطع هیدرات کربن از برنامه غذایی است. هر چند بدن می تواند از پروتئین و چربی هم گلیکوژن بسازد، اما مقدار آن کفایت نمی کند. چون گلیکوژن، منبع انرژی مطلوب بدن است، ورزش نیز به تخلیه بیشتر آن کمک می کند."هرچه هیدراتهای کربن مصرفی، سریعتر شکسته و به گلوکز تبدیل شوند، ذخایر گلیکوژن، سریعتر جایگزین می شوند."هنگامیکه عضلات از گلیکوژن خالی می شوند، جبران کمبود گلیکوژن، بسادگی با مصرف هیدراتهای کربن آغاز می شود. چون در این شرایط، عضلات آماده ذخیره گلیکوژن هستند، بلافاصله پس از شکسته شدن هیدراتهای کربن، گلوکز حاصل را به گلیکوژن تبدیل می کنند. هرچه هیدراتهای کربن مصرفی، سریعتر شکسته و به گلوکز تبدیل شوند، ذخایر گلیکوژن، سریعتر جایگزین می شوند. بنابراین، قندهای ساده ای همچون دکستروز و گلوکز، سریعتر از سایر هیدراتهای کربن، ذخایر گلیکوژن را پر می کنند. البته هیدراتهای کربن با شاخص قندی پایین هم ذخایر گلیکوژن را پر می کنند، اما طبیعتا در مدت زمانی طولانی تر و درنتیجه روند جبران کمبود گلیکوژن هم کندتر می شود.علت کارایی این سیستمبطور طبیعی، گلیکوژن، آب را بداخل عضلات می کشد. بنابراین، درصورتیکه هیدراتهای کربن، بدون آب اضافی مصرف شوند، آب زیر پوست، بداخل عضلات جذب می شود. به همین دلیل، بدنسازانی که مایل به نمایش ظاهری حجیم و خشک در مسابقات هستند، هنگام جبران کمبود گلیکوژن، معمولا منابع خشک هیدرات کربن را ترجیح می دهند.در طول روزهایی که برای حجیم شدن، رژیم فقط*مایعات می گیرم، ذخایر گلیکوژن را در کوتاهترین زمان ممکن جبران می کنم. به این ترتیب، قندهای ساده بدون فیبر، پروتئین یا چربی، کارایی بهتری دارند. هنگامیکه بدن، آب زیادی دارد و دچار کم آبی نیست، عضله سازی هم شدت می یابد. به همین دلیل، در چنین شرایطی، آب میوه، منبع مطلوب هیدرات کربن است. نوشیدن محلول آب و دکستروز هم ممکن است، اما من فکر می کنم، آب میوه، سالم تر باشد.آنچه خواندید، روش جبران سریع کمبود گلیکوژن بود، اما چگونگی استفاده از این روش به خود شما بستگی خواهد داشت.تاثیر مصرف هیدرات های کربن به همراه کافئین در کاهش سریع خستگی عضلانیمحققان معتقدند مصرف هیدرات کربن زیاد به همراه یک فنجان قهوه بهترین راه درمان سریع خستگی عضلانی است.به گزارش باشگاه خبرنگاران و به نقل از خبرگزاری آلمان، محققان آمریکایی طی یک تحقیق دریافتند کسانی که چهار ساعت بعد از ورزش 66 درصد بیشتر گلیکوژن وارد عضلات خود می کنند زودتر از کسانی که این مواد را بدون کافئین مصرف می کنند خستگی عضلاتشان کاهش می یابد.بنابراین گزارش، در این تحقیق ابتدا ورزشکاران تا به حد خسته شدن ورزش کردند و ابتدا تا روز بعد از خوردن اجتناب کردند سپس دوباره تمرینات مشابهی انجام دادند تا ذخایر گلیکوژن بدن آنها کاملا خالی شدند و بلافاصله بعد از آن نوشیدنی های سرشار از هیدرات کربن مصرف کردند که گروهی از آنها بدون کافئین بود.بر اساس این گزارش، در فاصله زمانی معینی محققان آزمایش خون و بیوپسی عضلانی از شرکت کنندگان در تحقیق می گرفتند.نتیجه این تحقیق نشان داد شرکت کنندگانی که کافئین هم همراه هیدرات کربن مصرف خود دریافت می کردند میزان انسولین و گلوکز خون بالاتری داشتند که یکی از دلایل جذب خوب گلیکوژن احتمال می رود، علاوه بر این محققان معتقدند کافئین فعالیت سیگنال های آنزیمی را افزایش داده و روند احیاء عضلات را تسریع می کندنصف مقاله ها میگن سیب زمینی گلیسمیک پایینی داره نصف دیگه میگن بالا.کشمش و موز هم همینطور.کلا برای بعده تمرین که باید مخلوطی از هر 2 مورد باشه چه چیزی باید مصرف بشه؟مواد غذایی با ایندکس گلیسمیک کمتر از 55 دارای ایندکس گلیسمیک پایین می باشند.مواد غذایی با ایندکس گلیسمیک بین 55 تا 70 دارای ایندکس گلیسمیک متوسط می باشند.مواد غذایی با ایندکس گلیسمیک بیشتر از 70 دارای ایندکس گلیسمیک بالا می باشند.نامایندکس گلیسمیکنامایندکس گلیسمیکگریپ فروت25کلم10آلو26کمبرگ10آلوزرد30قارچ10سیب38پیاز10هلو38فلفلقرمز10آلوسیاه39هویج49توتفرنگی40نخودفرنگی48پرتقال42ذرت60هلو42چغندر64گلابی43کدو75انگور46آرتیشوک15موز52مارچوبه15کیوی58کلم گل15مانگو51کرفس15انجیر61خیار15کشمش56بادمجان15آناناس66لوبیا سبز15هندوانه72اسفناج15خرما103گوجه فرنگی15کلم بروکلی10لوبیا سویا15ما یه شاخص گلیسیمیک (Glycemic index) داریم؛ یه بار گلیسیمیک (Glycemic load).شاخص گلیسیمیک مربوط به اینه که ماده های غذایی مختلف با مقدار یکسان کربو چقدر سریع تر شکسته میشن و گلوکز خون رو بالا میبرن. (که در این مورد ضریب سیب زمینی 50 است)بار گلیسیمیک یه جورایی مربوط میشه به چگالی شاخص گلیسیمیک. یعنی مواد غذایی با مقدار ثابت چقدر قند خون رو بالا میبرند. (که در این مورد ضریب سیب زمینی 9.3 است)و از این دوتا کمیت جالب تر یه شاخص دیگه ست به اسم شاخص انسولین (Insuline index )(اگه درست نوشته باشم.) که این یکی میزان ترشح انسولین به ازای غذاهای مختلف رو نشون میده. من درمورد این یکی خیلی اطلاعات ندارم. اگه کسی باشه توضیح بده عالیه.|+| نوشته شده در  سه شنبه ۱ تیر ۱۳۸۹ساعت 2:14  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتدیابت قندی - انواع دیابت وابسته به انسولین و غیر وابسته به انسولیندیابت قندی - انواع دیابت وابسته به انسولین و غیر وابسته به انسولیندیابت قندی (Diabetes Mellitus) نوعی بیماری است که در اثر افزایش غلظت گلوکز خون ایجاد می‌گردد که این افزایش گلوکز در اثر نبود انسولین در خون یا نقصان گیرنده‌های انسولین در سلولهای جذب کننده گلوکز ، بوجود می‌آید. این بیماری حالت ارثی و اکتسابی دارد.دید کلیاین بیماری دیابت فامیلی بوده و حدود 2 درصد مردم در جهان به آن مبتلا هستند. در این بیماران افزایش گلوکز به قدری است که از آستانه کلیوی گذشته و لذا نمی‌تواند مجددا جذب گردد. بنابراین در ادرار قند (Glocosuria) مشاهده می‌گردد. افزایش فشار اسمزی در ادرار سبب افزایش دفع آب یا همان ادرار (Polyuria) شده است. در دیابت با اینکه مقدار گلوکز خون زیاد است، ولی ذخیره گلیکوژن کم شده، لیپیدها و پروتئینها می‌سوزند، لذا شخص دیابتی دائما احساس گرسنگی می‌کند و پرخور (Polyhagia) می‌باشد.پس شخص دیابتی دارای سه علامت پرخوری ، عطش زیاد و تکرار ادرار می‌باشد. در این حالت به علت اینکه لیپیدها در بتا _ اکسیداسیون تجزیه می‌شوند، سرانجام استیل کوآنزیم A به مقدار زیاد حاصل می‌نمایند. این ترکیب در سنتز اجسام ستونی وارد شده و اجسام ستونی در خون و ادرار دیده می‌شوند. کاتیونها همراه ترشح آنیونی اجسام ستونی ، خنثی و از محیط خارج شده و در نتیجه یک ستواسیدوز حاصل می‌شود و بیمار به حالت اغما و مرگ می‌رود. اغلب سندورمهای حاد دیابتی ، در اثر نقصان انسولین بوده که آن را دیابت وابسته به انسولین گویند و با تجویز انسولین قابل کنترل می‌باشد.تاریخچهصدها سال است که بیماری دیابت با دفع قند از طریق ادرار شناخته شده است. آزمایشات سالهای 1800 میلادی ، نشان داده است که در حیواناتی که لوزوالمعده‌شان ، با انجام عمل جراحی برداشته می‌شود، علائم بیماری فورا ظاهر می‌گردد. به هر حال تا سال 1921 که فردریک باتینگ و چارلز بست انسولین را از پانکراس حیوانات استخراج کردند و برای دیابت انسان مورد استفاده قرار دارند، درمان قطعی برای این بیماری وجود نداشت.دو نوع دیابت شیرین وابسته به انسولین و غیر وابسته به انسولین شناخته شده است.دیابت شیرین وابسته به انسولین (IDDM)در این دیابت که به دیابت جوانی (Insulin Dependent Diabets Mellitus) یا IDDM نیز معروف است، ضایعه معمولا در سلولهای بتا جزایر لانگرهانس لوزوالمعده بوده، لذا پس از صرف غذا (حاوی مواد قندی) ، انسولین ترشح نمی‌گردد.در این ضایعه ، در کبد فرایندهای گلوکونئوژنز و ستوژنز صورت گرفته و راههای گلیکولیز (تجزیه گلوکز) و لیپوژنز (تجزیه لیپیدها)، صورت نمی‌گیرد. در سلولهای دیگر بافتها ، به علت اینکه گلوکز نمی‌تواند وارد سلولها شود، لذا راه تولید قند از تجزیه پروتئینها و چربیها ، تحریک می‌شود.تجزیه لیپیدها در بافت چربی ، باعث آزاد شدن اسیدهای چرب شده که به کبد انتقال یافته و در سنتز اجسام ستونی شرکت می‌کنند که این فرایند تولید ستواسیدوز کرده و در نهایت بیمار را به اغما می‌برد.آنزیم لیپو پروتئین لیپاز که در حضور انسولین فعال بوده و باعث صاف کردن خون از لیپیدها می‌شد، در فقدان انسولین ، غیر فعال بوده و غلظت لیپیدها و اسیدهای چرب در خون ، افزایش می‌یابد.پس در این نوع دیابت ، افزایش گلوکز خون ، می‌تواند به دو علت اصلی باشد: عدم وجود و یا نقصان انسولین که گلوگز نمی‌تواند وارد سلولهای مختلف گردد و دیگر اینکه در اثر شدت تولید قند از اسیدهای آمینه در کبد زیاد می‌شود که مقداری گلوکز به خون ریخته می‌شود و باعث افزایش غلظت گلوکز در خون می‌گردد.فنوتیپ و سیر طبیعی IDDMزودرس‌ترین نشانه اختلال ، پیدایش آنتی بادیهای خودی ضد جزیره لانگرهانس در هنگامی است که گلوکز خون ، طبیعی است.متعاقب این دوره ، مرحله کاهش تحمل گلوکز ، اما طبیعی بودن گلوکز ناشتای خون است.با تداوم از دست رفتن سلولهای بتا پانکراس ، نهایتا افزایش گلوکز ناشتای خون بروز می‌کند، اما هنوز انسولین به میزان کافی جهت پیشگیری از ستوز تولید می‌شود. در طی این دوره بیماران دچار دیابت شیرین غیر وابسته به انسولین می‌باشند.سرانجام تولید انسولین به زیر آستانه بحرانی می‌رسد و بیمار مستعد ستواسیدوز می‌گردد. بیماران جوانتر عموما سریعتر از بیماران مسن‌تر این مراحل را سپری می‌کنند.اداره بیمار مبتلا به IDDMپیوند پانکراس یا سلولهای جزیره لانگرهانس در صورت نبودن عوارض سرکوب ایمنی ، می‌تواند بیماری را معالجه کند. اداره اکثر بیماران ، بر کنترل قاطع سطح قند خون از طریق تزریق انسولین خارجی ، تاکید می‌کند. تجویز انسولین یا نیکوتین آمید ، ظاهرا بروز IDDM در برخی از بیماران را به تاخیر می‌اندازد.خطر توارث IDDMاحتمال IDDM در جمعیت عمومی ، تقریبا 1 در 300 است. در صورت ابتلای یک خواهر یا برادر ، این خطر به 1 در 14 افزایش می‌یابد. با ابتلای دومین خویشاوند این احتمال به 1 در 6 می‌رسد. فرزندان مادران مبتلا به احتمال 1 در 100 دچار IDDM می‌شوند.دیابت شیرین غیر وابسته به انسولین (NIDDM)برعکس دیابت جوانی ، انسولین در این بیماری که (Non Insulin Dependent Diabets Mellitus) یا NIDDM یا دیابت بالغین نیز نامیده می‌شود، وجود دارد. این دیابت در متوسط سن افراد چاق بوجود می‌آید. این دیابت در 80 تا 90 درصد دیابتی‌ها دیده شده است. علت این ضایعه ممکن است در اثر نقصان گیرنده‌های انسولین بر روی غشا سلولی سلولهای هدف ، یعنی ماهیچه ، کبد و بافت چربی باشد. این افراد با یک افزایش قند (هیپرگلیسمی) و افزایش لیپیدها (هیپرتری گلیسریدمی) دیده می‌شوند، ولی ستواسیدوز که در دیابت شیرین وابسته به انسولین وجود داشت، در این بیماران وجود ندارد. علت افزایش تری گلیسرید ، احتمالا به علت سنتز فراوان تری گلیسریدهای کبد در اثر تحریک حاصل از افزایش گلوکز و انسولین می‌باشد. چاقی قبل از اینکه ، دیابت خود را نشان دهد، وجود دارد و یکی از مهمترین عوامل ایجاد کننده این نوع دیابت است.فنوتیپ و سیر طبیعی NIDDMNIDDM ، معمولا افراد چاق را در میانسالی را بعد از آن گرفتار می کند، هر چند با چاق شدن و بی تحرکی روز افزون کودکان و افراد جوان‌تر ، تعداد در حال افزایشی از آنها مبتلا می‌شوند. NIDDM تظاهر بی سروصدایی دارد به واسطه افزایش سطح گلوکز در بررسیهای روزمره تشخیص داده می‌شود. بطور کلی پیدایش NIDDM را به سه مرحله بالینی تقسیم می‌کنند:اول ، علی‌رغم مقاومت به انسولین ، گلوکز پلاسما طبیعی باقی می‌ماند.دوم، علی‌رغم افزایش غلظت انسولین ، افزایش غلظت گلوکز در خون ، پس از صرف غذا ایجاد می‌شود.سوم ، کاهش ترشح انسولین باعث افزایش غلظت خون در حالت ناشتا و دیابت آشکار می‌گردد.علاوه بر افزایش غلظت گلوکز خون ، تنظیم نادرست متابولیزمی ناشی از اختلال عملکرد سلولهای بتا و مقاومت به انسولین سبب آترواسکلروز و بیماری کلیوی می‌شود. پیدایش این عوارض ، با زمینه ژنتیکی و میزان کنترل متابولیزمی ارتباط دارد. کنترل قاطع سطح گلوکز خون ، خطر عوارض را 35 تا 75 درصد کاهش می‌دهد.اداره بیمار مبتلا به NIDDMکاهش وزن ، افزایش فعالیت بدنی و تغییرات رژیم غذایی با بهتر کردن چشمگیر حساسیت و کنترل آن ، به بسیاری از مبتلایان به NIDDM کمک می‌کند. متاسفانه بسیاری از بیماران نمی‌توانند یا نمی‌خواهند نحوه زندگی خود را به حد کافی جهت انجام این کنترل ، تغییر دهند و نیاز به درمان با داروهای خوراکی پایین آورنده قند خون مانند سولفونیل دوره‌ها) و بی‌گوانیدها دارند. برای نیل به کنترل قند خون و احتمالا کاهش خطر عوارض دیابت ، بعضی از بیماران نیاز به درمان با انسولین خارجی دارند. به هر حال انسولین درمانی با افزایش مقدار انسولین و چاقی ، مقاومت به انسولین را زیاد می‌کند.خطر توارث NIDDMخطر NIDDM در جمعیت عمومی ، بسیار وابسته به جمعیت تحت مطالعه است. در اکثر جمعیتها این خطر از 1 تا 5 درصد می‌باشد. هر چند در ایالات متحده ، 6 تا 7 درصد است. اگر بیمار یک خواهر یا برادر مبتلا داشته باشد، خطر به یک در 10 افزایش می‌یابد. اگر یک خواهر یا برادر و یک خویشاوند درجه اول دیگر مبتلا شوند، خطر یک در 5 است. از آنجا که برخی اشکال NIDDM ، پیش زمینه IDDM (وابسته به انسولین) هستند، فرزندان بیمارن دچار NIDDM به احتمال تجربی یک در 10 دچار IDDM می‌شوند.آزمایش هموگلوبین A1C چیست و چه اهمیتی دارد؟آزمایش هموگلوبین A1C که به صورت درصد بیان می‌شود نشان می‌دهد که در طول 3- 2 ماه گذشته چند درصد از هموگلوبین خون که یکی از پروتئین‌های موجود در گلبول‌های قرمز است. با قند ترکیب شده است هر چه این درصد بالاتر باشد بیانگر این است که معدل قند خون طی 3-2 ماه پیش بالاتر از حد طبیعی بوده است این آزمایش وسیله‌ بسیار خوبی بری تصمیم‌گیری در مورد موفقیت روش درمانی فعلی می‌باشد. در واقع وقتی می‌توان درمان یک دیابتی را موفق دانست که درصد هموگلوبین A1C او در حد قابل قبول ‌باشد این حد قابل قبول مقدار هموگلوبینA1C زیر 8 و ترجیحاً زیر 7 درصد است. مطالعات متعددی نشان داده‌ که نگه داشتن هموگلوبین A1Cزیر 7 درصد نه تنها از پیدایش عوارض دیابت در چشم‌ها، کلیه‌ها و اعصاب جلوگیری می‌کنند بلکه حتی در صورت وجود این عوارض باعث برگشت آن‌ها شده و از پیشرفتشان جلوگیری به عمل می‌آورد. آزمایش هموگلوبین A1Cرا باید ترجیحاً هر 3 ماه یا حداکثر هر 6 ماه یکبار انجام داد.|+| نوشته شده در  سه شنبه ۱ تیر ۱۳۸۹ساعت 2:11  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراترابطه ژنتیکی تستوسترون و چربی بدنرابطه ژنتیکی تستسترون و چربی بدنبر پایه اعلام پژوهشگران بلژیکی، کنترل هورمون تستوسترون و چربی در بدن مردان یک عملکرد ژنتیکی است.به گزارش سرویس بین الملل بازیاب ، ارزیابی تحقیقات بر روی 674 مرد جوان که در آن وزن بدن، مقدار چربی و شاخص جرم بدن (بی.ام.آی.) اندازه گیری و میزان تستوسترون و غلظت هورمون جنسی متصل به گلوبولین  (اس.اچ.بی.جی.) تعیین شد، نشان می دهد که کنترل هورمون تستوسترون و چربی بدن یک عملکرد ژنتیکی است.از آنجا که "اس.اچ.بی.جی." یک پروتئین حامل است که در جریان خون به  تستوسترون متصل می شود و بدین ترتیب آن را غیرفعال می کند، پژوهشگران باید برای تعیین مقدار گردش تستوسترون در خون، هم مقدار کل این هورمون و هم غلظت "اس.اچ.بی.جی." را مورد توجه قرار دهند.محققین دانشگاه گنت بلژیک به سرپرستی "جان- مارک کاوفمن" موفق به کشف کیفیت مکانیسم بین هورمون مردانه تستوسترون و کاهش میزان چربی در بدن شدند که تاکنون ناشناخته بود، اما هنوز مشخص نیست که چه ژنی در این امر دخالت دارد.دانشمندان با کمک یک برنامه کامپیوتری ویژه، احتمال توارث هر خصوصیت و بدین ترتیب میزان  تاثیرگذاری ژن ها بر این خصوصیت ها را محاسبه کرده و سپس بر مبنای این داده ها، رابطه متقابل بین چربی بدن و مقدار تستوسترون را تجزیه و تحلیل کردند.بر پایه نتایج این تحقیقات، ژن ها بین 60 تا 85 درصد در مقدار هورمون جنسی در بدن یک مرد نقش دارند.کاوفمن می گوید، میزان چربی بدن تحت تاثیر فاکتورهای محیطی چون تغذیه و تحرک و به ویژه یک فاکتور ژنتیکی است.این کارشناس افزود، نتایج آزمایشات بر روی مردان جوان نشان می دهد که یک ارتباط متقابل بین تستوسترون و میزان و ساختار چربی بدن وجود دارد که اکثرا بر مبنای ژن های مشترک است.کاوفمن می گوید، ما هم اکنون می دانیم که تستوسترون و چربی بدن به عنوان مشخصه های انفرادی از یک جزء و عنصر ژنتیکی سطح بالا برخوردار بوده و تستوسترون و چربی بدن توسط ژن های مشابه کنترل می شوند.در این آزمایشات، ژن های کنترل تستوسترون 23 درصد و پروتئین "اس.اچ.بی.جی." حتی 29 درصد با ژن چربی بدن مطابقت داشتند.این در حالیست که فاکتورهای محیط زیست چون تغذیه هیچ ارتباط متقابلی بین دو مشخصه تستوسترون و چربی بدن به وجود نیاوردند.برای کشف نوع ژنی که در میزان تستوسترون و چربی بدن و ارتباط  این دو مشخصه با یکدیگر دخالت دارد، نیاز به تحقیقات دیگری است. چنین تحقیقاتی می تواند داده ها و اطلاعات باارزشی در باره تنظیم میزان تستوسترون و هورمون حساسیت در مردان ارایه کند.کاوفمن می گوید، نتایج تحقیقات کنونی ما می توانند در آینده در کشف رابطه متقابل و پیچیده بین چربی بدن و هورمون جنسی نقش داشته باشند.ژنیکوماستی چیست؟اختلالات پستان می‌تواند هم برای بیمار و هم برای پزشک معاینه‌گر، دشوار باشد. بیماران اغلب احساس خجالت و اضطراب می‌کنند. هر چند سرطان فقط در تقریبا 1 از تمامی موارد بزرگی پستان در مردان تشخیص داده می‌شود، ممکن است پزشکان درباره چگونگی افتراق ژنیکوماستی (بزرگی خوش‌خیم پستان) از بدخیمی و نحوه درمان این اختلالات شک و تردیدهایی داشته باشند. این مقاله علل، ارزیابی و درمان ژنیکوماستی و سرطان پستان را مرور می‌کند.ژنیکوماستی چیست؟ژنیکوماستی بزرگی خوش‌خیم پستان مردان (قطر قابل لمس بیش از 2 سانتی‌متر، سفت، غدد زیرآرئول و بافت مجرایی) به علت کاهش نسبی اثر آندروژن یا افزایش اثراستروژن است. به بزرگی پستان ناشی از بافت چربی، ژنیکوماستی کاذب اطلاق می‌شود.هورمون‌ها چگونه بر پستان اثر می‌گذارند؟بافت پستان در مردان حاوی گیرنده‌هایی برای آندروژن، استروژن، و پروژسترون است. در حضور هورمون‌های هیپوفیز قدامی یعنی هورمون لوتئینیزه کننده(LH)، هورمون محرک فولیکول(FSH)، و هورمون رشد، استروژن تکامل مجرا و پروژستروژن تکامل آلوئول را تحریک می‌کند. آندروژن آنتاگونیست اثرات استروژن است. سطح بالای پرولاکتین رشد بافت پستان را تحریک نمی‌کند اما با سرکوب تولید هورمون آزاد کننده هورمون گنادوتروپین، تولید LH را تغییر می‌دهد.منابع هورمونی در مردان کدامند؟سلول‌های لیدیگ بیضه، 95 از تستوسترون را تولید می‌کند. بقیه تستوسترون توسط قشر آدرنال تولید می‌شود. حدود 50 از تستوسترون در گردش به گلوبولین متصل شونده به هورمون جنسی، اتصال می‌یابد. قسمت اعظم هورمون باقی‌مانده، اتصال ضعیفی به آلبومین دارد. فقط هورمون آزاد فعال است. استروژن نسبت به تستوسترون اتصال کمتری به گلوبولین متصل شونده به هورمون جنسی دارد، بنابراین افزایش گلوبولین متصل شونده به هورمون جنسی نسبت تستوسترون فعال به استروژن را کاهش می‌دهد.تستوسترون در بافت‌های محیطی می‌تواند از طریق آنزیم 5-آلفا ردوکتاز به آندروژن پرقدرت دیگری به نام دی‌هیدروتستوسترون تبدیل ‌شود. تستوسترون همچنین توسط آنزیم آروماتاز، که به ویژه در بافت چربی یافت می‌شود، به استرادیول قابل تبدیل است. آندروژن ضعیف آدرنال، آندروستن‌دیون، می‌تواند از طریق آنزیم آروماتاز به استرون که استروژن ضعیفی است تبدیل ‌شود. استرادیول و استرون در بافت‌های محیطی به یکدیگر قابل تبدیل هستند.در چه مواردی ژنیکوماستی فیزیولوژیک است؟به‌طور کلی، 90-65 از نوزادان بافت پستان دارند که به علت انتقال استروژن و پروژسترون مادر و جفت بوده، تا چند ماه پایدار می‌ماند.تا سن 14 سالگی، تا 60 از پسران دچار ژنیکوماستی می‌گردند که معمولا طی یک یا 2 سال رفع می‌شود(جدول‌1). در زمان بلوغ، افزایش چشمگیر هورمون لوتئینیزه کننده و هورمون محرک فولیکول همراه با هورمون رشد و فاکتور رشد شبه انسولینی-1، تولید تستوسترون در سلول‌های لیدیگ را تحریک می‌کند. میزان استروژن 3 برابر می‌شود و زودتر از اوج افزایش تستوسترون (که نهایتا تا 30 برابر افزایش غلظت می‌یابد) به اوج می‌رسد. مشخص نیست که آیا ژنیکوماستی ناشی از تاخیر نسبی در رسیدن به اوج غلظت تستوسترون است یا افزایش موقت در فعالیت آروماتاز یا حساسیت متغیر به استروژن یا تمامی موارد ذکر شده.با افزایش سن و کاهش سطح تستوسترون آزاد و شیوع بیشتر چاقی، ژنیکوماستی افزایش می‌یابد (جدول1). در گروهی غیرانتخابی از مردانی که در بیمارستان بستری بودند، شیوع و قطر بزرگی پستان با افزایش شاخص توده بدن (BMI) همبستگی بسیاری داشت. مطالعات کالبدشکافی نشان‌دهنده وجود ژنیکوماستی در55-40 موارد غیرانتخابی بود.کدام داروها یا اختلالات سبب بزرگی پستان می‌شوند؟ژنیکوماستی غیرفیزیولوژیک با اختلالات یا داروهایی همراهی دارد که با کاهش سطح تستوسترون، افزایش تبدیل تستوسترون، افزایش سطح استروژن، و یا افزایش سطح گلوبولین متصل شونده به هورمون جنسی شده، به کاهش تستوسترون آزاد منجر می‌شوند (جداول 2 و 3 را ببینید).داروها، کرم‌ها، مواد آرایشی و لوسیون‌هابدن‌ساز‌هایی که از دوزهای بالای آندروژن استفاده می‌کنند، به طور شایع دچار ژنیکوماستی واضح می‌شوند که اغلب با تندرنس پستان همراه است (زیرا آندروژن به استروژن تبدیل می‌شود). از سوی دیگر، مردانی که به علت سرطان پروستات تحت درمان ترکیبی آنتاگونیست گیرنده آندروژن و آگونیست هورمون آزاد کننده گنادوتروپین یا تنها آنتاگونیست گیرنده آندروژن قرار می‌گیرند، به ترتیب در 20-10 و 60-50 موارد دچار ژنیکوماستی می‌گردند. در مردانی که برای هیپرتروفی خوش‌خیم پروستات مهارکننده‌های 5- آلفا ردوکتاز دریافت می‌کنند، شیوع ژنیکوماستی بسیار کمتر است (1/1- 3/0).بیمارانی که تحت درمان بسیار فعال ضدرتروویروسی برای HIV قرار می‌گیرند، ژنیکوماستی را گزارش می‌کنند اما شیوع و مکانیسم آن نامشخص است. ژنیکوماستی کاذب ممکن است در بیمارانی که لیپودیستروفی همراه با HIV دارند، رخ دهد. HIV خطر سرطان پستان را افزایش نمی‌دهد، اما لنفوم همراه با HIV ممکن است به صورت توده لنفوماتوز پستان تظاهر کند.مواد آرایشی، کرم‌ها، و لوسیون‌ها ممکن است حاوی استروژن یا ترکیباتی با اثر استروژن باشند. کودکان به ویژه به این منابع حساس هستند. سه پسر سالم پیش از سنین بلوغ دچار ژنیکوماستی شدند که مشخص شد به طور مکرر از یک «مرهم شفابخش» حاوی روغن اسطوخودوس (Lavandula augustifolia)، صابون و لوسیون پوستی با عطر اسطوخودوس و شامپو و ژل حالت‌دهنده حاوی اسطوخودوس و روغن بوته چای (Melaleuca alternifolia) استفاده کرده بودند. اثرات ضدآندروژنیک اسطوخودوس و روغن بوته چای با استفاده از رده سلول‌های سرطان پستان انسان به تایید رسید. چند ماه پس از قطع مصرف این ترکیبات ژنیکوماستی بهبود یافت.گرسنگی و تغذیه مجددکودکان و بزرگسالانی که پس از گرسنگی مجددا تغذیه می‌شوند یا هورمون رشد دریافت می‌کنند، ممکن است دچار ژنیکوماستی موقت شوند. تصور می‌شود مکانیسم آن مشابه ژنیکوماستی دوران بلوغ است.بیماریدر بیماری‌های سیستمیک ممکن است مکانیسم‌های متعددی دخیل باشند. تیروتوکسیکوز تولید آندروستن‌دیون، تولید استروژن در بافت‌های محیطی و سطح گلوبولین متصل شونده به هورمون‌ جنسی را افزایش می‌دهد. کاتابولیسم آندروژن در بیماری‌های کبدی کاهش می‌یابد و آندروژن در دسترس برای تبدیل به استروژن در بافت‌های محیطی را افزایش می‌دهد. نارسایی کلیه بر متابولیسم هورمون و دارو تاثیرات زیادی دارد.تومورهادر تمام انواع تومورهای بیضه، فعالیت آروماتاز افزایش می‌یابد. تومورهای سلول لیدیگ و سلول سرتولی آندروژن و استروژن تولید می‌کنند. تومورهای سلول زایا (germ cell) گنادوتروپین جفتی انسانی داخل بیضه‌ای تولید می‌کنند که می‌تواند سبب اختلال کارکرد سلول‌های لیدیگ و کاهش تولید تستوسترون شود. تومورهای ریه و کبد می‌توانند به حدی گنادوتروپین جفتی انسانی سیستمیک تولید کنند که ترشح تستوسترون از سلول‌های لیدیگ را افزایش دهد؛ تستوسترون نیز به راحتی با افزایش فعالیت آروماتاز به استروژن تبدیل می‌شود. ممکن است پس از درمان سرطان با شیمی درمانی یا پرتودرمانی (در صورت آسیب دیدن سلو‌ل‌های لیدیگ)، ژنیکوماستی رخ دهد.علل ژنتیکدر خانواده‌های چندی (پدران و پسران) فزونی استروژن به علت جهش‌های فعال کننده ژن آروماتاز گزارش شده است. این افراد دچار ژنیکوماستی پیش از بلوغ و تسریع رشد پیش از بلوغ شدند.چه افرادی در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به سرطان پستان هستند؟وضعیت‌هایی که با سرطان پستان در مردان همراهی دارند در جدول 4 فهرست شده‌اند.سرطان پستان در مردان حدود 1 از تمامی موارد سرطان پستان را به خود اختصاص می‌دهد اما در نواحی زیر صحرای آفریقا، 14-7 از موارد سرطان پستان در مردان رخ می‌دهد. مراکز ثبت تومورها در جمعیت ایالات متحده نشان می‌دهند که این میزان در مردان آفریقایی- آمریکایی در بیشترین حد، در مردان سفیدپوست غیراسپانیولی‌تبار و کسانی که اصالتا اهل جزایر آسیا و اقیانوس آرام هستند، در حد متوسط و در مردان اسپانیولی‌تبار در کمترین حد است. سرطان پستان در هر سنی رخ می‌دهد، اما سن متوسط 65 سال است.در شرایط افزایش استروژن خطر ژنیکوماستی و سرطان پستان هردو وجود دارد. در مردان مبتلا به نشانگان کلاین فلتر خطر ابتلا به سرطان پستان نسبت به مردان طبیعی 58 برابر افزایش می‌یابد و میزان خطر مطلق آن 3 است. سرطان پستان در مردانی که تغییر جنسیت زنانه داده و اخته شده و دوزهای بالای استروژن دریافت کرده‌اند، گزارش شده است. در یک مطالعه مورد- شاهدی بر روی 41 مرد سوئدی که به دنبال درمان سرطان پروستات دچار سرطان پستان شده بودند، خطر سرطان پستان در مردانی که با استروژن درمان شده بودند، بیش از سایر نجات یافتگان بود.سابقه خانوادگی سرطان پستان خطر سرطان پستان در مردان را افزایش می‌دهد. در برخی خانواده‌ها این خطر با ژن BRCA2 مرتبط است. در یهودیان اشکنازی شیوع BRCA1 و BRCA2 و خطر سرطان پستان در مردان بیش از جمعیت عمومی است. در مردان حامل ژن BRCA2 خطر تجمعی سرطان پستان تا 80 سالگی به 7 می‌رسد. افزایش خطر در مردان حامل ژن BRCA1 بسیار کمتر است.مواجهه با پرتوهای یونیزان نیز ممکن است خطر سرطان پستان را افزایش ‌دهد. بروز سرطان پستان در مردانی که پس از پرتودرمانی قفسه سینه برای درمان سرطان زنده مانده‌اند (به ویژه در سنین جوانی) بیشتر است. میزان سرطان پستان در مردان ژاپنی که با انفجار هسته‌ای مواجهه داشته‌اند، 3 برابر مردان دیگر است.چگونه باید بافت پستان را در مردان ارزیابی کرد؟تفاوت‌های تظاهرات ژنیکوماستی و بدخیمی در جدول 5 فهرست شده است. اگر بزرگی بافت پستان یک‌طرفه باشد، باید تشخیص دیگری به جز ژنیکوماستی مدنظر قرار گیرد. در غیاب آندروژن برونزاد یا سایر داروها، وقوع سریع بزرگی پستان (خارج از دوران بلوغ) مطرح کننده وجود تومور تولید کننده LH یا HCG جفتی انسانی است. تقریبا در بافت پستان طبیعی مرد بالغ بافت لوبولار وجود ندارد. ژنیکوماستی با تکثیر مجاری کوچک و بافت همبند شل مشخص می‌شود. افزایش بافت غددی در مرد بالغ، نگرانی درباره بدخیمی را افزایش می‌دهد.سایر یافته‌های فیزیکی مهم عبارتند از افزایش بافت چربی‌ (آدیپوزیته)، نشانه‌های هیپرتیروییدی، بیماری کبد، هیپوگنادی (زنانه بودن بدن، کاهش موهای بدن، بیضه‌های کوچک منطبق با نشانگان کلاین فلتر)، افزایش توده عضلانی مطرح کننده تجویز آندروژن برونزاد و توده در بیضه.ارزیابی آزمایشگاهی اولیهاگر علت بزرگی پستان مشخص نباشد، ارزیابی آزمایشگاهی ضروری است (شکل 1). چنین ارزیابی در موارد زیر ضروری نیست: برای پسران در زمان بلوغ، تغییرات تیپیک و بی‌علامت ناشی از افزایش سن، بزرگی پستان که اغلب آن را بافت چربی تشکیل ‌دهد، مردانی که داروهایی مصرف می‌نمایند که به‌طور شناخته شده ژنیکوماستی ایجاد می‌کنند یا در صورتی که یافته‌های معاینه فیزیکی قویا مطرح کننده سرطان پستان باشد.تصویربرداریدر صورتی که شک به سرطان وجود نداشته باشد، تصویربرداری ضروری نیست. با این حال، سونوگرافی و ماموگرافی می‌توانند بافت چربی را از ژنیکوماستی افتراق دهند و چنانچه قرار باشد مداخله جراحی انجام گیرد، می‌توانند مفید باشند. ماموگرافی در مردان برای افتراق توده‌های بدخیم از خوش‌خیم، حساسیت و ویژگی حدود 90 دارد. سرطان‌های مهاجم در سونوگرافی توپر هستند. یک توده کمپلکس کیستیک نیز مشکوک است.بیوپسیبیوپسی تنها راه تشخیص قطعی است. در بیماران دارای توده سخت، نامنظم یا غیرقرنیه، ترشح از نوک پستان (خونی یا غیرخونی)، آدنوپاتی زیربغل یا یک توده که به پوست یا دیواره قفسه سینه ثابت شده است، باید بیوپسی انجام شود (جدول 5). بیوپسی مرکزی (core)، بر بیوپسی با برداشت توده (excisional) یا بیوپسی با سوزن ظریف ارجحیت دارد. اکثر کارسینوم‌های اولیه پستان در مردان از نوع مجرایی (چه تهاجمی چه غیرتهاجمی) هستند (کارسینوم مجرایی درجا). بافت‌شناسی نوع پاپیلاری شایع‌تر و بافت‌شناسی لوبولار در مردان نادر است. 90 از سرطان‌های پستان در مردان دارای گیرنده‌های استروژن و پروژسترون هستند.توده‌های متاستاتیک و توده‌های غیربدخیم پستانعلل نادر توده پستان در مردان عبارتند از کارسینوم متاستاتیک از ریه، پروستات و کبد، بدخیمی‌های خونی شامل لنفوم، بیماری هوجکین، و پلاسماسیتوم و وضعیت‌های خوش‌خیم نظیر میوفیبروبلاستوم، هیپرپلازی پاپیلاری، ماستیت لوپوسی، همانژیوم، هامارتوم و ماستیت گرانولوماتوز.ژنیکوماستی چه وقت و چگونه باید درمان شود؟ژنیکوماستی فیزیولوژیک هیچ درمانی نیاز ندارد مگر اینکه با درد یا خجالت زیادی همراه باشد. قطع داروی مسبب یا درمان اختلال زمینه‌ای ممکن است کافی باشد به ویژه اگر ژنیکوماستی نسبتا به تازگی ایجاد شده باشد.جایگزینی تستوسترون در مردان مبتلا به هیپوگنادی ممکن است سودمند باشد اما ژنیکوماستی طول کشیده و فیبروتیک احتمالا به درمان پاسخ نمی‌دهد. یک مطالعه کوچک نشان داد که در صورت استفاده از تستوسترون پوستی در مقایسه با تزریق تستوسترون عضلانی هر 2 هفته یک بار (که به سطوح ابتدایی بالای تستوسترون و احتمالا سطوح بالای استروژن می‌انجامد)، سطح تستوسترون پایدارتر و احتمال بهبود ژنیکوماستی بیشتر است. دانازول، که یک آندروژن ضعیف است، تاثیر کمتری دارد.درمان ضداستروژن با تاموکسیفن 20-10 میلی‌گرم در روز به طور چشمگیر سبب کاهش درد و حجم پستان در 80-40 از پسران مبتلا به ژنیکوماستی پایدار در زمان بلوغ و مردان مبتلا به سرطان پروستات که تحت درمان با مسدود‌کننده‌های گیرنده آندروژن (بیکالوتامید) قرار گرفته‌اند، می‌شود. کارآزمایی‌های انجام شده درباره رالوکسیفن و کلومیفن آن قدر کوچک یا نتایج آنها آن قدر ناهمگونند که نتیجه‌گیری قطعی میسر نیست. آناسترازول که مهار کننده آروماتاز است در کاهش حجم پستان در زمان بلوغ از دارونما بهتر نبود و در مردانی که تحت درمان با بیکالوتامید قرار داشتند، کمتر از تاموکسیفن موثر بود.پرتو درمانی موضعی (12-10 گری) در مردان مبتلا به سرطان پروستات که تحت درمان با بیکالوتامید قرار داشتند، از ژنیکوماستی پیشگیری کرد اما درمان با تاموکسیفن به‌طور معنی‌داری با نتایج بهتری همراه بود.درمان جراحیمردانی که یافته‌های مشکوک به بدخیمی دارند یا ژنیکوماستی آنها موجب درد پایدار یا احساس خجالت شده باشد، باید به جراح معرفی شوند. اهداف جراحی عبارتند از برداشت بافت غیرطبیعی پستان، برگرداندن شکل طبیعی بافت پستان مردانه و کاهش درد.اگر بزرگی پستان به طور عمده از بافت چربی تشکیل شده و پوست روی آن نسبتا سفت و کشیده باشد، لیپوساکشن موثر است. ماستکتومی زیرجلدی برای برداشت بافت غددی و پوست اضافی (چینه‌های پوستی قابل مشاهده زیر پستان) و بهبود درد ضروری است. عوارض آن عبارتند از هماتوم، سروم، عفونت، تغییرات حسی، درد، ناقرینگی پستان، پوست اضافه و اسکار. شایع‌ترین عارضه ظاهر ناپسند آن است. نتایج نهایی جراحی ممکن است تا یک سال ظاهر نشود.چگونه سرطان پستان مردان درمان می‌شود؟هیچ مطالعه آینده‌نگری برای سرطان پستان مردان انجام نشده است. درمان بر اساس نتایج حاصل از سرطان پستان در زنان و مجموعه موارد در مراکز درمانی منفرد اقتباس شده است. درمان جراحی موضعی عبارت‌است از ماستکتومی رادیکال تعدیل یافته (ماستکتومی ساده همراه با دیسکسیون زیربغل یا بیوپسی از غدد نگهبان) که به دنبال عمل جراحی برای تومورهای حجیم، حاشیه‌های مبتلا یا نزدیک به ضایعه، غددی که از لحاظ بالینی مثبت هستند یا کارسینوم‌های التهابی، پرتوتابی صورت می‌گیرد.برای مردان معمولا درمان هورمونی کمکی (ادجووان) با تاموکسیفن 20 میلی‌گرم در روز به مدت 5 سال تجویز می‌گردد زیرا بر اساس چند مطالعه گذشته‌نگر میزان بقا با این درمان افزایش یافته است. اگر تومور تظاهرات نامطلوبی داشته باشد، باید درمان سیستمیک کمکی (شیمی درمانی یا تراستوزوماب [trastuzumab] که آنتی‌بادی HER2 است یا هر دو) تجویز شود. درباره استفاده از مهارکننده‌های آروماتاز به صورت کمکی تجارب محدودی وجود دارد. درمان بیماری متاستاتیک و عود کننده مشابه زنان است.احتمال تشخیص سرطان پستان در مردان در هر مرحله‌ای کمتر از زنان است اما از دهه 1980 تشخیص سرطان در مراحل پیش‌تهاجمی (درجا) افزایش یافته است.اگر مرحله و بافت‌شناسی تومور در مردان و زنان جور گردد، میزان بقای مختص تومور در دو جنس تفاوتی ندارد. به طور کلی میزان بقا در مردان کمتر است که احتمالا به دلیل مسن‌تر بودن و وجود بیماری‌های همزمان در آنها است.|+| نوشته شده در  سه شنبه ۱ تیر ۱۳۸۹ساعت 2:2  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتاسپرم‌سازی ( بحث تخصصی برای حرفه ای ها )اسپرم‌سازی که شامل مراحل پیچیده و دقیق تمایز سلولی در پستانداران است، در سن بلوغ آغاز شده و در طول زندگی تولید‌مثلی ادامه می‌یابد که در نتیجة آن سلول‌های بنیادی ، تقسیم شده و حاصل تقسیمات میوزی، اسپرماتیدهای هاپلوئیدی است که در بیضه و اپی‌دیدیم تغییرات اساسی روی آنها صورت گرفته تا اسپرمی با عملکرد کامل ایجاد شود. تمامی مراحل اسپرم‌سازی همزمان به‌طور کامل صورت می‌گیرد؛ بطوریکه در شرایط پاتولوژیک، کوچکترین اختلالی می‌تواند سبب ناباروری شود(1). در30-4% بیوپسی‌های بیضه در بیماران مبتلا به آزواسپرمی و الیگواسپرمی شدید، توقف روند اسپرم‌سازی گزارش شده‌است(2). این توقف می‌تواند در هر مرحله از تشکیل سلول‌های ژرمینال اتفاق افتد. در انسان توقف روند اسپرم‌سازی نقطة پایان و معضل مأیوس‌کننده‌ای برای زوج‌هایی است که آرزوی داشتن فرزند را دارند. از روش‌های ارائه شده توسط محققان علم باروری، تزریق داخل سیتوپلاسمی(ICSI) انواع سلول‌های اسپرماتید به تخمک بارور نشده‌است که با این روش نوزادانی طبیعی در خرگوش(3 )، گاو(4)، موش(5) و انسان(6) متولد شده است. تزریق داخل سیتوپلاسمی اسپرم نسبت به تزریق داخل سیتوپلاسمی اسپرماتید گرد ، اسپرماتید طویل ، هسته اسپرماتید گرد موفقیت بیشتری در لقاح داشته است(7). علت عدم موفقیت کامل در استفاده از سایر سلول‌ها را می‌توان به عواملی نظیر تغییرات ایجاد شده در عملکرد سانتروزوم، فعالیت تخمک و فعال شدن ژنوم جنینی، همزمان نبودن سیکل سلولی و بلوغ پروتئین هسته(8 ) و عدم تشخیص صحیح سلول‌های اسپرماتید درون جمعیت ناهمگن سلول‌های بیضه(9) نسبت داد. لذا بلوغ اسپرماتید در محیط کشت جهت کاربرد در لقاح مصنوعی ضروری به نظر می‌رسد. سیستم‌های هم‌کشتی در تولید مثل کمکی اثرات مفیدی دارند(10). در روش هم کشتی دو سلول به‌طور همزمان کشت می‌شوند که این هم‌کشتی می‌تواند به‌صورت مکانیسم مثبت یا منفی عمل کرده و سبب اصلاح ویژگیهای سلول نظیر بهبود روند ظرفیت‌گیری اسپرم(11)، افزایش تعداداسپرم وجنین حاصله(12) و… شود. هورمون‌های تستوسترون و FSH نیز در شروع و ادامه روند اسپرم‌سازی نقش ویژه‌ای داشته و کاهش آنها سبب اختلال در این فرایند می‌شود. دانشمندان بسیاری اثرات سیستم‌های هم‌کشتی وهمچنین هورمون‌ها را بر میزان بلوغ سلول‌های سازندة اسپرم بررسی کرده‌اند(16- 13). Cremades و همکاران (14،13) در دو تحقیق جداگانه به بررسی اثرات هورمون‌های تستوسترون، FSH و سیستم هم‌کشتی Vero جهت بلوغ سلول‌های اسپرماتید گرد پرداختند که نتایج حاصله بیانگر پیشرفت روند اسپرمیوژنز در این سلول‌ها با استفاده از سیستم‌های فوق بود. Tesarik و همکاران در مطالعات خود به این نتیجه رسیدند که افزودن هورمون‌های rFSH و تستوسترون به محیط کشت سلول‌های اسپرماتید گرد قادر است مراحلی از تمایز در محیط کشت را القا نماید(16-15).با توجه به نقش مثبت هم‌کشتی و همچنین هورمون در بلوغ سلول‌های اسپرماتید گرد و با ذکر این نکته که همراه کردن این دو سیستم به منظور بلوغ اسپرماتید در مطالعات انجام شده یافت نشد، هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر افزودن هورمون‌های تستوسترون و rFSH به محیط هم‌کشتی به منظور تسهیل اسپرمیوژنز در محیط کشت بود.مواد و روشهادر این پژوهش از موش‌های نر سفید نژاد NMRI با سن 12-8 هفته استفاده شد و در مجموع 15 موش مورد مطالعه قرار گرفت (در هر گروه 5 موش در طی 5 بار آزمایش).موش‌های نر استفاده شده در پژوهش به روش قطع نخاع از ناحیه گردن کشته شده و بیضه‌های حیوان از بدن خارج و در پتری‌دیش حاوی محیط کشت DMEM (Gibco) قرار گرفت. غشاء اطراف بیضه‌ها برش داده شد به‌طوری‌که تمام لوله‌های سمینی‌فروس داخل محیط کشت قرار گرفت. با استفاده از سرنگ انسولین، لوله‌های سمینی‌فروس قطعه قطعه گردید تا رده‌های مختلف سلول‌های بیضه وارد محیط کشت شود. پتری دیش محتوی سلول‌های بیضه به مدت 10 دقیقه داخل انکوباتورC 37 با CO2 5% قرار گرفت تا به تعادل رسیده و سلولها به‌طور کامل داخل محیط قرار گیرد. سپس با استفاده از پیپت پاستور فقط محیط کشت حاوی انواع مختلف سلول‌ها داخل لوله آزمایش استریل شده‌ای جمع آوری گردید. در انجام این عمل دقت شد که بقایای لوله‌های سمینی‌فروس به لوله آزمایش منتقل نشود. محیط محتوی انواع مختلف سلول به مدت 5 دقیقه و با سرعت rpm 1000 سانتریفوژ وپس از تشکیل رسوب سلولی مجدداً توسط محیط کشت DMEM شستشو داده شد. رسوب سلولی حاصل، به نسبت 1 به 10 توسط محیط کشت DMEM حاوی10% FBS (دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، ایران) رقیق شده و برای کشت سلولی به مدت 96 ساعت مورد استفاده قرار گرفت.به منظورتشخیص افتراقی انواع سلول‌های اسپرماتید ملاک‌های زیر موردنظر بود: اسپرماتید گرد ، سلولی گرد بوده و سطح سیتوپلاسم آن صاف و یکنواخت است. هسته، گرد و مرکزی است که علائمی از تراکم در آن دیده نمی‌شود. در اطراف هسته کمی سیتوپلاسم بوده و در بخش فوقانی هسته، نقطه روشنی مشابه وزیکول آکروزومی دیده می‌شود. در این مرحله فلاژلی وجود ندارد. دراسپرماتید در حال طویل شدن ، سلول بیضی بوده و آثاری از فلاژل قابل رؤیت است.اسپرماتید طویل شده ، سلولی طویل بوده و سطح حاشیه سیتوپلاسمی کاملاً در قطب خلفی هسته قرار دارد(16،15) (شکل 1).جهت شمارش سلول‌های اسپرماتید گرد، اسپرماتید در حال طویل شدن واسپرماتید طویل شده حجم معلومی از سوسپانسیون سلولی و محیط کشت را که رقت آن 1 به 10 بود، توسط پیپت پاستور برداشت و بر روی لام نئوبار تخلیه گردید. سلول‌های نامبرده در میدان دید لام نئوبار توسط میکروسکوپ نوری و روش مشاهده مستقیم با عدسی 40 شئی مشاهده و شمارش گردید.برای شمارش تعداد سلول‌های مرده و زنده از خاصیت نفوذپذیری غشاء سلول‌ها نسبت به رنگ تریپان بلو استفاده شد. به این ترتیب که یک قطره از سوسپانسیون سلولی رقیق شده، توسط پیپت پاستور روی لام قرار گرفته و سپس یک قطره تریپان بلو به آن اضافه شد. روی قطره توسط لامل پوشانده شده و زیر میکروسکوپ نوری با عدسی شئی 40 مشاهده گردید و تعداد سلول‌های زنده درحداقل صد سلول شمارش شده از انواع مورد نظر، محاسبه شد (شکل 2).سلول‌های زنده Vero در محیط DMEM وFBS10% در داخل فلاسک به حجم ml50 کشت داده شدند که دو یا سه روز تکثیر یافته و بعد محیط کشت روی سطح سلول‌ها تخلیه شد. سپس ml5 محلول تریپسین 5/0% در فسفات بافر (PBS) به اضافه 04/0% EDTA به فلاسک اضافه گردید. پس از جدا شدن سلول‌ها از کف فلاسک و تعلیق آنها، ml10 محیط کشت به آنها اضافه شد تا از فعالیت بیشتر تریپسین و تخریب سلول‌ها جلوگیری شود. محلول حاوی سلول‌های Vero به لوله آزمایش استریل منتقل و با شتاب g 400 به مدت 5 دقیقه سانتریفوژ و در پتری‌دیش با قطر mm30 ، قطرات l 50 از محلول حاوی سلول قرارداده شد و روی آن با یک لایه نازک روغن پارافین پوشانده شد و پتری دیش به داخل انکوباتور حاوی CO2 5% با دمای ºC37 منتقل گردید(17).گروه‌های مورد مطالعه در این پژوهش شامل گروه‌های شاهد، آزمون 1 و آزمون 2 بود. در گروه شاهد سوسپانسیون سلولی به نسبت 1 به 10 رقیق شده و سپسl 10 از محلول سوسپانسیون سلولی به داخل قطرات حاوی محیط کشت DMEM+FBS10% منتقل گردید. هر 24 ساعت تعویض محیط کشت، شمارش سلولی در واحد میلی لیترو میزان درصد زنده ماندن سلولهای اسپرماتید انجام شد.در گروه آزمون 1 ، مقدارµl10 سوسپانسیون سلولی پس از رقیق شدن به نسبت 1 به 10، داخل قطرات به حجمl50 حاوی تک لایه سلول‌های Vero منتقل گردید. هر 24 ساعت تعویض محیط کشت، شمارش سلولی در واحد میلی لیتر و میزان درصد زنده ماندن سلول‌ها انجام شد.در گروه آزمون 2 مقدار µl10 از سوسپانسیون سلولی رقیق شده به قطرات به حجم µl50 حاوی تک لایه سلول Vero که قبلاً به آن IU/l 50 rFSH (Gonal-h Sereno,Holand) وl/mol1 تستوسترون (شرکت ابوریحان، ایران) اضافه شده بود، منتقل گردید. نظیر گروه‌های قبلی هر 24 ساعت تعویض محیط کشت، شمارش سلولی در واحد میلی لیتر و تعیین میزان درصد زنده ماندن سلول‌ها انجام شد. از آنجائی‌که نیمه عمر rFSH بیش از 24 ساعت نیست هر 24 ساعت یکبار هر دو هورمون به محیط کشت اضافه گردید.مقایسه میانگین تعداد سلول‌های مورد نظر در واحد حجم ( میلی لیتر) ± انحراف معیار و همچنین میانگین میزان درصد زنده ماندن ± انحراف معیار انواع سلول‌های اسپرماتید توسط آزمون آماری Repeated Measure ANOVA مورد ارزیابی قرار گرفته ومعنی‌داری در حد P<0.05 تعیین شد.نتایججدول شماره 1 نمایانگر تعداد سلول‌های اسپرماتید گرد، اسپرماتید در حال طویل شدن و اسپرماتید طویل شده در طی 96 ساعت کشت در گروه‌های شاهد و آزمون 1و2 می‌باشد. در گروه شاهد میانگین تعداد سلول‌های اسپرماتید گرد قبل از کشت /ml104× 3/6±81 بود که در طی 96 ساعت کشت کاهش شدیدی در تعداد سلول‌ها مشاهده شد تا در روز آخر به میزان /ml104×5/4±11 رسید. در گروه آزمون 1 میانگین تعداد سلول‌ها قبل از کشت /ml104×9/4±86 بود که پس از کشت کاهش تدریجی در تعداد سلول‌ها مشاهده شد تا این ‌که بعد از 48 ساعت به میانگین /ml104× 5/4 ±65 رسید. پس از آن سیر نزولی افزایش یافت تا این‌که به میانگین /ml104×3/7± 28 رسید. در گروه آزمون 2 تعداد سلول‌ها از میانگین /ml104×5/8±90 در طول دوره کشت کاهش تدریجی داشت و در پایان چهار روز کشت به میزان /ml104 9/4±48 رسید. مقایسه آماری تفاوت معنی‌دار مابین سه گروه نشان داد(01/0P <).با توجه به جدول شماره 1 مشخص شد که کاهش تعداد سلول‌های اسپرماتید در حال طویل شدن گروه شاهد در طول 96 ساعت کشت، شدید بود که در طی 24 ساعت اول روند نزولی تدریجی بود و بعد شدت پیدا کرد. در گروه آزمون 1 میانگین تعداد سلول‌ها از /ml104×7±72 در ابتدای کشت با روند صعودی تدریجی در 24 ساعت اول به مقدار /ml104×9/9±75 رسید و بعد از آن تعداد سلول‌ها به تدریج تنزل یافت تا به میانگین /ml104×3/7 ±44 رسید. در گروه آزمون 2 میانگین تعداد سلول‌ها قبل از کشت /ml104×7/7 ±69 بود ودر دو روز اول کشت روند صعودی تدریجی مشاهده شد و میانگین تعداد به /ml 104×5/11±75 رسید وبعد روند نزولی آغاز شد. در مقایسه آماری گروه شاهد با هر دو گروه آزمون تفاوت معنی‌دار داشت (001/0P<) اما بین دو گروه آزمون تفاوت معنی‌دار مشاهده نشد.میانگین تعداد سلول‌های اسپرماتید طویل شده گروه شاهد در تمامی مدت کشت دارای روند نزولی بود و از 24 ساعت پس از کشت روند نزولی با شتاب بیشتری ادامه یافت تا در انتهای دوره کشت به/ml104×4/2±5/1 رسید و در گروه آزمون 1 روند نزولی در 48 ساعت اول خیلی کم بود به طوری ‌که از /ml104×2/8± 46 در ابتدای کشت به /ml1044/5±42 بعد از 48 ساعت رسید و پس از آن سیر کاهش ادامه یافت تا به تعداد /ml104×3/7±14 رسید.در گروه آزمون 2 در 24 ساعت اول کشت روند صعودی نسبی در تعداد سلول‌های اسپرماتید طویل شده مشاهده شد (جدول شماره 1) و سپس کاهش تدریجی در تعداد وجود داشت تا این‌که در پایان دوره کشت به /ml104×7/5±5/25 رسید. مقایسه آماری تفاوت معنی‌داری را بین تمامی گروه‌ها از نظر میانگین تعداد اسپرماتیدهای طویل شده نشان داد(001/0p<).جدول 2 میزان درصد زنده ماندن و روند آن در سلول‌های اسپرماتید گرد‌،اسپرماتید در حال طویل شدن و اسپرماتید طویل شده در طی 96 ساعت کشت ما بین سه گروه را نشان می‌دهد. نتایج حاصله بیانگر کاهش میزان زنده ماندن سلول‌های اسپرماتید در سه گروه بود. منتهی این کاهش در گروه شاهد شدیدتر و در گروه‌های آزمون به دلیل اثرات مفید سیستم‌های هم‌کشتی و هورمون کمتر و منظم‌تر بود (نمودار شماره 1).بحثدستیابی به اسپرماتوژنز و اسپرمیوژنز در محیط کشت، موضوع تحقیق بسیاری از محققین بوده است. به منظور نیل به این هدف استفاده از سیستم هم‌کشتی توصیه شده است. در بخش اول تحقیق از تک لایه سلولی Vero به عنوان سلول پشتیبان استفاده شده و نتایج نشان داد که سلول‌های اسپرماتید گرد می‌توانند روند بلوغی خود را ادامه داده و به سلول‌های اسپرماتید در حال طویل‌شدن تبدیل شوند. نتایج حاصله نیز بیانگر کاهش تعداد سلول‌های اسپرماتید گرد در 24 ساعت اول کشت و افزایش نسبی تعداد سلول‌های اسپرماتید در حال طویل‌شدن در همان مدت زمان ذکر شده است. علت این امر را می‌توان به اثرات سیستم‌های هم‌کشتی نسبت داد که به صورت مکانیسم‌های مثبت و یا منفی عمل کرده و سبب بهبود ویژگی‌های سلولی می‌شوند. در مکانیسم منفی، سلول‌های پشتیبان قادرند عوامل مزاحم را از محیط کشت حذف کنند(17).در مکانیسم مثبت از سلول‌های پشتیبان فاکتورهای تروفیک نظیر فاکتور رشد انسولین ترشح شده که این عمل سبب تحریک رشد سلول‌های اسپرماتید گرد شده و از تاخیر رشد آنها نیز جلوگیری به عمل می‌آورد.برخی محققان معتقدند که از سلول‌های پشتیبانی نظیر Vero مادة پلی پپتیدی ترشح می‌شود که به رشد جنین و سلول‌ها کمک می‌کند(19،18).در پژوهش حاضر، از تک لایه سلول Vero به عنوان سلول پشتیبان جهت هم‌کشتی استفاده شد چرا که این سلول منشا ادراری تناسلی داشته و می‌تواند به سلول‌های ژرمینال کمک کند(17).تحقیقات صورت گرفته توسطMenck (20) وMaeda (21) نشان داد که از تک لایه‌های سلولی در محیط کشت پلی‌پپتیدهای محرک رشد آزاد شده که در نتیجه بر توقف رشد سلول فائق می‌آید. از طرف دیگر یک سری مواد در محیط کشت وجود دارد که عامل بازدارنده رشد سلول‌های اسپرماتید گرد محسوب می‌شود نظیر هایپوزانتین و غلظت زیاد گلوکزکه تک لایه سلولی یا سبب از بین رفتن آنها می‌شود و یا می‌تواند گلوکز را به پیروات تبدیل کرده و در نتیجه از اثرات سمی آن بکاهد. تبدیل سلول‌های اسپرماتیدگرد به سلول‌های اسپرماتید در حال طویل‌شدن را می‌توان به اثرات سودمند استفاده از تک لایه سلول Vero نسبت داد و عدم بلوغ بعد از 24 ساعت کشت را می‌توان به دلیل مصرف زیاد مواد مغذی موجود در محیط جهت تکثیر سلول‌های به کار رفته در هم‌کشتی دانست که سبب می‌شود مواد غذایی به اندازه کافی در اختیار سلول‌های سازندة اسپرم قرار نگیرد. محققین دیگر نیز به نتایج مشابهی در استفاده از Vero Cell برای تکمیل میوز اسپرماتوسیت اولیه دست پیدا کردند(22). هرچند که بعضی از محققین(23) در هم کشتی اسپرماتید گرد با سلول‌های Vero نتوانستند بلوغ با درصد بالا بدست آورند.در بخش دیگری از تحقیق به محیط هم‌کشتی سلول‌های اسپرماتید گرد با سلول Vero، هورمون‌های FSH r و تستوسترون اضافه گردید. نتایج حاصله نشان داد که سلول‌های اسپرماتید گرد قادرند روند اسپرمیوژنز را ادامه داده و به سلول‌های اسپرماتید در حال طویل شدن و اسپرماتید طویل شده تبدیل شوند. کاهش تعداد سلول‌های اسپرماتید گرد موجود در سوسپانسیون سلولی حاصل از بافت بیضه در محیط هم‌کشتی حاوی مقادیر زیادrFSH و تستوسترون بعد از 48 ساعت کشت نسبت به زمانی که این سلول‌ها در محیط فاقد هم‌کشتی و هورمون کشت داده شدند (گروه شاهد) مشاهده شد و بر عکس افزایش نسبی تعداد سلول‌های اسپرماتید در حال طویل‌شدن و اسپرماتید طویل‌شده در همین مدت زمانی نشان‌دهنده این مطلب است که سیستم هم‌کشتی که به آن هورمون اضافه شود قادر است در دوره 48 ساعت کشت به تمایز سلول‌های اسپرماتید گرد به طویل کمک کند. برخی محققان به دنبال کشت نمونه‌های بیوپسی بیضه انسانی دریافتند که سلول‌های ژرمینال در مردانی که توقف بلوغ داشته‌اند اگر در معرض غلظت‌های بالایی از FSH و تستوسترون قرار گیرند، می‌توانند اسپرم‌سازی را طی 24و48 ساعت پس از کشت ادامه داده و اسپرماتیدهای گرد نیز برتوقف روند اسپرم‌سازی غلبه نمایند و به اسپرماتیدهای طویل تبدیل شوند(24و25). لازم به ذکر است که برخی از محققین دوزهای بالا تر از مقدار بکار برده شده در این پژوهش را توصیه می‌کنند(24).شروع و بقای اسپرم‌سازی از لحاظ هورمونی توسط FSH و تستوسترون تنظیم می‌گردد(26). برخی محققین بر این عقیده‌اند که تستوسترون هورمون اصلی تنظیم کننده اسپرمیوژنز در پستانداران بوده و FSH نقش جزئی دارد(27). در همین رابطه Sun و همکاران بیان کردند که تستوسترون سبب تغییر شکل اسپرماتید گرد به اسپرماتید طویل می‌شود(28). اما تحقیقات صورت گرفته توسط Tesarik و همکاران (24) نشان‌دهنده این مطلب است که FSH سبب تغییرات ویژه‌ای در هسته نظیر تراکم هسته، مهاجرت محیطی و برجستگی هسته در اسپرماتیدهای انسان می‌شود. به عبارت دیگر، رشد دم در اسپرماتید گرد، تسریع تقسیمات میوزی، تراکم هسته و طویل شدن اسپرماتیدگرد وابسته به FSH است.در این تحقیق از غلظت‌های FSH r (IU/l 50) و تستوسترون (mol/l1) استفاده شد زیرا براساس تحقیقات صورت گرفته توسط Tesarik و Mendoza غلظت بالای این دو هورمون سبب تحریک اسپرم‌سازی در سلول‌های ژرمینال می‌شود (25و29). تاثیرات مثبت FSH و تستوسترون برروی مراحل ابتدایی و انتهایی اسپرم‌سازی با واسطه سلول‌های سرتولی امکان پذیر است(30) و جدایی کامل سلول‌های سرتولی از سلول‌های ژرمینال و آسیب آنها می‌تواند علت عدم پیشرفت اسپرم‌سازی باشد.در این تحقیق سوسپانسیون سلولی از طریق جداسازی مکانیکی سلول‌ها با استفاده از سرنگ‌های انسولین به دست آمد. هر چند که در این نوع جداسازی اکثر سلول‌ها به صورت منفرد رها شدند اما با اینحال برخی سلول‌های ژرمینال در توده‌های سلولی ژرمینال- سرتولی غوطه‌ور شدند. در شرایط کشت آزمایشگاهی، سلول‌های سرتولی ممکن است مواد هورمونی تنظیم کننده و تحریک‌کننده رشد را ترشح کنند که سبب حمایت و تمایز سلول‌های ژرمینال در همان قطره کشت می‌شود. پس هر چقدر سلول‌های سرتولی موجود در محیط کشت از حیات و سلامتی بیشتری برخوردار باشند، سبب پیشرفت سلول‌های ژرمینال برای رسیدن به مراحل بعدی رشد می‌شود(16). هورمونهای FSH و تستوسترون با تاثیری که روی سلول‌های سرتولی می‌گذارند سبب حمایت از تمایز سلول‌های ژرمینال شده و سبب افزایش حساسیت سلول‌های سرتولی نسبت به انسولین می‌شوند. عمل هورمون‌های FSH و انسولین تنظیم متابولیسم گلوکز و تحریک ترشح سلول سرتولی است که برای شروع اسپرمیوژنز طبیعی و سنتز RNA اسپرماتوسیت ضروری است. بقای سلول‌های ژرمینال و تزاید سلول‌های اسپرماتوگونیا بر عهده FSH است(31) در حالیکه تستوسترون برروی اسپرماتوگونیا اثر کرده و سبب تبدیل آن به اسپرماتوسیت می‌شود(32) و به عنوان یک ماده ضد آپوپتوز برروی اسپرماتوسیت‌ها عمل می‌کند(33).در این پژوهش که استفاده همزمان از سیستم هم‌کشتی و هورمون رشد، بعد از گذشت دو روز پیشرفت بلوغی مشاهده نگردید که ممکن است به دلایل زیر باشد:1- در اثر تعویض‌های مکرر محیط کشت، جدایی سلول‌های سرتولی از سلول‌های ژرمینال بیشتر شده و در نتیجه تأثیر هورمون‌ها از طریق تماس‌های سلول‌های سرتولی- ژرمینال در توده‌های سلولی کاهش یافته است. پس حیات سلول‌های ژرمینال دچار اختلال شده و پیشرفت بلوغی متوقف شده است.2- چون سلول‌های به کاررفته در سیستم‌های هم‌کشتی میزان زیادی از مواد مغذی موجود در محیط را برای تکثیر خود استفاده می‌کنند، این عمل ممکن است سبب کاهش مواد لازم جهت بلوغ شده باشد.3-به دلیل استفاده از سوسپانسیون سلولی ممکن است سلول‌های سوماتیک غیر سرتولی سبب تغییر در مدیاتورهای مترشحه از سرتولی شده و در نتیجه سبب کمرنگ شدن تأثیر هورمون‌های FSH r و تستوسترون شود.نتایج حاصله بیانگر این مطلب است که استفاده از سیستم هم‌‌کشتی به همراه هورمون به دلیل اثرات مفید مکانیسم‌های مثبت و منفی هم‌کشتی و اثرات سودمند استفاده از هورمون‌های FSH r و تستوسترون سبب افزایش پیشرفت بلوغی اسپرماتیدهای گرد شده در نتیجه سبب تسهیل تبدیل آنها به اسپرماتیدهای در حال طویل‌شدن و اسپرماتید طویل‌شده می‌شود. در این قسمت از پژوهش نیز میزان درصد زنده ماندن انواع سلول‌های اسپرماتید مورد بررسی قرار گرفت که بر اساس آن میزان درصد زنده ماندن سلول‌ها در طول 48 ساعت اول کشت در گروه‌های آزمون به طور تدریجی کاهش یافت. طبق جدول 2 میزان از دست رفتن سلول‌ها در 48 ساعت اول کشت در محیط حاوی هورمون و هم‌کشتی سیر تدریجی‌تری نسبت به محیط بدون هورمون داشت که علت را می‌توان حفظ حیات این سلول‌ها در محیط کشت توسط هورمون‌های FSH r و تستوسترون (از طریق سلول‌های سرتولی) و اثرات مثبت هم‌کشتی دانست. البته همانطور که برخی از محققین(34) اشاره کرده‌اند احتمالا تغییر در شرایط کشـت از جمله دمـای ºC30 می‌توانـد باعث حفظ حیـات سلول‌ها در مدت زمان طولانی‌تر شده و در نتیجه به بلوغ سلول‌های ژرم نابالغ کمک کند. در مجموع نتایج حاصل از این تحقیق بیانگر پیشرفت روند بلوغ سلول‌های اسپرماتید در سیستم‌های هم‌کشتی و هم‌کشتی- هورمون بود. اما بنظر می‌رسد که با توجه به ویژگی‌های مثبت استفاده از هم‌کشتی شاید بهتر باشد از هم‌کشتی با سلول‌های سرتولی برای پیشرفت اسپرمیوژنز در محیط کشت استفاده کرد و در عین حال افزودن هورمون به سیستم هم‌کشتی می‌تواند به بلوغ سلول‌های اسپرماتید گرد کمک بیشتری بکند.تشکر و قدردانیبدینوسیله نویسندگان مقاله مراتب تقدیر و تشکر خود را از حوزة معاونت پژوهشی دانشگاه تربیت مدرس که کلیه هزینه‌های تحقیق را در قالب پایان نامه دانشجویی تقبل نموده است ابراز می‌نمایند.|+| نوشته شده در  سه شنبه ۱ تیر ۱۳۸۹ساعت 1:59  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتتاثیر کافئین در جلوگیری از ریزش موتاثیر کافئین در جلوگیری از ریزش موبراساس مطالعات اخیر دانشمندان آلمانی ، در موسسه تحقیقاتی کورت ولف علت اصلی ریزش مو در بیشتر موارد عامل هورمونی است و حساسیت شدید ریشه‌های مو به فرم فعال هورمون تستسترون (دی هیدرو تستسترون) در بیشتر موارد زمینه ساز ریزش‌های زود هنگام و در ادامه بوجود آمدن طاسی در افراد است که این عارضه را به نام طاسی آندروژنی (آندروژنیک آلوپشیا) می‌شناسیم.این نقیصه ارثی و از نسلی به نسل دیگر قابل انتقال است. براساس مطالعات اخیر ، جایگاه ژن طاسی روی کرومزوم‌های جنسی x و y قرار ندارند ، بلکه روی کرومزوم‌های اتوزمال واقع است ، ولی تا کنون جایگاه دقیق آن روی سری کرومزوم‌های اتوزمال (1 تا 22) مشخص نشده است.این نوع ریزش مو در مردان با آغاز سن بلوغ شروع می‌شود و طبق یکی از الگوهای مشخص (الگوی‌همیلتون) توسعه می‌یابد که در بیشتر  موارد این نوع ریزشها از قسمت شقیقه سر شروع و در مرحله دوم قسمت وسط سر دچار طاسی می‌شود و نهایتا با اتصال قسمت شقیقه‌ای به ناحیه مرکزی طاسی کامل می‌شود.در خانم‌ها معمولا این نوع ریزش با نزدیک شدن به سنین یائسگی و افت شدید در میزان هورمون زنانه (استروژن) پدید می‌آید و در تعداد زیادی از آنها همان الگوی ریزش موی مردانه وجود دارد.تحقیقات موسسه کورت ولف با هدف خنثی کردن تاثیرات منفی دی هیدرتستسترون روی ریشه‌های مو از طریق استفاده موضعی از کافئین انجام گرفت و طی این روند، محققان از روش مقایسه‌ای کاشت فولیکول‌های زنده مو در محیط کشت بافت استفاده کردند و به مقایسه 2 سری از نمونه‌ها پرداختند که در یک گروه ریشه‌های مو در محیط با تستسترون در تماس بودند و در گروه دیگر ریشه‌های مو در محلولی از تستسترون و کمپلکس کافئین با مقیاس معلوم کشت داده شده بودند.نتایج آزمایش‌ها روزانه مورد مقایسه قرار می‌گرفت و در پایان امر، مقایسه 2 گروه از طریق استفاده از میکروسکوب الکترونی انجام شد.نتایج نشان دهنده این بود که در پلیت حاوی تستسترون ریشه‌های مو پس از مدت زمانی تحلیل رفته بودند و هیچ رشدی در این نمونه‌ها مشاهده نشد ؛ در صورتی که در گروه دوم نمونه‌ها که با کمپلکس کافئین تیمار شده بودند ریشه‌ های مو رشد کرد و افزایش طولی و قطری چشمگیری مشاهده ‌شد.مکانیسم عمل بیوشیمیایی ترکیبات کافئین: از دیدگاه سلولی هورمون تستسترون در افراد مبتلا به اندروژنیک آلوپشیا با تاثیر روی حاملان انرژی در سلول (CAMP) از تولید این ترکیبات جلوگیری می‌کنند و همچنین آنزیم فسفودی استراز که به صورت طبیعی در بدن افراد وجود دارد، می‌تواند  CAMP  یا حامل انرژی سلولی را به ترکیبی بی اثر به نام (AMP 5)  تبدیل کند و در نتیجه در شرایطی که حاملان انرژی به وجود نمی‌آیند، چرخه متابولیسمی در ریشه‌های مو قطع می‌شود و ریشه‌ها تحلیل می‌روند و می‌میرند.ولی در تحقیق اخیر نشان داده شد که کمپلکس کافئین که به صورت موضعی با ریشه‌های مو در تماس بوده که با خنثی کردن تاثیرات هورمون تستسترون و آنزیم فسفودی استراز باعث شده است  روند تولید (CAMP)  ادامه یابد و چرخه متابولیسمی در سلول‌های ریشه مو کامل شود و در نهایت شاهد رشد و نمو سلول‌ها در این منطقه باشیم.در مرحله دوم،تحقیقات پس از اثبات کارآمد بودن ترکیبات کافئین محققان سعی در تولید بعضی ناقل‌های شیمیایی کردند که بتوانند با کمک گرفتن از این ترکیبات در انواع شوینده‌ها و تونیک‌های تقویتی طبی ترکیبات کافئینه را از لایه ابتدایی سطح پوست (استراتوم کورنئوم) بگذرانند و به ریشه‌های مو برسانند.به این منظور در این روش تحقیقاتی از ترکیبات الکلی زود جذب استفاده شد و نیز برای اندازه‌گیری میزان پخش مفید ترکیبات در میان فولیکول‌های مو از طریق شوینده یا تونیک از روش اسپکتروسکوپی جرمی حساس به روی مدل زنده استفاده شد که نتایج آزمایش‌ها نشان دهنده جذب مفید ترکیبات در مدت 2 دقیقه از سطح پوست سر بود و در بررسی نمونه‌های زنده اثبات شد که ترکیبات کافئینه پس از 2 دقیقه از مصرف موضعی روی سلول‌های فولیکول مو قابل مشاهده‌اند.|+| نوشته شده در  سه شنبه ۱ تیر ۱۳۸۹ساعت 1:49  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتگنادها یا غدد جنسی(Gonads)گنادها یا غدد جنسی(Gonads)غدد جنسی با ترشح هورمون های جنسی ( تستوسترون در مردان و استروژن و پروژسترون در زنان) ، فعالیت های جنسی را تنظیم می نمایند. غدد جنسی در مردان بیضه ها(Testis) و در زنان تخمدان ها(Ovary) می باشند که علاوه بر ترشح هورمون های جنسی ، به ترتیب اسپرماتوژنز( تولید اسپرم در جنس مذکر ) و اووژنز ( تولید تخمک در جنس مونث ) را برعهده دارند.غدد جنسی مرد (Testis )دستگاه تولید مثل مرد شامل بیضه ها(Testis) ، اپیدیدیم ، کانال دفران ، کیسه منی (Seminal Vesicle) ، پروستات ، غدد کوپر و آلت (Penis)  می باشد.بیضه ها: دارای دو وظیفه مشخص هستند که هر دو تحت کنترل هیپوفیز قدامی و هیپوتالاموس قرار دارند:·تولید و ذخیره سازی اسپرماتوزوئید در لوله های اسپرم ساز·سنتز و ترشح آندروژن ها توسط سلول های لایدیگدر مرد بالغ هر بیضه حدود 25 گرم وزن دارد که وزن آن در سنین کهولت کاهش می یابد. قسمت عمده هر بیضه از لوله های اسپرم ساز پر پیچ و خم تشکیل شده که محل ساختن اسپرماتوزوئید است.مابین این لوله ها سلول های لایدیگ( سلول های بینابینی ) قرار دارند که در ترشح آندروژن ها نقش دارند.اپیدیدیم : اسپرماتوزوئید پس از ورود به اپیدیدیم در آن ذخیره می شود و خاصیت باروری خود را حتی پس از ماهها اقامت در این محل حفظ می کند. ترشحات این منطقه سبب تغذیه و تکامل اسپرماتوزوئید می شود. این ترشحات حاوی مقادیر زیادی پتاسیم و تستوسترون و ترکیبات انرژی زا است. اسپرماتوزوئیدها پس از 18 ساعت تا 10 روز که در اپیدیدیم باقی ماندند قدرت تحرک پیدا می کنند ولی تا لحظه انزال متحرک نمی شوند.به حرکت در آمدن اسپرماتوزوئید نتیجه تماس آن با اکسیژن و یا ماده دیگری است که بتواند به اسیدلاکتیک تبدیل شود.کانل دفران: قسمت زیادی از اسپرماتوزوئیدها در این محل ذخیره می شوند. کانال دفران فقط وظیفه انتقال اسپرم را بر عهده دارد و بستن آنها ( وازوکتومی) سبب عقیمی مرد می شود.کیسه های منی:  ترشحات این کیسه ها حاوی مقادیر زیادی پتاسیم ، فسفریل کولین ، اسید سیتریک ، و اسید آسکوربیک( ویتامین C ( است. هنگام انزال بلافاصله پس از تخلیه اسپرم از کانال دفران، هر کیسه منی محتویات خود را بداخل مجرای انزالی می ریزد.این کیسه ها همچنین مقدار زیادی پروستاگلاندین را سنتز و ترشح می نمایند که سبب حرکات دودی معکوس دیواره رحم شده و به حرکت اسپرم ها کمک می نمایند.پروستات: مایع رقیق ، شیری رنگ و قلیایی محتوی اسید سیتریک ، روی ، سدیم ، کلسیم ، اسید فسفاتاز و ترکیبات دیگری ترشح مینماید که جهت حفظ قابلیت تحرک اسپرماتوزوئید ها لازم است.غدد کوپر: ترشحات موکوسی و لزج را بداخل مجرای آلت ترشح می کنند.هورمون های جنسی مردسنتز و ترشح هورمون های جنسی مرد ( آندروژن ها ) در بیضه توسط سلول های لایدیگ انجام می شود. این سلول ها در ماه چهارم زندگی جنینی به وفور وجود دارند ولی در نوزادی تعداد آنها کاسته می شود. و در زمان بلوغ تعداد آنها افزایش می یابد و در طول دوران زندگی ثابت می ماند مگر در سنین کهولت که مجددا کاهش می یابد. آندروژن اصلی که توسط این سلول ها ترشح می شود تستوسترون است ولی بیضه ها به مقدار کمتر آندروستندون و دی هیدروتستوسترون نیز می سازند.اثرات آندروژن هاآندروژن ها مسئول ایجاد صفات متمایز کننده بدن مرد هستند. سلول های لایدیگ در دوران جنینی و چند هفته پس از تولد تحت تاثیر گنادوتروپین جفتی مقدار کمی تستوسترون تولید می کنند و پس از آن مقدار تستوسترون تقریبا به صفر می رسد و مجددا با شروع بلوغ افزایش می یابد و تا حدود 40 سالگی ثابت می ماند و بعد از آن کاهش می یابد بطوریکه در سن 80 سالگی به یک پنجم مقدار ترشح آن در 20 سالگی می رسد.اثرات تستوسترونبا شروع بلوغ ترشح تستوسترون سبب بزرگ شدن بیضه ها و آلت می شود و تغییرات ثانویه جنسی بتدریج بروز می کند.مهمترین اثرات تستوسترون را می توان بشرح ذیل خلاصه کرد:اثر بر رشد و توزیع مو:از نظر اثر آندروژن ها در رشد مو، چهار نوع مو وجود دارد:بدون ارتباط با آندروژن ها: مانند موی نرم پوت جنین ، ابرو و مژه.وابسته به آندروژن های غدد آدرنال: مانند موی زیر بغل ، قسمت تحتانی موی ناحیه زهار. این موها در هر دو جنس بطور مساوی رشد می کنند.وابسته به آندروژن های بیضه: قسمت فوقانی ناحیه زهار تا ناف ، موی صورت ، گوش ، اندام ها و تنه.توقف رشد موی سر توسط آندروژن های بیضه صورت می گیرد، اگرچه طاسی در مردان مربوط به زمینه های ارثی نیز هست. طاسی در زن ها نتیجه افزایش آندروژن ها ست.اثر بر دستگاه تناسلی : رشد بیضه ها اولین علامت بلوغ در پسر هاست. سپس رشد آلت و اسکروتوم( پوست بیضه) و پیگمانتاسیون آن ، رشد پروستات ، بزرگ شدن کیسه های منی و ظاهر شدن ترشحات اعضای جنسی.اثر بر صدا: تستوسترون سبب رشد مخاط حنجره و بزرگ شدن آن و ضخیم شدن طناب های صوتی می شود که سبب دورگه شدن و خشونت صدا می گردد.اثرات روانی : تستوسترون سبب بروز حالت تهاجمی ، تمایلات جنسی و قدرت باروری می شود.همچنین تستوسترون بر روی رشد بدن به ویژه استخوانها و عضلات و ضخیم شدن پوست در مردان نقش دارد.کنترل اعمال بیضهترشح GnRH ( هورمون آزاد کننده گنادوتروپین ها) از هیپوتالاموس و تحریک هیپوفیز قدامی برای ترشح گنادوتروپین ها جهت انجام کار بیضه ها  ضروری است. برداشتن هیپوفیز در اثر عمل جراحی در انسان سبب آتروفی( کوچک شدن ) بیضه ها و برگشت بعضی از علائم ثانویه جنسی می شود و چنانچه قبل از بلوغ اتفاق بیافتد و یا در فقدان مادرزادی ترشح گنادوتروپین ها، بلوغ ظاهر نخواهد شد.آنچه مسلم است سلول های لایدیگ بدون اثر تحریکی LH قادر به ترشح تستوسترون نیستند و FSH به تنهایی قادر به تحریک اسپرماتوژنز نمی باشد.و وجود LH که ترشح تستوسترون را تحریک میکند برای اینکار ضروری است.تنظیم ترشح GnRH ، LH و FSH بوسیله تستوسترون کاملا مشخص نیست . ولی باید توجه داشت که عوامل عصبی بر ترشح گنادوتروپین ها اثر می گذارد.تغییرات هورمونی در بلوغتکامل جنسی در مرد از مراحل مختلفی می گذرد که با افزایش گنادوتروپین ها آغاز می شود و همانند بلوغ در دختران ، کاهش حساسیت هیپوتالاموس به اثر فیدبک منفی آندروژن ها سبب افزایش ترشح GnRH و متعاقبا گنادوتروپین ها شده و در نتیجه میزان ترشح آندروژن ها افزایش می یابد و منجر به رشد بیضه ها و بروز سایر صفات ثانویه جنسی می گردد.|+| نوشته شده در  سه شنبه ۱ تیر ۱۳۸۹ساعت 1:29  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتال- تیرواکسین L-Thyroxineال- تیرواکسین L-Thyroxineاین دارو یک هورمون ترکیبی ساخته شده غده ی تیروئید است . اثر این دارو شبیه L - T4 طبیعی مترشحه در غده ی تیروئید می باشد . ا ل - تیرواکسین L-Thyroxine یکی از دو هورمونی است که در غده ی تیروئید ساخته می شود . هورمون دیگر به نام L-Trliodthy یا L-T3 می باشد که می توانید مشخصات کامل آن را در بخش سیتومل بخوانید . L-T4 ظاهرا از آن یکی (L-T3) سنگین تر و با ارزش تر می باشد ، به همین دلیل اغلب L-T4 در مدت زمان طولانی استفاده می شود تا L-T3 .در خصوص پرورش اندام تغییر و تبدیل کربوهیدرات ها ، پروتئین ها و چربی ها را سریع می کند . در حین مصرف این دارو بدن عموما کالری زیادی را می سوزاند ، به خاطر این که از چربی ما می تواند استفاده کند یا به گفته ی دیگر چربی سوزاننده ی بالایی است و به همین خاطر است که کالری بالایی دریافت می کند . ال- تیرواکسین L-Trliodthy عموما به وسیله ی ورزشکارانی که در فصل مسابقه هستند مورد مصرف قرار می گیرد . متاسفانه از این دارو با دوزهای بالا استفاده می شود که چیزی بالغ بر 400 میکرو گرم تا 60 میکروگرم است که تنها چربی ها را نمی سوزاند بلکه کربوهیدرات و پروتئین نیز سوزانده می شود .ورزشکار شک و تردید ندارد ، که این دارو می تواند اندازه ی عضلات را نیز کم کند ، اگر استروئید همزمان به کار برده نشود . ال-تیرواکسین L-Trliodthy امروزه به ندرت مورد استفاده قرار می گیرد ، چرا که اغلب ورزشکاران سیتومل یا تریاکانا Triacana مصرف می کنند . وقتی که این دارو صحیح مصرف بشود عوارض جانبی کمتری دارد . دوزهای مصرفی از این دارو که بالا هستند و به ویژه دوزهایی که سریع و زود در شروع مصرف ، بالا برده می شوند می توانند لرزش انگشتان و رعشه و تعرق خیلی زیاد ، اسهال ، بی خوابی ، حالت تهوع ، ضربان قلب بالا ، بی تابی و ضایعات وزنی را سبب شود . دوزهای مصرفی که توسط ورزشکاران مصرف می شوند به طور نرمال در حد 40 تا 200 ( q) میکروگرم در روز است .ما توصیه می کنیم که شما با یک دوز کوچک شروع کنید و آهسته و آرام آن را افزایش دهید و البته یکسان و متعادل برای چند روز .ال-تیرواکسین L-Trliodthy فقط در داروخانه با تجویز پزشک موجود می باشد . 100 قرص 150 میکروگرمی هرLevothroid ترکیبی تقریبا 50 دلار در بازار سیاه قیمت دارد . 100 قرص 200 میکروگرمی هر Synthroid که به وسیله ی شرکت Boots ساخته می شود به طور نرمال ، هم قیمت قبلی است . بر خلاف سیتومل و تریاکانا ، ال-تیرواکسین به ندرت در بازار سیاه یافت می شود|+| نوشته شده در  سه شنبه ۱ تیر ۱۳۸۹ساعت 1:23  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتافدرینافدریناین دارو به دسته ای از داروها تعلق دارد که اصطلاحا سمپاتومیمتیک نامیده می شوند. این ماده ترکیبی هورمون ندارد و خاصیت چربی سوزی این دارو از دیر باز شناخته شده است. افدرین با افزایش مختصر دمای بدن باعث سوخت و ساز کالری بیشتر شده و در نتیجه فرایند چربی سوزی را تشدید می کند. خاصیت چربی سوزی این دارو در مصرف همزمان آن را آسپیرین و کافئین معمولا دو برابر می شود. این دارو را کمپانی های مختلفی تهیه و عرضه کرده است که از آن جمله می توان به این موارد اشاره کرد. دز و نام کمپانی و نام کشور تولید کننده نیز آورده شده است:Substance: ephedrine hydrochlorideCeepa (o.c.)24 mg tab.;Geneva U.S.Central (o.c.)elex.Central U.S.Dymetadrine25 mg tab.;AST Research U.S.Efedrin (o.c.)20 mg tab.;ACO 5Efedrin25 mg tab.;Leiras FlEfedrin DAK20 mg tab.;DAK Labs DKEfedrina Level50 mg tab.;Laboratorio Level S.A. ESEphedrine HCL25 mg tab.;Strength Systems U.S.Ephedrine HCL25 mg tab.;NVE Pharmaceuticals U.S.Ephedrine HCL25 mg tab.;T&M U.S.Eph. HCI-Antos (o.c.).50 mg tab.;Merania AEphedrin Spofa25 mg tab.;Slovakofarma CZEphedrini HCL (o.c.)50 mg tab.;Brocacef NL; Interpharm NL; Magnafarm NL; OPG NL;Ephedrinum HCL25 mg tab.;Polfa PLEphedroides 330 mg tab.;Richelet FRLardet Expectorant (o.c.)24 mg tab.;Standex U.S.Mudrane GG (o.c.)16 mg tab.;Poythress U.S.Perspiran N25 mg tab.;Gödecke GPerspiran N prot.48 mg tab.;Gödecke GPyrralan Expectorant (o-c)30 mg tab.;Lannet U.S.Quadrinal24 mg tab.;Knoll U.S.Quibron Plus25 mg tab.;Bristol U.S.Rhinoguttae10 mg tab.;Ex-Fna NLStopastheme10 mg cap.;Granions FRTedral-SA (o.c.)48 mg tab.;Parke Davis U.S.T-E-P (o.c.)24 mg tab.;Stanlabs U.S.Theodrine24 mg tab.;Rugby U.S.Theopheyllin (o.c.)24 mg tab.;H.L.Moore U.S.Vencipon N12-21 mg drgArtesan G, Aمصرف 25 میلی گرم افدرین به همراه 200 میلی گرم کافئین و 300 میلی گرم آسپرین به صورت 2 الی 3 بار در روز و هر بار نیز 30 دقیقه قبل از غذا در کاهش حجم بافت چربی بسیار موثر خواهد بود.منبع: کتاب دوپینگ و داروهای نیروزا در پرورش اندام نوشته صادق سلامی|+| نوشته شده در  سه شنبه ۱ تیر ۱۳۸۹ساعت 1:15  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتآیا راه حلی برای کاهش م ی ل ج ن س ی ناشی از مصرف تستسترون هست؟راه حلی برای کاهش م ی   ل ج    ن    س   ی ناشی از مصرف تستسترون هست؟خواهشا هر کسی می دونه بگه. خیلی دنبال این جواب گشتممی خوام تستسترون مصرف کنم اما میل جنسی ام خیلی زیاد می شه.دارویی هست که باهاش اثر افزایش میل جنسی تستسرون رو مهار کنه؟؟؟مرسیبسم الله الرحمن الرحیمدر صورتی که زیاد شدید نیست از پودرهای پروتئین مخلوط سویا استفاده کنید تا حدودی در جلویگی از افزایش م**ی**ل ج****نس**ی موثر می‌باشدنام فارسى : سیپروترون استاتنام انگلیسى : CYPROTERONE ACETATEنام تجارى دارو :Androcurگروه دارویى : ضدآندروژنگروه شیمیایى دارو : ضدآندروژنمکانیسم اثر : با انسداد گیرندههاى آندروژنى باعث مهار عمل آندروژنها میشود. درضمن با مهار رهاشدن گونادوتروپینها، از تولید آندروژن در بیضه جلوگیرى میکند.موارد مصرف : کاهش تحریکات جنسى در انحرافات جنسی، درمان آکنه، هیرسوتیسم.میزان مصرف بالغین: روزانه 50mg بهصورت خوراکى 2 بار در روز که درصورت لزوم میتوان بعد از 4 هفته آن را به 200 تا 300mg افزایش داد و سپس مقدار دارو را تا حداقل مقدار مورد نیاز (نگهدارنده) کاهش داد.موارد منع مصرف: افسردگى شدید، سابقه ترومبوآمبولی، قبل از بلوغ، بیماریهاى حاد کبدی، تومورهاى بدخیم.توضیحات دارو عوارض جانبی:ادرارى تناسلی: ناباروری، آزواسپرمی، اسپرمهاى ناقص، افت تعداد اسپرمها و کاهش حجم مایع منی.دیگر موارد: ژینکوماستى گذرا، احساس خستگی، کاهش رشد موهاى ثانوی.احتیاطات: دیابت، بیماریهاى مزمن کبدی، حاملگى (گروه X.)مصرف داروی فوق در طول دوره‌های‌ استروئیدی سبب افزایش عوارض استروئید نظیر ژینکوماستی ، تحلیل لوله‌های سمی نیفر و همچنین خطر بروز ناباروری خواهد شدافرادی که از این دارو در دوره‌های استروئیدی استفاده کرده اند به اختلالات دارویی این دارو و استروئیدها نیز دچار شده‌اند پارگی عضلات ، پارگی کپسول سرشانه ، پارگی عضلات سینه در هنگام اجرای پرس سینه نیز دور از انتظار نیست و دیده شدهاین دارو باعث بلوکه شدن گیرنده‌های آندروژنی شده که خود سبب کاهش اثر استروئید و همچنین مهار آزاد سازی گونادوتروپین ها از غده هیپوفیز می‌شودتوضیح مختصر : به هورمونهائی که از هیپوفیز ترشح میشوند هورمونهای گونادوتروپین میگویند و به هورمونهائی که ازغده هیپوتالاموس ترشح میشوند هورمونهای آزاد کننده گونادوتروپین میگویند. وقتی این هورمونهای آزاد کننده از غده هیپوتالاموس ترشک شدند آنوقت موجب ترشح هورموتهائی از غده هیپوفیز میگردند که یکی هورمون FSH است و دیگری هورمون LH. هورمون FSH سلولهای سرتولی در **** را هدف قرار میدهند در حالیکه هورمون LH سلولهای لیدیگ را تحریک میکند. تحریک سلولهای سرتولی موجب تولید و تکثیر اسپرماتوزوئید ها میشود و تحریک سلولهای Leidig موجب تولید هورمون تستوسترن میگردد. فراموش نشود که هورمون تستوسترن در تولید و تکثیر اسپرماتوزوئیدها هم نقشی اساسی بازی میکند اما این تآثیر مستقیما" بر روی اسپرماتوزوئیدها صورت نمیگیرد چونکه اسپرماتوزونید فاقد گیرنده تستوسترن میباشد. ولی چون سلولهای سرتولی دارای چنین گیرنده هائی هستند بنابر این نقش واسطه را در این میان بازی میکنند بدینصورت که تستوسترن توسط سلولهای سرتولی جذب میگردد و به تکثیر اسپرماتوزوئیدها کمک میکند.شما بهتر است از استروئیدهایی استفاده کنید که کمتر اثرات آندروژنی داشته و بیشتر جنبه آنابولیک را در بدن دارند البته فراموش نکنید که میزان فشار برنامه تمرینی شما و شدت ان باید متناسب با کالر مصرفی روزانه و میزان دوز بندی استروئیدهای مصرفی و .... باشد و الا موارد فوق همچون اف زا ی ش می ل ج**ن**س**ی در پی مصرف استروئیدها نمود بیشتری خواهد داشت .منظور از افزایش جنسی یعنی بکار افتادن شدید **** ها و پروستات و کاهش میل جنسی یعنی مختل کردن کار **** هاو در اینجا آناتومی دستگاه تناسلی مردان می زارمدستگاه تناسلی مردانه از چند بخش کلی بیرونی و درونی تشکیل می شود. بخش بیرونی شامل چند عضو زیر است._ **** ها (testicles)در بدن هر مرد دو عدد **** وجود دارد. این **** ها درون کیسه **** (scrotom) قرار دارند. هر **** در دوران جنینی از درون شکم به پایین و درون کیسه **** نزول می کند. هنگام به دنیا آمدن نوزاد یکی از معایناتی که برای نوزاد پسر حتما انجام می شود این است که آیا **** ها درون کیسه **** وجود دارند یا خیر. **** ها در لمس از دمای معمولی بدن سردتر هستند و این دمای معمول آنها برای داشتن عملکرد مطلوب است. هنگام لمس نباید زیاد به **** ها فشار وارد کرد زیرا این فشار دردناک خواهد بود. عملکرد ****ا، ساختن اسپرم ها (سلول های جنسی مردانه) اولیه است.همچنین **** ها محل ترشح هورمونهای جنسی مردانه هستند که باعث ایجاد و حفظ صفات ثانویه جنسی در مردان خواهند شد._ اپیدیدیم (epididymis)اپیدیدیم جسم ویرگولی شکلی است که در بالای هر **** قرار دارد و محل ذخیره اسپرم است. ترشحات موجود در اپیدیدم باعث تغذیه و تکامل اسپرم ها می شود و در اپیدیدیم است که اسپرم ها قدرت تحرک پیدا می کنند._واز دفران (vas deferens)این عضو در واقع کانالی است که اسپرم ها از آن عبور می کنند تا به پروستات برسند. برای عقیمی دائمی مردان، کافی است که واز دفران بوسیله یک عمل سرپایی کوچک بریده بشود تا اسپرم ها نتوانند به خارج از بدن راه پیدا بکنند و تغییری هم در توانایی رسیدن مرد به ارگاسم کامل هم بوجود نیاید._کیسه های *** (seminal vesicle)این کیسه حاوی ترشحاتی است که ما آن را در کل مایه *** مینامیم. به محض اینکه اسپرم ها وارد واز دفران شدند، کیسه های *** هم ترشحات خود را وارد مجرای انزالی می کنند تا با اسپرم خارج بشود._پروستات (prostate)این عضو هم ترشحات خاصی دارد که باعث حفظ قابلیت تحرک اسپرم ها می شود. همانطور که در مقاله های قبلی هم گفته شد، اسپرم تنها بوسیله قابلیت تحرک خود می تواند تخمک را بارور بکند.اعضایی که در بالا توضیح داده شد همگی بخش درونی دستگاه تناسلی مدران هرا تشکیل می دهند. اما بخش بیرونی دستگاه تناسلی مدرانه شاکل یک عضو یا همان آلت تناسلی مردانه است._آلت تناسلی مردانه (penis)آلت تناسلی از سه قسمت تو در تو تشکیل شده و قابلیت کوچک و بزرگ شدن دارد. در هنگام تحریک جنسی آلت تناسلی بزرگ می شود. این بزرگ شدن بدلیل پر شدن حوضچه های خونی درون این سه قسمت از خون است. بعلاوه پوست آلت بسیار منعطف بوده و با بزرگ شدن آلت، با آن تطابق پیدا می کند.سر آلت (glans) یک پوسته بسیار نازک دارد که ظبق شرع مقدس اسلام در زمان کودکی پسر بچه ها، طی عمل ختنه (circumcision) برداشته می شود. این پوسته در صورتی که با قی گذاشته بشود می تواند باعث تجمع میکروازگانیسم های بیماریزا شده و ایجاد مشکل بکند. بنابراین توصیه پزشکی به برداشتن این پوسته است.سوراخ محل خروج ادرار بر روی سر آلت قرار دارد. در صورتی که این سوراخ به شکل چند سوراخ بوده و یا خیلی بالا یا خیلی پایین تر از محل معمول خود قرار گرفته باشد، توصیه میکنیم جهت حصول اطمینان از عدم بروز مشکل، حتما به یک پزشک متخصص اورولوژی مراجعه بفرمایید.|+| نوشته شده در  سه شنبه ۱ تیر ۱۳۸۹ساعت 0:54  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتگنادوتروپین کوریونی انسانی HCgگنادوتروپین کوریونی انسانی HCgاین هورمون که به اصطلاح هورمون حاملگی نامیده می شود گلیکوپروتئینی با فعالیت بیولوژیک بسیار مشابه هورمون لوتئینیزان است و هر دو هورمون از طریق گیرنده غشای پلاسمایی LH-hCGعمل می کنند.hCGتقریباً به طور انحصاری در جفت تولید می شود اما درکلیه جنین نیز ساخته میشود و تعدادی از بافت های جنینی مولکول زیر واحد بتا یا مولکول کامل hCG را تولید می کند.چندین نوع از تومورهای بدخیم نیز hCG تولید میکنند و همچنین hCGبه مقدار بسیار کم در بافتهای مردان و در زنان غیر حامله نیز تولید می شود.با وجود شناسایی hCG در خون یا ادرار تقریباً همیشه نشانه حاملگی است.مشخصات شیمیایی:hCG نوعی گلیکوپروتئین با بیشترین مقدار کربوهیدرات(30 درصد) در میان همه هورمونهای انسانی است. جزء کربوهیدراتی هورمون و به ویژه اسید سیا لیک انتهایی ان مولکول را درمقابل کاتابولیسم محافظت می کند.نیمه عمر پلاسمایی hCG کامل(36ساعت) بسیار بیشتراز نیمه عمر پلاسماییLH(2ساعت) است. مولکولhCG ازدو زیر واحد غیر مشابه ساخته شده است که عبارتند از : زیر واحد الفا( دارای92 اسید امینه) وزیر واحد بتا(دارای145 اسید امینه).این دو زیر واحد با پیوندهای غیر کووالان به یکدیگرمتصل شده اند.این زیر واحدها با کمک نیروهای الکترواستاتیک و هیدروفوبیک در کنار یکدیگر قرار گرفته اند.این هورمون از نظر ساختمانی به سه هورمون گلیکوپروتئینی دیگر یعنی LH,FSH,TSH شباهت دارد.توالی اسید امینه ای زیر واحدهای الفای این چهار گلیکوپروتئین یکسان است.زیر واحدهای بتا نیز شباهت هایی به هم دارند اما با توالی های اسید امینه ای مجزایی مشخص میشوند.بیوسنتز:ساخت زنجیره های الفا و بتا مجزا ازهم تنظیم می شود.یک ژن منفرد که در روی کروموزوم 6 قرار دارد زیر واحد الفای هر یک از چهار هورمون گلیکوپروتئینی(hCG,LH,FSH,TSH) را رمزگذاری میکند.هفت ژن مجزا بر روی کروموزوم 19 برای خانوادهB-hCG,B-LH وجود دارند.6 عدد از این ژنها B-hCGویک ژن دیگر B-LH رارمزگذاری میکنند اما فقط 3ژن B-hCG درمقادیر قابل توجه بروز می کنند.هر دو زیر واحد الفا و بتای hCG به صورت پیش سازهایی با وزن مولکولی بیشتر ساخته میشوند که اندوپپتیدازهای میکروزومی انها را می شکنند.به محض این که hCG کامل مونتاژ شد مولکول به سرعت از طریق اگزوسیتوز گرانول های ترشحی از سلول آزاد می شود.-hCGمنشاء سلولیچنین به نظر میرسد که منشائhCG به میزبان زیادی به زمان حاملگی بستگی دارد. قبل از هفته پنجم بروز hCGهم در سن سیشیوتروفوبلاست و هم در سلول های سیوتروفوبلاست دیده میشود.در اواخر حاملگی زمانی که میزان سرمی مادر در حداکثر میزان قرار داردhCGتقریبا به طور انحصاری در سن سیشیوتروفوبلاست تولید میشود.مقدار mRNAمربوط به زیر واحدهای الفا وبتایhCGدرسن سیشیوتروفوبلاست در سه ماهه اول حاملگی بیشتر از زمان ترم است.این امر ممکن است نکته قابل توجهی در اندازه گیری hCGپلاسما در فرایندهای غربالگری برای شناسایی جنینهای غیر طبیعی باشد.غلظت hCG سرم و ادرار:مولکول کامل hCG در پلاسمای زنان حامله 9-7 روز بعد از اوج ترشح LH در میانه سیکل (که قبل از تخمک گذاری رخ می دهد) قابل تشخیص است.بنابراین احتمالا hCG در زمان لانه گزینی بلاستوسیت وارد جریان خون مادر میشود.میزان خونی hCG به سرعت افزایش می یابد هر دو روز دو برابر می شود و بیشترین مقدار ان در هفته های 10- 8 حاملگی حاصل می گردد.حد اکثر میزان hCG دربین روزهای 60و80 بعد از اخرین قاعدگی دیده میشود و تقریبا 100000 میلی یونیت در میلی لیتر است.تقریبا در هفته های 12-10 حاملگی میزان hCG در پلاسمای مادر شروع به کاهش می کند و حدود هفته20 به کمترین حد می رسد.در بقیه دوره حاملگی مقدار پلاسمایی hCG در همین حد پایین حفظ می شود.الگوی ظهور hCGدر خون جنین مشابه طرحی است که در مادر وجود دارد اما مقدار hCG در پلاسمای جنین فقط حدود 3 درصد مقدار hCG در پلاسمای مادر است.در اوایل حاملگی غلظت hCGدر مایع امنیون مشابه غلظت ان در پلاسمای مادر است.با پیشرفت حاملگی غلظت hCG در مایع امنیون کاهش می یابد به طوری که در حوالی ترم مقدار hCG در مایع امنیون فقط یک پنجم میزان ان در پلاسمای مادر است.hCG ادراری مادر از انواع فراورده های حاصل از تجزیه تشکیل می شود.شکل اصلی hCG در ادرار فراورده نهایی تجزیه hCG یعنی قطعه مرکزی بتا است.غلظت این جز از همان الگوی پلاسمای مادر تبعیت می کند و تقریباَ در هفته 10 به حداکثر می رسد.مطلب مهم این است که آنتی بادی به اصطلاح ضد زیر واحد بتا که در اکثر تست های حاملگی مورد استفاده قرار می گیرد هم با hCG سالم(شکل اصلی در پلاسما) و هم با قطعات hCG(شکل اصلی در ادرار)واکنش نشان می دهد.hCG-تنظیم ساختهورمون ازاد کننده گنادوتروپینGnRH جفتی احتمالا در تنظیم تولید hCG دخالت دارد.هم گنادوتروپین و هم گیرنده ان بر روی سیتوتروفوبلاست ها و سن سیشیوتروفوبلاست بروز می کنند.تجویز گنادوتروپین سبب افزایش میزان hCG در گردش خون می شود و سلول های کشت شده ی تروفوبلاست با افزایش ترشح hCG به افزودن گنادوتروپین پاسخ می دهند.تولید گنادوتروپین توسط غده هیپوفیز نیز توسط مقادیر اینهیبین و اکتیوین تنظیم می شود.در سلول های کشت شده ی جفتی اکتیوین سبب تحریک و اینهیبین سبب مهار تولید GnRH وhCG می شود.hCG-عملکرد بیولوژیکهر دو زیر واحد hCG برای اتصال طبیعی ان به گیرنده hCG-LH در جسم زرد و بیضه ضروری هستند.شناخته شده ترین عملکرد بیولوژیک hCG احیا و حفظ عملکرد جسم زرد یعنی تداوم تولید پروژسترون است.در زمانی از حاملگی مدتها بعد از خاتمه ترشح پروژسترون از جسم زرد در اثر تحریک hCG حداکثرغلظت hCG در پلاسما حاصل می شود به خصوص ساخت پروژسترون توسط جسم زرد تقریبا در هفته 6 حاملگی علی رغم تداوم و افزایش تولید hCG شروع به کاهش می کند.گنادوتروپین کوریونی ترشح تستوسترون توسط بیضه های جنین را تحریک می کند و تقریبا در همان زمانی از حاملگی که میزان ترشح hCG به بالاترین حد خود می رسد ترشح تستوسترون از بافت بیضه جنین نیز در بیشترین مقدار خود است.بنابراین در یک زمان بسیار مهم از تمایز ******** جنین مذکر hCG که از سن سیشیوتروفوبلاست وارد پلاسمای جنین می شود به عنوان جانشینLH تکثیر سلول های لیدیگ بیضه جنین و ساخت تستوسترون را به منظور افزایش تمایز جنس مذکر تحریک می کند.قبل از حدود روز 110حاملگی هیچ نوع ساختار عروقی از هیپوتالاموس به هیپوفیز جنین نمی رود و بنابراین ترشح LH از هیپوفیز بسیار ناچیز است.hCG قبل ازاین زمان به عنوان LH عمل می کند.پس از این زمان همچنان که مقدار hCG کاهش می یابدLH هیپوفیزی درجات کمتری از قابلیت تحریک بیضه جنین را حفظ می کند.hCG غده تیروئید مادر را تحریک می کند.بعضی از ایزوفورم های اسیدی hCG فعالیت تیروئید را تحریک می کنند و بعضی از انواع قلیایی تر محرک برداشت ید نیز هستند.بنابراین این احتمال وجود دارد که hCG فعالیت تیروئید را از طریق گیرنده LH-hCG و نیز از طریق گیرندهTSH تحریک کند.یکی دیگر از عملکردهای hCG تحریک ترشح ریلاکسین از جسم زرد است.گیرنده هایLH-hCG در میومتر و بافت عروقی رحم یافت شده اند و با توجه به این موضوع این تئوری مطرح شده است که hCG ممکن است در جهت پیشبرد اتساع عروق رحم و شل شدن عضله صاف میومتر عمل کند.این مطلب از سایت fda الهام گرفته است.توجه : قیمت تومان HCG 1500 IU = 1800 و تومانHCG 5000 IU = 5800|+| نوشته شده در  سه شنبه ۱ تیر ۱۳۸۹ساعت 0:49  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتهورمون های ج ن س یهورمون های ج  ن        س  یهورمون‌های استروئیدی : که از کلسترول منشا می‌گیرند مثل هورمون‌های جنسی استروژن ، تستسترون.هورمونهای آمینی : که فقط از یک اسیدآمینه یکروزین تشکیل یافته‌اند که شامل هورمونهای تیروییدی و هورمونهایی می‌باشند که از قسمت مرکزی غده فوق کلیوی ترشح می‌شوند و عبارتند از دوپامین ، آدرنالین و نورآدرنالیننحوه حمل و انتقال هورمون در خونآن دسته از هورمونهایی که در آب محلولند در خون حل شده و آزادانه در خون می‌گردند. مثلا هورمون انسولین که آزادانه در خون حل شده و انتقال می‌یابد. ولی هورمونهایی که در آب محلول نیستند، مثل هورمونهای تیروئیدی و استروئیدی به یکی از پروتئینهای خون باند شده و به کمک آن حمل می‌گردد. در کبد، پروتئینی ساخته می‌شود به نام SBG (پروتئین باند شونده به هورمونهای جنسی) که این پروتئین به هورمونهای جنسی چسبیده و آنها را حمل می‌کند.این عمل باعث می‌شود که این هورمونها از طریق کلیه دفع نگردند. زیرا جنس این هورمونهای استروئیدی بوده و فسفولیپیدهای غشای سلولهای کلیه حل شده و به نفرون ریخته شده و به نفرون ریخته شده و از طریق ادرار دفع می‌گردند. ولی وقتی که یک پروتئین به این هورمونها باند شود، دیگر قادر به عبور از غشای سلولهای کلیه نبوده و دفع نمی‌گردند. همچنین در اثر باند شدن پروتئین به این هورمونها ، هورمون اثر دراز مدتی می‌تواند دربدن داشته باشد. البته چسبندگی هورمون به پروتئین کریر خود یک ترکیب ناپایدار است و در مواقع لازم هورمون از پروتئین کریر جدا می‌شود.نحوه تاثیر هورمون هالازمه تاثیر هورمون به سلول هدف وجود گیرنده یا رسپتور در سلول هدف است. این گیرنده‌ها در سلول هدف می‌توانند غشایی باشند یا داخل سلولی. هورمونهایی که می‌توانند از غشا عبور کنند (هورمونهای تیروییدی و استروییدی) گیرنده‌شان در داخل سلول است ولی هورمونهای پپتیدی و هورمونهایی که از قسمت مرکزی غده فوق کلیوی ترشح می‌شوند، قادر به عبور از غشای سلول نیستند. در نتیجه گیرنده آنها در غشای سلول قرار دارد .زمینه‌های قابل بحث در ترشح هورمونریتم‌های تنظیمی بیولوژیکریتم Ultradianمثل ریتم تنظیمی هورمون GnRH ، که تنظیم ترشح این هورمون در فواصل زمانی کوتاه (چند دقیقه تا چند ساعت) انجام می‌گیرد و در حقیقت نبضهای ترشحی وجود دارد. یعنی تنظیم به نحوی است که هورمون دقایقی ترشح می‌گردد و چند ساعت ترشح نمی‌شد و ... .ریتم Circadianیعنی تنظیم ترشح به صورت شبانه‌روزی است مثل هورمون رشد که نحوه تنظیم به این ترتیب است که 70% هورمون رشد موقع شب و هنگام استراحت و 30% آن موقع روز ترشح می‌گردد.ریتم Infradianمثل هورمونهای جنسی پرندگان که ریتم ترشحی به صورت سالانه است. در پرندگان با طولانی شدن طول روز مقدار هورمون های جنسی بالا می‌رود و حیوان جفت‌ یابی می‌کند و یا هورمون تیروکسین در انسان که میزان ترشحش در زمستان زیاد و در تابستان کم است.عوامل موثر در تنظیم ترشح هورمونسیستم کنترل فیدبکی (Feed back)در این نوع تنظیم مخصوص کار هورمون بر روی ترشح هورمون اثر می‌گذارد. مثل هورمون انسولین و اثرش روی قند خون. انسولین قند خون را کم می‌کند. با کم شدن قند خون ترشح هورمون انسولین کاهش می‌یابد.سیستم کنترلی فیدفوروارد (Feed for ward)عاملی که روی ترشح هورمون اثر می‌کنند اثرش را به صورت یک طرفه دیکته می‌کند مثل هورمون تیروکسین و اثر سرما روی آن. با سرد شدن هوا میزان ترشح هورمون تیروکسین افزایش می‌یابد. ولی سرمای هوا و هورمون تیروکسین با هم حلقه فیزیکی تشکیل نمی‌دهند.تنظیم گیرنده‌های هورموناهمیت تنظیم گیرنده‌های هورمون به همان اندازه تنظیم خود هورمون می‌باشد. مثلا نوعی بیماری دیابت وجود دارد به نام دیابت غیر وابسته به انسولین که در آن کمبود هورمون انسولین وجود ندارد بلکه کمبود گیرنده‌های انسولین مطرح است. جنس گیرنده‌ها هم از پروتئین است و گیرنده‌ها هم نیاز به تنظیم دارند. بطوری که اگر در بدن قسمتی وجود داشته باشد که نیاز به هورمون خاص بیشتری دراد آن قسمت گیرنده‌های هورمونش افزایش می‌یابد.هورمون رشد و فاکتورهای مربوط به آن می‌توانند بر ترشح هورمون‌های جنسی مؤثر باشند. نشان داده شده است که درمان با هورمون رشد (GH) موجب پیشبرد بلوغ میشود. این احتمال وجود دارد که هورمون رشد و عوامل مرتبط با آن نظیر فاکتور رشد شبه انسولین 1 (IGF-I) با افزایش توانایی ترشحی سلول‌های لیدیگ سبب سرعت بخشیدن به روند بلوغ شود. با درنظر گرفتن درصد نسبتاً بالای افراد مبتلا به بیماری‌های مربوط به تغییرات ترشح هورمون‌های جنسی، در این مطالعه اثر هورمون رشد و IGF-I بر تحریک گنادها برای ترشح تستوسترون مورد مطالعه قرار گرفته است.مواد و روش‌ها: موش‌های صحرایی نژاد Wistar نابالغ در ده گروه مورد بررسی قرار گرفتند. هورمون رشد، IGF-I و hCG به طور منفرد یا با یکدیگر به موش‌های گروه‌های مختلف تزریق شد و عصارة سلول‌های لیدیگ نیز از گروه‌هایی از موش‌های مورد مطالعه استخراج و در معرض هورمون رشد، IGF-I و hCG به طور منفرد یا با یکدیگر قرار گرفت. سپس از موش‌هایی که تزریق روی آنها انجام شده بود نمونة خون گرفته شد و میزان تستوسترون در سرم و در عصارة سلول‌های لیدیگ اندازه‌گیری شد. یافته‌ها: تزریق GH سبب افزایش چشمگیر ترشح تستوسترون شد (0001/0p=) اما تزریق GH به همراه تزریق IGF-I و hCG افزایش معنی‌داری در ترشح تستوسترون ایجاد نکرد. تزریق IGF-I به همراه hCG در مقایسه با گروه دریافت کنندة hCG منفرد کاهش ترشح تستوسترون را سبب شد (001/0p=). تزریق GH و IGF-I با افزایش ترشح تستوسترون همراه بود (02/0p=) و سلول‌های لیدیگ در حضور GH مقدار بیشتری تستوسترون ترشح کردند (0001/0p<). ترشح تستوسترون توسط سلول‌های لیدیک در حضور IGF-I و نیز در حضور GH و IGF-I به یک میزان بود. نتیجه‌گیری:IGF-I بر ترشح تستوسترون و لذا بلوغ جنسی موش‌های نابالغ مؤثر نبوده، حتی اثر GH و hCG را بر ترشح تستوسترون کاهش می‌دهد. به نظر می‌رسد که اثر مستقیم هورمون رشد بر ترشح تستوسترون بیشتر از اثر غیرمستقیم آن بر هیپوتالاموس است. LH (یا hCG) به عنوان هورمون اصلی در این امر مطرح است، اما IGF-I اثر بارزی بر بلوغ جنسی نداشته است.استروژن چیست؟در واقع استروژن نام هیچ هورمون منفردی در بدن نیست و این نام به دسته‌ای از هورمون‌ها اطلاق می‌شود. سه هورمون استروژن مهم که در بدن خانم‌ها تولید می‌شوند، استریول، استرادیول، و استرون هستند. استروژن‌ها عمدتا در تخمدان‌ها ساخته می‌شوند و به نام هورمون‌های زنانه شناخته می‌شوند. البته آقایان نیز مقدار کمی از این هورمون را در بیضه‌های خود تولید می‌کنند.کار استروژناستروژن‌ها باعث رشد و توسعه دستگاه تولید مثلی زن و ایجاد صفات زنانه یعنی مثلا بزرگ شدن سینه‌ها در جنس مونث و داشتن صدای ظریف زنانه می‌شوند. این هورمون‌ها در دوران کودکی ترشح بسیار کمی دارند و در هنگام بلوغ ترشح آنها زیاد می‌شود. به همین دلیل در این هنگام اندام‌های جنسی از حالت کودکانه درمی‌آید و شبیه افراد بزرگسال می‌شود. استروژن‌ها فعالیت استخوان‌سازی را نیز افزایش می‌دهند و بنابراین در هنگام بلوغ افزایش قد دختران سریع‌تر از قبل می‌شود. استروژن‌ها همچنین توزیع چربی را در بدن به فرم زنانه درمی‌آورند یعنی بیشتر در سینه‌ها، باسن و ران‌ها. استروژن‌ها یک اثر جالب نیز بر روی پوست دارند به این معنی که نه تنها باعث نرمی و لطافت پوست می‌شوند، بلکه سبب می‌شوند تا رگ‌های بیشتری در سطح پوست ایجاد شود؛ به همین دلیل وقتی پوست یک زن می‌برد بیشتر از بریدگی پوست یک مرد خونریزی می‌کند! بعد از یائسگی تقریبا هیچ استروژنی در بدن تولید نمی‌شود و بنابراین فعالیت استخوان‌سازی در بدن بسیار کاهش می‌یابد. این حالت اگر شدید باشد منجر به بروز پوکی استخوان در سنین بعد از یائسگی در زنان می‌شود. استروژن در دوران بارداری نیز نقش‌های مهمی در بدن زن ایفا می‌کند که همگی آن ها در راستای آماده‌سازی بدن مادربرای پذیرش نوزاد هستند. این هورمون در دوران حاملگی از جفت نیز ترشح می‌شود و باعث بزرگ شدن رحم و سینه‌ها و رشد مجاری شیری در آنها می‌شود. اثر جالب دیگر استروژن در این دوران این است که برای آسان‌تر شدن زایمان به مفاصل لگن مادر حالت ارتجاعی می‌بخشد. البته استروژن‌ها تاثیرات دیگری نیز بر روی زنان دارند که به تازگی کشف شده‌اند. مثلا چندی پیش در خبرها آمده بود که این هورمون‌ها باعث زیباتر شدن زنان می‌شوند و بر روی ظاهر صورت و بدن آنان اثر می‌گذارند. دانشمندان ارائه‌کننده این تحقیق در پایان به این نتیجه رسیده بودند که این هورمون‌ها علاوه بر کمک به توانایی باروری زنان، آن ها را زیباتر نیز می‌کنند و بر طبق قانون بقای نسل مردان جلب زنانی می‌شوند که در ظاهر زیباتر بوده و از نظر قدرت باروری نیز برترند. یکی دیگر از اثرات تازه کشف شده استروژن تاثیری است که بر دقت زنان دارد. دانشمندان می‌گویند این هورمون‌ها باعث می‌شوند که زنان در کارهایی که توسط بخش پیشانی مغز کنترل می‌شود و نیاز به دقت دارد، مانند رانندگی، از مردان موفق ترعمل کنند.منابع دیگر استروژن موادی که در موجودات زنده مانند حیوانات و گیاهان وجود دارند و مانند استروژن‌ها عمل می‌کنند، استروژن‌های محیطی نام دارند. نوعی از این هورمون‌ها به نام فیتو استروژن‌ها در گیاهانی مثل شبدر، سویا و سایر بقولات، غلات کامل و بسیاری از میوه‌ها و سبزیجات یافت می‌شود. استروژن‌ها می‌توانند در مواد شیمیایی ساختگی که برای مقاصد مختلف روزمره به کار می‌روند نیز موجود باشند. آنها در خاک، آب، هوا، و غذای ما پراکنده‌اند. این مواد در برخی از آفت‌کش‌ها مثل د.د.ت، داروهایی چون قرص‌های ضدبارداری، مواد شوینده، پلاستیک‌ها، مواد آرایشی، مواد صنعتی و فلزات سنگین مثل جیوه، سرب و کادمیوم یافت می‌شوند.استروژن به عنوان یک دارو در دوره یائسگی تولید استروژن‌ها در بدن کم می‌شود. این امر باعث بروز یک سری علایم در خانم‌های یائسه می‌شود. برخی از این علایم عبارت از احساس گرگرفتگی (داغ شدن سر و صورت و قفسه‌سینه)، عرق کردن بیش از حد، خشکی و خارش واژن و تحریک‌ پذیری عصبی. بنابراین برخی از خانم‌ها ترجیح می‌دهند پس از یائسگی کمبود این هورمون‌ها را از راه دارودرمانی در بدن خود جایگزین کنند تا این علایم را راحت‌تر تحمل کنند. استروژن‌ها به‌عنوان دارو در درمان سرطان سینه در زنان یائسه و درمان سرطان سینه و پروستات در مردان نیز به کار برده می‌شوند. این دارو در شکل‌های مختلفی وجود دارد مثل قرص‌های خوراکی، نوارهای قابل چسباندن به پوست و پماد واژینال. این داروها می‌توانند دارای یک سری عوارض جانبی نیز باشند که عبارتند از: ناراحتی معده، نفخ، اسهال، تغییر اشتها و وزن، افزایش قند خون، آکنه، احتباس مایع (پف کردن دست‌ها و پاها به دلیل جمع شدن آب در آنها)، افزایش فشار خون، لکه‌بینی یا خونریزی در دوران غیرقاعدگی، تغییر در عادات ماهیانه مثل دردناک شدن یا کم یا زیاد شدن خونریزی‌ها، بزرگ شدن، دردناک شدن و یا ترشح از سینه‌ها و عدم توانایی استفاده از لنز به جای عینک.دستگاه تناسلی زنساختارهای داخلی دستگاه تناسلی زن (تخمدان ها، لوله های حمل تخمک، رحم و مهبل) در یک سوم پایینی شکم قرار دارند. تخمدان ها، حاوی فولیکول هایی هستند که تخمک ها (سلول هایی که با اسپرم مرد ترکیب شده، نوزاد ایجاد می کنند) را در خود نگه می دارند. هر ماه یک تخمک بالغ شده، از تخمدان رها می شود؛ شیپور (فیمبریا) تخمک را به داخل لوله حمل تخمک هدایت می کند و از آنجا تخمک به طرف رحم رانده می شود. مهبل که مسیری با جدار عضلانی است، ارتباط رحم را با خارج بدن برقرار می سازد. ساختارهای خارجی که مجموعاً فرج نام دارند، شامل کلیتوریس حساس و چین های پوستی به نام لب هستند که ورودی مهبل و پیشابراه را محافظت می کنند. غدد بارتولن که مایعی را برای لیز کردن در حین مقاربت جنسی ترشح می کنند، درست در داخل ورودی مهبل قرار دارند.تغییرات حاصل از بلوغ در دخترانبلوغ دوره ای است که در طی آن، مشخصات جنسی ایجاد و اعضای تناسلی بالغ می شوند. در دختران، بلوغ بین‌10 تا 14 ‌سالگی شروع می شود و3 ‌تا 4 ‌سال طول می کشد. غده هیپوفیز شروع به ترشح هورمون هایی می کند که تخمدان ها را برای تولید هورمون های جنسی زنانه یعنی استروژن و پروژسترون، تحریک می کنند. این هورمون ها باعث ایجاد تغییرات فیزیکی از جمله بزرگی پستان ها و لگن ها و رشد موهای عانه و زیر بغل می شوند و به دنبال آن، تخمک گذاری و قاعدگی را تحریک می کنند.چرخه قاعدگیدر طول چرخه قاعدگی، بدن زن برای بارداری احتمالی آماده می شود. این چرخه به وسیله 4 هورمون تنظیم می شود. هورمون تحریک کننده فولیکول و هورمون لوتئینی که از غده هیپوفیز ترشح می شوند، باعث بلوغ یک تخمک در یک فولیکول و آزاد شدن آن می شود. تخمک و فولیکول آن، استروژن و پروژسترون ترشح می کنند که باعث ضخیم شدن مخاط رحم می شوند. اگر یک تخمک بارور شود، خود را وارد سطوح داخلی رحم می کند و اگر بارور نشود، در طول قاعدگی به همراه خون و سلول های حاصل از مخاط داخلی رحم، از بدن خارج می شود. این چرخه حدود 28 ‌روز طول می کشد ولی مدت زمان آن ممکن است از ماهی تا ماه دیگر و از زنی به زن دیگر فرق کند. یک چرخه قاعدگی کامل این تصویر تغییرات حاصل در آندومتر(مخاط رحم) و تخمـدان را در طی چرخـه قاعدگی نشـان می دهد. تخمک می تواند در زمان تخمک گذاری که از فولیکول آزاد می شود، به وسیله یک اسپرم بارور گردد.نقس سینه هاسینه ها در تحریک جنسی نقش دارند و نقش اصلی آنها تولید ، هورمون شیر برای نوزادان است. در طول بلوغ استروژن باعث رشد و تکامل پستان ها می شود. در طول بارداری، تغییرات هورمونی، پستان ها را باز هم بزرگتر می کنند و در اواخر بارداری، تولید شیر را درغده هایی به نام لوبول تحریک می کنند. این غده ها به مجاری وصل می شوند که به کانال هایی به نام آمپول ختم می شوند. آمپول در سطح نوک پستان به بیرون باز می شود. بقیه بافت سینه عمدتاً چربی است و مقدار کمی بافت همبند نیز دارد که به نگهداری پستان کمک می کند.یائسگییائسگی زمانی است که چرخه قاعدگی متوقف می شود این امر معمولاً بین45 ‌تا55 ‌سالگی رخ می دهد. تخمدان ها دیگر به هورمون تحریک کننده فولیکول پاسخ نمی دهند و هورمون های جنسی زنانه (استروژن و پروژسترون) کمتری تولید می کنند. در نتیجه، تخمک گذاری و قاعدگی خاتمه می یابد. به محض این که زنـی به مرحـله یائسگی برسد، دیـگر بارور محسوب نمی شود. درست در سال های قبل و بعد از یائسگی، تغییرات هورمونی باعث ایجاد علایمی چون نوسان خلق، گر گرفتگی، خشکی مهبل و عرق کردن شبانه می گردد. یائسگی ممکن است منجر به تغییرات فیزیکی طولانی مدت مثل پوکی استخوان شود.استخوان دچار پوکیهورمون جنسی استروژن برای تقویت استخوان ها لازم است. غلظت پایین استروژن پس از یائسگی می تواند منجر به پوکی استخوان شود که همان گونه که در این تصویر میکروسکوپی نشان داده شده است، یک بیماری است که در آن استخوان ها تراکم خود را از دست می دهند و ممکن است نازک و شکننده شوند.دستگ اه ت نا     س  لی مرددستگاه تناسلی مرد، تولید اسپرم )سلول هایی که می توانند به تخمک زن متصل شده، نوزاد را به وجود بیاورند( را برعهده دارد. همچنین این دستگاه هورمون های جنسی لازم برای تولید اسپرم و تکامل جنسی در دوران بلوغ را می سازد. اعضای تناسلی مرد از آلت تناسلی، بیضه و کیسه بیضه که بیضه ها در آن آویزان هستند، تشکیل می شوند. هر بیضه حاوی لوله های سمینیفر است که اسپرم می سازند. اسپرم در اپیدیدیم )یک لوله پیچ در پیچ که پشت هر بیضه قرار دارد(، نگهداری می شود. یک لوله دیگر به نام وازدفران، هر اپیدیدیم را به یک مجرای انزالی وصل می کند که این مجرا خود به پیشابراه وصل می شود. سه غده یک جفت غده ساخت منی و غده پروستات، مایعاتی را ترشح می کنند که وظیفه انتقال و تغذیه اسپرم را برعهده دارند؛ این ترشحات همراه اسپرم، مایعی به نام مایع منی را تشکیل می دهند. در طول فعالیت جنسی، بافت نعوظی آلت تناسلی، پر خون شده، آلت تناسلی را دراز و سفت می کند تا بتواند وارد مهبل زن شود. در هنگام ارگاسم، انقباضات عضلانی مایع منی را از طریق هر وازدفران به طرف پیشابراه و خارج از آلت تناسلی می رانند.تغییرات حاصل از بلوغ در پسرانبلوغ دوره ای است که طی آن مشخصات جنسی ظاهر و اعضای جنسی بالغ می شوند. در پسران، معمولاً بلوغ بین12 ‌تا 15 سالگی شروع شده،3 ‌تا4 ‌سال طول می کشد. غده هیپوفیز واقع در قاعده مغز شروع به ترشح هورمون هایی می کند که بیضه را برای تولید هورمون جنسی مردانه یعنی تستوسترون تحریک می کنند. این هورمون ها باعث ایجاد تغییراتی مثل بزرگی اعضای تناسلی و رشد موی بدن و سپس تولید اسپرم و افزایش میل جنسی می شوند.تولید اسپرمبا فرا رسیدن زمان بلوغ، ساخت مداوم اسپرم در بیضه ها با سرعت حدود125 ‌میلیون اسپرم در روز شروع می شود. اسپرم ها در اطراف دیـواره های لوله های سمینیفر تکامـل پیـدا مــی کنند و دم های آنها که آنها را قادر به شنا کــردن مـی کـنند، بـه سمت مرکز لوله ها قرار می گیرند. اسپرم بالغ در یک لوله پیچ در پیچ به نام اپیدیدیم که پشت هر بیضه قرار دارد، نگهداری می شود. سرانجام اسپرم ها یا در طی فعالیت جنسی با انزال بیرون می روند و یا به داخل بدن بازجذب می شوند.علل ریزش موریزش مو دارای علت های فراوانی است که از آن جمله می توان به موارد ارثی،هورمونى، تغذیه اى،اعصاب و روان،مصرف دارو،بیماری هاى داخلى و پوستی،اعمال جراحی و بارداری اشاره کرد.- طاسی نوع مردانه : این نوع ریزش مو که در مردان و بیشتر در سنین 20 تا 50 سالگی اتفاق می افتد شایعترین فرم ریزش مو است و زمینه ژنتیکی دارد. این نوع ریزش مو در 46% مردان گزارش می شود. طاسی در مناطق پیشانی و گیجگاهی بیشتر است. علت آن حساسیت بیش از حد پیاز مو به هورمون های مردانه است .این نوع طاسی درمان قطعی ندارد و تنها درمان پذیرفته شده در آن داروی ماینوکسیدیل ( MINOXIDIL) استطاسی نوع زنانه : در زنان با سن بالای 40 رخ می دهد و شکل ریزش مو ، با مردان متفاوت است و به جای ناحیه ی پیشانی ، از فرق سر شروع می شود. علت ایجاد آن بیماری هایی است که هورمون های جنسی مردانه را در خود افزایش می دهند. درمان این حالت ، درمان بیماری زمینه ای است و با کاهش این هورمون ها ریزش مو مرتفع می شود.v   خطر استفاده مداوم از تلفن همراهتحقیقات جدید نشان می دهد استفاده دائم از تلفن همراه موجب عوارضی مانند ریزش مو چاقی و عقیم شدن می شود. محققان مرکز مطالعات ملی امریکا دریافتند کسانی که حدود سه سال از تلفن همراه استفاده می کنند از مشکلاتی در فعالیت هورمون های مغز و غدد و همچنین هورمون های غدد جنسی شکایت دارند.فشارخون بیماری قند و ناتوانی جنسی از دیگر بیماری ناشی از استفاده از تلفن همراه است .آزمایش ها نشان داد استفاده بیش از یک ساعت در روز از تلفن همراه موجب اختلال در ترشح و عملکرد هورمون های جنسی استروژن و پروژسترون می شود.v   در اثر مصرف حشیش عوارضی مثل تغییر غلظت هورمون های جنسی مردانه و زنانه (بی‌ نظمی قاعدگی ) ایجاد می شودv   در اثر مصرف اکستاسی دختران جوان های در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به افت سدیم خون و به دنبال آن تشنج هستند. میزان بروز SIADH در ارتباط با استروژن خون افزایش می یابد.نحوه چرخاندن محل های تزریق انسولین جهت کاهش عوارض تزریقنحوه چرخاندن محل های تزریق انسولین جهت کاهش عوارض تزریقاگر شما سه و یا چهار بار در روز انسولین تزریق می کنید یک ایده خوب این است که محلهای تزریق را بچرخانید(عوض کنید.)به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز به نقل از تازه های پرستاری بیماران داخلی ( http://internalword.blogfa.com ) ، تزریق به مکان قبلی به دفعات زیاد، می تواند باعث برآمدگی های سفت و یا تراکم چربی زیاد شود که پیشرفت می کند. این برآمدگی ها فقط ناصاف نیستند، همچنین می توانند روش جذب انسولین را جهت حفظ سطح هدف گلوکز خون تغییر دهند و تزریق را هم دردناک تر کنند.دو روش برای چرخاندن مناسب محل تزریق:۱: هر روز همان مکان قبلی در آن ساعت خاص۲: چرخاندن با هر بار تزریق انسولین۱: همان زمان – همان مکان قبلی:انسولین با توجه به اینکه به کدام ناحیه تزریق میشود با سرعتهای متفاوت جذب میشود بنابراین بهتر است بطور پیوسته همان مکان بدن استفاده شود برای تزریق روزانه در هر بار. برای مثال: دوز وقت ناهار خود را تزریق نکنید به شکم روز دوشنبه و یا به ران روز سه شنبه. اگر شما ران را برای تزریق عصرانه انتخاب کرده اید سپس ادامه دهید به استفاده از ساق برای تزریق عصرانهاکثر میزان انسولین وارد خون میشود- سریعترین راه از راه شکم- کمی آرام از راه بازوها- حتی آرام تر از راه پاها- آرامترین روش جذب انسولین **** استاین یک ایده خوب است که دوز وقت ناهار و صبحانه به شکم تزریق شود مگر اینکه پزشک شما چیز دیگری بگویدچون شما می خواهید طولانی اثر کنید تاثیر تدریجی را و تمام احتیاجات شبانه را پوشش دهید.اگر شما دو نوع انسولین را با هم مخلوط می کنید می توانید به داخل شکم، بازو، ران و یا باتکس تزریق کنید.۲: همان یک عمل تزریق را بچرخانید و یا تعویض کنید:بمنظور جلوگیری از پدید آمدن و پیشرفت برآمدگی های سفت و تراکم چربی مهم است که به نقاط مختلف یک مکان رایج در بدن تزریق کنید. نقاط تزریقی داخل بازو را تغییر دهید. برای مثال اگر شما انسولین عصرتان را به ران تزریق می کنید سعی کنید از ران راست یک عصر استفاده کنید و از ران چپ عصر دیگر. ممکن است متوجه شوید که مفید است روی شکم خود عکس یک ساعت را بکشید که آن کمک می کند به حفظ تزریق به مکانی با حداقل پهنای یک انگشت.اگر شما چهار بار در روز تزریق می کنید و تمام تزریق ها در شکم است به شکم تان نگاه کنید و تصویر ظهر زیر دکمه شکم (ناف) جای اولین تزریق ساعت دوازده ظهر – تزریق دوم ساعت یک ظهر – پس تزریق سوم ساعت دو بعداظهر و تزریق چهارم روی ساعت سه بعدازظهر. شما به ساعت ۱۲ ظهر بر نخواهید گشت مگر ۴ روز دیگر، طوریکه به مدت ۴ روز به آن مکان استراحت داده اید. (به آن نقطه)نکات برجسته برای چرخاندن محلهای تزریق: با دکترتان مشورت کنید و سطح گلوکز خونتان را به دقت چک کنید. بار دیگر شما و پزشکتان یاد می گیرید که محلهای تزریق به شما بهترین سطح کنترل قندخون را می دهد در تعداد دفعات مختلف در روز. نزدیک به ناف تزریق نکنید بافت آنجا سفت است پس جذب انسولین پیوسته و یکنواخت نیست. به همین دلیل نزدیک محل زخم ها و اسکارهای قبلی هم تزریق نکنید. اگر شما بازو را جهت تزریق انتخاب کرده اید تزریق را فقط در ناحیه عقبی بیرونی آن انتخاب کنید (جایی که بیشترین چربی است)وقتی که خودتان تزریق می کنید سخت است که بازو را به طرف بالا بکشید سعی کنید بازو را رو بروی در یا دیوار فشار دهید. اگر به ران تزریق می کنید به قسمت داخلی ران تزریق نکنید زیرا حین راه رفتن رانها به یکدیگر مالیده میشود و جای تزریق زخم میشود. به ناحیه ای تزریق نکنید که موقع ورزش از آن استفاده میکنید. چون ورزش جریان خون آن ناحیه را زیاد می کند و آن می تواند مدت زمان جذب انسولین را زیاد کند. بیشتر از آن مدتی که به آن نیاز دارید خلق عادت نکنید.ممکن است بنظر آسان بیاید که یک محل را پیدا کنید که صدمه نبیند و همیشه تزریق را به آن قسمت انجام دهید. (این کار را نکنید) چون نتیجه می تواند تورم و برآمدگی ناخوشایند باشد. شما با انتخاب یک سرسوزن بلند می تواند درد را کاهش دهید و مقایسی که برای شما درست است هر هفته یا دو هفته محل جدید تزریق را پیدا کنید. از یک ناحیه برای حداقل یک هفته استفاده کند تا از تغییرات زیاد قند خون جلوگیری کند. محلهای راست به چپ بدنتان را جایی که به محلهای تزریق، تزریق می کند بچرخانید.انتخاب محل تزریق: مهم ترین محل تزریق شکم است. عقب و بالای بازوها – بالای باتکس یا هیپ و قسمت بیرونی ران ها.این مکانهای بهترین محلهای تزریق هستند به دو دلیل: - آنها یک لایه از چربی دارند که فقط زیر پوست است برای جذب انسولین. اعصاب زیادی ندارد به این معنی که تزریق را راحت تر میکند نسبت به دیگر جاهای بدنآنها باعث میشوند که تزریق به بافت زیرجلدی راحت تر شود جایی که تزریق انسولین سفارش شده است. بسته به نوع بدن شما، خواهید یافت که محلهای تزریق مشخص بهتر از دیگر مکانها کار میکند.بعضی از مردم تزریق به شکم را ترجیح می دهند چون بهتر جذب میشود. اما تزریق هر روز به شکم درست نیست بخصوص برای بچه های جوان و یا افراد خیلی لاغر و یا افرادی که ماهیچه های خیلی سفت دارند بطوریکه حتی نمی توانند نیم اینچ چربی را فشار دهند. جهت انتخاب محل تزریق با پزشک مشورت کنید زیرا این برای شما بهتر است. پزشک شما هر دو مورد را مد نظر دارد هم جذب انسولین را و هم چرخاندن محل را.جذب انسولین:بدن شما بسته به محل تزریق بطور متفاوت انسولین را جذب میکند. انسولین وقتی که به داخل بافت زیر جلدی شکم تزریق میشود سریع جذب میشود و گاهی با سرعت کمتر در بالای بازوها و باتکس و هیپشما می توانید از اختلاف در میزانهای جذب انسولین برای طرح ریزی اینکه تصمیم بگیرید انسولین را به کجا تزریق کنید استفاده کنید.برای مثال: در نخستین وهله انسولین سریع اثر میتواند درست قبل از صرف غذا و یا درست بعد از صرف غذا جهت سودمندی میزان جذب سریع، به شکم تزریق شود.انسولین NPH می تواند تزریق شود به جاهای مختلف مثل بازوها، ران ها یا باتکس تا سودمندی میزان جذب آرام تر حفظ شود در حالیکه شما خوابیده اید. (تمرین و تحرک می تواند در میزان جذب تاثیر بگذارد).اگر شما می خواهید بسکتبال بازی کنید یک ناحیه ای را انتخاب کنید بالاتر از جایی که می خواهید شوت یا دریبل را انجام دهید. زیرا تزریق به آن نواحی می توان میزان جذب را افزایش دهد.اگر شما می خواهید ورزش کنید بعد از تزریق انسولین حداقل ۴۵ دقیقه صبر کنید سپس ورزش کنید.مشکلات یک تزریق معمولی:- خونریزی در محل تزریق- نشت انسولین در محل تزریق- سفت و چسبناک شدن وسیله یا ابزار تزریق- صدمات پوست در محل تزریقخونریزی در محل تزریق:وقتی که شما انسولین را تزریق می کنید پدیدار شدن میزان کمی خون در محل تزریق ایرادی ندارد و این خونریزی بخاطر سرنگی است که یک رگ خونی را سوراخ می کند که این شکل با فشار دادن انگشت در محل تزریق یا گذاشتن گلوله پنبه ای بر طرف میشود.همچنین محل تزریق را پس از تزریق مالش ندهید. فشار انگشت برای جلوگیری از گوفتگی (فشار آرام) حفظ کنید.اگر کوفتگی ایجاد شد (کبودی) دوباره از آن محل تزریق استفاده نکنید تا کوفتگی از بین برود.اگر شما بطور مکرر شاهد خونریزی بعد از تزریق هستید احتمالاً تزریق را نادرست انجام می دهید یا اینکه یک مشکل پزشکی دارید. با پزشک خود در این مورد مشورت کنید تا مدام شاهد خونریزی از محل تزریق هستید.رسیدن به یک تزریق راحت:اکثر تزریق ها صدمه ای نمی رسانند اما اگر بطور مداوم درد را تجربه می کنید سعی کنید:۱) با پزشک خود مشورت کنید تا اطمینان حاصل کنید که تکنیک تزریق تان درست است.۲) منتظر بمانید تا الکل بطور کامل از سطح پوست خشک شود قبل از تزریق۳) مطمئن باشید که نیدل بعد از برداشتن کادر خم شده است. کاور پایه با اولین حرکت برداشته شود.۴) انسولین را تزریق کنید وقتی که اتاق است. انسولین سرد صدمه می زند۵) سطول تزریق ماهیچه ها را شل و ریلکس نگه دارید.۶) هرگز از یک نیدل بیش از یکبار استفاده نکنید. استفاده مجدد از یک نیدل می تواند نیدل را خم کند یا اینکه کند کند سرسوزن را در حالیکه درد را هم افزایش می دهد .۷) از پزشک خود سوال کنید که آیا می توانید میزان کمتری انسولین تزریق کنید (با تعداد دفعات بیشتر)۸) سریع پوستتان را سوراخ کنید اگر برایتان سخت است از یک تزریق کنند اتوماتیک که نیدل را در پوست وارد می کند استفاده کنید. مثل BD۹) حین تزریق عضله را بالا نکشید و تزریق را به داخل پوست خم شده انجام ندهید.۱۰) با پزشکتان مشورت کنید در مورد استفاده از یک نیدل متفاوت و در مورد تزریق به قسمتهای مختلف آن۱۱) اگر شما از یک خودکار و یا انسولین استفاده می کنید بعد از اینکه آن را از محل تزریق برداشتید تمام دوز انسولین مورد نیاز را دریافت نکرده اید برای اطمینان از اینکه دوز کامل را دریافت کرده اید حداقل ۵ ثانیه بعد از تزریق منتظر بمانید قبل از اینکه نیدل را بردارید برای دوزهای ۲۵ واحد و یا بیشتر ۱۰ ثانیه منتظر بمانید یا وقتی که نیدل های شماره ۳۰ و یا ۳۱ را استفاده کنید همین کار را بکنید.نشت یا لیک انسولین در محل تزریق:اگر بعد از تزریق انسولین، شاهد نشت انسولین از محل تزریق هستید با پزشک مشورت کنید در مورد استفاده از یک نیدل بلندتر یا استفاده از محل تزریق متفاوت. شاید شما پوست تان را بطور مناسب بالا نکشیده اید. قبل از برداشتن نیدل از پوست اطمینان حاصل کنید که پوست را ول کرده اید (دیگر به آن فشار نیاورید)چسبندگی وسیله تزریق:اگر وسیله تزریق شما چسبیده شده است یا اینکه سفت است که به پیستون بی دریچه فشار آورید می تواند مربوط باشد به مقادیر کمی از انسولین که تزریق های قبلی مانده است. راه حل: هرگز از نیدل های تزریقی مجدد استفاده نکنید.دشواری در تزریق انسولین راه حل: اگر شما از انسولین نیمه شکاف استفاده می کنید مطمئن باشید که بطور کامل تکان داده اید.راه حل: انسولین را نزدیک به زمان تزریق بکشید.صدمات پوست در محلهای تزریق: گاهی اوقات در محل های تزریق بخاطر تغییرات چربی زیر پوست بی نظمی در پوست رخ می دهد.این تغییرات سه نوع هستند. ۱- هیپترتروفی چربی ۲- آتروفی چربی ۳- اسکار چربیهیپروتروفی چربی: نام دیگرش لیپوهیرتروفی است یا هیپرتروفی انسولینی. ظاهر نرم اغلب برآمدگی هایی شبیه به انگور در محل های تزریق. این شرایط غیرمعمول می تواند ایجاد شود در بعضی افراد بخاطر تغییرات طبیعی انسولین (یکی از آنها رشد چربی است) یا بخاطر استفاده مجدد از نیدل مصرفی.بمنظور جلوگیری از پیشرفته هیپرتروفی، محل های تزریق را عوض کنید و از نیدل مصرف شده قبلی دیگر استفاده نکنید.آتروفی چربی: نام دیگرش لیپوآتروفی، کاهش چربی زیر پوست است. این شرایط نادر اتفاق می افتد، بصورت یک فرورفتگی در پوست و یک ترکیب سفت و محکم دارد.اسکار چربی:لیپوهیتروفی ایجاد میشود وقتی که به تعداد دفعات زیاد در یک محل تزریق می کنید یا وقتی که از نیدل قبلی استفاده می کنید. بمنظور جلوگیری از لیپواستیروفی:۱- محل های ازریق را عوض کنید.۲- جاهای تزریق به داخل یک مکان را عوض کنید.۳- جاها را عوض کنید. (چپ ساعت) از بدنتان را جایی که تزریق می کنید به محل های تزریق هستید در دوبار تزریق از یک سرنگ جدید استفاده کنید. بعضی از مردم می فهمند که درد کمتری را تجربه می کنند وقتی که توصیف را به داخل برآمدگی ها یا فرورفتگی ها انجام می دهند. (که اغلب بر می گردد به لیپوس یا چربی) نسبت به زمانی که به بافت سالم تزریق می کنند. شما هرگز نباید به داخل چربی تزریق کنید چون انسولین بخوبی جذب نمی شود یا در واقع ممکن است احتیاج داشته باشید که دو برابر تزریق کنید به داخل چربی تا از یک بار تزریق به بافت سالم را داشته باشد. چربی ها اغلب آسانتر احساس می شوند (لمس می شوند) تا اینکه دیده شوند. بنابراین محل های تزریق را مرتب با دست لمس کنید. اگر به چیزی مثل برآمدگی، فرورفتگی یا حالت اندازه ای شده برخوردید به پزشکتان بگویید و محل تزریق را عوض کنید.تزریق در موارد صدمات بینایی:اگر شما یک شکل بینایی دارید با تزریق دوز صحیح انسولین می تواند تضاد داشته باشد. پیشنهادات زیر می تواند کمک کمتری باشد برای اطمینان از اینکه دوز مناسب تزریق شده است. اگر صدمه بینایی خفیف است، استفاده از یک خودکار تزریق برای شما آسانتر از استفاده از سرنگ است زیرا دوز سنجیده میشود به داخل خودکار و مقایسی برای خواند وجود ندارد. با پزشکتان صحبت کنید که آیا خودکار برای شما مناسب است یا سرنگ.اجازه دهید به یکی از اعضای خانواده تان تا سرنگ را برای شما بکشد مطمئن باشید که آن فرد آموزش دیده است در مورد اینکه چگونه انسولین را بکشد از پرستار آموزش دهنده دیابت حتی اگر بینایی شما هنوز به حد کافی خوب هست. باز هم آنها را تشویق کنید که این آموزش ها را ببیند. یک مراقبت گر داشته باشید که از اعضای خانواده شما باشد که دوباره سرنگهای شماره قبل از تزریق چک کند تا مطمئن شود که به اندازه کافی انسولین کشیده اید.تزریق انسولین تان را بخاطر بیاورید:برای مردمی که تزریق روزانه انسولین انجام می دهند غیر معمول نیست که فراموش کنند که آیا یک دوز از تزریق شان را انجام داده اند. فراموش یک دوز میتواند روی سطح گلوکز خون و روی سلامتی فرد تاثیر بگذارد. جهت کمک به یادآوری، شما می توانید تزریق های انسولین تان را در یک دفتر ثبت کنید. شما می توانید زمان تزریق ها – مکان تزریق ها و نوع انسولین تزریقی را یادداشت کنید. شما می توانید برای خودتان یک یادداشت یا یک دفترچه جیبی سایز بندی شده به میزان گلوکز خون روزانه را طراحی کنید.منبع:سایت پزشکا ن بدون مرز|+| نوشته شده در  پنجشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۸۹ساعت 1:4  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتعضلاتی با تاریخ مصرف یک هفته سینتولعضلاتی با تاریخ مصرف یک هفته سینتولبدنسازی امسال موجی از مناظراتی را به همراه داشت که به‌طور اخص در ارتباط با تزریق موضعی در بین بدنسازان مسابقه‌ای بود و به دنبال خود پرسش‌های اخلاقی بسیار زیادی را در بین ناظران و دست‌اندرکارا ن این رشته به همراه داشت. در خصوص تزریق موضعی این داروها با شماری از متخصصین، گفتگوئی داشته‌ایم که در ادامه خواهید خواند.قبل از این‌که بخواهیم به تفحص بیشتری در خصوص مناظره تزریق موضعی بپردازیم، بسیار حائز اهمیت است که ابتدا بدانیم که این قبیل داروها چه هستند و تفاوت عناصر تشکیل‌دهنده آنها در چیست.به‌طور معمول داروهای تزریقی موضعی تشکیل شده‌اند از روغن و نوعی از بی‌حس کننده‌های موضعی با تزریق این دارو به یک موضع مشخص آن بخش از عضله متورم شده و فُرم پیدا می‌کند.عنصر رایج مورد استفاده در داروهای موضعی که به‌طور کلی از آنها به‌عنوان سینتول نام برده می‌شود یک روغن مصنوعی است که ۸۵ درصد آن تشکیل شده از زنجیره متوسط روغن تری‌گلیسرید (MCT)،ـ ۵/۷ درصد لیدوکائین که یک مسکن و بنزین الکل است. یک بدنساز پیشین اهل آلمان به نام کریس کلارک سینتول اصلی را اختراع کرد. ایده کلارک بر این بود که بتواند محصولی تولید کند که عضلات را بزرگ‌تر سازد. یعنی با تزریق روغن به داخل آنها موجب توسعه آنها شود.پس از سعی و خطاهای بسیار زیاد نهایتاً کلارک توانست محصول خود را با علم بر این‌که سینتول یک نام تجاری بود که پیش‌تر ثبت شده بود برای عرصه با نام Pump N pose به بازار معرفی کند.امروزه داروهای موضعی که بدنسازها از آنها استفاده می‌کنند تنوع بسیار زیادی پیدا کرده است و شرکت‌های زیادی این قبیل داروها را با نام مختص به خودشان تولید می‌کنند که برخی از آنها مثل Artecorll و سیلکون ۱۰۰۰ مصارف خاص پزشکی دارند و زمانی که در موضعی تزریق ‌شوند تنها به وسیله جراحی قابل تخلیه هستند. بحث در خصوص انواع مختلف این داروها مد نظر این مقاله نبوده و هدف اصلی از ارائه این مطلب همان‌طور که در ادامه خواهید خواند عوارض این قبیل داروهای مخرب بر روی بدن می‌باشد.تزریق موضعی روغن مثل اکثر داروهای ارگوژنیک مصنوعی دیگر در بدنسازی بدون خطر نیست.اگر به‌صورت تصادفی روغن به داخل یک رگ خونی تزریق شود، خیلی سریع به داخل شش‌ها فرستاده می‌شود و بدین‌ترتیب یا موجب بسته‌ شدن ریه شده و یا در مغز گیر کرده و در نتیجه باعث سکته قلبی و آمبولی می‌شود. حتی اگر این روغن به داخل عضله تزریق شود باز خطراتی را با خود به همراه دارد که از جمله می‌توان به دُمل، عفونت، فلج عضلانی و کشتن بافت‌های عضلانی که نهایتاً می‌بایست به وسیله جراحی آنها را از بدن خارج کرد اشاره نمود.مسئله دیگر در خصوص این قبیل روغن‌ها این است که آنها به وسیله شرکت‌های معتبر داروئی تولید نمی‌شوند و به همین خاطر استریلیزه بودن آنها پرسش‌برانگیز است. از موارد دیگر این قبیل داروها می‌توان به آسیب‌رسانی آنها به اعصاب بدن اشاره کرد. عضلاتی که به‌صورت مکرر توسط این داروها مورد استفاده قرار می‌گیرند از تمرکز بالای رشته‌های عصبی برخوردار می‌باشند. آسیب زدن به یک عصب باعث می‌شود که احساستان نسبت به آن بخش از دست برود که این امر می‌تواند به‌صورت همیشگی باشد و همین مسئله می‌تواند به خودی خود باعث تاریخ انقضایتان در بدنسازی شود.یکی از اشکالات عمده بدنسازها این است که در هر کاری افراط را بر می‌گزینند و شاید دلیل این‌که می‌بینیم برخی از این بدنسازها دارای یک عضله کاملاً متمایز و بزرگ نسبت به سایر عضلاتشان هستند همین باشد یکی از عوارض جانبی دیگر روغن‌های تزریقی موضعی (MCT) که به‌صورت عضلانی تزریق می‌شوند افزایش قابل ملاحضه سطح کلسترول می‌باشد. طبق گزارشی که توسط محققین آلمانی در مجله علمی پوست‌شناسی آمریکا به چاپ رسیده بود تزریق موضعی روغن به منظور افزایش سایز عضله اصلاً ایده خوبی به‌شمار نمی‌آید. آنها اضافه کرده بودند که بدنسازانی که از این قبیل روغن‌ها به منظور بهتر ساختن ظاهر بدنشان استفاده می‌کنند، باعث گسترش کیست‌های دردآور (Cysts) در بدنشان می‌شوند و چند سال بعد باعث بیماری‌های بافت‌های متصل‌کننده هم‌چون سخت شدن پوست و یا ضخیم‌تر شدن و سفت‌تر شدن پوست می‌شود.تمرین کردن پس از تزریق موضعی یک موضوع مشکل‌ساز دیگر است. چون‌که عضله‌ای که تزریق بر روی آن صورت گرفته در حین تمرین به دلیل پمپ خون عضلانی به داخل آن بیش از حد متورم می‌شود خواه تمرین مستقیم بر روی آن عضله صورت گرفته شده باشد و یا به‌عنوان عضلات فرعی در اجرای حرکت درگیر شده باشد. تمرین پس از تزریق موضعی سینتول در قیاس با تزریق موضعی آنابولیک‌های استروئید بسیار دردآورتر می‌باشد. تأثیر ظاهری حاصل از طریق تزریق موضعی این روغن‌ها در بین افراد متفاوت است. برای مثال وقتی یک بدنساز به‌صورت موضعی این دارو را در جلوبازو تزریق می‌کند توسعه پیک عضله جلوبازو به‌صورت غیرطبیعی جلوه می‌کند که در موقع صاف بودن دست و کمی خم بودن آنها نماد بیشتری پیدا می‌کند و زمانی که عضله جلوبازو را کاملاً می‌پوشاند و تفکیک بین این دو عضله از بین می‌رود از عضلات دیگری که تزریق موضعی در آنها خیلی سریع جلب توجه می‌کند می‌توان به سرشانه‌ها و ساق اشاره کرد. به‌طوری که در سرشانه‌ها با تزریق این دارو رشته رشته شدن یا همان خط‌های سرشانه محو می‌شود و تنها ظاهر گرد و باد کرده پیدا می‌کند و در خصوص ساق‌ها هم باید گفت که تزریق در این عضله باعث می‌شود که حتی در حالت ریلکس یا همان شل کردن عضله باز به‌صورت قلمبه شدن و در حالت فیگور گرفتن جلوه کنند.اگر بخواهیم از دیدگاه اخلاقی به موضوع تزریق موضعی در بین بدنسازان مسابقه‌ای بنگریم شاید محکوم کردن این قبیل داروها به‌عنوان ارتقاء دهنده عملکرد بدنی کار صحیح باشد. اما همین کار را می‌بایست با داروهای دیگری از قبیل هورمون رشد انسانی HGH، انسولین، DNP و ... نیز انجام دهیم که استفاده از آنها در بدنسازی عمومیت بیشتری دارند. یک موضوع دیگر که می‌طلبد در ارتباط با آن نیز بحث شود مسئله قضاوت و داوری است. آیا منصفانه است که با بازوهای ۵۶ سانتی‌ در صف مسابقه بایستید در صورتی‌که ۱۰ سانت آن را روغن تشکیل داده. در ورزشی که قضاوت آن بر پایه قیاس بدن‌ها در مقیاس عضله خالص است آیا جائی برای عناصر مصنوعی هم‌چون سینتول که به مصرف‌کنند آن این امکان را می‌دهد که بدون هیچ زحمتی به سایز عضلانی بزرگ‌تری دست یابد وجود دارد؟ در صورتی که همگان می‌دانیم که برای دست‌یابی به یک چنین سایز عضلانی به سال‌ها تمرین سخت نیاز می‌باشد.حتی برای ساختن یک سایز کوچک عضلانی نیاز به ممارست و سعی و تلاش بسیار توأم با تحمل درجاتی از درد می‌باشد. دست‌یابی به این موفقیت آن هم با استفاده از نوک یک سوزن رویکردی است که فقط بازنده‌ها سراغ آن می‌روند.مشاهده این قبیل موارد توسط هیئت داوری می‌بایست برای فرد تنبیه‌های سنگینی را در پی داشته باشد. انجام یک چنین کاری در مسابقات بدنسازی توسط بدنساز خاطی یعنی وارد کردن لطمه سنگینی به پیکره بدنسازی حقیقی که در آن تمامی تلاش صورت گرفته در جهت ساختن یک بدن متناسب و عضلانی خلاصه شدن است می‌باشد.بدن یک بدنساز نمادی از سال‌ها فداکاری و رعایت رژیم‌های غذائی سخت و اجرای تمرینات طاقت‌فرسا می‌باشد. استفاده از داروهائی هم‌چون سینتول در این رشته یعنی از بین بردن تدریجی این رشته در بین علاقه‌مندان به این ورزش پُر طرفدار.مجله دانش ورزش|+| نوشته شده در  سه شنبه ۱۱ خرداد ۱۳۸۹ساعت 2:11  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتعوارض داروهای ضد سرطان هورمونیعوارض داروهای ضد سرطان هورمونینوع داروهاعوارض داروهای ضد سرطانآنتی استروژن ها:توموکسی فننافوکسی دینکلومی فنتهوع، استفراغ، سردرد، گرگرفتن، هیپرکلسمی، درماتیت، رشد موقت تومور، سرگیجه، مسمومیت خونی خفیف ( کاهش گلبول سفید و پلاکت مختصر) خونریزی زنانه، خارش و رتینوپاتیآنتی اندروژن ها:سیپروترون استاتفلوتامایدنیلوتامایدبی اشتهائی و ضعف در مردان، نابودی میل جنسی و اسپرماتوژنر، بزرگی پستانها، تهوع و سوء هاضمه، اختلال چشائی، سردرد، گرگرفتن، اسهال و مسمومیت کبدی احتمالیوفقه اروماتوزآمینوگلوتتامایدتری لوستان140 ج اندرواسترنودیونتهوع، استفراغ، اسهال، ضعف، گیجی، بی خوابی، خواب آلودگی، راش پوستی، کاهش فشار خون، هیپوناترمی، سرگیجه، سردرد، اختلال دید، اختلال تعادل، اختلال چشائی، هیپوتیروئیدیسم، مسمومیت خفیف خونی ( گلبولهای سفید، قرمز و پلاکت)آنالوگ LH- RHگوزرینبوزرلینلوپرولایدتریپتورلینتهوع، هیپوگونادیسم، کاهش میل جنسی، گرگرفتگی، عرق ریزش، رشد اولیه تومور بطور موقتآنتی پرولاکتینبرموکریپتینمترگولینتهوع، استفراغ، خستگی، سرگیجه، ورم، یبوست، خشکی مخاط، درد عضلات، علائم عصبی، اختلال دید، جنون و توهماستروژناتی نیل استرادیول بنزواتدوکراتکلروتری یانی زندی اتیل استیل بسترولتهوع، استفراغ، ورم معده با درد، اسهال، احتباس آب و نمک، افزایش فشار خون، ترمبوفلیبت، کلستاز، پررنگی پوست، هیپرکلسمی، رشد موقت تومور، سرطانزائی، بزرگی پستانها و ناتوانی در مردانپروژسترونمدوکسی پروژسترون استاتمگسترول استاتهیدروکسی پروژسترونکاپرواتتهوع، استفراغ، افزایش مختصر حرارت، احتباس آب و نمک، افزایش اشتها، افزایش وزن، افزایش فشار خون، سندرم کوشینگ، ترمبوآمبولیسم، فلبیت، دیابت، مسمومیت کبدی، کرامپ عضلانی (درج) لرزش ظریف و اختلال بینائیاندروژنتستوسترون پروپیناتواینان تیتدروستانولون پروپیناتفلواکسی مستروناحتباس آب و نمک، مسمومیت کبدی و کلستاز، نسج سازی ( آنابولیزان)، صفات جنسی رجولیت، افزایش اشتهای جنسی و هیپرکلسمیگلوکواستروئیدهیدروکورتیزونکورتیزون استاتپردنیزوندگزامتازوندفلاراکورتگاستریت، اولسر معده و اثنی عشر، احتباس آب و نمک، افزایش اشتها و وزن، دیابت، استرئوپوروز، ضعف عضلانی، جنون وقفه ایمنی.هورمون تیروئیدتیروکسینتیریدوتیرونینتهوع، تاکی کاردی، افزایش فشار خون، لرزش، بی خوابی، اضطراب، کاهش وزن، عرق ریزش.|+| نوشته شده در  سه شنبه ۱۱ خرداد ۱۳۸۹ساعت 2:10  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتخواب بدنسازخواب بدنسازهمه می دانیم که یکی از سه ضلع مثلث پرورش اندام استراحت کافی و خواب عمیق می باشد .در واقع عضلات هنگانی که خواب هستید رشد می کنند نه در هنگام تمرین اما هورمونی که تنظیم خواب را در بدن به عهده دارد ملاتونین است که از غده صنوبری یا پینه آل در مغز و در طول ساعات تاریکی ترشح می شود و با شروع ساعات روشنی روز سطح آن افت می کند . ترشح این هورمون ارتباط کاملی با عادات خواب و بیداری افراد دارد و حتما همه ما افراد زیادی را می شناسیم که زودتر از 1 نیمه شب به خواب نمی روند و یا افرادی که همیشه 5 صبح بیدارند.بد نیست بدانید که مکملی در ورزش بدنسازی به همین نام هم وجود دارد که وظیفه آن فقط تنظیم بهتر خواب و در نتیجه کمک به عضله سازی است .  یکی از اصولی که یک بدنساز موفق باید رعایت کند پرهیز از شب زنده داری های مداوم است .چند نکته  :مصرف ویتامین ب-12 می تواند باعث بهبود خواب شود، زیرا این ویتامین تولد ملاتونین را افزایش می دهد .میزان ملاتونین در شب 10 برابر میزان آن در روز میباشد. ترشح و تولید ملاتونین در افراد مسن کاهش می یابد.سوماتروپین ( هورمون رشد )در اصل سوماترو تروپین می باشد و یکی‌ ازهورمونهای‌ هیپوفیز قدامی‌ می‌باشدکه به طور طبیعی در بدن ساخته میشود ولی با افزایش سن از ترشح آن کاسته میشود . بدنسازان به جهت پیشرفت بهتر و عضله سازی بیشتر و در سطح پیشرفته و در دوران تفکیک و کات  عضلانی از این هورمون استفاده میکنند چون این هورمون علاوه بر عضله سازی خاصیت چربی سوزی نیز دارد اما استفاده از آن در  افراد مبتدی و  زیر 18 سال  موجب اختلال در رشد طبیعی بدن میشود و در افراد بالغ احتمال رشد عرضی استخوانها وجود دارد.البته بعید به نظر میرسد هورمونهای موجود در ایران اصل یا موثر باشد چون قیمت واقعی این هورمون بسیار بالا است.در طول شب فعالیت این هورمون شروع می شود وترمیم و بازسازى سلول هاى آسیب دیده و  بافت هاى فرسوده را (که در بدنسازی علت عمده آن فشار شدید وزنه و متعاقب آن پارگی تارهای عضلانی در حد دهم میلی متر می باشد ) با بهره گیرى از 70 درصد انرژى از محل چربى ها عهده دار مى گردد . ( رجوع به مطلب پیشین – خواب بذنساز )چند نکته :1- با  ورزش مداوم  و متناسب با شدت تمرین ترشح هورمون رشد و  تستوسترون بالا میرود .2- در مسابقات دوحه قرار بود تست خون هم از بدنسازان گرفته شود که  مصرف سوماتروپین تاحدود دو ماه مثبت می باشد اما فقط به تست ادرار بسنده شد .3- یکی از عوارض مصرف این هورمون بزرگ شدن فک می باشد .4- به دلیل مصرف بى رویه و استفاده نابجا یارانه این دارو حذف شد .عرقدر پیام های قبلی مختصری در مورد هورمونها ی موثر در بدنسازی مطلب گفتیم اما منشا ترشح هورمونها غدد هستند پس کمی هم به سراغ  انها می رویم و از غدد  ترشح کننده عرق شروع می کنیم.حدود 3 میلیون غده ترشح کننده عرق در سطح بدن پراکنده اند و بدن ما از این  طریق به ویژه هنگام فعالیت هاى بدنى و بروز هیجان هاى روحى و بیمارى هایى که با تب همراهند، به تنظیم دماى خود مى پردازد. در این هنگام، رگ ها منبسط شده، روزنه هاى پوستى باز شده و از طریق تبخیر آب روى پوست، دماى بدن کاهش مى یابد. منشا تولید عرق بدن  به  عهده دو سری از غدد است    (اکرین  -   آپوکرین )اکرین در تمام سطح بدن و اپوکرین در نواحی خاصی از بدن (زیر بغل و ...) وجود دارد که فعالیت خود را بعد از بلوغ اغاز می کند و به دلیل اینکه عرق مترشحه از  اپوکرین  حاوی پروتئین و چربی است با تجزیه توسط باکتری ها باعث ایجاد بوی بد می شود . و ارتباط مستقیم با سطح هورمون تستسترون دارد بنابراین اگر در زمستان هم زیاد عرق می کنید به آینده خود در این ورزش بیشتر امیدوار باشید . اما کسی که بسیار زیاد عرق می کند ممکن است  دلایل جدى ترى چون اختلالات هورمونى یا اشکالاتى در کار غده تیروئید را داشته باشد و باید به پزشک مراجعه کند .غدددر پیامهای قبلی مختصری در مورد هورمونها توضیح دادم و قول دادم که به غددی که وظیفه ترشح این هورمونها را بر عهده دارند اشاره کنم .هیپو فیز فرمانده عمده  غدد  به شمار می رود  که به دو بخش پشتی و جلوئی تقسیم می شود . بخش پشتی با  هیپو تالاموس در ارتباط است  و فقط  دو هورمون ترشح می کند . اما هورمون سوماتو تروپین  یا هورمون رشد  و هورمون محرک ترشح از تیروئید و یکسری هورمون های دیگر از بخش جلوئی هیپوفیز ترشح می شود . یکی از مهمترین اثرات تر شح هورمون تیروئید تنظیم سوخت وساز بدن است. از اثرات  سوما تو تروپین  رشد  استخوان ها و حفظ پروتئین سازی  است و کمبود این هورمون روی انتشار چربی در کل بدن نیر تاثیر دارد . جالب اینکه این هورمون در دوران جنینی هم ترشح می شود (از سلولهای  جفت )  و  در دوران بلوغ ترشح ان افزایش پیدا می کند ( همانند هورمون تستسترون در اقایان و استروژن در خانمها که هر کدام موجب ایجاد صفات بلوغ می شوند)  و هورمون رشد همانند ملاتونین در هنگام خواب ترشح بیشتری دارد و با ورزش نیز میزان ترشح آن افزایش می یابد ( مانند تستسترون )عوارض استفاده از این هورمون را در پیامهای قبلی توضیح دادم  واما ملاتونین هورمونی است که تنظیم ساعت بیو لوژیک بدن و ساعات خواب وبیداری را برعهده دارد – هیپوتالاموس در ارتباط با عصب های چشم و با کم شدن نور فرمان ترشح این هورمون را به غده صنوبری یا پینه ال در مغز صادر می کند .نکته : ورن هیپوفیز کمتر از یک گرم استیادآوری از پیامهای گذشته :اثرات هورمونها در بدنساری1-      تستسترون  کمک به ساخت عضله و جذب پروتئین2-      تیروئید کاهش یا افزایش متابولیسم  و تاثیر بر چربی بدن3-      سوماتو تروپین  سوختن چربی و افزایش عضله4-      ملاتونین تنطیم خواب (بازسازی عضله فقط هنگام خواب صورت می گیرد )5-      انسولین – آنابولیک ترین هورمون بدنهورمونهای مخرب عضله1-      کورتیزول   ( یک هورمون کاتابول که در مواقع استرس و فشارهای عصبی ترشح ان بیشتر می شود)2-      گلوکاگون (عملکردی کاملا عکس انسولین و تجزیه پروتئین و در نهایت تبدیل به  قند خون )کبداز دو پیام پیشین بحث در ارتباط با غده ها را شروع کردیم و از کوچکترین غده بدن یعنی هیپوفیز با وزن کمتر از یک گرم شروع کردیم حال به سراغ بزرگترین آنها یعنی کبد (1 تا 2.5 کیلو گرم) که آسیب پذیر ترین ارگان بدن در ارتباط با ورزش بدنسازی است می رویم .کبد چند  وظیفه مهم بر عهده دارد1-      تفکیک مواد مغذی و سم زدائی و  تبدیل مواد سمی به مواد قابل دفع و غیر سمی2-   تبدیل گلو کز به گلیوگوژن و ذخیره سازی آن در خود و وارد کردن آن در خون هنگام نیاز ( همان وقتی که ذخیره انرژی ( گلیکوژن ) عضلات به اتمام رسیده )3-      حفظ  تعادل و تنظیم سایر هورمونهای بدن4-      سنتز پرو تئینها و لیپید ( چربی ) و گلیسرول5-        ...همانطور که همه مطلعید یکی از عوارض مصرف داروها و قرصهای هورمونی خصوصا در دوزهای مصرف بالا به دلیل وارد شدن مواد سمی و غیر قابل متابولیزه اسیب به کبد است و نشانه مشهود آن جوشهای پوستی بر روی  مصرف کنندگان (می خواستم بنویسم ورزشکاران حیفم آمد ) است .کبد  می تواند خودش را مجددا بازیافت و ترمیم کند (تا 80 درصد ) از بیماریهای کبد می توان به سیروز  یا تنبلی کبد و کبد چرب  اشاره کرد سیروز کبد وقتی است که کبد به یک بافت سخت و جوشگاهی تبدیل شده و قابلیت ترمیم و انجام وظائف خود را از دست می دهد و کبد چرب به تحمع سلولهای چربی در آن گفته می شود و بیشتر در افراد چاق و دیابتی دیده می شود. قدر این عضو مهم را بدانیم و با مصرف بی رویه و ندانسته داروها سلامت خود را به مخاطره نیندازیم .با بدن خود مهربان باشید .چند نکته :1-      در هر دقیقه بیش از یک لیتر خون از کبد فیلتر می شود و مسئول بیش از 500 کار کرد حیاتی در بدن است .2-      در سه ماه ابتدای بارداری ساخت گلبولهای قرمز جنین توسط کبد و بعد از آن توسط مغز استخوان صورت می گیرد .کلسیم و هورمون پاراتیروئیداز کتابهای علوم در مدرسه به یاد داریم کمبود ویتامین D    موجب نرمی استخوان میشود در این پیام می خواهم قدری در مورد کلسیم و اهمیت آن در بدن و ورزش بدنسازی  بیشتر توضیح بدهم .کلسیم فراوان ترین ماده معدنی بدن است که  حدود 99 درصد آن در استخوانها و دندانها وجود دارد و بقیه آن در عضلات - کبد و مغز ذخیره می شود.ویتامین D   در جذب کلسیم و فسفر بسیار اهمیت دارد و کلسیم در انقباض عضلانی و فسفر در سنتزآدنوزین  تری فسفات (ATP)  - اصلی ترین منبع  انرژی عضله در تمرین های قدرتی و غیر هوازی -  نقش دارند. ضمن اینکه منیزیم هم در انبساط عضلات نقش مهمی ایفا می کند و به  دفع نمک و اب  زیر پوست هم کمک می کند که در مورد آن در پیامهای آتی توضیح خواهم داد . حدود نه دهم کلسیمی که خورده می شود دفع می شود که البته ارتباط مستقیم با غلظت آن در خون دارد که  از طریق هورمون پاراتیروئید کنترل می شود . منابع کلسیم استخوان می تواند کمبود کلسیم بوجود آمده بر اثر رژیمهای غذائی را در خون جبران کند . با رژیم غذائی مناسب و ورزش می توان تراکم استخوانها را بالابرد که همانطور که قبلا هم تذکر دادم این مورد خصوصا در خانمها که با شروع یائسگی و قطع ترشح هورمون استروژن در سنین بالا دچار پوکی استخوان می شوند بیشتر اهمیت دارد .|+| نوشته شده در  شنبه ۸ خرداد ۱۳۸۹ساعت 3:53  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتMETFORMIN HCl مت‌فورمین‌ تاتیر آن در دوره سوما ؟METFORMIN HClموارد مصرف‌: مت‌فورمین‌ در درمان‌ دیابت‌غیروابسته‌ به‌ انسولین‌ بکار می‌رود. این‌دارو بویژه‌ برای‌ درمان‌ بیماران‌ دیابتی‌غیروابسته‌ به‌ انسولین‌ که‌ به‌ رژیم‌ غذایی‌پاسخ‌ نداده‌اند و همچنین‌ در بیمارانی‌ که‌اضافه‌ وزن‌ دارند، به‌کار می‌رود.مکانیسم‌ اثر: مت‌فورمین‌ از طریق‌ کاهش‌گلوکونئوژنز و افزایش‌ مصرف‌ محیطی‌گلوگز اثر می‌کند. از آنجا که‌ تنها در حضورانسولین‌ آندوژن‌ موثر می‌باشد تنها درافرادی‌ موثر است‌ که‌ بخشی‌ از سلول‌های‌پانکراس‌ آنها سالم‌ باشد. تصور می‌شودکه‌ مت‌فورمین‌ تعداد و یا قدرت‌ اتصال‌انسولین‌ به‌ گیرنده‌های‌ غشاء سلول‌، بویژه‌گیرنده‌های‌ محیطی‌ را افزایش‌ می‌دهد.فارماکوکینتیک‌: فراهمی‌ زیستی‌ دارو 50-60درصد است‌ ولی‌ غذا، سرعت‌ و میزان‌ جذب‌دارو را کاهش‌ می‌دهد. نیمه‌ عمر دارو 6/2ساعت‌ است‌ و بطور عمده‌ به‌صورت‌ تغییرنیافته‌ از کلیه‌ها دفع‌ می‌شود.موارد منع‌ مصرف‌: دارو در مواردی‌ مانندبیماریهای‌ کبدی‌ و کلیوی‌، بیماریهای‌ قلبی‌،استعداد ابتلا به‌ اسیدوز لاکتیک‌، عفونت‌شدید، سوختگی‌ شدید، جراحی‌، تروما،دهیدراتاسیون‌، اغمای‌ دیابتی‌ وکتواسیدوز دیابتی‌ نباید مصرف‌ شود.هشدارها: 1 ـ در افراد مسن‌ به‌ دلیل‌ احتمال‌وجود بیماریهای‌ عروق‌ محیطی‌ و یااختلال‌ عملکرد کلیوی‌، دارو باید با احتیاطمصرف‌ شود.2 ـ در شرایطی‌ مانند اسهال‌، استفراغ‌، فلج‌معده‌، انسداد روده‌ و دیگر شرایطی‌ که‌جذب‌ غذا را به‌ تأخیر می‌اندازد، ممکن‌ است‌تغییر مقدار مصرف‌ دارو لازم‌ بوده‌ و یاانسولین‌ جایگزین‌ آن‌ شود.3 ـ در پرکاری‌ یا کم‌کاری‌ تیروئید تنظیم‌مقدار مصرف‌ دارو لازم‌ است‌.عوارض‌ جانبی‌: مهمترین‌ عوارض‌ جانبی‌ناشی‌ از مت‌فورمین‌ بی‌اشتهایی‌، تهوع‌،استفراغ‌، اسهال‌ (معمولا زودگذر)،اسیدوزلاکتیک‌ (قطع‌ درمان‌ لازم‌ می‌باشد) و کاهش‌جذب‌ ویتامین‌ B12 می‌باشند.تداخل‌های‌ دارویی‌: سایمتیدین‌، آمیلوراید،بلوک‌ کننده‌های‌ کانال‌ کلسیم‌، دیگوکسین‌،مرفین‌، پروکائین‌ آمید، کینین‌، رانیتیدین‌،تریامترن‌، تری‌متوپریم‌ و وانکومایسین‌ که‌توسط انتقال‌ توبولار کلیوی‌ دفع‌ می‌شوند،غلظت‌ پلاسمایی‌ مت‌فورمین‌ را افزایش‌داده‌ و با کلیرانس‌ کلیوی‌ آن‌ تداخل‌ می‌کنند.نکات‌ قابل‌ توصیه‌: 1 ـ مصرف‌ مت‌فورمین‌باید به‌ مدت‌ 2 روز قبل‌ از جراحی‌ یااستفاده‌ از مواد حاجب‌ برای‌ آزمایشات‌پزشکی‌ قطع‌ شود.2 ـ در صورت‌ بروز علائم‌ اسیدوز لاکتیک‌(اسهال‌، درد و کرامپهای‌ عضلانی‌، تنفس‌کوتاه‌ و سریع‌، خستگی‌، ضعف‌ وخواب‌آلودگی‌) و یا استفراغ‌ سریعŠ به‌پزشک‌ مراجعه‌ شود.مقدار مصرف‌: دارو به‌ میزان‌ 500 میلی‌گرم‌هر 8 ساعت‌ یا 850 میلی‌گرم‌ هر 12 ساعت‌همراه‌ یا بعد از غذا مصرف‌ می‌شود.حداکثر مقدار مصرف‌ g/day 2-3 درمقادیر منقسم‌ می‌باشد.اشکال‌ دارویی‌:Tablet: 500 mgMETHIMAZOLEموارد مصرف‌: متی‌مازول‌ در درمان‌پرکاری‌ تیروئید مصرف‌ می‌شود.مکانیسم‌ اثر: این‌ دارو از طریق‌ ممانعت‌ ازاتصال‌ ید به‌ تیروزین‌ و جفت‌ شدن‌یدوتیروزین‌ها باعث‌ مهار ساخت‌ هورمون‌تیروئید می‌شود.فارماکوکینتیک‌: جذب‌ خوراکی‌ متی‌مازول‌سریع‌ است‌ ولی‌ تحت‌ تأثیر غذا قرارمی‌گیرد. نیمه‌ عمر متی‌مازول‌ حدود 4-14ساعت‌ است‌. شروع‌ اثر چند روز یا چندهفته‌ بعد از شروع‌ مصرف‌ دارو است‌. دفع‌متی‌مازول‌ عمدتŠ کلیوی‌ است‌.هشدارها: 1 ـ در صورت‌ وجود ضعف‌ مغزاستخوان‌، عیب‌ کار کبد یا عفونت‌ باید بااحتیاط مصرف‌ شود.2 ـ امکان‌ بروز حساسیت‌ متقاطع‌ بین‌داروهای‌ ضد تیروئید وجود دارد.3 ـ دوره‌ درمان‌ با دارو معمولا (شش‌ ماه‌تا چند سال‌) است‌.4 ـ در صورت‌ بروز علائم‌ آگرانولوسیتوز(گلودرد، تب‌ یا بثورات‌ جلدی‌) باید سریعŠبه‌ پزشک‌ مراجعه‌ شود.عوارض‌ جانبی‌: آگرانولوستیوز (تب‌، لرز،گلودرد) زردی‌ چشم‌ و پوست‌ (یرقان‌انسدادی‌) از عوارض‌ جانبی‌ مهم‌ داروهستند.تداخل‌های‌ دارویی‌: مصرف‌ همزمان‌داروهای‌ ضد انعقاد خوراکی‌ با متی‌مازول‌ممکن‌ است‌ باعث‌ افزایش‌ اثرات‌ ضدانعقادی‌ این‌ داروها شود. مصرف‌ همزمان‌داروهای‌ مضعف‌ مغز استخوان‌ بامتی‌مازول‌ ممکن‌ است‌ باعث‌ تشدیدعوارض‌ جانبی‌ دارو شود.نکات‌ قابل‌ توصیه‌: دارو باید هر روز درساعت‌ مشخص‌ مصرف‌ شود.مقدار مصرف‌:بزرگسالان‌: در پرکاری‌تیروئید (با توجه‌به‌ شدت‌ آن‌) mg/day 15-60 به‌ عنوان‌مقدار شروع‌ در 3 مقدار منقسم‌ به‌ مدت‌6-8 هفته‌ مصرف‌ می‌شود. مقدار مصرف‌نگهدارنده‌ 5-30mg/day در 2-3 مقدارمنقسم‌ است‌. در بحران‌ تیروئید سمی‌15-20 میلی‌گرم‌ هر 4 ساعت‌ در روز اول‌همراه‌ با سایر اقدامات‌ مصرف‌ می‌شود.کودکان‌: در پرکاری‌ تیروئید مقدار شروع‌mg/kg/day 0/4 در سه‌ مقدار منقسم‌ ومقدار مصرف‌ نگهدارنده‌ mg/kg/day 0/2در 3 مقدار منقسم‌ است‌.اشکال‌ دارویی‌:Tablet: 5 mgMETHYL PREDNISOLONEموارد مصرف‌: متیل‌ پردنیزولون‌ برای‌درمان‌ جایگزینی‌ در نارسایی‌ غده‌ فوق‌کلیوی‌ استفاده‌ می‌شود. این‌ دارو همچنین‌در درمان‌ علامتی‌ اختلالات‌ آلرژیک‌ التهابی‌و در جهت‌ سرکوب‌ کردن‌ سیستم‌ ایمنی‌استفاده‌ می‌شود. متیل‌ پردنیزولون‌ درهایپرپلازی‌ مادرزادی‌ غده‌ فوق‌ کلیه‌، ادم‌مغزی‌ و بیماریهای‌ التهابی‌ روماتیسمی‌ نیزمؤثر است‌.مکانیسم‌ اثر: این‌ دارو با عبور ازغشاء سلولی‌ به‌ گیرنده‌های‌ خود درسیتوپلاسم‌ متصل‌ شده‌ و کمپلکس‌ داروگیرنده‌ وارد هسته‌ سلولی‌ می‌شود. این‌کمپلکس‌ با اتصال‌ به‌ نواحی‌ خاصی‌ ازDNA موجب‌ تحریک‌ روند رونویسی‌mRNA و بدنبال‌ آن‌ ساخت‌ آنزیم‌هایی‌می‌گردد که‌ در نهایت‌ مسئول‌ اثرات‌سیستمیک‌ کورتیکواستروئیدها می‌باشند.کورتیکو استروئیدها با جلوگیری‌ از تجمع‌سلولهای‌ التهابی‌ در ناحیه‌ التهاب‌، مهارفاگوسیتوز و آزاد شدن‌ آنزیم‌های‌ مسئول‌در التهاب‌ و مهار ساخت‌ و آزاد شدن‌واسطه‌های‌ شیمیایی‌ التهاب‌ اثرات‌ ضدالتهابی‌ خود را اعمال‌ می‌کنند.فارماکوکینتیک‌: فراهمی‌ زیستی‌ دارو حدود90 ـ 80 درصد بوده‌ و نیمه‌ عمر آن‌ 2-3ساعت‌ می‌باشد. متیل‌پردنیزولون‌ بطورعمده‌ در کبد و مقادیری‌ نیز در کلیه‌ و بافتهابه‌ متابولیت‌های‌ غیرفعال‌ تبدیل‌ می‌شود.موارد منع‌ مصرف‌: 1 ـ به‌ صورت‌ تزریق‌داخل‌ مفصلی‌ در موارد جراحی‌ ترمیمی‌مفاصل‌، اختلالات‌ انعقادی‌ خون‌، شکستگی‌داخل‌ مفصلی‌، عفونت‌ اطراف‌ مفصل‌ یاسابقه‌ ابتلا به‌ آن‌، پوکی‌ استخوان‌ اطراف‌مفصل‌ به‌ دلایلی‌ غیر از آرتریت‌ و مفصل‌ناپایدار نباید مصرف‌ شود.2 ـ در پیشگیری‌ از سندرم‌ زجر تنفسی‌نوزادان‌، در صورت‌ وجود آمنیونیت‌،عفونت‌ سیستمیک‌ یا تب‌، عفونت‌ با هرپس‌،عدم‌ کفایت‌ جفت‌ و پارگی‌ زودرس‌ غشاءنیز نباید مصرف‌ شود.هشدارها: 1 ـ استفاده‌ طولانی‌ مدت‌ متیل‌پردنیزولون‌ در کودکان‌ می‌تواند منجر به‌مهار رشد شود.2 ـ بدنبال‌ مصرف‌ این‌ دارو ممکن‌ است‌آزمایشات‌ بررسی‌ عملکرد محورهیپوتالاموس‌ ـ هیپوفیز ـ غده‌ فوق‌ کلیوی‌دچار اختلال‌ شود.3 ـ در افراد مسن‌ و بخصوص‌ خانم‌های‌یائسه‌، شانس‌ ایجاد پوکی‌ استخوان‌ وافزایش‌ فشار خون‌، بالا می‌رود.4 ـ تجویز سریع‌ داخل‌ وریدی‌ مقادیربالای‌ این‌ دارو، ممکن‌ است‌ موجب‌ کولاپس‌قلبی‌ ـ عروقی‌ گردد.5 ـ تجویز مقادیری‌ از دارو که‌ موجب‌تضعیف‌ سیستم‌ ایمنی‌ می‌گردد، می‌تواندموجب‌ کاهش‌ پاسخ‌ آنتی‌ بادی‌ سرم‌ درهنگام‌ تجویز همزمان‌ واکسن‌های‌ حاوی‌ویروس‌ زنده‌ گردد.عوارض‌ جانبی‌: درمان‌ درازمدت‌ با متیل‌پردنیزولون‌، بیمار را از جهت‌ ابتلا به‌بیماری‌های‌ عفونی‌ مستعد می‌کند و ازطرفی‌ علایم‌ عفونت‌ را نیز پنهان‌ می‌سازد.مصرف‌ مقادیر زیاد این‌ دارو می‌توانداختلالات‌ روانی‌ را تشدید کند. آب‌ مروارید،تکرر ادرار، پرنوشی‌، قرحه‌ گوارشی‌،علایم‌ شبه‌ کوشینگ‌، آکنه‌ و افزایش‌فشارخون‌ از عوارض‌ جانبی‌ دارو به‌ شمارمی‌آیند.تداخل‌های‌ دارویی‌: مصرف‌ همزمان‌ این‌دارو با ریفامپین‌، داروهای‌ ضد صرع‌ مانندکاربامازپین‌، فنوباربیتال‌، فنی‌توئین‌ وپریمیدون‌ موجب‌ تسریع‌ متابولیسم‌متیل‌پردنیزولون‌ و کاهش‌ اثر دارومی‌گردد. این‌ دارو ممکن‌ است‌ باعث‌ کاهش‌اثر داروهای‌ پائین‌آورنده‌ قند خون‌ و یاداروهای‌ کاهنده‌ فشار خون‌ گردد.نکات‌ قابل‌ توصیه‌: 1 ـ از قطع‌ ناگهانی‌مصرف‌ دارو بعد از استفاده‌ طولانی‌ (بیش‌از 3 هفته‌) پرهیز شود.2 ـ در طول‌ درمان‌، مصرف‌ سدیم‌ بایستی‌محدود شده‌ و مصرف‌ مکمل‌های‌ حاوی‌پتاسیم‌ توصیه‌ می‌شود.3 ـ معاینات‌ چشم‌پزشکی‌ در طول‌ درمان‌درازمدت‌، بطور مرتب‌ باید انجام‌ گیرد.مقدار مصرف‌:بزرگسالان‌: متیل‌پردنیزولون‌ استات‌به‌صورت‌ داخل‌ صفاقی‌ ـ داخل‌ مفصلی‌ یاتزریق‌ در بافت‌ نرم‌ به‌ میزان‌ 80 ـ 40میلی‌گرم‌ استفاده‌ می‌شود. در صورت‌ نیازاین‌ مقدار در فواصل‌ 1-5 هفته‌ تکرار شود.مقدار مصرف‌ شکل‌ سوکسینات‌ 10-40میلی‌گرم‌ بصورت‌ داخل‌ عضلانی‌ یا وریدی‌است‌ که‌ در صورت‌ نیاز تکرار می‌شود.مقدار شکل‌ استات‌ در تزریق‌ عضلانی‌40-120 میلی‌گرم‌ است‌ که‌ در صورت‌ نیازهر روز تا 2 هفته‌ قابل‌ تکرار است‌.در موارد شدید مولتیپل‌ اسکلروز مقدار،mg/day 176 به‌ مدت‌ یک‌ هفته‌ از شکل‌استات‌ و یا mg/day 160 از شکل‌سوکسینات‌ مصرف‌ می‌شود و سپس‌ 71میلی‌گرم‌ از استات‌ و یا 64 میلی‌گرم‌ ازسوکسینات‌ یک‌ روز در میان‌ به‌ مدت‌ یک‌ماه‌ تزریق‌ می‌شود.کودکان‌: در نارسائی‌ غده‌ فوق‌ کلیه‌0/2mg/kg/day یا mg/m2/day 3/3 در 3مقدار منقسم‌ mcg/kg 39-59 روزی‌ یکبارتجویز می‌شود.اشکال‌ دارویی‌:For Injection (As Sodium Succiuate):500mgInjection (As Acetate): 40 mg/mlMETHYLTESTOSTERONEموارد مصرف‌: متیل‌ تستوسترون‌ بعنوان‌جانشین‌ درمانی‌ در مردان‌ در موارد کمبودیا فقدان‌ آندروژن‌ها، ناتوانی‌ جنسی‌، تاخیردر بلوغ‌ پسران‌، نهان‌ بیضگی‌، درمان‌ کمکی‌و ثانویه‌ سرطان‌ پستان‌ در زنان‌ و درمان‌جانشینی‌ در سندرم‌ کلیماکتریک‌ مردان‌مصرف‌ می‌شود.مکانیسم‌ اثر: این‌ دارو پس‌ از ورود به‌ داخل‌سلول‌ به‌ گیرنده‌های‌ خود متصل‌ و موجب‌تحریک‌ ساخته‌ شدن‌ پروتئین‌های‌ خاصی‌در هسته‌ سلول‌ می‌گردد بدین‌ ترتیب‌موجب‌ تحریک‌ ساخته‌ شدن‌ اسپرم‌،توسعه‌ خصوصیات‌ ثانویه‌ جنسی‌ مردانه‌و بلوغ‌ جنسی‌ می‌گردد.فارماکوکینتیک‌: این‌ دارو از راه‌ خوراکی‌بخوبی‌ جذب‌ می‌شود. متابولیسم‌ دارو درکبد بسیار آهسته‌ صورت‌ می‌گیرد. متیل‌تستوسترون‌ دارای‌ نیمه‌ عمر حدود 3ساعت‌ است‌ و از طریق‌ ادرار دفع‌ می‌شود.موارد منع‌ مصرف‌: این‌ دارو در صورت‌وجود سرطان‌ پستان‌ در مردان‌، سرطان‌پروستات‌، افزایش‌ کلسیم‌ خون‌ و نفروزکلیوی‌ نباید مصرف‌ شود.هشدارها: 1 ـ در صورت‌ وجود نارسایی‌قلبی‌، کلیوی‌ یا کبدی‌، بیماری‌ ایسکمیک‌قلب‌، زیادی‌ فشار خون‌، صرع‌، میگرن‌،متاستازهای‌ استخوانی‌ (به‌ دلیل‌ خطرافزایش‌ کلسیم‌ خون‌) و نیز درسالخوردگان‌ یا قبل‌ از بلوغ‌ در پسران‌ بااحتیاط مصرف‌ شود.2 ـ به‌ علت‌ احتمال‌ بسته‌ شدن‌ زودرس‌اپی‌فیز یا بلوغ‌ جنسی‌ زودرس‌، این‌ دارو درکودکان‌ نابالغ‌ با احتیاط تجویز گردد.3 ـ مصرف‌ این‌ دارو در مردان‌ سالخورده‌ممکن‌ است‌ خطر برزگ‌ شدن‌ بافت‌ یاسرطان‌ پروستات‌ را افزایش‌ دهد.عوارض‌ جانبی‌: مهم‌ترین‌ عوارض‌ داروعبارتند از: احتباس‌ سدیم‌ به‌ همراه‌ ادم‌،افزایش‌ کلسیم‌ خون‌، افزایش‌ رشد توده‌استخوانی‌، نعوظ مداوم‌، بسته‌ شدن‌زودرس‌ اپی‌فیز، بلوغ‌ زودس‌ در پسرها،مهار ساخته‌ شدن‌ اسپرم‌ در مردان‌، بروزخواص‌ جنسی‌ مردان‌ در زنان‌، اختلال‌قاعدگی‌، یرقان‌ و ادم‌.تداخل‌های‌ دارویی‌: این‌ دارو با کاهش‌غلظت‌ فاکتورهای‌ انعقادی‌، اثر ضدانعقادی‌ وارفارین‌ را افزایش‌ می‌دهد.همچنین‌ ممکن‌ است‌ با کاهش‌ غلظت‌ قندخون‌ اثر داروهای‌ پایین‌ آورنده‌ قند خون‌را افزایش‌ دهد. در صورت‌ مصرف‌همزمان‌، متیل‌ تستوسترون‌ غلظت‌پلاسمایی‌ سیکلوسپورین‌ را افزایش‌ داده‌ وخطر سمیت‌ کلیوی‌ آن‌ را زیاد می‌کند.نکات‌ قابل‌ توصیه‌: 1 ـ برای‌ به‌ حداقل‌رساندن‌ دل‌ آشوبه‌، این‌ دارو بهتر است‌همراه‌ با غذا مصرف‌ شود.2 ـ در صورت‌ بروز علائم‌ مردانه‌ در زنان‌مقدار مصرف‌ دارو را باید کاهش‌ داد یامصرف‌ دارو را قطع‌ کرد.مقدار مصرف‌: برای‌ جانشین‌ درمانی‌هورمونی‌ در مردان‌ در مواردی‌ مثل‌ناتوانی‌ جنسی‌، سندرم‌ کلیماکتریک‌ وهیپوگنادیسم‌ mg/day 50 ـ 10 و در نهان‌بیضگی‌، 10 میلی‌گرم‌ 3 بار در روز،مصرف‌ می‌شود. در سرطان‌ پستان‌ درزنان‌، 50 میلی‌گرم‌ 4ـ1 بار در روز مصرف‌می‌شود، که‌ بعد از 4 ـ 2 هفته‌ در صورت‌بروز پاسخ‌، مقدار دارو به‌ 50 میلی‌گرم‌ 2بار در روز کاهش‌ می‌یابد. در بلوغ‌ به‌تاخیر افتاده‌ در پسران‌ 25 ـ 5 میلی‌گرم‌، درروز بمدت‌ 6 ـ 4 ماه‌ تجویز می‌گردد.اشکال‌ دارویی‌:Tablet : 25 mg|+| نوشته شده در  شنبه ۸ خرداد ۱۳۸۹ساعت 3:47  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتتاریخچه مستر المپیا2010 Mr. Olympia QualifiedCountryAnthony Jr., Melvin     USACutler, Jay     USAFankhouser, Erik     USAFreeman, Toney     USAGreene, Kai     USAHaley, Marcus     USAHeath, Phil     USAJackson, Dexter     USAMartinez, Victor     Dominican RepublicMishin, Evgeny     RussiaPiotrkowicz, Robert     PolandRichardson, Craig     USARockel, Ronny     GermanyWarren, Branch     USAWinklaar, Roelly     NetherlandsWolf, Dennis     GermanyYamagishi, Hidetada     Japan2009     Jay Cutler     Las Vegas, NV2008     Dexter Jackson     Las Vegas, NV2007     Jay Cutler     Las Vegas, NV2006     Jay Cutler      Las Vegas, NV2005     Ronnie Coleman     Las Vegas, NV2004     Ronnie Coleman     Las Vegas, NV2003     Ronnie Coleman     Las Vegas, NV2002     Ronnie Coleman     Las Vegas, NV2001     Ronnie Coleman     Las Vegas, NV2000     Ronnie Coleman     Las Vegas, NV1999     Ronnie Coleman     Las Vegas, NV1998     Ronnie Coleman     New York, NY1997     Dorian Yates     Los Angeles, CA1996     Dorian Yates     Chicago, IL1995     Dorian Yates     Atlanta, GA1994     Dorian Yates     Atlanta, GA1993     Dorian Yates     Atlanta, GA1992     Dorian Yates     Helsinki, Finland1991     Lee Haney     Orlando, FL1990     Lee Haney     Chicago, IL1989     Lee Haney     Rimini, Italy1988     Lee Haney     Los Angeles, CA1987     Lee Haney     Gothenburg, Sweden1986     Lee Haney     Columbus, OH1985     Lee Haney     Brussels, Belgium1984     Lee Haney     New York, NY1983     Samir Bannout     Munich, Germany1982     Chris Dickerson     London, England1981     Franco Columbu     Columbus, OH1980     Arnold Schwarzenegger     Sydney, Australia1979     Frank Zane     Columbus, OH1978     Frank Zane     Columbus, OH1977     Frank Zane     Columbus, OH1976     Franco Columbu     Columbus, OH1975     Arnold Schwarzenegger     Pretoria, South Africa1974     Arnold Schwarzenegger     New York, NY1973     Arnold Schwarzenegger     New York, NY1972     Arnold Schwarzenegger     Essen, Germany1971     Arnold Schwarzenegger     Paris France1970     Arnold Schwarzenegger     New York, NY1969     Sergio Oliva     New York, NY1968     Sergio Oliva     New York, NY1967     Sergio Oliva     New York, NY1966     Larry Scott     New York, NY1965     Larry Scott      New York, NY|+| نوشته شده در  سه شنبه ۴ خرداد ۱۳۸۹ساعت 2:40  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتکلسترول خونکلسترول خوندر این مطلب مختصری در مورد چربی خون یا به عبارتی کلسترول توضیح می دهم احتمالا همگی با اصطلاح چربی خوب و چربی بد خون برخورد داشته اید .کلسترول یک نوع چربی به شمار می رود و در خون و همه بافت های بدن و به ‏خصوص در سیستم عصبی و مغز  انسان وجود دارد و در ساختمان غشای سلول ها، برخی هورمون ها و... شرکت دارد وجود آن برای سلامت بدن ضروری است. عمده ترین منبع کلسترول، کلسترولی است که کبد خود انسان تولید می کند( 80 درصد) و بقیه  آن از خارج بدن و از طریق رژیم غذائی تأمین می شود و عمدتاٌ با خوردن غذاهای حیوانی مانند تخم مرغ، گوشت و شیر فراهم می‏گردد. اما کلسترول همانند سایر چربی ها در آب نا محلول است وبرای جذب از غشا روده با یک نوع پروتئین بنام لیپو پروتئین ترکیب می شود درصد و چگالی این پروتئین چنانچه بالا باشدHigh-density lipoproteins (HDL) به چربی خوب و اگر کم باشد (LDL) چربی بد نامیده می شود به دلیل اینکه LDL  در جدار رگها رسوب می کند و علت عمده حملات قلبی است یا با جدا شدن پلاک کلسترول آغازگر تشکیل لخته خونی وسکته مغزی  میباشد . بر عکس HDL باعث پاکسازی عروق خونی می شود (انتقال کلسترول اضافی خون به کبد ) . به همین دلیل باید با ورزش و پرهیز از خوردن چربی های اشباع حیوانی و جایگزینی آن با روغن های گیاهی از جمله روغن زیتون - کانولا و کره بادام زمینی سطح HDL را بالا ببریم و LDL را پائین نگه داریم . اما هنگامی که بدن بخواهد چربی‏های مصرف‏شده را ذخیره کند. آن را تبدیل به ماده‏ای به نام تری‏گلسیرید می‏کند تمام بافت‏های چربی بدن حاوی تری‏گلسیرید است که در زمان نیاز برای سوخت و ساز مصرف می‏شود.(LDL) حاوی 20 درصد پروتئین، 45 درصد کلسترول و (HDL) حاوی 50 درصد پروتئین،  20-15 درصد کلسترول است . مقادیر مجاز و مطلوب کلسترول خون ( ایده آل ) LDL کمتر از 100 – تا 130 خوب – و HDL بالاتر از 60 می باشد و به طور طبیعی کلسترول خون باید کم‏تر از  200میلی‏گرم باشد .طبق توصیه متخصصین تغذیه چربی را نباید به طور کامل از رژیم غذائی حذف کرد و 30 درصد انرژی روزانه را می توان از چربی ها تامین کرد اما نوع چربی که مصرف می کنیم بسیار مهم است . کره حیوانی لبنیات پرچرب گوشت قرمز مرغ به همراه پوست حاوی مقادیر زیادی چربی های اشباع هستند که موجب بالا رفتن سطح کلسترول بد خون می شود اما غذاهای دریائی غلات و میوه ها و سبزیجات حاوی فیبر زیاد باعث پائین آمدن سطح LDL می شود .|+| نوشته شده در  سه شنبه ۴ خرداد ۱۳۸۹ساعت 2:31  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتآنابولیک – کاتابولیک – آندروژنیکآنابولیک – کاتابولیک – آندروژنیکدر ارتباط با استروئید ها همیشه به دو واژه آنابولیک و آندروژنیک برخورد می کنیم -انابولیک یک واژه یونانی به معنی رشد تدریجی است و همانطور که می دانیم مهمترین خاصیت هورمون های جنسی مردانه (البته از نظر ما بدنسازان ) تاثیرات آنابولیک آنهاست که باعث رشد عضلات می شود . اما این هور مونها دارای یکسری خواص دیگر هم هستند که موجب بروز حالات مردانه می شود از جمله رویش موی صورت و کلفت شدن صدا و ... که به آنها خواص آندروژنیکی استروئیدها گفته می شود رویش مو در بعضی نواحی بدن خانمها از جمله زیر بغل به علت اثرات آندروژنیکی هورمون تستسترون است که به میزان کم در بدن آنها از تخمدانها و غدد فوق کلیوی ترشح می شود بد نیست بدانید که شور و میل جنسی به علت خواص اندروژنیکی هورمونها (هم در آقایان و خانمها ) ست . بعد از یائسگی ترشح هورمونها از تخمدانها متوقف می شود اما غدد فوق کلیوی همچنان به ترشح هورمونهای آندروژن ادامه می دهند به همان دلیل که ذکر شد.ضمنا افزایش آندروژن یکی از علل بروز سرطان پروستات و همچنین ریزش موی اقایان که به طاسی آلوپسی اندروژنتیک معروف است می شود به همین علت یکی از عوارض مصرف استروئیدها بالا رفتن احتمال سرطان پرستات و ریزش مو به علت اثرات اندروژنیکی آنهاست .البته یکسری هورمونهای دیگر هم وجود دارد که خواص انابولیکی دارند از جمله انسولین که هورمونی  سیال است و موجب رانده شدن گلیکوژن و پروتئین به درون عضلات و متعاقب آن بازسازی عضله بعد از تخریب آن به علت تمرین می شود . اما کاتابولیک به فرآیندی گفته می شود که موجب تجزیه عضلات و بافتهای پروتئینی میشود مهمترین هورمون کاتابول هورمون کورتیزول است که ترشح آن هنگام استرس بیشتر می شودسیر تا پیاز عملکرد بدن ما در 24 ساعتسیر تا پیاز عملکرد بدن ما در 24 ساعتسوالی که برای اکثر بدنسازان پیش میآید این است که چه ساعاتی از روز بهترین مواقع برای تمرین با وزنه است و سوالی که برای خیلی از بدنسازان پیش نمی آید !  و البته خیلی اهمیت دارد اینکه چه ساعتی از شب باید به رختخواب رفت .احتمالا شنیده اید که ساعات  10 تا 12 صبح و از ساعت 4 عصر تا 7 شب بهترین ساعات تمرین و فعالیت های ورزشی است  و 10 شب به بعد بهترین زمان برای خواب و ربکاوری بدن است .موارد بالا را با جزئیات و قدری دقیق تر بررسی می کنیم .ساعات 4 تا 6 صبح :ابتدا بدن یک موج دیگر از ترشحات هورمونی دریافت می کند و سیگنال آمادگی برای بیداری و فعالیت های روزانه ارسال می شود در ساعت 4 صبح سیستم تنفسی قدری تنگ می شود و اثرات روانی در اشخاص خواب بیشترین تاثیر را دارد به همین دلیل احکام اعدام و بازداشتهای پلیسی یا حمله های نظامی در این ساعت انجام میگیرد .حدود 5 صبح دارو ها بیشترین تاثیر را دارد و در ساعت 6 صبح برای تامین انرژی در طول روز قندخون و اسید آمینه بیشتری مصرف می شود به همین دلیل یک مخلوط پروتئینی و کربو هیدرات زود هضم حدود ساعات 5.5 صبح عضلات را از تخریب و کاتابولیسم نجات می دهد .ساعات 7 تا 9 صبح :ساعت 7 صبح بهترین زمان برای تامین کالری های مصرفی در طول روز است و صبحانه کامل و مقوی کاملا بدن را شارژ می کند در ساعت نزدیک به 9 صبح خالکوبی یا تزریق آمپول کمترین عوارض و درد را به همراه دارد حتی عکسبرداری و اشعه ایکس کمترین تاثیر را روی سلولهای بدن می گذارد .ساعات 10 و 11 صبح :در ساعت 10 درجه حرارت بدن به اوج خود می رسد و حافظه کوتاه مدت بیشترین کارائی را دارد همانطورکه حافظه بلند مدت در بعد ازظهر به نهایت عملکردش می رسد و جالب اینکه در طی این ساعت فشار دست ما هنگام دست دادن از دیگر ساعات روز بیشتر است . بتدریج هر چقدر به ظهر نزدیک می شویم قوای جسمی و روحی بیشتر می شود و اولین جلسه تمرین خود را می توانید در این ساعت انجام دهید . در ساعت 11 قلب در بهترین وضعیت خودش قرار دارد به طوریکه الکتروکاردیو گرافی بیماران قلبی اکثرا مشکلی را نشان نمی دهد .ساعات 12 و 13 :از این ساعت اسید معده به میزان قابل توجهی افزایش پیدا می کند بنابراین بدنسازان بهتر است وعده اصلی پروتئین خود را ( گوشت قرمز ) در این ساعت مصرف کنند بعد از این ساعت خون مغز و عضلات به میزان زیادی کاسته می شود و به سیستم گوارش سرازیر می شود و به همین دلیل تمایل به استراحت بیشتر می شود و توصیه می شود که اگر امکانش هست یک چرت حداقل یک ساعته داشته باشند درساعت 13 توانائی بدن نسبت به ساعات قبل از ظهر حدود 20 درصد کاسته می شود و فعالیت صفرا از دیگر زمانها بیشتر است .ساعات 14 و 15 :بدترین ساعات تمرین از ساعات یک تا 3 بعد از ظهر است  در این ساعات افت بیشتری در عملکرد فیزیک و ذهنی بدن و همچنین فشار خون و ترشح هورمونها حادث می شود عملکرد سیستم بدن به گونه ای است که هر 4 ساعت به یک استراحت هر چند کوتاه نیاز دارد به همین دلیل کارخانجات و مدارس در ساعت 10 صبح و 2 بعد از ظهر استراحت دارند به بدنسازانی که امکان خواب کامل نیم روز ندارند  توصیه می شود یک چرت حداقل 10 دقیقه و یا ریلکس کردن بدن را در این ساعت  داشته باشند . بتدریج از ساعت 15 بدن مجددا برای فعالیت در نیمه دوم روز آماده می شود .ساعات 16 و 17 :قوای بدن ما در این  ساعت دوباره اوج می گیرد فعالیت قلب و شش ها و آمادگی برای فعالیت های ورزشی زیاد می شود و در این ساعات انگلیسی ها رسم خوردن چای و عصرانه دارند و با این کار بدن را برای فعالیت تا نیمه شب شارژ می کنند . ثابت شده که از ساعت 4 تا حدود 6 بعد از ظهرعملکرد کلیه ها و مثانه بهتر است و حتی رشد ناخنها و مو نیز سرعت بیشتری دارد.ساعات  18 و 19 :در این ساعت کم کم میل به کناره گیری از فعالیت های فیزیکی و روی آوردن به مطالعه  - صحبت و سرگرمی های از قبیل تماشای تلویزیون بیشتر می شود بدن برای قبول آخرین وعده های غذائی آماده می شود و لوزالمعده فعالتر میشود. بتدریج هر چه به ساعت 7 شب نزدیک میشویم فشار خون کم می شود بهمین دلیل مصرف قرصهای فشار خون در این ساعت توصیه نمی شود ( بسیاری از داروهای استروئیدی نیز موجب افزایش فشار خون می شود ) همچنین داروهای که روی سیستم اعصاب مرکزی تاثیر می گذارد نباید مصرف شود .ساعات 20 و 21 :باید سعی کنید قبل از این ساعات تمرین خود را تمام کرده باشید و اولین وعده پروتئینی و کربو هیدرات زود هضم خود را هم نوشیده باشید در این ساعات چربی کبد کاهش می یابد و خون سریعتر به قلب و کلیه ها بر می گردد .داروهای آنتی بیوتیک و آلرژی در این ساعت تاثیر بیشتری دارد ( توصیه می شود ساعت 8:30 آنتی بیو تیک ها خورده شود ) در ساعت 21 گرچه معده خالی است اما روده ها سرگرم جذب مواد غذائی قبلی هستند پس مصرف مواد غذائی تخمیری و کربو هیدراتها به مقدار زیاد در این ساعت توصیه نمیشود معمولا مسمومیت های غذائی در این ساعت بیشتر رخ می دهد .ساعت 22 :به دلیل اهمیت این ساعت را جداگانه نوشتم بهترین زمان برای خوابیدن بدنسازان است و بهتر است تا 6 صبح فردا یک خواب کامل داشته باشند . تعداد گلبولهای سفید خون به حداکثر می رسد سم زدائی بدن در این ساعات از دیگر مواقع کمتر است و از مصرف دارو باید حتی الامکان اجتناب کرد .ساعات 23 و 24 :از ابتدای این ساعت کم کم سیستم کنترل عصبی سمپاتیک به فاز پاراسمپاتیک ( غیر ارادی )  گرایش پیدا می کند درجه حرارت بدن – فشار خون به کمترین میزان تقلیل پیدا می کند در انتهای این ساعت کسانیکه خواب هستند ناخودآگاه به خود شکل جنینی می گیرند. ترشح هورمون رشد طی این ساعات و طی خواب عمیق به اوج می رسد .ساعات 1 و 2 بامداد:افرادی که در این ساعات بیدار باشند مرتکب بیشترین اشتباهات می شوند بدن بیشتر احساس سرما خواهد کرد و هشیاری به میزان خیلی زیاد کاهش می یابد .ساعت 3 صبح :بدترین ساعت برای کسانیکه در پست های نگهبانی و کشیک هستند به شمار می رود بیشترین تصادفات رانندگی در این ساعت رخ می دهد . ضمنا گزارش شده که افرادی که دچار مشکلات و یاس و ناامیدی هستند  تمایل بیشتری به خود کشی طی این ساعت از خود نشان داده اند .|+| نوشته شده در  سه شنبه ۴ خرداد ۱۳۸۹ساعت 2:23  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتخدمت و خیانت هورمون کورتیزولخدمت و خیانت هورمون کورتیزولحتما می دانیم که کورتیزول دشمن اصلی بدن سازان به شمار می رود و همه جا توصیه می شود تا از اضطراب – استرس - تمرینات شدید طولانی مدت (بیش از یکساعت ) – و کم خوابی و بیدار ماندن بعد از 10 شب پرهیز کنند به دلیل اینکه بدن وارد فاز ترشح کورتیزول می شود که متعاقب آن کاهش اثر تستسترون و تجزیه بافت عضلانی ( بجای ریکاوری و عضله سازی بعد از تمرین ) می شود. ضمن اینکه چنانچه موقعیت های استرس زا مرتبا ادامه داشته باشد تضعیف سیستم ایمنی - افزایش وزن و چاقى، بى خوابى، بیماریهاى قلبى، افسردگى و ناهماهنگى در اختلالات گوارشى را افزایش مى دهدو باعث افزایش فشار خون وکلسترول و همچنین تجمع چربی در اطراف شکم می شود هورمونهای اصلی استرس کورتیزول، اپی نفرین و اکسی توسین میباشندهر دو هورمون کورتیزول و اپی نفرین باعث افزایش فشار خون و سطح قند خون میشوند. -پس از ترشح دو هورمون اپی نفرین و کورتیزول هورمون اکسی توسین نیز از مغز ترشح می گردد تا اثرات دو هورمون نخست را تعدیل کند. هورمون اکسی توسین عواطف آرام بخش و حس مراقبت را افزایش میدهد و به دلیل اینکه میزان ترشح هورمون اکسی توسین در زنان بسیار بیشتر از مردان است زنان در مواقع استرس و افسردگی ( که معمولا در پی موقعیت های استرس زای طولانی رخ می دهد ) بیشتر به روابط اجتماعی و مراقبت از فرزندانشان روی می آورند ولی مردان گوشه گیر و منزوی می شوند یا به کار و سرگرمی های شخصی می پردازند  اما در شرایط استرس زا میزان ترشح دو هورمون اپی نفرین و کورتیزول در زنان و مردان یکسان میباشدضمنا هورمون استروژن ( هورمون غالب زنانه ) موجب ترشح بیشتر کورتیزول پس از استرس می شود که یکی از دلایل آمار بیشتر افسردگی در خانمها می شود . احتمال سقط جنین در میان زنانی که میزان ترشح هورمون کورتیزول در بدن آنها بیشتر است ‌٧/٢ برابر افزایش پیدا می‌کند.تا اینجا تماما از مضرات کورتیزول گفتم شاید این سوال پیش بیاد که پس این هورمون چه فایده ای برای بدن دارد هورمونهای آدرنالین و کورتیزول روى تمرکز اثر مى گذارند و باعث افزایش سرعت عکس العمل و افزایش قدرت و چالاکى فرد مى شوند که در مواقع ترس و اضطراب و موقعیت های مشابه به کمک فرد در دفاع از خود می آید به طور کلی کورتیزول سبب کاهش ترس می شود و همچنین اثرات ضد التهابی دارد که در بسیاری از ترکیبات داروئی کورتو استروئید ها(از جمله بتامتازون) از همین خاصیت استفاده می شود ضمن اینکه موجب افزایش قند خون در مواقع اضطراری نیز می شود اما عمدتا از تجزیه پروتئین های بدن این مورد اتفاق می افتد .|+| نوشته شده در  سه شنبه ۴ خرداد ۱۳۸۹ساعت 2:21  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتروانشناسی در ورزشاندام متناسب و عالی دردسر سازدر این مبحث می خواهم به یکی از ابعادی از بدنسازی بپردازم که به احتمال قریب به یقین برای خیلی شما از عزیزان باعث تعجب خواهد شد احتمالا از عنوان مطلب یک مقداری کنجکاو شده اید پس دنباله مطلب را با دقت بخوانید تا در مورد یکی از عوارض و عواقب بدنسازی برایتان هشدار دهم .مخاطبان این بحث هم اقایان مجرد و متاهلین هستند اول مورد مربوط به متاهلین را اشاره می کنم و از مجردان می خواهم بروند سر وقت مبحث مربوط به خودشان و این قسمت را نخوانند !بسته به سابقه تمرینتان چند سالی را در باشگاه زحمت کشیده اید و عرق ریخته اید نتیجه رنج و عذابی که در باشگاه و رژیم و ... کشیده اید بدنی زیبا متناسب و خوشتراش است که همه جا چشمها را خیره می کند و سرها را به سوی شما برمی گرداند و از اینکه دارای جاذبه جنسی برای خانمها و به قول خارجی ها از گروه مردان سکسی به شمار می روید به خود می بالید .می خواهم به شما بگویم اگر مواظب نباشید این اندام عالی می تواند مثل یک تیغ دو لبه عمل کند و زندگی *** شما را دستخوش خطر و یا همسر شما را دچار سرد مزاجی کند . تعجب کردید اما واقعیت این است که اگر در زندگی متاهلی خود هم همچنان دچار وسواس بدنی باشید و بدن خوشتراشتان را در درجه اول الویت قرار دهید همسرتان دیر یا زود متوجه می شود که همه این رژیمها – عرق ریختنها - و مکلمهای پروتئینی ( و صد البته هزینه های آن ) برای انها نیست بلکه برای خودتان و بدن زیبای خودتان استبعد از مدتی برای او تمام جاذبه **** تان را ازدست خواهید داد و حتی دیگر شما را از لحاظ ورزشی هم تحسین نخواهد کرد و برای همسرتان بدن زیبا – عضلانی و خوشتراش و مانکنیتان نه تنها تحریک کننده نیست بلکه سرد کننده هم هست .حتما از خودتان می پرسید که راستی ؟ واقعا چرا ؟چیزی در این کار وجود دارد که احساس خوش آیندی به زنها نمی دهد شاید به نوعی خودخواهی – خودپسندی و یا لذت جوئی باشد و شاید به نوعی احساس ضعف و به حساب نیامدن آنها در میان بازوهای کلفت و عضلانی شماست .به دلیل اینکه زنها دوست دارند آنچه مورد تحسین قرار می دهید بدن آنها باشد ولی اگر این پیام را دریافت کنند که بدن خودتان مورد پرستش و اشتغال ذهنی وسواس گونه قرار دارد نتیجه عکس خواهد داشت به همین سادگیاحتمالا این مثل را شنیده اید که گفته می شود قدرت زن جاذبه اش و جاذبه مرد قدرت اوستزنها به طور غریزی به مردان بااراده – مستقل و قوی جذب می شوند و البته مورد آخر برمی گردد به حافظه ژنتیکی انسانها از دورانی که مردان از غارشان برای شکار بیرون می رفتند و مردان قوی و نیرومند و عضلانی خانواده خوشبخت تری داشتند . پس اگر در حال حاضر چشمان دختران خیابان با دیدن تیشرتهای اندامیتان برق می زند فردا که متاهل شدید خواهشا قدری فروتن باشید توی اتاق خواب فیگور گرفتن را فراموش کنید و به تحسین همسرتان بپردازید .خانمها کاملا مستعد به احساس ناامنی و مردان مستعد احساس عدم تایید و اعتماد از طرف همسرشان هستند و اندام زیبای شما کاملا مستعد دامن زدن به هر دوی این مورد است که می تواند برای همه مردان متاهل و مجرد بدنساز مشکل زا باشد .پس مجردان عزیز مشکل شما قدری پیچیده تر است ( خودم این مورد را تجربه کرده ام ) برق چشمان دیگر دختران برای نامزد گرامیتان یک آژیر قرمز و هشدار جدی است که فردای روزگار چه پیش اید !!! خصوصا اگر دارای اعتماد به نفس کافی نباشد .در این مورد بیشتر فکر کنید در مطالب بعدی بیشتر توضیح می دهم که حس حسادت در خانمها و کج خیالی و ترس از دست دادن همسر به چه دلایلی است و برای مردی که بیشتر در معرض این خطر قراردارد چه قدر مسئله ساز و حتی می تواند به گرفتن جواب منفی از دخ ت ری که دوستتان دارد منجر شود .مباحث قبلی در مورد روانشناسی ورزش بدنسازی را یادتان هست ؟ قدری بیشتر به این مبحث بپردازیم چونکه اعتقاد دارم بسیار کم در این مورد بحث می شود در حالیکه اهمیت بسیار زیادی دارد .احتمالا بسیاری از شما تبلیغ دو محصول معروف ضد ریزش مو را دیده اید – ریوایوژن و جدیدا پری توکسان – یک نکته که در هر دوی این تبلیغ ها مشابه است موهای زیبا مشکی و پر اقایان مخترع این دو محصول است که در مورد خواص داروها از آنها سوال می شود به همان دلیل که یک دونده ماراتن هرگز برای مکملهای بدنسازی روی مجلات تبلیغ نمی کند و هزاران دلیل دیگر که مجلات و سایتهای بدنسازی پر است از بدنهای زیبا و خوش استیل صرفنظر از اینکه کسی تصور کند آیا تبلیغ کننده آن محصول یا مخترع ریوایوژن ( اگر واقعا همانی باشد که در تبلیغ صحبت می کند ) از ژنتیک خودش هم به فرمول اضافه کرده است !  اما مهم تصویر سازی ذهنی است .دوستان شما هر چه قدر هم که قوی باشید یک درصد از قدرت ذهنتان را نخواهید داشت پس از معجزه تصور و تلقین غفلت نکنید . یکی از مواردی که به کسانیکه به رژیم و ورزش می پردازند توصیه میشود چند عکس از بدنساز مورد علاقه خودشان را به ائینه و درب کمد و ... بچسباند و بک گراند کامپیوترش کند عکسها به شما هدفتان را یادآوری می کند و شما را باانگیزه نگه می دارد حتما شنیده اید که گفته می شود حین تمرین و بعد از آن به بدن خود گوش کنید و عواملی مثل درد و یا دم عضلانی و غیره را در نظر بگیرید اما از من بشنوید که با بدن خود صحبت کنید روزی چند دقیقه قبل از خواب تصویر سازی ذهنی کنید . کلمات قدرت و باور زیادی را به بدن و ذهن ما می بخشند با گفتن کلمات مثبت به خود به طور روزانه می توانید اهداف خود را تعریف و در نهایت به آنها عینیت ببخشید .علاوه بر این اگر دنبال پیشرفت بیشتر هستید هنگام تمرین فقط بر قدرت عضلات خود تکیه نکنید و از قدرت ذهن خود هم استفاده کنید فیلم تمرینات رونی کلمن را ببینید که در ستهای اخر و سنگین اسکات در آخرین لحظه یک 'I can do it'  غرا ! می گوید و بعد زیر میله هالتر می رود . شاید این توصیه عجیب باشد که هنگام بارفیکس رفتن بدن خود را به سبکی پرکاه فرض کنید اما به امتحانش می ارزد همانطور که آرنولد گفته هنگام تمرینات جلوبازو بازوهایم را مثل قله کوه فرض می کردم عکسهای فیگور جلوبازویش را که حتما دیده اید .ختم کلام اینکه نه تنها افکار منفی را باید از خود دور کنید بلکه با ذهنیت کاملا مثبت برنامه فیتنس و لاغری خود را دنبال کنید حین تمرین تمرکز داشته باشید و قبل از شروع هر ست ذهنتان را کاملا آماده انجام کل تکرارها کنید .در مبحث تغذیه گفته می شوید شما چیزی می شوید که می خورید اما آیا شک دارید که همانی هستیم و میشویم که می اندیشیم .نیمه خالی لیوان را پر کنیمحدود یک ماه پیش در مورد روانشناسی ورزش و نقش آن در بدنسازی مطلبی نوشتم که همانطور که انتظار داشتم مورد استقبال هم قرار گرفت .مبحث روانشناسی ورزش بدنسازی را در مباحث گوناگون می توان مطرح کرد و متاسفانه در کشور ما کمتر به این مورد پرداخته می شود کافیست پیگیر مطالب هفته نامه و ماهنامه های بدنسازی باشید و کلی مطلب در ارتباط با تغذیه – تمرین – مکملها پیدا کنید اما مصرف یک سال مکمل های جی کاتلر ! را به کسی جایزه می دهم تا مطلبی در این نشریه ها پیدا کند در مورد نحوه برخورد  مربی با بدنسازی که با هزینه گزاف در فلان مسابقه مقامی که مستحق بوده نیاورده است و راه حل برای برگشت روحیه و انگیزه  او که تصمیم گرفته دیگر دست به وزنه نزند -مثالی که در مورد شان ری در مطلب قبل آوردم ( افت شدید روحی و کسب نتیجه ضعیف در مسابقه )  یک مورد دیگر از اهمیت آمادگی ذهنی را در مسابقه در مورد آرنولد مثال می زنم .همچنان فیگورهای خاص را می گرفتم که ناگهان یکی از اعضای هیئت داوران ناخواسته گفت " خدای من این مرد از کجا پیدایش شده است " که زمانی این حرف را شنیدم در همان صحنه باورم شد که پیروز خواهم شد و همین احساس غرور و اطمینان چنان موج قدرت را بر بدنم حاکم ساخت که فیگورهای بعد از آن یکی بعد از دیگری برجسته تر ادامه یافت . بدنم پر از انرژی شده بود و خون به راحتی بین عضلاتم می چرخید ....یقین داشتم که برنده خواهم شد و همینگونه نیز شد .( کسب اولین عنوان جهانی آرنولد در سن نوزده سالگی )از کتاب Arnold's The education of bodybuilderروحیه دادن به ورزشکار حین تمرین و ایجاد انگیزه برای ادامه آن ( گوشزد کردن نقاط ضعف در کنار ذکر پیشرفت هائی که داشته ) – آمادگی ذهنی و روحی روانی هنگام مسابقه و نحوه برخورد و برگرداندن انگیزه بدنسازی که در مسابقه مقام شایسته نیاورده ( این مورد در ورزش ما اهمیت بیشتری نسبت به سایر ورزشها دارد چرا که ماهیت بدنسازی رقابتی به شکل سایر ورزشها نیست و نتیجه مسابقه تمام و کمال به رای داور بستگی دارد )  همگی از وظایف مربی آگاه و دلسوز است .مبحث روانشناسی ورزش بدنسازی را در مباحث گوناگون می توان مطرح کرد و متاسفانه در کشور ما کمتر به این مورد پرداخته می شود کافیست پیگیر مطالب هفته نامه و ماهنامه های بدنسازی باشید و کلی مطلب در ارتباط با تغذیه – تمرین – مکملها پیدا کنید اما مصرف یک سال مکمل های جی کاتلر ! را به کسی جایزه می دهم تا مطلبی در این نشریه ها پیدا کند در مورد نحوه برخورد  مربی با بدنسازی که با هزینه گزاف در فلان مسابقه مقامی که مستحق بوده نیاورده است و راه حل برای برگشت روحیه و انگیزه  او که تصمیم گرفته دیگر دست به وزنه نزند -مثالی که در مورد شان ری در مطلب قبل آوردم ( افت شدید روحی و کسب نتیجه ضعیف در مسابقه )  یک مورد دیگر از اهمیت آمادگی ذهنی را در مسابقه در مورد آرنولد مثال می زنم .همچنان فیگورهای خاص را می گرفتم که ناگهان یکی از اعضای هیئت داوران ناخواسته گفت " خدای من این مرد از کجا پیدایش شده است " که زمانی این حرف را شنیدم در همان صحنه باورم شد که پیروز خواهم شد و همین احساس غرور و اطمینان چنان موج قدرت را بر بدنم حاکم ساخت که فیگورهای بعد از آن یکی بعد از دیگری برجسته تر ادامه یافت . بدنم پر از انرژی شده بود و خون به راحتی بین عضلاتم می چرخید ....یقین داشتم که برنده خواهم شد و همینگونه نیز شد .( کسب اولین عنوان جهانی آرنولد در سن نوزده سالگی )از کتاب Arnold's The education of bodybuilderروحیه دادن به ورزشکار حین تمرین و ایجاد انگیزه برای ادامه آن ( گوشزد کردن نقاط ضعف در کنار ذکر پیشرفت هائی که داشته ) – آمادگی ذهنی و روحی روانی هنگام مسابقه و نحوه برخورد و برگرداندن انگیزه بدنسازی که در مسابقه مقام شایسته نیاورده ( این مورد در ورزش ما اهمیت بیشتری نسبت به سایر ورزشها دارد چرا که ماهیت بدنسازی رقابتی به شکل سایر ورزشها نیست و نتیجه مسابقه تمام و کمال به رای داور بستگی دارد )  همگی از وظایف مربی آگاه و دلسوز است .بحث امروز را می خواهم به روانشناسی در ورزش اختصاص بدهم موردی که در مملکت ما کاملا نادیده گرفته شده شاید تصور بعضی از عزیزان از این مبحث  صحبتهای مربی فوتبال بین دو نیمه و حداکثر همین حوالی دور بزند کمتر کسی به اهمیت روانشناسی مربیان بدنسازی توجه می کند جائی خواندم که شان ری بدن ساز خوش استیل که هیچگاه به مقام مستر المپیا نرسید ( او و کوین لورون با اینکه به اعتقاد خیلی ها از زیباترین بدنهای تاریخ بدنسازی برخوردار بودند سالها در سایه دوریان یتس و کو لمن قرار گرفتند ) گفته بود در یکی از مسابقات هنگامی که مشغول گرم کردن بودم یکی از رقیبان به من نزدیک شد و گفت شان امسال بدنت نسبت به قبل خیلی افت کرده است . شان ری گفته این حرف او چنان در روحیه من تاثیر گذاشت که بدترین نتیجه ممکن را در آن مسابقه گرفتم هر ساله هزاران جوان مشتاق به این رشته وارد باشگاه های بدنسازی می شوند اما درصد کمی از آنها هستند که بیش از شش ماه این ورزش را ادامه دهند جدای از سختی ها و مرارت های رژیم و تمرین که از هر کسی ساخته نیست یکی از این موارد برمیگردد به افت انگیزه و کمبود روحیه فرد برای ادامه راه1- شانه هایت خوب پهن شده و بالاتنه شکل V  پیدا کرده ولی باید هوازی بیشتر کار کنی تا کمرت از این هم بیشتر باریک جلوه کند .2- هنوز شکمت چربی داره !کدام یک بهتر است و چند مربی را میشناسید که واقعاً با شاگردان به این شکل صحبت کنند این را می نویسم چرا که اکثر ما در باشگاه ناخودآگاه دوستان خود را دچار یاس و ناامیدی می کنیم توجه داشته باشید که بدنسازی ورزشی است بدون هیچ نوع تفریح و لذتی که در سایر ورزشهای تیمی یا آبی و غیره وجود دارد اگر دقت کنید برای این ورزشها واژه بازی به کار میرود فوتبال بازی کردن – تنیس بازی کردن و ... اما بدنسازی با واژه تمرین به کار می رود ( معادل play  و exercise  در انگلیسی ) هیچ کس برای بازی کردن به باشگاه بدنسازی نمیرود پس تحمل فشار آهن سرد نیاز به انگیزه فوق العاده ای دارد و شخصی که بعد از مدتی تمرین برای شما فیگور می گیرد مسلما قبل از آن برای خودش در آئینه فیگور گرفته و متوجه نقطه ای از پیشرفت در بدنش شده پس سعی کنیم نیمه پر لیوان را بیشتر برایش توصیف و تشویقش کنیم .یکی از مواردی که در مبحث روانشناسی ورزشی مطرح است مشخص کردن اهداف شخص برای بلند مدت و شکستن آن به هدفهای کوتاه و مقایسه دائمی پیشرفت ورزشکار و ثبت آن است . به امید خدا در مباحث آینده بیشتر در این باب می نویسم .|+| نوشته شده در  سه شنبه ۴ خرداد ۱۳۸۹ساعت 2:7  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتانسولین ، انسانی (رگولار) INSULIN REGULARانسولین رگولار یک داروی قابل تزریق برای درمان دیابت نوع یک (دیابت وابسته به انسولین دیابت نوع ۱) است . این نوع دیابت وقتی ایجاد می شود که لوزالمعده نتواند مقدار کافی انسولین برای کمک به سلول های بدن جهت استفاده از غذای خورده شده تولید کند.انسولین رگولار جایگزینی برای آن انسولین می باشد. انسولین رگولار با اثر بر روی سلول های بدن مقدار قند یا گلوکز خون را پایین می آورد. هدف از تجویز انسولین ، کاهش قند خون تا سطح طبیعی است .شما باید قند خونتان را به طور مرتب زیرنظر داشته باشید تا ببینید بدنتان برای یک کارکرد طبیعی و نیز پیشگیری از عوارض دیابت به چقدر انسولین نیاز دارد. حتماً باید یک برنامه غذایی کم چربی و کم قند در سه وعده اصلی و سه میان وعده داشته باشید. اگر هنوز به یک متخصص تغذیه مراجعه نکرده اید، از پزشکتان بخواهید شما را به چنین شخصی معرفی کند. انسولین انسانی رگولار در آزمایشگاه ساخته می شود.این نوع انسولین برای یک دوره زمانی کوتاه دارای اثر است . ظرف نیم تا یک ساعت اثرش شروع می شود، در ۴-۲ ساعت به حداکثر می رسد و در حدود ۷-۵ ساعت باقی می ماند. انسولین انسانی رگولار را یک انسولین کوتاه اثر می دانند، و شما ممکن است انسولین طولانی اثری مثل انسولین انسانی NPH هم همزمان استفاده کنید.چگونگی مصرفمقدار تجویز انسولین انسانی رگولار می تواند بسیار مفید باشد. مقدار مصرفی انسولین را پزشکتان براساس پاسخ بدن شما به انسولین تعیین می کند. با رساندن مقادیر مناسبی از انسولین کوتاه اثر و شاید طولانی اثر در طی ۲۴ ساعت از عوارض طولانی مدت دیابت می توان جلوگیری کرد. انسولین رگولار معمولاً روزی ۳ یا ۴ نوبت ، ۳۰-۱۵ دقیقه پیش از هر وعده غذایی استفاده می شود. از دستورات پزشکتان به دقت پیروی کنید. انسولین را در یخچال نگهداری کنید، اما مراقب باشید منجمد نشود. از یک نوع سرنگ استفاده کنید. اگرمی خواهید نوعی سرنگتان را تغییر دهید با پزشکتان مشورت کنید؛ در سرنگ های مختلف مقدار «فضای مرده » متفاوت است . این فضا عبارت است از مقدار فضای موجود بین نوک سوزن تا عدد صفر روی بخش مدرج سرنگ . شیشه دارو را به آرامی میان دو کف دست بچرخانید تا انسولین به خوبی مخلوط شود. آن را به شدت تکان ندهید زیرا انسولین کف آلوده شده ، اندازه گیری دقیق مشکل می شود. اگر محلول انسولین یکنواختی خود را از دست داده یا دانه دانه است و به کف یا جدار شیشه دارو (و یال ) می چسبد از آن استفاده نکنید. به همان اندازه که قصد دارید از شیشه دارو انسولین بکشید، هوا داخل سرنگ بکشید؛ بخش لاستیکی روی شیشه انسولین را با یک پنبه الکل ضدعفونی کنید. سوزن را از راه بخش لاستیکی وارد شیشه کرده و هوا را تزریق کنید. سپس شیشه دارو را سروته گرفته و مقدار انسولین موردنظر را به آرامی داخل سرنگ بکشید. برای جلوگیری از ایجاد حباب هوا داخل سرنگ مراقب باشید نوک سوزنتان در داخل شیشه دارو زیر سطح دارو قرارگیرد. وقتی به مقدار دلخواه انسولین داخل سرنگ کشیدید، سوزن را از شیشه دارو خارج کنید. سپس یک ناحیه از پوست را برای تزریق پاک کنید. می توانید یک قسمت از پوست را بین دو انگشت بگیرید و نوک سوزن را با زاویه ۴۵-۳۰ درجه درست داخل چین یا در پایه آن فرو کنید. انسولین را داخل بافت چربی تزریق کنید. منطقه تزریق را مالش ندهید زیرا اینکار سرعت جذب انسولین را تغییر می دهد. ممکن است بخواهید منطقه تزریق را به طور گردشی تغییر دهید، ولی از یک الگو مشخص تبعیت کنید؛ مثلاً صبح ها همیشه داخل پوست شکم و عصرها همیشه داخل پوست ران ها. انتخاب محل تزریق به شکل تصادفی روی جذب انسولین اثر می گذارد. محل تزریق در ناحیه موردنظر نیز باید به طور گردشی تغییر داده شود. یک راه خوب این است که اولین تزریق را با یک چسب زخم کوچک روی پوست مشخص کنید. سپس در نوبت بعدی تزریق در همان منطقه ، علامت مزبور را مرکز یک ساعت فرض کنید و تزریق جدید را در ساعت ۱۲نسبت به مرکز انجام دهید. تزریقات بعدی به ترتیب در ساعت ۳، ۶ و ۹ انجام خواهدشد. سپس یک مرکز جدید برای تزریق انتخاب کنید به طوری که حدود ۵/۲ سانتی متر بین نزدیک ترین محل های تزریق از دو دایره فاصله باشد (شکل را ببینید). با این کار در هر دایره ۵ تزریق انجام می دهید (یکی در مرکز و ۴ تزریق در محیط ) پس از دو یا سه بار حمام رفتن چسب زخم شل می شود و شما آماده خواهیدبود تا یک دایره جدید را آغاز کنید. اگر در حین مصرف انسولین بیشتر از معمول ورزش کنید، مقادیر زیادی الکل بنوشید، یا غذای معمولتان را نخورید، ممکن است دچار افت سطح قند خون شوید (هیپوگلیسمی ). علایم افت قند خون عبارتند از: احساس اضطراب ، تشویش ، لرزش بدن ، مشکل در راه رفتن ، بیهوشی و تشنج . به مجردی که دچار این علایم شدید چیزی حاوی قند بخورید یا بنوشید. از منابع سریع و خوب قند آب میوه ، عسل ، نوشابه های غیررژیمی یا شربت قند است . بعضی از بیماران همیشه مقداری قرص یا آب نبات قندی همراه دارند. کیک های آماده به راحتی در جیب یا کیف دستی قابل حمل هستند ولی نتوان آنها را به مدت طولانی نگهداری کرد. در این شرایط ممکن است بخواهید منابع طولانی اثرتری مصرف کنید، مثل پنیر و بیسکویت . اگر هم نتوانستید قندخونتان را اندازه بگیرید و در اسرع وقت به پزشکتان اطلاع دهید. اگر احساس می کنید که در حال غش یا تشنج هستید، چیزی نخورید و ننوشید (ممکن است دچار خفگی شوید)، و بلافاصله تقاضای کمک پزشکی اورژانس کنید. حتی اگر با خوردن مواد قندی علایم تان رفع شد، با پزشکتان تماس بگیرید؛ علایم تان ممکن است مجدداً عودکنند. اگر علایم تان رفع نشد از کسی بخواهید شما را به بخش فوریت های یک بیمارستان برساند. اگر یک نوبت را فراموش کردید، ممکن است دچار افزایش قندخون (هیپرگلیسمی ) شوید. علایم هیپرگلیسمی عبارتند از: تشنگی ، تکرار ادرار، خواب آلودگی ، پوست برافروخته و گر گرفته ، بوی تنفس میوه ای ، یا اغماء. یکی در خانواده باید روش اندازه گیری قندخون و تزریق انسولین را بلد باشد تا احیاناً اگر شما قادر به انجامشان نبودید به شما کمک کند. با پزشکتان مشورت کنید؛ برای مقابله با چنین وضعیتی نقشه و طرحی از پیش تعیین شده داشته باشید.هشدارها و عوارض جانبیاگر به دنبال یک بیماری دچار استفراغ شدید شده اید، علایم کاهش قند خون پیدا کرده اید، یا در هر صورت اگر سطح قندخونتان کنترل شده نیست ، با پزشکتان تماس بگیریدموارد احتیاطدر صورت وجود هریک از موارد زیر پیش از مصرف انسولین انسانی رگولار، پزشکتان را مطلع سازید:حساسیت به انسولین .مصرف داروهای دیگر، به ویژه داروهای مسدودکننده بتا (داروهای قلبی و پرفشاری خون ) که ممکن است علایم کمبود قند خون را مخفی کنند؛ کورتیکواستروئیدها، داروهای خوراکی برای درمان دیابت ، داروهای مدر؛ یا الکلسابقه یا ابتلا به مشکلات غددی (تیروئید، غددفوق کلیوی ، هیپوفیز) یا بیماری های کلیویهنگام مصرف انسولین انسانی رگولار توصیه می شودبه طور منظم به پزشکتان مراجعه کنید تا بهبودتان را زیرنظر داشته باشد.یک برنامه غذایی متعادل از نظر مقادیر کربوهیدرات ها، پروتئین ها و چربی ها را که برای شما تجویز شده رعایت نمایید. یک متخصص تغذیه به شما کمک خواهد کرد تا با اجرای یک برنامه غذایی به وزن مطلوبتان برسید. وعده های اصلی و میان وعده ها طوری طراحی می شود تا در تمام مدت روز انرژی لازم به بدنتان برسد. اگر مطمئن نیستید چگونه برنامه غذایی خود را کنترل کنید، در خواست کمک نمایید یک برنامه غذایی مناسب برای کنترل دیابت ضروری است .اگر بیمار گردیدید نیز به مصرف انسولین ادامه دهید. در صورت بروز تهوع و استفراغ زیادتر مایعات مصرف کنید. در صورت بروز تب یا علایم دیگر با پزشکتان مشورت کنید.الکل ننوشید.در مورد یک برنامه ورزشی با پزشکتان مشورت کنید.در مورد دفعات انجام آزمون های خونی برای سنجش قند خون و موارد دیگر از پزشکتان نظر خواهی کنید.یک برگه شناسایی پزشکی همراه داشته باشید که نشان دهد دیابت دارید و انسولین انسانی رگولار مصرف می کنید.هنگام مصرف کلاریترومایسین نبایدبدون مشورت با پزشکتان هرگونه دارویی اعم از داروهای قابل تهیه بدون نسخه یا فرآورده های گیاهی مصرف کنید.الکل بنوشید.مواد قندی زیاد بخورید. * اگر مجبورید انسولین رگولار و NPH را با هم مخلوط کنید. ابتدا به مقادیر موردنظر داخل هر دو شیشه دارو هوا تزریق کنید (ابتدا NPH سپس انسولین رگولار). سپس مقدار انسولین رگولار مورد نیاز را داخل سرنگ بکشید، سپس سرنگ را وارد شیشه NPH کرده و مقدار NPH موردنظر را داخل همان سرنگ قبلی بکشید. این مخلوط باید در عرض ۱۵ دقیقه تزریق شود، در غیراینصورت این دو انسولین برهم اثر کرده ، ظهور اثرات انسولین رگولار به تأخیر می افتد|+| نوشته شده در  سه شنبه ۴ خرداد ۱۳۸۹ساعت 2:0  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتانسولین مدرن گلارژین( لانتوس )امروزه در آمریکا و اروپا استفاده از انسولین های رگولار و NPH بسیار محدود شده است و به جای آن از انسولین ها مدرن آسپارت و لیسپرو ( بجای رگولار ) و انسولین گلارژین ( بجای NPH ) استفاده می شود.گلارژین با نام تجاری [لانتوس (Lantus® )و ا’پتی ست(OptiSet®)] اولین آنالوگ طولانی اثر انسولین است که مورد تایید FDA قرار گرفت.تقریباً یک انسولین بدون اوج اثر می باشد که حدود 24 ساعت یا بیشتر طول اثر دارد.تاثیر آن مشابه یک انسولین پایه است که انسولین زمان های ناشتا و در طول شب را تامین می کند.این انسولین یک انسولین شفاف است که برخلاف انسولین های طولانی اثر دیگر نباید با انسولین های کوتاه اثر مخلوط گردد زیرا PH آن اسیدی است که مانع از مخلوط شدن آن با دیگر انسولین ها می گردد.در مقایسه با NPH قند ناشتا را بیشتر کاهش می دهد و حملات افت قند آن بسیار کمتر است.استفاده آن در اطفال زیر 6 سال هنوز مورد تایید قرا نگرفته است.تبدیل NPH به گلارژین : اگر فقط یک بار از انسولین NPHاستفاده می گردد، دوز کلی آن معادل دوز NPHمی باشد و اگر دوبار استفاده می گردد، 80% دوز روزانه را مورد استفاده قرار می دهیم.(20% کاهش در دوز کلی).یک بار در روز تزریق می گردد و بتدریج بر اساس پاسخ بیمار دوز آن تنظیم می گردد.بیمارانی که تاکنون از انسولین استفاده نکرده اند با 10 واحد یک بار در روز شروع و بتدربج دوز آن تنطیم می گردد.تنها روش تزریق آن زیر جلدی است و نباید بطور داخل وریدی استفاده شود و استفاده از آن در پمپ انسولین ممنوع است.در بافت زیر جلدی بازو ، ران ، کفل و شکم می توان تزریق نمود.فقط یک بار در روز و در هر ساعتی از روز می توان تزریق کرد ولی هر روز در یک ساعت مشخص باید تزریق گردد.نباید با هیچ انسولین دیگر مخلوط شود.در یخچال در دمای 2 تا 8 درجه نگهداری می گردد.از تابش مستقیم حرارت و آفتاب باید اجتناب گردد و نباید یخ بزند.در یخچال یا در دمای اتاق تا 28 روز قابل نگهداری است.در بارداری گروه c ، از جفت عبور نمی کند و داروی انتخابی برای کنترل دیابت در بارداری می باشد.میزان ترشح آن در شیر مشخص نیست.و چون مصرف خوراکی آن توسط مجرای گوارشی شیر خوار از بین می رود استفاده در شیردهی نگرانی ندارد.شروع اثر : 3 تا 4 ساعتطول اثر : 24 ساعتزمان اوج اثر : اوج اثر مشحصی ندارد.از ادرار دفع می گردد.این انسولین یک آنالوگ طولانی اثر انسولین می باشد یک سطح ثابت انسولین برای مدت طولانی ایجاد می کند.بعلت خاصیت ایزوالکتریک در بافت زیر جلدی رسوب کرده یک تاثیر طولانی مدت ایجاد می کند.بسیار به آهستگی جذب می گردد، دارای اوج اثر نیست و لذا خطر افت قند شبانه بسیار کاهش می یابد.|+| نوشته شده در  سه شنبه ۴ خرداد ۱۳۸۹ساعت 1:58  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتتو این لینک هر اطلاعاتی در مورد دارو ها خواستید هستhttp://www.darooyab.ir/default.aspx|+| نوشته شده در  سه شنبه ۴ خرداد ۱۳۸۹ساعت 1:54  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتمتیل تستسترون جهنمیمتیل تستسترونمتیل تستوسترون دارویی قدیمی و بسیار پر قدرت است که انصافاً باید گفت که برای کبد آدمی نیز بسیار بسیار سمی و کشنده است اما در مورد این دارو باید گفت که استروژن زایی چندانی ندارد. .......قدمت دارودر اولین صفتی که در مورد این دارو به کار بردیم گفتیم که این دارو اصولا دارویی قدیمی است.........به حق باید گفت که وزنه برداران روس که رکورد شکنی شان روزگاری آمریکایی ها را شگفت زده و شاید هم زمین گیر کرده بود این دارو را در اختیار داشته و آن را به همراه ودکایی که می خوردند استفاده می کردند...............دلیل اصلی پیشرفت های برق آسا و غیر قابل تصور آنها در آن سال ها که وزنه برداری جهان را غرق در حیرت کرده بود نیز قدرت همین دارو بود که در آن سال ها دارویی ناشناس و محرمانه به حساب می آمد......برخی از این وزنه برداران حتی از وجود چنین دارویی که با نوشیدنی آنها مخلوط شده و به آنها داده می شد بی خبر بودند ولی پزشکان و مشاوران تیم که چنین وزنه بردارانی را ساپورت می کردند این دارو را به خوبی می شناخته و از آن استفاده کرده و نتایج درخشان در سطح جهانی و المپیک را نیز مدوین این دارو بودند. .........قدرت دارودر دومین صفتی که در مورد این دارو به کار بردیم در مورد قدرت این دارو مواردی را بیان کردیم.این دارو قدرت زیادی در اتصال به گیرنده های آندروژن در بدن آدمی دارد. اتصال دارو به گیرنده ها و میزان و شدت این اتصال است که قدرت و توان دارو در تشدید فرایند عضله سازی را رقم می زند.........زمانی که دارویی در شدت های بالا و با کارایی زیاد قدرت برقراری ارتباط و قدرت اتصال به گیرنده را در خود دارد می توان امید به اثرات خارق العاده آن در بدن داشت........داروی متیل تستوسترون از قدرت اتصال بالایی با گیرنده های آندروژنی برخوردار است و تاثیر شدید و بسیار مخربی بر کبد دارد.......در مورد قدرت و قدمت استفاده از این دارو در پرورش اندام سخن گفتیم ولی زود قضاوت نکرده و ادامه بحث را پی بگیرید و قبل از اینکه آن را که در داروخانه های ایران نیز یافت می شود تهیه کنید این مقاله را تا انتها مطالعه کنید...........گیرنده های آندروژنیگیرنده های آندروژنی هم در بافت های عضلانی وجود دارند و هم در بافت های چربی یافت می شوند.هورمون ها و داروهای که خورده و یا تزریق می کنید با تاثیر بر این گیرنده ها و با اتصال به این گیرنده ها در بدن اثر کرده و فرایند رشد را تحریک و تشدید می کنند.....این اثر در نتیجه اتصال هورمون به گیرنده های موجود در بافت های عضلانی رخ می دهد اما زمانی که این هورمون ها با گیرنده های موجود در چربی ها اتصال پیدا می کنند چه اتفاقی رخ می دهد؟گیرنده هایی که در بافت های چربی قرار دارند با دریافت این هورمون ها و با اتصال این هورمون ها به خود شروع به تشدید چربی سوزی در بدن می کنند.همین تاثیر این هورمون ها نیز در مورد افرادی که از چربی زاید رنج می برند موثر واقع شده و در تشدید فرایند چربی سوزی اثرات محسوسی بر جای می گذارد. .........نکته ی ظریفباند شدن هورمون به گیرنده ها اولین گام برای تاثیر هورمون در بدن محسوب می شود ولی صد البته باید گفت که اتصال زیاد و شدید هورمون با گیرنده ها الزاما به معنی پاسخ های آنابولیک قوی تری نیز نخواهد بود و عکس این قضیه نیز ---- است.به این معنی که پایین بودن تمایل هورمون در اتصال به گیرنده ها نیز الزاما و در همه موارد به معنی ضعیف بودن اثرات آنابولیکی دارو در بدن نیست........مثالهورمون اکسی متولون را همه شما می شناسید. این هورمون در زبان انگلیسی که زبان مادر این دارو نیز شناخته می شود به این صورت نوشته و تلفظ می شود: oxymetholone.این دارو قدرت چندانی در اتصال به گیرنده های آندروژن در بدن ندارد ولی با این وجود اثرات بسیار قدرتمند آنابولیکی در بدن دارد که انصافا نمی توان این اثرات را نادیده گرفت.........هر چند باید به این مورد نیز اشاره کرد که این اثرات اولا پایداری چندانی در بدن نداشته و پس از قطع مصرف دارو از بین می رود و در ثانی این اثرات اغوا کننده با تاثیر بسیار شدید و منفی دارو بر کبد همراه بوده و تبدیل این دارو به استروژن نیز در اغلب موارد مخصوصا در مواردی که فرد به این دارو و به استروژن در بدن حساسیت داشته باشد خارج از حد کنترل است.........هورمون دیانابول نیز قدرت چندانی در برقراری ارتباط با گیرنده های آندروژنی در بدن ندارد ولی اثرات آنابولیکی قدرتمندی در بدن بر جای می گذارد........زمانی که گیرنده های آندروژنی در عضلات تحریک می شوند می توان امید افزایش حجم توده عضلانی داشت و این در حالی است که تحریک همین گیرنده ها در بافت های عضلانی و حتی در بافت های چربی با به کار انداختن واکنش های گوناگون در بدن موجب تشدید چربی سوزی شده و چربی های بدن را به خوبی کاهش می دهد................نسبت آنابولیک به آندروژناثرات آنابولیکی و آندروژنی داروی متیل تستوسترون را به طور مثال با خواص پایه هورمون مادر که همانا تستوسترون باشد می سنجیم.اشاره به این مورد را نیز ضروری می دانیم که هورمون مادر اغلب استروئیدها همان هورمون شناخته شده تستوسترون است که به طور طبیعی در بدن نیز تولید می شود......این دارو یعنی داروی متیل تستوسترون نیز نوعی تستوسترون است که گروه هایی به آن افروده شده است تا آن را در برابر تاثیرات کبد بیمه کرده و آن را از فاز متابولیسم کبدی رهانیده و مصرف خوراکی آن را امکان پذیر سازد......همین گروه های زایدی که به این دارو افزوده شده است آن را به خوبی از فاز متابولیسم کبدی می رهاند و این دارو در فرم خوراکی نیز موثر واقع می افتد ولی همین ترفند فشار سنگینی را بر کبد وارد می کند و به همین دلیل نیز گفته می شود که این دارو برای کبد سمی بوده و استفاده های طولانی مدت و استفاده های سخاوتمندانه آن نیز خطرناک است............گفته می شود که خواص آندروژنی این دارو در حدود 60 برابر داروی تستوسترون و خواص آنابولیکی آن نیز در حدود 120 برابر این هورمون می باشد که البته این قبیل تعین درصدها در مواردی که یک جنبه قضیه با فیزیولوژی انسانی سر و کار دارد تا حدود زیادی معدل گیری و تخمین است و تاثیر هیچ دارویی در بدن افراد را نمی توان دقیقا و با ضریب اطمینان صد در صد تعیین کرد..............عکس العمل بدن افراد مختلف در برابر داروهای مختلفی که خورده و یا به صورت تزریقی وارد بدن خود می کنند متفاوت است و ممکن است برخی دارو ها در مورد برخی از افراد کاملا بی تاثیر باشد و برخی دیگر از داروها نیز در مورد برخی از افراد به شدت موثر واقع شوند.........استفاده همزمان از چند نوع داروی خوراکی که امروزه به فراوانی در برنامه های دارویی افراد مختلف و حتی مبتدیان نیز دیده می شود از نظر اصول علمی دوره نویسی در پرورش اندام مردود است.به همین دلیل نیز این دارو (متیل تستوسترون) را نمی توان به همراه داروهای خوراکی دیگر مصرف کرد و گفته می شود که مصرف آن به همراه تستوسترون و یا یکی دیگر از استرهای آنابولیک و آندروژن کارایی خوبی داشته است...........به دلیل اینکه اکثر داروهای خوراکی فشار سنگینی را بر کبد وارد می کنند مصرف همزمان این داروها مردود است ولی چه می توان کرد که حتی تجویز و مصرف سه و یا حتی چهار نوع استروئید خوراکی به صورت همزمان نیز در پرورش اندام ایران به فراوانی یافت می شود و زمانی هم که به نارسایی کبدی می رسند دلایل دیگر را مسبب این بدختی و بیماری می دانند. ...........تاثیر دارو بر فعالیت ج ن س یاین دارو یعنی متیل تستوسترون نیز همانند داروهایی نظیر ناندرولون و ترن بولون استات تاثیر شدیدی بر عملکرد و میل ج ن س ی افراد داشته است و افزایش موقتی و مقطعی در ابتدا و کاهش شدید و ماندگار قوا و حتی میل ج ن س ی در طولانی مدت را سبب شده است.........پروژسترونحتما می دانید که پروژسترون نیز یکی دیگر از هورمون های زنانه است که در بدن زنان یافت می شود و تاثیراتی شبیه به هورمون استروژن دارد.تاثیر این دارو بر گیرنده های پروژسترونی موجب تقویت اثر استروژن در بدن شده و خواص زنانگی را چندین برابر تقویت می کند و این در حالی است که این دارو به هورمون استروژن تبدیل نمی شود......این موضوع واقعیت دارد که این دارو به هورمون استروژن تبدیل نمی شود ولی جای نگرانی همچنان وجود دارد و پروژسترون تولید شده در بدن دست کمی از استروژن ندارد........این در حالی است که اغلب مردم از وجود چنین هورمون یدر بدن نیز اطلاع نداشته و از تاثیر آن بر بدن نیز نامطلع بوده و حتی در صورت داشتن اطلاع از وجود چنین هورمونی در بدن و در صورت داشتن اطلاع در مورد تبدیل شدن متیل تستوسترون به این هورمون، دارویی برای مهار کردن این هورمون را نمی یابندد ...............مراقب باشیدجای بسی تاسف باقی است که برخی از سودجویان که از تاثیر منفی دارو بر بدن افراد بی اطلاع بوده و یا اصلا اندیشه ای در این بابت به خود راه نداده و فقط و فقط به سود حاصل از فروش دارو به افراد می اندیشند این دارو که در داروخانه های ایران نیز یافت می شود را در قوطی های متان و دیانابول کرده و یا آن را به صورت فله ای و به نام دیانابول به افرادی که به دنبال تهیه دارو به بازار سیاه سر می زنند قابل می کنند!!!بله با وجود اینکه این دارو به هورمون زنانه استروژن تبدیل نمی شود ولی اثرات زنانگی در اثر مصرف این دارو نیز به فراوانی و به خوبی دیده شده است که گاه این اثرات نگران کننده تر و قوی تر از اثرات زنانگی ناشی از مصرف هورمون هایی است به هورومن زنانه استروژن تبدیل می شوند................مسمومیت کبدیبه این جملاتی که می خوانید به خوبی توجه کنید:این دارو یکی از جهنمی ترین داروهایی است که ممکن است فردی در پرورش اندام آن را دانسته و یا ندانسته و به جای دیانابول مصرف کند........مصرف آن در دزهای بالا و در دوره ها طولانی مدت واقعا مضر است و به همین دلیل این دارو حتی در موارد پزشکی نیز با رعایت بسیاری از احتیاطات و با اکراه تمام تجویز می شود و از این دارو تنها در موارد مطالعاتی استفاده می شود...........افرادی هم که از این دارو استفاده می کنند معمولا دز مصرف آن را با دقت تمام انتخاب کرده و حتی از دزهای توصیه شده نیز کمتر مصرف می کنند چون عوارض جانبی این دارو به واقع غیر قابل کنترل و خانمان سوز است..............افزایش آنزیم های کبدیافرادی که حتی روزانه 2 میلی گرم از این دارو را مصرف کرده بودند با افزایش شدید و نگران کننده آنزیم های کبدی رو در رو شده بودند به گونه ای که آثار زردی در پوست و در چشمان آنها به خوبی پیدا بود و افرادی که بر تاثیر این دارو بر بدن مطالعه کرده اند اعتقاد دارند که از مصرف این دارو در پرورش اندام باید خودداری کرده و یا دز مصرف آن را در حد میکروگرم انتخاب کرد. ..........Virilizationاین ---- به معنی بروز خواص مردانگی در زنان است و همانگونه که بروز خواص زنانگی در مردان ناپسند و مردود است بروز صفات مردانگی در زنان نیز ناپسند بوده و بیماری به شمار می رود.با مصرف عمدی و سهوی داروهایی نظیر همین دارو که شرح آن رفت چنین عوارضی به فراوانی در زنان دیده شده است.....از جمله این عوارض می توان به این موارد اشاره کرد:· رشد موهای زاید· خشونت و پرخاشگری· اختلال در قاعدگی· کلفت شدن صدا· چرب شدن پوست· جوش های پوستی· خواص مردانگیاین دارو به دلیل اینکه عوارض جانبی شدیدی دارد برای زنان و همچنین برای مردانی که در ابتدای راه بی سر انجام استفاده از استروئیدها هستند توصیه نمی شود و فقط افرادی که در حد و اندازه مسابقات پیشرفته بوده و در شرایط آمادگی برای حضور در رقابت ها هستند از این دارو استفاده می کنند.........فرمول شیمیایی این دارو C19H24O2 و نیمه عمر آن نیز در حدود 4 الی 6 ساعت می باشد........|+| نوشته شده در  سه شنبه ۴ خرداد ۱۳۸۹ساعت 1:43  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتATP چیست؟ATP چیست؟بیشتر دیده می شود که مربیان بدون در نظر گرفتن درصد دخالت دستگاههای مولد انرژی در رشته های گوناگون ورزشی ، برنامه ریزی می نمایند . بارها مشاهده شده است که مربیان کشتی ، والیبال ، بسکتبال، در برنامه ریزی ها نگرش و توجه بیشتری به روی تقویت سامانه یا دستگاه هوازی ورزشکاران خود داشته اند در صورتی که ورزشهای نامبرده بیشتر غیر هوازی هستند ، و یا در فوتبال تمرینهایی که به پستهای گوناگون داده می شود نباید یکسان باشد ، در اینجا چنین نتیجه گیری می شود که پاره ای از مربیان به یکی از پایه ای ترین اصول تمرینهایی که شناخت شیوه های انرژی می باشد ، نگرشی ندارند و همین بینش سبب می شوند که گروه ورزشی آنان از نظر توان از کیفیت مطلوبی برخوردار نگردند.یک کشتی گیر تا ۹۰ درصد از شیوه ATP-PC و اسید لاکتیک کسب انرژی می نماید و ۱۰ درصد باقیمانده را مشترکا از شیوه هوازی و اسید لاکتیک تامین می نماید . در فوتبال دروازه بانان و خط حمله نیاز به تقویت دستگاه بی هوازی خود دارند ولی خط میانی نیاز بیشتری به دستگاه هوازی دارد . پس یک مربی با تجربه برنامه های تمرینی متفاوتی را باید برای پستهای گوناگون پیشبینی و برنامه ریزی نماید. روشن است که انجام چنین نگاهی راه کامیابی را هموار می سازد.هنگامی که حرکتی را انجام می دهیم در همان لحظه در ماهیچه های بدن ما چرخه شگفت انگیزی از واکنشها و پدیده های شیمیایی رخ می دهد که سبب آزاد گشتن مقدار زیادی انرژی می شود. این واکنش و فعل و انفعال ها چنان هستند که می توان آن را به مقیاس بی نهایت کوچکتر و همسان با احتراق دانست.هر یک از ماهیچه ها ( مانند ماهیچه های ارادی ساقها و بازوها و … ) که از فرمان ما پیروی می کنند ، و ( ماهیچه هایی غیر ارادی معده یا اندرونه ها ) که کارشان به اراده ما وابسته نیستند . از بافتهای بی شماری درست شده اند که خود یاخته هایی هستند با ساختمانی پیچیده ، و چون همراه با یک محرک عصبی منقبض می گردند ، سبب کارآیی و حرکت می شوند.یاخته ماهیچه ای نازک بوده و شکل کشیده و درازی دارد و جسمی است که ده هزار بار بزرگتر از یاخته عادی است و ممکن است به ده سانتیمتر هم برسد.ماهیچه دارای ماده بسیار مهم دیگری به نام آدنوزین دی فسفات که کوتاه شدن آن با (ADP) نشان داده می شود که خود از یک بخش آدنوزین ( عنصر پدید آورنده پروتئینها ) و سه بخش اسید فسفریک درست شده است، پس یک محرک عصبی از این ترکیب ، می تواند یک بخش از اسید فسفریک خود را رها سازد و به صورت آدنوزین دی فسفات (ADP) در آید که خود ، بیشتر از دو بخش اسید فسفریک در بر ندارد. پیامد این واکنش روشن است ، اسید فسفریکی که از (ADP) جدا شده است با آکتین و میوزین تماس یافته و با ترکیبی که پدید می آید ، منقبض می شود، درست مانند ( موتور خودرو ) جرقه می پرد. محرکی که مغز از مغز سرچشمه گرفته است به صفحه محرکه می رسد و سبب سوختن ADP می شود و مایه جدا شدن اسید فسفریک می گردد. اسید فسفریکی که بدینسان پیدا می شود ، اکتومیوزین میوفیبریل را منقبض و به احتراق وا می دارد .می توان چنین پنداشت که موتور ماهیچه ها با سوزاندن ATP کار می کند ولی بافت با ماده دیگری به نام گلوکز که به وسیله خون فراهم می آید کار می نماید . سوخت ATP مانند آذرخش تند و تیز بوده و بی درنگ انرژی لازم برای انقباض را فراهم می آورد و چنین حرکتی به راستی جای نیایش و شکر بزرگی برای انسان دارد ، زیرا حرکتی سریع ماهیچه هاست که می تواند ما را از نابودی مرگبار نجات دهد.از سویی بدن انسان ، انباشت بزرگی از ATP ندارد بلکه برای ساخت آن حتما می بایستی که ADP دوباره اسید فسفریک تهیه نماید و دوباره به صورت ATP در آید ، و این دستگاه شگفت آور به صورت زیر به حرکت در می آید :بافت ماهیچه ای ماده ای به نام فسفوکراتین در بر دارد که تهیه کننده حقیقی اسید فسفریک است . هنگامی که فسفوکراتین به شکل کراتین در بیاید اسید فسفریک خود را به ATP می دهد و ADP دوباره به صورت ATP در می آید.کراتین نیز به نوبه خود اسید فسفریکی را که وسیله انقباض اکتومیوزین فراهم آورده بود دوباره به چنگ می آورد و بدین سان فسفو کراتین دوباره پدیدار می گردد و این چرخه بسته می شود ، سپس بافت از حالت انقباض بیرون می آید.● انرژی و تولید ATPانقباض ماهیچه ای که برای هر نوع ورزش یا فعالیت بدنی مورد نیاز است ، از حرکت داخل ماهیچه حاصل می شود . انرژی مورد نیاز این حرکت از شکستن پیوندهای فسفات پر انرژی آدنوزین تری فسفات (ATP) حاصل می شود.اگر چه ATP منبع انرژی فوری برای انقباض ماهیچه ای است ، مقدار ATP موجود در ماهیچه آنقدر کم است که باید مرتبا دوباره ذخیره سازی شود و گر نه بعد از چند ثانیه حرکت بدنی شدید ، تمام می شود . ATP توسط دو سیستم مجددا ذخیره می شود :۱) سیستم بی هوازی ( که در غیاب اکسیژن از ذخایر کوچک ATP – CP و مسیر لاکتاک استفاده می شود )۲) سیستم هوازی یا سیستم اکسیژن خواه.منابعی که ATP از آنها تامین می شود عبارتند از :۱) منبع ATP – CP :بدن مقدار کمی ATP و CP ( کراتین فسفات ) را ذخیره می کند. ماهیچه ها می توانند از این منابع در مواردی مثل دوهای سرعت و وزنه برداری به عنوان ذخایری که بیشترین میزان ATP را حداکثر تا ۱۰ ثانیه تامین می کنند ، استفاده نمایند.کراتین فسفات نیز همچون ATP در بافتهای ماهیچه ای انباشت شده و در صورت تجزیه اندازه زیادی انرژی آزاد می نمایند . اندازه ذخایر CP نزدیک به سه برابر ذخایر ATP بوده و روشن است که انرژی بدست آمده از تجزیه CP صرف بازسازی ATP شده و در واقع ATP در فعالیت به همان سرعت که تجزیه می شود به یاری انرژی CP بازسازی می شود.اندازه کل ATP و CP در تارهای عضلانی بسیار اندک است ( در مردان ۶% مول و در زنان ۳% مول ) و انباشت ATP و CP در هر کیلوگرم عضله به ترتیب ۴ تا ۶ مول می باشد و یا ۱۵ تا ۱۷ هزارم مول می باشد. کل ذخیره ATP-CP در کسی که ۳۰ کیلوگرم عضله داشته باشد ۵۷۰ تا ۶۹۰ هزارم مول می باشد که برابر ۷/۵ تا ۹/۶ کیلو کالری انرژی است. باید دانست برای بازسازی یک مول ATP نیاز به ۵/۳ لیتر اکسیژن خواهد بود.۲) مسیر لاکتاک :ATP با سرعت بالایی از ذخایر کربو هیدرات ( گیلکوژن ) در ماهیچه تولید می شود اما اسید لاکتیک نیز تولید می گردد.اسید لاکتیک محصول جانبی است که با جمع شدن تولید خستگی ماهیچه ای می کند. تولید ATP از این راه در ورزشهای سنگین فقط می تواند ۱-۳ دقیقه انرژی تامین کند ( در ورزشهایی مثل دوهای ۸۰۰ و ۴۰۰ متر ، شنای ۱۰۰ متر و مشت زنی )مربیان باید بدانند این مرحله با چه شیوه ای و برای چه ورزشی کارآیی بهتری دارد و مولد انرژی است. در این شیوه ATP-PC کارساز می باشد و این شیوه در همگی فعالیتهایی که باشدت ، قدرت و سرعت بسیار زیادی که زمان اجرای آن کمتر از ۱۰ ثانیه باشد تولید ATP می نماید.دومین راه تولید ATP بدون وجود اکسیژن برای فعالیتهای شدید ، دستگاه اسید لاکتیک است در این دستگاه گلوکز و گلیکوژن به شیوه ناقص تجزیه شده و تولید اندازه کمی انرژی و اسید لاکتیک می نماید .با افزایش اسید لاکتیک غلظت یون هیدروژن (H) افزوده شده ، اسدیته عضله و خون نیز بالا می رود و واکنش های آنزیمی دچار ناهنجاری ( اختلال ) می شوند.اندازه انرژی خالص این دستگاه ، تولید ۲ مول ATP می کند اما تجزیه کامل با همان اندازه گلوکز در دستگاه هوازی ۳۸ مول ATP پدید می آورد.اهمیت دستگاه اسید لاکتیک در آن است که ۲ مول ATP به تندی بازسازی و در دسترس عضله های پر کار برای انجام فعالیتهای سریع و شدید قرار می گیرد. فعالیتهای ورزشی ۳۰ تا ۱۸۰ ثانیه در این گروه هستند ( دوهای ۴۰۰ و ۸۰۰ متر ) اما بازده خالص دستگاه اسید لاکتیک ۱ تا ۲/۱ مول ATP بیشتر نیست ، زیرا عضله ها ، توانایی تحمل بیش از ۲ تا ۳/۲ گرم اسید لاکتیک در هر کیلو گرم از وزن خود را ندارند. مقدار ۲/۱ مول ATP این دستگاه کم و بیش دو برابر بازده دستگاه فسفاژن ( ۶/۰ تا ۷/۰ مول ) می باشد.اهمیت دستگاههای بی هوازی در فراهم کردن سریع ATP است. برای نمونه بازسازی ۲/۱ مول ATP به روش هوازی در حال استراحت نیاز به ۱۵ دقیقه زمان دارد.۳) سیستم اکسیژن خواه :این سیستم که می تواند از اسیدهای چرب استفاده کند ، آهسته تر از دو سیستم دیگر ATP تولید می کند ، اما منبع بزرگی از انرژی را به شکل بالقوه ارائه می دهد. ذخیره چربی و کربوهیدراتهای بدن برای ۵ روز ورزش مداوم ، بیش از مقدار ضروری است اما اکسیژن نیز مورد نیاز است و این خود نشان می دهد که چرا در یک فرد ورزشکار ظرفیت مصرف اکسیژنی که به این منبع انرژی بستگی دارد ، شدیدا اهمیت دارد.سیستم اکسیژن خواه اصلی ترین فراهم کننده ATP در فعالیتهایی است که بیش از ۳ دقیقه طول می کشند در چنین مواردی مثل ماراتن ۲/۲۶ مایل ، این راه به عنوان تامین کننده اصلیATP مطرح می شود.سیستم های هوازی و بی هوازی پشت سر هم کار می کنند. وقتی میزان فعالی بیش از توانایی سیستم گردش خون تنفس می شود که می خواهند اکسیژن کافی فراهم کنند ، سلولهای ماهیچه ای برای تهیه ATP به مسیر لاکتاک تکیه می کنند وقتی این وابستگی خیلی زیاد گردد ممکن است ذخایر گیلکوژن تمام شوند و تجمع اسید لاکتیک به خستگی عضلانی منجر گردد. در ورزشهایی که هر دو سیستم مورد استفاده قرار می گیرند ( مثل مشت زنی ) برنامه تمرین باید طوری طرح ریزی شود که ظرفیتهای هر دو سیستم را توسعه دهد.این روش از دیدگاه تقویت دستگاه گردش خون و تنفس دارای اهمیت بالایی می باشد و در پزشکی ورزشی ، با تقویت این شیوه بیماران قلبی را مداوا می نمایند. هنگامی که بدن در حالت پایدار باشد با این شیوه تولید انرژی می نماید و این حالتی است که حرکتهای ورزشی در کمتر از حداکثر شدت اجرا شود. هر سه نوع مواد غذایی می توانند از طریق این دستگاه سوخته و ATP تولید نمایند. روی هم رفته با بودن اکسیژن ، یک مولکول گلوکز شکسته شده ، ۳۸ مولکول ATP تولید می نمایند.C۶H۱۲O۶ + ۶O۲ + ADP + ۳۸P = ۶CO۲ + ۶H۲O + ۳۸ATP = C۶H۱۲O۶گنجایش یا توان هوازی ، توان بیشینه ( حداکثر ) انتقال و کاربرد اکسیژن می باشد که پایه پر اهمیتی برای آمادگی قلبی – عروقی به شمار می رود.در دستگاه هوازی و به همراه ، اکسیژن همگی مواد غذایی به ویژه قندها و چربی ها بگونه کامل تجزیه شده و تولید انرژی بالایی می نمایند ( برای نمونه یک مول گلوکز ، ۳۸ مول ATP تولید می کند )در دستگاه هوازی ، مواد غذایی بیشتر در میتوکندری یاخته و به همراه اکسیژن سوخته و تولید انرژی می نمایند. اما دستگاه هوازی تولید ATP زیاد را به بهای از دست دادن سرعت تولید ATP بدست آورده است به گفته دیگر سرعت تولید ATP در این دستگاه کمتر از دستگاه بی هوازی است.برای بازسازی یک مول ATP از قندها ، نزدیک به ۵/۳ لیتر اکسیژن و از چربی ها ۴ لیتر اکسیژن به کار گرفته می شود . در زمان استراحت ۲۵/۰ لیتر اکسیژن در دقیقه به کار می رود . می توان گفت هر ۱۲ تا ۲۰ دقیقه یک مول ATP می تواند از راه دستگاه هوازی بازسازی شود اما برای یک دونده ورزیده استقامتی ۵/۱ مول ATP در زمان یاد شده ، بازسازی می شود ( ذخیره گلیکوژن در ۳۰ کیلوگرم عضله ۴۰۰ تا ۴۵۰ گرم و در هر کیلو گرم از عضله ۱۲ تا ۱۵ گرم می باشد )|+| نوشته شده در  سه شنبه ۴ خرداد ۱۳۸۹ساعت 1:34  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتپاورلیفتیگ، پرسش ها و پاسخ هاپاورلیفتیگ، پرسش ها و پاسخ هاوزنه برداری قدرتی نیز یکی از شاخه های اصلی و پر طرفدار ورزش های قدرتی است که امروزه طرفداران و علاقه مندان خاص خود را پیدا کرده است و در بین جوانان نیز محبوبیت فراوانی پیدا کرده است.این رشته ورزشی نیز به دلیل حساسیت بالایی که دارد در زمره ورزش های پر خطر بوده و پرداختن به آن نیز نیازمند داشتن اطلاعات کافی و کامل در زمینه اصول ورزش های قدرتی می باشد. بر خلاف آنچه که عموم تصور کرده و وزنه برداری قدرتی را تنها در بلند کردن وزنه های سنگین خلاصه می کنند این رشته ورزشی را نمی توان تنها در سر و کله زدن با وزنه های سنگین خلاصه نمود.در مورد اصول این ورزش همواره پرسش های بی پاسخ زیادی در ذهن ورزشکاران و حتی کسانی که از دور دستی بر آتش داشته و از دیدن مسابقات و رقابتها لذت می برند شکل می گیرد که در این مقاله تعدادی از مهم ترین آنهار را مطرح کرده و به این بهانه نیز در مورد این ورزش و اصول آن بحث و گفتگو خواهیم کرد:پرسش: کمربند را در حین اجرای حرکت ددلیفت تا چه اندازه باید سفت کرد؟پاسخ: عده ای عقیده دارند که در حین اجرای ددلیفت باید کمربند را تا حدی شل بست و عده ای دیگر نیز بر این عقیده هستند که کمربند را باید تا جای ممکن سفت نمود تا هضلات شکم را به سختی در بر گیرد.تحقیقات انجام شده در این مورد به این نتیجه رسیده است که کمر بند را نباید در حدی که بدن و عضلات شکمی احساس ناراحتی کند سفت نمود.کمبرند را تا جای ممکن رد پایین ترین نقطه از کمر محکم کنید. این عمل سبب خواهد شد تا پایین ترین قسمت ستون فقرا که در برابر صدمات آسیب پذیری بیشتری دارد نیز تثبیت شده و به خوبی محافظت گردد. بستن کمربند علاوه بر محافظت نمودن کمر و ستون فقرات در بسیاری از موارد قدرت انفجاری بدن در حین اجرای حرکت اسکوات و همچنین دد لیفت را نیز به نحو محسوسی افزایش می دهد.به نظر می رسد که بستن کمربند در حین اجرای حرکت دددلیفت به عضلات شکمی فشار زیادی را وارد می کند و عده ای از ورزشکاران نیز به همین دلیل از بستن کمربند در حین اجرای این حرکت خودداری می کنند اما متخصصین عقیده دارند که علیرغم اینکه کمربند عضلات و احشاء شکمی را تحت فشار قرار می دهد اما بستن آن به هنگام اجرای حرکت ددلیفت الزامی به نظر می رسد.کسانی که در حین اجرای حرکت ددلیفت پاهای خود را باز کرده و برای لیفت کردن وزنه از روی زمین بیشتر از کمر خود از عضلات پاهای خود استفاده کرده و کمک می گیرند اعتقاد چندانی به بستن کمربند ندارند اما کسانی که با روش های معمول وزنه بلند کرده و در این حالت نیز فشار بسیار زیادی را به قسمت های پایین کمر خود وارد می کنند باید در حین اجرای این حرکت از کمربند مناسب استفاده کنند.استفاده از کمربند برای ورزشکاران و مخصوصا ورزشکاران سنگین وزن همواره با دشواری هایی همراه بوده و در برخی موارد نیز از آزادی عمل آنها می کاهد. اما گفته می شود که استفاده از کمربند در اجرای حرکاتی که ستون فقرات با فشار سنگین تمرین درگیر است ضامن سلامتی کمر خواهد بود.پرسش: آیا فعالت های **** و ازدواج کردن تاثیر منفی و محدود کننده بر قدرت بدنی انسان خواهد داشت؟پاسخ: فعالیت های **** که از طبیعی ترین رفتارهای بشر است تاثیر منفی محسوسی بر قدرت بدنی افراد نداشته است. تحقیقی که در این زمینه انجام شده به این نتیجه رسیده است که فعالیت های **** تاثیر محدود کننده ای بر رکورد ها و حتی بر قدرت فعالیت های ذهنی و روحی وی نداشته است. البته این حقیقت را نیز نمی توان منکر شد که فعالیت های **** با به تاخیر افتادن فرایند ریکاوری همراه خواهد بود. گفته می شود که ورزشکاران رشته های قدرتی حداقل تا دو ساعت پس از فعالیت **** نباید اقدام به تمرین با وزنه کنند.بسیاری از افراد بر این باور هستند که تغییرات هورمونی که به هنگام فعالیت های **** در بدن آدمی رخ می دهد می تواند تمرینات و یا رکوردهای فرد را تحت تاثیر منفی خود قرار دهد اما متخصصین عقیده دارند که تغییرات فیزیولوژیکی و هورمونی ایجاد شده در حین فعالیت های **** موقتی و زود گذر بوده و تاثیر منفی محسوسی بر قدرت بدنی فرد نخواهد داشت.پرسش: به هنگام اجرای حرکت اسکوات زانوهایم صدا می کند. آیا جای نگرانی وجود دارد؟پاسخ: صدا کردن زانو و یا دیگر مفاصل نشانه ای از ابتلا فرد به بیماری و عارضه روماتیسم مفصلی است اما این گفته هرگز به این معنی نیست که هر کسی این صدا را در مفاصل خود داشته باشد الزما از این عارضه رنج می برد.زمانی که مفاصل را با فشار سنگین تمرین درگیر کرده و در برخی موارد نیز رعایت زوایای چرخش و حرکت را نکنید مفاصل نیز به مرور زمان دچار سائیدگی شده و دیگر کارایی اولیه را نخواهند داشت. اما صدا کدن مفاصل در بسیاری از موارد نه به خاطر سائیده شدن مفاصل که در در اثر التهاب تاندون ها حادث می شود که صد البته هر دوی این عوامل با درد و احساس ناتراحتی در مفاصل همراه می شود.اما گاه اتفاق می افتد که فرد بدون احساس کمترین ناراحتی و درد در ناحیه مفصل زانو از صدا کردن این مفصل در حین اجرای حرکات و یا حتی در حین راه رفتن شکایت می کند. در این قبیل موارد که عارضه درد نیز در بین نیست معمولا دلیل قانع کننده ای برای توضیح دادن این قبیل اصوات و صداها نمی توان یافت.تئوری موجود در این زمینه ادعا می کند که خروج حباب های هوار از ساختار مفصل و از تاندون ها موجب ایجاد این قبیل صداها می شود. اما در صورتی که در کنار صدا کردن مفاصل درد، سفتی مفصل، کم شدن دامنه حرکت و حتی احساس ناراحتی در مفصل زانو و یا هر مفص دیگری دیده شود قضیه را باید جدی گرفت و به پزشک مراجعه کرد.یادآوری این مهم را ضروری می دانم که اجرای اشتباه تکنیک نیز در خرابی و در بروز ضایعات مفصلی نیز بی تاثیر نیست. در صورتی که مفاصل را در جهت و راستایی که اصولا برای چرخش و برای حرکت در آن راستا طراحی و ساخته نشده اند به کار بگیرید ابتلا به عوارضی از قبیل سائیدگی مفاصل و یا مصدومیت ها نیز دور از ذهن نخواهد بود.به هنگام اجرای حرکت اسکوات با وزنه های سنگین باید به این مهم توجه داشته باشید که نباید بیشتر از حد مجاز پایین تر بروید. زمانی که استخوان ران با زمین موازی شود شما به آستانه تحمل مفصل زانو می رسید در صورتی که همانند وزنه برداران یک ضرب و دو ضرب به طور کامل در زیر وزنه بنشینید علاوه بر کمر حتی بر مفاصل زانوی شما نیز فشار خرد کننده ای وارد می شود که این قبیل فشارهای منفی در طولانی مدت می تواند سلامتی مفاصل را در معرض خطر جدی قرار دهد.پرسش: آیا در حین اجرای حرکاتی نظیر پرس سینه و یا اسکوات باید نفس را در سینه حبس کرد؟پاسخ: حبس کردن نفس در موقعیت زمانی خاص که بدن و عضلات با فشار سنگین وزنه درگیر است می توان منجر به بروز پدیده والسالوا در بدن آدمی گردد. واسالوا دانشمند و آناتومیستی ایتالیایی است که برای اولین بار این پدیده را بیان و تشریح کرده است . این پدیده نیز به نام خود وی ثبت شده است.زمانی که وزنه ای سنگین را بر روی سینه می کشید و یا بر روی آن قرار می دهید فشار وارد شده بر روی عضلات ناحیه شانه ها و بالا تنه و فشار وارد شده بر رگ های این ناحیه از بدن ناشی از حبس نفس می تواند منجر به بسته شدن رگ های خونی مغز شده و از کارایی فرد به شدت کم کرده و حتی وی را وارد حالت کما کند.ورزشکارانی که خارج از رقابت ها تمرین می کنند معمولا با وزنه هایی کمتر از حداکثر توان سر و کار دارند. این افراد برای جلوگیری از بروز این پدیده در بدن می توانند در حین اجرای تمرینی حرکات از حبس کردن نفس خو خودداری کنند. اما در شرایطی که با رقابت اصلی درگیر می شوید و باید از حداکثر توان خود استفاده کنید حبس نفس در سینه در حین وارد کردن فشار به میله هالتر اگر چه امکان و احتمال بروز پدیده والسالوا را به شدت افزایش می دهد اما برای ثابت نگه داشتن شانه ها و سینه در زیر فشار تمرین مفید بوده و کمک زیادی به کنترل وزنه خواهد کرد.اما به این مهم نیز توجه داشته باشید که حبس کردن طولانی مدت نفس مخصوصا در شرایطی که درگیر بلند کردن وزنه های سنگین و رکورد خود هستید می تواند منجر به بیهوش شدن و به اصطلاح پس افتادن شما شود. کسانی که در حین انجام حرکت پرس سینه در طرفین استاده و مواظب ورزشکار هستند و یا یار تمرینی که در حین اجرای تمرین در بالای سر وی او را حمایت می کند در صورت از حال رفتن ورزشکار می توانند نقش فرشته نجات را برای وی بازی کنند.برای به حداقل رساندن امکان بیهوشی شما باید در لحظه آغاز حرکت نفس را حبس کرده و از تمام توان خود برای بلند کردن وزنه استفاده کنید و زمانی که قسمت سخت کار را پشت سر گذاشتید و شتاب لازم را به وزنه دادید باید نفس را بیرون دهید. شما با عمل کردن به این توصیه احتمال و امکان بسته شدن رگ های خونی مغز را کمتر و کمتر خواهید کرد.پرسش: میزان مجاز دفع آب در فصل رقابت و در شرایط زمانی قبل از رقابت چه مقدار است؟پاسخ: رسیدن به وزن مناسب اصولا از دغدغه های ورزشکاران رشته های ورزشی مختلفی است که وزن ورزشکار در آن رشته ها مطرح بوده و سنجیده می شود. وزنه برداری قدرتی که همانا ورزش مورد علاقه شما باشد نیز جزو این رشته ها بوده و از این قاعده مستثنی نیست.اغلب کسانی که برای رسیدن به وزن مناسب در روز مسابقه نیاز به کم کردن وزن خود دارند باید این کار را از طریق دفع مقادیر زیادی آب عملی کنند. دفع آب فراوان از بدن اگر چه تاثیر بسیار خوبی در کم شدن وزن از خود برجای می گذارد اما تاثیر منفی ناگواری بر سلامتی و بر کارایی های ورزشی انسان نیز می تواند داشته باشد که در این قسمت از مقاله مختصری در مورد آن صحبت خواهیم کرد.کم کردن از آب و از مایعات بدن حتی در صورتی که مقدار کاسته شده در حدود 1 درصد از کل مایعات و آب موجود در بدن باشد نیز تاثیر منفی محسوس و در برخی موارد نیز خطرناکی بر سیستم خنک کننده بدن می گذارد. تعجب نکنید. بدن شما نیز همانند بسیاری از اتومبیل ها که از آب موجود در رادیاتور برای خنک کردن موتور استفاده می کنند از آب برای خنک کردن بدن و برای پائین آوردن درجه حرارت بدن استفاده می کند.همانگونه که می دانید پروتئین در برابر گرما و حرارت مقاومت بسیار پایینی داشته و به سرعت تجزیه شده و از بین می رود. در صورتی درجه حرارت بدن از حد مجاز آن بالاتر رود پروتئین های موجود در بدن و همچنین هورمون ها و آنزیم هایی که از جنس پروتئین هستند نیز در اثر گرما و حرارت تجزیه شده و انسان را به سمت مرگ هدایت می کنند.در صورتی که 5 درصد از وزن بدن را به یکباره کم کنید علاوه بر مختل شدن کار رادیاتور بیولوژیکی بدن، امکان بروز اختلالات کشنده و خطرساز در سیستم قلبی و عروقی نیز دور از انتظار نخواهد بود. در صورتی که شما برای شرکت در رقابت ها باید از وزن خود کم کنید باید به این مهعم توجه داشته باشید که حد مجاز و حدی که بدن شما قادر به تحمل آن خواهد بود در حدود 2 درصد کل وزن بدن در طول 48 ساعت فرصتی که برای رفتن بر روی صحنه دارید خواهد بود.کم کردن وزن در روز رقابت ها همواره از مسائلی است که ورزشکاران با آن درگیر بوده و اشتباهات زیادی را نیز در این زمینه مرتکب می شوند. بسیار مشاهده شده است که ورزشکاران در روز رقابت و یا روز قبل از آغاز مسابقه اصلی با خوردن داروهای ادرار آور سعی در کم کردن وزن خود می کنند.تحقیقات انجام شده در این زمینه به این نتیجه رسیده است که امکان کم کردن 4 درصد از کل وزن بدن در عرض کمتر از 5 ساعت مانده به مسابقه میسر بوده و در برخی موارد نیز به اجرا گذاشته می شود اما این مقدار کم کردن وزن در صورتی که با رژیم های کم کربوهیدرات نیز همراه باشد در کارایی و در توان ورزشکاران تاثیرات منفی محسوسی خواهد داشت.در صورتی که قبل از رقابت و یا وزن کشی وزن خود را باید کم کنید این توصیه را باید همواره در خاطر داشته باشید که بلافاصله پس از اتمام شرایط مسابقه و در اولین فرصتی که پیدا کردید باید آب از دست رفته را جبران کنید. در صورتی که در این شرایط از نوشابه های ورزشی که در حدود 6 الی 8 درصد نیز گلوکز دارند استفاده کنید راحت تر و سریع تر موفق به جبران آب از دست رفته خواهید شد.برخی از وزنه برداران قدرتی کهنه کار برای پیگیری از بروز کرامپ و گرفتگی عضلانی پس از اتمام مسابقه از نمک استفاده می کنند این در حالی است که وجود دیگر عناصر نظیر پتاسیم و غیره نیز برای پیگیری از کرامپ نیز ضروری است. اغلب نوشیدنی های ورزشی سرشار از مواد معدنی و عناصر مورد نیاز بدن بوده و برای این شرایط مناسب می باشد.پرسش: امروزه شاهد آن هستیم که نوجوانان نیز به ورزش های قدرتی و مخصوصا به پاورلیفتینگ روی آورده اند. آیا پرداختن به تمرینات خاص این ورزش برای سنین پایین ضرر ندارد؟ آیا این قبیل ورزش ها در فرایند طبیعی رشد قدی انسان تاثیر منفی ندارد؟پاسخ: گفته می شود در صورتی که تمرین با وزنه با اصول و با برنامه مدون و مشخص انجام گیرد حتی برای نوجوانان نیز بی ضرر و حتی سازنده خواهد بود اما در صورتی که بی برنامگی و تمرین نامنظم و دیمی را در راس برنامه داشته باشیم باید گفت که حتی پرداختن به این قبیل ورزش ها برای بزرگسالان و جوانان نیز خطرناک و مضر خواهد بود.در صورتی که از برنامه تمرینی ملایم و متوسط استفاده کنیم حتی نوجوانان نیز می توانند تمرین با وزنه و وزنه برداری قدرتی را تجربه کنند. این قبیل ورزش ها در صورتی که از افراط های شایع در این ورزش پرهیز شده و هر کس نیز در حد و اندازه و در توان خود تمرین کند نه تنها منجر به تشدید فرایند رشد و حتی فرایند رشد قدی در نوجوانان می شود بلکه با افزودن بر چگالی استخوان ها در کاهش مصدومیت های ناشی از پرداختن به دیگر ورزش ها از قبیل فوتبال و غیره که در دوران نوجوانی شایع است نیز موثر خواهد بود.در صورتی که مربی و یا متخصص مجرب بر تمرینات کودکان و نوجوانان نظارت داشته باشد پرداختن به تمرینات قدرتی در سطحی ایده آل و مناسب را حتی می توان برای رشد آنها مفید و لازم دانست. گفته می شود که نوجوانان و کودکان باید از انجام حرکات ورزشی با حداکثر توان و از تمرین کردن با وزنه های رکورد خود خودداری کنند. ورزشکاران رشته های قدرتی و مخصوصا وزنه برداران قدرتی پس از انجام ست های 2 الی 3 تایی معمولا به سراغ رکورد خود رفته و یک تکرار را با حداکثر توان و قدرت انجام می دهند که در مورد کودکان و نوجوانان باید از این ست های آخر فاکتور گرفت.این افراد برای انجام این ست ها باید تا رسیدن به بلوغ کامل صبر کنند. بی صبری و شتاب را می توان دشمن شماره یک ورزشکاران رشته های قدرتی دانست. محققین بر روی این مسئله تاکید شدید دارند که ست های قدرتی تکی برای نوجوانان و کودکان ممنوع بوده و نباید توصیه و یا اجرا شود.پرسش: برای اجرای حرکات اصلی پاورلیفتینگ کدام روش بهتر است؟پاسخ: به طور کلی ورزشکار در رقابت های وزنه برداری قدرتی با 3 حرکت سر و کار دارد: ددلیفت، پرس سینه و اسکوات پا.زمانی که حرکت پرس سینه و یا اسکوات پا را انجام می دهید دو قسمت و دو فاز مشخص وجود دارد: فاز منفی و فاز مثبت. فاز منفی به این معنی است که شما وزنه را با تمرکز و با کنترلی که بر وزنه دارید به سمت پایین هدایت می کنید. در این فاز از حرکت نیروی جاذبه زمین وزنه را به سمت پایین می کشد و شما تنها کاری که می کنید کنترل وزنه است. در فاز دوم شما وزنه را به سمت بالا پرس کرده و یا با استفاده از عضلات پا در حرکت اسکوات آن را به سمت بالا هدایت می کنید. البته مرحله بسیار کوتاه و در برخی موارد نامحسوسی در بین این دو فاز نیز وجود دارد که در این مرحله شما تغییر جهت حرکت را دارید. این مرحله با وجود اینکه کمتر نمیز مورد توجه قرار می گیرد اما به جرات می توان گفت که نقش بسیار مهمی را در کم کردن مصدومیت ها و حتی در موفقیت وزنه بردار قدرتی کار خواهد داشت.در فاز اول باید وزنه را با کنترل دقیق و با تمرکزی که بر روی آن اعمال کنید به پایین هدایت کرده و در حین فرود آمدن وزنه نیز شتاب آن را به آهستگی و با احتیاط بگیرید تا در پایین ترین نقطه آن را به آرامی ثابت کرده و پس از مکث کوتاهی وزنه را در جهت عکس فاز اول شتاب داده و حرکت را تکمیل کنید.البته موارد یاد شده تنها در مورد 2 حرکت از 3 حرکت اصلی وزنه برداری قدرتی صدق می کند و در حرکت ددلیفت که اصولا در انجام آن حرکت، وزنه بردار قدرتی کار فاز منفی را تجربه نکرده و مکث را نیز به صورتی دیگر تجربه می کند مفهوم و معنی نخواهد داشت.زمانی که در انجام حرکت اسکوات و یا پرس سینه وزنه را به آرامی پایین می آورید عضلات نیز همانند لاستیکی که کشیده می شوند منبسط شده و بر طول آنها نیز افزوده می شود. زمانی که مکث کوتاه را انجام می دهید عضلات خود را برای انقباض مهیا کرده و در مرحله مثبت حرکت نیز عضلات با انقباض خود وزنه را به سمت بالا هدایت می کنند. در این مرحله از حرکت نیز عضلات کوتاه تر می شوند.کسانی که به صوت جدی ورزش وزنه برداری قدرتی را دنبال می کنند باید به این نکته نیز توجه داشته باشند که تمرین کردن و یا مسابقه دادن با حداکثر توان همواره با خطر مصدومیت نیز همراه بوده است. این ورزش در قیاس با ورزش های دیگر نظیر پرورش اندام و یا حتی وزنه برداری یک ضرب و دو ضرب خطرات بیشتری داشته است که باید در برنامه ریزی و در تمرینات باید به این مهم توجه کامل داشت.اصول برنامه نویسی در پرورش انداماصول برنامه نویسی تمرینورزشکاری که به نیت تمرین و به نیت پرورش دادن عضلات خود وارد باشگاه می شود انسانی است که در کنار زندگی روزانه ای که دارد قصد افزودن بر حجم عضلانی و یا قصد افزودن بر قدرت بدنی خود را دارد و هرگز نمی توان این قبیل رفتارهای برخی از ورزشکاران را پذیرفته و بر آن صحه نهاد که از اول هفته تا آخر هفته به طور مداوم و بی وقفه از بدن خود کار می کشند و گویی که هدف از زندگی و زنده بودن شان سر و کله زدن با وزنه بوده است و بس!در اغلب موارد ورزشکاران از برنامه های تمرینی نه چندان مناسبی که نیمچه مربی های دارو فروش و مکمل فروش برای آنها تنظیم می کنند بهره گرفته و یا حتی با برنامه های هر دمبیلی و هر چه پیش آید خوش آید تمرین می کنند.در برخی موارد هم که افراد در صدد دست و پا کردن برنامه تمرینی برای خود بر می آیند دست شان از همه جا کوتاه است و به برنامه های تمرینی شاون ری و رونی کلمن و اخیراً و پس از اعلام شدن نتیجه مسابقات مستر المپیا جی کاتلر که در نشریات و غیره تشریح می شود به چشم برنامه تمرینی مساعد برای هر شرایطی که ورزشکاران دارند نگاه کرده و این قبیل برنامه ها را اجرا می کنند.در برخی موارد دیده شده است که ورزشکاران تازه کار و نه چندان پیشرفته ای که از دارو و استروئید استفاده نمی کنند نیز از برنامه های تمرینی 6 روز در هفته استفاده کرده و به دلیل بسته بودن باشگاه در روزهای جمعه، این یک روز جمعه را به اجبار به استراحت گذرانده و از اول هفته بعد نیز تمرینات خود را شدت بیشتر دنبال می کنند.در بسیاری از موارد نیز دیده شده است کسانی که برنامه های تمرینی برای خود و برای دیگر ورزشکاران تنظیم می کنند در اولین بدیهیات اصول برنامه نویسی دست و پا می زنند!به جای تشریح تمرین جلو بازو با رونی کلمن و تشریح تمرینات ساق با لاری اسکوات و ... که اجرای چنین برنامه های برای مبتدیان و برای ورزشکارانی که در دسته آماتور، پیشرفته و متوسط تلقی می شوند حکم استقبال از خطر تمرین زدگی و افت وزنی و مصدومیت را دارد در این مقاله به تشریح برنامه تمرینی نه چندان خاص و ویژه ای پرداخته ایم و استفاده از آن برای ورزشکاران سطوح متوسط تا پیشرفته بسیار عالی خواهد بود.این برنامه بر اساس 4 روز تمرین در هفته و 3 روز استراحت در هفته بنا نهاده شده است. این برنامه تمرینی برای افزایش حجم مطلوب عضلانی برای رسیدن به بدنی ایده آل در پرورش اندام طراحی شده است.********شنبه: سینه/ دو سر جلو بازو/ ساقسینهv پرس سینه بر روی سطح صاف، 5 ست با 8 تکرارv پرس بالا سینه با دمبل، 4 ست با 8 تکرارv قفسه سینه با دمبل، 4 ست با 8 تکرارv پرس سینه با هالتر دست جمع، 4 ست با 8 تکراردو سر جلو بازوv جلو بازو هالتر صاف ایستاده، 4 ست با 8 تکرارv جلو بازو با هالتر  دست جمع، 4 ست با 8 تکرارساقv ساق پا ایستاده با دستگاه، 4 ست با 12 تکرارv ساق پا نشسته با دستگاه، 4 ست با 12 تکرار********یکشنبه: پاها/ شکمپاهاv اسکوات پا، 5 ست با 8 تکرارv پرس پا، 4 ست با 8 تکرارv لیفت پشت پا، 4 ست با 8 تکرارv روپا سیم کش، 4 ست با 8 تکرارv پشت پا سیم کش، 4 ست با 8 تکرارشکمv شکم خلبانی بر روی سطح صاف و با زانوهای صاف، 4 ست با 12 تکرارv شکم خلبانی با زانوهای خمیده، 4 ست با 12 تکرارv شکم بر روی سطح شیبدار، 4 ست با 12 تکرار********دوشنبه: استراحت کامل********سه شنبه: عضلات پشت/ ساق پاعضلات پشتv لت پشت گردن با سیم کش، 4 ست با 8 تکرارv زیر بغل هالتر خم دست بر عکس،4 ست با 8 تکرارv عضلات پشت با جفت دمبل، 4 ست با 8 تکرارv شراگز با هالتر از جلو، 4 ست با 8 تکرارv شراگز از پشت با هالتر، 4 ست با 8 تکرارساق پاv ساق پا ایستاده با دستگاه، 4 ست با 12 تکرارv ساق پا نشسته با دستگاه، 4 ست با 12 تکرار********چهار شنبه: استراحت کامل********پنجشنبه: سر شانه/ سه سر پشت بازو/ شکمسر شانهv سرشانه از پشت با هالتر، 5 ست با 12 تکرارv پرس نظامی از جلو با هالتر، 5 ست با 12 تکرارv نشر از جانب با جفت دمبل، 4 ست با 12 تکرارسه سر پشت بازوv پشت بازو هالتر خوابیده (بر روی پیشانی)، 4 ست با 8 تکرارv دیپ یا همان پارالل، 4 ست با 8 تکرارv پشت بازو سیم کش، 4 ست با 8 تکرارعضلات شکمv شکم خلبانی بر روی سطح صاف و با زانوهای صاف، 4 ست با 12 تکرارv شکم خلبانی با زانوهای خمیده، 4 ست با 12 تکرارv شکم بر روی سطح شیبدار، 4 ست با 12 تکرار********جمعه: استراحت کامل********همانگونه که در این برنامه پیشنهادی که به منظور تشریح کامل اصول برنامه نویسی تمرین نوشته شده است مشاهده می کنید سه روز در هفته به استراحت و 4 روز در هفته نیز به تمرین اختصاص داده شده است.استراحت کافی در طول هفته برای ورزشکاران و مخصوصا برای کسانی که در سطوح متوسط و مبتدی قرار داشته و تغذیه چندان حرفه ای نداشته و از استروئیدهای مرغوب نیز استفاده نمی کنند از اهم مسائلی است که باید رعایت شود و متاسفانه در بسیاری از موارد نیز رعایت نمی شود.عضلات در باشگاه مورد تمرین قرار داده می شوند و در روزهای استراحت و حتی زمانی که شما در خواب هستید رشد و نمو پیدا می کنند و اگر تمامی هفته را به تمرین اختصاص داده و فرصت کافی و لازم برای ریکاوری و برای رشد را در اختیار بدن قرار ندهید چه بسا که به جای افزایش حجم عضلانی با عارضه تمرین زدگی و با افت محسوس وزن و حجم نیز مواجه خواهید شد.در ایران چنین شایع شده است که هر چه برنامه سنگین تر و فشرده تر باشد پیشرفت و رشد نیز سریع تر حاصل خواهد شد اما حقیقت این است که برنامه تمرینی باید متناسب با شرایط و موقعیت فرد تنظیم شود.زمانی که چنین برنامه های تمرینی را برای شاگردان خود تنظیم و پیشنهاد می کنید یقینا اولین جمله ای که می شنوید این خواهد بود:می بخشید اما این برنامه برای من سبک نیست؟آخه می دونی جلو بازو کم نوشتید استاد!اگه آخر تمرین انرژی داشتم می تونم چند ست هم اضافه برم؟همه این گفته ها از این مسئله حکایت می کند که فردی که با وی طرف هستید اصول تمرین با وزنه را به درستی فرا نگرفته است و تمرین با وزنه را از روی تقلیدی که از این طرف و آن طرف دیده و مشاهده کرده است آموخته است.در صورتی که فردی که در سیستم پرورش اندام و در سطح آماتوری به عنوان ورزشکار سطح متوسط تا پیشرفته محسوب می شود حرکات این برنامه تمرینی را به درستی انجام داده باشد در انتهای تمرین انرژی چندانی برای افزودن بر این برنامه را نداشته و گذشته از این با این تعداد حرکت نیز در تمامی جلسات تمرین احساس رضایت خواهد کرد اما در صورتی که همین فرد تمرین با وزنه را سمبل کاری کرده و بدون اینکه تمرکز قوی بر روی عضله داشته و شدت تمرین را منحصرا متمرکز بر عضلات مورد تمرین کرده باشد این برنامه را به اتمام برساند یقینا نه تنها احساس رضایت نخواهد کرد بلکه شدت تمرین چندانی را در عضلات خود حس نکرده و انرژی بسیار زیادی را برای اجرای حرکات زاید نیز در وجود خود حس خواهد کرد.یکی از عمده ترین مشکلاتی که در برنامه نویسی تمرینی برای ورزشکاران سیستم جاری پرورش اندام در ایران وجود دارد مسئله اجرای صحیح حرکات تمرینی است که در قالب مقاله و تصویر و حتی فیلم و ... نمی توان آن را منتقل نمود و به همین دلیل نیز همواره بر این باور بوده و هستیم که حضور مربی بر بالای سر تمرینات شاگرد الزامی و اجباری است و با یک ورق سیاهه که به نام برنامه تمرینی به ورزشکار داده می شود نمی توان اجرای صحیح برنامه تمرینی را انتظار داشت.سال ها قبل که جسته و گریخته تمرین می کردم در یکی از باشگاه های تهران مشغول تمرین سبک و ملایم بوده و با یکی از دوستانی که علیرغم به دور بودن کامل از استروئید و داروهای ممنوعه و در اثر تمرین اصولی و تغذیه مناسب به آنچنان بدن زیبا، شکیل در عین حال حجیم معقولی دست یافته بود که ورزشکاران با اولین برخوردی که با وی داشتند از او طلب دوره می کردند ساعد و مچ با هالتر کار می کردیم.کل وزنه ای که در این حرکت به کار می بردیم یک میله هالتر خالی با وزن تقریبی 7.5 کیلوگرم بود اما فشاری که بر عضلات ساعد وارد می شد به قدری شدید و سوزاننده بود که گاه ناگزیر از ناله کردن و فریاد کشیدن می شدیم.یکی از این تنومندان لوله پولیکایی که از فرط افراطی که در مصرف اکسید متالون!!! داشت خود نیز به شکل این دارو در آمده بود نزدیک تر شده و با لحنی آکنده از غرور آزار دهنده ای که در پرورش اندام ایران زمین نیز به وفور و به فراوانی یافت می شود فرمود: داداش ما با 80 کیلو ساعد می زنیم آخ نمی گیم و ...او را نیز به تمرین ساعد دعوت کردیم و از او خواهش کردم که سبک ترین میله هالتری که در باشگاه سراغ دارد را در دست گرفته و به روشی که ما ساعد تمرین می کردیم ساعد کار بکند.شروع کرد به همان روش دیمی و سنتی تمرین کردن و از سبکی وزنه نیز شکایت کردن اما زمانی که زوایای آرنج ها و مچ ها، تمرکز بر روی وزنه و تمرکز بر روی عضله و تمرکز بر حرکت، دامنه و نحوه اجرای صحیح حرکت، نحوه چرخش صحیح مچ ها و ... را به درستی به وی تفهیم کردم و او به اجباری که من بر وی تحمیل کردم موفق به اجرای صحیح حرکت شد دیری نگذشت که با همین میله هالتر خالی به آستانه سوزش و ناتوانی عضله رسید و زمانی که اصرار بر ادامه حرکت کردم و سوزش و درد تکمیل شد زانو زد و با 120 و اندی کیلوگرم وزن زنانه و لوله پولیکایی که با مصرف استروئید و دارو گردآوری کرده بود رسماً گریست! این در حالی بود که این لوله پولیکای بی خاصیت همین حرکت ساعد و مچ را گاه با وزنه های سنگین 80 کیلوگرمی اجرا می کرد اما به دلیل اینکه از تمامی بدن خود برای بالا زدن وزنه استفاده کرده و حرکت را به درستی انجام نمی داد چنین درد و سوزشی را نیز که لازمه رشد است در عضلات خود حس نمی کرد.هدف از بازگو کردن این مطالب، شرکت در مسابقه خاطره نویسی بین مدارس نبوده است و هدف، روشن تر نمودن اهمیت اجرای درست حرکات تمرینی است که امروزه نیز کمتر کسی به آن اهمیت می دهد.|+| نوشته شده در  یکشنبه ۲ خرداد ۱۳۸۹ساعت 3:36  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتDnp بمبی واقعی در درون بدنDnp بمبی واقعی در درون بدنهمانگونه که پیشتر نیز ذکر شد امروزه استروئیدها و داروهای نوینی به پرورش اندام و به دیگر رشته های ورزش های قدرتی وارد می شود که تا همین چند سال قبل وجود خارجی نداشتند.دانشمندان عرصه داروسازی که دستی در دوپینگ کردن ورزشکاران حرفه ای دارند با تغییراتی که در ساختمان شیمیایی داروهای قدیمی می دهند به این داروها دست پیدا کرده و بدین ترتیب هم به ورزشکاران در راه رسیدن به حجم و ثدرت های عضلانی نه چندان سالم و عاری از عارضه کمک می کنند و هم اینکه به درآمد قابل قبول و قابل تاملی می رسند.این ماده که در این مقاله به آن می پردازیم را Dan Duchaine در اواخر دهه 90 میلادی وارد پرورش اندام و ورزش های قدرتی کرد.ولی به راستی این ماده چیست و چه اثراتی دارد؟ این سوالی است که در ذهن خیلی از افراد وجود دارد و در این مقاله به این سوال پاسخ خواهیم داد.در برخی موارد گفته شده است که این ماده، ماده ای به واقع خطرناک و کشنده است به گونه ای که کمترین بی احتیاطی در مصرف آن موجب بالا رفتن شدید دمای بدن شده و فرد را تا آستانه مرگ می کشاند و در برخی موارد نیز گفته شده است که این دارو موجب می شود تا فرد در همان مصرف اولی که دارد بینایی خود را از دست بدهد.چنین به نظر می رسد که این گفته ها تا حدود زیادی آمیخته با اغراق باشند ولی اگر از ماهیت واقعی این ترکیب اطلاع داشته باشید خواهید دید که این ادعا ها چندان هم به دور از واقعیت نبوده اند.از این حقیقت نیز نمی توان گذشت که این ماده به واقع ماده ای خطرناک و کشنده است و چندین ده مورد مرگ و میر نیز با مصرف این دارو دیده شده است.خواصی عجیباین دارو خواص عجیبی دارد به صورتی که اگر کپسول این دارو را در دست گرفته و آن را بشکنید و ماده اصلی این دارو با دست شما تماس پیدا کند لکه ای رنگی بر دست باقی خواهد گذاشت که این لکه به این راحتی ها پاک نمی شود و حتی با شستن نیز از بین نمی رود!موارد مصرف عجیباز این ماده همچنین به عنوان نوعی ماده ضد قارچ و حتی به عنوان ماده ای برای مقابله با علف های هرز و حتی به عنوان ماده ای حشره کش نیز استفاده شده است!گفته می شود در اوایل سال 1900 نیز از این ماده به عنوان نوعی ماده منفجره استفاده می شده است!هدف ما داستان سرایی نبود بلکه به این موارد اشاره کردیم تا این ماده را بهتر بشناسید و آن را دست کم نگیرید.فسفریل دار کردن همراه با اکسایشاین ماده بر طبق واکنشی که به oxidative phosphorylation معروف است عمل می کند. از این واژه در فارسی می توان به فسفریل دار کردن همراه با اکسایش یاد کرد که در اصطلاحات ورزشی نیز موضوعی شناخته شده است.افزایش دیوانه وار دمای بدنبه این معنی که مصرف این ماده موجب بالا رفتن شدید دمای بدن شده و متابولیسم بدن را به شدت افزایش می دهد.به همین دلیل نیز گفته می شود که مصرف این دارو موجب بالا رفتن شدید دمای بدن شده و در برخی موارد به کور شدن فرد و در برخی موارد نیز به تب های بسیار بالا که پایین آوردن آن به این راحتی ها ممکن نیست ختم می شود.خوردن تی ان تیخوردن این ماده که امروزه نیز در پرورش اندام دنیا شایع شده است و متاسفانه همانگونه که از سوالات مطرح شده ورزشکاران بر می آیید پای آن به پرورش اندام ایران نیز باز شده است دست کمی از خوردن تی ان تی و سی چهار که هر دوی این مواد، نوعی ماده منفجره قدرتمند هستند نداشته است چرا که خود این ماده نیز روزگاری به عنوان ماده ای منفجره به کار گرفته می شد!پرورش اندامی که من می بینم حتی اگر شایع شود که خوردن تی ان تی که نوعی ماده منفجره خیلی قدرتمند است و برای ساخت دینامیت مورد استفاده قرار می گیرد موجب سوختن چربی ها می شود از این ماده استقبال شدید می کند حتی اگر علم به این موضوع داشته باشد که خوردن این ماده در 99 درصد موارد منجر به مرگ می شود و در 1 درصد موجب سوختن چربی ها می شود!!!به جای اینکه 99 درصد را دیده و عبرت بگیرند و از مصرف این ماده (تی ان تی) که ما به عنوان مثال آن را مطرح کردیم خودداری کنند 1 درصد را دیده و یا به شایعات و تجویزهای کشنده دل خوش کرده و اعتماد کرده و این ماده را می خورند!به جای اینکه به شایعات دل بسته و یا قضایا را آنچنان که دوست دارید باشد بپذیرید حقایق را در نظر بگیرید و قضایا را آنچنان که هستند و اتفاق می افتند قبول کنید.از فلسفه و نصیحت که بگذریم به مبحث تولید انرژی در بدن می رسیم که برای تکمیل مبحث DNP پرداختن به مقدمات آن ضروری به نظر می رسد.تعامل سیتوپلاسم و میتوکندریسوزاندن بافت های چربی که مشکلاتی را در پرورش اندام رقم می زند و همگان نیز از آن فرار می کنند نیازمند تعامل و همکاری سیتوپلاسم و میتوکندری است.میتوکندری هایی که در درون سلول ها قرار دارد انرژی را از مواد غذایی تهیه کرده و آن را به فرم ATP که برای بدن قابل استفاده است تبدیل کرده و در اختیار بدن قرار می دهند.ATPATP اصلی ترین مولکولی است که انرژی را به درون سلول ها و به بافت های مغزی و عضلانی می رساند و بدن شما نیز این مولکول ها را به عنوان اصلی ترین منبع انرژی خود می شناسد.در صورتی که عضوی از بدن با کبمود این ماده در بدن مواجه شود مرگ آن نیز حتمی خواهد بود و اگر این عضو، مغز شما باشد یقینا نمی توان امیدی به زنده بودن نیز داشت.حال DNP چه ربطی به این قضایای ATP و میتوکندری دارد الان عرض می کنم.مکانیسم اثر DNPبه دقت به مکانیسم اثر ماده ای که به نام DNP عرضه می شود و روزگاری به عنوان حشره کش و علف کش و ماده منفجره از آن استفاده می شد و امروزه سر از مراکز پرورش اندام در آورده است توجه کنید.DNP با فرایند و واکنشی که به نام «فسفریل دار کردن همراه با اکسایش» از آن یاد کردیم موجب می شود تا عضلات شما از مولکول های ATP تهی شوند.در نتیجه خالی شدن عضلات از مولکول های انرژی زای ATP، میتوکندری ها نیز که از هوش خوبی برای زنده نگاه داشتن شما برخوردار هستند و در شرایط افت میزان ATP در بدن به خوبی وارد عمل می شوند به فعالیت خود شدت داده و با تمام توانی که در خود دارند شروع به فعالیت می کنند تا بدین ترتیب افت میزان ATP در بافت های عضلانی را جبران کنند.تولید دیوانه وار انرژیدلیل بالا رفتن شدید و کشنده دمای بدن در اثر مصرف این دارو که در برخی موارد در باشگاه ها و در مراکز مشاوره ایران به نام داروی طلایی به خورد ورزشکار نگوت بخت داده می شود نیز همین مسئله تولید دیوانه وار انرژی در بدن می باشد که در برخی موارد حتی به مرگ و میر افراد نیز ختم شده است.ATPaseATPase آنزیمی است که موجب شکسته شدن مولکول های ATP شده و موجب می شود تا انرژی موجود در این مولکول ها آزاد شده و به مصرف تولید انرژی در بدن برسد.DNP همچنین از انقباض عضلات نیز جلوگیری می کند و حتی فعالیت ATPase را نیز تشدید می کند.DNP و کاهش وزنتمام این مقدمات اعم از کاهش انقباض و افزایش روند کار تجزیه شدن مولکول های ATP از یک سو و افزایش میزان تولید این مولکول ها در میتوکندری ها از سوی دیگر که به آنها اشاره شد به این نقطه می رسد که DNP نیاز بدن به انرژی و تولید انرژی در بدن را طرز دیوانه واری افزایش می دهد.افزایش نیاز بدن به انرژی به این معنی است که شما نیاز به خوردن مواد غذایی زیادتر پیدا خواهید کرد ولی با توجه به اینکه ظرفیت معده برای پذیرش غذا نیز محدود است اولا از ذخیره شدن غذا به صورت بافت چربی در بدن جلوگیری خواهد شد و از سوی دیگر نیز با تشدید دیوانه وار انرژی زایی در بدن، با آب شدن چربی های زاید در بدن نیز مواجه خواهید شد.آزمایش بر روی نمونه های حیوانیآزمایش نمونه های واقعی بر روی حیوانات نشان داده است که خوراندن این ماده به حیوان با افزایش 60 درصدی متابولیسم همراه می شود که این مقدار افزایش در برخی موارد با کور شدن و با بالا رفتن شدید تب و حتی با مرگ حیوان همراه شده است.ولی حیوانی که نمی میرد با کاهش شدید وزن بی کیفیت روبرو شده و با آب شدن چربی های زاید در کمتر از چند هفته رو در رو می شود.آزمایش بر روی نمونه های انسانیو این در حالی است که مصرف این ماده در موارد انسانی مسلما با افزایش بیش از این مقدار در متابولیسم بدن همراه شده است و به همین دلیل نیز ادعا می شود که این ماده، ماده ای به غایت موثر اما به غایت کشنده و خطرناک است.کسانی که از این ماده استفاده کرده اند با افزایش معادل 40 الی 80 درصدی متابولیسم پایه بدن روبرو شده اند و این رقم، رقمی وحشتناک است که یا منجر به کوری و مرگ می شود و اگر فرد از این دو عارضه جان سالم به در ببرد با کاهش شدید چربی های زاید بدن و با کات افسانه ای رو در رو می شود.اما عقل سلیم حکم می کند به دلیل خطراتی که مصرف این ماده که نام دارو نیز بر آن نیز نمی توان نهاد دارد دور آن را خط قرمز بکشید.زمانی که متابولیسم پایه بدن در این شدت بالا می رود چربی های بدن نیز تا هر اندازه هم که سمج باشند شروع به آب شدن می کنند و روند آب شدن و سوختن این چربی ها نیز به قدری تند است که فرد با کات شدن بدن در کمتر از چند هفته و حتی در کمتر از چند روز مواجه می شود.از بین رفتن ذخیره های گلیکوژنیDNP ماده ای است که حتی موجب از بین رفتن ذخیره های گلیکوژنی عضلات می شود و بدین ترتیب نیز نیاز بدن به سوزاندن چربی ها را افزایش می دهد.افزایش تعداد تنفساین ماده همچنین موجب افزایش تعداد تنفس در دقیقه می شود و بدین ترتیب می توان گفت که به افزایش اکسیژن گیری بدن نیز ختم می شود.کند شدن حرکت خوناین ماده همچنین موجب کند شدن حرکت خون در رگ ها شده و بر چسیندگی خون نیز می افزاید و همه این عوامل نیز به افزایش نیاز بدن به اکسیژن نیز می شود.تپش قلببدن برای جبران کاهش اکسیژن در عضلات و برای تامین نیاز بدن به اکسیژن مجبور به افزایش برون داد و کارکرد قلب می شود و از سوی دیگر تعداد تنفس در دقیقه نیز برای تامین نیاز بدن به اکسیژن افزایش می یابد.به عبارت ساده می توان گفت که مصرف این ماده موجب تپش قلب و موجب نفس نمغس زده فرد نیز می شود.استفاده از این ماده در برخی موارد در برخی مراکز غرب برای افرادی که از چربی زاید فراوان در بدن خود رنج می برند و آب از سرشان نیز گذشته است تجویز می شود و برخی از ورزشکاران نیز از این دارو به صورت خودسرانه استفاده می کنند و در برخی موارد نیز این دارو را دفرمه کرده و آن را به نام داروی طلایی برای کاهش وزن و برای کات کردن بدن و به قیمت های نجومی به ورزشکار قالب می کنند.اگر این ماده به شما تجویز شد و یا این ماده به نام داروی طلایی به شما عرضه شد و یا اینکه خودسرانه تصمیم به مصرف این دارو گرفتید بدانید که اولا در بهترین حالات و در بهترین شرایط که رعایت تمامی احتیاطات شده باشد نیز مرگ در اثر تب بالا و کور شدن در اثر مصرف این ماده وجود دارد و گذشته از این، مصرف این ماده برای دوره هایی بیش از 20 روز جنون محض است.کاهش قدرت انقباضهمانگونه که گفتیم این ماده موجب کاهش انقباض در عضلات نیز می شود و به همین دلیل می توان گفت که مصرف این دارو با تمرین در باشگاه که با انقباض عضلانی نیز در ارتباط است عملا هم خوانی ندارد و به همین دلیل نیز استفاده از این ماده برای کاهش وزن و کات کردن بدن معمولا در مورد افرادی به کار گرفته می شود که در آستانه شروع پرورش اندام هستند و چربی انباشته بدن آنا از حد افزون است و این افراد نیز در طی دوره ای که از این ماده استفاده می کنند معمولا از تمرین دوری می کنند.البته این گفته در مورد کسانی که در مراکز مشاوره اروپا و آمریکا برایشان نسخه پیچی می شود صدق می کند و در ایران که تجویز اکسی متولون به دختر بچه 13 ساله نیز رایج است اولا این دارو را در برخی موارد به نام داروی طلایی و به قیمت های بسیار بالا به مردان و حتی در برخی موارد به زنان!!! عرضه می کنند بی آنکه به فردی که از این ماده استفاده می کند اطلاعاتی در مورد این ماده و در مورد مکانیسم اثر و خطرات استفاده از این ماده داده شود و ثانیا به همراه مصرف این ماده، در برخی موارد برنامه های تمرینی سنیگن نیز برای فرد تنظیم می کنند!DNP و هورمون های تیروئیداین ماده همچنین موجب بر هم خوردن تعادل هورمون های تیروئید در بدن می شود و برهم خوردن تعادل هورمون های تیروئید در بدن نیز موجب بروز خستگی مزمن و حتی جمود عضلانی می شود.از دیگر عوارض منفی این ماده می توان به بر هم خوردن نظم تنفس اشاره کرد به این معنی که فرد را بی دلیل و بدون اینکه کار بدنی سنگینی انجام دهد به نفس نفس می اندازد.تعرق شدید زرد رنگ!!!کسانی که از این ماده استفاده می کنند دچار تعرق شدید نیز می شوند با این تفاوت که عرق این افراد بر خلاف عرق افراد معمولی که بی رنگ است رنگی متمایل به زرد دارد.بدن افرادی که از این ماده استفاده می کنند نیز در اغلب موارد بوی غیر طبیعی و بسیار زننده دارد به گونه ای که حتی گاه استحمام های مکرر و استفاده از ادکلن نیز کارساز نمی شود.تغییر مزه دهانافرادی که از این ماده استفاده می کنند از تغییر مزه دهان و از احساس مزه ای نامطبوع در دهان خود نیز شکوه و شکایت می کنند.همانگونه که ذکر شد دمای شدید بدن و تب بسیار بالا نیز با این دارو به فراوانی دیده می شود که گاه برای پایین آوردن تب حتی از تنقیه آب یخ نیز استفاده شده است!کور شدن و از دست دادن بینای به دلیل سوختن و از بین رفتن سلول های حساس شبکیه نیز با مصرف این ماده بمب مانند دیده شده است ولی با همه این تفاسیر می توان گفت آنچه که ورزشکاران را به سمت و سوی استفاده از چنین مواد پر خطر می کشاند کاهش شدید و افسانه ای چربی در حد و اندازه های نیم کیلوگرم در روز است.خود حساب کنید که کاهش نیم کیلو گرم چربی در روز در طول یک دوره 20 روزه مصرف این دارو به چه عددی می رسد؟ به عدد 10 کیلوگرم کاهش چربی در یک دوره 20 روزه می رسیم!!!داروی طلاییدارویی که به نام داروی طلایی به شما قالب می شود در برخی موارد چیزی نیست به جز این دارو که چنین فجایعی را در بدن رقم می زند ولی موجب کاهش این چنینی بافت چربی در بدن نیز می شود.بینایی فدای چربی سوزیگفتیم که یکی از عوارض این ماده، نابینایی مطلق و یا کاهش قدرت بینایی است. به همین دلیل نیز استفاده های طولانی مدت و همچنین استفاده از دزهای افراطی این ماده تحت هیچ شرایطی تجویز نشده است و استفاده های معمولی در دوره های کوتاه مدت این ماده نیز به نوعی جنون تشبیه شده است.این چه منطقی است که بینایی و نور دیده خود را به خاطر زدودن چربی های زاید از پهلوهای خود بدهید؟!قند کافیاستفاده از این ماده دیوانگی و جنون محض است اما با این وجود افرادی که سهوا و یا عمدا از این ماده استفاده می کنند باید بدانند که مصرف قند کافی به همراه این ماده الزامی است.رژیم های کتوژنیکرژیم های غذایی کتوژنیک یعنی رژیم های غذایی عاری از قند با این ماده هم خوانی ندارد و رعایت کردن چنین رژیم هایی به همراه این ماده معمولا منجر به مرگ فرد می شود.DNP و آب مرواریدبرای در امان ماندن از مشکلات بینایی و کاتاراکت معمولا این ماده را باید با مواد دیگری مصرف کرد که به دلیل اینکه اصولا قصد تجویز و توصیه به مصرف هیچ دارویی را نداریم از پرداختن به این مسئله خودداری کرده و به این مهم اشاره می کنیم که مصرف این ماده بدون توجه به این نکته مهم موجب کوری و یا دست کم موجب احساس وجود جسم خارجی در چشم شده و در آینده نیز به آب مروارید ختم خواهد شد.از تپش قلب که بگذریم باید گفت با وجود اینکه این ماده عوارض یاد شده را دارد ولی برای کارکرد طبیعی قلب مضر نیست و بر روی کبد نیز فشار محسوسی را اعمال نمی کند.افزایش و با کاهش فشار خون نیز با مصرف این ماده دیده نشده است و این در حالی است که استروئیدها معمولا چنین عوارضی را رقم می زنند.همانگونه که ذکر شد این ماده موجب کاهش میزان ترشح هورمون های تیروئید در بدن می شود و برهم خوردن ناگهانی بالانس این هورمون ها در بدن افراد سالم و عادی نیز گذشته از اینکه به مشکلات بینایی ختم می شود معمولا به احساس عجیب و تجربه نشده جمود عضلانی که معمولا در مورد افراد مرده رخ می دهد می انجامد!همانگونه که استفاده از قندها به همراه مصرف این ماده الزامی است استفاده از مکمل های ویتامینی نیز الزامی به نظر می رسد.حتی گفته می شود که استفاده از مکمل های انرژی زا به همراه مصرف این ماده نیز ضروری خواهد بود.DNP و T3به دلیل اینکه این ماده از ترشح هورمون های تیروئیدی جلوگیری کرده و تبدیل T4 به T3 را نیز مهار می کند گفته می شود افرادی که از این ماده استفاده می کنند حتما باید مقداری از نوع دارویی هورمون T3 را نیز مصرف کنند.به دلیل اینکه اصولا قصد آموزش مصرف هیچ دارویی را نداریم از ذکر دزهای لازم برای مصرف هورمون T3 نیز خودداری می کنیم.DNP، تائورین و پتاسیماستفاده از تائورین و پتاسیم به همراه این ماده نیز ایده بدی نیست و مصرف آب فراوان در طول روز هم برای پایین بردن دمای بدن و هم برای دفع سموم از بدن که به صورت ادرار و عرق دفع می شود ضروری است.این ماده که در هیچ سطری از این مقاله نیز نام دارو بر آن اطلاق نکردیم در لابراتوارهای زیر زمینی تولید و عرضه می شود و به همین دلیل نیز هیچ اطمینانی به کیفیت آن نیست.این ماده بر خلاف آنچه که در ایران و در قبال قالب کردن آن به ورزشکار به نام داروی طلایی پول های هنگفتی از بابت آن طلب می شود دارویی ارزان قیمت محسوب می شود و در بازار سیاه اروپا و آمریکا در قبال پرداخت یک دلار می توان 200 میلی گرم از این ماده را تهیه کرد|+| نوشته شده در  یکشنبه ۲ خرداد ۱۳۸۹ساعت 3:33  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتانسولین مورد نیازانسولین مورد نیازاینکه شما روزانه به چند واحد انسولین نیاز دارید و در چه ساعاتی باید تزریق خود را انجام دهید، به عوامل زیر بستگی دارد:* نوع انسولین تجویز شده توسط پزشک* رژیم غذایی* فعالیت بدنی* دیگر داروهای مصرفی* مقدار انسولینی ( در صورت وجود) که از سلول های بتای فعال باقی مانده در لوزالمعده ترشح می شود.انواع انسولین هابیشتر انسولین هایی که امروزه مورد استفاده می گیرند به صورت مصنوعی و مطابق با ساختار انسولین موجود در بدن انسان در آزمایشگاه ها تولید می شوند. در هر حال، هنوز هم عده معدودی از افراد دیابتی از انسولین های حیوانی استفاده می کنند. این قبیل انسولین ها، از لوزالمعده گاو (bovine insulin) و یا خوک (porcine insulin) گرفته می شود.انسولین های تولید شده به 6 دستۀ سریع الاثر، رگولار، NPH، لِنت، اولترالِنت و طولانی اثر تقسیم می شوند و هر کدام ویژگی های خاص خود را دارند. زمان شروع فعالیت انسولین، مدت زمانی است که به طول می انجامد تا این هورمون وارد جریان خون شده و کار خود را برای پایین آوردن قند خون آغاز کند. زمان اوج اثر، زمانی است که دوز انسولین موجود در خون به حداکثر مقدار خود می رسد. طول مدت اثر، مدت زمانی است که انسولین در خون موجود بوده و فعال است،این زمان از آغاز تزریق تا پایان اثر محاسبه می شودپزشک معالج شما ممکن است دو نوع انسولین را به صورت تزریق ترکیبی و همزمان و یا هر یک به تنهایی و در زمان های مجزا برایتان تجویز نماید. البته امروزه برخی از شرکت های دارویی اقدام به تولید انسولین هایی نموده اند که در هر ویال، ترکیبی از دو نوع انسولین وجود دارد و برای استفاده گروه اول مناسب است.روش های تزریق انسولینامروزه روش های گوناگون و متعددی برای تزریق انسولین وجود دارد، مانند سرنگ، قلم، jet injectorو پمپ انسولین.استفاده از سرنگ ارزان ترین و در دسترس ترین راه است و برای آن دسته از افرادی که ترکیبی از دو نوع انسولین را تزریق می کنند، مناسب است.قلم انسولین جایگزین جدیدتری برای سرنگ به شمار می آید. کارتریج انسولین آن در داخل دستگاه قرار داشته و به دو صورت یکبار مصرف و چند بار مصرف ( با کارتریج های قابل تعویض ) ارائه می شود. این دستگاه به شکل یک خودکار بوده و شامل سوزنی باریک در زیر درب و یک شاسی در انتهای آن است. درجه قابل تنظیمی نیز در ته آن قرار دارد که دوز انسولین توسط آن مشخص می شود. همچنین برای سهولت کار، امروزه قلم های انسولین و کارتریج های حاوی مقادیر متعارف تجویز شدۀ انسولین (مانند نسبت 70 به 30،NPH و رگولار) نیز در بازار موجود است. عده ای از افراد دیابتی به دلیل کاربرد آسان و ابعاد قابل حمل، استفاده از قلم را به سرنگ ترجیح می دهند.jet injector وسیلۀ دیگریست که برای تزریق انسولین به کار می رود. این دستگاه، دوز مورد نیاز را با فشار و بدون نیاز به سوزن، به زیر پوست اسپری می کند. این روش برای آن دسته از افرادی که به سوزن حساسیت دارند، مناسب می باشد. به هر حال، این دستگاه ها - به علت قیمت بالایی که دارند - اغلب در بازار مصرف در دسترس نمی باشند.در میان روش های ذکر شده در بالا، عملکرد پمپ انسولین بیش از سایرین قادر به شبیه سازی عمل لوزالمعده بوده و برای برخی از دیابتی های نوع 1 مناسب است. این دستگاه الکترونیکی به یک لولۀ باریک و سوزنی در انتهای آن متصل است. انسولین داخل دستگاه از مسیر لوله و توسط سوزن باریکی که در زیر پوست شکم قرار دارد، به درون بدن تزریق می شود. آنچه که پمپ انسولین را بسیار شبیه به لوزالمعده می کند آن است که این دستگاه همواره مقدار مشخصی از انسولین را، به طور مداوم و آهسته ، به عنوان دوز پایه (بازال) در زیر پوست تزریق می کند. پیش از مصرف هر وعده غذایی، استفاده کنندۀ پمپ می تواند دستگاه را برای تزریق مقدار مشخصی انسولین سریع الاثر تنظیم کرده و از بالا رفتن قند خون بعد از غذای خود جلوگیری کند. میزان انسولین تزریقی پمپ در طول روز، بر حسب نیاز مصرف کننده، قابل تنظیم و تغییر می باشد.نحوۀ تزریق انسولینتفاوتی ندارد که از چه روشی برای تزریق انسولین استفاده می کنید، فقط باید مطمئن باشید که تزریق خود را در محلی انجام می دهید که میزان مناسبی از چربی در زیر پوست قرار دارد. تزریق انسولین به صورت زیر جلدی (زیر پوستی) و اغلب بدون هیچ گونه درد و یا سوزشی انجام می شود.قبل از هر چیز، حتماً از پزشک معالج خود بخواهید که روش صحیح تزریق را به شما آموزش دهد. سرعت جذب انسولین، به محل تزریق بستگی دارد. به طور مثال جذب انسولین تزریق شده برروی ران ها کند تر از ناحیه شکم صورت می گیرد.توصیه می شود از تزریق انسولین در یک ناحیۀ ثابت که موجب ایجاد توده های چربی در زیر پوست و مانع از جذب به موقع انسولین می گردد، خودداری کنید و محل تزریق را به صورت گردشی عوض نمایید.زمان تزریق انسولین به نوع و مدت اثر آن در بدن بستگی دارد. به عنوان مثال، انسولین های سریع الاثر درست قبل از مصرف غذا تزریق می شود در حالی که برای انسولین های طولانی اثر، به علت دوام تقریباً 24 ساعته شان، یک بار تزریق در طول روز کافی است. به هر حال، زمان و مقدار تزریق انسولین شما بر اساس تشخیص پزشک معالجتان صورت می گیرد. درمان با انسولین یک دوره آموزشی است که خود شما باید آن را فرا بگیرید. طول این دوره بر حسب میزان قند خون شما و رژیم غذایی تان از چند هفته تا چند ماه متغیر است. به مرور زمان که قند خونتان تحت کنترل تان در می آید، قادر خواهید بود که با توجه به میزان قند خونی که دستگاه اندازه گیری تان نمایش می دهد، تا چند واحد دوز تزریقی خود را افزایش و یا کاهش دهید.شرایط نگهداری انسولینهمیشه ویال های انسولین خود را طبق آنچه که در بروشور داخل جعبه ذکر شده است، نگهداری کنید. حرارت بسیار بالا می تواند از تأثیر انسولین بکاهد، به همین دلیل، هرگز ویال ها را در معرض نور مستقیم خورشید قرار ندهید. به خاطر داشته باشید که بعد از باز شدن درب ویال ها، حتماً آن ها را در یخچال نگهداری کنید.نکاتی دربارۀ نحوۀ نگهداری انسولین* اگر قصد مسافرت در هوای گرم و یا سرد را دارید، ویال های انسولین تان را در جایی، به طور مثال در داخل کیفتان، و در شرایطی متعادل نگهداری کنید تا در معرض تغییرات دمایی شدید نباشد.* چنانچه از انسولین NPH استفاده می کنید، پیش از تزریق ویال آن را در کف دستتان بغلتانید و به هیچ وجه آن را محکم تکان ندهید. تکان های شدید، ساختار انسولین را از بین برده، آن را لخته لخته کرده و از تأثیرات آن می کاهد.* اگر در ویال انسولینِ رگولار خود توده های کریستالی و یا کدورتی مشاهده کردید از مصرف آن خودداری کنید. انسولین رگولار تنها در شرایطی قابل استفاده است که کاملاً شفاف باشد.* به تاریخ انقضا درج شده بر روی ویال انسولین دقت کنید. انسولین های تاریخ گذشته بی اثر بوده و قند خون شما را پایین نمی آورند.* اگر انسولینتان به نظر سالم می رسد ولی قند خون شما را پایین نمی آورد، آن را دور انداخته و ویال تازه تری را جایگزین آن کنید.در ایران، شرکت دارویی اکسیر تولید کنندۀ انسولین های NPH و رگولار است .آنچه که در زیر می آید، برگرفته از سایت این شرکت و حاوی نکاتی در مورد نحوۀ نگهداری انسولین تولید شده توسط این شرکت می باشد.نحوه حمل انسولین* انسولین را به هیچ وجه در جای گرم و یا خیلی سرد قرار ندهید.* انسولین را بین لباسهای ساک دستی تان بگذارید.|+| نوشته شده در  یکشنبه ۲ خرداد ۱۳۸۹ساعت 3:32  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتحقایق بالینی در مورد Igf-1حقایق بالینی در مورد Igf-1IGF-1 هورمون پپتیدی است که از 70 آمینو اسید تشکیل شده و به دسته فاکتورهای رشد شبه انسولین تعلق دارد که به طور طبیعی نیز در بدن آدمی تولید می شود. این هورمون شباهتی 50 درصدی با هورمون شناخته شده انسولین داشته و از نظر فعالیت بیولوژیکی نیز شباهت های زیادی به هورمون انسولین داشته است. IGF-1 را می توان میانجی رشد عرضی و حتی طولی در بدن دانست که رشد قدی و وزنی و حجمی دوران بلوغ را تکمیل می کند.به مرور زمان که پا به سن می گذاریم از میزان ترشح این هورمون در بدن نیز به نحو چشمگیری کاسته می شود و صد البته شرایط بد تغذیه و آب هوا و همچنین کاهش طبیعی و یا غیر طبیعی ترشح هورمون رشد در بدن آدمی نیز میزان تولید و ترشح این هورمون پپتیدی را دچار اختلال می کند.شاید در مورد قدرت این هورمون بد نیست به این مهم اشاره کنیم که در تشخیص آکرومگالی (غول آسایی) که در معدود مواردی به طور طبیعی و در اثر بر هم ریختن بالانس هورمونی در بدن رخ می دهد میزان ترشح این هورمون در بدن فاکتوری تعیین کننده تر از میزان ترشح هورمون رشدی بوده بوده است که همگان آن را عامل اصلی رشد قدی و آکرومگالی در انسان می دانند!تقریبا 95 درصد از کل IGF-1 ی که در خون پرسه می زند به صورت باند شده با پروتئین بوده و در هیبت IGFBPs دیده می شوند. BP3نشان دهنده باند شدن IGF-1 با پروتئین می باشد و همانگونه که در مباحث قبلی اشاره کردیم باند شدن این هورمون با پروتئین های اضافی به افزایش چند صد در صدی نیمه عمر این دارو انجامیده و امکان بروز اثرات جادویی این هورمون را فراهم می کند.زمانی که آدمی پا به سن می گذارد از میزان ترشح هورمون رشد در بدن کاسته شده و سطح سرمی IGF-1نیز در بدن کاهش پیدا می کند و دلیل اصلی افت حجم و قدرت بدنی و دلیل اصلی تجمع چربی زاید در بدن نیز همین مسئله یعنی بر هم خوردن تعادل هورمونی بوده است.تحقیقات نشان داده است که افزایش سطح سرمی (از طریق نمونه های خارجی این هورمون به بدن) در مورد افرادی که در مرحله پیری قرار ندارند موجب افزایش 15 درصدی حجم عضلات و موجب افزایش 14 درصدی قدرت بدنی می شود و در صورتی که از این ترکیب در سنین پیری استفاده شود با توجه به اینکه موجب احیای قوای از دست رفته ناشی از پیری شده و بافت های عضلانی از دست رفته در نتیجه فرایند طبیعی پیری را نیز دوباره باز سازی می کند می توان افزایش حجم و افزایش قدرت 27 درصدی را پیش بینی کرد و ....فاکتور رشد شبه انسولین -1 یا سوماتومدین CIGF-1 یک هورمون پلی پپتیدی است که مثل انسولین از 70 اسید امینه تشکیل شده. این ماده یک هورمون خیلی انابولیک که عمدتا در کبد(هم چنین در بافت های محیطی) با تحریک هورمون رشد ازاد می شود.این هورمون مسئولیت بیشتر فعالیت های هورمون رشد(GH) از قبیل احتباس نیتروژن و سنتز پروتئین وهم چنین هیپرپلازی سلول عضله (افزایش در تعداد سلول های عضلانی) و میتوژنژ(رشد فیبرهای عضلانی جدید) را بر عهده دارد ,همینطور می تواند سبب هیپرتروفی عضله اسکلتی شود.IGF و هورمون رشد بهم وابسته اند. پیش از این مشخص شده بود که سطح IGF و GH بطور چشمگیری در تمرینات ورزشی بالا می رود که این یک فاکتور اصلی در تاثیرات انابولیک است.در بسیاری از مواقع ممکن است که از IGF به جای هورمون رشد استفاده شود.از اینرو این ماده برای رشد عضله لازم و کافی به نظر می رسد و هم چنین یک ضد کاتابولیک قوی است.اثرات انابولیک IGF رابطه مستقیمی با مقدار پروتئین دارد وبرای نتیجه بهتر باید به مقدار کافی پروتئین بخورید.IGF ممکن است از منافع خاص به ورزشکاران وارد عمل می شود ، چون ممکن است توانایی ورزشکار را برای یادگیری مهارت های جدید و تکنیک های مربوط به ورزش خود را بهبود بخشد.این ماده تشکیل کلاژن و کمک به ترمیم غضروف را بهبود می بخشد و همینطور موجب تراکم مناسب استخوان و تنظیم تراکم ان می شود.IGF درورزشکاران و بدنسازانی که صدمه مفاصل را تجربه کرده اند مفید می باشد و به طور قابل ملاحضه ای موجب کاهش زمان بهبود و هم چنین افزایش قدرت در ناحیه بهبود یافته می شود.IGF موجب افزایش 15% توده عضلانی و 14% افزایش قدرت به طور میانگین میشود.یک وابستگی خیلی زیاد و عمل مشترک بین IGF و هورمون رشد و انسولین وجود دارد و کسانی که IGF و هورمون رشد را با هم استفاده کرده اند توده عضلانی بیشتری کسب کرده اند تا استفاده هر یک به تنهایی. علاوه بر این, یک احتمال هست که تستوسترون با همکاری هورمون رشد سبب افزایش سطح IGF در عضلات می شود و بهترین عملکرد هورمون رشد زمانی که در رابطه با هورمون تستوسترون استفاده می شود. هورمون رشد حساسیت به انسولین را افزایش می دهد.محبوب ترین نوع IGF موجود در بازار سیاه هم اکنون LR3IGF-1 (Long R3 IGF-1) است که از 83 اسید امینه تشکیل شده و2 تا3 برابر قوی تر از IGF-1 هست.دوز مصرفی: 60mcgs -120mcgs در روزدید کلیقسمت پیشین هیپوفیز ، مهمترین و بزرگترین قسمت هیپوفیز است. این بخش قدامی در انسان 70 درصد وزن غده را تشکیل می-دهد و محل سنتز و ترشح چندین هورمون است که بیشتر عمل تحریک و تنظیم ترشحات سایر غدد درون ریز را به عهده دارند و به همین جهت آنها هورمونهای محرک (Stimulating hormone) می-نامند. هورمون پرولاکتین یا لاکتوژن و هورمون رشد یا سوماتوتروپین هورمون ، از مهمترین هورمونهای بخش قدامی هیپوفیز هستند.تمامی هورمونهای قدامی هیپوفیز از یک پیش ساز گلیکوپروتئینی حاصل می-شوند. این ترکیب پیش ساز از 264 اسیدآمینه ساخته شده است که پرواوپیوملانوکورتین گویند. این ترکیب هیدرولیزهای آنزیمی مختلفی را تحمل کرده و در نتیجه به پپتیدهایی با اندازه-های مختلف تبدیل می-شود که هر کدام از پپتیدهای حاصل ، عمل هورمونی خاصی را انجام می-دهند. ترکیب پرواپیوملانوکورتین بوسیله سلولهای حلقه قوسی غده هیپوتالاموس و سلولهای قدامی هیپوفیز ، سنتز می-گردد.نحوه عملکرد هیپوتالاموس و هیپوفیز قدامیهیپوتالاموس مغز ، مرکز هماهنگ کننده سیستم آندوکرین می-باشد که پیامها را ازسیستم اعصاب مرکزی دریافت و هماهنگ می-کند. در پاسخ به پیامها ، هیپوتالاموس تعدادی از هورمونهای تنظیمی (عوامل آزاد کننده) را تولید می-نماید که مستقیما از طریق عروق خونی اختصاصی و نورونهایی که دو غده را به- یکدیگر متصل می-کنند به غده هیپوفیز مجاور ، منتقل می گردد. غده هیپوفیز از دو قسمت با عملکرد متفاوت تشکیل شده است. به هیپوفیز خلفی انتهای آکسونی نرونهای متعددی می-رسد که از هیپوتالاموس منشا می گیرند.هیپوفیز قدامی با تولید هورمونهای محرک به هورمونهای هیپوتالاموسی موجود در گردش خون ، پاسخ می-دهند. این پلی-پپتیدها رده بعدی غدد آندوکرین شامل قسمت قشری غدد فوق کلیوی ، غده تیروئید ، تخمدان و بیضه را فعال می-نمایند. به دنبال تحریک این غدد ، هورمونهای اختصاصی آنها وارد گردش خون شده و به گیرنده-های هورمونی موجود در روی یا داخل سلولهای هدف ، متصل می-گردند. هورمون رشد مترشحه از هیپوفیز قدامی بر روی کبد و استخوان ، تاثیر می-گذارد.نحوه تنظیم سنتز و ترشح هورمون رشدغلظت هورمون رشد در بافت هیپوفیزی 15 - 5 میلیگرم بر گرم یعنی بیشتر از غلظت سایر هورمونهای هیپوفیزی است. وزن مولکولی این هورمون 22 هزار دالتون است. همانند بیشتر هورمونهای هیپوفیزی ترشح هورمون رشد ، حالت یک جریان دائمی و یکنواخت را ندارد، بلکه به صورت جریانات ضربانی (Pulsatile) انجام می-پذیرد. میزان ترشح این هورمون تحت تاثیر تحریکات عصبی و خواب و بیداری می-باشد. بطوریکه غلظت پلاسمایی این هورمون ، ممکن است در ظرف چند دقیقه 10 برابر شود.بیشترین افزایش هورمون در پلاسما مدت کوتاهی پس از به خواب رفتن رخ می-دهد. عوامل موثر در ترشح هورمون رشد عباتند از: شوک وتنشهای عصبی ، درد ، سرما ، عمل جراحی ، گرسنگی ، هیپوگلسیمی ، ورزش ، خوردن غذاهای پروتئینی و بالاخره اسید آمینه آرژینین . شوکهای عصبی از طریق تاثیر کوتاکولامینها بر روی هیپوتالاموس موجب زیاد شدن ترشح هورمون می-گردند. اثرات کلیه عوامل نامبرده شده با توجه به خاصیت فیزیولوژیک بسیار مهم هورمون رشد که همواره از مصرف گلوکز در بدن جلوگیری می-کند، توجیه پذیر است.زیرا به هنگام وقوع شوک عصبی، هیپوگلیسمی ، گرسنگی و خواب، هورمون رشد از یک سو با بکار انداختن واکنشهای لیپولیز مقدار بیشتری اسیدهای چرب آزاد را به سلول می-رساند و از سوی دیگر ورود اسیدهای آمینه به داخل سلول را زیاد می-کند (واکنشهای نوسازی گلوکز) ، تا به این ترتیب از مصرف گلوکز جلوگیری نموده و آن را برای نیازهای سلولهای مغزی حفظ کند.اثر غلظت گلوکز در ترشح هورمون رشدغلظت گلوکز در سلولهای ترشح کننده هورمون آزاد کننده هورمون رشد در هسته هیپوتالاموس ، عامل اصلی در تنظیم هورمون رشد می-باشد. تجربه نشان می-دهد که ترکیبات مشابه گلوکز (2- دزاکسی گلوکز) که از عوامل مهارکننده واکنشهای گلیکولیز بوده و باعث افزایش غلظت گلوکز در خون می-شوند، ترشح هورمون رشد را نیز زیاد می-کنند. در صورتی که قرار بود افزایش گلوکز در پلاسما موجب قطع ترشح هورمون رشد شود. می-توان نتیجه گرفت که عامل اصلی تنظیم ترشح هورمون ، سرعت و میزان متابولیسم گلوکز در داخل سلولهای ترشح کننده هورمون آزاد کننده رشد است و نه غلظت گلوکز در پلاسمای خون.اثر آرژینین در ترشح هورمون رشداثر محرک آرژینین و یا غذاهای غنی از پروتئین در ترشح هورمون رشد نیز خود مکانیسم تنظیم کننده-ای است تا به این ترتیب ، اسیدهای آمینه در پلاسما به داخل سلولها انتقال یافته و در ساختمان پروتئینها شرکت جویند و یا به اشکال دیگر ذخیره انرژی تبدیل شود. یکی از کارهای هورمون رشد ، شرکت در پروتئین سازی است.اثر سایر مواد و هورمونها بر ترشح هورمون رشدتعداد زیادی از هورمونها یا ترکیبات مشابه آنها مانند استروژن، دوپامین ، ترکیبات آلفا- آدرنرژیک ، سروتونین ، پلی-پپتیدهای هم اثر ----- (Opiate) ،هورمونهای روده-ای و گلوکاگن بر روی سلولهای هسته هیپوتالاموس تاثیر گذاشته و در تنظیم هورمون رشد دخالت می-نمایند. مهمترین عامل تنظیم ، هورمونی است به نام فاکتور رشد شبه انسولین (IGF-1) و یا سوماتومدین C که توسط کبد ساخته می-شود و به نظر می-آید که مهمترین اثر فیزیولوژیک هورمون رشد یعنی اثر آن در رشد استخوانها با دخالت این هورمون (IGF-1) انجام می-پذیرد.خواص فیزیولوژیک و بیوشیمیاییرشد بدناثرات این هورمون در رشد بدن با دخالت پروتئین واسطی به نام فاکتور رشد شبه انسولین (IGF-1) و یا سوماتومدین C ، انجام می-پذیرد. این پروتئین واسط از خانواده ژن فاکتورهای شبه انسولین و از نظر ساختمانی شبیه پروانسولین است. پپتید مشابه دیگری نیز به نام (IGF-2) در پلاسمای خون انسان وجود دارد که یک عامل محرک تکثیر سلولی است. (IGF-1) دارای 70 اسید آمینه و (IGF-2) دارای 67 اسید آمینه است. غلظت پلاسمایی (IGF-2) ، دو برابر (IGF-1) است. با وجود این به نظر می-رسد که واسط اصلی در انجام اثرات هورمون رشد همان (IGF-1) می--باشد، زیرا افرادی که دارای مقدار کافی فاکتور (IGF-2) بوده ولی دچار نقصان (IGF-1) می-باشند، کوتاهی قد مانده و بدن آنها رشد طبیعی ندارد.متابولیسم پروتئینهاهورمون رشد سرعت انتقال اسیدهای آمینه به داخل سلولهای عضلانی را زیاد می-کند و مستقیما نیز دارای اثر فعال کننده سنتز پروتئینهاست. اینگونه اثرات هورمون رشد با انسولین مشابهت دارد.متابولیسم کربوهیدراتهادر متابولیسم کربوهیدراتها ، هورمون رشد اثری مخالف انسولین دارد. افزایش گلوکز خون پس از تزریق هورمون رشد ، نتیجه دو نوع اثر است. یکی صرفه جویی در مصرف آن در بافتهای محیطی و دیگری افزایش فعالیت واکنشهای نوسازی گلوکز در کبد . هورمون رشد در کبد با فعال کردن واکنشهای نوسازی گلوکز از منشا اسیدهای آمینه ، ذخیره گلیکوژن را نیز افزایش می-دهد.در دوره واکنشهای گلیکولیز اثر مهار کنندگی هورمون رشد در چندین مکان بروز می-کند و به نظر می-آید که این هورمون از ورود گلوکز به داخل سلول نیز جلوگیری می-نماید. هورمون رشد در عضله با آزاد نمودن اسیدهای چرب از منشا ذخیره تری-گلیسریدها نیز از انجام واکنشهای گلیکولیز جلوگیری می-کند. تجویز هورمون رشد به مدت طولانی ممکن است به بروز بیماری دیابت منجر شود.متابولیسم چربیهاتجویز هورمون رشد در ظرف مدت 60 - 30 دقیقه باعث افزایش اسیدهای چرب آزاد در خون (از منشا بافت چربی) و افزایش اکسیداسیون اسیدهای چرب در کبد می-گردد. اثر هورمون رشد در متابولیسم کربوهیدراتها و چربیها بدون دخالت (IGF-1) انجام می-گیرد.متابولیزم مواد معدنیهورمون رشد و فاکتور (IGF-1) باعث افزایش جذب و نگهداری یونهای کلسیم ، منزیمو فسفاتها در بدن می-گردند و این عمل آنها احتمالا در ارتباط با اثری است که در رشد استخوانهای طویل دارا هستند.آیا هورمون رشد می-تواند مستقیما موجب رشد اسکلت و غضروف شود؟در جواب باید بگوییم خیر. دانشمندان در سال 1957 آزمایشی انجام دادند. در کشت سلولهای غضروفی در خارج بدن ، پس از تزریق هورمون رشد ، سلولهای غضروفی در پاسخ به هورمون رشد ، رشد نکردند. پس چرا این هورمون در داخل بدن باعث رشد می-شود و در خارج بدن اثر ندارد؟ اینطور فرض کردند که هورمون رشد باعث تولید ماده دیگری می-شود و آن ماده است که باعث رشد استخوانها و غضروف می-شود. تحت تاثیر هورمون رشد یک فاکتور شبه انسولین به نام سوماتومدین C در سلولهای کبدی ساخته می-شود که نقش اصلی را در رشد اسکلت بدن بازی می-کند.بیماریهای ناشی از اختلال در ترشح هورمون رشدکمبود ترشح هورمون رشد بویژه در دوران کودکی ، حائز اهمیت زیادی است زیرا سبب متوقف شدن رشد طبیعی کودک و کوتاه قدی (Dwarfism) می-گردد. اختلال در رشد بدن ممکن است به علت کمبود ترشح هورمون رشد باشد که در این صورت تجویز هورمون رشد باعث برطرف شدن کمبود و ادامه رشد می-گردد.عدم رشد طبیعی ممکن است به علت اختلالاتی در بافتهای هدف و یا فقدان فاکتورهای IGF2 و IGF1 رخ دهد، در این نوع کوتاه قدی تجویز هورمون رشد موثر نخواهد بود.افزایش ترشح هورمون رشد اگر در سنین کودکی رخ دهد یعنی در زمانی که هنوز انتهای اپی-فیزی استخوانهای طویل بسته نشده-اند. در این صورت استخوانهای طویل ، رشدی بیشتر از حالت طبیعی داشته و بیماری بلند قدی و یا غول پیکری یا (Gigantism) بروز می-کند. اگر افزایش ترشح هورمون رشد پس از دوران بلوغ رخ دهد موجب رشد غیر طبیعی قطری استخوانهای جمجمه ، صورت ، پیشانی ، فکها و دست و پا و درشت پیکری (Acromegaly) می-گردد که ممکن است با برخی عوارض متابولیسمی و حتی دیابت قندی همراه باشد.|+| نوشته شده در  یکشنبه ۲ خرداد ۱۳۸۹ساعت 3:31  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتتجربیات کسانی که ازigf-1 استفاده کرده اند؟تجربیات کسانی که ازigf-1 استفاده کرده اند؟افرادی که از این دارو استفاده کرده اند تجربیات گاه متفاوتی از مصرف این دارو دارند ولی مشترک ترین نمونه ها را ذکر خواهیم کرد تا هم از عملکرد و از تاثیری که این دارو بر بدن آدمی دارد پیش زمینه ای داشته باشید و هم اینکه اگر احیانا چنین دارویی را مصرف کردید بدانید که چه اثراتی باید از نمونه های اصل این دارو گرفته شود و بر این اساس قضاوت کنید که آیا نمونه هایی که مصرف کرده اید اصل بوده است با نه!ü دم کردن شدید عضلات در حین تمرین رخ می دهد به گونه ای که گاه ورزشکار مجبور به کوتاه کردن جلسه تمرین می شود چرا که ادامه حرکات تمرینی با دامنه کامل حرکتی با این دم و پمپاژی که در عضلات رخ داده است ناممکن می شود.ü ماندگاری حجمی که از داروهای استروئیدی حاصل می شود چندان زیاد نیست ولی حجمی که با مصرف این هورمون حاصل می شود معمولا پس از اتمام دوره نیز کماکان به قوت خود باقی است و چیزی از آن کم نمی شود.ü افرادی که با مصرف داروهای استروئیدی حجم بیضـه های خود را از دست داده اند در صورتی که مدت زمان زیادی از کوچک شدن حجم بیضـه ها نگذشته باشد با مصرف این دارو تا حدودی موفق به بازگرداندن بیضـه ها به حد طبیعی خود می شوند و جالب است بدانید که این هورمون بر خلاف استروئیدها موجب کاهش حجم بیضـه ها در طول دوره نمی شود.ü افرادی که از این دارو استفاده می کنند از خستگی در تمام طول روز و همچنین از احساس کمبود آب بدن همواره می نالند و این اثر از جمله اثرات منفی این دارو بوده است. نیاز بدن به خواب با مصرف این دارو افزایش می یابد و برای اینکه همانند روزهایی که این ترکیب را مصرف نمی کرده اید شاداب از بستر برخیزید گاه نیاز به افزایش مدت زمان خواب نیز پیدا خواهید کرد! این تاثیرات در مصرف دزهای سنگین هورمون رشد نیز دیده می شود و در دورانی از زندگی آدمی که ترشح هورمون های رشد و IGF-1 افزایش می یابد نیز این حالات در شدت های خفیف تر رخ می دهد. کودکان در قیاس با بزرگسالان به طور متوسط نیاز به 4 ساعت خواب بیشتر دارند و این مسئله شاید مستقیما مرتبط با هورمون رشد و IGF-1 باشد که در بدن این افراد بیشتر از بدن بزرگسالان تولید می شود.ü همانگونه که مصرف هورمون رشد (سوما) موجب سفتی مفاصل می شود مصرف IGF-1 نیز چنین حالتی را در بدن سبب می شود. مصرف هورمون IGF-1 به احساس درد در دست ها، انگشتان، و مخصوصا بندهای انگشتان دست ختم خواهد شد و یکی از مطمئن ترین روش هایی که برای تشخیص اصل بودن نمونه های مصرفی نیز وجود همین احساس در فرد خواهد بود!|+| نوشته شده در  یکشنبه ۲ خرداد ۱۳۸۹ساعت 3:28  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتجایگاه Igf1 در پرورش اندامجایگاه Igf1 در پرورش انداماین ماده که هورمونی از جنس پلی پپتید است را در برخی منابع به نام somatomedin C هم می شناسند. این ماده غالبا در پاسخ به تولید طبیعی هورمون رشد که از غده هیپوفیز ترشح می شود و در کبد تولید می شود. جالب است بدانید بیشترین تاثیری که هورمون رشد در بدن بر جای می گذارد را به توانایی این هورمون در افزایش میزان هورمون IGF1 در بدن نسبت داده اند! میزان و درصد تبدیل شدن هورمون رشد به IGF1 در بدن افراد مختلف با هم برابر نیست ولی به طور کلی می توان گفت که از هر واحد سومایی که تزریق می کنید 4 الی 6 میکروگرم IGF1 در بدن تولید می شود.IGF1 تولید شده در بدن به منظور تشدید فرایند رشد که مد نظر ماست بر روی نسوج مختلف بدن اثر می کند. این ترکیب را می توان در خانواده فاکتورهای رشد جای داد که شباهات بسیار زیادی به انسولین نیز دارند و از این رو این ترکیب را فاکتور رشد شبه انسولین نیز نامیده اند.از مهم ترین تاثیرات و توانایی های این ترکیب پلی پپتیدی در بدن می توان به تحریک تقسیم سلولی (mitogenesis) و کمک به تمایز سلولی اشاره کرد. این گفته به این معنی است که IGF1 بر روی بافت های عضلانی تاثیر گذار بود و رشد سلول های جدید عضلانی را تشدید و تسهیل کرده و در نتیجه موجب افزایش تعداد گیرنده های حساس به تستوسترون در این بافت ها نیز می شود.کسانی که از این دارو و از این ترکیب استفاده می کنند متفق القول هستند که استفاده از این ترکیب در دوره های استروئیدی موجب تقویت اثر دوره و موجب تقویت اثر داروهای استروئیدی می شود. همچنین کسانی که تجربه استفاده از این ترکیب را دارند به جرات بر این ادعای خود پافشاری می کنند که این ترکیب به تشدید چربی سوزی در بدن نیز کمک کرده و به تفکیک عضلات و به افزایش قطر عروق خونی نیز کمک شایان توجهی می کند.تئوری های مختلف در مورد IGF1IGF1 نیز از جمله ترکیباتی بوده است که اختلاف نظر در مورد آن زیاد است و به برخی نمونه از باورها و اعتقادات کسانی که استفاده از این دارو را تجربه کرده بودند اشاره کردیم اما داستان به همین ختم نمی شود.عده ای اعتقاد دارند که این ترکیب نوعی اکسیر ضد پیری است و روند طبیعی پیری را به تعویق انداخته و آن را کند می کند و عده ای دیگر نیز اعتقاد بر این دارند که مصرف این ترکیب، در بهبود نسبی بیماری هایی لاعلاجی همچون پارکینسون و آلزایمر معجزه می کند و در این میان مقالات متعددی در نشریات تخصصی پزشکی به چاپ می رسد که در مورد استفاده از این ترکیب هشدار داده و اذعان می کنند که استفاده از این ترکیب می تواند به دیابت، سرطان و ژیگانتیسم (غول آسایی) بیانجامد.در مراکز پزشکی و درمانی از این دارو در مورد کسانی که با بیماری های تحلیل برنده عضلات درگیر هستند استفاده شده و تشدید رشد قابل ملاحظه در بدن این افراد نیز مشاهده می شود. امروزه استفاده از این دارو برای به تعویق انداختن روند طبیعی پیری در مورد انسان در مراحل آزمایش و تحقیق قرار دارد و دانشمندانی که در این زمینه تحقیق و بررسی می کنند ضمن اینکه نتایج روشنی نیز از این تحقیقات اخذ کرده اند ولی کماکان استفاده از این دارو برای تقویت عضله سازی در بدن بدنسازان را عملی غیر قابل قبول و حتی غیر اخلاقی می دانند ولی با این وجود استفاده از این ترکیب در پرورش اندام، معمول و مرسوم بوده است.چگونه از IGF1 استفاده کنیم؟قبل از اینکه در فکر استفاده از IGF1 باشید باید این موضوع را بررسی کنید که آیا در شرایطی هستید که بتوانید از این ترکیب یعنی (R3) IGF1 استفاده بکنید و یا نه؟ (R3) به معنی طولانی بودن زنجیره پروتئینی ترکیب بوده و به این معنی است که پیوندهای پروتئینی به ترکیب اصلی فاکتور رشد شبه انسولین 1 افزوده شده است. در مورد اینکه چرا زنجیره پروتئینی به IGF1 می افزایند توضیح خواهم داد.دز متوسط این ترکیب در حدود 60 میکروگرم الی 120 میکروگرم در روز در وعده های متعدد بوده است. بروز ناراحتی های گوارشی شدید با مصرف این دارو بسیار معمول بوده است و از جمله این ناراحتی ها می توان به اسهال شدید، استفراغ و نفخ و ... اشاره کرد.IGF1 که در پرورش اندام مورد استفاده قرار می گیرند در اغلب موارد به صورت بسته های 1000 میکروگرم در میلی لیتر وارد بازار می شوند و با استفاده از سرنگ انسولین به راحتی می توان میزان دارویی که قرار است در هر وعده تزریق شود را اندازه گیری و تزریق کرد. هر 10 واحد از سرنگ انسولین دقیقا 100 میکروگرم IGF1 در خود خواهد داشت.|+| نوشته شده در  یکشنبه ۲ خرداد ۱۳۸۹ساعت 3:27  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتآشنایی با تست ورزشآشنایی با تست ورزش<p>آشنایی با تست ورزشتست ورزش یکی از مهم‌ ترین روش‌ های بررسی بیماری رگ‌ های کرونری قلب است. زمانی که بیمار شروع به ورزش می ‌کند، عضلات نیاز بیشتری به خون رسانی دارند و بنابراین قلب مجبور است تندتر و قوی تر ضربان بزند.به این ترتیب حین ورزش، خود قلب از همه اعضای بدن فعال تر بوده و نیاز به خون‌ رسانی بیشتری دارد.در یک قلب سالم رگ‌ های کرونری می ‌توانند جوابگوی این نیاز افزایش یافته باشند، اما زمانی که رگ‌ های کرونری دچار تنگی هستند از عهده ی این کار بر نمی ‌آیند و قلب دچار کمبود خون‌ رسانی و کمبود اکسیژن شده و متعاقب آن دچار درد می‌ شود. در این شرایط تغییراتی در نوار قلبی، فشار خون و ضربان قلبی ایجاد می ‌شود که بیماری را آشکار می‌ سازد. این موضوع اساس به‌ وجود آمدن تست ورزش است.از تست ورزش علاوه بر تشخیص تنگی کرونر، در بیماران تشخیص داده شده نیز برای تعیین سطح فعالیت قابل تحمل بیمار استفاده می شود و همچنین بعد از آنفارکتوس قلبی برای سنجش میزان تحمل قلب به کار می رود.تست ورزش چگونه انجام می ‌شود؟بیمار در حالی که به طور مداوم نوار قلب، فشار خون و ضربان قلبش ثبت می ‌شود روی یک دستگاه تردمیل راه می ‌رود.به تدریج سرعت دستگاه اضافه می ‌شود، اگر بیمار بتواند تا حد نهایی ضربان مجاز قلبی خود فعالیت کرده و دچار مشکل نشود تست قطع می ‌شود و این به مفهوم منفی بودن تست و سلامت فرد است اما در صورتی که تغییراتی خاص در نوار قلب یا فشار خون در حین تست ورزش ایجاد شود تشخیص تنگی رگ‌ های کرونری داده می‌ شود.حد نهایی ضربان مجاز قلب مساوی با (سن ـ 220) ضرب در 0/85به عبارتی در یک فرد 40 ساله این عدد برابر با 153 است: 153= 85/0 × (40 ـ 220) و به همین ترتیب حد نهایی ضربان مجاز قلب برای فرد 60 ساله برابر 136 خواهد شد.از این فرمول در بررسی فشار وارد شده به قلب در حین ورزش نیز می ‌توان استفاده کرد. به عنوان مثال اگر حین کوهنوردی، ضربان قلب یک کوهنورد 40 ساله بیش از 153 بود به معنای فشار زیاد به قلب بوده و او باید حرکتش را آرام‌ تر کند.در صورتی که به هر دلیل بیمار قادر به ورزش نباشد برای ایجاد فشار به قلب می‌ توان از داروها کمک گرفت.بعد از تزریق برخی از داروها در صورتی که رگ ‌های کرونری دچار تنگی باشند، تغییراتی در قلب ایجاد می‌ شود که با استفاده از اکوکاردیوگرافی یا اسکن هسته ‌ای قابل تشخیص است.|+| نوشته شده در  پنجشنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۳۸۹ساعت 1:32  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتکبد و آشنایی با آنزیم های کبدیبدن انسان متشکل از میلیاردها سلول است که همگام با یکدیگر ارگان‌ها و اندام‌های مختلف را شکل داده و هر یک مسئول انجام یکی از عملیات حیاتی هستند. برخی ارگان‌ها نظیر دستگاه گوارش وظیفه دریافت و آماده‌سازی غذا را برعهده دارند و برخی مثل دستگاه گردش خون وظیفه حمل و نقل مواد را عهده‌دار هستند. برخی هم مثل کلیه‌ها و ریتین دفع مواد را انجام می‌دهند. با توجه به گستردگی فعالیت‌های حیاتی و نیز اعمال جنبی، بسیاری از اندام‌ها بیش از یک وظیفه را برعهده دارند. مثلاً کلیه بجز دفع مواد زائد تنظیم فشار خون، حفظ تعادل مایعات و مواد معدنی لازم و ترشح برخی هورمون‌ها را هم انجام می‌دهد. در بین ارگان‌های بدن کبد بزرگترین و یکی از مهمترین آنهاست. برخی حتی کبد را معادل قلب دوم می‌دانند. این عضو بزرگ و حیاتی بین 5/1 تا 5/2 کیلوگرم وزن داشته و حجم عمده‌ای از فضای سینه و بالای شکم را اشغال می‌کند. کبد به علت وظیفه‌ای که در تنظیم و ذخیره‌سازی مواد غذایی دارد تمام خونی را که از دستگاه گوارش برگشته و حاوی مواد غذایی است دریاقت می‌کند. به علت همین خون‌رسانی وسیع رنگ آن معمولآً قرمز تیره بوده و در بین عوام به “جگر سیاه” مشهور است. کبد کجاست؟ $کبد در قسمت بالا راست شکم قرار دارد. مرز داخلی قفسه سینه و شکم را ماهیچه‌ای پرده شکل به نام دیافراگم تشکیل می‌دهد که در حالت عادی به صورت گنبدی شکل است. کبد سمت راست و زیر این گنبد را کاملاً اشغال می‌کند. به همین علت است که با وجود آن که کبد ارگانی شکمی است در لمس سطحی زیر قفسه سینه لمس می‌شود و در حالت عادی قسمت بسیار کوچکی از آن به نظر داخل شکم می‌آید. این نحوه قرارگیری باعث شده تا دنده‌های تحتانی پوشش محکم و مناسبی برای کبد فراهم آورده و مانع آسیب دیدن آن در اثر ضربات خارجی به شکم شوند. ساختمان داخلی کبد چگونه است؟ $کبد از تعداد زیادی سلول تخصص یافته برای اعمال مختلف ترشحی تشکیل شده است. قرارگیری سلول‌های کبد به صورت دسته‌های سلولی به دور یک مجرای مرکزی است. این مجرا وظیفه تخلیه ترشحات صفراوی که توسط سلول‌های کبد ساخته شده را به عهده دارد. این مجاری کم کم به یکدیگر پیوسته و مجاری صفراوی داخل کبدی را تشکیل می‌دهند. با توجه به آن که کبد از نظر ظاهری به دو قسمت (یا لوب) راست و چپ تقسیم می‌شود، مجاری صفراوی پس از خروج از هر لوب به همان نام خوانده می‌شوند یعنی مجاری صفراوی راست و چپ. این مجاری خارج کبدی محسوب شده و به یکدیگر می‌پیوندند و مشترکاً به کیسه صفرا تخلیه می‌شوند. کیسه صفرا کجاست؟ $ کیسه صفرا به شکل گلابی معکوس بوده که تقریباً در قسمت میانی کبد و چسبیده به آن قرار دارد. مجرای کبدی مشترک ترشحات صفراوی ساخته شده در کبد را به کیسه صفرا می‌ریزد. وظیفه کیسه صفرا چیست؟ $ کیسه صفرا سه وظیفه عمده دارد. اولاً محلی برای ذخیره صفراست. این ماده مداوماً در کبد تولید می‌شود ولی فقط تولید ولی فقط در لحظات مورد نیاز باید به داخل روده ترشح شود. بنابر این کیسه صفرا این مایع را جمع‌آوری کرده و در موقع مناسب در پاسخ به هورمون‌های مسئول منقبض می‌شود. دومین کار کیسه صفرا انقباض آن در موقع مناسب است که باعث رانده شدن صفرا به روده می‌شود. سومین کار کیسه صفرا تغلیظ صفرا است. در مدتی که صفرا در کیسه می‌ماند مایعات اضافی آن جذب شده و بدین ترتیب کیسه صفرا مانع از دست رفتن حجم زیادی از مایع می‌شود. اعمال کبد چیست؟ $ کبد بزرگترین غده بدن و کارخانه شیمیایی آن است. به جرأت می‌توان گفت کلیه اعمال متابولیکی بدن یا مستقیماً در کبد انجام می‌شود یا به نوعی تحت تأثیر آن است. خلاصه‌ای از این اعمال به شرح زیر می‌باشد: 1ـ دخالت در هضم و جذب و مصرف مواد غذایی: تمام خون دستگاه گوارش توسط ورید (سیاهرگ) مخصوصی به نام ورید پورت جمع‌آوری شده و وارد کبد می‌شود. به این ترتیب تمام مواد جذب شده از لوله گوارشی باید از کبد عبور کنند. اعمال کبد بسته به نوع ماده غذایی متفاوت است: الف) چربی‌ها: هضم و جذب چربی‌ها بیش از سایر مواد غذایی تحت تأثیر کبد است. چربی‌ها در آب نامحلول هستند و برای عبور از غشای روده می‌بایست به نحوی در آب حل شوند. وظیفه شکستن قطرات بزرگ و لاینحل چربی به قطرات ریزتر به عهده صفرا است. نمک‌های صفراوی با ساختمان شیمیایی خاص خود چربی را به قطرات ریز تبدیل کرده و آنها را موقتاً در آب حل می‌کنند تا از غشا روده عبور کرده و وارد مجاری لنفاوی شوند. ذرات چربی پس از عبور از مجاری لنفاوی و طی فعل و انفعالاتی وارد کبد شده و در آن جا با پروتئین‌های به خصوصی ترکیب می‌شوند. به این ترتیب برای حمل و نقل یا ذخیره‌سازی آماده می‌شوند. از باقیمانده چربی‌ها (اسید چرب) در کبد کلسترول ساخته می‌شود. کلسترول با توجه به نوع پروتئینی که به آن وصل می‌شود وزن‌های مولکولی متفاوت داشته که دو نوع آن HDL (کلسترول با چگالی بالا) و LDL (کلستول با چگالی پایین) می‌باشند. نقش کلسترول در انسداد رگ‌ها و بروز حوادث قلبی عروقی شناخته شده است. HDL همان کلسترولی است که در بین مردم عادی به علت نقش محافظتی از روند انسداد رگ‌ها به چربی خوب و LDL به چربی بد معروف شده است. ب) قندها: قندها پس از هضم در روده و تبدیل به قندهای ساده وارد خون شده و به کبد منتقل می‌شوند. در کبد قند از خون جدا شده و مجدداً قندهای مرکب و پیچیده‌تر که همان نشاسته حیوانی (گلیکوژن) است تولید می‌شود. سطح قند خون از نظر شیمیایی توسط سلول‌های لوزالمعده (پانکراس) کنترل می‌شود. در صورت تغییر در این سطح هورمون‌های لازم مثل انسولین و یا هورمون‌های دیگر ترشح شده و قند را به حالت اول باز می‌گردانند. بسیاری از هورمون‌ها با تأثیر بر کبد قند خون را تنظیم می‌کنند. در صورتی که قند خون بالا برود هورمون‌های پایین آورنده تبدیل قند به گلیکوژن را تسریع کرده و مانع واکنش برگشت می‌شوند و اگر قند خون پایین برود هورمون‌های بالابرنده قند خون کبد را وادار به تجزیه گلیکوژن ذخیره شده کرده و سطح قند را ثابت نگاه می‌دارند. به این ترتیب کبد مانند یک انبار قند با کمک هورمون‌ها سطح قند خون را ثابت نگاه می‌دارد. ج) پروتئین‌ها: چنان که در قسمت‌های بعدی اشاره خواهد شد، کبد ساخت و ترشح بسیاری آنزیم‌ها و مواد پروتئینی را به عهده دارد. برای ساخت این مواد احتیاج به مواد اولیه پروتئین‌ها یعنی اسیدهای آمینه می‌باشد. بنابر این خون دستگاه گوارش که اسید‌های آمینه را از پروتئین‌های غذایی دریاقت کرده وارد کبد می‌شود و در آن جا پس از فعل و انفعالات لازم سایر مواد از این اسیدهای آمینه ساخته می‌شود. د) ویتامین‌ها: ویتامین‌ها به دو دسته کلی محلول در آب (مثل ویتامین C و گروه B) و ویتامین‌های محلول در چربی (A، D، E و K) تقسیم می‌شوند. بدیهی است که گروه اول همراه آب و گروه دوم همراه چربی جذب می‌شوند. بنابر آنچه در قسمت الف این بخش آمد هضم و جذب ویتامین‌های محلول در چربی تحت تأثیر کبد خواهد بود. مضاف بر آن ذخیره‌سازی این ویتامین‌ها به ویژه D و K نیز در کبد انجام می‌شود. از طرف دیگر ویتامین 12B که در خون‌سازی و سلامت دستگاه عصبی حائز اهمیت بسیار است نیز منحصراً در کبد ذخیره می‌شود. به همین علت است که جگر منبع سرشاری از انواع ویتامین‌ها می‌باشد. 2ـ ساخت آنزیم‌ها و پروتئین‌ها با وظایف گوناگون: ساخت مواد پروتئینی (مثل آنزیم‌ها، هورمون‌ها و مواد حامل) از اسیدهای آمینه روند پیچیده‌ای است که احتیاج به اندامک‌های خاص و نیز آنزیم‌های متعدد و پیچیده‌ای دارد. گرچه هر یک از سلول‌های بدن برخی از این عملیات‌ها را به طور تخصصی انجام می‌دهند ولی عمده فعالیت‌های مربوط به سوخت و ساز در کبد انجام می‌شود. الف) آلبومین: این ماده پروتئین اصلی در خون بوده و در کبد از اسیدهای آمینه ساخته می‌شود. از نظر اندازه جزو پروتئین‌های بزرگ محسوب می‌شود. یکی از وظایف آن حمل و نقل مواد در خون است. بسیاری از هورمون‌ها (مثل هورمون‌های تیروئیدی) و داروها در خون به این ماده چسبیده و به این ترتیب از متلاشی شدن یا دفع شدن آنها توسط کلیه جلوگیری می‌شود. وظیفه دیگر این پروتئین حفظ مایع داخل رگ‌هاست. در صورتی که مقدار این ماده در داخل رگ‌ها پایین بیاید مایع از داخل رگ‌ها به بیرون نشت کرده و به این ترتیب ورم حادث می‌شود. با توجه به وظایف مهم و گسترده آلبومین، این پروتئین در حدود 60% پروتئین‌های موجود در خون انسان را تشکیل می‌دهد. چنان که اختلالی در کار کبد رخ داده و تولید آلبومین دچار اشکال شود علائم بالینی مثل ورم و مشکلات هورمونی و غیره ظهور می‌کند که در فصول بعدی به آنها اشاره خواهد شد. ب) عوامل انعقادی: در صورت از هم گسیخته شدن پوشش رگ‌ها و به وجود آمدن خونریزی سیستمی در بدن فعال می‌شود که خون سیال و روان را به ماده جامد لاستیکی به نام لخته تبدیل می‌کند و مانع خونریزی می‌شود. روند تبدیل خون مایع به لخته را انعقاد می‌گویند. عملیات انعقاد شامل دو بخش سلولی (پلاکت) و پروتئینی (آبشار انعقادی) می‌باشد. پلاکت‌ها از سلول‌های کوچک خون هستند که در شروع به سرعت جمع شده و مانند یک میخ سوراخ به وجود آمده در رگ را می‌پوشانند. برای عملیات انعقاد خون نیاز به 13 پروتئین و آنزیم است. آنزیم‌های موجود در این مسیر شکل قابل حل پروتئین‌ها را تغییر داده و آنها را تبدیل به شبکه پیچیده‌ای می‌کنند که مانند تور سلول‌های خونی را در خود جمع کرده و لخته را می‌سازد. این لخته نهایتاً سوراخ را مسدود کرده مانع ادامه خونریزی می‌شود. پروتئین‌های انعقادی شامل 13 آنزیم و فاکتور گوناگون است و 4 مورد از مهمترین آنها در کبد ساخته می‌شود. از طرف دیگر عملیات ساخت این مواد نیاز به ویتامین K دارد که جذب آن تحت تأثیر کبد است. بنابر این کبد تأثیر دوگانه‌ای در روند انعقاد خون داشته و به همین علت زمان انعقاد خون شاخصی از کارکرد کبد می‌باشد. ج) آنزیم‌ها: آنزیم‌ها موادی هستند که واکنش‌های شیمیایی را تسهیل و تسریع می‌کنند. بسیاری از آنزیم‌ها نقش انتقال گروه‌های شیمیایی از یک مولکول به مولکول دیگر را برعهده دارند و به این ترتیب عملکرد مولکول‌ها را تغییر می‌دهند. از مهمترین آنزیم‌های کبدی می‌توان به آسپارتات آمینو ترانسفراز (AST) و آلانین آمینو ترانسفراز (ALT) اشاره کرد. این آنزیم‌ها در داخل و یا در غشای سلول‌های کبدی قرار دارند و وظایف خود را انجام می‌دهند. تخریب سلول‌های کبدی باعث رهایی این آنزیم‌ها در جریان خون و بالا رفتن سطح آن می‌شود. 3ـ تصفیه سموم و تبدیل آنها به مواد بی‌ضرر: یکی از وظایف مهم کبد به دام انداخت سموم و تبدیل آنها به موادی است که برای بدن ضرر ندارد. این سموم به دو گروه کلی تقسیم می‌شوند: الف) سموم درون‌زا: این گروه شامل سم‌هایی است که در داخل بدن و در طی عملیات سوخت و ساز بدن ساخته می‌شوند. از مهمترین این سموم آمونیاک بوده که طی سوخت و ساز پروتئین‌ها ساخته می‌شود. آمونیاک مضرات زیادی برای محیط داخلی بدن دارد. از جمله باعث تغییر شکل پروتئین‌ها و از بین رفتن عملکرد آنها می‌شود. این ماده محیط خون را برای بسیاری سلول‌ها مثل گلبول قرمز و پلاکت‌ها نامناسب ساخته و باعث افت عملکرد آنها می‌شود. برسلول‌های مغزی اثر کرده و فعالیت نرمال آنها را مختل می‌کند و چندین و چند اثر دیگر دارد که جملگی آمونیاک را یکی از خطرناک‌ترین سموم ساخته است. این ماده پرخطر در کبد و طی عملیات آنزیمی تبدیل به اوره می‌شود که خطری نداشته و به راحتی از کلیه‌ها دفع می‌شود. ب) سموم برون‌زا: در زندگی روزمره و ماشینی سموم بسیاری به طور اتفاقی یا بر اثر آلودگی‌های زیست محیطی وارد بدن می‌شوند. سرب حاصل از بنزین در هوا، کلر خالص و یا سایر مواد کلره (که جهت شستشو به کار می‌روند) در آب و سموم حشره‌کش و هزاران سم دیگر روزانه وارد بدن می‌شوند. بسیاری از آنها در همان محل ورودی مثل شش و دستگاه گوارش حذف می‌شوند و برخی دیگر به جریان خون راه می‌یابند. اغلب این سموم به علت ساختمان پیچیده‌ای که دارند فقط در کبد متابولیزه می‌شوند. خوشبختانه کبد دارای سیستم آنزیمی با قابلیت بالایی است که بسیاری از سموم را می‌تواند خنثی کند. این سیستم به 450 P معروف است. یکی از مواد شیمیایی که برخی روزانه و به دلخواه وارد بدن می‌کنند الکل است. این ماده به سرعت از مخاطات جذب شده و به کبد می‌رسد. در کبد فعل و انفعالاتی روی آن انجام می‌شود تا به مواد بی‌ضررتر تبدیل و قابل دفع شود. در صورتی که حجم الکل مصرفی از حدی بیشتر باشد کبد و سیستم آنزیمی آن توان تصفیه را از دست می‌هند. بنابر این مواد خطرناکی از الکل ساخته شده و تجمع می‌یابند. از این مواد می‌توان به استالدئید که ماده شیمیایی بسیار فعالی است اشاره کرد. این ماده شیمیایی سمیت خاصی برای سلول‌های کبدی دارد و به این ترتیب باعث مرگ سلول‌های کبدی می‌شود. بنابر این مصرف الکل خطر زیادی برای سلامت کبد داشته و امروزه یکی از مهمترین معضلات پزشکی در جهان غرب را تشکیل می‌دهد. 4ـ متابولیسم داروها: داروها نیز مثل سموم مواد شیمیایی هستند که از خارج به سیستم درونی بدن اضافه می‌شوند. بسیاری از داروها پس از ورود به خون (چه مستقیم از طریق تزریق و چه از طریق خوراکی) به کبد وارد شده و در آن جا تغییر می‌کنند. از برخی داروها مواد فعال‌تر ساخته شده و در مقابل بعضی فعالیت خود را از دست می‌دهند. بعضی از داروها سیستم‌های آنزیمی کبد را فعال‌تر ساخته و در مقابل برخی دیگر فعالیت این سیستم‌ها را کاهش می‌دهند از طرف دیگر برخی داروها دارای سمیت کبدی مستقیم هستند. از این گروه می‌توان به داروی بسیار پرمصرف استامینوفن اشاره کرد که در صورت مصرف بیش از اندازه و خودسرانه می‌تواند منجر به آسیب‌های سخت کبدی بشود. داروی دیگر نوعی گاز بیهوشی به نام هالوتان است که باعث درگیری کبد به صورت حاد شده و چند روزی بیمار را گرفتار می‌سازد. 5ـ شرکت در خون‌سازی قبل از تولد: در دوران جنینی و تا زمانی که هنوز مغز استخوان فعال نشده کبد یکی از مهمترین مراکز تولید گلبول‌های قرمز است. پس از تولد یان نقش کمرنگ شده و تأثیر کبد در خون‌سازی، فقط فراهم کردن شرایط محیطی مناسب و سهم انداکی از ترشح هورمون خون‌ساز به نام اریتروپویتین است که فعالیت مغز استخوان را تشدید می‌کند. در صورت بروز کم خونی‌های شدید و مزمن در حدی که مغز استخوان توان جبران نداشته باشد کبد مجدداً فعال شده و در خون‌سازی شرکت می‌کند. مثلاً در بیماران هموفیلی و تالاسمی بخشی از خون‌سازی به عهده کبد است و به همین علت کبد در این بیماران بزرگ می‌شود. 6- از دیگر فعالیت‌های کبد می‌توان به مقاومت در برابر عفونت‌ها، فراهم ساختن سریع انرژی در هنگام ضرورت، ذخیره آهن و غیره اشاره کرد. با احتساب موارد متعدد و حیاتی فوق تقریباً می‌توان ادعا کرد عملیاتی در بدن نیست که کبد در آن نقش نداشته باشد. به همین علت است که در صورت وقوع بیماری‌های کبدی و از کار افتادن آن اختلالات متعددی بروز می‌کند. خوشبختانه حجم کبد نسبت به سایر ارگان‌ها بزرگتر بوده و واجد سلول‌های متعددی است که هر یک به تنهایی تمام خصوصیات کبد را دارا هستند. بنابر این ظرفیت جبران کبد بالا بوده و در صورت از بین رفتن بخشی از آن، باقیمانده سلول‌ها قابلیت‌های خود را حفظ می‌کنند. به همین دلیل است که تا مراحل پیشرفته بیماری‌های کبدی علائمی بروز نمیکند.آشنایی با آنزیم های کبدیآنزیم های کبدی اولین گام در تشخیص آسیب کبدی انجام آزمایش ساده خون است که حضور آنزیم  های کبدی مشخص را در نشان می دهد. تحت شرایط عادی این آنزیم ها درون سلول های کبدی وجود دارند اما زمانی که کبد آسیب می بیند این آنزیم ها وارد جریان خون می شوند. حساس ترین و پر مصرف ترین آنزیم های تشخیصی کبد، آمینوترانسفرازها هستند. آن ها آسپارتات آمینوترانسفراز (SGOT یا AST) و آلانین آمینوترانسفراز (SGPT یا ALT) هستند. این آنزیم ها بطور معمول داخل سلول های کبدی قرار دارند زمانی که کبد دچار آسیب می شود سلول های کبدی آنزیم ها را وارد جریان خون می کنند، بالارفتن سطح آنزیم ها در خون نشانه آسیب کبدی است. آمینوترانسفرازها چه هستند؟ آمینوترانسفرازها باعث کاتالیز واکنش های شیمیایی در سلول ها می شوند که در آن گروه آمین از یک مولکول دهنده به مولکول گیرنده منتقل می گردد. به همین دلیل به آن ها آمینوترانسفراز گفته می شود. واژه های پزشکی در خصوص این آنزیم ها می تواند گاهی گیج کننده باشد. نام دیگر آمینوترانسفرازها، ترانس آمیناز است. آنزیم آسپارتات آمینوترانسفراز(AST) نیز به نام ترانس آمینازاگزالواستیک سرم (SGOT) نیز نامیده می شود و آلانین آمینوترانسنفراز(ALT) نیز به نام ترانس آمینازپیرویک گلوتامیک سرم(SGPT) مشهور است. بطور خلاصه SGOT= AST و SGPT= ALTاست. بطور طبیعی آمینوترانسفرازها در کجا قرار دارند؟ (SGOT) AST بطور طبیعی در انواع مختلف بافت ها از قبیل کبد، قلب، ماهیچه، کلیه و مغز قرار دارد. این آنزیم در زمان آسیب به هر کدام از این بافت ها وارد خون می شود. برای مثال میزان غلظت سرمی آن در هنگام حمله های قلبی و مشکلات ماهیچه ای افزایش می یابد. قسمت عمده ی (SGPT)  ALTبرعکس AST بطور طبیعی آن در کبد یافت می شود. اگر چه نمی توان گفت که این آنزیم منحصراً در کبد قرار دارد اما کبد جایی است که در برگیرنده بیشترین غلظت این آنزیم است. این آنزیم در نتیجه آسیب کبدی وارد خون می گردد، بنابراین نسبتاً از این آنزیم بعنوان شناساگر ویژه موقعیت کبدی استفاده می شود. میزان طبیعی AST و ALT چه اندازه هستند؟ میزان طبیعی (SGOT) AST ، ۵ تا ۴۰ واحد در هر لیتر سرم است (بخش مایع خون) و میزان طبیعی(SGPT)  ALT۷تا۶۵ واحد در هر لیتر سرم است. بالارفتن میزان AST و ALT به چه معناست؟ (SGOT) AST و(SGPT)  ALTنشانگرهای حساس در انواع مختلف بیماری های کبدی هستند. اما سطح بالاتر از حد معمول این آنزیم های کبدی نباید به طور خودکار با آسیب کبدی برابر دانسته شود. آن ها ممکن است نشانه مشکلات کبدی باشند یا نباشند. تفسیر سطح بالای AST وALT بستگی به همه نشانه های بالینی دارد. بنابراین بهترین کار این است که این موارد توسط پزشک ارزیابی گردند. سطح دقیق این آنزیم ها دقیقاً به میزان آسیب کبدی و تشخیص بیماری، بستگی ندارد. بنابراین سطح دقیق  (SGOT) AST و(SGPT)  ALTنمی تواند معین کننده درجه بیماری کبدی یا پیشگویی آن در آینده باشد. برای مثال بیماران با هپاتیتA ویروسی حاد ممکن است سطح بالایی از AST و ALT را نشان دهند (گاهگاهی هزاران واحد در لیتر). اما بیشتر بیماران با هپاتیتA ویروسی کاملاً بهبود می یابند بدون اینکه بیماری در وجود آنها باقی بماند. بر خلاف هپاتیت A ویروسی، بیماران دارای عفونت هپاتیتC مزمن بطور عادی فقط مقداری جزئی افزایش در سطح آنزیم های ALT و  AST دارند. با این وجود بعضی از این بیماران ممکن است بیماری مزمنی از قبیل هپاتیت مزمن و سیروز کبد را تا آخر عمر به همراه داشته باشند. چه بیماری های کبدی باعث ایجاد میزان غیر طبیعی آمینوترانسفرازها می شود؟ بالاترین میزان ALT و  AST به علت مرگ گسترده سلول های کبدی (نکروز گسترده کبد) ایجاد می گردد. این حالت در شرایطی مانند هپاتیتA ویروسی حاد یا B و آسیب کبدی مشخص بر اثر سمیت ناشی از دوز بیش از حد استامینوفن، ایجاد می شود. این حالت هم چنین در زمانی بوجود می آید که کبد بخاطر عدم حضور اکسیژن و مواد غذایی دچار شوک طولانی مدت می گردد. سطح سرمی ALT و  AST در چنین شرایطی از ۱۰برابر حالت عادی تا هزاران واحد در لیتر متغیر است. افزایش خفیف تا متوسط آنزیم های کبدی معمولاً اتفاق می افتد. آن ها معمولاً بصورت غیر قابل انتظار در آزمون های روتین خونی علی رغم سلامت فرد شناسایی می گردند. سطح ALT و  AST در چنین شرایطی معمولاً بین ۲برابر حالت عادی تا چندین صد واحد در لیتر متغیر است. معمول ترین حالت افزایش خفیف تا متوسط آنزیم های کبدی، کبد چرب است. در ایالات متحده آمریکا شایع ترین علت ایجاد کبد چرب استفاده نابجا از الکل است. سایر دلایل کبد چرب شامل دیابت ملیتوس و چاقی هستند هپاتیتC مزمن هم چنین یکی از مهم ترین دلایل ایجاد افزایش خفیف تا متوسط آنزیم های کبدی ست. چه داروهایی باعث ایجاد سطح غیرطبیعی آمینوترانسفرازها می گردند؟ گروهی از داروها که می توانند باعث ایجاد سطح غیرطبیعی آنزیم ها گردند شامل موارد زیر هستند: ·   داروهایی که برای کاهش درد استفاده می شوند مانند آسپرین، استامینوفنTynlenol، ایبوپروفن(motrin,Advil)، ناپروکسن(Narosyn)، دیکلوفناک ( Voltaren)  و فنیل بوتازون(Butazolidine) ·   داروهای ضد صرع شامل فنی توئین(Di lantin)، الرپروئیک اسید، کاربامازپین(Tegretol) و فنوباربیتال. ·   آنتی بیوتیک هایی مانند تتراسایکلین ها، سولفونامیدها، ایزونیازید(INH)، سولفا متوکسازول، تری متوپریم، نیتروفورانتوئین و … ·   داروهای پایین آورنده کلسترول شامل استاتین ها(Lipitor,Pravachol,Mevacorو…) و نیاسین ·   داروهای ضد افسردگی شامل سه حلقه ای ها سطح غیر طبیعی ایجاد شده آنزیم های کبدی معمولاً هفته ها و ماه ها پس از قطع دارو به حالت طبیعی باز می گردند. موارد سطح غیر طبیعی آنزیم های کبدی چه هستند؟ نادرترین دلایل ایجاد غیر طبیعی آنزیم های کبدی در ایالات متحده آمریکا شامل هپاتیتB مزمن، هماکروماتوزیس، بیماری ویلسون، کمبود  Alpha-۱-antitrypsin، بیماری سلیاک،بیماری کرون، کولیت اولسراتیو و التهاب هپاتیت اتوایمون است. هپاتیتB می تواند باعث ایجاد بیماری کبدی مزمن با تغییر غیر طبیعی مداوم در آنزیم های کبدی گردد، اگر چه این حالت به اندازه هپاتیتC معمول و شایع نیست. هماکروماتوزیس اختلالی ژنتیکی است که در آن جذب بیش از حد آهن اتفاق می افتدو همین امر منجر به تجمع آهن در کبد، التهاب ، زخم و اسکار کبد می گردد. بیماری ویلسون ؛ بیماری ارثی بوده که به دلیل تجمع بیش از حد مس در بافت های مختلف از قبیل کبد و مغز ایجاد می شود. وجود مس در کبد می تواند منجر به التهاب مزمن کبد شده در حالی که تجمع این عنصر در مغز منجر به مشکلات روانی و حرکتی می شود. کمبود Alpha-۱-antitrypsin اختلالی ارثی بوده که در آن کمبود glycoprotein (مجموعه پروتئین کربوهیدرات) که alpha-۱-antitrypsin نامیده می شود منجر به بیماری ریوی مزمن(emphysema ) و بیماری کبدی می گردد. التهاب کبد اتوایمون در نتیجه آسیب کبدی ایجاد می شود که به دلیل آنتی بادی های خود بدن و حمله آن به کبد صورت می پذیرد. بیماری سلیاک بیماری مربوط به روده کوچک است که در آن بیمار به گلوتن حساسیت داشته و همین امر باعث ایجاد گاز، نفخ، اسهال و در موارد پیشرفته باعث سوء تغذیه می گردد. بیماران مبتلا به این بیماری هم چنین می توانند دارای سطوح غیرطبیعی آنزیم های ALT و  AST در خونشان باشند. بیماری کرون و کولیت اولسراتیو در نتیجه التهاب مزمن روده ها ایجاد می گردد. در این بیماران التهاب کبد یا مجاری صفراوی (primary sclerosing cholangitis) نیز می تواند ایجاد گردد که در نتیجه آن تست های کبدی غیر طبیعی می شوند. سطح غیر طبیعی آنزیم ها بندرت می تواند یکی از نشانه های سرطان کبد باشد. سرطانی که از سلول های کبدی  ایجاد می شود hepatocellularcarcinoma یا hepatoma نامیده می شود . سرطانی که از سایر ارگان ها(همانند کولون، پانکراس، معده و…) به کبد پخش می شودmetastatic malignancies نامیده می شود. افراد سالم چگونه از نظر میزان افزایش آمینوترانسفرازها ارزیابی می گردند؟ ارزیابی افراد سالم با آنزیم های غیر طبیعی، باید بصورت فردی صورت پذیرد. پزشک ممکن است نتایج آزمون های قدیمی را به منظور مقایسه با آزمون جدید درخواست نماید. اگر آزمون های قدیمی وجود نداشته باشند پزشک ممکن است آزمون خون را در هفته یا ماه های بعد به منظور بررسی این موضوع که آیا این سطح غیر طبیعی مداوم یا خیر، تکرار نماید. پزشک عوامل خطر بیماری هپاتیت B یا  C که شامل است  موارد جنسی، تاریخچه انتقال خون، استفاده از داروهای تزریقی و قرارگیری در برابر محصولات خونی هستند ارزیابی می کند. تاریخچه خانوادگی از بیماری کبدی ممکن است باعث افزایش بیماری های توارثی از قبیل هماکروماتوزیس، بیماری ویلسون یا کمبود alpha-۱-antitrypsin شود. الگوی غیرطبیعی آنزیم کبدی می تواند شواهد مفیدی را در ایجاد بیماری کبدی فراهم نماید. برای مثال اکثر بیماران با بیماری کبد الکلی دارای سطح آنزیم های غیر طبیعی هستند که البته این افزایش به اندازه افزایش در هپاتیت ویروسی حاد نیست. در کبد الکلی میزان AST بیشتر از ALT بوده و اندازه آن معمولاً زیر ۳۰۰ واحد در لیتر و میزان ALT معمولاً زیر ۱۰۰واحد در لیتر است. اگر الکل یا دارو مسئول غیر طبیعی آنزیم های کبدی باشد در صورت قطع مصرف آنها(تحت نظارت پزشک)  هفته ها یا ماه ها بعدسطح آنزیم ها به سطح عادی و طبیعی باز می گردد. اگر چاقی مسئول ایجاد کبد چرب باشد کاهش وزن به میزان ۵ تا ۱۰ درصد منجر به بازگشت آنزیم ها به سطح عادی و طبیعی می شود. اگر سطح غیر طبیعی آنزیم ها علی رغم قطع الکل، کاهش وزن و قطع دارویی همچنان ادامه یابد آزمون های خونی انجام شده می تواند به تشخیص روند درمانی کمک نماید. خون می تواند از نظر حضور ویروس هپاتیت B  وC و آنتی بادی های مربوط به آنها ارزیابی گردد. سطح آهن خون، آهن اشباع شده و فریتین(میزان آهنی که در بدن ذخیره شده است) معمولاً در بیماران مبتلا به هماکروماتوزیس افزایش می یابد. سطح خونی ماده ای به نام Ceruloplasmin معمولاً در بیماران مبتلا به ویلسون کاهش می یابد. سطح خونی آنتی بادی های مشخص (آنتی نوکلئار آنتی بادی یا ANA، آنتی بادی ماهیچه ای anti-smoth و آنتی بادی ضد کبدی و آنتی بادی میکروزوم کلیه) در بیماران مبتلا به التهاب هپاتیت اتوایمون افزایش می یابد. بیوپسی از کبد روشی است که در آن سوزن از طریق پوست وارد قسمت راست بالای شکم می شود و لایه نازکی از بافت کبدی به منظور آزمایش زیر میکروسکوپ برداشته می شود. البته این روش برای تمام افراد دارای سطح آنزیم کبدی غیرطبیعی ضروری نیست. پزشک معمولاً این روش را در موارد زیر توصیه می کند اگر ۱) اطلاعات بدست آمده از بیوپسی احتمالاً در برنامه ریزی درمانی کمک کننده باشد. ۲) پزشک نیازمند دانستن اندازه و وخامت آسیب و التهاب کبدی باشدو ۳) به منظور ارزیابی تاثیر درمانی. بیوپسی از کبد مناسب ترین روش در تأیید تشخیص شرایطی است که مستعد درمان است. بیماری های کبدی که بالقوه قابل درمان هستند شامل هپاتیتB و C هماکروماتوزیس، بیماری ویلسون، التهاب هپاتیت اتوایمون و کمبود alpha-۱-antitrypsin هستند. کنترل کردن سطوح آمینوترانسفرازها چگونه است؟ مساله بسیار مهم این است که آزمون های دوره ای AST (SGOT) وALT (SGPT) باید در طول زمان انجام شود. تا سطح سرمی افزایش یافته، ثابت مانده یا پایین آمده است، مشخص شود. برای مثال، بیماران تحت درمان با بیماری هپاتیتC مزمن از نظر آزمون های آنزیمی دوره ای باید ارزیابی شوند. هرگونه پاسخ به درمان باعث کاهش آنزیم های کبدی به سطح طبیعی یا نزدیک سطح طبیعی می شوند، بیماران مبتلا به هپاتیتC که پس از اتمام دوره درمان بیماری شان دوباره عود می کند معمولاً سطح غیر طبیعی آنزیم های کبدی را نشان می دهند. سایر آنزیم های کبدی چگونه هستند؟ جدا از آنزیم های AST وALT سایر آنزیم ها شامل آلکالین فسفات،۵¢-nucleotidase و گاماگلوتامیل ترانس پپتیداز(GGT) هستند که اغلب به منظور تشخیص بیماری های کبدی ارزیابی می شوند. ما توجه و دقت خود را به آنزیم های AST وALT محدود نموده ایم زیرا این آنزیم ها از نظر بیوشیمیایی به یکدیگر وابسته بوده و بسیار مهم هستند. این دو آنزیم در رده مهمترین آنزیم های کبدی قرار گرفته اند.|+| نوشته شده در  پنجشنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۳۸۹ساعت 1:26  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتنام ژنریک و تجارتی چیست؟نام ژنریک و تجارتی چیست و شما چه وظیفه ای در قبال آن دارید؟نام ژنریک دارو همان نام ماده موثره موجود در دارو است - ولی نام تجارتی نامی است که ممکن است هر کارخانه سازنده ای برای یک دارو یک نام خاص استفاده نماید که البته در بازار دارویی ایران این نامها حذف شده ولی از ابتدای سال 1380 مجددا این نامها بتدریج در حال وارد شدن به بازار دارویی ایران است -  اگر نام دارو همان نام ژنریک دارو است که می توانید بدون دغدغه آن را مصرف کنید ولی اگر دارویی با نام تجارتی تهیه نموده اید قبل از مصرف باید حتما مطمئن شوید که این دقیقا همان داروئی است که مورد نظر شماست .کالری چیست؟کالری در واقع، واحد انرژی غذایی است. یکی از اثرات غذایی که ما می خوریم تامین انرژی برای بدن ما می باشد تا بدن ما بتواند نیروی لازم را برای حرکات و کارهای ارادی و غیر ارادی خود به دست آورد.حرکات و کاهایی مانند راه رفتن، انجام کارهای شخصی، ورزش و کارهای بدنی در حرفه های مختلف ارادی است. اما حرکات غیر عادی مانند حرکات قلب و دستگاه گردش خون، دستگاه تنفس، حرکات معده و روده ها و غیره می باشد باید دانست که تولید و ساخته شدن بعضی از مواد در بدن احتیاج به انرژی دارد.بدن ما چه مقدار کالری نیاز دارد؟تعیین مقدار کالری مورد نیاز یک فرد احتیاج به محاسباتی دارد و با عواملی مانند سن، وزن بدن، جنس، شغل، میزان فعالیت بدنی و ورزش و غیره بستگی دارد. جداولی برای تعیین میزان کالری مورد نیاز افراد مختلف وجود دارد.بعضی از سازمان های علمی نیاز به انرژی غذایی را در افرادی که وزن و قد متوسطی دارند و فعالیت بدنی آنها شدید نمی باشد برای زنان 2300 کالری و برای مردان 3200 کالری تعیین کرده اند.آیا کالری که ما از راه غذا دریافت می کنیم کافی است؟همه علاقه مند پیدا کردن جواب سوال بالا هستند. پزشک با معاینه شما می تواند بگوید شما در چه وضعیتی قرار دارید. اما یک راه ساده هم برای پیدا کردن جواب این سوال وجود دارد. اگر شما لاغر هستید یا چاق و یا وزن مناسبی با توجه به قد خود دارید. جداول استاندارد قد در این مورد به شما کمک می کند. اگر وزن شما نسبت به قدتان با ارقام جداول استاندارد تطبیق می کند، نشان می دهد که شما در گذشته کالری در حد نیاز بدن خود را به انرژی تبدیل نموده اید.اگر وزن بدن شما از ارقام استاندار کمتر است لاغر هستید مفهوم آن این است که کالری دریافتی بدن شما کافی نبوده است. اگر شما وزن بیشتری نسبت به ارقام جداول استاندارد دارید چاق هستید نشان دهنده این واقعیت است که بیش از نیاز خود غذا خورده اید.اگر وزن شما نسبت به ارقام استاندارد تفاوت جزیی دارند و احساس ضعف نمی کنید و فعالیت روزانه شما خوب است و احساس سلامت و شادابی دارید و زود خسته نمی شوید، شما از نظر وزن مشکلی ندارید و مواظب باشید که وزن شما از ارقام استاندارد بیشتر فاصله پیدا نکند.پروتئین کدام غذاها بهتر است؟بدن ما در حالت سلامت می تواند هم از پروتئین غذاهای حیوانی و هم پروتئین غذاهای گیاهی استفاده نماید و اگر ما به اندازه کافی از غذاهای حیوانی و گیاهی مصرف نمائیم مشکلی از نظر دریافت پروتئین نخواهیم داشت. مهم این است که ما غذاهای غنی از نظر پروتئین را بشناسیم و هر کدام را که بیشتر دوست داریم و در اختیار ما هست مصرف نمائیم.مقایسه وزن یا قد افراد در استخوان بندی های مختلف( ارقام طبیعی برای مردها )قدCmاستخوان بندی کوچک بر حسبKg (کیلوگرم)استخوان بندی متوسط بر حسبKg (کیلوگرم)استخوان بندی بزرگ بر حسبKg (کیلوگرم)155515459157525660160535762163555863165576065167586267170606469172626670175646773177667075179677277183697379185727681188737885190758086مقایسه وزن یا قد افراد در استخوان بندی های مختلف( ارقام طبیعی برای زنها )قدCmاستخوان بندی کوچک بر حسبKg (کیلوگرم)استخوان بندی متوسط بر حسبKg (کیلوگرم)استخوان بندی بزرگ بر حسبKg (کیلوگرم)1431441471521531551571601621631671701721741774243444647485051535557586062644546484950525355575961626466685051525355565860626365676971|+| نوشته شده در  سه شنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۸۹ساعت 2:11  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتپتاسیم و نقش آن در بدنپتاسیم و نقش آن در بدنبه گفته دکتر دیوید مک کارون استاد طب داخلی و مدیر گروه بیماری های کلیه ، افزایش فشار خون و داروشناسی بالینی دانشگاه علوم بهداشتی اورگون ، در پورتلند ، به همین دلیل بیشتر ما احتمالاً نیازمند اضافه کردن حداقل سه وعده میوه و سبزی های غنی از پتاسیم به رژیم غذایی روزانه خود هستیم.هر انسان روزانه حدود ۲۶۵۰ میلی گرم پتاسیم مصرف می کند .آیا مصرف یک مکمل پتاسیم آسانتر نیست ؟متخصصان معتقدند که منابع غذایی پتاسیم بهتر از فراورده های دارویی آن تحمل می شوند ، هرچند مصرف مکمل های پتاسیم- که بدون نسخه در داروخانه ها در اختیار عموم قرار دارد و یا در دوزهای بالاتر با نسخه پزشک قابل دسترسی است – گاهی اوقات برای کسانی که داروهای مدر دریافت می کنند ممکن است لازم باشد.داروهای مدر ، آب اضافی بدن را دفع می کنند و در عین حال پتاسیم بدن را نیز کاهش می دهند .( دیژیتال ، که یک داروی قلبی است ،‌ نیز می تواند موجب دفع پتاسیم شود.) به اعتقاد دکتر مک کارون ، اگر شما از مکمل هایی که بدون نسخه به فروش می رسد استفاده می کنید ،بهتر است مجموع پتاسیمی را که روزانه از مواد غذایی و مکمل ها دریافت می کنید در حد ۳۵۰۰ میلی گرم حفظ کنید.وقتی به یک مکمل پتاسیم نیاز دارید ،‌ درباره این که کدام نوع مکمل برای شما بهتر است با پزشک یا داروساز خود مشورت کنید .برخی از پزشکان معتقدند کلرید پتاسیم بهتر از بی کربنات پتاسیم ، سیترات پتاسیم یا گلوکونات پتاسیم جذب می شود. مکملهای حاوی بیش از ۹۹ میلی گرم پتاسیم تنها با تجویز پزشک فروخته می شود..مصرف بیش از حد پتاسیم (بیش از پنج هزار میلی گرم در روز ) می تواند موجب به هم خوردن تعادل مواد معدنی در بدن و بروز ناراحتی های قلبی و کلیوی شود. سایر عوارض جانبی شامل ضعف عضلانی ،‌احساس سوزن سوزن شدن دست ها و پاها ،‌ یا زبان و نبض کند یا نامنظم است .دیابتی ها یا بیماران کلیوی ، همانند افرادی که از داروهای خاصی همچون داروهای ضد التهاب غیر استروئیدی ،‌ مدرهای حفظ کننده پتاسیم ، مهار کننده های ACE و داروهای قلبی نظیر هپارین استفاده می کنند ، قبل از مصرف مکمل های پتاسیم باید با پزشک خود مشورت کنندجالب است بدانید اگر میمون ها آن قدر که در تلویزیون نشان داده می شود در طبیعت هم موز می خوردند ، ‌هرگز هیچ کدام از آنها مبتلا به فشار خون نمی شدند .چرا که پتاسیم – به طریقی در انسانها – عامل اصلی حفظ فشار خون در سطح مناسب برای ایجاد سلامتی مطلوب دستگاه قلب و عروق است .پتاسیم چگونه فشار خونه را تنظیم می کند؟دانشمندان معتقدند که دلیل این امر ممکن است توانایی پتاسیم برای پمپ کردن سدیم به خارج از سلول های بدن و کاهش میزان آب بدن باشد .پتاسیم ممکن است مقاومت عروق خونی را تغییر دهد . دلیل دیگر این موضوع آن است که پتاسیم چگونگی پاسخ دادن عروق خونی را نسبت به هورمونهای موجود در گردش خون که بر روی فشار خون تأثیر می گذارند ، نظیر وازوپرسین و نوراپی نفرین ، تغییر می دهد.به هر حال ، توانایی پتاسیم جهت کاهش فشار خون چنان است که برخی از دانشمندان معتقدند کمبود این ماده معدنی نزد برخی افراد خاص ممکن است واقعاً آغلزگر افزایش فشار خون باشد.بجز اثر اعجاب انگیز پتاسیم بر روی فشار خون ، ماده معدنی مذکور برای انقباض طبیعی عضله ،‌فعالیت الکتریکی طبیعی در قلب و انتقال سریع تکانه های عصبی در بدن نیز ضروری است .به همین دلیل بی نظمی های ضربان قلب به عنوان یک نشانه کلاسیک کمبود پتاسیم در نظر گرفته می شود . سایر علائم کمبود پتاسیم شامل ضعف عضلانی ،‌بی حسی و احساس سوزن سوزن شدن پاها ، تهوع ،‌استفراغ ، گیجی و تحریک پذیری است .مقدار نیاز روزانه : ۳۵۰۰ میلی گرممنابع خوب غذایی :برگه زردآلو ، سیب زمینی پخته ، آلو خشک ، طالبی ، موز و اسفناج|+| نوشته شده در  سه شنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۸۹ساعت 2:9  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتاستروژن و چاقی در مردانآندروپوز یا یائسگی در مردان یک فرآیند طبی سالمندی و یک موقعیت فیزیکی شبیه یائسگی در زنان است که در سن 45 سالگی به بعد بروز می‌کند. در این فرآیند سطح هورمون تسترون که یکی از اصلی‌ترین هورمون‌های مردانه(آندروژن‌ها) است به طور پیوسته کاهش می‌یابد و مرد علایمی‌ نظیر گرگرفتگی، افسردگی و تغییرات خلق و خوی را تجربه می‌کند. علاوه بر فرآیند طبیعی سالخوردگی و افزایش سن عواملی نظیر برخی از بیماری‌های قلبی، استفاده طولانی مدت از برخی داروها، افسردگی، چاقی و دیوانگی که بر تولید هورمون تسترون تاثیر دارند می‌توانند آغازکننده زودرس آندروپوز باشند. در تاریخ پزشکی همواره سخنانی در مورد یائسگی مردان میانسال یافت می‌شود و اولین بار لفظ آندروپوز توسط اچ هالفورد(1813) و سپس توسط  ای وارنر(1930) مطرح گشت و بیان شد تعدادی از مردان یک دروه یائسگی را شبیه به آنچه در زنان است با یک شدت کمتر ولی با تداوم بیشتر را تجربه می‌کنند. در این زمینه تئوریایی نظیر تئوری بیولوژیکی و تئوری روانی- اجتماعی مطرح گشت که به ترتیب بیان می‌دارند که تغییرات فیزیکی در مقدار هورمون‌های مترشحه بدن و سیستم روانی- اجتماعی و فشارهای روانی ایجاد کننده آندروپوز هستند. عللی نظیر از دست دادن اشتیاق به کار مانند اخراج از کار، تغییرات ناگهانی در همسر، از دست دادن فرصت‌های مناسب در زندگی و ناتوانی جسمی‌ اثبات کننده این تئوری‌اند.تفاوت های یائسگی در مردان و زنان:یائسگی در زنان به دلیل کاهش تولید هورمون استروژن است در حالی که در مردان به دلیل کاهش تولید هورمون تسترون است. بر خلاف خانم‌ها مردان علایم مشخص نظیر کاهش یا قطع قاعدگی ندارند که ورود آنها را به این مرحله نشان دهد. زنان در این دوره باروری خود را به طور کامل از دست می‌دهند در حالی که مردان هرگز باروری خود رابه طور کامل در طی آندروپوز از دست نمی‌دهند. تولید هورمون کم می‌شود ولی هرگز قطع نمی‌گردد گرچه ممکن است از میزان موفقیت باروری کاسته شود ولی با تولید اسپرم همچنان به فرد اجازه داده می‌شود فرزندان سالمی‌ را حتی در دهه 80 زندگی داشته‌باشند.علائم آندروپوزبا افزایش سن و کاهش تدریجی هورمون تسترون یک سری از تغییرات جسمی‌ و روانی تحت عنوان سندرم PadamPartialandroyendeficitin) theagingmale) در بدن روی می‌دهد. اصلی‌ترین علامت آندروپوز خستگی و بی حوصلگی است. افسردگی، خشم، افزایش تحریک‌پذیری و کاهش فعالیت جنسی از بارزترین علایم آن است. به طوری که 80% مردان دارای مشکل کاهش تمایلات جنسی دارند. از دیگر علایم می‌توان به تغییر در اندام‌ها و کاهش توده ماهیچه‌ای بدن، گرگرفتگی، کاهش لذت از زندگی، کاهش حافظه و سطح کارآیی، تکرار ادرار بخصوص در شب، یبوست، کاهش قد، ریزش مو و وجود دردهای استخوانی اشاره کرد.نقش تسترون در بدن:همانطور که بیان شد علت اصلی بروز آندروپوز کاهش سطح تسترون در بدن است. تسترون در بدن عهده دار دو نقش اساسی است:1- مسئول توانایی عملکرد جنسی مردان نظیر تولید و آزادسازی اسپرم، داشتن رفتار جنسی نرمال و شروع فعالیت جنسی2- ویژگی‌های جنسی ثانویه مانند توده ماهیچه‌ای بدن، موهای بدن، بم شدن صدا و حالت بدن بر همین اساس می‌توان گفت که کیفیت ژنتیکی اسپرم با افزایش سن کاهش می‌یابد و حتی در درمان‌های تلقیح داخل رحمی ‌مورد استفاده در نازایی میزان زمان لازم برای دستیابی به یک حاملگی با افزایش سن به طور قابل‌ملاحظه‌ای کاهش می‌یابد. لازم به ذکر است تسترون در بدن به دو حالت آزاد و متصل به گلوبولین یافت می‌شود.رابطه بین هورمون استروژن و اندروپوز:هورمون استروژن نوعی هورمون جنسی زنانه است که در دوران یائسگی زنان کاهش می‌یابد. تولید استروژن به مقدار کم در ساختار هورمونی بدن مردان طبیعی است همچنان که زنان تولید کمی‌ از تسترون در بدن خود دارند. بدن مردان می‌تواند بخشی معینی از هورمون تسترون را به استروژن تبدیل کند و در این میان از آنزیم آروماتاز کمک می‌گیرد. استروژن برای مغز مردان بسیار سودمند است و هر چه قدر مرد پیرتر می‌شود تولید این آنزیم بالاتر می‌رود ولی اگر سطح هورمون استروژن غیر قابل کنترل شود با اثرات مردانه هورمون تسترون رقابت می‌کند. گفتنی است استروژن به شدت اثر تسترون را کاهش می‌دهد و این عامل باعث افزایش خطر حمله قلبی و افزایش رشد سلول های پروستات می‌شود.چاقی و آندروپوز:در بسیاری از موارد چاقی به خصوص در قسمت‌های شکمی‌ به عدم تعادل هورمون‌های مردانه نسبت داده شده است. سلول‌های چربی حاوی تعداد زیادی آنزیم آروماتاز و استروژن هستند که در چربی تولید و ذخیره شده‌اند. سلول‌های چربی آنزیم آروماتاز را سنتنر کرده که سبب تغییر هورمون‌های مردانه به استروژن می‌شود. بنابراین افزایش چربی سبب می‌گردد سطح هورمون استروژن افزایش ‌یابد.تهدیدات زندگی مشترک در دوران آندروپوز:* انجام کارهای خطرناک و مبالغه‌آمیز توسط مرد تا بتواند مردانگی‌اش را به خودش ثایت کند.* مرد ممکن است افسرده، دچار شک و تردید و دلسردی و ناامیدی در زندگی گردد.*ممکن است به طور موقت به دلیل شرایط مهم انگاشته شود و این حالت می‌تواند فرد را به سمت خیانت در زندگی سوق دهد.* طلاقدرمان آندروپوز:آندروپوز همانند یائسگی زنان دارای درمان است اما متفاوت.این درمان‌ها عبارتند از:درمان جایگزینی با هورمون تسترون TRT، استفاده از تولیدات گیاهی، رژیم غذایی مناسب، حمایت‌های روحی از سوی خانواده و داشتن خواب کافی و فعالیت‌های ورزشی منظم.درمان جایگزینی با هورمون تسترون testestvonkeplace therapy :TRT از ابتدایی‌ترین درمانها در آندروپوز است و هدف آن برگرداندن سطح تسترون به مقدار طبیعی است. این درمان تاثیر بالایی داشته و از علایم آندروپوز به شدت می‌کاهد. TRT به اشکال تزریقی، خوراکی و انواع ژل کاربرد دارد و در کل می‌توان گفت علاوه برداشتن اثر محافظتی بر روی بیماری‌های قلبی، دیابت و کندذهنی می‌تواند میل جنسی را افزایش داده، قوای بدنی را بهبود بخشیده و قدرت ماهیچه‌ای را افزایش دهد.تولیدات گیاهی:طبق تحقیقات انجام شده تولیدات گیاهی سطح تسترون آزاد خون را افزایش داده و باعث ثبات آن می‌شوند در نتیجه از علایم آندروپوز می‌کاهند. همچنین این موارد به بدن کمک می‌کنند خود تولید طبیعی داشته باشد بدون اینکه احتیاجی به جایگزینی با منبع خارجی داشته‌باشد.عصاره گزنه و آلوی آفریقایی دو گیاه مورد استفاده هستند. عصاره گیاه دارای منحصر به فردترین کارآیی است و در مورادی دیده شده است بهتر از سایر درمانها جواب می‌دهد.رژیم غذایی مناسب:با توجه به برخی از علایم آندروپوز موراد زیر توصیه می‌شود:در درمان گرگفتگی بایستی از چای، قهوه، غذاهای پرادویه و بسیار شیرین پرهیز نمود و از مایعات فراوان استفاده کرد. در نوسانات خلتی به دلیل اختلال در سروتونین استفاده از حبوبات و غلات توصیه می‌شود همچنین در مورد پوکی استخوان مصرف شیر، سویا، ماست کم چربی، ماهی آزاد، سبزیجات سبز رنگ و انجیر و در مورد بیماری‌های قلبی مصرف غذاهای حاوی روغن امگا3 مانند روغن ماهی آزاد بسیار سودمند است.نقش همسر در دوران آندروپوز:برقرای یک ارتباط صمیمانه با همسر در این موقعیت یکی از اساسی‌ترین مسائل است و مهم است که خانواده این ارتباط راحفظ کند.راهکارهای زیرین برای دستیابی به این ارتباط صمیمانه توصیه می‌گردد:1- سعی در فهمیدن احساسات و اهداف همسر2- گوش‌دادن به حرف‌های همسر، گفتن حرف‌های دلنشین و تحسین برانگیز و ایجاد دلگرمی3- انجام مشورت در امور زندگی برای اینکه به همسر خود نشان دهد که تغییرات امروز در ازای کسب تجربه است.4- عدم تقاضای چیزی که مرد را تحت فشار قرار دهد. (حذف هر عامل آزاردهنده)5- کمک برای پذیرفتن این مطلب که برخی از اهداف دستنیافتنی‌اند.6- برنامه‌ریزی برای دوران بازنشستگی7- انجام تفریحات سالم و مهیج8- گذراندن اوقات بیکاری با دوستان و حتی پیدا کردن دوستان جدید9- انجام مشاوره و معاینات جسمی10- در نهایت اینکه اندروپوز فصلی طبیعی از زندگی یک مرد است. یک مساله درونی است که مرد باید آن را به عنوان یک واقعیت دوران میانسالی بپذیرد و بداند می‌تواند به طور کامل نقش پدر و همسر را در طی یا بعد از دوران آندروپوز ایفا کند.|+| نوشته شده در  سه شنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۸۹ساعت 2:8  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتعکس های فرانک زینعکس های فرانک زینبهترین وکیوم جهان|+| نوشته شده در  پنجشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۹ساعت 0:43  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتچگونگی تمرینات بدنسازی در رشته های رزمینکات تکمیلی در بدنسازیبه نام خداوند مهربانچگونگی تمرینات بدنسازی در رشته های رزمیبدنسازی در رشته‌های رزمی مانند : بوکس و کاراته و کونگ‌فو و ... از اهمیت خاصی برخوردار است اما آنچه تا کنون در اغلب باشگاه‌ها به شخصه مشاهده کرده ام ناتوانی ورزشکاران در ایجاد تمایز بین رشته پرورش اندام و بدنسازی رزمی است و به نوعی در انتخاب هدف و وسایل لازم رسیدن به آن دچار گمراهی شده اند و علت آن هم عدم وجود دانش کافی در این عرصه می‌باشد .شما به عنوان یک رزمی کار می‌بایستی بدنسازی را به عنوان مکمل تمرینات اصلی خود و نه ورزش اول خود قرار دهید چرا که این عمل سبب انحراف از هدف اصلی در رشته تخصصی تان خواهد شد . پس از آن که جایگاه اصلی بدنسازی را در شته ورزشی خود دانستید اکنون زمان آن رسیده تا تمریناتی در خور رشته‌ ورزشی اصلی تان تهیه کنید و دراین مرحله ابتدا بایستی عضلات پر استفاده در رشته اصلی‌تان را با کمک مربی مشخص سازید .پس از اولویت بندی عضلات بر اساس اهمیت و کاربرد شان زمان آن است تا برنامه تمرینی خود را پایه ریزی کنید و نیاز به دانش یک مربی دلسوز و با دانش بدنسازی خواهید داشت .برنامه تمرینی باید به گونه‌ای تهیه شود که علاوه بر توجه به عضلاتی که داراری اولویت هستند به دیگر عضلات نیز توجه خاصی داشته و کوتاه و کاربردی باشد به صورتی که شما بتوانید کلیه عضلات خود را در 2 جلسه در هفته تحت تمرین قرار دهید و در عین حال خدشه و کاستی را در تمرینات رشته اصلی متحمل نشوید . دراین بین حرکت پایه همچون پرس سینه و اسکوات و ددلیفت و... کمک شایانی در تحقق اهداف فوق خواهند داشت به خصوص اگر با اضافه بار ( وزنه اضافی ) انجام شوند .نکته دیگر که در این مقوله قابل ذکر است مدت زمان اجرای یک برنامه و میزان استراحت لازم جهت ریکاوری عضلات می‌باشد از آنجا که هدف شما ساخت و پرداخت عضلات همانند آنچه در پرورش اندام مرسوم است نمی‌باشد و تنها کسب قدرت و سرعت و استقامت اهمیت فراوان دارد پس آن چنان که یک ورزشکار رشته پرورش اندام نیازمند شوک‌های تمرینی است شما زیاد به این مورد احتیاج نخواهید داشت از این رو متوسط 2 ماه برای تداوم یک برنامه بدنسازی و کسب موفقیت در آن زمان مناسبی می‌باشد .مسلماً بدون استراحت و ریکاوری بدن شما دچار آسیب‌های خفیف و درنهایت شدید خواهد شد و باید زمان لازم را ( به جز روزهای تعطیل ) جهت استراحت و تفریح در برنامه تمرینی خود در نظر بگیرید تفریح و مسافرت از آن جهت اهمیت بسزایی به خصوص در رشته‌های رزمی دارد که سبب تقویت روحیه ورزشکار و نشاط و سلامت روانی وی خواهد شد که افزایش و بهبود کارایی وی را در تمرینات و مسابقات در پی دارد .بسیاری از افراد تمرینات رشته اصلی خود و بدنسازی را توأم با یکدیگر انجام می‌دهند ( البته در افراد مبتدی این امر مرسوم است و خود مربی رشته رزمی جهت پیشرفت وی ترکیبی از تمرینات را برمی‌گزیند ) و این یک اشتباه فاحش است و باید تمایز لازم بین این دو مسیر مشخص شود و الا در هیچ کدام موفقیت لازم کسب نخواهد شد چرا که هدف برای ذهن و جسم ورزشکار نامشخص است و می‌بایستی این تمرینات را جدای از یکدیگر و در اوقات متفاوتی انجام داد تا با حداکثر توان بتوانید تمرینی پرفایده و ثمر بخش داشته باشید که شما را به سوی مسیر قهرمانی سوق می‌دهد .تکرار – ست – وزنه – سیستم تمرینیتکرارها در چه محدوده‌ای باید باشد ؟ مربی بدنساز باید با توجه به این که کدام یک از فیبرهای عضلانی در رشته شما بیشترین کاربرد را دارد و با علم به فیبرهای تشکیل دهنده عضلات مختلف برنامه تمرینی مناسبی را جهت تقویت هر دو گزینه باتوجه به نکات فوق به کار بندد .چه تعداد ست ؟ باتوجه به تعداد تکرارهای لازم ( پرتکرار یا کم تکرار ) و اهمیت و اولویت عضله مورد نظر مقدار ست‌های لازم جهت تقویت عضلات آن قسمت مشخص می‌شود و همان طور که پیشتر نیز اشاره شده مربی بدنساز باید اشراف کامل به فیبرهای تشکیل دهنده عضلات مختلف داشته باشد تا با توجه به این مهم و عوامل دخیل دیگر بهترین گزینه را انتخاب نماید .چه مقدار وزنه ؟ این یک سوال بی مورد است چرا که شما پس از رسیدن به مرحله‌ای که دیگر میزان وزنه‌های فعلی پاسخگو نمی‌باشد و فشاری را بر عضلات تحمیل نمی‌کند می‌بایستی وزنه‌های کاربردی خود را بدون ترس از حجم و افت سرعت و .... افزایش دهید و چه بسا که این عمل شما باعث پیشرفت در موارد فوق نیز می گردد . بدنسازی بدون وزنه همانند انسان بدون عضلات اسکلتی است و پایه و اساس تمرینات بدنسازی همین وزنه‌ها می‌باشند مطمئنا با این مثال متوجه اهمیت فراوان وزنه کاربردی در بدنسازی ( چه بدنسازی رزمی و چه پرورش اندام ) شده اید .سیستم تمرینی چه طور ؟ گاهی اوقات استفاده از آن‌ها لازم است اما نه همیشه چرا که این سیستم‌ها حجم بیشتری را به تمرینات می‌دهند و مسلماً زمان بیشتری را جهت انجام کامل تمرینات و ریکاوری عضلات طلب می‌کنند که نتیجه آن هم دوری از هدف اصلی در رشته اختصاصی تان و انجام بهینه تمرینات آن می‌باشد . البته این بدان معنی نیست که شما نمی‌توانید از این نوع سیستم‌ها استفاده کنید بلکه می‌توانید با تغییراتی در این سیستم ها با توجه به نوع رشته ورزشی خود و با کمک مربی بدنساز و رشته ورزشی اصلی خود گهگاهی از آن‌ها بهره مند شوید .با توجه و رعایت نکاتی که در خصوص بدنسازی رشته های رزمی ذکر شد هر ورزشکاری با کمی آگاهی از رشته خود و پرورش اندام و البته با کمک مربیان خود خواهد توانست برنامه‌ای منسجم را جهت پیشرفت هر چه بیشتر خود تدوین نماید .|+| نوشته شده در  سه شنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۸۹ساعت 13:19  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتاصول آمادگی جسمانی برای بوکساصول آمادگی جسمانی برای بوکسقسمت اولفزیولوزی ورزشما برای انجام کلیه فعالیتهای بدنی خود احتیاج به انرزی داریم.این انرزی توسط غذایی که می خوریم تامین میشود که شامل انواع مواد کربوهیدرات مانند نان و برنج و غلات و...و پروتئین مانند گوشت و تخم مرغ و...و چربی ها مانند انواع روغنها وچربی موجود در گوشت و...و ویتامینها مانند انواع میوه ها و مواد معدنی موجود در همه این موارد و شیر و...می باشد.در مرحله اول با انجام حرکات بدنی، کربو هیدرات در بدن تبدیل به قند شده و می سوزد و تولید انرزی می کند.اگر به صورت تخصصی به مطلب نگاه کنیم چیزی به نامATPکه منبع فوری انرزی می باشد در عضلات بدن ذخیره شده است که با انجام فعالیت بدنی و انقباض عضلات آزاد شده و به ما قابلیت انجام کار را می دهد و کم کم باز سازی می شود تا برای فعالیتهای بعدی انرزی داشته باشیم.حال اگر یک فعالیت شدید اما کوتاهی داشته باشیم، مانند بلند کردن یک وزنه سنگین در مدت چند ثانیه،سریعا ذخیره ATPعضلات خالی می شود تا انجام آن فعالیت ممکن شود.در این مسیر تولید انرزی اکسیزن در عضلات دخالتی نداشته و بدون وجود آن انرزی تولید می شود. به اینگونه فعالیتها فعالیتهای بی هوازی گفته می شود که مسیر تولید انرزی آنها ATP-PCمسیر فسفازن گفته می شود و ورزشهایی مثل وزنه برداری و دو 100متر و پرش و ...از این نوع هستند.اما اگر فعالیت ما از نوع شدیدی باشد که 1 الی 3 دقیقه طول بکشد(مثل دو 400 متر) کربوهیدرات به صورت ناقص و بدون حضور اکسیزن شکسته شده و تولد انرزی می کند و سر آخر اسید لاکتیک تولید می کند که انباشته شدن آن در عضلات باعث ایجاد خستگی می شود(همان در بعد ازتمرین سنگین در عضلات که اغلب ما آن را تجربه کرده ایم و باید با انجام حرکات کششی از تجمع اسید لاکتیک جلو گیری کنیم)دو های 800متر و شنای 100 متر از این نوع مسیر انرزی استفاده می کنند.این نوع فعالیتها هم از نوع بی هوازی اما مسیر اسید لاکتیک هستند.دسته سوم فعالیتها فعالیتهایی هستند که طولانی مدت اما با شدت کمتر هستند مثل دو ماراتن که برای تولید انرزی احتیاج به اکسیزن در عضلات دارند.در این نوع فعالیتها هم کربوهیدرات مصرف می شود هم چربی هم پروتئین و...که می بینیم اغلب ورزشکاران این رشته ها لاغر اندام هستند.به این نوع فعالیتها،هوازی می گویند زیرا احتیاج به اکسیزن دارد.به عنوان مثال چند نمونه از ورزشها و نوع آنها را در ذیل می بینیم:1-بوکس:90درصد بی هوازی فسفازن+اسید لاکتیک -10درصداسید لاکتیک+اکسیزن2-کشتی: 90درصد بی هوازی فسفازن+اسید لاکتیک -10درصداسید لاکتیک+اکسیزن3-دو ماراتن:5درصد بی هوازی-95درصد هوازیدر ادامه، نوع آمادگی علمی جهت ورزش بوکس ذکر می گردد.|+| نوشته شده در  دوشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۹ساعت 3:2  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتتمرینات باوزنه برای بوکسورهاتمرینات باوزنه برای بوکسورهاتمرینات با وزنه چه کاری انجام می دهد؟تمرینات با وزنه باعث قوی تر شدن ورزشکار می شود.همچنین تمرینات با وزنه باعث کمتر شدن احتمال آسیب دیدگی عضلات و استخوانها و لیگامنتها می گردد.این نکته را هم نباید فراموش کرد که تمرینات با وزنه باعث افزایش قدرت و توان انفجاری و تحمل غیر هوازی بدن می گردد.بوکس ورزشی است که 70 الی 80 درصد غیر هوازی و 20 الی 30 در صد هوازی است.غیر هوازی یعنی اینکه در یک زمان کوتاه مقدار زیادی انرژی توسط عضلات سوخته می شود که این زمان کم باعث می شود بدن نتواند از اکسیژن هوا استفاده کند.این همان حرکات سریع در ورزش بوکس است. هوازی هم به این معنا است که حرکات با قدرت و سرعت کمتر و در یک بازه زمانی بلند تر انجام می شود و بدن فرصت دارد برای انرژی از اکسیژن هوای تنفسی استفاده کند مثلا دو های ماراتن.البته در بوکس همان حرکتهای جابجایی داخل رینگ حرکات هوازی این ورزش هستند.تحقیقات ورزشی موارد ذیل را در ورزش بوکس به اثبات رسانده است:1-تمرینات با وزنه باعث افزایش سرعت بوکسورها می شود.2-تمرینات با وزنه باعث جلو گیری از خستگی عضلات می گردد:باید دقت شود که خستگی عضلات بیشتر مربوط به تمرینات بیش از حالت مطلوب یا کمی استراحت و یا تغذیه نا مناسب است.3-تمرینات با وزنه بوکسورها باید با وزنه های نیمه سنگین تا سنگین باشد:باید دقت کرد که تمرینات با وزنه های سبک فقط باعث افزایش توان هوازی بدن می شود اما تمرین با وزنه های سنگین و نیمه سنگین آن هم به صورت سرعتی و انفجاری باعث افزایش قدرت و سرعت می گردد.4-تمرینات با وزنه باعث انعطاف پذیری عضلات می گردد.5-حد اقل هفته ای یک بار را به تمرینات با وزنه اختصاص دهید:همانطور که دویدن های متوالی و تمرینات مشت زنی و کیسه زدن و...باعث افزایش توان و مهارت می شود تمرینات با وزنه هم باعث افزایش قدرت می گرددنکات مهم:یک بوکسور باید به صورت روتین هفته ای 1 الی 3 بار تمرینات با وزنه را انجام دهد.بیشتر از سه بار درهفته باعث کم آوردن وقت برای تمریناتی مثل کیسه زدن و مهارتی و... خواهد شد.یک بوکسور قوی و بدون مهارت حتما در مسابقه می بازد...در روزهایی که تمرینات مشت زنی دارید تمرینات با وزنه انجام ندهید.همچنین یک هفته قبل از مسابقه تمرینات با وزنه را قطع کنید.در طول هفته بهتر است یک روز وسط هفته و یک روز آخر را که بعد آن قصد استراحت دارید را به تمرینات با وزنه اختصاص دهید مثلا سه شنبه و پنج شنبه.چگونه تمرین کنیمتمرینات با وزنه بوکسورها باید با وزنه هایی باشد که در حدود 60الی 85 درصد از توان ماکزیمم آنها باشد.یعنی مثلا اگر ورزشکار در حرکت پرس سینه حد اکثر توان بلند کردن 50 کیلو آن هم برای یک بار را دارد وزنه های انتخابی او باید بین 30 الی 42 کیلو گرم باشد.حال تکرار وزنه زدن بستگی به اهداف ورزشکار دارد.تکرار کمتر با وزنه های سنگینتر باعث افزایش قدرت می شود.تکرار های بیشتر با وزنه های متوسط باعث افزایش قدرت و سرعت می شود.تکرار های زیاد همراه با وزنه های کوچک باعث افزایش قوای عمومی بدن می شود(هوازی)وقتی یک بوکسور با وزنه کار می کند باید به این نکته توجه داشته باشد که حرکاتش باید سریع و انفجاری باشد.مثلا وقتی که حرکت پرس سینه را انجام می دهد باید حرکت رو به بالا را سرعت و قدرت انجام دهد.اما باید مواظب مفاصل و عضلات بخصوص عضلات کمر خود باشد.تمرینات با وزنه برای یک بوکسور با تمرینات یک بدن ساز تفاوت دارد زیرا اهداف آنها با هم فرق می کند.یک بدن ساز دنبال قدرت و حجم عضلات است اما یک بوکسور در پی قدرت و سرعت.یک نمونه برنامه تمرینی با وزنه برای بوکسورها:1-زانوها را کمی خم کنیدو دنبلی را که در زمین است با یک دست گرفته و و در همین حالت آنرا بالای سر ببرید و بعد به حالت اول برگردانید.این کار را در 3 دوره و در هر دوره 5 بار تکرار کنید.2-پرس سینه با هالتر روی میز پرس.این کار را در 3دوره و در هر دوره 6 بار تکرار کنید.3-حالت شنا رفتن روی زمین را بگیرید و شنا بروید و در بالا آمدن کف دستها را به هم بزنید(توجه این حرکت همراه با وزنه نیست اما برای تکمیل حرکت پرس سینه باید بلافاصله بعد از آن انجام شود)این حرکت را 3 دوره و در هر دوره 10 بار تکرار کنید.4-یک هالتر را از روی زمین برداشته و آن را تا بالای سینه بالا بیاورید و دوباره به حالت اول برگردانید.این حرکت را 3 دوره و در هر دوره 4 بار تکرار کنید.5-روی میز پرس دراز کشیده و یک دمبل را با هر دودست بگیرید و دستها را از پشت آویزان کنید و بعد تا بالای سر بالا بکشید.این کار را در 3 دوره و در هر دوره6 بار تکرار کنید.6-بارفیکس رفتن همراه با وزنه آویزان به بدن.این کار را 4 دوره و در هر دوره 6 بار تکرار کنید.7-دو دمبل را با دو دست گرفته و به صورت ایستاده از کنار کمر تا جلوی صورت به صورت یک حرکت 90 درجه بالا بیاورید.این کار را در 3 دوره 12 تایی تکرار کنید.این یک نمونه تمرینی بود و حتما تمرینات دیگر هم هستند که کارایی لازم را دارند.اما نکته مهم در همه تمرینات با وزنه برای بوکسورها سرعت و انفجاری بودن آنها است.|+| نوشته شده در  دوشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۹ساعت 2:50  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتHumagroهوماگرو و کلونیدین (Clonidine Hcl)Humagroنام مکمل: هوماگرو بسته بندی: قرص در بسته های 378 عددیموارد مصرف: افزایش دهنده هورمن رشد وکاهش دهنده چربی.توضیحات: این قرص ها را باید زیر زبان گذاشت، چراکه این روش مصرف یکی از سریعترین راه‌های جذب می‌باشد. اگر باور ندارید به بیماران قلبی توجه کنید که در زمان فشار و استرس داروی نیتر و گلیس خود را زیر زبان قرار می‌دهند تا از سکته‌های قلبی جلوگیری کنند ظرف چند ثانیه این دارو جذب و وارد خون می‌شود.هورمن رشد یا سوماتوتروپین بیشترین هورمونی است که توسط غده هیپوفیز تولید می شود. این هورمن مسئول رشد صحیح تا دوره بلوغ کامل می‌باشد وقتی به سنین بالا می‌رسیم هورمن رشد به اندازه هورمونهای دیگر تولید میشود یعنی مقدار تولید آن کاهش می‌یابد در سال 1986 کمپانی الی لی لی، هورمون رشد انسانی، هوماتروپ را عرضه کرد این دارو که اکسیر جوانی نام گرفت، در واقع با هورمون رشد طبیعی انسان یکی بود. هوماتروپ باعث کم شدن چربی، افزایش حجم عضلات ضعیف (بدون تمرین)، از بین بردن چین و چروک، برگرداندن جوانی تمام ارگانهای بدن، کاهش خستگی، پایین آوردن فشار خون، اصلاح چربی خون (کلسترول)، بالا بردن قدرت جنسی، متعادل نمودن دیگر هورمونها می­گردد.نحوه مصرف: روزانه 3 بار، و هر بار 3 قرص را زیر زبان قرار دهید.محصول شرکت: ASN:clonidineدرافراد سالم و بالغ کلونیدین باعث ترشح هورمون رشد می شود، پاسخ هورمون رشد می شود.کلونیدین همون Catapres( کاتاپرس) معروفه که عوارض جانبی بسیار بالایی داره و بدنسازا به عنوان کلک استفاده میکنن.نام تجاری: کاتلرپرس، کاتاپرس پرلونگتس، دیکساریت----------------------------------------------------------معرفی دارو:کلونیدین هم دارای اثرات مرکزی و هم اثرات محیطی در بدن است. پیام های مغز را برای حفظ فشارخون کاهش می دهد و فعالیت مسیرهای عصبی را که به پایین آوردن فشارخون کمک می کند افزایش می دهد. کلونیدین برای میگرن، گرگرفتگی دوران یائسگی و نشانه های ترک اعتیاد نیز مصرف میشود. عیب اصلی این دارو آن است که اگر به مقدار لازم برای کنترل فشارخون مصرف شود امکان دارد در صورت فراموش کردن مصرف آن و یا قطع ناگهانی دارو، فشارخون شدید بالا برود. دیگر داروها بر کارآیی آن برای درمان فشارخون بالا به شدت لطمه می زنند.مقدار مصرف برای بزرگسالان:برای فشارخون بالا: روزی 0/15 تا 1/2 میلیگرم مقدار 2/4 میلیگرم در روز در برخی موارد مقاوم مصرف شده اند.برای میگرن: 100 تا 150 میکروگرم در روز.شروع تأثیر دارو: 2 تا 5 ساعت (برای قرص و کپسول)، 10 دقیقه (برای آمپول).ادامه اثر دارو: 6 تا 20 ساعت.======================کلونیدین (Clonidine Hcl)نام تجارى : Catapresگروه درمانى : ضد هایپرتانسیون� � درمان سندرم محرومیت از اوپیوئید، پروفیلاکسی سردرد عروقیگروه مصرف در حاملگى : Cاشکال دارویى :Tab: 0.2mgموارد ، روش و مقادیر مصرف :• هیپرتانسیون خفیف تا متوسط و هیپرتانسیون همراه با بیماری کلیهبالغین: با دوز اولیه 0.05mg الی 0.1mg، سه بار در روز خوراکی شروع شده و به فواصل هر 3-2 روز با توجه به وضعیت بیمار می‌توان دوز را اضافه کرد. دوز نگهدارنده: معمولاً 0.3mg/day الی 1.2mg/day است اما گاهی، 1.8mg/day ضرورت پیدا می‌کند. گرچه مصرف خوراکی دارو اثر سریعی در پائین آوردن فشار خون ندارد، اما گاهی در کریز هایپرتانسیون یک دوز: 0.1mg الی 0.2mg در ابتدا و سپس: 0.05mg الی 0.1mg هر 4 ساعت تا زمان کنترل فشار خون یا حداکثر تا دوز: 0.5mg الی 0.8mg می‌توان تجویز کرد.اطفال: 5mcg/kg الی 10mcg/kg در 4-2 دوز تا حداکثر 0.9mg/day.• محرومیت از اوپیوئیدهابالغین: دوز اولیه 0.1mg دو بار در روز، به تدریج به مقدار آن افزوده می‌شود.نوزادان: در ابتدا mcg/kg1 هر 8-6 ساعت، بر حسب نیاز دوز افزوده می‌شود. حداکثر دوز: 2µg/kg هر 4 ساعت.• ADHD (اختلال بیش فعالی در اطفال)شروع با دوز 0.05mg/day و سپس هر 7-3 روز 0.05mg به دوز روزانه افزوده و منقسم در 4-3 دوز تجویز می‌شود. حداکثر دوز روزانه 0.4mg.• سندرم Touretteبالغین: دوز اولیه 2mcg/kg/day الی 3mcg/kg/day، بعد از 3-2 هفته تا 4mcg/kg/day افزوده می‌شود (گاهی اوقات 5mcg/kg/day) قطع مصرف این دارو تدریجی صورت گیرد.اطفال:3µg/kg الی 5µg/kg هر 8-6 ساعت تا حداکثر 0.9mg در 24 ساعت و یا 3µg/kg الی 10µg/kg هر 12-8 ساعت.• اختلالات اکستراپیرامی� �ال (Akathisia) ناشی از داروهای آنتی‌سایکوتی کبالغین: ابتدا 0.1mg سه بار در روز خوراکی.• پروفیلاکسی سردردهای مکرر عروقی یا میگرن و درمان Flushingناشی از منوپوزبالغین: ابتدا 0.5mg دو بار در روز، در صورت عدم بهبودی بعد از 2 هفته، دوز دارو را به 0.75mg دو بار در روز می‌رسانیم.• Premedication در جراحی‌های سرپاییبالغین: 0.1mg الی 0.3mg خوراکی (شروع اثر طی 60-45)• تست تحمل کلونیدین برای بررسی میزان هورمون رشد در اطفال4µg/kg در یک دوز تجویز شده، سپس میزان آزاد شدن هورمون رشد بررسی می‌شود.• مصارف جانبی: اختلالات اضطرابی و PTSD، OCD، فیبریلاسیون دهلیزی، درمان کمبود هورمون رشد 0.03mg/m2/day الی 0.15mg/m2/day، ارتوستاتیک هایپرتنشن ناشی از نروپاتی سیستم اتونوم، تست تشخییصی فئوکروموسیتو� �: 0.3mg، یک بار، restless leg syndrome، کنترل درد، درمان علامتی اسپاستیسیتی: در اسپاسم اسکلروز مولتیپل: 0.1mg الی 0.2mg کلونیدین 3 بار در روز، محرومیت از نیکوتین در ترک سیگار: 0.15mg/day الی 0.4mg/day، کولیت اولسراتیو: 0.3mg سه بار در روز، نورالژی به دنبال هرپس: 0.2mg/day، درد مزمن نوروپاتیک،اس� �ال ناشی از محرومیت از اوپیوئیدها و اسهال دیابتیموارد منع مصرف :منع مصرف: حساسیت نسبت به دارواحتیاط: مبتلایان به نارسایی شدید کرونر، حمله قلبی اخیر، بیماری عروق مغزی، اختلال هدایت قلبی، نارسایی مزمن کلیوی، اختلال عملکرد کبدی، مبتلایان به اختلالات انسداد عروق محیطی، سابقه ابتلا به افسردگی، کارآیی و بی‌خطر بودن این دارو در کودکان ثابت نشده.عوارض جانبى :شایعترین: خواب‌آلودگی، سرگیجه، یبوست، خشکی دهان، خارش.مهمترین: عود شدید هیپرتانسیونسایر عوارض: سنکوپ، نارسائی احتقانی قلب، هیپوتانسیون وضعیتی، تپش قلب، تاکی کاردی، برادی کاردی، پدیده رینود، اختلال در ECG، اختلال هدایت قلبی، آریتمی، کابوس شبانه، بی‌خوابی، توهم، هذیان، عصبی‌بودن، آژیتاسیون، بی‌قراری، اضطراب، افسردگی، سردرد، بثورات جلدی، ادم آنژیونوروتیک� � بدحالی، تهوع، استفراغ، اختلال گذرا در آزمون‌های کبدی، هپاتیت، ضعف قدرت **** در مردان، کاهش میل ****، شب‌ادراری، احتباس ادرار، ترومبوسیتوپن� �، افزایش وزن، ژنیکوماستی، ضعف، خستگی، درد مفاصل و عضلات، کرامپ عضلات پاها، خارش و سوزش چشم.مصرف در باردارى و شیردهى :در بارداری تنها در صورت نیاز و با احتیاط مصرف شود. در شیر ترشح شده، در شیردهی با احتیاط تجویز شود.========================= ========================= =================Bump: حرفه ای ها از clonidine در مسابقات استفاده نمیکنن.از Aldactone استفاده میکنن. Andreas Munzer's نیز از این دارو استفاده کرده بود.عوارض جانبی فوق العاده بالایی دارهاسم دیگرش اسپیرونولاکت� �ن هستش که برای درمان فشار خون در پزشکی بکار میره.اسپیرونولاکت� �ن یک استروئید صناعی است که به عنوان آنتاگونیست رقابتی آلدوسترون عمل می‌کند. این دارو با نام تجاری آلداکتون در گروه داروهای دیورتیک قرار می‌گیرد و آثار آلدوسترون بر روی لوله‌های جمع‌کننده قشر کلیه را آنتاگونیزه می‌کند (1). این مهار از طریق آنتاگونیسم فارماکولوژیک مستقیم در گیرنده‌های مینرالوکورتی� �وئیدی صورت می‌گیرد. این دارو به گیرنده‌های آلدوسترون متصل شده و تشکیل متابولیت‌های فعال آلدوسترون در داخل سلول را کاهش می‌دهد. این دارو در درمان فشار خون، هیپر آلدوسترونیسم ثانویه، نارسائی احتقانی قلب، سیروز کبدی، سندروم نفروتیک و پر مویی در زنان بکار می‌رود (2). این دارو دارای ساختار شبه استروئیدی و حلقوی بوده و فرمول بسته آن C12H32SO4 می‌باشد. از عوارض این دارو هیپر کالمی، اسیدوز، ژنیکو ماستی، هیپرپلازی پروستات، بی‌نظمی قاعدگی، مسمومیت کبدی، سردرد، کاهش توان **** و اختلالات قاعدگی می‌باشد و نیز «نگهدارنده پتاسیم» میباشد.اسپیرونولاکت� �ن به عنوان یک داروی دیورتیک و آنتاگونیست آلدوسترون در درمان فشار خون بالا، اختلالات کبدی، کلیوی و قلبی و همچنین پرمویی در زنان مصرف می‌گردد. از اثرات جانبی این دارو، کاهش میل **** و اختلال درقاعدگی گزارش شده است.داروی اسپیرونولاکت� �ن یک داروی رایج برای درمان پرموئی وآکنه در زنان می‌باشد و مکانیسم اثر این دارو بر میزان هورمون‌های گونادوتروف FSH و LH منشا مرکزی (هیپوتالاموسی- هیپوفیزی) میباشد.داروی اسپیرونولاکت� �ن به عنوان یک داروی دیورتیک نگهدارنده پتاسیم باعث افزایش غلظت یون پتاسیم در خون شده و این یون با تحریک کانال‌های کلسیمی وابسته به لیگاند پتاسیمی باعث افزایش رهاسازی GnRH می‌گردد (4). از طرف دیگر داروی اسپیرونولاکت� �ن میزان ترشح دوپامین از هیپوتالاموس را افزایش می‌دهد (9) افزایش دوپامین باعث مهار سنتز ترشح TSH از هیپوفیز می‌گردد و در نتیجه فیدبک منفی TSH روی ترشح TRH حذف می‌شود، افزایش TRH باعث افزایش هورمون‌های تیروئیدی می‌گردد که منجر به افزایش حساسیت و پاسخ سلول های گونادوتروپ به GnRH می‌شود و میزان ترشح LH و FSH را افزایش می‌دهد. همچنین تحریک گیرنده‌های دوپامینی توسط آگونیست‌های اسپیرونولاکت� �ن تأییدی بر این مطلب استاتوجه به اینکه سروتونین از طریق گیرنده‌های 5HT2A اثر مهاری روی ترشح هورمون‌های گنادوتروپینی هورمون‌های هیپوفیزی دارد، کاهش سروتونین منجر به افزایش ترشح هورمون‌های گنادوتروپینی از هیپوفیز می‌گردد و از طرفی سروتونین یکی از پیش‌سازهای ضروری در بیوسنتز ملاتونین است و کاهش آن موجب کاهش ترشح ملاتونین از سلول‌های پینئال می‌گردد که منجر به افزایش نوسانی GnRH و در نتیجه افزایش فعالیت تولیدمثلی می‌شود. همچنین با مصرف این دارو فعالیت آنزیم Nـ استیل ترانسفراز که در تبدیل سروتونین به N استیل سروتونین دخالت دارد کاهش می‌یابد (21). کاهش فعالیت این آنزیم نیز منجر به کاهش ملاتونین و در نتیجه افزایش فعالیت سلول‌های ترشح کننده GnRH هیپوتالاموسی می‌شود. آگونیست‌های اسپیرونولاکت� �ن در تعدیل عملکرد پروتئین کیناز C (PKC) موثرند (22) و به همین دلیل اسپیرونولاکت� �ن با افزایش فعالیت PKC نسخه‌برداری ژنی از زیر واحد بتای FSH را تقویت کرده و باعث افزایش ترشح FSH می‌گردد. اسپیرونولاکت� �ن با افزایش ترشح اکتیوین A و کاهش ترشح اینهیبین از سلول‌های گرانولوزا بیان ژنی زیر واحد بتای FSH را در سلول‌های LBT2 هیپوفیز افزایش می‌دهد. این دارو با کاهش فولیستاتین در سلول‌های فولیکولی و سایر نقاط بدن باعث تحریک و افزایش ترشح FSH می‌شود. (15،23). مطالعات نشان میدهد که اسپیرونولاکت� �ن با افزایش پروستاگلاندی� � F2 نیز باعث افزایش ترشح FSH می‌شود (24). مطالعات نشان می‌دهد داروی اسپیرونولاکت� �ن میزان هورمون کورتیزول را افزایش می‌دهد (25) و در نتیجه موجب افزایش بیان ژن نوروپپتید Y در ناحیه قاعده‌ای-میانی هیپوتالاموس می‌گردد (26). نوروپپتید Y رهاسازی LH را تحریک می‌کند. از دیگر آثار این دارو مهار آنزیم تبدیل‌کننده آنژیوتانسین نوع I به نوع II می‌باشد (27) و از آنجا که آنژیوتانسین II یک فاکتور مهاری برای ترشح هورمون LH می‌باشد کاهش آن باعث افزایش ترشح هورمون LH می‌شود.با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش مصرف خوراکی اسپیرونولاکت� �ن با دوز حداکثر یعنی 100 میلی گرم بر کیلو گرم به مدت 14 روزدر افزایش میزان FSH و در دوز متوسط یعنی 50 میلی گرم بر کیلو گرم در افزایش میزان LHموثر می‌باشد و به نظر می‌رسد این تاثیر وابسته به دوز باشد. ولی این دارو تاثیری بر میزان هورمون‌های **** استروژن و پروژسترون ندارد و بنابراین مصرف آن باعث اختلالات هورمونی نمی‌شود.|+| نوشته شده در  دوشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۹ساعت 2:41  توسط علی هاردی  |  آرشیو نظراتتخم مرغ؛ غنی ترین منبع پروتئینتخم مرغ؛ غنی ترین منبع پروتئینتخم مرغ منبع خوبی از پروتئین، ویتامین ها و املاح ضروری است و می تواند به عنوان یک ماده غذایی مهم در برنامه غذایی افراد وجود داشته باشد. نیازهای تغذیه ای افراد برحسب جنس و سنشان متفاوت است.جدول زیر مقدار موادمغذی موجود در تخم مرغ و همچنین درصدی را که این میزان موادمغذی در زنان و مردان بالغ نسبت به RNI( مقدار دریافت مرجع مواد مغذی در روز) تأمین می کنند، نشان می دهد. در ضمن این میزان ها بر اساس مقدار ماده موجود در داخل یک تخم مرغ متوسط ( 58 گرم ) است و وزن پوسته تخم مرغ حساب نشده است.درصد در مردان 19 تا 50 سالهدرصد در زنان 19 تا 50 سالهمقدارواحدمواد مغذی موجود در یک تخم مرغ متوسط--51/6وزن--38/8گرمآب3476کیلوکالریانرژی12146/5گرمپروتئین--خیلی کمگرمکربوهیدراتRNI نداردRNI ندارد5/6گرمچربیRNI نداردRNI ندارد1/6گرمچربی اشباعRNI نداردRNI ندارد2/4گرمچربی غیراشباع مونوRNI نداردRNI ندارد0/6گرمچربی غیراشباع پلی--نداردگرمفیبر غذاییاملاح:4/54/572میلی گرمسدیم3367میلی گرمپتاسیم4429میلی گرمکلسیم1919103میلی گرمفسفر226/2میلی گرممنیزیوم1171میلی گرمآهن7100/7میلی گرمروی330/04میلی گرممس191927میلی گرمید3383میلی گرمکلرRNI نداردRNI ندارد93میلی گرمگوگرد8106میکرو گرمسلنیمویتامین ها:141698میکروگرمویتامینA9(تا 65 سال)9(تا 65 سال)0/9میکروگرمویتامینDRNI نداردRNI ندارد0/57میلی گرمویتامینE--نداردمیلی گرمویتامینC560/05میلی گرمتیامین(B1)18220/24میلی گرمریبوفلاوین(B2)11151/94میلی گرمنیاسین(B3)450/06میلی گرمویتامینB6131226میکروگرماسید فولیک87871/3میکروگرمویتامین B12RNI نداردRNI ندارد10میکروگرمبیوتینRNI نداردRNI ندارد91/0میکروگرماسید پانتوتینکمطابق با جدول بالا به شرح هر یک از این مواد مغذی می پردازیم.ارزش انرژی زایی تخم مرغ:یک عدد تخم مرغ متوسط 76 کیلوکالری انرژی دارد و مصرف روزانه یک عدد تخم مرغ، 3 درصد نیاز انرژی یک مرد بالغ و 4 درصد نیاز انرژی یک زن بالغ را تأمین می کند.پروتئین:تخم مرغ منبع بسیارغنی پروتئین است. ارزش بیولوژیکی پروتئین تخم مرغ بسیار بالاست و نسبت به سایر منابع پروتئینی مثل لبنیات، گوشت ها و حبوبات غنی تر است. پروتئین تخم مرغ دارای تمامی اسیدآمینه های ضروری برای سلامتی بدن می باشد.بنابراین مصرف تخم مرغ با سایر موادغذایی که از نظر پروتئینی فقیر هستند مانند نان ، برنج و غلات، باعث تکمیل ارزش پروتئینی غذا می شود.5/12 درصد وزن تخم مرغ را پروتئین تشکیل می دهد و هم در زرده و هم در سفیده وجود دارد. ولی بیشتر در سفیده تخم مرغ و به نام آلبومین وجود دارد.در نمودارهای ارزیابی کیفیت پروتئین موجود در موادغذایی، همیشه تخم مرغ در بالاترین حد یعنی 100 قرار دارد و بعنوان استاندارد مرجع برای سنجش پروتئین سایر غذاها استفاده می شود.ویتامین ها:تخم مرغ، بیشتر ویتامین های موردنیاز بدن به جز ویتامینC را دارد. تخم مرغ منبع خوبی از ویتامین های گروهB و ویتامینA می باشد. همچنین ویتامینD و ویتامینE را به مقدار کافی و لازم تأمین می کند.املاح:تخم مرغ حاوی تمامی املاح برای تأمین سلامتی فرد است. به خصوص اینکه منبع بسیار خوب ید و فسفر می باشد که ید برای ساخت هورمون تیروئیدی و فسفر برای رشد بهتر و سلامتی استخوان های بدن لازم می باشند.املاح مهم دیگری که در تخم مرغ وجود دارند شامل: روی، سلنیم، آهن و کلسیم می باشند.روی باعث بهبود زخم، بلوغ و رشد بهتر می شود و عفونت را نیز از بین می برد.سلنیم نیز یکی از آنتی اکسیدان های مهم می باشد و رادیکال های آزاد ناشی از سوخت ناقص چربی ها را در بدن از بین می برد و می تواند بر علیه عوامل ایجادکننده سرطان نقش داشته باشد.کلسیم نیز برای عملکرد بهتر سیستم عصبی، رشد بهتر افراد استخوان ها و استحکام ها آنها لازم است.آهن یکی از اجزاء اصلی و حیاتی گلبول های قرمز خون است ولی قابلیت استفاده این نوع آهن برای بدن هنوز مشخص نیست.کربوهیدرات و فیبرغذایی:تخم مرغ به مقدار خیلی کم کربوهیدرات دارد و نیز فاقد فیبرغذایی است.چربی ها:8/10 درصد تخم مرغ را چربی تشکیل می دهد که در زرده آن وجود دارد و کمتر از 05/0 درصد آن در سفیده موجود است.بر اساس تحقیقات 11 درصد اسیدهای چرب تخم مرغ از نوع اسیدهای چرب غیراشباع پلی( با چند باند دوگانه)، 44 درصد از نوع اسیدهای چرب غیراشباع مونو( با یک باند دوگانه) و 29 درصد از نوع اسیدهای چرب اشباع است.کلسترول:کلسترول و لسیتین، مواد چرب موجود در زرده تخم مرغ می باشند و برای ساختمان و عملکرد سلول های بدن ضروری اند.کلسترول قابلیت انعطاف و نفوذپذیری غشای سلول های بدن را حفظ می کند. همچنین بعنوان یکی از اجزاء تشکیل دهنده مواد چربی است که باعث نرمی پوست می شوند.کلسترول برای تولید هورمون های جنسی، کورتیزول( هورمون غدد فوق کلیوی)، ویتامینD و نمکهای صفراوی در بدن لازم است.لسیتین نیز در انتقال چربی خون و در متابولیسم کلسترول نقش دارد.با توجه به مطلب بالا و مطالعات گوناگونی که در این زمینه انجام شده است، می توان به ارزش غذایی تخم مرغ به عنوان منبع غنی پروتئین ونیز سایر املاح و ویتامین ها پی برد.به خصوص در دو گروه از افراد که نیاز به پروتئین بیشتری در برنامه غذایی روزانه اشان دارند، مصرف تخم مرغ بیشتر لازم است:1-    در ورزشکاران که نیاز به افزایش عضلات دارند .2-     در کودکان و نوجوانان که در سن رشد هستند.برای کودکان از 9 ماهگی تا 1 سالگی: یک زرده کامل تخم مرغ یک روز در میان  و از 2 سالگی به بعد براساس میل کودک 6-5 تخم مرغ در هفته مجاز است.افراد بالغ نیز مجاز به مصرف 4-3 عدد تخم مرغ در هفته هستند.البته ورزشکاران می توانند سفیده تخم مرغ را تا روزی ۵-۶ عدد افزایش دهند.حتی در افرادی که کلسترول خونشان بالاست نبایستی مصرف تخم مرغ را قطع کرد و این افراد می توانند 3-2 عدد در هفته دریافت کنند. زیرا با کاهش دریافت کلسترول از طریق غذا ، سنتز داخلی کلسترول در بدن افزایش یافته و حتی ممکن است بیشتر از قبل شود. نکته قابل توجه این است که بیشتر چربی های موجود در تخم مرغ از نوع غیر اشباع هستند و هیچ ارتباطی با افزایش کلسترول خون ندارند.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.